Recommended Posts

تنها در یک عملیات مرصاد 2500 کشته دادند و در طول ترورهایشان حدود 17000 ایرانی اغلب شیعه را به شهادت رساندند . حالا چه کنیم ؟ چون بخشی از ایرانی ها به مملکتشان خیانت کردند و ایرانی ها و شیعیان را کشتند کلا از همین جا فتوای قتل همه ایرانی ها را صادر کنیم ؟

 

 

ینکه یه ایرانی به هر دلیل علیه ایرانی های دیگه اسلحه دست بگیره، کاملا قابل درکه!!!!

همین عوامل مسئول در جمهوری اسلامی هم ظاهرا هزاران نفر از عوامل رژیم قبلی رو به قتل رسوندن....

اگر منافقین انقلاب میکردن، همون اسمی رو روی قتل هاشون میذاشتن که امروز جمهوری اسلامی میذاره.... همون دلیل رو برا قتل هاشون میاوردن که امروز جمهوری اسلامی میاره...

 

اما اینکه یه مشت فلان فلان شده از اونور دنیا پاشن بیان ایرانی بکشن و با پول ایرانی ها هم زنده باشن و باز هم بیان ایرانی بکشن و علیه ایران فعالیت بکنن، این خیلی زور داره و غیر قابل درکه...

 

نظرتون در مورد اسراییل چیه؟

 

 

من جناب رایش‌مارشال نیستم، ولی به نظرم مسئله‌ی اسرائيل ربطی به مسئله‌ی فلسطین و روابط ما نداره!!!!

مثلا اگر من از فلسطینی ها بدم میاد، لزما به این معنی نیست که از اسرائيل خوشم بیاد! :))) و سایر انواع ترکیبات این دو مورد...

  • Upvote 5
  • Downvote 4

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر

جناب goebbels منظور حماس توبه دوباره اون ها و به غلط کردن افتادنشون هست.

  • Upvote 1

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر

قسمتهای قرمز شده رو دریابید!!!!

 

 

حماس بدون محکوم کردن داعش به آغوش ایران بازگشت؟

 

با وجود سابقه حماس در سال‌های اخیر در دخالت در مسائل داخلی سوریه و حمایت علنی از مخالفان دولت این کشور، سامی ابوزهری، سخنگوی حماس مدعی است ‌«حماس مسئول سرزمین‌های فلسطینی است و هیچ موضعی در قبال گروه‌های غیرفلسطینی اتخاذ نخواهد کرد». یک مسئول امنیتی حماس نیز مدعی شده ‌که این گروه هیچ مشکلی با ایدئولوژی‌های مشابه ایدئولوژی داعش ندارد.

 

 

 

تلاش‌ها برای احیای روابط ایران و حماس با سفر اخیر هیأتی به ریاست محمد نصر، عضو دفتر سیاسی حماس، وارد مرحله جدیدی شد؛ بدون اینکه حماس در مسائل منطقه‌ای تغییر چندانی در مواضع خود ایجاد کند.

به گزارش «تابناک»، پس از دوره‌ای از تنش شدید در روابط ایران و جنبش حماس بر سر مسأله سوریه ـ که به کاهش اعتماد ایران به حماس انجامید ـ نزدیک به دو سال است ‌تلاش‌هایی برای بهبود روابط ایران و حماس در جریان است. در همین روند، بار‌ها خبر احتمال سفر مشعل رئیس دفتر سیاسی حماس به ایران تکذیب شد.

حماس در جریان جنگ اخیر غزه و بعد از دست دادن متحدان خود در مصر، احساس نیاز بیشتری به ایران کرد و چند روز پیش، ابو عبیده، سخنگوی رسمی کتائب القسام، شاخه نظامی حماس ‌در سخنانش در مراسم رژه‌ای که به مناسبت بیست و هفتمین سالگرد تأسیس حماس برگزار شد، به طور ویژه به ایران اشاره ‌و از نقش آن در حمایت نظامی و مالی از جریان‌های اسلامی تشکر کرد.

مقامات حماس در روزهای اخیر بار‌ها بر اینکه روابط با ایران هیچ‌ گاه قطع نشده، تأکید کرده‌اند و برخی رسانه‌های عربی مدعی هستند که حماس احتمالا تغییری در سیاست‌ها و مواضع منطقه‌ای خود اعلام خواهد کرد.

با وجود طرح این ادعا که حماس پیشنهادهای جذاب عربستان برای قطع روابط با ایران در قبال کسب حمایت کامل مالی این کشور را رده کرده، ‌حداقل فعلا علامتی از تغییر موضع حماس در قبال تحولات منطقه‌ای، دولت سوریه و گروه‌های تروریستی فعال در این کشور مشاهده نشده است.

رأفت مره، مسئول رسانه‌ای جنبش حماس در لبنان در گفت‌وگو با پایگاه خبری العربی الجدید، با اشاره به سفر هیأتی از سوی جنبش حماس از تهران تأکید کرده که دیدار حماس از تهران به هیچ عنوان به معنای این نیست که این جنبش، سیاست‌هایش را تغییر داده و یا اقدام به عقب نشینی از گزینه‌هایش و یا موافقت با مسائل منطقه‌ای نموده است و یا اینکه خطایی مرتکب شده و از آن خطا عقب نشینی کرده است و یا می‌خواهد تا از کار و یا موضعی که داشته عذرخواهی کند، بلکه مواضع حماس در مورد تمامی مسائل منطقه ثابت هست.

در همین حال رفتار خاص حماس در قبال گروه‌های تروریستی موجود در منطقه مورد توجه اسماء الغول، تحلیلگر فلسطینی ساکن اردوگاه رفح در غزه قرار گرفته است. وی در مقاله‌ای برای ال‌مانیتور، حمله نیروهای حماس به مسجد ابن تیمیه و کشتن عبداللطیف موسی و شانزده همراه وی در سال ۲۰۰۹ را مورد توجه قرار داده است.

بعد از اینکه این افراطی سلفی در غزه تشکیل «امارت اسلامی بیت‌المقدس» را اعلام کرد، حماس به مسجد وی حمله برد و آن را با بمب منفجر کرد و وی و همراهانش را کشت. پنج سال بعد از آن واقعه، تهدید افراط‌گرایی از نوع داعش به غزه بازگشته است. داعش در دوم نوامبر در غزه اعلام حضور کرد و مرکز فرهنگی فرانسه و منازل برخی ‌فعالان جنبش فتح آماج قرار گرفت، ولی با ‌وجود این، حماس تاکنون با این استدلال که نقش داشتن داعش در این حوادث اثبات نشده، ‌از محکوم کردن داعش خودداری کرده است.

مقامات حماس علاوه بر این مدعی هستند که عبارت تروریسم مفهومی ساخته غرب است و این جنبش بنا ندارد از این عبارت در مورد دیگران و از جمله داعش استفاده کند.

