DR_CHAMRAN

" توافق هسته ای " ، جزییات ، آینده (1)

Recommended Posts

ابتدای دهه 80 هم همینطوری شد !

 

عملا آن زمان در حال تکرار هست ، آن هم با ابعاد بسیار بزرگتر و سنگین تر !

  • Upvote 4

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
فلسفه حمایت رهبری از مذاکرات هسته ای چیست؟/ بی تفاوتی وزارت خارجه به مجلس جای تاسف دارد

 

 گروه سیاسی – رجانیوز: حجه الاسلام سید محمود نبویان نماینده مردم تهران در مجلس در گفتگو یا رجانیوز، به پرسش های متعدد ما در زمینه های مختلف پاسخ داد ،وی در خصوص آنچه در مذاکرات مسقط روی داد اظهار داشت: در مسقط آن‌قدر خطوط قرمز ایران از سوی آمریکایی ها نادیده گرفته شد و امریکا با پررویی تمام آمد. در این مذاکرات آقای ظریف ناراحت شد و بلند شدند و آمدند. حداقل این مقدار جای تشکر از آقای ظریف دارد، اما این عقب‌نشینی‌ها پشت سر هم صورت گرفته است و این آقایان متأسفانه با منافع ملت برخورد درستی نکردند و اینها را از دست دادند.

132159.jpg

به گزارش رجانیوز، متن کامل این گفتگو را در ادامه از نظر می گذارنید:

در حال حاضر و با گذشت یک سال از توافق ژنو وضعیت هسته‌ای ایران چگونه است؟

بسم الله الرحمن الرحیم. با تشکر از دوستان رجانیوز که الحمدلله بسیار قوی در دفاع از نظام و منافع ملت بزرگ ایران ایستادگی می‌کنند.

بنده به مسیر اجمالی پرونده هسته‌ای از پارسال تا کنون اشاره خواهم کرد. متأسفانه قراردادی که در آذر پارسال بسته شد، بسیار به ضرر ملت ایران تمام شد و اکثر منافع هسته‌ای خود را از دست دادیم. آماری را در این زمینه اعلام می‌کنم. در سیزده آذر سال گذشته فقط در گام اول آقای ظریف و آقای عراقچی 28 تعهد دادند که به ضرر ملت ایران تمام شد، یکی از آنها این بود که از 15 هزار و اندی سانتریفیوژ نطنز فقط 8 هزار فعال باشند و بقیه خاموش بمانند، یعنی تقریباً نصف نطنز تعطیل باشد. در فردو تعهد دادند سه‌چهارم را تعطیل کنند. همه 20 درصدی را که داشتیم تعهد کردند نابود کنند. رآکتور 40 مگاواتی اراک را که فقط پنج کشور در جهان توانستند غنی‌سازی با آب سنگین داشته باشند و ایران به این فناوری دست یافته و قرار بود در زمستان سال 92 سوخت مجازی به آن تزریق شود و در بهار امسال سوخت طبیعی به آن تزریق شود و فواید فوق‌العاده زیادی برای ایران داشت. حداقل چهار فایده داشت، از جمله تولید پلوتونیوم، تولید برق، آموزش و مسائل پزشکی.

آقایان تعهد کردند این را کاملاً برچینند. مسائل دیگری را که آقایان تعهد کردند این است که از تولید سانتریفیوژ ایران بیش از 90 درصد حق دارد داشته باشد و آقایان امضا کردند. گفتند در سانتریفیوژهایی که نصب کرده‌اید، حق نصب نسل دوم به بالا را ندارید، آقایان امضا کردند، در حالی که در دولت سابق هزار و خرده‌ای سانتریفیوژ نسل دوم را نصب کرده بودیم، آقایان تعهد دادند از نسل دو اصلاً استفاده نکنند. از طرف دیگر گفتند بازفرآوریreprocessing ممنوع است و اگر ساختمانی هم ساخته‌اید که دستگاه‌های بازفرآوری در آنها نصب شده است، باید بولدوزر بگذارید و تخریب کنید و این آقایان رفتند و امضا کردند. تغییر و توسعه را هم منحصر کردند به موارد جاری، یعنی حق ندارید به نسل‌های بالاتر تغییر و توسعه داشته باشید و آقایان باز امضا کردند. بدتر از هم نظارت‌های بسیار شدید را پذیرفتند و آقایان امضا کردند تقریباً هر اطلاعاتی در حوزه‌های هسته‌ای داریم در اختیار آژانس قرار بدهند که طبیعتاً در اختیار آژانس قرار می‌گیرد. اطلاعات مربوط به سایت‌ها، ساختمان‌های موجود، فعالیت‌های هسته، معادن اورانیوم. نظارت روزانه که قبلاً نداشتند داشته باشند. نظارت‌های مدیریت‌شده بر کارخانه‌های مونتاژ سانتریفیوژ، کارخانه‌های تولید موتورها و از همه بالاتر گام‌های شفاف‌ساز. این «شفاف‌ساز» دایره کار را فوق‌العاده وسیع‌تر می‌کند تا آژانس وسط میدان بیاید، به‌طوری که آژانس اخیراً اعلام کرده است که ایران در اجازه دادن به بازرسی بازرسان آژانس نسبت به مراکز اصلی‌اش در دنیا رتبه اول را دارد. این خیلی خطرناک است. آقایان با امضای قرارداد توافق‌نامه ژنو به اینجا رسیده‌اند. امضا کرده‌اند که غنی‌سازی بالاتر از 5/3 تا 5 درصد را انجام نمی‌دهیم و آن مقداری را هم که غنی‌سازی می‌کنیم، تعهد داده‌اند هیچ چیزی را اضافی نگه نمی‌داریم و بلافاصله تبدیل به اکسید می‌کنیم. اینها مربوط به تعهدنامه ژنو است. جدیداً متأسفانه جلوتر آمده‌اند و آقایان هم پذیرفتند. مثلاً پارسال قرار شد یک‌چهارم فردو کار کند، ولی امسال تقاضا کرده‌اند فردو باید کاملاً تعطیل شود. مقام معظم رهبری می‌فرمایند اینکه خیلی مسخره است که دشمن می‌گوید جایی را که نمی‌توانم به آن آسیب برسانم، باید تعطیل کنید و آقایان هم متأسفانه تعطیل کردند. قرار شد 20 درصدها را نابود و بخشی را به 5 درصد تغییر بدهند که این را هم پذیرفتند انجام ندهند. یعنی ایران به هیچ‌وجه حق داشتن مواد غنی شده را ندارد. الان مطالبات آنها خیلی بیشتر شده است. قبل از اینکه این مطالبات را بگویم، باید به چیزهایی که آنها در قبال پذیرش این مسائل به ما خواهند داد اشاره کنم. آنها صد میلیارد دلار پول ما را دزدیده‌ و بلوکه کرده‌اند و قرار است 2/4 درصد از آن را به ما بدهند. 2/4 درصد هم که معلوم است چطور است. پول به یکی از بانک‌های سوئیس و از آنجا به یکی از کشورهای عربی می‌رود، در آنجا مثلاً کسی باید درهم بخرد و تبدیل به دلار کند و قاچاقی وارد کشور کنند. اصلاً تحریمی برداشته نشده است. نفت را هم گفته‌اند بیشتر از یک میلیون بشکه حق ندارید بفروشید و الان نفتی را که می‌خواهیم به روسیه بفروشیم، دبّه در آورده‌اند که شما تعهد داده و امضا کرده‌اید بیشتر از یک میلیون حق ندارید بفروشید.

به‌رغم اینکه 90 تا 95 درصد حقوق هسته‌ای خودمان را متوقف یا واگذاری کرده‌ایم، پول نفتی را هم که الان می‌فروشیم حق نداریم بفروشیم و 80 درصد آن به 100 میلیون دلار بلوکه شده ملحق خواهد شد. آنها اخیراً 40 میلیارد دلار را بلوکه کرده‌اند. قرار شد پتروشیمی از تحریم برداشته شود که نشد. قرار شد قطعات هواپیما داده شود که حتی یک قطعه هم ندادند. کشتی‌ها قرار بود بیمه شوند، مطلقاً این کار را نکردند. به هیچ تعهدی از طرف آنها عمل نشد. متأسفانه این توافق‌نامه خیلی جای گله دارد. ابهامات فراوانی در آن هست و دوستان ما اصلاً دقت‌های لازم را نداشته‌اند. ایران یک‌سری تعهداتی داده و کمیته‌ای از آن طرف مأمور شده است تا کنترل کند آیا ایران به تعهداتش عمل می‌کند یا نه. آژانس هست، به‌علاوه کشورهای اتحادیه اروپا و امریکا، اما اگر طرف غربی به تعهداتش عمل نکرد چه؟ قرار بود تحریم از پتروشیمی برداشته شود، اما نشد. قرار شد قطعات هواپیما بدهند که ندادند. قرار شد کشتی‌ها را بیمه کنند که نکردند. کدام کمیته بر این موارد نظارت می‌کند؟ در این توافق‌نامه اصلاً به این موضوع اشاره‌ای نداشته و این خیلی جالب است. در گام دوم هم قرار شد به بحث موشکی بپردازند. آقایان رفتند امضا کردند که به بحث موشکی پرداخته شود. در توافق‌نامه جامع هم متأسفانه قرار است پانزده یا 20 سال طول بکشد. هیچ برنامه غنی‌سازی را هم برای ما در نظر نگرفته‌اند، منتهی یک برنامه برای ما در نظر گرفته‌اند با هشت شرط. امریکا باید تشخیص بدهد آیا نیاز داریم یا نه. همین الان اگر امریکا تشخیص بدهد نیاز نداریم، تازه اگر هم نیاز داشته باشیم، امریکا باید تعیین کنند در فردوی نطنز غنی‌سازی کنیم. مکانش را هم رفتند تعهد دادند امریکا معین کند. آیا می‌توانیم پنج درصد غنی‌سازی را داشته باشیم؟ از پنج درصد به پایین را هم طبق توافقی که کرده‌اند، امریکا باید درصدش را تعیین کند. چه مقدار ذخایر باید داشته باشیم؟ این را هم رفته و تعهد داده‌اند امریکا تعیین کند. واقعاً جای گله دارد. بعد هم تعهد داده‌اند باید تمام نگرانی‌های گذشته، حال و آینده آنها را برطرف کنیم. تعهد داده‌اند باید پروتکل‌ الحاقی را کلاً تصویب و اجرا کنیم. اجرای اقدامات مورد توافق شفاف‌ساز، افزایش نظارت و همه اینها را قبول کرده‌ایم، اما اگر تحریم‌ها قرار است برداشته شوند، گفته‌اند Long term است و شاید 20 سال طول بکشد. بعد تخفیف دادند و پنج سال آوردند پایین که پانزده ساله شود. جدیداً هم جلوتر آمده و گفته‌اند 9600 سانتریفیوژ دارید، باید کمتر کنید، تغییر و توسعه فقط روی نسل اول داشته باشید، اراک باید تغییر طراحی شود، ما هشت هزار و 400 و خرده‌ای کیلو اورانیوم بین 5/3 تا 5 درصد داریم. گفته‌اند اینها را باید کم کنید. فردو کلاً باید تعطیل شود. آژانس هم باید به تمام سایت‌ها دسترسی داشته باشد و حتی دانشمندان هسته‌ای‌تان را هم باید در اختیار آژانس قرار بدهید تا اطلاعات جدید را از آنها بگیرند. PMD باید حل شود. دسترسی به موشک‌ها و... در مقابل تحریم‌ها چه می‌شوند؟ گفته‌اند تا پانزده سال آینده شما تعلیق دارید. تازه تعلیق هم باید دو سال راستی‌آزمایی شود. بعد از دو سال این تعلیقات ده سال طول می‌کشند و بعد از آن اگر آژانس راضی شد، PMD ما حل شد، موشکی ما حل شد و گزارشی از مواد اعلام نشده نداشتید، بعد از آن تحریم‌ها را برمی‌داریم. برای ژاپن که این فرآیند 30 سال طول کشید.

