امتیاز دادن به این موضوع:

Recommended Posts

ممنون از تاپیک زیبای شما :rose:

 

یه سوال !

 

چرا چنین نظری دارن ؟!

 

 

با این حال و براساس نظرات خلبانان شرکت کننده در جنگ ویتنام ، قابلیتهای تاندرچیف و فانتوم به مراتب افزون تر از این نمونه فالکون بشمار می آمد .

 

منظورشون توانایی های فانتوم و تاندرچیف بوده از نظر حمل سلاح و ... یا  ... ؟!

  • Upvote 2

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر

با سلام

 

ضمن تشکر از توجه شما

 

البته خدمت شما عرض کنم که این جمله را دریکی از منابع بنده که درسال 2011 منتشر شده است ، مطالعه کرده و در بدو امر تعجب کردم ، ولی براساس گفته های سرگرد باب پورسل ، زمانی که آخرین ارتقاءصورت گرفته بر روی فانتوم ها از استاندارد وایلدویزل 3  به 4 به نیروی  هوایی عرضه شد ، (بصورت محدود ) کیفیت این پرنده بلحاظ برخورداری از سیستم های ناوبری ، جنگ الکترونیک ،بعلاوه  ظرفیت ذاتی فانتوم برای حمل مهمات زیاد ، برد رزمی و...آنچنان بود که این پرنده ها تا جنگ خلیج پارس (1991) نیز در خدمت باقی ماندند . حال چرا نیروی هوایی ایالات متحده فالکون ها را که قابلیتهای کمتری!!!!! بلحاظ برد و ظریت حمل مهمات و.... داشتند را جایگزین نمود ، خود جای کندوکاو بیشتری دارد .

  • Upvote 4

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر

به غول اصلی ضد پدافندی اصلا اشاره نکردی  EA-18G Growler . راستی روسیه از چی استفاده میکنه ؟ تی یو 22 ام 3 ؟

ویرایش شده در توسط mojtaba62
  • Upvote 1

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر

به غول اصلی ضد پدافندی اصلا اشاره نکردی  EA-18G Growler . راستی روسیه از چی استفاده میکنه ؟ تی یو 22 ام 3 ؟

 

 

با سلام

البته با احترام به نظر جنابعالی ، به نظرم پرنده فوق الذکر بیشتر برای جانشینی EA-6 پراولر بعنوان پرنده مختص جنگ الکترونیک طراحی شده تا ایفای نقش ضد رادار ، البته پرنده فوق تا جایی که اطلاع دارم ، به تسلیحات ضد رادار هم مجهز شده ولی ماموریتهای تخصصی ضد تشعشع را فالکون های سری CJ اجرا می کنند .در مورد پرنده های روسی برای ایفای نقش ضد رادار به نظرم  طیف وسیعی از جنگنده / بمب افکن های روسی از سری خانواده SU-22 UM3K ،SU-24 (البته این خود یک تاپیک جداگانه است ) و پرنده های جدید روسی قادرند تا طیف وسیعی از مهمات ضد رادار را حمل و شلیک نمایند .

 

  • Upvote 11

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر

بخش سوم و پایانی

 

Growler-Ball-2019-top.jpg

 

آیا وجود چنین قابلیتهایی کفایت می کند ؟

درواقع امر ، یک بررسی مقدماتی از عملکرد عملیاتهای سرکوب دفاع هوایی ، نشان میدهد که این نوع عملیات رزمی ، سهم قابل توجهی را در جریان یک رشته عملیاتهای پشتیبانی هوایی بر علیه سامانه های دفاع هوایی زمین پایه یکپارچه شده در اختیار دارد . در طول عملیات بازپسگیری کویت از یگانهای ارتش عراق ( طوفان صحرا ) ، ارتشهای ائتلاف به رهبری ایالات متحده  بیشتر از 4500 فروند هواپیما را وارد منطقه نمود که از این تعداد 110 فروند به شکل خاص برای اجرای عملیات SEAD مورد استفاده قرار گرفتند . بدین ترتیب ، یگانهای هوایی ائتلاف نزدیک به 3 درصد از کل توان هوایی عملیاتی خود را در طول 43 روز عملیات هوایی بر ضد عراق به سرکوب دفاع هوایی اختصاص داده بودند . پنج سال بعد ، بحران یوگسلاوی و جنگ داخلی در بوسنی و هرزه گوین  باعث شد تا ناتو نزدیک به 600 فروند هواپیما به منطقه اعزام نماید .

 

Radar-Iraqi-300x231.jpg  a-close-up-view-of-the-suppression-of-en

 

 

 

مجموع این نیروها ، توسط54 فروند جنگنده ویژه سرکوب دفاع هوایی ، پشتیبانی میشد که 9 درصد از کل هواگردهای رزمی در این سلسله عملیاتها را تشکیل می داد که نزدیک به 41 روز ، پروازهای عملیاتی را بر عهده داشتند . به همین ترتیب ، با شروع بحران کوزوو و تلاش برای متوقف نمودن نسل کشی آلبانیایی تبارها در بالکان ، از 1919 فروند هواگرد رزمی مستقر شده ، بیشتر از 150 فروند  جنگنده در یک دوره زمانی 78 روزه به عملیات SEAD اختصاص داده شد .

 

آنچه که در این میان جالب به نظر می رسد ، این است که  ائتلاف به رهبری ایالات متحده ، گرچه بخش اعظم شبکه دفاع هوایی عراق را در سال 1991 ازمیان برد ،و متعاقبا" با اجرای منطقه پرواز ممنوع در شمال و جنوب عراق ، فرصت بازسازی پدافند را از عراق گرفت ، اما برای اجرای عملیات اشغال عراق در سال 2003 ، مجدد یک نیروی بزرگ سرکوب دفاع هوایی را وارد منطقه نمود . بدین معنی که از 2697 فروند جنگنده اعزام شده به خلیج فارس در سال 2003 ، نزدیک به 101 فروند هواگرد رزمی به عملیات SEAD  اختصاص داده شد ، در حالی که هشت سال بعد ، در جریان عملیات نظامی بر فراز لیبی ، از 260 فروند هو.اپیمای حاضر در منطقه ، 23 جنگنده در یک بازه 220 روزه به منظور اجرای عملیات سرکوب دفاع هوایی وارد عمل شده بودند .

 

HARM-Profiles-S.jpg

 

براساس ارقام ذکر شده ، به صورت میانگین ، در هر عملیات نظامی ، 5 درصد از کل جنگنده های شرکت کننده ، برای از کار انداختن شبکه دفاع هوایی مورد استفاده قرار می گرفتند ، ضمن اینکه  در طول این حملات، نزدیک به 500 تیر موشک ضد تشعشع شلیک شد ، هر چند این تعداد را تا رقم 1200 تیر از طوفان صحرا تا مداخله هوایی در لیبی نیز ذکر کرده اند . 

