امتیاز دادن به این موضوع:

Recommended Posts

[align=justify]
[color=darkblue] توفیق شده است در خدمت سردار نامی باشیم. از بزرگان توپخانه و موشکی سپاه. شهادت سردار بزرگوار حاج حسن مقدم باعث شده که به سردار عزیزمان زحمت بدهیم در خصوص این سردار گمنام مسائل ناگفته را برایمان بگویند و انشاا... ما هم بتوانیم وظیفه‌مان را به انجام برسانیم.[/color]

تعامل- سردار ابتدا از نحوه آشنایی تان از کجا شروع شد بفرمایید ؟
بسم الله الرحمن الرحیم، اجازه بدهید من یک مقدمه‌ای را عرض بکنم بعد اون نحوه آشنایی را در دل این صحبتی که دارم خدمت شما عرض خواهم کرد یعنی با آشنایی که ما با سردار مقدم از زمان دوران دفاع مقدس و پس از آن داشتیم واقعا معرفی شخصیت ایشان، سوابق ایشان، عملکرد ایشان درواقع باید در دو بخش مجزا که البته به نوعی با هم به نوعی در ارتباط هستند را بررسی بکنیم و بر اساس این دو موضوع ایشان را معرفی بکنیم. یکی بحث دوره عملکرد ایشان در هشت سال دفاع مقدس هست و مخصوصا آن تجربیات بسیار ارزشمندی که از این دوره از آن محرومیت‌ها و فقر امکاناتی و مسائلی را که به هر حال در این دوره وجود داشت، مخصوصا در جنگ شهرها، لازم هست یک بررسی داشته باشیم، یکی هم بعد از دفاع مقدس که ایشان در حقیقت بر اساس آن تجارب واقعاً خدمات بسیار ارزنده و ارزشمندی را انجام دادند و در حقیقت با استفاده کامل از آن تجربیات، بهترین کار را توانستند انجام بدهند.

البته به اعتقاد من ایشان در هر دو عرصه در دفاع مقدس بودند هم دفاع مقدس هشت ساله و هم بعد از آن. به نظر من بعد از دفاع مقدس هشت ساله در مقابل عراق اگر نگوییم ارزش و اهمیت این اقدام دوم، دفاع مقدس دوم، بیشتر از آن دفاع مقدس اولیه اگر نباشد مطمئناً کمتر نیست، چون در این مقطع ایشان هدف اصلی و آن دشمن اصلی که مقابل نظر خودش ترسیم کرده بود آمریکا و رژیم اشغالگر قدس بود. بنابراین این دو عرصه باید به طور مجزا دیده شود تا بهتر شخصیت سردار مقدم و واقعا این شهید گمنام انشاا... معرفی بشود. شخصیت اعتقادی ایشان، شخصیت علمی ایشان ،شخصیت اخلاقی ایشان.

من ابتدا دوران دفاع مقدس را اشاره می کنم. بعد از عملیات فتح المبین یک سری از یگانهای رزمی سپاه با غنایمی که از ارتش عراق بدست گرفته بودند سازمان توپخانه، در بعضی از یگان‌ها تشکیل شده بود مثل تیپ 27 حضرت رسول(ص) و بعضی یگانهای دیگر. درست بعد از مدت کوتاه از این اتفاق با استفاده از همین غنایمی که در عملیات فتح المبین بدست آمده بود توپخانه سپاه هم شکل گرفت که اولین فرمانده این مجموعه سردار مقدم بود که در حقیقت این مجموعه را بنیان‌گذاری کرد و فرماندهی کرد.

من یادم هست بعد از معرفی ایشان اولین دیداری که با سردار مقدم داشتیم دقیقا قبل از عملیات مسلم بن عقیل بود آماده داشتیم می‌شدیم برای اجرای عملیات، سه آتشبار توپخانه هم داشتیم توپ 130 میلیمتری، 152 میلیمتری و 122 میلیمتری. فرمانده این مجموعه هم شهید ناهیدی بود. من دقیقا یادم هست قبل از عملیات سردار مقدم آمد در مجموعه‌ی تیپ 27 و مجموعه ذوالفقار. یک جلسه‌ای را با شهید ناهیدی تشکیل داد و از ایشان دعوت کرده بود که بیاید در قرار گاه خاتم به خود سردار مقدم کمک بکنند. بعد از آن تجاربی که بعد از فتح المبین و بیت المقدس و عملیات رمضان این بچه‌ها کسب کرده بودند آن سازمان عملیاتی توپخانه را توسعه بدهند کمک بکنند هم برای تشکیل هم برای توسعه این سازمان. خب شهید ناهیدی بعد از بحث و صحبتها و آن روحیات و حالات صحبت سردار مقدم که اولین بار من ایشان را می‌دیدم واقعا برای من خیلی جالب بود با آن انگیزه بالا، با آن نشاط و شادابی و با یک حالت پیگیری خیلی جدی تاکید داشت که حتما توسط همین بچه‌های یگان رزم، بچه‌ها بیاییند این سازمان درست تشکیل بشود.

در حقیقت ایشان با آن انتخاب درست افراد سعی می‌کرد مجموعه‌ای کارآمد تشکیل دهد، به هرحال در تمام کارها این خصوصیت را داشت. همان طور که شهید ناهیدی را که یک فرد با سابقه و کاملا با هوش بود انتخاب کرد. ناهیدی از آن انتخاب‌های درستش بود. بنابراین خود شهید ناهیدی ترجیح دادند که در تیپ بمانند، به لحاظ ضرورتی که خدا رحمت کند خود شهید همت تاکید داشتند، ایشان باشند و همچنین خود شهید ناهیدی یک مقدار ضرورت احساس می‌کرد که در تیپ بماند و لذا ایشان شهید یزدانی و شهید کابلی را به سردار مقدم معرفی کردند. شهید یزدانی در واقع از آن موقع همکاریش را با شهید مقدم آغاز کردند.

واقعا نوع برخورد و رفتار و اخلاق سردار مقدم که حسن آقا صدا میکردند در این لحظه اول دیدار ما با ایشان به دلمان نشست.

[b]حالا این مقطع گذشت تا آن مرحله بعدی که ما اواخر جنگ بود که با ایشان از نزدیک آشنا شدیم و در فرماندهی موشکی مشغول بکار شدیم. من می‌خواهم بین این مقطع آشنایی اولیه که در طول دفاع مقدس ما به صورت جلسات یا بعضی برخورد های مقطعی ارتباط داشتیم اما به طور مستمر در کنار هم نبودیم. بعد از عملیات بیت المقدس جنگ شهرها توسط صدام تشدید شد یعنی اوایل جنگ اقداماتی را انجام داده بود اما بعد از عملیات بیت المقدس حمله به مناطق مسکونی مخصوصا بعد از عملیاتهایی که در خطوط مقدم با رزمندگان اسلام کم می‌آورد، سریع روی می‌آورد به این اعمال جنایت کارانه ، از جمله حمله به مناطق مسکونی وهمچنین بحث تشدید جنگ نفتکش ها و استفاده از سلاح های شیمایی. بعد از عملیات بیت المقدس این اقدامات تشدید شد.

ما در این دوره تا قبل از سال 63 و دستیابی به سامانه موشکی اسکاد، به شدت دچار یک فقر امکاناتی بودیم .یعنی ایران فاقد هر گونه سامانه موشکی بود. ارتش بعث عراق هم با موشکهای اسکاد و فراگ از اوایل جنگ خصوصاً بعد از عملیات بیت المقدس با پرتابهای متوالی شهرهای مرزی از جمله شهر دزفول، اهواز و خیلی از شهرهای ایران را به شدت مورد حمله هوایی و موشکی قرار می داد که اکثر این شهر ها با موشکهای فراگ و اسکاد روسی مورد هدف قرار می گرفت. یعنی اسکادی که دارای 300 کیلومتر برد بود و در مقابل ما چی داشتیم؟ ما سلاحی که داشتیم توپخانه‌ای بود که دارای توپ های 130 میلیمتری حداکثر با 28 تا 30 کیلومتر برد بودیم. یعنی واقعا این عدم برابری امکانات مشهود بود . با آن حجمه گسترده‌ی دشمن به مناطق مسکونی، امکان پاسخگوی جدی ما در مقابل این حرکت دشمن واقعا به طور جدی وجود نداشت. حملات هوایی ایران توسط هواپیما انجام می‌گرفت. منتهی آن هم به لحاظ آسیب پذیری هواپیماها در مقابل پدافند دشمن واقعا در یک حد محدود امکان پذیر بود از زمانی که حضرت امام بعد از پیشنهاد مسئولین و همین طور در خواست مردم در نماز جمعه ها که شعار می دادند "موشک جواب موشک" و این امر باعث می شد نوعی فشار هم به داخل و مسئولین بیاید که یک اقدامی را باید انجام بدهد. تا اینکه حضرت امام ( در بهمن ماه سال 1362) با مقابله به مثل این حملات موشکی به مناطق مسکونی موافقت کردند. یعنی بعد از موافقت حضرت امام برای مقابله به مثل، در پاسخ گویی به حملات دشمن به مناطق مسکونی. اینجا قرار بر این شد که یک حرکتی انجام بشود. این زمانی بوده که واقعا جمهوری اسلامی ایران فاقد سامانه موشکی بوده و فقط با توپخانه می توانست مقابله به مثل نماید. ما امدیم در جلسه‌ای که خود سردار مقدم هم به عنوان فرمانده توپخانة سپاه حضور داشتند. مناطق و شهرهای مهم عراق را برسی کردیم. شهرهایی مثل مندلی یا بعضی شهرهای مشابه شهرهایی نبودند که با اصابت توپخانه ارزش و اهمیت خاصی داشته باشند شهری که دارای ارزش بود دومین شهر عراق یعنی بصره بود. قرار بر این شد که ما شهر بصره را با توپخانه مورد حمله توپخانه‌ای قرار بدهیم و به این وسیله در راستای مقابله به مثل یک حرکتی کرده باشیم.[/b]

وقتی برد توپ 130 را ما محاسبه کردیم دیدیم این برد ما حدودا 28 تا 30 کیلومتر است این برد توپخانه‌ای ما واقعا نمی‌رسد. بعد وقتی محاسبه کردیم دیدیم از عقبة جبهه این برد جواب نمی دهد، لذا گفتیم این توپ حتماً باید بیاید داخل خط مقدم مستقر شود، که کاملا غیراستاندارد بود، تا بتواند بردش به شهر بصره برسد و مجبور شدیم همین کار را هم بکنیم. یعنی یک تبلیغات رادیویی از اهواز به مردم بصره اعلام کردیم که امشب از خانه‌هایتان بیایید، بیرون فضای بصره را ببینند و قرار هم بر این بود که با گلوله های منور این کار را بکنیم و بیایید بیرون و ببینید که ایران توانمندی زدن شهرهای شما را دارد. اما این کار را نمی کند. خدا رحمت کند شهید یزدانی، این توپ را بست به خودرو آورد تا خط مقدم شلمچه و از آنجا ما توفیق داشتیم دیده بانی این گلوله باران را انجام بدهیم.

توپ 130، آن هم در شب با آن کیفیت و نور، واقعا برای دشمن کاملا مشخص بود، شلیک توپ 130 کاملا سریع لو میرفت باید سریع این پرتاب ها انجام می شد و توپ را سریع از خط خارج می کردیم و این کار را کردیم و گلوله ها به تعداد زیادی پرتاب شد و شهر بصره منور‌باران شد و ماموریت توپخانه در این مرحله انجام شد که حضرت امام در روز بعد در صحبتهای خودشان اعلام کردند و در واقع هشداری دادند به صدام و اطلاع رسانی به مردم عراق که ما توانایی زدن شهر بصره را داریم اما به لحاظ آن روحیات انسان دوستانه و اسلامی، ما این کار را انجام نمی دهیم و واقعا مایل نیستیم جنگ را به جنگ شهرها گسترش بدهیم در واقع این مقابله به مثل توپخانه‌ای در 23 بهمن سال 62 انجام شد حضرت امام حتی با موافقت به مقابله به مثل هم واقعا قصد نداشتند که جنگ از میدان نبرد، از بین رزمندگان بین مردم بی دفاع کشیده بشود. تمام تلاش و هم و غمش این بود که اینها را یک جوری مهار بکند که متاسفانه امکان پذیر نشد.

بنابراین اینجا ما برای اولین بار منور باران را انجام دادیم باز این اتمام حجت نهایی بود برای هم ارتش بعث عراق هم به مردم عراق که نشان داده بشود که ما قصد نداریم جنگ به میان مردم کشیده بشود و اینجا حضرت امام بعد از این اقدام گفت ما با این گلوله های نورانی دیشب شهر بصره را گلوله باران کردیم همین ها را می توانیم تبدیل به جنگی بکنیم و این یک هشداری است که دیگر در صورتی که ادامه داده شود ما مجبور هستیم مقابله به مثل را با گلوله های جنگی انجام بدهیم.

[b]من اینجا می خواهم این را عرض بکنم که واقعا این انتقال توپ 130 در خط مقدم واقعا فقر امکانات است که یک نکته بسیار مهم در دفاع مقدس است که واقعا بچه ها درگیر بودند، با این مشکلات، با این محدودیت ها بعد از دستیابی رزمندگان اسلام به سامانه های موشکی که در راس آنها سردار مقدم حضور داشتند به آن شکل خاص خودش که آن آموزش ها را دیدند و بعداً سامانه ها را منتقل کردند به داخل کشور و از 21 اسفند سال 63 آن مقابله به مثل با سامانه موشکی اسکاد شروع شد و نکته‌ای که اینجا جا دارد گفته بشود این است که این سامانه بومی نشده بود و وارداتی بود و به شکل خاص به کشورمنتقل شد.