این وضعیت اصلاً وضعیت مطلوبی نیست.

 

گفته می شود در مسقط تیم ایرانی تا حدودی متوجه شده که آمریکایی ها به دنبال سیاسی کردن موضوع هسته ای ایران هستند؟ نظر شما در این باره چیست؟

 

در مسقط آن‌قدر خطوط قرمز ایران از سوی آمریکایی ها نادیده گرفته شد و امریکا با پررویی تمام آمد. در این مذاکرات آقای ظریف ناراحت شد و بلند شدند و آمدند. حداقل این مقدار جای تشکر از آقای ظریف دارد، اما این عقب‌نشینی‌ها پشت سر هم صورت گرفته است و این آقایان متأسفانه با منافع ملت برخورد درستی نکردند و اینها را از دست دادند.

 

فلسفه حمایت رهبری از تیم مذاکره کننده کشور چیست؟ این در حالی است که برخی از رسانه های وابسته به دولت معتقدند حمایت های رهبری تماما به این معناست که هیچ نقصی به تیم مذاکره کننده وارد نیست؟ نظر شما دراین باره چیست؟

 132165.jpg

چرا مقام معظم رهبری از مذاکره دفاع می‌کنند و مکررا می‌فرمایند ادامه مذاکرات هم مثل اصل مذاکرات اشکال ندارد؟ می‌بینیم از جهت فنی مذاکرات به نفع ما تمام نشد. تمدید مذاکرات هم به نفعمان تمام نخواهد شد، چون هسته‌ای قفل کرده است و تحریم‌ها هم که سر جایشان هستند. این کجایش به نفع ماست؟

حضرت آقا در 6/9/93 در دیدار با مجمع عالی بسیج مستضعفین فرمودند: «خب، حالا بنده دو سه جمله در این زمینه‌ها عرض می‌کنم. بنده با تمدید مذاکرات مخالف نیستم، همچنانکه و به همان دلیل که با اصل مذاکرات مخالف نبودیم. با اصل مذاکرات هم مخالفت نکردیم و دلیلش را هم برای مردم بیان کردیم. بنده در سخنرانی دلایل آن را هم گفتم. حالا هم با تمدید مذاکرات مخالفت نمی‌کنیم».

سئوال این است آقا در مورد اینکه چرا مذاکره را پذیرفتند چه گفتند؟ آقا در چند جا جواب دادند. در یک جا می‌فرمایند عده‌ای سر کار آمده‌اند و می‌گویند اگر با امریکا رابطه درستی را برقرار کنیم، منطقی حرف بزنیم، با امریکا تعامل، مذاکره و رابطه داشته باشیم، مشکلات حل می‌شوند. مقام معظم رهبری می‌فرمایند این‌طور نیست. آنها اصرار کردند. بالاخره هم آمده و حاکم شده‌ و حکومت را به دست گرفته‌اند و می‌گویند می‌توانیم حل کنیم. آقا می‌فرمایند بیایید انجام بدهید. یک بار این تجربه را انجام دادیم و همه جا را متوقف ساختیم، دو سال در فاصله سال 82 تا 84 کشور را عقب انداختیم. دو باره همان تیمی که در آن سال‌ها دو سال کشور را عقب انداخت، سر کار آمده است و می‌گوید دو باره باید تجربه کنیم و ادعایشان این است که اگر با امریکا رابطه داشته باشیم مشکلاتمان حل می‌شوند. آقا می‌فرمایند بروید مذاکره کنید. بعد خواهید دید این‌طور نیست و خوش‌بین نیستم. پس اصل موافقت با مذاکرات این است که عده‌ای با این تفکر سر کار آمده‌اند. قدرت هم در دستشان است و باید به اینها مجال داد تا معلوم شود درست می‌گویند یا نه. می‌بینیم پیش‌بینی مقام معظم رهبری درست است که هر وقت با امریکا تماس برقرار کردیم شکست خوردیم. پس علت موافقت آقا با مذاکرات این است که هم مردم و هم مسئولین بفهمند رابطه ما با امریکا جز ضرر هیچ نتیجه‌ای در بر ندارد. شما با امریکا در ژنو مذاکره و تعامل داشتید و حاصلش از دست رفتن 90 درصد منافع هسته‌ای ایران و برداشته نشده تحریم‌های ظالمانه است. علت اصلی موافقت آقا با مذاکرات این است، چون همان تیمی که این ادعا را داشت دو باره سر کار آمده است. ایشان در 12/8/92 به مناسبت سیزده آبان خطاب به دانش‌آموزان و دانشجویان می‌فرمایند: «این را هم توجه داشته باشید، مذاکره‌ای که امروز با شش کشور دارد انجام می‌گیرد و امریکا هم جزو این شش کشور است، فقط در مورد مسائل هسته‌ای است و لاغیر» بنابراین وارد مسائل موشکی، سوریه و حزب‌الله حق ندارند بشوند. آقا این‌طور ادامه می‌دهند: «بنده در اول امسال در مشهد مقدس در سخنرانی گفتم مذاکره در موضوعات خاص اشکال ندارد، منتهی گفتم به مذاکره اعتماد ندارم و خوش‌بین نیستم. می‌خواهند مذاکره کنند؟ بکنند. ما هم به اذن الله ضرری نمی‌کنیم. تجربه‌ای در اختیار ملت ایران است که مختصراً عرض خواهم کرد. این تجربه ظرفیت فکری ملت ما را بالا خواهد برد، مثل تجربه‌ای که در سال 82 و 83 در زمینه تعلیق کردیم». در آن سال هم همین تیم آقایان ظریف و روحانی بودند.

«تجربه‌ای که در سال 82 و 83 در زمینه تعلیق غنی‌سازی انجام گرفت که آن وقت جمهوری اسلامی در مذاکره با همین اروپایی‌ها تعلیق را برای مدتی پذیرفت. ما دو سال عقب افتادیم».

یک بار در وزارت امور خارجه با آقای ظریف جلسه‌ای داشتیم. به ایشان گفتم آقا می‌فرمایند کشور دو سال عقب افتاد. آن موقع پرونده هسته‌ای دست چه کسانی بود که کشور عقب افتاد؟ ایشان سرش را پایین انداخت.

«ما دو سال عقب افتادیم، لکن به نفع ما تمام شد».

با عقب افتادن، چرا به نفع ما تمام شده است؟ این نکته مهم است که آقا می‌فرمایند بگذارید مردم و مسئولینی که باور ندارند، باور کنند مذاکره با امریکا جز ضرر برای ما هیچ چیز دیگری ندارد. آقا می‌فرمایند: «به نفع ما تمام شد، چون فهمیدیم با تعلیق غنی‌سازی امید همکاری از طرف شرکای غربی مطلقاً وجود ندارد. اگر تعلیق اختیاری را که البته به نحوی تحمیل شده بود، لکن مسئولین ما قبول کردند، آن روز قبول نکرده بودیم، ممکن بود کسانی بگویند اگر یک ذره عقب‌نشینی می‌کردید، همه مشکلات حل می‌شدند و پرونده هسته‌ای ایران عادی می‌شد، اما تعلیق غنی‌سازی برای ما این فایده را داشت که معلوم شد با عقب‌نشینی...»

