amirhosin

پیوستن ایران به جامعه جهانی چه پیامدهایی در پی خواهد داشت؟

امتیاز دادن به این موضوع:

Recommended Posts

خطاب به دوستانی گفتم که ایراد گرفتند آموزش و سازماندهی این نیروها شش ماه اقلا طول می کشد.

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
[center][size=6][color=#FF0000]بسم الله الرحمن الرحیم [/color][/size][/center]

[center][size=5][color=#3366FF]بنده بدون تایید یا رد محتوا و ادعاهای مطرح شده در این گزارش، ترجمه آن را صرفا جهت اطلاع اعضاء محترم این انجمن نظامی از رویکردها و دیدگاه‌های اندیشکده‌های غربی و بحث در این ارتباط مطرح می کنم و دیدگاه‌ها، ادعاها و القائات این گزارش‌ها هرگز مورد تأیید بنده نمی‌باشد.[/color][/size][/center]

[center][img]http://gallery.military.ir/albums/userpics/10284/eshraf_ir-diplomat-iran-heart-middle-east.jpg[/img][/center]

ایران چگونه در قلب خاورمیانه جدید قرار گرفته است و چرا آمریکا به این مسئله اهمیتی نمی‌دهد؟؟؟؟

مجله «دیپلمات» در مقاله‌ای به قلم «آخیلش پیالاماری» به بررسینقش مهم ایران در آینده خاورمیانه و تحولات این منطقه پرداخته است. در این مقاله عنوان شده است ایران تنها کشوری است که پیورز احتمالی خاورمیانه در طولانی‌مدت خواهد بود. این مقاله در ادامه به بررسی جایگاه و موقعیت ویژه ایران در خاورمیانه می‌پردازد و عنوان می‌کند که ایران در شرایط و موقعیت ایده‌آل و منحصربه‌فردی قرار دارد و قادر است تا با کمک به کشورهایی نظیر افغانستان، عراق و سوریه از بحران و آشوب در این کشورها جلوگیری کند. همچنین نویسنده این مقاله معتقد است که در آینده‌ای نزدیک ایران و آمریکا بیش از پیش در راستای اهداف مشترک خود همکاری خواهند کرد.
[color=#ff6600][b]■ [/b][b]نگاهی اجمالی به اوضاع متشنج منطقه خاورمیانه و کشورهای این منطقه [/b][b]■[/b][/color]
در سال گذشته، دیگ آشفتگی‌های خاورمیانه پس از چندین دهه جوشش، سرانجام سرریز شد. عراق در شرف ازهم‌پاشیدگی و تجزیه کامل است، از سوی دیگر جنگ داخلی وحشیانه در سوریه همچنان ادامه دارد. مصر دوباره به یک کشور عملاً نظامی تبدیل شده است و استقلال کردها نیز محتمل‌تر از گذشته به نظر می‌رسد.
این اتفاقات به چه معناست؟ آینده منطقه چگونه خواهد بود؟ دیوید فرامکین، نویسنده کتاب [b]«[/b]صلحی برای پایان تمام صلح‌ها[b]»[/b] در سال ۲۰۰۷ عنوان کرد: «خاورمیانه هیچ آینده‌ای ندارد». اما اتفاقاً من با این نظر مخالف هستم. به اعتقاد من آینده اصلی خاورمیانه اکنون آغاز شده است زیرا آن خاورمیانه پرکشمکش سابق که کارایی نداشت اکنون در مسیر بی‌بازگشت سقوط قرار گرفته است. درست مانند افسانه ققنوس که برای ظهور موجودی جدیدتر و جوان‌تر ققنوس پیر باید در آتش بسوزد و به خاکستر تبدیل شود، آشوب‌ها و تشنج فعلی در سراسر خاورمیانه در نهایت موجب ظهور پایدارترین پیکره‌بندی سیاسی در این منطقه خواهد شد. مسلماً دوره‌ای از بی‌ثباتی قبل از این رویداد وجود خواهد داشت.

[color=#ff6600][b]■ خاورمیانه در شرایط ناپایدار و بی‌ثباتی قرار گرفته است[/b][b]■[/b][/color]
اما خاورمیانه در شرایط کنونی ذاتاً ناپایدار است و تلاش برای جلوگیری از بی‌ثباتی صرفاً موجب طولانی‌تر شدن عمر حکومت‌ها و دولت‌های ناکارآمد خواهد شد. اگر قرار است فروپاشی در کار باشد، بهتر است هر چه زودتر این اتفاق رخ دهد. همانطور که در یکی از مقالات قبلی‌ام اشاره کرده‌ام، دولت‌ها اغلب با واقعیات ایجاد شده توسط گروه‌های درگیر موافق و همساز نیستند. این امر طبیعی است و نباید لزوماً در مقابل آن مقاومت نشان داد. جفری گلدبرگ نویسنده و خبرنگار مجله آتلانتیک با این موضوع هم‌عقیده است و عنوان می‌کند که اهمیت بیش‌ازحد و وسواس‌گونه به موضوع تمامیت ارضی در عراق (اینکه عراق باید کشور واحدی باقی بماند چون باید بماند) اصلاً عاقلانه به نظر نمی‌رسد. گلدبرگ در ادامه به این موضوع اشاره می‌کند که: [b]«[/b]البته مهم است در طرح‌هایی که از ایجاد پایگاه‌های دائمی جهادی‌ها ممانعت می‌کند سرمایه‌گذاری کنیم و آمریکا باید در این مورد هوشیارتر از قبل عمل کند[b].» [/b]اما به جز این پیامد آشکار، دلیل و هدف دیگری برای مداخله غرب در این موضوع وجود ندارد.

[color=#ff6600][b]■ ایران پیروز احتمالی خاورمیانه در طولانی‌مدت خواهد بود ■[/b][/color]
اگر قرار باشد برای درک آینده خاورمیانه، یک کشور مورد بررسی قرار گیرد آن کشور ایران است، کشوری که پیروز احتمالی خاورمیانه در طولانی‌مدت خواهد بود. ترکیه برای ادعای حق و سهم هم از لحاظ جغرافیایی و هم از نظر فرهنگی فاصله زیادی با قلب خاورمیانه دارد و از سوی دیگر از ارتباطات گسترده‌ای که ایران در بسیاری از کشورهای عربی دارد، برخوردار نیست. عربستان سعودی حتی از امکان کمتری برای تبدیل شدن به قدرت غالب این منطقه برخوردار است چرا که دارای جمعیت نسبتاً کم و نهادهای ضعیفی است و تماماً به نفت وابسته است. احتمال تبدیل شدن ایران به قدرت اصلی منطقه با مطالعه تاریخ و جغرافیای منطقه به وضوح مشخص است، اما در این میان در برخی محافل آمریکایی آرمان‌گرا، این عناصر ژئوپلیتیک کنار گذاشته می‌شوند. این موضعی است که از زمان وقایع عراق تاکنون جهان را تسخیر کرده است.

[color=#ff6600][b]■ نقش کلیدی ایران در منطقه و توانایی این کشور برای ایجاد ثبات در منطقه خاورمیانه ■[/b][/color]
ایران در شرایط توازن منحصربه‌فردی قرار دارد و قادر است پس از دوره تجدید تعادل و آرایش جدید خاورمیانه به ایجاد ثبات در این منطقه کمک کند. ایران می‌تواند به افغانستان در جهت مقابله با فتنه و آشوب‌های پاکستان یاری رساند و کمک‌های مورد نیاز عراق و سوریه را در اختیار این دو کشور قرار دهد تا از اشغال سرزمین‌های خود به دست دولت اسلامی عراق و شام موسوم به (داعش) جلوگیری کنند. ایران همچنین می‌تواند امنیت را در خلیج‌فارس تأمین کند و از طرفی هم بازیگر اصلی در موضوع لبنان است. این به معنی انکار این موضوع نیست که ایران با حمایت‌های خود از گروه‌هایی مانند حزب‌الله مشکلاتی را ایجاد کرده است اما در عین حال کنترل نسبتاً شدیدی بر روی این گروه‌ها دارد. بعلاوه، این گروه‌ها از لحاظ سازمان‌دهی و ایدئولوژی بسیار منسجم‌تر از گروه‌های تندرو شبه‌نظامی سنی هستند، گروه‌هایی که معمولاً مستقل عمل کنند. در هر صورت، گروه‌های شبه‌نظامی همراه با ایران، چه شیعه و چه غیر شیعه، در مقایسه با گروه‌های شبه‌نظامی سنی بسیار واقع‌گرایانه‌تر و میانه‌روتر عمل می‌کنند.

[color=#ff6600][b]■ تصورات غلط غرب و به‌خصوص آمریکا در مورد ایران و ماهیت حکومت این کشور ■[/b][/color]
متأسفانه بسیاری در غرب و بالأخص در آمریکا تصورات بسیار غلطی در مورد ایران و ماهیت حکومت این کشور دارند. انقلاب اسلامی ایران در سال ۱۹۷۹ میلادی که قدرت را به دست روحانیون ایران داد به‌هیچ‌وجه مشابه اقدامات برخی دولت‌های مسلمان سنی برای تصاحب قدرت از طریق گروه‌های شبه‌نظامی نیست. در حالی که گروه‌هایی مانند داعش در جهت نابودی دولت‌ها و ایجاد نظم نوین تلاش می‌کنند، اما در انقلاب ایران، مجموعه‌ای از روحانیون دانشمند، دولت توسعه‌یافته، قوی و بافرهنگ ایران را در دست گرفته و از طریق تغییر آن در راستای اهداف جدید، صرفاً ماهیتی اسلامی به نهادهای دولتی موجود در آن بخشیدند. برای مقایسه می‌توان به در دست گرفتن ارگان‌های کشوری مانند ایتالیا توسط مقامات بلندپایه کاتولیک اشاره کرد.

[color=#ff6600][b]■ به حاشیه راندن ایران مانع از ایفای نقش سازنده این کشور در منطقه خواهد شد ■[/b][/color]
همانطور که رابرت کاپلان روزنامه‌نگار اغلب عنوان می‌کند، ایران به واسطه انسجام و حالت طبیعی‌اش اساساً مأمن ثبات در میان کویر کشورهای ضعیف منطقه است. با این حال با به حاشیه راندن ایران، آمریکا مانع از ایفای نقش سازنده این کشور در منطقه و تقویت رقبای سنی ایران به ویژه عربستان سعودی شده است. تلاش برای منزوی کردن کشور مهمی مانند ایران از ژئوپلیتیک منطقه خاورمیانه درست مانند تلاش برای دست‌یابی به استراتژی در شرق آسیا بدون در نظر گرفتن چین است. نهایتاً، عربستان سعودی و متحدان سنی این کشور در خلیج‌فارس نسبت به ایران تهدید بزرگ‌تری برای ثبات منطقه‌ای محسوب می‌شوند، چرا که آنها کشورهایی ضعیف و بی‌ثبات هستند. از همه مهم‌تر، این کشورها با رواج برداشت‌های افراطی از اسلام و حمایت‌های مالی خود، موجب ایجاد و گسترش گروه‌های رادیکال و افراطی شده‌اند که موجب بی‌ثباتی در کشورهای منطقه از پاکستان تا عراق شده‌اند. در نهایت، هم ایران و هم آمریکا در رویارویی با این خطر در شرایط یکسانی قرار دارند. حقایقی از این دست به این معنا هستند که مسئله هسته‌ای تا مدت‌ها کنار گذاشته می‌شوند.