بعد از مقابله به مثل موشکی توسط رزمندگان اسلام، عراق در اول اصابت موشکها را تکذیب کرده بود و این انفجارها را ناشی از بمب گذاری اعلام می کردند. این تکذیب های اولیه بعد از استمرار پرتاب ها عراق را مجبور به اعتراف نمود.[/b]

بنابراین تا پایان جنگ بچه ها توانستند با تقویت توان رزمی خود، روز به روز به آن تجربیات خودشان در پرتابها و حتی در بهینه سازی بعضی از تجهیزات بیافزایند و تا پایان جنگ با قدرت در مقابل حملات عراق به مناطق مسکونی به جد پاسخ دهند و موشک اسکاد تنها سامانه راهبردی بود که به طور جدی پاسخ عراق را مخصوصا در هدف قرار دادن بغداد می داد، همین طور تا به پایان جنگ نزدیک می‌شویم بچه ها در یک مجموعه محدود چون سامانه ها یک مقداری دچار محدودیت بود با یک ترکیب نیروها از نظر کمی و تعداد اندک اما بی نظیر. من اگر برای نمونه بخواهم چند مورد از زحمات بچه ها عرض بکنم یکی این است که وقتی بچه ها پرتاب را انجام می دادند برای استراحت و مرخصی کوتاه مدت به تهران یا شهرهای خودشان می رفتند و پس از دیداری کوتاه از خانواده دوباره برمی گشتند منطقه عملیاتی. بعضاً در بین راه رفتن به مرخصی، به آنها اطلاع داده می شد که حملات عراق علیه مناطق مسکونی شروع شده و لذا از بین راه مجبور بودند برگردند بروند در منطقه پرتابها را انجام بدهند و به این شکل واقعا شبانه روزی در تلاش وفعالیت بودند تا بتوانند به هر حال این ماموریت و وظیفه ای که دارند به درستی انجام بدهند و الحق و والانصاف هم همین طور بود که آن ماموریت ها درست انجام شد.

[b]همزمان با انجام عملیاتهای مقابله به مثل موشکی و با پیگیری هایی که خود سردار مقدم داشتند در اواخر جنگ به یک سامانه موشکی و راکت ساخت داخل دست پیدا کردیم به نام راکت نازعات، که بردش بین 80 تا120 کیلومتر است و با تلاشهایی که انجام داده بودند به 150 رسیده بود. از دلایل طراحی و ساخت این سامانه ، کمک در کنار موشک اسکاد بود که بتواند با یک نواخت تیر بالا قدرت مقابله با آن جنگ شهر ها را داشته باشد.

هر چه به پایان جنگ نزدیک می شویم فعالیت موشکی سردار مقدم هم در بخش عملیاتی و هم در بحث تحقیقاتی و ساخت ، بیشتر میشود. از همان ابتدا کار تحقیقاتی و صنعتی برای ساخت و تولید موشک در داخل انجام شده بود. در بحث موشک اسکاد که استارتش از همان ابتدا زده شد. منتهی ما در طول دفاع مقدس یکی از تجربیاتی که دقیقا خود سردار مقدم اشرافیت داشتند این بود که به هر حال موشک اسکاد، یک موشک گران قیمتی است . به لحاظ آماده سازی و کم و کیف پرتاب برای اهداف خاص استفاده می شود ما بعضا اهدافی داشتیم با ابعاد گسترده که حتما نیاز به دقت یا قدرت انفجار زیاد داشت منتهی ما تنها سامانه ای که داشتیم همین اسکاد بود و لذا از همان مقطع همزمان با فعالیت تحقیقاتی جهت ساخت موشکهای اسکاد شروع شد که ما سامانه های ارزان قیمت و دارای قدرت مانور بالاتر نیز آغاز شد، تا بتوانیم بعضی از اهدافی را که ارزش و اهمیت چندانی ندارد با آن سامانه مورد اصابت قرار بدهیم.

همانجا تلاش و پیگیری برای ساخت و تولید موشک نازعات در اولین قدم طرح ریزی شد و در دستور کار قرار گرفت که ما در پایان جنگ یعنی اواخر سال 66 موفق شدیم به این سامانه دست پیدا بکنیم موشک نازعات.[/b] در ابتدای سال 67 بنابه معرفی دوستان و خود ایشان به هر حال یک شناخت کلی که از بنده داشتند، آن زمان که در لشکر 27 حضرت رسول بودم دعوت به همکاری کردند .
بنابه صحبتی که دوستان با ایشان داشتند اولین جلسه همکاری قرار شد تشکیل بشود و یک صحبتی بکنیم و بعد کم و کیف ادامه کار مشخص بشود من در ذهن خودم خیلی مسائل را آماده کرده بودم و نوشته بودم الان در اولین جلسه این مطالبی را که رد و بدل می شود اینها را مطرح بکنیم. کم و کیف را ببینیم که اصلا می شود همکاری بکنیم یا به چه صورت هست حالا خود من به لحاظ شرایط خودم حالا احساس کردم شاید نتوانم واقعا آن کاری که ایشان می خواهد محول بکند انجام بدهم این موضوع به اضافه مسائل دیگر چیزهای را در نظر گرفته بودیم که اینها مطرح بشود بر اساس این تازه صحبت بکنیم و بعد از صحبت ببینیم ادامه کار می توانیم بدهیم یا نه، اولین جلسه وقتی در پادگان ولیعصر تهران برقرار شد سردار مقدم با نوعی برخورد و بیان ماموریت و آن کاری که برای عملیاتی کردن راکت های نازعات مدنظر بود، چنان صحبت کرد که من تمام این موضوعاتی که در ذهنم تنظیم کرده بودم و نوشته بودم مطرح بکنم همه آنها کاملا پاک شدند. یعنی در برخورد اولیه انگار مثلا ما مدتها با هم بودیم چنان صمیمی و دوستانه و در عین حال آن ضرورت کار را مطرح کردند. یعنی یک بار مسئولیتی را واگذار کردند و بر اساس تجربیاتی که ما داشتیم البته خود من یک مقداری نگران بودم در انجام کار ولی این نوع برخورد ایشان چنان انرژی به ما داد و ما را آن انگیزه و آن شرایط ذهنی ما را آماده کرد. ایشان گفت این راکت الان آماده است یکی باید بیاید این را سریع از زمین بلند بکند و هر چه سریعتر با تشکیل یک سازمان عملیاتی بیاید در میدان و سریع پرتاب بکند و دلیل ایشان آن موقع این بود و این بحث را مطرح کرد وگفت: فرمانده با توجه به گران قیمت بودن موشک های اسکاد امکان استفاده از آنها برای بعضی اهداف وجود ندارد و لذا اگر چنین سامانه ای بیاید می تواند مکمل هم باشد و قدرت و توانایی موشکی را افزایش می‌دهد.

در حقیقت با این صحبتها گفتند حتی شما یک روز هم نباید تاخیر کنید و این مجموعه باید سریع آماده بشود بیاید در میدان. طوری شد که ما بلافاصله بعد از تشکیل آن جلسه اولیه به سرعت و با روحیات انقلابی و جذب بعضی از بچه ها از یگانهای دیگر و مجموعه های دیگر سریع آنها را فراخوان کردیم و همکاری خوب هم انجام شد و به شدت بعد از این جلسه به دنبال این شدیم که سازمان خیلی سریع راه بیفتد و وارد صحنه عملیات بشود و همین کار هم شد یعنی ما در کوتاه ترین زمان سازمان جدید را تشکیل دادیم. یعنی سازمانی که اگر الان بخواهد سازماندهی بشود ماه ها باید برنامه ریزی و طرح توجیهی برآورد امکانات، اینقدر ماشین می خواهیم، اینقدر ابنیه می خواهیم برای محل استقرار یعنی کلی پیش نیاز دارد که آنها تامین شود بعد به دنبال راه اندازی عملیاتی کار باشیم اما هیچ کدام از اینها نبود. یعنی باید سریع عمل می کردیم به قول بعضی از دوستان "راه بنداز و جا بنداز" بود یعنی باید راه می انداختیم تشکیلات را بعد جا می افتاد و اینجا این کار انجام شد و این فعالیتها و تلاشهایی که صورت گرفت، نتیجه داد.

دقیقا ماه های آخر جنگ بود که در حین تلاش و فعالیت بودیم که قطعنامه 598 پذیرفته شد و در حقیقت جنگ 8 ساله. البته در این مقطع قطع نامه توسط ایران پذیرفته شد. بعد از پذیرش قطعنامه توسط ایران دو تا اقدام سنگین توسط دشمن صورت گرفت. یکی در منطقه جنوب که آمدند جاده اهواز خرمشهر را گرفتند که آنجا نیرو ها مقاومت کردند و با یک مقاومت حماسی نیروهای دشمن را به عقب راندند و آن اهداف آنها را ناکام گذاشتند، اقدام بعدی حمله منافقین از غرب کشور به داخل کشور از محور اسلام‌آباد، کرمانشاه و این اقدام یک اقدام کاملا غافلگیری بود. هیچ کس فکر نمی‌کرد آن گروه منافق یک همچین حرکتی را انجام بدهد وقتی این خبر شنیده شد و اعلام شد خیلی از بچه ها مخصوصا آنهایی که در بحث موشکی بودند یا فعالیتهای دیگری داشتند و همین طور مردم سرازیر شدند رفتند به سمت کرمانشاه و به نوعی آنجا هر کس هر کاری از دستش بر می‌آمد در مقابل این حرکت منافقین که کاملا تحت پشتیبانی هوایی عراق انجام شده بود انجام دادند. ما شاهد آن بمباران های هواپیماهای عراقی بودیم.

برای من خیلی جالب بود در آن بهبوهه عملیات مرصاد که آغاز شد بچه ها وقتی عملیات را شروع کردند درست در همان روز ما دیدیم سردار مقدم به عنوای یک خدمه پای یک خمپاره 120 در حال شلیک به سمت دشمن و منافقین است. ما آنجا حتی خود بچه ها از جمله ابوالفضل مقدم دیده‌بانی این خمپاره ها را انجام می داد و خود سردار مقدم پای خمپاره 120 به عنوان خدمه یعنی کسی که به عنوان فرمانده موشکی جمهوری اسلامی و آن مجموعه اسکاد و درآن رده بالا در حال انجام وظیفه بود ولی آنجا وقتی ضرورت را احساس می کند می آید به عنوان یک خدمه پای خمپاره 120 شروع می کند به مقابله با دشمن در این محیط .

بنابراین در آنجا برای من خیلی جالب بود این روحیه انعطاف پذیری ایشان که به این شکل این وظیفه را انجام می داد با این کیفیت که خیلی برای بچه ها جالب بود این حرکت ایشان. یک درس بود برای همه.

بعد از این مقطع جنگ تمام شد. دوره دفاع مقدس سراسر تجربه و درس بود.

در دوره پس از دفاع مقدس من یادم هست تا این زمان ما فقط سامانه موشکی اسکاد بی را داشتیم که وارداتی بود و بومی نبود و موشک نازعات که آن هم برای عملیاتی شدن کاملش نیاز به یک مقداری کار داشت تا به آن مرحله برسد یعنی ما در بعد از جنگ دارای چنین وضعیتی بودیم. در این شرایط سردار مقدم می آید بر مبنای این فضا اهداف و برنامه‌ریزی را انجام می دهد که برای خود ما و حتی تعدادی از بچه ها بعضی از اهداف ایشان واقعا رویا بود. یکی از آرزوها و دغدغه های ایشان این بود که چند ماه که گذشت ایشان گفت که آرزوی من این است که (من مضمون آن را می گویم ) روزی من وظیفه ام موقعی تمام می‌شود، خیالم راحت میشود که به سامانه‌ی موشکی دست پیدا کنیم که رژیم غاصب اسرائیل را مورد هدف قرار دهیم. این در جلسات و در صحبتهای غیررسمی واقعا جزء آن اندیشه های ایشان بود. زمانی بود که ما موشک اسکاد 300 کیلومتر آن هم وارداتی غیر بومی یعنی حتی داشتن موشک اسکاد سی که دارای 500 -600 کیلومتر برای ما یک هدف بسیار بزرگی بود که اگر ما به این سامانه دست پیدا می کردیم چه کار بزرگی انجام دادیم آنجا سردار مقدم آرزویی می کند که قائدتا باید موشک با 1200-1300 کیلومتر برد داشته باشد که بتواند به طور جدی مقابل رژیم صهیونیستی بایستد .

از همان ابتدا بعد از دفاع مقدس 8 ساله ای که عرض کردم دفاع مقدس جدیدی انجام شد ایشان مهمترین دشمن را آمریکا و رژیم صیونیستی می دانست و سیاستهای آمریکا و دشمنی اسرائیل با ایران چیزی نبود که از بین رفته باشد. تهدیداتی که از آن ناحیه انجام می شد همواره وجود داشت و ایشان این بحث را تاکید داشتند که بر اساس تدابیر خود مقام معظم رهبری این دشمنی وجود دارد و ادامه خواهد داشت و حالا حالاها هم معلوم نیست که تا کی طول بکشد.

بنابراین بعد از جنگ یکی از آن بحث هایی که شهید مقدم به عنوان هدف در نظر گرفته بود نحوه مقابله با رژیم اشغالگر قدس و آمریکا و مقابله با تهدیدات آنها بود. این مستلزم این بود که یک برنامه‌ریزی شود، حالا این بحث ها برای خود بچه ها که در مجموعه موشکی هستند به عنوان یک کار بزرگ، یک کار ارزشمند تلقی میشد. منتهی آن شرایطی که در آن هستیم ، در یک نقطه ای هستیم تا بخواهیم به آن نقطه ی موردنظر برسیم که حرفی برای گفتن داشته باشیم یک فاصله خیلی طولانی بود یعنی یک فاصله ای بود که خود بچه ها واقعا در مخیله شان، در باورشان، در ذهن خودشان واقعا قابل تصور نبود که ما به این زودی بتوانیم به آن اهداف به این نقطه مورد آرزو دست پیدا کنیم که حرفی در مقابل آمریکا و اسرائیل برای گفتن داشته باشیم.

همین باعث شد که خود سردار مقدم مهمترین نقش را برای ایجاد انگیزه ، امید و نشاط در بچه‌ها و هدایت این مجموعه داشته باشند. یعنی ایشان از همان ابتدا در دو بخش عملیاتی و تحقیقاتی - صنعتی کارش را با جدیت شروع کرد ، هرچند از همان زمان دفاع مقدس این کار را در دستور کار خود داشتند.

در هر قسمت با انتخاب افراد مستعد، افراد مناسب وارد این عرصه شدند. بعضی از فعالیتها از قبل شروع شده بود اینجا در حین انجام بود ولی در بعضی تخصص ها هنوز ما دچار مشکل بودیم، به هر ترتیب با اراده و پشتکار سردار مقدم این کار بزرگ انجام شد و از اواسط دهه 70 شاهد به ثمر رسیدن این تلاش ها و این برنامه ها بر مبنای این اندیشه هستیم. یعنی داشتن سامانه های موشکی با بردهای مختلف و قیمتهای مختلف. بعضی از سامانه ها تکنولوژی و فناوریشان پیشرفته و پیچیده است، اما بعضی سامانه ها با یک مکانیزم ساده تر با یک شرایط ساده تر بود تا بتوانند نواخت تیر بالاتری را داشته باشند این تنوع سامانه های موشکی را سردار مقدم در دستور کار قرار داد و در نهایت محصولاتی نیز بدست آمد. اول موشکهای نازعات بعد زلزال. یعنی بعد از یک مقطع، نازعات از دستور کار موشکی خارج شد و در اختیار بچه های توپخانه قرار گرفت و زلزال جایگزین شد با یک ویژگی ها و قابلیتهای تاکتیکی بهتر و مناسبتر هم از نظر سر جنگی هم از نظر دقت پرتاب و هم آن سرعت آماده سازی، این خودش یک موفقیت بود در آن دوران به موازات موشکهای سوخت جامد زلزال دستیابی به موشک های شهاب1 و شهاب2 (موشک شهاب1 مشابه اسکاد بی و اسکاد سی). دیگر کاملا آن موشکهای اسکاد با تولید و طراحی و ساخت موشکهای شهاب 1و2 کاملا بومی شدند یعنی این قدم ها با آن تلاشهای بی وقفه ای که انجام می شد یکی یکی به ثمر می نشیند.