با وجود سابقه حماس در سال‌های اخیر در دخالت در مسائل داخلی سوریه و حمایت علنی از مخالفان دولت این کشور، سامی ابوزهری، سخنگوی حماس مدعی است ‌«حماس مسئول سرزمین‌های فلسطینی است و هیچ موضعی در قبال گروه‌های غیرفلسطینی اتخاذ نخواهد کرد».

حماس حتی درگیری پنج سال پیش خود را درگیری با تروریست‌ها نمی‌داند. احمد یوسف از رهبران حماس، آن درگیری را‌ درگیری با عده‌ای شورشی می‌داند.

الغول با یکی از فرماندهان امنیتی حماس در این باره تماس گرفته و پاسخی جالب دریافت کرده است. وی گفته ‌که‌ «ما هیچ مشکلی با ایدئولوژی آن‌ها (سلفی‌ها) نداریم، ولی اگر آن‌ها خواستند جلیقه‌های انفجاری بپوشند و دولت حماس و افراد آن را کافر بخوانند، جلوی آن‌ها خواهیم ایستاد».

با وجود پذیرفتن مسئولیت حوادث اخیر از سوی داعش، حماس تصمیم گرفت که داعش را محکوم نکند. افسر امنیتی حماس که خود پنج سال پیش مسئول سرکوب گروه سلفی فوق‌الذکر بوده است، این مسأله را این گونه توضیح می‌دهد که «ما همه اسلام‌گرا هستیم و از نظر ایدئولوژیک برای ما سخت است ‌آن‌ها را به نام گروهی تروریست محکوم کنیم. ما نیز به روش مشابهی از سوی کشورهای عربی و غربی در معرض اتهام قرار گرفته‌ایم». وی ادامه می‌دهد ‌حماس حتی به لحاظ کلامی حاضر نیست به اتحاد علیه داعش بپیوندد.

 

منبع

  • Upvote 10

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر

نمیدونم دقت کردید یا نه ولی اهل سنت توی تشکیل حکومت چندین دسته هستن و هیچ کدوم هم نمیتونن حق بودن خودشون رو اثبات کنن کلا خلا ایدئولوژیک دارن(در حد سیاهچاله)

کلمه نمک به حروم در مورد حماس کاملا و دقیقا منطبق هست مشکل فلسطینی ها بیش از این که نظامی باشه سیاسی هست (فک میکنم منگل سیاسی هستن بقیه ی جهان رو هم همینجوری فرض کردن)

  • Upvote 1

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر

اینکه یه ایرانی به هر دلیل علیه ایرانی های دیگه اسلحه دست بگیره، کاملا قابل درکه!!!!

همین عوامل مسئول در جمهوری اسلامی هم ظاهرا هزاران نفر از عوامل رژیم قبلی رو به قتل رسوندن....

اگر منافقین انقلاب میکردن، همون اسمی رو روی قتل هاشون میذاشتن که امروز جمهوری اسلامی میذاره.... همون دلیل رو برا قتل هاشون میاوردن که امروز جمهوری اسلامی میاره...

 

اما اینکه یه مشت فلان فلان شده از اونور دنیا پاشن بیان ایرانی بکشن و با پول ایرانی ها هم زنده باشن و باز هم بیان ایرانی بکشن و علیه ایران فعالیت بکنن، این خیلی زور داره و غیر قابل درکه...

 

متاسفم که دیگه کار و برداشت شما از جمهوری اسلامی ایران به این جملات ختم شده :-( 

البته خیلی وقته در مورد حرفهای "یکی به نعل و یکی به میخ " شما در مورد مسایل سیاسی و خیلی چیزای دیگه عادت کرده ایم ولی این دیگه کاملا جدید بود . icon_eek

با این حساب خیلی چیزای دیگه هم به زودی براتون قابل درک و بعد از اون قابل قبول خواهد شد.  :applause:

  • Upvote 7
  • Downvote 6

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر

متاسفم که دیگه کار و برداشت شما از جمهوری اسلامی ایران به این جملات ختم شده :-(

البته خیلی وقته در مورد حرفهای "یکی به نعل و یکی به میخ " شما در مورد مسایل سیاسی و خیلی چیزای دیگه عادت کرده ایم ولی این دیگه کاملا جدید بود . icon_eek

با این حساب خیلی چیزای دیگه هم به زودی براتون قابل درک و بعد از اون قابل قبول خواهد شد.  :applause:

 

چه ربطی داشت؟؟؟؟

 

شما قبول داری که یه سری افسر سابق ارتش و غیره و ذلک به جرم وابستگی به رژیم شاه کشته شدن؟؟؟؟

من نگفتم این کار خوب بوده یا بد بوده.... فقط دارم میگم این اتفاق افتاده و  گفتن دلیلش هم فعال بودنشون در قتل مردم بیگناه در قبل از انقلاب، و وابستگی فعلیشون به رژیم قبلی هست...

 

حالا، منافقین هم اومده روسای کشور و مردم رو به جرم وابستگی به نظام جمهوری اسلامی، و چه بسا قتل! :) همکارانشون کشته... حالا، اگر منافقین موفق میشدن انقلاب بکنن، اسم اون قتل ها رو میذاشتن پاکسازی عوامل قتل مردم بیگناه در قبل از انقلاب و وابستگی فعلیشون به رژیم قبلی...

 

این مسئله و این اسم گذاری و این چیزا، کاملا قابل قبوله!! تاریخ رو هم فاتحان می‌نویسن...

 

اما چه دلیلی داره یه فلان فلان شده از فلسطین، این همه راه بیاد تا ایران که ایرانی بکشه؟

بعد که جنگ تموم شده، چه دلیل داره از ایران پول بگیره؟

چه دلیلی داره که بعد از این همه حمایت، بره بر علیه ایران و منافع ایران عمل بکنه؟(سوریه) ..؟؟؟؟

چه دلیلی داره که دوباره رنگ عوض بکنه و بیاد از ایران پول بگیره؟؟؟؟

 

مسئله خیلی سادست! فکر نمی‌کنم نیاز باشه که شما اینجوری حرف بزنی که تو ذهن خواننده اینجوری ایجاد بکنی که مثلا من چی گفتم و چی نگفتم!!

به قول یکی از دوستان اینا همش فکته!!!

 

(امیدوارم قبل از اینکه جناب چکا بزنه پاکش کنه، ببینیدش! :) )...

  • Upvote 12
  • Downvote 1

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر

قابل توجه دوستانی که سنگ سینه این خیانتکاران رو به سینه میزنن......مردم خودمون دیگه آگاه شدن که باز نمایندگان رسمی و انتخابی  فلسطینیان غیور به ما خیانت کردن کافیه یه سر به سایت های خبری بزنید و آمار دستتون بیاد یا تو کوچه و خیابان یه آماری بگیرن .......دیگه خیانت چند بار ...خیانت حماس و امثال اون همه مردم فهمیدن چه خبره .

