Saberin

بزرگترین فریب نظامی، راهبردی جهان: فریب بارباروسا

امتیاز دادن به این موضوع:

Recommended Posts

پیمان عدم تجاوز شوروی و آلمان مورخ اوت 1939 و جنگ با انگلیس و رویدادهای جبهه غرب، وقایعی بودند که به خوبی در فریب دادن روس ها نقش بازی کردند. چون از نظر آن ها بستر قرار گرفتن این وقایع کنار یکدیگر در فاصله زمانی سپتامبر 1939 تا نوامبر 1940 هیچ فرقی با اوضاع در فاصله زمانی نوامبر 1940 تا ژوئن 1941 نداشت.

 

سرویس اطلاعاتی شوروی (NKVD) تا زمان و ساعت آغاز عملیات بارباروسا رو هم به استالین اطلاع داده بودند و ارتش سرخ در اماده باش کامل در جبهه غربی قرار داشت اما زمان بندی بد ارتش سرخ در انتقال خط دفاعی از خط استالین به خط مولوتف و از طرف دیگر برتری تاکتیکی آلمان ها در شرایط آب و هوایی و ژئوپلتیک شرق اروپا (که از آب و هوای کل شوروی و سیبری به مراتب معتدل تر هست) و استراتژی بلیتزکریگ ارتش رو بی دفاع کرد و روسها مجبور شدند به شهرها و خطوط دفاعی مرکز شوروی عقب نشینی کنند

 

احتمال دیگری که در این آمادگی روسها (خصوصا مربوط به انتقال خط دفاعی) وجود داره و توسط مورخانی مثل suvorov حمایت میشه اینه که شوروی خودش برنامه ای برای حمله غافلگیرانه به آلمان داشته و ارتش در مرزهای غربیش در موضع تهاجمی قرار داشته اند تا دفاعی

  • Upvote 5
  • Downvote 1

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر

با تشکر از نظرات عزیزان در قسمت های بعدی توضیحات جامع و مفصلی در موارد گفته شده وجود دارد که ان شاء الله به آن ها اشاره خواهد شد.

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر

سلام

 

 

دنیای جنگ جهانی دوم رو شخصا ترجیح میدم از دریچه خاطرات افراد بخونم تا نویسندگان تاریخی اونم متفقینی ش !

 

ولی دو سه نکته مدنظرم هست که فکر کنم جالب باشند:

 

1.اصولا هیچ کشوری اندازه انگلستان به رشد کردن آلمان هیتلری کمک نکرد ! 

کتاب خاطرات چرچیل ! هم یکی از تایید کننده های این مساله هست

شاید انگلیس میخواست که سدی مقابل شوروی بسازه به خصوص با سابقه روسیه و پروس (آلمان قدیم)

 

به هرحال افکار هیتلر بسیار مغشوش بود و مغشوش هم عمل کرد و شاید این اغتشاش فکری سبب سرایت ش به نیروهای مسلح آلمان شد چرا که آلمان پل های بیشمار پشت سر و جلوش رو با طولانی کردن زمان حمله به انگلستان منهدم کرد !!! که برمیگرده به تصمیمات هیتلر

 

کتاب خاطرات اتو اسکورزینی در عین حالیکه اشاره میکنه به تصمیمات هیتلر در رابطه با انگلستات تلویحا تایید میکنه اقدامات ش رو ولی خیلی ها در جهان معتقدند بین المان و انگلستان اتحاد نانوشته ای شبیه همون چیزی که بین شوروی و آلمان بود رخ داد ... اما نهایتا انگلستان رفت طرف پیروز همونطور که ایتالیا و شوروی رفتند ...

البته در بعضی دست نوشته های شخصی افراد مختلف هم خوندم که هیتلر باورش نمیشد انگلیس که این همه کمک بهش کرده بیاد و اونجور رفتاری نشون بده ...

 

 

 

البته اینها نظرات اونهاست وگرنه بنده براساس تئوری توطئه و خود توطئه اصولا برام جوک محض هست که یک ضدیهود ! مثل هیتلر بهترین دوستان ش و ثروتمندترین هاش صهیونیست هستند !

 

به هرحال !

 

 

2.براساس شهادت تاریخ، عملیات آلمان نازی لو رفته بود ( اتو اسکورزینی در دادگاه نورنبرگ) اما بحث اینه که چرا واکنش نشون نداد ؟

 

کلی بحث هست ولی من خلاصه ش رو میگم که قبول دارم :

 

ارتش ایران اسلامی بعد انقلاب و در شروع جنگ با عراق رو در نظر بگیرید !

به همون دلیل!

 

تازه شوروی صدهزار برابر بدتر از بقیه بود !