جالب اینجاست که هر بخش از بحث های تخصصی سامانه موشکی شرایط خاص خودش را دارد، مثلا بحث سر جنگی، یک تخصصی نیاز هست، سیستم کنترل هدایت، منابع سوخت و موتور هر کدام یک تخصص مجزا و نیروهای متخصص خاص خودش را دارد که فعالیت بکنند. من یک نمونه را خدمت شما عرض بکنم: در ساختمان موتور و سوخت و منابع سوخت و سر جنگی نسبت به سامانه کنترل و هدایت از فناوری پیچیده ای برخوردار است نسب به آنها حساس تر و دست یابی به آن مجموعه واقعا کار سختی است.

یک مقطع ( همین دوره در دهه 70 ) واقعا با تمام تلاشهایی که انجام شده بود رسیدن به سامانه کنترل هدایت اسکاد که دقت اصابت موشک را بتواند تامین بکند یک کار مشکلی شده بود یعنی به نوعی در یک مقطعی اوت شده بود این بحث که بتواند چیزی که مد نظر بود دچار مشکل شده بود

سردارمقدم برای این منظور یک تیم فنی تشکیل دادند و با کنترل و هدایت ایشان وقتی آمدند پای کار، طولی نکشید در یک مدت زمان کوتاه سامانه کنترل هدایتی ساخته شد توسط همین مهندسینی که من به جرات می توانم بگویم با یک روحیه بسیجی یعنی کاملا با همان روحیه دوران دفاع مقدسی متخصصین آمدند وارد شدند با یک تلاش بی وقفه توانستند این قفل را بشکنند و به طوری که با نسب این سامانه روی موشک شهاب1 و2 حتی از نمونه خارجی خودشان که همان معادل اسکاد بی و سی هست دقت اصابت موشک را کاملا کاهش بدهند یعنی از مشابه خارجی خودش دقیقتر، این سامانه‌ها امروز دارد به هدف اصابت می کند بنابراین این در بحث تخصصی بود.

حالا داستان خیلی مفصل هست که کم و کیف آن اجرا، ورود بچه ها به کارهای تحقیقاتی که انجام می دادند جلسات متعددی که انجام می دادند در بعضی مواقع کارها دچار مشکل می شد. یعنی کار تحقیقاتی طبیعت کارش این نیست که در اولین اقدام در اولین تلاش شما به نتیجه برسید. اما این ظرفیت، این روحیه به گونه‌ای باید پرورش پیدا بکند و به گونه ای باید کنترل و هدایت بشود که اگر شما رفتید ماه‌ها تلاش و فعالیت رفتید در تست به نتیجه نرسیدید بتوانید تحمل بکنید و کار را بتوانید ادامه بدهید که خیلی جالب است در این زمینه خود سردار مقدم با آن روحیاتی که داشتند به بچه ها روحیه و دلگرمی میدادند. من می خواهم در یک جمله عرض بکنم نه از موفقیت ها و پیروزی ها مغرور می شدند یعنی همه را عنایت خدا می دانستند نه از شکست ها و عدم نتیجه گیری مایوس می شدند. اتفاقا در همین موضوع یک موردی پیش آمده بود. وقتی یک تست پرتابی داشتیم که نتیجه نگرفتیم علی رغم تلاش و فعالیتی که بچه ها انجام دادند، بچه‌های تحقیقاتی و صنعتی و همچنین در مجموعه بچه های عملیاتی زحمات زیادی را باید بکشند تا یک پرتاب بعد از مقدمات لازم بیاید انجام بشود و آنجا همه در انتظارند حالا معمولا شخصیتهایی و مقامهایی را به عنوان وزیر و یا فرماندهان نیرو فرماندهان ارشد دعوت می کنند و همه در انتظار این هستند که این تست و این آزمایش موفق از آب بیرون بیاید یعنی اگر این نتیجه و آن تست و آزمایش آن نتیجه لازم را نداشته باشد همه به نوعی حالشان گرفته است و ناراحت هستند از این نتیجه.

یک مورد اتفاق افتاده بود خیلی جالب بود که تست انجام شد و نتیجه نداد ما هم خیلی ناراحت شده بودیم و ایشان درخواست کرد از ما که چون آن سامانه و مجموعه مربوط به مجموعه ما بود درخواست کردند که یک گزارشی را بدهیم. در جلسه ای که همه نشسته بودند مهمانان و شخصیتها به من گفتند شما بروید یک گزارش عملیاتی بدهید بعد از آن بچه های تحقیقاتی بیایند گزارش تخصصی پروژه را تشریح بکنند، فعالیت ها را بیان بکنند.

نتیجه منفی تست در روحیه و وجود داشت. ظاهرا در ارائه گزارش وقتی داشتیم ارائه می دادیم خودمان زیاد متوجه نبودیم ولی توام با ناراحتی و با یک قیافه عبوس این گزارش را ارائه دادیم. سردار مقدم از این قضیه کاملا ناراحت شده بودند. صحبت که تمام شد گفت این چه وضع صحبت است. خیلی به ما توپیدند و یک حالت اعتراض گونه که چرا این طوری صحبت کردی.

من آنجا یک جورهایی کم آورده بودم. اما ایشان خیلی با روحیه بودند. وقتی صحبت کردند و عملکرد را گفتند، شرایط را گفتند، جو را کاملا تغییر دادند. بنابراین به وجود آوردن چنین شرایطی خیلی سخت و دشواری اما ایشان کاملا، با یک روحیه باز و با نشاط و شادابی چه در بحث های عملیاتی، چه در بحث های رزمایش و چه در تست و آزمایش، هر جا مشکلی بود وارد می شدند و به دنبال این بود که ببیند اشکال کار کجاست ضعف ها را دقیقا بررسی بکند و مشخص بکند و به دنبال رفع و تقویت نقاط قوت باشد در حقیقت با این شیوه آن رشد و تکامل را در مجموعه توانست ایجاد بکند و بچه ها آن کارهایی که واقعا باور نمی کردند به آن دست پیدا بکنند، به آن دست پیدا کردند.

بحث بعدی این روند که ادامه پیدا می کند آن روند تکاملی و آن اهدافی است که سردار مقدم در ذهن اش ایجاد کرده بود مثلا یکی از بحث ها موشک شهاب3 بود که همان آرزوی دیرینه اش را که بعد از جنگ آرزو می کرد به آن دست پیدا بکنیم، که به آن دست پیدا کردیم.

در اواخر دهه 70 و اوایل دهه 80 وقتی این پروژه با آن تلاش های بی وقفه به صورت کاملاً بومی توسط متخصصین داخلی به ثمر می نشیند. یکی از آرزوهای دیرینه اش تحقق پیدا می کند. من خودم شاید تصورم این بود که خب ما به موشک شهاب3 دست پیدا کردیم. برد مناسبی که بتواند اسرائیل را تحت پوشش قرار بدهد و در حقیقت یک هدف بزرگ تامین شده، پس دیگر کار تمام است. اما ایشان با رسیدن به آن اهدافی که در نظر می گرفت هیچ موقع کار را تمام شده نمی‌دانست یعنی بعد از رسیدن به یک هدف ارزشمند هدفی که واقعا در ابتدا برای ما رویا به نظر می‌رسید و غیرممکن به نظر می رسید وقتی به آن دست پیدا می کردیم ایشان یک هدف دیگر یک هدف مهمتر در دستور کار قرار می‌داد. خب ما که به آن برسیم باید به این شکل تکمیل ترش بکنیم یا یک فضای دیگر که همین طور هم شد که من آنجا دیگر بحثی که از دوستان شنیده بودیم وقتی به موشک شهاب3 موشک شهاب3 خیلی موشک از نظر برد جواب کامل را داده بود ولی از جهت دیگر مثلا می خواهم بگویم نحوه تزریق سوخت که عمود شارژ بود یعنی با دشمنی که ما در مقابل خودمان فرض می کنیم این سامانه نیاز به این داشت که قابلیت تاکتیکیش برود بالا، یعنی آن نحوه شارژ عمود بیاید به صورت افقی شارژ بشود از نظر فنی و تکنیکی و مدت زمان آماده سازی و پرتاب موشک به حداقل برسد. در مقابل یک دشمنی که دارای قدرت هوایی بالا است و چند دقیقه در بالای سکوی موشکی قرار بگیرد باید با یک تمهیدات، با یک شرایطی این مشکلات را هم حل بکنند.

مثلا وقتی به موشک شهاب3 باز هم متوقف شد و از این به بعد می رود به افزایش قابلیت تاکتیکی موشک لذا شما می بینید به چه پیشرفتهایی در افزایش قابلیت این موشک دست یافت.

باز هم جا دارد من این را عرض بکنم در یک مقطع در دفاع مقدس مجموعه موشکی که یک مجموعه کاملا محدود و متمرکز بود هر جا پرتابی می خواست انجام بشود یک گروه از بچه ها بودند مثل گروه واکنش سریع، ،سریع می رفتند این نقطه پرتاب و جاهای مختلف نهایت نهایت به دو گروه بیشتر نمی توانستند تقسیم بشوند اما بر اساس آن تجربه این بحث مطرح شد که قطعا ما باید این سازمان را گسترش بدهیم امروز شما می بینید مجموعه عملیاتی موشکی در اکثر نقاط کشور گسترش پیدا کرده یعنی در هر نقطه الان سازمان و تشکیلاتی وجود دارد که از هر نقطه کشور تهدیدی صورت گیرد از همان جا پاسخ دشمن را به راحتی می دهد دیگر از آن حالت تمرکزی و محدود خارج شدند و به طور گسترده در سطح کشور استقرار دارند و من اثرات این نیروها را در بحث بازدارندگی مقابل تحدیدات آمریکا در دهه 70 و 80 خلاصه ای عرض بکنم که چه تاثیرات و اثرات مثبتی را در این زمینه داشته ایم.

در بحث توسعه و گسترش عملیاتی و همچنین در بحث فنی و تکنیکی شما ببینید موشک شهاب3 به تدریج عمود شارژ می شود، بهینه می‌شود، تغییر تاکتیکی می دهد و همین طور ما می بینیم در اواسط دهه 80 موشکهای با برد حدود 2000 کیلومتر با سوخت جامد و دقت بسیار بالا را مورد آزمایش قرار می دهند. این در حقیقت همان چیزی است که به آن شهاب3 اکتفا نشده است. آمد آن قابلیت تاکتیکی را در موشک سجیل بالابرد و موشکی که امروز جزء پیشرفته ترین سامانه ها هست آن مشکل قابلیت تاکتیکی و در موشک شهاب3 که یک مقداری ضعیف بود در بحث سامانه سجیل، کاملا مرتفع شده است اینها نتیجه چیست؟ نتیجه آن تلاش شبانه روزی و تلاش بی وقفه ای است که سردار مقدم انجام می دادند. واقعا برای ما تصور وجود نداشت که ما یک روز به موشک برد بلند دارای سوخت جامد دست پیدا کنیم و همچنین با افزایش توانمندی سر جنگی از آن حالت قبلی خودش به صورت خوشه ای در آوریم. ولی به همت و پشتکار این مرد بزرگ به این آرزوی غیرقابل تصور دست یافتیم. همچنین در موارد مشابه شما می بینید همان موشک زلزال را که موشک سوخت جامد کاملا بومی هست با سامانه تندر69 تلفیق می کند و یک سامانه ای بوجود می آورد به نام فاتح 110 که هم قابلیت تاکتیکی نگهداری و نواخت تیر بالایی دارد، هم سامانه کاملا هوشمند است، هم دقتش شده است. همان پاسخ موشک تندر69 را می دهد بعلاوه آن ضعف های تندر در فاتح110 مرتفع گردیده است که حالا مشکل تندر چی بود آن افزایش تجهیزات زمینی را که در اجرای عملیات و حرکت به حالت قبل زمان طولانی را می برد، اینجا کاملا آن را مرتفع کرده اند و جالب اینجاست که خاصی را دارند.

شما می بینید سردار مقدم از همان اواسط دهه 70 یعنی آن زمانی که هنوز سامانه موشکی شهاب3 به ثمر ننشسته بود ایشان ایده پرتاب ماهواره را مطرح می کند. پرتاب ماهواره ای که این بچه های مخابرات آن موقع تازه شروع کرده بودند برای طراحی ماهواره در بحث پرتاب ماهواره سردار مقدم گفت ما باید برویم به این سمت که علاوه بر این کارهای نظامی و تشکیلاتی این توانایی را هم پیدا بکنیم که ماهواره ها هم توسط موشک های خودمانبه فضا پرتاپ کنیم.

حتی بعضی ها اعتقادشان بر این بود که باید با یک کشور دیگر قرارداد پرتاب ماهواره ببندیم و ماها صحبتهای کلی به این صورت بود اما ایشان آن زمان که هنوز این بخش جدی نشده بود و به طور کاربردی هنوز مد نظر قرار نگرفته بود این بحث را مطرح کرد که ما باید وارد این عرصه هم بشویم و همین باعث می شود شما بعد از مدتها پرتاب ماهواره های جمهوری اسلامی ایران توسط سامانه های موشکی که خود سردار مقدم طراحی و ساخته بودند انجام بشود بنابراین این رشد و توسعه کمی و کیفی در بحث سامانه های موشکی و از نظر زمان دسترسی به این اهداف و پروژه ها در سریع ترین زمان تحقق پیدا کرد که باورکردنی نبود و واقعا غیر ممکن به نظر می رسید و هم از نظر کیفی که واقعا رشد کرده بود.

