Recommended Posts

رژيم صهيونيستي ترکيه را به ميزباني پايگاههاي آموزشي حماس متهم کرد

 

رژیم صهیونیستی ترکیه را رسما به میزبانی پایگاههای آموزش گردانهای شهید عز الدین قسام شاخه نظامی جنبش حماس متهم کرد.
 اسرائیل از طریق غربیها به ویژه آمریکا در حال فشار به آمریکاست تا جلوی حمایت آنکارا را از جنبش حماس بگیرد.
روزنامه یدیعوت آحارونوت چاپ فلسطین اشغالی سه‌شنبه نوشت ترکیه در سالهای اخیر به پایگاه جنبش حماس تبدیل شده و این جنبش چندین اردوگاه آموزشی در ترکیه با حمایت و موافقت مقامات ترک ایجاد کرده است.
یدیعوت آحارونوت نوشت دولت آمریکا در چند ماه اخیر به آنکارا فشار آورده است تا جلوی فعالیتهای نظامی حماس را در خاک ترکیه بگیرد اما آنکارا آن را رد کرده است.
این روزنامه افزود موشه یعلون وزیر جنگ اسرائیل این موضوع را در جمع شماری از وزیران دفاع کشورهای عضو سازمان پیمان آتلانتیک شمالی ( ناتو )‌ و همچنین هفته گذشته در نمایشگاه تسلیحاتی در هند مطرح کرد.
این روزنامه نوشت حماس در سال 2013 میلادی به محض خروج از سوریه در شهر استانبول پایگاههای نظامی اش را دایر و در سازمان نظامی خود تجدید نظر کرده و فعالیتهایش در ترکیه به فرماندهی صلاح العاروری گسترش یافته است. العاروری در اسرائیل در بازداشت بود.
یدیعوت آحارونوت نوشت 20 نفر از فلسطینیانی که در زندانهای اسرائیل بودند و بر اساس توافق شالیط آزاد شدند برای شرکت در فعالیتهای نظامی حماس به ترکیه رفته اند.
این روزنامه ادعا کرد رهبری حماس در ترکیه برای جذب دانشجو از اردن و ترکیه و برخی کشورهای دیگر و اعزام آنها برای آموزش در استانبول تلاش می کند و سپس آنها به اردوگاه آموزشهای فشرده در سوریه اعزام می شوند و از آنجا برای اجرای عملیات ضد اسرائیلی به کرانه باختری رود اردن فرستاده می شوند.

  • Upvote 1

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر

 

 
منابع صهیونیستی بار دیگر مدعی شدند گردان های شهید عزالدین قسام شاخه نظامی جنبش مقاومت اسلامی "حماس" عصر چهارشنبه دست به آزمایش موشکی جدید در نوار غزه زده است.

به گزارش مرکز اطلاع رسانی فلسطین، پایگاه خبری صهیونیستی "غلاف غزه" مدعی شد جنبش حماس عصر چهارشنبه موشک های جدیدی را به سمت دریای مدیترانه شلیک کرد.

این پایگاه صهیونیستی خاطر نشان کرد که ارتش صهیونیستی این آزمایش موشکی حماس را زیر نظر داشت.

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
توافق اردن و رژیم اسرائیل درمورد دریای عدن
اردن و اسرائیل جهت اجرای اولین مرحله از طرح ایجاد کانالی که دریای عدن را به بحر المیت متصل می سازد توافق کردند.

به گزارش باشگاه خبرنگاران به نقل از "القدس العربی"؛ امروز پنجشنبه اردن و اسرائیل جهت اجرای اولین مرحله از طرح ایجاد کانالی که دریای عدن را به بحر المیت که ممکن است تا سال 2050 آب های آن خشک شود متصل می سازد توافق کردند.

این توافق در راستای تکمیل سازی یاداشت تفاهم میان طرف فلسطینی و اسرائیلی در واشنگتن با حضور مقامات عالی رتبه بین المللی در سال 2013 امضاء شده بود صورت گرفته است.
وزیر آب و کشاورزی اردن حازم الناصر گفت: اردن طی هفته های آتی مقدمات اجرای این طرح را آغاز خواهد کرد.

وی افزود: در این توافق مفاد اصلی طرح، راه های اجرا، جدول زمانی، مکانیزم اجرا و منابع مالی آن تعیین شده است.

گفتنی است در مراسم امضای این توافق نمایندگانی از بانک بین المللی و آمریکا حضور داشتند.
این طرح برای طرف فلسطینی سالانه 30 میلیون متر مکعب آب شیرین فراهم می آورد.
شایان ذکر است که بانک بین المللی هزینه اجرای این طرح را حدود 11 میلیارد دلار تخمین زده است.

 

 

http://www.tabnak.ir/fa/news/478950/%D8%AA%D9%88%D8%A7%D9%81%D9%82-%D8%A7%D8%B1%D8%AF%D9%86-%D9%88-%D8%B1%DA%98%DB%8C%D9%85-%D8%A7%D8%B3%D8%B1%D8%A7%D8%A6%DB%8C%D9%84-%D8%AF%D8%B1%D9%85%D9%88%D8%B1%D8%AF-%D8%AF%D8%B1%DB%8C%D8%A7%DB%8C-%D8%B9%D8%AF%D9%86

 

ویرایش شده در توسط ali_special

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر

به نقل از سایت روتر عبری  حماس در آزمایش موشکی خود 5 موشک به سوی دریا پرتاب کرد.

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر

ارتش مصر برای حمله به مواضع حماس در غزه آماده می شود

 

پایگاه صهیونیستی دبکا اعلام کرد که ارتش مصر خود را برای حمله به پایگاه های جنبش حماس در نوارغزه آماده می کند.
بنا بر اعلام این پایگاه، عبدالفتاح السیسی» رئیس جمهوری مصر تصمیم حمله به پایگاه های جنبش حماس در نوارغزه را اتخاذ کرده است. دادگاه مصر جنبش حماس را یک سازمان تروریستی معرفی کرده است و این تصمیم به مثابه مقدمه حمله به مواضع حماس است.
خاطرنشان می شود دادگاه امور فوق العاده مصر اخیرا جنبش حماس را یک سازمان تروریستی معرفی کرد.

  • Upvote 1

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
اولین حضور فرمانده ارشد گردان های قسام در ملأ عام

فرمانده برجسته گردان های شهید عزالدین قسام شاخه نظامی جنبش مقاومت اسلامی "حماس" تاکید کرد که تمامی توطئه های منطقه ای و فرامنطقه ای برای منزوی کردن حماس و قسام به شکست خواهد انجامید و گردان های قسام اراده، قدرت و ایمان کافی برای ادامه راه خود تا پایان را دارد.
به گزارش مرکز اطلاع رسانی فلسطین، مروان عیسی که پس از مدت ها برای اولین بار در ملأ عام حاضر می شد در جریان یک نشست علمی در دانشکده رباط در شهر غزه به منظور بررسی دلایل اشغال فلسطین و عوامل پیروزی خاطر نشان کرد:«ما اوضاع موجود و پیچیدگی های خاص آنرا درک می کنیم، اما تسلیم هیچ طرفی نخواهیم شد.»

عیسی تصریح کرد که ما در حال حاضر قصد ورود به عرصه جنگ جدید با رژیم صهیونیستی را نداریم، اما در عین حال، سعی در افزایش چند برابری قدرت خود در هر گونه جنگی در آینده داریم و در این راستا به روند ساخت موشک ادامه می دهیم و اهمیتی به تهدیدات دشمن صهیونیستی نمی دهیم.»

وی که در سال 2006 از یک توطئه ترور به سلامت نجات یافت، از تلاش حماس برای تشکیل ائتلاف با تمامی طرف هایی که امکان کمک تسلیحاتی به این جنبش را داشته باشند، خبر داد و گفت:« با این وجود ما وابسته به هیچ طرف خاصی نبوده و نخواهیم بود» و گردان های قسام سعی در افزایش سطح همکاری های خود با تمامی گروه های مقاومت به بهترین نحو ممکن را دارد.

عیسی خاطر نشان کرد که ما حتی یک لحظه هم دست از تلاش برای آزادی کامل فلسطین نخواهیم کشید و به اجرای پروژه "پیشگامان آزادی" ادامه خواهیم داد تا اندیشه مقاومت در فلسطین فراگیر شود.»

