تاپیک تحلیلی روسیه تحلیل و پیگیری تحولات روسیه وکشورهای مشترک المنافع (CIS)

[Parviz 7]

از كرامات شيخ ما اينست ....................... شيره را خورد و گفت شيرين است
اين جناب كارشناس از قرار بسيار كارشناس تشريف دارند ، كسي كه نميدونه كه طي دو دهه روسها مشغول چه بازي با ايران هستند خواجه حافظه ،البته نه به اندازه آمريكائي ها ولي اين همسايه نجيب شمالي هم به اندازه كافي از اين سفره گسترده متنعم شد .

[Azarakhsh 1,068]

حالا چی میشه؟

icon_cheesygrin می خوای چی بشه دوست عزیز آسمون به زمین برسه یا دست بزنن به هرچی طلا بشه؟؟

هیچی نمی شه !! فقط شاید فردا سه شنبه باشه icon_wink
من دقیق نمی دونم شایدم به خاطر این حرف ها فردا 8 شنبه دبیاد icon_question

[worior 25,822]

روسيه از مواضع مستقل ايران خوشش نمي آييد اين كشور به همراه متحدانش برنامه بلند مدت و پيچيده اي را براي باز پس گيري قدرت سابق شوروي پيشين دارند و كشور هاي كه در اين راستا براي اين حكومت گدا منافع سياسي و اقتصادي بلند مدت مشخص و مطمئني نداشته باشند مورد توجه قرار نميگيرند روسيه احتياجي به نفت و گاز ندارد بلكه به سرمايه گذاري خارجي و دريافت تكنولوژي محتاج است واين چيزيست كه اروپا مرتب بخاطر آن موسكو را تحت فشار قرار ميدهد ايران براي روسيه يك كشور مزاحم محسوب ميشود چون با وجودايران منابع انرژي مستقل ايران اهرم فشار فروش انرژي روسيه به اروپا شكسته ميشود . شايدبگوييد كه اعراب هم و كشور هاي ديگر در اين راستا نقشي ندارند بله كنترل فروش منابع انرژي كشورهاي عربي منطقه در اختيار آمريكاست و آمريكا نيز از اروپا بابت آن امتياز ابرقدرت مانيميگيرند كه اروپا هم بوسطه آن تحت فشار معنويست و بخاطر همين مساله در روابط ديپلماتيك خود با ايران نرمش بيشتري نشان ميدهند . آمريكا تا كنون قطع نامه هاي زيادي عليه ايران در شوراي امنيت تصويب كرده است كه در صورت كه اين نياز پيش آيد تا مذاكرات مستقيم با ايران از سوي امريكا صورت گيرد اين احتمال از ديد روسها كه ايران دوباره به جبهه غرب برگردد وجود دارد پس ترجيح ميدهند تا روابط دپيلماتيك محكمي با ما نداشته باشند بلكه به قول خودشان با راي به تصويب اين قطع نامه ها براي ما وقت بخرند (يعني اينطوري به ما كمك كردن) در هر حال ميدانند كه ما استراتژي مستقلي داريم و بار ها در سازمان ملل عليه آنها مبني بر گرفتن حق وتو از قدرتها بزرگ حرفها زده ايم آنها بسيار از قدرتمند شدن ما هراس دارند حتي بيشتر از آمريكا چون با افزايش نقش ايران در منطقه ايران پس از گرفت افسار كشورهاي مسلمان و متحد كردن آنها حول محور اسلام با ابزارهايي مثل نفت گاز و منابع ژئو پلوتيك اين كشور هاهمچنين با داشتن يك قدرت نظامي و تكنولوژي پويا با خود كفايي در اين زمينه ميتواند به يك قدرت جهاني بزرگ تبديل شود يعني قطب سوم جهان كنوني كه روسيه در آينده ممكن است بخاطر آن به حاشيه رانده شود پس برايشان و براي بيشتر كشور هاي صنعتي اين مهم است تا ايران به قدرت سياسي و نظامي مهمي دست پيدا نكند. البته در مواردي بعضي تفكرات روسها متفاوت است و هرگاه به يك تقابل استراتژيك يا يك جنگ سرد اساسي مانند گذشته با غرب برسند براي رسيدن به دست برتر احتمالا محتاج قدرت بالقوه ايران در آينده خواهند شد . (( بمب روسيه براي غرب يعني اتحاد با ايران)) اين نقلي از روزنامه ريانووستي روسيه است كه مدتها برروي صفحه اصلي آن بوده و شايد هم اكنون هم باشد و با لحن دو سال پيش انها بسيار متفاوت است.