البته  تعداد هواگردها و موشکهای مورد استفاده برحسب ماهیت واندازه تهدید ، متغیر بوده ولی حداقل بر روی کاغذ ، ارتشهایی  نظیر آمریکا یا در درجات پایین تر ، نیروی هوایی سایر کشورها ، در مقیاس های قابل توجه می توانند  مبادرت به طراحی و اجرای چنین تاکتیکهایی نمایند .

 

northrop__1561789799.jpg

 

 

توانایی های آینده :

علیرغم بیلان مثبت ثبت شده درخصوص  عملیات سرکوب دفاع هوایی ، هنوز ظرفیت زیادی برای بهبود و گسترش این قابلیتها وجود دارد . در واقع ، بخش مهمی از ارتشهای شرق آسیا ( به استثنای نیروی هوایی چین ) همچنان از مهمات ضد رادار AGM-88B استفاده می کنند ، در حالی که پیشرفتهای اخیری که دنیای مهمات ضد تشعشع بخود دیده ، قابلیتهای مرگبار افزون تری را به نمایش می گذارد . بدین ترتیب ، نیروی دریایی ارتش ایالات متحده و نیروی هوایی استرالیا در حال سفارش نسخه ای بهبود یافته از مهمات فوق الذکر با شناسه AGM-88E  هستند و بر همین اساس ، این سلاح به سایر ارتشهای منطقه نیز پیشنهاد شده است  .

 

AGM-88E_HARM_p1230047.jpg

 

نسخه E از مهمات هارم  به یک مجموعه جدید از سامانه موقعیت یابی جهانی و اینرسیایی (GPS/INS) مجهز شده به کاربر اجازه می دهد تا مختصات هدف در داخل سلاح  قابل برنامه ریزی باشد . این امر به  موشک کمک می کند تا در صورت شکسته شدن قفل ،با کمترین خطای ممکن ، همچنان بسوی هدف حرکت نماید . به همین دلیل ، دو کاربر فعلی نسخه E هارم ، از این سلاح بعنوان جنگ افزار خط مقدم  خود استفاده خواهند نمود . از سویی دیگر ، گسترش کاربران نسخه مدرنیزه شده هارم نیز باعث میشود تا کیفیت عملیات سرکوب دفاع هوایی افزایش یافته  و مزیتهای فروش انبوه آن ،را می توان در مقیاس گسترده و در حوزه هایی نظیر لجستیک ، اقتصاد و همچنین همکاری های بیشتر نظامی /امنیتی مشاهده نمود . علاوه براین ، کاربرد این سلاح ، می تواند خبر خوبی برای نسخه جنگ الکترونیک جنگنده اف-18 ( E/A-18G) نیز باشد ، چرا که بطور خاص  در حالی که همچنان توانایی حمل سلاح خود را حفظ نموده ، می تواند به  یک هواگرد تخصصی به منظور اجرای ماموریتهای سرکوب دفاع هوایی در ترکیب با  مهمات AGM-88E/F تبدیل گردد .

 

F-35-capabilities-SEAD-DEAD_pc-adaptive_

 

درصورتی که این هواگرد ازسوی کشورهای نظیر سنگاپور و ژاپن خریداری گردد ، قابلیتهای سرکوب دفاع هوایی ائتلاف غربی به رهبری ایالات متحده در برابر چین بصورت قابل توجهی تقویت خواهد شد ، هر چند در صورت عدم انتخاب نسخه G  هورنت ، نیروی هوایی ژاپن وکره جنوبی با مسلح شدن به جتهای اف-35 می توانند بعنوان یک گزینه احتمالی ، توانایی حمل هارم را نیز بدان بیافزایند . علاوه براین ، حوزه شرق آسیا ، شاهد بازسازی و نوسازی هواگردهای جمع آوری اطلاعات الکترونیک  است که نزدیک به 4 دهه است که ماموریتهای این چنینی را بر عهده دارد . بعنوان مثال ناوگان هواگردهای الینت نیروی هوایی تایوان ، شامل پرنده های سی-130 هم اکنون چهلمین سالگرد پرواز خود را سپری می کنند و لازم است  تا در 5 سال آینده با نمونه های جدیدتر جایگزین گردند . به همین دلیل ، یکی از گزینه های نیروی هوایی تایوان وکشورهای منطقه بکارگیری هواگردی است که بتواند مجموعه های جمع آوری اطلاعات الکترونیک را بصورت roll-on/roll-off در خود جای دهد .

 

unnamed~11.jpg

 

 

در پیش گرفتن این شیوه ، موجب میشود تا درصورت عدم نیاز به اجرای این ماموریتها ، سیستم های مرتبط از هواپیماپیاده و هواگرد برای سایر ماموریتها مورد استفاده قرار گیرد . در نهایت نیز ارتشهای منطقه بالاجبار نیازمندند تا سرمایه گذاری افزون تری برای بکارگیری و آموزش پرسنل به منظور افزایش کیفی و کمی عملیات سرکوب دفاع هوایی را درنظر گیرند . با این وصف ، بدلیل هزینه های روزافزون اجرای این ماموریتها ، ارتشهای منطقه می بایست با تدوین یک دکترین رزمی مشترک ،درصد همکاری متقابل را بتدریج بالا برده و این هم افزایی در ارتباط مستقیم با نیروی هوایی و دریایی ارتش ایالات متحده می بایست صورت گیرد . علت چنین روندی را می توان در این استدلال جستجو نمود که در هردرگیری نظامی مستقیم در آینده ، ارتش ایالات متحده ، بازیگر اصلی برای اجرای ماموریتهای سرکوب  دفاع هوایی است  وهماهنگی میان آموزه ها تاکتیک ها و رویه ها ، می تواند هزینه های گزاف آن را میان کشورهای متحد ، سرشکن نماید . مضاف براین ، به شکل خاص نیروی های هوایی منطقه ، با مشارکت در دوره های پیشرفته غیرنظامی ( تجاری )  در حوزه جنگ الکترونیک و همچنین استفاده از  نرم افزارهای پیشرفته برای شبیه سازی تاکتیکهای  الینت ، می توانند با هدف کاهش هزینه های آموزشی  ، ضمن بهینه نمودن روند مدیریت این عملیاتها ، با کیفیت افزون تری اطلاعات بدست آمده را با دیگران به اشتراک گذارند .

