DR_CHAMRAN

" توافق هسته ای " ، جزییات ، آینده (1)

Recommended Posts

متن کامل گزارش تازه موسسه علوم و امنیت بین‌الملل
خواسته‌های احتمالی 1+5 در ادامه مذاکرات چه خواهد بود؟
در این گزارش که توسط دیوید آلبرایت، آندرا اتریکر، سرنا کلیر، هوستن وود، نوشته و روز 11 آوریل 2015 در وب سایت موسسه علوم و امنیت بین المللی منتشر شده، به نکات مهم و بدیعی اشاره شده که ناشی از دسترسی های ویژه این موسسه به مقام های امریکایی است.

 

ایران هسته ای- وب سایت موسسه علوم و امنیت بین المللی در تازه ترین گزارش خود به ارزیابی جامع چارچوب توافق شده در لوزان سوییس پرداخته است.

 

در این گزارش که توسط دیوید آلبرایت، آندرا اتریکر، سرنا کلیر، هوستن وود، نوشته و روز 11 آوریل 2015 در وب سایت موسسه علوم و امنیت بین المللی منتشر شده، به نکات مهم و بدیعی اشاره شده که ناشی از دسترسی های ویژه این موسسه به مقام های امریکایی است.

 

متن کامل این گزارش در ادامه می آید.

 

نسخه اصلی را اینجا ببینید.

 

***

 

چارچوب 1+5 و ایران: نیاز به تقویت

 

چارچوب اخیر توافق هسته‌ای بین ایران و گروه 1+5، نه یک سند مکتوب بود و نه در قالب یک سند مدون به صورت عمومی منتشر شد. بلکه آمریکا، فرانسه و ایران هرکدام جداگانه «فکت شیت‌های» خود را نوشتند و مفاد گوناگون مورد توافقی را شرح دادند. نسخه فرانسوی انتشار عمومی نیافت. با این حال نسخه‌های آمریکا و ایران در موضوعات کلیدی از جمله کاهش تحریم‌ها تفاوت قابل توجهی داشت یا شامل مفاد متفاوتی است.فکت شیت ایالات متحده نسبت به دو مورد دیگر با جزئیات بیشتری منتشر شد. در توضیح این فکت شیت، مقامات آمریکایی حاضر در مذاکرات گفتند که در طول مذاکرات، ایران با تمامی مواردی که در فکت شیت آمده است موافقت کرده است. بنابراین در این تحلیل ما نظرات خود را بر پایه فکت شیت ایالات متحده مطرح کرده‌ایم و فرض بر این است که این مفاد دقیق هستند. از اینجا به بعد، از این (سند آمریکا) تنها با عنوان «فکت شیت» یاد می‌کنیم.

 

ما تحلیل خود را برای بدست آوردن اطلاعاتی در مورد مفادی که در فکت شیت آمریکا نیامده و دستیابی به جزئیات دقیق مربوط به مفاد کنونی که در ابتدا چندان مشخص نبودند، به تاخیر انداختیم. این مساله به ما اجازه داد که تصویر دقیقتری از چارچوب توافق داشته باشیم. در این مدت ما دو بار از جانب مذاکره‌کنندگان آمریکایی توضیحاتی درباره فکت شیت دریافت کردیم و همچنین با متخصصان و کارشناسان رسانه‌ها که آن‌ها هم به نوبه خود جلسات توجیهی (با تیم آمریکایی) داشته‌اند، بحث‌هایی کردیم. علیرغم اطلاعاتی که ما بدست آوردیم ما می‌دانیم که مفاد چارچوب توافق برای عموم غیرقابل دسترس است. با این حال ارزیابی کلی ما این است که این چارچوب پیچیده در مواردی مفادی عالی دارد (از جمله موارد مربوط به رآکتور اراک)، چندین بند دیگر آن بر اساس آنچه فعلا منتشر شده ناکافی هستند (مواردی چون محدودیت‌های غنی‌سازی و تحقیقات و توسعه سانتریفیوژی) و چند مورد دیگر آن نیز در حال حاضر به دلیل آنکه هنوز نیاز به مذاکره بیشتر دارند، قابل ارزیابی نیست.