 

 

یعنی مثال کتاب نبرد برلین و... مطالعه کنید، از حجم کشتارهای استالین آدم وحشت زده میشه اونم چی ؟ از بین بهترین های ارتش شوروی !!!!!!!!!!!!!!!

 

 

اینو نباید از یاد برد و به نظر من اصلی ترین دلیلی هم که ارتش شوروی کله پا شد همین بود ولی چون آلمان دیر اقدام کرد و معطل زیاد کرد ، ارتش میهنی شوروی و مردم میهن دوست ش زنده شدند و دست از کدورت های قدیمی برداشتند و رفتند سراغ دشمن واحد

 

 

یا حق

  • Upvote 6

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر

با سلام

 

البته در شکست ارتش سرخ اتحاد شوروی دلایل متعددی ذکر شده است و برای عدم انحراف تاپیک بطور خلاصه عرض می کنم :

 

ژنرال  دیمیتری ولکوگونف در کتاب خود با عنوان " استالین ، شکست ها و پیروزی ها " اعتقاد دارد :

 

1- تصفیه های دهشتناک استالینی  در دهه 1930، بویژه تصفیه های سال 1937 درارتش شوروی

2- عدم توجه به به اخطارها و اطلاعات شبکه اطلاعاتی "ارکستر سرخ "  در اروپا و بویژه اطلاعات ارسالی توسط ریچارد سورج که بعنوان خبرنگار نازی در ژاپن فعالیت می نمود

 

و..... ( البته این اعتقاد ایشان است و موارد دیگری هم هست که در این تاپیک قابل بحث نیست )

  • Upvote 6

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
چیزی که واضح بود اینه که روسها حد اقل از ده روز قبل کاملا از حمله خبر داشتن

فقط به گفتن این قسمت چون با موبایلم بسنده می کنم
شولنبرگ که دیپلماتی قدیمی بود و پیرو این نظریه بیسمارک که آلمان به هیچ دلیل و بهانه نباید نباید به روسیه حمله کند از بی خبریه مسکو تعجب کرده بود
بیشتر از دو هفته پیش او دکانوزوف را که به مسکو سفر کرده بود به نهار دعوت کرده بود و به او گفته بود هیتلر چه نقشه هایی در سر دارد
البته یعنی تقریبا اویل ژوین
  • Upvote 1

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر

چی بگم والا  ! آدم دهنش واز می مونه ! ولی چی میشد اگه آلمان کار  روسارو همون اول تموم می کرد. هیتلر موقعی که رسید به موسکو الکی پاشد رفت دو تا شهر جنوبی ترو بگیره وقتی برگشت خورد زمستون !

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر

چی بگم والا  ! آدم دهنش واز می مونه ! ولی چی میشد اگه آلمان کار  روسارو همون اول تموم می کرد. هیتلر موقعی که رسید به موسکو الکی پاشد رفت دو تا شهر جنوبی ترو بگیره وقتی برگشت خورد زمستون !

 

 

با سلام

 

البته با احترام به نظر شما ، تصمیم هیتلر در تغییر جهت واحدهای پانزر ،  جمعی گروه  ارتش های مرکز از شاهراه مینسک - مسکو به جنوب دلیل واضحی داشت . هرچند این تصمیم اکنون عاقلانه بشمار نمی آید ، اما در آن زمان ماشین جنگی هیتلر بشدت به چاه های نفت مایکوپ و منابع غذایی اوکراین (بعنوان انبار غله اروپا ) نیاز داشت تا جایی که در جریان یک کنفرانس نظامی در قرارگاه مرکزی ورماخت در  جبهه شرقی که در پروس شرقی استقرار داشت ، میان هیتلر و ژنرال هایش بحثی در همین زمینه در گرفت و هیتلر جمله ای را به ژنرال هایش گفت که " شما (یعنی جمع ژنرال ها ) جنبه های اقتصادی جنگ را درک نمی کنید .

 

