mohammadhossein

سه شهید برای جسد یک ناموس

امتیاز دادن به این موضوع:

Recommended Posts

فردای روزی که دشمن بعثی خرمشهر رو گرفت، جسد بی جان و عریان دختر خرمشهری رو به تیرک بلندی بستند و اونطرف کارون مقابل چشم های رزمنده های ایرانی گذاشتند.

به گزارش گروه سایر رسانه های دفاع پرس، افسران جنگ نرم در صفحه خود در شبکه اجتماعی کلوب نوشت:

فردای روزی که دشمن بعثی خرمشهر رو گرفت، جسد بی جان و عریان دختر خرمشهری رو به تیرک بلندی بستند و اونطرف کارون مقابل چشم های رزمنده های ایرانی گذاشتند.
رگ غیرت رزمنده های دلیر ایرانی به جوش میاد و تک آورهای نیروی زمینی ارتش سه تا شهید می دهند تا بلاخره جسد اون دختر رو پایین میارند و بخاک می سپارند.

بله درست خوندین، سه شهید برای جسد یک دختر مسلمان ایرانی. و حالا بعد از گذر ایام آن عده ای که از صدقه سری همین شهدا بر صندلی های نرم همین جمهوری اسلامی تکیه زده اند بر طبل بی غیرتی می کوبند.

این حرف یعنی اینکه اگر خدایی نکرده دشمن یکبار دیگه جسد بی جان و عریان یک دختر ایرانی را به تیرک ببنده ما باید با خودمون بگیم: اصلا مشکلات جامعه ما این ها نیست.

درسته که امروز به لطف امنیتی که شهدا برای ما به ارمغان آورده اند بیگانگان اجازه دست درازی به ناموس ما را ندارند اما از صدقه سری بعضی از مسئولین هر روز دشمنان بیگانه با پوشاندن لباس هایی زننده ناموس مارا برای چشم های کل دنیا عریان می کنند...

 

 

منبع

  • Upvote 10
  • Downvote 1

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر

در با غیرت بودن رزمندگان ما شکی نیست ولی متاسفانه منبع منبع شما موثق نیست. به حرف کسی که هویتش مشخص نیست نمی توان استناد کرد.

  • Upvote 2

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر

با سلام

 

این روایت ، چه درست باشد و چه نباشد ، جنگ ، همان جنگ است ، ماهیت نبرد ، همان است که بوده ، فقط زمین بازی تغییر نموده است ، حال چه دشت تفدیده جنوب باشد ، و چه کوهستانهای های سر به فلک کشیده غرب و چه خیابانهای شهرمان ، این روایتها ، صرفا" هشداری است برای دست اندر کاران امور که  در خیالات و  سودای قدرت ، سرگرم بازی های سیاسی هستند و از امور بی خبر .

 

روایتی است از شهید سید حسن مدرس :

 

در یکی از دوره های مجلس و همچنین در یکی از روزهای سخت زمستان ، نماینده ای از شهید مدرس سئوال نمود که چرا فقط یک پیراهن کرباسی و یقه باز پوشیده و ممکن است دچار کسالت شود ، جواب شهید مدرس در نوع خود بسیار جالب است ، ایشان بدین گونه پاسخ دادند که : " شما نگران دروازه های باز کشور باش ، و نه نگران یقه باز پیراهن من "

  • Upvote 9

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر

ایجاد یک حساب کاربری و یا به سیستم وارد شوید برای ارسال نظر

کاربر محترم برای ارسال نظر نیاز به یک حساب کاربری دارید.

ایجاد یک حساب کاربری

ثبت نام برای یک حساب کاربری جدید در انجمن ها بسیار ساده است!

ثبت نام کاربر جدید

ورود به حساب کاربری

در حال حاضر می خواهید به حساب کاربری خود وارد شوید؟ برای ورود کلیک کنید

ورود به سیستم

  • مرور توسط کاربر    0 کاربر

    هیچ کاربر عضوی،در حال مشاهده این صفحه نیست.