23307889687111719984.jpg

ویرایش شده در توسط sam_shiraz_army
  • Upvote 6
  • Downvote 1

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر

الان حضرات میان میگن شما اول ثابت کن اینا رو غزه‌ای ها گفتن!!!!

طرف رسما داره علیه ما میجنگه!! اونوقت مسئولین ما دارن واسشون خشتک میدرن....

  • Upvote 9
  • Downvote 1

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر

با کسب اجازه از اساتید محترم و احترام به نظر همه ی شما عزیزان که قطعا از بنده در این مسائل آگاه تر هستید

به نظر من می شه یه جور دیگه هم به این ماجرا نگاه کرد (البته قصدم طرف داری از هیچ گروهی نیست)

سیاست آمریکا رو ببینید

بزرگترین داعیه دار دموکراسی در دنیا آمریکاست اما دقت کردین اکثر هم پیمانانش در منطقه کشور های دارای حکومت پادشاهی هستند که در تمام تاریخ حیاتشون حتی یه انتخابات هم برگذار نکردن

داعش رو ببینید

در ظاهر داعش دشمن آمریکا هم محسوب می شه - آمریکا بر علیه داعش ائتلاف تشکیل داد و الان هم مشغول عملیات هوایی بر علیه داعشه اما از طرف دیگه از طریق هم پیمانان منطقه ایش داره بهش کمک مالی و نظامی می کنه (مطمئنأ همه دوستان قبول دارن که هم پیمانان منطقه ای آمریکا بدون اجازه آمریکا آب هم نمی خورن)

در حال حاضر بزرگترین دشمن رژیم اشغالگر در سرزمین های اشغالی همین حماسه درسته؟حالا تصور کنید ما این گروه رو به حال خودش رها کنیم چه اتفاقی می افته؟قطعا در مدت یکی دو سال کلکش کنده می شه و این به نفع کیه؟قطعا اسرائیل

و بعد از نابودیه حماس اسرائیل روی دشمن بعدیش تمرکز می کنه و اون دشمن کیه؟قطعا حزب الله

و باعث چی می شه؟باعث دردسر بیشتر برای ما

  • Upvote 3

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر

برادران یک سوال؟؟؟

میشه مثلا ما حمایتمون از حماس رو برداریم و متمرکز بشیم رو جهاد اسلامی ؟

یا حداقل همون تعداد بسیار کم شیعیان در فلسطین ....

اصلا اونا پتانسیلش رو دارن؟؟؟

توانش رو دارن خصوصا منابع انسانی ؟

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر

با کسب اجازه از اساتید محترم و احترام به نظر همه ی شما عزیزان که قطعا از بنده در این مسائل آگاه تر هستید

به نظر من می شه یه جور دیگه هم به این ماجرا نگاه کرد (البته قصدم طرف داری از هیچ گروهی نیست)

سیاست آمریکا رو ببینید

بزرگترین داعیه دار دموکراسی در دنیا آمریکاست اما دقت کردین اکثر هم پیمانانش در منطقه کشور های دارای حکومت پادشاهی هستند که در تمام تاریخ حیاتشون حتی یه انتخابات هم برگذار نکردن

داعش رو ببینید

در ظاهر داعش دشمن آمریکا هم محسوب می شه - آمریکا بر علیه داعش ائتلاف تشکیل داد و الان هم مشغول عملیات هوایی بر علیه داعشه اما از طرف دیگه از طریق هم پیمانان منطقه ایش داره بهش کمک مالی و نظامی می کنه (مطمئنأ همه دوستان قبول دارن که هم پیمانان منطقه ای آمریکا بدون اجازه آمریکا آب هم نمی خورن)

در حال حاضر بزرگترین دشمن رژیم اشغالگر در سرزمین های اشغالی همین حماسه درسته؟حالا تصور کنید ما این گروه رو به حال خودش رها کنیم چه اتفاقی می افته؟قطعا در مدت یکی دو سال کلکش کنده می شه و این به نفع کیه؟قطعا اسرائیل

و بعد از نابودیه حماس اسرائیل روی دشمن بعدیش تمرکز می کنه و اون دشمن کیه؟قطعا حزب الله

و باعث چی می شه؟باعث دردسر بیشتر برای ما

 

تا همین الان هم حماس و فلسطین کلی برای ما دردسر درست کرده.....تاوان ندونم کاری های اون ها رو ملت ما باید بده ؟!!! بعد همون ملت با پول و حق من و شما  که داره بیخود واسشون خرج میشه بیاد در داخل مغازه ها و خانه هاشون  پرچم ترکیه بزنه...پرچم اردن بزنه  ....عکس های اردوغان ....صدام...و یاسر عرفات آویزون کنن !

 

به قول رئیس جمهور عزیز آقای روحانی  حرف کاملا درستی زدن ...عده ایی در داخل به بهانه حمایت از مقاومت دارن مردم رو سر کیسه میکنن و فشار رو بر مردم خودمون بیشتر میکنن ....

 

 

دقت کردید هم پیمانان روسیه و چین چه کشور هایی هستن ؟

 

دقت کردین بخاطر تفکر برخی در داخل که میگن با شیطان بزرگ رابطه به هیچ عنوان نباید داشته باشیم .مجبور شدیم با شیطان های کوچک رابطه بر قرار کنیم که صد برار از شیطان بزرگ  , بزرگ تر و غول تر هستن  همین شیطان های کوچک !

ویرایش شده در توسط sam_shiraz_army
  • Upvote 4
  • Downvote 4

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر

نمیدونم اخه فهمه مسئله ما و اسرائیل چقدر iq میخواد که بعضیا از درک اون عاجزند؟؟

  • Upvote 6
  • Downvote 4

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر

نمیدونم اخه فهمه مسئله ما و اسرائیل چقدر iq میخواد که بعضیا از درک اون عاجزند؟؟

 

 

آیا ما می توانیم با عنوان نقد علمی، اخلاق و اعتقادات مان را فراموش کنیم؟  یا أَیهَا الَّذینَ آمَنُوا اجْتَنِبُوا کَثیراً مِنَ الظَّنِّ إِنَّ بَعْضَ الظَّنِّ إِثْمٌ... (سوره حجرات آیه 12) یعنی: ای کسانی که ایمان آورده ‏اید از بسیاری از گمانها بپرهیزید، چرا که بعضی از گمانها گناه است.

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
مهمان
این موضوع نسبت به پاسخ بیشتر بسته شده است.

  • مطالب مشابه

    • توسط MR9
      بسم الله الرحمن الرحیم

       



      هفدهم سپتامبر 2010 بود که ژاپن با انتشار استراتژی جدید نظامی خود نخستین «نشانه های جدی» برای خروج از «انزوای نظامی» را نشان داد. ژاپن برای این استراتژی نظامی، رقمی بالغ بر 280 میلیارد دلار برای پنج سال (2010 تا 2014) اختصاص داده و اعلام کرد قصد دارد در این سال ها مواضع دفاعی خود در جنوب و غرب این کشور(مناطق مرزی چین) را تقویت کرده، روی پروژه های موشکی بالستیک سرمایه گذاری کند. در این استراتژی همچنین بر گسترش روابط با همپیمانان کلیدی از جمله آمریکا و افزایش شمار زیر دریایی‌ها و .... تاکید شده است.
       