توجه کنید تعبیر عقب‌نشینی مال من نیست، مال مقام معظم رهبری است. تیم مذاکره‌کننده فعلی عقب‌نشینی کرده است. آقا فرمودند: «ممکن بود عده‌ای بگویند اگر شما عقب‌نشینی می‌کردید، پرونده هسته‌ای ایران عادی می‌شد. آن تعلیق غنی‌سازی این فایده را برای ما داشت که معلوم شد با عقب‌نشینی، تعلیق غنی‌سازی، عقب افتادن کار و تعطیل کردن بسیاری از کارها مشکل حل نمی‌شود. طرف مقابل دنبال مطلب دیگری است. ما این را فهمیدیم، لذا بعد از آن غنی‌سازی را شروع کردیم. امروز وضعیت جمهوری اسلامی با سال 82 فرق کرده است. آن روز سر دو سه سانتریفیوژ چانه می‌زدیم، در حالی که امروز چندین سانتریفیوژ مشغول کارند. جوان‌ها، دانشمندان، محققین و مسئولین ما همت کرده‌ و کارها را پیش برده‌اند. بنابراین از مذاکراتی که امروز در جریان است ضرری نخواهیم کرد. البته بنده همچنان که گفتم خوش‌بین نیستم. فکر نمی‌کنم از این مذاکرات نتیجه‌ای را که ملت ایران انتظار دارد به دست بیاید، لکن تجربه‌ای است و پشتوانه تجربی ملت ایران را افزایش خواهد داد و تقویت خواهد کرد. ایرادی ندارد، اما لازم است ملت بیدار باشد. ما از مسئولین خودمان که دارند در جبهه دیپلماسی فعالیت و کار می‌کنند قرص و محکم حمایت می‌کنیم، اما ملت باید بیدار باشد و بداند چه اتفاقی دارد می‌افتد». چرا؟ آقا می‌فرماید: «تا این نکته جا بیفتد مذاکره با امریکا جز ضرر ندارد». نروند عکسش را تبلیغ کنند. «تا بعضی از تبلیغات‌چی‌های مواجب‌بگیر دشمن و بعضی از تبلیغات‌چی‌های بی‌مزد و مواجب از روی ساده‌لوحی نتوانند افکار عمومی را گمراه کنند. یکی از ترفندها و خلاف‌گویی‌ها این است که این‌جور به افکار عمومی مردم القا کنند که اگر در قضیه هسته‌ای تسلیم طرف مقابل شدیم همه مشکلات اقتصادی، معیشتی و... حل خواهد شد. دارند این را تبلیغ می‌کنند. البته تبلیغات‌چی‌های خارجی با شیوه‌های کاملاً ماهرانه تبلیغاتی خط می‌دهند. در داخل هم برخی از روی ساده‌لوحی و بدون اینکه نیت سوئی داشته باشند، بعضی هم از روی غرض دارند همین را تبلیغ می‌کنند که اگر در این قضیه کوتاه آمده و تسلیم شده‌ایم در مقابلِ طرفِ مقابل همه مشکلات اقتصادی و مانند اینها حل خواهد شد. این خطاست. چرا؟ چند علت دارد. مایلم هم شما عزیزانی که در این جلسه تشریف دارید، هم قشر جوان فرهمند، آگاه، پرانگیزه و دانشجویان و دانش‌آموزان سراسر کشور که یک بار هم گفته‌ام شما افسران جنگ نرم هستید روی این مسائل فکر کنید». بعد می‌فرمایند: «یک مسئله این است که دشمنی امریکا با ملت ایران و جمهوری اسلامی اصلاً حول محور هسته‌ای نیست. این خطاست اگر خیال کنیم دعوای ما با امریکا سر قضیه هسته‌ای است. نه! قضیه هسته‌ای بهانه است. قبل از اینکه مسئله هسته‌ای مطرح باشد همین دشمنی‌ها و مخالفت‌ها از اول انقلاب بود. اگر روزی مسئله هسته‌ای حل شد و فرض کنید جمهوری اسلامی عقب‌نشینی کرد، همان‌طور که آنها می‌خواهند، خیال نکنید مسئله تمام خواهد شد. به‌تدریج ده‌ها بهانه دیگر را پیش می‌کشند. چرا موشک دارید؟ چرا هواپیمای بدون سرنشین دارید؟ چرا با رژیم صهیونیستی بد هستید؟ چرا رژیم صهیونیستی را به رسمیت نمی‌شناسید؟ چرا از مقاومت در منطقه ـ یا به قول خودشان خاورمیانه ـ حمایت می‌کنید؟ چرا و چرا و چرا...»

پس علت اینکه مقام معظم رهبری از مذاکرات حمایت می‌کند، این است که این تجربه در چشم مردم و مسئولین واضح شود. چشمی که به دست دشمن و خارجی‌ها باز شده است باید بسته شود. این چشم باید به دست جوان‌های توانای ما دوخته شود.

حضرت آقا در دیدار با سفرا 22/5/93 دو باره فرمودند. متأسفانه آقای روحانی در دیدار با سفرا گفته بودند فقط با یک کشور تعامل نداریم و آن کشور استثناست که آن هم اسرائیل است. آقا فرمودند نه دو کشور استثناست، هم اسرائیل و هم امریکا. عبارت آقا را می‌خوانم: «در این میان دو استثنا وجود دارد، رژیم صهیونیستی و امریکا». آقا فرمود: «رابطه با امریکا و مذاکره با این کشور به جز در موارد خاص برای جمهوری اسلامی نه تنها هیچ نفعی ندارد، بلکه ضرر دارد». آقا می‌خواهند این را به منصه ظهور بگذارد تا مسئولین و مردم بزرگ ما متوجه شوند. مردم توجه می‌کنند، ولی متأسفانه برخی از این مسئولین توجه ندارند. بعضی از قلم به دست‌ها و تبلیغات‌چی‌های مزدور اجانب در داخل و فتنه‌گر توجه کنند که رابطه با امریکا حلال مشکلات نیست و جز ضرر برای کشور چیزی ندارد. الان تحریم‌ها سر جای خودشان هست. رابطه ایجاد کردید، اما هنوز تحریم‌ها سر جایشان هستند و متأسفانه حقوق اصلی‌مان را هم دادیم.

جملات آقا را می‌خوانم. آقا می‌فرمایند: «رابطه با امریکا و مذاکره با این کشور به جز در موارد خاصی برای جمهوری اسلامی نه تنها هیچ نفعی ندارد، بلکه ضرر هم دارد. کدام عاقلی است که دنبال ضرر برود؟ عده‌ای این‌جور وانمود می‌کردند که اگر با امریکا دور میز مذاکره بنشینیم بسیاری از مشکلات حل می‌شود. البته می‌دانستیم این‌طور نیست، اما قضایای یک سال اخیر برای چندمین بار این واقعیت را اثبات کرد. در گذشته میان مسئولان ما و مسئولان امریکا هیچ ارتباطی نبود، اما در یک سال اخیر به خاطر مسائل حساس هسته‌ای و تجربه‌ای که مطرح شد انجام می‌شود»، چون خدمت آقا رسیدند و گفتند بگذارید تجربه کنیم، برویم و مذاکره کنیم و حل می‌شود. آقا فرمود خب بروید، اگر اصرار دارید بروید، ولی خوش‌بین نیستم. می‌دانیم نمی‌شود، ولی اگر اصرار دارید بروید تا این تجربه برای همه مسلم شود که رابطه با امریکا جز ضرر چیزی ندارد.

آقا فرمود: «در یک سال اخیر به خاطر مسائل حساس و تجربه‌ای که مطرح شد انجام می‌شود، بنا شد مسئولان در سطح وزارت خارجه تماس‌ها، نشست‌ها و مذاکراتی داشته باشند، اما از این ارتباطات نه تنها فایده‌ای عاید نشد، بلکه لحن امریکایی‌ها تندتر و اهانت‌آمیزتر شد و توقعات طلبکارانه بیشتری در جلسات مذاکرات و تریبون‌های عمومی بیان کردند. البته مسئولان ما در جواب طلبکاری آنها پاسخ‌های قوی‌تر و گاه گزنده‌تر داده‌اند، اما در مجموع معلوم شد مذاکره برخلاف تصورات برخی‌ها به هیچ چیز کمک نمی‌کند. امریکایی‌ها نه تنها دشمنی‌ها را کم نکردند، بلکه تحریم‌ها را هم افزایش داده‌اند. البته می‌گویند این تحریم‌ها جدید نیست، اما در واقع جدید است و مذاکره در زمینه تحریم هم فایده‌ای نداشته است. البته در زمینه ادامه مذاکرات هسته‌ای منع نمی‌کنیم. کاری که دکتر ظریف و دوستانشان شروع کرده‌ و خوب پیش رفته‌اند دنبال می‌شود، اما این یک تجربه ذی‌قیمت دیگر برای همه بود که متوجه شویم نشست و برخاست و حرف زدن با امریکایی‌ها مطلقاً تأثیری در کم کردن دشمنی آنها ندارد و بدون فایده است». آقا می‌خواهد همه این را بفهمیم. دو باره آقا فرمودند: «این کار ما را بر افکار عمومی ملت‌ها و دولت‌ها به تذبذب متهم میکند و غربی‌ها با تبلیغات عظیمشان جمهوری اسلامی را دچار انفعال و دوگانگی جلوه می‌دهند». متأسفانه این مذاکره‌کنندگان گوش ندادند. هنوز خیال می‌کنند اگر مذاکره و تعامل کنند مشکلات حل می‌شود. جمله آخری را که آقا فرمود و اینها گوش نکردند، این است: «تا وقتی وضع کنونی یعنی دشمنی امریکا و اظهارات خصمانه دولت و کنگره امریکا درباره ایران ادامه دارد تعامل با آنها نیز هیچ وجهی ندارد». این مطلب روشنی است.

باید بدانیم چرا آقا از مذاکره و تمدید مذاکره حمایت می‌کند؟ می‌خواهند این تجربه واضح شود که مسئولینی که امروز به امریکا، دشمنمان خوش‌بین هستید، چون مردم می‌دانند و بصیرت دارند، بدانید این خوش‌بینی درست نیست. بعضی از مسئولین و روزنامه‌نگاران و تبلیغات‌چی‌هایی که بصیرت لازم را ندارند باید بفهمند رابطه با امریکا جز ضرر برای ملت ایران چیز دیگری نیست. الان می‌بینیم همین‌طور است. هر روز اینها جلوتر می‌آیند و منافع هسته‌ای هم می‌رود و از تحریم‌ها هیچی برداشته نشده است. این اصلی‌ترینی است که خود آقا هم فرمودند.

