Recommended Posts

 

خوب اینی که حضرت صادق فرمودند به دیده منت جانمان فدایشان قبوله. این یعنی همون احترام گذاشتنی که  گفتم نه ؟ یا به نظر شما این یعنی اسلام متحد و وحدت دار؟ نظر شخصیم اینه این داستان تایید بر احترام اهل سنت داره که ما هم حتما قبول داریم... نظر دوستان چیه ؟

 

ضمنا. من نظر شخصیم رو گفتم. باز هم میگم ما چون پیروی رهبرمون هستیم کاری نمیکنیم که وحدت اسلامی به هم بخوره...

 

با سلام خدمت همه دوستان گرامی

فراتر از احترام گذاشتن حتی دفاع کردن !!! حضرت علی علیه السلام در زمان وقایع مدینه زمان عثمان فرزندانش را به دفاع از عثمان به عنوان خلیفه مسلمین فرستاد علی رغم اینکه رقیب وی در ماجرای خلافت محسوب می شد و هیچ کس هم با مرگ عثمان متعرض حضرت علی علیه السلام در صورت بی طرفی نمی شد به طوری که حتی با وجود دفاع مسلحانه فرزندان ایشان از عثمان پس از قتل عثمان همه به در خانه حضرت علی آمدند و از ایشان درخواست کردند خلافت را بپذیرد  . امام سجاد علیه السلام در صحیفه سجادیه در حق مرزبانان مسلمان دعا فرمود در حالی که حداقل بخشی از ایشان اگر نگوییم همه ایشان اهل تسنن بودند و نیروی نظامی همان خلیفه ای محسوب می شدند که در زمانشان علی علیه السلام پدر بزرگ ایشان را بر سر منبر ها لعن می کردند . در مقابل روزی که خلافت را غصب کردند ابوسفیان به حضرت پیام داد که اگر بخواهد می تواند با یاری قریش خلافت آن حضرت را پس بگیرد و حضرت قبول نفرمود چرا که می دانست در پس این اعلان یاری چه چیز نهفته است حال آنکه ابوسفیان مسلمان هم شده بود .

آنچه در میان مطرح است مصلحت اسلام است که سکوت امام علی علیه اسلام و صلح امام حسن علیه السلام و جنگ امام حسین علیه السلام در سایه آن معنی می گردد . اگر مصلحت اسلام کمک و یاری به فلسطین باشد قطعا انجام می دهیم و اگر مصلحت اسلام در رها کردن فلسطین باشد قطعا انجام خواهیم داد .

اندلس روزی سقوط کرد که میان دو مسلمان بر سر حاکمیت اندلس جنگ در گرفت و آنکه ضعیف تر بود دست کمک به سوی مسیحیان دراز کرد و آن هنگام که دیگری را شکست داد مسیحیان خود او و یارانش را کشتند و کسی از مسلمین را در آن سرزمین زنده نگذاشتند حتی آنان را که از اسلام به مسحیت درآمدند را زنده سوزاندند چرا که نمی دانستند این ایمان جدید از روی علاقه است یا از روی ترس !!!  

  • Upvote 3
  • Downvote 1

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر

This conception of a Greater Israel encompassing much of the Middle East is evidently a pervasive element of popular culture in the region, and it is easy to understand how this would be taken up by bin Laden and other propgandists. By asserting that Israel seeks to occupy the territories of many other countries in the region, it places the Palestinians on the front line of a struggle common to all people in the region.

و

Of course, the boundries of all of these entities are speculative, and sources are in disagreement on many points.

اگه شما لینکتون رو با دقت میخوندید چند خط پایینتر ب این میرسیدید!

در مورد تورات هم بهتره که گفته های جناب اریل رو بخوننید  اما در مورد تظاهرات فکر کنم اسراویل 6 میلیون یهودی داره و این نظر 30 نفرشونه! (البته لینکی که تو گلوبال سکیوریتی بود کار نکرد و من هم نتونستم تو وب اطلاعاتی به دست بیارم !) مشخصا این یه توهمه که دولت اسرائیل دنبال بخش بزرگی از سرزمینی که کلا بهش متعلق نیست و هیچ جوری هم نمیتونه بدستش بیاره و چرا ؟ چون تهدید اسرائیل رو به جاهای دیگه بسط بده تا همراهی بیشتری برای دشمنی با اسرائیل بدست بیارن وگرنه تو دنیای امروز با توجه به اتفاقاتی که افتاده همه میدونن  نه اسرائیل میخواد نه میتونه به نیل تا فرات برسه !!! ولی خوب منافع یه سری موجب میشه که این تفکر بست پیدا کنه !!


بخش دیگری از منابعی که شما گذاشتید کلا میخونید بعد اینا رو میزارید یا همینطوری هر چی پیدا میکنید میزارید ؟

An edition of the notorious anti-Semitic forgery, "The Protocols of the Elders of Zion," published by the Iranian government supplies an introduction which describes Iran's view of itself in the struggle to destroy Israel. "A boundless passion for usurpation and hegemony is typical of these professional criminals of history; a passion which they try to satisfy through their fickle logic of 'From the Nile to the Euphrates.'" This edition also included a map that projects boundries up to that include parts of Iran.

لازمه ترجمه کنم در لینکی که شما معرفی کردید چی نوشته یا خودتون میتونید ؟


باز هم از منابع شما

The definitions of the limits of this territory vary between biblical passages, with these specifically in Genesis 15, Exodus 23, Numbers 34 and Ezekiel 47. Nine times elsewhere in the Bible, the settled land is referred as "from Dan to Beersheba".

 

این لینک هم فکر کنم کاملا بی ربط بودن چون بحثش یه چیزدیگه هست و ربطی به نیل تا فرات نداره!

http://www.amazon.co.uk/Goliath-Life-Loathing-Greater-Israel/dp/1568586345

  • Upvote 1

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر

This conception of a Greater Israel encompassing much of the Middle East is evidently a pervasive element of popular culture in the region, and it is easy to understand how this would be taken up by bin Laden and other propgandists. By asserting that Israel seeks to occupy the territories of many other countries in the region, it places the Palestinians on the front line of a struggle common to all people in the region.

و

Of course, the boundries of all of these entities are speculative, and sources are in disagreement on many points.

اگه شما لینکتون رو با دقت میخوندید چند خط پایینتر ب این میرسیدید!

در مورد تورات هم بهتره که گفته های جناب اریل رو بخوننید  اما در مورد تظاهرات فکر کنم اسراویل 6 میلیون یهودی داره و این نظر 30 نفرشونه! (البته لینکی که تو گلوبال سکیوریتی بود کار نکرد و من هم نتونستم تو وب اطلاعاتی به دست بیارم !) مشخصا این یه توهمه که دولت اسرائیل دنبال بخش بزرگی از سرزمینی که کلا بهش متعلق نیست و هیچ جوری هم نمیتونه بدستش بیاره و چرا ؟ چون تهدید اسرائیل رو به جاهای دیگه بسط بده تا همراهی بیشتری برای دشمنی با اسرائیل بدست بیارن وگرنه هر بچه ای میدونه نه اسرائیل میخواد نه میتونه به نیل تا فرات برسه !!! ولی خوب منافع یه سری موجب میشه که این تفکر بست پیدا کنه !!

سلام. راستش امیدوارم که صحبت شما درست باشد ولی یک چیزی به من میگوید که اگر اسراییل خیالش از بابت فلسطین راحت بشود و در واقع آنجا را کاملا هضم کند و دیگر کسی ادعایی در باره آن سرزمین نداشته باشد و خلاصه همه چیز بر وفق مراد آنها بشود ممکن است آنها هوس کنند که نگاه دوباره ای به نقشه بیاندازند و تصمیم بگیرند که سرزمین فعلی مثلا عمق استراتژیک ندارد. بنابراین آنها نیاز دارند که این عمق را ایجاد کنند. میدانید که آنها بر اساس نیازشان تصمیم میگیرند که فلان جا یا فلان سرزمین هم باید به آنها ملحق شود و پارلمان هم رای میدهد و همین کافی است. خب البته قبلا هم تقسیم کشور های منطقه سابقه دارد که همان آقای اریل هم اشاره داشتند و فکر میکنم که چیزی که یکبار سابقه دارد باز هم قابل تکرار است و فقط باید زمینه را فراهم کرد. مثلا از تجزیه کشورهای منطقه شروع میکنیم و کم کم آنها را میبلعیم. البته الان این قضیه خیلی خیلی تخیلی است و ممکن نیست ولی فردا را نمیدانم. .  