      اکنون در سال 2014 هستیم و نزدیک به 5 سال از انتشار این استراتژی می گذرد که خبر می رسد، ژاپن برای نخستین بار پس از جنگ جهانی دوم اعلام می کند ضمن شرکت در عملیات نظامی برون‌مرزی، به دنبال فروش تجهیزات نظامی در بازارهای بین المللی است.
      حضور ارتش ژاپن در عملیات جنگی برون مرزی نیز به رغم مخالفت‌های گسترده مردمی و محدودیت های قانونی گویا در حال عملیاتی شدن است. شاهد این ادعا اظهارات اخیر شینزو آبه، نخست وزیر ژاپن است که اخیرا از داشتن یک «ارتش قدرتمند» سخن رانده و گفته این ارتش حق دارد در جنگ های بین المللی حضور داشته باشد.
      طبق اعلام مقامات ژاپنی، این کشور در تلاش است محدودیت‌های قانونی در زمینه صادرات سلاح را نیز برداشته و به بهانه های مختلف از جمله گسترش فعالیت های اقتصادی، به جرگه صادرکنندگان تجهیزات جنگی بپیوندد و از قرار معلوم، آمریکا نخستین بازار ژاپن در این عرصه خواهد بود.
      قانون اساسی ژاپن در سال 1947 نوشته و با فشار نظامیان آمریکایی‌ها به این کشور تحمیل شده است. طبق این قانون، ژاپن اجازه داشتن «ارتش» به معنی مصطلح آن را ندارد و در مقابل می تواند نیروهای محدود نظامی موسوم به «نیروهای دفاع از خود» داشته باشد.
      البته بخشی از این محدودیت ها در ماه آوریل سال جاری( اواخر فروردین) برداشته شد و به احتمال قریب به یقین اواخر ماه جاری میلادی تصمیم نهایی در این زمینه نیز اتخاذ خواهد شد.
      اما سوالاتی که در اینجا مطرح می شود این است که آیا ژاپن حقیقتا به دنبال خروج از انزوای نظامی و احیای امپراتوری سابق است؟ موضع کشورهای غربی، چین و کشورهای آسیایی و همسایه به این تغییر استراتژی چگونه خواهد بود؟



      به نظر می رسد، لا اقل بخشی از پاسخ این سوال را باید در روحیات خاص ژاپنی ها و در تاریخ این کشور جست و جو کرد.
      در طول تاریخ، برخي آيين ها و اعتقادات خاص مذهبي، همواره زمينه رشد افراط گونه روحيات ملي گرايانه و صد البته نظامي گري ژاپني ها بوده است.
      مقامات نظامي ژاپن به خصوص در دهه30 تحت تاثير فيلسوفي با نام «تويوما» به شدت اعتقاد داشتند كه خداوند ملت ژاپن را برگزيده و يكايك مردم اين كشور موظفند براي ايجاد «ژاپن بزرگ» بكوشند. براساس آيين معروف «شينتوي پاك» نیز امپراتور ژاپن خداي تمام دنيا معرفی شده و ملت ژاپن نيز «مأموريت» دارد سايرين را تحت هدايت بي چون و چراي این امپراتور درآورد.
      بحران شديد اقتصادي دهه 30 ژاپن نیز بر دامنه اين اعتقادات افزود و رشد شديد احساسات ملي گرايانه ايده توسعه ارضي و ايجاد جامعه بزرگ به زعامت ژاپن را در بين توده مردم اين كشور لازم و واجب نشان داد.
      ژاپن با چنین زمینه های تاریخی پس از پایان جنگ جهانی اول توانست یکی از پنج قدرت بزرگ نظامی و صنعتی جهان شده و در «شورای جامعه ملل» آن زمان، صاحب کرسی دائم بود.
      این کشور در همان ماه های نخست جنگ جهانی دوم توانست حدود 50 میلیون کیلومتر مربع از کره زمین(یک ششم جهان) را تحت استیلا و کنترل خود درآورد. اما به دنبال حملات ناجوانمردانه اتمی آمریکا، از حرکت باز ایستاد. البته نباید فراموش کرد، عده ای نیز معتقدند، ژاپن پیش از حمله اتمی آمریکا به این کشور شکست خورده بود و آمریکا با حمله به این کشور خواست هژمونی خود را به جهانیان تحمیل کند.


       
      این کشور به هر حال پس از جنگ جهانی دوم دیگر اجازه داشتن ارتش به معنی مصطلح امروز و اختیارات کامل را نداشت و خود نیز با وضع قوانینی، محدودیت هایی در ابعاد بین المللی حوزه نظامی وضع کرد.

      اما اکنون رشد اقتصادی بالا این کشور را از شرایط اسفناک پس از جنگ جهانی خارج کرده است و شرایطی که این کشور را به انزوای نظامی کشاند، دیگر وجود ندارد!
      پاسخ دومی نیز برای تحلیل چرایی اتخاذ چنین رویکردی از سوی چشم بادامی ها وجود دارد و آن چیزی نیست جز منافع اقتصادی و سیاسی.
      «جان ميرشاير» صاحب نظريه «رئاليسم تهاجمي» می گوید، قدرت‌هاي بزرگ هميشه مترصد فرصتي هستند تا قدرت خود را در برابر رقبا فزوني بخشند. وي سپس جمعيت و ثروت را به عنوان «پايه‌هاي اصلي قدرت نظامي» تعريف و تصريح مي كند چنانچه كشوري داراي اين مولفه ها باشد، فرصت لازم براي خروش مقابل قدرت ها را به دست آورده است.
      با توجه به مولفه هایی که در جامعه امروز ژاپن دیده می شود، هیچ بعید نیست که این کشور واقعا قصد خروش مقابل سایر قدرت‌ها را داشته باشد.

