Recommended Posts

 رژیم‌صهیونیستی درآمدهای مالی تشکیلات خودگردان فلسطین را بلوکه کرد

 

یکی از مسئولان اسرائیلی اعلام کرد که بنیامین نتانیاهو، نخست وزیر رژیم صهیونیستی پس از رایزنی با جمعی از وزرای خود تصمیم گرفته تحویل ماهانه درآمدهایی مالیاتی را به تشکیلات خودگردان فلسطین متوقف کند.
این مسئول اسرائیلی تاکید کرد که درآمدهای مالیاتی مذکور بالغ بر 125 میلیون‌ دلار است و فلسطینی‌ها از آن برای اداره دولت و پرداخت حقوق کارمندان استفاده می‌کنند.
این اقدام رژیم صهیونیستی در واکنش به تصمیم اخیر محمود عباس، رئیس تشکیلات خودگردان فلسطین برای پیوستن فلسطین به دادگاه کیفری بین‌الملل و چند سازمان بین‌المللی دیگر صورت گرفت.
صائب عریقات، مذاکره کننده ارشد تشکیلات خودگردان فلسطین در گفت‌وگویی مطبوعاتی این اقدام رژیم صهیونیستی را جنایت جنگی دیگر توصیف کرده و اعلام کرد: ما هرگز تسلیم فشارهای اسرائیل نشده و از خواسته خود دست نمی‌کشیم.
عریقات گفت: یک بار دیگر اسرائیل به یکی از طرح‌های قانونی ما با شکنجه گروهی که اقدامی غیرقانونی است پاسخ داد و باید بگویم که فلسطینی‌ها هرگز در برابر فشارهای اسرائیل عقب نشینی نمی‌کنند.
صائب عیقات همچنین خاطرنشان کرد: اقدام اسرائیل اقدامی منافی قوانین بین‌المللی است و اموالی را که اسرائیلی‌ها بلوکه کرده‌اند نه کمک خیریه اسرائیل به مردم فلسطین بلکه اموال خود ما و حق طبیعی ما است.
این مسوول فلسطینی تاکید کرد: ما تا تشکیل کشور مستقل فلسطین به پایتختی قدس شرقی از خواسته‌هایمان دست نمی‌کشیم.
نمر حماد، مشاور سیاسی محمود عباس به نوبه خود تاکید کرد که فلسطینی‌ها از تصمیم خود برای پیوستن به دادگاه کیفری بین‌الملل دست نمی‌کشند.
پیشتر رژیم صهیونیستی اقدام محمود عباس در امضای درخواست رسمی پیوستن به دادگاه کیفری بین‌المللی و چند سازمان بین‌المللی دیگر را اقدامی یکجانبه توصیف کرده بود.
دولت آمریکا نیز تهدید کرده بود که پیوستن فلسطین به دادگاه کیفری بین‌المللی بر کمک‌های مالی دولت آمریکا به تشکیلات خودگردان فلسطین تاثیر می‌گذارد.
از زمان اجرای معاهده اسلو در سال 1993 رژیم صهیونیستی درآمدهای مالیاتی را به نفع تشکیلات خودگردان فلسطین جمع آوری و ماهانه آن را پرداخت می‌کند. این اولین باری نیست که اسرائیل از این اهرم برای اعمال فشار علیه فلسطینی‌ها استفاده می‌کند.

  • Upvote 2

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر

سلام. چون بحث به نهایت رسید و بنظرم دیگر میشود صحبتهای هر دو طرف را مقایسه کرد و هر فرد منصفی میتواند نتیجه را دریابد این آخرین باری است که در پاسخ به آن کاربر صهیونیست مطلبی مینویسم.

اولین چیزی که همه باید به آن توجه کنیم این است که ما بعنوان انسان نمیتوانیم و نباید در برابر رنج انسانهای دیگر بی تفاوت باشیم. این به آن معنی است که برای من رنج دیدن هر انسانی در هر جای دنیا و حتی در هر زمانی دردناک است. من بعنوان یک مسلمان شیعه برای زندگی انسانها ارزش یکسان قائلم و هر جا که بتوانم تلاش میکنم که از حق هر مظلومی دفاع کنم. تمام ادیان الهی و آخرین آنها اسلام آمدند که خداوند را به انسانها بدرستی بشناسانند و ما را به سمت یکتاپرستی هدایت کنند. اسلام آمد که به ما چگونه زندگی کردن را بیاموزد و بخشی از این چگونه زندگی کردن به هدف ما از زندگی کردن مربوط میشود. این هدف بسیار مربوط است با آنچه که در زندگی کاشته میشود و آنچه که پس از مرگ برداشت میگردد. اگرچه من مسئول رفتارهای دردناک زورگویان با مردم بی گناه نیستم و نبوده ام ولی با تمام این مردم احساس همدردی میکنم. مهم نیست که این مردم مظلوم مسلمان باشند یا مسیحی یا یهودی یا زرتشتی. مهم نیست که آنها در چه عصر و زمانی زندگی میکرده اند. مهم مظلومیت آنها بوده است. اما چه کاری از ما برای کمک به آنها برمیآید؟ گاهی تنها با زنده نگه داشتن یاد و مظلومیت آنها، گاهی با حمایت زبانی از آرمانهای آنها و گاهی هم با حمایت عملی از آنها.

برای آنها که دیگر در این دنیا نیستند کاری جز همدردی و دعا از ما برنمی آید اگرچه مرگ تازه آغاز مجازات افراد ظالم و نجات افراد مظلوم است. اما برای آنها که هنوز هستند شاید بتوان کاری کرد.

 حالا میرسیم به اینکه اگر در دنیا در جایی ظلمی بر مظلومی روا شده آیا این ظلم میتواند مبنایی برای قانونی و اخلاقی شدن آن ظلم شود؟

 مطمئنم که هر فردی با حداقل انصاف خواهد گفت که نه. انجام یک جرم یا کار خلاف دلیل بر این نمیشود که مجوز کارهای خلاف مشابه صادر شود. زشت بودن و غیر اخلاقی بودن آن کار را هم کم نمیکند و در ضمن مجازات آن هم به قوت خود باقی خواهد ماند.

 مسئله بعدی مسئله ای است که خسته شدم از بس آنرا تکرار کردم که هیچ کس نمیتواند چیزی را ببخشد که متعلق به او نیست. نه آمریکا و نه سازمان ملل و نه هیچ کشور دیگری نمیتواند بخشی از یک سرزمین را به دیگران ببخشد. و نمیتوان مثال عراق و اردن و غیره را با اسرائیل مقایسه کرد. چرا که برای آنکه یک کشور یهودی در فلسطین تشکیل شود به عمد یهودیان از سراسر دنیا به این کشور مهاجرت داده شدند و آنها را جایگزین مسلمانانی کردند که در آن نواحی ساکن بودند. به این ترتیب وزن جامعه یهودی را افزایش دادند و وقتی که این وزن و جمعیت را به حدی رساندند که امکان پذیر شد آن کشوری که گفته شد را تشکیل دادند. طراحی بگونه ای بود که یک اکثریت خفیف یهودی در آنجا وجود داشت نه؟ چه کسی حکومت میکرد؟ یک حکومت یهودی. "بن گورین به صراحت گفت که در مرز ها یی که سازمان ملل برای ما کشیده جمعیت بزرگ عرب در بین ما زندگی خواهند کرد". بله یک جمعیت عرب که در میان یهودیان زندگی خواهند کرد. فقط در میان یهودیان. تازه آیا آن تقسیم عادلانه و منصفانه بود؟ هر آدم منصفی که به نقشه سال 1947 نگاهی بیاندازد فورا میفهمد که توطئه ای بوده است که توسط سازمان ملل اجرا شده است. دادن فضا و مکان کافی برای یک کشور یهودی و مهاجرت یهودیان به انجا به قیمت گرفتن بخشی از سرزمینی که متعلق به یهودیان نبود.