با این حال ، تغییر جهت یگان های زرهی گروه ارتش های مرکز به جنوب و سه هفته حیاتی که درجریان این تغییر مسیر از دست رفت ، سرنوشت ورماخت را تعیین کرد ، تاجایی که پس از جنگ و در جریان دادگاه نورنبرگ  ، بسیار از ژنرال های آلمانی که مورد بازجویی قرار گرفتند ، اعتراف کردند که در صورتی که این تغییر مسیر انجام نمیشد ، مسکو به راحتی  اشغال می گردید . این سه تا چهار هفته حیاتی ، برای استالین فرصتی را فراهم نمود تا با به کارگیری مردم ، زندانیان سیاسی و واحدهای ارتش ( درمجموع 150 تا 300 هزار نفر)  موانع دفاعی ، از جمله موانع ضد تانک متعددی را بر سر راه ورماخت ایجاد نماید . ( اگر اشتباه نکرده باشم ، رییس وقت NKVD ، لاورنتی بریا ، نقش اساسی در این کار برعهده داشت )علاوه بر آن ، لشکرهای تازه نفس سیبریایی  از شرق دور (منچوری و خالگین گول ) بسمت جبهه غربی در حال انتقال بودند و تقریبا" همگی به تانک های T-34/85 مجهز بوده و همین یگان ها بودند که بدلیل برخورداری از تجهیزات کافی ، پوشش مناسب برای زمستان و فرماندهی هوشمند ( سرلشکر و سپس مارشال اتحاد شوروی ، سپهبد گئورگی ژوکف ) موفق شدند تا ورماخت را در یک جبهه به طول 300 مایل در اطراف مسکو متوقف نمایند .

 

ژنرال دیمیتری ولکوگونف در کتاب خود این شرایط را به خوبی تشریح می نماید . در تایید این نکته همین بس که استالین قصد داشت تا مسکو را به یک مقصد نامعلوم در پشت کوه های اورال ترک نماید ولی همین مساله موجب شد تا وی منصرف شده و در مسکو بماند .

  • Upvote 7

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
موندن استالین تو مسکو هم داستان جالبی داره
روزی که استالین اعلام می کنه که پایتخت رو ول نمی کنه هم زمان می شه با رژه انقلاب اکتبر
اینطور می شه که جسد مومیایی شده لنین رو میارن و سربازا از کنارش رژه می رن و از همون جا مستقیم عازم نبرد می شن

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر

با این حال ، تغییر جهت یگان های زرهی گروه ارتش های مرکز به جنوب و سه هفته حیاتی که درجریان این تغییر مسیر از دست رفت ، سرنوشت ورماخت را تعیین کرد ، تاجایی که پس از جنگ و در جریان دادگاه نورنبرگ  ، بسیار از ژنرال های آلمانی که مورد بازجویی قرار گرفتند ، اعتراف کردند که در صورتی که این تغییر مسیر انجام نمیشد ، مسکو به راحتی  اشغال می گردید . این سه تا چهار هفته حیاتی ، برای استالین فرصتی را فراهم نمود تا با به کارگیری مردم ، زندانیان سیاسی و واحدهای ارتش ( درمجموع 150 تا 300 هزار نفر)  موانع دفاعی ، از جمله موانع ضد تانک متعددی را بر سر راه ورماخت ایجاد نماید . ( اگر اشتباه نکرده باشم ، رییس وقت NKVD ، لاورنتی بریا ، نقش اساسی در این کار برعهده داشت )علاوه بر آن ، لشکرهای تازه نفس سیبریایی  از شرق دور (منچوری و خالگین گول ) بسمت جبهه غربی در حال انتقال بودند و تقریبا" همگی به تانک های T-34/85 مجهز بوده و همین یگان ها بودند که بدلیل برخورداری از تجهیزات کافی ، پوشش مناسب برای زمستان و فرماندهی هوشمند ( سرلشکر و سپس مارشال اتحاد شوروی ، سپهبد گئورگی ژوکف ) موفق شدند تا ورماخت را در یک جبهه به طول 300 مایل در اطراف مسکو متوقف نمایند .

 

 

MR9 عزیز؛

به نظر می رسد کمی وقایع را همزمان با هم عنوان فرمودید.

 

بطور مثال، حرکت و ورود نیروهای سیبریایی به نبرد مسکو، نه قبل از جنگ و حین حمله ی گودریان به کیف، که یک ماه پس از حمله و در ماه دسامبر انجام پذیرفت.

همچنین خط استالین بسیار قبل تر از نبرد مسکو شکل گرفته بود.

 

تانک های T-34 هم تقریباً از ابتدای نبرد و حتی قبل از نبرد اسمولنسک در برابر ارتش نازی صف آرایی کرده بودند و ترکیب آن با سازهای استالین، باعث رسیدن سرعت پیشروی آلمان به زیر 30 کیلومتر در روز شده بود (لازم به ذکر است که نسبت به وسعت شوروی، این فاصله حتی در حد این روستا تا روستای بعدی هم نیست).

 

از آنجایی که روسیه برخلاف آلمان و کشورهایی که تا کنون ورماخت به ایشان حمله کرده بود، فاقد راه های آسفالت و یا سنگ فرش مناسب بوده و عمدتاً با مزین های خاکی روبرو بودند، سرعت پیشروی آلمان در زمین های خاکی کمتر و کمتر می شد.

