Recommended Posts

تصاویری از شادی مردم بعد از اعلام پیروزی در غزه

 

 

تا باشه از اين شاديها ... به ميمنت و مباركي !  :mrgreen:

  • Upvote 7

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر

بخش سوم تحلیل پیروزی غزه:

این هدف هم با شکست روبرو شد چون مقاومت شکاف های اطلاعاتی را پوشانده و از ترور و نابودی فرماندهان خود جلوگیری کرد. و در این میان جهاد اسلامی بسیار موفقتر ظاهر شد.

شکست دوم در این زمینه ناکارآمدی و نابودی شبکه جاسوسی اسرائیل است که به قدرت می توان ادعا کرد که یکی از قویترین سازمان های نفوذ و جاسوسی را در اختیار دارد و این موضوع زمانی بیشتر نمود پیدا می کند که وسعت و بزرگی غزه را هم منظور کنیم.
در این میان تعداد زیادی هم از جواسیس اسرائیل به جوخه اعدام سپرده شدند.

هدف دیگر که شاید بسیار بزرگ بود نابودی مقاومت بود که این هم به صورت روشن شکست خورده است. محاصره غزه طبق توافقنامه آتش بس باید تمام شود و محدوده دریایی و زمینی افزایش پیدا کند و...

به وضوح می توان ادعا کرد اسرائیل شکست خورده قطعی این جنگ است. به این سبب که هیچ یک از اهداف خود را محقق نکرده است و متحمل تلافات بسیار بالایی هم در بخش نظامی خود شده است.

در طرف مقابل نمی توان صرفا به دلیل تلفات انسانی و زیر بنایی بالای مردم مقاوم غزه آنها را شکست خورده تلقی کرد چراکه آنها در واقع آغازگر و به دنبال هدفی نبوده اند که در مظان اتهام باشند و تنها به حکم عقل و شرع از خود، ناموس، شرف و زمین خود دفاع مشروع کرده اند. و جای دارد با این وضعیت پایکوبی هم بکنند.

از ابتدا هدف مقاومت این نبوده که دشمن شکست بخورد ولی تلفات انسانی خودی ندهد و چنین بحثی هم از منطق روشن انسانی دور است که غزه را به دلیل تلفات شکست خورده تلقی کرد.

اما در این جنگ اتفاقی دیگر نیز روی داد تخلیه کل شهرک های صهیونیستی مجاور غزه از مردم غاصب و کثیف صهیونیست، امری که در طول تاریخ فلسطین و رویارویی با اسرائیل سابقه نداشته است خاک از دست بدهد و تنها از سال 2000 و عقب نشینی از جنوب لبنان ناقوس این شکست های برای اسرائیل به صدا در آمده است.

امروز مقاومت فلسطینی به جایی سیده که بیانه صادر می کند "تا ما اجازه ندهیم کسی حق بازگشت به شهرک های مجاور غزه را ندارد" و این موضوع دقیقا تعریف قدرت در علوم سیاسی رایج است، یعنی تحمیل اراده خود بر طرف مقابل و امروز اسرائیل گردن به این امر گذارده است.

50 روز مردم اسرائیل به زندگی در پناهگاه ها روی آوردند و برای روزها حرکت هواپیماها و قطارها و بزرگترین فرودگاه بین المللی اسرائیل بن گوریون به تعطیلی کشیده شد.

امروز اسرائیل که داعیه دار پنجمین ارتش قوی دنیاست به وضعیتی دچار شده است که از دست باریکه ای کوچک و مردم مقاوم آن به تعطیلی کشیده می شود و ادعای گزافی نیست که اگر گفته شود این ارتش دیگر توان دفاع از مردم خود را ندارد.

در این میانه رهبر ایران دستور به تسلیح کرانه باختری می دهد و ادامه جنگ روز به روز مردم کرانه باختری را نسبت به کشتار غزه جریحه دارتر می کرد و ادامه جنگ در بعد استراتژیک موجب پدید آمدن غزه ای دیگر در کرانه باختری می شد. کرانه ای که سالها اسرائیل با ترفندهای سیاسی و هژمونیک آن را آرام کرده بود و گمان هم نمی شود در آینده کرانه باختری به مانند گذشته ساکت بماند و تنها غزه نماد مقاومت باشد.

از نظری دیگر توان علمی، فنی، تکنولوژیک، تسلیحاتی و ... دو طرف محاسبه می شود ما در طرفی شاهد ارتشی با 1000 هواگرد مدرن نسل چهار به بالا، تسلیحات مدرن نقطه زن هوایی، تانک های قوی میدان نبرد رزمی دنیا، نیروهای کماندویی با تجربه و آموزش دیده و توان توپخانه ای وسیع و قوی، نیروی دریایی قوی و بروز و... هستیم که از توان پدافند هوایی قوی هم سود می برد و این توان به اندازه ای رسیده است که بخشی از  راکت ها و خمپاره ها را در هوا نابود می کند.ولیکن طرف مقابل از کوچکترین این تسلیحات بی نصیب است و به راکت هایی با تکنولوژی 100 سال پیش مسلح و اندکی تسلیحات نیمه مدرن انفرادی و سلاح های سبک و نیمه سنگین قدیمی در اختیار دارد و شکست این ارتش بزرگ تنها آبرو ریزی است و نه چیز دیگر.

اگر به روحیه مردم دو طرف جنگ نگاه کنیم مردم غزه بعد از چیزی در حدود 12 هزار شهید و زخمی و نابودی این همه تاسیسات زیر بنایی و... با روحیه ای باز و روشن به شادی تا دمی از صبح می پردازند و مردم اسرائیل را می بینیم که به افسون افیون رسانه ها نیز باید غم ارتشی را بخورند که توان دفاع از آنها را ندارد و باید درد مهاجرت اجباری از حاشیه غزه را تحمل و کشته شدن، رعب و وحشت و زندگی زیر آژیر و.... را تجربه خاطرات خود کنند.

از غزه 12 هزار نفر کشته می شود و روحیه مردم عالی است و همه شهدای خود را تقدیم پیشگاه خدا می کنند و به مقاومت افتخار می کنند و مقاومت را می ستایند و در طرف مقابل کماندوهای نیرو ویژه تیپ گولانی را می بینیم که در مویه دوستان خود در بقل هم می لرزند و چنان از پیشروی احتراز می کنند که به زندان نظامی سپرده می شوند.

بله به قدرت می توان ادعا کرد مقاومت فلسطین اراده خود را بر اسرائیل تحمیل کرد و این در تعاریف معمول نظامی و سیاسی چیزی غیر از قدرت و پیروزی مردم غزه نیست.

فان حزب الله هم الغالبون...

و لعن الله علی قوم الظالمین و المنافقین و المنافقین و المنافقین...

  • Upvote 7
  • Downvote 3

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر

نتانیاهو: هدف ما خلع سلاح حماس است

 

 

نخست وزیر رژیم صهیونیستی گفت هنوز زود است که در مورد آتش بس دائم در غزه صحبت کنیم و هدف بلند مدت ما خلع سلاح حماس است.

به گزارش تسنیم و به نقل از المیادین، بنیامین نتانیاهو نخست وزیر رژیم صهیونیستی برای اولین بار پس از توافق بر سر آتش بس در غزه به سخنرانی پرداخت و گفت: اسرائیل به هرگونه نقض آتش بسی از سوی گروه های فلسطینی با قدرت پاسخ می‌دهد.

نتانیاهو افزود: هنوز زود است که در مورد آتش بس دائم در غزه صحبت کنیم و هدف بلند مدت ما خلع سلاح حماس است. از بین بردن گروهی تروریستی مانند حماس آسان نیست همانطور که آمریکا نتوانست القاعده را از بین ببرد.

