DR_CHAMRAN

" توافق هسته ای " ، جزییات ، آینده (1)

Recommended Posts


از این جمله داخل پرانتز عقاید شما رو متوجه شدم , بنابراین دیگه نیازی به بحث نیست چراکه ایستادگی در برابر زورگویی ها و بحث منطقی و برابر رو کلاس فلسفه میدونید! حتما وادادگی و از بین بردن کارتها و دستاوردهایی که به خون شهدا مزین هست دیپلماسیه!

بسم الله الرحمن الرحیم

 

جناب ادمین عزیز

از بابت تاخیر در پاسخگویی عذرخواهی میکنم

شخصا ایستادگی در برابر زورگو را یک فضیلت اخلاقی میدانم

اما وقتی یک خروس وزن میخواند با یک فیل وزن مسابقه بدهد

نمیتواند به روش منطقی معمول برای مبارزه استدلال کند اینجاست که همان نرمش قهرمانانه بکار می آید

اون چیزی که جنابعالی بعنوان کارت در نظر میگیرید کار سه ماه ایران است و لاغیر (ایران امادگی نصب حدود 20 هزار سانتریفیوژ دیگر را دارد )

اگر به داشتن بمب باشد هزینه اش یک تماس است این را باور بفرمایید

و اینکه بی سرو صدا کار کردن را وادادگی نمیدانم (خیلی از مباحث صنایع موشکی ایران در زمان اقای خاتمی بود زمان وزارت اقای شمخانی )

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر

روحانی با مذاکرات تیر خلاص رو به خودش شلیک کرد !

اگر توافق نشود ... بازنده روحانی هست !

اگر توافق بشود ... بازنده روحانی هست !

حالا دلیلش :

اگر توافق نشود که خودتان می دانید چرا روحانی کارش تمام هست !

اگر توافق بشود هم کارش تمام هست ... چون اتمی را که داد رفت ... فضایی رو هم احتمالا داده ( در جواب انتقاد ها دولت فقط دشنام می دهد و دروغ می گوید ) ... در ضمن از نظر آمریکایی ها تحقیقات ما بر روی بیوتکنولوژی و نانو تکنولوژی به دلیل کاربرد دوگانه حرام است !

ما که با هم رودربایستی که نداریم ... برای روحانی و ظریف منافع حزبی مهم تر از امنیت و صلاح کشور هست و بدون تردید حاضر هستند ایران رو فدای منافعشان بکنند !

ما شاهد لغو هیچ تحریمی نخواهیم بود ... یعنی حاصل سالها زحمات شهدای این مملکت نابود می شود و در مقابل هیچ چیزی دریافت نخواهد شد !

به نظر شما مذاکره حماقت محض نیست !؟

همان تحریم را برمی دارند جای دیگر می گذارند ... خریم آیا !؟

آیا آمریکا خر است !؟

آیا ما خریم !؟

خب مگه خر تحریم رو لغو کنه !؟

و اینجا هست که ضرورت وجود ولایت فقیه مشخص می شود !

....


البته ... اگر مذاکرات شکست بخورد خبرهای بسیار بزرگی در راه است !

انشالله که شکست می خورد ...

 

 

///

انتشار اخبار غیررسمی و تایید نشده از نیروهای مسلح و مقامات کشوری ممنوع است

Cheka

  • Upvote 6
  • Downvote 2

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر

بزرگترین امتیاز 1+5 به ایران، محبوس در حساب‌های بانکی خارجی/میرکاظمی: پول‌های توافق ژنو از یک حساب بلوکه شده به یک حساب بلوکه شده دیگر منتقل شده است!
گروه بین الملل – رجانیوز: در حالی که مدیرکل آژانس انرژی اتمی در گزارش اخیر خود تاکید کرده که ایران به تمامی تعهداتش بر اساس توافق ژنو و حتی فراتر از آن عمل کرده است با این حال طرف مقابل همچنان از انجام امتیازات کوچکی که در برنامه مشترک اقدام قید شده، سرباز می زند.

 

به گزارش رجانیوز، سید مسعود میرکاظمی ، عضو کمیسیون انرژی مجلس در نطق میان دستور جلسه روز یکشنبه خانه ملت، گفت که در جریان توافق ژنو و تعهد 1+5 مبنی بر آزادسازی بخشی از پول های بلوکه شده ایران، تنها پولهای ایران از یک حساب بلوکه شده به یک حساب بلوکه شده دیگر انتقال می یابد.

سید مسعود میرکاظمی در این باره گفت:

سال گذشته هزینه‌های جاری کشور 35 درصد افزایش پیدا کرد و این در حالی است که ما شاهد تشدید تحریم‌ها در این سال هستیم، مگر ما چه مقدار در مذاکرات می‌توانیم منابع جذب کنیم، دولت باید گزارش دهد که چه مقدار از این دارایی‌ها را که از طریق مذاکرات آزاد شده، می‌تواند هزینه کند، دارایی‌ها از یک حساب بلوکه شده به یک حساب بلوکه شده دیگر منتقل شده است.

رجانیوز اواسط اسفندماه سال گذشته برای اولین بار با انتشار گزارشی (+) خبر داد که «بی تدبیری صورت گرفته از سوی برخی مسئولین ایرانی و عدم مشورت و هماهنگی با بانک مرکزی و کارشناسان تحریم باعث شده تا علی رغم گذشت بیش از 2 ماه از اجرای توافقنامه هنوز اولین قسط 550 میلیون یورویی نیز آزاد نشود.»

در واقع بنابر اظهارات آقای میرکاظمی این روند تاکنون ادامه پیدا کرده است و هر چند مقامات آمریکایی مدعی هستند که پولهای بلوکه شده ایران آزاد می شود اما در واقع پولهای بلکوشه پس از انتقال از حساب اصلی به یک حساب فرعی دیگر که بر اساس تحریم های بانکی آمریکا، مسدود است ، منتقل می شود.

ولی الله سیف، رئیس بانک مرکزی نیز اسفند سال گذشته در پاسخ به این سئوال که که بانک های داخلی ادعا کردند که قسط اول به حساب بانک های داخلی نیامده است، بیان کرد: «اصولا حساب ارزی به حساب بانک های داخلی واریز نمی شود و این پول در حساب ارزی ایران در بانک مرکزی سوئیس است. سیف افزود: ایران هر زمان که بخواهد می تواند برای خرید کالاهایی که اشاره شد، از این پول برداشت کند.»

بر اساس اظهارات آقای سیف، شرط آزادسازی پول بلوکه شده ایران توسط غرب آن است که ایران پول های آزاد شده را صرف خرید کالاهایی نماید که پیش از آن مورد تایید 1+5 رسیده باشد. به بیان دیگری ایران پول نقدی برای صرف در داخل و یا ذخیره در بانک مرکزی دریافت نمی کند بلکه پول ایران در حسابی بلوکه شده در سویس وارد می‌شود و از همان جا صرف خرید کالاهایی می شود که پیش از این، نوع آن کالاها مورد توافق با 1+5 قرار گرفته است.

بر این اساس توافق ژنو هیچ «ارزآوری» برای ایران نداشته است و «بزرگترین امتیاز» 1+5 در ازای دریافت 27 امیتاز از ایران، همچنان وارد سیستم پولی کشور نمی شود.

خلا فنی چه طور دست آمریکایی ها را باز گذاشته است؟

غربی ها به ویژه آمریکا در حالی به سادگی از زیر بار تعهدات خود شانه خالی می کنند که در توافق ژنو با زیرکی هیچ نهاد حقوقی و سازمانی را برای نظارت بر حسن اجرا تعهدات خود در نظر نگرفته است. موضوعی که در هنگام نگارش توافقنامه و حتی در توافقات بعدی مانند توافق وین 6 و توافق ژنو در آذرماه سال 93، مورد توجه تیم ایرانی نیز قرار نگرفته است.

 

اما بر اساس توافق ژنو آژانس انرژی اتمی (به عنوان نهاد داور و ناظر) مسئولیت راستی آزمایی اقدامات ایران را بر عهده دارد و آژانس نیز به صورت ماهانه و به صورت فصلی حسن اجرای ایران را گزارش می دهد.

1+5 از این خلا فنی استفاده کرده و از انجام تعهدات خود سرباز می زند که عدم دسترسی به پولهایی که باید پس از توافق ژنو آزاد می شد تنها یکی از این خلف وعده هاست، با این حال بیم آن می رود در توافق نهایی نیز طرف غربی از غفلت تیم مذاکره کننده هسته ای استفاده کرده و راه را برای فرار از تعهدات احتمالی توافق جامع هسته ای باز نگه دارد.

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر

گزارش ویژه
قائم مقام سیا: تحریم به تنهایی نمی توانست ایران را متوقف کند
دیوید کوهن که روز اول بهمن 1393 در جلسه استماع کمیته روابط خارجی سنا شرکت کرده بود گفته است که این مذاکرات بود که برنامه هسته ای ایران را متوقف کرد نه تحریم ها به تنهایی.

 

ایران هسته ای- معاون وزیر خزانه داری امریکا اعلام کرد که عقیده دارد تحریم های فعلی برای فشار آوردن به ایران کافی است و نیازی به تحریم جدید نیست.

دیوید کوهن که روز اول بهمن 1393 در جلسه استماع کمیته روابط خارجی سنا شرکت کرده بود گفته است که این مذاکرات بود که برنامه هسته ای ایران را متوقف کرد نه تحریم ها به تنهایی.

کوهن که به زودی قائم مقام سازمان سیا خواهد شد، اعلام کرده است که امریکا باور دارد تحریم ها رفتار دولت ایران را دگرگون کرده است.

متن کامل سخنان کوهن در ادامه می آید.

متن اصلی را اینجا ببینید.

***

تشکر از دعوت به این جلسه برای اعلام وضع تحریم ها علیه ایران و اینکه آیا ورود کنگره برای اعمال تحریم های جدید علیه ایران برای راه حل سیاسی برای یکی از مهم ترین و طولانی ترین مشکلات امنیت ملی آمریکا یعنی برنامه اتمی ایران می تواند مفید باشد یا نه. من موضوع شهادت امروز خود را روی رژیم تحریم های بین المللی علیه ایران قرار می دهم که ایران را به میز مذاکرات کشاند، فشاری شدید که همچنان بر اقتصاد ایران وارد می شود و اجرای هوشمندانه این تحریم ها را در طول اجرای طرح مشترک اقدام قرار می دهم. و توضیح خواهم داد که چرا قانون تحریم های جدید در حال حاضر، حتی در صورتی که اجرای آن به تاخیر بیفتد، به احتمال زیاد به جای پیشرفت، مخرب آن و چشم انداز راه حل دیپلماتیکی می شود که به صورتی راستی آزمایانه مانع از رسیدن ایران به سلاح اتمی می شود.

در ابتدا، اجازه بدهید بر این مساله تاکید کنم که هیچ موضوعی به اندازه این مساله که ایران به سلاح اتمی دست نیابد، برای تیم من در وزارت خزانه داری اولویت و فوریت ندارد و هیچ چیز مانند این موضوع به این اندازه توجه و زمان ما را به خود اختصاص نداده است. ایران مسلح به سلاح اتمی تهدیدی مستقیم برای آمریکا و امنیت بین المللی است، خطر تروریسم بین المللی را افزایش می دهد، رژیم منع اشاعه را تضعیف می کند و خطر مسابقه تسلیحاتی در خاورمیانه را بیشتر می کند. رئیس جمهور اوباما از همان شروع به کار دولت خود این موضوع را به روشنی بیان کرده است که هر کاری که در حوزه قدرتش هست برای جلوگیری از رسیدن ایران به سلاح اتمی انجام خواهد داد.