گفتنی است که مروان عیسی متولد سال 1965 در نوار غزه به دنیال آمد و تصاویر کمی از وی منتشر شده است. وی یکی از مسئولان شورای نظامی گردان های قسام است که 5 سال در اسارت زندان های صهیونیستی بود و مدتی هم در زندان های سرویس های امنیتی تشکیلات خودگردان فلسطین بازداشت شده بود.


http://palestine-persian.info/fa/default.aspx?xyz=U6Qq7k%2bcOd87MDI46m9rUxJEpMO%2bi1s7lsqKVIMgdTzrVW547N0ZSfoLhXIQxlR60gnQd%2bhmuiYArA5423d0mYY2ZZYDezUtRdeCU348ytWtY%2fTSKdvuCLCSEQVSxJOI3Vhksd%2bYkAw%3d
  • Upvote 1

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر

 ارتش رژیم صهیونیستی در مرز نوار غزه رزمایش برگزار کرد

 

رادیو ارتش رژیم صهیونیستی با اعلام این خبر افزود که رزمایش تحت نظارت سامی ترجمان فرمانده منطقه جنوبی ارتش رژیم صهیونیستی انجام می شود و تا پاسی از امشب ادامه می یابد.
رادیو رژیم صهیونیستی افزود: تمرین های نظامی شامل تحرکات نظامیان و اجرای عملیات هوایی ارتش است که همراه با صدای انفجارهای شدید می باشد.
رادیو رژیم صهیونیستی هدف از اجرای تمرین های نظامی را آمادگی ارتش این رژیم برای افزایش سطح مقابله با حملات فلسطینیان در مناطق حساس اعلام کرد.
رژیم صهیونیستی در تهاجم گسترده به غزه که تابستان گذشته به بهانه جلوگیری از حملات راکتی از نوار غزه صورت گرفت و با مقاومت ساکنان این منطقه روبرو شد، 2200 فلسطینی را شهید و اماکن بسیاری را ویران کرد.

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر

این یکی دو روز اخر گفتم کمی به بحث اضافه کنیم شاید به جایی رسیدیم .

 

یکی از مطلبی که بسیاری از کاربرا مطرح می کردن مسئله تقسیم فلسطین بود که انگلیس ها چیکاره بودند که امدند و فلسطین رو تقسیم کردند سازمان ملل چیکاره بود .

 

این اصل رو من هم قبول دارم اما به شرطی که به صورت همه جانبه به تمام کشور های منطقه همین اصل رو apply کنید . قبل از شکست عثمانی منطقه به چه شکلی بود ؟

 

Ottoman_Empire.jpg

 

همونطور که می بینید تمام سرزمین هایی که امروز شما به عنوان سوریه و عراق و کویت و لبنان فلسطین و اردن و اسرائیل می شناسید در 1914 قبل از جنگ جهانی اول تحت سیطره دولت عثمانی بوده . اینها همگی جزو خلیفه عثمانی بودند و از 1516 تا 1914 عملا یک کشور حساب می شدند و هیچگونه مرزی بینشون نبوده . خوب بعد از شکست عثمانی ، انگلیس و فرانسه یعنی فاتحین جنگ جهانی اول این سرزمین ها رو بدست گرفتند و برای اولین بار بعد از 400 سال بر اساس خصوصیات قومی فرهنگی نژادی زبانی خطکشی بکنند و مرز بندی بکنند .

 

این سناریوی اول انگلیس و فرانسه برای خاوریانه سال 1915

 

ww.png

 

سناریوی دوم تقسیم

 

3yy.jpg

 

سناریوی سوم

 

155.jpg

 

 

 

سناریوی چهارم

 

987654.jpg

 

 

این سناریو ها در بین فرانسوی ها و انگلیس ها دست به دست شد برای کشیدن خط های جدید خاورمیانه و بالاخره در قرارداد سایکسپیکوت وظیفه خط کشی مرزی کشور های عربی شرق ایران بین فرانسه و انگلیس بسته شد .

 

737262.jpg

 

مناطقی که امروز به عنوان عراق و اردن و کویت و فلسطین اسرائیل امروزی افتاد به دست انگلیس و مناطقی که امروز به نام سوریه و لبنان و جنوب ترکیه بود افتاد به دست فرانسه . همونطور که می بینید هیچ گونه مرز مشخصی بین این کشور ها نبوده و تمام تقسیمات رو همین ها انجام دادند . کشور های کویت و عراق و لبنان و فلسطین و اسرائیل از دل همین سایکسپیکوت بیرون زدند وگرنه . بخصوص کشور کویت که به خاطر خصومتی که بین انگلیس و حکام عراق پیدا شده بود برای جلوگیری از دسترسی عراق به منابع نفتی و خلیج فارس کشوری به نام کویت بدون هیچگونه پشتوانه تاریخی رو بوجود اوردند و با مداد در بیابان براش مرز کشیدند . بله این سیستم مندیت شاید از نظر شما امروز سیستم استعمارگرانه و نابحقی بوده ولی با زیر سؤال بردن این سیستم عملا مشروعیت تمام کشور های بوجود امده بخصوص لبنان رو زیر سؤال می برید .

 

برسیم به اوضاع فلسطین در آن زمان ها .........

  • Upvote 7
  • Downvote 4

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر

وقتی بیانیه بالفور صادر شد80 تا 100 هزار یهودی در مناطق امروزی اسرائیل زندگی می کردند یعنی در زمانی که فلسطین زیر قیوم حکومت اسلامی عثمانی بود بصورت قانونی به این سرزمین مهاجرت کرده بودند . این یهودیان همگی خصوصیات یک ملت رو داشتند . نژاد خودشون ، فرهنگ خودشون ، زبان خودشون ، سنت خودشون ، دانشگاها و مدارس خودشون به زبان عبری ، مراکز صنعتی خودشون ، روزنامه ها و چاپ خانه های عبری . عملا یک کشور دی فکتو بودند ، دارای رهبران محلی و یک سیستم اقتصادی صنعتی منسجم که ده ها هزار عرب رو برای یافتن شغل و فرصت های بهتر از مناطق عربی همسایه به فلسطین کشیده بود. این تفکر اشتباه که انگلیس ها با بیانیه بالفور اسرائیل بوجود امد یا زمینه ساز بود درست نیست . همین مئله حضور یهودیان در فلسطین و بوجود امدن کشور یهودی در لیگ ملت ها ( سازمان ملل اون زمان ) تصویب شد و جامعه بین المللی این اصل رو به رسمیت شناخت :

 

در 24 جولای 1922 League of nations این بیانیه رو تصویب می کنه : 

Whereas the Principal Allied Powers have also agreed that the Mandatory should be responsible for putting into effect the declaration originally made on November 2nd, 1917, by the Government of His Britannic Majesty, and adopted by the said Powers, in favor of the establishment in Palestine of a national home for the Jewish people, it being clearly understood that nothing should be done which might prejudice the civil and religious rights of existing non-Jewish communities in Palestine, or the rights and political status enjoyed by Jews in any other country; and

Whereas recognition has thereby been given to the historical connection of the Jewish people with Palestine and to the ground 

for reconstituting their national home in that country

 

حالا League of nations کیه ؟ همه . ایران چین روسیه ژاپن کشور های اروپایی برزیل کشور های امریکای لاتین . همگی رای دادند و به رسمیت شناختند . تشکیل کشور برای یهودیان در فلسطین

 

سرزمین فلسطین هم منظورشون این بود :

 

http://www.mfa.gov.i...1/MFAG007q0.gif

 

حالا وضعیت یهودیان در فلسطین قبل از شکست عثمانی چگونه بود ؟

 

photo28129.PNG

 

 

یک سوم فلسطین ( اردن ) رو جدا کردند برای کشور یهودی :

 

https://chronicle.fanack.com/wp-content/uploads/sites/5/2014/10/israel_british_mandate_map03_01.jpg

 

اما دیدن جمعیت یهودیان بسیار کمتر از اونیه که اون قسمت کامل رو بدیم بهشون . البته تاریخ بسیار وسیعی داره اما در سال 1937 این پیشنهاد رو کمیسیون پیل انگلستان برای کشور یهودی ارائه می کنه :

ویرایش شده در توسط ariel24
  • Upvote 5
  • Downvote 3

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر

این پیشنهاد کمیسیون پیل بود در سال 1937 . قسمت آبی رنگ کشور اسرائیل و قسمت قهوه ای کشور فلسطین :

 

9lnthdl.jpg

 

این پیشنهاد توسط یهودیان مورد اقبال قرار گرفت اما رهبران فلسطین به مانند حاج امین الحسینی سریعا این رو رد کرد و خواهان اخراج تمام یهودیان در فلسطین شد .