نخست وزیر رژیم صهیونیستی بدون اشاره به امتیازاتی که در این جنگ از دست داده گفت: حماس در مذاکرات خواستار بندر، فرودگاه و وساطت قطر و ترکیه در مذاکرات و همچنین آزادی اسرای قرار داد شالیت بود که به هیچ کدام دست پیدا نکرد. حماس از شدت پاسخ ما به نقض آتش بس غافلگیر شد و انتظار داشت که ما شروطش را بپذیریم.

وی گفت: آتش بس یک دستاورد بزرگ سیاسی و نظامی برای اسرائیل است.

نتانیاهو افزود: ما مقدار زیادی از تونل ها را تخریب کردیم و صدها مرکز فرماندهی حماس را نابود کردیم و با استفاده از گنبد آهنین از کشته شدن اسرائیلی‌ها جلوگیری کردیم و حماس را از حمله هوایی و زمینی به خود منع کردیم.

وی همچنین خطاب به محمود عباس رئیس تشکیلات خودگردان فلسطینی گفت: ابومازون باید یک طرف را انتخاب کند. ما خوشحال خواهیم شد که نیروهای عباس در غزه مستقر باشند.

نخست وزیر رژیم صهیونیستی گفت: حجم ضررهایی که خانواده‌‌های اسرائیلی با کشته و زخمی‌های خود متحمل آن شدند را درک می‌کنم.

http://www.tabnak.ir/fa/news/429806/نتانیاهو-هدف-ما-خلع-سلاح-حماس-است

  • Upvote 1
  • Downvote 1

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر

اسرائیل بدنبال راه حل های جایگزین نظامی

رئیس سابق ستاد ارتش رژیم صهیونیستی با اعتراف به نداشتن راه حل جایگزین برای گزینه نظامی، تلویحا به ناتوانی از شکست دادن مقاومت فلسطین از طریق حمله نظامی اعتراف کرد.
به گزارش پایگاه اینترنتی شبکه العالم، دان حالوتس در گفت وگو با شبکه 2 تلویزیون رژیم صهیونیستی گفت: در حال حاضر، باید جنگ را ادامه بدهیم تا پس از آن هدفمان را مشخص کنیم که چه می خواهیم.
وی افزود: مهم ترین مشکل ما این است که هیچ راهبردی برای پیشنهادِ راه حل های جایگزین برای گزینه نظامی نداریم و مشکل این است که
اگر گزینه نظامی را تا ابد هم ادامه دهیم، باز هم نخواهیم توانست مساله حماس را در غزه حل و فصل کنیم.
رئیس سابق ستاد ارتش رژیم صهیونیستی سپس در اعترافی تلخ تصریح کرد: ایدئولوژی را نمی توان با قدرت نظامی شکست داد برای همین باید از طریق سیاسی اقدام کرد به این ترتیب عقلای ما باید دست از واکنش های روزانه بردارند و چاره ای بیندیشند.
حالوتس در ادامه گفت: ما هر روز تحولات اوضاع را بررسی می کنیم و واکنشی مناسب در نظر می گیریم، واکنشی که فراتر از واکنشِ دیروز باشد، اما واقعیت این است که ما باید به دنبال واکنشی مناسب ِفردا باشیم و برای این کار باید ببینیم که چه می خواهیم و تا وقتی این مساله را مشخص نکنیم، به جایی نمی رسیم.

http://khabarfarsi.com/ext/10310701

  • Upvote 2

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر

والا منم اول میگفتم داعش اون سه نفر رو کشت ولی چند روز پیش ظاهرا حماس تائید کرد که کار خودشون بوده .

دوستان میتونن سرچ کنن و خبرش رو پیدا کنن .

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر

چند شوخی پهپادی با صهیونیستها icon_cheesygrin icon_cheesygrin

22mzxmcxkmdfrbs2jow7.png

نتیجه شکار پهپادهای ساخت صهیونیستها در ایران و غزه :applause: :applause: :applause:

====

 

9i073nbru1zh3s1ndror.png

پهپادهای شناسائی مقاومت بر فراز سرزمینهای اشغالی

====

 

7rf9ayv9j1mn3bjs5pjg.png

برکناری فرمانده پدافند رژیم صهیونیستی بخاطر پرواز پهپاد بر فراز دیمونا :winking:

 

====

یکی از دوستان که امکان اش رو داره تصویر رو به گالری انتقال بده :winking:

ویرایش شده در توسط mehran55
  • Upvote 13

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر

بسم الله الرحمن الرحیم

 

جنگ غزه نمود حاکمیت فراگیر سرزمینی جریان مقاومت

 

 

تهاجم همه‌جانبه زمینی، هوایی و دریایی رژیم صهیونیستی به باریکه غزه در پیشینه تخاصم از بعد شدت تخاصم یادآور سال‌های نخست منازعه دو طرف است. واشکافی اهداف رژیم صهیونیستی در این ابعاد روشن‌کننده استراتژی‌های جنگی و پیامدها و نتایج است.
تدقیق در کارکرد جنگ برای پیگیری منافع ملی و حزبی در راهبردهای سیاسی رژیم صهیونیستی نشان می‌دهد که تصمیم به منازعه بدون اعلام شرایط جنگی ازسوی تل‌آویو نمی‌تواند صرفاً اهداف محدود جنگی داشته باشد. این امر در عملیات صخره سخت نیز مصداق می‌یابد تاجایی‌که تحلیلگران سطوح سه‌گانه برای اهداف آن درنظر گرفته‌اند.

 

تحلیلگران در سطح خرد این جنگ را دارای کارکردی اقناعی توسط حزب حاکم برای احزاب تندرو و جنگ‌طلب می‌دانند.

 

در سطح میانی همگرایی فتح و حماس و ملاقات‌های ابومازن و خالد مشعل و هموار شدن مسیر توافقات ضداسرائیلی گروه‌های فلسطینی، نابودی پایه‌های ایجاد حاکمیت در غزه (براساس گزارش‌های صندوق بین‌المللی پول و بانک جهانی، تشکیلات خودگردان فلسطین توانسته بود به سطحی از توانمندی مالی ایجاد حاکمیت دست یابد) نابودی سایت‌های موشکی و نواحی استراتژیک جریان‌های مقاومت در نوار غزه و ایجاد کمربند حائل برای جلوگیری از حملات موشکی جریان مقاومت مدنظر استراتژیست‌های رژیم صهیونیستی بود.

در سطح کلان رژیم صهیونیستی با پیشرفت مذاکرات هسته‌ای ایران، این جنگ را جنگی نیابتی با ایران به‌عنوان تنها حامی حماس می‌داند و ازاین‌رو، طبق گفته‌های وزیر جنگ رژیم صهیونیستی عملیات صخره سخت زنگ خطری برای ایران است. از طرفی، واکنش مجامع بین‌المللی پیشتر در جنگ 22 روزه در قالب کمیته‌های حقیقت‌یاب ریچارد گلدستون با سیاست‌زدگی حقایق جنایت‌های جنگی را نادیده گرفته بود و ازاین‌رو، مقامات اسرائیلی با شعله‌ور نمودن این جنگ پشتوانه حمایتی این نهادها را از آن خود می‌دانستند.