من به جرات می‌توانم بگویم ما که می گوییم دهه 70 این تهدیدات آمریکا و اسرائیل همواره بر علیه جمهوری اسلامی وجود داشته و همین الان هم شما گاها می بینید که آنها هر از چند گاهی مسائلی که پیش می آید اقدام نظامی علیه ایران را خیلی جدی مطرح می کنند در کنار عوامل بازدارنده ای که وجود دارد از جمله خود پشتوانه حمایت مردمی از انقلاب و بعضی از پارامتر های دیگر، مهمترین عامل بازدارنده و بازدارندگی در مقابل تهدیدات جدی آمریکا همین مجموعه سامانه موشکی است که سردار مقدم در خط مقدم این جبهه قرار داشتند هم در بخش عملیات، هم در بخش تحقیقات است.

به خاطر داریم آن زمانی که اعلام شد جمهوری اسلامی ایران صاحب سامانه موشکی شهاب3 شد در اردوگاه دشمن چه اوضاعی پیش آمد در هر مقطعی که فنآوری سامانه های موشکی پیشرفته تر می شد این رعب و وحشت در دل دشمن بیشتر گسترش پیدا می کرد.

ما شاهد هستیم آمریکا و رژیم صهیونیستی به طور جد ایران را تهدید نظامی کرده بود اگر موضع گیری های مقامات سیاسی و نظامی آمریکا را قبل و بعد از به نمایش گذاشتن قدرت موشکی و رزمایش ها، را ملاحظه کنید متوجه تغییر 180 درجه ای مواضع آنها خواهید شد یعنی بعضی مقامات دقیقا گزینه جنگ را مطرح می کردند ولی بعد از رزمایش گفتند نه. برای ما گذشته جنگ بحث جدی نیست که کاملا با مواضع خیلی شان متفاوت بود.

خب واقعا اینها تاثیر بازدارندگی سامانه های موشکی را می رساند که الحق و الانصاف می توانیم سردار مقدم را یکی از کلیدی ترین و اصلی ترین نیروهایی بدانیم که در این عرصه توانستند این موفقیت را نصیب جمهوری اسلامی ایران بکنند با همان آمیزه ها با همان درسهایی که ایشان از حضرت امام از اندیشه ایشان گرفته بودند وارد عرصه شدند و ارادت ایشان را ما در برخوردهایی که با مقام معظم رهبری داشتند با آن کلام صادقانه و خیلی صمیمی که با ایشان صحبت می کردند و و به ایشان اطمینان می دادند که ما پشت شما هستیم و به نوعی پا به کار بودن خودشان را اعلام می کردند و این عرصه آن را معنا می بخشید.

ما با مجموعه ای که در بحث عملکرد سردار مقدم عرض کردیم آن ویژگی ها و رمز موفقیت ایشان را می خواهیم یک اشاره ای داشته باشیم حالا به تدبیر و برداشتی که خودمان داریم شاید دوستان هر کسی با نوع برخوردی که با ایشان دارد یک برداشتی دارد من آن چیزی که به نظر خودم رسید اولین رمز موفقیت ایشان آن اعتقاد ایمان باور قلبی به معنی واقعی کلمه یعنی این مبانی اعتقادی که ایشان هم به اسلام هم به انقلاب و تعصب و بر اساس باور تمام تلاش اش را معطوف کرده بود بر اساس این باور و یقین قلبی تلاش اش را سامان می داد.

دومین رمز موفقیت ایشان برنامه ریزی، تدبیر و تعقل بود. ایشان در کاری که انجام می داد و سیر رشد و پیشرفتی که عرض کردیم شما نگاه بکنید خیلی گام به گام است یعنی بعد از یک پیشرفت و به نتیجه گیری یعنی آن توان موجود را خوب در نظر می گرفت بر اساس آن برنامه‌ریزی کاربردی را انجام می داد. با انتخاب افرادی که شایسته آن کار بودند سعی می کرد آنها را در کمال سادگی اینها را در آن کار معرفی می کرد و مشغول می کرد و کار به نتیجه می‌رسید. این بحثی که الان عرض می کنم در کنار دو تا خصوصیت اصلی که عرض کردم آن شخصیتهای اخلاقی ایشان تواضع و فروتنی. من فکر نکنم کسی باشد اولین برخورد با حسن آقا حسن آقای خودمان با ایشان برخورد داشته باشد شیفته مرام و معرفت اخلاق ایشان نشود یعنی نوع برخورد چنان صمیمی و دوستانه بود. همه بچه ها آنهایی که ارتباط صمیمی داشتند شوخی‌ها یا آن ارتباط دوستانه بماند که به هر حال تمام آن فعالیتهای کاری که انجام می شد در یک فضای صمیمی انجام می شد و خیلی دوست داشتند بود آن نوع رفتار ایشان آن تواضع و فروتنی جالب اینجاست همان طور که عرض کردم ایشان نه از موفقیت مغرور می شد نه از شکست مایوس نوع برخورد ایشان همان طور که عرض کردم ما که دچار مشکل شده بودیم اصلا برخورد ایشان ما را تنظیم کرد که واقعا این درست است. باید مثل ایشان باشیم.

بحث بعدی این بود که شما حساب بکنید در کنار این بزرگترین و راهبردی ترین تکنولوژی نظامی روز ایشان در پرتابها ،در رزمایش ها ،در عملیاتها در هر کاری که آن کار باید می آمد آنجا اقدام مشترک انجام می شد. قبل از تست یا رزمایش ایشان بعد از آن برنامه ریزیها و آماده‌سازیهایی که به هر حال طراحی می کردند انجام می دادند دعای توسل و آن استمداد طلبیدن از خدا برای موفقیت، جزء کارهای اصلی ایشان بود یعنی همه کارها که آماده می شد، صبح پرتابها آماده هر کدام تاخر و تقدم کارها زمان بندی مثلا ساعت 8 صبح پرتاب باید انجام شود شب اش دعای توسل جانانه ای ایشان ترتیب می دادند و بعضا آنجایی که امکان داشت دعوت می‌کردند از بعضی افراد و واقعا با این روحیه وارد تخصصی و علمی ترین کار می شدند و از آنجا از خدا طلب موفقیت می کردند البته این هم از تجاربی بود که از دوران دفاع مقدس که معمولا شعار بچه های توپخانه این بود "و ما رمیت اذ رمیت و لکن الله رمی" یعنی تیری که شما پرتاب می کنید شما نیستید که هدایت می کنید به هدف می‌زنید این کار خداست.

شهید مقدم به تعبیر خودشان همه کارها را انجام می داد. چیزی که عقلی و علمی و تخصصی بود همه را می آورد پای کار در میدان. اما آن لحظه نتیجه گیری را می سپرد به خدا و با این روحیه و این انرژی و روحیات پیگیری کارها مخصوصا در جمع بچه های موشکی چه در بخش عملیات چه در بخش تحقیقات این دو چندان می شد و بازدهی و اثرات کار چند برابر می شد.

و من مطمئن هستم یکی از دلائل رشد و موفقیت پی در پی سردار مقدم در کنار آن تلاشهای علمی اش. برخورداری از این روحیه ی اعتقادی بود که عرض کردم رمز موفقیت اش بود و اینجا ها خودش را نشان می داد جالب این است که در بخش کار و محیط های کاری باز یک ویژگی ایشان را عرض بکنم ما اتفاقا از همان دهه 70 این مجموعه بچه هایی که تلاش زیادی انجام می دادند شب عید یک برنامه ای اتفاق افتاده بود یک سفر برای بار اول به مشهد مقدس داشتیم و سال تحویل راآنجا بودمی.

این دیگر یک روالی شده بود برای همه ساله شب عید هنگام سال تحویل با همکاران موشکی در مشهد بودیم با اتوبوس هم می رفتیم. سردار مقدم هم در جمع بچه ها بود. همه در کنار هم به این مسافرت می رفتیم. در این مسیری که می رفتیم تصورمان این بود که محیط کار حسن آقا با بچه ها یک ارتباط نزدیک صمیمی برقرار می کند و این در ذهن بود و فکر نمی کردم در این مسافرت هم که با خانواده هستیم همانگونه باشند اما یک دفعه در مسیر نگاه کردیم که در اتوبوس دیدیم این بچه ها را جمع کرده انتهای اتوبوس و ما یک لحظه انتهای اتوبوس را دیدیم که خود حسن آقا در جمع بچه ها و همه هم با حالت خنده و نشاط و شادابی مشغول بازی کردند حالا یک بازی خاصی هم ایشان طراحی کرده بود با مجموعه بچه ها در حال بازی کردن بودند یعنی انتهای اتوبوس بچه ها رفته بودند در آنجا در بوفه اتوبوس نشسته بودند. حسن آقا با یک حالت کاملا خاص ایشان داشت با بچه ها بازی می کرد و بچه های زیر4-5 سال تا نوجوان 12-13 سال شیفته ی برخورد ایشان شده بودند.

حالا خود من با آن بازی هایی که داشتند انجام می دادند. واقعا آن انعطاف شخصیتی و روحیاتی ایشان را دیدم. در محیط کار انعطاف داشت و من می گفتم اینجا بلاخره دیگر حد و حدودی دارد مثلا یک ذره نه کاملا ملاحظه خانواده ما را می کند اما آنجا با بچه ها ارتباط خیلی راحت و صمیمی داشت دیگه به عمو مقدم معروف شده بود هر موقع حسن آقا می دیدند به ایشان می گفتند بیا بازی بکنیم این یکی از روحیات شخصیتی ایشان بود که من این طور می خواهم بگویم در آنجایی که با بالاترین مقام یک کشور با ارزشترین مقام یک کشور در مقابل رهبری می ایستد و با آن صحبتها و کلام صمیمی از ایشان هم نام می برد و اعلام آمادگی می کند، برای طبعیت و هم با این بچه ها که اینجوری رابطه برقرار می کند، این روحیه و این شخصیت یک شخصیتی است که نشان از آن اعتقاد و ایمان قلبی اسلامی دارد که ماها خیلی سعی کردیم البته درس بگیریم و تحت تاثیر رفتار و این تواضع و فروتنی ایشان شدیم.

البته خیلی با شهید مقدم فاصله داریم اما امیدوار هستیم و از خدا می خواهیم که این خصلتهای اخلاقی ما را مثل خصلتهای بسیار نیکو و اثر گذار شهید مقدم قرار بدهد و من می خواهم عرض بکنم که واقعا همان طور که عرض کردم فعالیتهای شهید مقدم بعد از دفاع مقدس جنگ 8 ساله را اگر یک دفاع مقدس دیگری نگوییم قطعا کمتر نبود. ایشان آمریکا و اسرائیل را در مقابل خودش داشت و لذا در همین راه تا انتهای مسیر و تا لحظه شهادتشان در همین عرصه مشغول فعالیت و تلاش بودند تا اینکه به درجه رفیع شهادت نائل آمدند. می توانیم بگوییم ایشان مزد اصلی شان را گرفتند و به آن مقام و ارزش والای شهادت که هیچ چیزی را نمی شود با آن مقایسه کرد رسیدند و حقشان هم بود به این مقام برسند و امیدوار هستیم و من اعتقادم این است که واقعا سردار مقدم بهترین الگو می‌توانند در عرصه های مختلف برای مسئولین کشور برای محیط های علمی برای محیط های مختلف باشند.

شهید مقدم برای تحقق اندیشه حضرت امام و مقام معظم رهبری در راستای استقلال کشور یعنی رسیدن به آن خودکفایی و خود اتکایی تلاش می کردند. آن باور خود توانستن شهید مقدم آن جمله معروف حضرت امام که فرمودند"ما می توانیم" معنا کردند. این جملات را در زمین پیاده کردند.

ادامه در ارسال بعدي....[/align]
[i][size=9][color=violet]ببخشيد كه ارسال متوالي دادم. به دليل حجم مطلب[/color][/size][/i]
  • Upvote 1

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
[align=justify]ادامه...

یک نکته ای را در ارتباط با بحث مدیریت و فرماندهی ایشان عرض بکنم. از ویژگی های سردار مقدم این بود که ایشان در کنار ایجاد یک ساختار و سازمان مناسب نوعی رابطه ی دوستانه و صمیمانه بین افراد برقرار کرده بود. به عبارت دیگر برقرار رابطه دوستانه و صمیمانه بین افراد را مهمتر از آن ساختار و سازمان می دانست یعنی روشهایی کلیشه ای را زیاد قبول نداشت و روشهایی را بیشتر می پسندیدند و آن را اجرا می کردند که نشات گرفته از ساختار سازمان مناسب توام با روابط دوستانه بین افراد بود. این شیوه هم از آن تجربه هایی بود که از دوران دفاع مقدس به دست آمده بود.

در دوران دفاع مقدس همان طور که فرماندهان و لشکرهای سپاه وقتی آن کارهای بزرگ را انجام می دادند شما وقتی می آمدید بین آن افراد نوع رفتار و آن برخورد بین افراد صرفا سلسله مراتبی نبود کاملا ضد یک نظمی که یک سازمان داشته باشد یک رفتار کاملا دوستانه و صمیمی و عاشقانه بین افراد حاکم بود یعنی من خودم مدتی که در خدمت شهید مقدم بودم و توفیق داشتیم همکاری بکنیم با ایشان دقیقا نوع برخورد و نوع رفتارشان به این صورت بود و سعی ما هم بر این بود که این شیوه مدیریت را در سازمان بین بچه ها پیاده بکنیم همین الگو را ما در خیلی از کارهایی که احساس می کردیم ممکن است به مشکل برخورد کنیم اجرا می کردیم و لذا با این نوع رفتار خیلی از مشکلات، با همکاری صمیمی و همدلی خود بچه ها رفع می شد این یکی از آن نکات برجسته شهید مقدم بود.

واقعاً این شیوه و روش در سازمان خیلی تاثیرگذار بود که بچه ها عاشقانه کار می کردند، با تمام وجود آن چیزی که در توانشان بود می‌آوردند در میدان و آن وظایف و ماموریتی که به عهده هر کسی گذاشته می شد آنها را انجام می دادند و همین باعث بالا رفتن کارایی سازمان می شد.

من به جرات می توانم بگویم اگر آن به شیوه های مدیریتی و شخصیتی سردار مقدم خوب توجه بشود بهره برداری بشود و درست منعکس بشود می تواند الگویی باشد برای جامعه فعلی ما، بر اساس آن اندیشه ها و افکار حضرت امام(ره)، چرا که سردار مقدم نمونه عینی و بارز و مصداق آن توصیه ها و رهنمودهای که حضرت امام و مقام معظم رهبری بودند.

حضرت امام تاکیدشان این بود که ما در رسیدن به استقلال باید خودمان را باور بکنیم برای اینکه کشور بخواهد از وابستگی نجات پیدا کند باید روی پای خودمان بایستیم باید آن خودکفایی و خوداکتفایی و اعتماد به نفسی که نشات گرفته از توکل به خدا استعانت از خدا هست در خودمان تقویت بکنیم.

