سه گانه های برلین

[ldmdff 6,274]

ماهیت این برجها ضدهوایی بوده با نرخ آتش 8000 گلوله در دقیقه البته مجموع همه توپها و امکان نزدیک شدن به این برجها برای هواپیماها نبوده

http://www.military.ir/forums/topic/26650-%D8%A7%D8%B2-%D9%87%D9%85%D9%87-%D8%AC%D8%A7-%D8%A7%D8%B2-%D9%87%D9%85%D9%87-%D8%B1%D9%86%DA%AF-%D9%85%DB%8C%D9%84%DB%8C%D8%AA%D8%A7%D8%B1%DB%8C%D8%B3%D8%AA%DB%8C/page-195#entry405789

ویرایش شده در شهریور 93 توسط ldmdff

[MR9 113,730]

ایا شما اطلاعاتی مبنی بر استفاده از بمبهای اتش زا بر علیه این سازه ها دارید؟ به نظر من تنها راه ممکن در اون زمان همین راه حل بوده

 باسلام - تنها عملیات گسترده با مهمات اتش زا ، علیه اهداف شهری ، بمباران شهر درسدن آلمان بود که تعداد قربانیان آن ( اگر اشتباه نکرده باشم ) حتی بیشتر از فاجعه هیروشیما بحساب می آمد  .

[windofsaba 12]

 باسلام - تنها عملیات گسترده با مهمات اتش زا ، علیه اهداف شهری ، بمباران شهر درسدن آلمان بود که تعداد قربانیان آن ( اگر اشتباه نکرده باشم ) حتی بیشتر از فاجعه هیروشیما بحساب می آمد  .

بله اینو میدونم

ولی منظورم استفاده از بمبهای اتش زا یا استفاده از اتش افکن بر علیه این استحکامات بود. چون فکر کردم تو اون زمان تنها راه مقابله با این استحکامات و مقابله با کسانی که داخلش هستن همین روش اتش بازی هست

[MR9 113,730]

بله اینو میدونم

ولی منظورم استفاده از بمبهای اتش زا یا استفاده از اتش افکن بر علیه این استحکامات بود. چون فکر کردم تو اون زمان تنها راه مقابله با این استحکامات و مقابله با کسانی که داخلش هستن همین روش اتش بازی هست

 

با سلام - در ارتباط با استفاده از تسلیحات آتش زا ، کتب متعددی به رشته تحریر در آمده است با این حال بطور خلاصه  ،این تسلیحات بیشتر توسط جوخه های مهندسی - رزمی و یگانهایی که ماموریت پاکسازی استحکامات ثابت نظامی را برعهده دارند مورد استفاده قرار می گیرد ولی با توجه به ارتفاع فوق العاده این استحکامات و نبود منافذ قابل دسترس برای  شعله افکن ها ( قابل حمل توسط پیاده نظام یا شعله افکن هایی با قدرت بالا که بر روی  شاسی تانک قابل نصب می بود ) شاید استفاده از این تجهیزات بی فایده  می بود .

[windofsaba 12]

با سلام - در ارتباط با استفاده از تسلیحات آتش زا ، کتب متعددی به رشته تحریر در آمده است با این حال بطور خلاصه  ،این تسلیحات بیشتر توسط جوخه های مهندسی - رزمی و یگانهایی که ماموریت پاکسازی استحکامات ثابت نظامی را برعهده دارند مورد استفاده قرار می گیرد ولی با توجه به ارتفاع فوق العاده این استحکامات و نبود منافذ قابل دسترس برای  شعله افکن ها ( قابل حمل توسط پیاده نظام یا شعله افکن هایی با قدرت بالا که بر روی  شاسی تانک قابل نصب می بود ) شاید استفاده از این تجهیزات بی فایده  می بود .

 

خیلی ممنون برای زحماتی که کشیدید و دنبال سوال من بودید.

پس اون زمان استفاده از این بمبها بر علیه استحکامات مرسوم بوده ولی نه برای این سه گانه اونم به خاطر اینکه مرتفع بودن و امکاناتی که بشه به وسیله ی اتش این استحکامات رو غیر فعال کرد وجود نداشته

[MR9 113,730]

با سلام

 

دوست عزیز بنده با 3 تصویر  کل مساله را برای شما آنالیز می کنم

 

 

 

این سرباز آلمانی به یک فلامورفر یا همان شعله افکن مجهز است که بطور مسلم صرفا" برای پاکسازی سنگرهای انفرادی و اجتماعی با حفاظت کم مورداستفاده قرار می گیرد  .