[color=#ff6600][b]■ جایگاه و موقعیت ایران و آمریکا در خاورمیانه جدید ■[/b][/color]
در خاورمیانه جدید ایران و آمریکا متحد یکدیگر نخواهند بود. این امر برای دو کشور نه ممکن است و نه مطلوب. با این حال، همانطور که بحران کنونی عراق نشان داده است، با همسو شدن منافع ایران و آمریکا، این دو کشور ارتباطات بیشتری را برقرار خواهند کرد. در سال‌های آینده ایران و آمریکا بیش از پیش در راستای اهداف مشترک خود همکاری خواهند کرد و ایران نقش اصلی در شکل‌گیری خاورمیانه جدید ایفا خواهد کرد و این در حالی است که همکاری با آمریکا در مقایسه با یک دهه پیش افزایش می‌یابد.

[color=#ff6600][b]پایان[/b][/color]

[color=#ff6600][b]بن پایه : [url="http://www.eshraf.ir/2011"]http://www.eshraf.ir/2011[/url][/b][/color]
  • Upvote 6

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
با سلام خدمت همه دوستان گرامی
حالا ما باید این گزارش را باور کنیم یا نقشه هایی که برای تجزیه کشورهای خاور میانه از جمله ایران منتشر کرده اند ؟ پرسشی که مطرح می شود این است که آیا ایران در صورت به ثمر نشستن نقشه های تجزیه طلبانه در عراق و پاکستان و درگیر شدن در مسائل کردستان و بلوچستان و خوزستان و آذربایجان باز هم می تواند در بلند مدت پیروز تحولات منطقه باشد یا خیر ؟ دیگر اینکه چگونه ممکن است منافع ایران و آمریکا در قبال گروه های تروریستی که خود آمریکا و هم پیمانان او تشکیل و توسعه داده اند و حمایت کرده و می کنند هم سو شود ؟
  • Upvote 3

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
جناب zed ، بسیار خوشحالم که بالاخره یک نفر در تاپیک بنده اظهار نظر کرد و درعین حال سئوال هدفمند و جالبی را مطرح نمود ، پاسخ جنابعالی بسیار طولانی و به قدمت حضور نمایندگان حوزه تمدنی غرب در حوزه آسیای جنوب غربی است ، اما اگر case study ما در اینجا و بطور خلاصه بحث وحوش داعش باشد ، باید گفت :

" رفتار ایالات متحده در قبال داعش و ارتباط آن با جمهوری اسلامی ایران و حوزه تمدنی اسلام به مانند بازی با یک شمشیر دولبه بسیار تیز است . در بعضی از اوقات که منافع این حضرات ایجاب می کند ، تظاهر می کنند که درحال ضربه زدن به گروه های تروریستی نظیر طالبان و داعش هستند و از طرفی دیگر هم منافع کوتاه مدت و بلندمدت شان ایجاب میکند که از این وحوش حمایت کنند . این یعنی یک تضاد آشکار در سیاست خارجی . بدین معنی که منافع ایالات متحده در بلند مدت ایجاب می نماید که این وحوش و مشابه این وحوش در منطقه حضور داشته باشند تا پازل های سیاست خارجی ایالات متحده در منطقه و جهان اسلام و در یک پلان بزرگ در سطح بین المللی را تکمیل کنند .
این مساله هم بدین معنی است که با ایجاد و تقویت این گروه ها ، از یکسو توان سیاسی ، اطلاعاتی و نظامی ایران را بخود جلب کرده تا از وارد شدن ایران به مسائل مهمتر داخلی ، منطقه ای و بین المللی جلوگیری بعمل آورده و ازسوی دیگر با منتسب کردن این وحوش به اسلام ، چهره اسلام را در سطح جهانی تخریب کرده ( [size=5][color=#FF0000]مثل این جمله ، همه مسلمان ها تروریست نیستند ، اما همه تروریست ها مسلمان هستند[/color][/size] ) و از پیشروی روشنگرانه اسلام در حوزه تمدنی غرب جلوگیری نماید ( رشد اسلام گرایی در اروپا و امریکا بویژه در فرانسه ) و از سویی دیگر با درگیر کردن اروپا و روسیه و سایر کشورهای جهان در این قضایا ، توجهات بین المللی را از برنامه های اصلی ان کشور برای ایجاد زیر ساختهای لازم برای شکل دهی به جهان آینده (150 سال آینده ) منحرف نمایند .
بنده به ضرس قاطع خدمت شما عرض می کنم که این سیاست یک بام و دو هوا زیاد دوامی نخواهد داشت وفقط زمان هست که ناکارامدی این سیاست در منطقه را معلوم می نماید . ویرایش شده در توسط MR9
  • Upvote 4

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
[center][size=6][color=#FF0000]بسم الله الرحمن الرحیم [/color][/size][/center]


[center][size=5][color=#3366FF]بنده بدون تایید یا رد محتوا و ادعاهای مطرح شده در این گزارش، ترجمه آن را صرفا جهت اطلاع اعضاء محترم این انجمن نظامی از رویکردها و دیدگاه‌های اندیشکده‌های غربی و بحث در این ارتباط مطرح می کنم و دیدگاه‌ها، ادعاها و القائات این گزارش‌ها هرگز مورد تأیید بنده نمی‌باشد.[/color][/size][/center]

[center][img]http://gallery.military.ir/albums/userpics/10284/eshraf_ir-slate-7-mistakes-isis.jpg[/img][img]http://gallery.military.ir/albums/userpics/10284/eshraf_ir-washingtonsaudi-fund-isis.jpg[/img][/center]


اندیشکده «واشنگتن» در یادداشتیبه قلم «لوری پلوتکین بوگارت» نوشت: در ۱۳ ژوئن، مقامات وزارت خزانه‌داری آمریکا اعلام‌کردند عربستان سعودی و آمریکا درباره اهمیت توقف فعالیت‌های دولت اسلامی عراق و شام (داعش) هم‌دل و هم‌عقیده هستند. داعش پیش از این عضو گروه القاعده بود که در حال‌ حاضر جهاد در عراق و سوریه را به‌راه انداخته است. اما پرسش‌ها درباره حمایت مالی سعودی‌ها از این گروه همچنان مطرح است. پرداختن به این پرسش‌ها می‌طلبد که درک بهتری از این سه موضوع داشته باشیم: دامنه حمایت‌های رسمی دولت سعودی به داعش، در صورت وجود چنین حمایت‌هایی؛ مجاز دانستن کمک‌های بلاعوض خصوصی به گروه؛ و اهمیت نسبی کمک‌های بلاعوض سعودی‌ها در مقایسه با دیگر منابع درآمدی این گروه.
[color=#ff6600][b]■[/b][b] مدرک موثقی که نشان‌دهنده حمایت مالی دولت سعودی از داعش باشد وجود ندارد[/b][b]■[/b][/color]
[b]تأمین بودجه دولتی؟[/b]
درحال‌حاضر، مدرک موثقی که نشان‌دهنده حمایت مالی دولت سعودی از داعش باشد، وجود ندارد. ریاض این گروه را سازمانی تروریستی می‌داند که تهدیدی آشکار برای امنیت کشور پادشاهی محسوب‌می‌شود. در ماه مارس، وزارت کشور عربستان گروه داعش را به‌همراه جبهه النصره، اخوان المسلمین، شورشیان حوثی یمن، و حزب‌الله سعودی رسماً تروریست خواند. این نام‌گذاری هرگونه حمایت ساکنان کشور پادشاهی عربستان از گروه داعش را غیرقانونی اعلام ‌می‌کرد.

[color=#ff6600][b]■[/b][b] ریاض از پیشروی‌های اخیر سنی‌های تحت‌امر داعش ابراز خوشحالی کرده است[/b][b]■[/b][/color]
بی‌تردید، بسیاری از دولت‌های منطقه‌ای و فرامنطقه‌ای هرازگاهی از طرف‌های متخاصم حمایت مالی می‌کنند تا به تحقق اهداف سیاسی خاصی کمک‌کرده باشند. ریاض از پیشروی‌های اخیر سنی‌های تحت‌امر داعش علیه دولت شیعه عراق، و پیشرفت‌های جهادی‌ها در سوریه در مقابل بشار اسد ابراز خوشحالی کرده است. باوجوداین، درصورتی‌که ریاض احساس کند تهدید تروریستی داعش نزدیک و جدی است، ممکن است مانع کمک مالی رسمی به این گروه شود (هرچند تعجب نمی‌کنید اگر از تماس‌های محدود و شاید غیرمستقیم، و هماهنگی لجستیکی برای تقویت جایگاه سنی‌های سوریه و فراتر از آن، یا نشت وجوه و تجهیزات از شورشیان تحت‌حمایت سعودی به داعش بشنوید).
بیانه وزارت اطلاعات در اوایل ماه مِی بر احساس خطر سعودی‌ها از وجود داعش در خانه خود تأکید می‌کند. مقامات در این بیانیه اعضای سعودی داعش در سوریه را متهم‌کردند که همشهریان خود را به ترور چهره‌های برجسته مذهبی و مقامات امنیتی در داخل کشور پادشاهی و حمله به تأسیسات دولتی و منافع خارجی تشویق می‌کنند. ظاهراً برخی از افراد دخیل در این توطئه‌های داخلی با داعش و گروه القاعده یمنی در شبه‌جزیره عربستان- جدی‌ترین تهدید تروریستی کشور پادشاهی- تماس‌هایی داشته‌اند. همزمان با اعلام این بیانیه، پلیس پنجاه‌ونه شهروند سعودی و سه تبعه خارجی را در ارتباط با موضوع بازداشت‌کردند و همچنان در جست‌وجوی چهل‌وچهار مظنون دیگر هستند.

