Recommended Posts

شما اون دو نفر رو چند ساله میشناسید؟

 

دوست عزیز شما از سوالتون معلومه گفتگو برای بنده و بحث برای شما رو به کجا میخواهید ببرید.

این ادبیات برای

همه ما آشناست..............

 

بیایید سعی کنیم همیشه از منطق عقایدمون روترویج بدیم نه با هوچی گری و فرافکنی......

 

بنده در عرایضم هم اشاره کردم که نظر هرکسی میتونه اشتباه باشه مگر اینکه خلافش ثابت بشه

  • Upvote 2
  • Downvote 2

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر

دوست عزیز شما از سوالتون معلومه گفتگو برای بنده و بحث برای شما رو به کجا میخواهید ببرید.

این ادبیات برای

همه ما آشناست..............

 

بیایید سعی کنیم همیشه از منطق عقایدمون روترویج بدیم نه با هوچی گری و فرافکنی......

 

بنده در عرایضم هم اشاره کردم که نظر هرکسی میتونه اشتباه باشه مگر اینکه خلافش ثابت بشه

دوست عزیز بعد از حرف رهبر ایران اونجا بهم ریخته(البته این خودش دو حالت میتونه پیش بیاره که نگاه بدبینانه و خوش بینانه میشه کرد بهش که قصدم توضیح این دو حالت نیست)

شما گفتید عقاید تکفیری با شهادت طلبی فرق داره گفتم از کجا میدونید اون دو نفر تکفیری و ناسبی بودن بیشتر فلسطینی ها شافعی مذهب هستن طی سالیان مطمئنا وهابی ها اونجا کار کردن و طرفدارانی دارن(همونجور که تو کشور با اکثریت شیعه ای مثل ایران نفوذ کردن) چون بحث در این مورد از اون عملیات دو جوون شروع شد گفتم شما از کجا میدونید تکفیری هستن یعنی جایی خوندید جایی شنیدید!؟

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر

دوست عزیز بعد از حرف رهبر ایران اونجا بهم ریخته(البته این خودش دو حالت میتونه پیش بیاره که نگاه بدبینانه و خوش بینانه میشه کرد بهش که قصدم توضیح این دو حالت نیست)

شما گفتید عقاید تکفیری با شهادت طلبی فرق داره گفتم از کجا میدونید اون دو نفر تکفیری و ناسبی بودن بیشتر فلسطینی ها شافعی مذهب هستن طی سالیان مطمئنا وهابی ها اونجا کار کردن و طرفدارانی دارن(همونجور که تو کشور با اکثریت شیعه ای مثل ایران نفوذ کردن) چون بحث در این مورد از اون عملیات دو جوون شروع شد گفتم شما از کجا میدونید تکفیری هستن یعنی جایی خوندید جایی شنیدید!؟

 

دوست عزیز در اینکه

یک کلام رهبری در جهان میتونه طوفان بپا کنه شکی نیست

 

اما

بذارید با روش خودتون برم جلو:

 

شما از کجا میدونید تکفیری نبودن

یعنی جایی خوندین یا شنیدین؟؟؟؟؟؟؟

 

دوست عزیز میبینید اینطور جلو بردن یک بحث اخرش معلومه

خدای نکرده ما با هم دشمن نیستیم که

حقیر خودم رو کوچک همه شما جوانها مخصوصا شما عزیزم تو این سایت میدونم :rose:

ولی

اختلاف نظری بین ماهست 

که هرکدوم باید با دلیل و برهان تا جایی که موجب توهین به همدیگه نشه باید سعی بر اثباتش کنیم.

چه بسا سخن شما در بنده و امثال بنده اثر کرد و یا برعکس......................................................................................

  • Upvote 1
  • Downvote 1

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
سلام . من عضو جدید هستم . ساکن اسراییل هستم . چند ماهی هست که به سایت میلیتاری می یام قصد عضو شدن نداشتم اما با دیدن فقر شدید اطلاعات و عدم اشنایی اعضای این سایت با مسایل اعراب و اسراییل تصمیم بر این شدم در سایت عضو بشم تا شاید کمی با بار علمی و تاریخ سایت اضافه کنم . این تاپیک بشدت به هم ریختست اگر ممکنه تاپیک جدا گانه ای درست کنید تا به بتونیم بدور از احساسات بحث کنیم . اگر هم نه در همین تاپیک ادامه می دیدم از همین اتفاقات جاری هم شروع می کنیم
  • Upvote 6

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر

سلام . من عضو جدید هستم . ساکن اسراییل هستم . چند ماهی هست که به سایت میلیتاری می یام قصد عضو شدن نداشتم اما با دیدن فقر شدید اطلاعات و عدم اشنایی اعضای این سایت با مسایل اعراب و اسراییل تصمیم بر این شدم در سایت عضو بشم تا شاید کمی با بار علمی و تاریخ سایت اضافه کنم . این تاپیک بشدت به هم ریختست اگر ممکنه تاپیک جدا گانه ای درست کنید تا به بتونیم بدور از احساسات بحث کنیم . اگر هم نه در همین تاپیک ادامه می دیدم از همین اتفاقات جاری هم شروع می کنیم

خوش اومدی دوست گرامی...

منتظر نظرات علم افزا و تاریخ نمایانه شما هستیم...

 

شما دوست عزیز با به کار بردن واژگان به دور از احساسات به خوبی نشون دادید که چقدر نسبت به مسائل انسان شناسی و علمی آگاهی دارید!

 

 

فقط من نمی دونم چرا توی این سایت هر کسی یا توی اسرائیله یا به هر نحوی به اسرائیل ربط پیدا میکنه (مثلاً کشته و مرده ی اورشلیمه!) خودش رو ملای به تمام تاریخ و علوم میدونه!!! خدا به خیر بگذرونه...

...........................................................................

گفتم که نگید نگفتی!

این بحث ها به مثابه ی تحلیل بیماری هاری از دو سوی یک سکه میمونه! یکی حیوان شناس و دیگری میکروب شناس! هر چقدر هم توی سر و کله خودتون بزنید سگ هار رو باید سقط کرد...

  • Upvote 5
  • Downvote 9

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
NoImage02.png کدخبر: ۵۶۷۱۲۹ سرویس: فرهنگی تاریخ: ۰۳/آذر/۱۳۹۳ - ۰۹:۳۸ یادداشت/ اوا بارلت حالا در صلح و آرامش آرام بگیر «پرنده شکسته بال»...
 
خبرگزاری تسنیم: چقدر ساده‌لوح بودم... حالا در صلح و آرامش آرام بگیر پرنده شکسته بال...او سرانجام درگذشت.

خبرگزاری تسنیم: چند روز پیش یک جوان فلسطینی بعد از گذراندن دوره‌ای سخت و هولناک سرانجام به شهادت رسید. اوا بارلت، فعال صلح طلب کانادایی یادداشتی درباره او نوشته‌است. بدون هیچ‌گونه توضیح اضافی متن او را بخوانید

پرنده شکسته بال

متاسفانه از مرگ جوان مقاوم فلسطینی، عابد ابوعیدا، باخبر شدم که به دلیل گلوله‌ای که در جبلیه شرقی در مارس ۲۰۰۸، توسط یک تک تیرانداز مزدور صهیونیستی به ستون فقراتش اصابت کرده بود سال‌ها رنج و درد زیادی را تحمل کرد. من عابد را در بیمارستان قاهره در اواسط سال ۲۰۰۸ ملاقات کردم، که بسیار تحلیل رفته بود (به شدت لاغر و نحیف شده بود و زخم بسترهای چرکینی در قسمت پشت و پاشنه‌ها داشت که بعد‌ها باعث ایجاد عفونت شد). ‌ استیو سوزبی، از بنیاد امداد کودکان فلسطین، عامل اصلی در بازگشت عابد به غزه بود، جایی که به رغم سختی زندگیِ تحت محاصره، عابد قادر بود مراقبت بسیارعالی‌ای را در بیمارستان توانبخشی ا‌لوفا که به تازگی تخریب شده دریافت کند. به این بیمارستان در سال ۲۰۰۹ با فسفر سفید حمله کردند وامسال نیز دوباره در آخرین حملات نسل کشی صهیونیست‌ها به غزه مورد هجوم قرار‌گرفت.

داستان عابد:

زمینگیر و ازکارافتاده اما با حالت رنج آوری هوشیار، تقریبا فلج و بدون هیچ احساسی از کمر به پایین. عبدالرحمانِ (عابد) شانزده ساله یکی از صد‌ها نفری‌ست که توسط گلوله باران شدید اسرائیل به غزه مجروح شده‌ است، در طول عملیاتی که بین ۲۷ فوریه تا ۳ مارس ۲۰۰۸ انجام شد و اسرائیل آن را «زمستان داغ» لقب داد. بر اساس گزارش سازمان بهداشت جهانی، در طول این مدت ارتش اسرائیل حداقل ۱۱۶ فلسطینی را به شهادت رسانده، نزدیک به نیمی از آن‌ها غیر نظامی و بیش از یک چهارم آنان کودک هستند، از جمله یک نوزاد شش ماهه و یک نوزاد ۲۰ روزه، و ۳۵۰ مجروح. بعد‌ها با شمارش کشته‌ها، تعداد آن‌ها به ۱۵۰ رسید، با بیش از ۵۵ کشته فقط در یک روز. بیش از نیمی از مرگ و میر و صدمات هفته در داخل و اطراف جبلیه، قسمت شمالیِ غزه، منطقه‌ای که عابد در آن به دنیا آمده، رخ داده است.