برای ما در وزارت خزانه داری، این مساله به معنی همکاری با دولت، کنگره و با شرکای خود در سراسر دنیا برای تحمیل موثرترین تحریمهای مالی و اقتصادی تاریخ است. تحریم ها باعث سلب توان ایران برای به دست آوردن مواد لازم برای برنامه اتمی خود، انزوای این کشور از نظام مالی جهانی، کاهش چشمگیر صادرات نفت، محروم شدن از بخش عمده ای از درآمدهای نفتی و ذخایر ارزی و تحت فشار قرار گرفتن شدید اقتصاد این کشور است. از بسیاری جنبه ها، رژیم تحریم های جهانی به هدف هایی که برای آن تعیین شده بود رسیده است: تشویق ایران برای حضور در میز گفتگوها، خود نمایی و اتلاف وقت نکردن و وارد شدن به دیپلماسی جدی بر سر برنامه اتمی این کشور.

ایران در حال مذاکره است چون می داند که رهایی از این تحریم ها فقط در صورتی میسر است که این کشور بتواند در ازای آن، گام هایی محکم و قابل راستی آزمایی بردارد که تضمین کند این کشور نمی تواند بمب اتمی درست کند. همانطور که این کمیته مطلع است، این مذاکرات ادامه دارد. این مذاکرات وقتی که ما درباره طرح مشترک اقدام گفتگو می کردیم شروع شد، توافقی که در نوامبر 2013 به دست آمد. در نوامبر 2014، 1+5 و ایران تصمیم به تمدید گفتگوها به مدت هفت ماه دیگر گرفتند. ما با تمدید مذاکرات موافقت کردیم زیرا مذاکره کنندگان پیشرفت هایی عملی داشتند و مسائل فنی لازم نیز برای حل و فصل و بسته شدن راه احتمالی ایران برای رسیدن به بمب اتمی نیز زمان بر هستند.

ما در نهایت ممکن است به توافق جامع دست یابیم؛ ممکن هم هست نیابیم. رئیس جمهور هفته گذشته تاکید کرد که شانس رسیدن ما به توافق احتمالا کمتر از پنجاه درصد است. با این حال، ما متعهد به محک زدن کامل راه دیپلماتیک هستیم. برای همین هم ما به وارد آوردن فشار اقتصادی و مالی در طول اجرای طرح مشترک اقدام که ایران را به میز گفتگوها آورده است، ادامه می دهیم و برای همین به مذاکره کنندگانمان برای دنبال کردن توافق جامع احتمالی بدون تضعیف تلاش های آنان، ایجاد شکاف در ائتلاف یا در بهترین حال، ارسال پیام های متناقض درباره منافع آمریکا در راه حل دیپلماتیک زمان لازم را می دهیم. تحریم های بین المللی با قدرت به جای باقی است و با هوشیاری اعمال می شود.

وقتی ایران و 1+5 در نوامبر 2013 درباره طرح مشترک اقدام به توافق رسیدند، ایران متعهد به متوقف کردن پیشرفت برنامه اتمی و به عقب برگرداندن آن در برخی زمینه های مهم و تامین دسترسی بی محدودیت به تاسیسات غنی سازی خود شد. در ازای آن، این کشور به میزانی محدود، هدفمند و قابل برگشت از تخفیف در تحریم های مرتبط با برنامه اتمی اش برخوردار شد. مهم اینکه طرح مشترک اقدام باعث شد تا ساختار مالی، بانکی، نفتی و تجاری تحریم ها، تحریم های ما علیه ایران در قبال حمایت از تروریسم و نقض حقوق بشر و تحریم های داخلی ما به جای باقی بمانند.

می خواهم به صورت خلاصه به گستره این ساختار تحریمی که از سوی دولت، کنگره و شرکایمان در طول سالیان دراز با دقت طراحی شده اند اشاره کنم زیرا می تواند زمینه ای برای هر گونه بحث در خصوص تحریم های بیشتر به دست بدهد.

اول، ایران همچنان هدف تحریم های گسترده ی از سوی آمریکا و متحدانش در زمینه های بانکداری و مالی است. ایران و بسیاری از بانک های خصوصی و دولتی اش از جمله بانک مرکزی، تقریبا به صورت کامل از نظام مالی جهانی منزوی شده اند، هدف تحریم های آمریکا هستند و از نظام پرداخت بین المللی جدا شده اند. هر بانک خارجی که با بانک های تحت تحریم ایران یا افراد یا موسسات مشخص شده ایرانی داد و ستد داشته باشد، از تسهیلات داد و ستد با دلار محروم می شود که برای هر بانک بین المللی در حکم خودکشی است.

همچنین ارائه اسکناس های دلار آمریکا به دولت ایران نیز قابل تحریم هستند.

دوم تحریم های ما موتور اصلی اقتصاد ایران یعنی بخش انرژی را هدف قرار داده است. تحریم های ما به صورتی چشمگیر باعث کاهش صادرات نفتی ایران شده است. در سال 2012 ایران که تقریبا در روز دو و نیم میلیون بشکه نفت به بیست کشور صادر می کرد، امروز این میزان به یک میلیون و یکصد هزار بشکه در روز رسیده است و فقط به شش کشور صادر می کند. بر اساس طرح مشترک اقدام، شش مشتری نفت ایران نمی توانند میزان خرید فعلی خود را افزایش بدهند.

افزون بر این، پول پرداختی برای نفت ایران می بایست به حسابی واریز شود که فقط بتوان از آن برای داد و ستدهای مالی یا مبادلات دو جانبه بین کشورهای وارد کننده و ایران استفاده شود. غیر از پول هایی که براساس طرح مشترک اقدام آزاد شده اند، درآمد نفتی ایران نه قابل برگشت به ایران و نه قابل انتقال به کشور سومی است و با توجه به اینکه حساب هایی که هم اکنون درآمدهای نفتی ایران را نگاه داشته اند، بیش از میزان مصرفی ایران یا داد و ستدهای دو جانبه انسانی هستند، ارزش موثر فروش نفت برای ایران بسیار کمتر از صد سنت در هر دلار است. ما همچنین هیئتی برای هدف گیری کالاها و خدمات در بخش انرژی ایران یا سرمایه گذاری در این حوزه را داریم. هر نهادی که خود بخشی از بخش انرژی ایران باشد، مشمول تحریم ها خواهد شد.

با توجه به اینکه ایران امکان استفاده از خدمات و فناوری های غربی را ندارد و مجبور به کاستن شدید از صادرات نفتی اش است، ما شاهد کاهش شدید تولید نفت این کشور نیز هستیم. کارشناسان مستقل گزارش کرده اند که ایران کمتر از 2 میلیون و 800 هزار بشکه در روز در ماه دسامبر تولید کرده است در حالی که این میزان در سال دو هزار و یازده، 3 میلیون و 600 هزار بشکه بود.

سوم اینکه تحریم هایی نیز در بخش مهم اقتصادی ایران هستند. ما ابزارهای زیادی برای هدف قرار دادن صنعت پتروشیمی، بیمه، بندرها، کشتی رانی و کشتی سازی و نیز مبادله برخی از فلزات مهم و مواد صنعتی را اعمال می کنیم. چهارم در کنار اینکه این تحریم ها که براساس بخش های مختلف تنظیم شده اند، ما تحریم های دیگری نیز اعمال می کنیم که هدف از آن افزودن فشار بر رژیم ایران است. اقدام به نمایندگی از دولت ایران برای دولت یا افراد و نهادهایی که تحت تحریم دفتر دارایی های خارجی قرار دارند مواد، فناوری یا خدمات مالی تامین کند، تحت تحریم قرار می گیرد. براساس تحریم های ضد تروریستی، مقابله با اشاعه تسلیحات اتمی، حقوق بشری و دیگر تحریم های مرتبط با ایران، بیش از 700 فرد حقیقی و حقوقی در ایران تحت تحریم هستند که پانزده درصد از فهرست تحریمی طرح مشترک اقدام را تشکیل می دهند. همینطور، هر کسی که با این افراد یا نهادها یا هر نهاد تحت تحریم ایرانی دست به معامله بزند، خطر تحریم شدن را به جان می خرد.

دست آخر اینکه محدودیت های گسترده برای مبادله بین ایران و آمریکا به جای خود باقیست؛ بدین معنی که در بزرگترین و پویاترین اقتصاد دنیا همچنان به روی ایران بسته است و این کشور همچنان نمی تواند به نظام مالی در آمریکا دسترسی داشته باشد. این تحریم ها مشتی کلمه روی کتاب نیستند، ما با هوشیاری آنها را دنبال می کنیم. در طول زمان اجرای طرح مشترک اقدام، ما بارها روی این مساله تاکید کرده ایم که ایران در کلام و در عمل، برای معامله مجاز نیست. از زمان امضای طرح مشترک اقدام، آمریکا فقط صد فرد و نهاد ایرانی را که به فرار از تحریم های ما، اشاعه موشکی و هسته ای، تروریسم تحت حمایت ایران یا نقض های حقوق بشر مرتبط با ایران کمک می کردند، تحت تحریم قرار گرفتند.

نه مورد کمتر از یک ماه پیش یعنی سی ام دسامبر به این فهرست افزوده افزوده شدند، از جمله شش فرد و یک نهاد که با دولت ایران برای به دست آوردن دلار آمریکا تلاش می کردند. ما همچنین سیصد و پنجاه میلیون دلار مجازات برای کسانی که تحریم ها را نقض کنند، جریمه در نظر گرفته ایم. این هدف گیری ها و اجرای مجازات در طول تمدید طرح مشترک اقدام نیز به اجرا گذاشته می شوند. ما همچنین به صورت گسترده بادولت ها و شرکت های خارجی برای روشن کردن محدود بودن گستره کاهش تحریم ها در زمان اجرای طرح مشترک اقدام تعامل کرد ه ایم و همچنان در برابر هرگونه نقض تحریم ها هوشیار خواهیم بود. این تلاش ها بی صدا تر از اقدامات اجرایی هستند و به همان اندازه برای اقدامات ما در وارد آوردن فشار بر ایران اهمیت دارند.

در حالی که در اینجا نشسته ایم، اعضای گروه من با شارشی از اطلاعات مالی روبرو هستند و به دنبال نشانه ای از فرار از تحریم، همکاری با بانک ها و تجارت برای کمک به اجرای بهتر تحریم ها، تعامل مستقیم با دولت ها، قانونگذاران و شرکت های و افراد در سراسر دنیا هستند تا اطمینان یابند پیامدهای نقض تحریم های ما را به خوبی درک کرده اند و هر چند من تا چند هفته دیگر از این وزارتخانه خواهم رفت، همه باید این اطمینان خاطر را داشته باشند که اجرای هوشمندانه تحریم های ما بی وقفه ادامه خواهد داشت.

با همه این تلاش ها، ما این مساله را برای ایران روشن کرده ایم که تنها راه امیدواری برای رهایی از این تحریم ها ورود به یک توافق جامع است که تضمین کند این کشور به سلاح اتمی دست نمی یابد.

به خاطر تحریم های گسترده ای که صورت گرفته و همچنان با قدرت به جای خود باقی است و با هوشیاری اجرا می شود، جای شگفتی نیست که اقتصاد ایران با مشکل عمده ای روبروست. زمانی که آخرین بار من در برابر این کمیته حاضر شدم، اعلام کردم که تنها معیاری که می توام فشار بر اقتصاد ایران را بسنجم، درآمدهای نفتی ایران، ارزش واحد پول این کشور و ذخایر خارجی آن است. با همه این معیارها، وضع امروز ایران در مقایسه با زمانی که وارد طرح مشترک اقدام شد، بدتر شده است.