 

 

 

این هم یک شعله افکن متوسط است که بر روی نیمه شنی SDKFZ-251/16 مستقر شده و برای درگیریهای شهری مناسب است .

 

 

 

 

این زیبای خفته هم یک تانک PANZER III بشمار می رود که  به فلامپانزر معروف بوده و بیشتر برای نبردهای شهری با پیاده نظام سنگین اسلحه دشمن مورد استفاده قرار می گرفت .

 

 

حالا شما عین این تسلیحات را برای متفقین در نظر بگیرید با این تفاوت که به جای پانزر 3 ، شعله افکن های متفقین روی تانک شرمن نصب شده بودند . حالا خودتان قضاوت کنید که با این تسلیحات می شد با این غولهای بیابانی در افتاد ؟؟

 

در ضمن این برج ها بیشتر ماموریت دفاع هوایی داشتند تا دفاع از شهرها در مقابل پیاده نظام

[windofsaba 12]

با سلام

 

دوست عزیز بنده با 3 تصویر  کل مساله را برای شما آنالیز می کنم

 

 

 

این سرباز آلمانی به یک فلامورفر یا همان شعله افکن مجهز است که بطور مسلم صرفا" برای پاکسازی سنگرهای انفرادی و اجتماعی با حفاظت کم مورداستفاده قرار می گیرد  .

 

 

 

این هم یک شعله افکن متوسط است که بر روی نیمه شنی SDKFZ-251/16 مستقر شده و برای درگیریهای شهری مناسب است .

 

 

 

 

این زیبای خفته هم یک تانک PANZER III بشمار می رود که  به فلامپانزر معروف بوده و بیشتر برای نبردهای شهری با پیاده نظام سنگین اسلحه دشمن مورد استفاده قرار می گرفت .

 

 

حالا شما عین این تسلیحات را برای متفقین در نظر بگیرید با این تفاوت که به جای پانزر 3 ، شعله افکن های متفقین روی تانک شرمن نصب شده بودند . حالا خودتان قضاوت کنید که با این تسلیحات می شد با این غولهای بیابانی در افتاد ؟؟

 

در ضمن این برج ها بیشتر ماموریت دفاع هوایی داشتند تا دفاع از شهرها در مقابل پیاده نظام

 

منظورم همین بود که این سه گانه ها غیر قابل منهدم شدن بودن در مقابل استفاده از اتش زا

[Shabro 2,418]

منظورم از زدن چنین برج هایی برای دفاع در مقابل تروریسم هست

دمشق هم برای این صحبت که زیر گوش تروریست هاست

و حتی اگه پاکسازی کامل هم بشه بازم به این برج ها نیاز پیدا میکنه

اما در مورد اینکه پول ما میره تو جیب عربا و یک نفر با سه شیفت کار ماهی 800 تومن

دوست عزیز زمان شاه که ضد عربا بود و پول که بهشون نمیداد تو قرارداد های نفتی هم دوشیدشون

اون وضع زندگی کشاورز و کارگر بود! رعیت تو چه وضعی زندگی میکردن؟

مشکل اینه که شما فکر میکنین اگه پول بیشتری در نمیارین دلیل نمیشه که پولتون رو عربا میخورن

در ضمن

چندقازی که خرج عربا میشه خرج  تامین امنیت خودمون میشه

فکر میکنی اگه اون پول رو ندن به مقاومت شما ماهی دوملیون درمیاری؟

اگه جوابی داری لطفا پیغام خصوصی بزار تا بحث کنیم

[MR9 113,730]

با سلام - این فلاک تاورها عجیب بنده را بخودش جذب کرده ، این هم چند تصویر دیگر از این سازه های  شگفت آور

 

 

فلاک تاور های آلمانی در سالهای پس از جنگ ، به آنتنی که شبیه آنتن رادار هست در بخش فوقانی این برج دقت کنید

 

 

عکس یادگاری خدمه توپ FLAK-40  مشخص نیست چه بر سر این سربازان امده است ؟

 

 

تاثیر اصابت مهمات 76 م.م تانک شرمن فایرفلای ( شرمن مسلح به توپ 76 م.م یا 17 پاوندی بریتانیایی ) به  دیواره برج ، ظاهرا" تاثیری نداشته است . :mrgreen:

[Stuka 8,826]

عکس یادگاری خدمه توپ FLAK-40  مشخص نیست چه بر سر این سربازان امده است ؟

 

سرنوشتشون رو نمیدونم اگر از اردوگاههای کار سیبری سر در نیورده باشند! حداقل اونهایی که در بخش غربی برلین بودند جان سالم بدر بردند.