ببخشید فراموش کردم که بگویم در مورد توان اشغال سرزمین دیگران هم سابقه جالبی دارند حمایت آمریکا هم که هست و کم کم.سلاحهای هسته ای را رو میکنند و بقیه هم که ضعیف نگه داشته شده اند یا با خدرگیری داخلی و جنگ و غیره تضعیف شده اند.


زیاده روی کردم؟ شاید. ولی همانطور که گفتم هیچ اعتمادی به آنها نیست. اگر بتوانند انجام میدهند فارغ از درست و غلط بودن.

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر

 

سلام. راستش امیدوارم که صحبت شما درست باشد ولی یک چیزی به من میگوید که اگر اسراییل خیالش از بابت فلسطین راحت بشود و در واقع آنجا را کاملا هضم کند و دیگر کسی ادعایی در باره آن سرزمین نداشته باشد و خلاصه همه چیز بر وفق مراد آنها بشود ممکن است آنها هوس کنند که نگاه دوباره ای به نقشه بیاندازند و تصمیم بگیرند که سرزمین فعلی مثلا عمق استراتژیک ندارد. بنابراین آنها نیاز دارند که این عمق را ایجاد کنند. میدانید که آنها بر اساس نیازشان تصمیم میگیرند که فلان جا یا فلان سرزمین هم باید به آنها ملحق شود و پارلمان هم رای میدهد و همین کافی است. خب البته قبلا هم تقسیم کشور های منطقه سابقه دارد که همان آقای اریل هم اشاره داشتند و فکر میکنم که چیزی که یکبار سابقه دارد باز هم قابل تکرار است و فقط باید زمینه را فراهم کرد. مثلا از تجزیه کشورهای منطقه شروع میکنیم و کم کم آنها را میبلعیم. البته الان این قضیه خیلی خیلی تخیلی است و ممکن نیست ولی فردا را نمیدانم. .  


ببخشید فراموش کردم که بگویم در مورد توان اشغال سرزمین دیگران هم سابقه جالبی دارند حمایت آمریکا هم که هست و کم کم.سلاحهای هسته ای را رو میکنند و بقیه هم که ضعیف نگه داشته شده اند یا با خدرگیری داخلی و جنگ و غیره تضعیف شده اند.

 

حرف شما منطقی نیست زمانی که اسرائیل تشکیل شد فلسطینی وجود نداشت تقریبا کل کشور های منطقه اصولا بعد تجزیه عثمانی بوجود اومدن و اسرائیل هم یکی از اونا بود و جمعیت یهود داشت دیگه اون دوران گذشته این تهدید هم وجود داره هر کشوری که تجزیه میشه بقیه دوست دارن بخشی رو ببلعن مگه ما دوست نداریم بخش شیعه عراق رو بگیریم  ؟ یا مثلا عراق دوست ننداشت کویت رو بگیره ؟ بحث علاقه نیست ببحث اینه که ما در دنیایی دیگه زندگی میکنیم !! و این مسئله خیلی بعیده الان سوریه رو هواست ایا اسرائیل دوست دار بخش دیگه ای ازش جدا کنه ؟ مسلما نه خیلی واضحه داستان 

  • Upvote 2
  • Downvote 3

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر

راستش فکر نمیکنم که ما هیچ علاقه ای به گرفتن هیچ بخشی از عراق یا حتی هیچ کشور دیگری داشته باشیم.


شما هم که همان حرف اقای اریل را میزنید؟ وقتی اسراییل تشکیل شد فلسطین وجود داشت و مردمی آنجا زندگی میکردند که هویت فلسطینی داشتند. حتما که نباید پول ملی یا پرچم و یا عضویت در سازمان ملل یا هر چیزی مثل اسین باشد تا یک کشور وجود داشته باشد؟


تمام غدد سرطانی بدخیم یک خاصیت دارند به نام متاستاز. یعنی یک جا نمیمانند و شروع میکنند به انتشار در تمام بدن مبتلا. این خاصیت چیز بدی است و البته داروهایی هستند ولی اگر غده را نابود نکنید و تا آخرین سلول سرطانی را از بین نبرید نمیتوانید بابت متاستاز با خیالتان راحت باشد. البته شوخی کردم ولی یک جورهایی بنظرم شبیه میآیند.

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر

هویت فلسطینی یعنی چی ؟ هویت ملی از چی تشکیل میشه ؟

در مورد عدم علاقه شما من و خیلی های دیگه بدمون نمیاد به هر حال خرجشون رو که میدیم بزار سودش رو هم بکنیم ! اگه نتونیم جلوی تجزیه عراق رو بگیریم حداقل تو این واقعه ضرر نکنیم !

  • Upvote 1
  • Downvote 1

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر

مسئله اینجا است که وقتی یکبار کسی اشغالگری کرد و سرزمین دیگران را بلعید باز هم این کار را میکند بخصوص اگر بار اول موفق بشود. باور کنید که پنجاه سال بعد براحتی ممکن است که این بازی را دوباره شروع کنند. آنوقت جمعیت بسیار بیشتر و مستقر تر و تکنولوژی بالاتر دارند و تا آن موقع هم بخوبی و با برنامه در جاهای مختلف منطقه پراکنده میشوند. صحبتهایی هست در مورد نفوذ و استقرار آنها در کردستان عراق. خوب یک چنین صحبتهایی هر چند نادرست باشد آدم را به فکر میاندازد. نمیدانم شاید من اشتباه میکنم ولی مطمئنم که برنامه هایی دارند برای ضغعیف کردن و تقسیم کشورهای مهم منطقه اگر بتوانند. اینکه دلشان میخواهد همه در منطقه از آنها ضعیفتر باشد را شک نکنید ولی اینکه بتوانند بستگی به چندین عامل دارد و شک نکنید که درحال بررسی امکانات هستند. اگر بتوانند این کار را میکنند. انها افرادی هستند که در اینجا ریشه ندارند ولی اگر اجازه بدهیم که ریشه بدوانند دچه بسا دنبال آن برنامه بزرگ از نیل تا فرات هم بروند. یکبار اشغال موفق و طعم موفقیت باعث تحریک اشتهای هر دولتی در اسراییل میشود. تنها راه ایتن است که نتوانند و فکر کنم که ما تنها کشوری در منطقه باشیم که پتانسیل ممنانعت از آنها را داریم. البته هنوز نه ولبی اگر پیشرفت قابل توجهی در فن آوری داشته باشیم این قابلیت را خواهیم داشت..

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر

در ضمن من به جناب اریل کار ندارم دولت اسرائیلی  نزاد پرسته تو کشوری که 30 درصدش عرب میگن کشور یهود ما تو کشورمون 6 درصد سنی هست نمیگیم کشورشیعه حتی به اون 4 درصد غیر مسلمان هم همواره احترام میزاریم !!! هیچ وقت هم تو زندگیم نیومدم حماقت کسی رو توجیه کنم ولی بحث من اینه که اسرائیل عرب ها رو میکشه خوب به ماچه  ! یه زمانی یه ارمانی بود به نام امت اسلامی  که ما توش جایگاه مناسبی داشتیم رهبری بخشی از امت بودیم  اما حقیقت اینه که الان دنیای اسلام  توش بخش بزرگی وجود داره که شیعه رو مسلمان نمیدونه ما از اون جامعه رانده شدیم دیگه ما بخشی از امت اسلامی محسوب نمیشیم شما مصر مبارک با مصر مرسی رو نگاه کن هر 2 با بدبینی و تحقیر به ما نگاه میکردن  این ی حقیقته و ما باید به فکر راه های جایگزین باشیم ادامه نبرد در جبهه ای که هزینه سنگینی به ما تجمیل کرده و ما رو داره ضعیف میکنه اونم در حالی که هیچ سودی برامون نداره و جایگاه ما رو تو امت اسلامی حفظ نمیکنه خطرناکه یاسر عرفات روزی که ازش درمورد جنگ ایران و عراق پرسیدن گفت ایران دوست ماست ولی صدام برادر ماست یا یه همچین چیزی داستان امروز ما در خاورمیانه هم همینه الان مشروعیت ما در منطقه حتی با اسرائیل هم قابل مقایسه نیست از دشمنی ما میرن تو بغل اسرایئل !