در خصوص درآمدها؛ سلامت کلی اقتصاد ایران و تراز اقتصادی این کشور به شدت به درآمدهای نفتی وابسته است و تحریم های ما به شدت این درآمدها را کاهش داده است. همانطور که پیشتر نیز متذکر شدم، تحریم ها باعث شده اند ایران با کاهش شصت درصدی صادرات نفتی از حدود دو و نیم میلیون بشکه در روز در سال 2012 به حدود یک میلیون و صد هزار بشکه در روز در حال حاضر برسد. به خاطر این کاهش چشمگیر، فقط در 2014، تحریم های ما ایران را از چهل درصد از درآمدهای نفتی خود محروم کرده است که این میزان، دو برابر کل ارزش کاهش تحریم های ایران در طرح اقدام مشترک است و این پولی است که ایران هرگز نمی تواند باز پس گیرد زیرا نمایانگر فروشی است که هرگز صورت نگرفت. روی هم رفته، از 2012 به این سو، تحریم های نفتی ما ایران را از دسترسی به دویست میلیارد دلار صادرات نفتی و پول هایی محروم کرده است که نمی تواند آزادانه از آن استفاده کند.

افزون بر این، در هفت ماه دوره تمدید طرح مشترک اقدام، از دسامبر 2014 تا ژوئن 2015، ارزیابی ما این است که ایران زیانی پانزده میلیارد دلاری به خاطر کاهش فروشش را تحمل خواهد کرد. همچنین دوازده میلیارد دلار دیگر نیز به خاطر فروش نفت خود در این دوره از دست می آورد و این نشان می دهد که ایران فقط به میزانی محدود از درآمدهای خود دسترسی می یابد و بخش عمده ای از آن در حساب های خارج از این کشور محدود می شوند.

در همین حال، کاهش فعلی بهای نفت، به گفته مقامات ایرانی تحریم های دیگری را بر ایران می افزاید. در طول سال گذشته، میزان متوسط بشکه نفت یبش از پنجاه درصد کاهش یافته است و امروز بهای آن به کمی کمتر از پنجاه دلار در هر بشکه رسیده است. اگر همه قیمت ها در حد کنونی باقی بماند، ایران یازده میلیارد دلار دیگر از درآمد نفتی خود را از آنچه که انتظار می رفت در این هفت ماه دوره تمدید طرح مشترک اقدام به دست آورد، از دست خواهد داد.

همه اینها آثاری ویرانگر بر بودجه ایران می گذارد. ایران برای سال جاری خود (مارس دو هزار و چهارده تا مارس دو هزار و پانزده)، بهای نفت را برای بشکه ای صد دلار پیش بینی کرده بود. این پیش بینی محقق نشده است و سال آینده سالی به مراتب تیره تر خواهد بود. در ماه دسامبر، رئیس جمهور روحانی بودجه را با فروش نفت برای هر بشکه ای هفتاد و دو دلار و برخی پیشنهادها برای لغو یارانه ها، افزایش مالیات، کاهش توزیع صندوق ثروت عمومی و کاستن از طرح ها ارائه کرد. هم کنون نیز معلوم شده است که این پیش نویس خوش بینانه بود و همین هفته گذشته، وزیر اقتصاد و دارایی ایران اعلام کرد که این بودجه در دست بازبینی است، زیرا بهای نفت چهل دلار در هر بشکه در نظر گرفته می شود. این امر به احتمال زیاد باعث کاهش هر چه بیشتر هزینه ها، خدمات کمتر و مالیات های بیشتر می شود.

ریال، واحد پول ایران از ژوئن 2012 تا کنون پنجاه و شش درصد از ارزش خود را از دست داده و از جمله از نوامبر دو هزار و سیزده تا کنون، شانزده درصد از ارزشش کاسته شده است. این مساله باعث گران تر شدن کالاهای مهم، اخلال در طرح های سرمایه گذاری در ایران، افزایش تورم عمومی و آسیب به اقتصاد ایران با ایجاد بی اطمینانی به قیمت های آینده می شود.

در خصوص ذخایر، بخش عمده ای از ذخایر ارزی صد میلیارد دلاری ایران همچنان به خاطر تحریمها غیر قابل دسترسی یا محدود شده اند. ایران فقط می تواند برای پرداخت مبادلات دو جانبه بین شش کشور باقیمانده خریدار نفت ایران مبادلات دو جانبه و نیز برای اهداف انسان دوستانه مبادله تجاری انجام دهد. بدون ذخایر ارزی خارجی، قدرت ایران برای مداخله در بازار ارزی برای ثبات بخشیدن به ریال و نیز مبادله های خارجی دشوار تر خواهد شد.

اگر گامی به عقب برداشته و نگاهی به کلیت اقتصاد ایران داشته باشید، تصویری که می بینید چیزی بیش از یک اقتصاد ملالت بار نیست. با وجود برخی نشانه ها از افزایش تولید ناخالص داخلی ایران، اقتصاد این کشور همچنان خیلی پایین تر از توان این کشور فعالیت می کند. تولید ناخالص داخلی ایران در دو سال منتهی به دو هزار و چهارده، نه درصد کاهش داشت و اقتصاد امروز این کشور پانزده تا بیست درصد کوچکتر از آن چیزی است که پیش از سال دو هزار دوازده بود. افزون بر این، تورم ایران با هفده درصد، همچنان یکی از تورم های بالای جهان به شمار می آید.

پیش بینی های نه چندان خوبی که ما درباره کاهش تحریم ها براساس طرح مشترک اقدام شنیده بودیم و گفته می شد که باعث فروپاشی رژیم تحریم ها و کاهش فشار بر ایران می شود، به واقعیت نپیوستند. ساختار تحریم ها همچنان به جای خود باقیست. ارزیابی ما این است که میزان کلی کاهش تحریم های ایران براساس طرح مشترک اقدام که بیشتر از مجاز کردن ایران برای بهره بردن از درآمدهای نفتی محدود شده در خارج از این کشور بود، نزدیک به چهارده تا پانزده میلیارد دلار تا پایان دو هزار و پانزده به درآمد این کشور خواهد افزود. این درآمد در برابر درآمدهای هنگفتی که ایران در نتیجه تحریم ها از آن محروم شده است، بسیار ناچیز می نماید و نمی تواند پاسخگوی ضعف نظام مند اقتصاد ایران و بی توازنی آن باشد.

به زبان ساده تر، وضع اقتصاد ایران به شدت خراب است و تا زمانی که تحریم ها به جای خود باشند، وضع به همین منوال است و رهبران این کشور نیز از این مساله آگاهند. در سایه همکاری های بین المللی بین آمریکا و متحدانش، همکاری مشترک کنگره و دولت آمریکا، ایران در حالی مذاکره می کند که قدرت عملکردش محدود است. تا زمانی که ما فشار فعلی بر ایران را ادامه بدهیم که به چنین کاری متعهد هستیم، رهبران این کشور انگیزه لازم را برای یک راه حل جامع و حل و فصل صلح جویانه این مساله خواهند داشت.

قانون تحریم های بیشتر در حال حاضر غیر ضروری است و به صورت بالقوه می تواند آسیب رسان باشد. به خاطر گستره و حجم تحریم هایی که در حال حاضر علیه ایران اعمال شده است و فشارهای اقتصادی و تحریم هایی که اعمال می شود، باور داریم که به تحریم های جدید در حال حاضر نیازی نیست. برعکس، باور ما این است که تحریم های جدید حتی با ماشه تاخیر، به احتمال زیاد به جای تقویت، باعث تضعیف شانس رسیدن به یک راه حل جامع می شود و در صورت شکست گفتگوها، به جای افزایش، باعث کاهش شانس حفظ و افزایش فشارها بر ایران می شود.

در تلاش ما برای جلوگیری از رسیدن ایران به سلاح اتمی، تحریم ها به تنهایی جواب ندادند. تحریم ها هرگز به تنهایی نمی توانستند باعث شوند، ایران به نصب سانتریفوژ یا غنی سازی اورانیوم خاتمه بدهد بلکه تحریم ها همواره برای این منظور بودند که به عنوان ابزار، ایران را مجاب به مذاکره جدی کند و این نیز جواب داده است. حال ما در وضعی هستیم که ایران به صورتی جدی با 1+5 تعامل می کند، در حالی که پیشرفت برنامه اتمی ایران متوقف و در برخی موارد نیز برنامه به عقب رانده شده است و ما دسترسی بی سابقه ای به فعالیت های اتمی این کشور داریم. افزون بر این، اقتصاد این کشور زیر فشار عمده ای قرار دارد زیرا توانسته ایم ائتلاف جهانی را برای اعمال تحریم های فلج کننده علیه این کشور نگاه داریم.

افزودن تحریم های بیشتر در این نقطه خطر فروپاشیدن اوضاع را به همراه دارد. به نظر ما که شرکای بین المللی ما نیز همین قضاوت را دارد، قوانین تحریمی جدید به احتمال بیشتر ممکن است باعث توقف پیشرفت در مذاکرات شود تا اینکه بخواهد ایران را به مصالحه بیشتر وادارد. افزون بر این، اگر کنگره اقدام به افزودن تحریم های بیشتر کند و گفتگوها نیز شکست بخورند، شرکای بین المللی ما نه ایران را بلکه ما را مقصر شکست گفتگوها خواهند دانست. هر چند دشوار است که پیش بینی کنیم در چنین وضعی چه روی می دهد، ولی کاملا محتمل است که برخی از اعضای بین المللی فعلی که شرکتهایشان مایل به از سرگیری مبادلات با ایران هستند ولی در حال حاضر کناره گرفته اند، درباره همکاری با ما در آوردن فشار بر ایران تجدید نظر کنند.

اگر حمایت کلی برای تحریم ایران رو به زوال بگذارد، حفظ فشار تحریم ها بر ایران نیز دشوار خواهد بود. در نهایت، اگر شکست در این گفتگوها به برافتادن طرح مشترک اقدام منجر شود، نظارت بیشتر بر برنامه اتمی ایران و محدودیت های اعمال شده ر توسعه این برنامه را هم که به خاطر طرح مشترک اقدم به دست آورده بودیم، از دست خواهیم داد. از دیدگاه ما، این خطرها در حال حاضر طرح تحریم های جدید را غیر قابل توصیه می کنند. با این حال، حتی با کنار گذاشتن خطرها، هیچ دلیلی فوری نیز برای اعمال تحریم های بیشتر با توجه به آنچه که ایران با فشارهای اقتصادی و مالی شدیدی که با آن روبروست، نمی یابیم.

این نتیجه گیری بیش از هر چیز با این حقیقت مورد تاکید قرار می گیرد که در صورتی که ایران میز گفتگوها را ترک کند، یا ما به این نتیجه برسیم که توافق جامع دیگر قابل حصول نیست، این کنگره و این دولت می توانند خیلی سریع تحریم های جدیدی را اعمال کنند. همانطور که رئیس جمهور هفته گذشته نیز گفت، اگر ایران در نهایت نتواند پاسخ بلی را بگوید، اگر آنان نتوانند تضمین های لازم را که ما را به این نتیجه برساندکه آنان به دنبال سلاح اتمی نیستند، در این صورت ما گزینه های بعدی را بررسی می کنیم که تحریم های جدید از جمله این گزینه ها هستند.

