Recommended Posts

تا چند روز پیش فکر میکردم فلسطینیا ادمای درستی هستند..........ولی الان به نظرم.سر ته یه کرباسند...اینا هم جون بگیرن میشن عربستان........همون بهتر اسراییل...فلسطین بیفتن به جون هم...بابای همو در بیارن....

  • Upvote 4

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر

قسمتهای قرمز شده توسط جناب کاوه نشون میده که ما واقعا راه رو از ابتدا اشتباه رفتیم. این اعتراف حماس به حمایت از تکفیر و تروریسم باید برای همه ما زنگ خطری باشه که اگر فردا بر فرض محال اسرائیلی در کار نبود، هیچ کدوم اینها به ما رحم نخواهند کرد.

 

اصلا حماس اشتباهی نکرده. واقعا هم اشتباهی نکرده. دقیقا طبق آموزه های تکفیری احمد یاسین و اخوان عمل کرده. ما هستیم که اشتباها تو این جبهه قرار گرفتیم و داریم تنها کشور شیعه رو فدای مشتی سلفی ناصبی میکنیم. البته برخی دوستان اعتراف کردن که حاضرن با تکفیریها بر ضد اسرائیل متحد بشن. خب تکلیف اونها مشخصه ولی بعید میدونم کسی که ادعای تشیع داره راضی بشه دوشادوش مشتی ناصبی بجنگه.

 

 

مسئولین ایرانی حداقل از حماس یاد بگیرن. یعنی یه مشت تروریست سلفی هم کم کم دارن به درک دولت مدرن میرسن ولی ما با سابقه تمدنی عظیم و مذهب مترقی شیعه، تازه داریم به عقاید منحط سلفی گری و امت واحده و ... برمیگردیم. اگر جاه طلبی و خود صلاح الدین پنداریهای ما نبود، الان جمهوری اسلامی هم مسئول مردم خودش و مدیون شهدای دفاع مقدس بود نه همدستان صدام. خفت و خواری از این بالاتر نمیتونه برای کشوری مثل ایران پیش بیاد که یک گروه تروریستی حقیر مثل حماس بهش امر و نهی کنه. ما انقلاب کردیم که مستقل و عزتمند بشیم، از چاله نوکری آمریکای ابرقدرت افتادیم تو چاه نوکری فلسطین تروریست! 

 

ادعاهای یکی به نعل یکی به میخ دوستان خنده داره ! جالبه که هر حرف این خبر یا نقل قول (که در تضاد مستقیم با هم قرار دارند) برای زدن سیاست های کشور استفاده میکنید 

 

جایی میگید حمایت حماس از تکفیر و تروریسم (احتمالا منظور داعش هست) باید برای ما زنگ خطر باشه و جای دیگری که مسئول حماس (در تضاد آشکار با بخش قبلی صحبت شما) اعلام کرده این سازمان در مقابل دیگر سازمان های غیرفلسطینی موضعی نخواهد گرفت (حتی بصورت کلامی) باز هم به نحو دیگری دارید کشور رو میزنید که چرا در مسائل برون مرزی و خارجی دخالت میکنه ، البته حرفی که از سر کینه و نه منطق بلند بشه از این تناقضات هم توش کم نیست

 

اما در مورد اینکه تکلیف و موضعی که برخی دوستان مبنی بر اتحاد حتی با "تکفیریها بر ضد اسرائیل " اتخاذ کردند رو از بقیه جدا کردید خوبه بدونید که این سیاست سیاست کنونی کشور هم هست طوری که مقام معظم رهبری هم فرمودند "هر جا هر ملت و گروهى با رژیم صهیونیستى مبارزه کند، ما پشت سرش هستیم و کمکش می‌کنیم و هیچ ابائى هم از گفتن این حرف نداریم" ، البته نگفتند "متحد میشویم" اما قطعا حمایت میکنیم ، فرقی هم نمیکند چه فرقه ای از سنی ها باشد

 

................................

 

اما در مورد دوستانی که در کل آه و فغان راه انداخته اند که چرا ما در مقابل اسراییل میایم حتی از گروه های سنی و ... که با ما مشکلات حادی هم دارند حمایت میکنیم یک سوال میپرسم

 

ایران تقریبا تنها کشور با اکثریت شیعی در منطقه است و دور تا دور ما رو کشورهای سنی تشکیل میدهند که همه هم میدانیم مشکلات مذهبی با ما دارند ، حالا راه حل دوستان برای این قضیه  چیست ؟ بهتر نیست با دست گذاشتن روی نقاط مشترک علی الخصوص تاکید بر دشمن مشترک (رژیم صهیونیستی) که هم شیعه ازش بیزاره هم سنی، تمرکز روی اختلافات فرقه ای رو از بین ببریم ببریم و اختلاف بین شیعه و سنی رو به وحدت علیه دشمن اصلی اسلام تبدیل کنیم تا اینکه به طبل اختلاف و جنگ مذهبی با سنی ها بکوبیم ؟

  • Upvote 10
  • Downvote 6

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر

بعضی وقتا از سرعت فراموش کاری دوستان تعجب میکنم...مگر نگفتیم اتحاد ایران و حماس از سر دلسوزی نیس بخاطر مسائل استراتژیکه؟؟؟ چه بدیی داره ما با دشمن دشمنمون دوست باشیم ؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟

  • Upvote 6
  • Downvote 1

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر

 

بعضی وقتا از سرعت فراموش کاری دوستان تعجب میکنم...مگر نگفتیم اتحاد ایران و حماس از سر دلسوزی نیس بخاطر مسائل استراتژیکه؟؟؟ چه بدیی داره ما با دشمن دشمنمون دوست باشیم ؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟

 

 

مشکل اینجاست که ما برخلاف اروپایی ها و غربی ها نمیتونیم منافع استراتژیک رو بر احساسات و اختلافات مذهبی ترجیح بدیم !

 

اروپایی ها (فرانسه ، انگلیس) و روسها در زمان تزار همیشه با هم مشکل داشتند اما سر ایران چند بار با هم دست به یکی کردند تا ما رو زمین بزنند ؟ اختلاف ما و سنی ها یعنی از اختلاف ایدئولوژیک شوروی و غرب بیشتره ؟ اونها هم برای زدن دشمن مشترک با هم متحد شدند !

 

حالا این کارها رو که یادآوری میکنیم صدای ملت در میاد که چرا ما همیشه ساده بودیم و گول خوردیم و چرا نمیتونیم مثل اونها سیاستمدار باشیم ، وقتی هم که میایم همچین سیاستی رو خودمون پیاده کنیم میان دوباره داد و فریاد راه میندازن که چرا با دشمنان متحد شدید !

  • Upvote 9
  • Downvote 2

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر

تا همین الان هم حماس و فلسطین کلی برای ما دردسر درست کرده.....تاوان ندونم کاری های اون ها رو ملت ما باید بده ؟!!! بعد همون ملت با پول و حق من و شما  که داره بیخود واسشون خرج میشه بیاد در داخل مغازه ها و خانه هاشون  پرچم ترکیه بزنه...پرچم اردن بزنه  ....عکس های اردوغان ....صدام...و یاسر عرفات آویزون کنن !

 

به قول رئیس جمهور عزیز آقای روحانی  حرف کاملا درستی زدن ...عده ایی در داخل به بهانه حمایت از مقاومت دارن مردم رو سر کیسه میکنن و فشار رو بر مردم خودمون بیشتر میکنن ....

 

 

دقت کردید هم پیمانان روسیه و چین چه کشور هایی هستن ؟

 

دقت کردین بخاطر تفکر برخی در داخل که میگن با شیطان بزرگ رابطه به هیچ عنوان نباید داشته باشیم .مجبور شدیم با شیطان های کوچک رابطه بر قرار کنیم که صد برار از شیطان بزرگ  , بزرگ تر و غول تر هستن  همین شیطان های کوچک !