 

ما در موسسه علوم و امنیت در طول 18 ماه گذشته وقت بسیار زیاد روی مذاکرات ایران و گروه 1+5 گذاشتیم. ما مطالعات زیاد و محاسبات دقیقی در مورد زمان گریز انجام دادیم و کارگروه‌های تخصصی زیادی با حضور متخصصان و خود مذاکره‌کنندگان برگزار کردیم تا چالش‌های مهم و ویژه مذاکرات را بررسی و حل کنیم. ما همچنین با مذاکره‌کنندگان و مشاوران فنی چند کشور درگیر در مذاکرات دیدار کردیم. و منصفانه است که بگوییم که هیچ گروه دیگری به اندازه ما روی مفاد این توافق و توصیه آن به مذاکره‌کنندگان، شناسایی پازل‌های مختلف و ارزیابی نقاط ضعف و قوت مقررات و مفاد پیشنهاد شده کار نکرده است. ما از جلسات بسیاری با مذاکره کنندگان بهره بردیم و فرصت کافی داشتیم تا نگاه خود را مستقیما به مذاکرات برنامه اقدام مشترک و همچنین مذاکرات منتهی به این چارچوب توافق منتقل کنیم. به همین خاطر، کمک‌های ما شاهد قدردانی و بازخورد مثبت از سوی مذاکره‌کنندگان چند کشور بوده است.

 

ما مشکلات حصول توافق با ایران را که برای امتیاز دادن بسیار مقاومت می‌کند، درک می‌کنیم. به عنوان مثال بیش از یک سال وقت صرف شد تا با چانه‌زنی‌های بسیار ایران با مولفه زمان گریز 12 ماهه که برای دستیابی به توافق بسیار مهم است، موافقت کند. مذاکره‌کنندگان آمریکایی تاکید کرده بودند که بدون آن (زمان گریز 12 ماهه)، حصول توافق غیرممکن است. ما به طور کامل از این موضوع حمایت می‌کنیم و به خاطر دستیابی به این هدف از مذاکره کنندگان تمجید می‌کنیم.

 

ما از دستاوردهای فوق‌العاده در این چارچوب توافق قدردانی می‌کنیم و مفاد ارزشمند بسیاری در آن می‌بینیم. ما همچنین خشنود هستیم که در این چارچوب توافق مفادی قرار گرفته که ما پیش از این از آن حمایت کرده بودیم یا آن را به مذاکره کنندگان توصیه کرده بودیم و حداقل در یک مورد پیشگام آن بودیم. با این حال مذاکرات هنوز تمام نشده و بسیاری از چالش‌های دشوار باید حل شوند تا به مرحله نهایی برسیم. هدف نهایی ما دستیابی به یک توافق درخور است. برای این کار، یک هدف ویژه برای مذاکرات دستیابی به توافقی است که در آن ماهیت برنامه هسته‌ای ایران منحصرا صلح آمیز باقی بماند و زمان لازم برای واکنش از نظر دیپلماتیک و بین‌المللی در نظر گرفته شده باشد تا درصورت تخطی ایران از تعهداتش یا تلاش آن برای ساخت تسلیحات هسته‌ای، بتوان ایران را متوقف کرد. به قول وندی شرمن معاون وزیر خارجه آمریکا «ما باید مطمئن شویم که هرگونه تلاش ایران برای نقض تعهداتش آنقدر محسوس و زمان‌بر باشد که هیچ شانسی برای موفقیت نداشته باشد». این موضوع باید هسته مرکزی هرگونه توافقی باشد. با این وجود ما هنوز ارزیابی نمی‌کنیم که به این هدف دست یافته‌ایم.