       

      ژاپن اگر چه به لحاظ سیاسی، استقلال لازم را هنوز کسب نکرده و مانند بسیاری از کشورهای غربی دیگر، پیرو سیاست های آمریکا است؛ اما این کشور حداقل در بعد نظامی، تحرکات جدی از خود نشان داده است.
      وجود پایگاه های متعدد نظامی آمریکا در ژاپن، همواره هزینه‌هایی برای توکیو داشته و این کشور با وجود تقاضاهای زیاد مردمی، هرگز نتوانسته آمریکایی ها را از این کشور بیرون کند. این ناتوانی حتی بعضا باعث سقوط رهبران این کشور شده، همان طور که گاهی شعار علیه حضور نظامی آمریکا، باعث روی کار آمدن رهبرانی در این کشور شده است.
      «یوکیو هاتویاما»، نخست وزیر اسبق ژاپن با شعار جمع آوری پایگاه‌های نظامی آمریکا بود که توانست بر رقیب قدرتمند خود پیروز شود. اما همین فرد به دلیل ناتوانی در عمل به وعده انتخاباتی اش، خرداد ماه سال 89 استعفا کرد و جای خود را به «نائوتو کان» داد. «کان» نیز ماه ها جرئت نکرد راجع به پایگاه های آمریکایی که یکی از قدیمی‌ترین و بزرگترین مشکلات مردم کشورش است، صحبتی به میان آورد.
      بنا بر این به نظر می رسد، ژاپن هنوز پیشرفتی را که در حوزه اقتصاد کسب کرده، در حوزه سیاسی به دست نیاورده است.
      «اقتصاد» نیز می تواند یکی از انگیزه های قوی برای ژاپنی ها جهت ورود جدی به عرصه نظامی باشد.
      ژاپن کشوری است که در حوزه اقتصادی جایگاه ویژه ای دارد. تولید ناخالص ملی ژاپن نزدیک به 6 تریلیون دلار و جمعیت این کشور نیز حدود 128 میلیون نفر است. دو فاکتوری که به اعتقاد «میر شایر» برای خروش کافی است!
      همین چند سال پیش بود که خبر رسید، غول خودروسازی آمریکا یعنی جنرال موتورز، جای خود را به تویوتای ژاپن داده است. آمریکا امروز خود یکی از واردکنندگان اصلی محصولات ژاپنی است. ژاپن در عرصه تکنولوژی و تجهیزات الکترونیکی نیز یکی از پیشرفته ترین کشورهای دنیا است.
      کشوری با چنین مختصات اقتصادی و جمعتی طبیعتا نمی تواند خود را محصور نگاه دارد. بنابر این ورود ژاپن به فاز صادرات تجهیزات نظامی را می توان از این منظر به تحلیل نشست.
       
    • توسط crazy-doctor
      بسم رب الشهدا و صدیقین


      سلام
      در انجمن گشتم مطلب کامل و جامعی راجع به شهدای مقاومت اسلامی ( حزب الله -حماس و...) پیدا نکردم در نتیجه این تاپیک را ایجاد کردم تا با کمک شما
      شهدای مقاومت اسلامی را در سال های اخیر به طور اجمالی معرفی بکنیم

      -------------------------------
      شروع میکنیم با

      سردار شهید رانی عدنان بزی یا ان طور که بچه های حزب الله صدا میزنند حاج حاتم



      حاج حاتم از بچه های جنوب لبنان و اهل بنت جبیل متولد 1967 از اعضاب قدیمی حزب الله و فرمانده یکی از محور های مقاومت در جنگ 33 روزه بود .
      ایشون مهندسی مکانیک خونده بود و مدرس مدرسه فنی بنت جبیل که این مدرسه در جنگ 33 روزه سیزده شهید تقدیم اسلام کرد

      حاج حاتم و سید حسن نصر الله
      این شهید بزرگوار مدتی را هم در زندان های رژیم صهیونیستی زندانی بود البته مطمئن نیستم اما احتمال اینکه ایشون از ازاد شده های سال 2000
      ( بعد از عقب نشینی اراذل صهیونیست )باشند هست
      دو روز مانده به پایان جنگ صهیونیست ها هلی بورنی را در روستای غندوریه انجام میدن که هدف اون ملحق شدن به نیروهای لشکر 106 و محاصره جنوب لیطانی بود...اما با پاتک نیرو های حزب الله و در نتیجه تلفات سنگین عقب نشینی میکنند در حین این پاتک این سردار دلاور به شهادت میرسه روحش شاد و شفاعتش در ان دنیا نصیب ما باشد