 

یک سال بعد از رد این پیشنهاد توسط فلسطینی ها سال 1938  کمیسیون وود هد یک پیشنهاد دیگر داد که زمین های بیشتری رو در اختیار فلسطینی ها در شمال قرار داده بود :

 

6211.jpg

 

 

اما حتی این رو هم رهبران فلسطینی رد کردند و دست به اعمال خشونت امیز در قبال یهودیان زدند . می تونیم به صورت تخصصی واردش بشیم اگر خواستید .....درگیری های شدید بین یهودیان و اعراب که از اوایل دهه ی 1920 و اوایل 1930 شروع شده بود به بیشترین حد خودش می رسه . این درگیری ها تا سال 1947 ادامه داشت و خوب طبیعتا بخاطر اموزش ها و نظم بهتر نیرو های یهودی در اکثر این نبرد ها نیرو های عرب شکست می خوردند و سرزمین ها و دهکده های بیشتری رو از دست می دادند . درگیری های اینچنینی بین مسلمانان و هندو ها در هندوستان هم به راه بود و در همان سال همانطور که سازمان ملل طرح تقسیم فلسطین رو داد طرح تقسیم هند رو داد و هند رو به دو کشور هند و پاکستان تقسیم کرد که البته تا امروز قضیه کشمیر برمیگرده به همان تقسیمات 1947. 

 

وقتی مسئله تقسیم فلسطین در سازمان ملل مطرح شد . آژانس یهودی همه فلسطین رو می خواست و عنوان کرد که 22 کشور عربی وجود داره و یک کشور دیگر فلسطینی ( اردن ) هم وجود داره دیگه نیازی نیست که کشور 23 عربی بوجود بیاد . همه فلسطین رو ما بدید و ما حقوق مساوی و برابری کامل یهودی و عربی رو تضمین می کنیم . این پیشنهاد آژانس یهودی بود : ( مناطق ابی اسرائیل و مناطق قهوه ای فلسطین یک فدراسیون کشور اردن )

 

90000.jpg

 

 

ولی این پیشنهاد مورد قبول سازمان ملل قرار نگرفت و در مقابل این پیشنهاد آژانس یهودی با فرستادن کارشناسان فلسطین برای بررسی اواع  یک پیشنهاد متقابل داد : ( قسمت ابی اسرائیل و قسمت قهوه ای فلسطین )

 

765432423000000000000.jpg

ویرایش شده در توسط ariel24
  • Upvote 6
  • Downvote 3

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر

در اخر سازمان ملل با دادن قسمت های بیشتر بیابان های نگو به کشور یهودی قطعنامه خودش رو صادر می کنه :

 

49j245gj04igj.jpg

 

 

یک سال بعد از این قطعنامه به محض خروج انگلیس اسرائیل قطعنامه رو قبول می کنه و در 14 می 1948 کشور اسرائیل اعلام استقلال می کنه . این قطعنامه مالکیت بیت المقدس رو به حکومت هاشمیان در اردن به عنوان یک شهر بین المللی که مردم تمام ملل و ادیان حق سفر به این منطقه رو داشته باشند می ده . اسرائیل هم به محض استقلال به قول آژنس یهودی عمل می کنه و بدلیل حضور اعراب در مرز های تعیین شده اسرائیل طرح دو زبانه بودن اسرائیل به عبری و عربی و پول ملی اسرائیل به زبان عبری و عربی رو تصویب می کنه . اما تنها یک روز بعد از اعلام استقلال اعراب با رد قطعنامه سازمان ملل در 15 می شش کشور عربی اسرائیل رو مورد تهاجم قرار دادند .

 

در 1949 و شکست اعراب این سرزمین هایی بود که به دست اسرائیل افتاد :

 

thldlkh5d03.jpg

  • Upvote 7
  • Downvote 4

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر

خیلی ها ممکنه با نگاه کردن به نقشه سازمان ملل بگن تقسیمات عادلانه نبوده . به یهودیان خیلی بیشتر از اون چیزی دادن که حقشون بوده . اگرچه ما حقوقدان نیستیم و با تمام قطعیت نمی تونیم بگیم بر چه اساسی تیم تحقیقاتی سازمان ملل چگونه این تقسیمات رو انجام داده اما تقسمیمات 51 به 48 بود . نظر شما زمانی درسته که بیابان نگو رو در نظر بگیرید. جا هایی که خالی از سکنه بودند و هستند . اما اگر تقسیمات شهری و جا های قابل زندگی رو در نظر بگیرید تقسیمات عادلانه بود . اما این رو در نظر داشته باشید که امروز 90 درصد مردم اسرائیل در همان سرزمین های زندگی می کنند که در 1937 به اسرائیل پیشنهاد شد . این رو هم داشته باشید که در همین نقطه های ابی 2 میلیون عرب اسرائیلی هستند . اون ها هم جزو نقطه های ابی حساب شدند .

 

shhqmhdth.jpg

  • Upvote 6
  • Downvote 4

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر

مشکل اینه که طرف سرزمین مالش بوده ، حالا اگه برق می خواد باید از اسرائیل بخره ، می خواد کار کنه باید واسه اسرائیلیا کار کنه ، پول واحد خودش رو نمی تونه داشته باشه و با پول اسرائیل باید خرید و فروش کنه ... آخرشم هر وقت خواستند با مارک 84 یه محلشون رو میفرستند رو هوا ! جمع کن بساطو 

  • Upvote 11
  • Downvote 3

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر

مشکل اینه که طرف سرزمین مالش بوده ، حالا اگه برق می خواد باید از اسرائیل بخره ، می خواد کار کنه باید واسه اسرائیلیا کار کنه ، پول واحد خودش رو نمی تونه داشته باشه و با پول اسرائیل باید خرید و فروش کنه ... آخرشم هر وقت خواستند با مارک 84 یه محلشون رو میفرستند رو هوا ! جمع کن بساطو 

 

طرف سرزمین مالش بوده ؟؟ فقط یک نمونه از مهاجرت اعراب به فلسطین در همان سال ها  رو برات می زارم . خواستی به 1830 م حمله مصر و مهاجرت مصریان به فلسطین جنوبی هم می رسیم .

 

ysh.JPG

 

این فقط یک نمونشه . شما می گی سرزمین مال خودش بوده . اگر یهودیان به زور سرزمین ها رو ازش گرفته بودند حرف شما درست بود اما این گونه نبود . جواب شما رو رهبر فلسطینی ها حاج امین الحسینی در سال 1938 داد . این مکالمه حاج امین الحسینی و لورن همند نماینده انگلیس در فلسطینه . خوب به این مکالمه توجه کن بخصوص به مکالمه های پایین صقحه  :

 

14.JPG

 

در جمله اخر همند ازش سؤال میکنه می پرسه ایا به زور و تحمیل سرزمین ها رو گرفتند ببین حاج امین الحسینی چی جواب می ده .

 

1y.JPG

 

 

 

حالا چه زمانی حاج امین الحسینی این حرف رو زد سال 1938 . سالی که جمعیت یهودیان در فلسطین به 411 هزار نفر رسیده بود . یعنی قبل از هالوکاست قبل از مهاجرت یهودیان به قول شما به بهانه هالوکاست .