 

ما در این ارزیابی به بحث در مورد ارزیابی خود از اینکه کدام مفاد باید تقویت شوند یا جزئیات بیشتری به آن‌ها اضافه شود، می‌پردازیم. به عقیده ما، تقویت مفاد توافق،‌ در طول مذاکرات سه ماه آینده ضروری و قابل حصول است.  

 

رآکتور آب سنگین اراک؛ مدلی برای کل توافق

 

مقررات وضع شده برای رآکتور اراک کافی و می‌تواند مدلی برای این توافق و تلاش‌های آینده مربوط به کنترل تسلیحات می‌باشد. اگر این توافق اجرا شود رآکتور اراک نمی‌تواند اورانیوم با غنای مورد نیاز برای ساخت سلاح تولید کند. این رآکتور می‌تواند پلوتونیوم تولید کند اما کیفیت و کمیت آن نسبت به قلب رآکتوری که در آن اورانیوم طبیعی قرار می‌گیرد، پائین‌تر خواهد بود.

 

هسته اصلی از کشور خارج و یا نابود می‌شود و که این امر تضمین می‌کند تبدیل رآکتور، برگشت‌پذیر نیست. هسته جدید می‌تواند با اورانیوم غنی‌شده تغذیه می‌شود و کوچکتر از آن است که قرار دادن سوخت اورانیوم طبیعی در آن، برای کارکردن رآکتور کافی باشد.

 

 ایران به طور نامحدود متعهد می‌شود که هیچ پولوتونیومی جدا نکرده و یا تحقیق و توسعه‌ای در خصوص جداسازی پلوتونیوم (از پسماند) انجام ندهد. همچنین منتقل کردن همه سوخت مصرفی به خارج از کشور در تمام طول عمر رآکتور می‌تواند اطمینان را تقویت کند.

 

ایران آب سنگینی علاوه بر نیازهای رآکتور اصلاح‌شده اراک انبار نکرده و متعهد شده است که تا 15 سال، آب سنگین مازاد را در بازارهای بین المللی به فروش برساند.

 

تنها نقطه ضعفی که می‌توان به آن اشاره کرد، این مورد این است که ایران موافقت کرده است فقط به مدت یک دوره معین (15 سال) رآکتور آب سنگین جدید نسازد. بهتر این است که ایران دیگر به هیچ وجه هیچ رآکتور آب سنگین دیگری نسازد، چراکه اجرای منع اشاعه در قبال این رآکتورها در مقایسه با رآکتورهای آب سبک، به مراتب دشوارتر است. مدرن‌ترین نمونه از این رآکتورها، از آب سنگین برای افزایش تولید ایزوتوپ‌های درمانی استفاده می‌کنند، اما برای تعدیل و یا خنک کردن رآکتورها از آب سنگین استفاده نمی‌کنند، به همین جهت وضعیت عدم اشاعه در آن‌ها هم حفظ می‌شود.

 

توصیه:

 

- از ایران تعهدی دائمی بگیرد که دیگر هیچ رآکتور آب سنگینی نسازد.

 

غنی سازی؛ نیاز به تقویت مفاد و شفاف‌سازی

 

بسیاری از مفاد و مقررات مربوط به غنی‌سازی دقیق و برای یک توافق کافی به نظر می‌رسند. با این حال، برخلاف محدودیت‌های اعمال شده بر رآکتور آب سنگین اراک، محدودیت‌ها بر برنامه غنی سازی ایران در طول سه ماه آینده نیاز به تقویت و شفاف سازی بسیار بیشتری دارند.

 

یک محدودیت مهم این است که ایران در نطنز و فردو طی 10 سال آینده فقط با 6104 سانتریفیوژ نسل یک غنی‌سازی می‌کند و بقیه ماشینهای سانتریفیوژ نسل یک و نسل دو برچیده شده و در یک مکان تحت نظارت انبار می‌شوند. این محدودیت با کاهش ذخایر ایران از 10000 کیلوگرگرم اورانیوم با غنای پائین (LEU) به 300 کیلوگرم هگزافلوراید اوانیوم 3.5 درصد و فرض اینکه بخشی از اورانیوم با غنای پائین در قالب اکسید خواهد بود، همراه شده است.