[behrad_ms 0]

چيز عجيبي نيست كه! غير اين باشه بايد تعجب كنيم!!!!!

[F_35B 15]

روسه سیاستش در مسائل استراتژیک با شوری سابق هیچ تفاوتی نداره فقط علنی رو نمیکنه که اون هم کاملا واضه واثه چی

[arshya4171 42]

فلاحت پيشه در گفتگو با فارس:

مردم ايران روسيه را شريك قابل اعتمادي نمي‌دانند

[align=center][/align]
خبرگزاري فارس: عضو كميسيون سياست خارجي مجلس گقت: بر اساس يك نظر سنجي صورت گرفته بيش از 96 درصد مردم ايران روسيه را شريك قابل اعتمادي نمي‌دانند.


حشمت الله فلاحت پيشه نماينده اسلام آباد غرب و عضو كميسيون امنيت ملي و سياست خارجي مجلس در گفتگو با خبرنگار سياست خارجي خبرگزاري فارس در خصوص روابط آتي ايران و روسيه بعد از صدور قطعنامه 1835،‌ گفت: قطعنامه چهارم كه در شوراي امنيت به تصويب رسيد بيش از آنكه موضوع ايران در آن محوريت داشته باشد براي پوشش دادن اختلاف ميان قدرت‌هاي 1+5 صادر شد.
وي افزود: هدف روس‌ها از قطعنامه 1835 اين بود كه مي‌خواستند ضمن اينكه وارد فضاي چالش جديدي با آمريكا نشوند در عين حال به گونه‌اي عمل نكنند كه در شرايط بحراني پيش آمده پس از بحران اخير قفقاز،‌ در مساله ايران منعفل شوند و همچنان خواهان ايفاي نقش در موضوعات بين‌المللي هستند.
فلاحت پيشه اظهار داشت: در مساله هسته‌اي ايران هر دو طرف به يك حد وسطي قانع شدند و قطعنامه 1835 تهيه و تنظيم شد البته در اين قطعنامه حداقل خواست آمريكايي‌ها مبني بر استمرار صدور قطعنامه عليه ايران تامين شود چرا كه بوش مي‌خواست هر طور شده در دوماه آخر تصدي پست رياست جمهوري آمريكا همچنان روند گذشته عليه ايران را همچنان حفظ كند و به نوعي اين قطعنامه را در كارنامه كاري جمهوري خواهان ثبت كند.
اين نماينده مجلس در ادامه با اشاره به اهداف خاص روس‌ها از پيشنهاد قطعنامه 1835، خاطرنشان كرد: روس‌ها نيز از پيشنهاد اين قطعنامه هدفي را دنبال مي‌كردند كه همچنين مي‌توان يكي از اين اهداف را تمايل روسيه به كاهش تنش با آمريكا در موضوعات بين‌المللي عنوان كرد.
وي با اشاره به راهبرد روسيه در قبال مساله هسته‌اي ايران، گفت: روس‌ها دو دسته منافع دارند يك دسته منافع مستقيم و راهبردي است كه براي تامين آن همواره متوسل به هر اقدامي مي‌شوند مشخصا مي‌توانيم به مساله اوستيا، آبخازيا، پيوستن اوكراين به ناتو، موضوع لهستان و چك نيز كه در رابطه روسيه با غرب تعريف مي‌شود نيز از اين جمله مسائلي است كه روس‌ها در اين مسائل به صورت مستقيم چالش منافع دارند.