 

به فرض اینکه به زور گرفته باشیم . این عکس رو توضیح بده » این زمان سلسله زند

 

ZanddynastyTrial.png

 

 

این مسئله اول . مسئله دوم

 

 

حالا اگه برق می خواد باید از اسرائیل بخره ، می خواد کار کنه باید واسه اسرائیلیا کار کنه ، پول واحد خودش رو نمی تونه داشته باشه و با پول اسرائیل باید خرید و فروش کنه

 

عرب ها در اسرائیل شهروندان اسرائیل هستند و پاسپورت اسرائیلی دارند و اون ها هم اسرائیلی حساب می شن . اسرائیلی های فلسطینی الاصل . حرف هایی که می زنید شبیه حرف های جدایی طلبان خلق عرب خوزستان و دموکرات و کومله می مونه . حاضری همین حق و حقوق ها رو به مردم عرب جنوب ایران بدی

 

http://www.padmaz.org/farsi/%D8%A8%D8%B1%D8%B1%D8%B3%DB%8C-%D8%AF%D9%88%D8%B1%D9%87-%D8%A7%D9%88%D9%84-%D9%BE%D8%B3-%D8%A7%D8%B2-%D8%A7%D8%B4%D8%BA%D8%A7%D9%84-%D8%A7%D8%AD%D9%88%D8%A7%D8%B2/

 

 

به دنبال لشکرکشی رضاخان به اقلیم احواز، مدارس فارسی زبان تاسیس شد و زبان رسمی رایج در امارت عربستان آن زمان از عربی به فارسی تغییر کرد. تاسیس راه آهن و ساخت جاده های ارتباطی با دیگر اقالیم ترکیب جمعیتی مناطق عرب را تغییر داد و تغییراتی نسبی در ساختار اجتماعی جامعه ایجاد کرد. تاسیس راه آهن و نیاز به نیروی کار سختکوش جوانان عرب را از روستاها و شهرهای کوچک به شهر احواز کشاند و مناطق جدیدی را دراحواز بر پا کرد. توسعه پالایشگاه نفت عبادان در دهه سی میلادی،  سبب شد تا طبق آمارهای رسمی جمعیت شهر عبادان درنتیجه ورود مهاجران ازدیگر استان ها جهشی بسیار شدید داشته باشد و درسال ۱۹۵۶ میلادی به ۲۲۶ هزار نفر برسد (۱). سیل ورود مهاجران جدید به شهر عبادان آنقدر سریع بود که سکونت گاههای موقت به نام “بنگله” برای اسکان تازه واردان ساخته شد. برحسب آمارهای دولتی حدود ۶٢ درصد این مهاجران از اصفهان و یزد بودند و ٢۴ درصد از استان فارس و بنادر و ٨ درصد از کرمانشاه و الباقی از بقیه استان‌ها. مهاجرت به عبادان تا انقلاب ۱۹۷۹ ادامه داشت به طوری که جمعیت این شهر دراین سال درحدود ۳۰۰ هزار نفر بود. مشکلات ناشی از وجود زبان فارسی به عنوان زبان رسمی کار وتحصیل بلافاصله در دوره پس از سال ۱۹۲۵ و ورود چند صد هزار مهاجر جدید به مناطق عرب نشین نظیر عبادان، نشان می دهد که مردم عرب درصد اندکی از هزاران فرصت شغلی ایجاد شده نصیبشان شد. این امر سبب شده بود که شکاف طبقاتی میان ساکنان شهر عبادان جدید با ساکن اصلی منطقه که در روستاها ویا مناطق اطراف عبادان حاشیه نشین بودند، به شدت افزایش یابد(۲). دراین شرایط مردم در برابر رواج شیوه زندگی مدرن واکنش نشان دادند ودرمقابل آن ایستادگی کردند.
ویرایش شده در توسط ariel24
  • Upvote 3
  • Downvote 2

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر

خیلی ها ممکنه با نگاه کردن به نقشه سازمان ملل بگن تقسیمات عادلانه نبوده . به یهودیان خیلی بیشتر از اون چیزی دادن که حقشون بوده . اگرچه ما حقوقدان نیستیم و با تمام قطعیت نمی تونیم بگیم بر چه اساسی تیم تحقیقاتی سازمان ملل چگونه این تقسیمات رو انجام داده اما تقسمیمات 51 به 48 بود . نظر شما زمانی درسته که بیابان نگو رو در نظر بگیرید. جا هایی که خالی از سکنه بودند و هستند . اما اگر تقسیمات شهری و جا های قابل زندگی رو در نظر بگیرید تقسیمات عادلانه بود . اما این رو در نظر داشته باشید که امروز 90 درصد مردم اسرائیل در همان سرزمین های زندگی می کنند که در 1937 به اسرائیل پیشنهاد شد . این رو هم داشته باشید که در همین نقطه های ابی 2 میلیون عرب اسرائیلی هستند . اون ها هم جزو نقطه های ابی حساب شدند .

 

shhqmhdth.jpg

 

 

الان همان اشتباهی که اعراب در سال 1937 انجام دادند را اسرائیل یا بهتر بگم کسانی چون نتانیاهو انجام می دهند

این اشتباه در سمت اسرائیل وحشتناک تر است، چرا که اسرائیل هم پول و هم تکنولوژی کافی دارد و می تواند بیابان را محل خوب زندگی هم کند

ولی چون قدرت دارد دنبال زمین بیشتر است دقیقا کاری که در سال 1937 اعراب انجام دادند 

ولی ایا چرخ روزگار همیشه به همین منوال است و قدرت دست اسرائیل می ماند؟

جواب دنیا این است که یک روز بالایی و یک روز پایینی، پس زمانی که بالایی حرمت دیگران را نگهدار تا زمانی که پایینی حرمت نگه داشته شود

 

نمی خواهم بحث حق داشتن و .... که دوستان می گویند را بگویم و اصلا اینجا به آنها کاری ندارم 

می خواهم بگم که راه حل این داستان در شرایط فعلی فقط و فقط دادن حق حیات و زندگی به همدیگر است این یعنی صلح

توپ الان در دست اسرائیل است و همه چیز را هم دارد و می تواند به راحتی و با کمترین ضرر این مشکلات را حل کند 

خرجش هم پول است 

وقتی امنیت، کار و در آمد هم بیاید درگیری خواه ناخواه تمام می شود و دیگر موشک پرانی هم از بین می رود 

چون طرف مقابل چیزی برای از دست دادن دارد و برای آن خود را به خطر می اندازد

در حالی که اکنون مردم فلسطین هیچ و هیچ چیز برای از دست دادن ندارند 

شما نمی توانید کسی که چیزی ندارد را تهدید کنید 

 

نمی دانم منظورم را درست گفتم یا نه 

ولی اسرائیل راحت با دادن زمین های سال های 1947 می تواند زمین ها را تقسیم کند

و با صرف پول و ساخت امکانات زندگی مناسب برای مردم  فلسطینی ها ایجاد کند مثل آب و برق و کار ( درست هزینه است ولی صلح بدون هزینه ممکن نیست)

و به راحتی با لزوم چند قانون مثل نداشتن ارتش و چیزهای دیگر امنیت خودش را هم تضمین کند و دهن مخالفان را هم ببندد

درست است که اولش کمی مخالفت و مشکل از تندروهای دو طرف ایجاد می شود ولی در طولانی مدت صلح تضمین می شود

و اکنون اسرائیل که قدرت دارد باید زمین را شکل دهد در غیر اینصورت با گذشت زمان و افول قدرتش ، هرکاری با فلسطینی ها کرده است بدتر سرش در می آید

  • Upvote 2
  • Downvote 1

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
مهمان
این موضوع نسبت به پاسخ بیشتر بسته شده است.

  • مطالب مشابه

    • توسط MR9
      بسم الله الرحمن الرحیم

       



      هفدهم سپتامبر 2010 بود که ژاپن با انتشار استراتژی جدید نظامی خود نخستین «نشانه های جدی» برای خروج از «انزوای نظامی» را نشان داد. ژاپن برای این استراتژی نظامی، رقمی بالغ بر 280 میلیارد دلار برای پنج سال (2010 تا 2014) اختصاص داده و اعلام کرد قصد دارد در این سال ها مواضع دفاعی خود در جنوب و غرب این کشور(مناطق مرزی چین) را تقویت کرده، روی پروژه های موشکی بالستیک سرمایه گذاری کند. در این استراتژی همچنین بر گسترش روابط با همپیمانان کلیدی از جمله آمریکا و افزایش شمار زیر دریایی‌ها و .... تاکید شده است.
       