 

ea18g-growler.jpg

نتیجه گیری :

گسترش تسلیحات ضد تشعشع در شرق آسیا ، چه از سوی ایالات متحده و شرکای منطقه  و همچنین دو کشور چین و کره شمالی ، تهدیدات متقابل خطرناکی را پدید آورده است . از یکسو ایالات متحده و ارتشهای متحد آن ، سرمایه گذاری سنگینی بر روی دارایی های ضد تشعشع نموده اند و خریدهای اخیر توسط استرالیا وژاپن نیز نشان میدهد ، همه بازیگران منطقه ای ، چنین تهدیداتی را جدی گرفته اند . بررسی کاربرد تاکتیکهای سرکوب دفاع هوایی از جنگ دو جهانی بدین سو نشان میدهد که بطور متوسط در هر عملیات رزمی طراحی شده از سوی نیروی هوایی ، 5 درصد کل ناوگان به اجرای چنین تاکتیکهای اختصاص داده شده است  و گرچه این یک قاعده استاندارد بشمار نمی آید ، اما این تجربه باعث شده تا  ایالات متحده به همراه کشورهای متحد خود ، ایجاد این قابلیت را برای ورود به یک جنگ طولانی ، برای خود تدارک ببینند . با این حال بدلیل ماهیت متغییر تهدید ، بازیگران منطقه ای همواره بروزرسانی ناوگان و تسلیحات خود را در اولویت قرار داده و احتمالا بسوی خرید سیستم های تسلیحاتی نظیر E/A-18G روی خواهندآورد . از سویی دیگر ، بخش عمده ای از این تلاشها ، در کنار سرمایه گذاری برای ایجاد بسترهای همکاری به منظور سرکوب دفاع هوایی دشمن ، می بایست با گسترش کیفی عملیات الینت همراه گردد . این روند ، در نهایت این اطمینان را در میان ارتشهای منطقه ایجاد می کند که درصورت شروع یک مخاصمه احتمالی ، امتیاز ایجاد برتری هوایی با سرکوب دفاع هوایی دشمن ، تنها در اختیار آنها قرار داشته باشد .  

 

پی نوشت :

1- بن پایه

2-استفاده از مطالب برگردان شده به پارسی در انجمن میلیتاری ، براساس قاعده " رعایت اخلاق علمی " منوط به  ذکر دقیق منبع است . امیدواریم مدعیان رعایت اخلاق ( بخصوص رسانه های مدعی ارزشمداری )  بدون احساس شرمندگی از رفرنس قرار گرفتن بزرگترین مرجع مباحث نظامی در ایران ، از مطالب استفاده نمایند./ MR9

3- سئوال اینجاست که با توجه به اهمیت بحث سرکوب دفاع هوایی و همچنین میزان اختصاص یافته به هواگردهای سرکوب دفاع هوایی در جنگ 1991 و 2003 ، آیا برنامه ریزان نظامی ایران ، گوشه چشمی برای این خطر بالفعل دارند یا همچنان باید منتظر غافلگیری درزمان بحران احتمالی بود ؟!

4- به جمله قرمز شدن پایانی دقت بیشتری باید کرد ...........

  • Like 1
  • Upvote 13

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر

باتشکر از مقاله خوبتان

بصورت واضح پیشرفت در جنگ الکترونیک سریع بوده و دشمن با دست پر جلو می آید 

در این بین چه اقداماتی می توان انجام داد؟

بعضی اقدامات پسیو و دفاع غیر عامل هست 

و بعضی از نوع تکنولوژی و فناوری الکترونیک 

 

در مورد اقدامات دسته اول و پسیو

- سیستم های دریافت و راداری پسیو

- موشک های شلیک کور

- کابل های فیبر نوری برای ارتباطات 

- سیستم های بصری و حرارتی

- شنود و نظارت مداوم بر نیروهای دشمن 

- مطالعه روی روش های اسرائیل در جنگ الکترونیک در سوریه

 

در مورد اقدامات دسته دوم و فناوری پایه

- رادارهای ترکیبی برای تشخیص اهداف واقعی و کاذب

- مقاوم سازی سیستم ها در خصوص فیلتر امواج کاذب 

- سیستم های اخلالگر ماهواره و جی پی اس

- اخلال متقابل، نمایش همان تکنیک علیه مولد اخلال

- قطع ارتباط سیستم مدیریت مرکزی مثل آواکس ها 

 - موشک های ضدرادار

 

 

  • Like 3
  • Upvote 5

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر

ایجاد یک حساب کاربری و یا به سیستم وارد شوید برای ارسال نظر

کاربر محترم برای ارسال نظر نیاز به یک حساب کاربری دارید.

ایجاد یک حساب کاربری

ثبت نام برای یک حساب کاربری جدید در انجمن ها بسیار ساده است!

ثبت نام کاربر جدید

ورود به حساب کاربری

در حال حاضر می خواهید به حساب کاربری خود وارد شوید؟ برای ورود کلیک کنید

ورود به سیستم

  • مطالب مشابه

    • توسط parsneet
      بسم الله الرحمن الرحیم
       
      تاپیک حاضر با محوریت پوشش خبر ها و اطلاعات مسابقات نظامی برگزار شده در ایران و همچنین شرکت تیم های ایرانی در سایر مسابقات بین المللی نظامی می باشد .
       
      مقدمه :
      مسابقات نظامی هر ساله در سراسر جهان با شرکت پرسنل نظامی ( به صورت داخلی و یا بین المللی ) برگزار می گردد . این گونه مسابقات علی رقم اینکه از قواعد و استاندارد متحدی برخوردار نیستند ( منظور نبودن کمیته جامع و قوانین واحده بین المللی در رشته های تخصصی می باشد ) اما تا حدودی پیرو قواعد و ضوابط برگزاری رزمایش های نظامی هستند . ( البته تیم های ورزشی و مسابقات ارتش های جهان (CISM) تا حدودی متفاوت از سایر مسابقات تخصصی هستند که در ذیل به آن اشاره خواهد گردید )
      اساساً هدف از برگزاری این گونه مسابقات تخصصی بالا بردن آمادگی پرسنل و ایجاد حس رقابت و افزایش انگیزش پرسنل نظامی جهت فراگیری مهارت های تخصصی است . و همچنین سنجش توانمندی پرسنل در مقایسه با واحد های مشابه در ارگان های نظامی داخلی و یا ارتش های خارجی دیگر است . پس تا حدودی می توان بیان کرد که تیم های شرکت کننده ( در مسابقات بین المللی ) عموماً از بین کشور های دوست و یا هم پیمان ( و یا حداقل غیر متخاصم ) انتخاب می شوند و برای سنجش توانایی های تخصصی شان گرد هم می آیند . و همچنین حتی گاهی می تواند بیان گر همسویی کشور های شرکت کنند و حامل پیام های خاص برای ارتش های رقیب شان نیز باشند .
       