در ساعت ۱۱: ۰۰ صبحِ دومِ مارس، عابد ایستاده بر بام خانه‌اش، تانک‌های اسرائیلی را که این منطقه را تصرف کرده‌ بودند مشاهده می‌کرد. هیچ حکومت نظامی‌ای اعلام نشده بود، و او از حضور سربازان در پشت بام همسایه بی‌اطلاع بود. پسرک از پشت مورد اصابت گلولهٔ تک تیرانداز اسرائیلی قرارگرفت، گلوله در ستون فقراتش فرورفت و سه تا از استخوان‌های مهره‌اش را از بین برد و او را بی‌حس کرد. او به مدت پانزده دقیقه بر روی پشت‌بام افتاده بود و خونریزی می‌کرد تا‌ اینکه برادر کوچکترش او را پیدا کرد. برادر سیزده ساله‌اش عابد را از پله‌ها به پایین کشید و به خانه برد، در حالی‌که‌‌ همان طور که می‌رفت خود را از شلیک‌های بعدیِ تک تیرانداز کنار می‌کشید. بیرون، حملات ادامه داشت، از آمبولانس‌هایی که برای عابد می‌آمدند جلوگیری می‌شد. سه ساعت بعد از مصدومیتش، سرانجام این نوجوان پایش به بیمارستانی در شهر غزه رسید، پزشکان بعد از دیدن صدماتِ عابد شگفت‌زده شده بودند که هنوز او را زنده می‌دیدند. در غزه نتوانستند مراقبت هایِ اضطراریِ کافی را فراهم کنند. آن‌ها بلافاصله او را به آمبولانسِ انتقالِ اضطراری بردند و او عازم گذرگاه رفح به سمتِ مصر شد.

گذرگاه رفح - که از ژوئن ۲۰۰۷ زمانی که اسرائیل محاصره کلی بر روی غزه تحمیل کرد تقریبا به طور مداوم بسته بود- به طور موقت باز شده و به برخی از زخمی‌ها اجازه داده شده بود که برای درمان در بیمارستان‌های مصری از این گذرگاه عبور کنند. با توجه به محاصره و اثرات مضر آن بر روی در دسترس بودن داروهای ضروری و تجهیزات بیمارستانی، بیمارستان‌های خود غزه قادر به تامین نیازهای بیماران نیستند. عابد در زمرهٔ وخیم‌ترین آسیب-دیدگان به بیمارستانی در العریش، تقریبا در ۵۰کیلومتری مرز رفح، منتقل شد و در‌‌نهایت ۱۵. ۵ ساعت پس از تیرخوردنش به بیمارستان ناصر در قاهره انتقال پیدا کرد.

چهار ماه بعد عابد لاغر و رنگ‌ پریده، متعجب از اینکه چه‌طور این اتفاق برایش افتاده، دراز کشیده، و منتظر چند عمل جراحی است که ممکن است به بهبود او کمک کند. جراحی‌هایی به منظور تقویت مهره‌های شکسته و بستن حفره ایجادشده در اثر گلوله در نخاع عابد که احتمال موفقیتِ آن‌ها حداقل است، وباعث می‌شود مابقی عمر خود را روی صندلی چرخ دار بنشیند. دکتر صالح ابو صبحه، جراحی که عابد برای یک دوره در بیمارستان فلسطین در قاهره تحت درمانِ او بوده، با ابراز نارحتی می‌گوید: «جراحی ستون فقرات یک کار بسیار پرمخاطره است. عابد فلج خواهدشد، و از خوش شانسیِ اوخواهد بود اگر متحمل آسیب‌های مغزی ناشی از عمل نشود.»

%DB%B1%DB%B3%DB%B9%DB%B3%DB%B0%DB%B9%DB%

به محض دیدن او در بیمارستان ممکن است تصور کنید که او همیشه یک پسر بیمار و لاغر بوده، نه یک جوانی که از فوتبال لذت می‌برده و یا هرروز وزنه بلند می‌کرده. فعالیت و ورزش جزء معدود چیزهایی بودند که عابد به اسرائیل اجازه نداده بود تا در محاصره او را از انجامشان منع کند. اما حالا به زحمت می‌تواند حتی یک بطری آب را بلند کند.

ساعات عابد در مصر جهنمی بود، از خانواده‌اش جداشده بود به دلیل اینکه مقامات مصری با مجوز خروجشان موافقت نکرده بودند. یتیم شده در قاهره از بیمارستانی به بیمارستان دیگر جابجا می‌شد. اما وضعیتش پیوسته وخیم‌تر می‌شد تا جایی که به دلیل فقدان مراقبت‌های بیمارستانی مناسب و نظارت والدین برای اطمینان از درستیِ روند درمان فرزندشان عابد دچار زخم بسترهای بزرگ و دردناکی در ناحیه پشت و پا‌ها شده بود. این زخم‌ها با او باقی ماندند و با وضعیتی بد‌تر از روزی که غزه را ترک می‌کرد به آنجا بازگشت. زخم‌ها در ‌‌نهایت جراحی و معالجه شدند اما او پیوسته به دیگر بیماری‌های مربوط به آسیب نخاعی مبتلا می‌شد.

من پرونده عابد را زمانی که در مصر بود، پیگیری کردم و کمک کردم تا ترتیبی داده شد و عابد به آغوش خانواده‌اش بازگشت و در بیمارستان توانبخشیِ الوفا از او مراقبت شد به همتِ صندوقِ امدادِ کودکان فلسطین عابد تا حدودی بهبود یافته است.

جنگ اسرائیل به غزه اتفاق افتاد، اما خوشبختانه عابد در بیمارستان وفا نبود زمانی که اسرائیلی‌ها آنجا را چندین‌بار بمباران کردند. از جمله با فسفر سفید (در آن زمان تقریبا ۶۰ نفر در بیمارستان بستری بودند که بیشتر آن‌ها معلول و یا در کما بودند و ناتوان بودند که خودشان را حرکت دهند و همچنین است برایِ ساکنان خانه سالمندان. جالب اینجاست که علامت بیمارستان مورد هدف قرار گرفت، به منظور ارائه کردن هر شبههٔ بی‌اساسی مبنی بر اینکه ارتش اسرائیل نمی‌دانسته که آنجا بیمارستان بوده. پرسنل بیمارستان سراسرِ شبِ حمله در حال تلفن زدن بودند، تلاش می‌کردند تا از طریق کمیته بین‌المللیِ صلیب سرخ با اسرائیلی‌ها هماهنگ کنند که حمله به بیمارستان را متوقف کنند. رئیس بیمارستان گفت: این چهارمین باری‌ ست که ارتش اسرائیل به بیمارستان حمله کرده است. هفت سال پیش دو پرستاری که تیر خورده بودند کشته شدند.

در طول سال‌ها در غزه، به ملاقات عابد می‌رفتم و یا از او خبر می‌گرفتم. گاهی اوقات به نظر می‌-رسید که بهبود پیدا کرده، چرا که این امید وجود داشت که نه تنها زنده بماند بلکه ممکن بود بتواند راه برود، ویا حداقل بتواند به جای خوابیدن روی ویلچر بنشیند. اما این اتفاق هرگز نیفتاد.

%DB%B1%DB%B3%DB%B9%DB%B3%DB%B0%DB%B9%DB%

در ژوئن ۲۰۱۲، کودکِ سه‌شنبه، یک سازمان بشر‌دوستانه، به من خبرداد:
– «عابد حال خوبی ندارد، در حال حاضر بیشتر روز‌ها در بیمارستان است، مادرش نیز به دلیل اختلال خونی بیمار است. زندگی برای خانواده‌ها در غزه بسیار سخت است. آرزوهای خوب شما را به او خواهیم رساند. او سال گذشته یک ایمیل راه‌اندازی کرده واین راه را هم برای ارتباط با او می‌-توانید امتحان کنید.

ایمیل او قلب مرا آزرده کرد، معنیِ ایمیلش می‌شود پرنده شکسته بال.

–اوا، تو دوست خوبی برای عابد بودی و او خوشحال می‌شود که دربارهٔ تو مطلبی می‌شنود. او روح بزرگی دارد و زیبا‌ترین لبخند را. متاسفانه، در مصر به مادرش اجازه ملاقات داده نشد و او دچار زخم‌های فشاری در استخوان شد، عفونت او با جنتامایسین معالجه می‌شد اما با دز بزرگسالان که مقدارش برایِ وزن او زیاد بود، این عامل به کلیه‌ها و شنواییِ او ضربه زد و به همین دلیل او در-حال‌حاضر تنها یک کلیه دارد و برای همیشه ناشنواست. ما متخصص شنوایی سنجی را به قصد کمک به ناشنواییِ او آوردیم. از جهاتِ دیگر او بسیار ضعیف است.»

امروز باز هم کودکِ سه‌شنبه اطلاع داد:

«... اوبا دز بسیار بالایی از آنتی‌بیوتیک تحت مداوا قرار گرفت که به شنوایی و کلیه‌هایش آسیب رساند. او یکی از کلیه‌هایش را برداشت و ناشنوایی برگشت‌ناپذیر داشت. او با عفونت‌های مکرر و بستری شدن‌های مرتب، اغلب سه بار در هفته، دست و پنجه نرم می‌کرد...... به شدت از اینکه باید همیشه لبخندش را مدیریت می‌ک‌رد رنج می‌برد. او فوق العاده شجاع بود. بزرگ‌ترین لذت او خانواده‌اش بودند- پدر و مادر، برادران و خواهرانش. در آدرس ایمیلش خود را» گنجشک شکسته بال «نامیده بود.

او روز گذشته درگذشت.

به تک تیراندازی که به عابد شلیک کرد:
چه کسی به تو حق معلول کردن عابد را داد؟ چه کسی به تو این این حق را داد که باعث این همه درد و رنج برای یک پسر بی‌گناه بشوی؟»

***
بازگشت به ماه جولای، زمانی‌که هیچگاه به غزه نرفته بودم از عابد و سایر فلسطینیانِ اهلِ غزه که در بیمارستان قاهره بودند، می‌نوشتم:
«عابد و زیاد تنها دو نفر از قربانیانِ ناشناخته و مدرک و گواهی برای رنج و عذاب فلسطینیان در غزه‌ای هستند که با حملات نظامیِ ادامه دار و محاصرهٔ ظالمانه روبرو شده که تا حد زیادی از سوی جوامع بین‌المللی نادیده گرفته شده و کوچک شمرده می‌شود. عابد امیدوار است روزی روی ویلچر بنشیند و پدرش در کنارش باشد، و مانند زیاد، می‌خواهد دوباره ببیند و محاصره‌ و حملات اسرائیل که او را به اینجا کشانده پایان یابد.»