 واقعیت این است که حتی با تمام تلاشهای ناجوانمردانه انگلستان و صهیونیستها هنوز وزن جامعه یهودی آنقدر نبود که بتواند یک کشور مستقل تشکیل بدهد. انها تنها میتوانستند به همراه مسلمانان یک کشور تشکیل بدهند. نه اینکه بخشی از خاک فلسطین را جدا کنند.

حالا اعراب جنگ را شروع کردند. خب چاره ای هم داشتند؟ یک سازمان خارجی آمده و مرزهایی را برای آنها کشیده و حق را پایمال کرده و جنگ و آوارگی شروع میشود (البته من تردید ندارم که آوارگی فلسطینی ها از قبل از این شروع شده بود). چه کسی مسئول جنگ است؟ آن کسی که حق کشی کرده؟ دزدی سرزمین کرده؟ قطعه ای از خاک را ربوده؟ یا آن کسی که برای احقاق حق مظلوم عمل کرده؟ جنگ زمانی آغاز شد که هجوم و تقسیم ناعادلانه شروع شد.

انگار که یهودیان خیلی متمدنانه و مودبانه از مسلمانان خواستند که ممکن است سرزمینتان را تحویل ما بدهید؟ لطفا؟

 واقعا خجالت دارد. کسانی که به ترور فلسطینی ها و کشتن کودکان عادت کرده اند و به بهانه های مختلف خانه های فلسطینی ها را اشغال میکنند حق ندارند از وحشی بودن و نبودن و تمدن دم بزنند. بله مثل وحشی ها ادم کشتید و میکشید. چه کسی هر چند سال یک جنگ براه میاندازد و مردم بیگناه را میکشد؟

 باز هم تکرار میکنم و این تکرار از سر گوش کردن سخنرانی ها نیست. دلایل فراوان برای این مسئله وجود دارد که فکر میکنم همه به آن واقفند.

یهودیانی که به فلسطین آمدند قصد براندازی و جداکردن بخشی از خاک فلسطین را داشته اند و دشمن مهاجم تلقی میشدند و بنابراین پذیرفته نشده اند. همین قصد و نیت سوء این افراد دلیل برای محکوم کردن برنامه آنها است. مردم اصلی فلسطین افرادی را که بفرض از مصر و اردن آمدند به عنوان دشمن تلقی نمیکنند چون این مردم گروههای تروریستی تشکیل ندادند تا مردم بومی آن منطقه را ترور کنند و با ایجاد ترس و وحشت بیرون کنند. انجام چنین اقداماتی به همراه قصد و نیت قبلی برای تشکیل دولت مستقل یهودی (یا دولتی که اکثریت یهودی داشته باشد) برخلاف نظر ساکنین اصلی دلیل محکمی برای دشمنی صهیونیستها است وبهترین دلیل برای جنگ و باز پس گرفتن فلسطین توسط ارتشهای عربی در آن زمان و در هر زمان دیگری بوده است.  

 بنابراین این استدلال باز هم باقی است که تا آوارگاه فلسطینی به خانه برنگردند و همه پرسی عادلانه برگزار نشود نمیتوان حق را به صاحبش پس داد.

  • Upvote 2

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
خب راستش نمیتوان از آن کاربر صهیونیست انتظار داشت که بوضوح بگوید که بله ما در اشغال فلسطین ناجوانمردانه و ظالمانه رفتار کردیم همین که او دلیلی ندارد و ناچار است به مثال آوردن از کشورهای آمریکای لاتین رو بیاورد وتلاش کند که نشان دهد که دیگران هم چنین جنایاتی مرتکب شده اند نشانگر این است که پذیرفته که نسل کشی و جنایت و تصرف و اشغال را مرتکب شده اند.همین نشان میدهد که ما در حمایت از فلسطینیان محق هستیم.
  • Upvote 5
  • Downvote 2

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر

"رژیم صهیونیستی اجازه نمیدهد سربازانش به دادگاه جنایی بین المللی ICC کشانده شوند" ، بنیامین نتانیاهو

 

http://rt.com/news/219735-israel-soldiers-icc-netanyahu/

 

وجود همچین سیستم فاشیستی تو قرن 21ام واقعا نوبره ! علنا داره میگه هر جنایتی که کردم به بقیه ربطی نداره

  • Upvote 12

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر

طرح «پایان اشغالگری» در فلسطین دوباره به شورای امنیت ارائه می‌شود

 

رئیس تشکیلات خودگردان فلسطین اعلام کرد قصد دارد طرح پایان اشغالگری اسرائیل را بار دیگر به شورای امنیت ارائه دهد. 

«محمود عباس» (ابومازن) رئیس تشکیلات خودگردان فلسطین یکشنبه (دیروز) اعلام کرد که با اردن راه‌های تقدیم دوباره قطعنامه پایان اشغالگری رژیم صهیونیستی به شورای امنیت را بررسی می‌کند

. بنا به گزارش وبگاه خبری «فلسطین الیوم»، عباس این سخنان را در نمایشگاهی با عنوان «قدس در خاطره» در رام‌الله در کرانه باختری ابراز کرد. قرار است در ماه جاری (مارس) 5 دولت جدید یعنی ونزوئلا، اسپانیا، آنگولا، مالزی و نیوزلند به عضویت شورای امنیت درآیند و از آنجایی که این کشورهای مواضعی حمایتگرانه از فلسطین دارند،

مقامات فلسطینی امیدوارند با تقدیم دوباره قطعنامه پایان اشغالگری به شورای امنیت، این بار 9 رأی لازم برای تصویب را به دست آورد. قطعنامه پایان اشغالگری رژیم صهیونیستی در چهارشنبه (26 آذر) به شورای امنیت رفت اما فقط 8 رأی به دست آورد و تصویب نشد. 

  • Upvote 1

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر

"رژیم صهیونیستی اجازه نمیدهد سربازانش به دادگاه جنایی بین المللی ICC کشانده شوند" ، بنیامین نتانیاهو

 

قابل توجه ماله کشهای محترم...

  • Upvote 6
  • Downvote 11

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر

شلیک دو راکت از غزه

 

منابع رسانه‌ای رژیم صهیونیستی مدعی شدند که صبح امروز دو راکت از نوارغزه به سمت دریا شلیک شد.
پایگاه صهیونیستی «اسرائیل نیوز فید» مدعی شد: «صبح امروز دو راکت از نوارغزه به سمت دریا شلیک شد». این پایگاه در ادامه ادعای خود، شلیک ادعایی راکت‌ها را «ادامه عملیات آموزشی حماس»نسبت داد.