       
       
      تاریخچه :
      می توان به نوعی اولین مسابقات نظامی ( با تاکید و اولویت دادن به پرسنل نظامی ) را به یونان باستان نسب داد . در رویدادی جشن گونه که عموما" ( و نه اختصاصاً ) پرسنل نظامی در آن شرکت می کردند تا آمادگی جسمانی و مهارت های کار با سلاح در رقابت با حریفان را بسنجند . در ادامه و ظهور امپراطوری روم باستان این نوع مسابقات چهره خشن تر و جدی تری به خود گرفت به گونه ای که مکان های اختصاصی مانند کلوزیوم (Colosseum) و همچنین شرکت کنندگان مخصوص بنام گلادیاتور (Gladiator) برای شرکت در آن تربیت می گردیدند .
      این مسابقات شرحی مفصل دارد ولی به اختصار : برگزاری آن در قرون مختلف تکامل یافته و عموماً شرکت کنندگان آن از بین سربازان قوای شکست خورده در جنگ با امپراطوری روم انتخاب می شدند و در بین خیل عظیم از این سربازان که در مسابقات محلی و ایالات های مستعمره روم برگذار می شد برگزیدگان ( که یقیناً تعداد کمی از آنان بودند) می توانستند آزادی خود را به دست آورند . ولی جنگجویانی نیز بودند که به خاطر بدست آوردن پول و یا شهرت نسبت به شرکت در این مسابقات خونین اقدام می کردند . این مسابقات که به خشونت بی پروا و ضد انسانی اش معروف گشته بود بدون فایده هم البته نبود . ( البته فواید آن از دید فرماندهان نظامی ) باید اشاره کرد که تمامی این مسابقات به نبرد های خونین تن به تن اختصاص نداشت بلکه اکثر این رویداد ها به باز سازی نبرد های روم در مقابل دشمنانش مختص می شد ( یقیناً آن نبردهای که در آن پیروز گردیده بودند تا خاطرات ، تکنیک های رزم و قهرمانان آن را مرور و زنده نگاه دارند ) عده ای از سربازان لباس های قوای دشمن را بر تن می کردند و سربازانی دیگر که نقش نیروهای رومی را داشتند با بکارگیری ارابه و اسب و سلاح های آن دوران در چندین پرده که گاهی تا چند روز نیز ادامه می یافت آن نبرد خاص را باز سازی می کردند . از نحوه یورش قوای مهاجم گرفته تا نبرد های تن به تن ، عبور از رودخانه ، یورش سواره نظام ، محاصره قلعه ها و یقیناً نمایش پیروز مندانه و دلاورانه ارتش رومی بر حریف خود !
       
      در عصر جدید ایده مسابقات نظامی بعد از پایان جنگ جهانی اول شکل گرفت . در سال 1919 پس از جنگ جهانی اول ، بازی های بین متفقین توسط شورای ورزشی نیروهای متفقین ژنرال جان پرشینگ سازماندهی شد و 1500 ورزشکار از 18 کشور را گرد هم آورد تا در 24 رشته ورزشی به رقابت بپردازند. این رویداد در Joinville-le-Pont فرانسه برگزار شد . و طی سالهای بعد در ماه مه 1946 ، پس از جنگ جهانی دوم ، شورای ورزشی نیروهای متفقین توسط سرهنگ هانری دبروس و پنج‌گانه المپیک توسط سرگرد رائول مولت احیا شد و در  7 تا 8 سپتامبر همان سال دومین بازی‌های بین متفقین در برلین (در المپیاستادیون , محل برگزاری بازی های المپیک 1936) برگزار شد .
       


      چند ماه بعد، با پایان دادن به شورای ورزش نیروهای متفقین ، سرهنگ دبروس و سرگرد مولت مسابقات ارتش های جهان (CISM) را در 18 فوریه 1948 تأسیس کردند . اعضای موسس آن بلژیک ، دانمارک ، فرانسه ، لوکزامبورگ و هلند بودند . در سال 1950، آرژانتین و مصر به عضویت آن درآمدند. در سال 1951 ایالات متحده به آن پیوست . در سال 1952 عراق ، لبنان ، پاکستان و سوریه و دو سال بعد برزیل به عضویت آن درآمدند . و همچنین کانادا در سال 1985 وارد آن شد . سپس در سال 1991 با پایان جنگ سرد سازمان رقیب پیمان ورشو کمیته ورزش ارتش متفقین (SKDA) با CISM ادغام شد و خبر از پیوستن 31 کشور و عضو جدید و سایر کشورهای مرتبط با بلوک شوروی را داد. این پیشرفت سریع منجر به رسمیت شناختن توسط نهادهای بین المللی از جمله IOC شد. قبل از سال 1995 CISM هر سال 15 تا 20 مسابقات جهانی را برگزار می کرد. از سال 1995  CISM هر چهار سال یک بار بازی های جهانی نظامی را که یک رویداد چند ورزشی است با شرکت نمایندگانی از ارتشهای 127 کشور دنیا سازماندهی می کند .
       
       

       
      رویدادها
      برگزاری مسابقات مرتبط با ارتش های جهان طیف متنوعی را در بر می گیرد و بلوک های سیاسی و جغرافیایی متعدد سعی در برگزاری رویدادهای مشابه زیادی جهت بالا بردن مهارت پرسنل خود دارند . اما به نوعی اهداف برگزاری این چنین مسابقاتی تنها به بالا بردن مهارت ها محدود نمی گردد . بلکه برپایی نمایشگاه های تخصصی تجهیزات تیراندازی و حتی ماشین آلات زرهی و تسلیحات انفرادی و البسه نظامی و ... در حاشیه این مسابقات بیان گر این است که این رویدادها مکانی است تا برنامه ریزان و دست اندرکاران نظامی کشور های مختلف به عرضه و کسب اطلاعات و سنجش آمادگی قوای نظامی پیرامونی خود اقدام نمایند .
       
      به برخی از این رویدادها می توان به اختصار اشاره کرد مانند :
      - مسابقات بین المللی پنج گانه ورزشی ( تیراندازی سرعت و دقت ، میدان موانع ، شنا ۵۰ متر با مانع ، دو صحرانوردی ۸ کیلومتر و پرتاب نارنجک )
      - مسابقات بین المللی نظامی پهپادی ارتش های جهان
      - مسابقات بین‌المللی نظامی غواصی در عمق
      - مسابقات بین‌المللی نظامی جهت یابی
      - مسابقات بین‌المللی نظامی بیاتلون زرهی روسیه
      - مسابقات سراسری امنیت سایبری در آمریکا
      و ...
       