دوست عزیز

بودجه ای که به این گروه ها اختصاص داده می شه از بودجه دفاعیه و اگه این پول رو به اونها ندن شما مطمئن باش باهاش مدرسه نمی سازن

این دیگه هنر و درایت مدیر نظامیه که با بودجش بمب و موشک و تیر ترقه بسازه و مرزهای استراتژیکش رو دقیقا در مرز های جغرافیایی کشور قرار بده یا اینکه با این بودجه گروه های شبه نظامی دشمن اسرائیل رو تقویت کنه و مرز های استراتژیک رو چند هزار کیلومتر اونطرف تر از مرزهای جغرافیایی قرار بده

لزومی نداره شما با حماس برادر خونی باشی یا دشمن خونی

شما منافع خودت رو نگاه می کنی

ما از امروز باید یاد بگیریم یه کم بینشمون رو گسترده تر کنیم نه این که فقط جلوی پای خودمون رو ببینیم

آمریکا میاد چشم انداز 100 ساله تعریف می کنه ما میایم چشم انداز 20 ساله تعریف می کنیم

یکی از اهداف همین جنگ در سوریه اختلاف افکنی بین گروه های مقاومت و تضعیف اونهاست

توی پست قبلی هم عرض کردم دوست عزیز رژیم اشغالگر از خداشه-اصلا آرزوشه که ما با حماس به هم بزنیم

ما که نمی تونیم اهداف بلند مدت رو فدای چهار تا اظهار نظر مسئولان حماس کنیم

  • Upvote 3
  • Downvote 2

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر

ما که نمی تونیم اهداف بلند مدت رو فدای چهار تا اظهار نظر مسئولان حماس کنیم

 

بحث هم بر سر اينه كه چرا مسئولان حماس با وجود دريافت اين همه كمك از نظام جمهوري اسلامي باز هم از دشمنان قسم خورده نظام حمايت مي كنند؟

چرا اصلا ي همچين اظهار نظرهايي ميكنن؟

سوال اصلي اينه

  • Upvote 2

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر

بحث هم بر سر اينه كه چرا مسئولان حماس با وجود دريافت اين همه كمك از نظام جمهوري اسلامي باز هم از دشمنان قسم خورده نظام حمايت مي كنند؟

چرا اصلا ي همچين اظهار نظرهايي ميكنن؟

سوال اصلي اينه

دوست بزرگوار

بعضی وقت ها در یک خانواده یکی از اعضای خانواده شروع می کنه به ساز مخالف زدن

این دیگه هنر پدر خانوادس که اون رو دوباره با درایت و برنامه ریزی سر عقل بیاره یا اینکه طردش کنه

دوست عزیز اینا اگه عقل درست و حسابی داشتن که تا الان باید کشورشون رو آزاد می کردن

منطق می گه حتما یه جای کارشون لنگ می زده ولی ما کار خودمون رو می کنیم

اگه ما هم مثل اون ها رفتار کنیم که دیگه هیچی

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر

حماس هم برای ما یک تاریخ انقضا داره و مطمئن باشید وقتی کارمون باهاشون تموم شد میفرستیمشون پیش باقالی ها و در این وضعیت بهتره بین بد و بدتر ، بد رو انتخاب کنیم

  • Upvote 2

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر

دوستان بیاید با هم یه نگاهی به یک سال گذشته بندازیم

یکی دشمن ترین دشمنان ما و حکومت ما در کره خاکی ، حکومت محمد مرسی بود

یارو رسمأ آمده بود اجلاس عدم تعهد رو بهم بریزه

ولی ما از همون دشمن هم در جهت منافع خودمون بهره بردیم

یه لحظه فقط یه لحظه حماس رو بدون راکت های فجر 5 در دو جنگ اخیر تصور کنید

تصور کردید؟؟

فاتحه . . . . . .

درسته؟

و بعدش چی می شد؟

حتما بعدش نوبت حزب الله بود

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر

بحث هم بر سر اينه كه چرا مسئولان حماس با وجود دريافت اين همه كمك از نظام جمهوري اسلامي باز هم از دشمنان قسم خورده نظام حمايت مي كنند؟
چرا اصلا ي همچين اظهار نظرهايي ميكنن؟
سوال اصلي اينه

حجم کمکهای قطر و ترکیه و عربستان چند برابر ما بوده، ما و حماس پیوند اعتقادی با هم نداشتیم، که به خاطر ما از سایر کشورها که به نوعی دشمن ما هستن عبور کنن، صرفا رابطه ای بوده بر اساس منافع مشترک دوطرفه، برخی سران کوته فکر حماس هم وقتی احساس کردن که دوستی با قطر و ترکیه شاید بتونه منافع بیشتری براشون داشته باشه مدتی به آن سمت متمایل شدند ولی اکنون متوجه شدن که اشتباه محضی را مرتکب شده اند، البته هنوز هم همه آنها این واقعیت را درک نکرده اند، ولی جهاد اسلامی به نسبت حماس وضعیتشان تفاوت داره.
البته مردم غزه را نباید مساوی حماس درنظر داشت.
  • Upvote 1

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر

در حال حاضر بزرگترین دشمن رژیم اشغالگر در سرزمین های اشغالی همین حماسه درسته؟حالا تصور کنید ما این گروه رو به حال خودش رها کنیم چه اتفاقی می افته؟قطعا در مدت یکی دو سال کلکش کنده می شه و این به نفع کیه؟قطعا اسرائیل

 

 

دوست عزیز، در روزهایی که حماس داشت مذاکره میکرد با اسرائيل، گردانهای قسام داشتن راکت بارون میکردن...

غیر از حماس و شاخه های نظامیش(که به نظر میرسه خیلی با هم هماهنگ نیستن!)، کلی گروه نظامی دیگه هست که میشه ازشون حمایت کرد... اونا میخوان بجنگن و ما هم ابزار واموزش جنگیدن در اختیارشون بذاریم....

 

مسئله‌ی من یکی اینه که حماس داره ملیاردی از پول ما رو میگیره و به ریشمون میخنده، یه راکت ۲۰۰ گرمی میفرسته اونور که عکساش رو هم گذاشتم!! حتی سقف یه ماشین رو هم در برخورد مستقیم سوراخ نتونسته بود بکنه، اونوقت از اینور تو حلب میلیتاری پلیس تشکیل داده و امنیت شهری حلب( به عنوان پلیس) در دستشون هست و مردم رو دستگیر میکنن تا سرشون بریده بشه و سایر اقدامات چنین گروهی....

 

یعنی اسیبی به اسرائيل وارد نمیکنه، اما ضربات شدیدی به ما میزنه....

 

اگر این فلان فلان شده ها، در حد همون چندصد نفر در شهر حلب و سایر نقاطی که ازشون خبر نداریم نباشن، خود تکفیری ها مجبورن جای اینا رو پر کنن و این یعنی نیروهای رزمی کمتر که باید باهاشون بجنگیم!!!!

یعنی اون روزی که اسماعیل حیدری کمین خورد، جای اینکه از ۵۰ نفر کمین بخوره، از ۳۰ نفر کمین میخورد...

 

 

ایران تقریبا تنها کشور با اکثریت شیعی در منطقه است و دور تا دور ما رو کشورهای سنی تشکیل میدهند که همه هم میدانیم مشکلات مذهبی با ما دارند ، حالا راه حل دوستان برای این قضیه  چیست ؟ بهتر نیست با دست گذاشتن روی نقاط مشترک علی الخصوص تاکید بر دشمن مشترک (رژیم صهیونیستی) که هم شیعه ازش بیزاره هم سنی، تمرکز روی اختلافات فرقه ای رو از بین ببریم ببریم و اختلاف بین شیعه و سنی رو به وحدت علیه دشمن اصلی اسلام تبدیل کنیم تا اینکه به طبل اختلاف و جنگ مذهبی با سنی ها بکوبیم ؟

 

 

میشه بفرمایید الان کدوم گروه از کشورهای سنی همسایه‌ی ما دقیقا با اسرائيل مشکل داره؟؟

پاکستان؟ ترکیه؟ اذربایجان؟ افغانستان؟ ؟؟؟؟ کدومش؟! با اسرائيل بیشتر از ما مشکل داره؟؟؟؟ تقریبا بدون استثنا، دشمن اصلی کشورهای همسایه و کلا منطقه، ما هستیم و شاید اسرائيل اصلا جزو دشمنانشون نباشه حتی!! :)

 

 

مشکل اینجاست که ما برخلاف اروپایی ها و غربی ها نمیتونیم منافع استراتژیک رو بر احساسات و اختلافات مذهبی ترجیح بدیم !

 

 

اگر کسی از من بپرسه چرا با اسرائيل مشکل داریم، من چیز بخصوصی به نظرم نمیرسه که مشخصا مشکل ایران یا مردم ایران باشه...

ما صرفا با اسرائيل مشکل داریم چون شاید! بعضی از اعراب باهاشون مشکل دارن..(اگر داشته باشن تازه!)...

حالا، ما اینهمه سال اختلافات مذهبی، نون خوردن و ارتباط با دنیا و خلاصه همه چیز رو بیخیال شدیم و حمایت کردیم از یه مشت تروریست وحشی در فلسطین که علیه اسرائيل فعالیت بکنن، نتایجش چی بوده؟؟؟ هیچی!! هیچی...

حماس از لیست گروه های تروریستی خارج شد و ارتباطش با دول غربی بیشتر هم میشه و خیلی سریع دوباره ما رو فراموش میکنه!!!!

 

یعنی من از الان نگران اینم که فردا فلسطین رو به عنوان کشور تو سازمان ملل راه بدن و بعد بیاد در مورد تحریم ایران سر مسئله‌ی هسته‌ای رای موافق بده و بگه من از ایران میترسم!!!! :))))

 

وقتی کاری نتیجه نداره، نباید بریم سر یه چیز بهتر؟؟؟؟

 

 

بودجه ای که به این گروه ها اختصاص داده می شه از بودجه دفاعیه و اگه این پول رو به اونها ندن شما مطمئن باش باهاش مدرسه نمی سازن

 

 

چرا امریکا نمیاد به من پول بده؟ میره پول رو میده به مالک ریگی؟؟؟؟

Because they are fu%$# result oriented organizations .....