همانطور که در قوانین تحریمی پیشین نیز بود، این قوانین می توانند در طول چند روز اجرایی شوند. ایرانیان این را می دانند، همانطور که می دانند رئیس جمهور همواره گفته است ما همه گزینه ها را روی میز داریم. اشتباه نکنید: این دولت قدرت تحریم ها را درک می کند و می پذیرد. تحریم ها عنصری اساسی در بسیاری از طرح های امنیت ملی مهم ما هستند، از تلاش برای جلوگیری از رسیدن ایران به سلاح اتمی گرفته تا تلاش های ما برای تضعیف و در نهایت نابودی دولت اسلامی در عراق و شام، ما تردیدی در تحریم به خرج نمی دهیم.

ولی در عین حال، هیچ کدام از ما این باور را نداریم که افزودن لایه ای بیشتر به تحریم ها، همواره حرکت درستی است. تحریم یکی از ابزارهای موجود ماست، مانند دیپلماسی و مانند اقدام نظامی و موارد بی شمار از قدرت نمایی آمریکا در پیشبرد منافع خود، دفاع از متحدانش و دفاع از خود. در صورتی که دیپلماسی موفق نباشد، رئیس جمهور گفته است که اولین کسی خواهد بود که به کنگره می آید و می گوید نیاز به افزایش فشارها داریم. با این حال از دیدگاه ما، اکنون زمان آن است که به دیپلماسی فرصت لازم داده شود تا موفق شود نه اینکه یک ابزار تحریمی دیگر ایجاد کنیم.

در نهایت، می خواهم به این کمیته اطمینان بدهم که در حالی که ما به دنبال راه حلی جامع با ایران هستیم، وزارت خزانه داری مانند همه بخش های دولت خود را به صورت کامل متعهد به حفظ فشارهای اقتصادی و مالی شدید بر ایران می داند. ما اجازه نداده ایم و نخواهیم داد که سر سوزنی از تلاش ها ما برای اجرای تحریم کاسته شود و علیه هر کسی، در هر جایی که تلاش کند تحریم های ما را نقض کند، وارد عمل می شویم.

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر

گزارش ویژه
مشاور کنگره: بازی را در منطقه به ایران باخته ایم/ امریکا باید ‘مداخله مستقیم’ در منطقه را آغاز کند
اگر امریکا خواهان تغییر در معادله هسته ای است باید معادله منطقه ای را از طریق مداخله مستقیم بیشتر در خاورمیانه تغییر بدهد.

 

ایران هسته ای- یک مشاور ارشد کنگره امریکا می گودی دولت امریکا در منطقه بازی را به ایران باخته و اگر خواهان تغییر در معادله هسته ای است باید معادله منطقه ای را از طریق مداخله مستقیم بیشتر در خاورمیانه تغییر بدهد.

متن کامل مقاله دنیس راس در وب سایت پولیتیکو که روز جمعه 3 بهمن 1393 منتشر شده، در ادامه می آید.

متن اصلی را اینجا ببینید.

***

مذاکرات اتمی بین ایران و آمریکا به نظر می رسد به بن بست رسیده باشد. این در حالیست که شاهد یکه تازی نیروهای ایران در کودتا در یمن، پشتیبانی این کشور از ماشین جنگی اسد در سوریه، دخالت در امور عراق و همکاری این کشور با حزب الله به عنوان عاملش در نزدیکی مرزهای اسرائیل هستیم. امروز شاهد نوعی آسیب دیدگی در جبهه متحدان آمریکا در منطقه هستیم به طوریکه آنها شاهد یکه تازی ایران و جبهه مقاومت آن در سراسر منطقه هستند.

این تحولات همزمان و بن بست در مذاکرات هسته ای و حرکت های تجاوزکارانه ایران در منطقه اتفاقی نیستند. این موضوع باید درس هایی برای رئیس جمهور اوباما به همراه داشته باشد. بن بست اتمی با وضعیت موجود تنها در حالتی از بین خواهد رفت که واشنگتن بار دیگر در منازعات بیشمار در منطقه دخالت کند. یمن در حال حاضر آسیب پذیر است و خانواده سلطنتی عربستان پس از درگذشت ملک عبدالله حالتی آشفته دارند.

در جریان مذاکرات اتمی در یکسال اخیر شاهد عقب نشینی های سخاوتمندانه از طرف غرب بوده ایم. گروه 1+5 در برابر موضوع غنی سازی ایران عقب نشینی کرده اند و با این موضوع که تهران نباید شمار سانتریفیوژهای خود را کاهش دهد و اینکه می تواند یک برنامه غنی سازی در مقیاس صنعتی پس از یک دوره زمانی داشته باشد،موافقت کرده اند. ایرانی ها در ده سال گذشته با وجود بازگشت بر سر میز مذاکره و برخی عقب نشینی ها اما توافقات محدودی داشته اند.

با وجود آنکه یکسال از توافق بر سر چارچوب طرح اقدام مشترک می گذرد اما (آیت الله) علی خامنه ای رهبر معظم ایران باز هم به این موضوع اشاره دارد که ایران می تواند بدون توافق هم به راه خود ادامه دهد. در حقیقت مذاکره کنندگان وی تنها به دنبال عقب نشینی بیشتر غرب هستند تا اینکه پیشنهادات جدیدی ارائه دهند.

حالا زمان آن فرا رسیده است که راهبری جدید را طرح ریزی کنیم. این راهبرد به گونه ای باید باشد که ارزشهای جمهوری اسلامی و تاثیرگذاری آن در خاورمیانه و اقتدار آن را از درون تهدید کند. باید عقب نشینی در مذاکرات اتمی متوقف شود تا شاهد توافقی قابل قبول باشیم. مقامات ایرانی باید به این درک برسند که عقب نشینی بیشتری از طرف غرب برای رسیدن به توافق وجود نخواهد داشت و زمان مذاکره در حال پایان است. لازم است که ایران این موضوع را بداند که نگرانی ما درباره رسیدن به توافق با این کشور نیست بلکه نگرانی ما درباره رفتار این کشور در منطقه است. ما باید به طور جدی و به گونه ای رفتار کنیم که توازن قدرت در سوریه به هم بخورد و باید هزینه های حمایت ایران از خاندان اسد در سوریه را بالا ببریم تا زمینه منافع حاصل از یک توافق سیاسی را فراهم کنیم.

در عراق ما باید درباره تهاجم ایران در این کشور تحت پرچم مقابله با داعش نگران باشیم. مقابله با داعش باید در چارچوب همکاری بین ارتش عراق و همکاری نزدیک آن با آمریکا وهم پیمانان عرب آن تعریف شود. در خلیج فارس واشنگتن و ریاض باید در همکاری با هم راه های آبی را امن کنند و ایران را منزوی سازند. ایران تنها در صورتی عقب نشینی خواهد کرد که بدانددیگر شاهد عقب نشینی از طرف غرب نخواهد بود.

در کنار این راهکارها آمریکا بایدبه دنبال سیاستی جنگ طلبانه بر ضد تهران باشد و سیاست تحریم های اقتصادی خودرا تکمیل کند. مقامات دولت آمریکا و رسانه ها توجه ها را به رفتار سرکوبگر رژیم ایران جلب کنند. این رفتار ما نه تنها باید ارزش های ما را نشان دهد بلکه باید الهام بخش مخالفت های سیاسی در داخل ایران با رژیم باشد. زمانی که رژیم ایران در داخل تحت فشار باشد آنگاه درباره هزینه ناشی از سخت گیری های سیاسی خود در موضوع اتمی تجدید نظر خواهد کرد.

از آنجایی که قرار است که مذاکره کنندگان آمریکایی بار دیگر در هفته آینده با همتایان ایرانی خود دیدار کنند آنها نباید از دور شدن از میز مذاکرات و حتی تعلیق آن با ایران سرکش هراسی داشته باشند. یکی دیگر از راههای فشار بر ایران این است که موارد عقب نشینی گروه 1+5 در برابر ایران و تحرک کم ایران را علنی کنیم. اگر این کار صورت گیرد ما می توانیم پوچ بودن ادعاهای ایران و اینکه آنها خواهان داشتن بک برنامه اتمی بومی برای تولید انرژی هستند و رهبر معظم آنها درباره اینکه نیاز به توافق ندارند، اثبات کنیم. این موضوع سبب می شود که زمینه حمایت بین المللی برای افزایش فشارها بر ایران را فراهم کنیم.

در حالیکه ممکن است که در حال حاضر ایجاد یک جبهه متحد داخلی در آمریکا دشوار باشد اما کاخ سفید بایدعاقلانه رفتار کند و قوانین گوناگونی را در تعامل با کنگره به تصویب برساند. نگرانی کنگره با توجه به جهت گیری مذاکرات غیرمعقولانه به نظر نمی رسد. برای اطمینان بیشتر باید بدانیم که دولت آمریکا هم به سهم خود هم اکنون نگرانی هایی مشروع درباره اتحاد و یکپارچگی در گروه 1+5 دارد. کاخ سفید هم اکنون با مخاطبانی سازنده در کنگره روبروست که تعامل با آنها می تواند راه حلهایی برای این موضوعات تنش زا پیدا کند. در پایان نبود دخالت کنگره و تصویب هرگونه توافق حاصله به معنای بی اثر بودن آن است.

آمریکا و ایران همچنان دشمن همدیگرند. شاید دشمنان بتوانند درباره موضوع کنترل تسلیحات با هم گفتگو کنند اما روش رسیدن به توافق با ایران نمی تواند دیگر شاهد عقب نشینی بیشتر گروه 1+5 باشد. اگر ما خواهان توافقی قابل پذیرش با ایران در این مرحله هستیم رهبران ایران لازم است بیش از آنکه چیزی را به دست آورند، چیزهایی را از دست بدهند.

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر

گزارش ویژه
آیا وزارت خارجه اسناد جدید علیه آلمان را در مذاکرات با 1+5 مطرح می کند؟
وب سایت هفته نامه آلمانی اشپیگل فاش کرده است که بیش از 10 شرکت آلمانی در تولید تسلیحات شیمیایی در سوریه و عراق دست داشته اند.

 

علی شاهدیان، ایران هسته ای- وب سایت هفته نامه آلمانی اشپیگل فاش کرده است که بیش از 10 شرکت آلمانی در تولید تسلیحات شیمیایی در سوریه و عراق دست داشته اند.

این وب سایت روز 5 بهمن 1393 در گزارشی به قلم 3 تن از خبرنگاران خود به نام های گونتهر لاچ، فیدلیوس اشمید و کلاوس ویگرفه نوشته است 16 ماه پیش دولت سوریه فهرستی از شرکت هایی را که به این کشور در تولید سلاح های شیمیایی کمک کرده اند در اختیار آژانس بین المللی منع سلاح های شیمیایی قرار داده و این فهرست بلافاصله در اختیار دولت آلمان قرار گرفته است.

متن اصلی این گزارش را اینجا ببینید.

به نوشته اشپیگل، این فهرسیت نشان می دهد ده ها شرکت آلمانی دهه ها درگیر فعالیت غیر قانونی تولید سلاح های شیمایی بوده اند.

این گزارش همچنین می گوید دولت آلمان به محض دریافت این فهرست آن را طبقه بندی کرده و به بهانه عدم افشای اسرار تجاری از هرگونه افشای نام این شرکت ها یا رسیدگی به موضوع خودداری کرده است.

بنا بر این گزارش، شرکت «شوت»، تولید کننده شیشه، شرکت «کولب»، تولید کننده تجهیزات آزمایشگاهی، شرکت فناوری «هرائوس»، شرکت «ریدل دِ هائن» از شرکت های وابسته شرکت «هوخست» سابق آلمان و شرکت داروسازی «مِرک» و نیز شرکت «گریت فن دلدن» از جمله مهمترین این شرکت ها هستند.

یک نکته مهم دیگر در گزارش اشپیگل این است که تقریبا تمامی این شرکت ها درگیر پروژه تسلیحات شیمایی عراق در زمان صدام هم بوده اند.