مطمئنا ما وقتی می بینیم سردار مقدم در راهبردی ترین سازمان این کشور در حال فعالیت هست و پیشرفت های چشمگیری دارد و این مجموعه را به حدی رسانده که به جرات می توانیم بگوییم مهمترین پاسخ به تهدیدات ابرقدرت روز دنیا یعنی آمریکا و رژیم صهیونیستی است.

در جای خودش وقتی این را توانستیم به این شکل به نمایش بگذاریم آیا ما واقعا اگر در عرصه های دیگر و در شرایط دیگر از این روحیه استفاده بکنیم نمی توانیم به نتیجه برسیم و مشکلات را حل بکنیم قطعا می توانیم به آن اهداف و به آن نقاطی برسیم که مورد تاکید و نظر حضرت امام است و آن چه که شایسته نظام جمهوری اسلامی هست می توانیم با این شیوه ها به آن دست پیدا بکنیم.

امیدوار هستیم همه ما در هر کجا در هر جایی هستیم ضمن قدر شناسی از این نوع فعالیت ها آنها را الگویی برای خودمان قرار بدهیم و انشاا... بتوانیم آن خدمت صادقانه و خالصانه را به مردم عزیز و انقلاب انجام بدهیم و این خدمت و رفتار به برکت خون شهدای عزیز و آن بهای سنگینی است که پرداخت کردیم حق همین هست که ما از این طریق بتوانیم آن آرمانها و اهداف انقلاب برای کشور را تامین بکنیم .

از ویژگی های دیگر سردار مقدم واقعا می شود آن بحثی که می گوییم پر تلاش در بحث زمان در آن مقطعی که ارتباط داشتیم حالا با خانواده ارتباط خانوادگی هم که برقرار بود واقعا ایشان در آن وقتی که برای کار می گذاشت وقتی که برای تلاش و فعالیت و ماموریت ها می گذاشت به مراتب بیشتر بود و به طور طبیعی وجود داشت بعضا خانواده دچار مشکل بودند با عدم حضور سردار مقدم در رسیدگی به امور داخلی خانواده بنابراین واقعا در کار خودشان در فعالیتهایی که داشتند بر اساس آن اهداف و برنامه ریزی هایی که می کردند تلاش بی وقفه داشتند یعنی تلاش بی وقفه بعضا در همین اواخر من شنیده بودم که ایشان چند شب خانه نیامده بودند. در همین آخرین تلاشهایی که ایشان داشتند حالا در زمان دفاع مقدس که بماند آنجا همان طور که عرض کردم وقتی می خواستند بیایند مرخصی دیداری تازه بکنند نفسی تازه بکنند برگردند در بین راه ماموریت جدیدی ابلاغ می شد و از همان جا باید برمی گشتند مناطق عملیاتی بعد از آن دوران هم تقریبا می شود گفت در یک چنین شرایطی می گذشت و تمام تلاش و دغدغه ی ایشان این بود که با گذاشتن وقت زیاد آن نتایجی که مد نظر هست را بگیرد.

از خصوصیت دیگر ایشان آن تبعیت محض شان از رهبری بود چه در زمان حضرت امام که جای خودش را داشت و چه مقام معظم رهبری در آن ملاقاتهای حضوری که با رهبر معظم انقلاب داشتند مخصوصا رزمایشی که در جنوب در بندرعباس انجام شده بود حسن مقدم آنجا وقتی گزارش کار به حضرت آقا می دادند، قبل از اینکه گزارش کار و عملکرد را ارائه بدهد ابتدا اعلام آمادگی برای تبعیت از فرامین آقا را به عنوان مولای خودشان همچون حضرت علی دادند.

همچنین من یادم هست که اگر اشتباه نکنم این مضمون را به کار بردند که "ما شما را تنها نخواهیم گذاشت و شما این را مطمئن باشید" و این گونه ارادت خودشان را نسبت به رهبری نظام که سکاندار کنترل و هدایت انقلاب هست بروز می دادند و نشان می دادند، به اعتقاد من بین شهید مقدم و مقام معظم رهبری یک رابطه دوسویه وجود داشت.

یعنی حضرت آقا هم به سردار مقدم علاقه خاصی داشتند واقعا این عشق و علاقه ی دوطرفه مخصوصا در رفتار و نوع برخورد سردار مقدم کاملا مشخص بود. اهداف و تصورات ذهنیش خیلی باز و گسترده بود.

یعنی وقتی در اهداف بلندش آمریکا را هدف قرار داد به نوعی کمک به رهبری می کرد. من این تعبیر را به کار می برم واقعا ذوالفقار مقام معظم رهبری بودند این تعبیر در عمل مشخص شد.

ارادت ایشان نسبت به اهل بیت خیلی زیاد بود. آن چیزی که توصیه حضرت رسول بود که در حدیث ثقلین اشاره داشتند که قرآن و عترت را من برای شما به امانت می گذارم من به جرات می توانم بگویم یکی از مصداق های بارزی که می شود نام ببریم شهید مقدم بود که ایشان به طور کامل به این دو منبع خودش را وصل کرده بود.

ارادت خاصی به امیرالمومنین مخصوصا بحث غدیر داشتند. واقعا با یک برخورد ویژه با این مناسبت ارتباط برقرار می کرد. ارادت خاص به امیر المومنین(ع) داشتند ایشان و حتی من عرض می کنم در دیدار حضوری با مقام معظم رهبری شهید مقدم ابتدا توصیف عید غدیر را می کنند اگر آن فیلم ها باشد پخش کنید خیلی جالب است اینها این را توصیف می کنند و می گویند در عصر کنونی به تبعیت و به پیروی از امام علی(ع) از شما این پیروی را داریم یعنی با ارادت نسبت به امیرالمومنین و با آن نوع نگاهش آگاهانه و کاملا با بصیرت تمام، نه بر طبق عادت، ایشان کاملا از صمیم دل آگاهانه این ارادت خودشان را به حضرت علی نشان می دادند و به تبع آن این ارادت را نسبت به مقام معظم رهبری داشتند.

ما در اولین سفر هایی که به مشهد داشتیم از همان مشهد رفتیم شمال چون ما خودمان آنجا یک مکان پدری هست از شمال هم یک گشت و گذاری زدیم. وقتی برگشتیم شهید مقدم این بحث را مطرح کرد و گفت : ای کاش یک شرایطی فراهم بکنیم که هم در مشهد و هم در شمال یک جایی درست کنیم که همه پرسنل همه نیروها از این شرایط استفاده بکنند یعنی آن مسافرت اولیه جرقه ی احداث هتل در مشهد و مهمانسرا در شمال را زد یعنی ایشان این طور نبودند که یک امکانات را برای خودشان یا مسئولین بخواهند بلکه برای همه می خواستند واقعا آن تاثیرات روحی روانی مثلا زیارت سال تحویل در مشهد و یا تفریحی که به هر حال در محیط شمال به وجود آمد این را وقتی اثراتش را دیده بود گفت چرا این را تعمیم ندهیم به کل پرسنل و همین باعث شد که در سالهای بعد یکی از کارهایی که در کنار این پروژه های تحقیقاتی و عملیاتی انجام داد احداث هتل در مشهد و شما بود. خدا رحمت کند شهید رشادی را مامور این کار کرده بود این بحث را دنبال بکند که نیروهای زیر مجموعه سازمان هم بتوانند از این محیط ها استفاده بکند و همین هم شد چند سال بعد این مکان ها ساخته شد و امروز من فکر می کنم بچه ها به طور دوره ای دارند می روند.

[color=olive]۰۱ دي ۱۳۹۰[/color]
منبع:
http://www.taamolnews.ir/fa/news/7857/%D8%A2%D8%B1%D8%B2%D9%88%D9%8A%D8%B4-%D8%A7%D9%8A%D9%86-%D8%A8%D9%88%D8%AF-%DA%A9%D9%87-%D8%A8%D9%87-%D8%B3%D8%A7%D9%85%D8%A7%D9%86%D9%87%E2%80%8C%DB%8C-%D9%85%D9%88%D8%B4%DA%A9%DB%8C-%D8%AF%D8%B3%D8%AA-%D9%BE%DB%8C%D8%AF%D8%A7-%DA%A9%D9%86%DB%8C%D9%85-%DA%A9%D9%87-%D8%B1%DA%98%DB%8C%D9%85-%D8%BA%D8%A7%D8%B5%D8%A8-%D8%A7%D8%B3%D8%B1%D8%A7%D8%A6%DB%8C%D9%84-%D8%B1%D8%A7-%D9%85%D9%88%D8%B1%D8%AF-%D9%87%D8%AF%D9%81-%D9%82%D8%B1%D8%A7%D8%B1-%D8%AF%D9%87%DB%8C%D9%85
[/align]
[i][size=9][color=violet]ببخشيد كه ارسال متوالي دادم. به دليل حجم مطلب[/color][/size][/i]
  • Upvote 1

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
[b]مردم به روشنايى در شب حساس شده و برق شهر از غروب قطع مى شد .[/b]

دوستان یک سوال برایم پیش اومده.
در مورد موشک باران شهرهای ایران دائیم نقل میکرد که: (محل شیراز) شبی از شبهای جنگ تحمیلی بود و هنگامی که داشته به خانه بر میگشته متوجه نوری شده که از روی کوههای غرب شیراز ظهور کرده. چون قبلا می دانسته موشک چیه به دوستش میگه خودتو بگیر که الان صدای انفجار مهیبی میاد. دوستش میگه آژیر که نزدند. در همین حال بووووووووووووووم!
من از این خاطره تعجب کردم. چرا ؟
چون میدونستم اسکاد بالستیک هست و تقریا با زاویه ای حدود 20 درجه نسبت به خط عمود به زمین برخورد میکنه. پس قائدتا حرکت در مسیر افقی و سقوط آزاد درست نیست.

جریان چیه؟ داییم خالی بسته icon_eek

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
شلیک اولین موشک :

[img]http://gallery.military.ir/albums/userpics/normal_r5v1%7E0.jpg[/img]

[img]http://gallery.military.ir/albums/userpics/normal_Image_2.jpg[/img]

[img]http://gallery.military.ir/albums/userpics/normal_Image_3.jpg[/img]

[img]http://gallery.military.ir/albums/userpics/normal_Image_4.jpg[/img]

[img]http://gallery.military.ir/albums/userpics/normal_Image_5.jpg[/img]

[img]http://gallery.military.ir/albums/userpics/normal_Image_6.jpg[/img]

[img]http://gallery.military.ir/albums/userpics/normal_Image_7.jpg[/img]

[img]http://gallery.military.ir/albums/userpics/normal_Image_8.jpg[/img]

[img]http://gallery.military.ir/albums/userpics/normal_Image_9.jpg[/img]

[img]http://gallery.military.ir/albums/userpics/normal_Image_10.jpg[/img]

[img]http://gallery.military.ir/albums/userpics/normal_Image_11.jpg[/img]

[img]http://gallery.military.ir/albums/userpics/normal_Image_12.jpg[/img]

[img]http://gallery.military.ir/albums/userpics/normal_Image_13.jpg[/img]

[img]http://gallery.military.ir/albums/userpics/normal_Image_14.jpg[/img]

[img]http://gallery.military.ir/albums/userpics/normal_Image_15.jpg[/img]

[img]http://gallery.military.ir/albums/userpics/normal_Image_16.jpg[/img]

[img]http://gallery.military.ir/albums/userpics/normal_Image_17.jpg[/img]

[img]http://gallery.military.ir/albums/userpics/normal_Image_18.jpg[/img]

[img]http://gallery.military.ir/albums/userpics/normal_Image_19.jpg[/img]

این هم لینک دانلود :

http://reza4087.persiangig.com/video/aval.flv
12 مگابایت
  • Upvote 1

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
reza4087 عزیز دستت درد نکنه عالی بود زحمت کشیدی icon_rolleyes

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
با تشكر از reza4087 گرامي.
****************
[quote]
[align=justify]{...}
[b] * موشک‌های سپاه بعد از شرارت‌های صدام شلیک می‌شد[/b]
وی با اشاره به حمایت همه جانبه دنیای استکباری از رژیم بعث در ایام دفاع مقدس گفت: در جنگ تحمیلی تمام دنیا پشت سر صدام جمع شده بودند و همه گونه امکانات در اختیار رژیم بعثی قرار می‌گرفت و ما هم به دنبال دفاع از خودمان بودیم.
حاجی زاده افزود: تک تک موشک‌هایی که از سوی ما شلیک می‌شد حتما بعد از شرارت‌های رژیم بعثی بود یعنی ما هیچگاه آغاز کننده نبودیم و در حین جنگ هم به ضرورت از موشک استفاده می‌کردیم.
فرمانده نیروی هوافضای سپاه ادامه داد: با اشتباهی که آن روز دنیا کرد و البته این تعبیر آنهاست که می‌گویند اشتباه و به نظر ما عنایت الهی بود، تعداد محدودی موشک به دست ما افتاد و از همان روز، کار ساخت و بومی‌سازی موشک‌ها شروع شد و با گذشت زمان بود که نیاز به ارتقای کیفیت و برد و تنوع این سیستم‌ها را حس کردیم.