 

مالک ریگی واسشون تاسوکی رو رغم میزنه... من چیکار میکنم؟؟؟

 

حالا، ما اینجا میگیم مامور به تکلیفیم نه نتیجه!!

نتیجه‌اش چیه؟؟؟

پولمون جای اینکه بره تو دست یه کسی که باهاش راکت میزنه و چارتا اسرائيلی میکشه، میره تو جیب احمقی که باهاش زنگ تفریح واسه اسرائیلی ها درست میکنه که صندلی بذارن و بشینن رو تپه که برخورد راکت ها رو تماشا بکنن و لذت ببرن!! :)))

 

اگر دشمن اسرائيلیم و مردم رو سر کار نذاشتیم، خوب پول رو بدیم به کسانی که نتیجه میگیرن...

 

سوال اینه:

ایا، نسبت هزینه هایی که ما برای حماس کردیم، و نتایجی که گرفتیم در وضعیت اقتصادیمون، با هزینه هایی که اسرائیل برای تروریست های دشمن ما کرده و نتایجی که گرفته در وضعیت اقتصادیش، حتی نزدیک به هم هستن؟؟؟؟

 

ما کی میریم دنبال نتیجه و تکلیف رو ول  میکنیم؟؟؟

 

اگر داریم پول خرج میکنیم که اسرائيلی بکشیم، پس کی شروع میکنیم که اسرائيلی میکشیم؟

اگر داریم پول خرج میکنیم که با اسرائیل در صلح باشیم، ایا راه های بهتر و ارزون تری برای در صلح بودن با اسرائيل نیست؟

  • Upvote 7
  • Downvote 2

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر

دوست عزیز جناب senaps با نهایت احترام به شما (به خدا قصدم بی احترامی نیست) بنده احساس می کنم انسجامی بین چیزهایی که شما می فرمایید وجود نداره(باز هم عذر خواهی می کنم)

دوست گرامی در مورد حکومت مرسی حرف زدم

مرسی حتی به ما اجازه باز کردن یه سفارت خونه رو هم نداد - پرچم سوریه رو توی روز روشن کشیدن پایین -رهبر شیعیان مصر رو کشتن یه آبم روش

ولی ما از همون یک هزارم درصد پتانسیل حکومت مرسی هم نهایت استفاده رو بردیم

حالا چرا نباید از پتانسیل حماس در جهت منافعمون استفاده کنیم؟؟؟؟؟؟

دوست عزیز چند مورد از اون "کلی گروه نظامی دیگه هست که میشه ازشون حمایت کرد"(نقل قول از شما) رو نام ببرید و پتانسیل جنگی اونها و دشمنی علنی اونها با رژیم اشغالگر رو هم بفرمایید شاید ما اطلاع نداشته باشیم

یا علی

  • Upvote 2
  • Downvote 1

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر

میشه بفرمایید الان کدوم گروه از کشورهای سنی همسایه‌ی ما دقیقا با اسرائيل مشکل داره؟؟

پاکستان؟ ترکیه؟ اذربایجان؟ افغانستان؟ ؟؟؟؟ کدومش؟! با اسرائيل بیشتر از ما مشکل داره؟؟؟؟ تقریبا بدون استثنا، دشمن اصلی کشورهای همسایه و کلا منطقه، ما هستیم و شاید اسرائيل اصلا جزو دشمنانشون نباشه حتی!! :)

 

من دارم در مورد اعراب صحبت میکنم ، افغانستان یا آذربایجان از اول هم با اسراییل تنش خاصی نداشته اند؟! اما عموم اعراب در منطقه خاورمیانه با اسراییل خصومت دارند و صرف حکومت دست نشانده هم نمیتونه این افکار عمومی منفی رو از بین ببره ، ایران داره روی این افکار عمومی سرمایه گذاری میکنه تا اختلاف های مذهبی شدت نگیره

 

پرسیدید نتیجه این حمایت ها چی بوده ! نتیجه اش افزایش نفوذ ما در منطقه و از جمله در بین خود سنی ها (نه سلفیون) بوده ، نتیجه اش این بوده که بجای یک اقلیت سلفی که امروز در مقابل ما ایستادن 1 میلیارد سنی (از تمام فرقه هاش) برای حمله به ایران دندون تیز نکرده اند و احتمالا نتیجه اش اینه که ایران سرزمین سنی ها و داعش نشده !

 

گسترش اختلافات مذهبی و شیعه و سنی کردن همون چیزی هست که دشمن و رژیم صهیونیستی میخواد و متاسفانه برخی در داخل با جهل تمام دارن بهش دامن میزنند ! دیگه ضرب المثل خود انگلیس هاست که "تفرقه بنداز و حکومت کن!" برید تاریخ رو بخونید ببینید چند بار کشورها و مکتب ها همین اختلافات درون ایدئولوژیک رو کنار گذاشتند و متحد شدن برای از بین بردن دشمن مشترک و نتیجه هم گرفتند !

 

کشوری مثل ویتنام مائویست (گرایشی از مارکسیسم) هست و اتفاقا با چین هم الان روابط بسیار متشنجی داره ، با شوروی هم روابط چندان جالبی نداشت. حتی خود شوروی هم بعد از استالین با چین مائویست (که تفسیری متفاوت از ایدئولوژی مارکسیسم نسبت به شوروی داشت) مشکلات زیادی داشت و کار دو طرف به درگیری های مرزی و صف آرایی نظامی کشیده بود. اما هر سه طرف هنگام جنگ ویتنام با هم متحد شدند و انقدر نیرو و تجهیزات تو ویتنام ریختند تا آمریکا رو انداختن بیرون (با اینکه ویتنام بعد از جنگ همونطور که گفتم با چین مشکل پیدا کرد)

 

من نمیدونم یعنی ما از کمونیست ها کمتریم ؟

  • Upvote 2
  • Downvote 2

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر

ادعاهای یکی به نعل یکی به میخ دوستان خنده داره ! جالبه که هر حرف این خبر یا نقل قول (که در تضاد مستقیم با هم قرار دارند) برای زدن سیاست های کشور استفاده میکنید 

 

یه روزی فکر سقوط شورویتون هم خنده دار به نظر میومد ولی...

 

 

 

جایی میگید حمایت حماس از تکفیر و تروریسم (احتمالا منظور داعش هست) باید برای ما زنگ خطر باشه و جای دیگری که مسئول حماس (در تضاد آشکار با بخش قبلی صحبت شما) اعلام کرده این سازمان در مقابل دیگر سازمان های غیرفلسطینی موضعی نخواهد گرفت (حتی بصورت کلامی) باز هم به نحو دیگری دارید کشور رو میزنید که چرا در مسائل برون مرزی و خارجی دخالت میکنه ، البته حرفی که از سر کینه و نه منطق بلند بشه از این تناقضات هم توش کم نیست

بله حماس از یک طرف از داعش حمایت میکنه و از طرف دیگه چون ما رو درازگوش فرض کرده، میگه من فقط مسئول گروههای فلسطینی هستم. مورد اول که به گفته خودشون حقیقت داره. ولی مورد دوم چیزی هست که از هر دولتی انتظار میره. این تروریست حماس حداقل انقدر میفهمه که با این توجیه شاید بتونه امثال شما رو راضی کنه ولی مسئولین ما-گویا به عشق خودکشی-تمام برنامه هاشون در مورد دشمنی با جهان رو رسما اعلام میکنن. بعد میان میگن چرا ما رو تحریم میکنید؟ چرا رفتارتون در مقابل ما متناقضه؟ خب عزیزان من شما یک بار که نه دهها بار رسما از محو اسرائیل و دشمنی با آمریکا حرف زدید و رفتارتون هم نشون میده که نمیشه به شما اعتماد کرد. پس چطوری انتظار دارید طرف غربی بازهم مثل دوره خاتمی فریب بخوره؟ اونها مثل شما نیستن. از یک سوراخ دوبار گزیده نمیشن.

 

 

 

اما در مورد اینکه تکلیف و موضعی که برخی دوستان مبنی بر اتحاد حتی با "تکفیریها بر ضد اسرائیل " اتخاذ کردند رو از بقیه جدا کردید خوبه بدونید که این سیاست سیاست کنونی کشور هم هست طوری که مقام معظم رهبری هم فرمودند"هر جا هر ملت و گروهى با رژیم صهیونیستى مبارزه کند، ما پشت سرش هستیم و کمکش می‌کنیم و هیچ ابائى هم از گفتن این حرف نداریم" ، البته نگفتند "متحد میشویم" اما قطعا حمایت میکنیم ، فرقی هم نمیکند چه فرقه ای از سنی ها باشد

با این حساب دیگه حق و باطل معنایی نداره! هر جوری دوست داشته باشیم حق و باطل رو جابجا میکنیم و به جای یک عذرخواهی ساده از مردم خودمون و گفتن اینکه تا الان اشتباه کردیم، با سرعت بیشتری انتحار میکنیم. در ضمن کار از حمایت گذشته! ما داریم رسما فدای اینها میشیم. 