فلاحت پيشه با اشاره به دسته دوم منافع روسيه، گفت: دسته دوم موضوعاتي است كه به صورت غير مستقيم ميان روسيه و غرب چالش منافع به وجود مي‌آورد و موضوع ايران از جمله اين موارد است. روس‌ها قصد ندارند در مساله ايران وارد فضاي استفاده از حق وتو شوند و اين عملكرد هم در پيشنهاد و تصويب قطعنامه 1835 هم در چارچوب همين راهبرد شكل مي‌گيرد.
اين تحليگر مسائل سياسي در ادامه با اشاره به تلاش‌هاي آمريكا گفت: در اين ميان آمريكا در قبال مساله ايران مي‌كوشند به گزارش‌ها در رابطه با مطالعات ادعايي حقانيت بدهند به همين دليل بعد از گزارش تند البرادعي سعي كردند قطعنامه‌اي را بر اساس مطالعات ادعايي تصويب كنند.
وي افزود: آمريكايي‌ها مي‌دانستند اگر وارد بحث‌هاي محتوايي شوند همين بحث‌‌ها باعث زمان‌بر شدن صدور تصويب قطعنامه مي‌شد و بوش نمي‌خواست در آستانه انتخابات رياست جمهوري صدور قطعنامه جديد با اين پروسه طولاني همراه باشد.
فلاحيت پيشه با اشاره به دكترين امنيت ملي و سياست خارجي جديد روسيه، يادآور شد: در دكترين امنيت ملي مدودف كه به تازگي اعلام شد رسماً عنوان شده است كه روسيه قصد ندارد به دوران جنگ سرد ديگري وارد شود و تلاش‌ آنها بر اين است كه با غرب وارد چالش نشوند.
وي با اشاره به بي‌محتوا بودن قطعنامه اخير شوراي امنيت خاطرنشان كرد: در قطعنامه 1835 هم ضمن به رسميت شناختن حق ايران براي دستيابي به فناوري هسته‌اي تاكيد شده است كه ايران بايد پايبندي خود را به مقررات آژانس نشان دهد.
اين نماينده مجلس تصريح كرد: نگاه روس‌ها به ايران در لايه دوم سياست خارجي آنها قرار دارد و آنها بيشتر به دنبال اين هستند با برگه ايران از آمريكايي‌ها امتياز بگيرند، در موضوعاتي مانند گرجستان و مشكلات قفقاز و مواردي از اين دست كه مقدمات به راه افتادن جنگ سرد ديگري است.
وي افزود: بر اساس يك نظر سنجي صورت گرفته بيش از 96 درصد از مردم كشورمان روسيه را شريك قابل اعتمادي در سياست خارجي و همكاري‌هاي اقتصادي نمي‌دانن، اين موضوع يك علت تاريخي داردو نگاه روس‌ها به ايران راهبردي نبوده و آنها تنها به منافع خاص خود توجه مي‌كردند، اگر آنها به ايران توجه مي‌كنند تنها براي تامين منافع كوتاه خودشان است و نگاه روس‌ها به ايران خاكريز گونه است تا در پشت آن پنهان شوند و احتمالاً ايران را سپر خود كنند.
به گفته وي روسيه فقط مي‌خواهد خاكريز ايران فرونپاشد، آنها اعتقاد دارند كه اگر ايراني وجود نداشته باشد بخش عمده‌اي از انگيزه‌هاي دشمني آمريكا متوجه روسيه خواهد شد.