 

یکی دیگر از عوامل کاهش شدید سرعت نازی ها، به قول آلمان ها راسپوتیزا بود که عملاً ماشین جنگی ایشان را از کار انداخت.

 

از قضا برعکس باور عامه، این سرمای روسیه بود که ماشین جنگی آلمان را دوباره بکار انداخت. چرا که با سرد شدن هوا، زمین ها خشک و اثر راسپوتیزا نیز از بین رفت و آلمان مجدداً توان پیشروی را پیدا نمود.

 

ضمن اینکه از قضا یکی از تاکتیک های دفاعی از مسکو، گل آلود کردن زمین (شبیه سازی راسپوتیزا) در اطراف مسکو بود که نیروی زرهی آلمان را مجدداً از کار انداخت و این باعث شد از اواسط جنگ، گودریان به این نتیجه برسد که فتح مسکو شدنی نیست.

بدیهی است این تاکتیک هم ارتباطی به زمان نداشت.

 

خلاصه اینکه بسیاری از مواردی که شما فرمودید، نه بر اثر تغییر جهت حمله ی گودریان، که از قبل از حمله صورت پذیرفته بود و یا اساساً مربوط به ماههای بعد از حمله بود.

 

----------------------------------------------------------------------

 

از قضا در این زمینه ی خاص، دستور هیتلر به غایت منطقی تر از خواست فرماندهان بود.

از طرفی فتح مسکو، مساوی با هیچ بود. چرا که کار انتقال دولت به سرزمین های دور کاملاً انجام پذیرفته و آماده ی دستور استالین بودند.

هیتلر نیز به خوبی می دانست فتح مسکو، به هیچ وجه نتیجه ای شبیه به فتح پاریس، اسلو، ورشو، بروکسل و بلگراد نیست و جنگی با آن پایان نمی پذیرد.

ولی به درستی، به «تنها داشتن اثر سیاسی» فتح این شهر اشاره داشته بود.

 

در مقابل، اگر هیتلر دستور حمله به مسکو را داده و ورماخت بدون فتح کیف ادامه می داد :

 

اولاً ارتش مرکزی کاملاً بدون دفاع می شد (چون از جناح چپ ارتش شمالی بدان ملحق نشده و در لنین گراد متوقف شده بود و از راست هم ارتش جنوب درگیر کیف بود و قادر به پشتیبانی ارتش مرکزی نبود و در نتیجه به سادگی می شد این ارتش قیچی شود (کما اینکه این، نقشه ی مارشال ژوکوف نیز بود.).

 

ثانیاً با توقف در فتح مسکو و طول کشیدن جنگ (حتی برای چند هفته)، دیگر امکان تغذیه و لجستیک ارتش مرکزی را نداشت (نبرد مسکو از طریق اوکراین تأمین و خط لجستیکی از آن برقرار گردید.) و گرسنگی و مرگ، تنها نتایج این نبرد می گردید (درست بسان کمپین ناپلئون).

بویژه که تمامی شهرها و روستاهای اطراف توسط خود شوروی با خاک یکسان شده و عملاً منبع تأمین غذایی برای ایشان باقی نبود (جز اوکراین).

 

----------------------------------------------------------------------

 

در پایان دوستان را دعوت می کنم به مطالعه ی لینک زیر که تایم لاین نبرد مسکو می باشد :

 

http://balagan.info/timeline-of-the-battle-for-moscow-1941

 

با مطالعه ی این لینک، به خوبی می توانید از وقایع روزانه ی این نبرد آگاه شوید و بدانید کدامین واقعه (که بعضاً دوستان هم بدان اشاره فرمودند)، مربوط به چه تاریخی از این نبرد می شود.

 

==================================================

 

پ.ن : غلط مصطلحی درخصوص تاریخ جنگ جهانی دوم وجود دارد و آن اینکه «زمستان روسیه» موجب توقف نازی ها گردید.

اگرچه سرمای روسیه در این موضوع نقشی انکار ناپذیر داشت (نه البته تمامی نقش)، ولی نکته اینجاست که اساساً نبرد مسکو قبل از زمستان به پایان رسید!

 

اگرچه پایان رسمی نبرد مسکو و شکست عملیات بارباروسا، در روز هفتم ژانویه (17 دی) بود، اما سرنوشت نبرد عملاً در ماه دسامبر (یعنی آذر ماه) مشخص گردیده و عملاً عقب نشینی ها نیز از آن زمان آغاز گردیده بود.

 

پس می شود گفت اصلاً این نبرد در پاییز رخ داده است و ربطی به «فصل زمستان» و زمستان معروف مسکو نداشت!!

