SHAHRZAD

هواگرد ضربتی/جنگ الکترونیک ئی.ای.6 بی پراولر ( EA-6B Prowler)

Recommended Posts

EA-6B-Prowler1.jpg

یی‌اِیْ-۶‌بی پرولر (EA-6B Prowler) آن چیزی نیست که یک ناو هواپیمابر آمریکایی بدون آن سر به دریاها بگذارد. EA-6B جزء جدا نشدنی خط مقدم دفاعی ناوگان است. مأموریت اصلی پرولر پاسداری از واحدهای سطحی ناوگان و پرنده­های خودی، به‌واسطه‌ی جمینگ رادارها و ارتباطات دشمن است.
جمینگ به معنی ایجاد اختلال عمدی در دستگاه‌ها و سامانه‌های الکترونیک (دشمن) است که از طریق تابش و یا بازتابش انرژی الکترومغناطیسی صورت می­گیرد. هواپیمای EA-6B یا همان پرولر جنگنده‌ی جنگ الکترونیک است و قابلیت تهاجمی پرنده‌های ناوهای هواپیمابر را، و نیز نیروی هوایی و نیروهای متحد را، بهبود می‌بخشد. این پرنده ابزاری چندکاره و توانا است که واسطه‌ی انسانی را با ترکیبی پیچیده از جنگ الکترونیک در یک جا گرد می‌آورد. توانایی این هوپیما در دیده‌بانی طیف الکترومغناطیس و بازداشتن دشمن از به‌کارگیری رادار و ایجاد ارتباط، بی‌نظیر است.

EA-6B-Prowler2.jpg

EA-6B-Prowler8.jpg

سازمان‌دهی دوباره‌ی دارایی‌های وزارت دفاع آمریکا در سال ۱۹۹۵ و تصمیم به بازنشستگی یی‌اف-۱۱۱ (EF-111 Raven) از ناوگان نیروی هوایی آمریکا، و بنابراین، واگذاری همه‌ی مأموریت‌های جمینگ رادار به EA-6B ، بر اهمیت این هواپیما در رزم مشترک افزود. در واقع به دنبال تصمیم بودجه‌ای وزرات دفاع آمریکا برای بازنشسته کردن اف-۴‌جی (F-4G Wild Weasel) و کنارگذاری مرحله‌ای یی­اف-۱۱۱ (EF-111 Raven)، فرمانده‌ی نیروهای مشترک برای سرکوب مشترک دفاع هوایی دشمن، بیش از پیش به پرولر (EA-6B) تکیه کرد. پرولر با داشتن قابلیت جمینگ و بهره‌گیری از موشک‌های پرسرعت ضد تابش راداری (High-Speed Anti-Radiation Missile) یا همان HARM، یک دارایی ملی بی‌مانند است که در پایگاه‌های زمینی و ناوهای هواپیمابر جای دارد. پرولر از موشک پرسرعت ضدتابش AGM-88 استفاده می‌کند، که در شرکت ریْتون (Raytheon) توسعه یافته است. این موشک می‌تواند رادارهای زمینی و دریایی، سامانه‌های پدافند هوایی، و سامانه‌های موشک‌های سطح‌به‌هوای دشمن را بیابد و نابود کند.
پرولر نخستین پرنده‌ای است که بر اساس یک طرح اولیه‌ی ویژه‌ی جنگ الکترونیک ساخته شد. این هواپیما برای تکمیل دفاع نیروی دریایی در محیط جنگ الکترونیک امروزی طراحی گردید. هواپیمای EA-6B یک سامانه‌ی کاملاً جامع جنگ الکترونیک را با توانایی‌های “دور برد” و “همه هوایی” در هم می‌آمیزد، و بدین گونه است که قابلیت رهگیری، تجزیه و تحلیل، و خنثا سازی مؤثر رادارهای دشمن را دارا می‌باشد. به هر روی، برای رقابت با پیچیدگی همیشه فزاینده‌ی جنگ افزار‌ها، موشک‌ها و پرنده‌هایی که به وسیله‌ی رادارهای متخاصم هدایت می‌شوند، همواره نیاز به بهبود و بهینه­سازی در اقدامات متقابل الکترونیک (ECM) وجود داشته است.

هواپیمای EA-6B از هواپیمای تهاجمی دو سرنشینه‌ی جنگ الکترونیک EA-6A برگرفته شده است. هواپیمای EA-6A در واقع گونه ی جنگ الکترونیک هواپیمای تهاجمی A-6 Intruder (ای-۶ اینترودر) بود. پیکره‌ی EA-6A را برای سازگاری با اتاقک چهار سرنشینه‌ی EA-6B (پرولر)، مقاوم‌تر و کشیده‌تر کرده‌اند. همچنین از آن‌جا که EA-6B (پرولر) بزرگ‌تر و سنگین‌تر از EA-6A (اینترودر) می‌باشد، بخش زیرین پیکره را در ناحیه‌ی ارابه‌ی فرود و قلاب بازگیر (قلاب برای نگهداشتن هواپیما به هنگام فرود روی ناو) تقویت کرده‌اند تا این قسمت‌ها مقاومت لازم برای فرود بر ناو هواپیمابر را داشته باشند. اتاقک چهارسرنشینه‌ی دو بخشی EA-6B (پرولر)، بزرگ‌تر و پوزه‌ی آن دراز‌تر است. وجه تمایز دیگر، یک بخش محفظه‌مانند است که برلبه‌ی بالایی تیغه‌ی عمودی دم EA-6B (پرولر) قرار دارد.
چهار سرنشین پرولر، چه به یک اسکادران VAQ ناونشین نیروی دریایی اعزام شوند، و چه به یک اسکادران VMAQ تفنگداران دریایی گسیل شوند، و چه به یک اسکادران VAQ در یک پایگاه زمینی مشترک نیروی دریایی فرستاده شوند، و چه رهسپار یک اسکادران تازه تأسیس شوند، آن‌ها به عنوان مردانی با ویژگی‌های سطح‌بالا وارد کارزار خواهند شد، مردانی که آموزش‌های متمرکزشان را در پایگاه هوادریایی ویدبیْ ‌آیلند (Whidbey Island) در ایالت واشینگتن به پایان رسانده‌اند. این چهار سرنشین شامل یک خلبان (در سمت چپ اتاقک پیشین) و سه “افسر اقدامات متقابل الکترونیک” (ECMO) می‌باشند.