[color=#ff6600][b]■[/b][b] کویت و تأمین بودجه برای تروریست‌ها در خلیج‌فارس[/b][b]■[/b][/color]
[b]کمک‌های بلاعوض خصوصی[/b]
به‌غلط تصور می‌شود کشور پادشاهی عربستان از کمک‌های مالی خصوصی سعودی به گروه‌های تروریستی فعال در سوریه، ازجمله داعش، جلوگیری نمی‌کند. اما یکی از بارزترین فعالیت‌های مالی ضدتروریستی ریاض نظارت بر بخش مالی رسمی کشور است تا ارسال کمک‌های بلاعوض مشکوک را متوقف کند. درواقع، فعالیت‌های رسانه‌های اجتماعی برای جمع‌آوری اعانه بر چالش‌های ارسال چنین وجوهی از عربستان سعودی به سوریه تأکید می‌کند. اهداکنندگان سعودی برای این‌که مطمئن شوند کمک‌هایشان واقعاً به سوریه می‌رسد، وجوه خود را به کویت می‌فرستند. کویت مدت‌ها یکی از آسان‌گیرترین محیط‌های تأمین بودجه برای تروریست‌ها در خلیج‌فارس محسوب‌می‌شود.

[color=#ff6600][b]■[/b][b] ترس حکومت سلطنتی آل‌سعود از آینده[/b][b]■[/b][/color]
نگرانی ریاض از این‌که مباد اجازه به شهروندان برای حمایت مالی از گروه‌های تروریستی مخالف با حکومت سلطنتی آل‌سعود دامن‌گیر خودشان بشود، به انتخاب رویکرد ضدتروریستی در این کشور پادشاهی کمک‌می‌کند. در اواسط دهه ۲۰۰۰ میلادی، القاعده حملات قابل‌توجهی توسط سعودی‌های برگشته از جهاد در افغانستان، در خاک عربستان انجام‌داد، و آن تجربه در شکل‌گیری ذهنیت فعلی مؤثر بوده است. همان‌طور که در بالا اشاره شد، ریاض همزمان با معرفی داعش و دیگر گروه‌ها به‌عنوان سازمان تروریستی در ماه مارس، ارسال هدایای خصوصی به این گروه‌ها را رسماً ممنوع اعلام‌کرد. این حرکت ممکن است از افزایش نگرانی دولت عربستان از عضویت این کشور در گروه‌های تروریستی خارجی ناشی شده باشد، و احتمالاً با اعلام نتایج تحقیق درباره کانون داخلی داعش در ماه مِی همزمان بوده است.

[color=#ff6600][b]■[/b][b] شهروندان سعودی همچنان مهم‌ترین منبع مالی گروه‌های سنی فعال در سوریه [/b][b]■[/b][/color]
امروز، شهروندان سعودی همچنان مهم‌ترین منبع مالی گروه‌های سنی فعال در سوریه محسوب‌می‌شوند. در سال‌های اخیر، اهداکنندگان خلیج [فارس] به‌طورکلی- که ظاهراً سعودی‌ها بیشترین آن‌ها هستند- صدها میلیون دلار برای داعش و دیگر گروه‌های فعال در سوریه سرازیر کرده‌اند. داعش حامیانی در عربستان سعودی دارد، و این گروه مستقیماً سعودی‌ها را با همان فعالیت‌های جمع‌آوری اعانه هدف قرار می‌دهد، بنابراین ریاض باید بتواند حمایت‌های مالی خصوصی را هرچه بیشتر محدود کند. مقامات آمریکایی به اشاره اظهار داشته‌اند که مجموعه‌ای از عوامل سیاسی، لجستیکی و قابلیت‌های محدود مانع عملکرد مؤثرتر سعودی‌ها در مقابله با تأمین مالی فعالیت‌های تروریستی شده است. مسئله مهم‌تر چگونگی نظارت بر نقل‌وانتقال وجوه است، روشی که میان اهداکنندگان سعودی بسیار رایج است.

[color=#ff6600][b]■[/b][b] منابع درآمدی مستقل داعش[/b][b]■[/b][/color]
[b]اهمیت حمایت مالی عربستان سعودی[/b]
اگرچه کمک‌کنندگان سعودی و اعانه‌دهندگان خصوصی را مهم‌ترین منبع مالی داعش در گذشته می‌دانستند، اهمیت این کمک‌ها در مقابل منابع درآمدی مستقل این گروه بسیار ناچیز است. این درآمد، که تخمین‌زده می‌شود بسیار بیشتر از کمک‌های بلاعوض خصوصی باشد، از فعالیت‌هایی نظیر قاچاق (نفت، سلاح، عتیقه)، اخاذی (برای مثال، جمع‌آوری ماهانه حدود ۸ میلیون دلار مالیات از کسب‌وکارهای محلی)، و جرائم دیگر (نشر سرقت، و جعل) تأمین‌می‌شود. این گروه تنها در جریان تصرف بانک مرکزی موصل در ۱۱ ژوئن، ده‌ها میلیون دلار صاحب‌شد (اگرچه مقامات آمریکایی یادآور می‌شوند که رقم ۴۰۰ میلیون دلار که اغلب در این ارتباط نقل‌می‌شود، دقیق نیست).


[b]توصیه‌هایی برای سیاست آمریکا[/b]
پیشرفت‌های اخیر داعش در عراق فرصتی است برای واشنگتن تا همکاری مالی ضدتروریستی خود را با عربستان سعودی و دیگر کشورهای خلیج مستحکم کند. نگرانی این کشورها درباره تهدیدهای تروریستی داعش در خاک آن کشورها تشدید شده است. دیدار هفته گذشته جک لیو، وزیر خزانه‌داری آمریکا از عربستان سعودی و امارات متحده عربی- نزدیک‌ترین شریک خلیجی آمریکا در این زمینه- گام مثبتی در این زمینه بود. دیگر حرکت سازنده آمریکا، برآورد احتمال تغییر تحرکات دائمی واشنگتن با کویت و قطر در خصوص تأمین بودجه فعالیت‌های تروریستی است. پیش‌بینی‌می‌شود “موفقیت‌های” داعش سطح حمایت‌های خصوصی سعودی و کشورهای خلیج به گروه‌های مختلف تندرو سُنی فعال در عراق و سوریه را افزایش‌دهد، که مقابله با این مسئله اهمیت دارد.
در ضمن با توجه به دستیابی داعش به منابع درآمدی مهم و مستقل، واقعیت موجود نیاز به رویکرد مالی ضدتروریستی‌‌ای دارد که فقط بر کمک‌های خصوصی ساکنان عربستان سعودی و دیگر کشورهای خلیج تمرکز نداشته باشد. درحال‌حاضر، تضعیف ریشه‌ای پایگاه مالی داعش مستلزم بستن منابع درآمدی محلی این گروه در سوریه و عراق است.

[color=#0000ff][size=5]هفت اشتباه داعش که منجر به نابودی آنها خواهد شد : [/size][/color]

دولت اسلامی عراق و شام، موجب ترس و وحشت همگان شده است. سوریه را درگیر کرده، عراق را مورد تاخت‌وتاز قرار داده، ایران احساس خطر کرده، و سیاستمداران آمریکایی متقاعد شده‌اند که داعش خطرناک‌ترین سازمان تروریستی است. ولی ترساندن دیگران یک استراتژی بلندمدت نیست. داعش در حال نابود کردن خود است. القاعده، سازمانی که دولت اسلامی عراق و شام، به تازگی از آن جدا شده، این حقیقت را درک کرده است. برای سال‌ها، اسامه بن‌لادن و معاونانش همانند مشاورش ایمن الظواهری، سعی کردند به وابستگانشان در مورد مضرات خشونت کنترل نشده توضیح دهند. بن‌لادن در بیانیه‌ها و دستورالعمل حمله‌های ۲۰۱۱ بر اهمیت صبر، اختیار و افکار عمومی تأکید می‌کند. توصیه او که شامل ۷ قاعده می‌شود، طرح واضح و روشنی از اشتباهات داعش را نشان می‌دهد.

[color=#ff6600][b]■[/b][b] درگیر جنگ‌های داخلی نشوید[/b][b]■[/b][/color]
۱- درگیر جنگ‌های داخلی نشوید. بن‌لادن تشخیص داده بود که جنگ بر سر قلمرو با دولت‌های محلی راهی نامناسب برای رسیدن به حکومت دینی بوده است. در بیانیه ۲۰۱۰، او توضیح داده که چرا این کار در یمن کارساز نبود:
جنگ داخلی – همانطور که یمنی‌ها جنگی طولانی را علیه سرویس‌های امنیتی آغاز کرده بودند- بر مردم فشار وارد خواهد کرد. با گذشت زمان، وقتی می‌بینند که برخی از آنها کشته شده‌اند و دیگر تمایلی به جنگیدن نخواهند داشت. در اینصورت ایدئولوژی دولت‌های سکولار کارآمد است و باید رضایت همگان را جلب کرد.
داعش این قانون را نادیده می‌گیرد. این گروه خودش را به عنوان یک کشور معرفی می‌کند. میزان پیشروی خود را به عنوان قلمروش تعریف می‌کند. این گروه سعی در کنترل ۴۰ هزار مایل مربع با حدود ۱۰ هزار جنگجو دارد. در همین حال، احزابی که کرسی‌های پارلمان جدید عراق را به دست آورده‌اند در تکاپو برای تشکیل دولتی هستند که بتواند از همه دلجویی کرده و آرامش را به کشور بازگرداند، یعنی همان چیزی که بن‌لادن پیش‌بینی کرده بود.

[color=#ff6600][b]■[/b][b] غیرنظامیان را نکشید[/b][b]■[/b][/color]
۲- غیرنظامیان را نکشید. نکته اصلی که باعث ناراحتی بن‌لادن شده بود. او در دستورالعمل‌هایی، جهادگران را به جلوگیری از تلفات غیرضروری غیرنظامیان توصیه کرد. او از بمب‌گذاری‌های مساجد و دیگر اماکن عمومی ابراز تأسف کرده و آنرا عامل بیگانگی بسیاری از ملت‌ها با مجاهدین می‌دانست.
داعش این نکته را نیز در نظر نگرفته است. بر اساس گزارش دیده‌بان حقوق بشر و کمیساریای عالی حقوق بشر سازمان ملل، این گروه شهروندان غیرنظامی را در سوریه و عراق قتل‌عام کرده است. این گروه نه‌تنها سربازان دشمن بلکه هر کسی را که برای دولت کار می‌کند، هدف قرار داده است. در سوریه یک روحانی مهم، داعش را به خاطر کشتار کودکان و غیرنظامیان، تکفیر کرده است. در عراق بعثی‌هایی که در کنار داعش مبارزه می‌کنند وعده داده‌اند که این گروه را از کشتار مردم بی‌گناه بازدارند.