خیلی از خدمه توپ ها رو جوانان و نوجوانان دبیرستانی پسر و دختر تشکیل میدادند.

[MR9 113,730]

سرنوشتشون رو نمیدونم اگر از اردوگاههای کار سیبری سر در نیورده باشند! حداقل اونهایی که در بخش غربی برلین بودند جان سالم بدر بردند.

خیلی از خدمه توپ ها رو جوانان و نوجوانان دبیرستانی پسر و دختر تشکیل میدادند.

نکته جالبی را فرمودید ، فیلمی بود با عنوان down fall  یا "سقوط" که چند روز آخر رایش سوم را در پناهگاه هیتلر در ساختمان صدرات اعظمی از نگاه منشی و تایپیست ویژه هیتلر روایت می کرد . در یک سکانس که بسیار ناراحت کننده هم بود ، خدمه یک توپ 88 م.م ک عمدتا" جوان هم بودند ، بار سیدن تانکهای روسی بسمت هم شلیک کردند  و به قول قدیمی ها الفاتحه .....

[ldmdff 6,274]

اینم چندتا عکس دیگه از عاقبت و سازه برجها

http://www.ww2incolor.com/d/466765-4/Zoo_20flaktower_201945

و نمای شب برجها

ویرایش شده در شهریور 93 توسط ldmdff

[FBI 154]

برج های ساخته شده و سرانجام آنها

برج تیپ جی (نوع برج: نسل اول): قبل از جنگ دارای 350 پرسنل بود که اکثر آنها را جوانان هیتلری تشکیل می دادند. در این برج آذوقه و مهمات به اندازه یک سال ذخیره شده بود. بعد از جنگ در تاریخ 30 آگوست 1947، 25 تن مواد منفجره در آن جاسازی شد و مطبوعات به تماشای تخریب آن نشسته بودند اما در کمال تعجب این میزان ماده منفجره نتوانست سازه را تخریب کند. این مسئله مایع بهت روزنامه نگار آمریکا شد به طوری که او با ذکر این واقعه تنها یک جمله نوشت

: MADE IN GERMANY
در تلاش دوم که چند ماه به طول انجامید، بریتانیایی ها 4 سوراخ بزرگ در چهار طرف سازه ایجاد کردند و با 35 تن دینامیت توانستند سازه را به زیر بکشند.
برج تیپ جی قبل و بعد از تخریب

 

 

 

 

ف

 

 

این پست را می خواستم برای برای تاپیک

 

به نظر شما برای مقابله با تهدیدات جدید تکفیری ها به چه تجهیزات و اقداماتی نیازمندیم؟

 

کوت کنم ولی بهتر دیدم همین جا ارسال کنم

 

 

با توجه به این اینکه حتی بیست و پنج تن دینامیت هم قادر نشده این سازه را منهدم کند

مشخص می شود این سازه در مقابل انفجار تونل زیرزمینی کنده شده توسط داعشی ها، هم مقاوم بوده است و وجود این سازه ها می توانست مانع سقوط ادلب و رمادی شود

ویرایش شده در خرداد 94 توسط FBI

[seyedmohammad 10,523]

آسیب وارده به پاشنه ی یک بمب افکن استرلینگ بر اثر اجرای آتش پدافندی برج ها   Stirling bomber rear FlaK damage : 

 

 

 

 

پ.ن. استرلینگ های انگلیسی جزو هواپیماهای بلند پرواز بودند .  چهار موتوره بودند و حدود 5 کیلومتر ارتفاع میگرفتند .

[Mohammadali1374 21]