      اکنون در سال 2014 هستیم و نزدیک به 5 سال از انتشار این استراتژی می گذرد که خبر می رسد، ژاپن برای نخستین بار پس از جنگ جهانی دوم اعلام می کند ضمن شرکت در عملیات نظامی برون‌مرزی، به دنبال فروش تجهیزات نظامی در بازارهای بین المللی است.
      حضور ارتش ژاپن در عملیات جنگی برون مرزی نیز به رغم مخالفت‌های گسترده مردمی و محدودیت های قانونی گویا در حال عملیاتی شدن است. شاهد این ادعا اظهارات اخیر شینزو آبه، نخست وزیر ژاپن است که اخیرا از داشتن یک «ارتش قدرتمند» سخن رانده و گفته این ارتش حق دارد در جنگ های بین المللی حضور داشته باشد.
      طبق اعلام مقامات ژاپنی، این کشور در تلاش است محدودیت‌های قانونی در زمینه صادرات سلاح را نیز برداشته و به بهانه های مختلف از جمله گسترش فعالیت های اقتصادی، به جرگه صادرکنندگان تجهیزات جنگی بپیوندد و از قرار معلوم، آمریکا نخستین بازار ژاپن در این عرصه خواهد بود.
      قانون اساسی ژاپن در سال 1947 نوشته و با فشار نظامیان آمریکایی‌ها به این کشور تحمیل شده است. طبق این قانون، ژاپن اجازه داشتن «ارتش» به معنی مصطلح آن را ندارد و در مقابل می تواند نیروهای محدود نظامی موسوم به «نیروهای دفاع از خود» داشته باشد.
      البته بخشی از این محدودیت ها در ماه آوریل سال جاری( اواخر فروردین) برداشته شد و به احتمال قریب به یقین اواخر ماه جاری میلادی تصمیم نهایی در این زمینه نیز اتخاذ خواهد شد.
      اما سوالاتی که در اینجا مطرح می شود این است که آیا ژاپن حقیقتا به دنبال خروج از انزوای نظامی و احیای امپراتوری سابق است؟ موضع کشورهای غربی، چین و کشورهای آسیایی و همسایه به این تغییر استراتژی چگونه خواهد بود؟



      به نظر می رسد، لا اقل بخشی از پاسخ این سوال را باید در روحیات خاص ژاپنی ها و در تاریخ این کشور جست و جو کرد.
      در طول تاریخ، برخي آيين ها و اعتقادات خاص مذهبي، همواره زمينه رشد افراط گونه روحيات ملي گرايانه و صد البته نظامي گري ژاپني ها بوده است.
      مقامات نظامي ژاپن به خصوص در دهه30 تحت تاثير فيلسوفي با نام «تويوما» به شدت اعتقاد داشتند كه خداوند ملت ژاپن را برگزيده و يكايك مردم اين كشور موظفند براي ايجاد «ژاپن بزرگ» بكوشند. براساس آيين معروف «شينتوي پاك» نیز امپراتور ژاپن خداي تمام دنيا معرفی شده و ملت ژاپن نيز «مأموريت» دارد سايرين را تحت هدايت بي چون و چراي این امپراتور درآورد.
      بحران شديد اقتصادي دهه 30 ژاپن نیز بر دامنه اين اعتقادات افزود و رشد شديد احساسات ملي گرايانه ايده توسعه ارضي و ايجاد جامعه بزرگ به زعامت ژاپن را در بين توده مردم اين كشور لازم و واجب نشان داد.
      ژاپن با چنین زمینه های تاریخی پس از پایان جنگ جهانی اول توانست یکی از پنج قدرت بزرگ نظامی و صنعتی جهان شده و در «شورای جامعه ملل» آن زمان، صاحب کرسی دائم بود.
      این کشور در همان ماه های نخست جنگ جهانی دوم توانست حدود 50 میلیون کیلومتر مربع از کره زمین(یک ششم جهان) را تحت استیلا و کنترل خود درآورد. اما به دنبال حملات ناجوانمردانه اتمی آمریکا، از حرکت باز ایستاد. البته نباید فراموش کرد، عده ای نیز معتقدند، ژاپن پیش از حمله اتمی آمریکا به این کشور شکست خورده بود و آمریکا با حمله به این کشور خواست هژمونی خود را به جهانیان تحمیل کند.


       
      این کشور به هر حال پس از جنگ جهانی دوم دیگر اجازه داشتن ارتش به معنی مصطلح امروز و اختیارات کامل را نداشت و خود نیز با وضع قوانینی، محدودیت هایی در ابعاد بین المللی حوزه نظامی وضع کرد.

      اما اکنون رشد اقتصادی بالا این کشور را از شرایط اسفناک پس از جنگ جهانی خارج کرده است و شرایطی که این کشور را به انزوای نظامی کشاند، دیگر وجود ندارد!
      پاسخ دومی نیز برای تحلیل چرایی اتخاذ چنین رویکردی از سوی چشم بادامی ها وجود دارد و آن چیزی نیست جز منافع اقتصادی و سیاسی.
      «جان ميرشاير» صاحب نظريه «رئاليسم تهاجمي» می گوید، قدرت‌هاي بزرگ هميشه مترصد فرصتي هستند تا قدرت خود را در برابر رقبا فزوني بخشند. وي سپس جمعيت و ثروت را به عنوان «پايه‌هاي اصلي قدرت نظامي» تعريف و تصريح مي كند چنانچه كشوري داراي اين مولفه ها باشد، فرصت لازم براي خروش مقابل قدرت ها را به دست آورده است.
      با توجه به مولفه هایی که در جامعه امروز ژاپن دیده می شود، هیچ بعید نیست که این کشور واقعا قصد خروش مقابل سایر قدرت‌ها را داشته باشد.

       

      ژاپن اگر چه به لحاظ سیاسی، استقلال لازم را هنوز کسب نکرده و مانند بسیاری از کشورهای غربی دیگر، پیرو سیاست های آمریکا است؛ اما این کشور حداقل در بعد نظامی، تحرکات جدی از خود نشان داده است.
      وجود پایگاه های متعدد نظامی آمریکا در ژاپن، همواره هزینه‌هایی برای توکیو داشته و این کشور با وجود تقاضاهای زیاد مردمی، هرگز نتوانسته آمریکایی ها را از این کشور بیرون کند. این ناتوانی حتی بعضا باعث سقوط رهبران این کشور شده، همان طور که گاهی شعار علیه حضور نظامی آمریکا، باعث روی کار آمدن رهبرانی در این کشور شده است.
      «یوکیو هاتویاما»، نخست وزیر اسبق ژاپن با شعار جمع آوری پایگاه‌های نظامی آمریکا بود که توانست بر رقیب قدرتمند خود پیروز شود. اما همین فرد به دلیل ناتوانی در عمل به وعده انتخاباتی اش، خرداد ماه سال 89 استعفا کرد و جای خود را به «نائوتو کان» داد. «کان» نیز ماه ها جرئت نکرد راجع به پایگاه های آمریکایی که یکی از قدیمی‌ترین و بزرگترین مشکلات مردم کشورش است، صحبتی به میان آورد.
      بنا بر این به نظر می رسد، ژاپن هنوز پیشرفتی را که در حوزه اقتصاد کسب کرده، در حوزه سیاسی به دست نیاورده است.
      «اقتصاد» نیز می تواند یکی از انگیزه های قوی برای ژاپنی ها جهت ورود جدی به عرصه نظامی باشد.
      ژاپن کشوری است که در حوزه اقتصادی جایگاه ویژه ای دارد. تولید ناخالص ملی ژاپن نزدیک به 6 تریلیون دلار و جمعیت این کشور نیز حدود 128 میلیون نفر است. دو فاکتوری که به اعتقاد «میر شایر» برای خروش کافی است!
      همین چند سال پیش بود که خبر رسید، غول خودروسازی آمریکا یعنی جنرال موتورز، جای خود را به تویوتای ژاپن داده است. آمریکا امروز خود یکی از واردکنندگان اصلی محصولات ژاپنی است. ژاپن در عرصه تکنولوژی و تجهیزات الکترونیکی نیز یکی از پیشرفته ترین کشورهای دنیا است.
      کشوری با چنین مختصات اقتصادی و جمعتی طبیعتا نمی تواند خود را محصور نگاه دارد. بنابر این ورود ژاپن به فاز صادرات تجهیزات نظامی را می توان از این منظر به تحلیل نشست.
       