 

سایر مفاد مهم که در فکت شیت آمده است عبارتند از؛

 

- هیچ تاسیسات غنی سازی طی 15 سال آینده ایجاد نمی‌شود؛

 

- حذف و انبارسازی تحت نظارت سانتریفیوژهای اضافی و تجهیزات مربوطه، و نه ناتوان سازی آنها در محل، همانطور که قبلا توسط مذاکره‌کنندگان آمریکا مورد تاکید قرار گرفته بود؛

 

- خروج بخش اعظم ذخیره 10 تنی اورانیوم غنی‌شده 3.5 درصدی از ایران یا رقیق‌سازی آن، با توجه به این نکته روشن که چه اورانیوم با غنای پائین در فرم هگزافلوراید باشد و چه اکسید، نهایتا نتیجه ارزیابی زمان گریز، مشابه خواهد بود. متغیر کلیدی در تخمین گریز هسته‌ای، شکل شیمیایی آن نیست، بلکه مقدار اورانیوم غنی شده 3.5 درصدی است.

 

سانتریفیوژهای مازاد و تجهیزات وابسته به آن تنها می‌تواند به عنوان جایگزینی برای سانتریفیوژهای فعال و تجهیزات وابسته به آن مورد استفاده قرار گیرد، که این امر هرگونه نیاز به فعالیت ساخت و خرید (اقلام مربوط به) سانتریفیوژهای IR-1 و IR-2 را از میان می‌برد؛

 

- محدود کردن و نظارت بر کارخانه‌های تولید اجزاء سانتریفیوژ؛

 

- و ایجاد یک کانال تدارک برای اقلام مورد نیاز در برنامه مجاز هسته‌ای.

 

چندین قید دیگر هستند که بعضی از آنها در فکت شیت آمده که به رسیدن به توافقی مناسب کمک می‌کنند. با این حال چندین نکته کلیدی در زمینه غنی‌سازی وجود دارد که نیاز به تقویت و یا شفاف‌سازی بیشتر دارند.

 

زمانبندی‌های گریز هسته‌ای

 

با حدود 6 هزار سانتریفیوژ IR-1 و ذخایر 300 کیلوگرم از هگزافلوراید اورانیوم با غلظت پایین (LEU) و عدم وجود هگزافلوراید 20 درصدی، تخمین ما درباره زمان گریز متوسط حدود 15 ماه و حداقل زمان گریز 12 ماه است. ما «مقدار متوسط» را به عنوان بهترین حالت زمان گریز و «حداقل زمان» را برای بدترین شرایط در نظر می‌گیریم. در نتیجه تخمین ما درباره زمان گریز ارزیابی آمریکا در این زمینه که این محدودیت‌ها سبب ایجاد یک دوره 12 ماهه گریز هسته‌ای می‌شود، تایید خواهد کرد.

با این حال، تخمین‌ها درباره گریز هسته‌ای به طرز حساسی به ذخایر قابل استفاده هگزافلوراید حدود 20 درصدی اورانیوم با غنای پایین بستگی دارد. برای مثال اگر ایران حدود 50 کیلوگرم هگزافلوراید حدود 20 درصد داشته باشد که بتواند ظرف 6 ماه نخست زمان گریز تزریق آن به آبشارها را شروع کند و با در نظر گرفتن شرایط فوق‌الذکر، زمان گریز به بیش از 10 ماه کاهش می‌یابد و حداقل این زمان هم 9 ماهه خواهد بود. در نتیجه حداقل‌سازی احتمال یا اطمینان از اینکه ذخایر اورانیوم با غلظت پایین (LEU) نزدیک 20 درصدی در گریز غیرقابل استفاده باشد، از اولویت بالایی برخوردار است. اینکه این اهداف در یک توافق چگونه تحقق می‌یابند نه در فک شیت توضیح داده شده و نه در جلسات و نشست‌های توجیهی با جزئیات مورد بحث قرار گرفته است.