البته اگه یادم باشه دفعه قبلی حمایت ما از تکفیریها در مقابل غرب(مثل پناه دادن به زرقاوی بعد از فرار از افغانستان) به فاجعه شیعه کشی در عراق و در نهایت تاسیس داعش منتهی شد. ما قومی هستیم که هیچ وقت از اشتباهاتمون درس نمیگیریم. هزار بار یک راه رو میریم به امید اینکه این دفعه فرق داره. هربار هم حالمون بدتر از دفعه قبلی گرفته میشه، صهیونیزم و فراماسونری و غرب و ... رو ردیف میکنیم و میگیم تقصیر اینا بود!

 

 

 

ایران تقریبا تنها کشور با اکثریت شیعی در منطقه است و دور تا دور ما رو کشورهای سنی تشکیل میدهند که همه هم میدانیم مشکلات مذهبی با ما دارند ، حالا راه حل دوستان برای این قضیه  چیست ؟ بهتر نیست با دست گذاشتن روی نقاط مشترک علی الخصوص تاکید بر دشمن مشترک (رژیم صهیونیستی) که هم شیعه ازش بیزاره هم سنی، تمرکز روی اختلافات فرقه ای رو از بین ببریم ببریم و اختلاف بین شیعه و سنی رو به وحدت علیه دشمن اصلی اسلام تبدیل کنیم تا اینکه به طبل اختلاف و جنگ مذهبی با سنی ها بکوبیم ؟

خوبه که حداقل مشکل داشتن ما رو قبول دارید. 

راه حل تقویت همین تنها کشور شیعه در مقابل دشمنان منطقه ای هست. سالهاست که ایران به خیال خودش داره یک جبهه واحد اسلامی(شیعی/سنی) در مقابل اسرائیل ایجاد میکنه. تا پیش از ماجرای سوریه فقط شخصیت سید حسن نصرالله (به عنوان یک عرب شیعه) و احمدی نژاد(به عنوان کسی که خیال میکردن قراره دوباره اتاقهای گاز ایجاد کنه) بین اعراب سنی محبوب شده بودن. الحمدلله ماجرای سوریه نشون داد که برای اعراب سنی، پاکسازی قلمرو خلافت از روافض در اولویته و بعد از ما به سراغ یهودیان خواهند رفت. پس هرچی تا الان هزینه کرده بودیم بی اثر شد و مزدوران دیروزمون در مقابل همپیمانمون جنگیدن و هنوز هم میجنگن. شما خیال میکردید که بعد از پیروزی فرضی بر اسرائیل و پس گرفتن فلسطین(!) محبوب قلبهای اعراب سنی میشید و اونها برتری ایران شیعه رو میپذیرن. ولی زهی خیال باطل! عرب سنی هرگز رهبری ایرانی اونم ایرانی شیعه رو نمیپذیره. تجربه اخوان المسلمین مصر کافیتون نبود؟ 

حالا فرض کنیم که واقعا تونستید اسرائیل رو نابود کنید. اون وقت چی؟ بدون اسرائیل چه کشوری در خاورمیانه مزاحم و اضافی هست؟ قطعا ایران شیعه یا اون طوری که صدامون میزنن، مجوس رافضی! پس شما با این دشمنی علنی فقط خطر رو برای ایران جدی تر کردید. هم بخاطر انواع تحریمها از نظر علمی، اقتصادی، نظامی ایران رو در تنگنا قرار دادید و هم بجای ساختن ایران و تربیت یک نسل درست، تمام دارایی خودتون رو خرج دشمنان همیشگی شیعه و ایران کردید. همونهایی که هنوز تکلیف سوریه معلوم نشده بهتون خیانت کردن و اگر روزی دستشون برسه تک تکمون رو سر میبرن.

چی به دست آوردیم و چی از دست دادیم؟ واضحه. ایرانیان شیعه رو از انقلاب و از اون مهمتر از دین و خدا و پیغمبر(ص) دور کردیم و به قولی انقدر انقلاب رو صادر کردیم که هیچی ازش تو ایران نموند! در بحث نظامی وامنیتی هم خدا نکنه واقعا اتفاقی بیفته وگرنه رجز خوندن تو زمانه صلح رو فرماندهان ارتش رضاشاه بهتر از ما بلد بودن. اگر این تحریمهای سنگین روی ایران نبودن و ما مجبور نبودیم آشغالهای روسی و چینی مصرف کنیم، وضعیت نظامیمون بهتر نبود؟ البته پیشاپیش نظر روس پرستانه شما رو میدونم. 

حالا چی به دست آوردیم؟ اسرائیل نابود شد؟ با سنیها متحد شدیم؟ بر جهان اسلام تسلط پیدا کردیم؟ تو مسجدالاقصی نماز خوندیم؟ راستی چه خبر از ایران 1404؟ چرا دیگه اسمشو نمیارید؟ همون موقع هم خنده دار بود چه برسه به این اوضاع داغون اقتصاد.

به هر حال اگه عقلمون رو به کار بندازیم میبینیم که در مقابل این دشمنی جز تحریم و بدنامی هیچ چیزی به دست نیاوردیم. به هیچ کدوم از اهدافمون هم نرسیدیم. پس حداقل شجاع باشید و به شکست اعتراف کنید. اگر هم قصد خودکشی دارید آزادید ولی نباید مردم رو با خودتون از بین ببرید.

آخرش بگید به نظر شما بدون اسرائیل چه اتفاقی تو خاورمیانه میفته؟

 

 

اروپایی ها (فرانسه ، انگلیس) و روسها در زمان تزار همیشه با هم مشکل داشتند اما سر ایران چند بار با هم دست به یکی کردند تا ما رو زمین بزنند ؟ اختلاف ما و سنی ها یعنی از اختلاف ایدئولوژیک شوروی و غرب بیشتره ؟ اونها هم برای زدن دشمن مشترک با هم متحد شدند !

 

حالا این کارها رو که یادآوری میکنیم صدای ملت در میاد که چرا ما همیشه ساده بودیم و گول خوردیم و چرا نمیتونیم مثل اونها سیاستمدار باشیم ، وقتی هم که میایم همچین سیاستی رو خودمون پیاده کنیم میان دوباره داد و فریاد راه میندازن که چرا با دشمنان متحد شدید !

مقایسه شما یک مشکل خیلی جدی داره و برمیگرده به خودابرقدرت پنداریتون. اگر قدرتهای بزرگ اروپایی چنین سیاستی داشتن، در جایگاه دخالت در امور بین المللی بودن و زورشون میرسید. شما جایگاه خودتون رو نشناختید و این عدم شناخت باعث شد با جیب خالی پز عالی داشته باشید. کشوری که از عهده مخارج مردم خودش برنمیاد رو چه به دخالتهای پر هزینه در منطقه؟ اونم به قیمت از دست دادن نسل جوان خودش! به قیمت تحریم و تحقیر و ... 

 

 

البته مردم غزه را نباید مساوی حماس درنظر داشت. 

 
 

مردم غزه خارج از این چند تقسیم نیستن:

1-طرفدار حماس

2-تکفیری داعشی

3-گروگان حماس و سپر انسانی

  • Upvote 19
  • Downvote 5

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر

راه حل تقویت همین تنها کشور شیعه در مقابل دشمنان منطقه ای هست.

 

...

 

حالا فرض کنیم که واقعا تونستید اسرائیل رو نابود کنید. اون وقت چی؟ بدون اسرائیل چه کشوری در خاورمیانه مزاحم و اضافی هست؟ قطعا ایران شیعه یا اون طوری که صدامون میزنن، مجوس رافضی! پس شما با این دشمنی علنی فقط خطر رو برای ایران جدی تر کردید. هم بخاطر انواع تحریمها از نظر علمی، اقتصادی نظامی ایران رو در تنگنا قرار دادید و هم بجای ساختن ایران و تربیت یک نسل درست، تمام دارایی خودتون رو خرج دشمنان همیشگی شیعه و ایران کردید. همونهایی که هنوز تکلیف سوریه معلوم نشده بهتون خیانت کردن و اگر روزی دستشون برسه تک تکمون رو سر میبرن.

 

مقایسه شما یک مشکل خیلی جدی داره و برمیگرده به خودابرقدرت پنداریتون. اگر قدرتهای بزرگ اروپایی چنین سیاستی داشتن، در جایگاه دخالت در امور بین المللی بودن و زورشون میرسید. شما جایگاه خودتون رو نشناختید و این عدم شناخت باعث شد با جیب خالی پز عالی داشته باشید. کشوری که از عهده مخارج مردم خودش برنمیاد رو چه به دخالتهای پر هزینه در منطقه؟ اونم به قیمت از دست دادن نسل جوان خودش! به قیمت تحریم و تحقیر و ... 