در مورد کردستان عراق بله خوب ما میدونستیم دیر یا زود صورت حساب حزب الله لبنان رو باید پرداخت کنیم کسی که خونه شیشه ای داره ب سمت کسی نباید سنگ پرتاب کنه!! اما درمورد اشغالگری همونطور که گفتم دنیا عوض شده دیگه شما نمیتونید از این کار ها بکنید نمونه اش ارمنستان رو حساب کنید یا خود اسرائیل هنوز هم حتی تو غرب تو خیلی ازمناطق بعد 67 اشغالگر میشه وتحت تحریمه

  • Upvote 2
  • Downvote 1

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر

آیا میدانستید بحث کردن با همچین افرادی هویت دادن بهشونه؟؟؟؟

 

و من الله توفیق!

  • Upvote 1
  • Downvote 2

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر

آیا میدانستید بحث کردن با همچین افرادی هویت دادن بهشونه؟؟؟؟

 

و من الله توفیق!

یعنی الان دارید به من هویت میدید ؟

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر

سلام برادر گرامی جناب زد عزیز. نمبیدانید چقدر از حمایت و همدلی شما خوشحال شدم. ممنون برای دلیلی که آوردید. سوال همین جا است که چه فرقی بین ما و اسراییل است. ما که اسراییل نیستیم که قصد بلعیدن سرزمین دیگران را داشته باشیم. این با اعتقادات ما هم هم خوانی نداردو البته با منافع ملی ما هم به همچنین ولی متحد کردن و جذب کردن دیگران حتی اگر شیعیان عربستان سعودی باشند بسیار خوب و پسندیده استو از هر نظر عالی است . هم برای آنها و هم برای ما.


ما در بین شیعیان محبوبیم ولی در بین سنی ها ؟؟ ما باید خودمون روقوی کنیم دشمنی با اسرائیل به نفع فلسطین سنی هیچ نفعی برامون نداره  !

چند صفحه قبل چیزی نوشتم. خواهش میکنم دوباره آنرا مطالعه بفرمایید:

اجازه بدهید دلیل دیگری درباره درگیری ما و رژیم صهیونیستی ارائه کنم. آن دلیلی که عزیزی فرمودند و تاکید کردند به دلیل اطاعت فرمان خداوند در حمایت از مظلوم است بالاترین و مهم ترین دلیلی است که ما نمیتوانیم و نباید دفاع از فلسطین را فراموش کنیم و من بشدت به این دلیل معتقدم ولی برای آن دسته از دوستان که برای تصمیم گیری نیاز به دلایل دیگر هم دارند عرض میکنم که به نظرم همراهی و حمایت متقابل رژیم صهیونیستی و آمریکا موجب شده که هرکسی با آمریکا مشکل داشته باشد به همان دلیل با رژیم صهیونیستی هم دچار مشکل شود. این رژیم پایگاه امریکا است و اگر شما میخواهید در برابر آمریکا از خود دفاع کنید باید بدانید که باید در برابر این رژیم هم مسلح باشید. باور کنید حتی اگر ما مثلا زرتشتی هم بودیم باز هم آمریکا و این رژیم اجازه استقلال داشتن و پیشرفت به ما نمیدادند. باز هم تلاش میکردند تا یک دولت وابسته به خودشان را در ایران بر سر کار بیاورند و چه بسا به فکر تجزیه ایران هم بودند. علتش موقعیت ما در منطقه است و آنها تحمل یک ایران قوی و مستقل را ندارند. آخرش میشد مثل زمان شاه سابق ایران که بی اجازه آنها کاری نمیشد کرد. اگر ما هم با رژیم صهیونیستی کاری نداشته باشیم آنها با ما کار دارند. همین الان برای حفظ امنیت این رژیم تمام کشور های منطقه بجز ایران با خطر تجزیه و قطعه قطعه شدن روبرو هستند

  • Upvote 2

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر

و در کمال ناباوری دوستمون می فرمایند جهاد اسلامی - قسام

 

 

بنده اول از همه گفتم باید گروهی رو درست بکنیم!!!!جهاد اسلامی و گردان های قسام رو هم میشه روشون کار کرد... کل جمعیت این شهر همینه و بیشتر از این ظرفیت نداره...حالا شما انتظار داری من ۲۵ تا اسم برا شما بیارم بحث دیگه‌ای هست...

 

 

 

دلیل اینکه بعد از اینهمه سال کرانه‌ی باختری داره مطرح میشه چیه؟؟ دلیلش غیر از اینه که ما بالاخره متوجه شدیم که غزه پاسخگوی نیاز ما نیست؟؟؟

مشخصا ما به این نتیجه رسیدیم که غزه به درد ما نمیخوره و کاری نمیکنه(اگر عاقل باشیم البته!) و واسه همین تمرکزمون رو گذاشتیم روی کرانه باختری و خود داخل اسرائيل که اتفاقا نشون دادن خیلی خوب پتانسیل راه انداختن اشوب و جنگ و این صحبت ها رو دارن...

 

دلیل این حرکت غزه‌ای ها، درست بعد از اینکه اقا فرمود ما باید کرانه باختری رو مسلح بکنیم و طی یکی دو هفته داخل اسرائيل و کرانه باختری درگیری های کوچیک بود( از چاقو زدن و با ماشین زیر گرفتن تا تظاهرات و ...)، اونا سریعا گوشی دستشون اومد و خودشون رو رسوندن تهران...

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر

 صحیفه امام، جلد ۱۵/ ص ۶۱
ایستادگی در مقابل دشمنان
گمان نکنید که این کر و کور‌ها به تعقل برسند. ملت‌ها باید بایستند و بخواهند از ارتشهای منطقه خودشان و از دولتهای منطقه خودشان که بیایند و با این فلسطینی‌ها و با این سوری‌ها که مورد ظلم واقع شده‌اند کمک کنند تا این غده سرطانی از بین برود. و اگر آن‌ها هم تماشاگر باشند که ببینند چه می‌شود، آن‌ها هم بی‌تفاوت باشند و عذر این باشد که دولت‌ها باید این کار را بکنند، اگر اینطور باشد، آن‌ها هم در محضر خدا جواب صحیح ندارند. ایران حجت است بر همه کشور‌ها. خدای تبارک و تعالی ممکن است که در آخرت ایران را حجت قرار بدهد بر آنهایی که به ظلم ساخته‌اند و تسلیم ظالم شده‌اند و قیام نکرده‌اند. اگر اعتقاد به خدا و معاد دارند، جواب باید تهیه کنند برای خدای تبارک و تعالی. آن روز دیگر امریکا و اسرائیل نمی‌توانند به دادتان برسند. و اگر به این معانی اعتقاد ندارند، جواب برای ملتهای مظلوم دنیا باید تهیه کنند.