چقدر ساده‌لوح بودم...

در صلح و آرامش آرام بگیر پرنده شکسته بال...

انتهای پیام/

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر

سلام . من عضو جدید هستم . ساکن اسراییل هستم . چند ماهی هست که به سایت میلیتاری می یام قصد عضو شدن نداشتم اما با دیدن فقر شدید اطلاعات و عدم اشنایی اعضای این سایت با مسایل اعراب و اسراییل تصمیم بر این شدم در سایت عضو بشم تا شاید کمی با بار علمی و تاریخ سایت اضافه کنم . این تاپیک بشدت به هم ریختست اگر ممکنه تاپیک جدا گانه ای درست کنید تا به بتونیم بدور از احساسات بحث کنیم . اگر هم نه در همین تاپیک ادامه می دیدم از همین اتفاقات جاری هم شروع می کنیم

سلام

تعداد پستهات که کمی بالاتر رفت میتونی خودت تاپیک بزنی و در این مورد بحث کنی .

:)

  • Upvote 2

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر

با سلام 

 

از همین اتفاقات اخیر شروع می کنیم . دو فلسطینی از شرق اورشلیم با حمله مسلحانه به کنیسه هار هوف چهار نفر رو در حال نماز صبح کشتند . در درگیری با پلیس هم یک پلیس اسرائیلی که اتفاقات دروز مسلمان هم بوده کشته شده . اتفاقی که در اسرائیل می یفته اینه که مردم تندرو تر و  گروه های دست راستی اسرائیل قدرت بیشتری پیدا می کنند . در اسرائیل ضرب المثلی هست که می گه فلسطینی ها به مانند بچه هایی می مانند که پدر و مادر خود رو از دست دادند و فکر می کنند هر چقدر محکم تر به صورت خود خنج بکشنند و بلند تر زجه بزنند ممکنه معجره ای رخ بده و این پدر و مادر زنده بشند .  ایا کرانه باختری تحت اشغاله ؟ بله . ایا این اشغال به ناحقه ؟ بله . آیا اسرائیل باید سرزمین های اشغالی رو به مردم فلسطین پس بده ؟ شکی درش نیست . 

 

تاپیک مذاکرات هسته ای رو که می خوندم بچه ها اشاره های زیادی به زمان اقای خاتمی داشتند که در ان زمان با اینکه ایران تعلیق کرد و حرف از گفتگوی تمدن ها زد اما چرو محور شرارت شد تحریم شد و ... دقیقا زمانی که مردم اسرائیل رهبران معتدلی انتخاب کردند و تصمیم گرفته شد که ارام ارام از سرزمین های اشغالی عقب نشینی بشه و صلحی پایدار با اعراب بشه . از هر سرزمینی که به فلسطینی ها برگردانده شد اون خطه تبدیل شد به محله رعب و وحشت بر علیه اسرائیل . حتما تصاویر گاهی بد رو دیدید که فلسطینی ها توسط سربازان اسرائیلی کتک می خورند . این تصاویر اکثر مرتبط با ماگاو ( نیروی مرزی ) اسرائیل هست و برخی از تیپ گولانی و کفیر که با بدشانسی تمام فرستادنشون به سرزمین های اشغالی . زمانی که اهود باراک نخست وزیر شد بیش از 300 ایست بازرسی برداشته شد دیگه لازم نبود که برای رفتن به شرق یا غرب اورشلیم بازرسی بشی و بشدت رفت و امد اسان شد هم در مناطق اشغال کرانه باختری و هم در اورشلیم . نتیجه : روزی نبود که از اشدود و نتانیا گرفته تا اشکلون و بیرشوا و تلاویو انتحاری منفجر نشه وضعیت طوری شده بود که برای یک رفت و امد ساده در تلاویو باید ده ها بار از زیر دستگاه های امنیتی عین فرودگاه که در خیابان ها کار گذاشته شده بود رد می شدی . خوب این چه پیامی برای مردم اسرائیل داره .در می 2000 از تمام جنوب لبنان اسرائیل عقب می کشه واقعا چه روزی بود من سنم زیاد نبود اما خوب خاطرم هست که چقدر هم سربازان و تزانخانیم  و مردم خوشحال بودند و چگونه همدیگر رو در بغل می گرفتند . از دهه 70 تا کنون لبنان خاطرات بسیار بدی برای ارتش اسرائیل به جا گذاشته .  در ارتش اسرائیل منفور ترین جای دنیا لبنانه . بدلیل موقعیت جغرافیایی لبنان گروه های چریکی خیلی راحت می تونن ضربه بزنند و زدند . به شش ماه نکشیده حزب الله حمله می یاره و سه سرباز اسرائیلی رو در مرز به گروگان می گیره . این باعث شد در انتخابات میان دوره ای حزب باراک و بلین و اکثر حزب های چپ گرا که مشتاق به صلح با فلسطینی ها و اعراب بودند شکست خوردند و حزب های تندرو راست گرا در کنست اسرائیل قدرت رو به دست گرفتند . نتیجه ؟ 300 ایست بازرسی که به کرانه باختری برنگشت هیچ به 500 تا افزایش پیدا کرد حالا یه فلسطینی در کرانه باختری بخواد بره محله بغلی پیش پسر عموش باید چند ساعت در ایست بازرسی معتل بشه . ولی در عوض حملات به شهر های اسرائیل خوابید .

 

 

 

همین اتفاق در غزه هم تکرار شد به محض پایان خروج از غزه ؛ غزه تبدیل شد به به یک جهنم به تمام معنا . خوب شما خود ایران رو در نظر بگیر . فرض کنید در مقابل تعلیق تاسیسات هسته ای ایران تحریم بشه فکر کنید وقتی ایران دست از موشک های بالستیکش بکشه دوباره تحریم می شه . خوب مطمئنا شما بار سوم یه همچین کاری نمی کنی. از چهار ماه قبل از کشته شدن ان سه جوان اسرائیلی راکت پراکنی و درگیری های پراکنده بین ارتش اسرائیل و حماس شروع شده بود . دست راستی ها به دنبال بهانه بودن برای شخم زدن غزه که با کشته شدن این سه جوان پیدا کردند .

 

متاسفانه تفکری که در ایران هست اینه که بعله همه 6 میلیون نفری که در اسرائیل زندگی می کنند خونخوار ادم کش جانی صهیونیست هستند . سرباز اسرائیلی داشتیم به حماس نارنجک و خشاب فروخته بود . اسرائیلی داشتیم شهرکنشین که بعد از زندگی در کنار فلسطینی ها مسلمون شد . اسرائیلی داشتیم که در مقابل پیاده نظام گولانی که به سمت غزه در حال حرکت بودند روی زمین خوابیدند تا جلوی رفتن ارتش بگیرند . فکر می کنید این همه تصاویری که از صبح تا شب از تلویزیون ها از کتک خوردن فلسطینی ها پخش می شه رو کی فیلم برداری می کنی گروهی صلحی هست در اسرائیل که همگی یهودی و شهروند اسرائیل هستند کارشون اینه که پول جمع می کنند دوربین فیلم برداری می خرنن می رن می دن به فلسطینی های کرانه باختری که هر وقت سربازان اسرائیلی باهاتون بدرفتاری کردند ازشون فیلم بگیرید و به جامعه جهانی بفرستید و ما هم ازتون حمایت می کنیم . چند ده مورد داشتیم که با استفاده از همین دوربین ها و فیلمبرداری که خود فلسطینی کرده بودند دادگاه اعظم اسرائیل مجبور به پرداخت غرامت های چند صد هزار دلاری به خانواده های فلسطینی شده بود . در اسرائیل یه ضرب المثل داریم که می فرماید : شش میلیون یهودی و 12 میلیون نظر . 

 

حرف برای گرفتن زیاد هست فقط نمی دونم به کدامش باید بپردازیم . 

  • Upvote 14
  • Downvote 3

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر

با سلام 

علیک سلام

تمام حرف هاتون سر جاش درست ولی یه جا رو بد فهمیدید درباره موضع مسلمانان که توی یه جمله کامل مشهود هست

امام خامنه ای :

« همه‌ی فلسطین برای همه‌ی مردم فلسطین » باشد . فلسطین ، فلسطینِ « از نهر تا بحر » است ، نه حتی یک وجب کمتر .

http://farsi.khamenei.ir/news-content?id=17404

بحث سر زندگی کنار هم نیست بحث سر موجودیت اسرائیل هست.

  • Upvote 4
  • Downvote 3

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر

دوستان شما رو به خدا رعایت کنید تا در دام کلمات دشمن نیفتیم

 

در یک کلام

 

اورشلیم کدام جهنمیه؟ بفرمایید قدس شریف

  • Upvote 8
  • Downvote 3

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر

ببینید بسیاری از شخصیت‌های مذهبی‌ رویکرد فراملی داشته اند و دارند.شهید نواب صفوی از سرسخت‌ترین مدافعان فلسطین بود و حتا به مصر هم سفر داشتند با اینکه خود در ایران درگیر نظام شاه بود،علمای شیعه از جمله شیخ شرفدین هنگام اشغال کشور‌های اسلامی مثل همین لیبی‌ که شما می‌فرمائید فتوا برای مبارزه دادند،خود امام خمینی هم که کلا فراملی فکر و عمل میکردند.
 

بحث محکوم کردن این حرکت نیست. دارم میگم بخاطر محل قتلش هست که شما و حماس فلسطینی میدونیدش.

 

 

 

اختلاف با الحسینی هم احتمالا به خاطر این بوده که الحسینی دیدگاه مثبتی حتا  شاید تنها از نظر تاکتیکی  نسبت به آلمان نازی داشته اما قسام نه‌.

قسام سال 1935 کشته شد در حالیکه امین الحسینی اولین بار در سال 1941 با هیتلر دیدار کرد. 

 

 

 

جریان سلفیت آن زمان با سلفیت امروز زمین تا آسمان فرق داشته،از جمله بنیانگزاران سلفیت جدید فردیست  مثل سید جمالدین اسد آبادی که صد البته نه یک شیعه ستیز بود و نه ایران ستیز!!!!!!
 