[b]* بیش از 30 فروند موشک وارد کشور نشد[/b]
حاجی‌زاده با بیان اینکه در مرتبه اول اول 8 فروند و در کل حدود 30 فروند موشک بیشتر وارد کشور نشد، اظهار داشت: پایه گذار بحث موشکی در جمهوری اسلامی ایران چه در حوزه عملیات و چه بومی سازی، سردار شهید حاج‌حسن طهرانی مقدم بود.
وی گفت: شهید مقدم از 8 موشکی که در دور اول وارد شد، 2 فروند را برای بومی سازی کنار گذاشت و مهندسی معکوس از همان روزهای اول شروع شد که این تصمیم سختی بود اما ایشان این جسارت و آینده‌نگری را داشت و این کار را کرد.
حاجی زاده افزود: با شروع این کار و اقداماتی که در حوزه فنی و بومی سازی آغاز شد، امروز تنوع زیادی از موشک‌ها را در بردهای مختلف و بخش های دریایی و زمینی و... در اختیار داریم.
فرمانده نیروی هوافضای سپاه گفت: در جمهوری اسلامی ایران و بالاخص مجموعه سپاه، همه یاد گرفته‌ایم که چگونه تهدیدها را تبدیل به فرصت کنیم و در آن زمان هم به هر حال ندادن موشک و امکانات یک تهدید بود و این عدم وجود امکانات در آن موقع خیلی آزاردهنده بود ولی همین تهدید را رزمندگان ما تبدیل به فرصت کردند.
.
.
.
[b]* تاکید مقام معظم رهبری بر شروع مهندسی معکوس موشک‌ها[/b]
حاجی‌زاده افزود:‌ آن روزها که در اوج مشکلات، 2 فروند موشک را جدا کرده بودیم تا مجموعه وزارت سپاه آن را مهندسی معکوس کند، برای خود من خیلی موضوع مهمی بود در شرایطی که به این میزان شرارت علیه ما است شاید اگر این 2 موشک را به عراق بزنیم منفعت بیشتری داشته باشد ولی حاج حسن مقدم آنها را جدا کرد و به صنعت داد.
وی افزود: در همان زمان در جلسه‌ای که شهید طهرانی مقدم و بنده و مسئولین محدودی از وزارت سپاه و همچنین مقام معظم رهبری به عنوان رئیس جمهور شرکت داشتند، حضرت آقا پیگیری می‌کردند که چرا این کار را زود شروع نمی‌کنید و این موشک‌ها را باز نمی‌کنید، از چه نگران هستید؟
وی تصریح کرد: این موضوع اواخر سال 64 و در اوج جنگ بود و از طرفی افرادی که می‌خواستند این موشک‌ها را باز کنند می‌دانستند که شاید جمع شدنی در کار نباشد و موشک تخریب شود ولی این تصمیمات، تصمیمات استراتژیکی بود که افرادی مثل حضرت آقا با آینده نگری اتخاذ می‌کردند و آن روز هم ایشان می‌دانستند این موشک تا بخواهد باز و ساخته شود، شاید به جنگ نرسد.
{...}[/align]
[color=olive]91/02/08[/color]
منبع: خبرگزاري فارس
http://www.farsnews.com/newstext.php?nn=13910205000746[/quote]

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
[size=3][font=tahoma,geneva,sans-serif]به نقل از مستند "صعود"، در طول دفاع مقدس، 88 فروند موشك اسكاد-بي به سمت اهدافي در عراق پرتاب شد.[/font][/size]
[size=3][font=tahoma,geneva,sans-serif]اولين محموله موشكي كه به كشور حمل شد 8 فروند موشك و 2 سكو پرتاب، به همراه مقداري تجهيزات جانبي بود.[/font][/size]
[size=3][font=tahoma,geneva,sans-serif]در اين مستند به مواردي جالب ديگري هم اشاره شده، كه از جمله مي‌توان به خرابكاري نيروهاي ليبيايي در تجهيزات موشكي، در هنگام ترك كشور. و مجاهدت حاج حسن و تيمش براي رفع مشكلات ناشي از آن اشاره كرد.[/font][/size]
[size=3][font=tahoma,geneva,sans-serif]موارد ديگر را در داخل خود مستند مشاهده نماييد (لينك زير)[/font][/size]
[b][size=3][font=tahoma,geneva,sans-serif][url="http://www.military.ir/forums/topic/23120-%D8%A8%D8%A7%D8%B2%DA%AF%D8%B4%D8%AA-%D8%AB%D8%B1%DB%8C%D8%A7-%D8%A8%D8%A7-%D8%B5%D8%B9%D9%88%D8%AF-%D9%BE%D8%AF%D8%B1-%D9%85%D9%88%D8%B4%DA%A9%DB%8C-%D8%A7%DB%8C%D8%B1%D8%A7%D9%86/"]بازگشت ثریا با "صعود" پدر موشکی ایران[/url][/font][/size][/b]

[size=3][font=tahoma,geneva,sans-serif][size=1][i][color=#EE82EE]ببخشيد كه ارسال متوالي دادم. تاپيك بالا بيايد.[/color][/i][/size][/font][/size]
  • Upvote 3

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
[size=3][font=tahoma,geneva,sans-serif]جناب محسن رضايي هم در مستند "فصل نا تمام"، تعداد موشك‌هاي شليك شده را 90 فروند عنوان كردند.[/font][/size]
[size=3][font=tahoma,geneva,sans-serif]به نقل از خود شهيد مقدم در اين مستند، يكي‌ از سنگين‌ترين ("شايد سنگين‌ترين") پاسخ موشكي عليه رژيم بعث عراق، عملياتي بود كه در طي يك روز و در عرض 800 كيلومتر، چهار عمليات موشكي همزمان، عليه موسل، بغداد، تكريت و اماره انجام شد. (4 فرمانده‌اي موشكي در 4 محور و انجام عمليات همزمان). و به نقل از سردار حاجي‌زاده، همين فشار سنگين باعث شد كه از 31 فروردين 1367، صدام راهبردش را تغيير داد و احساس كرد بحث جنگ‌ شهرها ديگر خيلي برگ برنده‌اي محسوب نمي‌شود.[/font][/size]
[size=3][font=tahoma,geneva,sans-serif]شرح كامل‌تر وقايع را در داخل خود مستند "فصل نا تمام" مشاهده نماييد (لينك زير)[/font][/size]
[size=3][font=tahoma,geneva,sans-serif][b][url="http://www.military.ir/forums/topic/23301-%D9%85%D8%B3%D8%AA%D9%86%D8%AF-%D9%81%D8%B5%D9%84-%D9%86%D8%A7-%D8%AA%D9%85%D8%A7%D9%85%D8%B1%D9%88%D8%A7%DB%8C%D8%AA%DB%8C-%D8%A7%D8%B2-%D9%86%D8%AD%D9%88%D9%87-%D8%B4%DA%A9%D9%84-%DA%AF%DB%8C%D8%B1%DB%8C-%D9%86%DB%8C%D8%B1%D9%88%DB%8C-%D9%85%D9%88/"]مستند فصل نا تمام(روایتی از نحوه شکل گیری نیروی موشکی سپاه)[/url][/b][/font][/size]

[size=3][font=tahoma,geneva,sans-serif][size=1][i][color=#EE82EE]ببخشيد كه ارسال متوالي دادم. تاپيك بالا بيايد.[/color][/i][/size][/font][/size]

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
[size=4][background=rgb(255, 255, 0)]موشك[/background] [/size]ها و راکت های سطح به سطح از نخستین روزهای جنگ به صورت پراکنده از سوی هر دو کشور مورد استفاده قرار گرفتند اما این سامانه تا پایان جنگ نتوانست جایگاه مهمی را در این صحنه نبرد به خود اختصاص دهد . با وجودیکه این سیستم ها می توانستند به داخل اهدافی نفوذ کنند که هواپیما بدون خطر کردن هیچگاه قادر به انجام آن نبود ، اما موشک های ایران و عراق از نظر دقت و برد- مقدار ماده منفجره با محدودیت های جدی روبرو بودند ، از اینرو هیچ یک از طرفین نتوانستند این موشک ها را با دقت به سوی اهداف موردنظر هدف گیری نمایند . معهذا ، هر دو کشور در جریان جنگ 900-750 راکت و موشک دوربرد به سوی یکدیگر شلیک کردند .
عراق در ابتدای جنگ موشک های FROG در اختیار داشت ( FROG برگرفته از حروف اول عبارت Free Rocket Over Ground می باشد) و در خلال جنگ از راکت های سطح به سطح استفاده کرد که از جمله آن می توان به شلیک موشک های FROG-7 در چند هفته اول نبرد اشاره کرد . اما نیروهای این کشور به زودی دریافتند که این راکتها کارآیی چندانی ندارند . آنها فاقد توانمندی لازم جهت حمل کلاهک متعارف کارآمد بودند ، ضمن اینکه عراق فاقد هرگونه سیستم هدف گیری موثر فراتر از برد چشمی (BVR) بود .
از چنین ناکارآمدی ، مورد جالبی در اوایل جنگ اتفاق افتاد زمانیکه عراق با هدف ایجاد اختلال در سازماندهی مناطق عملیاتی نیروی زمینی ایران در حوالی دزفول و اهواز چهار راکت سطح به سطح FROG 7 پرتاب کرد. درک دلایل بروز این مسئله ساده است . راکت FROG-7 ، که R65A یا Luna نیز نامیده می شود ، برای حملات هسته ای طراحی شده بود و به عنوان یک سلاح متعارف کارآیی چندانی نداشت . این موشک از یک موتور راکتی تک مرحله ای با سوخت جامد بهره می گیرد که اولین بار در سال 1967 در معرض دید عموم قرار گرفت . این موشک 9 متر طول و 61 سانتیمتر قطر دارد و وزن آن در حدود 5727 کیلوگرم است . این موشک به جز خط سیر پرتابی با چرخش ثابت هیچ سیستم هدایت کننده ای دیگری ندارد . اگر پس از پرتاب قصد اصلاح مسیر حرکت آن را داشته باشند ، باید در زمان مرحله تقویت موشک این کار را انجام دهند . پس از تقویت ، حرکت موشک به صورت پرتابی خواهد بود .
http://images.persianblog.ir/1632_3PAm47N1.jpg
[color=#008000]دو فروند موشک فراگ 7 عراقی نصب شده بر روی سکوهای پرتاب متحرک[/color]

کلاهک موشک FROG وزنی برابر با 455 کیلوگرم دارد و حداکثر برد آن 60 کیلومتر است . این موشک همچنین قادر به حمل کلاهک هسته ای یا شیمیایی می باشد . معمولاً بر روی یک سکوی پرتاب چرخدار مستقر می شود که تحت عنوان ZIL-135 نامیده می شود . دماغه آن بوسیله حلقه ای از چند دماغه کوچکتر احاطه می شود و در عواملی همچون قابلیت اطمینان و دقت نسبت به موشک های FROG اولیه از برتری محسوسی برخوردار است .
فقدان قابلیت دقت ، مرگ آوری و هدف گیری این موشک خیلی زود عراق را وادار ساخت تا به جای اهداف نظامی یا مناطق شلوغ از این موشک برای شلیک به سمت شهرها و اهداف اقتصادی بزرگ استفاده کند . عراق طی چند ماه ابتدایی جنگ این اقدام را در دستور کار خود قرار داد اما پرتاب آنها دقت لازم را نداشت . زمانیکه هدف موردنظر فراتر از برد چشمی قرار می گرفت ، موشک فوق در اغلب مواقع حتی به اهدافی در ابعاد یک شهر اصابت نمی کرد یا حتی پس از برخورد با هدف منفجر نمی شد .
نخستین بار در شانزدهم مهر ۱۳۵۹ یعنی تنها 17 روز پس از آغاز حمله عراق به ایران، شهر دزفول با 3 فروند موشک زمین به زمین از نوع «فراگ۷» مورد حمله قرار گرفت که منجر به ویرانی ۵۰ خانه و مغازه و شهادت دست کم 60 و مجروح شدن 300 نفر از مردم بی دفاع و غیر نظامی ایران شد.

شهر کوچک اندیمشک علیرغم این حقیقت که هیچ ارزش نظامی یا اقتصادی نداشت اما در آغاز جنگ مورد هدف راکت های FROG قرار گرفت . این سامانه دقیقاً همان موشکی بود که به سوی دزفول نیز پرتاب شده بود.
براساس برآوردهای انجام گرفته ، عراق 10 راکت FROG در سال 1980 ، 54 فروند در سال 1981 ، یک فروند در سال 1982 و 2 فروند در سال 1984 و جمعاً 64 فروند موشک به سوی اهدف ایرانی پرتاب کرد . معهذا ، یگان های نظامی عراق که از این موشک استفاده می کردند در بهره گیری موثر از این موشک تا زمان آتش بس در سال 1988 با مشکلات جدی مواجه بودند و این راکت هیچگاه نتوانست به عنوان یک سلاح متعارف کارآمد جایگاهی برای خود پیدا کند .
موشکی که موفق شد تا بر روند جنگ تاثیر گذارد ، اسکاد B بود . موشک Scud B اولین بار در سال 1967 مورد استفاده قرار گرفت . این موشک ساخت اتحاد جماهیر شوروی بود که در این کشور تحت عنوان R-17E یا R-300E نامیده می شد . موشک اسکاد B بردی در حدود 300-290 کیلومتر و مقدار ماده منفجره آن کاملآً متعارف بود . طول آن 25/11 متر و قطر آن 85 سانتیمتر است و وزنی در حدود 6300 کیلوگرم دارد . از یک موتور راکت تک مرحله ای با سوخت مایع بهره می برد و معمولآً بر روی یک سکوی پرتاب با 8 چرخ مخصوص موسوم به MAZ-543 مستقر می شود .
http://images.persianblog.ir/1632_Fs4Z4mpr.jpg
[color=#008000]موشک اسکاد بر روی سکو و آماده پرتاب[/color]

موشک Scud بسیار پیشرفته تر از موشک FROG-7 است و از سیستم هدایت کننده سود می برد . این موشک دارای سیستم هدایت کننده داخلی تسمه ای بوده که برای اصلاح خط سیر پرتابی آن از 3 ژیروسکوپ استفاده می کند و در داخل خود سیستم رانشی پره ای با موتور جت حامل مواد گرافیتی دارد . همچنین کلاهکی دارد که در آخرین مرحله پرتاب از بدنه موشک جدا می گردد . این عمل بر ثبات موشک می افزاید و به کلاهک این اجازه را می دهد تا با سرعتی بیشتر از 5/1 ماخ به هدف برخورد نماید . موشک Scud C موشکی به مراتب بزرگتر بوده و برد بیشتری نیز دارد . طول آن 2/12 متر و قطر آن یک متر می باشد و وزنی در حدود 10000 کیلوگرم دارد . برد این موشک 450 کیلومتر است . موشک Scud D (SS-1e) با هدف انهدام اهداف کوچک طراحی شده و دقت آن در مقایسه با موشک های قبلی بیشتر است . این موشک اوایل دهه 1980 مورد استفاده ارتش شوروی قرار گرفت .
عراق در ابتدای جنگ ذخایر اندکی از موشک های اسکاد و 9 سکوی پرتاب ویژه این نوع موشک را در اختیار داشت . اما تا اکتبر 1982 نتوانست به نحو کارآمدی از این موشک بهره گیرد .
عراق در روز 27 اکتبر 1982 پرتاب منظم موشک Scud B را آغاز کرد و جمعاً 3 فروند در سال 1982، 33 فروند در سال 1983 ، 25 فروند در سال 1984 ، 82 فروند در سال 1985 ، 25 فروند در سال 1987 و 193 فروند در سال 1988 به سوی اهداف ایرانی پرتاب نمود . عراق برای ایجاد رعب و وحشت در میان مردم ایران با شلیک حجم گسترده ای از موشک اسکاد دست به "حملات پراکنده ای " علیه مناطق شهری یا مجتمعهای نظامی زد که به نظر می رسد این حملات عمدتاً با هدف اعمال فشار سیاسی بر ایران پایه ریزی شده بودند .
اغلب اوقات ، عراق از این موشکها علیه مراکز جمعیتی ایران در پشت خطوط مقدم جبهه استفاده می کرد . اهداف موردنظر شهرهایی بودند که تقریباً در نزدیکی مرز قرار داشتند نظیر دزفول و اهواز ، خرم آباد و بروجرد (190 کیلومتری مرز ایران - عراق)