عزیزانی که پیرو امام و جانشینش هستن تکلیف ما روشنه ایا بازم نیازه که با عده ای که به این ارمان اعتقاد ندارن بحث کنید؟

  • Upvote 2

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر

 صحیفه امام، جلد ۱۵/ ص ۶۱
ایستادگی در مقابل دشمنان
گمان نکنید که این کر و کور‌ها به تعقل برسند. ملت‌ها باید بایستند و بخواهند از ارتشهای منطقه خودشان و از دولتهای منطقه خودشان که بیایند و با این فلسطینی‌ها و با این سوری‌ها که مورد ظلم واقع شده‌اند کمک کنند تا این غده سرطانی از بین برود. و اگر آن‌ها هم تماشاگر باشند که ببینند چه می‌شود، آن‌ها هم بی‌تفاوت باشند و عذر این باشد که دولت‌ها باید این کار را بکنند، اگر اینطور باشد، آن‌ها هم در محضر خدا جواب صحیح ندارند. ایران حجت است بر همه کشور‌ها. خدای تبارک و تعالی ممکن است که در آخرت ایران را حجت قرار بدهد بر آنهایی که به ظلم ساخته‌اند و تسلیم ظالم شده‌اند و قیام نکرده‌اند. اگر اعتقاد به خدا و معاد دارند، جواب باید تهیه کنند برای خدای تبارک و تعالی. آن روز دیگر امریکا و اسرائیل نمی‌توانند به دادتان برسند. و اگر به این معانی اعتقاد ندارند، جواب برای ملتهای مظلوم دنیا باید تهیه کنند.

عزیزانی که پیرو امام و جانشینش هستن تکلیف ما روشنه ایا بازم نیازه که با عده ای که به این ارمان اعتقاد ندارن بحث کنید؟

سلام. خدا شاهد است که نه نیازی نیست. مسئله همان حجت را تمام کردن است که بعدها نگویتند که اگر کسی برای ما توضیح میداد ما هم میپذیرفتیم.

  • Downvote 1

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر

شما بیا در اسرائیل بگو ارتز هشلمه . بگو که اسرائیل بزرگ یعنی اسرائیل از نیل تا فرات . می خندند مردم بهت . ایه های تورات همگی دارای یک سنت شفاهی هستند که توضیحاتشون توسط علمای بزرگ یهود مثل راشی یا رامبام یا رامبان داده شده . چیزی شبیه به تفسیر قران شما . هیچ کدام یک از علمای قابل استناد یهودیت مثل راشی چنین برداشتی از ایه 19 ندارند . یک عده بسیار قلیلی هستند در بین شهرکنشین ها که چنین ایده هایی دارند جمعیتشون شاید به چند صد نفر هم نرسه . این ها به مانند یهودیان نتوره کارتا هستند که می گن تمام سرزمین اسرائیل متعلق به فلسطینی ها هستند و ما اشغالگر هستیم ولی اینا برعکسشن . تفکرات انحرافی در تمام ادیان وجود داره . برای مثال من شنیدم ( دقیقا نمی دونم ) که اقلیتی از شیعیان هستند در ایران که باور های اخر الزمانی دارند که برای ظهور حضرت مهدی باید جهان پر از بدی و خونریزی بشه و ما هرچقدر خون بریزیم امدن حضرت مهدی رو نزدیک تر می کنه . این تفکرات که نیل و فرات رو می گرین اندلوس رو می گیریم امریکا رو می گیریم توسط تندرو ها در تمام ادیان هست . این هم نمونه اسلامیش توسط شیخ بزرگ صلفی با استناد به حدیث : 

 

 

Sheikh Yusuf al-Qaradawi, the most prominent and renowned imam in the world, in writing about“signs of the victory of Islam,” referred to a hadith: “The Prophet Muhammad was asked: ‘What city will be conquered first, Constantinople or Romiyya?’ He answered: ‘The city of Hirqil [i.e. the Byzantine emperor Heraclius] will be conquered first’ – that is, Constantinople”¦ Romiyya is the city called today ‘Rome,’ the capital of Italy. The city of Hirqil [that is, Constantinople] was conquered by the young 23-year-old Ottoman Muhammad bin Morad, known in history as Muhammad the Conqueror, in 1453. The other city, Romiyya, remains, and we hope and believe [that it too will be conquered]. This means that Islam will return to Europe as a conqueror and victor, after being expelled from it twice – once from the South, from Andalusia, and a second time from the East, when it knocked several times on the door of Athens.”

 

 

شما هم که همان حرف اقای اریل را میزنید؟ وقتی اسراییل تشکیل شد فلسطین وجود داشت و مردمی آنجا زندگی میکردند که هویت فلسطینی داشتند. حتما که نباید پول ملی یا پرچم و یا عضویت در سازمان ملل یا هر چیزی مثل اسین باشد تا یک کشور وجود داشته باشد؟

 

 

یهودیان ساکن فلسطین به مدت 2000 سال بهشون می گفتن فلسطینی . فلسطین نامی بود که رومی ها برای لج یهودیان بعد از تخریب معبد سلیمان به این سرزمین دادند . فلسطیم نام دشمنان بنی اسرائیل در زمان پادشاهی داوود بود که از کلمه فلشطیم می یومد . در عبری فلشطیم یعنی متجاوز . سال 1936 ارکستر سمفنی فلسطین که در بسیاری از کشور های دنیا برنامه اجرا کرد و به نام ارکستر سمفنی فلسطین شناخته می شد تمام نوازندگان یهودی بودند . ببین می تونی فلسطین رو پیدا کنی (1939) : 

 

http://drrichswier.com/wp-content/uploads/Larousse-French-dictionary-from-1939-Palestine-is-Jewish-700x357.jpg

  • Upvote 1
  • Downvote 1

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
مهمان
این موضوع نسبت به پاسخ بیشتر بسته شده است.

  • مطالب مشابه

    • توسط MR9
      بسم الله الرحمن الرحیم

       



      هفدهم سپتامبر 2010 بود که ژاپن با انتشار استراتژی جدید نظامی خود نخستین «نشانه های جدی» برای خروج از «انزوای نظامی» را نشان داد. ژاپن برای این استراتژی نظامی، رقمی بالغ بر 280 میلیارد دلار برای پنج سال (2010 تا 2014) اختصاص داده و اعلام کرد قصد دارد در این سال ها مواضع دفاعی خود در جنوب و غرب این کشور(مناطق مرزی چین) را تقویت کرده، روی پروژه های موشکی بالستیک سرمایه گذاری کند. در این استراتژی همچنین بر گسترش روابط با همپیمانان کلیدی از جمله آمریکا و افزایش شمار زیر دریایی‌ها و .... تاکید شده است.
       



      اکنون در سال 2014 هستیم و نزدیک به 5 سال از انتشار این استراتژی می گذرد که خبر می رسد، ژاپن برای نخستین بار پس از جنگ جهانی دوم اعلام می کند ضمن شرکت در عملیات نظامی برون‌مرزی، به دنبال فروش تجهیزات نظامی در بازارهای بین المللی است.
      حضور ارتش ژاپن در عملیات جنگی برون مرزی نیز به رغم مخالفت‌های گسترده مردمی و محدودیت های قانونی گویا در حال عملیاتی شدن است. شاهد این ادعا اظهارات اخیر شینزو آبه، نخست وزیر ژاپن است که اخیرا از داشتن یک «ارتش قدرتمند» سخن رانده و گفته این ارتش حق دارد در جنگ های بین المللی حضور داشته باشد.
      طبق اعلام مقامات ژاپنی، این کشور در تلاش است محدودیت‌های قانونی در زمینه صادرات سلاح را نیز برداشته و به بهانه های مختلف از جمله گسترش فعالیت های اقتصادی، به جرگه صادرکنندگان تجهیزات جنگی بپیوندد و از قرار معلوم، آمریکا نخستین بازار ژاپن در این عرصه خواهد بود.
      قانون اساسی ژاپن در سال 1947 نوشته و با فشار نظامیان آمریکایی‌ها به این کشور تحمیل شده است. طبق این قانون، ژاپن اجازه داشتن «ارتش» به معنی مصطلح آن را ندارد و در مقابل می تواند نیروهای محدود نظامی موسوم به «نیروهای دفاع از خود» داشته باشد.
      البته بخشی از این محدودیت ها در ماه آوریل سال جاری( اواخر فروردین) برداشته شد و به احتمال قریب به یقین اواخر ماه جاری میلادی تصمیم نهایی در این زمینه نیز اتخاذ خواهد شد.
      اما سوالاتی که در اینجا مطرح می شود این است که آیا ژاپن حقیقتا به دنبال خروج از انزوای نظامی و احیای امپراتوری سابق است؟ موضع کشورهای غربی، چین و کشورهای آسیایی و همسایه به این تغییر استراتژی چگونه خواهد بود؟