ازاین‌رو، غزه که از سال 2007 به تعبیر ریچارد فالک، گزارشگر  شورای حقوق بشر سازمان ملل، به یک زندان سرزمینی روباز تبدیل شده بود، ابزار آسانی برای اهداف ذکرشده محسوب می‌شد، اما جریان مقاومت با شناسایی دقیق نقاط ضعف نظامی و امنیتی رژیم صهیونیستی درمقابل تهاجم همه‌جانبه به تدافع همه‌جانبه روی آورد؛ به‌طوری‌که از دریا پایگاه زیکیم را مورد حمله قرار داد، از زمین با  راهبرد جنگ نامتقارن و استفاده از تونل‌ها نسبت به دور زدن نیروهای رژیم صهیونیستی اقدام و حتی پایگاه ناحل را محاصره نمودند. حملات موشکی متعدد تا عمق 120 کیلومتری و حتی هدف قرار دادن نیروگاه دیمونا نشان از قدرت بازدارندگی و توانمندی جریان مقاومت در این جنگ دارد. جریان مقاومت تدافع نظامی را با تهاجم سایبری و ارسال پیامک به زبان عبری روی آنتن‌های تلفن همراه شهروندان اسرائیلی در جنگ روانی تکمیل کرد.

با اتخاذ چنین رویکرد جامع نظامی از طرف جریان مقاومت، رژیم صهیونیستی در دستیابی به اهداف تعیین عملیات صخره سخت ناکام ماند و لذا از ترفند آتش‌بس بهره برد.

 

آتش‌بس در عملیات‌های نظامی رژیم صهیونیستی کارکردی ویژه دارد. در مناقشات قبل، رژیم صهیونیستی که با عملیاتی برق‌آسا به اهداف از پیش تعیین‌شده خود دست می‌یافت برای فرار از تلفات بیشتر، مشروعیت دادن به اقدام نظامی خود در مبارزه با تروریسم و نیز توجیه مجامع بین‌المللی و افکار عمومی جهانی به آتش‌بس روی می‌آورد.

اما این ابزار نیز در دستگاه نظامی رژیم صهیونیستی به‌دلیل اقدام غیرقابل توجیه در حمله به اهداف غیرنظامی، بیمارستان‌ها و مدارس سازمان ملل کارکرد خود را از دست داد تاجایی‌که مذاکرات دو طرف در برقراری آتش‌بس با شروط منحصربه‌فرد جریان مقاومت مانند رفع حصر غزه، آزادی صید برای فلسطین تا فاصله دوازده مایل دریایی از ساحل غزه، باز شدن دائمی گذرگاه رفح و آزادی اسرای فلسطینی ازجمله نمایندگان مجلس قانون‌گذاری فلسطین روبه‌رو شد.
به گفته
هگل اگرچه جنگ‌ها خانه‌ها را ویران می‌کنند، اما عزم و اداره ملت‌ها را برای تحول جوامع نیروی مضاعف می‌بخشند. جنگ 2104 غزه نیز اگرچه واجد تلفات جانی و مالی فراوان بود، اما به‌نظر می‌رسد پیامدهای این مناقشه در دفاع سرزمینی، همراهی مردم در کنار جریان مقاومت، دست بالا در چانه‌زنی شروط صلح، اعتماد به نفس و اثبات‌کننده ایجاد حاکمیت مؤثر سرزمینی را نزد جریان مقاومت فلسطین ایجاد کرده است.
لذا، جریان مقاومت با همسویی با تشکیلات خودگردان می‌تواند با طرح حاکمیت فراگیر بر گستره سرزمینی فلسطین بر طبق منشور سازمان ملل مدعی بهره‌مندی حقوق و تکالیف بین‌المللی گشته، با پیوستن به معاهده رم نزد دادگاه جنایات بین‌المللی، داوری و... علیه کشتار غیرنظامیان با سلاح‌های ممنوعه فسفری و خوشه‌ای اقامه دعوی و جرم نماید.

 

منبع : http://www.tisri.org/default-1627.aspx

 

پی نوشت :  البته نکته و نقدی که در ارتباط با استراتژی حماس در جنگ با رژیم صهیونیستی می بایست مورد توجه قرار داد ، این است که در کنار استفاده از تسلیحات موشکی ، حفر تونل و .... ، حماس می بایست نیم نگاهی به استفاده از روشهای پدافند غیر عامل در باریکه غزه داشته باشد ، چرا که این مساله موجب می گردد تا تلفات غیر نظامی کاهش یافته و آنها بتوانند با قدرت بیشتری ( در صورت آغاز یک جنگ مجدد) با این رژیم روبرو شوند . بعنوان مثال در زمان بازسازی ، می بایست توجه بیشتری به ایجاد پناه گاههای دسته جمعی در هر محله نموده که این مساله در یک پلان کلی ، توان پاسخ گویی و ادامه جنگ حماس را افزایش خواهد داد .

  • Upvote 4

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر

اسرائیل هر چند وقت یکبار هر 4 5 سال یه بار این بلا رو سر مردم غزه میاره به بهانه وجود حماس. زیر ساختها رو نابود میکنه و بعدش با یه آتش بس همه چی تموم میشه و مردم بیچاره غزه به اسم پیروزی پرچم دستشون میگیرن و میان بیرون. این شده فرایند جنگ غزه و اسرائیل! با این جنگ چه به قول دوستان پیروزی غزه و شکست اسرائیل؛ اسرائیل به اهدافش دست پیدا کرد چرا؟

هدف اسرائیل تونل و حماس و ......... نبود بلکه کشتن بود و موفق هم شد نزدیک به 3000 شهید و 11000 مجروح. حداقل پای 50000 خانواده در میونه! هدف اسرائیل عقب انداختن دوباره غزه بود در یک کلام. جالبه که نظامیان اسرائیلی حاشیه جنگ غزه شادی میکردن میگفتن که همه بچه هاشون مرده!!!

  • Upvote 7
  • Downvote 5

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر

اسرائیل هر چند وقت یکبار هر 4 5 سال یه بار این بلا رو سر مردم غزه میاره به بهانه وجود حماس. زیر ساختها رو نابود میکنه و بعدش با یه آتش بس همه چی تموم میشه و مردم بیچاره غزه به اسم پیروزی پرچم دستشون میگیرن و میان بیرون. این شده فرایند جنگ غزه و اسرائیل! با این جنگ چه به قول دوستان پیروزی غزه و شکست اسرائیل؛ اسرائیل به اهدافش دست پیدا کرد چرا؟

هدف اسرائیل تونل و حماس و ......... نبود بلکه کشتن بود و موفق هم شد نزدیک به 3000 شهید و 11000 مجروح. حداقل پای 50000 خانواده در میونه! هدف اسرائیل عقب انداختن دوباره غزه بود در یک کلام. جالبه که نظامیان اسرائیلی حاشیه جنگ غزه شادی میکردن میگفتن که همه بچه هاشون مرده!!!

خب چکاره ای هست  که اسراییل  رنج 50 روز جنگ تحمل راکت و هفتاد کشته رو متحمل بشه؟ یه کلاهک هسته ای بندازه تا تونل و مونل و موشک و راکت و حماس و بچه  و... السلام!!

عاها یادم نبود...علاقه مندی سران جهود آدمکش به حقوق بشر!

==================================================================

دوستان به قول برادر عدد جرعه ای تامل!

محاصره غزه بعد از هشت سال شکسته شد

ویرایش شده در توسط Maldini
  • Upvote 4
  • Downvote 2

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر

خب چکاره ای هست  که اسراییل  رنج 50 روز جنگ تحمل راکت و هفتاد کشته رو متحمل بشه؟ یه کلاهک هسته ای بندازه تا تونل و مونل و موشک و راکت و حماس و بچه  و... السلام!!

عاها یادم نبود...علاقه مندی سران جهود آدمکش به حقوق بشر!

==================================================================

دوستان به قول برادر عدد جرعه ای تامل!

محاصره غزه بعد از هشت سال شکسته شد

داری باهام شوخی میکنی؟!

کلاهک هسته ای؟ اگه دورتر بود اینکارو بهت قول میدم که میکرد. اسرائیل غزه رو جزو اشغالگری بعدیش میدونی حالا میگی کلاهک هسته ای!!