 

در واقع اینطور که از فکت‌شیت‌ها و جلسات به نظر می‌آید، ذخایر LEU حدود 20 درصدی ایران در محدودیت 300 کیلوگرمی LEU که در بالا توضیح داده شد، لحاظ نشده است. به نظر می‌رسد این محدودیت تنها به LEUبا غنای 3.5درصدی اعمال می‌شود. با توجه به میزان ذخایر LEU حدود 20 درصدی ایران، عدم بحث درباره سرنوشت LEU حدود 20 درصدی در موضوع تعیین تخمین‌ها درباره زمان گریز، مساله‌ساز است. در صورتی که ذخایر LEU حدود 20 درصدی تا حد زیادی حذف نشده یا در گریز غیرقابل استفاده نشود، می‌تواند ذخیره مهمی در کاهش زمان برای تولید اولین حجم انبوه اورانیوم در سطح تسلیحاتی (WGU) باشد و به سرعت به تولید دومین حجم انبوه WGU نیز منجر شود.

 

با وجود این واقعیت که ایران دیگر ذخیره LEU حدود 20 درصدی به شکل هگزافلوراید ندارد، اما این کشور همچنان میزان قابل توجهی از این مواد را به شکل اکسید (U3O8) و نیز در پسماند و ته ماند هسته‌ای در اختیار دارد. به طور کلی ایران در اشکال مختلف ذخیره حدود 228 کیلوگرم LEU در حدود 20 درصدی دارد. اگر همه این مواد دوباره به شکل هگزافلوراید درآید، این کشور معادل 337 کیلوگرم LEU حدود 20 درصدی در فرم هگزافلوراید در اختیار خواهد داشت. همه این LEU به خطوط تبدیل تزریق شده‌اند تا به اکسید تبدیل شوند. از این میزان اصلی،‌حدود 162 کیلوگرم به پودر اکسید خالص LEU تبدیل شده‌اند. بقیه یا حدود 65 کیلوگرم از این میزان LEU هم در ته ماند و پس ماند وجود دارد.

 

تا فوریه 2015، از مجموع 162 کیلوگرم اکسید LEU حدود 20 درصدی تنها 42 کیلوگرم این ماده غنی شده واقعا در سوخت رآکتور تحقیقاتی تهران (TRR) وجود داشته است. در حدود 72 کیلوگرم LEU حدود 20 درصدی هنوز در شکل اکسید بوده و در نوبت تولید المان‌های سوخت TRR بوده است.

 

تا فوریه 2015 میزان کل موجود در پسماند، ته ماند و در چرخه حدود 113 کیلوگرم LEU نزدیک به 20 درصد بوده است. بخش اعظم این مواد به اشکالی هستند که LEU می‌تواند مستقیما بازفرآوری شود.

 

موضوعی که کاملا مشخص است، این است که این ذخایر LEU حدود 20 درصدی اگر در ایران باقی بماند، به طور موثری می‌تواند بر زمان‌های گریز تاثیر گذاشته و زمان آن را به زیر 12 ماه کاهش دهد. برای فهم این موضوع باید اینطور بگوییم که در یک حساب سرانگشتی، 50 کیلوگرم هگزافلوراید LEU حدود 20 درصدی از منظر کاهش زمان گریز معادل 500 کیلوگرم هگزافلوراید LEU با غنای 3.5 درصدی است. در نتیجه، داشتن تنها 300 کیلوگرم LEU با غنای 3.5 درصد، اضافه شدن 50 کیلوگرم LEU با غنای حدود 20 درصد، معادل 800 کیلوگرم هگزافلوراید LEU با غنای 3.5درصد خواهد بود.