و صد البته نه ایرانی بودن خودش رو آشکار میکرد و نه شیعه بودنش رو. شاید واقعا هم نه ایرانی بود و نه شیعه. در فراماسون بودنش هم کمتر کسی شک داره.

سلفیت به هر حال خطری هست که اقلیت شیعه رو تهدید میکنه. پیروی از سلف صالح برای اهل سنت چه نتیجه ای داره؟ به نظرتون مصداق سلف صالح نزد اهل سنت کی هست؟ 

 

 

اینکه چرا الان جریان سلفیت به دشمن شیعه تبدیل شده بحث مفصلی رو می‌طلبه،اما بدانید که خیلی‌ از تکفیری‌های امروز در دورانی نه چندان دور برای ما میجنگیگند مثلا در برابر کشوری مثل روسیه!!!!!!بله روسیه،تعجب نکنید......می‌تونید به اتفاقات جنگ داخلی‌ تاجیکستان رجوع کنید....اما موتیسفانه برخی‌ اشتباهات و بی‌ تدبیری‌ها آنها را سوق دادند به سمتی‌ که امروز شاهدش هستیم

بله هدف وسیله رو توجیه میکنه! اگر منطق ما همون منطق ماکیاولی هست که عیبی نداره وگرنه ...

سلفیت همونی هست که بوده. اقدامات خشونت بارش هم همونهایی هست که قلا بود. فرقش اینه که وقتی قربانی سلفیها، سوریه باشه عملشون رو جنایت میدونیم ولی اگر قربانی یک شهروند غربی باشه اسم عمل کثیفشون رو جهاد میگذاریم. 

همیشه یادتون باشه که رئیس فعلی القاعده(الظواهری) همدست خالد اسلامبولی بود و در دادگاه هم کنارش حضور داشت و ممکن بود الان اسم یکی از خیابونهای تهران، شهید ایمن الظواهری باشه. 

سلفیت همونی هست که بود. ما هستیم که بخاطر دفاع از شیعیان عراق و سوریه، در مقابل متحدان سابقمون ایستادیم. 

نتیجه اینکه انگار سلفی و تکفیری تا زمانی که مسیحی و یهودی بکشه مجاهده ولی وقتی لوله اسلحه رو به سمت خودمون گرفت، میشه تروریست خون آشام ساخته اسرائیل و آمریکا! نمونه بارزش همین داعشی هست که در زمان حمله آمریکا به فلوجه تو اخبار ایران شده بود مقاومت مردم مسلمان عراق در برابر صلیبیون! 

یکی بچه گرگ میپرورید

چو پرورده شد خواجه را بردرید

اورشلیم کدام جهنمیه؟ بفرمایید قدس شریف

 

وقتی گفتیم خلیج عربی و محمره و عبادان، خواهیم گفت قدس شریف

  • Upvote 15
  • Downvote 9

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر

علیک سلام

تمام حرف هاتون سر جاش درست ولی یه جا رو بد فهمیدید درباره موضع مسلمانان که توی یه جمله کامل مشهود هست

امام خامنه ای :

« همه‌ی فلسطین برای همه‌ی مردم فلسطین » باشد . فلسطین ، فلسطینِ « از نهر تا بحر » است ، نه حتی یک وجب کمتر .

http://farsi.khamenei.ir/news-content?id=17404

بحث سر زندگی کنار هم نیست بحث سر موجودیت اسرائیل هست.

 

دوست دارید به تاریخ قبل از 1948 بریم بعد قطعنامه 1948 سازمان ملل یا اگر بخواید می تونیم بریم از سال 1860 شروع کنیم تا 1909 یعنی 40 سال قبل از بوجود امدن کشور اسرائیل تا به شما ثابت کنم در 1909 چگونه یهودیان به طور قانونی تلاویو رو از اعراب خریداری کردند . الیزار بن یهودا کسی که زبان عبری مدرن رو بوجود اورد در تاریخچش می تونید بخونید که در 1881 به اورشلیم رفت و در 1922 هم فوت کرد . متاسفانه تصور اینه که بعد از جنگ جهانی دوم یهودیان ریختن تو فلسطین و خانه های مردم رو ازشون گرفتند و دولت تشکیل دادند . با یک سرچ ساده در اینترنت می تونی آژانس یهودی ایران که ساخته شده بود مخصوصا برای مهاجرت یهودیان ایران به فلسطین که از زمان قاجار در ایران فعالیت می کرد و بطور قانونی از اعراب سرزمین می خرید. فلسطین بیابان بود عزیز دل . چیزی شبیه صحرای سینا . به نوشته های مارک توین هم می تونی ارجوع بکنی جزو کسانی بود که 1867 به فلسطین رفت و فلسطین رو  توصیف کرد . 

 

شما فقط به من بگید از کجا شروع کنیم من از همونجا شروع می کنم . از صد ی 1800 یا 1917 بارفور یا 1948 یا جنگ 1967 و 1973 . از توطئه اینکه فلسطینی ها اصلیت اردنی و سوری و لبنان دارند ، از سایکس پیکوت از طرح دولت عثمانی و بریتانیا برای Palestinian Mandate از اینکه چرا کشور های عربی همگی مرز هاشون خط صاقه به مانند اینکه یک نفر با مداد و خط کش نشسته و مرز هاشون رو کشیده . ایا همین حرف رو ایت الله خامنه ای در مورد مردم امریکا ، استرالیا ، کانادا و نیوزیلند که کشور هاشون دقیقا همونطوری تشکیل شد که اسرائیل تشکیل می زنه . ایا تمام 290 میلیون امریکایی سفید پوست باید برگردند اروپا یا استرالیایی ها یا کانادایی ها . حداقل بنی اسرائیل از زمان فتح سرزمین کنعان تا سال 70 بعد از میلاد مسیح که از سرزمین هاشون رو رانده شدند سابقه 1400 ساله ای در سرزمین فلسطین دارند . پادشاهان داوود و سلیمان در کدام سرزمین حکومت می کردند و بر کدام مردم ؟ اما سفیدپستان انگلاساکسون و فرانسوی چه ربطی به سرزمین های امریکا داشتند نه تنها بومیان رو به خاک و خون کشیدند بلکه 300 سال برده داری رو به جا گذاشتند . تنها فرق اسرائیل و امریکا اینه که امریکا 400 سال پیش تشکیل شد و اسرائیل 70 سال پیش . 

 

مسئله ای که شما مطرح می کنید دیگه شدنی نیست . بیش از 80 تا 85 درصد یهودیان اسرائیل در اسرائیل بدنیا اومدند . دورگه ترین کشور دنیاست . یعنی پدر ایرانیه مادر المانی . پدر یمنی مادر روسی و ... خوب فرض به این که خواستیم برگردیم . یهودیان ایرانی الاصل اسرائیل الان 300 هزار نفرند شما حاضری 300 هزار یهودی که در طی 10 سال اینده ممکنه یک میلیون بشند اجازه بازگشت به ایران بدی. بازگشت 300 هزار یهودی ایرانی یعنی ساختن هزاران کنیسه و هزاران مدرسه یهودی . یهودیان ایران در اسرائیل رئیس جمهور شدند ، وزیر دفاع شدند ، خلبان نیروی هوایی شدند ، فرمانده نیروی دریایی شدند ، ایا شما حاضرید همین حق و حقوق و همین موقعیت های شغلی رو به یهودیان بدی ؟ اگر ایران کشوری بود مثل ایالات متحده امریکا که یهودی درش رئیس جمهور هم می تونه بشه و اگر انسان شایسته ای باشه می تونه به رده های بالای فرماندهی و ریاست برسه اونوقت می شد در موردش بحث . متاسفانه بعد از انقلاب اسلامی حتی همین 40 هزار یهودی رو هم شما نتونستی نگه داری بر اساس اخیر امار فقط 8 هزار نفرشون میوندن . 

  • Upvote 9
  • Downvote 5

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر

بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَٰنِ الرَّحِيمِ

لَتَجِدَنَّ أَشَدَّ النَّاسِ عَدَاوَةً لِّلَّذِينَ آمَنُوا الْيَهُودَ وَالَّذِينَ أَشْرَكُوا ۖ وَلَتَجِدَنَّ أَقْرَبَهُم مَّوَدَّةً لِّلَّذِينَ آمَنُوا الَّذِينَ قَالُوا إِنَّا نَصَارَىٰ ۚ ذَٰلِكَ بِأَنَّ مِنْهُمْ قِسِّيسِينَ وَرُهْبَانًا وَأَنَّهُمْ لَا يَسْتَكْبِرُونَ (مائده:82)

مسلّماً يهوديان و كسانى را كه شرک ورزيده ‏اند، دشمن‏ترين مردم نسبت به مؤمنان خواهى يافت و قطعاً كسانى را كه گفتند: «ما نصرانى هستيم»، نزديكترين مردم در دوستى با مؤمنان خواهى يافت، زيرا برخى از آنان دانشمندان و رهبانان ‏اند كه تكبر نمی ورزند. (ترجمه محمدمهدی فولادوند)

.............................................................................................................................................................

از قدیم الایام گفته اند که اگر در خانه کس است، یک حرف بس است...

راستش این حقیر دست آنچنانی در تاریخ ندارم! نه به این معنی که از تاریخ و تحلیل تاریخ و اینها رویگردانم! بلکه به این معنی که تمایل آنچنانی و نیز توهم بفهمی و کمی مهم تر تکبر بر حقی ندارم که بخواهم به هر طریقی شده برداشت شخصی و ذهنیت و از همه مهمتر احساس شخصی خودم رو نسبت به مسائل (اصطلاحاً) تاریخی بر وجود دیگران تحمیل کنم و به نوعی  دیگران رو تحقیر کنم، پس یه راست رفتیم سر اصل مطلب...

.............................................................................................................................................................

در پناه حق...