اشپیگل اطلاعاتی فاش کرده است که دولت آلمان و سرویس اطلاعات خارجی این کشور (BND) از همان ابتدا در جریان این فعالیت های غیر قانونی قرار داشته اند اما با آن هیچ برخوردی صورت نگرفته است.

افشای این اطلاعات می تواند در مذاکرات ایران و 1+5 اهرم خوبی در اختیار وزارت خارجه قرار بدهد.

بر اساس این گزارش آلمان به عنوان یکی از اعضای 1+5 متهم تولید سلاح های کشتار جمعی است نه ایران.

  • Upvote 1

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
غنی سازی ۶۰ درصدی مقابله به مثل نیست و جدی خواهد بود

 

.

در روزهای گذشته، کنگره آمریکا، بار دیگر اعمال تحریم‌های جدید علیه جمهوری اسلامی ایران را در دستور کار خود قرار داده است؛ البته رئیس جمهور آمریکا نیز در واکنش به این کار، در سخنرانی سالانه خود اعلام کرد، هر گونه تحریم علیه ایران را وتو خواهد کرد و اجازه نخواهد داد، ایران از طریق کنگره تحریم شود.

به گزارش «تابناک»، البته این ماجرا به اینجا ختم نشد و وزارت امور خارجه ایران نیز به این اقدامات واکنش‌هایی نشان داد، به گونه ای که محمد جواد ظریف، وزیر خارجه ایران در میزگردی در نشست سالانه داووس با اشاره به این موضوع گفت: تحریم‌های جدید کنگره آمریکا علیه ایران، باعث از میان رفتن طرح اقدام مشترک می‌شود که سال گذشته در ژنو درباره آن توافق کردیم. رئیس جمهور آمریکا قدرت وتوی آن را دارد، ولی پارلمان ما نیز اقدام متقابل خود را انجام می دهد.

وی درباره این اقدام مجلس شورای اسلامی ادامه داد: من نمی‌دانم نمایندگان چکار خواهند کرد! این به عهده نمایندگان مجلس است. آنان به صراحت گفته‌اند، اگر کنگره آمریکا این طرح را تصویب کند، آنان نیز طرحی تصویب می‌کنند که از دولت خواهد خواست در صورت اجرای عملی تحریم‌ها علیه ایران، ما نیز میزان غنی سازی خود را افزایش بدهیم.

ظریف در ادامه اظهار داشته است: تحریم‌ها باعث نشدند که دولت ما بر سر میز گفت وگو‌ها بیاید. اگر تحریم‌ها دولت ما را به مذاکره سوق داده بود، اکنون باید میز مذاکره را ترک می‌کردیم. ما می‌خواهیم ماهیت و پویایی روابطمان را تغییر بدهیم و اگر چنین اتفاقی روی بدهد، برای همه بهتر خواهد بود.

نمایندگان مجلس شورای اسلامی نیز با حمایت از این گفته‌های وزارت خارجه، بار دیگر طرحی را که مدت‌ها پیش به دلیل توافقات انجام شده در ژنو، مسکوت نگاه داشته بودند، در دستور کار خود قرار دادند و با تکمیل بخش های مختلف آن، درصددند که در صورت تصویب تحریم‌های جدید علیه ایران، آن را مصوب کرده و به مرحله اجرا درآورند.

در همین زمینه، سید حسین نقوی حسینی، سخنگوی کمیسیون امنیت ملی بیان داشت: مجلس از قبل برای غنی سازی اورانیوم تا ۶۰ درصد برنامه داشته و وزیر امور خارجه کشور نیز با توجه به اطلاعی که از قبل در این مورد داشت، اظهارنظر کرده است. آقای ظریف از طرح مجلس کاملاً آگاه بود و تعامل کاملی بین دولت و مجلس در این زمینه وجود دارد.

وی در توضیح این طرح گفت: مجلس از قبل طرحی را آماده کرده بود تا در صورت عدم توافق و نرسیدن به یک وجه اشتراک در مذاکرات هسته‌ای، جمهوری اسلامی غنی سازی اتمی را تا ۶۰ درصد برساند و راه خود را ادامه دهد. البته این طرح با توجه به اینکه در توافق ژنو حاصل شد و مذاکرات در حال انجام است، مسکوت ماند.

وی ادامه داد: اما با اظهارنظر‌ها و تهدیداتی که اخیرا در کنگره، مبنی بر وضع تحریم‌های جدید علیه ایران صورت گرفته است، نمایندگان به ویژه کمیته هسته‌ای مجلس، اقدام به تهیه طرح جدیدی کرده‌اند که کاملا علمی، دقیق و جامع است و روند غنی سازی را در حد مورد نیاز افزایش می‌دهد.

وی درباره سخنان اوباما که گفته بود در صورت تصویب تحریم‌های جدید در کنگره، آن را وتو خواهد کرد، خاطرنشان کرد: آقای اوباما می‌داند در صورت تصویب و اجرای تحریم‌های جدید علیه ایران، سوت پایان مذاکرات و شکست مذاکرات زده خواهد شد. این شکست را آمریکایی‌ها باید بپذیرند، زیرا آن‌ها بودند که بر خلاف توافق ژنو علیه ایران تحریم جدید وضع می‌کنند؛ بنابراین، در این شرایط، اوباما تلاش می‌کند همه قدرت خود را برای جلوگیری از تحریم‌های جدید به کار گیرد.

وی در پایان راجع به انگیزه کنگره امریکا از اعمال تحریم‌های جدید گفت: من انگیزه آن‌ها را نمی‌دانم، ولی مجلس ایران تصمیم جدی دارد و این تنها یک مقابله به مثل ساده نیست. اگر آن‌ها بخواهند تحریم جدید تصویب کنند، ما در مجلس این لایحه را تصویب خواهیم کرد.
 

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر

ارزیابی راهبردی
چند جمله درباره پیاده روی ژنو
سطحی از گره خوردگی، تعامل مستمر و شخصی شدن روابط میان مقام های وزارت خارجه و امریکایی ها رخ داده که تبعات آن به هیچ وجه به آن سادگی دولتی ها وعده می دهند قابل کنترل نخواهد بود.

 

مهدی محمدی، ایران هسته ای - قدم زدن محمد جواد ظریف و جان کری در ژنو ارزش دیپلماتیک چندانی نداشته و ظریف خود گفته است که هدف آنها صرفا رفع خستگی پس از یک مذاکره چندین ساعته بوده است. در واقع مسئله اصلی در اینجا هم دیپلماسی نیست. دیپلماسی به آن خوبی که آقایان انتظار داشتند و وعده داده بودند پیش نمی رود و حل آن هم نه با نشستن میسر نشده، با قدم زدن و حتی دویدن هم ممکن نخواهد شد.

اصل مسئله این است که دولت آشکارا از خط قرمزی که در زمینه فراتر نبردن تعامل با امریکا از موضوع هسته ای برای آن ترسیم شده، عبور کرده است. آنچه اکنون عملا می بینیم این است که وزارت خارجه در حال ایجاد زیرساختی از روابط با امریکاست که چه مذاکرات هسته ای به نتیجه برسد و چه نرسد، به هم زدن این زیرساخت برای دولت دشوار خواهد بود. سطحی از گره خوردگی، تعامل مستمر و شخصی شدن روابط میان مقام های وزارت خارجه و امریکایی ها رخ داده که تبعات آن به هیچ وجه به آن سادگی دولتی ها وعده می دهند قابل کنترل نخواهد بود. مسئله اصلی این است. به عبارت دیگر، مسئله این است که دولت در حال تغییر دادن سنت های دیپلماتیک نظام در تعامل با امریکاست و عملا خود را درگیری نوعی از روابط با امریکایی ها کرده که هیچ سنخیتی با تداوم تقابل راهبردی تهران و واشینگتن ندارد. این سنت جدید که دیپلمات های وزارت خارجه با رفتارهایی نظیر پیاده روی، صدا کردن یکدیگر با نام کوچک، تلفن و ایمیل روزانه و احتمالا رفتارهای دیگری که ما از آنها مطلع نشده ایم، در حال ایجاد آن است، همه در راستای تغییر سنت دیپلماتیک ایران درباره امریکا قرار دارد که دولت هیچ مجوزی برای آن ندارد و هیچ استدلال قانع کننده ای هم که بتواند چنین رفتاری را توجیه کند در دست نیست.

فرض کنید فردا مذاکرات هسته ای به نتیجه نرسد، امری که با توجه به وضعیت فعلی مذاکرات کاملا محتمل است. آیا ظریف و کری یا معاونان آنها قادر خواهند بود به سادگی همه چیز را میان خود تمام کنند و دیپلماسی به وضعیت پیش از تعامل مستقیم دوجانبه بازگردد؟ مسلما اگر مذاکرات صرفا به موضوع هسته ای محدود مانده و معیارهای تماس میان دو طرف حداقلی تعریف شده بود چنین چیزی ممکن بود اما حالا سطح گره خوردگی فراتر از آن است که دولت بتواند خود را به سادگی از اعتیاد نشست و برخاست با امریکا برهاند.

آنچه کار را سخت تر می کند این است که می دانیم سطح عمیق تری از روابط هم در جایی شکل گرفته که اصطلاحا دیپلماسی مسیر 2 خوانده می شود. مسیر2 جایی است که مذاکرات غیر رسمی و کاملا محرمانه در آن برگزار می شود. دولت از همان ابتدا که مجوز تعامل با امریکا در موضو ع هسته ای را دریافت کرد، حجم وسیعی از مذاکرات مسیر 2 را تعریف کرده که هنوز هم به اشکال مختلف ادامه دارد. سطح در هم تنیدگی روابط دو طرف در مذاکرات مسیر 2 از آنچه در مسیر یک می بینیم بسیار عمیق تر است. اگرچه دولت تا کنون محتوای این تعاملات و حتی اصل آنها را با وسواس تمام پنهان نگه داشته ولی بالاخره روشن است که وقتی دو طرف در مذاکرات رسمی چنین رفتار می کنند، در مذاکرات غیر رسمی و محرمانه روابط بسیار اساسی تر و عمیق تری میان آنها شکل گرفته است.

همه اینها در حالی است که اولا تعامل با امریکا هیچ پیشرفت محسوسی در مذاکرات هسته ای ایجاد نکرده و ثانیا مقام های امریکایی در حالی که این نشست و برخاست ها ادامه داشته نه فقط از اهانت های خود علیه ملت ایران نکاسته اند بلکه می بینیم که روز به روز بر حجم و شدت آن افزوده شده است. در واقع، می توان گفت مانور «نزدیکی به آمریکا» تنها عایدی دولت از این سبک دیپلماسی بوده و وقتی به متن مذاکرات نگاه می کنیم، هیچ کدام از این رفتارها موجب نشده امریکایی ها حتی اندکی بر امتیازهای واقعی که حاضرند به ایران بدهند، بیفزایند.

به لحاظ تاریخی هم، یکی از مهم ترین انتقادها به دیپلماسی به اصطلاح اعتماد ساز آقایان این بوده است که امتیاز های واقعی می دهند ولی در مقابل تنها لبخند و تعارف دریافت می کنند. این نوع رفتار، طرف مقابل را کاملا دچار این سوء تفاهم کرده است که همین رفتارهای خنک شکلی برای طرف ایرانی کافی است و نوبت به بده بستان که می رسد این ایران است که باید از خط قرمزهای خود دست بردارد.