 

بر اساس اظهارات مطرح شده در جلسات توجیهی، آمریکا LEU حدود 20 درصدی را زمانی که با آلومینیوم ترکیب شده و در المان‌های سوخت TRR قرار گیرد، از محاسبات تخمین‌ گریز خود حذف می‌کند. کاملا مشخص است که فرض آن‌ها این است که بازیابی LEU حدود 20 درصدی در آن مرحله و تبدیل متعاقب آن به هگزافلوراید اورانیوم، آنقدر زمان‌بر است که LEU به دست آمده تغییر چندانی در زمان گریز، دستکم در اولین حجم انبوه اورانیوم با غنای تسلیحاتی (WGU) ایجاد نمی‌کند. این در حالی است که بازیابی LEU حدود 20درصدی از سوخت تازه می‌تواند به سادگی صورت گیرد و به همین جهت لازم است که در ارزیابی‌های ایالات متحده مداقه بیشتری صورت گیرد.

 

در برنامه سریع عراق برای تولید سلاح اتمی در سال 1990 تا 1991، این کشور توان بازفراوری حدود 33 کیلوگرم از اورانیوم با غنای بالا (HEU) تابش‌ندیده حفاظت شده و اندکی تابش دیده از سوخت راکتور تحقیقاتی، را به کار گرفت. بر اساس بیانیه‌های عراقی‌ها و ارزیابی‌های تیم عملیاتی آژانس بین المللی انرژی اتمی که ما آنها را در اختیار داریم، عراق به صورت مخفیانه طی 4 ماه تجهیزات لازم را در سایت اتمی التویثه نصب کرد. این کشور یک ماه نیاز داشت تا با سوخت مصنوعی این تجهیزات را آزمایش کند و 5 ماه دیگر هم برای فرآوری HEU از سوخت نیاز داشت. این تلاش در مرحله تست سوخت مصنوعی بود که جنگ خلیج فارس و بمبارانی که ژانویه 1991 آغاز شد، آن را متوقف کرد.

 

با توجه به تجربه بسیار بیشتر ایران در تبدیل اورانیوم، این کشور احتمالا قادر خواهد بود در زمانی مشابه یا کمتر، LEU تابش ندیده حدود 20 درصدی را از المان‌های سوخت TRR بازیابی کند. اگر ایران درصدد گریز هسته‌ای باشد قطعا مخفیانه قبل از گریز، تجهیزات مورد نیاز را نصب و آزمایش خواهد کرد. بنابراین، تجربه عراق نشان می‌دهد که ایران می‌تواند اورانیوم بلافاصله پس از آغاز گریز، بازیابی LEU حدود 20 درصدی از سوخت تازه TRR را آغاز کرده و ظرف چند ماه ده‌ها کیلوگرم بازیابی کند. این LEU بازفراوری شده می‌تواند به سرعت در تأسیساتی که آن‌ها هم پیش از گریز به صورت مخفیانه آماده شده‌اند، به شکل هگزافلوراید درآیند.

 

مسئله دیگری که باید مورد ملاحظه قرار گیرد، این است که ایران ممکن است مقادیر دیگری از LEU با غنای 3.5 درصدی، فراتر از محدوده 300 کیلوگرم انباشته کند. پس از آنکه توافق اجرا شد، ایران هر ماه تولید LEU با غنای 3.5 درصدی خواهد داشت. به چه ترتیبی این مواد قرار است از این حد فراتر نروند؟ با توجه به سابقه گذشته، ایران با 5 هزار سانتریفیوژ IR-1  فعال در نطنز، ماهانه حدود 100 کیلوگرم هگزافلوراید LEU با غنای 3.5 درصد تولید خواهد کرد. برای جلوگیری از نقض‌های ماهانه احتمالی از محدودیت 300 کیلوگرم (اورانیوم 3.5 درصدی)، گروه 1+5 و ایران باید روی اینکه با این تولید ماهیانه چکار باید بکنند توافق کنند؛ اینکه این مواد تازه غنی‌شده از کشور خارج می‌شود یا به اورانیوم طبیعی رقیق کردن اورانیوم طبیعی رقیق می‌شوند.