      به نظر می رسد، لا اقل بخشی از پاسخ این سوال را باید در روحیات خاص ژاپنی ها و در تاریخ این کشور جست و جو کرد.
      در طول تاریخ، برخي آيين ها و اعتقادات خاص مذهبي، همواره زمينه رشد افراط گونه روحيات ملي گرايانه و صد البته نظامي گري ژاپني ها بوده است.
      مقامات نظامي ژاپن به خصوص در دهه30 تحت تاثير فيلسوفي با نام «تويوما» به شدت اعتقاد داشتند كه خداوند ملت ژاپن را برگزيده و يكايك مردم اين كشور موظفند براي ايجاد «ژاپن بزرگ» بكوشند. براساس آيين معروف «شينتوي پاك» نیز امپراتور ژاپن خداي تمام دنيا معرفی شده و ملت ژاپن نيز «مأموريت» دارد سايرين را تحت هدايت بي چون و چراي این امپراتور درآورد.
      بحران شديد اقتصادي دهه 30 ژاپن نیز بر دامنه اين اعتقادات افزود و رشد شديد احساسات ملي گرايانه ايده توسعه ارضي و ايجاد جامعه بزرگ به زعامت ژاپن را در بين توده مردم اين كشور لازم و واجب نشان داد.
      ژاپن با چنین زمینه های تاریخی پس از پایان جنگ جهانی اول توانست یکی از پنج قدرت بزرگ نظامی و صنعتی جهان شده و در «شورای جامعه ملل» آن زمان، صاحب کرسی دائم بود.
      این کشور در همان ماه های نخست جنگ جهانی دوم توانست حدود 50 میلیون کیلومتر مربع از کره زمین(یک ششم جهان) را تحت استیلا و کنترل خود درآورد. اما به دنبال حملات ناجوانمردانه اتمی آمریکا، از حرکت باز ایستاد. البته نباید فراموش کرد، عده ای نیز معتقدند، ژاپن پیش از حمله اتمی آمریکا به این کشور شکست خورده بود و آمریکا با حمله به این کشور خواست هژمونی خود را به جهانیان تحمیل کند.


       
      این کشور به هر حال پس از جنگ جهانی دوم دیگر اجازه داشتن ارتش به معنی مصطلح امروز و اختیارات کامل را نداشت و خود نیز با وضع قوانینی، محدودیت هایی در ابعاد بین المللی حوزه نظامی وضع کرد.

      اما اکنون رشد اقتصادی بالا این کشور را از شرایط اسفناک پس از جنگ جهانی خارج کرده است و شرایطی که این کشور را به انزوای نظامی کشاند، دیگر وجود ندارد!
      پاسخ دومی نیز برای تحلیل چرایی اتخاذ چنین رویکردی از سوی چشم بادامی ها وجود دارد و آن چیزی نیست جز منافع اقتصادی و سیاسی.
      «جان ميرشاير» صاحب نظريه «رئاليسم تهاجمي» می گوید، قدرت‌هاي بزرگ هميشه مترصد فرصتي هستند تا قدرت خود را در برابر رقبا فزوني بخشند. وي سپس جمعيت و ثروت را به عنوان «پايه‌هاي اصلي قدرت نظامي» تعريف و تصريح مي كند چنانچه كشوري داراي اين مولفه ها باشد، فرصت لازم براي خروش مقابل قدرت ها را به دست آورده است.
      با توجه به مولفه هایی که در جامعه امروز ژاپن دیده می شود، هیچ بعید نیست که این کشور واقعا قصد خروش مقابل سایر قدرت‌ها را داشته باشد.

       

      ژاپن اگر چه به لحاظ سیاسی، استقلال لازم را هنوز کسب نکرده و مانند بسیاری از کشورهای غربی دیگر، پیرو سیاست های آمریکا است؛ اما این کشور حداقل در بعد نظامی، تحرکات جدی از خود نشان داده است.
      وجود پایگاه های متعدد نظامی آمریکا در ژاپن، همواره هزینه‌هایی برای توکیو داشته و این کشور با وجود تقاضاهای زیاد مردمی، هرگز نتوانسته آمریکایی ها را از این کشور بیرون کند. این ناتوانی حتی بعضا باعث سقوط رهبران این کشور شده، همان طور که گاهی شعار علیه حضور نظامی آمریکا، باعث روی کار آمدن رهبرانی در این کشور شده است.
      «یوکیو هاتویاما»، نخست وزیر اسبق ژاپن با شعار جمع آوری پایگاه‌های نظامی آمریکا بود که توانست بر رقیب قدرتمند خود پیروز شود. اما همین فرد به دلیل ناتوانی در عمل به وعده انتخاباتی اش، خرداد ماه سال 89 استعفا کرد و جای خود را به «نائوتو کان» داد. «کان» نیز ماه ها جرئت نکرد راجع به پایگاه های آمریکایی که یکی از قدیمی‌ترین و بزرگترین مشکلات مردم کشورش است، صحبتی به میان آورد.
      بنا بر این به نظر می رسد، ژاپن هنوز پیشرفتی را که در حوزه اقتصاد کسب کرده، در حوزه سیاسی به دست نیاورده است.
      «اقتصاد» نیز می تواند یکی از انگیزه های قوی برای ژاپنی ها جهت ورود جدی به عرصه نظامی باشد.
      ژاپن کشوری است که در حوزه اقتصادی جایگاه ویژه ای دارد. تولید ناخالص ملی ژاپن نزدیک به 6 تریلیون دلار و جمعیت این کشور نیز حدود 128 میلیون نفر است. دو فاکتوری که به اعتقاد «میر شایر» برای خروش کافی است!
      همین چند سال پیش بود که خبر رسید، غول خودروسازی آمریکا یعنی جنرال موتورز، جای خود را به تویوتای ژاپن داده است. آمریکا امروز خود یکی از واردکنندگان اصلی محصولات ژاپنی است. ژاپن در عرصه تکنولوژی و تجهیزات الکترونیکی نیز یکی از پیشرفته ترین کشورهای دنیا است.
      کشوری با چنین مختصات اقتصادی و جمعتی طبیعتا نمی تواند خود را محصور نگاه دارد. بنابر این ورود ژاپن به فاز صادرات تجهیزات نظامی را می توان از این منظر به تحلیل نشست.
       
    • توسط crazy-doctor
      بسم رب الشهدا و صدیقین


      سلام
      در انجمن گشتم مطلب کامل و جامعی راجع به شهدای مقاومت اسلامی ( حزب الله -حماس و...) پیدا نکردم در نتیجه این تاپیک را ایجاد کردم تا با کمک شما
      شهدای مقاومت اسلامی را در سال های اخیر به طور اجمالی معرفی بکنیم

      -------------------------------
      شروع میکنیم با

      سردار شهید رانی عدنان بزی یا ان طور که بچه های حزب الله صدا میزنند حاج حاتم



      حاج حاتم از بچه های جنوب لبنان و اهل بنت جبیل متولد 1967 از اعضاب قدیمی حزب الله و فرمانده یکی از محور های مقاومت در جنگ 33 روزه بود .
      ایشون مهندسی مکانیک خونده بود و مدرس مدرسه فنی بنت جبیل که این مدرسه در جنگ 33 روزه سیزده شهید تقدیم اسلام کرد

      حاج حاتم و سید حسن نصر الله
      این شهید بزرگوار مدتی را هم در زندان های رژیم صهیونیستی زندانی بود البته مطمئن نیستم اما احتمال اینکه ایشون از ازاد شده های سال 2000
      ( بعد از عقب نشینی اراذل صهیونیست )باشند هست
      دو روز مانده به پایان جنگ صهیونیست ها هلی بورنی را در روستای غندوریه انجام میدن که هدف اون ملحق شدن به نیروهای لشکر 106 و محاصره جنوب لیطانی بود...اما با پاتک نیرو های حزب الله و در نتیجه تلفات سنگین عقب نشینی میکنند در حین این پاتک این سردار دلاور به شهادت میرسه روحش شاد و شفاعتش در ان دنیا نصیب ما باشد