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر

سلام اقا رضا

 

به نظر شما تسلیح کرانه باختری شروع شده یا نه؟

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر

سلام اقا رضا

 

به نظر شما تسلیح کرانه باختری شروع شده یا نه؟

انشالله که شروع شده باشه 

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر

 واکنش اتحادیه اروپا به مسدود شدن درآمدهای مالیاتی فلسطینی ها

 

این تصمیم در پی اقدام حکومت خودگردان برای عضویت در دیوان بین المللی کیفری اتخاذ شد.
'فدریکا موگرینی' مسوول سیاست خارجی اتحادیه اروپا در این خصوص گفت که مسدود شدن درآمدهای مالیاتی، برخلاف تعهدات مورد توافق اسراییل پس از توافق صلح اسلو است.
وی افزود: حکومت خودگردان کارآمد که به پایان مسالمت آمیز و عاری از خشونت درگیری ها متعهد باشد، عامل اصلی برای راهکار دو کشور است.
موگرینی ادامه داد:اتحادیه اروپا منبع بزرگ کمک مالی به حکومت خودگردان فلسطینی بوده و این حکومت را در رشد اقتصاد خود یاری رسانده است.
وی گفت که ممکن است این دستاوردها با پایبند نبودن رژیم صهیونیستی به انتقال به موقع درآمدهای مالیاتی و گمرکی به خطر افتد.
موگرینی بدون اشاره مستقیم به تلاش فلسطینی ها برای عضویت در دیوان بین المللی کیفری، ادامه داد: اقدامات اخیر ممکن است اوضاع متشنج در منطقه را بدتر کرده و طرفین را از دستیابی به یک راهکار حاصل شده از راه مذاکره دورتر کند.
آمریکا نیز از اقدام رژیم صهیونیستی در مسدود کردن درآمدهای مالیاتی فلسطینی ها انتقاد کرده، اما همچنین هشدار داده است که اقدامات حکومت خودگردان در دیوان بین المللی کیفری علیه مقام های صهیونیستی، تبعاتی در پی خواهد داشت.
رژیم صهیونیستی در پی درخواست حکومت خودگردان فلسطین برای عضویت در دیوان بین المللی کیفری لاهه، تقریبا 127 میلیون دلار از درآمدهای مالیاتی فلسطینی ها را مسدود کرد.

  • Upvote 2

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر

آمریکا: فلسطین صلاحیت عضویت در دادگاه بین المللی را ندارد

 

سخنگوی وزارت امور خارجه آمریکا همسو با رژیم صهیونیستی اعلام کرد که فلسطین کشوری مستقل و دارای حاکمیت نیست و از این رو صلاحیت عضویت در دادگاه بین المللی کیفری را ندارد.

'جین ساکی' در گفت وگو با خبرنگاران افزود: ما از آرمان فلسطینی ها برای داشتن کشوری مستقل حمایت می کنیم اما تلاش آنها برای بدست آوردن کرسی در نهادهای سازمان ملل را برای روند دستیابی به صلح در منطقه غیرسازنده می دانیم.
آمریکا در حالی چنین موضعگیری کرده است که بان کی مون دبیرکل سازمان ملل روز چهارشنبه اعلام کرد فلسطینی ها اول ماه آوریل (12 فروردین 1394) به طور رسمی به عضویت دادگاه بین المللی کیفری درخواهند آمد.
سخنگوی وزارت امور خارجه آمریکا در عین حال درباره احتمال قطع کمک های مالی آمریکا به فلسطین در صورت اصرار برای عضویت در این دادگاه نیز گفت: در حال حاضر تمرکز ما روی همکاری با کنگره است تا مشخص کنیم که پیامد این موضوع چه خواهد بود.
وی با تکرار مواضع کشورش علیه گروه های مبارز فلسطینی، جنبش مقاومت اسلامی (حماس) را تروریست خواند و گفت: ' موضع ما درقبال حماس تغییر نکرده است؛ حماس در فهرست سازمان تروریستی خارجی قرار دارد و همچنان به فعالیت های تروریستی ادامه می دهد.'
وی افزود: 'ما همچنان نگرانی خود را درباره روابط حماس با برخی از کشورها اعلام می کنیم؛ در گذشته نیز نگرانی خود را درباره حماس اعلام کردیم و این موضع تغییر نکرده است.'
عضویت فلسطینیان در دادگاه بین المللی کیفری به آنها امکان می دهد تا رژیم صهیونیستی را به اتهام جنایات جنگی تحت پیگرد قانونی قرار دهند.
حکومت خودگردان فلسطین جمعه گذشته اسنادی را به دیوان بین المللی کیفری ارایه داد که تاییدکننده حکم این دادگاه است. این اقدام به عنوان آخرین گام رسمی در پیوستن به این دادگاه به شمار می رود.
در همین حال، بان کی مون اعلام کرد که این حکم از اول آوریل سال 2015 در مورد دولت فلسطین به اجرا در می آید.
وی یادآورشد که از اسناد ارایه شده حکومت خودگردان در تایید حکم دیوان لاهه امانتداری می کند.
تلاش حکومت خودگردان برای عضویت در دیوان بین المللی کیفری لاهه، نگرانی از اقدام تلافی جویانه رژیم صهیونیستی را به همراه داشته و آمریکا نیز از این اقدام به عنوان مانعی در دستیابی به توافق صلح بین دو طرف انتقاد کرده است.
گزارش ها حاکی است، رژیم صهیونیستی به دنبال تلاش دولت خودگردان فلسطین برای پیوستن به دیوان لاهه، کنگره آمریکا را برای توقف جریان کمک ها به طرف فلسطینی تحت فشار قرار می دهد.
تل آویو پس از مسدود کردن انتقال درآمدهای مالیاتی فلسطینی ها، اکنون در نظر دارد گام های تنبیهی بیشتری را در مقابل درخواست آنان برای پیوستن به دادگاه لاهه بردارد.
یک مقام ارشد رژیم صهیونیستی در این رابطه گفت: تماس هایی با نمایندگان حامی این رژیم در کنگره صورت خواهد گرفت تا از اجرای مصوبه ای درباره قطع کمک سالانه 400 میلیون دلاری آمریکا به حکومت خودگردان فلسطین در صورت هرگونه اقدام آن علیه تل آویو در دادگاه لاهه، اطمینان حاصل شود.

  • Upvote 2

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
دوستان نظرشون در مورد این متن چیه؟
فقط جان بچم متن از زبون من نیست و با وایبر برام فرستادند. یک وقت منفی بارونمون نکنید !!! :)

-----------

متن:

تیم ملی فلسطین بدون عذرخواهی و به دلیل آنچه که مشکلات فنی خوانده بود از دادن مسابقه با ایران خودداری کرد و رسانه های جمهوری اسلامی بدون انعکاس واقعیات نهفته در اظهارنظرهای مسئولین و بازیکنان فلسطين از کنارش گذشتند. از کاپیتان تیم شون "رمزی صالح" که گفت با رافضی (ایرانیه شیعه) که برادران ما را در سوریه میکشد و شهید میکنند، کسی مسابقه نمیده. یا صائب جندي مربی بی تربیت شون که ایرانی رو "حشد ذهیب براز" ناميد... در عربی یعنی یک بشکه طلایی که با مدفوع پر شده است که باید فقط بشکه رو گرفت و بقیه رو دور ریخت و صدها کامنت سراسر توهین آميز فقط زیر یک خبر ورزشی مربوط به اين مسابقه برگزارنشده.. که اثبات اوج تنفر این اعراب از ما ایرانی ها را نشان مي دهد. اينم از برادران فلسطينيمون که گونى گونى خرجشون میکنیم

-----------------

اینم از خبرگزاری ها دیدم که مسوولین فلسطینی اعلام کردن (اظهار تاسف هم کردن)

با کمال تاسف، باید به اطلاع شما برسانم تیم ملی فلسطین بنا بر دلایل فنی پس از بازگشت از اردوی چین و آماده سازی تیم برای حضور در جام ملت‌های آسیا استرالیا قادر به برگزاری این دیدار نیست.