      بازتاب و آثار
      برای بیان تاثیر حضور بین المللی تیم های نظامی و ترتیب دادن این چنین مسابقاتی منعکس کردن دیدگاه بعضی از تحلیل گران غربی شاید مفید باشد به عنوان نمونه :
      «واشنگتن فری بیکن» «جوزف هومیر» تحلیلگر امنیت ملی : روسیه و چین در نمایش قدرت به آمریکا قصد شرکت در یک بازی‌های بین‌المللی در آمریکای لاتین ( ونزوئلا ) تحت عنوان « تک تیرانداز مرز » را دارند . این  بازی‌های نظامی یکی از واضح ترین نشانه‌ها  از شکل گیری یک ائتلاف ضد ایالات متحده در آمریکای لاتین است. روسیه و متحدانش ( ایران و چین ) با حضور در این مسابقات نظامی در ونزوئلا در حال نمایش قدرت هستند . با عادی سازی تحرکات نظامی دشمنان ایالات متحده در دریای کارائیب ، ما در معرض خطر در آمریکای لاتین هستیم .
       
       
      در حال حاضر به نظر می رسد که برگزاری این گونه مسابقات در بین نیرو های نظامی منطقه ای و جهانی در حال افزایش هست . مسابقاتی که هم در رشته های عمومی ( آمادگی جسمانی و ورزشی ) و هم رشته های تخصصی ( تیر اندازی ، زرهی و توپخانه ، پهپادی و ... ) با حضور تیم های چندگانه به جدیت پیگیری می شود . قطعا انتخاب تیم های ورزیده در این گونه رقابت ها باعث افزایش اعتماد به نفس پرسنل و همچنین تبلیغات مثبت برای نیرو های نظامی ما نیز خواهد گردید  . همچنین برگزاری مسابقات کشوری و درون مرزی برای ما موجبات حس رقابت و افزایش انگیزش سازمانی را برای نیروهای مسلح ما در پی خواهد داشت . انشالله 
       

       
       
       
      بن پایه :
      https://www.milsport.one/cism/members-nations
      https://www.ilsf.org/about/recognition/cism/
      https://armedforcessports.defense.gov/CISM/Military-World-Games/
      https://en.wikipedia.org/wiki/Colosseum
      https://freebeacon.com/national-security/iran-russia-china-to-run-war-drills-in-latin-america/
       
      گرد آوری جهت انجمن میلیتاری
       
       
    • توسط amirarsalankhan
      بمب افكن تهاجمي نسل بعد، LRS-B
       
                                 
       
       
      بمب افكن نسل بعد ( NGB، قبلا به نام بمب افكن 2018 شناخته مي شد ) يك برنامه به منظور توسعه يك بمب افكن جديد براي نيروي هوايي ايالات متحده بود. NGB قرار بود تا در حدود سال 2018 و به عنوان يك بمب افكن پنهانكار، مادون صوت، برد متوسط و با قابليت متوسط حمل سلاح وارد خدمت شود و به تدريج جايگزين بمب افكن هاي پير و پا به سن گذاشته (  B-52 Stratofortress  و B-1 Lancer ) گردد. ولي برنامه توسعه NGB با ظهور طرح بمب افكن دور برد تهاجمي سنگين ايالات متحده به فراموشي سپرده شد.
       
         
       
      اين اتفاق زماني افتاد كه در ژوئن 2010 سپهبد Breedlove  در مصاحبه اي بيان كرد كه اصطلاح بمب افكن نسل بعد مرده و از اين به بعد نيروي هوايي بر روي طراحي بمب افكن هاي دور برد تهاجمي كار خواهد كرد كه در آن از سيستم هاي به كار رفته در جنگده هاي F-22 و F-35 استفاده خواهد شد تا بمب افكني مقرون به صرفه و با قابليت هاي استثنايي هر دو جنگنده فوق جهت انجام ماموريت ها طراحي و توليد گردد.
       
             
       
       
      بمب افكن دور برد تهاجمي (Long Range Strike Bomber)
      برنامه توسعه بمب افكن دور برد تهاجمي ( LRS-B ) به معناي واقعي كلمه پنهانكار است! و اطلاعات خيلي كمي از آن منتشر شده است ولي اهميت آن را به خوبي مي توان در رفتار پنتاگون و شركاي صنعتي بزرگ آن احساس كرد.بسياري از كارشناسان معتقدند كه برنامه توسعه اين بمب افكن ساختار نيروي هوايي ايلات متحده را در 20 سال آينده شكل خواهد داد و هر شركتي كه برنده مناقصه توليد اين بمب افكن شود پول پارو خواهد كرد و بازنده نيز مي تواند مطمئن باشد كه جايگاهي در آينده هوانوردي نظامي ايلات متحده نخواهد داشت مگر ان كه معجزه اي كند!
      هر چند امروزه لاكهيد ماريتن به لطف پروژه F-35 آينده خود را در صنعت هوانوردي نظامي ايالات متحده تضمين كرده است و بويينگ نيز به مدد توليدات هوانوردي غير نظامي خود مي تواند از اين بحران عبور كند و تنها نورث روپ است كه چاره اي ندارد و  بايد اين مناقصه را برنده شود تا بتواند با خيال راحت به آينده خود فكر كند
      شناخته ها و ناشناخته ها
      پيش بيني شده 80 تا 100 فروند از اين بمب افكن جديد جايگزين ناوگان فعلي بمب افكن هاي ايالات متحده شود.  
      پنهانكار بودن ،قابليت حمل سلاح هاي هسته ايو داراي بودن هر دو حالت پروازي سرنشين دار و بي سرنشين از الزامات طراحي LRS-B است.قيمت تعيين شده براي هر فروند بمب افكن جديد 550 ميليون دلار در سال 2010 پيش بيني شده و قرار است به جهت كم كردن هزينه ها از فناوري موجود در طراحي ان استفاده شود ولي ساختار طراحي آن بايد به شكلي باشد كه بتواند از تكنولوژي هاي آينده نيز استفاده كند.دو رقيب اصلي در طراحي اين بمب افكن يكي كمپاني  Northrop Grumman, با سابقه طراحي بمب افكن پنهانكار و گرانقيمت B-2 است و ديگري مشاركت كمپاني هاي بويينگ و لاكهيد مارتين با سابقه طراحي جنگنده هاي F-22 و F-35 .همچنين پيش بيني مي شود در اواسط دهه 2020 اولين پروازهاي اين بمب افكن انجام شود.طبق حدس هايي كه كارشناسان مي زنند نيروي هوايي آمريكا به دنبال يك بمب افكن در اندازه اي حدودا نصف B-2 است كه از دو موتور F-135 همانند F-35 سود ببرد.
       