محاصره غزه؟ همه خوب میدونن اسرائیل یه شب معاهده رو میشکنه! یکی از بندهای همین فرودگاه اینه که سلاح جابه جا نشه و اگه روزی دیدی اسرائیل فرودگاه رو کون فه یکون کرد بهانش جابجایی سلاح بود!

عزیز من طرف به هیچی پایبند نیست بعد تو میگی محاصره غزه بعد از 8 سال! به بهانه سه تا بچه ببین چه بلایی سر غزه آورد.

  • Upvote 1
  • Downvote 1

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر

اسرائیل بدنبال راه حل های جایگزین نظامی

رئیس سابق ستاد ارتش رژیم صهیونیستی با اعتراف به نداشتن راه حل جایگزین برای گزینه نظامی، تلویحا به ناتوانی از شکست دادن مقاومت فلسطین از طریق حمله نظامی اعتراف کرد.
به گزارش پایگاه اینترنتی شبکه العالم، دان حالوتس در گفت وگو با شبکه 2 تلویزیون رژیم صهیونیستی گفت: در حال حاضر، باید جنگ را ادامه بدهیم تا پس از آن هدفمان را مشخص کنیم که چه می خواهیم.
وی افزود: مهم ترین مشکل ما این است که هیچ راهبردی برای پیشنهادِ راه حل های جایگزین برای گزینه نظامی نداریم و مشکل این است که
اگر گزینه نظامی را تا ابد هم ادامه دهیم، باز هم نخواهیم توانست مساله حماس را در غزه حل و فصل کنیم.
رئیس سابق ستاد ارتش رژیم صهیونیستی سپس در اعترافی تلخ تصریح کرد: ایدئولوژی را نمی توان با قدرت نظامی شکست داد برای همین باید از طریق سیاسی اقدام کرد به این ترتیب عقلای ما باید دست از واکنش های روزانه بردارند و چاره ای بیندیشند.
حالوتس در ادامه گفت: ما هر روز تحولات اوضاع را بررسی می کنیم و واکنشی مناسب در نظر می گیریم، واکنشی که فراتر از واکنشِ دیروز باشد، اما واقعیت این است که ما باید به دنبال واکنشی مناسب ِفردا باشیم و برای این کار باید ببینیم که چه می خواهیم و تا وقتی این مساله را مشخص نکنیم، به جایی نمی رسیم.

http://khabarfarsi.com/ext/10310701

 

جالبه این ها خودشون اعتراف می کنن هدف مشخصی ندارن ولی عده ای براشون هدف می تراشن :winking:

  • Upvote 5
  • Downvote 2

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر

جالبه این ها خودشون اعتراف می کنن هدف مشخصی ندارن ولی عده ای براشون هدف می تراشن :winking:

فکر کنم سید حسن نصرالله گفته بود که اسراییل بعد از 2006 نمیتونه توی جنگ هاش هدف گذاری کنه!

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر

داعش به تازگی تصاویر تعدادی از کشته های خودش در غزه رو منتشر کرده......

 

BwDhAc6IcAE8Nue_large.jpg

 

BwEZ7ALIYAANM6V_large.jpg

 

BwEZ-upIAAAQBj8_large.jpg

 

BwDhpKtIIAAbKY2_large.jpg

 

 

 قصد بنده فقط اطلاع رسانی بود.

  • Upvote 12
  • Downvote 1

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
مهمان
این موضوع نسبت به پاسخ بیشتر بسته شده است.

  • مطالب مشابه

    • توسط MR9
      بسم الله الرحمن الرحیم

       



      هفدهم سپتامبر 2010 بود که ژاپن با انتشار استراتژی جدید نظامی خود نخستین «نشانه های جدی» برای خروج از «انزوای نظامی» را نشان داد. ژاپن برای این استراتژی نظامی، رقمی بالغ بر 280 میلیارد دلار برای پنج سال (2010 تا 2014) اختصاص داده و اعلام کرد قصد دارد در این سال ها مواضع دفاعی خود در جنوب و غرب این کشور(مناطق مرزی چین) را تقویت کرده، روی پروژه های موشکی بالستیک سرمایه گذاری کند. در این استراتژی همچنین بر گسترش روابط با همپیمانان کلیدی از جمله آمریکا و افزایش شمار زیر دریایی‌ها و .... تاکید شده است.
       



      اکنون در سال 2014 هستیم و نزدیک به 5 سال از انتشار این استراتژی می گذرد که خبر می رسد، ژاپن برای نخستین بار پس از جنگ جهانی دوم اعلام می کند ضمن شرکت در عملیات نظامی برون‌مرزی، به دنبال فروش تجهیزات نظامی در بازارهای بین المللی است.
      حضور ارتش ژاپن در عملیات جنگی برون مرزی نیز به رغم مخالفت‌های گسترده مردمی و محدودیت های قانونی گویا در حال عملیاتی شدن است. شاهد این ادعا اظهارات اخیر شینزو آبه، نخست وزیر ژاپن است که اخیرا از داشتن یک «ارتش قدرتمند» سخن رانده و گفته این ارتش حق دارد در جنگ های بین المللی حضور داشته باشد.
      طبق اعلام مقامات ژاپنی، این کشور در تلاش است محدودیت‌های قانونی در زمینه صادرات سلاح را نیز برداشته و به بهانه های مختلف از جمله گسترش فعالیت های اقتصادی، به جرگه صادرکنندگان تجهیزات جنگی بپیوندد و از قرار معلوم، آمریکا نخستین بازار ژاپن در این عرصه خواهد بود.
      قانون اساسی ژاپن در سال 1947 نوشته و با فشار نظامیان آمریکایی‌ها به این کشور تحمیل شده است. طبق این قانون، ژاپن اجازه داشتن «ارتش» به معنی مصطلح آن را ندارد و در مقابل می تواند نیروهای محدود نظامی موسوم به «نیروهای دفاع از خود» داشته باشد.
      البته بخشی از این محدودیت ها در ماه آوریل سال جاری( اواخر فروردین) برداشته شد و به احتمال قریب به یقین اواخر ماه جاری میلادی تصمیم نهایی در این زمینه نیز اتخاذ خواهد شد.
      اما سوالاتی که در اینجا مطرح می شود این است که آیا ژاپن حقیقتا به دنبال خروج از انزوای نظامی و احیای امپراتوری سابق است؟ موضع کشورهای غربی، چین و کشورهای آسیایی و همسایه به این تغییر استراتژی چگونه خواهد بود؟



      به نظر می رسد، لا اقل بخشی از پاسخ این سوال را باید در روحیات خاص ژاپنی ها و در تاریخ این کشور جست و جو کرد.
      در طول تاریخ، برخي آيين ها و اعتقادات خاص مذهبي، همواره زمينه رشد افراط گونه روحيات ملي گرايانه و صد البته نظامي گري ژاپني ها بوده است.
      مقامات نظامي ژاپن به خصوص در دهه30 تحت تاثير فيلسوفي با نام «تويوما» به شدت اعتقاد داشتند كه خداوند ملت ژاپن را برگزيده و يكايك مردم اين كشور موظفند براي ايجاد «ژاپن بزرگ» بكوشند. براساس آيين معروف «شينتوي پاك» نیز امپراتور ژاپن خداي تمام دنيا معرفی شده و ملت ژاپن نيز «مأموريت» دارد سايرين را تحت هدايت بي چون و چراي این امپراتور درآورد.
      بحران شديد اقتصادي دهه 30 ژاپن نیز بر دامنه اين اعتقادات افزود و رشد شديد احساسات ملي گرايانه ايده توسعه ارضي و ايجاد جامعه بزرگ به زعامت ژاپن را در بين توده مردم اين كشور لازم و واجب نشان داد.
      ژاپن با چنین زمینه های تاریخی پس از پایان جنگ جهانی اول توانست یکی از پنج قدرت بزرگ نظامی و صنعتی جهان شده و در «شورای جامعه ملل» آن زمان، صاحب کرسی دائم بود.
      این کشور در همان ماه های نخست جنگ جهانی دوم توانست حدود 50 میلیون کیلومتر مربع از کره زمین(یک ششم جهان) را تحت استیلا و کنترل خود درآورد. اما به دنبال حملات ناجوانمردانه اتمی آمریکا، از حرکت باز ایستاد. البته نباید فراموش کرد، عده ای نیز معتقدند، ژاپن پیش از حمله اتمی آمریکا به این کشور شکست خورده بود و آمریکا با حمله به این کشور خواست هژمونی خود را به جهانیان تحمیل کند.