[color=#ff6600][b]■[/b][b] خونریزی‌ها را علنی نکنید[/b][b]■[/b][/color]
۳- خونریزی‌ها را علنی نکنید. طبق یکی از بیانیه‌ها به‌دست‌آمده از القاعده، که گفته می‌شود توسط بن‌لادن یا معاون او عطیه عبدالرحمان نوشته شده، او از وابستگان یمنی القاعده می‌خواهد تا از به کار بردن کلماتی که مردم را از مجاهدین دور می‌کند خودداری کنند. او در این نوشته می‌گوید که بیانیه‌های گروه ما باید با دقت به منظور اجتناب از آنچه دشمن به ما نسبت می‌دهد و ما را حیوان و قاتل می‌نامند، نوشته شود.
داعش با عجله و بی‌پروا برای خود دشمن می‌تراشد و توحش خود را تبلیغ می‌کند. مردم را گردن می‌زند. عهد می‌کند که تمام شیعیان را بکشد. ویدیوهایی از اسرایی پخش می‌کند که با شلیک گلوله کشته می‌شوند و خودروهایی را در حال حمل مسلسل نشان می‌دهد. یک هفته قبل، داعش برای نشان دادن مبارزات خود عکس‌هایی را از اعدام ۱۷۰۰ سرباز اسیر عراقی به وسیله مجاهدان نشان داد. عنوان عکس‌ها این بود:”صدها شیعه کثیف کشته شدند.” در عنوان دیگری نوشته: ” نابودی شیعیانی که از پایگاه‌های نظامی خود فرار کرده بودند.” سومین عنوان می‌گوید: “این سرنوشت شیعیان مالکی است” چهارمین عنوان: “به آنها نگاه کنید که با پاهای خود به سوی مرگ می‌روند.” تبلیغاتی بدتر از این برای تحریک احساسات عمومی و دشمن‌تراشی نمی‌توان تصور کرد.

[color=#ff6600][b]■[/b][b] با خشونت رفتار نکنید[/b][b]■[/b][/color]
۴- با خشونت رفتار نکنید. بن‌لادن یک بنیادگرای مذهبی بود، اما به متحدانش هشدار داده بود که از خشونت دوری کنند تا بر افکار عمومی تأثیر سوء نگذارند. گروهی که به بدترین شکل از این قانون سرپیچی کرد، الشباب در سومالی بود. در بیانیه سال ۲۰۱۱ بن‌لادن با عطیه می‌گوید: ” باید به برادران در سومالی در مورد فواید شک در هنگام برخورد با جرائم و اعمال شریعت،‌ طبق گفته‌های پیامبر و استفاده از شبهات برای تخفیف در مجازات، توصیه‌هایی کرد.”
هنگامی که داعش یک شهر را تصرف می‌کند، در ابتدا از این قانون پیروی می‌کند. ولی به زودی این رفتار خوب از بین می‌رود. این گروه به توقیف اموال و کمک‌های انساندوستانه می‌پردازند. مسیحیان و مسلمانان مرتد را اعدام می‌کنند. دو روز پس از تصرف موصل، یعنی دومین شهر بزرگ عراق، داعش دستور داد که مشروب و سیگار ممنوع است، به زنان دستور داد که در خانه بمانند و اعلام کرد که کارمندان دولت که توبه نکرده باشند اعدام می‌شوند. این رفتارها باعث می‌شود تا مبارزان سنی که با داعش همکاری کرده‌اند با آنها دشمن شوند. یکی از رهبران قبایل به نیویورک تایمز گفت:” در برخی از مناطق که توسط داعش تصرف شده است آنها مردم ما را می‌کشند و قوانین اسلامی خود را بر ما تحمیل می‌کنند. ما این را نمی‌خواهیم.”

[color=#ff6600][b]■[/b][b] جایی را که نمی‌توانید تغذیه مردمش را تأمین کنید، قلمرو خود ننامید[/b][b]■[/b][/color]
۵- جایی را که نمی‌توانید تغذیه مردمش را تأمین کنید، قلمرو خود ننامید. در بیانیه ۲۰۱۰ بن‌لادن هشدار داده بود: موضوع تأمین نیازهای اساسی، مسئله‌ای است که باید قبل از به دست گرفتن کنترل یک کشور و یا شهر در نظر گرفته شود. اگر نیروی کنترل‌کننده، که از حمایت اکثریت مردم منطقه‌ای که در دست گرفته، برخوردار است نتواند نیازهای اولیه مردم را برآورده کند، حمایت آنها را از دست داده و خود را در موقعیتی دشوار قرار خواهد داد که سختی آن‌طور فزاینده، افزایش خواهد یافت. مردم نمی‌توانند مرگ کودکان خود را بر اثر کمبود غذا یا دارو ببینند.
داعش به این راهنمایی نیز هیچ توجهی نمی‌کند. این گروه می‌گوید که بهبود شرایط مردمی که تحت سلطه آن قرار می‌گیرند، از دین آنها اهمیت کمتری دارد. به گزارش صلیب سرخ در فلوجه، شهری که به مدت ۶ ماه تحت کنترل داعش بود، کمبود شدید غذا، آب و مراقبت‌های بهداشتی دیده می‌شد.

[color=#ff6600][b]■[/b][b] با متحدان خود نجنگید[/b][b]■[/b][/color]
۶- با متحدان خود نجنگید. بن‌لادن سعی کرد تا کج‌خلقی و برادرکشی سازمان القاعده در عراق را که داعش یکی از زیرمجموعه‌های آن است، کنترل کند. او از همکاران خود خواست تا هرگونه درگیری بین تمام اشخاص جهادگر در عراق را حل‌وفصل کنند. او این درگیری‌ها را به عنوان درسی برای مردم یمن می‌دانست و به آنها در مورد برخورد با شرکای بالقوه مسلمان هشدار داده بود:
بسیاری از عراقی‌ها علیه آمریکا به مجاهدین پیوستند تا اینکه برخی اشتباهات رخ داد و بچه‌های قبیله الانبار بدون هیچ علتی، مورد حمله قرار گرفتند (آنها تهدیدی علیه مجاهدین محسوب نمی‌شدند)، ولی در حال ثبت‌نام در نیروی امنیتی بودند. این حمله باعث شد که آن قبیله با مجاهدین مخالف شود.
اعضای داعش این درس را نیز نادیده گرفته‌اند. این گروه از همکاری با متحد خود در سوریه یعنی جبهه النصره خودداری کرد. داعش به گروه‌های دیگر شورشی نیز حمله می‌کند. در تاریخ ۸ ژوئن، داعش دفاتر کردها در عراق را بمباران کرد. در ۲۲ ژوئن، خانه‌های اعضای بعثی سازمان را نابود کردند که برای موفقیت داعش در عراق بسیار ناگوار بود. اعضای خانواده رهبر یک گروه شبه‌نظامی اسلامی در عراق را نیز کشت. حالا برخی از بعثی‌ها در حال مبارزه با داعش هستند و شبه‌نظامیان کرد به ارتش عراق برای بازپس‌گیری شهرها کمک می‌کنند.

[color=#ff6600][b]■[/b][b] قبل از موعد مقرر به دشمنان خود هشدار ندهید[/b][b]■[/b][/color]
۷- قبل از موعد مقرر به دشمنان خود هشدار ندهید. بن‌لادن در سال ۲۰۱۰ به پیروان خود در یمن توصیه کرد که جنگ را در آنجا تشدید نکنند، به خاطر اینکه ظهور نیرویی از مجاهدین در یمن مسئله‌ای است که باعث می‌شود دشمنان ما در سطح بین‌المللی و محلی تحریک شده و هشداری بزرگ برای ما محسوب شوند.حاکمان سعودی یک بار هشدار داده بودند که بودجه عظیمی را به قبایل یمن می‌پردازند تا ما را بکشند. آنها با کمک اکثریت پیروز خواهد شد، و نیروی مجاهدین در یمن را زیر آتش خواهند گرفت. و این در حالی است که برادران ما در یمن به حد کافی قدرت مقابله با آنها را دارا نیستند.
داعش این صبر و شکیبایی را ندارد. این گروه دشمنانی را با عجله و بی‌پروایی برای خود ایجاد کرده است. جنگجویان داعش به خطوط مرزی سوریه و اردن حمله کرده‌اند. به کنسولگری ترکیه در موصل حمله کرده و کارکنان و خانواده‌های آنان را ظاهراً برای تحقیقات از آنجا برده‌اند. ۳۱ راننده کامیون ترکیه را ربوده و خواستار ۵ میلیون دلار باج شده‌اند. به حرم شیعیان در سامرا حمله کرده‌اند. در سه روز، آنها صدها مایل از موصل تا بغداد را پیش رفته و وعده داده‌اند که به شیعیان در خانه‌هایشان حمله می‌کنند.

[color=#ff6600][b]■[/b][b] همه علیه داعش متحد می‌شوند[/b][b]■[/b][/color]
در حال حاضر ارتش سوریه که قبلاً داعش را از کشورش بیرون رانده، شبه‌نظامیان این گروه را در عراق بمباران می‌کند. هزاران نفر از شیعیان به منظور تقویت ارتش عراق ثبت‌نام کرده‌اند. آمریکا و ایران که چند دهه دشمن خونی هم بودند، در حال بررسی همکاری محدود برای جلوگیری از پیشروی داعش هستند. جناح‌های سیاسی در حال تلاش برای سازمان‌دهی یک دولت چند قومی در بغداد هستند. دولت ترکیه بدون شک در حال طرح یک ضد حمله است. داعش جنگی را میان خودش ازیک‌طرف و هر حوزه و کشور در اطراف عراق، از طرف دیگر، ایجاد کرده است. این هرج‌ومرج نیست، بلکه اتحاد است.
ما قبلاً هم چنین اوضاعی را شاهد بوده‌ایم. هشت سال پیش، جهادگران در عراق اشتباه مشابهی را مرتکب شدند. آنها مردم را از خود بیگانه کرده و بعد به وسیله قبایلی که در کنار خودشان می‌جنگیدند به بیرون رانده شدند. و حالا به عنوان داعش فقط به خاطر اینکه دولت عراق سنی‌ها را مورد آزار و اذیت قرار می‌داد و به قبایل بی‌اعتنایی می‌کرد، توانستند دوباره برگردند. حالا جهادگران برگشته‌اند تا کار همیشگی‌شان را انجام دهند: نابود کردن زندگی‌ها، جامعه و خودشان.