ویرایش شده در توسط Marine101
  • Upvote 16
  • Downvote 4

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر

بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَٰنِ الرَّحِيمِ

[size=5][color=#800080][font=arial, sans-serif]


شرمنده، اشتباهاتی منفی دادم.
  • Upvote 2

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر

دوست دارید به تاریخ قبل از 1948 بریم بعد قطعنامه 1948 سازمان ملل یا اگر بخواید می تونیم بریم از سال 1860 شروع کنیم تا 1909 یعنی 40 سال قبل از بوجود امدن کشور اسرائیل تا به شما ثابت کنم در 1909 چگونه یهودیان به طور قانونی تلاویو رو از اعراب خریداری کردند . الیزار بن یهودا کسی که زبان عبری مدرن رو بوجود اورد در تاریخچش می تونید بخونید که در 1881 به اورشلیم رفت و در 1922 هم فوت کرد . متاسفانه تصور اینه که بعد از جنگ جهانی دوم یهودیان ریختن تو فلسطین و خانه های مردم رو ازشون گرفتند و دولت تشکیل دادند . با یک سرچ ساده در اینترنت می تونی آژانس یهودی ایران که ساخته شده بود مخصوصا برای مهاجرت یهودیان ایران به فلسطین که از زمان قاجار در ایران فعالیت می کرد و بطور قانونی از اعراب سرزمین می خرید. فلسطین بیابان بود عزیز دل . چیزی شبیه صحرای سینا . به نوشته های مارک توین هم می تونی ارجوع بکنی جزو کسانی بود که 1867 به فلسطین رفت و فلسطین رو  توصیف کرد . 

 

شما فقط به من بگید از کجا شروع کنیم من از همونجا شروع می کنم . از صد ی 1800 یا 1917 بارفور یا 1948 یا جنگ 1967 و 1973 . از توطئه اینکه فلسطینی ها اصلیت اردنی و سوری و لبنان دارند ، از سایکس پیکوت از طرح دولت عثمانی و بریتانیا برای Palestinian Mandate از اینکه چرا کشور های عربی همگی مرز هاشون خط صاقه به مانند اینکه یک نفر با مداد و خط کش نشسته و مرز هاشون رو کشیده . ایا همین حرف رو ایت الله خامنه ای در مورد مردم امریکا ، استرالیا ، کانادا و نیوزیلند که کشور هاشون دقیقا همونطوری تشکیل شد که اسرائیل تشکیل می زنه . ایا تمام 290 میلیون امریکایی سفید پوست باید برگردند اروپا یا استرالیایی ها یا کانادایی ها . حداقل بنی اسرائیل از زمان فتح سرزمین کنعان تا سال 70 بعد از میلاد مسیح که از سرزمین هاشون رو رانده شدند سابقه 1400 ساله ای در سرزمین فلسطین دارند . پادشاهان داوود و سلیمان در کدام سرزمین حکومت می کردند و بر کدام مردم ؟ اما سفیدپستان انگلاساکسون و فرانسوی چه ربطی به سرزمین های امریکا داشتند نه تنها بومیان رو به خاک و خون کشیدند بلکه 300 سال برده داری رو به جا گذاشتند . تنها فرق اسرائیل و امریکا اینه که امریکا 400 سال پیش تشکیل شد و اسرائیل 70 سال پیش . 

 

مسئله ای که شما مطرح می کنید دیگه شدنی نیست . بیش از 80 تا 85 درصد یهودیان اسرائیل در اسرائیل بدنیا اومدند . دورگه ترین کشور دنیاست . یعنی پدر ایرانیه مادر المانی . پدر یمنی مادر روسی و ... خوب فرض به این که خواستیم برگردیم . یهودیان ایرانی الاصل اسرائیل الان 300 هزار نفرند شما حاضری 300 هزار یهودی که در طی 10 سال اینده ممکنه یک میلیون بشند اجازه بازگشت به ایران بدی. بازگشت 300 هزار یهودی ایرانی یعنی ساختن هزاران کنیسه و هزاران مدرسه یهودی . یهودیان ایران در اسرائیل رئیس جمهور شدند ، وزیر دفاع شدند ، خلبان نیروی هوایی شدند ، فرمانده نیروی دریایی شدند ، ایا شما حاضرید همین حق و حقوق و همین موقعیت های شغلی رو

به یهودیان بدی ؟ اگر ایران کشوری بود مثل ایالات متحده امریکا که یهودی درش رئیس جمهور هم می تونه بشه و اگر انسان شایسته ای باشه می تونه به رده های بالای فرماندهی و ریاست برسه اونوقت می شد در موردش بحث . متاسفانه بعد از انقلاب اسلامی حتی همین 40 هزار یهودی رو هم شما نتونستی نگه داری بر اساس اخیر امار فقط 8 هزار نفرشون میوندن . 

شما از روز اول همون 1860 شروع كن ببا منبع ببينيم چي ميگي

  • Upvote 1

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر

ایجاد یک حساب کاربری و یا به سیستم وارد شوید برای ارسال نظر

کاربر محترم برای ارسال نظر نیاز به یک حساب کاربری دارید.

ایجاد یک حساب کاربری

ثبت نام برای یک حساب کاربری جدید در انجمن ها بسیار ساده است!

ثبت نام کاربر جدید

ورود به حساب کاربری

در حال حاضر می خواهید به حساب کاربری خود وارد شوید؟ برای ورود کلیک کنید

ورود به سیستم

  • مطالب مشابه

    • توسط MR9
      بسم الله الرحمن الرحیم

       



      هفدهم سپتامبر 2010 بود که ژاپن با انتشار استراتژی جدید نظامی خود نخستین «نشانه های جدی» برای خروج از «انزوای نظامی» را نشان داد. ژاپن برای این استراتژی نظامی، رقمی بالغ بر 280 میلیارد دلار برای پنج سال (2010 تا 2014) اختصاص داده و اعلام کرد قصد دارد در این سال ها مواضع دفاعی خود در جنوب و غرب این کشور(مناطق مرزی چین) را تقویت کرده، روی پروژه های موشکی بالستیک سرمایه گذاری کند. در این استراتژی همچنین بر گسترش روابط با همپیمانان کلیدی از جمله آمریکا و افزایش شمار زیر دریایی‌ها و .... تاکید شده است.
       



      اکنون در سال 2014 هستیم و نزدیک به 5 سال از انتشار این استراتژی می گذرد که خبر می رسد، ژاپن برای نخستین بار پس از جنگ جهانی دوم اعلام می کند ضمن شرکت در عملیات نظامی برون‌مرزی، به دنبال فروش تجهیزات نظامی در بازارهای بین المللی است.
      حضور ارتش ژاپن در عملیات جنگی برون مرزی نیز به رغم مخالفت‌های گسترده مردمی و محدودیت های قانونی گویا در حال عملیاتی شدن است. شاهد این ادعا اظهارات اخیر شینزو آبه، نخست وزیر ژاپن است که اخیرا از داشتن یک «ارتش قدرتمند» سخن رانده و گفته این ارتش حق دارد در جنگ های بین المللی حضور داشته باشد.
      طبق اعلام مقامات ژاپنی، این کشور در تلاش است محدودیت‌های قانونی در زمینه صادرات سلاح را نیز برداشته و به بهانه های مختلف از جمله گسترش فعالیت های اقتصادی، به جرگه صادرکنندگان تجهیزات جنگی بپیوندد و از قرار معلوم، آمریکا نخستین بازار ژاپن در این عرصه خواهد بود.
      قانون اساسی ژاپن در سال 1947 نوشته و با فشار نظامیان آمریکایی‌ها به این کشور تحمیل شده است. طبق این قانون، ژاپن اجازه داشتن «ارتش» به معنی مصطلح آن را ندارد و در مقابل می تواند نیروهای محدود نظامی موسوم به «نیروهای دفاع از خود» داشته باشد.
      البته بخشی از این محدودیت ها در ماه آوریل سال جاری( اواخر فروردین) برداشته شد و به احتمال قریب به یقین اواخر ماه جاری میلادی تصمیم نهایی در این زمینه نیز اتخاذ خواهد شد.
      اما سوالاتی که در اینجا مطرح می شود این است که آیا ژاپن حقیقتا به دنبال خروج از انزوای نظامی و احیای امپراتوری سابق است؟ موضع کشورهای غربی، چین و کشورهای آسیایی و همسایه به این تغییر استراتژی چگونه خواهد بود؟



      به نظر می رسد، لا اقل بخشی از پاسخ این سوال را باید در روحیات خاص ژاپنی ها و در تاریخ این کشور جست و جو کرد.
      در طول تاریخ، برخي آيين ها و اعتقادات خاص مذهبي، همواره زمينه رشد افراط گونه روحيات ملي گرايانه و صد البته نظامي گري ژاپني ها بوده است.
      مقامات نظامي ژاپن به خصوص در دهه30 تحت تاثير فيلسوفي با نام «تويوما» به شدت اعتقاد داشتند كه خداوند ملت ژاپن را برگزيده و يكايك مردم اين كشور موظفند براي ايجاد «ژاپن بزرگ» بكوشند. براساس آيين معروف «شينتوي پاك» نیز امپراتور ژاپن خداي تمام دنيا معرفی شده و ملت ژاپن نيز «مأموريت» دارد سايرين را تحت هدايت بي چون و چراي این امپراتور درآورد.
      بحران شديد اقتصادي دهه 30 ژاپن نیز بر دامنه اين اعتقادات افزود و رشد شديد احساسات ملي گرايانه ايده توسعه ارضي و ايجاد جامعه بزرگ به زعامت ژاپن را در بين توده مردم اين كشور لازم و واجب نشان داد.
      ژاپن با چنین زمینه های تاریخی پس از پایان جنگ جهانی اول توانست یکی از پنج قدرت بزرگ نظامی و صنعتی جهان شده و در «شورای جامعه ملل» آن زمان، صاحب کرسی دائم بود.
      این کشور در همان ماه های نخست جنگ جهانی دوم توانست حدود 50 میلیون کیلومتر مربع از کره زمین(یک ششم جهان) را تحت استیلا و کنترل خود درآورد. اما به دنبال حملات ناجوانمردانه اتمی آمریکا، از حرکت باز ایستاد. البته نباید فراموش کرد، عده ای نیز معتقدند، ژاپن پیش از حمله اتمی آمریکا به این کشور شکست خورده بود و آمریکا با حمله به این کشور خواست هژمونی خود را به جهانیان تحمیل کند.