                                              
                                         
                                          پيشران F-135 Pratt  & Whitney
       
      الان همه شما ميگوييد اين كه خيلي كوچيكه، خب مسلما بايد بزرگتر بشه ولي با صحبتي كه رابرت گيتس وزير سابق دفاع انجام داد و به اعضاي كنگره گفت كه قيمت هر فروند 550 ميليون دلار ميشود راه را بر روي بزرگتر شدن اين بمب افكن فعلا بست. و اين نگراني را در بين كارشناسان به وجود آورد كه هر شركتي كه بتواند با حداقل آيتم هاي اساسي يك بمب افكن توليد كند برنده اين مناقصه خواهد بود بدون توجه به نيازهاي اساسي نبردهاي آينده.بنابراين يكسري الزامات از سوي كارشناسان هوانوردي نظامي جهت توسعه LRS-B  پيشنهاد شده است :
      پنهانكاري
      امروزه ميدانيم كه 80 درصد قابليت پنهانكاري به شكل و طراحي هواپيما بستگي دارد و فقط 20 درصد به مواد و تكنولوزي پيشرفته به كار رفته در آن وابسته است. كه همين 20 درصد هم بيشترين هزينه را به خود اختصاص مي دهد. پس يايد تعادل خوبي را بين اين دو بخش برقرار كرد تا هزينه هاي طراحي و توسعه سرسام اور نباشد.
      تعمير و نگهداري
      استفاده از مواد جاذب امواج رادار ساخته شده مي تواند نگهداري اين بمب افكن را بسيار راحت تر كند تا استفاده از موادي كه در لبه تكنولوژي روز قرار دارند و بسيار گران قيمت خواهند بود و نگهداريشان نيز بسيار مشكل است.ولي پلت فرم طراحي نيز بايد به شكلي باشد كه اين پرنده بتواند در 50 سال آينده آسمان ها را همچنان تسخير كند و پذيراي مواد جديد و تكنولوژي هاي نوين نيز باشد.
      قابليت حمل بمب هاي هسته اي
      تصميم گيري در اين مورد بايد همين الان صورت بگيرد، هر چند نيروي هوايي علاقه دارد تا چند سال بعد از توليد بمب افكن ها مجوز حمل سلاح هاي هسته اي را براي آنها صادر كند ولي با توجه به پيشرفت هاي سريع در صنعت هوانوردي نظامي از الان اين پرنده بايد طوري طراحي شود كه حداقل نيمي از آنها از ابتدا قابليت حمل بمب هاي هسته اي و هيدروژني را داشته باشند. و توانايي بازدارندگي ايالات متحده را همچنان حفط كنند.
      كنار گذاشتن طرز فكر شواليه تنها!
      بسياري از مردم فكر مي كنند كه پنهانكاري يعني يك جنگنده پنهانكار به تنهايي و با شجاعت به مانند يك شواليه به مواضع دشمن حمله مي كند و تمامي آنها را نابود ميسازد!! از الان بايد اين تفكر را دور ريخت و يك برنامه جامع جهت حملات پر تعداد بمب افكن هاي نسل بعد در نظر گرفت و تمام سناريوهاي موجود و تهديدات لازم را در آنها پيش بيني كرد تا قدرت واقعي بمب افكن ها و تاثير آنها بر روي مواضع دشمن مشخص شود.
      ساخت يك بمب افكن، نه فقط يك پلت فرم صرف
      در سال هاي بعد LRS-B تنها بمب افكن سنگين ايالات متحده خواهد بود. پس بايد به شكلي طراحي شود كه قابليت باز طراحي بسياري از قسمت هاي آن وجود داشته باشد و بتواند از تكنولوژي هاي آينده نيز به خوبي بهره مند شود. همچنين LRS-B بايد بتواند ماموريت هاي دريايي را نيز به خوبي ماموريت هاي زميني انجام دهد.
      نگه داشتن خلبان در كابين
      با وجود داشتن فناوري پروازهاي بي سرنشين اما ما نبايد در دام اين صحبت ها بيافتيم كه LRS-B بايد تنها قابليت بي سرنشين داشته باشد!، نداشتن خلبان در ميدان نبرد يعني نداشتن حس مسئوليت پذيري و ابتكارات لحظه اي نمي توان از جذابيت هاي فراوان پرنده هاي بي سرنشين گذشت ولي يك بمب افكن سنگين بي سرنشي نياز به حمايت زميني بسيار بيشتري از بي سرنشين هاي فعلي دارد كه اين خود هزينه ها را بسيار بالاتر مي برد.مورد بعدي قابليت ضعيف بي سرنشين ها در سوخت گيري هاي هوايي است كه در حين ماموريت هاي يك بمب افكن دوربرد الزامي است و يك خلبان در هر شرايط آب و هوايي يا زماني به راحتي آن را انجام مي دهد.و در آخر فكر كنيد كه يك بي سرنشين بخواهد بمب هسته اي نيز با خود حمل كند، خيلي فكر خوبي نيست و حتي كابوس آور نيز هست. هر چند خيلي ها فكر ميكنند بهتر بمب هاي هسته اي را به دست بي سرنشين ها سپرد!
      فراموش نكردن چيزهاي كوچك
      بايد فضاي كافي براي خلبان در پروازهاي طولاني در نظر گرفت تا اعصابش راحت باشد و تحت فشارهاي جسمي قرار نگيرد. اين مورد حتما بايد لحاظ شود و سعي شود از تجربه B-2 در اين مورد درس گرفته شود.
      در ژانويه 2011 نيروي هوايي فهرستي كوتاه از اهداف مورد نظر خود را براي بمب افكن تهاجمي منتشر كرد
      اهداف طراحي در نظر گفته شده براي يروژه LRS-B در ژانويه 2011
      كل هزينه پروژه نبايد از 40 تا 50 ميليارد دلار بيشتر باشد سرعت مادون صوت حداكثر بردي پروازي بيشتر از 9250 كيلومتر مداومت پروازي 50 تا 100 ساعت براي پروارهاي بي سرنشين قابليت بقا در حملات روزانه به مواضع دشمن با وجو د قدرتمند ترين دفاع هوايي موجود  
      در پايان تصاويري از طرح هاي مفهومي اراده شده توسط سه كمپاني معظم شركت كننده در اين مناقصه
       
                       
                                                           
       طرح پيشنهادي كمپاني نورث روپ گرومن
       
       
       
       
                      
                                                                              
       طرح پيشنهادي كمپاني لاكهيد
       
       
       
       
       
                         
                                           
        طرح پيشنهادي كمپاني بويينگ
       
       
      حال بايد منتظر ماند و ديد كه در چند ماه آينده مقامات نيروي هوايي كدام يك از طرح هاي پيشنهادي را براي آينده توان هوايي ايالات متحده انتخاب خواهند كرد.
      نظر شما چيست؟
      كم و كاستي بود  دوستان به بزرگواري خودتون ببخشيد، تقديم به ارواح طيبه شهداي مرزباني ناجا در حادثه اخير نگور
      با تشكر فراوان از دوست و استاد گرامي جناب 7mmt به جهت پيشنهاد اين موضوع و كمك هاي بسيارشان
      تهيه شده توسط امير ارسلان رهسپار ، فقط براي ميليتاري
       