[color=#ff6600][b]پایان[/b][/color]

بن پایه : [url="http://www.eshraf.ir/2022"]http://www.eshraf.ir/2022[/url] ویرایش شده در توسط MR9
  • Upvote 13

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
[quote name='death' timestamp='1404117769' post='389316']
فعلا که روز به روز بزرگتر داره میشه
[/quote]

جناب DEATH بسیار عزیز - به این میگن رشد بادکنکی :mrgreen: :mrgreen:
  • Upvote 1

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
کی این موارد رو بیان کرده ؟؟
انصافا طرز بیانات شنیع بن لادن فراتر از پیروان فعلی اش هست و کاملا حساب شده ،
ظن نفوذی بودن براحتی قابل پذیرش هست هیچ کدوم از این جهاد گران عرب و غیر عرب پرورش یافته در محیط زندگی خود
قابلیت درک موارد بیان شده در بالا رو نداشتند و الان هم که میبینیم ندارند .
تامین اسایش و مماشات و ...

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
به نظرم باید منتظر واکنش دیگران به مسئله خلافت باشیم...

داعش، از نظر مالی الان که نه! ولی قبلا متشکل بود از میلیارد هایی که سالهای سال کل داراییشون رو واسه جهاد گذاشته بودن! :)... تامین بودجه‌ی یه عده جهادی کار خیلی سخت و شاخی نیست!!!

مسئله ی گروه های مختلف با داعش اینه که سیاهی لشکرش یه مشت احمقن!! در حالی که بقیه‌ی گروه‌ها، کل هیکلشون احمقن....

یعنی النصره( که کاملا توسط داعش تشکیل شد و در خصوصش توی تاپیکی که امشب احتمالا ارسال میکنم توضیح میدم!) و داعش، تقریبا تنها گروه هایی هستن که نیروهاشون در سطوح فرماندهی از افراد کارکشته استفاده میکنن و در بخش های رسانه‌ای و مهندسی هم فعالیت های شدید دارن!) و بقیه بیشتر کاربر هستن و شخص محور....

اما داعش می‌بینی یه لشکر نیروی کارکشته‌ی نظامی، فرماندهی گردان هاش رو داره.... ساختار کامل و قدرتمند سیاسی و نظامی و فرهنگی و مهندسی! داره و همزمان هم میجنگه هم میسازه و هم خراب میکنه.... از کل دنیا، همه جور ادمی با همه سطح علم و دانشی میان و در جهاد شرکت میکنن بدون اینکه نیاز باشه اسلحه دستشون بگیرن!! از راه اندازی تاسیسات کامپیوتری و برنامه های فرهنگیشون گرفته تا درس دادن و اجرای قانون و غیره که شاید 60 درصد نیروهای باسواد و اینکاره‌ی داعش، اصلا اسلحه هم دستشون نمی‌گیرن و یه جای دیگه دارن کار میکنن...

نظامی های نخبه هم که کارشون مشخصه!!

بعد یه مشت احمق بیسواد و عقب مونده رو هم با این نفرات و بنیه ای که دارن رو جوگیر میکنن و میارن پای کار... خط مقدمشون هم همین ادما هستن...

اینکه می‌بینیم داعش خیلی موارد بی نقص وارد میشه، دلیلش همینه... دلیل اینکه ملت کار و زندگی و سرمایه های خودشون رو ول میکنن و میان به اینا کمک میکنن هم همینه...

اتفاقا تمام مسائلی که نقطه‌ی ضعف داعش معرفی شده، در حقیقت، نقطه‌ی قوطش هستن چون دقیقا میدونه داره چیکار میکنه...!!

توجه کنیم که داعش، یه سازمانی که 2 سال پیش راه افتاده باشه نیست!!!! اوائل کار گروه، بر میگرده به زمان جنگ شوروی و افغانستان که اولین هسته‌هاش تشکیل شد و از همون سال 1990! تقریبا، داعش به دنبال تشکیل خلافت اسلامی بوده و هنوز هم هست... در طول این سالهای متمادی، هر 2-3 سال یکبار، گروه های کوچیک تر رو در خودش حل کرده و بزرگ‌تر شده...

برای مثال! مثلا اون حضراتی که الان دارن عکس ها و فیلم های عملیات های داعش رو پخش میکنن، گردانی هستن که با همین ساختار، قبلا تو جنگ بوسنی! :| :| بودن :| icon_eek icon_eek icon_eek
و حالا مثلا بازوی رسانه‌ای اینها هستن...

داعش یه سازمان نظامی صرف نیست و یه سازمان بزرگ و پیچیده و همه کاره مثل سپاه هستش... سپاه الان اگر میخواد داعش رو بزنه، باید فکر کنه ببینه خودش رو چطوری میشه از بین برد!!! تازه سپاه تو بحث رسانه‌ای حرفی برای گفتن در مقابل داعش اصلا نداره! icon_cheesygrin
  • Upvote 5

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
این تحلیل خیلی قشنگ داره به داعش راه حل ارائه میده ...
  • Upvote 1

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
[quote name='senaps' timestamp='1404120525' post='389326']
به نظرم باید منتظر واکنش دیگران به مسئله خلافت باشیم...

داعش، از نظر مالی الان که نه! ولی قبلا متشکل بود از میلیارد هایی که سالهای سال کل داراییشون رو واسه جهاد گذاشته بودن! :)... تامین بودجه‌ی یه عده جهادی کار خیلی سخت و شاخی نیست!!!

مسئله ی گروه های مختلف با داعش اینه که سیاهی لشکرش یه مشت احمقن!! در حالی که بقیه‌ی گروه‌ها، کل هیکلشون احمقن....

یعنی النصره( که کاملا توسط داعش تشکیل شد و در خصوصش توی تاپیکی که امشب احتمالا ارسال میکنم توضیح میدم!) و داعش، تقریبا تنها گروه هایی هستن که نیروهاشون در سطوح فرماندهی از افراد کارکشته استفاده میکنن و در بخش های رسانه‌ای و مهندسی هم فعالیت های شدید دارن!) و بقیه بیشتر کاربر هستن و شخص محور....

اما داعش می‌بینی یه لشکر نیروی کارکشته‌ی نظامی، فرماندهی گردان هاش رو داره.... ساختار کامل و قدرتمند سیاسی و نظامی و فرهنگی و مهندسی! داره و همزمان هم میجنگه هم میسازه و هم خراب میکنه.... از کل دنیا، همه جور ادمی با همه سطح علم و دانشی میان و در جهاد شرکت میکنن بدون اینکه نیاز باشه اسلحه دستشون بگیرن!! از راه اندازی تاسیسات کامپیوتری و برنامه های فرهنگیشون گرفته تا درس دادن و اجرای قانون و غیره که شاید 60 درصد نیروهای باسواد و اینکاره‌ی داعش، اصلا اسلحه هم دستشون نمی‌گیرن و یه جای دیگه دارن کار میکنن...

نظامی های نخبه هم که کارشون مشخصه!!

بعد یه مشت احمق بیسواد و عقب مونده رو هم با این نفرات و بنیه ای که دارن رو جوگیر میکنن و میارن پای کار... خط مقدمشون هم همین ادما هستن...

[b]اینکه می‌بینیم داعش خیلی موارد بی نقص وارد میشه، دلیلش همینه... دلیل اینکه ملت کار و زندگی و سرمایه های خودشون رو ول میکنن و میان به اینا کمک میکنن هم همینه...[/b]

اتفاقا تمام مسائلی که نقطه‌ی ضعف داعش معرفی شده، در حقیقت، نقطه‌ی قوطش هستن چون دقیقا میدونه داره چیکار میکنه...!!

توجه کنیم که داعش، یه سازمانی که 2 سال پیش راه افتاده باشه نیست!!!! اوائل کار گروه، بر میگرده به زمان جنگ شوروی و افغانستان که اولین هسته‌هاش تشکیل شد و از همون سال 1990! تقریبا، داعش به دنبال تشکیل خلافت اسلامی بوده و هنوز هم هست... در طول این سالهای متمادی، هر 2-3 سال یکبار، گروه های کوچیک تر رو در خودش حل کرده و بزرگ‌تر شده...

برای مثال! مثلا اون حضراتی که الان دارن عکس ها و فیلم های عملیات های داعش رو پخش میکنن، گردانی هستن که با همین ساختار، قبلا تو جنگ بوسنی! :neutral: :neutral: بودن :neutral: icon_eek icon_eek icon_eek
و حالا مثلا بازوی رسانه‌ای اینها هستن...

[b]داعش یه سازمان نظامی صرف نیست و یه سازمان بزرگ و پیچیده و همه کاره مثل سپاه هستش... سپاه الان اگر میخواد داعش رو بزنه، باید فکر کنه ببینه خودش رو چطوری میشه از بین برد!!! تازه سپاه تو بحث رسانه‌ای حرفی برای گفتن در مقابل داعش اصلا نداره![/b] icon_cheesygrin
[/quote]

تحلیل جالبی بود

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
[right]خلاصه عرض کنم که همه چیز بخوبی و تحت کنترل به نفع منافع ملی کشورمان پیش می رود. زیاد نگران نباشید[/right]

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
[quote name='EMPEROR' timestamp='1404161984' post='389444']
[right]خلاصه عرض کنم که همه چیز بخوبی و تحت کنترل به نفع منافع ملی کشورمان پیش می رود. زیاد نگران نباشید[/right]
[/quote]
با سلام خدمت همه دوستان گرامی
لطف کنید کمی بیشتر توضیح دهید
با توجه به اینکه احتمال جدایی کردستان عراق بالاتر رفته و این امر به خصوص بر روی مناطق کرد نشین کشورهای ایران ترکیه و سوریه تاثیر گذار است و از آن سو نیز رژیم صهیونیستی پیگیر و حامی این طرح می باشد

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
[center][color=#ff0000][size=6]بسم الله الرحمن الرحیم [/size][/color][/center]

[center][size=5][color=#3366FF]بنده بدون تایید یا رد محتوا و ادعاهای مطرح شده در این گزارش، ترجمه آن را صرفا جهت اطلاع اعضاء محترم این انجمن نظامی از رویکردها و دیدگاه‌های اندیشکده‌های غربی و بحث در این ارتباط مطرح می کنم و دیدگاه‌ها، ادعاها و القائات این گزارش‌ها هرگز مورد تأیید بنده نمی‌باشد.[/color][/size][/center]

[center][size=5][color=#3366FF][img]http://gallery.military.ir/albums/userpics/10284/eshraf_ir-brookings-isis-iraq-oil1.jpg[/img][/color][/size][/center]


یکی از ملاحظات مهم و کلیدی آمریکا در ارتباط با وقوع مجدد جنگ داخلی در عراق قابلیت بالقوه اثرگذاری این جنگ بر فرآیند تولید نفت عراق است. عراق در حال حاضر دومین تولیدکننده نفت اوپک به شمار می‌رود. کارشناسان انرژی هشدار داده‌اند که قیمت نفت در آینده بیشتر به افزایش نفت تولیدی عراق بستگی دارد تا تولید نفت «شیل» در آمریکای شمالی.