قلب پرولر (EA-6B) سامانه‌ی جمینگ تاکتیکی AN/ALQ-99 است. سامانه‌ی ALQ-99 OBS در این هواپیما برای گردآوری داده‌های مربوط به وضعیت تاکتیکی جنگ الکترونیک به کار می‌رود. این داده‌ها می‌توانند به واسطه‌ی سامانه‌ی فرماندهی و کنترل، در حین هوابرد منتشر شوند. همچنین این داده‌ها می توانند ثبت، و پس از پایان مأموریت در راستای به‌روز کردن اطلاعات مربوط به شرایط عوامل نبرد پردازش شوند. سامانه‌ی تاکتیکی ALQ-00 TJS، جمینگ مؤثر را به منظور پشتیبانی تهاجمی، پشتیبانی هواروهای تهاجمی، و نیز واحدهای زمینی فراهم می آورد. علاوه بر این، قابلیت سرکوب دفاع هوایی دشمن به وسیله‌ی HARM (موشک پرسرعت ضد تابش) نیز امکان‌پذیر است. البته چنین دریافته‌اند که سرکوب دفاع هوایی دشمن، بسیار فراتر از جمینگ و موشک‌های ضدتابش است، بلکه در سرکوب مشترک دفاع هوایی دشمن، همه‌ی نیرو‌ها توانایی‌های خود را در تکمیل تلاش کلی به کار می‌برند و همه با هم به برتری هوایی با تمام سودهایش دست می‌یابند.

هواپیمای EA-6B یا همان پرولر می‌تواند تا پنج غلاف (Pod) الکترونیک را حمل کند، یکی زیر شکم و دو تا زیر هر بال. این غلاف‌ها، جمینگ‌کننده‌های بسیار جامعی هستند که هر کدام از آن‌ها دو فرستنده‌ی موج پایدار قوی را در خود جای داده‌ و یکی از هفت باند فرکانس را پوشش می‌دهند. این غلاف‌ها‌ی الکترونیک مستقل از یکدیگرند و هر یک با رایانه‌ی مرکزی سامانه‌ی جمینگ تاکتیکی ALQ-99 پیوند دارند. پرولر می‌تواند هر ترکیبی از غلاف‌ها‌ی الکترونیک، مخزن‌های سوخت و یا موشک‌های پرسرعت ضدتابش (HARM) را با توجه به مقتضیات مأموریت، حمل کند. الکتریسیته‌ی مورد نیاز هر یک از غلاف‌های الکترونیک به واسطه‌ی یک توربین هوایی که در جلو غلاف قرار دارد تأمین می‌شود. این توربین‌ها به هنگام پرواز در تماس با هوا به چرخش در‌می‌آیند. غلافی که روی لبه‌ی بالایی تیغه‌ی عمودی دم قرار دارد، جایی برای گیرنده‌های حساس کاوشی (تجسسی) است. این گیرنده‌های کاوشی قادرند تابش‌های رادار دشمن را در برد زیاد ردیابی کنند. اطلاعاتی که این گیرنده‌های حساس دریافت ‌کرده‌اند، در رایانه‌ی مرکزی پردازش می‌شود تا این ‌که ویژگی‌های سیگنال‌ها و منبع آن‌ها شناسایی شود. ردیابی، شناسایی، سمت‌یابی و حمله‌ی الکترونیک ممکن است به طور خودکار یا به وسیله‌ی سرنشینان انجام پذیرد. جمینگ‌کننده‌ی تاکتیکی ALQ-99 به وسیله‌ی دو نفر افسر اقدامات متقابل الکترونیک (ECMO) که در اتاقک پسین می‌نشینند به کار گرفته می‌شود و هر دو نفر می‌توانند سامانه‌ی ALQ-99 را نظارت و کنترل کنند. آن ECMO (افسر اقدامات متقابل الکترونیک) که در صندلی سمت راست اتاقک پیشین در کنار خلبان می‌نشیند، مسئولیت ناوبری، ارتباطات، و اقدامات الکترونیک دفاعی را به عهده دارد. در هر اتاقک، سرنشینان در کنار یکدیگر می‌نشینند که این شیوه‌ی قرار گرفتن، بالاترین میزان کارآیی، دید و راحتی را در پی‌دارد. داده‌های پردازش شده در رایانه‌ی مرکزی دائماً برای افسران اقدامات متقابل الکترونیک (ECMOها) نمایش داده می‌شود تا این افسران با استفاده از آن‌ها امور مربوط به مدیریت تهدید‌هایی که متوجه‌ی سامانه‌ی جمینگ تاکتیکی است را انجام دهند و نیز پیوسته از شرایط عوامل نبرد آگاهی داشته باشند. به‌ محض این‌که تهدیدها شناسایی یا پیش‌بینی می‌شوند، افسران اقدامات متقابل الکترونیک (ECMOها) دو گزینه را پیش رو دارند؛ آن ها می توانند سامانه‌ی جمینگ تاکتیکی AN/ALQ-99 را برای انجام جمیگ دستی یا خودکار به‌کار گیرند، و یا این‌که از موشک پرسرعت ضدتابش AGM-88 استفاده کنند.
EA-6B-Prowler3.jpg

واحد پردازش‌گر مرکزی (CPU)، سیگنال‌های تهدید کننده‌ی دریافتی را پردازش، عملیات جمینگ را مدیریت، و داده‌ها را به منظور نمایش برای سرنشینان تولید می‌کند. پیش از آغاز مأموریت، داده‌های مربوط به ویژگی‌های فرستنده‌هایی که احتمالاً توسط دشمن به کار خواهند رفت در بانک تهدیدات واحد پردازش‌گر مرکزی (CPU) ذخیره می‌شود. در هنگام مأموریت، واحد پردازش‌گر مرکزی (CPU) مشخصه‌های‌ سیگنال‌های تهدید کننده‌‌ی شناسایی شده را با بانک تهدیدات مقایسه می‌کند؛ آن‌گاه تهدید‌ها شناسایی‌، تعیین‌مکان، و سپس اولویت‌بندی می‌شوند. در پایان، واحد پردازشگر مرکزی (CPU) برای مقابله با تهدید شناسایی شده، یا اقدام لازم را پیشنهاد می‌دهد، یا این ‌که خودش به‌طور خودکار تابش امواج را به سوی هدف هدایت می‌کند و مراحل جمینگ را ‌آغاز می­نماید. هواپیمای EA-6B می‌تواند رادار دشمن را به گونه‌ای غیرفعال کشف کند، بی ‌آن‌‌که حضور خود را لو دهد. این هواپیما با تضعیف توانایی پیش‌اخطار دشمن و ایجاد اختلال در سامانه‌های جنگ‌افزار‌های الکترونیک متخاصم، کار پشتیبانی از پرنده‌های تهاجمی، ناو ها، و نیروهای زمینی را انجام می‌دهد. ا‌ِیْویونیک (الکترونیک پرواز) به کار رفته در پرولر (EA-6B)، این توانایی را به او می‌دهد که در هر شرایط آب‌و‌هوایی و بدون نیاز به ناوبری زمینی، خودش کار ناوبری را انجام دهد، در ارتفاع زیاد یا کم پرواز کند، و تابش های رادار دشمن را ردیابی و آن را جمینگ کند.