نکته دیگری که آقا در جای دیگری فرمودند و باید از آن درس بگیریم، اقتصاد مقاومتی و نگاه به درون است. تحریم‌ها را که برنداشتند، آقا فرمودند به درک که برنداشتند. نگاه به درون و توان مردم عزیز و جوان‌های ما داشته باشید تا بتوانید کشور را به‌درستی پیش ببرید. از صدر اسلام مثال نمی‌زنم که باز این بحث پیش بیاید که سند دارد یا ندارد، تجربه جنگمان را به عنوان نمونه می‌گویم. آیا امریکا در جنگ مدافع ما بود یا صدام؟ آلمان، فرانسه، انگلستان، عربستان و کلاً 37 کشور طرفدار صدام بودند و او را حمایت می‌کردند. خود امریکا وارد جنگ با ما شد. انگلستان سوپر اتاندارد، فرانسه میراژ، شوروی سابق میگ ، آلمان شیمیایی و کویت پولش را می‌داد، اما ایران چه؟ صدامی که به حمایت امریکا، آلمان، فرانسه و انگلستان اعتماد کرد چه عاقبتی پیدا کرد؟ چه کسی پشتیبان ایران در جنگ بود؟ هیچ‌کس، جز خدای متعال و توان داخلی جوان‌های ما.

سئوالم این است، این همه که در عرصه نظامی رشد کرده‌ایم آنها به ما داده‌اند؟ نه، با توان داخلی. چطور می‌توانیم در زمینه نظامی رشد کنیم؟ ما هیچی نداشتیم، ولی این همه رشد کرده‌ایم. دشمن جرئت چپ نگاه کردن به ما را ندارد. آیا در اقتصاد هم نمی‌توانیم با توان داخلی پیش برویم؟ حتماً باید چشممان به بیرون باشد؟ به درک که تحریم را برنداشتند. کما اینکه در جنگ تحریم را برنداشتند و ما پیروز شدیم. صدام که تحریم نبود شکست خورد، در حالی که ما تحریم بودیم و پیروز شدیم. در مسائل نظامی این همه رشد کرده‌ایم، پس در اقتصاد هم می‌توانیم. باید تجدید نظر کنند. به قول آقا تجربه ذی‌قیمتی است که هر گاه با امریکا تعامل می‌کنیم جز ضرر برای ملت ایران هیچی عایدمان نمی‌شود.

مسئله‌ای که در مورد مذاکرات وین مطرح شده این است که توافقی که برای مذاکرات کرده‌اند یک‌سری جزئیات داشته است، مثل توافق ژنو و non-paper که به وجود آمده بود، ولی در توافق جدیدی که صورت گرفته است، جزئیاتی از آن را ندیده‌ایم و منتشر نشده است، نه از طرف ایرانی و نه از طرف مقابل. البته یکی دو تا از رسانه‌های امریکایی بندهایی از اینnon-paper را منتشر کرده‌اند. در این باره توضیحی بفرمایید که آیا واقعاً این non-paper وجود دارد؟ اگر اطلاع دارید که مبادله‌ای صورت گرفته که در خصوص این مذاکرات تمدید شده است یا پیشنهادتان به طرف ایرانی چیست؟ آیا این non-paper منتشر شود؟

یکی از گلایه‌های اصلی‌ام از تیم مذاکره‌کننده این است که مردم را محرم خودش نمی‌داند و می‌گوید مردم حق ندارند اطلاعاتی داشته باشند، مردم که هیچ، مسئولین مملکت هم حق ندارند. اصلاً مردم بدانند خود آقای ظریف گفت که مرا استیضاح هم بکنید یک کلمه به شما نمی‌گویم. سئوالم این است که شرمن در آنجا به اسرائیل و همه جا گزارش می‌دهد که چه گذشته است، اما مذاکره‌کنندگان خودمان به ملت ایران گزارش نمی‌دهند. نمی‌دانیم دارند چه کار می‌کنند. آیا دارند عقب‌نشینی می‌کنند یا نه؟ به چه دلیل باید فقط افراد محدود و رئیس جمهور از آنچه که در مذاکرات طی میشود خبر داشته باشند و به هیچ جایی گزارش ندهند از مذاکرات، متاسفانه حتی شورای عالی امنیت ملی نیز از آنچه که در مذاکرات میگذرد نیز بی اطلاع است. سخنان آقای ظریف هم در مجلس با کلی گویی از مسائل همراه بوده است . حاصل صحبت‌های آقای ظریف در مجلس آن بوده است که با چند کشور جلسه گذاشته شده است و اختلافاتی وجود دارد و این شد گزارشی که به ما میدهند.

این اعتراض بسیار جدی است و مجلس از آنچه که در مذاکرات میگذرد بی اطلاع است و به صورت پراکنده به نمایندگان مجلس خبر میرسدکه آمریکایی ها دوباره به مواضع اول خودشون برگشتند، برهمین اساس است که رهبر انقلاب میگویند که خوشبین نیستم البته قرآن کریم و عقل هم خوشبینی به اینها را قبول رد میکند.

در پاسخ به اینکه چرا مذاکره میکنید میگویند تحریم پدر مردم را در آورده است،قبول، حال سوال اینجاست که چه کسی این تحریم ها را بر ضد مردم  انجام داده است؟آیا عاقلانه است که کسی که با چاقو روی حلقوم مردم ایران نشسته است قرار است مشکل ما را حل کند، آیا این عاقلانه است؟ باید توجه شود که آمریکا از سر ضعف در مذاکرات آمده است یا این ما هستیم که از سر ضعف پای میز مذاکره آمده‌ایم! در حالی که نظم جدیدی در حال شکل گیری میباشد، پشت پرده مقاومت و پیروزی سوریه در منطقه چه بوده است؟ آیا غیر از این است که در قضیه سوریه ایران در مقابل اسرائیل و اردن و عربستان و دیگر کشورها ایستادگی کرده و پیروز شده است؟ همانطور که ایران در جنگ نیابتی در لبنان آمریکا را شکست داد، آمریکا در سوریه و عراق از ایران نیز شکست خورد و به قول تحلیلگر عرب وضد ایرانی که گقت: سران عرب بیدار باشید که ایران سه پایتخت جهان را تحت سیطره خود گرفته است و به دنبال آن است که پایتخت چهارم را نیز بگیرد!

با این تفاسیر چرا باید القا شود که ما از سر ضعف هستیم ؟ باید به این نکات توجه شود که کدخدای منطقه ایران است. این صحبت ها براساس توهمات نیست بلکه براساس واقعیتی است که در حال رخدادن است میگوییم باید تیم مذاکره کننده نگاهش را تغییر دهد و چشم دوختن به دست دشمن بسیار خطاست واین باید برای مردم نیز جا بیافتد، بنده اینجا دست تک‌تک ملت عزیز را به خاطر تحمل مشکلات میبوسم وان شالله بعضی از مواجب بگیران و تبلیغات‌چی های دشمن مقداری به هوش بیایند

 

این رابطه صمیمی که بین آقای ظریف و طرف آمریکایی برقرار شده است که حتی رسانه های خارجی یکی از دستاوردهای مذاکرات را آب شدن یخ رابطه ایران و آمریکا دانسته بودند،به نظر شما آیا نیاز است با طرف آمریکایی اینطور رابطه برقرار کرد؟

 

یکی از اشتباهاتی که در حال انجام شدن است نیز همین است به همین دلیل است که قرآن کریم میفرماید:  يَاأَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا لَا تَتَّخِذُوا الْكَافِرِينَ أَوْلِيَاءَ مِنْ دُونِ الْمُؤْمِنِينَ أَتُرِيدُونَ أَنْ تَجْعَلُوا لِلَّهِ عَلَيْكُمْ سُلْطَانًا مُبِينًا

کفار را نباید به عنوان دوست و ولی برای خود انتخاب کنیم، به عنوان مثال کسی به اندازه شاه که با این‌ها دوست نبود، وقتی شاه فرار میکند حتی او را در آمریکا نگه نمیدارند و این چنین است نحوه برخورد استکبار با دوستانش، حاصل دوستی با سران کفر از نگاه قرآن کریم میفرماید: مَثَلُ الَّذِينَ اتَّخَذُوا مِنْ دُونِ اللَّهِ أَوْلِياءَ كَمَثَلِ الْعَنْكَبُوتِ اتَّخَذَتْ بَيْتاً وَ إِنَّ أَوْهَنَ الْبُيُوتِ لَبَيْتُ الْعَنْكَبُوتِ لَوْ كانُوا يَعْلَمُونَ - كسانى كه غير از خدا را اولياء خود برگزيدند، همچون عنكبوتند كه خانه‏اى براى خود انتخاب كرده و سست‏ترين خانه‏ها خانه عنكبوت است اگر مى‏دانستند!