       
      این کشور به هر حال پس از جنگ جهانی دوم دیگر اجازه داشتن ارتش به معنی مصطلح امروز و اختیارات کامل را نداشت و خود نیز با وضع قوانینی، محدودیت هایی در ابعاد بین المللی حوزه نظامی وضع کرد.

      اما اکنون رشد اقتصادی بالا این کشور را از شرایط اسفناک پس از جنگ جهانی خارج کرده است و شرایطی که این کشور را به انزوای نظامی کشاند، دیگر وجود ندارد!
      پاسخ دومی نیز برای تحلیل چرایی اتخاذ چنین رویکردی از سوی چشم بادامی ها وجود دارد و آن چیزی نیست جز منافع اقتصادی و سیاسی.
      «جان ميرشاير» صاحب نظريه «رئاليسم تهاجمي» می گوید، قدرت‌هاي بزرگ هميشه مترصد فرصتي هستند تا قدرت خود را در برابر رقبا فزوني بخشند. وي سپس جمعيت و ثروت را به عنوان «پايه‌هاي اصلي قدرت نظامي» تعريف و تصريح مي كند چنانچه كشوري داراي اين مولفه ها باشد، فرصت لازم براي خروش مقابل قدرت ها را به دست آورده است.
      با توجه به مولفه هایی که در جامعه امروز ژاپن دیده می شود، هیچ بعید نیست که این کشور واقعا قصد خروش مقابل سایر قدرت‌ها را داشته باشد.

       

      ژاپن اگر چه به لحاظ سیاسی، استقلال لازم را هنوز کسب نکرده و مانند بسیاری از کشورهای غربی دیگر، پیرو سیاست های آمریکا است؛ اما این کشور حداقل در بعد نظامی، تحرکات جدی از خود نشان داده است.
      وجود پایگاه های متعدد نظامی آمریکا در ژاپن، همواره هزینه‌هایی برای توکیو داشته و این کشور با وجود تقاضاهای زیاد مردمی، هرگز نتوانسته آمریکایی ها را از این کشور بیرون کند. این ناتوانی حتی بعضا باعث سقوط رهبران این کشور شده، همان طور که گاهی شعار علیه حضور نظامی آمریکا، باعث روی کار آمدن رهبرانی در این کشور شده است.
      «یوکیو هاتویاما»، نخست وزیر اسبق ژاپن با شعار جمع آوری پایگاه‌های نظامی آمریکا بود که توانست بر رقیب قدرتمند خود پیروز شود. اما همین فرد به دلیل ناتوانی در عمل به وعده انتخاباتی اش، خرداد ماه سال 89 استعفا کرد و جای خود را به «نائوتو کان» داد. «کان» نیز ماه ها جرئت نکرد راجع به پایگاه های آمریکایی که یکی از قدیمی‌ترین و بزرگترین مشکلات مردم کشورش است، صحبتی به میان آورد.
      بنا بر این به نظر می رسد، ژاپن هنوز پیشرفتی را که در حوزه اقتصاد کسب کرده، در حوزه سیاسی به دست نیاورده است.
      «اقتصاد» نیز می تواند یکی از انگیزه های قوی برای ژاپنی ها جهت ورود جدی به عرصه نظامی باشد.
      ژاپن کشوری است که در حوزه اقتصادی جایگاه ویژه ای دارد. تولید ناخالص ملی ژاپن نزدیک به 6 تریلیون دلار و جمعیت این کشور نیز حدود 128 میلیون نفر است. دو فاکتوری که به اعتقاد «میر شایر» برای خروش کافی است!
      همین چند سال پیش بود که خبر رسید، غول خودروسازی آمریکا یعنی جنرال موتورز، جای خود را به تویوتای ژاپن داده است. آمریکا امروز خود یکی از واردکنندگان اصلی محصولات ژاپنی است. ژاپن در عرصه تکنولوژی و تجهیزات الکترونیکی نیز یکی از پیشرفته ترین کشورهای دنیا است.
      کشوری با چنین مختصات اقتصادی و جمعتی طبیعتا نمی تواند خود را محصور نگاه دارد. بنابر این ورود ژاپن به فاز صادرات تجهیزات نظامی را می توان از این منظر به تحلیل نشست.
       
    • توسط crazy-doctor
      بسم رب الشهدا و صدیقین


      سلام
      در انجمن گشتم مطلب کامل و جامعی راجع به شهدای مقاومت اسلامی ( حزب الله -حماس و...) پیدا نکردم در نتیجه این تاپیک را ایجاد کردم تا با کمک شما
      شهدای مقاومت اسلامی را در سال های اخیر به طور اجمالی معرفی بکنیم

      -------------------------------
      شروع میکنیم با

      سردار شهید رانی عدنان بزی یا ان طور که بچه های حزب الله صدا میزنند حاج حاتم



      حاج حاتم از بچه های جنوب لبنان و اهل بنت جبیل متولد 1967 از اعضاب قدیمی حزب الله و فرمانده یکی از محور های مقاومت در جنگ 33 روزه بود .
      ایشون مهندسی مکانیک خونده بود و مدرس مدرسه فنی بنت جبیل که این مدرسه در جنگ 33 روزه سیزده شهید تقدیم اسلام کرد

      حاج حاتم و سید حسن نصر الله
      این شهید بزرگوار مدتی را هم در زندان های رژیم صهیونیستی زندانی بود البته مطمئن نیستم اما احتمال اینکه ایشون از ازاد شده های سال 2000
      ( بعد از عقب نشینی اراذل صهیونیست )باشند هست
      دو روز مانده به پایان جنگ صهیونیست ها هلی بورنی را در روستای غندوریه انجام میدن که هدف اون ملحق شدن به نیروهای لشکر 106 و محاصره جنوب لیطانی بود...اما با پاتک نیرو های حزب الله و در نتیجه تلفات سنگین عقب نشینی میکنند در حین این پاتک این سردار دلاور به شهادت میرسه روحش شاد و شفاعتش در ان دنیا نصیب ما باشد