 

بازرسان باید به سایت‌هایی که شواهد از فعالیت‌های مشکوک مرتبط با هسته‌ای حکایت دارد، به نحوی تقریبا فوری یا «هر زمان» دسترسی داشته باشند. ایالات متحده دریافته است که که پروتکل الحاقی به تنهایی برای آنکه دسترسی‌ به حد لازم فوری وجود داشته باشد، کافی نیست و (به همین دلیل) به دنبال دسترسی‌ای به هنگام‌تر است. ماهیت دقیق پیشنهاد (1+5) در فکت شیت نیامده، اما روشن است که ایران هنوز به این پیشنهاد موافقت نکرده است.

 

انباشت چند صد کیلوگرم اورانیوم غنی‌شده تا سطح 3.5 درصد بر اساس محدودیت اعمال شده، می‌تواند زمان گریز ایران را در حدود 12 ماه نگاه دارد البته با این فرض که ایران اورانیوم 20 درصد غنی‌شده در اختیار نداشته باشد. به هر حال بر اساس تخمین‌های ما، انباشت بیش از 500 کیلوگرم اورانیوم 3.5 درصد به رغم محدودیت 300 کیلویی، می‌تواند زمان گریز ایران را به‌صورت آشکار به زیر 12 ماه برساند.

 

همچنین باید به آثار وجود مقادیر زیاد اورانیوم 3.5 درصد و دسترسی به بقایای غنی‌سازی نزدیک به 20 درصد هم توجه کرد. اگر ایران بتواند به بیش از 1000 کیلوگرم هگزافلوراید اورانیوم 3.5 درصد غنی شده و تنها 50 کیلوگرم هگزافلوراید غنی شده تا سطح 20 درصد دسترسی داشته باشد، زمان گریز خود را به کمتر از 6 ماه خواهد کاست.

 

توصیه‌ها:

 

- موضوعات بیشتری در خصوص ذخایر نزدیک به 20 درصد غنی‌شده ایران نیاز به روشن شدن دارد. در شرایطی که قرار است مواد هسته‌ای در جریان تولید که برای غنی‌سازی 20 درصدی به‌کار می‌روند به صفر برسد، چه اتفاقی برای مقادیر نسبتا زیاد و رو به رشد ضایعات اورانیوم ایران خواهد افتاد؟ ما بر این باوریم که تمام این ضایعات یا باید به خارج ارسال شده و یا به سطح اورانیوم طبیعی ترقیق شوند. فرض ما بر این است که پودر اورانیوم 20 درصدی که به پروسه تولید سوخت رآکتور تحقیقاتی تهران تزریق می‌شود، هم سوخت تولید می‌کند و هم ضایعات مازاد. آیا اورانیوم 20 درصدی در مجتمع‌های سوخت رآکتور تحقیقاتی تهران می‌تواند برای گریز هسته‌ای به‌کار رود؟ تحلیل‌های اولیه ما بیان‌گر آن است که می‌تواند به کار رود. اگر اورانیوم 20 درصدی در رآکتور تحقیقاتی تهران  تابش‌ندیده شود، بازیابی آن بسیار سخت‌تر و زمان‌برتر خواهد شد. چگونه پروسه‌ای برای تابش‌ندیده کردن لازم است تا منجر به عدم استفاده از آن در گریز هسته‌ای شود؟

 