اندیشکده بروکینگز در مقاله‌ای به قلم «کنت ام پولاک» عضو ارشد سیاست خارجی مرکز سیاست خاورمیانه سابان به بررسی تحولات و بحران عراق و تأثیر آن بر حوزه نفت پرداخت. «کنت ام پولاک» کارشناس در زمینه امور سیاسی ـ نظامی خاورمیانه است و تمرکز وی به ویژه بر روی عراق، ایران، عربستان سعودی و دیگر کشورهای واقع در منطقه خلیج‌فارس قرار دارد. وی در حال حاضر از اعضای ارشد مرکز سیاست خاورمیانه سابان وابسته به اندیشکده بروکینگز است. وی از سال ۲۰۰۹ تا ۲۰۱۲ به عنوان مدیر مرکز سابان فعالیت می‌کرد و بین سال‌های ۲۰۰۲ تا ۲۰۰۹ نیز به عنوان مدیر پژوهش این مرکز به فعالیت مشغول بود.

[color=#ff0000] [size=5][b]■ وقوع مجدد جنگ داخلی در عراق و تأثیر آن بر فرآیند تولید نفت عراق ■[/b][/size][/color]
روشن است که یکی از ملاحظات مهم و کلیدی آمریکا در ارتباط با وقوع مجدد جنگ داخلی در عراق قابلیت بالقوه اثرگذاری این جنگ بر فرآیند تولید نفت عراق است. عراق در حال حاضر دومین تولیدکننده نفت اوپک به شمار می‌رود. اگرچه آمریکایی‌ها سرمست از شیوه جدید تولید نفت و گاز موسوم به«شکست هیدرولیکی» «fracking» هستند، اما کارشناسان انرژی هشدار داده‌اند که قیمت نفت در آینده بیشتر به افزایش نفت تولیدی عراق بستگی دارد تا تولید نفت «شیل» در آمریکای شمالی. در ماه اکتبر ۲۰۱۲، سازمان بین‌المللی انرژی اعلام کرد که «افزایش تولید نفت عراق به بیش از ۵ [میلیون بشکه در روز] تا سال ۲۰۳۵ باعث می‌شود عراق در رده اول در زمینه افزایش عرضه جهانی نفت قرار گیرد. حدود ۴۵ درصد افزایش تولید پیش‌بینی‌شده نفت در سطح جهان در طول دهه جاری به لطف افزایش تولید نفت عراق محقق گردیده است.»
بنابراین، هرگونه اختلال عمده در فرآیند تولید نفت در عراق یا کاهش میزان رشد مورد انتظار تولید نفت این کشور در بلندمدت می‌تواند عواقب بزرگی برای اقتصاد آمریکا به همراه داشته باشد. همانطور که «آلن گرینسپن» رئیس سابق فدرال رزرو در سال ۲۰۰۲ خاطرنشان ساخت، «… همه رکودهای اقتصادی که از سال ۱۹۷۳ تاکنون در آمریکا اتفاق افتاده‌اند در پی افزایش شدید قیمت نفت رخ‌داده‌اند، یعنی از همان زمان که نفت به یکی از فاکتورهای هزینه‌ای مهم در حیطه تجارت تبدیل شد.» اظهارنظر «گرینسپن» قبل از «رکود بزرگ» سال‌های ۲۰۰۷-۲۰۰۹ صورت گرفت. این رکود نیز به دنبال افزایش سه برابری قیمت نفت اتفاق افتاد.

[color=#ff0000][size=5][b]■ جنگجویان داعش از اصل غافلگیری تاکتیکی بهره گرفتند■[/b][/size][/color]
[b]- نفت عراق در کوتاه‌مدت[/b]
بخش اعظم نفت عراق از میدان‌های نفتی واقع در مناطق جنوبی این کشور تولید می‌شود و این میدان‌های نفتی از جبهه‌های نبرد فعلی در این کشور فاصله دارند. از مقدادیه تا شمالی‌ترین میادین عمده نفتی واقع در جنوب عراق حدوداً ۲۰۰ مایل فاصله است ـ مقدادیه جنوبی‌ترین نقطه‌ای است که به تصرف ستیزه‌جویان سنی درآمده است. همچنین، از فلوجه ـ که شرقی‌ترین نقطه‌ای به شمار می‌رود که در معرض تهاجم ستیزه‌جویان سنی قرار گرفته است ـ تا میادین نفتی فوق‌الذکر ۲۲۰ مایل فاصله است.
درست است که تهاجم داعش که حدوداً در تاریخ ۵ ژوئیه آغاز گردید یک منطقه ۲۵۰ مایلی از مرز عراق و سوریه گرفته تا مقدادیه را در بر گرفت، اما شرایطی که زمینه چنین تهاجمی را فراهم آوردند اگرچه از بین نرفته‌اند اما فروکش کرده‌اند. در آن زمان، جنگجویان داعش از اصل غافلگیری تاکتیکی (اگرنه راهبردی) بهره گرفتند و این نوع غافلگیری همواره یکی از مزایای مهم در میدان جنگ محسوب می‌شود. به علاوه، نیروهای امنیتی عراق به دلایل مختلفی پس از چهار روز نبرد در موصل از پای درآمدند. از آن زمان تاکنون نیروهای «مالکی» نخست‌وزیر عراق مجدداً آرایش نظامی گرفته‌اند، به گروه‌هایی یکدست شیعه تبدیل گردیده‌اند، با پیوستن مبارزان شیعه و شمار زیادی از سربازانی که به تازگی عضوگیری شده‌اند تقویت گردیده‌اند، و عمدتاً در حال دفاع از شهرهای شیعه‌نشین واقع در مرکز عراق هستند. گذشته از این، ایرانی‌ها و آمریکایی‌ها کمک‌هایی در اختیار نیروهای مالکی قرار می‌دهند، هرچند حمایت‌های آمریکا ناچیز است و از دامنه حمایت‌های ایران نیز اطلاعاتی در دست نیست. با این وجود، هر دو کشور در حال حاضر تنها می‌توانند کمک‌های نظامی در اختیار نیروهای ائتلاف شیعه قرار دهند.
به دلایلی که در بالا ذکر گردیدند، عجیب نیست که پیشروی ستیزه‌جویان سنی متوقف گردیده است. سنی‌ها خود نیز در حال تجدید آرایش نظامی، عضوگیری، و ایجاد ائتلاف با دیگر ستیزه‌جویان و قبایل سنی هستند تا بدین طریق بتوانند تهاجم خود را بار دیگر از سر بگیرند، اما برای آنها تصرف بغداد و دیگر شهرهای شیعه‌نشین واقع در مرکز عراق بسیار دشوارتر از تصرف موصل، تکریت و دیگر شهرهای سنی نشین واقع در شمال عراق است.

[color=#ff6600][b]■[/b][b] تأثیر جنگ داخلی بر فرآیند تولید نفت در عراق در کوتاه‌مدت ناچیز خواهد بود[/b][b]■[/b][/color]
همواره باید به خاطر داشته باشیم که جنگ غیرقابل‌پیش‌بینی است و ارزیابی توازن میان نیروهای درگیر با استفاده از اینچنین اطلاعات محدودی بسیار دشوار است. با این وجود، شواهدی که ما در اختیار داریم نشان می‌دهند که احتمال اینکه جنگ داخلی عراق در آینده قابل پیش‌بینی در همین وضعیت فعلی به بن‌بست برسد بیش از این احتمال است که ستیزه‌جویان سنی بتوانند سریعاً بغداد را تصرف کرده و به سمت میادین اصلی نفت در جنوب کشور پیشروی کنند.
اگر این سناریو که محتمل‌ترین سناریو نیز هست محقق گردد این امر بدان معنا است که تأثیر جنگ داخلی بر فرآیند تولید نفت در عراق در کوتاه‌مدت ناچیز خواهد بود. صادرات نفت عراق عمدتاً از میادین نفتی واقع در جنوب کشور صورت می‌گیرند. نفت صادراتی به سمت جنوب و به خلیج‌فارس منتقل شده و از آنجا از طریق ترمینال‌هایی واقع در جنوبی‌ترین نقطه عراق (در واقع دور از ساحل) صادر می‌شوند. از دست رفتن بغداد می‌تواند بر زیرساخت‌های صادراتی تأثیر بگذارد البته در صورتی که ستیزه‌جویان سنی بتوانند جریان آب به سمت جنوب (که نقش مهمی در تولید نفت و برق تولید می‌کند) را منحرف کنند یا شبکه برق را دستکاری کنند، هرچند هر دوی این‌ها سخت و دشوار هستند. به علاوه، از دست رفتن مقر حکومت در کشوری که در آن همه چیز به شدت در معرض مدیریت خرد قرار دارد مطمئناً در کوتاه‌مدت مشکلاتی در زمینه مدیریت فرآیند تولید نفت ایجاد خواهد کرد. با این حال، به نظر می‌رسد در بلندمدت صنعت نفت عراق احتمالاً می‌تواند حتی به دنبال سقوط بغداد احیا گردد.
نبرد بر سر شهر «بیجی» که بزرگ‌ترین پالایشگاه نفت عراق در آن واقع شده است دارای اهمیت است، زیرا این پالایشگاه بخش زیادی از نفت مورد نیاز داخل را تأمین می‌کند. شهر بیجی همچنین اتصالات مهم برق، آب، ارتباطات و حمل‌ونقل را تحت کنترل خود دارد. با این حال، نبرد بر سر این شهر تأثیر چندانی بر فرآیند تولید نفت ندارد، زیرا صدور نفت به ترکیه در طول ۱۸ ماه گذشته در پی اقدامات خرابکارانه مکرری که توسط گروه‌های ستیزه‌جوی سنی انجام گرفتند متوقف گردیده است. البته کردهای عراق در این زمینه مستثنا بوده و همچنان به ترکیه نفت صادر می‌کنند، هرچند صادرات نفت آنها از طریق شهر بیجی صورت نمی‌گیرد.
همه این‌ها نشان می‌دهند که احتمال ندارد جنگ داخلی عراق در کوتاه‌مدت باعث فروپاشی فرآیند تولید نفت در این کشور شود.