       
      این کشور به هر حال پس از جنگ جهانی دوم دیگر اجازه داشتن ارتش به معنی مصطلح امروز و اختیارات کامل را نداشت و خود نیز با وضع قوانینی، محدودیت هایی در ابعاد بین المللی حوزه نظامی وضع کرد.

      اما اکنون رشد اقتصادی بالا این کشور را از شرایط اسفناک پس از جنگ جهانی خارج کرده است و شرایطی که این کشور را به انزوای نظامی کشاند، دیگر وجود ندارد!
      پاسخ دومی نیز برای تحلیل چرایی اتخاذ چنین رویکردی از سوی چشم بادامی ها وجود دارد و آن چیزی نیست جز منافع اقتصادی و سیاسی.
      «جان ميرشاير» صاحب نظريه «رئاليسم تهاجمي» می گوید، قدرت‌هاي بزرگ هميشه مترصد فرصتي هستند تا قدرت خود را در برابر رقبا فزوني بخشند. وي سپس جمعيت و ثروت را به عنوان «پايه‌هاي اصلي قدرت نظامي» تعريف و تصريح مي كند چنانچه كشوري داراي اين مولفه ها باشد، فرصت لازم براي خروش مقابل قدرت ها را به دست آورده است.
      با توجه به مولفه هایی که در جامعه امروز ژاپن دیده می شود، هیچ بعید نیست که این کشور واقعا قصد خروش مقابل سایر قدرت‌ها را داشته باشد.

       

      ژاپن اگر چه به لحاظ سیاسی، استقلال لازم را هنوز کسب نکرده و مانند بسیاری از کشورهای غربی دیگر، پیرو سیاست های آمریکا است؛ اما این کشور حداقل در بعد نظامی، تحرکات جدی از خود نشان داده است.
      وجود پایگاه های متعدد نظامی آمریکا در ژاپن، همواره هزینه‌هایی برای توکیو داشته و این کشور با وجود تقاضاهای زیاد مردمی، هرگز نتوانسته آمریکایی ها را از این کشور بیرون کند. این ناتوانی حتی بعضا باعث سقوط رهبران این کشور شده، همان طور که گاهی شعار علیه حضور نظامی آمریکا، باعث روی کار آمدن رهبرانی در این کشور شده است.
      «یوکیو هاتویاما»، نخست وزیر اسبق ژاپن با شعار جمع آوری پایگاه‌های نظامی آمریکا بود که توانست بر رقیب قدرتمند خود پیروز شود. اما همین فرد به دلیل ناتوانی در عمل به وعده انتخاباتی اش، خرداد ماه سال 89 استعفا کرد و جای خود را به «نائوتو کان» داد. «کان» نیز ماه ها جرئت نکرد راجع به پایگاه های آمریکایی که یکی از قدیمی‌ترین و بزرگترین مشکلات مردم کشورش است، صحبتی به میان آورد.
      بنا بر این به نظر می رسد، ژاپن هنوز پیشرفتی را که در حوزه اقتصاد کسب کرده، در حوزه سیاسی به دست نیاورده است.
      «اقتصاد» نیز می تواند یکی از انگیزه های قوی برای ژاپنی ها جهت ورود جدی به عرصه نظامی باشد.
      ژاپن کشوری است که در حوزه اقتصادی جایگاه ویژه ای دارد. تولید ناخالص ملی ژاپن نزدیک به 6 تریلیون دلار و جمعیت این کشور نیز حدود 128 میلیون نفر است. دو فاکتوری که به اعتقاد «میر شایر» برای خروش کافی است!
      همین چند سال پیش بود که خبر رسید، غول خودروسازی آمریکا یعنی جنرال موتورز، جای خود را به تویوتای ژاپن داده است. آمریکا امروز خود یکی از واردکنندگان اصلی محصولات ژاپنی است. ژاپن در عرصه تکنولوژی و تجهیزات الکترونیکی نیز یکی از پیشرفته ترین کشورهای دنیا است.
      کشوری با چنین مختصات اقتصادی و جمعتی طبیعتا نمی تواند خود را محصور نگاه دارد. بنابر این ورود ژاپن به فاز صادرات تجهیزات نظامی را می توان از این منظر به تحلیل نشست.
       
    • توسط crazy-doctor
      بسم رب الشهدا و صدیقین


      سلام
      در انجمن گشتم مطلب کامل و جامعی راجع به شهدای مقاومت اسلامی ( حزب الله -حماس و...) پیدا نکردم در نتیجه این تاپیک را ایجاد کردم تا با کمک شما
      شهدای مقاومت اسلامی را در سال های اخیر به طور اجمالی معرفی بکنیم

      -------------------------------
      شروع میکنیم با

      سردار شهید رانی عدنان بزی یا ان طور که بچه های حزب الله صدا میزنند حاج حاتم



      حاج حاتم از بچه های جنوب لبنان و اهل بنت جبیل متولد 1967 از اعضاب قدیمی حزب الله و فرمانده یکی از محور های مقاومت در جنگ 33 روزه بود .
      ایشون مهندسی مکانیک خونده بود و مدرس مدرسه فنی بنت جبیل که این مدرسه در جنگ 33 روزه سیزده شهید تقدیم اسلام کرد

      حاج حاتم و سید حسن نصر الله
      این شهید بزرگوار مدتی را هم در زندان های رژیم صهیونیستی زندانی بود البته مطمئن نیستم اما احتمال اینکه ایشون از ازاد شده های سال 2000
      ( بعد از عقب نشینی اراذل صهیونیست )باشند هست
      دو روز مانده به پایان جنگ صهیونیست ها هلی بورنی را در روستای غندوریه انجام میدن که هدف اون ملحق شدن به نیروهای لشکر 106 و محاصره جنوب لیطانی بود...اما با پاتک نیرو های حزب الله و در نتیجه تلفات سنگین عقب نشینی میکنند در حین این پاتک این سردار دلاور به شهادت میرسه روحش شاد و شفاعتش در ان دنیا نصیب ما باشد