    • توسط crazy-doctor
      بسم رب الشهدا و صدیقین


      سلام
      در انجمن گشتم مطلب کامل و جامعی راجع به شهدای مقاومت اسلامی ( حزب الله -حماس و...) پیدا نکردم در نتیجه این تاپیک را ایجاد کردم تا با کمک شما
      شهدای مقاومت اسلامی را در سال های اخیر به طور اجمالی معرفی بکنیم

      -------------------------------
      شروع میکنیم با

      سردار شهید رانی عدنان بزی یا ان طور که بچه های حزب الله صدا میزنند حاج حاتم



      حاج حاتم از بچه های جنوب لبنان و اهل بنت جبیل متولد 1967 از اعضاب قدیمی حزب الله و فرمانده یکی از محور های مقاومت در جنگ 33 روزه بود .
      ایشون مهندسی مکانیک خونده بود و مدرس مدرسه فنی بنت جبیل که این مدرسه در جنگ 33 روزه سیزده شهید تقدیم اسلام کرد

      حاج حاتم و سید حسن نصر الله
      این شهید بزرگوار مدتی را هم در زندان های رژیم صهیونیستی زندانی بود البته مطمئن نیستم اما احتمال اینکه ایشون از ازاد شده های سال 2000
      ( بعد از عقب نشینی اراذل صهیونیست )باشند هست
      دو روز مانده به پایان جنگ صهیونیست ها هلی بورنی را در روستای غندوریه انجام میدن که هدف اون ملحق شدن به نیروهای لشکر 106 و محاصره جنوب لیطانی بود...اما با پاتک نیرو های حزب الله و در نتیجه تلفات سنگین عقب نشینی میکنند در حین این پاتک این سردار دلاور به شهادت میرسه روحش شاد و شفاعتش در ان دنیا نصیب ما باشد





      کلیپی گلچین شده وصیت نامه حاج حاتم با زیر نویس فارسی 5mb
      http://crazydoctor.persiangig.com/video/vaseyat-haj hatm.flv
      کلیپ وصیت کامل این شهید 16mb بدون زیر نویس( اصولا زیر نویس لازم نیست کافیه گوش کنید )
      http://crazydoctor.persiangig.com/video/vaseyt kamel-haj hatm.flv
      ----------------------------------------------
      پ.ن جای خالی بخش مقاومت اسلامی در انجمن احساس میشه
      لطفا دوستان در مدیریت زحمت انتقال تاپیک به اسکرول را بکشند ممنون
    • توسط RedArmy
      بررسي جايگاه استراتژيك و توان نظامي عربستان باسلام به نظر من موضوع جالبيه چون اگر تحديدي از سوي عرب ها متوجه ما باشه اين تحديد يا از جانب عربستان يا از جانب مصر و ساير كشورهاي عربي توانايي تحديد مارو ندارند. (با زبان رسمي) شبه جزيره عربستان كشوري است پادشاهي كه توسط آل سعود اداره ميشود . اين كشور مساحتي حدود 2149690 كيلومتر مربع و 27 ميليون نفر جمعيت دارد(جمعيت ما حدود 2.5 برابر عربستان هست واز اين جهت ما برتري داريم) آب وهواي اين كشور گرم وخشك بوده و تمركز جمعيت در مر كز عربستان مي باشد كه اطراف آنرا بيابان ها خشك و طولاني فراگرفته است به همين جهت در طول تاريخ كمتر دشمن خارجي ميل و رغبت براي اشغال و يا نبرد طولاني با اين كشور داشته است.(اين براي ما در صورت جنگ احتمالي مشكل ساز خواهد شد البته براي خود عربستاني هايي كه در اين مناطق ميجنگند نيز مشكل به وجود خواهد آمد). از سال 1932 تا كنون عربستان در هيچ جنگ بزرگ و فراگير شركت نكرده اگرچه در نبردهاي سال 1967 و 1973 بر ضد اسراييل و جنگ اول خليج فارس شركت داشته ولي هرگز در يك نبرد بزرگ به تنهايي شركت نكرده است (به طور كلي عرب ها به ويژه عربستاني ها انسان هايي ترسو هستند و نه جرئت يك جنگ طولاني را دارند و نه توان اين جنگ را ، از اين حيث برتري كامل از آن ماست). با وجود اينكه اين كشور هرگز در جنگ بزرگي درگير نشده ولي اين به معني اين نيست كه عربستان از تجهيز و به خدمت گرفتن يك ارتش كارآمد غافل مانده است. خطر اسراييل براي آنها آنقدر بزرگ بوده كه سالانه ميلياردها دلار صرف خريد تسليحات مي كنند(ممكن است برخي با شنيدن جمله قبلي به خود بگويند مگر عربستان با آمريكا و اسراييل متحد نيست و روابط خوبي با آنها ندارد ، در پاسخ به اين سوال بايد بگويم بزرگترين دشمن اسراييلي ها ، عرب ها هستند حتي دشمني آنها با عرب ها از دشمني با ما جدي تر است به طوري كه در آموزش كودكانشان هم از عربها به عنوان جدي ترين دشمن ياد ميكنند كه بايد نابود شوند ، اين چيزي است كه عربستان و تمام كشورهاي عربي مي دانند و هيچگاه از اسراييل غافل نميشوند مثل استالين كه با آلمان توافق صلح امضا كرد اما آلمان ها باز به شوروي حمله كردند ). بعد از انقلاب اسلامي در ايران ، عربستان همواره ايران و گروهايي چون حزب ا... لبنان را دشمن و رقيب خود مي ديده و همواره با ايران بر سر اينكه چه كسي قدرت اول منطقه و جهان اسلام است كشمكش داشته است( تحديد نظامي از سوي ايران داستاني است كه آمريكا و اسراييل آنرا ساختند و اين عرب ها ساده لوح متسفانه آنرا باور كردند ). اقتصاد عربستان وابسته به نفت است به طوريكه 75 درصد از درآمد اين كشور را فروش نفت تامين مي كند . با بروز جنگ بين آمريكا و عراق در سال 2003 و افزايش سرسام آور قيمت نفت كه تا كنون نيز ادامه داشته ، درآمد عربستان افزايش يافته است وبه تبع آن عربستان توانسته بودجه نظامي خود را به ميزان بسيار زيادي افزايش دهد به طوريكه در سال 2006 به رقم شگفت انگيز 31 ميليارد دلار رسيد(چيزي نزديك به بودجه نظامي روسيه). وزارت دفاع عربستان در سال 1962 تاسيس شده و از بدو تاسيس توسط خاندان سلطنتي فرمانده اي مي شود . اين وزارت خانه مسئول هدايت و ساخت و خريد تجهيزات ارتش را بر عهده دارد. خدمت سربازي در عربستان داوطلبانه بوده و دوره خدمت 3سال با حقوق و مزاياي كامل مي باشد. عربستان از سربازان ماهر و آموزش ديده استفاده مي كند. اكثر افسران در ابتدا در مدارس ارتش تحصيل كرده و سپس وارد دانشكده افسري مي شوند(آموزش پايه اي كاري است كه ارتش هاي بزرگ مثل روسيه انجام مي دهند و ما از اين جهت از عربستاني ها عقب تر هستيم). يونيفرم سازماني ارتش عربستان از يونيفرم ارتش هاي آمريكا و انگلستان متاثر شده است. خلبان هاي نيروي هوايي عربستان توسط مربيان انگليسي آموزش مي بينند (از اين لحلظ به دليل كم بود امكانات باز ما عقب تر هستيم). ارتش عربستان براي آموزش نيروهاي خود از كارشناسان فرانسوي ، آمريكايي و انگليسي استفاده مي كند. نيروي زميني عربستان داراي 70تا73 هزار نفر پرسنل