اکنون نوزده اسکادران از پرولرها در تشکیلات نظامی ایالات متحده خدمت می‌کنند که شامل چهار اسکادران VMAQ متعلق به تفنگداران دریایی و پانزده اسکادران VAQ متعلق به نیروی دریایی است که یکی از این ۱۵ اسکادران VAQ هرگز به مرحله‌ی عملیاتی نرسید. یک اسکادران‌ از ۱۵ اسکادران VAQ نیروی دریایی در آتسوجی ژاپن استقرار دارد. پرولر‌های‌هایی که بیرون از آمریکا مستقر هستند ، جایگزینی برای EF-111 Raven بوده‌اند و خدمه‌ی آن‌ها از هر دو نیروی هوایی و دریایی هستند. هر چهار اسکادران‌های VMAQ تفنگداران دریایی در ایستگاه هوایی “چری پونت” سپاه تفنگداران دریایی (MCAS Cherry Point) در شهر هوْلاک از ایالت کارولینای‌ شمالی مستقر می‌باشند. سیزده اسکادران VAQ نیروی دریایی در ایستگاه هوا-دریایی “ویدبی آیلند” (Whidbey Island) در ایالت واشنگتن مستقر می‌باشند، و یک اسکادران دیگر VAQ همیشه در آتسوجی ژاپن استقرار دارد. البته این احتمال وجود دارد که در مدت اخیر، تغییراتی در آمار و آرایش پرولرها، به ویژه پرولرهای نیروی دریایی ایجاد شده باشد، مخصوصاً با ورود گرولرهای تازه وارد به این نیرو. شماره‌های اسکاردران‌های پرولر تفنگداران دریایی از VMAQ-1 تا VMAQ-4 است و شماره‌های اسکادران‌های نیروی دریایی عبارتند از VAQ-129 تا VAQ-143 به همراه یک اسکادران ذخیره با شماره‌ی VAQ-209 است. اسکادران VAQ-143 نیروی دریایی هرگز به مرحله‌ی عملیاتی نرسید. هر یک از اسکادران‌های VMAQ تفنگداران دریایی و VAQ نیروی دریایی علاوه بر داشتن یک شماره، دارای یک نشان (پچ روی لباس خدمه) و یک نام غیر رسمی (لقب) هستند که ذکر آن‌ها از حوصله‌ی این مقاله‌ خارج است.

EA-6B-Prowler5.jpg

پرولرهای تفنگداران دریایی به “فرماندهی و کنترل هوابرد” این امکان را می‌دهند که از نیروهای FMF پشتیبانی کند. FMF مخفف عبارت Fleet Marine Force است و به نیرویی متعادل از سلاح­های ترکیب شده اطلاق می‌شود که عناصر زمینی، هوایی و خدماتی تفنگداران دریایی آمریکا را در خود گرد‌ می‌آورد. پشتیبانی پرولرها از نیرو‌های FMF، دربرگیرنده‌ی حمله‌ی الکترونیک، پشتیبانی الکترونیک تاکتیکی، حفاظت الکترونیک، و موشک پرسرعت ضدتابش (HARM) می­باشد.

پرولرهای نیروی دریایی ممکن است خشکی‌پایه بوده و از پایگاه‌هایی نظامی و فرودگاه‌های آماده شده در کشورهای دیگر به پرواز درآیند. همچنین این پرولرها ممکن است دریا‌پایه باشند و از ناو‌های هواپیمابر به پرواز درآیند. هواپیماهایEA-6B (پرولر) نیروی دریایی از لحاظ مشارکت در “سامانه‌ی پردازشی شناسایی و ارزیابی الکترونیک تاکتیکی” (TERPES) منحصر‌به‌فرد هستند. این سامانه (TERPES)، تحلیل از نوع پس‌ از ‌مأموریت را برای داده‌های “سامانه‌ی خبره‌”ی (Expert System / ES) این هواپیما ارائه می‌دهد، که حاصل آن برای دادن گزارش و به‌روز کردن اطلاعات مربوط به شرایط عوامل نبرد به کار می‌رود. این سامانه(TERPES) همچنین تحلیلِ از نوع پس از مأموریت را درباره‌ی جمینگ و موشک‌های پرسرعت ضدتابشی (HARM) که در نبرد به‌کار رفته‌اند فراهم ‌می‌کند. این تحلیل پسامأموریت برای گزارش، ارزیابی و ثبت داده‌های مربوط مأموریت انجام شده، به کار می‌رود.