 

اگر راه حل شما تقویت جنگ فرقه ای و صرف هزینه های سرسام آور برای آماده شدن برای جنگی مذهبی هست و فکر میکنید به نتیجه ای جز جنگ و نابودی ایران منجر میشه ، صحبت با شما فایده ای نداره و تنها به شما مطالعه درباره وضعیت منطقه رو پیشنهاد میکنم

 

یکی دیگر از سطحی بینی های شما کشور بینی هست در حالیکه همیشه بحث بحث مکتب ها و ایدئولوژی ها بوده ، اسراییل نیروی دست چندم صهیونیستهاست و اگر مراکز قدرت آنها در غرب و آمریکا نبود هیچوقت همچین کشوری مجال به وجود آمدن هم نمیداشت

 

خود ابرقدرت پنداری؟ یعنی شما میفرمایید ایران قدرت منطقه نیست ؟ ما داریم در مورد منطقه صحبت میکنیم نه مداخله در امور جهانی !

  • Upvote 13
  • Downvote 1

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
مهمان
این موضوع نسبت به پاسخ بیشتر بسته شده است.

  • مطالب مشابه

    • توسط MR9
      بسم الله الرحمن الرحیم

       



      هفدهم سپتامبر 2010 بود که ژاپن با انتشار استراتژی جدید نظامی خود نخستین «نشانه های جدی» برای خروج از «انزوای نظامی» را نشان داد. ژاپن برای این استراتژی نظامی، رقمی بالغ بر 280 میلیارد دلار برای پنج سال (2010 تا 2014) اختصاص داده و اعلام کرد قصد دارد در این سال ها مواضع دفاعی خود در جنوب و غرب این کشور(مناطق مرزی چین) را تقویت کرده، روی پروژه های موشکی بالستیک سرمایه گذاری کند. در این استراتژی همچنین بر گسترش روابط با همپیمانان کلیدی از جمله آمریکا و افزایش شمار زیر دریایی‌ها و .... تاکید شده است.
       



      اکنون در سال 2014 هستیم و نزدیک به 5 سال از انتشار این استراتژی می گذرد که خبر می رسد، ژاپن برای نخستین بار پس از جنگ جهانی دوم اعلام می کند ضمن شرکت در عملیات نظامی برون‌مرزی، به دنبال فروش تجهیزات نظامی در بازارهای بین المللی است.
      حضور ارتش ژاپن در عملیات جنگی برون مرزی نیز به رغم مخالفت‌های گسترده مردمی و محدودیت های قانونی گویا در حال عملیاتی شدن است. شاهد این ادعا اظهارات اخیر شینزو آبه، نخست وزیر ژاپن است که اخیرا از داشتن یک «ارتش قدرتمند» سخن رانده و گفته این ارتش حق دارد در جنگ های بین المللی حضور داشته باشد.
      طبق اعلام مقامات ژاپنی، این کشور در تلاش است محدودیت‌های قانونی در زمینه صادرات سلاح را نیز برداشته و به بهانه های مختلف از جمله گسترش فعالیت های اقتصادی، به جرگه صادرکنندگان تجهیزات جنگی بپیوندد و از قرار معلوم، آمریکا نخستین بازار ژاپن در این عرصه خواهد بود.
      قانون اساسی ژاپن در سال 1947 نوشته و با فشار نظامیان آمریکایی‌ها به این کشور تحمیل شده است. طبق این قانون، ژاپن اجازه داشتن «ارتش» به معنی مصطلح آن را ندارد و در مقابل می تواند نیروهای محدود نظامی موسوم به «نیروهای دفاع از خود» داشته باشد.
      البته بخشی از این محدودیت ها در ماه آوریل سال جاری( اواخر فروردین) برداشته شد و به احتمال قریب به یقین اواخر ماه جاری میلادی تصمیم نهایی در این زمینه نیز اتخاذ خواهد شد.
      اما سوالاتی که در اینجا مطرح می شود این است که آیا ژاپن حقیقتا به دنبال خروج از انزوای نظامی و احیای امپراتوری سابق است؟ موضع کشورهای غربی، چین و کشورهای آسیایی و همسایه به این تغییر استراتژی چگونه خواهد بود؟



      به نظر می رسد، لا اقل بخشی از پاسخ این سوال را باید در روحیات خاص ژاپنی ها و در تاریخ این کشور جست و جو کرد.
      در طول تاریخ، برخي آيين ها و اعتقادات خاص مذهبي، همواره زمينه رشد افراط گونه روحيات ملي گرايانه و صد البته نظامي گري ژاپني ها بوده است.
      مقامات نظامي ژاپن به خصوص در دهه30 تحت تاثير فيلسوفي با نام «تويوما» به شدت اعتقاد داشتند كه خداوند ملت ژاپن را برگزيده و يكايك مردم اين كشور موظفند براي ايجاد «ژاپن بزرگ» بكوشند. براساس آيين معروف «شينتوي پاك» نیز امپراتور ژاپن خداي تمام دنيا معرفی شده و ملت ژاپن نيز «مأموريت» دارد سايرين را تحت هدايت بي چون و چراي این امپراتور درآورد.
      بحران شديد اقتصادي دهه 30 ژاپن نیز بر دامنه اين اعتقادات افزود و رشد شديد احساسات ملي گرايانه ايده توسعه ارضي و ايجاد جامعه بزرگ به زعامت ژاپن را در بين توده مردم اين كشور لازم و واجب نشان داد.
      ژاپن با چنین زمینه های تاریخی پس از پایان جنگ جهانی اول توانست یکی از پنج قدرت بزرگ نظامی و صنعتی جهان شده و در «شورای جامعه ملل» آن زمان، صاحب کرسی دائم بود.
      این کشور در همان ماه های نخست جنگ جهانی دوم توانست حدود 50 میلیون کیلومتر مربع از کره زمین(یک ششم جهان) را تحت استیلا و کنترل خود درآورد. اما به دنبال حملات ناجوانمردانه اتمی آمریکا، از حرکت باز ایستاد. البته نباید فراموش کرد، عده ای نیز معتقدند، ژاپن پیش از حمله اتمی آمریکا به این کشور شکست خورده بود و آمریکا با حمله به این کشور خواست هژمونی خود را به جهانیان تحمیل کند.


       
      این کشور به هر حال پس از جنگ جهانی دوم دیگر اجازه داشتن ارتش به معنی مصطلح امروز و اختیارات کامل را نداشت و خود نیز با وضع قوانینی، محدودیت هایی در ابعاد بین المللی حوزه نظامی وضع کرد.

      اما اکنون رشد اقتصادی بالا این کشور را از شرایط اسفناک پس از جنگ جهانی خارج کرده است و شرایطی که این کشور را به انزوای نظامی کشاند، دیگر وجود ندارد!
      پاسخ دومی نیز برای تحلیل چرایی اتخاذ چنین رویکردی از سوی چشم بادامی ها وجود دارد و آن چیزی نیست جز منافع اقتصادی و سیاسی.
      «جان ميرشاير» صاحب نظريه «رئاليسم تهاجمي» می گوید، قدرت‌هاي بزرگ هميشه مترصد فرصتي هستند تا قدرت خود را در برابر رقبا فزوني بخشند. وي سپس جمعيت و ثروت را به عنوان «پايه‌هاي اصلي قدرت نظامي» تعريف و تصريح مي كند چنانچه كشوري داراي اين مولفه ها باشد، فرصت لازم براي خروش مقابل قدرت ها را به دست آورده است.
      با توجه به مولفه هایی که در جامعه امروز ژاپن دیده می شود، هیچ بعید نیست که این کشور واقعا قصد خروش مقابل سایر قدرت‌ها را داشته باشد.

       

      ژاپن اگر چه به لحاظ سیاسی، استقلال لازم را هنوز کسب نکرده و مانند بسیاری از کشورهای غربی دیگر، پیرو سیاست های آمریکا است؛ اما این کشور حداقل در بعد نظامی، تحرکات جدی از خود نشان داده است.
      وجود پایگاه های متعدد نظامی آمریکا در ژاپن، همواره هزینه‌هایی برای توکیو داشته و این کشور با وجود تقاضاهای زیاد مردمی، هرگز نتوانسته آمریکایی ها را از این کشور بیرون کند. این ناتوانی حتی بعضا باعث سقوط رهبران این کشور شده، همان طور که گاهی شعار علیه حضور نظامی آمریکا، باعث روی کار آمدن رهبرانی در این کشور شده است.
      «یوکیو هاتویاما»، نخست وزیر اسبق ژاپن با شعار جمع آوری پایگاه‌های نظامی آمریکا بود که توانست بر رقیب قدرتمند خود پیروز شود. اما همین فرد به دلیل ناتوانی در عمل به وعده انتخاباتی اش، خرداد ماه سال 89 استعفا کرد و جای خود را به «نائوتو کان» داد. «کان» نیز ماه ها جرئت نکرد راجع به پایگاه های آمریکایی که یکی از قدیمی‌ترین و بزرگترین مشکلات مردم کشورش است، صحبتی به میان آورد.
      بنا بر این به نظر می رسد، ژاپن هنوز پیشرفتی را که در حوزه اقتصاد کسب کرده، در حوزه سیاسی به دست نیاورده است.
      «اقتصاد» نیز می تواند یکی از انگیزه های قوی برای ژاپنی ها جهت ورود جدی به عرصه نظامی باشد.
      ژاپن کشوری است که در حوزه اقتصادی جایگاه ویژه ای دارد. تولید ناخالص ملی ژاپن نزدیک به 6 تریلیون دلار و جمعیت این کشور نیز حدود 128 میلیون نفر است. دو فاکتوری که به اعتقاد «میر شایر» برای خروش کافی است!
      همین چند سال پیش بود که خبر رسید، غول خودروسازی آمریکا یعنی جنرال موتورز، جای خود را به تویوتای ژاپن داده است. آمریکا امروز خود یکی از واردکنندگان اصلی محصولات ژاپنی است. ژاپن در عرصه تکنولوژی و تجهیزات الکترونیکی نیز یکی از پیشرفته ترین کشورهای دنیا است.
      کشوری با چنین مختصات اقتصادی و جمعتی طبیعتا نمی تواند خود را محصور نگاه دارد. بنابر این ورود ژاپن به فاز صادرات تجهیزات نظامی را می توان از این منظر به تحلیل نشست.
       