این نکته مهمی است. زمانی هست که یک دیپلمات با طرف مقابلش به خنده و گپ و گعده می نشیند ولی پس پرده فراموش نمی کند که نباید حتی برای لحظه ای فراموش کند آنکه روبرویش نشسته دشمن است و باید از همه ابزارهای موجود برای متقابل با او بهره ببرد. این جنس نشست و برخاست خیلی مهم نیست و نباید بر آن سخت گرفت. اما اگر در میانه بگو و بخند، دیپلماتی فراموش کرد که اصل قصه چیست و پوسته را با هسته اشتباه گرفت و فرم دیپلماسی را به جای محتوای آن نشاند و دلش متمایل به مهربانی و هم دلی با دشمن شد، و سرآخر، هم ادبیاتش دگرگون شد و هم منطق طرف مقابل را پذیرفت؛ آنجاست که فاجعه رخ می دهد. منتقدان نگران این دومی بوده اندکه چنین با حرارات به پیاده روی ژنو واکنش نشان دادند.

دولت احتمالا انتقادها از پیاده روی را به مثابه نوعی بهانه جویی تحلیل کرده است. اگر به یاد بیاوریم که دولت با منتقدان چقدر نامهربان و درباره آنها چقدر توطئه اندیش بوده این عجیب هم نیست. ولی این نگاه واقعیت ندارد. منتقدان برای دولت خیرخواهی کرده اند و سخنشان همه این است که اولا اغفال نشده اند و می دانند میان دولت و امریکا چه اتفاقی در حال رخ دادن است و ثانیا، از دولت می خواهند دشمنی دشمن را چنان پاسخ ندهد که مستلزم اهانت به ملت باشد.

 

  • Upvote 2

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر

واقعیت دردناکی که اولین مناظره هسته‌ای به مردم ایران نشان داد

 

 

شامگاه شنبه در برنامه نگاه یک شبکه اول سیما که تا ساعتی پس از نیمه شب نیز ادامه یافت، صادق خرازی سفیر سابق ایران در فرانسه و علیرضا زاکانی عضو جمعیت رهپویان و نماینده مجلس اولین مناظره تلویزیونی بر سر مساله هسته‌ای را برگزار کردند. مناظره‌ای که ضمن شکستن تابوی سال‌های اخیر بر سر مساله هسته‌ای نشان داد که چند سال سکوت بر سر این موضوع چه مشکلاتی به بار آورده است.

به گزارش «تابناک»، بیشتر آنهایی که تا بعد از نیمه شب پای تلویزیون نشستند و به سخنان خرازی و زاکانی توجه کردند، نه تنها از این مناظره به تحلیل و پیش‌بینی قابل توجهی در باره آینده مذاکرات هسته‌ای نرسیدند، بلکه طرفین مناظره کمتر فرصتی یافتند تا با دلیل و استدلال به توضیح وضعیت فعلی مذاکرات و تبیین چرایی رسیدن آن به شکل کنونی بپردازند.

جلوه بدتر این مناظره، آن جایی رخ می‌نماید که مجموعه‌ای از ادعاها و اظهارات دو طرف مناظره را در برابر شواهد و واقعیات قرار داده شود. این جا است که این واقعیت تلخ روشن می‌شود که سالها سکوت در باره پرونده هسته‌ای که البته در دولت اخیر در سایه انتقادات از دولت و تیم مذاکره‌کننده شکسته شده، کار را به جایی رسانده است که مناظره تلویزیونی در فراگیرترین شبکه سیما بیش از آن که حاوی اطلاعات درست باشد، حاوی مجموعه‌ای از ادعاها و اطلاعات اشتباه باشد.

برای نشان دادن این واقعیت، تابناک مجموعه‌ای از گفته‌های طرفین در یک سوم ابتدایی را مرور کرده تا گستردگی و عمق این مشکل دیده شود.

 

1) تناقض‌های عجیب، پس و پیش کردن غریب تاریخ!

زاکانی در این مناظره برای اثبات سیاسی بودن پرونده هسته‌ای ایران و تلاش غرب برای تاثیرگذاری از طریق آن بر مسائل داخلی ایران مدعی شد:

در سال 87 آژانس بعد از هفت ماه که چارچوبی را با ایران توافق کرده بود، در حالی که مهلت اولیه 18 ماه برای پاسخگویی ایران به شش سرفصل بود. البرادعی در نامه‌ای به ایران، پاسخ‌های ایران را قانع‌کننده دانست. البرادعی همین نامه را به شورای حکام فرستاد و شورای حکام تائید کرد که ایران هیچ تخطی از چارچوب‌های صلح‌آمیز نکرده است. اما چهار روز بعد شورای امنیت دومین قطعنامه علیه ایران را تصویب کرد. سولانا در پاسخ به این که چرا این اتفاق غیرمنتظره اتفاق افتاده است، به جلیلی گفته است که پرونده و مواجهه با شما سیاسی است. جالب‌تر این که گفته بودند ما این قطعنامه دوم را برای مجلس هشتم داده‌ایم، چون در آستانه انتخابات مجلس هشتم بود.

واقعیت‌هایی که ادعاهای زاکانی را باطل می‌کند

بيست و نهم مهر 1386 محمود احمدي‌نژاد پس از قبول استعفاي علي لاريجاني‌، سعيد جليلي را به عنوان دبير شوراي عالي امنيت ملي منصوب کرد. علی لاریجانی در اولین دور مذاکرات پس از استعفا باز هم در ابتدای آبان همراه جلیلی به مذاکرات در رم رفت. یک ماه بعد در نهم آذر جلیلی و سولانا در لندن با یکدیگر مذاکره کردند.

 

انتخابات دوره هشتم مجلس شورای اسلامی جمعه ۲۴ اسفند۱۳۸۶ (۱۴ مارس ۲۰۰۸)برگزار گردید.

تا این زمان، شورای امنیت بر خلاف ادعای زاکانی، نه دو قطعنامه بلکه چهار قطعنامه علیه ایران صادر کرده بود. قطعنامه 1696 در 31 جولای 2006، قطعنامه 1737 در 23 دسامبر 2006، قطعنامه 1747 در 24 مارس 2007 و قطعنامه 1803 در سوم مارس 2008.

اتفاقی که احتمالا زاکانی به آن اشاره دارد، قطعنامه چهارم علیه ایران است که اولین قطعنامه صادر شده در دوره مذاکرات جلیلی است. در واقع ایران و آژانس در اواخر دوره مسئولیت لاریجانی و در اوت 2007 به یک مدالیته رسیدند تا با اجرای آن سوالات آژانس از ایران در موضوع هسته‌ای پایان یابد. این مدالیته اجرایی شد ولی در فوریه 2008 و یک ماه پیش از صدور قطعنامه جدید علیه ایران، البرادعی گزارشی منتشر کرد که نه تنها مثبت دانسته نشد بلکه به ابزار و بهانه شورای امنیت برای صدور قطعنامه جدید علیه ایران تبدیل شد.

9 بند از گزارش 22 فوريه البرادعي تحت نفوذ برخي مقامات آژانس و لابي آمريکايي ها به موضوعات مطالعات ادعايي اختصاص يافت و کاندولیزا رایس وزیر خارجه وقت آمریکا مدعی شد که گزارش البرادعی یک موضع بسیار قوی برای حرکت در جهت صدور قطعنامه جدید شورای امنیت سازمان ملل متحد علیه ایران به سبب ادامه فعالیت هسته‌ای‌اش فراهم کرده است.

 

2) اشتباه هر دو مناظره‌کننده در باره زمان صدور قطعنامه اول شورای امنیت علیه ایران

در بخش جالبی از مناظره شنبه شب، دو طرف در باره زمان صدور اولین قطعنامه شورای امنیت علیه ایران دچار اختلاف شدند و اتفاقا هر دو هم در این باره اشتباه کردند.

خرازی معتقد بود که اولین قطعنامه شورای امنیت به سال 85 بر می‌گردد که در فوریه 2006 صادر شد ولی زاکانی تصور می‌کرد که در مهر 84 اولین قطعنامه شورای امنیت صادر شده است.

واقعیت ولی چیز دیگری است. همان گونه که پیش از این گفته شد، اولین قطعنامه شورای امنیت علیه ایران در موضوع هسته‌ای قطعنامه 1696 است که در 31 جولای 2006 و به عبارت دیگر در نهم مرداد 1385 به تصویب شورای امنیت رسید.

 

3) همه اطلاعات غلط زاکانی در باره غنی‌سازی و نطنز

در موضوع غنی‌سازی، زاکانی اگر چه مدعی شد که «تاریخ‌ها دقیق در ذهن من هست چون این صنعت با گوشت و پوست من عجین است» ولی تقریبا هر اطلاعاتی که در این باره داد اشتباه بود.

زاکانی مدعی شد که پلمپ و قفل تاسیسات نطنز در مهر 84 باز شده است، اولین غنی‌سازی 3.5درصد ایران به 15 خرداد سال 1385 مربوط می‌شود.

اما واقعیت این است که تجربه غنی‌سازی ایران به سال 1378 و در شرکت کالا الکتریک بر می‌گردد. اولین غنی‌سازی ایران با یک دستگاه سانتریفیوژ صورت گرفت. در سال 1379 ایران توانست در لشکرآباد با فناوری لیزر غنی‌سازی آزمایشگاهی 15 درصد انجام دهد، در سال 1381 غنی‌سازی با 19 دستگاه سانتریفیوژ در کالا الکتریک تا سطح 1.2 درصد انجام شد، در چهارم تیرماه سال 1382، ایران غنی‌سازی در نطنز را با یک سانتریفیوژ با هماهنگی آژانس شروع کرد

شکستن پلمپ نطنز در دولت دهم نه در مهر ماه بلکه در 24 بهمن ماه سال 84 صورت گرفت. دو ماه بعد، رئیس‌جمهور وقت عصر روز سه‌شنبه 22 فروردین 1385 در تالار كتابخانه‌ی دانشكده‌ی علوم رضوی اظهار داشت که «چرخه‌ی تولید سوخت هسته ای در مقیاس آزمایشگاهی كامل شده و اورانیوم با غنای مورد نیاز در 20 فروردین سال جاری یعنی 1385 به دست جوانان ما تولید شد». این مساله چند روز بعد به آژانس اعلام شد و در اولین گزارش فصلی آژانس نیز تائید شد.

 

4) نتیجه‌گیری غیر قابل باور زاکانی از یک کتاب

زاکانی در بخشی از اظهارات خود در باره چرایی پیش امدن پرونده هسته‌ای با مرور بخشی از کتاب مبانی نظری برنامه چهارم توسعه اظهار داشت کتاب مبانی نظری برنامه چهارم توسعه در دوره آقای خاتمی منتشر شده و در سال 83 به مجلس تحویل شده است.

وی به قرائت بخشی از صفحه 354 این کتاب به این شرح پرداخت که: «اگر چه ایران توانسته است به دستاوردهای نظامی تهاجمی، موشکی و هسته‌ای مناسبی دست یابد اما به علت الی آخر» و سپس مدعی شد که «یعنی این جا آمده به صراحت اعلام کرده که ما سلاح هسته‌ای داریم»

وی هیچ توضیحی نداد که از اشاره به دستاوردهای هسته‌ای ایران، چگونه می‌توان نتیجه گرفت که «یعنی این جا آمده به صراحت اعلام کرده که ما سلاح هسته‌ای داریم».

 

 

5) ادعاهای متقابلی که اثبات آن بر عهده مدعی است

هر دو مناظره‌کننده در دو ساعت و ده دقیقه مناظره خود بارها ادعاهایی را مطرح کردند که بدون ارائه شواهد و اسنادی در باره ان نمی‌توان در باره صحت و سقم آن اظهار نظر قطعی کرد.