      کلیپی گلچین شده وصیت نامه حاج حاتم با زیر نویس فارسی 5mb
      http://crazydoctor.persiangig.com/video/vaseyat-haj hatm.flv
      کلیپ وصیت کامل این شهید 16mb بدون زیر نویس( اصولا زیر نویس لازم نیست کافیه گوش کنید )
      http://crazydoctor.persiangig.com/video/vaseyt kamel-haj hatm.flv
      ----------------------------------------------
      پ.ن جای خالی بخش مقاومت اسلامی در انجمن احساس میشه
      لطفا دوستان در مدیریت زحمت انتقال تاپیک به اسکرول را بکشند ممنون
    • توسط RedArmy
      بررسي جايگاه استراتژيك و توان نظامي عربستان باسلام به نظر من موضوع جالبيه چون اگر تحديدي از سوي عرب ها متوجه ما باشه اين تحديد يا از جانب عربستان يا از جانب مصر و ساير كشورهاي عربي توانايي تحديد مارو ندارند. (با زبان رسمي) شبه جزيره عربستان كشوري است پادشاهي كه توسط آل سعود اداره ميشود . اين كشور مساحتي حدود 2149690 كيلومتر مربع و 27 ميليون نفر جمعيت دارد(جمعيت ما حدود 2.5 برابر عربستان هست واز اين جهت ما برتري داريم) آب وهواي اين كشور گرم وخشك بوده و تمركز جمعيت در مر كز عربستان مي باشد كه اطراف آنرا بيابان ها خشك و طولاني فراگرفته است به همين جهت در طول تاريخ كمتر دشمن خارجي ميل و رغبت براي اشغال و يا نبرد طولاني با اين كشور داشته است.(اين براي ما در صورت جنگ احتمالي مشكل ساز خواهد شد البته براي خود عربستاني هايي كه در اين مناطق ميجنگند نيز مشكل به وجود خواهد آمد). از سال 1932 تا كنون عربستان در هيچ جنگ بزرگ و فراگير شركت نكرده اگرچه در نبردهاي سال 1967 و 1973 بر ضد اسراييل و جنگ اول خليج فارس شركت داشته ولي هرگز در يك نبرد بزرگ به تنهايي شركت نكرده است (به طور كلي عرب ها به ويژه عربستاني ها انسان هايي ترسو هستند و نه جرئت يك جنگ طولاني را دارند و نه توان اين جنگ را ، از اين حيث برتري كامل از آن ماست). با وجود اينكه اين كشور هرگز در جنگ بزرگي درگير نشده ولي اين به معني اين نيست كه عربستان از تجهيز و به خدمت گرفتن يك ارتش كارآمد غافل مانده است. خطر اسراييل براي آنها آنقدر بزرگ بوده كه سالانه ميلياردها دلار صرف خريد تسليحات مي كنند(ممكن است برخي با شنيدن جمله قبلي به خود بگويند مگر عربستان با آمريكا و اسراييل متحد نيست و روابط خوبي با آنها ندارد ، در پاسخ به اين سوال بايد بگويم بزرگترين دشمن اسراييلي ها ، عرب ها هستند حتي دشمني آنها با عرب ها از دشمني با ما جدي تر است به طوري كه در آموزش كودكانشان هم از عربها به عنوان جدي ترين دشمن ياد ميكنند كه بايد نابود شوند ، اين چيزي است كه عربستان و تمام كشورهاي عربي مي دانند و هيچگاه از اسراييل غافل نميشوند مثل استالين كه با آلمان توافق صلح امضا كرد اما آلمان ها باز به شوروي حمله كردند ). بعد از انقلاب اسلامي در ايران ، عربستان همواره ايران و گروهايي چون حزب ا... لبنان را دشمن و رقيب خود مي ديده و همواره با ايران بر سر اينكه چه كسي قدرت اول منطقه و جهان اسلام است كشمكش داشته است( تحديد نظامي از سوي ايران داستاني است كه آمريكا و اسراييل آنرا ساختند و اين عرب ها ساده لوح متسفانه آنرا باور كردند ). اقتصاد عربستان وابسته به نفت است به طوريكه 75 درصد از درآمد اين كشور را فروش نفت تامين مي كند . با بروز جنگ بين آمريكا و عراق در سال 2003 و افزايش سرسام آور قيمت نفت كه تا كنون نيز ادامه داشته ، درآمد عربستان افزايش يافته است وبه تبع آن عربستان توانسته بودجه نظامي خود را به ميزان بسيار زيادي افزايش دهد به طوريكه در سال 2006 به رقم شگفت انگيز 31 ميليارد دلار رسيد(چيزي نزديك به بودجه نظامي روسيه). وزارت دفاع عربستان در سال 1962 تاسيس شده و از بدو تاسيس توسط خاندان سلطنتي فرمانده اي مي شود . اين وزارت خانه مسئول هدايت و ساخت و خريد تجهيزات ارتش را بر عهده دارد. خدمت سربازي در عربستان داوطلبانه بوده و دوره خدمت 3سال با حقوق و مزاياي كامل مي باشد. عربستان از سربازان ماهر و آموزش ديده استفاده مي كند. اكثر افسران در ابتدا در مدارس ارتش تحصيل كرده و سپس وارد دانشكده افسري مي شوند(آموزش پايه اي كاري است كه ارتش هاي بزرگ مثل روسيه انجام مي دهند و ما از اين جهت از عربستاني ها عقب تر هستيم). يونيفرم سازماني ارتش عربستان از يونيفرم ارتش هاي آمريكا و انگلستان متاثر شده است. خلبان هاي نيروي هوايي عربستان توسط مربيان انگليسي آموزش مي بينند (از اين لحلظ به دليل كم بود امكانات باز ما عقب تر هستيم). ارتش عربستان براي آموزش نيروهاي خود از كارشناسان فرانسوي ، آمريكايي و انگليسي استفاده مي كند. نيروي زميني عربستان داراي 70تا73 هزار نفر پرسنل است البته 200 هزار نيروي داوطلب نيز در اين نيرو خدمت مي كنند(نيروي زميني ايران ، قوي ترين نيروي زميني در منطقه است). عربستان داراي تعداد زيادي تانك از جمله 315 تانك پيشرفته آبرامز ام-1 است كه اين كشور بعد از مصر بزرگترين دارنده اين تانك در خاورميانه محسوب مي شود. عربستان در سال 1980 تعدادي موشك دانگ فنگ3 با برد 2400 كيلومتر از چين خريد(از لحاظ برد موشكي عربستان تقريبا با ما برابري ميكند اما ما صاحب تكنولوژي هستيم و به زودي برد موشك هايمان از عربستان بيشتره مي شود). در بعد هوايي در گذشته شايد هواپيماهاي ما توان مقابله با اف-15ها و ساير هواپيماهاي عربستان را داشتند اما اكنون عربستان باخريد هواپيماهاي جديد و