هواپیمای EA-6B (پرولر) از زمان معرفی به ناوگان تا کنون، برنامه‌های نوین‌سازی و ‌روز‌آمد‌سازی بسیاری به خود دیده است. این برنامه‌های گوناگون برای آن بوده است که این جنگنده‌ی الکترونیک نسبت به تهدیدهای پویا و فزاینده عقب نمانده و ایمن بماند. برای مثال برنامه‌ی روزآمدسازی بلاک ۸۹آ (Block 89A) متوجه‌ی مشکلات ساختاری و ضعف قابلیت پشتیبانی است و بیش‌تر در ارتباط با پرولر‌های کهنسال بوده است. این برنامه روزآمدسازی (Block 89A) و در بر گیرنده‌ی بهبود بسیار زیاد در ایْویانیک (الکترونیک پرواز) است که ایمنی پرواز و توانایی همکار‌ی در عملیات مشترک را به دنبال دارد. یک مثال دیگر از برنامه‌های بهینه‌سازی پرولر، بهبودهای مربوط به سامانه‌ی جمینگ تاکتیکی AN/ALQ-99 است که در چارچوب برنامه‌ی به روزآمدسازی ICAP III انجام یافته است. در این بهینه‌سازی، فرستنده‌های فرکانس بالا و پایین جدید به‌کار گرفته شده‌اند، و اصلاحات ساختاری پیوسته‌ای اعمال شده است. به هر حال باید توجه داشت که پرولر را بهینه‌سازی نمی‌کنند تا به لطف یک چتر الکترونی پناه‌گاه امنی فراهم آورد. بلکه اگر این دارایی محدود را به طرز اثربخش و کارآمدی به‌کار گیرند، می‌تواند به فرمانده‌ی نیروی‌های مشترک، مزیت قاطع تاکتیکی ببخشد.

هواپیمای EA-6B یا همان پرولر (Prowler)، یک هواپیمای جفت پیشرانه‌ی میان‌بال است که در شرکت سابق گرومن (اکنون نورثراپ-گرومن) و به طور ویژه برای جنگ الکترونیک توسعه یافت. پایه‌ی توسعه‌ی این هواپیما، جنگنده‌ی تهاجمی EA-6A موسوم به اینترودر (Intruder) بود. از این پرنده به تعداد ۱۷۰ فروند ساخته شد. پرولر در ۲۵ می ۱۹۶۸ نخستین پروازش را انجام داد و در جولای ۱۹۷۱ معرفی شد و خیلی زود روانه‌ی میدان نبرد شد. پرولر در سال ۱۹۷۲ در جنگ ویتنام حضور یافت. از آن زمان تا کنون، EA-6B اجرای جنگی‌ خود را در حملات مشترک به اثبات رسانده است. این هواپیما در سال ۱۹۸۶ در درگیری با لیبی به کار رفت. جنگ‌های دیگری که این هواپیما در آن‌ها شرکت کرده است عبارت‌اند از: عملیات طوفان صحرا، بوسنی و هرزگوین، کوزوو، و عملیات آزادی عراق. این پرنده کلید موفقیت مقتدرانه و زود‌هنگام در عملیات طوفان صحرا بود و اکنون نیز نقش کاملی در عملیات آشتیبانی (حافظت صلح) جهانی دارد. بر اساس اخبار گزارش‌ شده، در افغانستان از پرولرها برای جمینگ (اخلال‌گری) ابزارهای مورد استفاده در انفجارهای (کنترل) از راه دور مانند، دستگاه‌های تلفن همراه و دربازکن‌های پارکینگ استفاده ‌می‌شود. دو اسکادران از پرولر‌ها نیز در عراق این وظیفه را برعهده دارند.


مشخصات فنی :

طول : ۱۱/۱۸ متر
ارتفاع : ٩/۴ متر
فاصله دو نوک بال در حالت باز : ۱۵/۱۶ متر
نیروی محرکه : دوموتور توربوجت ساخت Pratt & Whitney هر یک به کشش ۵۰۸۰ کیلوگرم استاتیک
وزن ناخالص هنگام برخاستن : ۲۷۴۹۳ کیلوگرم
حداکثر وزن هنگام برخاستن : ۲۹۴۸۳ کیلوگرم
حداکثر سرعت گشتزنی : ۹۷۲ کیلومتر در ساعت
حداکثر سرعت : ۱۰۰۲ کیلومتر در ساعت
سقف پرواز خدمتی : ۱۱۵۸۲ متر

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر

بسم الله الرحمن الرحیم

 

EA-6B Prowler

 

 

MS481256_1.jpg

 

در اینجا به شرح هواپیمایی میپردازم که برای جنگ الکترونیک ساخته شده

 

دوستانی که مقاله های مربوط هواپیما را میخوانند میدانند که در دنیا تنها دو هواپیما، منحصراً برای جنگهای الکترونیکی ساخته شده اند که EA-6B پراولر یکی از آنهاست .

وقتی از سال 1950 که تکنولوژی هواپیماها وارد عرصه جدیدی شد. ماموریت هواپیماها هم تغییر کردو صرفا برای بمباران مواضع دشمن بکار نمیرفت.

یکی از شاخصه های ییروزی در ماموریت هوایی اخلال در سامانه های راداری دشمن است که یکی از وظایف همین هواپیما بشمار میاید. و حتی بحث فریب که یکی از وظایف ان بود حتی در ظاهر ان لحاظ شده بود که در نگاه اول هر نظامی فکر میکرد هواپیما شکاری است در حالی که اینطور نبود.

 

images~0.jpg

 

 

معمولا خلبانان این هواپیما اکثرا افرادی بودند که مسلط به بحث های الکترونیک و اخلال در رادار های دشمن بودند .

این هواپیما ساخت کشور ایالت متحده امریکاست .

 

ویژگی جالب این هواپیماها در این بود که آنها غالباً پیشاپیش شکاریها و هواپیماهای ضربتی به قلمرو هوایی دشمن نفوذ می کردند و پس از پایان ماموریت نیز آخرین هواپیماهایی بودند که منطقه نبرد را ترک می نمودند و این یک استراتژی جدید بشمار میرفت.

هواپیماهای جنگ الکترونیک به این ترتیب نه تنها باید سیستمهای راداری دشمن را مخدوش می کردند بلکه باید با ایجاد چتر حفاظت الکترونیکی در دور خویشتن خود را نیز محافظت می نمودند که این امر کار خدمه پروازی را نیز سختر و مشکل تر میکردد چون همزمان دو کار انجام میداد

1-شناسایی خطر از برخورد موشک در میدان نبرد

2-اخلال در رادار دشمن

 

البته ناگفته نماند نبردهای هوایی در آن زمان به گونه ای صورت می گرفت که استفاده از مقرهای حاوی سیستمهای جنگ الکترونیک که به زیر بال اکثر هواپیماهای شکاری یا ضربتی نصب می شدند اجتناب ناپذیر بود با این حال از آنجا که ظرفیت این مقرها محدود و شعاع عمل آنها نیز نسبتا ناچیز بود هرگز نمی توانستند از همان قدرتی برخوردار باشند که هواپیماهای مخصوص جنگ الکترونیک از آن برخوردارند

 

agn1d-p1.jpg

 

 

ذکر این نکته نیز ضروری است که اصولا آموزش جنگ الکترونیک در سه رده انجام میگرفت :

1-زمینی

2-دریایی

3-هوایی

و همه کشورها سعی دارند در این شاخه از علوم پیشرفت کنند.