[arshya4171 42]

محمد كاظم انبارلويي در گفتگو با فارس:

روسيه تنها به فكر تامين منافع خود است


خبرگزاري فارس: يك تحليلگر سياسي گفت: جمهوري اسلامي نيازي به كشوري مانند روسيه در شوراي امنيت ندارد چرا كه اين كشور تنها به فكر تامين منافع خود است.


«محمد كاظم انبارلويي» روزنامه‌نگار و فعال سياسي در گفتگو با خبرنگار سياست خارجي خبرگزاري فارس در مورد روابط قطعنامه 1835 شوراي امنيت درباره برنامه هسته‌اي ايران گفت: قطعنامه جديد در حالي صادر شد كه آژانس و گروه 1+5 حرفي براي گفتن نداشتند و اين قطعنامه به معناي پايان ادعاهاي فني و حقوقي آنهاست بنابراين همان قطعنامه‌هاي قبلي تكرار شد و همه نيز مي‌دانند كه اين قطعنامه مانند قطعنامه‌هاي قبلي فاقد ارزش فني و حقوقي است.
وي به نقش روسيه در صدور اين قطعنامه اشاره كرد و افزود: ادعاي روس‌ها مبني بر اينكه آنها با تهيه و تصويب قطعنامه 1835 مانع از به تصويب رساندن قطعنامه تندتري عليه ايران از سوي آمريكا شدند، به هيچ وجه درست نيست چرا كه قطعنامه‌هاي قبلي هم فاقد منطق فني و حقوقي بود.
انبارلويي تصريح كرد: ما به روس‌ها گوشزد كرديم كه ايران پرچمدار منع تكثير و توليد سلاح‌هاي هسته‌اي است و ايران با توليد هرگونه سلاح كشتار جمعي مخالف است. در همين راستا هم ما فراتر از قراردهايمان با آژانس همكاري كرده‌ايم، ايده جهاني عاري از سلاح هسته‌اي از سوي ايران مطرح شد بنابراين ما مدعي رفتارهاي خطرناك كشورهاي غربي هستيم و نبايد آنها ما را متهم كنند.
اين روزنامه نگار در ادامه خاطرنشان كرد: اگر قرار است آژانس كشوري را مورد بازرسي قرار دهد در گام نخست بايد همين 5 كشور هسته‌اي اول جهان مورد بازرسي قرار گيرند بنابراين مهم نيست كه غربي‌ها چه قطعنامه‌هاي ديگري را عليه ايران تصويب كنند چرا كه اين قطعنامه‌ها ارزشي ندارد ايران به تكنولوژي هسته‌اي دست يافته است و كشورهاي غربي با اين قطعنامه‌ها به كشورهاي مستقل جهان و كشورهاي در حال توسعه اعلام مي‌كنند كه نخواهند گذاشت آنها در مسير توسعه علم و فناوري گام بردارند.هم اكنون ده‌ها كشور از رويكرد ايران براي دستيابي به فناوري هسته‌اي دفاع مي‌كنند و كشورهاي غربي‌ نيز هدف خود را كه جلوگيري از توسعه و پيشرفت كشورها است به ديگران نشان مي‌دهند كه حرف جديدي ندارند و اين احتمال وجود دارد كه آنها بهانه جويي خود را براي كشورهاي ديگر هم آغاز كنند و اين بحران به كشورهاي ديگر هم كشيده شود. با منطق آنها هيچ كشوري حق ندارد به فناوري هسته‌اي دستيابي داشته باشد مگر با اذن و اجازه آمريكا كه اين مساله را ايران بر خلاف عدالت، انصاف و حقوق بين‌الملل مي‌داند.
انبارلويي خاطر نشان كرد: ايران تاكنون در برابر منطق آمريكايي‌ها ايستادگي كرده است و اين ايستادگي مورد تحسين كشورهاي مستقل هم قرار گرفته است.
وي با اشاره به قابل اعتماد نبودن روس‌ها، گفت: ايران سياست خارجي خود را بر اساس اعتماد به كشورهاي ديگر تعريف نمي‌كند و روابط خود را بر اين اساس تنظيم نكرده‌ايم. ما براي خود منطقي داريم كه اين منطق بر اساس اراده و استقلال ملت ايران تعريف مي‌شود. ايران هيچ نيازي به حمايت كشوري ندارد و از سوي ديگر عدم حمايت كشوري موجبات ناراحتي ما را فراهم نمي‌كند. آنها به منافع خود فكر مي‌كنند اما براي حفظ حيثيت خودشان بايد از منطق حقوقي پيروي كنند اما آنها تاكنون در اين مسير حركت نكرده‌اند.

[00Amin 2,389]

به گزارش فارس آژانس خبري "معا الاخبارية " در مقاله‌اي با بررسي وضعيت اقتصادي جهان و بحران جهاني كه تقريبا تمام كشورهاي جهان را درگير خود ساخته به نقل از مامون شحاده كارشناس امور منطقه‌اي به وضعيت روسيه و تز جديد اين كشور كه توسط ولاديمير پوتين ارائه شده مي‌پردازد و تلاش مي‌كند با پاسخ دادن به سوالات مطروحه پيش‌بيني كند كه روسيه تا چه اندازه موفق خواهد شد، دكترين جديد خود را در منطقه خاورميانه و شمال آفريقا به اجرا بگذارد.