ایران مدتها بعد موشک های اسکاد را ابتدا از کشور لیبی و پس از آن کره شمالی خریداری کرد . این سیستم ها به نیروی ویژه خاتم الانبیاء تحویل داده شد که از عوامل نیروی هوایی سپاه پاسداران بودند و اولین موشک اسکاد را در ماه مارس سال 1985 به طرف عراق شلیک کردند . در سال 1985 حدود 14 فروند ، 8 فروند در سال 1986 ، 18 فروند در سال 1987 و در سال 1988 نیز 77 فروند موشک اسکاد به سوی خاک عراق پرتاب شد .
در ابتدای جنگ حملات موشکی ایران بسیار موثرتر بوده که دلیل آن نیز عمدتاً بواسطه موقعیت جغرافیایی این کشور بود . تمامی شهرهای اصلی عراق در نزدیکی مرز ایران قرار داشتند اما تهران و بیشتر شهرهای اصلی ایران که در زمان جنگ مورد هدف قرار نگرفتند ، خارج از برد حملات موشک اسکاد عراق قرار داشتند . برعکس ، موشک های ایران حتی می توانستند شهرهای کلیدی نظیر بغداد را نیز هدف بگیرند .
با این وجود ، عراق هرگز نتوانست از امتیاز برد موشک به نحو مناسبی بهره گیرد زیرا اولاً برای ادامه حملات بی وقفه خود ، تعداد موشک موردنیاز را در اختیار نداشت و ثانیاً از منابع هوایی کاملاً برتری سود می جست که می توانست از آنها به عنوان جایگزین موشک اسکاد بهره برداری نماید و ثالثاً اینکه بیشتر موشک های ایران بیرون از شهر بغداد بر زمین فرود می آمدند . از لحاظ تئوری ، دقت مطلوب موشک اسکاد در بردهای طولانی بیش از یک کیلومتر بود و خطای دایره ای آن - با در نظر گرفتن دیگر عوامل - اغلب به 5 کیلومتر نیز می رسد . بنابراین تعجبی ندارد که بیشتر موشک های اسکاد ایران که به سوی بغداد شلیک می شدند در اطراف شهر فرود می آمدند . به علاوه اینکه ، حتی موشکهایی که در داخل شهر فرود می آمدند اغلب در فضاهای باز منفجر می شدند و حتی به ساختمانهایی برخورد می کردند که به ندرت تلفات زیادی را به بار می آورند .
ایران هیچگاه نتوانست اهداف اصلی اعلام شده از جمله وزارت دفاع و تاسیسات نفتی عراق را هدف قرار دهد . در واقع ، میزان تخریب موشک های اسکاد علیه اهداف شهری تقریباً مشابه با پرتاب چند هفته و چند روز یکبار بمب 500 پوندی بر روی شهرها بود . حملات موشک اسکاد معمولاً چیزی فراتر از ایجاد یک صدای بسیار بلند ، شکسته شدن پنجره ها و کشته شدن چند شهروند نبود . ظاهراً بیشتر حملات مرگبار طرفین زمانی اتفاق می افتاد که موشکها به اهدافی متراکم، آن هم به صورت کاملآً اتفاقی اصابت می کرد .
تا سال 1988 ، تاثیر کلی حملات موشکی ایران و عراق علیه افکار عمومی و روحیه طرف مقابل محدود ، نسبتاً کوتاه مدت و اغلب مبهم بود . کشوری که این موشک را پرتاب می کرد آن را به عنوان اقدام تلافی جویانه مرگباری علیه دشمن خود تبلیغ می نمود . اما سوی دیگر جبهه در بدترین حالت تنها دوره ای کوتاه مدت از ایجاد وحشت را در میان مردم خود تجربه می کرد که در اغلب موارد نیز بلافاصله به بروز احساس خشم و درخواست اقدامات تلافی جویانه علیه دشمن تغییر شکل می داد تا با این اقدام نشان دهند که از حملات دشمن توانستند جان سالم به در ببرند . از آنجائی که هر فروند موشک اسکاد پانصد هزار تا یک میلیون دلار ارزش داشت ، چنین حملاتی بسیار پرهزینه بودند . با وجود این ، ایران و عراق تلاش کردند تا با تامین تعداد قابل توجهی موشک و یا ساخت آنها در داخل توانایی خود را در استفاده از موشکهای دوربرد بهبود بخشند .
ایران با ناامیدی سعی کرد تا تعداد زیادی موشک اسکاد را از لیبی ، کره شمالی و سوریه خریداری کرده و همزمان پروسه ساخت موشک را در داخل کشور آغاز نماید . ایران درصدد بود تا موشک های Scud B بیشتری خریداری کرده ، آنها را در داخل کشور ساخته ، سیستم های خود را توسعه داده و از سیستم های جایگزینی نظیر موشک M-9 ساخت کره شمالی استفاده نماید . آنها موفق شدند تا مدلی از راکت Type-83 چینی را تولید کنند که آن را عقاب نامیده و سعی کردند تا در داخل نیز راکت دوربرد تولید کنند و آن را Iran-130 نام نهادند .
ایران ادعا کرد که طی سالهای 88-1985 بالغ بر 100 کارخانه داخلی در حال ساخت بخشی یا کل تجهیزات موردنیاز موشک و راکت بودند.
ایران تنها در مورد موشک عقاب توانست به موفقیت دست پیدا کند . ایران تولید این سامانه موشکی را در سال 1985 آغاز و بلافاصله در میدان جنگ از آنها استفاده کرد . به نظر می رسد که در حدود 325 راکت عقاب تولید شده که از این تعداد تقریباً 270-265 فروند به سوی اهداف موردنظر شلیک شدند . این شرایط امکان پرتاب حدوداً 250 راکت را در سال 1988 فراهم می کرد . با این وجود ، راکتهای عقاب فقط در حدود 40 کیلومتر برد داشتند و فاقد برد و یا دقت لازم برای اصابت به اهداف شهری یا اقتصادی بودند . راکت عقاب کلاهکی در حدود 300-70 کیلوگرم داشته و CEP آن بیشتر از 1000 متر است .
بهره گیری از راکت عقاب ، شیوه مناسبی برای هدف گیری اهداف مورد نظر نبود . تنها کاری که ایران می توانست انجام دهد ، شلیک این راکتها به سوی شهرهایی بود که در نزدیکی مرز قرار داشتند . این اهداف شامل شهرهایی همچون بصره ، ابوالخصیب ، الزبیر ، ام القصر ، مندلی و خانقین بودند اما کارآیی حملات موشکی عقاب معمولاً به مراتب کمتر از آتش توپخانه به نظر می رسید .
ایران در سال 1986 موشک های اسکاد بیشتری را از لیبی یا سوریه خریداری کرد اما فقط می توانست 22-18 فروند از این موشک را در سال 1987 پرتاب نماید . پس از آن ، به کره شمالی روی آورد و در این راستا توافقنامه ای برای تحویل 100 موشک اسکاد دیگر به عنوان بخشی از خرید تسلیحاتی 500 میلیون دلاری در ماه ژوئن 1987با این کشور منعقد کرد . این موشکها در اوایل سال 1988 به ایران تحویل داده شدند . به نظر می رسد که ایران به دنبال خرید موشکهای اسکاد بیشتری از کشور چین بوده اما نتوانست در این رابطه موفقیتی بدست آورد .
http://images.persianblog.ir/1632_lalaiz3W.jpg
[color=#008000]موشک اسکاد ایرانی[/color]
طی 52 روز "جنگ شهرها " در سال 1988 ، ایران حداقل 77 موشک اسکاد به طرف عراق پرتاب کرد . 61 فروند آن به سوی بغداد ، 9 فروند به سمت موصل ، 5 فروند به طرف کرکوک ، یک فروند به تکریت و یک فروند نیز به سمت کویت شلیک شدند . ایران در یک روز 5 فروند موشک اسکاد و حتی ظرف 30 دقیقه بطور همزمان 3 فروند موشک به طرف شهرهای عراق شلیک نمود . با این وجود ، میانگین پرتاب موشک اسکاد به سمت شهرهای عراق در حدود یک موشک در هر روز بود و تا زمان پایان جنگ شهرها ، این تعداد به 20-10 فروند تقلیل یافت .
اگر ایران ادعاهای خود مبنی بر توانایی ساخت موشک اسکاد را عملی می کرد ، این وضعیت ممکن بود حتی پیچیده تر نیز گردد . یکی از فرماندهان سپاه پاسداران ، محسن رفیق دوست، تحقق این ادعا را در نوامبر 1987 آغاز کرد . ایران در آوریل 1988 نیز ادعا کرد که بر روی ساخت موشکی با برد 320 کیلومتر فعالیت می کند و اینکه 80 درصد موشکهای اسکاد پرتاب شده در داخل ایران ساخته می شوند . اما در اصل این ادعا چیزی جز یک تبلیغات محض نبود . ایران هیچگاه نتوانست در جنگ با عراق موشک اسکاد ساخت متخصصان داخلی را شلیک نماید .
ایران همچنین در تولید و توسعه سامانه موشکی ایران 130 ناکام ماند . جزئیات کامل این سیستم همچنان در پرده ای از ابهام قرار دارد اما به نظر می رسد که ساخت این سامانه در واقع تلاشی برای استفاده تجاری از قطعات موجود و نیز بکارگیری سیستم ساده هدایت کننده داخلی در ساخت موشکی بود که بتواند تا بردی فراتر از 130 تا 200 کیلومتر را بپیماید . در عمل ، این موشک تا اوت 1988 یعنی زمان آتش بس عدم قابلیت اطمینان خود را به اثبات رساند و با قابلیت اطمینان و دقت اندک خود حداکثر تا برد 120 کیلومتر به پرواز در آمد . با این وجود ، برخی از موشک های ایران 130 در اختیار نیروهای سپاه پاسداران قرار گرفتند و اولین موشکهای ایران 130 در 19 مارس 1988 به طرف العماره شلیک شدند و چهار فروند دیگر نیز در ماه آوریل به طرف این شهر پرتاب شدند . مشخص نیست که آیا این موشکها به اهداف موردنظر خود اصابت کردند یا اینکه توانستند به اهداف تاکتیکی خود دست یابند .
متخصصان ایرانی در اواخر جنگ بر روی طرح یک موشک زمین به زمین به نام سجیل نیز کار می کردند. در خاطرات روز نهم مردادماه 67 آیت الله هاشمی رفسنجانی آمده است: "شب، محسن (هاشمی) گروه طراح و سازنده موشک سجیل را آورد. جمع کوچکی در حد دیپلم و بعضی لیسانس هستند و موشک یکصد و سی کیلومتری زمین به زمین با بدنه فایبرگلاس و سوخت جامد ساخته اند که از دیگران که گروه علمی با امکانات زیاد دارند، ساده تر و ارزان تر است . قرار شد تشویق و حمایت شوند."
از این که بگذریم، این عراق بود که در نهایت موفق شد به موشک های دوربرد دست پیدا کند هرچند که برای تامین آنها تقریباً نیم دهه زمان صرف کرد . عراق از سال 1982 به بعد تلاش بسیار کرد تا موشک های با برد بیشتر را نیز تهیه نماید . برای نمونه ، در اوایل سال 1983 بیانیه های مختلف عراق نشان می داد که اتحاد جماهیر شوروی تمایل دارد تا موشکهای جدید با برد بیشتر (نظیر SS-12) را در اختیار نیروهای عراقی قرار دهد . اما تا 29 فوریه 1988 زمانیکه عراق 5 موشک دوربرد با نام الحسین به سوی اهدافی در ایران پرتاب کرد ، هیچ تحول جدیدی در قابلیت موشکی این کشور ایجاد نگردید .
این موشکها مدلی از موشک های Scud-B ، Scud-C یا Scud-D بودند . زمان دقیق تامین این موشکها معلوم نیست ، اما به نظر می رسد که در حدود 300 فروند موشک اسکاد در سال 1986 از طرف اتحاد جماهیر شوروی در اختیار نیروهای عراق قرار گرفت . عراق اعلام کرد که این موشک ها را در اوت 1987 در بردهایی حدود 400 مایل یا 650 کیلومتر آزمایش کرده است . این گزارشها در ابتدا جنبه تبلیغاتی نداشتند اما عراق چندان تمایلی به گفتن حقایق نداشت .
عراق به شیوه های مختلف توانست بر برد این موشک بیافزاید . نیروهای این کشور یک موشک اسکاد استاندارد را انتخاب نموده و آن را به صورت زیر بهسازی کردند :
الف) کاهش مقدار ماده منفجره موشک از 400 به 200 کیلوگرم ؛
ب) تغییر وضعیت موشک به گونه ای که همه سوخت آن به قیمت کاهش قابلیت اطمینان مصرف گردد ؛
ج) انجام هر دو حالت فوق . عراق همچنین توانست از تقویت کننده های تسمه ای استفاده نماید .
گزارشهایی نیز مبنی بر اعمال تغییرات دیگر بر روی ترکشهای موشک Scud در عراق وجود دارد . با این حال مشخص نیست که کدام گزینه واقعاً موردنیاز بوده و قابلیت برد دقیق موشک های اسکاد عراق نامعلوم است زیرا نیروهای عراقی دائماً سایت پرتاب موشک را در این مرحله از حملات خود جابجا می کردند . آنچه بلافاصله افشا گردید این حقیقت بود که موشک های اسکاد عراق می توانستند از مواضعی در جنوب بغداد خود را به شهرهایی همچون تهران و قم برسانند .

[b]نگاهی آماری به حملات موشکی عراق به ایران[/b]
بنا به روایت روزنامه "خراسان"، عراق در طول جنگ 410 فروند موشک زمین به زمین به سمت ایران شلیک کرد که در نتیجه آن 2300 نفر شهید و 11000 نفر مجروح شدند.
آمار سالیانه
در نگاهی به آمار سالیانه حملات موشکی عراق، مشاهده می شود که در سال ۱۳۵۹ میزان حملات، 13 بار بود که این تعداد در سال ۱۳۶۰ به ۲۴ و در سال ۱۳۶۳ به 30 و در سال ۱۳۶۶ به ۶۸ بار رسیده است.

در سال 1359، ۲۶ موشک و در سال ۱۳۶۰، ۴۸ موشک و در سال ۱۳۶۲، ۴۹ و در سال ۶۳، ۵۴ و در سال ۶۶، ۸۱ موشک به شهرهای ایران شلیک شد.