و از نمونه جنگ هایی که در ان از جنگ الکترونیک استفاده شد البته در بخش هوایی میتوان به جنگ ویتنام تا حدی و بعدها در جنگ اعراب و اسرائیل و سرانجام در گسترده ترین مورد خود طی آخرین برخوردهای هوایی اسرائیل و سوریه تکنیکهای جنگ الکترونیک به کار گرفته شد.

گرچه قبلا اشاره کردم کشورهای جهان به شیوه های جنگ الکترونیکی آشنایی دارند با این حال هواپیماهای خاصی که صرفا برای شرکت در این نبردها طراحی شده باشند تا سال 1980 فقط در اختیار نیروی دریایی و هوایی آمریکا بود ولی بعدها امریکائیها این تکنولوژی در اختیار اسرائیل گذاشتند.

تا قبل از سال 1980 ایالت متحده دو نوع هواپیما مخصوص جنگ الکترونیک ساخت

1-EA-6B موسوم به prowler

2-EF-111

 

که البته باید به این نکته هم توجه کرد که وزارت دفاع ایالت متحده  در سال 1995 و تصمیم به بازنشستگی يي‌اف-111 (EF-111 Raven) از ناوگان نیروی هوایی آمريكا، و بنابراین، واگذاری همه‌ی مأموریت‌های جمینگ رادار به EA-6B ، بر اهمیت این هواپيما در رزم مشترک افزود.

در واقع به دنبال تصمیم بودجه‌ای وزرات دفاع آمريكا برای بازنشسته كردن اف-4‌جي (F-4G Wild Weasel) و کنارگذاری مرحله‌اي یی­اف-111 (EF-111 Raven)، فرمانده‌ی نیروهای مشترک برای سرکوب مشترک دفاع هوایی دشمن، بیش از پیش به پرولر (EA-6B) تکیه کرد.

 

 

EA-6-004-A3.jpg

 

 

کلیات :

این هواپیما اولین پرنده ای بو که تا ان زمان مخصوص جنگ الکترونیک ساخته شده بود

 

هواپیمای EA-6B  در سال 1970 یکی از موثرترین هواپیماها در عرصه جنگ الکترونیک بشمار میرفت که به سفارش نیروی نیروی دریایی ایالت متحده ساخته شد.

این هواپیما که رهاوردی از مجتمع فضایی Grumman محسوب می شد، محل استقرارش در عرشه ناوهای هواپیمابری بود که در گوشه و کنار دنیا پراکنده اند .

به جای هر نوع بمب یا موشکی هواپیمای پراولر با خود لوازم و تجهیزات پیچیده الکترونیکی حمل می کرد و به عبارت صحیحتر کلیه تسلیحات تهاجمی و تدافعی آن را همین تجهیزات الکترونیکی تشکیل می دادند .

هواپيماي EA-6B یک سامانه‌ی کاملاً جامع جنگ الکترونیک را با توانایی‌های "دور برد" و "همه هوایی" در هم می‌آمیزد، و بدین گونه است که قابلیت رهگیری، تجزیه و تحلیل، و خنثا سازی مؤثر رادارهای دشمن را دارا می‌باشد. به هر روی، برای رقابت با پیچیدگی همیشه فزاینده‌ی جنگ افزار‌ها، موشک‌ها و پرنده‌هايي که به وسیله‌ی رادارهای متخاصم هدایت می‌شوند، همواره نیاز به بهبود و بهینه­سازی در اقدامات متقابل الکترونیک (ECM) وجود داشته است.

 

هواپيماي EA-6B از هواپيماي تهاجمی دو سرنشینه‌ی جنگ الکترونیک EA-6A برگرفته شده است. هواپیمای EA-6A در واقع گونه ی جنگ الکترونیک هواپیمای تهاجمی A-6 Intruder (ای-6 اینترودر) بود. پیکره‌ی EA-6A را برای سازگاری با اتاقک چهار سرنشینه‌ی EA-6B (پرولر)، مقاوم‌تر و کشیده‌تر کرده‌اند. همچنین از آن‌جا که EA-6B (پرولر) بزرگ‌تر و سنگین‌تر از EA-6A (اینترودر) می‌باشد، بخش زیرین پیکره را در ناحیه‌ی ارابه‌ی فرود و قلاب بازگیر (قلاب برای نگهداشتن هواپيما به هنگام فرود روی ناو) تقویت کرده‌اند تا این قسمت‌ها مقاومت لازم برای فرود بر ناو هواپیمابر را داشته باشند. اتاقک چهارسرنشینه‌ی دو بخشی EA-6B (پرولر)، بزرگ‌تر و پوزه‌ی آن دراز‌تر است. وجه تمایز دیگر، یک بخش محفظه‌مانند است که برلبه‌ی بالایی تیغه‌ی عمودی دم EA-6B (پرولر) قرار دارد.

چهار سرنشین پرولر، چه به یک اسکادران VAQ ناونشین نیروی دریایی اعزام شوند، و چه به یک اسکادران VMAQ تفنگداران دریایی گسیل شوند، و چه به یک اسکادران VAQ در یک پایگاه زمینی مشترک نیروی دریایی فرستاده شوند، و چه رهسپار یک اسکادران تازه تأسیس شوند، آن‌ها به عنوان مردانی با ویژگی‌های سطح‌بالا وارد کارزار خواهند شد، مردانی که آموزش‌های متمرکزشان را در پایگاه هوادریایی ويدبيْ ‌آيلند (Whidbey Island) در ایالت واشینگتن به پایان رسانده‌اند. این چهار سرنشین شامل یک خلبان (در سمت چپ اتاقک پیشین) و سه "افسر اقدامات متقابل الکترونیک" (ECMO) می‌باشند.