پيشرفته نظير 72فروند يوروفايتر از لحاظ هوايي از ما برتر است(ما شايد هواپيما جديد نخريده باشيم اما تسليحات ضد هوايي قوي نظير تور ام-1 و اس-300 داريم كه كشورمان را خوب پوشش مي دهند و از لحاظ پدافند هوايي خيلي از عربستان برتر هستيم هرچند بايد نيروي هوايي خودمان را نيز تقويت كنيم اگر بتوانيم بر روي طرح ميگ-39 سرمايه گذاري كنيم كه به مشكلات مالي برخورد كرده است ، و روس ها با ما همكاري كنند و اين هواپيماي فوق پيشرفته را به ما بدهند توان نيروي هوايي ما بسيار افزايش مي يابد ، لازم به ذكر است كه ميگ-39 يك هواپيماي فوق پيشرفته است كه قابليت هاي آن بسيار بالاتر از يوروفايتر مي باشد). در رابطه با نيروي دريايي عربستان بايد بگويم كه هرچقدر هم كه عربستان قوي باشد ما ابزارهايي داريم كه بتوانيم از خودمان دفاع كنيم و خليج فارس را در كنترل كامل خودمان بگيريم. در كل و با در نظر گرفتن فاكتورهاي مختلف توانايي نظامي ايران از عربستان بالاتر است و در صورت بروز جنگ احتمالي ما بيشتر به عربستان ضربه وارد خواهيم كرد ، دليل برتري ما اين است كه نيروهاي مسلح ما از حداقل امكانات حداكثر استفاده را مي كنند. منتظر نظرات ساير دوستان هستم به ويژه دوست خوبم mostafa_by هستم .
    • توسط hamed_713
      فارخور نام پایگاه نیروی هوایی هند در کشور تاجیکستان است! این پایگاه در 130 کیلومتری جنوب شرقی شهر دوشنبه پایتخت تاجیکستان قرار دارد. این تنها پایگاه نیروی هوایی هند در خارج از این کشور است که تنها دو کیلومتر از مرز بین افغانستان و تاجیکستان فاصله دارد. عهدنامه بین هند و تاجیکستان برای احداث پایگاه در این کشور در سال 2003 امضائ شد و در سال 2004 به تصویب رسید. این پیمان یعنی حضور دائمی نیروهای نظامی هندی در تاجیکستان برای دفع هرگونه تهدید احتمالی خارجی و تامین امنیت کشور به تصویب رسیده است.کار بر روی احداث پایگاه بلافاصله اغاز گردید و اکنون پایگاه در حالت امادگی کامل به سرمیبرد واز اوایل سال 2007 کاملا قابل استفاده است. جزئیاتی از ساخت پایگاه در دسترس نیست اما گمان میرود که مصالح نظامی هندی از اسیای مرکزی تامین شده باشند.تقریبا 70 درصد جنگ افزار های هندی از روسیه و اتحاد جماهیر شوروی پیشین بدست امده است. بر طبق اخبار گوناگون گمان میرود که پس از تکمیل بنا پایگاه میزبان 12 الی 14 فروند جنگنده بمب افکن میگ 29 خواهد بود پایگاه فارخور عمق و برد بیشتری را در اختیار نیروهای نظامی هند فرار میدهد که برای انان موجب ایفای نقش بیشتری در اسیای جنوبی و ظهور ملموسی از حرکت هند برای برجسته سازی قدرت خود در اسیای مرکزی است هدف سیاسیی که در سال 2003-2004 رسما اعلام کرده اند دلائل پنهانی تاسیس این پایگاه میتواند رقابت هند و پاکستان بر روی شبه قاره باشد پرویز مشرف رئیس جمهور پاکستان نگرانی شدید خود از این مساله را به مقامات تاجیکستان ابراز داشت در حقیقت هواپیماهای هندی میتوانند در عرض چند دقیقه خود را به پاکستان برسانند! پایگاه فارخور یکی از نمونه های بارز از تلاش هندی ها برای ارتقای ثبات در افغانستان و بالا بردن توان دهلی نو در فراهم اوردن نفت چه از اسیای جنوبی و چه از اسیای مرکزی است. هند بطور معلوم محدود شدن نقش خود به ناحیه سوق الجیشی جنوب اسیا را نخواهد پذیرفت برنامه هند برای برجسته سازی قدرت خود در اسیای مرکزی تنها برای مصارف نظامی نیست بلکه دسترسی به منابع انرژی اسیای مرکزی برای هند امری حیاتی به شمار میرود. دهلی نو به دنبال دسترسی به نفت و گاز قزاقستان وانجام پروژه های ملیونی مثل خط لوله ایران-افغانستان-پاکستان-هند و دیگری پیوستن ترکمنستان افغانستان پاکستان وهند. هرکدام از این خط لوله ها یا هر دوی اینها میتواند در دستیابی هند به منابع انرژی تاثیر مهم و قابل اطمینانی داشته باشند به شرطی که روابط دوستانه بین هند و پاکستان تقویت گردد هند خواهان توسعه شبکه ی قدرت جدیدی در اسیاست که ایالات اسیا را با ان به مبدائیت شبه قاره یکی میکند این نظریه ای است که از سوی ایالات متحده در گذشته بشدت حمایت شده است. هنگامی که هند از شبکه ای جدید در اسیای مرکزی برای بالا بردن نمودار جامع اقتصادی خود بهره جوید واشنگتن این پروژه را راهی برای مقابله با نفوذ اقتصادی و سیاسی چین در اسیای مرکزی میبیند منبع: نوشته شده توسط محمد- مجله هوايي
    • توسط 00Amin
      ه گزارش فارس، پايگاه اينترنتي "گلوبال ريسرچ " (Global Research) در مقاله‏اي به‏قلم "اوا گولينجر " (Eva Golinger)، وكيل دعاوي و روزنامه‏نگار آمريكايي مقيم ونزوئلا نوشت: "هوگو چاوز " رئيس جمهوري ونزوئلا اخيرا در يك برنامه تلويزيوني و راديويي فاش كرد كه هواپيماهاي بدون سرنشين آمريكايي (UAV) به شكل غيرقانوني وارد مرزهاي هوايي ونزوئلا شده‏اند. رئيس جمهوري ونزوئلا ديده شدن يكي از اين هواپيماها را بر فراز پايگاه نظامي "فورت مارا " (Fort Mara) واقع در استان "زوليا " (Zulia) در نزديكي مرز اين كشور با كلمبيا تائيد كرد. بسياري از سربازان ونزوئلايي هواپيماي بدون سرنشين مذكور را مشاهده كرده و موضوع را به اطلاع فرماندهان خود رسانده‏اند. پس از اين واقعه چاوز دستور داده است كه از اين پس هر يك از اين هواپيماهاي بدون سرنشين كه در قلمرو ونزوئلا ديده شوند بايد فورا سرنگون شوند. وي با تاكيد بر آمريكايي بودن اين هواپيماهاي بدون سرنشين، ايالات متحده را متهم كرد كه در حال برهم زدن آرامش منطقه است.