واقعا از اهمیت برگزاری این دیدار جهت افزایش قدرت و بر پایه برادری تاریخی بین دو کشور ایران و فلسطین واقف هستیم، به همین دلیل امیدواریم تا در آینده شانس برگزاری دیدار دوستانه را داشته باشیم و روابط و همکاری دو فدراسیون در همه زمینه‌ها ادامه داشته باشد."
  • Upvote 3
  • Downvote 1

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر

اگه راست باشه هم جای تعجبی نیست ، از ناصبی ها که به آل پیامبر فحش می دهند ، نباید انتظار داشت که به ما احترام بگذارند .

  • Upvote 1
  • Downvote 1

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر

تیم ملی فلسطین بدون عذرخواهی و به دلیل آنچه که مشکلات فنی خوانده بود از دادن مسابقه با ایران خودداری کرد و رسانه های جمهوری اسلامی بدون انعکاس واقعیات نهفته در اظهارنظرهای مسئولین و بازیکنان فلسطين از کنارش گذشتند. از کاپیتان تیم شون "رمزی صالح" که گفت با رافضی (ایرانیه شیعه) که برادران ما را در سوریه میکشد و شهید میکنند، کسی مسابقه نمیده. یا صائب جندي مربی بی تربیت شون که ایرانی رو "حشد ذهیب براز" ناميد... در عربی یعنی یک بشکه طلایی که با مدفوع پر شده است که باید فقط بشکه رو گرفت و بقیه رو دور ریخت و صدها کامنت سراسر توهین آميز فقط زیر یک خبر ورزشی مربوط به اين مسابقه برگزارنشده.. که اثبات اوج تنفر این اعراب از ما ایرانی ها را نشان مي دهد. اينم از برادران فلسطينيمون که گونى گونى خرجشون میکنیم

 

 

من این مطلب رو از دور می‌بینم میگم دروغه! :)))

البته این چیزی از کثافطی غزه‌یا ها و فلسطینی ها کم نمیکنه.... صرفا اینکه این خبر دروغه! :)

دور از واقعیت نیست، ولی این دست جملات توسط اونها بیان نشده...

  • Upvote 3

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
مهمان
این موضوع نسبت به پاسخ بیشتر بسته شده است.

  • مطالب مشابه

    • توسط MR9
      بسم الله الرحمن الرحیم

       



      هفدهم سپتامبر 2010 بود که ژاپن با انتشار استراتژی جدید نظامی خود نخستین «نشانه های جدی» برای خروج از «انزوای نظامی» را نشان داد. ژاپن برای این استراتژی نظامی، رقمی بالغ بر 280 میلیارد دلار برای پنج سال (2010 تا 2014) اختصاص داده و اعلام کرد قصد دارد در این سال ها مواضع دفاعی خود در جنوب و غرب این کشور(مناطق مرزی چین) را تقویت کرده، روی پروژه های موشکی بالستیک سرمایه گذاری کند. در این استراتژی همچنین بر گسترش روابط با همپیمانان کلیدی از جمله آمریکا و افزایش شمار زیر دریایی‌ها و .... تاکید شده است.
       



      اکنون در سال 2014 هستیم و نزدیک به 5 سال از انتشار این استراتژی می گذرد که خبر می رسد، ژاپن برای نخستین بار پس از جنگ جهانی دوم اعلام می کند ضمن شرکت در عملیات نظامی برون‌مرزی، به دنبال فروش تجهیزات نظامی در بازارهای بین المللی است.
      حضور ارتش ژاپن در عملیات جنگی برون مرزی نیز به رغم مخالفت‌های گسترده مردمی و محدودیت های قانونی گویا در حال عملیاتی شدن است. شاهد این ادعا اظهارات اخیر شینزو آبه، نخست وزیر ژاپن است که اخیرا از داشتن یک «ارتش قدرتمند» سخن رانده و گفته این ارتش حق دارد در جنگ های بین المللی حضور داشته باشد.
      طبق اعلام مقامات ژاپنی، این کشور در تلاش است محدودیت‌های قانونی در زمینه صادرات سلاح را نیز برداشته و به بهانه های مختلف از جمله گسترش فعالیت های اقتصادی، به جرگه صادرکنندگان تجهیزات جنگی بپیوندد و از قرار معلوم، آمریکا نخستین بازار ژاپن در این عرصه خواهد بود.
      قانون اساسی ژاپن در سال 1947 نوشته و با فشار نظامیان آمریکایی‌ها به این کشور تحمیل شده است. طبق این قانون، ژاپن اجازه داشتن «ارتش» به معنی مصطلح آن را ندارد و در مقابل می تواند نیروهای محدود نظامی موسوم به «نیروهای دفاع از خود» داشته باشد.
      البته بخشی از این محدودیت ها در ماه آوریل سال جاری( اواخر فروردین) برداشته شد و به احتمال قریب به یقین اواخر ماه جاری میلادی تصمیم نهایی در این زمینه نیز اتخاذ خواهد شد.
      اما سوالاتی که در اینجا مطرح می شود این است که آیا ژاپن حقیقتا به دنبال خروج از انزوای نظامی و احیای امپراتوری سابق است؟ موضع کشورهای غربی، چین و کشورهای آسیایی و همسایه به این تغییر استراتژی چگونه خواهد بود؟



      به نظر می رسد، لا اقل بخشی از پاسخ این سوال را باید در روحیات خاص ژاپنی ها و در تاریخ این کشور جست و جو کرد.
      در طول تاریخ، برخي آيين ها و اعتقادات خاص مذهبي، همواره زمينه رشد افراط گونه روحيات ملي گرايانه و صد البته نظامي گري ژاپني ها بوده است.
      مقامات نظامي ژاپن به خصوص در دهه30 تحت تاثير فيلسوفي با نام «تويوما» به شدت اعتقاد داشتند كه خداوند ملت ژاپن را برگزيده و يكايك مردم اين كشور موظفند براي ايجاد «ژاپن بزرگ» بكوشند. براساس آيين معروف «شينتوي پاك» نیز امپراتور ژاپن خداي تمام دنيا معرفی شده و ملت ژاپن نيز «مأموريت» دارد سايرين را تحت هدايت بي چون و چراي این امپراتور درآورد.
      بحران شديد اقتصادي دهه 30 ژاپن نیز بر دامنه اين اعتقادات افزود و رشد شديد احساسات ملي گرايانه ايده توسعه ارضي و ايجاد جامعه بزرگ به زعامت ژاپن را در بين توده مردم اين كشور لازم و واجب نشان داد.
      ژاپن با چنین زمینه های تاریخی پس از پایان جنگ جهانی اول توانست یکی از پنج قدرت بزرگ نظامی و صنعتی جهان شده و در «شورای جامعه ملل» آن زمان، صاحب کرسی دائم بود.
      این کشور در همان ماه های نخست جنگ جهانی دوم توانست حدود 50 میلیون کیلومتر مربع از کره زمین(یک ششم جهان) را تحت استیلا و کنترل خود درآورد. اما به دنبال حملات ناجوانمردانه اتمی آمریکا، از حرکت باز ایستاد. البته نباید فراموش کرد، عده ای نیز معتقدند، ژاپن پیش از حمله اتمی آمریکا به این کشور شکست خورده بود و آمریکا با حمله به این کشور خواست هژمونی خود را به جهانیان تحمیل کند.