در این میان تنها چیزی که این هواپیما فرو می ریخت صفحات باریکی به نام پوشال یا chaff است که موجب گمراهی رادارهای طرف مقابل می شد .
پوشال یا چف شامل باریکه هایی از موادی هستند که وقتی در آتمسفر معلق می شوند به عنوان انتن کوچک دو قطبی عمل کرده و آثاری همانند هواپیما یا کشتی را در صفحه رادار به وجود می آورند و برای داشتن بهترین کارایی ابعاد آنها باید ضریبی از نصف طول موج رادار حریف باشد . این اجسام باید بسیار سبک باشند تا به آرامی سقوط نموده و مدت زیادی در رادار باقی ببمانند. برای ساختن چف در ابتدا از آلومینیوم استفاده می شد؛ اما در سالهای بعد برای این منظور رشته هایی از فایبر گلاس که بوسیله غشای بسیار نازکی فلز احاطه شده است مورد استفاده قرار گرفت .
وزن تجهیزات الکترونیکی درونی هواپیمای پراولر به 8000 پوند می رسد و علاوه بر این می تواند پنج مقر خارجی به وزن کل 920 پوند حاوی سیستمهای گوناگون پارازیت انداز یا مخلوط پارازیت انداز و مخزن سوخت خارجی را نیز با خود حمل کند .

 

 

 

سلاح اصلی

قلب پرولر (EA-6B) سامانه‌ي جمینگ تاکتیکی AN/ALQ-99 است.

این سیستم که کمپانی Raytheon پیمانکار اصلی آن بود توسط سه اپراتور به کار گرفته می شد . در حقیقت خدمه هواپیما از چهار نفر تشکیل می شدند که دو به دو در کنار یکدیگر و در دو کابین پشت سر همدیگر هریک بر روی یک صندلی پرتاب شونده قرار گرفته اند که در بالا توضیح دادم.

دستگاه های ضد – ضد عمل الکترونیکی
جالب است بدانیم در هر هواپیمای پراولر 30آنتن مختلف نصب شده بود که برای جستجو، تعیین و شناسایی هدف و همچنین اختلال در هر نوع فعالیت الکترومغناطیسی طرف مقابل به کار می رفت . پاره ای از این آنتنها به دستگاههای ضد – ضد عمل الکترونیکی مربوط می شدند که وظیفه شان خنثی نمودن هر گونه فعالیت دشمن در زمینه ایجاد پارازیت بر روی هواپیماهای پراولر بود .

هواپيماي EA-6B يا همان پرولر می‌تواند تا پنج غلاف (Pod) الکترونیک را حمل کند، یکی زیر شکم و دو تا زیر هر بال. این غلاف‌ها، جمینگ‌کننده‌های بسیار جامعی هستند که هر کدام از آن‌ها دو فرستنده‌ی موج پایدار قوی را در خود جای داده‌ و یکی از هفت باند فرکانس را پوشش می‌دهند. اين غلاف‌ها‌ي الكترونيك مستقل از یکدیگرند و هر یک با رایانه‌ی مرکزی سامانه‌ي جمينگ تاكتيكي ALQ-99 پیوند دارند.

 

پرولر می‌تواند هر ترکیبی از غلاف‌ها‌ي الكترونيك، مخزن‌های سوخت و یا موشک‌های پرسرعت ضدتابش (HARM) را با توجه به مقتضیات مأموریت، حمل کند. الکتریسیته‌ی مورد نیاز هر یک از غلاف‌های الکترونیک به واسطه‌ی یک توربین هوایی که در جلو غلاف قرار دارد تأمین می‌شود. این توربین‌ها به هنگام پرواز در تماس با هوا به چرخش در‌می‌آیند. غلافي كه روی لبه‌ی بالایی تیغه‌ی عمودی دم قرار دارد، جایی برای گیرنده‌های حساس کاوشی (تجسسی) است. اين گيرنده‌هاي كاوشي قادرند تابش‌های رادار دشمن را در برد زیاد ردیابی کنند. اطلاعاتي كه این گیرنده‌های حساس دريافت ‌كرده‌اند، در رایانه‌ی مرکزی پردازش می‌شود تا اين ‌كه ویژگی‌های سیگنال‌ها و منبع آن‌ها شناسایی شود. ردیابی، شناسایی، سمت‌یابی و حمله‌ی الکترونیک ممکن است به طور خودکار یا به وسیله‌ی سرنشینان انجام پذیرد. جمینگ‌کننده‌ی تاکتیکی ALQ-99 به وسیله‌ی دو نفر افسر اقدامات متقابل الکترونیک (ECMO) که در اتاقک پسین می‌نشینند به کار گرفته می‌شود و هر دو نفر می‌توانند سامانه‌ي ALQ-99 را نظارت و کنترل کنند. آن ECMO (افسر اقدامات متقابل الكترونيك) که در صندلی سمت راست اتاقک پیشین در کنار خلبان می‌نشیند، مسئولیت ناوبری، ارتباطات، و اقدامات الکترونیک دفاعی را به عهده دارد. در هر اتاقک، سرنشینان در کنار یکدیگر می‌نشینند که این شیوه‌ی قرار گرفتن، بالاترین میزان کارآیی، دید و راحتی را در پی‌دارد. داده‌هاي پردازش شده در رايانه‌ي مركزي دائماً براي افسران اقدامات متقابل الكترونيك (ECMOها) نمايش داده مي‌شود تا اين افسران با استفاده از آن‌ها امور مربوط به مديريت تهديد‌هايی که متوجه‌ي سامانه‌ي جمينگ تاكتيكي است را انجام دهند و نيز پيوسته از شرايط عوامل نبرد آگاهي داشته باشند. به‌ محض این‌که تهدیدها شناسایی یا پیش‌بینی می‌شوند، افسران اقدامات متقابل الكترونيك (ECMOها) دو گزینه را پیش رو دارند؛ آن ها می توانند سامانه‌ي جمينگ تاكتيكي AN/ALQ-99 را براي انجام جمیگ دستی یا خودکار به‌كار گيرند، و یا این‌که از موشک پرسرعت ضدتابش AGM-88 استفاده کنند.

 

 

 

اکنون نوزده اسکادران از پرولرها در تشکیلات نظامی ایالات متحده خدمت می‌کنند که شامل چهار اسکادران VMAQ متعلق به تفنگداران دریایی و پانزده اسکادران VAQ متعلق به نیروی دریایی است كه يكي از اين 15 اسكادران VAQ هرگز به مرحله‌ي عملياتي نرسيد. يك اسکادران‌ از 15 اسكادران VAQ نيروي دريايي در آتسوجي ژاپن استقرار دارد. پرولر‌هاي‌هایي كه بيرون از آمريكا مستقر هستند ، جایگزینی برای EF-111 Raven بوده‌اند و خدمه‌ي آن‌ها از هر دو نیروی هوایی و دریایی هستند.