    • توسط crazy-doctor
      بسم رب الشهدا و صدیقین


      سلام
      در انجمن گشتم مطلب کامل و جامعی راجع به شهدای مقاومت اسلامی ( حزب الله -حماس و...) پیدا نکردم در نتیجه این تاپیک را ایجاد کردم تا با کمک شما
      شهدای مقاومت اسلامی را در سال های اخیر به طور اجمالی معرفی بکنیم

      -------------------------------
      شروع میکنیم با

      سردار شهید رانی عدنان بزی یا ان طور که بچه های حزب الله صدا میزنند حاج حاتم



      حاج حاتم از بچه های جنوب لبنان و اهل بنت جبیل متولد 1967 از اعضاب قدیمی حزب الله و فرمانده یکی از محور های مقاومت در جنگ 33 روزه بود .
      ایشون مهندسی مکانیک خونده بود و مدرس مدرسه فنی بنت جبیل که این مدرسه در جنگ 33 روزه سیزده شهید تقدیم اسلام کرد

      حاج حاتم و سید حسن نصر الله
      این شهید بزرگوار مدتی را هم در زندان های رژیم صهیونیستی زندانی بود البته مطمئن نیستم اما احتمال اینکه ایشون از ازاد شده های سال 2000
      ( بعد از عقب نشینی اراذل صهیونیست )باشند هست
      دو روز مانده به پایان جنگ صهیونیست ها هلی بورنی را در روستای غندوریه انجام میدن که هدف اون ملحق شدن به نیروهای لشکر 106 و محاصره جنوب لیطانی بود...اما با پاتک نیرو های حزب الله و در نتیجه تلفات سنگین عقب نشینی میکنند در حین این پاتک این سردار دلاور به شهادت میرسه روحش شاد و شفاعتش در ان دنیا نصیب ما باشد