فرض کنید شما 2 لشگر شامل هوایی و لشگر زمینی مکانیزه دارید و هدفتان نابود کردن یک برج دفاعی بزرگ است....
شاید به نظرتان با این همه امکانات انجام دادن این کار برایتان مثل آب خوردن راحت باشد...نخست سربازان پیاده نظام را برای فتح برج می فرستید اما شما به عنوان فرمانده تا بزنگاه نخواهید فهمید که پشت دیوارهای برج چه چیزی انتظار شما را می کشد
قبل از اینکه به محوطه باز برج برسید، تک تیراندازها نیروهای شما را درو خواهند کرد. به فرض اینکه نیروهای شما بتوانند به زیر برج برسند آنگاه باید با نارنجک ها و رگبار مسلسل هایی دست و پنجه نرم کنند که حتی منبع آنها را نمی توانند پیدا کنند
حالا نوبت فرستادن تانک است.... وقتی تانک های شما به محوطه برسند توسط دیده بانی موقعیت آن را به توپخانه که در بالای برج قرار دارد میدهد و توپخانه های قدرتمند، فورا تانک های شما را اوراق خواهند کرد
حالا فرض کنیم که تانک ها آنقدر نزدیک شده اند که دیگر کاری از دست توپخانه بر نمیاید. آنوقت است که تانک های شما باید از پس ضدتانک های قوی آلمانی یا به قول خودمان آر پی جی های آلمانی بر بیاید
باز هم فرض می کنید که لشگر زره پوش شما آنقدر قوی است که می تواند صحیح و سالم پای برج برسد.....خب که چه؟ تانک های شما از پس دیوارهای بتنی به قطر 3 متر بر نخواهند آمد و همانجا زمین گیر خواهند شد
تنها نیرویی که برای شما مانده نیروی هوایی است....غافل از اینکه شما نمی دانید اصلا این برج ها برای چه ساخته شده اند
هدف اصلی این برج ها، هواپیماهای جنگی شماست...نیروی هوایی شما حتی نمی تواند از فاصله ی بسیار زیاد بمب های خود را روی سر برج خالی کند. حتی به فرض اینکه قادر به انجام این کار باشد نمی تواند به اصل سازه آسیب بزند و آن را نفوذ پذیر کند
اینک شمایی که فاتح سرزمین های فراوان بودید از پس یک سازه 100 متر در 100 متر بر نمیایید و این شمایید که زمینگیر می شوید.
هم اینک می توانید از هوا و بازی کردن با سربازانتان لذت ببرید و منتظر بمانید که آذوقه و مهمات برج تمام شود و آنها خودشان را تسلیم شما بکنند.
این است قدرت فِلک تاور یا همان برج های ضد هوایی که کمتر به آن پرداخته شده است.

تاریخچه و استفاده:
پس از حمله هوایی انگلیس در سال 1940، هیتلر دستور داد 3 گروه برج توپخانه ضد هوایی مجهز به رادار برای دفاع از پایتخت و 4 گروه برج دیگر در خارج از پایتخت احداث شود. بشقاب های رادار برای در امان ماندن از حملات هوایی پشت دیواره ای از بتن و گنبد فلزی قرار داشت.
هیتلر شخصا طراحی این برج های را دوست می داشت. به خاطر اولویت این پروژه و حمل آسان بتن و میلگرد و چوب به محل های ساخت، طرح خط راه آهن ملی آلمان تغییر یافت و بسیاری از مسیرهای راه آهن عوض شد.
برج ها با دیواره های بتنی به ضخامت 3.5 متر در برابر حملات هوایی متفقین، رویین تن به نظر می آمد.
یکی از برج های در حال ساخت و بازدید یکی از مقامات نظامی بلغارستان از نحوه ساخته شدن آنها:

این برج ها توانایی پشتیبانی 360 درجه تا شعاع 14 کیلومتر را داشتند...مجموع نرخ آتش برج حدود 8000 گلوله در دقیقه بود که این امر به کابوس هواپیماها تبدیل شده بود. سلاح های مورد استفاده در برج ها شامل ضدهوایی 128 میلیمتری و 37 ملیمتری و 20 میلیمتری بود. و گهگاه برای مقابله با نیروهای پیاده نظام، از تیربار و ضد هوایی 20 میلیمتری استفاده می شد.
سه برج نامبرده در حومه برلین ساخته شدند که مثلث آتش قدرتمندی را به وجود آورده بودند.
در طراحی این برج ها علاوه بر در نظر گرفتن امکانات نظامی، مسائل غیر نظامی هم مد نظر بوده است. برج ها دارای پناهگاه بسیار بزرگی برای ساماندهی 10000 غیر نظامی بود که مجهز به بیمارستان نیز بوده است. در زمان سقوط برلین، 30000 شهروند آلمانی در آن ها پناه گرفته بودند.
پناه بردن مردم به این غول های قابل اطمینان:

امکانات برج ها شامل بیمارستان و موتورخانه:

در زمان سقوط برلین، نیروهای شوروی دریافتند که آسیب رساندن به این برج های سه گانه بسیار سخت است. حتی بزرگترین سلاح های آنان مانند توپ 203 میلیمتری هویتزر از آسیب رساندن به آن عاجز بود. بر عکس اکثر نقاط برلین که با کمبود مهمات موجه بود، این سه گانه ها دارای انبارهای مملو از مهمات و انواع توپ های هوایی و زمینی بودند.
در زمان سقوط برلین، برج های سه گانه، آخرین نقاط مقاومتی بودند که به چنگ متفقین نیوفتادند تا اینکه آلمان شرایط آتش بس بدون قید و شرط را پذیرفت و سه گانه ها مجبور به تسلیم و باز کردن دروازه های خود شدند.
در ایام پس از جنگ، برج های باقیمانده تبدیل به مکان های تزیینی یا متروکه شدند.
طراحی برج ها:
اصولا برج های ضدهوایی به دو تیپ تقسیم می شوند:
تیپ جی: این تیپ به صورت مربعی یا دایره ای بوده و برای نبردهای سنگین هوایی طراحی و اجرا می شد. هدف اصلی برج نابودی نیروهای دشمن بود. خود تیپ جی هم به سه نسل تقسیم می شد.
انواع شکل های تیپ جی:

تیپ اِل: این تیپ به صورت مستطیلی طراحی شده بود و برای نبردهای سبک هوایی طراحی و اجرا می شد همچنین به عنوان مرکز فرماندهی و صدور دستورات و اتاق شنود مورد استفاده قرار می گرفت. همانطور که ذکر شد، هدف اصلی برج فرماندهی کردن بود و دستورات را از مقامات بالا می گرفت و برای اجرا به برج تیپ جی ارسال می کرد
هر جایی که می خواستند برجک ها را بنا کنند هر دو تیپ جی و اِل را کنار هم می ساختند تا مراکز فرماندهی و اجرا در کنار هم باشند.
ادامه دارد

فرض کنید شما 2 لشگر شامل هوایی و لشگر زمینی مکانیزه دارید و هدفتان نابود کردن یک برج دفاعی بزرگ است....
شاید به نظرتان با این همه امکانات انجام دادن این کار برایتان مثل آب خوردن راحت باشد...نخست سربازان پیاده نظام را برای فتح برج می فرستید اما شما به عنوان فرمانده تا بزنگاه نخواهید فهمید که پشت دیوارهای برج چه چیزی انتظار شما را می کشد
قبل از اینکه به محوطه باز برج برسید، تک تیراندازها نیروهای شما را درو خواهند کرد. به فرض اینکه نیروهای شما بتوانند به زیر برج برسند آنگاه باید با نارنجک ها و رگبار مسلسل هایی دست و پنجه نرم کنند که حتی منبع آنها را نمی توانند پیدا کنند
حالا نوبت فرستادن تانک است.... وقتی تانک های شما به محوطه برسند توسط دیده بانی موقعیت آن را به توپخانه که در بالای برج قرار دارد میدهد و توپخانه های قدرتمند، فورا تانک های شما را اوراق خواهند کرد
حالا فرض کنیم که تانک ها آنقدر نزدیک شده اند که دیگر کاری از دست توپخانه بر نمیاید. آنوقت است که تانک های شما باید از پس ضدتانک های قوی آلمانی یا به قول خودمان آر پی جی های آلمانی بر بیاید
باز هم فرض می کنید که لشگر زره پوش شما آنقدر قوی است که می تواند صحیح و سالم پای برج برسد.....خب که چه؟ تانک های شما از پس دیوارهای بتنی به قطر 3 متر بر نخواهند آمد و همانجا زمین گیر خواهند شد
تنها نیرویی که برای شما مانده نیروی هوایی است....غافل از اینکه شما نمی دانید اصلا این برج ها برای چه ساخته شده اند
هدف اصلی این برج ها، هواپیماهای جنگی شماست...نیروی هوایی شما حتی نمی تواند از فاصله ی بسیار زیاد بمب های خود را روی سر برج خالی کند. حتی به فرض اینکه قادر به انجام این کار باشد نمی تواند به اصل سازه آسیب بزند و آن را نفوذ پذیر کند
اینک شمایی که فاتح سرزمین های فراوان بودید از پس یک سازه 100 متر در 100 متر بر نمیایید و این شمایید که زمینگیر می شوید.
هم اینک می توانید از هوا و بازی کردن با سربازانتان لذت ببرید و منتظر بمانید که آذوقه و مهمات برج تمام شود و آنها خودشان را تسلیم شما بکنند.
این است قدرت فِلک تاور یا همان برج های ضد هوایی که کمتر به آن پرداخته شده است.