 

هر چهار اسکادران‌های VMAQ تفنگداران دریایی در ايستگاه هوايي "چري پونت" سپاه تفنگداران دريايي (MCAS Cherry Point) در شهر هوْلاك از ايالت کارولينای‌ شمالی مستقر می‌باشند. سيزده اسکادران VAQ نیروی دریایی در ايستگاه هوا-دریایی "ويدبي آيلند" (Whidbey Island) در ایالت واشنگتن مستقر می‌باشند، و یک اسکادران ديگر VAQ همیشه در آتسوجی ژاپن استقرار دارد. البته اين احتمال وجود دارد كه در مدت اخیر، تغییراتی در آمار و آرایش پرولرها، به ویژه پرولرهای نیروی دریایی ایجاد شده باشد، مخصوصاً با ورود گرولرهای تازه وارد به این نیرو. شماره‌هاي اسكاردران‌هاي پرولر تفنگداران دريايي از VMAQ-1 تا VMAQ-4 است و شماره‌هاي اسكادران‌هاي نيروي دريايي عبارتند از VAQ-129 تا VAQ-143 به همراه يك اسكادران ذخيره با شماره‌ي VAQ-209 است. اسكادران VAQ-143 نيروي دريايي هرگز به مرحله‌ي عملياتي نرسيد. هر يك از اسكادران‌هاي VMAQ تفنگداران دريايي و VAQ نيروي دريايي علاوه بر داشتن يك شماره، داراي يك نشان (پچ روي لباس خدمه) و يك نام غير رسمي (لقب) هستند كه ذكر آن‌ها از حوصله‌ي اين مقاله‌ خارج است.

 

1296904.jpg

 

 

ea6b-263b.jpg

 

 

EA-6B-Prowler4.jpg

کاکپیت EA-6B Prowler

 

ویژگی

پرولرهای تفنگداران دریایی به "فرماندهی و کنترل هوابرد" این امکان را مي‌دهند كه از نیروهای FMF پشتیبانی کند. FMF مخفف عبارت Fleet Marine Force است و به نیرویی متعادل از سلاح­های ترکیب شده اطلاق مي‌شود که عناصر زمینی، هوایی و خدماتی تفنگداران دریایی آمریکا را در خود گرد‌ مي‌آورد. پشتيباني پرولرها از نيرو‌هاي FMF، دربرگیرنده‌ی حمله‌ی الکترونیک، پشتیبانی الکترونیک تاکتیکی، حفاظت الکترونیک، و موشک پرسرعت ضدتابش (HARM) می­باشد.

پرولرهای نیروی دریایی ممکن است خشكي‌پایه بوده و از پایگاه‌هایي نظامی و فرودگاه‌هاي آماده شده در کشورهای دیگر به پرواز درآیند. همچنین اين پرولرها ممکن است دریا‌پایه باشند و از ناو‌های هواپیمابر به پرواز درآيند. هواپيماهايEA-6B (پرولر) نیروی دریایی از لحاظ مشارکت در "سامانه‌ي پردازشي شناسایی و ارزيابي الكترونيك تاكتيكي" (TERPES) منحصر‌به‌فرد هستند. این سامانه (TERPES)، تحلیل از نوع پس‌ از ‌مأموریت را برای داده‌های "سامانه‌ي خبره‌"ی (Expert System / ES) این هواپيما ارائه می‌دهد، که حاصل آن برای دادن گزارش و به‌روز كردن اطلاعات مربوط به شرایط عوامل نبرد به کار می‌رود. این سامانه(TERPES) همچنین تحلیلِ از نوع پس از مأموریت را درباره‌ي جمینگ و موشک‌هاي پرسرعت ضدتابشی (HARM) كه در نبرد به‌كار رفته‌اند فراهم ‌مي‌كند. اين تحليل پسامأموريت برای گزارش، ارزیابی و ثبت داده‌های مربوط مأموریت انجام شده، به کار می‌رود.

 

هواپيماي EA-6B (پرولر) از زمان معرفی به ناوگان تا کنون، برنامه‌های نوین‌سازی و ‌روز‌آمد‌سازي بسیاری به خود دیده است. این برنامه‌های گوناگون برای آن بوده است که این جنگنده‌ی الکترونیک نسبت به تهدیدهای پویا و فزاینده عقب نمانده و ایمن بماند. برای مثال برنامه‌ی روزآمدسازي بلاك 89آ (Block 89A) متوجه‌ی مشکلات ساختاري و ضعف قابلیت پشتیبانی است و بیش‌تر در ارتباط با پرولر‌های کهنسال بوده است. اين برنامه روزآمدسازي (Block 89A) و در بر گیرنده‌ی بهبود بسیار زیاد در ایْویانیک (الكترونيك پرواز) است که ایمنی پرواز و توانايي همکار‌ی در عملیات مشترک را به دنبال دارد. يك مثال دیگر از برنامه‌هاي بهينه‌سازي پرولر، بهبودهای مربوط به سامانه‌ي جمینگ تاکتیکی AN/ALQ-99 است که در چارچوب برنامه‌ی به روزآمدسازی ICAP III انجام يافته است. در اين بهينه‌سازي، فرستنده‌های فرکانس بالا و پایین جدید به‌كار گرفته شده‌اند، و اصلاحات ساختاری پیوسته‌اي اعمال شده است. به هر حال باید توجه داشت كه پرولر را بهینه‌سازی نمی‌کنند تا به لطف یک چتر الکترونی پناه‌گاه امنی فراهم آورد. بلکه اگر این دارایی محدود را به طرز اثربخش و کارآمدی به‌کار گیرند، می‌تواند به فرمانده‌ی نیروی‌های مشترک، مزیت قاطع تاکتیکی ببخشد.

 

 

طراحی

 

Northrop Grumman Systems Corporation.