      کلیپی گلچین شده وصیت نامه حاج حاتم با زیر نویس فارسی 5mb
      http://crazydoctor.persiangig.com/video/vaseyat-haj hatm.flv
      کلیپ وصیت کامل این شهید 16mb بدون زیر نویس( اصولا زیر نویس لازم نیست کافیه گوش کنید )
      http://crazydoctor.persiangig.com/video/vaseyt kamel-haj hatm.flv
      ----------------------------------------------
      پ.ن جای خالی بخش مقاومت اسلامی در انجمن احساس میشه
      لطفا دوستان در مدیریت زحمت انتقال تاپیک به اسکرول را بکشند ممنون
    • توسط RedArmy
      بررسي جايگاه استراتژيك و توان نظامي عربستان باسلام به نظر من موضوع جالبيه چون اگر تحديدي از سوي عرب ها متوجه ما باشه اين تحديد يا از جانب عربستان يا از جانب مصر و ساير كشورهاي عربي توانايي تحديد مارو ندارند. (با زبان رسمي) شبه جزيره عربستان كشوري است پادشاهي كه توسط آل سعود اداره ميشود . اين كشور مساحتي حدود 2149690 كيلومتر مربع و 27 ميليون نفر جمعيت دارد(جمعيت ما حدود 2.5 برابر عربستان هست واز اين جهت ما برتري داريم) آب وهواي اين كشور گرم وخشك بوده و تمركز جمعيت در مر كز عربستان مي باشد كه اطراف آنرا بيابان ها خشك و طولاني فراگرفته است به همين جهت در طول تاريخ كمتر دشمن خارجي ميل و رغبت براي اشغال و يا نبرد طولاني با اين كشور داشته است.(اين براي ما در صورت جنگ احتمالي مشكل ساز خواهد شد البته براي خود عربستاني هايي كه در اين مناطق ميجنگند نيز مشكل به وجود خواهد آمد). از سال 1932 تا كنون عربستان در هيچ جنگ بزرگ و فراگير شركت نكرده اگرچه در نبردهاي سال 1967 و 1973 بر ضد اسراييل و جنگ اول خليج فارس شركت داشته ولي هرگز در يك نبرد بزرگ به تنهايي شركت نكرده است (به طور كلي عرب ها به ويژه عربستاني ها انسان هايي ترسو هستند و نه جرئت يك جنگ طولاني را دارند و نه توان اين جنگ را ، از اين حيث برتري كامل از آن ماست). با وجود اينكه اين كشور هرگز در جنگ بزرگي درگير نشده ولي اين به معني اين نيست كه عربستان از تجهيز و به خدمت گرفتن يك ارتش كارآمد غافل مانده است. خطر اسراييل براي آنها آنقدر بزرگ بوده كه سالانه ميلياردها دلار صرف خريد تسليحات مي كنند(ممكن است برخي با شنيدن جمله قبلي به خود بگويند مگر عربستان با آمريكا و اسراييل متحد نيست و روابط خوبي با آنها ندارد ، در پاسخ به اين سوال بايد بگويم بزرگترين دشمن اسراييلي ها ، عرب ها هستند حتي دشمني آنها با عرب ها از دشمني با ما جدي تر است به طوري كه در آموزش كودكانشان هم از عربها به عنوان جدي ترين دشمن ياد ميكنند كه بايد نابود شوند ، اين چيزي است كه عربستان و تمام كشورهاي عربي مي دانند و هيچگاه از اسراييل غافل نميشوند مثل استالين كه با آلمان توافق صلح امضا كرد اما آلمان ها باز به شوروي حمله كردند ). بعد از انقلاب اسلامي در ايران ، عربستان همواره ايران و گروهايي چون حزب ا... لبنان را دشمن و رقيب خود مي ديده و همواره با ايران بر سر اينكه چه كسي قدرت اول منطقه و جهان اسلام است كشمكش داشته است( تحديد نظامي از سوي ايران داستاني است كه آمريكا و اسراييل آنرا ساختند و اين عرب ها ساده لوح متسفانه آنرا باور كردند ). اقتصاد عربستان وابسته به نفت است به طوريكه 75 درصد از درآمد اين كشور را فروش نفت تامين مي كند . با بروز جنگ بين آمريكا و عراق در سال 2003 و افزايش سرسام آور قيمت نفت كه تا كنون نيز ادامه داشته ، درآمد عربستان افزايش يافته است وبه تبع آن عربستان توانسته بودجه نظامي خود را به ميزان بسيار زيادي افزايش دهد به طوريكه در سال 2006 به رقم شگفت انگيز 31 ميليارد دلار رسيد(چيزي نزديك به بودجه نظامي روسيه). وزارت دفاع عربستان در سال 1962 تاسيس شده و از بدو تاسيس توسط خاندان سلطنتي فرمانده اي مي شود . اين وزارت خانه مسئول هدايت و ساخت و خريد تجهيزات ارتش را بر عهده دارد. خدمت سربازي در عربستان داوطلبانه بوده و دوره خدمت 3سال با حقوق و مزاياي كامل مي باشد. عربستان از سربازان ماهر و آموزش ديده استفاده مي كند. اكثر افسران در ابتدا در مدارس ارتش تحصيل كرده و سپس وارد دانشكده افسري مي شوند(آموزش پايه اي كاري است كه ارتش هاي بزرگ مثل روسيه انجام مي دهند و ما از اين جهت از عربستاني ها عقب تر هستيم). يونيفرم سازماني ارتش عربستان از يونيفرم ارتش هاي آمريكا و انگلستان متاثر شده است. خلبان هاي نيروي هوايي عربستان توسط مربيان انگليسي آموزش مي بينند (از اين لحلظ به دليل كم بود امكانات باز ما عقب تر هستيم). ارتش عربستان براي آموزش نيروهاي خود از كارشناسان فرانسوي ، آمريكايي و انگليسي استفاده مي كند. نيروي زميني عربستان داراي 70تا73 هزار نفر پرسنل است البته 200 هزار نيروي داوطلب نيز در اين نيرو خدمت مي كنند(نيروي زميني ايران ، قوي ترين نيروي زميني در منطقه است). عربستان داراي تعداد زيادي تانك از جمله 315 تانك پيشرفته آبرامز ام-1 است كه اين كشور بعد از مصر بزرگترين دارنده اين تانك در خاورميانه محسوب مي شود. عربستان در سال 1980 تعدادي موشك دانگ فنگ3 با برد 2400 كيلومتر از چين خريد(از لحاظ برد موشكي عربستان تقريبا با ما برابري ميكند اما ما صاحب تكنولوژي هستيم و به زودي برد موشك هايمان از عربستان بيشتره مي شود). در بعد هوايي در گذشته شايد هواپيماهاي ما توان مقابله با اف-15ها و ساير هواپيماهاي عربستان را داشتند اما اكنون عربستان باخريد هواپيماهاي جديد و