تاریخچه و استفاده:
پس از حمله هوایی انگلیس در سال 1940، هیتلر دستور داد 3 گروه برج توپخانه ضد هوایی مجهز به رادار برای دفاع از پایتخت و 4 گروه برج دیگر در خارج از پایتخت احداث شود. بشقاب های رادار برای در امان ماندن از حملات هوایی پشت دیواره ای از بتن و گنبد فلزی قرار داشت.
هیتلر شخصا طراحی این برج های را دوست می داشت. به خاطر اولویت این پروژه و حمل آسان بتن و میلگرد و چوب به محل های ساخت، طرح خط راه آهن ملی آلمان تغییر یافت و بسیاری از مسیرهای راه آهن عوض شد.
برج ها با دیواره های بتنی به ضخامت 3.5 متر در برابر حملات هوایی متفقین، رویین تن به نظر می آمد.
یکی از برج های در حال ساخت و بازدید یکی از مقامات نظامی بلغارستان از نحوه ساخته شدن آنها:

این برج ها توانایی پشتیبانی 360 درجه تا شعاع 14 کیلومتر را داشتند...مجموع نرخ آتش برج حدود 8000 گلوله در دقیقه بود که این امر به کابوس هواپیماها تبدیل شده بود. سلاح های مورد استفاده در برج ها شامل ضدهوایی 128 میلیمتری و 37 ملیمتری و 20 میلیمتری بود. و گهگاه برای مقابله با نیروهای پیاده نظام، از تیربار و ضد هوایی 20 میلیمتری استفاده می شد.
سه برج نامبرده در حومه برلین ساخته شدند که مثلث آتش قدرتمندی را به وجود آورده بودند.
در طراحی این برج ها علاوه بر در نظر گرفتن امکانات نظامی، مسائل غیر نظامی هم مد نظر بوده است. برج ها دارای پناهگاه بسیار بزرگی برای ساماندهی 10000 غیر نظامی بود که مجهز به بیمارستان نیز بوده است. در زمان سقوط برلین، 30000 شهروند آلمانی در آن ها پناه گرفته بودند.
پناه بردن مردم به این غول های قابل اطمینان:

امکانات برج ها شامل بیمارستان و موتورخانه:

در زمان سقوط برلین، نیروهای شوروی دریافتند که آسیب رساندن به این برج های سه گانه بسیار سخت است. حتی بزرگترین سلاح های آنان مانند توپ 203 میلیمتری هویتزر از آسیب رساندن به آن عاجز بود. بر عکس اکثر نقاط برلین که با کمبود مهمات موجه بود، این سه گانه ها دارای انبارهای مملو از مهمات و انواع توپ های هوایی و زمینی بودند.
در زمان سقوط برلین، برج های سه گانه، آخرین نقاط مقاومتی بودند که به چنگ متفقین نیوفتادند تا اینکه آلمان شرایط آتش بس بدون قید و شرط را پذیرفت و سه گانه ها مجبور به تسلیم و باز کردن دروازه های خود شدند.
در ایام پس از جنگ، برج های باقیمانده تبدیل به مکان های تزیینی یا متروکه شدند.
طراحی برج ها:
اصولا برج های ضدهوایی به دو تیپ تقسیم می شوند:
تیپ جی: این تیپ به صورت مربعی یا دایره ای بوده و برای نبردهای سنگین هوایی طراحی و اجرا می شد. هدف اصلی برج نابودی نیروهای دشمن بود. خود تیپ جی هم به سه نسل تقسیم می شد.
انواع شکل های تیپ جی:

تیپ اِل: این تیپ به صورت مستطیلی طراحی شده بود و برای نبردهای سبک هوایی طراحی و اجرا می شد همچنین به عنوان مرکز فرماندهی و صدور دستورات و اتاق شنود مورد استفاده قرار می گرفت. همانطور که ذکر شد، هدف اصلی برج فرماندهی کردن بود و دستورات را از مقامات بالا می گرفت و برای اجرا به برج تیپ جی ارسال می کرد
هر جایی که می خواستند برجک ها را بنا کنند هر دو تیپ جی و اِل را کنار هم می ساختند تا مراکز فرماندهی و اجرا در کنار هم باشند.
ادامه دارد

دوست عزيز مقالت خيلي جالب بود من اولين بار يود مي ديدم گفتم ازت تشكر كنم اين سري رو بي زحمت ادامه بده