       
      این کشور به هر حال پس از جنگ جهانی دوم دیگر اجازه داشتن ارتش به معنی مصطلح امروز و اختیارات کامل را نداشت و خود نیز با وضع قوانینی، محدودیت هایی در ابعاد بین المللی حوزه نظامی وضع کرد.

      اما اکنون رشد اقتصادی بالا این کشور را از شرایط اسفناک پس از جنگ جهانی خارج کرده است و شرایطی که این کشور را به انزوای نظامی کشاند، دیگر وجود ندارد!
      پاسخ دومی نیز برای تحلیل چرایی اتخاذ چنین رویکردی از سوی چشم بادامی ها وجود دارد و آن چیزی نیست جز منافع اقتصادی و سیاسی.
      «جان ميرشاير» صاحب نظريه «رئاليسم تهاجمي» می گوید، قدرت‌هاي بزرگ هميشه مترصد فرصتي هستند تا قدرت خود را در برابر رقبا فزوني بخشند. وي سپس جمعيت و ثروت را به عنوان «پايه‌هاي اصلي قدرت نظامي» تعريف و تصريح مي كند چنانچه كشوري داراي اين مولفه ها باشد، فرصت لازم براي خروش مقابل قدرت ها را به دست آورده است.
      با توجه به مولفه هایی که در جامعه امروز ژاپن دیده می شود، هیچ بعید نیست که این کشور واقعا قصد خروش مقابل سایر قدرت‌ها را داشته باشد.

       

      ژاپن اگر چه به لحاظ سیاسی، استقلال لازم را هنوز کسب نکرده و مانند بسیاری از کشورهای غربی دیگر، پیرو سیاست های آمریکا است؛ اما این کشور حداقل در بعد نظامی، تحرکات جدی از خود نشان داده است.
      وجود پایگاه های متعدد نظامی آمریکا در ژاپن، همواره هزینه‌هایی برای توکیو داشته و این کشور با وجود تقاضاهای زیاد مردمی، هرگز نتوانسته آمریکایی ها را از این کشور بیرون کند. این ناتوانی حتی بعضا باعث سقوط رهبران این کشور شده، همان طور که گاهی شعار علیه حضور نظامی آمریکا، باعث روی کار آمدن رهبرانی در این کشور شده است.
      «یوکیو هاتویاما»، نخست وزیر اسبق ژاپن با شعار جمع آوری پایگاه‌های نظامی آمریکا بود که توانست بر رقیب قدرتمند خود پیروز شود. اما همین فرد به دلیل ناتوانی در عمل به وعده انتخاباتی اش، خرداد ماه سال 89 استعفا کرد و جای خود را به «نائوتو کان» داد. «کان» نیز ماه ها جرئت نکرد راجع به پایگاه های آمریکایی که یکی از قدیمی‌ترین و بزرگترین مشکلات مردم کشورش است، صحبتی به میان آورد.
      بنا بر این به نظر می رسد، ژاپن هنوز پیشرفتی را که در حوزه اقتصاد کسب کرده، در حوزه سیاسی به دست نیاورده است.
      «اقتصاد» نیز می تواند یکی از انگیزه های قوی برای ژاپنی ها جهت ورود جدی به عرصه نظامی باشد.
      ژاپن کشوری است که در حوزه اقتصادی جایگاه ویژه ای دارد. تولید ناخالص ملی ژاپن نزدیک به 6 تریلیون دلار و جمعیت این کشور نیز حدود 128 میلیون نفر است. دو فاکتوری که به اعتقاد «میر شایر» برای خروش کافی است!
      همین چند سال پیش بود که خبر رسید، غول خودروسازی آمریکا یعنی جنرال موتورز، جای خود را به تویوتای ژاپن داده است. آمریکا امروز خود یکی از واردکنندگان اصلی محصولات ژاپنی است. ژاپن در عرصه تکنولوژی و تجهیزات الکترونیکی نیز یکی از پیشرفته ترین کشورهای دنیا است.
      کشوری با چنین مختصات اقتصادی و جمعتی طبیعتا نمی تواند خود را محصور نگاه دارد. بنابر این ورود ژاپن به فاز صادرات تجهیزات نظامی را می توان از این منظر به تحلیل نشست.
       
    • توسط crazy-doctor
      بسم رب الشهدا و صدیقین


      سلام
      در انجمن گشتم مطلب کامل و جامعی راجع به شهدای مقاومت اسلامی ( حزب الله -حماس و...) پیدا نکردم در نتیجه این تاپیک را ایجاد کردم تا با کمک شما
      شهدای مقاومت اسلامی را در سال های اخیر به طور اجمالی معرفی بکنیم

      -------------------------------
      شروع میکنیم با

      سردار شهید رانی عدنان بزی یا ان طور که بچه های حزب الله صدا میزنند حاج حاتم



      حاج حاتم از بچه های جنوب لبنان و اهل بنت جبیل متولد 1967 از اعضاب قدیمی حزب الله و فرمانده یکی از محور های مقاومت در جنگ 33 روزه بود .
      ایشون مهندسی مکانیک خونده بود و مدرس مدرسه فنی بنت جبیل که این مدرسه در جنگ 33 روزه سیزده شهید تقدیم اسلام کرد

      حاج حاتم و سید حسن نصر الله
      این شهید بزرگوار مدتی را هم در زندان های رژیم صهیونیستی زندانی بود البته مطمئن نیستم اما احتمال اینکه ایشون از ازاد شده های سال 2000
      ( بعد از عقب نشینی اراذل صهیونیست )باشند هست
      دو روز مانده به پایان جنگ صهیونیست ها هلی بورنی را در روستای غندوریه انجام میدن که هدف اون ملحق شدن به نیروهای لشکر 106 و محاصره جنوب لیطانی بود...اما با پاتک نیرو های حزب الله و در نتیجه تلفات سنگین عقب نشینی میکنند در حین این پاتک این سردار دلاور به شهادت میرسه روحش شاد و شفاعتش در ان دنیا نصیب ما باشد