* امارات دروازه ورود روسيه به كشورهاي عرب حاشيه خليج‌فارس

او در واقع بدين وسيله مي‌خواست اهميت نقش سياسي امارات را در دو عرصه جهان عرب و جهان اسلام و ارزش استراتژيك و ژئو سياسي اين كشور را در بعد بين المللي گوشزد كند.
افزون بر سخنان كيدروف بايد به اين نكته هم توجه داشت كه امارات متحده عربي بزرگترين گروه مهاجران روس را در ميان كشورهاي عرب حوزه خليج فارس در خود جاي مي‌دهد و امارت شارجه اخيرا به مهاجران روس اجازه داده كليسايي ارتدوكس براي خود بنا كنند كه دكتر يوري زينين كارشناس امور خاورميانه اين اقدام را بهترين زمان براي مشاركت روسيه در طرح‌هاي اقتصادي و توليدي كشورهاي حوزه خليج فارس توصيف كرد و اظهار داشت كه "روسيه و امارات مي‌توانند طرح‌هاي مشترك بزرگي با استفاده از تكنولوژي‌هاي مدرن روسي در زمينه استخراج نفت و احداث پالايشگاه و اداره منابع آبي و استفاده از نيروي مسالمت‌آميز هسته‌اي و همكاري‌هاي فضايي، ساختارهاي زير بنايي و سرمايه گذاري در منابع طبيعي امارات داشته باشند. اين موضوع مي‌تواند شامل تمام كشورهاي عضو شوراي همكاري خليج فارس شود چون كشورش داراي توانمندي‌هاي قابل توجه توليدي و تكنيكي و مهارت‌هاي لازم جهت همكاري با اين كشورها نيز مي‌باشد ".
در حال حاضر در امارات 500 شركت روسي با سرمايه‌اي بالغ بر 35 ميليارد دلار و 200 شركت روسي - اماراتي و 80 شركت روسي مستقر در مناطق آزاد امارات مشغول به فعاليت هستند و از اين حيث امارات در صدر كشورهاي شوراي همكاري خليج فارس از حيث اجراي طرح‌هاي روسي است و تا كنون 124 طرح در اين كشور توسط روس‌ها به مورد اجرا گذاشته شده است.
از جمله اين طرح‌ها مي‌توان به طرح احداث پالايشگاه نفت در امارت الفجيرة با توان توليد ساليانه 2 ميليون تن نفت تصفيه شده توسط شركت روسي "نفت روسيه " در سال 2000 و احداث بزرگترين طرح ساختماني به ارزش 11 ميليارد دلار به نام شهرك "دوموديدوفو " اشاره كرد.
توجه روسيه به تقويت روابط خود با امارات متحده عربي در بطن خود نگاه به آينده و تحقق چشم داشت‌هاي روسيه را دارد كه در برقراري روابط تكنيكي و نظامي از طريق برگزاري نمايشگاه‌هاي تسليحاتي و نظامي در ابوظبي (از جمله ايدكس 2009) با همكاري 7 شركت روسي فعال در زمينه صنايع نظامي و همچنين همكاري‌هاي تبادل مهارت‌ها و اطلاعات نظامي نمود پيدا مي‌كند، بويژه‌ آنكه امارات متحده عربي قصد دارد اقمار مصنوعي خود مربوط به ارتباطات سري نظامي را توسعه دهد كه متشكل از دو قمر مصنوعي است و پرتاب آنها به فضا توسط موشكي روسي به نام "پروتون - ام " صورت خواهد گرفت.
همكاري‌هاي ميان دو كشور به اينجا محدود نمي‌شود بلكه امارات از بعد سياسي نيز تمايل دارد همكاري‌ها ميان دو كشور در بسياري از زمينه‌ها توسعه يابد، مانند ايفاي نقش هر چه پر رنگ‌تر روسيه در منطقه و اين موضوعي است كه بيش از پيش روسيه را تشويق كرد تا همايشي بين المللي پيرامون نزاع اعراب - اسرائيل برگزار نمايد و موجب شد روسيه نقش تكنيكي - ديپلماتيكي از طريق برقراري روابط در حوزه‌هاي اقتصادي و سياسي و تجاري مانند استفاده از نيروي مسالمت‌آميز هسته‌اي و سرمايه‌گذاري در بخش گاز و پتروشيمي ايفا نمايد. همچنين بايد از تلاش‌هاي روسيه براي احداث راه سريع السير شمال - جنوب ياد كرد كه روسيه و ايران و هند را به هم مرتبط مي‌سازد و اين احتمال مي‌رود كه امارات نيز به اين طرح بپيوندد.