       
      منابع :
      http://en.wikipedia.org/wiki/Next-Generation_Bomber
       
      http://www.defensenews.com/story/defense/air-space/strike/2015/01/18/air-force-bomber-industry/21805275/
       
      http://defensetech.org/2014/09/15/air-force-plans-major-step-in-long-range-strike-bomber-program/
       
      http://breakingdefense.com/2014/09/b-2-pilots-lessons-for-lrsb-americas-new-bomber/
    • توسط MR9
      موقعیت قرارگاه مرکزی منافقین :
       
      در 90 کیلومتری شمال بغداد ،پس از عبور از شهر "الخالص" به "قرارگاه  اشرف" خواهید رسید.این پادگان با وسعت6 در 8کیلومتر مربع تا سال 1365 هجری شمسی تحت عنوان "معسگر الخالص الخاص" محل استقرار یکی از تیپ های گارد ریاست جمهوری صدام حسین بود.این پادگان از شمال به انبارهای بزرگ مهمات و تسلیحات و یک روستای کوچک عراقی،از شرق به یک فرودگاه متروکه،از جنوب شرق به روستای "شیخ شنیف" ، از جنوب به یک مرکز مرغداری و از غرب به جاده بغداد- کرکوک محدود شده است."اشرف بزرگ" 12*10 کیلومتر مربع است  که پادگان اشرف و زمین های اطراف آن را شامل می شود.
       
        
       
       
       
       
      پس از اخراج مسعود رجوی به عراق و ملاقات او با صدام حسین ، این پادگان بطور کامل تحویل گروهک منافقین  شد و  آنها پایگاه های خود در سلیمانیه و کرکوک را جمع آوری کرده و از سال 1366 هجری شمسی تحت عنوان به اصطلاح "ارتش آزادیبخش ملی " در این محل تجمع کنند.
      در کیلومتر 90 جاده قدیم بغداد-کرکوک انشعابی از قسمت شرقی، شما را به درب اصلی پادگان اشرف هدایت خواهد کرد.شمال و جنوب این جاده آسفالته و فرعی محل استقرار 2 گردان ارتش صدام حسین ،گروهان رادار،گروهان موشکی پدافند هوایی و مقر سازمان استخبارات صدام حسین است که در نزدیکی ورود به پادگان قرار دارد.از سال 1365 شمسی تا زمان سرنگونی صدام  حسین ،نقش این نیروها پدافند هوایی،حفاظت بیرونی و کنترل ورود و خروج به پادگان اشرف بود .
       
       
        
       
       
      مرصاد ، کمینگاه منافقین 
      ببرها وارد می شوند :
       
      اگر چه نیروی های مسلح جمهوری اسلامی ایران ( ارتش  جمهوری اسلامی ایران ، سپاه پاسداران انقلاب اسلامی  ، بسیج و..)  در جریان عملیات مرصاد ، شکست سنگینی بر پیکره گروهک منافقین وارد آورد ، بازماندگان فرقه رجوی ، مجدداً نیروی های باقی مانده خود را در قرارگاه های  متعدد خود در عراق ، جمع آوری و با حمایت رژیم بعثی ، فعالیتهای خود را از سر گرفتند . اما بدنبال شکست مفتضحانه رژیم بعثی حاکم بر بغداد در مقابل تهاجم گسترده نیروهای ائتلاف به منظور بازپس گیری کویت در ماه مارس 1991 و بغرنج شدن وضعیت در این کشور که همراه با بروز تشنجات و حرکتهای مسلحانه در شمال و جنوب آن گردید ، باعث شد تا گروهک منافقین  با یک بن بست غیر قابل تصور مواجه گردد .
       
       

       
       
      به همین دلیل ، تروریستهای مسلح این گروهک ، دست به تحرکات جدیدی در داخل خاک ایران زده و در یکم آوریل 1991 ، با استفاده از شرایط حاد منطقه ، یکسری اقدامات مسلحانه تروریستی  در غرب ایران ، بویژه ارتفاعات استان کرمانشاه  را رقم زدند که موجبات به شهادت رسیدن صدها نفر از شهروندان کرد ساکن در این منطقه را فراهم آورد .
      بنابراین در پاسخ به شرارتهای این گروهک تروریستی ، در بامداد روز 5 آوریل ، نیروی هوایی ارتش جمهوری اسلامی ایران  با استفاده از 9 فروند جنگنده- بمب افکن F-4E ، جمعی پایگاه سوم شکاری (TFB-3)  یک ضربت اساسی را به پادگان اشرف که قرار گاه مرکزی این گروهک بشمار می رفت ، وارد آورد که درعمق 80 کیلومتری داخل خاک عراق و در 28 کیلومتری شمال شهر  خالص  قرار داشت . 5 دقیقه بعد از این حمله ، 9 فروند جنگنده- بمب افکن F-5E جمعی پایگاه چهارم شکاری (TFB-4) بقیه تاسیسات این قرار گاه را با مهمات سنگین مورد حمله قرار دادند که براساس اطلاعات منتشر شده ، تلفات گسترده ای را موجب گردید .
       

       
       
      با این حال ، در جریان این حمله غافلگیرانه  ، خدمه یکی از فانتوم های شرکت کننده ( سریال 6688-3) موفق به اجرای صحیح مانور POP-UP نگردید و هر دوخدمه مجبور به اجکت شده و توسط شبه نظامیان مستقر در منطقه  بازداشت و بسرعت به دولت عراق تحویل داده شدند
       
       

       
      بقایای فانتوم ساقط شده نیروی هوایی به سریال 6688-3
       
       
      در شمال عراق ، دولت ترکیه که سالهاست در حال جنگ غیر رسمی با شورشیان حزب کارگران کرد که به شکل محرمانه از حمایتهای اطلاعاتی و تسلیحاتی دولت وقت عراق بهره می برد ، قرار داشت ، به منظور سرکوب این شورشیان ، چندین عملیات رزمی را در امتداد مرز با ایران ، طراحی و اجرا نمود .
       

       
       
      در جریان این عملیات رزمی ، فانتوم های  نیروی هوایی ترکیه بارها و بارها حریم هوایی ایران را مورد تجاوز قرار داده و نقض نمودند و در این سو ، در موارد متعددی  ، رادار مراقبت منطقه ، هشدارهای لازم را به ترکها ارسال نمود ولی علی الظاهر نیروی هوایی ایران هرگز عملیات رهگیری را اجرا ننمود . این مساله  را می توان بدین دلیل تشریح نمود که  تایگرهای مستقر در پایگاه دوم شکاری ،اگر چه بسیار سریع تر از فانتوم های ترک بودند اما بدلیل اینکه  تیم های ضربتی نیروی هوایی ترکیه توسط جنگنده های F-16C این نیرو  اسکورت می شدند ، حضور تایگر عملاً بی اثر بشمار می رفت . به همین علت ، فرماندهی وقت نیروی هوایی ایران تصمیم گرفت تا سازمان رزم پایگاه دوم شکاری را با اعزام جنگنده های MIG-29 که به تازگی از اتحاد شوروی تحویل گرفته شده بودند ، تقویت نماید .
       