 

از جمله زاکانی در دقایق ابتدایی مدعی شد که «در اولین سفر احمدی‌نژاد به نیویورک، آقایان لاریجانی، متکی و جلیلی همراه ایشان رفتند و با کشورهای اروپایی دیدار داشتند. همان جا آقای فیشر وزیر خارجه المان گفته است که با آقای روحانی به این توافق رسیدیم که این تعطیلی باید منجر به نابودی برنامه ایران بشود»

در مقابل خرازی نیز در باره مذاکرات سعید جلیلی دو ادعا مطرح کرد که اثبات نشده‌اند

1-مذاکرات هسته‌ای در استانبول یکی از بدترین مقاطع مذاکرات هسته‌ای بود، رهبری تذکر داد. در استانبول به توافق رسیدند که مواد را به روسیه بفرستند و در آن جا تبدیل به میله سوخت شود. رهبری به صورت مستقیم وارد شدند و جلوی خروج مواد را گرفتند. (پیش از این به ندرت مخالفت با این پیشنهاد به رهبری منسوب شده بود)

2- در ژنو آقای جلیلی با آمریکایی‌ها مذاکره کرد که به خاطر آن تذکر گرفت زیرا از چارچوب تعیین شده خارج شده بود. (در اواخر دولت احمدی‌نژاد این ادعا مطرح شد که رهبر انقلاب مخالف و رئیس جمهور وقت موافق پذیرش درخواست ملاقات دوجانبه با طرف آمریکایی بوده‌اند ولی تاکنون موضوع تذکر رهبری به جلیلی در باره دیدار وی با ویلیام برنز در مهرماه 1388 مطرح نشده بود)

 

 

تاریخ اشتباهی مذاکرات هسته‌ای به روایت زاکانی

عضو جمعیت رهپویان در دقیقه تقریبا چهلم مناظره شروع به بازخوانی تاریخچه مذاکرات هسته‌ای در دوره جلیلی کرد که مرور بر سوابق مذاکرات نشان می‌دهد بخش اعظم روایت زاکانی غلط است.

ادعای زاکانی: آمریکا اولین بار در سال 89 از ایران تقاضای ملاقات دوجانبه کرد. اولین در خواست در استانبول صورت گرفت. عذر می‌خواهم سال 87 بود. این صحبت رسمی آقای جلیلی است.

این مال وقتی است که در مذاکرات بعدی، ایران توانسته بود سوخت 20 درصد را در رآکتور وارد کند. چون اینها قبلا گفته بودند که باید همه پنج درصد خودتان را خارج کنید تا به شما بیست درصد بدهیم. ماحصل این حرکت این بود که آمریکاییها در خواست ملاقات داشتند ولی ایران برای آنها شرط گذاشت.

توضیح: سعید جلیلی در مهرماه 88 در قالب مذاکرات ژنو 2 با برنز دیدار کرده است. سپس مقامات ترکیه و برزیل به ایران آمدند و بیانیه تهران برای انتقال ذخایر سوخت ایران مورد موافقت قرار گرفت، سپس نشست ژنو 3 در آذر 89 برگزار شد و دو ماه بعد مذاکرات استانبول یک در بهمن ماه 89 برگزار شد.

جالب آن که دیدار جلیلی و برنز در دوره‌ای اتفاق افتاد که غنی‌سازی بیست درصدی در ایران هنوز شروع هم نشده بود. فرمان غنی‌سازی بیست درصدی پس از به نتیجه نرسیدن بیانیه تهران، در بهمن ماه 88 یعنی چهار ماه پس از دیدار برنز و جلیلی صادر شد.

ویرایش شده در توسط oldmagina

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر

بسم الله الرحمن الرحیم

 

بخش عبری رادیو اسرائیل دوشنبه ششم بهمن گزارش داد، بنیامین نتانیاهو، نخست وزیر این کشور، دوباره گفته‌است امکان دارد «در همین چند هفته آینده میان ایران و قدرت‌ها یک توافق نهایی هسته‌ای بدست آید»، اما (از دید اسرائیل) «بد» و «غیرقابل قبول» خواهد بود.

منابع دفتر نخست وزیری اسرائیل نیز یکشنبه شب به رسانه‌های کشورشان گفته بودند، ممکن است در ماه مارس توافق ایران و قدرت‌های جهانی، نهایی شود.

کشورهای مذاکره‌کننده در برابر ایران در یک روند معمول، دولت اسرائیل را از جزئیات گفت‌وگوهای اتمی با ایران آگاه می‌کنند.

 

به نقل از رادیو فردا

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر

تکرار ماجرای «خسن و خسین سه دختر معاویه هستند» در روزنامه های زنجیره ای/
وقتی پیاده روی جلیلی با سولانا، به دروغ پیاده روی با برنز روایت می شود/ ماجرای رد درخواست برنز برای دیدار دو نفره با جلیلی و قدم زدن 30 دقیقه ای نماینده آمریکا پشت درب اتاق تیم ایرانی چه بود؟

گروه سیاسی- امیرحسین ثابتی: انتشار خبر و فیلم پیاده روی محمدجواد ظریف و جان کری در حاشیه مذاکرات هسته ای در ژنو باعث شد تا انتقادات افکار عمومی علیه عملکرد تیم مذاکره کننده هسته ای از «محتوا» به «فرم» آن نیز سرایت کند و طی روزهای گذشته این اقدام «نابجا» مورد اعتراض جدی رسانه های داخلی و مردم قرار گرفته است.

به گزارش رجانیوز، در حالی که مذاکرات یک سال و نیم گذشته دولت یازدهم با آمریکا نه تنها فایده ای برای مردم نداشته و در مجموع مضراتی از جمله «تحریم» و «تحقیر» بیشتر برای کشورمان به همراه داشته است، این اقدام ظریف که همزمان با توهین غرب به پیامبر اسلام در رسانه های جهان به معنای افزایش «صمیمیت» ایران و آمریکا و بی تفاوتی مقامات جمهوری اسلامی به گستاخی غرب به مقدسات مسلمانان تعبیر شد، منجر به برائت بسیاری از دلسوزان و رسانه های داخلی از این اقدام وزیر خارجه گشت.

اما برخی رسانه های اصلاح طلبان و حامیان دولت که ظاهرا هیچ خطایی را برای دولت در عرصه دیپلماسی قائل نیستند، بلافاصله به توجیه این اقدام جنجالی پرداختند و با بیان اینکه اینگونه افزایش صمیمیت ها می تواند در آینده به حل مشکل پرونده هسته ای کمک کند، ساده لوحانه مدعی شدند که این انتقادات به عملکرد ظریف سخیف و نادرست است!

لکن در شرایطی که همچنان افکار عمومی از این اشتباه بزرگ و نابخشودنی وزیر امور خارجه اقناع نشده و منتظر عذرخواهی یا دلیل قانع کننده ای در این باره است، روز دوشنبه برخی از سایت ها و روزنامه های زنجیره ای با انتشار روایتی ناقص و تحریف شده، مدعی 45 دقیقه قدم زنی سعید جلیلی و ویلیام برنز نماینده امریکا در مذاکرات هسته ای در سال 88 شدند و در پی آن نتیجه گیری کردند که چرا معترضان به رفتار امروز محمد جواد ظریف، سال 88 نسبت به پیاده روی جلیلی و برنز سکوت کردند؟

اما در این باره توجه به چند نکته نشان می دهد خیال پردازی این رسانه ها با آنچه که اتفاق افتاده بسیار متفاوت است و در یک جمله ماجرای «خسن و خسین سه دختر معاویه هستند» بار دیگر تکرار شده است:

 

88801.jpg

 

1. در متنی که به طور گسترده رسانه های مورد اشاره منتشر کرده اند ادعا شده که در مهرماه سال 88 جلیلی و برنز به مدت 45 دقیقه در حال پیاده روی مذاکره و گفتگو کرده اند، این در حالی است که اساسا این خبر «کذب محض» بوده و هیچ پیاده روی میان دکتر جلیلی و برنز در هیچ دوره ای از مذاکرات انجام نشده بلکه فیلم و تصاویر معروفی که از پیاده روی دکتر جلیلی با یکی از طرف های مذاکره وجود دارد مربوط به گفتگوی وی با خاویر سولانا مسئول اسبق سیاست خارجی اتحادیه اروپاست نه نماینده آمریکا در مذاکرات.

2. این رسانه ها بعد از خیال پردازی درباره اصل ماجرای پیاده روی نماینده ایران و آمریکا مدعی شده اند این دیدار بین سعید جلیلی و نیکلاس برنز انجام شده است، این در حالی است که نیکلاس برنز معاون اسبق وزارت خارجه آمریکاست که اساسا در هیچ دوره ای از مذاکرات هسته ای با ایران حضور نداشته و این رسانه ها وی را با ویلیام برنز نماینده آمریکا در مذاکرات اشتباه گرفته اند!

3. بازخوانی روند مذاکرات هسته ای ایران با 1+5 در دوره قبل نشان میدهد در مهرماه سال 88 در حاشیه مذاکرات ژنو، بعد از یک دور مذاکره تیم ایرانی با 1+5، ویلیام برنز چندین نوبت از دکتر جلیلی تقاضای دیدار دوجانبه می کند که این درخواست با موافقت جلیلی همراه نمی شود.

حتی خاویر سولانا و دیگر نمایندگان کشورهای حاضر در مذاکرات نیز این درخواست برنز را به جلیلی اعلام می کنند و برای انجام این دیدار دو نفره نهایت تلاش خود برای «واسطه گری» را انجام می دهند اما این درخواست مورد قبول دکتر جلیلی واقع نمی شود و تاکید می کند که حرف دو نفره ای بین او و برنز وجود ندارد و نماینده آمریکا هر سخنی دارد می تواند در جمع نمایندگان دیگر کشورها بیان کند.

با این حال برنز باز هم بر خواسته خود پافشاری می کند و خاویر سولانا نیز به عنوان مسئول وقت سیاست خارجی اتحادیه اروپا از رییس تیم مذاکره کننده هسته ای ایران می خواهد تا با پذیرش درخواست برنز، دیدار دو نفره ای میان نمایندگان ایران و آمریکا برگزار شود اما در نهایت دکتر جلیلی زیر بار این درخواست نمی رود و در کنار دیدارهای دوجانبه میان هیئت های ایرانی با فرانسه، آلمان و انگلیس، برای دقایقی نیز هیئت ایرانی نشست دوجانبه ای نیز با هیئت مذاکره کننده آمریکایی آن هم با محوریت موضوع هسته ای برگزار می کند.

لذا توجه در این مساله نشان می دهد اولا ادعای پیاده روی 45 دقیقه ای برنز و جلیلی از اساس کذب است و ثانیا هیچ دیدار دو نفره ای در میان نبوده است و ثالثا در کنار دیدارهای دوجانبه تیم ایرانی و نمایندگان کشورهای 1+5، تیم آمریکایی نیز مانند دیگر کشورها برای دقایقی آن هم در اتاق مذاکرات نه در حال پیاده روی! به حضور تیم ایرانی پذیرفته می شود.

در همین راستا در 11 مهر 1388 دکتر علی باقری که در دیدار تیم مذاکره کننده ایرانی با تیم مذاکره کننده برنز حضور داشته، در برنامه گفتگوی ویژه خبری شبکه دوم سیما حاضر شد و درباره همین موضوع با تکذیب برخی ادعاها و حاشیه پردازی ها گفت: «دیدار هیات آمریکایی با هیات ایرانی در ژنو به درخواست آمریکایی‌ها صورت گرفت. در نشست‌های این چنینی مرسوم است که هیات‌های مختلف با هم دیدار و گفتگو و رایزنی می‌کنند تا دیدگاه‌ها به هم نزدیکتر شود و در نشست ژنو نیز هیاتهای مختلف به صورت یک جانبه و چند جانبه درخواست دیدار داشتند که از جمله این موارد درخواست هیات آمریکایی برای دیدار با همتایان ایرانی بود.»