است البته 200 هزار نيروي داوطلب نيز در اين نيرو خدمت مي كنند(نيروي زميني ايران ، قوي ترين نيروي زميني در منطقه است). عربستان داراي تعداد زيادي تانك از جمله 315 تانك پيشرفته آبرامز ام-1 است كه اين كشور بعد از مصر بزرگترين دارنده اين تانك در خاورميانه محسوب مي شود. عربستان در سال 1980 تعدادي موشك دانگ فنگ3 با برد 2400 كيلومتر از چين خريد(از لحاظ برد موشكي عربستان تقريبا با ما برابري ميكند اما ما صاحب تكنولوژي هستيم و به زودي برد موشك هايمان از عربستان بيشتره مي شود). در بعد هوايي در گذشته شايد هواپيماهاي ما توان مقابله با اف-15ها و ساير هواپيماهاي عربستان را داشتند اما اكنون عربستان باخريد هواپيماهاي جديد و پيشرفته نظير 72فروند يوروفايتر از لحاظ هوايي از ما برتر است(ما شايد هواپيما جديد نخريده باشيم اما تسليحات ضد هوايي قوي نظير تور ام-1 و اس-300 داريم كه كشورمان را خوب پوشش مي دهند و از لحاظ پدافند هوايي خيلي از عربستان برتر هستيم هرچند بايد نيروي هوايي خودمان را نيز تقويت كنيم اگر بتوانيم بر روي طرح ميگ-39 سرمايه گذاري كنيم كه به مشكلات مالي برخورد كرده است ، و روس ها با ما همكاري كنند و اين هواپيماي فوق پيشرفته را به ما بدهند توان نيروي هوايي ما بسيار افزايش مي يابد ، لازم به ذكر است كه ميگ-39 يك هواپيماي فوق پيشرفته است كه قابليت هاي آن بسيار بالاتر از يوروفايتر مي باشد). در رابطه با نيروي دريايي عربستان بايد بگويم كه هرچقدر هم كه عربستان قوي باشد ما ابزارهايي داريم كه بتوانيم از خودمان دفاع كنيم و خليج فارس را در كنترل كامل خودمان بگيريم. در كل و با در نظر گرفتن فاكتورهاي مختلف توانايي نظامي ايران از عربستان بالاتر است و در صورت بروز جنگ احتمالي ما بيشتر به عربستان ضربه وارد خواهيم كرد ، دليل برتري ما اين است كه نيروهاي مسلح ما از حداقل امكانات حداكثر استفاده را مي كنند. منتظر نظرات ساير دوستان هستم به ويژه دوست خوبم mostafa_by هستم .
    • توسط hamed_713
      فارخور نام پایگاه نیروی هوایی هند در کشور تاجیکستان است! این پایگاه در 130 کیلومتری جنوب شرقی شهر دوشنبه پایتخت تاجیکستان قرار دارد. این تنها پایگاه نیروی هوایی هند در خارج از این کشور است که تنها دو کیلومتر از مرز بین افغانستان و تاجیکستان فاصله دارد. عهدنامه بین هند و تاجیکستان برای احداث پایگاه در این کشور در سال 2003 امضائ شد و در سال 2004 به تصویب رسید. این پیمان یعنی حضور دائمی نیروهای نظامی هندی در تاجیکستان برای دفع هرگونه تهدید احتمالی خارجی و تامین امنیت کشور به تصویب رسیده است.کار بر روی احداث پایگاه بلافاصله اغاز گردید و اکنون پایگاه در حالت امادگی کامل به سرمیبرد واز اوایل سال 2007 کاملا قابل استفاده است. جزئیاتی از ساخت پایگاه در دسترس نیست اما گمان میرود که مصالح نظامی هندی از اسیای مرکزی تامین شده باشند.تقریبا 70 درصد جنگ افزار های هندی از روسیه و اتحاد جماهیر شوروی پیشین بدست امده است. بر طبق اخبار گوناگون گمان میرود که پس از تکمیل بنا پایگاه میزبان 12 الی 14 فروند جنگنده بمب افکن میگ 29 خواهد بود پایگاه فارخور عمق و برد بیشتری را در اختیار نیروهای نظامی هند فرار میدهد که برای انان موجب ایفای نقش بیشتری در اسیای جنوبی و ظهور ملموسی از حرکت هند برای برجسته سازی قدرت خود در اسیای مرکزی است هدف سیاسیی که در سال 2003-2004 رسما اعلام کرده اند دلائل پنهانی تاسیس این پایگاه میتواند رقابت هند و پاکستان بر روی شبه قاره باشد پرویز مشرف رئیس جمهور پاکستان نگرانی شدید خود از این مساله را به مقامات تاجیکستان ابراز داشت در حقیقت هواپیماهای هندی میتوانند در عرض چند دقیقه خود را به پاکستان برسانند! پایگاه فارخور یکی از نمونه های بارز از تلاش هندی ها برای ارتقای ثبات در افغانستان و بالا بردن توان دهلی نو در فراهم اوردن نفت چه از اسیای جنوبی و چه از اسیای مرکزی است. هند بطور معلوم محدود شدن نقش خود به ناحیه سوق الجیشی جنوب اسیا را نخواهد پذیرفت برنامه هند برای برجسته سازی قدرت خود در اسیای مرکزی تنها برای مصارف نظامی نیست بلکه دسترسی به منابع انرژی اسیای مرکزی برای هند امری حیاتی به شمار میرود. دهلی نو به دنبال دسترسی به نفت و گاز قزاقستان وانجام پروژه های ملیونی مثل خط لوله ایران-افغانستان-پاکستان-هند و دیگری پیوستن ترکمنستان افغانستان پاکستان وهند. هرکدام از این خط لوله ها یا هر دوی اینها میتواند در دستیابی هند به منابع انرژی تاثیر مهم و قابل اطمینانی داشته باشند به شرطی که روابط دوستانه بین هند و پاکستان تقویت گردد هند خواهان توسعه شبکه ی قدرت جدیدی در اسیاست که ایالات اسیا را با ان به مبدائیت شبه قاره یکی میکند این نظریه ای است که از سوی ایالات متحده در گذشته بشدت حمایت شده است. هنگامی که هند از شبکه ای جدید در اسیای مرکزی برای بالا بردن نمودار جامع اقتصادی خود بهره جوید واشنگتن این پروژه را راهی برای مقابله با نفوذ اقتصادی و سیاسی چین در اسیای مرکزی میبیند منبع: نوشته شده توسط محمد- مجله هوايي
    • توسط 00Amin
      ه گزارش فارس، پايگاه اينترنتي "گلوبال ريسرچ " (Global Research) در مقاله‏اي به‏قلم "اوا گولينجر " (Eva Golinger)، وكيل دعاوي و روزنامه‏نگار آمريكايي مقيم ونزوئلا نوشت: "هوگو چاوز " رئيس جمهوري ونزوئلا اخيرا در يك برنامه تلويزيوني و راديويي فاش كرد كه هواپيماهاي بدون سرنشين آمريكايي (UAV) به شكل غيرقانوني وارد مرزهاي هوايي ونزوئلا شده‏اند. رئيس جمهوري ونزوئلا ديده شدن يكي از اين هواپيماها را بر فراز پايگاه نظامي "فورت مارا " (Fort Mara) واقع در استان "زوليا " (Zulia) در نزديكي مرز اين كشور با كلمبيا تائيد كرد. بسياري از سربازان ونزوئلايي هواپيماي بدون سرنشين مذكور را مشاهده كرده و موضوع را به اطلاع فرماندهان خود رسانده‏اند. پس از اين واقعه چاوز دستور داده است كه از اين پس هر يك از اين هواپيماهاي بدون سرنشين كه در قلمرو ونزوئلا ديده شوند بايد فورا سرنگون شوند. وي با تاكيد بر آمريكايي بودن اين هواپيماهاي بدون سرنشين، ايالات متحده را متهم كرد كه در حال برهم زدن آرامش منطقه است.