* پوتين: آمريكا دوست گرگ صفت روسيه است

و اما در ادامه شحاده اين سوال را مطرح مي‌كند كه با توجه به اطلاعات فوق ميزان موفقيت پروسترويكاي جديد روسيه چقدر است و تز جديد روسيه تا چه حد بر روابط اين كشور با آمريكا از يك سو و روسيه و آمريكا و سازمان القاعده از سوي ديگر تاثير مي‌گذارد؟ و در پاسخ مي‌نويسد: روابط روسيه و آمريكا در منطقه بسان آتش زير خاكستر است و طي سال 2000 با اعلام ديدگاه پوتين در قبال منطقه ملاحظه شد كه اين كشور تمام تلاش‌هاي خود را متمركز كرده تا با پشت سرگذاشتن دوره افول دهه 90 كه با يكه تازي آمريكا در سطح بين‌المللي و بويژه منطقه خاورميانه همراه بود، دوباره نقش خود را در منطقه بازيابد.
اين بدين معناست كه روسيه قصد دارد، روابط منطقه‌اي و بين‌المللي خود را توسعه دهد كه حامل پيام به پايان رسيدن دوره افول روسيه و روابط سرد ميان آمريكا و روسيه و بر پايه يك ايدئولوژي جديد است كه توصيف آمريكا به "دوست گرگ صفت " توسط پوتين نشان دهنده آن است كه آمريكا بايد در پي بكارگيري تمام امكانات براي جلوگيري از پيشرفت نفوذ روسيه به ويژه در چهار كشور الجزاير، سوريه، تركيه و امارات باشد.
اما روابط روسيه و آمريكا و سازمان القاعده از همان روزهاي جنگ سرد، روابطي شكننده و سرد بود و القاعده نقش مهمي در پايان دادن به آن جنگ از طريق بيرون راندن نيروهاي اتحاد شوروي سابق از افغانستان با حمايت آمريكا و برخي از كشورهاي منطقه ايفا كرد و اين موضوع زمينه‌ساز ايفاي نقش آمريكا در اين كشور شد كه در پي آن شاهد تغيير نظام دو قطبي جهان و تبديل آن به نظام يك قطبي شديم كه با نظريه‌‌هاي هانتينگتون و فوكوياما به نام پايان تاريخ و جنگ تمدن‌ها همخواني داشت.
شحاده معتقد است اكنون با توجه به بر هم خوردن معادله گذشته دوست ديروز، دشمن امروز است و با توجه به اينكه سازمان القاعده پا را از مرزهاي افغانستان فراتر نهاده اين سازمان در برابر يك دشمن قرار ندارد بلكه با دو خصم رو در رو است، دشمن آشكار آمريكاست و دشمن پنهان روسيه و نشانه‌ها حكايت از آن دارد كه سازمان القاعده هيچ گامي به سوي معادله جديد دشمن ديروز دوست امروز است برنداشته و روابط ميان اين سازمان و روس‌ها روز به روز رو به تيرگي نهاده است و بسياري از خبرگزاري‌ها خبري منتشر كردند مبني بر اينكه الكساندر بورتنكيوف رئيس كميسيون مبارزه با تروريسم روسيه، سازمان اطلاعات گرجستان را به ياري رساندن به عناصر القاعده در انتقال مبارزان اين سازمان به جمهوري چچن و قاچاق سلاح به داغستان متهم كرده است و در سپتامبر 2009 نيروهاي امنيتي روسيه رهبر سازمان القاعده در چچن (كه فردي الجزايري الاصل بود) را به هلاكت رساندند.
همچنين يكي ديگر از سران القاعده را در داغستان در شمال قفقاز به هلاكت رساندند و سازمان امنيت و اطلاعات تاجيكستان اعلام كرد كه دادگاه عالي اين كشور 4 نفر را كه متهم به عضويت در سازمان القاعده بودند به زندان طولاني مدت محكوم كرده است. افزون بر اينكه دادگاه عالي عدل روسيه سازمان القاعده را سازماني تروريستي خوانده و همين عامل موجب تعميق اختلافات اين سازمان با روسيه شده است.