 

اینکه به قول شرمن ما در مذاکرات با اسم کوچک همدیگر را صدا میزنیم هیچ حاصلی برای ما در برنخواهد داشت و تقاضایی که از مذاکره کنندگان عزیز داریم آن است که مسائل عقلانی ودینی را در برخود با دشمنان مردم رعایت بکنند و مصداق آیه ی شریفه ی : يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا مَنْ يَرْتَدَّ مِنْكُمْ عَنْ دِينِهِ فَسَوْفَ يَأْتِي اللهُ بِقَوْمٍ يُحِبُّهُمْ وَيُحِبُّونَهُ أَذِلَّةٍ عَلَى الْمُؤْمِنِينَ أَعِزَّةٍ عَلَى الْكَافِرِينَ باشند. هرگاه از این مدار عقلانی وخدایی خارج شدیم ضربات بیشتری از دشمن خواهیم خورد، از آقای ظریف تقاضا داریم عزت ملت ایران در برخورد با آمریکا را جدی بگیرد

 

 

http://www.rajanews.com/detail.asp?id=213147

  • Upvote 9
  • Downvote 1

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر

دوستان البته بدونید که من از امتیاز دادن به آمریکا به هیچ عنوان خوشم نمیاد چون منافع ملی شوخی بردار نیست

 

و دلیلی وجود نداره که وقتی طرفمون این امتیازات رو به ما نمیده ما این تضمینها رو بهشون بدیم پس استقلال که یکی از وجوه اون

 

استقلال در تصمیم گیری هست کجا میره؟ یعنی دیگه شعار استقلال و ... همش کشک بوده؟ 

 

حالا بگذریم یه مورد: از لحاظ فقهی آیا آمریکایی ها کافر هستند که آقای نبویان اون آیه رو در موردشون آورد؟

 

علی الظاهر که به خدا اعتقاد دارند و بنابر گفته صریح قرآن کریم "نحن نحکم بالظاهر"

 

یعنی میخوام بگم حالا ما با اونها مشکل داریم دلیل نمیشه بهشون کافر بگیم.

 

نظرتون چیه؟

  • Upvote 2
  • Downvote 2

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر

دوستان البته بدونید که من از امتیاز دادن به آمریکا به هیچ عنوان خوشم نمیاد چون منافع ملی شوخی بردار نیست

 

و دلیلی وجود نداره که وقتی طرفمون این امتیازات رو به ما نمیده ما این تضمینها رو بهشون بدیم پس استقلال که یکی از وجوه اون

 

استقلال در تصمیم گیری هست کجا میره؟ یعنی دیگه شعار استقلال و ... همش کشک بوده؟ 

 

حالا بگذریم یه مورد: از لحاظ فقهی آیا آمریکایی ها کافر هستند که آقای نبویان اون آیه رو در موردشون آورد؟

 

علی الظاهر که به خدا اعتقاد دارند و بنابر گفته صریح قرآن کریم "نحن نحکم بالظاهر"

 

یعنی میخوام بگم حالا ما با اونها مشکل داریم دلیل نمیشه بهشون کافر بگیم.

 

نظرتون چیه؟

با سلام خدمت همه دوستان گرامی

نحن نحکم بالظاهر آیه قرآن نمی باشد بلکه حدیثی است از حضرت رسول اکرم 

http://www.hadith.net/n358-e590-p92.html

دقت بفرمایید . ملاک در تشخیص کافر و مومن هم کسانی هستند که در امور دینی خبره می باشند .

  • Upvote 1

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر

در مورد عاقبت مذاکرات هسته ای شاید نشه پیش بینی کرد ولی یه چیزهایی مسلمه:

یک اینکه آمریکا و غرب همانطور که میگن هیچ وقت نمی خوان بگذارند که ایران به بمب هسته ای یا قابلیت ساخت بمب هسته ای دست پیدا کنه حالا حتی اگه شده ما رو فقط به یه تکنولوژی مینیاتوری هستهای محدود کنند.

دوم اینکه اگر مذاکرات شکست بخوره در صورتی ایران میتونه در صورت تحریم ها ی بیشتر یا جنگ مقاومت کنه که اکثریت مردم ( یعنی بالای مثلا 80 درصد) پشتیبان سیاست های هسته ای کشور باشند. در غیر این صورت در صورت جنگ یا تحریم سخت کشور سریع به زانو در میاد و اون موقع باید امتیازات خیلی بزرگتری بده.

این دو مورد بالا قطعیه و غیر از این دیگه سناریویی نیست.

حالا اگه اون کسایی که دلواپسند و ادعای مقاومت میکنند میخوام بدونم چقدر  به پشتیبانی مردم در صورت شکست مذاکرات امید دارند؟؟ من در این مورد هیچ حدسی نمیزنم و به نظرم از رفراندوم میشه این موضوع را روشن کرد.

ویرایش شده در توسط habdollahi83
  • Downvote 7

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر

گزارش ویژه
آیا ظریف در مقابل تلاش جریان فتنه برای تضعیف قدرت مذاکراتی ایران موضع خواهد گرفت؟
در حالی که دولت در میانه دور جدید مذاکرات با گروه 1+5 قرار دارد، جریان اصلاح طلب تلاش عجیب و غیرمنتظره ای را برای تضعیف موضع دولت در مذاکرات آغاز کرده است.

 

حامد علوی، ایران هسته ای- در حالی که دولت در میانه دور جدید مذاکرات با گروه 1+5 قرار دارد، جریان اصلاح طلب تلاش عجیب و غیرمنتظره ای را برای تضعیف موضع دولت در مذاکرات آغاز کرده است.

روز چهاشنبه 26 آذر 1393 (17 دسامبر 2014) چند تن از چهره های نزدیک به طیف های تندروی جریان های اصلاحات و فتنه با حضور در نشستی در دانشگاه تهران به طرزی کم سابقه دستاوردهای هسته ای کشور را زیر سوال برده و آنها را بی ارزش خواندند.

در این نشست که ظاهرا از سوی انجمن اسلامی دانشکده ادبیات دانشگاه تهران (نزدیک به حزب غیر قانونی مشارکت) برگزار شده افرادی نظیر احمد شیرزاد، صادق زیباکلام و داوود هرمیداس باوند، سخنانی مطرح کرده اند که نظیر آن را صرفا در ادبیات مقام ها و کارشناسان اسراییلی درباره برنامه هسته ای ایران می توان دید.

به عنوان نمونه، احمد شیرزاد در این نشست گفته است: «کشور ما منابع اورانیوم ناچیزی دارد،20هزار مگاوات برقی که مدعی تولید آن هستیم چیزی جز وابستگی مطلق ما به روسیه ندارد. سؤال ما اینست که اگر ما بجای 10هزار سانتریفیوژ،یک عدد داشته باشیم چه فرقی می کند»؟!

صادق زیباکلام هم گفته است: «هیچ نوآوری علمی در رابطه باهسته ای وجودندارد. می گویند انرژی هسته ای 250صنعت بوجودمی آورد، یکی ازآنها رابه من بگویند. اشغال سفارت امریکا، همچنان از منافع ملی قربانی می گیرد»!

گذشته از استدلال های کودکانه مطرح شده در این سخنان که نشان دهنده اوج کم سوادی لیدرهای جریان فتنه در ایران است، سوال اصلی این است که انجمن اسلامی دانشگاه تهران که در سیطره جریان های اصلاح طلب خارج از دانشگاه قرار دارد، در حالی که تیم مذاکره کننده هسته ای در ژنو مشغول مذاکره است، چه هدفی از برگزاری این نشست داشته است؟

برخی اطلاعات موجود نزد «ایران هسته ای» حکایت از آن دارد که اصلاح طلبان حتی سازش های انجام شده از سوی دولت حسن روحانی و تیم وی را هم ناکافی می دانند و معتقدند این دولت باید گردد.

پیش از این برخی اعضای این جریان مامور به جمع آوری اطلاعاتی شده بودند که ثابت کند ضرر تداوم برنامه هسته ای در ایران بیش از سود آن است.

در مجلس ششم نیز همین جریان بدل به سخنگوی امریکا و اسراییل در ایران شده و طرحی 3 فوریتی را برای تصویب پروتکل الحاقی مطرح کرد که حسن روحانی خود جزو برجسته ترین مخالفان آن بود.

پرسش مهمی که اکنون دولت بویژه وزارت خارجه باید به آن پاسخ بدهد این است که چه عقیده ای درباره این نشست و اظهارات مطرح شده در آن دارد و آیا این اقدام را یک گام بزرگ در جهت تضعیف موضع مذاکراتی ایران ارزیابی می کند یا خیر؟

این امر بویژه از این حیث اهمیت دارد که دولت تاکنون کوچکترین انتقاد از ناحیه اصولگرایان را با توهینه آمیز ترین ادبیات ممکن پاسخ داده است.

  • Upvote 3

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر

گزارش ویژه
موسسه واشینگتن: روحانی و ظریف مایلند محدودیت های مدنظر امریکا را بپذیرند
یک کارشناس ارشد برنامه هسته ای ایران از روحانی و ظریف به عنوان کسانی یاد کردند که مایلند محدودیت های مدنظر غرب در برنامه هسته ای ایران را بپذیرند.

 

ایران هسته ای- یک کارشناس ارشد برنامه هسته ای ایران از روحانی و ظریف به عنوان کسانی یاد کردند که مایلند محدودیت های مدنظر غرب در برنامه هسته ای ایران را بپذیرند.

مارک فیتز پاتریک، در مقاله ای که روز 17 آذر 1393 روی وب سایت «موسسه بین المللی مطالعات راهبردی» منتشر شده، این موضوع را به همراه تحلیلی از مذاکرات وین و علل به نتیجه نرسیدن آن بسط داده است.

متن کامل این تحلیل در ادامه می آید.

متن اصلی این مقاله را اینجا ببینید.

***

هنگامی که «موسسه بین المللی مطالعات راهبردی » نخستین بار ده سال پیش نشستی در مورد امنیت منطقه ای در منامه برگزار کرد مدت کوتاهی پس از آن بود که فرانسه، آلمان و انگلیس - کشورهای معروف به سه کشور اروپایی - توافقی در پاریس امضاء کردند و در آن ایران موافقت کرد به طور داوطلبانه، تمام فعالیت های مربوط به غنی سازی را به حالت تعلیق در آورد.

این زمان دو سال پس از آن بود که بحران ایران برای نخستین بار علنی شده بود و یک سال پس از آنکه سه کشور اروپایی با ایران در مورد تعلیق غنی سازی به نتیجه رسیده بودند.