      کلیپی گلچین شده وصیت نامه حاج حاتم با زیر نویس فارسی 5mb
      http://crazydoctor.persiangig.com/video/vaseyat-haj hatm.flv
      کلیپ وصیت کامل این شهید 16mb بدون زیر نویس( اصولا زیر نویس لازم نیست کافیه گوش کنید )
      http://crazydoctor.persiangig.com/video/vaseyt kamel-haj hatm.flv
      ----------------------------------------------
      پ.ن جای خالی بخش مقاومت اسلامی در انجمن احساس میشه
      لطفا دوستان در مدیریت زحمت انتقال تاپیک به اسکرول را بکشند ممنون
    • توسط RedArmy
      بررسي جايگاه استراتژيك و توان نظامي عربستان باسلام به نظر من موضوع جالبيه چون اگر تحديدي از سوي عرب ها متوجه ما باشه اين تحديد يا از جانب عربستان يا از جانب مصر و ساير كشورهاي عربي توانايي تحديد مارو ندارند. (با زبان رسمي) شبه جزيره عربستان كشوري است پادشاهي كه توسط آل سعود اداره ميشود . اين كشور مساحتي حدود 2149690 كيلومتر مربع و 27 ميليون نفر جمعيت دارد(جمعيت ما حدود 2.5 برابر عربستان هست واز اين جهت ما برتري داريم) آب وهواي اين كشور گرم وخشك بوده و تمركز جمعيت در مر كز عربستان مي باشد كه اطراف آنرا بيابان ها خشك و طولاني فراگرفته است به همين جهت در طول تاريخ كمتر دشمن خارجي ميل و رغبت براي اشغال و يا نبرد طولاني با اين كشور داشته است.(اين براي ما در صورت جنگ احتمالي مشكل ساز خواهد شد البته براي خود عربستاني هايي كه در اين مناطق ميجنگند نيز مشكل به وجود خواهد آمد). از سال 1932 تا كنون عربستان در هيچ جنگ بزرگ و فراگير شركت نكرده اگرچه در نبردهاي سال 1967 و 1973 بر ضد اسراييل و جنگ اول خليج فارس شركت داشته ولي هرگز در يك نبرد بزرگ به تنهايي شركت نكرده است (به طور كلي عرب ها به ويژه عربستاني ها انسان هايي ترسو هستند و نه جرئت يك جنگ طولاني را دارند و نه توان اين جنگ را ، از اين حيث برتري كامل از آن ماست). با وجود اينكه اين كشور هرگز در جنگ بزرگي درگير نشده ولي اين به معني اين نيست كه عربستان از تجهيز و به خدمت گرفتن يك ارتش كارآمد غافل مانده است. خطر اسراييل براي آنها آنقدر بزرگ بوده كه سالانه ميلياردها دلار صرف خريد تسليحات مي كنند(ممكن است برخي با شنيدن جمله قبلي به خود بگويند مگر عربستان با آمريكا و اسراييل متحد نيست و روابط خوبي با آنها ندارد ، در پاسخ به اين سوال بايد بگويم بزرگترين دشمن اسراييلي ها ، عرب ها هستند حتي دشمني آنها با عرب ها از دشمني با ما جدي تر است به طوري كه در آموزش كودكانشان هم از عربها به عنوان جدي ترين دشمن ياد ميكنند كه بايد نابود شوند ، اين چيزي است كه عربستان و تمام كشورهاي عربي مي دانند و هيچگاه از اسراييل غافل نميشوند مثل استالين كه با آلمان توافق صلح امضا كرد اما آلمان ها باز به شوروي حمله كردند ). بعد از انقلاب اسلامي در ايران ، عربستان همواره ايران و گروهايي چون حزب ا... لبنان را دشمن و رقيب خود مي ديده و همواره با ايران بر سر اينكه چه كسي قدرت اول منطقه و جهان اسلام است كشمكش داشته است( تحديد نظامي از سوي ايران داستاني است كه آمريكا و اسراييل آنرا ساختند و اين عرب ها ساده لوح متسفانه آنرا باور كردند ). اقتصاد عربستان وابسته به نفت است به طوريكه 75 درصد از درآمد اين كشور را فروش نفت تامين مي كند . با بروز جنگ بين آمريكا و عراق در سال 2003 و افزايش سرسام آور قيمت نفت كه تا كنون نيز ادامه داشته ، درآمد عربستان افزايش يافته است وبه تبع آن عربستان توانسته بودجه نظامي خود را به ميزان بسيار زيادي افزايش دهد به طوريكه در سال 2006 به رقم شگفت انگيز 31 ميليارد دلار رسيد(چيزي نزديك به بودجه نظامي روسيه). وزارت دفاع عربستان در سال 1962 تاسيس شده و از بدو تاسيس توسط خاندان سلطنتي فرمانده اي مي شود . اين وزارت خانه مسئول هدايت و ساخت و خريد تجهيزات ارتش را بر عهده دارد. خدمت سربازي در عربستان داوطلبانه بوده و دوره خدمت 3سال با حقوق و مزاياي كامل مي باشد. عربستان از سربازان ماهر و آموزش ديده استفاده مي كند. اكثر افسران در ابتدا در مدارس ارتش تحصيل كرده و سپس وارد دانشكده افسري مي شوند(آموزش پايه اي كاري است كه ارتش هاي بزرگ مثل روسيه انجام مي دهند و ما از اين جهت از عربستاني ها عقب تر هستيم). يونيفرم سازماني ارتش عربستان از يونيفرم ارتش هاي آمريكا و انگلستان متاثر شده است. خلبان هاي نيروي هوايي عربستان توسط مربيان انگليسي آموزش مي بينند (از اين لحلظ به دليل كم بود امكانات باز ما عقب تر هستيم). ارتش عربستان براي آموزش نيروهاي خود از كارشناسان فرانسوي ، آمريكايي و انگليسي استفاده مي كند. نيروي زميني عربستان داراي 70تا73 هزار نفر پرسنل است البته 200 هزار نيروي داوطلب نيز در اين نيرو خدمت مي كنند(نيروي زميني ايران ، قوي ترين نيروي زميني در منطقه است). عربستان داراي تعداد زيادي تانك از جمله 315 تانك پيشرفته آبرامز ام-1 است كه اين كشور بعد از مصر بزرگترين دارنده اين تانك در خاورميانه محسوب مي شود. عربستان در سال 1980 تعدادي موشك دانگ فنگ3 با برد 2400 كيلومتر از چين خريد(از لحاظ برد موشكي عربستان تقريبا با ما برابري ميكند اما ما صاحب تكنولوژي هستيم و به زودي برد موشك هايمان از عربستان بيشتره مي شود). در بعد هوايي در گذشته شايد هواپيماهاي ما توان مقابله با اف-15ها و ساير هواپيماهاي عربستان را داشتند اما اكنون عربستان باخريد هواپيماهاي جديد و پيشرفته نظير 72فروند يوروفايتر از لحاظ هوايي از ما برتر است(ما شايد هواپيما جديد نخريده باشيم اما تسليحات ضد هوايي قوي نظير تور ام-1 و اس-300 داريم كه كشورمان را خوب پوشش مي دهند و از لحاظ پدافند هوايي خيلي از عربستان برتر هستيم هرچند بايد نيروي هوايي خودمان را نيز تقويت كنيم اگر بتوانيم بر روي طرح ميگ-39 سرمايه گذاري كنيم كه به مشكلات مالي برخورد كرده است ، و روس ها با ما همكاري كنند و اين هواپيماي فوق پيشرفته را به ما بدهند توان نيروي هوايي ما بسيار افزايش مي يابد ، لازم به ذكر است كه ميگ-39 يك هواپيماي فوق پيشرفته است كه قابليت هاي آن بسيار بالاتر از يوروفايتر مي باشد). در رابطه با نيروي دريايي عربستان بايد بگويم كه هرچقدر هم كه عربستان قوي باشد ما ابزارهايي داريم كه بتوانيم از خودمان دفاع كنيم و خليج فارس را در كنترل كامل خودمان بگيريم. در كل و با در نظر گرفتن فاكتورهاي مختلف توانايي نظامي ايران از عربستان بالاتر است و در صورت بروز جنگ احتمالي ما بيشتر به عربستان ضربه وارد خواهيم كرد ، دليل برتري ما اين است كه نيروهاي مسلح ما از حداقل امكانات حداكثر استفاده را مي كنند. منتظر نظرات ساير دوستان هستم به ويژه دوست خوبم mostafa_by هستم .
    • توسط hamed_713
      فارخور نام پایگاه نیروی هوایی هند در کشور تاجیکستان است! این پایگاه در 130 کیلومتری جنوب شرقی شهر دوشنبه پایتخت تاجیکستان قرار دارد. این تنها پایگاه نیروی هوایی هند در خارج از این کشور است که تنها دو کیلومتر از مرز بین افغانستان و تاجیکستان فاصله دارد. عهدنامه بین هند و تاجیکستان برای احداث پایگاه در این کشور در سال 2003 امضائ شد و در سال 2004 به تصویب رسید. این پیمان یعنی حضور دائمی نیروهای نظامی هندی در تاجیکستان برای دفع هرگونه تهدید احتمالی خارجی و تامین امنیت کشور به تصویب رسیده است.کار بر روی احداث پایگاه بلافاصله اغاز گردید و اکنون پایگاه در حالت امادگی کامل به سرمیبرد واز اوایل سال 2007 کاملا قابل استفاده است. جزئیاتی از ساخت پایگاه در دسترس نیست اما گمان میرود که مصالح نظامی هندی از اسیای مرکزی تامین شده باشند.تقریبا 70 درصد جنگ افزار های هندی از روسیه و اتحاد جماهیر شوروی پیشین بدست امده است. بر طبق اخبار گوناگون گمان میرود که پس از تکمیل بنا پایگاه میزبان 12 الی 14 فروند جنگنده بمب افکن میگ 29 خواهد بود پایگاه فارخور عمق و برد بیشتری را در اختیار نیروهای نظامی هند فرار میدهد که برای انان موجب ایفای نقش بیشتری در اسیای جنوبی و ظهور ملموسی از حرکت هند برای برجسته سازی قدرت خود در اسیای مرکزی است هدف سیاسیی که در سال 2003-2004 رسما اعلام کرده اند دلائل پنهانی تاسیس این پایگاه میتواند رقابت هند و پاکستان بر روی شبه قاره باشد پرویز مشرف رئیس جمهور پاکستان نگرانی شدید خود از این مساله را به مقامات تاجیکستان ابراز داشت در حقیقت هواپیماهای هندی میتوانند در عرض چند دقیقه خود را به پاکستان برسانند! پایگاه فارخور یکی از نمونه های بارز از تلاش هندی ها برای ارتقای ثبات در افغانستان و بالا بردن توان دهلی نو در فراهم اوردن نفت چه از اسیای جنوبی و چه از اسیای مرکزی است. هند بطور معلوم محدود شدن نقش خود به ناحیه سوق الجیشی جنوب اسیا را نخواهد پذیرفت برنامه هند برای برجسته سازی قدرت خود در اسیای مرکزی تنها برای مصارف نظامی نیست بلکه دسترسی به منابع انرژی اسیای مرکزی برای هند امری حیاتی به شمار میرود. دهلی نو به دنبال دسترسی به نفت و گاز قزاقستان وانجام پروژه های ملیونی مثل خط لوله ایران-افغانستان-پاکستان-هند و دیگری پیوستن ترکمنستان افغانستان پاکستان وهند. هرکدام از این خط لوله ها یا هر دوی اینها میتواند در دستیابی هند به منابع انرژی تاثیر مهم و قابل اطمینانی داشته باشند به شرطی که روابط دوستانه بین هند و پاکستان تقویت گردد هند خواهان توسعه شبکه ی قدرت جدیدی در اسیاست که ایالات اسیا را با ان به مبدائیت شبه قاره یکی میکند این نظریه ای است که از سوی ایالات متحده در گذشته بشدت حمایت شده است. هنگامی که هند از شبکه ای جدید در اسیای مرکزی برای بالا بردن نمودار جامع اقتصادی خود بهره جوید واشنگتن این پروژه را راهی برای مقابله با نفوذ اقتصادی و سیاسی چین در اسیای مرکزی میبیند منبع: نوشته شده توسط محمد- مجله هوايي
    • توسط 00Amin
      ه گزارش فارس، پايگاه اينترنتي "گلوبال ريسرچ " (Global Research) در مقاله‏اي به‏قلم "اوا گولينجر " (Eva Golinger)، وكيل دعاوي و روزنامه‏نگار آمريكايي مقيم ونزوئلا نوشت: "هوگو چاوز " رئيس جمهوري ونزوئلا اخيرا در يك برنامه تلويزيوني و راديويي فاش كرد كه هواپيماهاي بدون سرنشين آمريكايي (UAV) به شكل غيرقانوني وارد مرزهاي هوايي ونزوئلا شده‏اند. رئيس جمهوري ونزوئلا ديده شدن يكي از اين هواپيماها را بر فراز پايگاه نظامي "فورت مارا " (Fort Mara) واقع در استان "زوليا " (Zulia) در نزديكي مرز اين كشور با كلمبيا تائيد كرد. بسياري از سربازان ونزوئلايي هواپيماي بدون سرنشين مذكور را مشاهده كرده و موضوع را به اطلاع فرماندهان خود رسانده‏اند. پس از اين واقعه چاوز دستور داده است كه از اين پس هر يك از اين هواپيماهاي بدون سرنشين كه در قلمرو ونزوئلا ديده شوند بايد فورا سرنگون شوند. وي با تاكيد بر آمريكايي بودن اين هواپيماهاي بدون سرنشين، ايالات متحده را متهم كرد كه در حال برهم زدن آرامش منطقه است.