      کلیپی گلچین شده وصیت نامه حاج حاتم با زیر نویس فارسی 5mb
      http://crazydoctor.persiangig.com/video/vaseyat-haj hatm.flv
      کلیپ وصیت کامل این شهید 16mb بدون زیر نویس( اصولا زیر نویس لازم نیست کافیه گوش کنید )
      http://crazydoctor.persiangig.com/video/vaseyt kamel-haj hatm.flv
      ----------------------------------------------
      پ.ن جای خالی بخش مقاومت اسلامی در انجمن احساس میشه
      لطفا دوستان در مدیریت زحمت انتقال تاپیک به اسکرول را بکشند ممنون
    • توسط RedArmy
      بررسي جايگاه استراتژيك و توان نظامي عربستان باسلام به نظر من موضوع جالبيه چون اگر تحديدي از سوي عرب ها متوجه ما باشه اين تحديد يا از جانب عربستان يا از جانب مصر و ساير كشورهاي عربي توانايي تحديد مارو ندارند. (با زبان رسمي) شبه جزيره عربستان كشوري است پادشاهي كه توسط آل سعود اداره ميشود . اين كشور مساحتي حدود 2149690 كيلومتر مربع و 27 ميليون نفر جمعيت دارد(جمعيت ما حدود 2.5 برابر عربستان هست واز اين جهت ما برتري داريم) آب وهواي اين كشور گرم وخشك بوده و تمركز جمعيت در مر كز عربستان مي باشد كه اطراف آنرا بيابان ها خشك و طولاني فراگرفته است به همين جهت در طول تاريخ كمتر دشمن خارجي ميل و رغبت براي اشغال و يا نبرد طولاني با اين كشور داشته است.(اين براي ما در صورت جنگ احتمالي مشكل ساز خواهد شد البته براي خود عربستاني هايي كه در اين مناطق ميجنگند نيز مشكل به وجود خواهد آمد). از سال 1932 تا كنون عربستان در هيچ جنگ بزرگ و فراگير شركت نكرده اگرچه در نبردهاي سال 1967 و 1973 بر ضد اسراييل و جنگ اول خليج فارس شركت داشته ولي هرگز در يك نبرد بزرگ به تنهايي شركت نكرده است (به طور كلي عرب ها به ويژه عربستاني ها انسان هايي ترسو هستند و نه جرئت يك جنگ طولاني را دارند و نه توان اين جنگ را ، از اين حيث برتري كامل از آن ماست). با وجود اينكه اين كشور هرگز در جنگ بزرگي درگير نشده ولي اين به معني اين نيست كه عربستان از تجهيز و به خدمت گرفتن يك ارتش كارآمد غافل مانده است. خطر اسراييل براي آنها آنقدر بزرگ بوده كه سالانه ميلياردها دلار صرف خريد تسليحات مي كنند(ممكن است برخي با شنيدن جمله قبلي به خود بگويند مگر عربستان با آمريكا و اسراييل متحد نيست و روابط خوبي با آنها ندارد ، در پاسخ به اين سوال بايد بگويم بزرگترين دشمن اسراييلي ها ، عرب ها هستند حتي دشمني آنها با عرب ها از دشمني با ما جدي تر است به طوري كه در آموزش كودكانشان هم از عربها به عنوان جدي ترين دشمن ياد ميكنند كه بايد نابود شوند ، اين چيزي است كه عربستان و تمام كشورهاي عربي مي دانند و هيچگاه از اسراييل غافل نميشوند مثل استالين كه با آلمان توافق صلح امضا كرد اما آلمان ها باز به شوروي حمله كردند ). بعد از انقلاب اسلامي در ايران ، عربستان همواره ايران و گروهايي چون حزب ا... لبنان را دشمن و رقيب خود مي ديده و همواره با ايران بر سر اينكه چه كسي قدرت اول منطقه و جهان اسلام است كشمكش داشته است( تحديد نظامي از سوي ايران داستاني است كه آمريكا و اسراييل آنرا ساختند و اين عرب ها ساده لوح متسفانه آنرا باور كردند ). اقتصاد عربستان وابسته به نفت است به طوريكه 75 درصد از درآمد اين كشور را فروش نفت تامين مي كند . با بروز جنگ بين آمريكا و عراق در سال 2003 و افزايش سرسام آور قيمت نفت كه تا كنون نيز ادامه داشته ، درآمد عربستان افزايش يافته است وبه تبع آن عربستان توانسته بودجه نظامي خود را به ميزان بسيار زيادي افزايش دهد به طوريكه در سال 2006 به رقم شگفت انگيز 31 ميليارد دلار رسيد(چيزي نزديك به بودجه نظامي روسيه). وزارت دفاع عربستان در سال 1962 تاسيس شده و از بدو تاسيس توسط خاندان سلطنتي فرمانده اي مي شود . اين وزارت خانه مسئول هدايت و ساخت و خريد تجهيزات ارتش را بر عهده دارد. خدمت سربازي در عربستان داوطلبانه بوده و دوره خدمت 3سال با حقوق و مزاياي كامل مي باشد. عربستان از سربازان ماهر و آموزش ديده استفاده مي كند. اكثر افسران در ابتدا در مدارس ارتش تحصيل كرده و سپس وارد دانشكده افسري مي شوند(آموزش پايه اي كاري است كه ارتش هاي بزرگ مثل روسيه انجام مي دهند و ما از اين جهت از عربستاني ها عقب تر هستيم). يونيفرم سازماني ارتش عربستان از يونيفرم ارتش هاي آمريكا و انگلستان متاثر شده است. خلبان هاي نيروي هوايي عربستان توسط مربيان انگليسي آموزش مي بينند (از اين لحلظ به دليل كم بود امكانات باز ما عقب تر هستيم). ارتش عربستان براي آموزش نيروهاي خود از كارشناسان فرانسوي ، آمريكايي و انگليسي استفاده مي كند. نيروي زميني عربستان داراي 70تا73 هزار نفر پرسنل است البته 200 هزار نيروي داوطلب نيز در اين نيرو خدمت مي كنند(نيروي زميني ايران ، قوي ترين نيروي زميني در منطقه است). عربستان داراي تعداد زيادي تانك از جمله 315 تانك پيشرفته آبرامز ام-1 است كه اين كشور بعد از مصر بزرگترين دارنده اين تانك در خاورميانه محسوب مي شود. عربستان در سال 1980 تعدادي موشك دانگ فنگ3 با برد 2400 كيلومتر از چين خريد(از لحاظ برد موشكي عربستان تقريبا با ما برابري ميكند اما ما صاحب تكنولوژي هستيم و به زودي برد موشك هايمان از عربستان بيشتره مي شود). در بعد هوايي در گذشته شايد هواپيماهاي ما توان مقابله با اف-15ها و ساير هواپيماهاي عربستان را داشتند اما اكنون عربستان باخريد هواپيماهاي جديد و پيشرفته نظير 72فروند يوروفايتر از لحاظ هوايي از ما برتر است(ما شايد هواپيما جديد نخريده باشيم اما تسليحات ضد هوايي قوي نظير تور ام-1 و اس-300 داريم كه كشورمان را خوب پوشش مي دهند و از لحاظ پدافند هوايي خيلي از عربستان برتر هستيم هرچند بايد نيروي هوايي خودمان را نيز تقويت كنيم اگر بتوانيم بر روي طرح ميگ-39 سرمايه گذاري كنيم كه به مشكلات مالي برخورد كرده است ، و روس ها با ما همكاري كنند و اين هواپيماي فوق پيشرفته را به ما بدهند توان نيروي هوايي ما بسيار افزايش مي يابد ، لازم به ذكر است كه ميگ-39 يك هواپيماي فوق پيشرفته است كه قابليت هاي آن بسيار بالاتر از يوروفايتر مي باشد). در رابطه با نيروي دريايي عربستان بايد بگويم كه هرچقدر هم كه عربستان قوي باشد ما ابزارهايي داريم كه بتوانيم از خودمان دفاع كنيم و خليج فارس را در كنترل كامل خودمان بگيريم. در كل و با در نظر گرفتن فاكتورهاي مختلف توانايي نظامي ايران از عربستان بالاتر است و در صورت بروز جنگ احتمالي ما بيشتر به عربستان ضربه وارد خواهيم كرد ، دليل برتري ما اين است كه نيروهاي مسلح ما از حداقل امكانات حداكثر استفاده را مي كنند. منتظر نظرات ساير دوستان هستم به ويژه دوست خوبم mostafa_by هستم .
    • توسط hamed_713
      فارخور نام پایگاه نیروی هوایی هند در کشور تاجیکستان است! این پایگاه در 130 کیلومتری جنوب شرقی شهر دوشنبه پایتخت تاجیکستان قرار دارد. این تنها پایگاه نیروی هوایی هند در خارج از این کشور است که تنها دو کیلومتر از مرز بین افغانستان و تاجیکستان فاصله دارد. عهدنامه بین هند و تاجیکستان برای احداث پایگاه در این کشور در سال 2003 امضائ شد و در سال 2004 به تصویب رسید. این پیمان یعنی حضور دائمی نیروهای نظامی هندی در تاجیکستان برای دفع هرگونه تهدید احتمالی خارجی و تامین امنیت کشور به تصویب رسیده است.کار بر روی احداث پایگاه بلافاصله اغاز گردید و اکنون پایگاه در حالت امادگی کامل به سرمیبرد واز اوایل سال 2007 کاملا قابل استفاده است. جزئیاتی از ساخت پایگاه در دسترس نیست اما گمان میرود که مصالح نظامی هندی از اسیای مرکزی تامین شده باشند.تقریبا 70 درصد جنگ افزار های هندی از روسیه و اتحاد جماهیر شوروی پیشین بدست امده است. بر طبق اخبار گوناگون گمان میرود که پس از تکمیل بنا پایگاه میزبان 12 الی 14 فروند جنگنده بمب افکن میگ 29 خواهد بود پایگاه فارخور عمق و برد بیشتری را در اختیار نیروهای نظامی هند فرار میدهد که برای انان موجب ایفای نقش بیشتری در اسیای جنوبی و ظهور ملموسی از حرکت هند برای برجسته سازی قدرت خود در اسیای مرکزی است هدف سیاسیی که در سال 2003-2004 رسما اعلام کرده اند دلائل پنهانی تاسیس این پایگاه میتواند رقابت هند و پاکستان بر روی شبه قاره باشد پرویز مشرف رئیس جمهور پاکستان نگرانی شدید خود از این مساله را به مقامات تاجیکستان ابراز داشت در حقیقت هواپیماهای هندی میتوانند در عرض چند دقیقه خود را به پاکستان برسانند! پایگاه فارخور یکی از نمونه های بارز از تلاش هندی ها برای ارتقای ثبات در افغانستان و بالا بردن توان دهلی نو در فراهم اوردن نفت چه از اسیای جنوبی و چه از اسیای مرکزی است. هند بطور معلوم محدود شدن نقش خود به ناحیه سوق الجیشی جنوب اسیا را نخواهد پذیرفت برنامه هند برای برجسته سازی قدرت خود در اسیای مرکزی تنها برای مصارف نظامی نیست بلکه دسترسی به منابع انرژی اسیای مرکزی برای هند امری حیاتی به شمار میرود. دهلی نو به دنبال دسترسی به نفت و گاز قزاقستان وانجام پروژه های ملیونی مثل خط لوله ایران-افغانستان-پاکستان-هند و دیگری پیوستن ترکمنستان افغانستان پاکستان وهند. هرکدام از این خط لوله ها یا هر دوی اینها میتواند در دستیابی هند به منابع انرژی تاثیر مهم و قابل اطمینانی داشته باشند به شرطی که روابط دوستانه بین هند و پاکستان تقویت گردد هند خواهان توسعه شبکه ی قدرت جدیدی در اسیاست که ایالات اسیا را با ان به مبدائیت شبه قاره یکی میکند این نظریه ای است که از سوی ایالات متحده در گذشته بشدت حمایت شده است. هنگامی که هند از شبکه ای جدید در اسیای مرکزی برای بالا بردن نمودار جامع اقتصادی خود بهره جوید واشنگتن این پروژه را راهی برای مقابله با نفوذ اقتصادی و سیاسی چین در اسیای مرکزی میبیند منبع: نوشته شده توسط محمد- مجله هوايي
    • توسط 00Amin
      ه گزارش فارس، پايگاه اينترنتي "گلوبال ريسرچ " (Global Research) در مقاله‏اي به‏قلم "اوا گولينجر " (Eva Golinger)، وكيل دعاوي و روزنامه‏نگار آمريكايي مقيم ونزوئلا نوشت: "هوگو چاوز " رئيس جمهوري ونزوئلا اخيرا در يك برنامه تلويزيوني و راديويي فاش كرد كه هواپيماهاي بدون سرنشين آمريكايي (UAV) به شكل غيرقانوني وارد مرزهاي هوايي ونزوئلا شده‏اند. رئيس جمهوري ونزوئلا ديده شدن يكي از اين هواپيماها را بر فراز پايگاه نظامي "فورت مارا " (Fort Mara) واقع در استان "زوليا " (Zulia) در نزديكي مرز اين كشور با كلمبيا تائيد كرد. بسياري از سربازان ونزوئلايي هواپيماي بدون سرنشين مذكور را مشاهده كرده و موضوع را به اطلاع فرماندهان خود رسانده‏اند. پس از اين واقعه چاوز دستور داده است كه از اين پس هر يك از اين هواپيماهاي بدون سرنشين كه در قلمرو ونزوئلا ديده شوند بايد فورا سرنگون شوند. وي با تاكيد بر آمريكايي بودن اين هواپيماهاي بدون سرنشين، ايالات متحده را متهم كرد كه در حال برهم زدن آرامش منطقه است.