* معادله پيچيده مناسبات روسيه - آمريكا - القاعده

شحاده با اشاره به تلاش سازمان القاعده جهت نفوذ در چهار كشور فوق اين سوالات را مطرح مي‌كند كه آيا القاعده بدين وسيله مي‌خواهد روسيه را هدف قرار دهد؟ و آيا مي‌تواند در اين كشورها نفوذ كند؟ در زمينه موفقيت نفوذ در اين كشورها شحاده معتقد است القاعده توانسته در الجزاير نفوذ و سازماني در اين كشور تاسيس و ضرباتي به حكومت آن وارد كند و به نظر مي‌رسد اگر اوضاع بر همين منوال پيش رود بعيد نيست كه شاهد بروز جنگ داخلي در الجزاير نيز باشيم اما براي نفوذ در سه كشور ديگر با مشكلاتي مواجه شده است.
با اينكه ايده‌ها و انديشه‌هايش در بين آنها نفوذ كرده است، به عنوان مثال در كشور سوريه شاهد وقوع هجومي انتحاري در سپتامبر 2008 توسط گروهي بوديم كه "گروه سلفية " خوانده مي‌شد. اين انفجار در نوع خود بزرگترين انفجاري بود كه در اين كشور اتفاق ‌افتاد و در پي آن 17 نفر كشته شدند و سازمان القاعده در آن دست داشت. در تركيه نيز دولت اين كشور گروهي را دستگير كرد كه گفته مي‌شد با سازمان القاعده در ارتباط بوده و تلاش داشتند عملياتي انفجاري را در اين كشور در اكتبر 2009 با هدف تخريب تاسيسات اقتصادي و استراتژيك اين كشور به اجرا بگذارند. از جهت ديگر بسياري از آژانس‌هاي خبري نيز اعلام كردند كه امارات متحده عربي شبكه‌اي از القاعده را در اين كشور منهدم كرده كه بنا به ادعاي دولت امارات اين شبكه قصد داشت برج دبي و اعضاي خانواده حاكم بر ابوظبي و دبي را هدف قرار دهد و قصد بمب‌گذاري در تاسيسات مهم اقتصادي اين كشور را داشت تا بدين وسيله زيان‌هاي كلاني به وجهه مالي اين كشور وارد كند.
اين‌جاست كه بايد پرسيد آيا واقعا سازمان القاعده مي‌تواند بسان الجزاير در اين سه كشور هم نفوذ كند؟ همچنين با توجه به اينكه مي‌دانيم آمريكا در اين كشورها منافع مشترك بسياري دارد، اين سوال مطرح مي‌شود كه آيا نوك پيكان اين ضربات متوجه آمريكاست يا روسيه يا هر دو يا هيچ كدام؟ اين سوالات نشان مي‌دهند كه معادله نزاع ميان القاعده و آمريكا و روسيه مملو از سوالات بي‌جواب است و براي پاسخ به آنها بايد به آينده چشم دوخت.
به عبارت ديگر آنچه در پس تمام اين جنگ‌ها و مبارزه‌ها و بمب‌گذاري‌ها نهفته منافع است و اين سه براي استيلا بر منطقه به جان هم افتاده‌اند اما آيا اين امر مي‌تواند مقدمه و سر آغاز جنگ سرد جديد ديگري باشد؟ بايد به خاطر داشت دشمن ديروز دشمن امروز هم هست اما با ايدئولوژي و ديدگاه جديد؛ روسيه با اينكه جانشين سياسي اتحاد جماهير شوروي سابق است اما جانشين ايدئولوژيك آن نيست و آمريكا با شعار سرمايه‌داري‌اش فقط در صورت يك قطبي بودن جهان مي‌تواند جانشين منطقه و ميراث آن باشد.
در حالي كه اكنون به نظر مي‌رسد اين نظام در حال فروپاشي است و القاعده پا را از مرزهاي افغانستان فراتر نهاده و به سازماني فرامنطقه‌اي و بين المللي تبديل شده است اما نزاع ميان اين سه علامت تعجب‌ها و سوالات بسياري به دنبال دارد. بسياري از تحليلگران سياسي اعتقاد دارند روسيه جانشين شوروي اكنون بازي‌اي را با القاعده شروع كرده كه آمريكا پيش از آن با مجاهدان افغان از طريق دادن سلاح به القاعده و طالبان در افغانستان انجام داده بود.

* آيا قدرت گرفتن دوباره روسيه مي‌تواند بساط آمريكا را برچيند

با توجه به اينكه به نظر مي‌رسد افغانستان باتلاقي است كه خروج از آن براي آمريكا بسيار سخت مي‌نمايد و روس‌ها از اين موضوع به خوبي آگاهند و از سوي ديگر بسياري از خبرگزاري‌ها اعلام كردند كه الكساندر بورتنيكوف سازمان اطلاعات گرجستان را به همكاري با سازمان القاعده در انتقال مبارزان افغان به چچن و قاچاق سلاح به داغستان متهم كرده است آن هم در زماني كه همه مي‌دانند گرجستان از متحدان آمريكاست، اينجاست كه ضمن رو به رو شدن با تناقضاتي بسيار اين سوال مطرح مي‌شود كه چه كسي با چه كسي مي‌جنگد؟
شحاده در پايان تاكيد مي‌كند كه پروسترويكاي جديد روسيه در بطن خود سناريوهاي پوتيني بسياري دارد كه خواستار برخاستن مجدد روسيه قدرتمند در بعد منطقه‌اي و بين‌المللي است و در اين‌باره خواهان جايگزين كردن پروسترويكاي جديد به جاي قديم است بويژه آنكه اين پروسترويكاي خواهان احياي روسيه بزرگ است. حال آيا بايد سخنان ميخائيل بورياف نايب رئيس مجلس دوما را باور داشت كه ظهور امپراتوري سوم روسيه را پيش‌بيني كرد؟ اگر چنين شود پيش‌گويي‌هاي فوكوياما و هانتينگتون در زمينه فرجام تاريخ رد خواهد شد اما آنچه در اين چشم‌انداز قابل ملاحظه است اين است كه موانع داخلي و خارجي بسياري پيش روي روسيه قرار دارد تا اين كشور بتواند دوباره به قدرت پيشين خود بازگردد. اين بدين معناست كه چالش‌هاي جدي و بسياري مقابل روياي روسيه وجود دارد و همين امر اين سوال را مطرح مي‌سازد كه آيا اين پيشرفت مي‌تواند پيش زمينه وقوع دومين جنگ سرد باشد و آيا روسيه مي‌تواند براساس پروسترويكاي جديدش بساط آمريكا را برچيند؟