      کلیپی گلچین شده وصیت نامه حاج حاتم با زیر نویس فارسی 5mb
      http://crazydoctor.persiangig.com/video/vaseyat-haj hatm.flv
      کلیپ وصیت کامل این شهید 16mb بدون زیر نویس( اصولا زیر نویس لازم نیست کافیه گوش کنید )
      http://crazydoctor.persiangig.com/video/vaseyt kamel-haj hatm.flv
      ----------------------------------------------
      پ.ن جای خالی بخش مقاومت اسلامی در انجمن احساس میشه
      لطفا دوستان در مدیریت زحمت انتقال تاپیک به اسکرول را بکشند ممنون
    • توسط RedArmy
      بررسي جايگاه استراتژيك و توان نظامي عربستان باسلام به نظر من موضوع جالبيه چون اگر تحديدي از سوي عرب ها متوجه ما باشه اين تحديد يا از جانب عربستان يا از جانب مصر و ساير كشورهاي عربي توانايي تحديد مارو ندارند. (با زبان رسمي) شبه جزيره عربستان كشوري است پادشاهي كه توسط آل سعود اداره ميشود . اين كشور مساحتي حدود 2149690 كيلومتر مربع و 27 ميليون نفر جمعيت دارد(جمعيت ما حدود 2.5 برابر عربستان هست واز اين جهت ما برتري داريم) آب وهواي اين كشور گرم وخشك بوده و تمركز جمعيت در مر كز عربستان مي باشد كه اطراف آنرا بيابان ها خشك و طولاني فراگرفته است به همين جهت در طول تاريخ كمتر دشمن خارجي ميل و رغبت براي اشغال و يا نبرد طولاني با اين كشور داشته است.(اين براي ما در صورت جنگ احتمالي مشكل ساز خواهد شد البته براي خود عربستاني هايي كه در اين مناطق ميجنگند نيز مشكل به وجود خواهد آمد). از سال 1932 تا كنون عربستان در هيچ جنگ بزرگ و فراگير شركت نكرده اگرچه در نبردهاي سال 1967 و 1973 بر ضد اسراييل و جنگ اول خليج فارس شركت داشته ولي هرگز در يك نبرد بزرگ به تنهايي شركت نكرده است (به طور كلي عرب ها به ويژه عربستاني ها انسان هايي ترسو هستند و نه جرئت يك جنگ طولاني را دارند و نه توان اين جنگ را ، از اين حيث برتري كامل از آن ماست). با وجود اينكه اين كشور هرگز در جنگ بزرگي درگير نشده ولي اين به معني اين نيست كه عربستان از تجهيز و به خدمت گرفتن يك ارتش كارآمد غافل مانده است. خطر اسراييل براي آنها آنقدر بزرگ بوده كه سالانه ميلياردها دلار صرف خريد تسليحات مي كنند(ممكن است برخي با شنيدن جمله قبلي به خود بگويند مگر عربستان با آمريكا و اسراييل متحد نيست و روابط خوبي با آنها ندارد ، در پاسخ به اين سوال بايد بگويم بزرگترين دشمن اسراييلي ها ، عرب ها هستند حتي دشمني آنها با عرب ها از دشمني با ما جدي تر است به طوري كه در آموزش كودكانشان هم از عربها به عنوان جدي ترين دشمن ياد ميكنند كه بايد نابود شوند ، اين چيزي است كه عربستان و تمام كشورهاي عربي مي دانند و هيچگاه از اسراييل غافل نميشوند مثل استالين كه با آلمان توافق صلح امضا كرد اما آلمان ها باز به شوروي حمله كردند ). بعد از انقلاب اسلامي در ايران ، عربستان همواره ايران و گروهايي چون حزب ا... لبنان را دشمن و رقيب خود مي ديده و همواره با ايران بر سر اينكه چه كسي قدرت اول منطقه و جهان اسلام است كشمكش داشته است( تحديد نظامي از سوي ايران داستاني است كه آمريكا و اسراييل آنرا ساختند و اين عرب ها ساده لوح متسفانه آنرا باور كردند ). اقتصاد عربستان وابسته به نفت است به طوريكه 75 درصد از درآمد اين كشور را فروش نفت تامين مي كند . با بروز جنگ بين آمريكا و عراق در سال 2003 و افزايش سرسام آور قيمت نفت كه تا كنون نيز ادامه داشته ، درآمد عربستان افزايش يافته است وبه تبع آن عربستان توانسته بودجه نظامي خود را به ميزان بسيار زيادي افزايش دهد به طوريكه در سال 2006 به رقم شگفت انگيز 31 ميليارد دلار رسيد(چيزي نزديك به بودجه نظامي روسيه). وزارت دفاع عربستان در سال 1962 تاسيس شده و از بدو تاسيس توسط خاندان سلطنتي فرمانده اي مي شود . اين وزارت خانه مسئول هدايت و ساخت و خريد تجهيزات ارتش را بر عهده دارد. خدمت سربازي در عربستان داوطلبانه بوده و دوره خدمت 3سال با حقوق و مزاياي كامل مي باشد. عربستان از سربازان ماهر و آموزش ديده استفاده مي كند. اكثر افسران در ابتدا در مدارس ارتش تحصيل كرده و سپس وارد دانشكده افسري مي شوند(آموزش پايه اي كاري است كه ارتش هاي بزرگ مثل روسيه انجام مي دهند و ما از اين جهت از عربستاني ها عقب تر هستيم). يونيفرم سازماني ارتش عربستان از يونيفرم ارتش هاي آمريكا و انگلستان متاثر شده است. خلبان هاي نيروي هوايي عربستان توسط مربيان انگليسي آموزش مي بينند (از اين لحلظ به دليل كم بود امكانات باز ما عقب تر هستيم). ارتش عربستان براي آموزش نيروهاي خود از كارشناسان فرانسوي ، آمريكايي و انگليسي استفاده مي كند. نيروي زميني عربستان داراي 70تا73 هزار نفر پرسنل است البته 200 هزار نيروي داوطلب نيز در اين نيرو خدمت مي كنند(نيروي زميني ايران ، قوي ترين نيروي زميني در منطقه است). عربستان داراي تعداد زيادي تانك از جمله 315 تانك پيشرفته آبرامز ام-1 است كه اين كشور بعد از مصر بزرگترين دارنده اين تانك در خاورميانه محسوب مي شود. عربستان در سال 1980 تعدادي موشك دانگ فنگ3 با برد 2400 كيلومتر از چين خريد(از لحاظ برد موشكي عربستان تقريبا با ما برابري ميكند اما ما صاحب تكنولوژي هستيم و به زودي برد موشك هايمان از عربستان بيشتره مي شود). در بعد هوايي در گذشته شايد هواپيماهاي ما توان مقابله با اف-15ها و ساير هواپيماهاي عربستان را داشتند اما اكنون عربستان باخريد هواپيماهاي جديد و پيشرفته نظير 72فروند يوروفايتر از لحاظ هوايي از ما برتر است(ما شايد هواپيما جديد نخريده باشيم اما تسليحات ضد هوايي قوي نظير تور ام-1 و اس-300 داريم كه كشورمان را خوب پوشش مي دهند و از لحاظ پدافند هوايي خيلي از عربستان برتر هستيم هرچند بايد نيروي هوايي خودمان را نيز تقويت كنيم اگر بتوانيم بر روي طرح ميگ-39 سرمايه گذاري كنيم كه به مشكلات مالي برخورد كرده است ، و روس ها با ما همكاري كنند و اين هواپيماي فوق پيشرفته را به ما بدهند توان نيروي هوايي ما بسيار افزايش مي يابد ، لازم به ذكر است كه ميگ-39 يك هواپيماي فوق پيشرفته است كه قابليت هاي آن بسيار بالاتر از يوروفايتر مي باشد). در رابطه با نيروي دريايي عربستان بايد بگويم كه هرچقدر هم كه عربستان قوي باشد ما ابزارهايي داريم كه بتوانيم از خودمان دفاع كنيم و خليج فارس را در كنترل كامل خودمان بگيريم. در كل و با در نظر گرفتن فاكتورهاي مختلف توانايي نظامي ايران از عربستان بالاتر است و در صورت بروز جنگ احتمالي ما بيشتر به عربستان ضربه وارد خواهيم كرد ، دليل برتري ما اين است كه نيروهاي مسلح ما از حداقل امكانات حداكثر استفاده را مي كنند. منتظر نظرات ساير دوستان هستم به ويژه دوست خوبم mostafa_by هستم .
    • توسط hamed_713
      فارخور نام پایگاه نیروی هوایی هند در کشور تاجیکستان است! این پایگاه در 130 کیلومتری جنوب شرقی شهر دوشنبه پایتخت تاجیکستان قرار دارد. این تنها پایگاه نیروی هوایی هند در خارج از این کشور است که تنها دو کیلومتر از مرز بین افغانستان و تاجیکستان فاصله دارد. عهدنامه بین هند و تاجیکستان برای احداث پایگاه در این کشور در سال 2003 امضائ شد و در سال 2004 به تصویب رسید. این پیمان یعنی حضور دائمی نیروهای نظامی هندی در تاجیکستان برای دفع هرگونه تهدید احتمالی خارجی و تامین امنیت کشور به تصویب رسیده است.کار بر روی احداث پایگاه بلافاصله اغاز گردید و اکنون پایگاه در حالت امادگی کامل به سرمیبرد واز اوایل سال 2007 کاملا قابل استفاده است. جزئیاتی از ساخت پایگاه در دسترس نیست اما گمان میرود که مصالح نظامی هندی از اسیای مرکزی تامین شده باشند.تقریبا 70 درصد جنگ افزار های هندی از روسیه و اتحاد جماهیر شوروی پیشین بدست امده است. بر طبق اخبار گوناگون گمان میرود که پس از تکمیل بنا پایگاه میزبان 12 الی 14 فروند جنگنده بمب افکن میگ 29 خواهد بود پایگاه فارخور عمق و برد بیشتری را در اختیار نیروهای نظامی هند فرار میدهد که برای انان موجب ایفای نقش بیشتری در اسیای جنوبی و ظهور ملموسی از حرکت هند برای برجسته سازی قدرت خود در اسیای مرکزی است هدف سیاسیی که در سال 2003-2004 رسما اعلام کرده اند دلائل پنهانی تاسیس این پایگاه میتواند رقابت هند و پاکستان بر روی شبه قاره باشد پرویز مشرف رئیس جمهور پاکستان نگرانی شدید خود از این مساله را به مقامات تاجیکستان ابراز داشت در حقیقت هواپیماهای هندی میتوانند در عرض چند دقیقه خود را به پاکستان برسانند! پایگاه فارخور یکی از نمونه های بارز از تلاش هندی ها برای ارتقای ثبات در افغانستان و بالا بردن توان دهلی نو در فراهم اوردن نفت چه از اسیای جنوبی و چه از اسیای مرکزی است. هند بطور معلوم محدود شدن نقش خود به ناحیه سوق الجیشی جنوب اسیا را نخواهد پذیرفت برنامه هند برای برجسته سازی قدرت خود در اسیای مرکزی تنها برای مصارف نظامی نیست بلکه دسترسی به منابع انرژی اسیای مرکزی برای هند امری حیاتی به شمار میرود. دهلی نو به دنبال دسترسی به نفت و گاز قزاقستان وانجام پروژه های ملیونی مثل خط لوله ایران-افغانستان-پاکستان-هند و دیگری پیوستن ترکمنستان افغانستان پاکستان وهند. هرکدام از این خط لوله ها یا هر دوی اینها میتواند در دستیابی هند به منابع انرژی تاثیر مهم و قابل اطمینانی داشته باشند به شرطی که روابط دوستانه بین هند و پاکستان تقویت گردد هند خواهان توسعه شبکه ی قدرت جدیدی در اسیاست که ایالات اسیا را با ان به مبدائیت شبه قاره یکی میکند این نظریه ای است که از سوی ایالات متحده در گذشته بشدت حمایت شده است. هنگامی که هند از شبکه ای جدید در اسیای مرکزی برای بالا بردن نمودار جامع اقتصادی خود بهره جوید واشنگتن این پروژه را راهی برای مقابله با نفوذ اقتصادی و سیاسی چین در اسیای مرکزی میبیند منبع: نوشته شده توسط محمد- مجله هوايي
    • توسط 00Amin
      ه گزارش فارس، پايگاه اينترنتي "گلوبال ريسرچ " (Global Research) در مقاله‏اي به‏قلم "اوا گولينجر " (Eva Golinger)، وكيل دعاوي و روزنامه‏نگار آمريكايي مقيم ونزوئلا نوشت: "هوگو چاوز " رئيس جمهوري ونزوئلا اخيرا در يك برنامه تلويزيوني و راديويي فاش كرد كه هواپيماهاي بدون سرنشين آمريكايي (UAV) به شكل غيرقانوني وارد مرزهاي هوايي ونزوئلا شده‏اند. رئيس جمهوري ونزوئلا ديده شدن يكي از اين هواپيماها را بر فراز پايگاه نظامي "فورت مارا " (Fort Mara) واقع در استان "زوليا " (Zulia) در نزديكي مرز اين كشور با كلمبيا تائيد كرد. بسياري از سربازان ونزوئلايي هواپيماي بدون سرنشين مذكور را مشاهده كرده و موضوع را به اطلاع فرماندهان خود رسانده‏اند. پس از اين واقعه چاوز دستور داده است كه از اين پس هر يك از اين هواپيماهاي بدون سرنشين كه در قلمرو ونزوئلا ديده شوند بايد فورا سرنگون شوند. وي با تاكيد بر آمريكايي بودن اين هواپيماهاي بدون سرنشين، ايالات متحده را متهم كرد كه در حال برهم زدن آرامش منطقه است.