      کلیپی گلچین شده وصیت نامه حاج حاتم با زیر نویس فارسی 5mb
      http://crazydoctor.persiangig.com/video/vaseyat-haj hatm.flv
      کلیپ وصیت کامل این شهید 16mb بدون زیر نویس( اصولا زیر نویس لازم نیست کافیه گوش کنید )
      http://crazydoctor.persiangig.com/video/vaseyt kamel-haj hatm.flv
      ----------------------------------------------
      پ.ن جای خالی بخش مقاومت اسلامی در انجمن احساس میشه
      لطفا دوستان در مدیریت زحمت انتقال تاپیک به اسکرول را بکشند ممنون
    • توسط RedArmy
      بررسي جايگاه استراتژيك و توان نظامي عربستان باسلام به نظر من موضوع جالبيه چون اگر تحديدي از سوي عرب ها متوجه ما باشه اين تحديد يا از جانب عربستان يا از جانب مصر و ساير كشورهاي عربي توانايي تحديد مارو ندارند. (با زبان رسمي) شبه جزيره عربستان كشوري است پادشاهي كه توسط آل سعود اداره ميشود . اين كشور مساحتي حدود 2149690 كيلومتر مربع و 27 ميليون نفر جمعيت دارد(جمعيت ما حدود 2.5 برابر عربستان هست واز اين جهت ما برتري داريم) آب وهواي اين كشور گرم وخشك بوده و تمركز جمعيت در مر كز عربستان مي باشد كه اطراف آنرا بيابان ها خشك و طولاني فراگرفته است به همين جهت در طول تاريخ كمتر دشمن خارجي ميل و رغبت براي اشغال و يا نبرد طولاني با اين كشور داشته است.(اين براي ما در صورت جنگ احتمالي مشكل ساز خواهد شد البته براي خود عربستاني هايي كه در اين مناطق ميجنگند نيز مشكل به وجود خواهد آمد). از سال 1932 تا كنون عربستان در هيچ جنگ بزرگ و فراگير شركت نكرده اگرچه در نبردهاي سال 1967 و 1973 بر ضد اسراييل و جنگ اول خليج فارس شركت داشته ولي هرگز در يك نبرد بزرگ به تنهايي شركت نكرده است (به طور كلي عرب ها به ويژه عربستاني ها انسان هايي ترسو هستند و نه جرئت يك جنگ طولاني را دارند و نه توان اين جنگ را ، از اين حيث برتري كامل از آن ماست). با وجود اينكه اين كشور هرگز در جنگ بزرگي درگير نشده ولي اين به معني اين نيست كه عربستان از تجهيز و به خدمت گرفتن يك ارتش كارآمد غافل مانده است. خطر اسراييل براي آنها آنقدر بزرگ بوده كه سالانه ميلياردها دلار صرف خريد تسليحات مي كنند(ممكن است برخي با شنيدن جمله قبلي به خود بگويند مگر عربستان با آمريكا و اسراييل متحد نيست و روابط خوبي با آنها ندارد ، در پاسخ به اين سوال بايد بگويم بزرگترين دشمن اسراييلي ها ، عرب ها هستند حتي دشمني آنها با عرب ها از دشمني با ما جدي تر است به طوري كه در آموزش كودكانشان هم از عربها به عنوان جدي ترين دشمن ياد ميكنند كه بايد نابود شوند ، اين چيزي است كه عربستان و تمام كشورهاي عربي مي دانند و هيچگاه از اسراييل غافل نميشوند مثل استالين كه با آلمان توافق صلح امضا كرد اما آلمان ها باز به شوروي حمله كردند ). بعد از انقلاب اسلامي در ايران ، عربستان همواره ايران و گروهايي چون حزب ا... لبنان را دشمن و رقيب خود مي ديده و همواره با ايران بر سر اينكه چه كسي قدرت اول منطقه و جهان اسلام است كشمكش داشته است( تحديد نظامي از سوي ايران داستاني است كه آمريكا و اسراييل آنرا ساختند و اين عرب ها ساده لوح متسفانه آنرا باور كردند ). اقتصاد عربستان وابسته به نفت است به طوريكه 75 درصد از درآمد اين كشور را فروش نفت تامين مي كند . با بروز جنگ بين آمريكا و عراق در سال 2003 و افزايش سرسام آور قيمت نفت كه تا كنون نيز ادامه داشته ، درآمد عربستان افزايش يافته است وبه تبع آن عربستان توانسته بودجه نظامي خود را به ميزان بسيار زيادي افزايش دهد به طوريكه در سال 2006 به رقم شگفت انگيز 31 ميليارد دلار رسيد(چيزي نزديك به بودجه نظامي روسيه). وزارت دفاع عربستان در سال 1962 تاسيس شده و از بدو تاسيس توسط خاندان سلطنتي فرمانده اي مي شود . اين وزارت خانه مسئول هدايت و ساخت و خريد تجهيزات ارتش را بر عهده دارد. خدمت سربازي در عربستان داوطلبانه بوده و دوره خدمت 3سال با حقوق و مزاياي كامل مي باشد. عربستان از سربازان ماهر و آموزش ديده استفاده مي كند. اكثر افسران در ابتدا در مدارس ارتش تحصيل كرده و سپس وارد دانشكده افسري مي شوند(آموزش پايه اي كاري است كه ارتش هاي بزرگ مثل روسيه انجام مي دهند و ما از اين جهت از عربستاني ها عقب تر هستيم). يونيفرم سازماني ارتش عربستان از يونيفرم ارتش هاي آمريكا و انگلستان متاثر شده است. خلبان هاي نيروي هوايي عربستان توسط مربيان انگليسي آموزش مي بينند (از اين لحلظ به دليل كم بود امكانات باز ما عقب تر هستيم). ارتش عربستان براي آموزش نيروهاي خود از كارشناسان فرانسوي ، آمريكايي و انگليسي استفاده مي كند. نيروي زميني عربستان داراي 70تا73 هزار نفر پرسنل است البته 200 هزار نيروي داوطلب نيز در اين نيرو خدمت مي كنند(نيروي زميني ايران ، قوي ترين نيروي زميني در منطقه است). عربستان داراي تعداد زيادي تانك از جمله 315 تانك پيشرفته آبرامز ام-1 است كه اين كشور بعد از مصر بزرگترين دارنده اين تانك در خاورميانه محسوب مي شود. عربستان در سال 1980 تعدادي موشك دانگ فنگ3 با برد 2400 كيلومتر از چين خريد(از لحاظ برد موشكي عربستان تقريبا با ما برابري ميكند اما ما صاحب تكنولوژي هستيم و به زودي برد موشك هايمان از عربستان بيشتره مي شود). در بعد هوايي در گذشته شايد هواپيماهاي ما توان مقابله با اف-15ها و ساير هواپيماهاي عربستان را داشتند اما اكنون عربستان باخريد هواپيماهاي جديد و پيشرفته نظير 72فروند يوروفايتر از لحاظ هوايي از ما برتر است(ما شايد هواپيما جديد نخريده باشيم اما تسليحات ضد هوايي قوي نظير تور ام-1 و اس-300 داريم كه كشورمان را خوب پوشش مي دهند و از لحاظ پدافند هوايي خيلي از عربستان برتر هستيم هرچند بايد نيروي هوايي خودمان را نيز تقويت كنيم اگر بتوانيم بر روي طرح ميگ-39 سرمايه گذاري كنيم كه به مشكلات مالي برخورد كرده است ، و روس ها با ما همكاري كنند و اين هواپيماي فوق پيشرفته را به ما بدهند توان نيروي هوايي ما بسيار افزايش مي يابد ، لازم به ذكر است كه ميگ-39 يك هواپيماي فوق پيشرفته است كه قابليت هاي آن بسيار بالاتر از يوروفايتر مي باشد). در رابطه با نيروي دريايي عربستان بايد بگويم كه هرچقدر هم كه عربستان قوي باشد ما ابزارهايي داريم كه بتوانيم از خودمان دفاع كنيم و خليج فارس را در كنترل كامل خودمان بگيريم. در كل و با در نظر گرفتن فاكتورهاي مختلف توانايي نظامي ايران از عربستان بالاتر است و در صورت بروز جنگ احتمالي ما بيشتر به عربستان ضربه وارد خواهيم كرد ، دليل برتري ما اين است كه نيروهاي مسلح ما از حداقل امكانات حداكثر استفاده را مي كنند. منتظر نظرات ساير دوستان هستم به ويژه دوست خوبم mostafa_by هستم .
    • توسط hamed_713
      فارخور نام پایگاه نیروی هوایی هند در کشور تاجیکستان است! این پایگاه در 130 کیلومتری جنوب شرقی شهر دوشنبه پایتخت تاجیکستان قرار دارد. این تنها پایگاه نیروی هوایی هند در خارج از این کشور است که تنها دو کیلومتر از مرز بین افغانستان و تاجیکستان فاصله دارد. عهدنامه بین هند و تاجیکستان برای احداث پایگاه در این کشور در سال 2003 امضائ شد و در سال 2004 به تصویب رسید. این پیمان یعنی حضور دائمی نیروهای نظامی هندی در تاجیکستان برای دفع هرگونه تهدید احتمالی خارجی و تامین امنیت کشور به تصویب رسیده است.کار بر روی احداث پایگاه بلافاصله اغاز گردید و اکنون پایگاه در حالت امادگی کامل به سرمیبرد واز اوایل سال 2007 کاملا قابل استفاده است. جزئیاتی از ساخت پایگاه در دسترس نیست اما گمان میرود که مصالح نظامی هندی از اسیای مرکزی تامین شده باشند.تقریبا 70 درصد جنگ افزار های هندی از روسیه و اتحاد جماهیر شوروی پیشین بدست امده است. بر طبق اخبار گوناگون گمان میرود که پس از تکمیل بنا پایگاه میزبان 12 الی 14 فروند جنگنده بمب افکن میگ 29 خواهد بود پایگاه فارخور عمق و برد بیشتری را در اختیار نیروهای نظامی هند فرار میدهد که برای انان موجب ایفای نقش بیشتری در اسیای جنوبی و ظهور ملموسی از حرکت هند برای برجسته سازی قدرت خود در اسیای مرکزی است هدف سیاسیی که در سال 2003-2004 رسما اعلام کرده اند دلائل پنهانی تاسیس این پایگاه میتواند رقابت هند و پاکستان بر روی شبه قاره باشد پرویز مشرف رئیس جمهور پاکستان نگرانی شدید خود از این مساله را به مقامات تاجیکستان ابراز داشت در حقیقت هواپیماهای هندی میتوانند در عرض چند دقیقه خود را به پاکستان برسانند! پایگاه فارخور یکی از نمونه های بارز از تلاش هندی ها برای ارتقای ثبات در افغانستان و بالا بردن توان دهلی نو در فراهم اوردن نفت چه از اسیای جنوبی و چه از اسیای مرکزی است. هند بطور معلوم محدود شدن نقش خود به ناحیه سوق الجیشی جنوب اسیا را نخواهد پذیرفت برنامه هند برای برجسته سازی قدرت خود در اسیای مرکزی تنها برای مصارف نظامی نیست بلکه دسترسی به منابع انرژی اسیای مرکزی برای هند امری حیاتی به شمار میرود. دهلی نو به دنبال دسترسی به نفت و گاز قزاقستان وانجام پروژه های ملیونی مثل خط لوله ایران-افغانستان-پاکستان-هند و دیگری پیوستن ترکمنستان افغانستان پاکستان وهند. هرکدام از این خط لوله ها یا هر دوی اینها میتواند در دستیابی هند به منابع انرژی تاثیر مهم و قابل اطمینانی داشته باشند به شرطی که روابط دوستانه بین هند و پاکستان تقویت گردد هند خواهان توسعه شبکه ی قدرت جدیدی در اسیاست که ایالات اسیا را با ان به مبدائیت شبه قاره یکی میکند این نظریه ای است که از سوی ایالات متحده در گذشته بشدت حمایت شده است. هنگامی که هند از شبکه ای جدید در اسیای مرکزی برای بالا بردن نمودار جامع اقتصادی خود بهره جوید واشنگتن این پروژه را راهی برای مقابله با نفوذ اقتصادی و سیاسی چین در اسیای مرکزی میبیند منبع: نوشته شده توسط محمد- مجله هوايي
    • توسط 00Amin
      ه گزارش فارس، پايگاه اينترنتي "گلوبال ريسرچ " (Global Research) در مقاله‏اي به‏قلم "اوا گولينجر " (Eva Golinger)، وكيل دعاوي و روزنامه‏نگار آمريكايي مقيم ونزوئلا نوشت: "هوگو چاوز " رئيس جمهوري ونزوئلا اخيرا در يك برنامه تلويزيوني و راديويي فاش كرد كه هواپيماهاي بدون سرنشين آمريكايي (UAV) به شكل غيرقانوني وارد مرزهاي هوايي ونزوئلا شده‏اند. رئيس جمهوري ونزوئلا ديده شدن يكي از اين هواپيماها را بر فراز پايگاه نظامي "فورت مارا " (Fort Mara) واقع در استان "زوليا " (Zulia) در نزديكي مرز اين كشور با كلمبيا تائيد كرد. بسياري از سربازان ونزوئلايي هواپيماي بدون سرنشين مذكور را مشاهده كرده و موضوع را به اطلاع فرماندهان خود رسانده‏اند. پس از اين واقعه چاوز دستور داده است كه از اين پس هر يك از اين هواپيماهاي بدون سرنشين كه در قلمرو ونزوئلا ديده شوند بايد فورا سرنگون شوند. وي با تاكيد بر آمريكايي بودن اين هواپيماهاي بدون سرنشين، ايالات متحده را متهم كرد كه در حال برهم زدن آرامش منطقه است.