لینک
http://www.farsnews.com/newstext.php?nn=8811110958

[nasirirani 4,493]

[b]ولادمیر مارکین سخنگوی کمیته تحقیق دادستانی روسیه اعلام کرد در دو حمله انتحاری در دو ایستگاه مترو مسکو سی و شش نفر کشته شدند و بقایای اجساد عاملان احتمالی این حملات پیدا شد.[/b]
به گزارش واحد مرکزی خبر ، وی گفت در انفجار اول در ایستگاه لوبیانکا بیست و چهار نفر کشته و هفده نفر زخمی شدند و انفجار دوم در ایستگاه پارک کولتوری دوازده کشته و پانزده زخمی بر جا گذاشت.

سخنگوی کمیته تحقیق دادستانی روسیه افزود بر اساس اطلاعات اولیه انفجار پارک کولتوری را یک بمب گذار انتحاری زن ترتیب داده است، بر اساس بقایای جسدی که در حال بررسی است مواد منفجره در کمربند جاسازی شده بود. انفجار در ایستگاه لوبیانکا نیز به همین ترتیب صورت گرفته است.

وی خاطر نشان کرد تاکنون هیچ گروهی مسئولیت این حمله را برعهده نگرفته و پلیس مسکو به حال آماده باش درآمده است.

به گزارش خبرگزاری فرانسه به نقل از خبرگزاری اینترفاکس، منبعی در سرویس های امنیتی روسیه اعلام کرد تحقیق در مورد دو زن آغاز شده است که احتمالا بمب گذاران انتحاری را تا ایستگاه مترو همراهی کردند.

این منبع افزود پس از مشاهده نوارهای ویدئویی دوربین های حفاظتی مترو،‌ نشانه هایی از دو زن بدست آمد که بمب گذاران انتحاری را تا ورودی مترو همراهی می کنند. این دو نفر تحت تعقیب قرار دارند.


[img]http://www.iribnews.ir/News/Photo/218313_c7422e9e.jpg[/img]

http://iribnews.ir/Default.aspx?Page=MainContent&news_num=218313

[worior 25,822]

عجب افتضاحی ...

خدا میدونه که چه فتنه ای قراره از پس این ماجرا ها بزنه بیرون ؟

[MOHAMMAD 6,333]

این یک هشدار برای روسها از طرف آمریکایی ها در صورت همکاری نکردن در برنامه تحریم ایران هست.

یه جور فشار تروریستی!

[worior 25,822]

[quote]این یک هشدار برای روسها از طرف آمریکایی ها در صورت همکاری نکردن در برنامه تحریم ایران هست.[/quote] امیر جان نمیشه که همه چیز رو به خودمون ببندیم ! وقتی هیچ چیزی مشخص نیست !



هنوز تکلیف غرق شدن ناو کره ای در سواحل کره شمالی مشخص نشده ؟ نمیدونم چرا کسی در موردش تاپیک نزد ...

[fath 4,686]

باز هم جنگ زرگري
حالا يكدفعه ديديد اينو به ايران ربط دادن و مثل ماجراي 11 سپتامبر براي حمله به ايران يك دستاويزي پيدا كردن ان شا الله كه خدا شر اشرار رو به خودشون برگردونه و اگر يك حمله تروريستي بوده هم تروريستها از بين برن

[Phantom3 61]

[img]http://gallery.military.ir/albums/userpics/129629_228.jpg[/img]

از وقتی که این مدودویف روی کار اومده روسیه خیلی به غرب نزدیکتر شده. بعید نیست که نقشه هایی زیر نیم کاسه باشه

[ColonelShak 1,001]

قضیه مشکوکه - شاید ربطش بدن به جدایی طلبها در چچن ولی هنوز هیچی معلوم نیست ! اگر مربوط به چچن بود باید تا به حال مسئولیتشو گروهی از چچن قبول می کردن - شاید هم دنبال بهونه هستند واسه حرکت نظامی در منطقه قفقاز و یورش دوباره به چچن .