این در حالی است که پیش از این در سال 86 نیز با دستور رهبر معظم انقلاب نشست های دوجانبه ای میان هیئت مذاکره کننده ایرانی به سرپرستی حسن کاظمی قمی سفیر وقت ایران در عراق و هیئت مذاکره کننده آمریکایی در بغداد بر سر موضوع عراق برگزار شده بود و خبر هر دوی این دیدارها نیز در همان برهه در رسانه های مختلف منتشر شد.

4. نکته جالب توجه دیگر که هیچ کدام از رسانه های مورد اشاره به آن نپرداخته و ترجیح داده اند آن را عامدانه سانسور کنند، ماجرای درخواست دوم دیدار ویلیام برنز از دکتر جلیلی برای ملاقات دو نفره در سال 89 است.

ماجرای درخواست دوم برنز از دکتر جلیلی از این قرار است که در آذرماه 89، در حاشیه مذاکرات 1+5 با تیم مذاکره کننده ایرانی، باز هم برنز درخواست دیدار دوجانبه با جلیلی را مطرح می کند که جلیلی به دلیل نقش آمریکا در ترور شهید شهریاری در آذرماه همان سال درخواست برنز را رد می کند.

همچنین بیان روایت های نادرست و برخی ادعاهای کذب درباره دیدار سال گذشته برنز با هیئت ایرانی توسط وی و رسانه های آمریکایی نیز دلیل دیگری بود که دکتر جلیلی در سال 89 درخواست تیم آمریکایی برای نشست دوجانبه را رد کرد و جالب آنکه نماينده دولت امريكا نیز در انتظار پاسخ مثبت از دکتر جلیلی، حدود نيم ساعت پشت در اتاق محل استقرار تیم ایرانی قدم می زند.

لذا توجه در این مساله نیز نشان می دهد ظاهرا روزنامه های زنجیره ای با اشتباه گرفتن ماجرای قدم زدن برنز به تنهایی پشت درب بسته اتاق دکتر جلیلی با نشست دوجانبه وی با تیم مذاکره کننده ایرانی در سال 88، به یک رویاپردازی سراسر کذب روی آورده اند تا بلکه در قبال آن موج انتقادات افکار عمومی نسبت به خطاب بزرگ و فراموش نشدنی ظریف در پیاده روی 15 دقیقه ای با کری درست در اوج توهین غرب به پیامبر اکرم فراموش شود.

  • Upvote 2

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر

لاوروف: روش حل شدن پرونده ایران نباید امنیت اسرائیل را به خطر اندازد

 

 

امروز دوشنبه، سرگئی لاوروف، وزیر خارجه روسیه‌ مدعی شد، ‌موضوع پرونده هسته‌ای ایران باید به گونه‌ای حل و فصل شود که باعث ایجاد خطر ‌یا تهدیدی برای دیگر کشورهای منطقه و از جمله (رژیم) اسرائیل نشود.

به گزارش «تابناک» ‌به نقل از وب‌سایت اسپوتنیک که در پوشش اخبار روسیه فعال است، لاوروف در کنفرانس مطبوعاتی مشترک با آویگدور لیبرمن، همتای اسرائیلی خود در مسکو ضمن اشاره به اینکه حل و فصل پرونده هسته‌ای ایران، باید تنها از راه‌های سیاسی و دیپلماتیک انجام شود، اظهار داشته است‌: «ما باور داریم که تنها یک راه حل سیاسی دیپلماتیک برای این مسأله امکان‌پذیر است. ما اصرار داریم ‌مسأله به گونه‌ای حل شود که هیچ تهدید ‌یا خطری را متوجه امنیت دیگر کشورهای منطقه و از جمله (رژیم) اسرائیل نکند».

در مقابل وزیر خارجه رژیم اسرائیل نیز ضمن طرح این ادعا که در موضوع ایران تاکنون هیچ توافقی که به نفع همگان باشد ندیده است، اظهار داشت‌: «در‌باره موضوع ایران، ما مذاکرات ایران و ۱+۵ را به دقت پیگیری می‌کنیم. رویکرد ما این است که نرسیدن به توافق، بهتر از رسیدن به یک توافق بد است. تا کنون ما شاهد توافقی نبوده‌ایم که برای همه خوب باشد».

وزیر خارجه روسیه همچنین در این کنفرانس خبری اظهار داشته ‌که همکاری با ایران در همه حوزه‌هایی در حال گسترش است که برای آن محدودیتی تعیین نشده است. در همین راستا، لاوروف تأکید کرده ‌که موضوع S-۳۰۰ هم در گفت‌و‌گوی با همتای اسرائیلی وی مورد بحث قرار نگرفته است.

اظهارات وزیر خارجه روسیه در‌باره اهمیت داشتن امنیت رژیم اسرائیل در یک توافق نهایی با ایران تا حد زیادی شبیه سخنان مقامات آمریکایی است که چندی پیش با واکنش رهبر انقلاب نیز مواجه شد. ایشان در ششم آذر ماه در دیدار اعضای مجمع عالی بسیج، با اشاره به یک نکته از سخنان مقامات امریکایی درباره ضرورت حفظ امنیت اسرائیل در سایه مذاکرات هسته‌ای‌ تأکید کردند: این را بدانید که چه توافق هسته‌ای بشود و چه نشود، اسرائیل روز به روز ناامن‌تر خواهد شد.

 

http://www.tabnak.ir/fa/news/470148/لاوروف-روش-حل-شدن-پرونده-ایران-نباید-امنیت-اسرائیل-را-به-خطر-اندازد

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر

لاوروف: روش حل شدن پرونده ایران نباید امنیت اسرائیل را به خطر اندازد

 

 

امروز دوشنبه، سرگئی لاوروف، وزیر خارجه روسیه‌ مدعی شد، ‌موضوع پرونده هسته‌ای ایران باید به گونه‌ای حل و فصل شود که باعث ایجاد خطر ‌یا تهدیدی برای دیگر کشورهای منطقه و از جمله (رژیم) اسرائیل نشود.

به گزارش «تابناک» ‌به نقل از وب‌سایت اسپوتنیک که در پوشش اخبار روسیه فعال است، لاوروف در کنفرانس مطبوعاتی مشترک با آویگدور لیبرمن، همتای اسرائیلی خود در مسکو ضمن اشاره به اینکه حل و فصل پرونده هسته‌ای ایران، باید تنها از راه‌های سیاسی و دیپلماتیک انجام شود، اظهار داشته است‌: «ما باور داریم که تنها یک راه حل سیاسی دیپلماتیک برای این مسأله امکان‌پذیر است. ما اصرار داریم ‌مسأله به گونه‌ای حل شود که هیچ تهدید ‌یا خطری را متوجه امنیت دیگر کشورهای منطقه و از جمله (رژیم) اسرائیل نکند».

در مقابل وزیر خارجه رژیم اسرائیل نیز ضمن طرح این ادعا که در موضوع ایران تاکنون هیچ توافقی که به نفع همگان باشد ندیده است، اظهار داشت‌: «در‌باره موضوع ایران، ما مذاکرات ایران و ۱+۵ را به دقت پیگیری می‌کنیم. رویکرد ما این است که نرسیدن به توافق، بهتر از رسیدن به یک توافق بد است. تا کنون ما شاهد توافقی نبوده‌ایم که برای همه خوب باشد».

وزیر خارجه روسیه همچنین در این کنفرانس خبری اظهار داشته ‌که همکاری با ایران در همه حوزه‌هایی در حال گسترش است که برای آن محدودیتی تعیین نشده است. در همین راستا، لاوروف تأکید کرده ‌که موضوع S-۳۰۰ هم در گفت‌و‌گوی با همتای اسرائیلی وی مورد بحث قرار نگرفته است.

اظهارات وزیر خارجه روسیه در‌باره اهمیت داشتن امنیت رژیم اسرائیل در یک توافق نهایی با ایران تا حد زیادی شبیه سخنان مقامات آمریکایی است که چندی پیش با واکنش رهبر انقلاب نیز مواجه شد. ایشان در ششم آذر ماه در دیدار اعضای مجمع عالی بسیج، با اشاره به یک نکته از سخنان مقامات امریکایی درباره ضرورت حفظ امنیت اسرائیل در سایه مذاکرات هسته‌ای‌ تأکید کردند: این را بدانید که چه توافق هسته‌ای بشود و چه نشود، اسرائیل روز به روز ناامن‌تر خواهد شد.

 

http://www.tabnak.ir/fa/news/470148/لاوروف-روش-حل-شدن-پرونده-ایران-نباید-امنیت-اسرائیل-را-به-خطر-اندازد

 

این شد حرفی که روسیه ته دلش مونده بود ولی نمی زد

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر

این شد حرفی که روسیه ته دلش مونده بود ولی نمی زد

خوشم میاد افتاب همیشه  پشت ابر نمی مونه

  • Upvote 1

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر

ظریف: به راه‌حل بسیار نزدیک شده‌ایم

وزیر امور خارجه کشورمان گفت: کشورهای ۵ +۱ باید بدانند تحریم ابزار خوبی برای حل و فصل مشکلات نیست. امروز که نزدیک به راه حل هستیم طرف مقابل باید از اهرم فشار دست بردارد.

به گزارش مهر محمد جواد ظریف در نشست خبری مشترک با همتای ارمنی خود گفت: برنامه هسته ای ایران صلح امیز است و مشکلی برای نشان دادن صلح امیز بودن آن نداریم. وی ادامه داد: طرف مقابل بداند تحریم ابزار خوبی برای حل و فصل مشکلات نیست. امروز که نزدیک به راه حل هستیم طرف مقابل باید از اهرم فشار دست بردارد و و بداند از طریق فشار نه با ملت ایران بلکه با هیچ ملتی نمی توان گفتگو کرد.

وزیرخارجه ایران افزود: امیدواریم با واقع بینی طرف مقابل هرچه سریع تر به راه حل برسیم. این راه حل به نفع همه کشور ها است و به ضرر هیچ کس نیست. ظریف در خصوص مذاکرات اخیر گفت: مذاکرات در ژنو به مراحل ریز کارشناسی رسیده است و کلیات را پشت سر گذاشته ایم. وی تاکید کرد: برنامه غنی سازی ایران، ادامه برنامه هسته ای پذیرفته شده است. وزیرخارجه ایران با تاکید بر اینکه ایران از ابتدا برنامه ای برای دستیابی به سلاح هسته ای نداشته است، گفت: در این خصوص مشکلی برای ارائه اطمینان به جامعه بین الملل (البته تعداد محدودی کشورها که نگرانی داشتند) نداریم، ایران رئیس کشورهای عدم تعهد است و اعضای این اتحادیه، دستیابی به فناوری صلح آمیز هسته ای را حق ایران می دانند.

ظریف در خصوص توافقات صورت گرفته میان ایران و ۱+۵ گفت: توافق شد که کلیه تحریم ها برداشته شود، درباره اصول، اختلافی نداریم اما مشکل جزئیات است؛ جزئیاتی که حل آن برای دستیابی به توافق، ضروری است که در این زمینه بحث های بسیاری میان کارشناسان دو کشور شده است. امیدواریم اختلاف نظرها در مورد جزئیات با اراده سیاسی طرف مقابل حل شود.

....

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
مهمان
این موضوع نسبت به پاسخ بیشتر بسته شده است.

  • مرور توسط کاربر    0 کاربر

    هیچ کاربر عضوی،در حال مشاهده این صفحه نیست.