      * راه‌اندازي ناوگان چهارم ايالات متحده در آمريكاي لاتين بعد از 60 سال

      اين وكيل دعاوي آمريكايي اضافه كرد: قبلا نيز رئيس جمهوري ونزوئلا هشدار داده بود كه آمريكا از طريق جزاير "آروبا " (Aruba) و "كورازائو " (Curazao) به تهديد نظامي ونزوئلا مبادرت مي‏ورزد. اين جزاير در فاصله 50 مايلي سواحل شمال غربي ونزوئلا قرار داشته و مستعمره هلند محسوب مي‏شوند. در سال 1999 قراردادي بين هلند و ايالات متحده منعقد شد كه به آمريكا اجازه مي‏داد در اين دو جزيره پايگاه نظامي ايجاد كند. اين قرارداد در اصل تصريح مي‏كند كه نيروهاي آمريكايي اجازه دارند عمليات خود بر ضد قاچاقچيان مواد مخدر را از اين جزاير ترتيب دهند. با اين‏حال، پس از سپتامبر 2001، آمريكا از تمامي پايگاه‏هاي نظامي خود در سراسر جهان براي آنچه عمليات ضدتروريستي خوانده مي‏شود، استفاده مي‏كند. در سال‏هاي اخير پايگاه‏هاي نظامي واقع در آروبا و كوروزائو براي عمليات اطلاعاتي و شناسايي عليه ونزوئلا بكار گرفته شده‏اند.
      گولينجر ادامه داد: از سال 2006 واشنگتن اقدام به يكسري تمرينات نظامي پيشرفته كرد كه كورازائو در مركزيت اين تمرين‏ها قرار داشت. طي 5/3 سال گذشته، صدها فروند ناوهاي هواپيمابر، كشتي‏هاي جنگي، هواپيماهاي نظامي، هليكوپترهاي "بلك هاوك "، زيردريايي‏هاي هسته‏اي و هزاران نيروي نظامي آمريكايي در درياي كارائيب به انجام تمرينات نظامي پرداخته‏اند. اين تمرينات نظامي موجب برانگيخته‏شدن نگراني در كشورهاي منطقه شده است. از جمله اين كشورها و بيش از سايرين ونزوئلا در معرض اين تهديدها قرار دارد. ونزوئلا در عرصه ديپلماتيك نيز آماج حملات، انواع دشمني‏ها و تعرضات واشنگتن قرار داشته است.
      در سال 2008، پنتاگون "ناوگان چهارم دريايي " خويش را با هدف دفاع از منافع آمريكا در آمريكاي لاتين باز راه‏اندازي كرد. ناوگان چهارم در سال 1950 و پس از اتمام ماموريت‏هاي مرتبط با جنگ جهاني دوم غيرفعال شده بود. راه‏اندازي مجدد اين ناوگان پس از 60 سال نگراني گسترده‏اي را در ميان كشورهاي آمريكاي لاتين ايجاد كرده و آنان را بر آن داشت تا "شوراي دفاع مشترك " تشكيل داده و خود را در برابر تهديدهاي خارجي آماده كنند. پنتاگون صراحتا پذيرفت كه راه‏اندازي مجدد ناوگان چهارم نيروي دريايي آمريكا با هدف "نشان دادن قدرت ايالات متحده در منطقه " انجام شده و اين پيام را مخابره مي‏كند كه "آمريكا آماده است تا از متحدينش در منطقه دفاع كند. " اين اظهارات مقامات پنتاگون به معناي حمايت ايالات متحده از كلمبيا و تشر زدن به ونزوئلا تلقي شد.
      نويسنده كتاب "بوش عليه چاوز " تصريح كرد: در 30 اكتبر سال 2009 ميلادي، كلمبيا و آمريكا يك توافق همكاري نظامي به امضا رساندند كه بر اساس آن آمريكا مجاز بود 7 پايگاه نظامي در كلمبيا را تحت اختيار خود درآورده و عندالزوم از تمامي تاسيسات نظامي كلمبيا بهره بگيرد. از اين توافقنامه به عنوان بزرگترين توسعه‏طلبي نظامي آمريكا در آمريكاي لاتين ياد مي‏شود. هر چند كه مقامات دو كشور صراحتا ابراز داشتند كه اين توافقنامه در راستاي مبارزه با قاچاق موادمخدر و تروريسم به امضا رسيده است، لكن اسناد رسمي نيروي هوايي ايالات متحده نشان مي‏دهند كه آمريكا از اين پايگاه‏ها براي انجام عمليات نظامي در سراسر منطقه مي‏تواند استفاده كند. اين اسناد همچنين مويد اين نكته بودند كه اين توسعه‏طلبي نظامي با هدف مقابله با تهديد‏هاي دولت‏هاي ضدآمريكايي سر برآورده در منطقه انجام شده است. مطلب ديگري كه در اين اسناد به چشم مي‏خورد اين است كه حضور نظامي در كلمبيا مي‏تواند به عمليات اطلاعاتي و شناسايي كمك كرده و ظرفيت پنتاگون را در رهبري عمليات نظامي در منطقه آمريكاي لاتين افزايش دهد.