 

هواپيماي EA-6B يا همان پرولر (Prowler)، يك هواپيماي جفت پيشرانه‌ي ميان‌بال است كه در شركت سابق گرومن (اكنون نورثراپ-گرومن) و به طور ويژه براي جنگ الكترونيك توسعه يافت. پايه‌ي توسعه‌ي اين هواپيما، جنگنده‌ي تهاجمي EA-6A موسوم به اينترودر (Intruder) بود. از اين پرنده به تعداد 170 فروند ساخته شد. پرولر در 25 مي 1968 نخستين پروازش را انجام داد و در جولاي 1971 معرفي شد و خيلي زود روانه‌ي ميدان نبرد شد. پرولر در سال 1972 در جنگ ويتنام حضور يافت. از آن زمان تا كنون، EA-6B اجراي جنگي‌ خود را در حملات مشترك به اثبات رسانده است. اين هواپيما در سال 1986 در درگیری با ليبي به كار رفت. جنگ‌های دیگری که این هواپیما در آن‌ها شرکت کرده است عبارت‌اند از: عملیات طوفان صحرا، بوسنی و هرزگوین، کوزوو، و عملیات آزادی عراق. این پرنده کلید موفقیت مقتدرانه و زود‌هنگام در عملیات طوفان صحرا بود و اکنون نیز نقش کاملی در عملیات آشتیبانی (حافظت صلح) جهانی دارد. بر اساس اخبار گزارش‌ شده، در افغانستان از پرولرها براي جمينگ (اخلال‌گري) ابزارهاي مورد استفاده در انفجارهاي (كنترل) از راه دور مانند، دستگاه‌هاي تلفن همراه و دربازكن‌هاي پاركينگ استفاده ‌مي‌شود. دو اسكادران از پرولر‌ها نيز در عراق اين وظيفه را برعهده دارند.

 

 

 

EA-6_PROWLER9.png

 

 

در یک نگاه

 

 در کاربرد هواپیماهای پراولر بیش از هر چیز برای آن گردآوری اطلاعات جاسوسی از نحوه عمل دستگاه های الکترونیکی مورد استفاده دشمن اهمیت داشت .
به عبارتی جاسوسی الکترونیکی یا
Electronic Intelligence به عنوان عامل تعیین کننده در جنگ های الکترونیکی مطرح می شد؛ زیرا اگر مثلا اطلاعاتی از فرکانس دستگاههای الکترونیکی حریف در دست نبود هرگز نمی توان بر روی آن پارازیت انداخت .

 

 


نظر به اهمیت جاسوسی الکترونیکی بود که غالبا چنانچه موردی برای استفاده از هواپیماهای جنگ الکترونیک پیش می آمد هرگز آنها به تنهایی عمل نمی کردند بلکه سازماندهی آنها بنحوی بود که مثلا در هر ماموریت تعدادی هواپیمای پراولر با اتفاق تعدادی از هواپیماهای هشدار دهنده E-2C موسوم به ( هاوک آی – Hawkeye ) و شکاریهای برتری هوایی اف 14 و نیز شکاری – ضربتی اف 18 یا اف 4 به همراه تعدادی هواپیماهای سوخت رسان KA-6 و هواپیماهای ضربتی A6 در ماموریتها به طور دسته جمعی شرکت می نمودند 

 

تصلیحات موشکی

 

پرولر با داشتن قابلیت جمینگ و بهره‌گيري از موشک‌های پرسرعت ضد تابش راداری (High-Speed Anti-Radiation Missile) یا همان HARM، یک دارایی ملی بی‌مانند است که در پایگاه‌های زمینی و ناوهای هواپیمابر جای دارد. پرولر از موشك پرسرعت ضدتابش AGM-88 استفاده مي‌كند، که در شركت ريْتون (Raytheon) توسعه یافته است. این موشک می‌تواند رادارهای زمینی و دریایی، سامانه‌های پدافند هوایی، و سامانه‌های موشک‌های سطح‌به‌هواي دشمن را بیابد و نابود کند

 

سامانه‌ي تاکتیکی ALQ-00 TJS، جمینگ مؤثر را به منظور پشتیبانی تهاجمی، پشتیبانی هواروهای تهاجمی، و نیز واحدهای زمینی فراهم می آورد. علاوه بر اين، قابلیت سرکوب دفاع هوایی دشمن به وسیله‌ی HARM (موشک پرسرعت ضد تابش) نيز امکان‌پذیر است. البته چنین دریافته‌اند که سرکوب دفاع هوایی دشمن، بسیار فراتر از جمینگ و موشک‌های ضدتابش است، بلکه در سرکوب مشترک دفاع هوایی دشمن، همه‌ی نیرو‌ها توانایی‌های خود را در تکمیل تلاش کلی به کار می‌برند و همه با هم به برتری هوایی با تمام سودهایش دست می‌یابند

 

 

ORD_AGM-88_HARM_Launch_EA-6B_lg.jpg

پرولر در حال پرتاب موشک پرسرعت ضدتابش AGM-88

 

 

مشخصات فنی :

 

 

 

طول : 11/18 متر

 

فاصله دو نوک بال در حالت باز : 15/16 متر

 

نیروی محرکه : دوموتور توربوجت ساخت Pratt & Whitney هر یک به کشش 5080 کیلوگرم استاتیک

 

ارتفاع : ٩/۴ متر

 

سقف پرواز خدمتی : 11582 متر

 

حداکثر سرعت : 1002 کیلومتر در ساعت

 

حداکثر وزن هنگام برخاستن : 29483 کیلوگرم

 

وزن ناخالص هنگام برخاستن : 27493 کیلوگرم

منابع

http://www.aerocenter.ir/forum/content/279-ea-6b.html

http://aerospacetalk.ir/index.php?option=com_content&view=article&id=8:ea-6b-&catid=1:fighter&Itemid=2%20%20%D9%81%D9%82%D8%B7

ویرایش شده در توسط hamidz65
  • Upvote 7

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر

ایجاد یک حساب کاربری و یا به سیستم وارد شوید برای ارسال نظر

کاربر محترم برای ارسال نظر نیاز به یک حساب کاربری دارید.

ایجاد یک حساب کاربری

ثبت نام برای یک حساب کاربری جدید در انجمن ها بسیار ساده است!

ثبت نام کاربر جدید

ورود به حساب کاربری

در حال حاضر می خواهید به حساب کاربری خود وارد شوید؟ برای ورود کلیک کنید

ورود به سیستم

  • مرور توسط کاربر    0 کاربر

    هیچ کاربر عضوی،در حال مشاهده این صفحه نیست.