      * راه‌اندازي ناوگان چهارم ايالات متحده در آمريكاي لاتين بعد از 60 سال

      اين وكيل دعاوي آمريكايي اضافه كرد: قبلا نيز رئيس جمهوري ونزوئلا هشدار داده بود كه آمريكا از طريق جزاير "آروبا " (Aruba) و "كورازائو " (Curazao) به تهديد نظامي ونزوئلا مبادرت مي‏ورزد. اين جزاير در فاصله 50 مايلي سواحل شمال غربي ونزوئلا قرار داشته و مستعمره هلند محسوب مي‏شوند. در سال 1999 قراردادي بين هلند و ايالات متحده منعقد شد كه به آمريكا اجازه مي‏داد در اين دو جزيره پايگاه نظامي ايجاد كند. اين قرارداد در اصل تصريح مي‏كند كه نيروهاي آمريكايي اجازه دارند عمليات خود بر ضد قاچاقچيان مواد مخدر را از اين جزاير ترتيب دهند. با اين‏حال، پس از سپتامبر 2001، آمريكا از تمامي پايگاه‏هاي نظامي خود در سراسر جهان براي آنچه عمليات ضدتروريستي خوانده مي‏شود، استفاده مي‏كند. در سال‏هاي اخير پايگاه‏هاي نظامي واقع در آروبا و كوروزائو براي عمليات اطلاعاتي و شناسايي عليه ونزوئلا بكار گرفته شده‏اند.
      گولينجر ادامه داد: از سال 2006 واشنگتن اقدام به يكسري تمرينات نظامي پيشرفته كرد كه كورازائو در مركزيت اين تمرين‏ها قرار داشت. طي 5/3 سال گذشته، صدها فروند ناوهاي هواپيمابر، كشتي‏هاي جنگي، هواپيماهاي نظامي، هليكوپترهاي "بلك هاوك "، زيردريايي‏هاي هسته‏اي و هزاران نيروي نظامي آمريكايي در درياي كارائيب به انجام تمرينات نظامي پرداخته‏اند. اين تمرينات نظامي موجب برانگيخته‏شدن نگراني در كشورهاي منطقه شده است. از جمله اين كشورها و بيش از سايرين ونزوئلا در معرض اين تهديدها قرار دارد. ونزوئلا در عرصه ديپلماتيك نيز آماج حملات، انواع دشمني‏ها و تعرضات واشنگتن قرار داشته است.
      در سال 2008، پنتاگون "ناوگان چهارم دريايي " خويش را با هدف دفاع از منافع آمريكا در آمريكاي لاتين باز راه‏اندازي كرد. ناوگان چهارم در سال 1950 و پس از اتمام ماموريت‏هاي مرتبط با جنگ جهاني دوم غيرفعال شده بود. راه‏اندازي مجدد اين ناوگان پس از 60 سال نگراني گسترده‏اي را در ميان كشورهاي آمريكاي لاتين ايجاد كرده و آنان را بر آن داشت تا "شوراي دفاع مشترك " تشكيل داده و خود را در برابر تهديدهاي خارجي آماده كنند. پنتاگون صراحتا پذيرفت كه راه‏اندازي مجدد ناوگان چهارم نيروي دريايي آمريكا با هدف "نشان دادن قدرت ايالات متحده در منطقه " انجام شده و اين پيام را مخابره مي‏كند كه "آمريكا آماده است تا از متحدينش در منطقه دفاع كند. " اين اظهارات مقامات پنتاگون به معناي حمايت ايالات متحده از كلمبيا و تشر زدن به ونزوئلا تلقي شد.
      نويسنده كتاب "بوش عليه چاوز " تصريح كرد: در 30 اكتبر سال 2009 ميلادي، كلمبيا و آمريكا يك توافق همكاري نظامي به امضا رساندند كه بر اساس آن آمريكا مجاز بود 7 پايگاه نظامي در كلمبيا را تحت اختيار خود درآورده و عندالزوم از تمامي تاسيسات نظامي كلمبيا بهره بگيرد. از اين توافقنامه به عنوان بزرگترين توسعه‏طلبي نظامي آمريكا در آمريكاي لاتين ياد مي‏شود. هر چند كه مقامات دو كشور صراحتا ابراز داشتند كه اين توافقنامه در راستاي مبارزه با قاچاق موادمخدر و تروريسم به امضا رسيده است، لكن اسناد رسمي نيروي هوايي ايالات متحده نشان مي‏دهند كه آمريكا از اين پايگاه‏ها براي انجام عمليات نظامي در سراسر منطقه مي‏تواند استفاده كند. اين اسناد همچنين مويد اين نكته بودند كه اين توسعه‏طلبي نظامي با هدف مقابله با تهديد‏هاي دولت‏هاي ضدآمريكايي سر برآورده در منطقه انجام شده است. مطلب ديگري كه در اين اسناد به چشم مي‏خورد اين است كه حضور نظامي در كلمبيا مي‏تواند به عمليات اطلاعاتي و شناسايي كمك كرده و ظرفيت پنتاگون را در رهبري عمليات نظامي در منطقه آمريكاي لاتين افزايش دهد.

      * اتهامات واهي آمريكا به ونزوئلا

      اين روزنامه‏نگار آمريكايي ساكن كاراكاس، پايتخت ونزوئلا كه در سال 2009 ميلادي برنده جايزه بين‏المللي روزنامه‏نگاري مكزيك نيز شده است، افزود: از سال 2006 به بعد، مقامات آمريكايي از ونزوئلا به عنوان كشوري ياد مي‏كنند كه "به طور كامل در مبارزه با تروريسم همكاري نمي‏كند. " در سال 2005 نيز ونزوئلا از سوي واشنگتن كشوري خوانده شد كه "در مبارزه با موادمخدر همكاري نمي‏كند. "عليرغم آنكه هيچ مدركي در اثبات اين اتهامات خطرناك موجود نيست، ايالات متحده اين اتهامات را مبناي افزايش فشارها بر دولت ونزوئلا قرار داده است. در سال 2008، دولت بوش تلاش كرد تا نام ونزوئلا را در فهرست كشورهاي حامي تروريسم قرار دهد. اين تلاش در مراحل مقدماتي با شكست مواجه شدند چرا كه ونزوئلا همچنان يكي از تامين‏كنندگان نفت آمريكا محسوب مي‏شود. اگر آمريكا ونزوئلا را كشوري حامي تروريسم مي‏خواند، آنگاه مجبور بود كليه روابط خود با اين كشور از جمله خريد نفت از اين كشور را متوقف كند.
      با ‏اين‏حال، ايالات متحده همچنان ونزوئلا را يكي از بزرگترين تهديدها براي منافع خويش در منطقه آمريكاي لاتين مي‏داند. آمريكا به طور خاص در خصوص مسائل اقتصادي نگراني‏هايي در منطقه آمريكاي لاتين دارد. آمريكا نگران آن است كه كشورهاي آمريكاي لاتين با برقراري روابط تجاري با كشورهايي نظير روسيه، چين و ايران، غلبه اقتصادي آمريكا را در اين منطقه به خطر بيندازند. اخيرا، "هيلاري كلينتون "، وزير امور خارجه ايالات متحده آمريكا به كشورهاي آمريكاي لاتين نظير بوليوي، برزيل، نيكاراگوئه و ونزوئلا كه اخيرا روابط خود با ايران را تحكيم كرده‏اند هشدار داد كه "من فكر مي‏كنم كه اگر برخي افراد تمايل دارند با ايران حشر و نشر داشته باشند بايد پيش از آن به تبعات اين امر توجه داشته باشند و ما اميدواريم كه ايشان دوباره به اين مطلب فكر كنند ... . " كلينتون اين سخنان را در جريان بررسي سياست‏هاي آمريكا در خصوص آمريكاي لاتين اظهار داشت.
      گولينجر اضافه كرد: دولت كلمبيا نيز اخيرا اعلام داشته است كه قصد دارد يك پايگاه جديد نظامي در نزديكي مرز ونزوئلا داير كند. سرمايه و تجهيزات مورد نياز اين پايگاه را ايالات متحده تامين خواهد. "گابريل سيلوا " (Gabriel Silva)، وزير دفاع ونزوئلا نيز خبر داده است كه دو گردان نيروي هوايي نيز در مناطق ديگري در نزديكي مرز ونزوئلا مستقر شده‏اند. پايگاه جديد نظامي كه قرار است داير شود در منطقه‏اي به نام "گواجيرا پنينسولا " (Guajira peninsula) قرار خواهد داشت كه با استان زولياي ونزوئلا هم‏مرز است. در اين پايگاه 1000 نيروي نظامي مستقر شده و امكان استقرار نيروهاي مسلح آمريكايي نيز در آن فراهم خواهد شد. اين اعلام جديد دولت كلمبيا نيز نوعي اعلام دشمني به ونزوئلا محسوب مي‏شود.
      اظهارات چاوز در خصوص ورود غيرقانوني هواپيماهاي بدون سرنشين آمريكايي به قلمرو ونزوئلا نيز بر دامنه بحران بين ونزوئلا و كلمبيا خواهد افزود. هواپيماي وارد شده به قلمرو ونزوئلا در طي سال گذشته در پاكستان و افغانستان جهت به قتل رساندن تروريست‏ها بكار گرفته شده است. اين هواپيماهاي بدون سرنشين حامل موشك بوده و مي‏توانند اهداف زميني را در مناطق حساس هدف قرار دهند.
      نويسنده كتاب "بوش عليه چاوز " در بخش پاياني اين گزارش تصريح كرد: ونزوئلا در مواجهه با اين تهديدات خطرناك در شرايط هشدار قرار گرفته است. سخنان چاوز در خصوص ديده شدن هواپيماهاي نظامي بدون سرنشين آمريكا در حالي ايراد شدند كه پليس ملي ونزوئلا در حال آغاز به كار خويش بود. اين پليس اخيرا در راستاي انجام عمليات پيشگيرانه و ارائه خدمات اجتماعي بنياد نهاده شده است.

      لینک
      http://www.farsnews.com/newstext.php?nn=8811150671
  • مرور توسط کاربر    0 کاربر

    هیچ کاربر عضوی،در حال مشاهده این صفحه نیست.