[b]دورنمای آینده[/b]
با این حال، با نگاه به دورنمای میان‌مدت و بلندمدت می‌توان گفت که وضعیت امنیتی فعلی می‌تواند به ظهور بالقوه مشکلات بزرگ‌تری را بر سر راه نفت عراق ایجاد کند.
[b]تغییر توازن قدرت[/b]. مسئله اول مسئله توازن نظامی است. هرچند شکل‌گیری یک بن‌بست طولانی‌مدت و خونین به نظر از بیشترین احتمال برخوردار است اما چنین سناریویی قابل تغییر است. از لحاظ تاریخی، جنگ‌های داخلی میان گروه‌های قومی ـ فرقه‌ای همچون جنگ عراق (و جنگ سوریه که در حال ادغام با جنگ عراق است) اغلب در نتیجه تقسیمات قومی ـ فرقه‌ای کشور به بن‌بست می‌رسند. این همان چیزی است که در سوریه اتفاق افتاده است و همان چیزی است که پیش از این در لبنان، افغانستان و سودان هم اتفاق افتاده است. برای شبه‌نظامیان قومی ـ فرقه‌ای حفظ سرزمین‌هایی که در آنجا مردمی از قوم و فرقه خودشان زندگی می‌کنند بسیار آسان‌تر است از تصرف سرزمین‌هایی که مردمی از قوم و فرقه نیروهای رقیب در آن ساکن هستند ـ و از جمله به همین دلیل است که وقتی یک نیروهای شبه‌نظامی موفق به تصرف سرزمین‌های نیروی رقیب می‌شود دست به پاکسازی قومی می‌زند.

[size=5][color=#FF0000][b] ■ هرچه جنگ داخلی بیشتر طول بکشد همکاری ایران با شیعیان عراق عمیق‌تر خواهد شد■[/b][/color][/size]
اما این بدان معنا نیست که جنگ‌های داخلی تا ابد ادامه می‌یابند. ظهور یک یا چند فرمانده بسیار لایق و باکفایت از جمله عواملی است که می‌تواند توازن نظامی را به طور قابل‌توجهی دستخوش تغییر کند. از آنجا که معمولاً گروه‌های نسبتاً کوچک و پیاده‌نظام مسلح به سلاح‌های سبک و فاقد هرگونه سازمان‌دهی جنگ‌های داخلی را به راه می‌اندازند در نتیجه یک فرمانده نظامی برجسته می‌تواند تأثیر فراوانی بر نبرد داشته باشد. یک نمونه خوب از این فرماندهان احمدشاه مسعود بود که در دهه‌های ۱۹۸۰ و ۱۹۹۰ در افغانستان مبارزه می‌کرد. مسعود از سال ۱۹۹۴ تا زمان مرگش تمام حملات طالبان به قلمرو تاجیک‌ها واقع در دره پنجشیر را ناکام گذاشت. وی در تاریخ ۹ سپتامبر ۲۰۰۱ توسط عوامل طالبان ترور شد. حسن داموس که در اواخر دهه ۱۹۸۰ در چاد مبارزه می‌کرد نیز مثالی دیگر از یک فرمانده میدان نبرد است که به نابودی ستیزه‌جویان بومی رقیب و متحدان لیبیایی آنها کمک کرد.
از آنجا که نوابغ نظامی نادر و کمیاب هستند در نتیجه در اغلب موارد آنچه توازن قوا را در جریان جنگ داخلی بر هم می‌زند این است که یک طرف منازعه در مقایسه با طرف دیگر از حمایت‌های بیرونی بسیار بیشتری برخوردار می‌گردد. شیعیان در لبنان، صرب‌ها در بوسنی، کروات‌ها و بوسنیایی‌ها در بوسنی، پشتوها در افغانستان همگی تا حدودی به خاطر اینکه در مقایسه با دشمنان خود از کمک‌های خارجی بیشتری بهره‌مند می‌گردیدند دست به پیشروی‌های بزرگی زدند.
نمی‌توان به آسانی گفت که چنین مسئله‌ای در مورد عراق ـ یا در مورد سوریه، زیرا برخی به ادغام جنگ در این دو کشور اشاره می‌کنند ـ تا چه حد صادق است. ائتلاف عمدتاً شیعه مالکی به وضوح از حمایت ایران برخوردار است. هرچه جنگ داخلی بیشتر طول بکشد همکاری ایران با شیعیان عراق عمیق‌تر خواهد شد. (روس‌ها نیز اکنون از حمایت از مالکی سخن می‌گویند). البته جنگ داخلی عراق در قالب تنش‌های گسترده‌تر میان سنی‌ها و شیعیان و میان عربستان و ایران رخ داده است، تنش‌هایی که از زمان بروز اولین جرقه‌های جنگ داخلی در عراق در سال ۲۰۰۴ روز به روز افزایش یافته‌اند. عربستان و متحدانش در منطقه خلیج‌فارس مدت‌هاست که از سنی‌های عراق و سوریه حمایت می‌کنند. این حمایت‌ها هم به طور غیرمستقیم و از طریق اهدای کمک‌هایی که توسط نهادهای خصوصی در عربستان جمع‌آوری می‌گردند و هم به طور مستقیم و از طریق کمک‌های حکومت عربستان به مخالفان سوری صورت می‌گیرند. هرچه که ایران کمک بیشتری به شیعیان کند عربستان و دیگر کشورهای عرب سنی نیز کمک بیشتری به سنی‌ها خواهند کرد.
هنوز مشخص نیست کدام یک از طرفین با ارسال کمک‌های بسیار فراوان متحدان/گروه‌های نیابتی خود را قادر خواهد ساخت تا به پیشروی‌های عمده‌ای دست بزنند. برای مثال، ایران و روسیه به طور بسیار گسترده از حکومت اسد حمایت کرده‌اند و این امر نیروهای حکومتی را قادر ساخته است تا دست به پیشروی‌های محلی مهمی در حلب، حمس و دیگر مناطق بزنند، اما (۱) این پیشروی‌ها تاکنون منجر به تغییر چشم‌انداز راهبردی در سوریه نشده‌اند و جبهه‌های نبرد همچنان با تقسیمات فرقه‌ای در داخل کشور همخوانی دارند، و (۲) این پیشروی‌ها باعث شده‌اند تا کشورهای منطقه خلیج‌فارس در واکنش بر حمایت‌های خود از ستیزه‌جویان سنی در سوریه بیفزایند و چنین چیزی خطر به بن‌بست رسیدن جنگ را مجدداً مطرح می‌سازد.

[color=#ff6600][b]■[/b][b] دخالت مستقیم یک یا چند کشور همسایه در جنگ داخلی عراق [/b][b]■[/b][/color]
یک مسئله دیگر که در بلندمدت مطرح می‌گردد دخالت مستقیم یک یا چند کشور همسایه در جنگ داخلی عراق است. چنین چیزی مکرراً در جریان جنگ‌های داخلی طولانی‌مدت مشاهده گردیده است و می‌تواند شرایط را به طور چشمگیری دستخوش تغییر کند. بدون اشاره به جزئیات باید گفت در اغلب موارد دولت‌های همسایه به حمایت از یک یا چند گروه درگیر در جنگ می‌پردازند تا بدین طریق از خطر سرریز جنگ داخلی به کشور خود (در قالب تحرکات پناه جویان، تروریست‌ها، تجزیه‌طلب‌ها، و غیره) بکاهند، تقاضاهای مردمی جهت کمک به هم‌کیشان یا گروه‌های قومی مشابه در کشور در معرض جنگ داخلی را پاسخ گویند، و/یا مانع نفوذ دیگر دولت‌های همسایه در کشور درگیر جنگ داخلی شوند. اگر متحدان/گروه‌های نیابتی دولت‌های همسایه با شکست مواجه گردند در آن صورت این دولت‌ها یا باید عقب‌نشینی کنند یا تلاش‌های خود را مضاعف کرده و نیروهای خود را به داخل کشور در حال جنگ اعزام کنند. بسیاری از کشورها گزینه دوم را انتخاب می‌کنند: سوریه در لبنان، ناتو در بوسنی، هفت کشور مختلف در کنگو، و غیره.
وضعیت غالباً می‌تواند رو به وخامت بگذارد، زیرا هنگامی که یکی از همسایگان به کشور درگیر جنگ تجاوز می‌کند دیگر همسایگان نیز ممکن است در راستای حفظ منافع خود و/یا جلوگیری از تصرف تمام یا بخشی از کشور درگیر جنگ توسط همسایه دیگر دست به اقدام مشابهی بزنند. تجاوز اسرائیل به لبنان در سال ۱۹۸۲ بیشتر به خاطر بیرون راندن سوری‌ها بود تا متوقف ساختن سرریز تروریست‌ها به درون اسرائیل (هرچند از دخالت سوریه در لبنان در سال ۱۹۷۶ استقبال شده بود). به همین نحو، بسیاری از هفت کشور آفریقایی که به کنگو تجاوز کردند در واکنش به تحرکات یکدیگر دست به این کار زدند. در ارتباط با عراق، ما دیدیم که عربستان در سال ۲۰۰۶ تهدید کرد که در صورتی که آمریکا کنترل اوضاع را در دست نگیرد به مداخله نظامی دست خواهد زد. هفته گذشته نیز وزیر امور خارجه عربستان بار دیگر علناً درباره دخالت بیش‌ازحد ایران در عراق هشدار داد.

[color=#ff0000][size=5][b]■ با توجه به اهمیت راهبردی عراق، شاهد دخالت بیشتر ایران و کشورهای عرب سنی خواهیم بود■ [/b][/size][/color]
با توجه به اهمیت راهبردی عراق، ما احتمالاً با گذشت زمان شاهد دخالت بیشتر و بیشتر ایران و کشورهای عرب سنی در جنگ داخلی عراق خواهیم بود. مداخله مسلحانه مستقیم یک یا هر دو طرف قابل پیش‌بینی است علی‌رغم اینکه چنین اقدامی در حال حاضر به نفع هیچ‌یک از طرفین نیست. کشورهای همسایه که در جنگ‌های داخلی دیگر کشورها مداخله نظامی می‌کنند معمولاً تا چندین سال در مقابل اصرارها جهت انجام چنین کاری مقاومت کرده و سپس دست به چنین اقدامی می‌زنند. مداخله مستقیم این کشورها می‌تواند دینامیک‌های نظامی را به طور قابل‌توجهی دستخوش تغییر کند آنهم به گونه‌ای که نمی‌توان این تغییرات را پیشاپیش ارزیابی کرد.