      * راه‌اندازي ناوگان چهارم ايالات متحده در آمريكاي لاتين بعد از 60 سال

      اين وكيل دعاوي آمريكايي اضافه كرد: قبلا نيز رئيس جمهوري ونزوئلا هشدار داده بود كه آمريكا از طريق جزاير "آروبا " (Aruba) و "كورازائو " (Curazao) به تهديد نظامي ونزوئلا مبادرت مي‏ورزد. اين جزاير در فاصله 50 مايلي سواحل شمال غربي ونزوئلا قرار داشته و مستعمره هلند محسوب مي‏شوند. در سال 1999 قراردادي بين هلند و ايالات متحده منعقد شد كه به آمريكا اجازه مي‏داد در اين دو جزيره پايگاه نظامي ايجاد كند. اين قرارداد در اصل تصريح مي‏كند كه نيروهاي آمريكايي اجازه دارند عمليات خود بر ضد قاچاقچيان مواد مخدر را از اين جزاير ترتيب دهند. با اين‏حال، پس از سپتامبر 2001، آمريكا از تمامي پايگاه‏هاي نظامي خود در سراسر جهان براي آنچه عمليات ضدتروريستي خوانده مي‏شود، استفاده مي‏كند. در سال‏هاي اخير پايگاه‏هاي نظامي واقع در آروبا و كوروزائو براي عمليات اطلاعاتي و شناسايي عليه ونزوئلا بكار گرفته شده‏اند.
      گولينجر ادامه داد: از سال 2006 واشنگتن اقدام به يكسري تمرينات نظامي پيشرفته كرد كه كورازائو در مركزيت اين تمرين‏ها قرار داشت. طي 5/3 سال گذشته، صدها فروند ناوهاي هواپيمابر، كشتي‏هاي جنگي، هواپيماهاي نظامي، هليكوپترهاي "بلك هاوك "، زيردريايي‏هاي هسته‏اي و هزاران نيروي نظامي آمريكايي در درياي كارائيب به انجام تمرينات نظامي پرداخته‏اند. اين تمرينات نظامي موجب برانگيخته‏شدن نگراني در كشورهاي منطقه شده است. از جمله اين كشورها و بيش از سايرين ونزوئلا در معرض اين تهديدها قرار دارد. ونزوئلا در عرصه ديپلماتيك نيز آماج حملات، انواع دشمني‏ها و تعرضات واشنگتن قرار داشته است.
      در سال 2008، پنتاگون "ناوگان چهارم دريايي " خويش را با هدف دفاع از منافع آمريكا در آمريكاي لاتين باز راه‏اندازي كرد. ناوگان چهارم در سال 1950 و پس از اتمام ماموريت‏هاي مرتبط با جنگ جهاني دوم غيرفعال شده بود. راه‏اندازي مجدد اين ناوگان پس از 60 سال نگراني گسترده‏اي را در ميان كشورهاي آمريكاي لاتين ايجاد كرده و آنان را بر آن داشت تا "شوراي دفاع مشترك " تشكيل داده و خود را در برابر تهديدهاي خارجي آماده كنند. پنتاگون صراحتا پذيرفت كه راه‏اندازي مجدد ناوگان چهارم نيروي دريايي آمريكا با هدف "نشان دادن قدرت ايالات متحده در منطقه " انجام شده و اين پيام را مخابره مي‏كند كه "آمريكا آماده است تا از متحدينش در منطقه دفاع كند. " اين اظهارات مقامات پنتاگون به معناي حمايت ايالات متحده از كلمبيا و تشر زدن به ونزوئلا تلقي شد.
      نويسنده كتاب "بوش عليه چاوز " تصريح كرد: در 30 اكتبر سال 2009 ميلادي، كلمبيا و آمريكا يك توافق همكاري نظامي به امضا رساندند كه بر اساس آن آمريكا مجاز بود 7 پايگاه نظامي در كلمبيا را تحت اختيار خود درآورده و عندالزوم از تمامي تاسيسات نظامي كلمبيا بهره بگيرد. از اين توافقنامه به عنوان بزرگترين توسعه‏طلبي نظامي آمريكا در آمريكاي لاتين ياد مي‏شود. هر چند كه مقامات دو كشور صراحتا ابراز داشتند كه اين توافقنامه در راستاي مبارزه با قاچاق موادمخدر و تروريسم به امضا رسيده است، لكن اسناد رسمي نيروي هوايي ايالات متحده نشان مي‏دهند كه آمريكا از اين پايگاه‏ها براي انجام عمليات نظامي در سراسر منطقه مي‏تواند استفاده كند. اين اسناد همچنين مويد اين نكته بودند كه اين توسعه‏طلبي نظامي با هدف مقابله با تهديد‏هاي دولت‏هاي ضدآمريكايي سر برآورده در منطقه انجام شده است. مطلب ديگري كه در اين اسناد به چشم مي‏خورد اين است كه حضور نظامي در كلمبيا مي‏تواند به عمليات اطلاعاتي و شناسايي كمك كرده و ظرفيت پنتاگون را در رهبري عمليات نظامي در منطقه آمريكاي لاتين افزايش دهد.

      * اتهامات واهي آمريكا به ونزوئلا

      اين روزنامه‏نگار آمريكايي ساكن كاراكاس، پايتخت ونزوئلا كه در سال 2009 ميلادي برنده جايزه بين‏المللي روزنامه‏نگاري مكزيك نيز شده است، افزود: از سال 2006 به بعد، مقامات آمريكايي از ونزوئلا به عنوان كشوري ياد مي‏كنند كه "به طور كامل در مبارزه با تروريسم همكاري نمي‏كند. " در سال 2005 نيز ونزوئلا از سوي واشنگتن كشوري خوانده شد كه "در مبارزه با موادمخدر همكاري نمي‏كند. "عليرغم آنكه هيچ مدركي در اثبات اين اتهامات خطرناك موجود نيست، ايالات متحده اين اتهامات را مبناي افزايش فشارها بر دولت ونزوئلا قرار داده است. در سال 2008، دولت بوش تلاش كرد تا نام ونزوئلا را در فهرست كشورهاي حامي تروريسم قرار دهد. اين تلاش در مراحل مقدماتي با شكست مواجه شدند چرا كه ونزوئلا همچنان يكي از تامين‏كنندگان نفت آمريكا محسوب مي‏شود. اگر آمريكا ونزوئلا را كشوري حامي تروريسم مي‏خواند، آنگاه مجبور بود كليه روابط خود با اين كشور از جمله خريد نفت از اين كشور را متوقف كند.
      با ‏اين‏حال، ايالات متحده همچنان ونزوئلا را يكي از بزرگترين تهديدها براي منافع خويش در منطقه آمريكاي لاتين مي‏داند. آمريكا به طور خاص در خصوص مسائل اقتصادي نگراني‏هايي در منطقه آمريكاي لاتين دارد. آمريكا نگران آن است كه كشورهاي آمريكاي لاتين با برقراري روابط تجاري با كشورهايي نظير روسيه، چين و ايران، غلبه اقتصادي آمريكا را در اين منطقه به خطر بيندازند. اخيرا، "هيلاري كلينتون "، وزير امور خارجه ايالات متحده آمريكا به كشورهاي آمريكاي لاتين نظير بوليوي، برزيل، نيكاراگوئه و ونزوئلا كه اخيرا روابط خود با ايران را تحكيم كرده‏اند هشدار داد كه "من فكر مي‏كنم كه اگر برخي افراد تمايل دارند با ايران حشر و نشر داشته باشند بايد پيش از آن به تبعات اين امر توجه داشته باشند و ما اميدواريم كه ايشان دوباره به اين مطلب فكر كنند ... . " كلينتون اين سخنان را در جريان بررسي سياست‏هاي آمريكا در خصوص آمريكاي لاتين اظهار داشت.
      گولينجر اضافه كرد: دولت كلمبيا نيز اخيرا اعلام داشته است كه قصد دارد يك پايگاه جديد نظامي در نزديكي مرز ونزوئلا داير كند. سرمايه و تجهيزات مورد نياز اين پايگاه را ايالات متحده تامين خواهد. "گابريل سيلوا " (Gabriel Silva)، وزير دفاع ونزوئلا نيز خبر داده است كه دو گردان نيروي هوايي نيز در مناطق ديگري در نزديكي مرز ونزوئلا مستقر شده‏اند. پايگاه جديد نظامي كه قرار است داير شود در منطقه‏اي به نام "گواجيرا پنينسولا " (Guajira peninsula) قرار خواهد داشت كه با استان زولياي ونزوئلا هم‏مرز است. در اين پايگاه 1000 نيروي نظامي مستقر شده و امكان استقرار نيروهاي مسلح آمريكايي نيز در آن فراهم خواهد شد. اين اعلام جديد دولت كلمبيا نيز نوعي اعلام دشمني به ونزوئلا محسوب مي‏شود.
      اظهارات چاوز در خصوص ورود غيرقانوني هواپيماهاي بدون سرنشين آمريكايي به قلمرو ونزوئلا نيز بر دامنه بحران بين ونزوئلا و كلمبيا خواهد افزود. هواپيماي وارد شده به قلمرو ونزوئلا در طي سال گذشته در پاكستان و افغانستان جهت به قتل رساندن تروريست‏ها بكار گرفته شده است. اين هواپيماهاي بدون سرنشين حامل موشك بوده و مي‏توانند اهداف زميني را در مناطق حساس هدف قرار دهند.
      نويسنده كتاب "بوش عليه چاوز " در بخش پاياني اين گزارش تصريح كرد: ونزوئلا در مواجهه با اين تهديدات خطرناك در شرايط هشدار قرار گرفته است. سخنان چاوز در خصوص ديده شدن هواپيماهاي نظامي بدون سرنشين آمريكا در حالي ايراد شدند كه پليس ملي ونزوئلا در حال آغاز به كار خويش بود. اين پليس اخيرا در راستاي انجام عمليات پيشگيرانه و ارائه خدمات اجتماعي بنياد نهاده شده است.

      لینک
      http://www.farsnews.com/newstext.php?nn=8811150671
  • مرور توسط کاربر    0 کاربر

    هیچ کاربر عضوی،در حال مشاهده این صفحه نیست.