      * راه‌اندازي ناوگان چهارم ايالات متحده در آمريكاي لاتين بعد از 60 سال

      اين وكيل دعاوي آمريكايي اضافه كرد: قبلا نيز رئيس جمهوري ونزوئلا هشدار داده بود كه آمريكا از طريق جزاير "آروبا " (Aruba) و "كورازائو " (Curazao) به تهديد نظامي ونزوئلا مبادرت مي‏ورزد. اين جزاير در فاصله 50 مايلي سواحل شمال غربي ونزوئلا قرار داشته و مستعمره هلند محسوب مي‏شوند. در سال 1999 قراردادي بين هلند و ايالات متحده منعقد شد كه به آمريكا اجازه مي‏داد در اين دو جزيره پايگاه نظامي ايجاد كند. اين قرارداد در اصل تصريح مي‏كند كه نيروهاي آمريكايي اجازه دارند عمليات خود بر ضد قاچاقچيان مواد مخدر را از اين جزاير ترتيب دهند. با اين‏حال، پس از سپتامبر 2001، آمريكا از تمامي پايگاه‏هاي نظامي خود در سراسر جهان براي آنچه عمليات ضدتروريستي خوانده مي‏شود، استفاده مي‏كند. در سال‏هاي اخير پايگاه‏هاي نظامي واقع در آروبا و كوروزائو براي عمليات اطلاعاتي و شناسايي عليه ونزوئلا بكار گرفته شده‏اند.
      گولينجر ادامه داد: از سال 2006 واشنگتن اقدام به يكسري تمرينات نظامي پيشرفته كرد كه كورازائو در مركزيت اين تمرين‏ها قرار داشت. طي 5/3 سال گذشته، صدها فروند ناوهاي هواپيمابر، كشتي‏هاي جنگي، هواپيماهاي نظامي، هليكوپترهاي "بلك هاوك "، زيردريايي‏هاي هسته‏اي و هزاران نيروي نظامي آمريكايي در درياي كارائيب به انجام تمرينات نظامي پرداخته‏اند. اين تمرينات نظامي موجب برانگيخته‏شدن نگراني در كشورهاي منطقه شده است. از جمله اين كشورها و بيش از سايرين ونزوئلا در معرض اين تهديدها قرار دارد. ونزوئلا در عرصه ديپلماتيك نيز آماج حملات، انواع دشمني‏ها و تعرضات واشنگتن قرار داشته است.
      در سال 2008، پنتاگون "ناوگان چهارم دريايي " خويش را با هدف دفاع از منافع آمريكا در آمريكاي لاتين باز راه‏اندازي كرد. ناوگان چهارم در سال 1950 و پس از اتمام ماموريت‏هاي مرتبط با جنگ جهاني دوم غيرفعال شده بود. راه‏اندازي مجدد اين ناوگان پس از 60 سال نگراني گسترده‏اي را در ميان كشورهاي آمريكاي لاتين ايجاد كرده و آنان را بر آن داشت تا "شوراي دفاع مشترك " تشكيل داده و خود را در برابر تهديدهاي خارجي آماده كنند. پنتاگون صراحتا پذيرفت كه راه‏اندازي مجدد ناوگان چهارم نيروي دريايي آمريكا با هدف "نشان دادن قدرت ايالات متحده در منطقه " انجام شده و اين پيام را مخابره مي‏كند كه "آمريكا آماده است تا از متحدينش در منطقه دفاع كند. " اين اظهارات مقامات پنتاگون به معناي حمايت ايالات متحده از كلمبيا و تشر زدن به ونزوئلا تلقي شد.
      نويسنده كتاب "بوش عليه چاوز " تصريح كرد: در 30 اكتبر سال 2009 ميلادي، كلمبيا و آمريكا يك توافق همكاري نظامي به امضا رساندند كه بر اساس آن آمريكا مجاز بود 7 پايگاه نظامي در كلمبيا را تحت اختيار خود درآورده و عندالزوم از تمامي تاسيسات نظامي كلمبيا بهره بگيرد. از اين توافقنامه به عنوان بزرگترين توسعه‏طلبي نظامي آمريكا در آمريكاي لاتين ياد مي‏شود. هر چند كه مقامات دو كشور صراحتا ابراز داشتند كه اين توافقنامه در راستاي مبارزه با قاچاق موادمخدر و تروريسم به امضا رسيده است، لكن اسناد رسمي نيروي هوايي ايالات متحده نشان مي‏دهند كه آمريكا از اين پايگاه‏ها براي انجام عمليات نظامي در سراسر منطقه مي‏تواند استفاده كند. اين اسناد همچنين مويد اين نكته بودند كه اين توسعه‏طلبي نظامي با هدف مقابله با تهديد‏هاي دولت‏هاي ضدآمريكايي سر برآورده در منطقه انجام شده است. مطلب ديگري كه در اين اسناد به چشم مي‏خورد اين است كه حضور نظامي در كلمبيا مي‏تواند به عمليات اطلاعاتي و شناسايي كمك كرده و ظرفيت پنتاگون را در رهبري عمليات نظامي در منطقه آمريكاي لاتين افزايش دهد.