[color=#ff0000][size=5][b] ■ عراق قبل از جنگ در زمینه افزایش تولید نفت با مشکلات گوناگونی دست‌وپنجه نرم می‌کرد■[/b][/size][/color]
[b]مشکلات مستقیم پیش روی صنعت نفت عراق[/b]. صرف‌نظر از آنچه در ارتباط با توازن قدرت در جنگ داخلی طولانی‌مدت در عراق رخ می‌دهد، هرچه این جنگ طولانی‌تر گردد احتمال اثرگذاری آن بر فرآیند تولید نفت از میادین نفتی جنوب کشور بیشتر می‌شود.
در این ارتباط حداقل سه مشکل ممکن است به طور ناگهانی پدیدار گردند:
[b]– تروریسم/خرابکاری[/b]. گروه داعش و دیگر گروه‌های جهادی سلفی سال‌هاست که تلاش می‌کنند با حمله به زیرساخت‌های تولید نفت در جنوب عراق فرآیند تولید نفت را در این کشور مختل سازند. همانطور که در بالا نیز بیان داشتم، این گروه‌ها در ارتباط با آسیب زدن به زیرساخت‌های نفتی در شمال کشور موفقیت‌هایی داشته‌اند اما در جنوب کشور تاکنون موفقیتی در این زمینه به دست نیاورده‌اند. اکنون که این گروه‌ها درگیر یک جنگ تمام‌عیار و متعارف با معاندان شیعه خود هستند اقدامات خرابکارانه احتمالاً مضاعف خواهند گردید. هرچه باشد در حال حاضر نیروهای ائتلاف شیعه به کمک درآمدهای نفتی تأمین مالی می‌شوند. به همان دلیلی که بغداد و تهران تلاش کردند در جریان جنگ میان ایران و عراق از میزان صادرات یکدیگر بکاهند ستیزه‌جویان سنی نیز تلاش می‌کنند از صدور نفت عراق بکاهند. به علاوه، اکنون که این ستیزه‌جویان بخش بزرگی از شمال عراق را در کنترل دارند قابلیت‌های این گروه در راستای دستیابی به هدف فوق‌الذکر ممکن است افزایش یابد.
[b]- بوروکراسی آشفته.[/b] حتی قبل از آنکه شعله‌های جنگ داخلی مجدداً برافروخته شوند عراق در زمینه افزایش تولید نفت با مشکلات گوناگونی دست‌وپنجه نرم می‌کرد. دولت عراق یک دولت ناکارآمد، فاسد و بیش‌ازحد متمرکز است. شرکت‌های نفتی (و دیگر شرکت‌های غربی) در زمینه دریافت ویزا و مجوز، جابجایی کارکنان و تجهیزات، و دستیابی به منابعی که انتظار می‌رفت توسط عراقی‌ها فراهم گردند با مشکلاتی مواجه بوده‌اند. برخی پروژه‌های بزرگ که برای عراق و صنعت هیدروکربنی این کشور از اهمیت حیاتی برخوردار هستند با موانع بوروکراتیک متعددی روبرو گردیده‌اند و این امر باعث تأخیر در تکمیل پروژه‌های مذکور شده است. این پروژه‌ها عبارت‌اند آر سرمایه‌گذاری‌های حیاتی جهت استخراج گاز طبیعی که در حال حاضر سوزانیده می‌شود و همچنین سرمایه‌گذاری‌هایی جهت انتقال آب دریا و تزریق آن به میادین نفتی واقع در جنوب کشور تا بدین ترتیب منابع آب آشامیدنی رو به کاهش عراق بیش از این به میادین نفتی تزریق نشوند. اکنون که یک جنگ داخلی تمام‌عیار در این کشور درگرفته است (و همچنین با توجه به مجموعه‌ای از چالش‌های داخلی که احتمالاً پدیدار خواهند گردید) دولت عراق در مقایسه با دوران قبل از وقوع رویدادهای دو هفته گذشته حتی آشفته‌تر و ناکارآمدتر می‌شود.
[b]- بی‌قانونی.[/b] در طول ۶ تا ۸ ماه گذشته، دولت عراق در حال بیرون کشیدن ارتش و پلیس از مناطق جنوبی و اعزام آنها به استان الانبار واقع در غرب بوده است تا ابن نیروها در آنجا به نبرد با گروه داعش بپردازند. داعش فلوجه را به تصرف خود درآورده بود و رمادی، ابوغریب، و سامرا را مورد تهدید قرار داده بود. بیرون کشیدن آن همه از نیروهای امنیتی از جنوب (برای نمونه ۱۱ گردان از ۱۷ گردان ارتش عراق واقع در استان بصره به مناطق دیگر اعزام شدند) باعث پیچیده شدن وضعیت امنیتی در جنوب کشور شد. گزارشات درباره خشونت‌های طایفه‌ای، گسترش باندهای جنایات سازمان‌یافته، خشونت‌های سیاسی محلی، و به‌طورکلی فعالیت‌های مجرمانه رو به فزونی بود. از آن زمان تاکنون بغداد حتی نیروهای بیشتری را از مناطق جنوبی بیرون کشیده و به مناطق شمالی اعزام کرده است تا با دور جدید تهاجم ستیزه‌جویان سنی مقابله کنند. با گذشت زمان بغداد شاید بتواند یگان‌های امنیتی جدیدی را برای مناطق جنوبی تشکیل دهد، اما با تداوم جنگ داخلی همواره به نیروهای بیشتری در جبهه‌های جنگ نیاز پیدا کرده و همانطور که تجربه تاریخی نشان داده است تأمین نیروی برای میدان جنگ بر تأمین نیروی پلیس برای دیگر مناطق ترجیح داده می‌شود.
همه این موارد هزینه فعالیت در عراق را برای شرکت‌های نفتی عمده افزایش می‌دهند و دستیابی عراق به ظرفیت کامل خود در زمینه صدور نفت را سخت و دشوار می‌سازند.

[color=#ff0000][size=5][b] ■ بغداد ممکن است در رویکرد خود در زمینه واگذاری قراردادهای نفتی را بازنگری کند■[/b][/size][/color]
یک عامل تسکین‌دهنده این است که بغداد ممکن است از فرصتی که در پی وقوع مجدد جنگ داخلی به وجود آمده است استفاده کرده و رویکرد خود در زمینه واگذاری قراردادهای نفتی را بازنگری کند. تاکنون بغداد در قراردادهای نفتی خود با شرکت‌های نفتی خارجی بر مفادی اصرار ورزیده است که سودآوری این شرکت‌ها را به طور چشمگیری کاهش می‌دهند. بسیاری از شرکت‌های نفتی عمده قراردادهای مذکور را تنها به این امید امضا کردند که بدین طریق تعهد خود را به عراق نشان داده و بعدها بتوانند به قراردادهای سودآورتری دست یابند. برخی از این شرکت‌ها به قدری از سماجت و سرسختی بغداد سرخورده شدند که از مناطق جنوبی عراق خارج شده و در عوض فعالیت‌های خود را در کردستان عراق ادامه دادند. اگرچه بغداد در ارتباط با قراردادهای نفتی به طور چشمگیری سرسخت و یک‌دنده بوده است، اما نیازمندی‌های جنگ داخلی ممکن است باعث شوند عراق به عنوان تنها راه جهت نگاه‌داشتن شرکت‌های نفتی عمده و تداوم تولید نفت که اکنون نقشی حیاتی برای این کشور ایفا می‌کند در رابطه با قراردادهای نفتی تجدیدنظر کند.

[size=5][color=#0000FF][b]- نتیجه‌گیری‌های احتمالی در رابطه با تولید نفت عراق و جنگ داخلی جدید در این کشور[/b][/color][/size]
روشن است که این موضوع جای بحث فراوانی دارد. من در اینجا تعمداً به مسئله کردهای عراق نپرداخته‌ام، زیرا مسئله کردها خود یک موضوع گسترده بوده و باید به طور جداگانه مورد تجزیه‌وتحلیل قرار گیرد. به علاوه، وضعیت کردها در حال حاضر بسیار مبهم و نامشخص است و تنها می‌توان گفت که با وخیم‌تر شدن جنگ داخلی در عراق کردها به احتمال زیاد در آینده نزدیک اعلام استقلال خواهند کرد.
با این وجود، حتی این تحلیل کوتاه نیز نشان می‌دهد که با اینکه فروپاشی فرآیند تولید نفت در عراق در کوتاه‌مدت یا حتی در آینده قابل پیش‌بینی نامحتمل است اما در بلندمدت توسعه صادرات نفت این کشور بر اساس برنامه‌ریزی‌های قبلی ممکن است سخت و دشوار باشد. در واقع، تولید نفت عراق ممکن است بسته به عوامل نظامی و سیاسی حتی با گذشت زمان رو به کاهش گذارد. حداقل این سؤال مطرح می‌گردد که آیا تولید نفت عراق به اندازه کافی افزایش می‌یابد تا بتوانند با پیش‌بینی‌ها درباره قیمت ملایم نفت در بلندمدت همخوانی داشته باشد؟

[color=#ff6600][b]پایان[/b][/color]

[color=#ff6600][b]بن پایه : [url="http://www.eshraf.ir/2050"]http://www.eshraf.ir/2050[/url][/b][/color] ویرایش شده در توسط MR9
  • Upvote 6

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
با سلام خدمت همه دوستان گرامی
البته هر گونه توطئه در شرایطی انجام خواهد شد که کمترین خسارت نصیب بانیان توطئه شود . بنابراین حساب هزینه و فایده های یک اقدام شده و سپس آن اقدام انجام می شود . رجوع کنید به تحلیل هایی که تحریم نفتی ایران و بروز جنگ و بسته شدن تنگه هرمز را برابر 250 دلار شدن قیمت هر بشکه نفت می دانستند و در عمل نفت ایران تحریم شد و جنگی هم رخ نداد و ضرر کننده تنها ایران بود . ضمنا بد نیست یک بار صحبت های سردار سلیمانی در خصوص قدرت هلال شیعی و نسبت آن با نفت مرور شود ( البته نمی دانم این صحبت تکذیب شد یا نه ) ولی ظاهرا دشمن این صحبت را از ما جدی تر گرفته که داعش را به میان هلال شیعی هل داده و دارد از تکه پاره شدن این هلال لذت می برد
  • Upvote 1

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر

ایجاد یک حساب کاربری و یا به سیستم وارد شوید برای ارسال نظر

کاربر محترم برای ارسال نظر نیاز به یک حساب کاربری دارید.

ایجاد یک حساب کاربری

ثبت نام برای یک حساب کاربری جدید در انجمن ها بسیار ساده است!

ثبت نام کاربر جدید

ورود به حساب کاربری

در حال حاضر می خواهید به حساب کاربری خود وارد شوید؟ برای ورود کلیک کنید

ورود به سیستم

  • مرور توسط کاربر    0 کاربر

    هیچ کاربر عضوی،در حال مشاهده این صفحه نیست.