پيشرفته نظير 72فروند يوروفايتر از لحاظ هوايي از ما برتر است(ما شايد هواپيما جديد نخريده باشيم اما تسليحات ضد هوايي قوي نظير تور ام-1 و اس-300 داريم كه كشورمان را خوب پوشش مي دهند و از لحاظ پدافند هوايي خيلي از عربستان برتر هستيم هرچند بايد نيروي هوايي خودمان را نيز تقويت كنيم اگر بتوانيم بر روي طرح ميگ-39 سرمايه گذاري كنيم كه به مشكلات مالي برخورد كرده است ، و روس ها با ما همكاري كنند و اين هواپيماي فوق پيشرفته را به ما بدهند توان نيروي هوايي ما بسيار افزايش مي يابد ، لازم به ذكر است كه ميگ-39 يك هواپيماي فوق پيشرفته است كه قابليت هاي آن بسيار بالاتر از يوروفايتر مي باشد). در رابطه با نيروي دريايي عربستان بايد بگويم كه هرچقدر هم كه عربستان قوي باشد ما ابزارهايي داريم كه بتوانيم از خودمان دفاع كنيم و خليج فارس را در كنترل كامل خودمان بگيريم. در كل و با در نظر گرفتن فاكتورهاي مختلف توانايي نظامي ايران از عربستان بالاتر است و در صورت بروز جنگ احتمالي ما بيشتر به عربستان ضربه وارد خواهيم كرد ، دليل برتري ما اين است كه نيروهاي مسلح ما از حداقل امكانات حداكثر استفاده را مي كنند. منتظر نظرات ساير دوستان هستم به ويژه دوست خوبم mostafa_by هستم .
    • توسط hamed_713
      فارخور نام پایگاه نیروی هوایی هند در کشور تاجیکستان است! این پایگاه در 130 کیلومتری جنوب شرقی شهر دوشنبه پایتخت تاجیکستان قرار دارد. این تنها پایگاه نیروی هوایی هند در خارج از این کشور است که تنها دو کیلومتر از مرز بین افغانستان و تاجیکستان فاصله دارد. عهدنامه بین هند و تاجیکستان برای احداث پایگاه در این کشور در سال 2003 امضائ شد و در سال 2004 به تصویب رسید. این پیمان یعنی حضور دائمی نیروهای نظامی هندی در تاجیکستان برای دفع هرگونه تهدید احتمالی خارجی و تامین امنیت کشور به تصویب رسیده است.کار بر روی احداث پایگاه بلافاصله اغاز گردید و اکنون پایگاه در حالت امادگی کامل به سرمیبرد واز اوایل سال 2007 کاملا قابل استفاده است. جزئیاتی از ساخت پایگاه در دسترس نیست اما گمان میرود که مصالح نظامی هندی از اسیای مرکزی تامین شده باشند.تقریبا 70 درصد جنگ افزار های هندی از روسیه و اتحاد جماهیر شوروی پیشین بدست امده است. بر طبق اخبار گوناگون گمان میرود که پس از تکمیل بنا پایگاه میزبان 12 الی 14 فروند جنگنده بمب افکن میگ 29 خواهد بود پایگاه فارخور عمق و برد بیشتری را در اختیار نیروهای نظامی هند فرار میدهد که برای انان موجب ایفای نقش بیشتری در اسیای جنوبی و ظهور ملموسی از حرکت هند برای برجسته سازی قدرت خود در اسیای مرکزی است هدف سیاسیی که در سال 2003-2004 رسما اعلام کرده اند دلائل پنهانی تاسیس این پایگاه میتواند رقابت هند و پاکستان بر روی شبه قاره باشد پرویز مشرف رئیس جمهور پاکستان نگرانی شدید خود از این مساله را به مقامات تاجیکستان ابراز داشت در حقیقت هواپیماهای هندی میتوانند در عرض چند دقیقه خود را به پاکستان برسانند! پایگاه فارخور یکی از نمونه های بارز از تلاش هندی ها برای ارتقای ثبات در افغانستان و بالا بردن توان دهلی نو در فراهم اوردن نفت چه از اسیای جنوبی و چه از اسیای مرکزی است. هند بطور معلوم محدود شدن نقش خود به ناحیه سوق الجیشی جنوب اسیا را نخواهد پذیرفت برنامه هند برای برجسته سازی قدرت خود در اسیای مرکزی تنها برای مصارف نظامی نیست بلکه دسترسی به منابع انرژی اسیای مرکزی برای هند امری حیاتی به شمار میرود. دهلی نو به دنبال دسترسی به نفت و گاز قزاقستان وانجام پروژه های ملیونی مثل خط لوله ایران-افغانستان-پاکستان-هند و دیگری پیوستن ترکمنستان افغانستان پاکستان وهند. هرکدام از این خط لوله ها یا هر دوی اینها میتواند در دستیابی هند به منابع انرژی تاثیر مهم و قابل اطمینانی داشته باشند به شرطی که روابط دوستانه بین هند و پاکستان تقویت گردد هند خواهان توسعه شبکه ی قدرت جدیدی در اسیاست که ایالات اسیا را با ان به مبدائیت شبه قاره یکی میکند این نظریه ای است که از سوی ایالات متحده در گذشته بشدت حمایت شده است. هنگامی که هند از شبکه ای جدید در اسیای مرکزی برای بالا بردن نمودار جامع اقتصادی خود بهره جوید واشنگتن این پروژه را راهی برای مقابله با نفوذ اقتصادی و سیاسی چین در اسیای مرکزی میبیند منبع: نوشته شده توسط محمد- مجله هوايي
    • توسط 00Amin
      ه گزارش فارس، پايگاه اينترنتي "گلوبال ريسرچ " (Global Research) در مقاله‏اي به‏قلم "اوا گولينجر " (Eva Golinger)، وكيل دعاوي و روزنامه‏نگار آمريكايي مقيم ونزوئلا نوشت: "هوگو چاوز " رئيس جمهوري ونزوئلا اخيرا در يك برنامه تلويزيوني و راديويي فاش كرد كه هواپيماهاي بدون سرنشين آمريكايي (UAV) به شكل غيرقانوني وارد مرزهاي هوايي ونزوئلا شده‏اند. رئيس جمهوري ونزوئلا ديده شدن يكي از اين هواپيماها را بر فراز پايگاه نظامي "فورت مارا " (Fort Mara) واقع در استان "زوليا " (Zulia) در نزديكي مرز اين كشور با كلمبيا تائيد كرد. بسياري از سربازان ونزوئلايي هواپيماي بدون سرنشين مذكور را مشاهده كرده و موضوع را به اطلاع فرماندهان خود رسانده‏اند. پس از اين واقعه چاوز دستور داده است كه از اين پس هر يك از اين هواپيماهاي بدون سرنشين كه در قلمرو ونزوئلا ديده شوند بايد فورا سرنگون شوند. وي با تاكيد بر آمريكايي بودن اين هواپيماهاي بدون سرنشين، ايالات متحده را متهم كرد كه در حال برهم زدن آرامش منطقه است.