       

       
       
      اعزام فالکروم های تهرانی  ، اگر چه در ابتدا به شکل موقت به این پایگاه مامور شده بودند ، اما با تغییر شرایط ، این استقرار به شکل دائمی در آمد و اسکادران 22 تاکتیکی نیروی هوایی (TFS-22) با حضور میگ های روسی تشکیل گردید و از آن سو ، تمامی  تایگرهای موجود در این پایگاه (F-5E) به اسکادارن 21 تاکتیکی (TFS-21) انتقال یافتند .
       
      با فروکش کردن آتش جنگ در آسیای جنوب غربی ، شرایط تقریباً به حالت عادی بازگشت ، اما این آرامش زیاد بطول نیانجامید ، چرا که در سال 1994 ، گروهگ منافقین مجدداً با اعزام تیم های ترورویستی بداخل کشور ، به شکل منظم دست به تخریب ، ترور مردم عادی و شماری از مقامات ارشد نظامی و غیر نظامی  زدند .
       
       

      سپهبد شهید صیاد شیرازی 
       
       
      د رنتیجه نیروی هوایی ارتش جمهوری اسلامی ایران ، مجدداً ماموریت یافت تا حملات هوایی خود را علیه قرارگاه مرکزی این گروهک در داخل خاک عراق ، از سر بگیرد .
      این ماموریت کمتر شناخته شده ، توسط یکفروند جنگنده- بمب افکن F-5F و سه فروند جنگنده – بمب افکن F-5E جمعی پایگاه دوم شکاری در 9 نوامبر 1994 اجرا گردید . در این حمله جمعاً 16 تیر مهمات هوا به زمین مارک-82 به روی هدف حمل شد و پرنده های رزمی با موفقیت کامل و بدون خسارت جانبی ، ماموریت خود را به انجام رساندند .
       
       

       
       
      اما بدلیل اینکه این حمله غافلگیرانه  در داخل محدوده موسوم به منطقه پرواز ممنوع (NO FLY ZONE) شمال عراق که توسط ایالات متحده و بریتانیا حفاظت می گردید ، انجام شد ، به محض اطلاع از وقوع این حمله ، 20 فروند جنگنده  متحدین شامل  جنگنده – بمب افکن های F-16  و F-15 نیروی هوایی ایالات متحده به منظور رهگیری این دسته پروازی از پایگاه های خود واقع در خاک ترکیه به پرواز در آمدند که با توجه به پایان ماموریت دسته رزمی نیروی هوایی ایران ، برخوردی میان این دو پیش نیامد . 
       

       
       
       
      پی نوشت :
       
      1- پلان های رزمی ارائه شده در این تاپیک در سطح وب وجود ندارد و توسط مترجم طراحی شده است 
      2-  در این انجمن ، بیشتز از حماسه های گردان های تامکت و فانتوم گفته شده ، باشد که  این تاپیک گوشه ای از حماسه های تایگرهای مظلوم نیروی هوایی که تلفات قابل توجهی را هم در جنگ تحمیلی متحمل شده است ، بیان نماید .
       
       
       
      منبع : با اندکی تصرف ، IRANIAN TIGERS AT WAR  BY BABAK TAGHVAEE
       
       
        این مجموعه با صرف زمان ترجمه  شده است ،
      بنابراین ، هر گونه برداشت با ذکر منبع (MILITARY.IR) خواهد بود . 
      در غیر اینصورت ، برداشت کننده  ، عرفاً و شرعاً ، مسئول خواهد بود .
       
       مترجم : MR9      
    • توسط farmandekoll
      F-117 نایت هاوک (شاهین تاریکی) نخستین هواپیمای عملیاتی است که به منظور استفاده از فناوری پنهانکاری طراحی شد. طراحی منحصر بفرد این هواپیمای تک سرنشینه تواناییهای استثنایی را به این هواپیمای تهاجمی می افزاید. اندازه این هواپیما در حدود F-15 ایگل می باشد که دو موتور توربو فن F404 که هرکدام نیرویی معادل 48 کیلو نیوتون (10800 پوند) ایجاد می کنند دارد. هم چنین دارای کنترل با سیم می باشد. قابلیت سوختگیری هوایی برد نایت هاوک را افزوده و آن را به یک سلاح بازدارنده و ترساننده ی ایالات متحده تبدیل کرده است. توانایی حمل انواع سلاح ها با سیستمهای ناوبری و حمله یکپارچه و سیستمهای الکترونیک پروازی ( اویونیک) موثر بودن این هواپیما را در عملیات مختلف اثبات می کند و بار کاری خلبان را کم می کند. کشیدن نقشه های با جزییات ریز برای عملیات روی نقاط با پدافند سنگین و قوی با استفاده از سیستم طراحی نقشه خودکار به ارزشهای این هواپیمای منحصر بفرد می افزاید.اولین F-117 در سال 1982 تحویل داده شد و آخرین تحویل در سال 1990 بود. تصمیم تولید F-117 در سال 1978 گرفته شد. اولین پرواز آن در سال 1981 انجام شد.

      جزییات :


      وظیفه : هواپیمای تهاجمی پنهانکار

      سازنده : لاکهید

      استفاده کننده : نیروی هوایی ایالات متحده

      موتور : دو موتور توربو فن بدون پس سوز F404-GE-F1D2 با قدرت 48 کیلو نیوتن (10800پوند)

      ابعاد : طول 10.08 متر، ارتفاع 3.78 متر، دهنه بال 13.20 متر

      اوزان: وزن خالی آن 13.381 کیلوگرم برآورد شده است، حداکثر وزن برخاست 13.814 کیلوگرم

      اجرا : حداکثر سرعت 0.98 ماخ یا 1040 کیلومتر بر ساعت(656 مایل بر ساعت)، سقف پرواز 15.240 متر برآورد شده است ( 50000 پا)

      سلاحها : تا 2268 کیلوگرم (5000 پوند) انواع بمب های هدایت شونده، موشکهای هوا به زمین، موشکهای زد رادار یا موشکهای هوا به هوای AIM-9 که در یک جایگاه درونی حمل می شوند.




  • مرور توسط کاربر    0 کاربر

    هیچ کاربر عضوی،در حال مشاهده این صفحه نیست.