آن توافق تعلیق در سال 2003 متغیر و مبهم و همراه با شکاف ها و اختلاف نظرهای مکرر بر سر آنچه که دقیقا باید به حالت تعلیق در بیاید بود. در توافق سال 2004 پاریس، اروپایی ها به دنبال بستن راههای فرار بودند.

در توافقنامه پاریس، طرفین همچنین توافق کردند مذاکرات در مورد تمهیدات دراز مدت را آغاز کنند تا ، تضمین هایی عینی ، ایجاد شود که برنامه هسته ای ایران منحصرا برای اهداف صلح آمیز است.

گروه های کاری ایجاد شد و طرف ها مذاکرات گسترده ای را آغاز کردند.آمریکایی ها در مذاکرات شرکت نداشتند.

دولت آمریکا در آن زمان فکر می کرد دیپلماسی با ایران، اتلاف وقت خواهد بود.تیم بوش فکر کرد بهتر است به سرعت از طریق تحریمها فشار آورد و بر برچیده شدن تمام تاسیسات مربوط به غنی سازی اصرار کند.

من در آن زمان به یاد دارم این مذاکرات تا چه اندازه دشوار توصیف و نیز گفته می شد مذاکره کننده ارشد هسته ای ایران تا چه اندازه فردی باهوش است.

از منظر دیگر، استادانه توصیف بهتری است. و او فردی بود که امکان توافق با وی وجود داشت. نام او، حسن روحانی دبیر شورای عالی امنیت ملی ایران بود.

در آن زمان، من تصور می کردم روحانی مورد توجه رهبر معظم ایران قرار دارد . با وجود این، من به تازگی از صحبت های حسین باستانی تحلیلگر بی بی سی فارسی متوجه شدم درخواست روحانی از ( آیت الله ) خامنه ای در مورد تایید توافق سال 2003 بی جواب گذاشته شده است. روحانی تنها بود. ( آیت الله ) خامنه ای گوشه گیر در صورت شکست توافق، تقصیری را نمی پذیرفت و همینطور نیز شد.

گروه های کاری بین سال 2004 تا 2005 نتوانستند بر موضوع اصلی اختلاف غلبه کنند.

از نظر اروپایی ها، تنها تضمین عینی قابل قبول این بود که ایران هیچ تاسیسات تولید مواد شکافت پذیر را راه اندازی نکند یعنی ایران هیچ غنی سازی اورانیوم یا بازفرآوری پلوتونیوم نداشته باشد.

ایران مایل به چشم پوشی از بازفرآوری بود، اما اصرار داشت نمی تواند از آنچه تاکید داشت بر اساس ان پی تی حق تهران در مورد چرخه کامل سوخت است دست بردارد. ایران هرگز غنی سازی را رها نمی کرد هر چند با تعلیق موقت آن تا زمانی که مذاکرات در جریان است موافق بود.

روحانی به سبب موافقت با تعلیق به شدت توسط تندروها مورد انتقاد قرار گرفت. به گفته منتقدان، او « مروارید را در ازای آب نبات » داده بود - هر چند موافقت اروپایی ها برای اینکه پرونده ایران را آنطور که واشنگتن اصرار داشت به شورای امنیت واگذار نکنند امتیاز مهمی نبود.

روحانی در پاسخ به منتقدان خود پاسخ می داد وی در واقع با تعلیق یک جنبه از برنامه غنی سازی که آماده نشده بود بر غرب غلبه کرده است در حالی که یک جنبه دیگر - کار بر روی تاسیسات تبدیل اورانیوم در اصفهان - که در آن زمان در تلاش های هسته ای ایران در اولویت بود ادامه داشت.

دفاع روحانی از تاکتیک های خود در سال 2004 موجب شد بسیاری از منتقدان غربی زمانی که او به عنوان رئیس جمهور متبسم و میانه رو در سال 2013 ظاهر شد از وی انتقاد کنند.

هنگامی که محمود احمدی نژاد سال 2005 به قدرت رسید، روحانی برکنار و بحران هسته ای ایران به طور پیوسته بدتر شد.

مشخص شد دستیابی به توافق با علی لاریجانی مذاکره کننده جدید هسته ای حتی سخت تر است و توانایی لاریجانی برای گرفتن جواب مثبت از رهبر معظم ایران حتی کمتر بود.

اوضاع زمانی بدتر شد که سعید جلیلی جایگزین لاریجانی شد. مذاکره کنندگان غربی که از موعظه های بی پایان جلیلی حوصله اشان به شدت سر رفته بود، آرزوی بازگشت روحانی زیرک را داشتند.

روحانی دوباره برگشته است و باید خدا را شکر کرد. در حال حاضر، وضعیت به مراتب پیشرفته تر شده است. ایران دسامبر سال 2004، صد و شصت و چهار سانتریفیوژ عملیاتی داشت و هیچ ذخایر اورانیوم غنی شده ای نداشت.

کار بر روی یک مدل سانتریفیوژ نسل دوم پایان یافته بود و کار ساخت و ساز هنوز در یک راکتور آب سنگین برنامه ریزی شده در اراک آغاز نشده بود.

امروز نزدیک به 20000 سانتریفیوژ نصب شده است و ایران دارای ذخایر اورانیوم با غنی شدگی کم است که اگر بیشتر غنی شود برای ساخت تا شش بمب هسته ای کافی خواهد بود.

یک هزار نفر سانتریفیوژ نصب شده از نوع نسل دوم و بیشتر کار ساخت راکتور اراک رو به اتمام است.

از جنبه مثبت نیز پیشرفت در تمام این جنبه ها محدود شده است.

روحانی مانند سال 2003، ده سال بعد با نوعی تعلیق موافقت کرد. توافق موقت سال گذشته که به تازگی تمدید شد، شبیه به یک آتش بس است که در آن ایران با متوقف کردن یک جنبه از برنامه غنی سازی موافقت کرد - تولید اورانیوم تقریبا با غنی شدگی بالا - و کاهش تعداد سانتریفیوژها در ازای تصویب نشدن تحریم های جدید.

با این حال، توافق موقت سال گذشته نیز مانند توافق سال 2003 راه گریزی داشت. این توافق اجازه تحقیق و توسعه در مورد سانتریفیوژهای پیشرفته تر را می داد. این راه گریز ماه گذشته تا حددی مسدود شد.

برخی از ناظران آرزو می کنند غرب به پیشنهاد ایران در ده سال قبل برای داشتن یک کارخانه غنی سازی آزمایشی با 3000 ماشین سانتریفیوژ موافقت کرده بود.

با این حال، باید به یاد داشته باشد که این پیشنهاد که در بهار سال 2005 مطرح شد به به دنبال رشد مقیاس صنعتی به تعداد 50000 سانتریفیوژ برای تولید سوخت برای راکتور بوشهر بود که آن زمان هنوز در دست ساخت بود.

برنامه هسته ای ایران در طول سالها تغییر چندانی نکرده است.

ایران سال 2004 برنامه داشت در دو سایت، هشت رآکتور داشته باشد.

طی ماه گذشته، روسیه تفاهم نامه ای برای ایجاد 8 راکتور در دو محل امضا کرد. در واقع، با در نظر گرفتن رآکتوری که اکنون در بوشهر در حال بهره برداری است، مجموع تعداد رآکتورها به نه عدد می رسد.

بر اساس آخرین توافق، روسیه سوخت اورانیوم غنی شده را در طول عمر راکتور فراهم می کند.

موافقت ایران با این بند تا حدودی عجیب به نظر می رسد با توجه به اینکه مقامات ایرانی اصرار دارند آنها نمی توانند به روسیه در مورد تامین سوخت حتی اولین رآکتور اعتماد کنند.

این عدم اعتماد، مایل نبودن برای وابستگی به تامین کنندگان خارجی ظاهرا دلیلی است که ایران بر تولید سوخت بوشهر 1 اصرار دارد.

تازه ترین پروتکل هسته ای روسیه و ایران شامل بندی مبهم در مورد نقش ایران در تولید سوخت است.روسها می گویند این اقدامی آبرومندانه است.

ایرانیان می گویند این موضوع ادعای آنها را در مورد نیاز به غنی سازی توجیه می کند.

یکی از دلایل اینکه گروه پنج بعلاوه یک و ایران نتوانستند تا مهلت ماه گذشته به توافق جامع برسند و در عوض توافق مواقت را به مدت هفت ماه دیگر تمدید کردند این است که ایران مایل به دست برداشتن از خواست خود برای داشتن یک برنامه غنی سازی بزرگتر نیست.

اگر تصمیم گیری به عهده روحانی و ظریف بود آنها مایل به پذیرفتن محدودیت ها در این برنامه برای متقاعد کردن طرف دیگر بودند که همه مسیرها برای ساخت سلاح هسته ای به اندازه کافی مسدود شده است.

اما مقام معظم رهبری کار مذاکره کنندگان خود را تقریبا غیر ممکن کرد زمانی که اوایل ماه ژوئیه تاکید کرد ایران در آینده در میان مدت به برنامه غنی سازی در مقیاس صنعتی نیاز دارد.

رئیس سازمان انرژی اتمی ایران روز بعد توضیح داد که این به معنای قادر بودن به سوخت گیری مجدد بوشهر1 زمانی است که قرارداد کنونی روسیه سال 2021 منقضی شود.

اما روسیه در راستای موافقت خود با تامین سوخت راکتور بوشهر در مدت طول عمر آن، قصد دارد این قرار داد را تجدید کند.

با توجه به قرار دارد تامین سوخت از جانب روسیه، ایران نیاز عملی به برنامه غنی سازی در این اندازه نداردپس چرا ایران اصرار می کند؟

در اینجا مباهات به دستاوردهای فناوری ایران مطرح است.

اگر اینطور است، ایران هزینه های زیادی - بیش از 100 میلیارد دلار در تحریم ها - برای این مزیت نامشهود می پردازد.