      * راه‌اندازي ناوگان چهارم ايالات متحده در آمريكاي لاتين بعد از 60 سال

      اين وكيل دعاوي آمريكايي اضافه كرد: قبلا نيز رئيس جمهوري ونزوئلا هشدار داده بود كه آمريكا از طريق جزاير "آروبا " (Aruba) و "كورازائو " (Curazao) به تهديد نظامي ونزوئلا مبادرت مي‏ورزد. اين جزاير در فاصله 50 مايلي سواحل شمال غربي ونزوئلا قرار داشته و مستعمره هلند محسوب مي‏شوند. در سال 1999 قراردادي بين هلند و ايالات متحده منعقد شد كه به آمريكا اجازه مي‏داد در اين دو جزيره پايگاه نظامي ايجاد كند. اين قرارداد در اصل تصريح مي‏كند كه نيروهاي آمريكايي اجازه دارند عمليات خود بر ضد قاچاقچيان مواد مخدر را از اين جزاير ترتيب دهند. با اين‏حال، پس از سپتامبر 2001، آمريكا از تمامي پايگاه‏هاي نظامي خود در سراسر جهان براي آنچه عمليات ضدتروريستي خوانده مي‏شود، استفاده مي‏كند. در سال‏هاي اخير پايگاه‏هاي نظامي واقع در آروبا و كوروزائو براي عمليات اطلاعاتي و شناسايي عليه ونزوئلا بكار گرفته شده‏اند.
      گولينجر ادامه داد: از سال 2006 واشنگتن اقدام به يكسري تمرينات نظامي پيشرفته كرد كه كورازائو در مركزيت اين تمرين‏ها قرار داشت. طي 5/3 سال گذشته، صدها فروند ناوهاي هواپيمابر، كشتي‏هاي جنگي، هواپيماهاي نظامي، هليكوپترهاي "بلك هاوك "، زيردريايي‏هاي هسته‏اي و هزاران نيروي نظامي آمريكايي در درياي كارائيب به انجام تمرينات نظامي پرداخته‏اند. اين تمرينات نظامي موجب برانگيخته‏شدن نگراني در كشورهاي منطقه شده است. از جمله اين كشورها و بيش از سايرين ونزوئلا در معرض اين تهديدها قرار دارد. ونزوئلا در عرصه ديپلماتيك نيز آماج حملات، انواع دشمني‏ها و تعرضات واشنگتن قرار داشته است.
      در سال 2008، پنتاگون "ناوگان چهارم دريايي " خويش را با هدف دفاع از منافع آمريكا در آمريكاي لاتين باز راه‏اندازي كرد. ناوگان چهارم در سال 1950 و پس از اتمام ماموريت‏هاي مرتبط با جنگ جهاني دوم غيرفعال شده بود. راه‏اندازي مجدد اين ناوگان پس از 60 سال نگراني گسترده‏اي را در ميان كشورهاي آمريكاي لاتين ايجاد كرده و آنان را بر آن داشت تا "شوراي دفاع مشترك " تشكيل داده و خود را در برابر تهديدهاي خارجي آماده كنند. پنتاگون صراحتا پذيرفت كه راه‏اندازي مجدد ناوگان چهارم نيروي دريايي آمريكا با هدف "نشان دادن قدرت ايالات متحده در منطقه " انجام شده و اين پيام را مخابره مي‏كند كه "آمريكا آماده است تا از متحدينش در منطقه دفاع كند. " اين اظهارات مقامات پنتاگون به معناي حمايت ايالات متحده از كلمبيا و تشر زدن به ونزوئلا تلقي شد.
      نويسنده كتاب "بوش عليه چاوز " تصريح كرد: در 30 اكتبر سال 2009 ميلادي، كلمبيا و آمريكا يك توافق همكاري نظامي به امضا رساندند كه بر اساس آن آمريكا مجاز بود 7 پايگاه نظامي در كلمبيا را تحت اختيار خود درآورده و عندالزوم از تمامي تاسيسات نظامي كلمبيا بهره بگيرد. از اين توافقنامه به عنوان بزرگترين توسعه‏طلبي نظامي آمريكا در آمريكاي لاتين ياد مي‏شود. هر چند كه مقامات دو كشور صراحتا ابراز داشتند كه اين توافقنامه در راستاي مبارزه با قاچاق موادمخدر و تروريسم به امضا رسيده است، لكن اسناد رسمي نيروي هوايي ايالات متحده نشان مي‏دهند كه آمريكا از اين پايگاه‏ها براي انجام عمليات نظامي در سراسر منطقه مي‏تواند استفاده كند. اين اسناد همچنين مويد اين نكته بودند كه اين توسعه‏طلبي نظامي با هدف مقابله با تهديد‏هاي دولت‏هاي ضدآمريكايي سر برآورده در منطقه انجام شده است. مطلب ديگري كه در اين اسناد به چشم مي‏خورد اين است كه حضور نظامي در كلمبيا مي‏تواند به عمليات اطلاعاتي و شناسايي كمك كرده و ظرفيت پنتاگون را در رهبري عمليات نظامي در منطقه آمريكاي لاتين افزايش دهد.

      * اتهامات واهي آمريكا به ونزوئلا

      اين روزنامه‏نگار آمريكايي ساكن كاراكاس، پايتخت ونزوئلا كه در سال 2009 ميلادي برنده جايزه بين‏المللي روزنامه‏نگاري مكزيك نيز شده است، افزود: از سال 2006 به بعد، مقامات آمريكايي از ونزوئلا به عنوان كشوري ياد مي‏كنند كه "به طور كامل در مبارزه با تروريسم همكاري نمي‏كند. " در سال 2005 نيز ونزوئلا از سوي واشنگتن كشوري خوانده شد كه "در مبارزه با موادمخدر همكاري نمي‏كند. "عليرغم آنكه هيچ مدركي در اثبات اين اتهامات خطرناك موجود نيست، ايالات متحده اين اتهامات را مبناي افزايش فشارها بر دولت ونزوئلا قرار داده است. در سال 2008، دولت بوش تلاش كرد تا نام ونزوئلا را در فهرست كشورهاي حامي تروريسم قرار دهد. اين تلاش در مراحل مقدماتي با شكست مواجه شدند چرا كه ونزوئلا همچنان يكي از تامين‏كنندگان نفت آمريكا محسوب مي‏شود. اگر آمريكا ونزوئلا را كشوري حامي تروريسم مي‏خواند، آنگاه مجبور بود كليه روابط خود با اين كشور از جمله خريد نفت از اين كشور را متوقف كند.
      با ‏اين‏حال، ايالات متحده همچنان ونزوئلا را يكي از بزرگترين تهديدها براي منافع خويش در منطقه آمريكاي لاتين مي‏داند. آمريكا به طور خاص در خصوص مسائل اقتصادي نگراني‏هايي در منطقه آمريكاي لاتين دارد. آمريكا نگران آن است كه كشورهاي آمريكاي لاتين با برقراري روابط تجاري با كشورهايي نظير روسيه، چين و ايران، غلبه اقتصادي آمريكا را در اين منطقه به خطر بيندازند. اخيرا، "هيلاري كلينتون "، وزير امور خارجه ايالات متحده آمريكا به كشورهاي آمريكاي لاتين نظير بوليوي، برزيل، نيكاراگوئه و ونزوئلا كه اخيرا روابط خود با ايران را تحكيم كرده‏اند هشدار داد كه "من فكر مي‏كنم كه اگر برخي افراد تمايل دارند با ايران حشر و نشر داشته باشند بايد پيش از آن به تبعات اين امر توجه داشته باشند و ما اميدواريم كه ايشان دوباره به اين مطلب فكر كنند ... . " كلينتون اين سخنان را در جريان بررسي سياست‏هاي آمريكا در خصوص آمريكاي لاتين اظهار داشت.
      گولينجر اضافه كرد: دولت كلمبيا نيز اخيرا اعلام داشته است كه قصد دارد يك پايگاه جديد نظامي در نزديكي مرز ونزوئلا داير كند. سرمايه و تجهيزات مورد نياز اين پايگاه را ايالات متحده تامين خواهد. "گابريل سيلوا " (Gabriel Silva)، وزير دفاع ونزوئلا نيز خبر داده است كه دو گردان نيروي هوايي نيز در مناطق ديگري در نزديكي مرز ونزوئلا مستقر شده‏اند. پايگاه جديد نظامي كه قرار است داير شود در منطقه‏اي به نام "گواجيرا پنينسولا " (Guajira peninsula) قرار خواهد داشت كه با استان زولياي ونزوئلا هم‏مرز است. در اين پايگاه 1000 نيروي نظامي مستقر شده و امكان استقرار نيروهاي مسلح آمريكايي نيز در آن فراهم خواهد شد. اين اعلام جديد دولت كلمبيا نيز نوعي اعلام دشمني به ونزوئلا محسوب مي‏شود.
      اظهارات چاوز در خصوص ورود غيرقانوني هواپيماهاي بدون سرنشين آمريكايي به قلمرو ونزوئلا نيز بر دامنه بحران بين ونزوئلا و كلمبيا خواهد افزود. هواپيماي وارد شده به قلمرو ونزوئلا در طي سال گذشته در پاكستان و افغانستان جهت به قتل رساندن تروريست‏ها بكار گرفته شده است. اين هواپيماهاي بدون سرنشين حامل موشك بوده و مي‏توانند اهداف زميني را در مناطق حساس هدف قرار دهند.
      نويسنده كتاب "بوش عليه چاوز " در بخش پاياني اين گزارش تصريح كرد: ونزوئلا در مواجهه با اين تهديدات خطرناك در شرايط هشدار قرار گرفته است. سخنان چاوز در خصوص ديده شدن هواپيماهاي نظامي بدون سرنشين آمريكا در حالي ايراد شدند كه پليس ملي ونزوئلا در حال آغاز به كار خويش بود. اين پليس اخيرا در راستاي انجام عمليات پيشگيرانه و ارائه خدمات اجتماعي بنياد نهاده شده است.

      لینک
      http://www.farsnews.com/newstext.php?nn=8811150671
  • مرور توسط کاربر    0 کاربر

    هیچ کاربر عضوی،در حال مشاهده این صفحه نیست.