      * اتهامات واهي آمريكا به ونزوئلا

      اين روزنامه‏نگار آمريكايي ساكن كاراكاس، پايتخت ونزوئلا كه در سال 2009 ميلادي برنده جايزه بين‏المللي روزنامه‏نگاري مكزيك نيز شده است، افزود: از سال 2006 به بعد، مقامات آمريكايي از ونزوئلا به عنوان كشوري ياد مي‏كنند كه "به طور كامل در مبارزه با تروريسم همكاري نمي‏كند. " در سال 2005 نيز ونزوئلا از سوي واشنگتن كشوري خوانده شد كه "در مبارزه با موادمخدر همكاري نمي‏كند. "عليرغم آنكه هيچ مدركي در اثبات اين اتهامات خطرناك موجود نيست، ايالات متحده اين اتهامات را مبناي افزايش فشارها بر دولت ونزوئلا قرار داده است. در سال 2008، دولت بوش تلاش كرد تا نام ونزوئلا را در فهرست كشورهاي حامي تروريسم قرار دهد. اين تلاش در مراحل مقدماتي با شكست مواجه شدند چرا كه ونزوئلا همچنان يكي از تامين‏كنندگان نفت آمريكا محسوب مي‏شود. اگر آمريكا ونزوئلا را كشوري حامي تروريسم مي‏خواند، آنگاه مجبور بود كليه روابط خود با اين كشور از جمله خريد نفت از اين كشور را متوقف كند.
      با ‏اين‏حال، ايالات متحده همچنان ونزوئلا را يكي از بزرگترين تهديدها براي منافع خويش در منطقه آمريكاي لاتين مي‏داند. آمريكا به طور خاص در خصوص مسائل اقتصادي نگراني‏هايي در منطقه آمريكاي لاتين دارد. آمريكا نگران آن است كه كشورهاي آمريكاي لاتين با برقراري روابط تجاري با كشورهايي نظير روسيه، چين و ايران، غلبه اقتصادي آمريكا را در اين منطقه به خطر بيندازند. اخيرا، "هيلاري كلينتون "، وزير امور خارجه ايالات متحده آمريكا به كشورهاي آمريكاي لاتين نظير بوليوي، برزيل، نيكاراگوئه و ونزوئلا كه اخيرا روابط خود با ايران را تحكيم كرده‏اند هشدار داد كه "من فكر مي‏كنم كه اگر برخي افراد تمايل دارند با ايران حشر و نشر داشته باشند بايد پيش از آن به تبعات اين امر توجه داشته باشند و ما اميدواريم كه ايشان دوباره به اين مطلب فكر كنند ... . " كلينتون اين سخنان را در جريان بررسي سياست‏هاي آمريكا در خصوص آمريكاي لاتين اظهار داشت.
      گولينجر اضافه كرد: دولت كلمبيا نيز اخيرا اعلام داشته است كه قصد دارد يك پايگاه جديد نظامي در نزديكي مرز ونزوئلا داير كند. سرمايه و تجهيزات مورد نياز اين پايگاه را ايالات متحده تامين خواهد. "گابريل سيلوا " (Gabriel Silva)، وزير دفاع ونزوئلا نيز خبر داده است كه دو گردان نيروي هوايي نيز در مناطق ديگري در نزديكي مرز ونزوئلا مستقر شده‏اند. پايگاه جديد نظامي كه قرار است داير شود در منطقه‏اي به نام "گواجيرا پنينسولا " (Guajira peninsula) قرار خواهد داشت كه با استان زولياي ونزوئلا هم‏مرز است. در اين پايگاه 1000 نيروي نظامي مستقر شده و امكان استقرار نيروهاي مسلح آمريكايي نيز در آن فراهم خواهد شد. اين اعلام جديد دولت كلمبيا نيز نوعي اعلام دشمني به ونزوئلا محسوب مي‏شود.
      اظهارات چاوز در خصوص ورود غيرقانوني هواپيماهاي بدون سرنشين آمريكايي به قلمرو ونزوئلا نيز بر دامنه بحران بين ونزوئلا و كلمبيا خواهد افزود. هواپيماي وارد شده به قلمرو ونزوئلا در طي سال گذشته در پاكستان و افغانستان جهت به قتل رساندن تروريست‏ها بكار گرفته شده است. اين هواپيماهاي بدون سرنشين حامل موشك بوده و مي‏توانند اهداف زميني را در مناطق حساس هدف قرار دهند.
      نويسنده كتاب "بوش عليه چاوز " در بخش پاياني اين گزارش تصريح كرد: ونزوئلا در مواجهه با اين تهديدات خطرناك در شرايط هشدار قرار گرفته است. سخنان چاوز در خصوص ديده شدن هواپيماهاي نظامي بدون سرنشين آمريكا در حالي ايراد شدند كه پليس ملي ونزوئلا در حال آغاز به كار خويش بود. اين پليس اخيرا در راستاي انجام عمليات پيشگيرانه و ارائه خدمات اجتماعي بنياد نهاده شده است.

      لینک
      http://www.farsnews.com/newstext.php?nn=8811150671
  • مرور توسط کاربر    0 کاربر

    هیچ کاربر عضوی،در حال مشاهده این صفحه نیست.