من اینطور نتیجه گیری می کنم که دلیل اصلی دیگری است که با هدف دیگر غنی سازی اورانیوم ارتباط دارد - این گزینه است که زمینه را برای سلاح های هسته ای را فراهم می کند.

ایران بیش از یک دهه به دنبال یک استراتژی مصون سازی هسته ای بوده است.

سوال در هفت ماه آینده این است که آیا ایران مایل به متوقف کردن این استراتژی مصون سازی و برای چه مدت خواهد بود.من باور دارم که روحانی هنوز هم می خواهد به توافق دست یابد.

من معتقدم رهبر معظم ایران آماده نیست به شرایطی که خواسته می شود پاسخ مثبت بدهد.

شاید بهترین چیزی که می توانیم آرزو کنیم این است که وقتی روحانی بار دیگر با جزئیات یک توافق پیشنهادی به ( آیت الله ) خامنه ای تلفن می زند، (آیت الله) خامنه ای دوباره به این تلفن پاسخ ندهد.

همزمان، همسایگان ایران باید احساس اطمینان کنند همانطور که فیلیپ هاموند وزیر امور خارجه انگلیس روز گذشته گفت شش قدرت در مذاکرات به اصول خود متعهد خواهند بود.

آنها تمایل نداشته اند توافقی کنند که در آن با چیزی پایین تر از هدفشان موافقت شود. آن هدف، بستن همه راههای بالقوه برای دستیابی به سلاح هسته ای با این اطمینان کافی است که هر تلاشی به موقع کشف و جلوی آن گرفته می شود.

بنابراین اگر توافقی حاصل شود و من امیدوارم نتیجه همین باشد، کشورهای عرب حاشیه خلیج فارس و دیگران که در مورد قابلیت ها و اهداف ایران نگرانند باید اطمینان داشته باشند توافقی خوب است توافقی که امنیت آنها را تقویت و به امنیت منطقه ای کمک می کند.

  • Upvote 1
  • Downvote 1

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
اما روسیه در راستای موافقت خود با تامین سوخت راکتور بوشهر در مدت طول عمر آن، قصد دارد این قرار داد را تجدید کند.

با توجه به قرار دارد تامین سوخت از جانب روسیه، ایران نیاز عملی به برنامه غنی سازی در این اندازه نداردپس چرا ایران اصرار می کند؟

در اینجا مباهات به دستاوردهای فناوری ایران مطرح است.

اگر اینطور است، ایران هزینه های زیادی - بیش از 100 میلیارد دلار در تحریم ها - برای این مزیت نامشهود می پردازد.

من اینطور نتیجه گیری می کنم که دلیل اصلی دیگری است که با هدف دیگر غنی سازی اورانیوم ارتباط دارد - این گزینه است که زمینه را برای سلاح های هسته ای را فراهم می کند.

 

 

خوب دوستان چرا ایران میخواد از روسیه سوخت بگیره چرا کلا بحث خرید سوخت رو منتفی نمیکنه و کلا خودش سوخت رو

 

غنی سازی نمیکنه تا این شک و تردید هم از بین بره ….بگه که ما برای برطرف کردن نیاز های خودمون غنی سازی میکنیم و از کسی سوختی نمیخریم ؟

ویرایش شده در توسط Mohammad74
  • Upvote 1

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر

ترک میز مذاکره در مسقط توسط «ظریف» بهترین کار ممکن بود

نخستين چاه نفت در عربستان به سال ١٩٣٧ ميلادي حفر شد كه چهره اقتصادي اين كشور را تغيير داد، از سال ١٩٥٠ تا سال ٢٠٠٦ عربستان سعودي سلاح و تجهيزاتي به ارزش ٨/٧٩ ميليارد دلار از امريكا خريداري كرد. جالب است بدانيم اسراييل از سال ١٩٤٩ تا ٢٠٠٧ يعني حدود ٦٠ سال ٦/٥٣ ميليارد دلار كمك نظامي از امريكا دريافت كرده. 

به ديگر سخن، امريكا طي ٦٠ سال گذشته تنها به اسراييل و عربستان ٤٠٠/١٣٣ ميليارد دلار اسلحه و كمك نظامي فقط به اين دو داده و اين سلاح‌ها در منطقه انباشت شده‌اند، هم‌اكنون عربستان سعودي قراردادي به ارزش ٦٠ ميليارد دلار با امريكا منعقد كرده است. 

هدف عربستان و اسراييل بر تقويت بنيه دفاعي خود از طريق به كارگيري سلاح‌هاي جديد و بازنگري در برنامه دفاعي سنتي‌شان است. هفته‌نامه التحريه طي گزارش مبسوطي مي‌نويسد... از نيمه قرن گذشته، سياست تسليحاتي در خاورميانه اساسا تحت تاثير منازعه عربي – اسراييلي و طبيعت نظام دو قطبي جهاني قرار داشته است، اما بعد از جنگ اول خليج فارس در منطقه تحولي در نوع سلاح‌هاي جنگي در منطقه پديد آمد. نقش و اهميت سلاح‌هاي هوشمند باعث شده كه كشورهاي منطقه دنبال اين نوع سلاح‌ها باشند؛ موشك‌هاي كروز، جنگنده‌هاي شبح يا بدون سرنشين، موشك‌هاي هوا به زمين و هوشمند با ليزر و اشعه مادون قرمز. 

غرب با بزرگنمايي مساله هسته‌يي ايران و ترساندن ديگر كشورها و همچنين ضرورت حمايت از حوزه‌هاي نفتي منطقه كه شريان اقتصادي دنياي صنعتي هستند از سال ٢٠٠٨ احتمال تعرض به ايران را گسترش داد، تعرض از ناحيه امريكا و اسراييل يا هر دو. با وضع بالا اوضاع ايران چه وضعي پيدا مي‌كند؟ در سال ٢٠١١ ميخاييل دميتريوف، رييس اداره فني و همكاري نظامي روسيه اعلام كرد...

 حجم قراردادهاي تسليحاتي اين سال درمنطقه خاورميانه ٤٨ ميليارد دلار است كه در مقايسه با سال ٢٠١٠، ٥/٩ ميليارد دلار افزايش يافته است. در همين سال است كه دولت روسيه قرارداد سپر موشكي اس٣٠٠ را كه با ايران بسته بود، تحت فشار اسراييل و ديگر كشورها غربي لغو كرد، سوريه هم كه قرار بود موشك‌هاي كــروز (يا خونت) (yakhont) را از روسيه دريافت كند كه برد آن ٣٠٠ كيلومتر بود به اين بهانه كه ممكن است چنين موشك‌هايي به دست حزب‌الله لبنان يا فلسطيني‌هاي غزه بيفتد لغو كرد؛ موشك‌هايي كه مسير آن مستقيم و ارتفاع آن كم و به سطح آبي مي‌رسد كه برفراز آن حركت مي‌كند و به همين اعتبار رصد كردن و كشف آن با رادار مشكل است. 

علاوه بر امريكا دولت انگليس نيز طي سال ٢٠٠٩ تا ٢٠١٠ حدود ٨/١ ميليارد پوند سلاح به خاورميانه صادر كرده است. آخرين توافق امريكا و عربستان كه به اطلاع كنگره رسيده است خريد سلاح به ارزش ٥/٦٠ ميليارد دلار است كه شامل ٤٨ جنگنده اف‌١٥ و ١٥٠ بالگرد هجومي و ديگر سلاح‌هاست كه انگار عربستان خود را آماده جنگي منطقه‌يي مي‌كند. 
 
 
علاوه بر آن، كنگره امريكا ميزان كمك‌هاي نظامي خود به اسراييل را در سال جاري از ٥/٢ ميليارد دلار به ٣ ميليارد دلار افزايش داده است و چون قرارداد فروش ٤٨ جنگنده اف ١٥ را با عربستان منعقد كرده، موافقت كنگره را براي تجهيز ارتش اسراييل به جنگنده اف ٣٥ به جهت ضمانت امريكا از قدرتمند‌تر كردن ارتش اسراييل از همسايگانش جلب كرده است. رقابت تسليحاتي در منطقه وارد حوزه‌هاي جديد مانند زيردريايي‌ها، موشك‌هاي كروز دوربرد و تقويت قدرت دفاعي در درياها هم شده است. در سال ٢٠٠٨ امارات مبادرت به خريد سيستم دفاعي موشكي به ارزش ١٧ ميليارد دلار كرد و خريد باتري‌هاي پاتريوت ضد موشكي و سيستم دوربرد تاد (thaad) و همچنين قرارداد خريد جنگنده اف ١٦ را امضا كرده است. 

جالب است بدانيم دولت امريكا كشور كوچك امارات را به شركت در رزمايش هوايي – پرچم سرخ (redflag) در صحراي نوادا دعوت كرد. از برنامه تسليحاتي ديگر كشورها مانند عراق و پاكستان در مي‌گذريم. ديگر همسايه ما تركيه اخيرا در شمار كشورهاي صادر‌كننده سلاح در خاورميانه قرار گرفته است. حجم صادرات تركيه در سال ٢٠١١ به حدود ٥/١ ميليارد دلار رسيد و طي سال‌هاي گذشته رونق روبه رشدي داشته است در حالي كه تركيه با همه كشورهاي منطقه خصوصا ايران، عربستان، امارات و رژيم اسراييل روابط رو به گسترش دارد و با تكيه برمشي ميانه‌روانه حزب اعتدال و توسعه توانسته در بازار پررونق اسلحه منطقه سهم مناسبي را به خود اختصاص دهد. 