      * راه‌اندازي ناوگان چهارم ايالات متحده در آمريكاي لاتين بعد از 60 سال

      اين وكيل دعاوي آمريكايي اضافه كرد: قبلا نيز رئيس جمهوري ونزوئلا هشدار داده بود كه آمريكا از طريق جزاير "آروبا " (Aruba) و "كورازائو " (Curazao) به تهديد نظامي ونزوئلا مبادرت مي‏ورزد. اين جزاير در فاصله 50 مايلي سواحل شمال غربي ونزوئلا قرار داشته و مستعمره هلند محسوب مي‏شوند. در سال 1999 قراردادي بين هلند و ايالات متحده منعقد شد كه به آمريكا اجازه مي‏داد در اين دو جزيره پايگاه نظامي ايجاد كند. اين قرارداد در اصل تصريح مي‏كند كه نيروهاي آمريكايي اجازه دارند عمليات خود بر ضد قاچاقچيان مواد مخدر را از اين جزاير ترتيب دهند. با اين‏حال، پس از سپتامبر 2001، آمريكا از تمامي پايگاه‏هاي نظامي خود در سراسر جهان براي آنچه عمليات ضدتروريستي خوانده مي‏شود، استفاده مي‏كند. در سال‏هاي اخير پايگاه‏هاي نظامي واقع در آروبا و كوروزائو براي عمليات اطلاعاتي و شناسايي عليه ونزوئلا بكار گرفته شده‏اند.
      گولينجر ادامه داد: از سال 2006 واشنگتن اقدام به يكسري تمرينات نظامي پيشرفته كرد كه كورازائو در مركزيت اين تمرين‏ها قرار داشت. طي 5/3 سال گذشته، صدها فروند ناوهاي هواپيمابر، كشتي‏هاي جنگي، هواپيماهاي نظامي، هليكوپترهاي "بلك هاوك "، زيردريايي‏هاي هسته‏اي و هزاران نيروي نظامي آمريكايي در درياي كارائيب به انجام تمرينات نظامي پرداخته‏اند. اين تمرينات نظامي موجب برانگيخته‏شدن نگراني در كشورهاي منطقه شده است. از جمله اين كشورها و بيش از سايرين ونزوئلا در معرض اين تهديدها قرار دارد. ونزوئلا در عرصه ديپلماتيك نيز آماج حملات، انواع دشمني‏ها و تعرضات واشنگتن قرار داشته است.
      در سال 2008، پنتاگون "ناوگان چهارم دريايي " خويش را با هدف دفاع از منافع آمريكا در آمريكاي لاتين باز راه‏اندازي كرد. ناوگان چهارم در سال 1950 و پس از اتمام ماموريت‏هاي مرتبط با جنگ جهاني دوم غيرفعال شده بود. راه‏اندازي مجدد اين ناوگان پس از 60 سال نگراني گسترده‏اي را در ميان كشورهاي آمريكاي لاتين ايجاد كرده و آنان را بر آن داشت تا "شوراي دفاع مشترك " تشكيل داده و خود را در برابر تهديدهاي خارجي آماده كنند. پنتاگون صراحتا پذيرفت كه راه‏اندازي مجدد ناوگان چهارم نيروي دريايي آمريكا با هدف "نشان دادن قدرت ايالات متحده در منطقه " انجام شده و اين پيام را مخابره مي‏كند كه "آمريكا آماده است تا از متحدينش در منطقه دفاع كند. " اين اظهارات مقامات پنتاگون به معناي حمايت ايالات متحده از كلمبيا و تشر زدن به ونزوئلا تلقي شد.
      نويسنده كتاب "بوش عليه چاوز " تصريح كرد: در 30 اكتبر سال 2009 ميلادي، كلمبيا و آمريكا يك توافق همكاري نظامي به امضا رساندند كه بر اساس آن آمريكا مجاز بود 7 پايگاه نظامي در كلمبيا را تحت اختيار خود درآورده و عندالزوم از تمامي تاسيسات نظامي كلمبيا بهره بگيرد. از اين توافقنامه به عنوان بزرگترين توسعه‏طلبي نظامي آمريكا در آمريكاي لاتين ياد مي‏شود. هر چند كه مقامات دو كشور صراحتا ابراز داشتند كه اين توافقنامه در راستاي مبارزه با قاچاق موادمخدر و تروريسم به امضا رسيده است، لكن اسناد رسمي نيروي هوايي ايالات متحده نشان مي‏دهند كه آمريكا از اين پايگاه‏ها براي انجام عمليات نظامي در سراسر منطقه مي‏تواند استفاده كند. اين اسناد همچنين مويد اين نكته بودند كه اين توسعه‏طلبي نظامي با هدف مقابله با تهديد‏هاي دولت‏هاي ضدآمريكايي سر برآورده در منطقه انجام شده است. مطلب ديگري كه در اين اسناد به چشم مي‏خورد اين است كه حضور نظامي در كلمبيا مي‏تواند به عمليات اطلاعاتي و شناسايي كمك كرده و ظرفيت پنتاگون را در رهبري عمليات نظامي در منطقه آمريكاي لاتين افزايش دهد.

      * اتهامات واهي آمريكا به ونزوئلا

      اين روزنامه‏نگار آمريكايي ساكن كاراكاس، پايتخت ونزوئلا كه در سال 2009 ميلادي برنده جايزه بين‏المللي روزنامه‏نگاري مكزيك نيز شده است، افزود: از سال 2006 به بعد، مقامات آمريكايي از ونزوئلا به عنوان كشوري ياد مي‏كنند كه "به طور كامل در مبارزه با تروريسم همكاري نمي‏كند. " در سال 2005 نيز ونزوئلا از سوي واشنگتن كشوري خوانده شد كه "در مبارزه با موادمخدر همكاري نمي‏كند. "عليرغم آنكه هيچ مدركي در اثبات اين اتهامات خطرناك موجود نيست، ايالات متحده اين اتهامات را مبناي افزايش فشارها بر دولت ونزوئلا قرار داده است. در سال 2008، دولت بوش تلاش كرد تا نام ونزوئلا را در فهرست كشورهاي حامي تروريسم قرار دهد. اين تلاش در مراحل مقدماتي با شكست مواجه شدند چرا كه ونزوئلا همچنان يكي از تامين‏كنندگان نفت آمريكا محسوب مي‏شود. اگر آمريكا ونزوئلا را كشوري حامي تروريسم مي‏خواند، آنگاه مجبور بود كليه روابط خود با اين كشور از جمله خريد نفت از اين كشور را متوقف كند.
      با ‏اين‏حال، ايالات متحده همچنان ونزوئلا را يكي از بزرگترين تهديدها براي منافع خويش در منطقه آمريكاي لاتين مي‏داند. آمريكا به طور خاص در خصوص مسائل اقتصادي نگراني‏هايي در منطقه آمريكاي لاتين دارد. آمريكا نگران آن است كه كشورهاي آمريكاي لاتين با برقراري روابط تجاري با كشورهايي نظير روسيه، چين و ايران، غلبه اقتصادي آمريكا را در اين منطقه به خطر بيندازند. اخيرا، "هيلاري كلينتون "، وزير امور خارجه ايالات متحده آمريكا به كشورهاي آمريكاي لاتين نظير بوليوي، برزيل، نيكاراگوئه و ونزوئلا كه اخيرا روابط خود با ايران را تحكيم كرده‏اند هشدار داد كه "من فكر مي‏كنم كه اگر برخي افراد تمايل دارند با ايران حشر و نشر داشته باشند بايد پيش از آن به تبعات اين امر توجه داشته باشند و ما اميدواريم كه ايشان دوباره به اين مطلب فكر كنند ... . " كلينتون اين سخنان را در جريان بررسي سياست‏هاي آمريكا در خصوص آمريكاي لاتين اظهار داشت.
      گولينجر اضافه كرد: دولت كلمبيا نيز اخيرا اعلام داشته است كه قصد دارد يك پايگاه جديد نظامي در نزديكي مرز ونزوئلا داير كند. سرمايه و تجهيزات مورد نياز اين پايگاه را ايالات متحده تامين خواهد. "گابريل سيلوا " (Gabriel Silva)، وزير دفاع ونزوئلا نيز خبر داده است كه دو گردان نيروي هوايي نيز در مناطق ديگري در نزديكي مرز ونزوئلا مستقر شده‏اند. پايگاه جديد نظامي كه قرار است داير شود در منطقه‏اي به نام "گواجيرا پنينسولا " (Guajira peninsula) قرار خواهد داشت كه با استان زولياي ونزوئلا هم‏مرز است. در اين پايگاه 1000 نيروي نظامي مستقر شده و امكان استقرار نيروهاي مسلح آمريكايي نيز در آن فراهم خواهد شد. اين اعلام جديد دولت كلمبيا نيز نوعي اعلام دشمني به ونزوئلا محسوب مي‏شود.
      اظهارات چاوز در خصوص ورود غيرقانوني هواپيماهاي بدون سرنشين آمريكايي به قلمرو ونزوئلا نيز بر دامنه بحران بين ونزوئلا و كلمبيا خواهد افزود. هواپيماي وارد شده به قلمرو ونزوئلا در طي سال گذشته در پاكستان و افغانستان جهت به قتل رساندن تروريست‏ها بكار گرفته شده است. اين هواپيماهاي بدون سرنشين حامل موشك بوده و مي‏توانند اهداف زميني را در مناطق حساس هدف قرار دهند.
      نويسنده كتاب "بوش عليه چاوز " در بخش پاياني اين گزارش تصريح كرد: ونزوئلا در مواجهه با اين تهديدات خطرناك در شرايط هشدار قرار گرفته است. سخنان چاوز در خصوص ديده شدن هواپيماهاي نظامي بدون سرنشين آمريكا در حالي ايراد شدند كه پليس ملي ونزوئلا در حال آغاز به كار خويش بود. اين پليس اخيرا در راستاي انجام عمليات پيشگيرانه و ارائه خدمات اجتماعي بنياد نهاده شده است.

      لینک
      http://www.farsnews.com/newstext.php?nn=8811150671
  • مرور توسط کاربر    0 کاربر

    هیچ کاربر عضوی،در حال مشاهده این صفحه نیست.