 

در ذکر دردسرهای «زمستان روسیه» ذکر همین نکته بس که تنها یک ماه جنگیدن در «زمستان روسیه»، برای ارتش کاملاً مجهز و آماده برای سرمای نازی ها در استالینگراد، به قدری کشنده بود که عملاً سربازان به استقبال گلوله ی داغ می رفتند تا قبل از یخ زدن و منجمد شدن اعضای بدنشان (که به قطع عضوهای بسیاری انجامید)، بمیرند.

 

تسلیم شدن نازی ها در استالینگراد هم در ماه «دی» انجام پذیرفت (بهمن چه بود؟!! بماند!).

 

پس امید است دوستان در نوشتار خود، به تصحیح این غلط مصطلح (زمستان مسکو) بپردازند.

  • Upvote 10

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر

 با سلام خدمت برادر عزیز جناب mostafa_by عزیز

 

بسیار خوشوقتم که مجددا" شاهد حضور شما در انجمن هستیم :rose: :rose:

 

 

از اطلاعات ارزشمند شما بسیار استفاده کردیم ، اما ذکر چند نکته بسیار قابل توجه خواهد بود :

 

1- در ارتباط با ورود تانکهای تی-34 ،بله کاملا" حق با شماست ولی انچه که این مرحله از جنگ را خاص می سازد این مساله است که کیفیت ساخت تانکها ، کمیت آنها و همچنین کیفیت آموزش خدمه  در زمان توقف واحدهای ورماخت در حومه مسکو نسبت به قبل بسیار افزایش یافته بود و این مساله شاید یکی از تفاوتهای استفاده از یگانهای زرهی در دوره قبل و بعد از توقف آلمانی ها و شاید یکی از چند دلیل اصلی شکست ورماخت در تصرف مسکو بود .

2- بنده حداقل در 4 کتاب ( ظهور و سقوط رایش سوم چاپ 1343/ کتاب پانزر تاکتیک / ژرمن بتل تاکتیک / ژرمن پانزر بتل اردر) این مساله که تصرف  مسکو بعنوان مرکزیت سیاسی اتحاد شوروی ، هدف اصلی ژنرال ها بشمار می آمد و انها معتقد بودند که با تصرف مسکو ، سیطره استالین بر اتحاد شوروی بتدریج زایل خواهد شد را دیده ام . از این جهت ، حداقل بنده در این مقطع ، حق را به افسران ستاد ورماخت می دهم . چرا که با توجه به ترسی که استالین پس ازبه قدرت رسیدندر روسیه در میان روس ها ایجاد کرده بود و با توجه به متمرکز بود سیستم سیاسی شوروی ، به نظر می رسد حق با ژنرال ها بوده باشد . شاید پس از تصرف مسکو ، بلحاظ اهمیت ، تصرف لنینگراد و بعد قفقاز در اولویت قرار می گرفت . اشتباه اصلی هیتلر در این بود که همه چیز را باهم و دریک زمان می خواست و این غیر ممکن بود .

 

3- در مورد سرما کاملا" با جنابعالی موافقم . درضمن این واژه راسپوتیزا را نشنیده بودم که بدین وسیله از شما بابت  اطلاع رسانی بابت این واژه تشکر می کنم .

 

باز هم بسیار متشکرم :rose: :rose: :rose:

  • Upvote 3

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر

اتحاد با ژاپن اصن سودی برای آلمان داشت(بجز گرفتن 4 تا جزیره ی انگلیسی) ؟؟؟ اگه به جای آمریکا به روسیه حمله می کرد هم آمریکا وارد جنگ نمی شد هم اون وقت روسیه باید تو دو تا جبهه می جنگید. از طرفی اون سربازایی که تو سیبری بودن یا تو سیبری می موندن یا بر می گشتن سیبری . از اون جایی هم که روس ها صنایع و تقریبا همه چی رو به شرق منتقل کرده بودن کارشون تموم می شد تقریبا.

ویرایش شده در توسط JJavad

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر

ایجاد یک حساب کاربری و یا به سیستم وارد شوید برای ارسال نظر

کاربر محترم برای ارسال نظر نیاز به یک حساب کاربری دارید.

ایجاد یک حساب کاربری

ثبت نام برای یک حساب کاربری جدید در انجمن ها بسیار ساده است!

ثبت نام کاربر جدید

ورود به حساب کاربری

در حال حاضر می خواهید به حساب کاربری خود وارد شوید؟ برای ورود کلیک کنید

ورود به سیستم

  • مرور توسط کاربر    0 کاربر

    هیچ کاربر عضوی،در حال مشاهده این صفحه نیست.