      * راه‌اندازي ناوگان چهارم ايالات متحده در آمريكاي لاتين بعد از 60 سال

      اين وكيل دعاوي آمريكايي اضافه كرد: قبلا نيز رئيس جمهوري ونزوئلا هشدار داده بود كه آمريكا از طريق جزاير "آروبا " (Aruba) و "كورازائو " (Curazao) به تهديد نظامي ونزوئلا مبادرت مي‏ورزد. اين جزاير در فاصله 50 مايلي سواحل شمال غربي ونزوئلا قرار داشته و مستعمره هلند محسوب مي‏شوند. در سال 1999 قراردادي بين هلند و ايالات متحده منعقد شد كه به آمريكا اجازه مي‏داد در اين دو جزيره پايگاه نظامي ايجاد كند. اين قرارداد در اصل تصريح مي‏كند كه نيروهاي آمريكايي اجازه دارند عمليات خود بر ضد قاچاقچيان مواد مخدر را از اين جزاير ترتيب دهند. با اين‏حال، پس از سپتامبر 2001، آمريكا از تمامي پايگاه‏هاي نظامي خود در سراسر جهان براي آنچه عمليات ضدتروريستي خوانده مي‏شود، استفاده مي‏كند. در سال‏هاي اخير پايگاه‏هاي نظامي واقع در آروبا و كوروزائو براي عمليات اطلاعاتي و شناسايي عليه ونزوئلا بكار گرفته شده‏اند.
      گولينجر ادامه داد: از سال 2006 واشنگتن اقدام به يكسري تمرينات نظامي پيشرفته كرد كه كورازائو در مركزيت اين تمرين‏ها قرار داشت. طي 5/3 سال گذشته، صدها فروند ناوهاي هواپيمابر، كشتي‏هاي جنگي، هواپيماهاي نظامي، هليكوپترهاي "بلك هاوك "، زيردريايي‏هاي هسته‏اي و هزاران نيروي نظامي آمريكايي در درياي كارائيب به انجام تمرينات نظامي پرداخته‏اند. اين تمرينات نظامي موجب برانگيخته‏شدن نگراني در كشورهاي منطقه شده است. از جمله اين كشورها و بيش از سايرين ونزوئلا در معرض اين تهديدها قرار دارد. ونزوئلا در عرصه ديپلماتيك نيز آماج حملات، انواع دشمني‏ها و تعرضات واشنگتن قرار داشته است.
      در سال 2008، پنتاگون "ناوگان چهارم دريايي " خويش را با هدف دفاع از منافع آمريكا در آمريكاي لاتين باز راه‏اندازي كرد. ناوگان چهارم در سال 1950 و پس از اتمام ماموريت‏هاي مرتبط با جنگ جهاني دوم غيرفعال شده بود. راه‏اندازي مجدد اين ناوگان پس از 60 سال نگراني گسترده‏اي را در ميان كشورهاي آمريكاي لاتين ايجاد كرده و آنان را بر آن داشت تا "شوراي دفاع مشترك " تشكيل داده و خود را در برابر تهديدهاي خارجي آماده كنند. پنتاگون صراحتا پذيرفت كه راه‏اندازي مجدد ناوگان چهارم نيروي دريايي آمريكا با هدف "نشان دادن قدرت ايالات متحده در منطقه " انجام شده و اين پيام را مخابره مي‏كند كه "آمريكا آماده است تا از متحدينش در منطقه دفاع كند. " اين اظهارات مقامات پنتاگون به معناي حمايت ايالات متحده از كلمبيا و تشر زدن به ونزوئلا تلقي شد.
      نويسنده كتاب "بوش عليه چاوز " تصريح كرد: در 30 اكتبر سال 2009 ميلادي، كلمبيا و آمريكا يك توافق همكاري نظامي به امضا رساندند كه بر اساس آن آمريكا مجاز بود 7 پايگاه نظامي در كلمبيا را تحت اختيار خود درآورده و عندالزوم از تمامي تاسيسات نظامي كلمبيا بهره بگيرد. از اين توافقنامه به عنوان بزرگترين توسعه‏طلبي نظامي آمريكا در آمريكاي لاتين ياد مي‏شود. هر چند كه مقامات دو كشور صراحتا ابراز داشتند كه اين توافقنامه در راستاي مبارزه با قاچاق موادمخدر و تروريسم به امضا رسيده است، لكن اسناد رسمي نيروي هوايي ايالات متحده نشان مي‏دهند كه آمريكا از اين پايگاه‏ها براي انجام عمليات نظامي در سراسر منطقه مي‏تواند استفاده كند. اين اسناد همچنين مويد اين نكته بودند كه اين توسعه‏طلبي نظامي با هدف مقابله با تهديد‏هاي دولت‏هاي ضدآمريكايي سر برآورده در منطقه انجام شده است. مطلب ديگري كه در اين اسناد به چشم مي‏خورد اين است كه حضور نظامي در كلمبيا مي‏تواند به عمليات اطلاعاتي و شناسايي كمك كرده و ظرفيت پنتاگون را در رهبري عمليات نظامي در منطقه آمريكاي لاتين افزايش دهد.

      * اتهامات واهي آمريكا به ونزوئلا

      اين روزنامه‏نگار آمريكايي ساكن كاراكاس، پايتخت ونزوئلا كه در سال 2009 ميلادي برنده جايزه بين‏المللي روزنامه‏نگاري مكزيك نيز شده است، افزود: از سال 2006 به بعد، مقامات آمريكايي از ونزوئلا به عنوان كشوري ياد مي‏كنند كه "به طور كامل در مبارزه با تروريسم همكاري نمي‏كند. " در سال 2005 نيز ونزوئلا از سوي واشنگتن كشوري خوانده شد كه "در مبارزه با موادمخدر همكاري نمي‏كند. "عليرغم آنكه هيچ مدركي در اثبات اين اتهامات خطرناك موجود نيست، ايالات متحده اين اتهامات را مبناي افزايش فشارها بر دولت ونزوئلا قرار داده است. در سال 2008، دولت بوش تلاش كرد تا نام ونزوئلا را در فهرست كشورهاي حامي تروريسم قرار دهد. اين تلاش در مراحل مقدماتي با شكست مواجه شدند چرا كه ونزوئلا همچنان يكي از تامين‏كنندگان نفت آمريكا محسوب مي‏شود. اگر آمريكا ونزوئلا را كشوري حامي تروريسم مي‏خواند، آنگاه مجبور بود كليه روابط خود با اين كشور از جمله خريد نفت از اين كشور را متوقف كند.
      با ‏اين‏حال، ايالات متحده همچنان ونزوئلا را يكي از بزرگترين تهديدها براي منافع خويش در منطقه آمريكاي لاتين مي‏داند. آمريكا به طور خاص در خصوص مسائل اقتصادي نگراني‏هايي در منطقه آمريكاي لاتين دارد. آمريكا نگران آن است كه كشورهاي آمريكاي لاتين با برقراري روابط تجاري با كشورهايي نظير روسيه، چين و ايران، غلبه اقتصادي آمريكا را در اين منطقه به خطر بيندازند. اخيرا، "هيلاري كلينتون "، وزير امور خارجه ايالات متحده آمريكا به كشورهاي آمريكاي لاتين نظير بوليوي، برزيل، نيكاراگوئه و ونزوئلا كه اخيرا روابط خود با ايران را تحكيم كرده‏اند هشدار داد كه "من فكر مي‏كنم كه اگر برخي افراد تمايل دارند با ايران حشر و نشر داشته باشند بايد پيش از آن به تبعات اين امر توجه داشته باشند و ما اميدواريم كه ايشان دوباره به اين مطلب فكر كنند ... . " كلينتون اين سخنان را در جريان بررسي سياست‏هاي آمريكا در خصوص آمريكاي لاتين اظهار داشت.
      گولينجر اضافه كرد: دولت كلمبيا نيز اخيرا اعلام داشته است كه قصد دارد يك پايگاه جديد نظامي در نزديكي مرز ونزوئلا داير كند. سرمايه و تجهيزات مورد نياز اين پايگاه را ايالات متحده تامين خواهد. "گابريل سيلوا " (Gabriel Silva)، وزير دفاع ونزوئلا نيز خبر داده است كه دو گردان نيروي هوايي نيز در مناطق ديگري در نزديكي مرز ونزوئلا مستقر شده‏اند. پايگاه جديد نظامي كه قرار است داير شود در منطقه‏اي به نام "گواجيرا پنينسولا " (Guajira peninsula) قرار خواهد داشت كه با استان زولياي ونزوئلا هم‏مرز است. در اين پايگاه 1000 نيروي نظامي مستقر شده و امكان استقرار نيروهاي مسلح آمريكايي نيز در آن فراهم خواهد شد. اين اعلام جديد دولت كلمبيا نيز نوعي اعلام دشمني به ونزوئلا محسوب مي‏شود.
      اظهارات چاوز در خصوص ورود غيرقانوني هواپيماهاي بدون سرنشين آمريكايي به قلمرو ونزوئلا نيز بر دامنه بحران بين ونزوئلا و كلمبيا خواهد افزود. هواپيماي وارد شده به قلمرو ونزوئلا در طي سال گذشته در پاكستان و افغانستان جهت به قتل رساندن تروريست‏ها بكار گرفته شده است. اين هواپيماهاي بدون سرنشين حامل موشك بوده و مي‏توانند اهداف زميني را در مناطق حساس هدف قرار دهند.
      نويسنده كتاب "بوش عليه چاوز " در بخش پاياني اين گزارش تصريح كرد: ونزوئلا در مواجهه با اين تهديدات خطرناك در شرايط هشدار قرار گرفته است. سخنان چاوز در خصوص ديده شدن هواپيماهاي نظامي بدون سرنشين آمريكا در حالي ايراد شدند كه پليس ملي ونزوئلا در حال آغاز به كار خويش بود. اين پليس اخيرا در راستاي انجام عمليات پيشگيرانه و ارائه خدمات اجتماعي بنياد نهاده شده است.

      لینک
      http://www.farsnews.com/newstext.php?nn=8811150671
  • مرور توسط کاربر    0 کاربر

    هیچ کاربر عضوی،در حال مشاهده این صفحه نیست.