      * اتهامات واهي آمريكا به ونزوئلا

      اين روزنامه‏نگار آمريكايي ساكن كاراكاس، پايتخت ونزوئلا كه در سال 2009 ميلادي برنده جايزه بين‏المللي روزنامه‏نگاري مكزيك نيز شده است، افزود: از سال 2006 به بعد، مقامات آمريكايي از ونزوئلا به عنوان كشوري ياد مي‏كنند كه "به طور كامل در مبارزه با تروريسم همكاري نمي‏كند. " در سال 2005 نيز ونزوئلا از سوي واشنگتن كشوري خوانده شد كه "در مبارزه با موادمخدر همكاري نمي‏كند. "عليرغم آنكه هيچ مدركي در اثبات اين اتهامات خطرناك موجود نيست، ايالات متحده اين اتهامات را مبناي افزايش فشارها بر دولت ونزوئلا قرار داده است. در سال 2008، دولت بوش تلاش كرد تا نام ونزوئلا را در فهرست كشورهاي حامي تروريسم قرار دهد. اين تلاش در مراحل مقدماتي با شكست مواجه شدند چرا كه ونزوئلا همچنان يكي از تامين‏كنندگان نفت آمريكا محسوب مي‏شود. اگر آمريكا ونزوئلا را كشوري حامي تروريسم مي‏خواند، آنگاه مجبور بود كليه روابط خود با اين كشور از جمله خريد نفت از اين كشور را متوقف كند.
      با ‏اين‏حال، ايالات متحده همچنان ونزوئلا را يكي از بزرگترين تهديدها براي منافع خويش در منطقه آمريكاي لاتين مي‏داند. آمريكا به طور خاص در خصوص مسائل اقتصادي نگراني‏هايي در منطقه آمريكاي لاتين دارد. آمريكا نگران آن است كه كشورهاي آمريكاي لاتين با برقراري روابط تجاري با كشورهايي نظير روسيه، چين و ايران، غلبه اقتصادي آمريكا را در اين منطقه به خطر بيندازند. اخيرا، "هيلاري كلينتون "، وزير امور خارجه ايالات متحده آمريكا به كشورهاي آمريكاي لاتين نظير بوليوي، برزيل، نيكاراگوئه و ونزوئلا كه اخيرا روابط خود با ايران را تحكيم كرده‏اند هشدار داد كه "من فكر مي‏كنم كه اگر برخي افراد تمايل دارند با ايران حشر و نشر داشته باشند بايد پيش از آن به تبعات اين امر توجه داشته باشند و ما اميدواريم كه ايشان دوباره به اين مطلب فكر كنند ... . " كلينتون اين سخنان را در جريان بررسي سياست‏هاي آمريكا در خصوص آمريكاي لاتين اظهار داشت.
      گولينجر اضافه كرد: دولت كلمبيا نيز اخيرا اعلام داشته است كه قصد دارد يك پايگاه جديد نظامي در نزديكي مرز ونزوئلا داير كند. سرمايه و تجهيزات مورد نياز اين پايگاه را ايالات متحده تامين خواهد. "گابريل سيلوا " (Gabriel Silva)، وزير دفاع ونزوئلا نيز خبر داده است كه دو گردان نيروي هوايي نيز در مناطق ديگري در نزديكي مرز ونزوئلا مستقر شده‏اند. پايگاه جديد نظامي كه قرار است داير شود در منطقه‏اي به نام "گواجيرا پنينسولا " (Guajira peninsula) قرار خواهد داشت كه با استان زولياي ونزوئلا هم‏مرز است. در اين پايگاه 1000 نيروي نظامي مستقر شده و امكان استقرار نيروهاي مسلح آمريكايي نيز در آن فراهم خواهد شد. اين اعلام جديد دولت كلمبيا نيز نوعي اعلام دشمني به ونزوئلا محسوب مي‏شود.
      اظهارات چاوز در خصوص ورود غيرقانوني هواپيماهاي بدون سرنشين آمريكايي به قلمرو ونزوئلا نيز بر دامنه بحران بين ونزوئلا و كلمبيا خواهد افزود. هواپيماي وارد شده به قلمرو ونزوئلا در طي سال گذشته در پاكستان و افغانستان جهت به قتل رساندن تروريست‏ها بكار گرفته شده است. اين هواپيماهاي بدون سرنشين حامل موشك بوده و مي‏توانند اهداف زميني را در مناطق حساس هدف قرار دهند.
      نويسنده كتاب "بوش عليه چاوز " در بخش پاياني اين گزارش تصريح كرد: ونزوئلا در مواجهه با اين تهديدات خطرناك در شرايط هشدار قرار گرفته است. سخنان چاوز در خصوص ديده شدن هواپيماهاي نظامي بدون سرنشين آمريكا در حالي ايراد شدند كه پليس ملي ونزوئلا در حال آغاز به كار خويش بود. اين پليس اخيرا در راستاي انجام عمليات پيشگيرانه و ارائه خدمات اجتماعي بنياد نهاده شده است.

      لینک
      http://www.farsnews.com/newstext.php?nn=8811150671
  • مرور توسط کاربر    0 کاربر

    هیچ کاربر عضوی،در حال مشاهده این صفحه نیست.