هشت سال، 410 موشک
در مجموع در 8 سال جنگ تحمیلی، شهرهای ایران ۲۴۸ بار با ۴۱۰ موشک زمین به زمین از نوع «فراگ۷»، «اسکادB» و «الحسین» آماج حمله قرار گرفت که تعداد شهدای این حملات 2 هزار و 336 تن و شمار مجروحان 11 هزار و 872 نفر گزارش شده است.

http://images.persianblog.ir/1632_egg2vQlz.jpg
[color=#008000]ویرانی ناشی از اصابت موشک عراقی[/color]

27شهر، هدف عراق
۲۷ شهر ایران در 8 سال جنگ تحمیلی مورد حمله موشکی قرار گرفته است. برخی از این شهرها عبارتند از: آبادان، اسلام آباد، اصفهان، اندیمشک، اهواز، ایلام، بروجرد، بهبهان، تبریز، تهران، کرج، حمیدیه، خرم آباد، دزفول، رامهرمز، نهاوند و همدان که از این میان دزفول و تهران بیشترین آمار قربانیان غیر نظامی را داشتند.
نخستین بار در شانزدهم مهر ۱۳۵۹ یعنی تنها هفده روز پس از آغاز تجاوز رژیم بعث به ایران، شهر دزفول با سه فروند موشک زمین به زمین از نوع فراگ ۷ مورد حمله قرار گرفت که منجر به ویرانی پنجاه خانه و مغازه و شهادت دست کم شصت نفر و مجروح شدن سیصد تن از مردم بی‌دفاع و غیر نظامی شد.

این آغاز حمله‌های موشکی عراق به ذزفول بود و این شهر از ۱۶/ ۷/ ۱۳۵۹ تا ۲۶/ ۱۰/ ۱۳۶۵ یعنی در طول ۲۲۹۱ روز (۷۶ ماه) شش سال از هشت سال جنگ تحمیلی، پنجاه بار با ۱۳۲ فروند موشک زمین به زمین از نوع «فراگ ۷» و «اسکاد B» مورد حمله قرار گرفت که دست‌کم ۶۲۷ نفر شهید و ۳۱۴۱ نفر مجروح شدند. البته این آمار تنها درباره حملات موشکی است و شهدا و مجروحان غیر نظامی هوایی و توپخانه از این آمار جدا هستند.
نخستین حمله موشکی عراق به ایران، مربوط به ۱۶/ ۷/ ۱۳۵۹ به دزفول و آخرین آن‌ مربوط به تهران و اصفهان و قم و شیراز در ۳۱/ ۱/ ۱۳۶۷ بود.


روز خونین
در جنگ تحمیلی، یک روز بسیار خونین (سی ام مهر ماه ۱۳۶۲) برجسته است به طوری که شهرهای دزفول و مسجدسلیمان با ۴ موشک مورد حمله قرار گرفتند. دزفول در این روز، 40 شهید و مسجد سلیمان ۱۲۴ شهید داشت؛ یعنی در یک روز، در مجموع ۱۶۴ تن از هموطنان غیر نظامی ما به شهادت رسیدند که حدود ۶ درصد از کل قربانیان ناشی از حملات موشکی زمین به زمین عراق به ایران را شامل می شود؛ با حدود 500 مجروح.

حمله به مدرسه شهید پیروز بهبهان
بهبهان که در جنوب شرقی استان خوزستان است، در هشت سال جنگ تحمیلی، چهار بار و با شش فروند موشک زمین به زمین مورد حمله قرار گرفت که در مجموع در این حملات موشکی، ۱۴۷ نفر شهید و ۳۵۶ تن نیز مجروح شدند؛ اما یکی از صحنه‌های بسیار دلخراش جنگ تحمیلی بر اثر اصابت موشک به مدرسه راهنمایی شهید پیروز این شهر بود.
در تاریخ چهارم آبان ۱۳۶۲ ساعت ۲۰/۱۷ در حالی که دانش آموزان هنوز در مدرسه بودند، ارتش متجاوز عراق، یک فروند موشک اسکاد را به این مدرسه زد که ۶۹ دانش آموز، چهار معلم و یک خدمتگزار این مدرسه به شهادت رسیدند. پیکر برخی از این دانش آموزان شهید به کلی متلاشی شده بود.

http://images.persianblog.ir/1632_tSlRKMe8.jpg
[color=#008000]پیکر یکی از قربانیان حمله موشکی عراق[/color]

حمله به مسجدی در دزفول
از صحنه های دل خراش موشکباران ها چند مورد در دزفول بود؛ از جمله اصابت موشک به مسجد نجفیه که به شهادت 13 نوجوان بسیجی انجامید. همچنین برخورد موشک به منزل خانواده «خوشروانی» در این شهر به شهادت همه اعضای خانواده منجر شد. که پس از آن ها منزل شان به حسینیه تبدیل شد.
رکورد بیشترین موشک
در تاریخ هجدهم فروردین ۱۳۶۷، عراق 5 شهر اصفهان، کرج، تهران، قم و تبریز را با ۱۰ فروند موشک زمین به زمین «الحسین» هدف قرار داد که رکورد شلیک بیشترین تعداد موشک در یک روز متعلق به این روز و همچنین روز ۲۴ خرداد 1366 است که با ۹ فروند موشک «اسکادB» به 8 شهر رامهرمز، نهاوند، اندیمشک، دزفول، اسلام آباد، کرمانشاه، خرم آباد و مسجدسلیمان حمله کرد.


حملات موشکی ایران
ایران در سال ۱۳۶۳ تصمیم گرفت برای بازدارندگی، عملیات موشکی خود را آغاز کند. ایران نخستین موشک زمین به زمین خود را ۱۶۱۳ روز پس از نخستین حمله موشکی عراق به شهر‌های ایران در ۲۱/۱۲/۱۳۶۳ با اخطار قبلی و اینکه شهرهای مذهبی و عتبات را نمی‌زند به شهر‌های کرکوک و بغداد شلیک کرد.

ایران در مجموع از ۲۱ اسفند ۱۳۶۳ تا ۱۳۶۷ و پایان جنگ تحمیلی ۱۱۹ موشک اسکاد شلیک کرد که از این میزان، ۹۹ فروند به بغداد خورد و موصل با یازده، کرکوک با شش، العماره و تکریت هر کدام با یک فروند موشک زمین به زمین هدف قرار گرفتند.
بین سالهای 1987 و 1988 عراق به طور میانگین روزانه تقریباً‌ 3 فروند موشک اسکاد به طرف ایران شلیک می کرد که در مقایسه با گذشته ، تاثیر حملات هوایی و موشکی عراق علیه اهداف ایرانی در سال 1988 به مراتب بیشتر بود . در حالیکه ایرانی ها پیش از آن می توانستند خود را با بمباران کوتاه مدت و نسبتاً محدود عراق انطباق دهند ؛ اما حملات بی وقفه موشکی با ترس فزاینده ای در میان مردم ایران همراه بود با این فرض که ممکن است عراق از سلاح های شمیایی استفاده نماید و بالطبع این ترس تاثیری شگرف بر روحیه مردم ایران داشت . در این راستا ، شایعات و گزارشاتی به گوش مقامات عالی رتبه ایران - منجمله آیت ا... خمینی - در تهران می رسید . برپایه گزارشات واصله ، تا اواسط ماه مارس تقریباً یک میلیون ایرانی و تا اواخر ماه آوریل چند میلیون نفر دیگر از تهران خارج شدند .
معهذا ، باید خاطر نشان کرد که حملات موشکی عراق در صورت عدم وجود سایر عوامل احتمالاً به تنهایی تاثیر چندان زیادی در روند جنگ ایجاد نمی کردند . با نزدیک شدن موشک اسکاد به هدف موردنظر ، صدای آن بر فراز منطقه وسیعی به گوش می رسید و پس از آن بر اثر انفجار ، صدای مهیبی تولید شده و شیشه پنجره ها می شکستند . با وجود این ، موشک اسکاد خسارت فیزیکی شدیدی به اهداف ایرانی وارد نمی کرد و هر موشک تنها قادر بود تا به طور میانگین کمتر از 24 نفر را به کام مرگ بفرستد . انواع موشک های اسکاد عراق ، ظاهراً‌ کلاهکی به وزن 250-130 کیلوگرم داشته و به ندرت می توانستند نقش "قاتل شهروندان غیرنظامی " را ایفا کنند.


[b]جمع بندی[/b]
در نهایت می توان چنین نتیجه گیری کرد که راکتها و موشکهای زمین به زمین به کار رفته در جریان جنگ هشت ساله ایران و عراق بیشتر نقشی تاکتیکی داشتند و کارکرد روانی و تبلیغاتی آنها بسیار بیشتر از اهمیت راهبردی آنها بود.



[b][color=#000080]پی نوشت:[/color][/b]
[color=#000080] بخش عمده اطلاعات مندرج در این مقاله بر پایه سلسله مقالات آنتونی کردزمن، کارشناس نظامی آمریکایی، منتشر شده در وبسایت "فارس نیوز" می باشد که انتشار این بخش از اطلاعات لزوماً به معنای تایید صحت و سقم آن توسط وبلاگ "هوانورد" نمی باشد. سایر آمار و اطلاعات برگرفته از وبسایتهای "تابناک" و روزنامه "خراسان" و "پایگاه اطلاع رسانی آیت الله هاشمی رفسنجانی" می باشد.[/color]


http://newcoy.persianblog.ir/
  • Upvote 8

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
[size=3][font=tahoma,geneva,sans-serif]با تشکر از شما.[/font][/size]

[size=3][font=tahoma,geneva,sans-serif]لطفا ادغام شود، متشکرم:[/font][/size]
[size=3][font=tahoma,geneva,sans-serif][url="http://www.military.ir/forums/topic/14641-%D9%83%D9%85-%D9%88-%D9%83%D9%8A%D9%81-%D8%AC%D9%86%DA%AF-%D9%85%D9%88%D8%B4%D9%83%D9%8A-%D8%A8%D8%A7%D9%84%D8%B3%D8%AA%D9%8A%D9%83-%D8%AF%D8%B1-%D8%B2%D9%85%D8%A7%D9%86-%D8%AF%D9%81%D8%A7%D8%B9-%D9%85%D9%82%D8%AF%D8%B3/"]http://www.military....زمان-دفاع-مقدس/[/url][/font][/size]

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
[quote name='maverick100' timestamp='1373104310' post='320035']
دوست عزیز هیچکدام از عکسها نمایش داده نمیشوند
[/quote]
من چك كردم لينكها درست هست و مشكلي بابت نمايش عكسها ندارد

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
[quote name='Life' timestamp='1373111341' post='320053']
[quote name='maverick100' timestamp='1373104310' post='320035']
دوست عزیز هیچکدام از عکسها نمایش داده نمیشوند
[/quote]
من چك كردم لينكها درست هست و مشكلي بابت نمايش عكسها ندارد
[/quote]
سلام
لینکها درست است ولی همه عکسها فقط آرم پرشین بلاگ هستند.

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر

ایجاد یک حساب کاربری و یا به سیستم وارد شوید برای ارسال نظر

کاربر محترم برای ارسال نظر نیاز به یک حساب کاربری دارید.

ایجاد یک حساب کاربری

ثبت نام برای یک حساب کاربری جدید در انجمن ها بسیار ساده است!

ثبت نام کاربر جدید

ورود به حساب کاربری

در حال حاضر می خواهید به حساب کاربری خود وارد شوید؟ برای ورود کلیک کنید

ورود به سیستم

  • مطالب مشابه

    • توسط FLANKER
      http://www.farsnews.net/plarg.php?nn=M385294.jpg

      http://www.farsnews.net/plarg.php?nn=M385295.jpg

      http://www.farsnews.net/plarg.php?nn=M385335.jpg

      http://www.farsnews.net/plarg.php?nn=M385333.jpg

      http://www.farsnews.net/plarg.php?nn=M385300.jpg

      http://www.farsnews.net/plarg.php?nn=M385309.jpg

      http://www.farsnews.net/plarg.php?nn=M385302.jpg

      http://www.farsnews.net/plarg.php?nn=M385304.jpg

      http://www.farsnews.net/plarg.php?nn=M385306.jpg

      http://www.farsnews.net/plarg.php?nn=M385307.jpg

      http://www.farsnews.net/plarg.php?nn=M385334.jpg

      http://www.farsnews.net/plarg.php?nn=M385336.jpg

      http://www.farsnews.net/plarg.php?nn=M385337.jpg

      http://www.farsnews.net/plarg.php?nn=M385338.jpg
    • توسط GHIAM
      با استفاده از طول استند موشک فاتح، تونستم ابعاد موشک فتح را به دست بیاورم. موشک فتح دارای طول 6.5 متر و قطر 40 سانتیمتر است. این موشک نسبت به فاتح110 حدودا 2.30متر کوتاهتر و 20 سانتیمتر قطر کمتری دارد.  
      هیچ گونه اطلاعاتی از جنس موتور و جنس بدنه موشک وجود ندارد. اما احتمالا فتح موشکی با وزن 800-900 کیلوگرم، برد  200 - 300 کیلومتر و سرجنگی 150-200 کیلوگرمی باشد. به نظر میر‌سد سپاه قرار است این موشک را جایگزین نسخه های اولیه فاتح 110 کند. هرچند سرجنگی سبکتری نسبت به فاتح دارد برای زدن اهداف نرم از جمله زیرساخت‌های نفتی، مراکز صنعتی، اهداف غیرمقاوم نظامی و ... بسیار موثر است. 
      با توجه به ابعاد و وزن موشک فتح، می‌توان 4 تیره از این موشک را مانند فجر 5 از روی حامل IVECO پرتاب کرد.  
       

       
       

       

       
       
       
    • توسط mehdipersian
      شناور شهید باقری به بالگرد، موشک و پهپاد مجهز خواهد شد 
      فرمانده نیروی دریایی سپاه:

      شناور شهید باقری که در آینده ساخت آن به اتمام می‌رسد، علاوه بر داشتن یک ناوگروه در داخل خود، باند پرواز هم دارد که پهپاد می‌تواند از روی آن حرکت کرده و به پرواز درآید و در بازگشت هم می‌تواند بر روی آن بنشیند.
      شناور شهید باقری با ۲۴۰ متر طول و ۲۱ متر ارتفاع، مجهز به بالگرد، موشک و پهپاد است.
      این شناور به گونه‌ای در حال ساخت است که از روی عرشه آن حدود ۶۰ پهپاد می‌تواند پرواز کند و بنشیند.
      وستانیوز
       
  • مرور توسط کاربر    0 کاربر

    هیچ کاربر عضوی،در حال مشاهده این صفحه نیست.