علاوه بر تسليحات و تجهيزات دفاعي، امروزه سلاح‌هاي دومنظوره يعني سلاحي كه هم استفاده نظامي داشته باشد، هم استفاده درون شهري براي مقابله با خيزش‌هاي مردمي روبه رشد مورد استفاده كشورهايي است كه داعيه حمايت از حقوق بشر را دارند. تركيه، هلند، كانادا، علاوه بر روسيه و امريكا جزو كشورهايي هستند كه انواع سلاح‌هايي را كه براي اهداف داخلي و تقابل با جريان‌هاي مخالف داخلي است توليد و به فروش مي‌رسانند؛ سلاح‌هايي كه بيشتر براي مبارزه با جريان‌هاي داخلي است تا اهداف نظامي خارجي، حال پرسش اين است در چنين منطقه و با چنين برنامه و اهدافي كه ديگران دارند، كشورما چه بايد بكند؟

 وقتي در رسانه‌ها مي‌خوانيم كه دكتر ظريف وزيرامورخارجه كشورمان در نشست وزراي امور خارجه در مسقط وقتي كه برنامه موشكي ايران را پيش كشيدند با ناراحتي جلسه را ترك كرد، وقتي دولت روسيه با وجود اينكه پول موشك‌هاي اس ٣٠٠، را از ايران دريافت داشته زير فشار غرب و اسراييل از تحويل موشك‌ها به ايران خودداري مي‌كند به عنوان بزرگ‌ترين شريك تجاري ما كه بخشي اعظم تجارت خارجي كشورمان با اين كشور است و در امضاي قطعنامه‌هاي شوراي امنيت عليه ايران در كنار ديگر كشورهاست و به عنوان شريكي غيرقابل اعتماد از ساليان دور شناخته مي‌شود و هميشه با مهره ايران در بازي شطرنج جهاني شركت داشته است، چرا دولت ايران با تكيه بر دانش و هوش فرزندان خود سلاح‌هاي مورد نيازش را توليد و تامين نكند؟ 

در دنيايي كه دانشمندان ما حتي در داخل كشور از تعرض و حمله دشمنان كشورمان در امان نيستند و امثال دكتر تهراني‌مقدم‌ها، جان بر سر باور و ايمان خود مي‌گذارند، آيا حمايت از برنامه موشكي كشورمان تا وقتي كه مسابقه تسليحاتي يا بهتر بگويم خريد تسليحاتي در پناه دلارهاي نفتي در ميان كشورهاي منطقه وجود دارد راه‌حل ديگري پيش پاي كشورمان وجود دارد؟

این مطلب نخستین بار به قلم نعمت احمدی در روزنامه اعتماد منتشر شده است.

http://www.tabnak.ir/fa/news/459309/%D8%AA%D8%B1%DA%A9-%D9%85%DB%8C%D8%B2-%D9%85%D8%B0%D8%A7%DA%A9%D8%B1%D9%87-%D8%AF%D8%B1-%D9%85%D8%B3%D9%82%D8%B7-%D8%AA%D9%88%D8%B3%D8%B7-%D8%B8%D8%B1%DB%8C%D9%81-%D8%A8%D9%87%D8%AA%D8%B1%DB%8C%D9%86-%DA%A9%D8%A7%D8%B1-%D9%85%D9%85%DA%A9%D9%86-%D8%A8%D9%88%D8%AF

  • Upvote 1

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر

در مورد عاقبت مذاکرات هسته ای شاید نشه پیش بینی کرد ولی یه چیزهایی مسلمه:

یک اینکه آمریکا و غرب همانطور که میگن هیچ وقت نمی خوان بگذارند که ایران به بمب هسته ای یا قابلیت ساخت بمب هسته ای دست پیدا کنه حالا حتی اگه شده ما رو فقط به یه تکنولوژی مینیاتوری هستهای محدود کنند.

دوم اینکه اگر مذاکرات شکست بخوره در صورتی ایران میتونه در صورت تحریم ها ی بیشتر یا جنگ مقاومت کنه که اکثریت مردم ( یعنی بالای مثلا 80 درصد) پشتیبان سیاست های هسته ای کشور باشند. در غیر این صورت در صورت جنگ یا تحریم سخت کشور سریع به زانو در میاد و اون موقع باید امتیازات خیلی بزرگتری بده.

این دو مورد بالا قطعیه و غیر از این دیگه سناریویی نیست.

حالا اگه اون کسایی که دلواپسند و ادعای مقاومت میکنند میخوام بدونم چقدر  به پشتیبانی مردم در صورت شکست مذاکرات امید دارند؟؟ من در این مورد هیچ حدسی نمیزنم و به نظرم از رفراندوم میشه این موضوع را روشن کرد.

 

 

در مورد پشتیبانی مردم ، قطعا اکثریت مردم شاید بیش از 80% از غنی سازی حمایت میکنند. «انرژی هسته ای حق مسلم ماست» تبدیل به یک خواسته عمومی شده است.

ملت ما ثابت کرده در شرایط سخت اتحاد و مقاومت بیشتری از خود نشان میدهد.

  • Upvote 4
  • Downvote 2

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر

در مورد پشتیبانی مردم ، قطعا اکثریت مردم شاید بیش از 80% از غنی سازی حمایت میکنند. «انرژی هسته ای حق مسلم ماست» تبدیل به یک خواسته عمومی شده است.

ملت ما ثابت کرده در شرایط سخت اتحاد و مقاومت بیشتری از خود نشان میدهد.

اوکی اگر واقعا اینجوریه پس مشکل چیه؟ اصلا مذاکره برای چیه؟؟

  • Upvote 1
  • Downvote 10

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر

اوکی اگر واقعا اینجوریه پس مشکل چیه؟ اصلا مذاکره برای چیه؟؟

 

مشکل اینه که اون ها که قدرت و ثروت دارند چه جدید و چه قدیم به فکر تولید و کمک به اقتصاد نیستند و تیشه به ریشه آنها که دارند کار می کنند می زنند مثل واردات از چین و هزار داستان دیگه که فقط شنیدیم و باعث برشکستگی صنایع ما شده است

  • Upvote 3
  • Downvote 2

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر

مشکل اینه که اون ها که قدرت و ثروت دارند چه جدید و چه قدیم به فکر تولید و کمک به اقتصاد نیستند و تیشه به ریشه آنها که دارند کار می کنند می زنند مثل واردات از چین و هزار داستان دیگه که فقط شنیدیم و باعث برشکستگی صنایع ما شده است

تو رو خدا حرف این اقا رو ببین اصلا سر و ته داره ؟؟!! از یه طرف میگه اکثریت  مردم از حق هسته ای خودشون نخواهند گذشت ، حالا به هرقیمتی بعد میگه همین مردم کسایی رو زمام دار و صاحب قدرت و ثروت و هدایت اقتصاد کشور کردن که "چه جدید چه قدیم به فکر تولید و کمک به اقتصاد نیستند و تیشه به ریشه آنها که دارند کار می کنند می زنند مثل واردات از چین و هزار داستان دیگه که فقط شنیدیم و باعث برشکستگی صنایع ما شده"!!! عزیز من خودتم میتونی حرفهاتو جفتو جور کنی؟؟!! میگن شاعر قافیه کم میاره به ....

ویرایش شده در توسط habdollahi83
  • Downvote 2

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر

تو رو خدا حرف این اقا رو ببین اصلا سر و ته داره ؟؟!! از یه طرف میگه اکثریت  مردم از حق هسته ای خودشون نخواهند گذشت ، حالا به هرقیمتی بعد میگه همین مردم کسایی رو زمام دار و صاحب قدرت و ثروت و هدایت اقتصاد کشور کردن که "چه جدید چه قدیم به فکر تولید و کمک به اقتصاد نیستند و تیشه به ریشه آنها که دارند کار می کنند می زنند مثل واردات از چین و هزار داستان دیگه که فقط شنیدیم و باعث برشکستگی صنایع ما شده"!!! عزیز من خودتم میتونی حرفهاتو جفتو جور کنی؟؟!! میگن شاعر قافیه کم میاره به ....

 

اگر به بازار اقتصادی ایران نگاه کنید ، وجود کالاهای چینی بی کیفیت با قیمت ارزان یا جنس های ترک باعث آسیب به صنایع داخلی پوشاک، قطعه سازی و ... شده اند

به نظر شما چه کسی سبب این اوضاع شده است 

می دانیم که بخشی از آن ارزان خری خود مردم است وی ریشه آن واردات این کالاها توسط دلالان داخلی با هدف سود بیشتر است دلالانی که پول و قدرت در اختیار دارند و برای سود بیشتر کمر تولید داخل را شکسته اند ، اگر به واقع به علت شکست صنایع ما نگاه کنیم می بینیم رقابت با محصولات ارزان چینی سبب این اتفاق شده است ، کالایی که نه نظارتی بر آن است و نه از کانال قانونی وارد می شود

این افراد نه به نظارت تن می دهند و نه مالیات می دهند 

 

این نکته را فراموش نکنیم که طرفداری واقعی به عمل است نه به حرف ، آنهم نه عمل احساسی و واکنشی بلکه عمل مولد و تولید کننده 

بخشی از آن از طرف مردم و بخش بزرگ آن به سمت صاحبان ثروت و قدرت است

برای مردم نحوه مصرف و خرید داخلی مطرح است اما آیا خود من و شما حاضریم کالای داخلی مصرف کنیم و ذائقه خود را به نفع کشور تغییر دهیم ؟ وقتی این عمل را انجام دادیم آن وقت طرفدار اقتصاد کشور خواهیم بود

  • Upvote 1
  • Downvote 1

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
تامین سوخت همه 9 راکتوری که قراره در آینده بسازیم چند هزار سو توان غنی سازی میخواد؟
در توان مالی ما هست همچین تامین سوخت بزرگی؟ از بحث مالی و فنی که بگذریم از نظر ذخایر اورانیوم میتونیم اینقدر برداشت داشته باشیم؟

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
مهمان
این موضوع نسبت به پاسخ بیشتر بسته شده است.

  • مرور توسط کاربر    0 کاربر

    هیچ کاربر عضوی،در حال مشاهده این صفحه نیست.