- باید در خصوص میزان اورانیوم 20 درصد مورد نیاز برای رآکتور تحقیقاتی تهران جهت کارکرد تا پایان عمر باقیمانده آن به یک تصمیم رسید. این رآکتور در دهه 1960میلادی ساخته شده و نمی‌تواند برای مدت زمان زیادی به فعالیت خود ادامه دهد. اگر ایران ساخت رآکتور اراک را به پایان برساند، ممکن است رآکتور تحقیقاتی تهران دیگر مورد نیازش نباشد. بیش از مقدار نیاز مذکور به اورانیوم 20 درصد یا باید تا حد اورانیوم طبیعی رقیق شود و یا به خارج از ایران منتقل شود. سوخت نزدیک به 20 درصد باید در رآکتور تحقیقاتی تهران تابش‌ندیده شود، حتی به‌صورت موقت تا بازیابی آن سخت‌تر شود. اگر چنین نشود، باید در محاسبه زمان گریز این مقدار سوخت 20 درصدی را هم به حساب آورد چرا که ایران احتمالا سریع‌تر از آنچه آمریکا اکنون ارزیابی کرده، می‌تواند آن را بازیابی کند. در هر حال و در هر توافقی، مقدار اورانیوم 20 درصد تابش‌دیده در ایران باید به شدت محدود شود.

 

- باید یک پروسه تحت نظارت آژانس بین‌المللی انرژی اتمی برای نابودی یا رقیق‌سازی اورانیوم 3.5 درصد جدید تولیدی در ایران ایجاد شود. آژانس باید مکلف شود که هر ماه در خصوص تمام ذخایر اورانیوم موجود در ایران از تمام انواع، به شورای امنیت گزارش دهد.

 

زمان‌بندی گریز: سیر تدریجی و نیاز به بازبینی

 

قصوری بزرگ خواهد بود که معیار زمان گریز یک‌ساله تنها برای ده‌سال وجود داشته باشد. این بسیار کمتر از زمان 20 تا 30 ساله‌ای است که مذاکره‌کنندگان آمریکایی یک‌سال پیش به‌دنبال آن بودند، یا 15 تا 20 سالی که چند ماه پیش از آن سخن می‌گفتند. محدودیت زمانی حاصل شده مطابق با هدف ایران است که نمی‌خواست مدت توافق بیش از 10 سال باشد، این مطلب را یک مقام آمریکایی پیش از حصول برنامه مشترک اقدام بیان کرده بود. هر چند که بعید است در مورد این محدودیت دوباره مذاکره شود اما باید آن را یک قصور جدی در چارچوب حاصل شده [در لوزان] دانست، مگر آنکه تدابیری که ذیلا آمده تقویت یا افزوده گردند.

 

توصیه‌ها:

 

- از سال دهم تا سال پانزدهم، برای کاهش آرام زمان گریز هسته‌ای ایران، ظرفیت غنی‌سازی ایران باید به‌گونه‌ای افزایش یابد که در هر سال بیش از یک‌ماه از زمان گریز کاسته نشود که بر این اساس، در سال پانزدهم، زمان گریز ایران به 7 ماه خواهد رسید. در طول این دوره 5 ساله، نباید از سانتریفیوژهای پیشرفته نظیر IR-2m یا IR-4  استفاده شود.

 

- در پایان سال 15، اعضای 1+5 به صورت دسته‌جمعی و تک‌تک، بر اساس اطلاعات آژانس و اطلاعاتی که کشورها خودشان تولید کرده‌اند، تشخیص دهند که آیا برنامه هسته‌ای ایران با مشخصات یک برنامه هسته‌ای صلح‌آمیز و با اهداف مشخص صلح‌آمیز همخوانی دارد و آیا پیش‌بینی می‌شود که صلح‌آمیز بماند؟ اگر چنین نباشد، ایالات متحده به‌تنهایی و با متحدانش باید اقداماتی مناسب را در پیش گیرد که از آن جمله تحمیل دوباره تحریم‌های یک‌جانبه و چندجانبه برای جلوگیری از ساخت سلاح هسته‌ای توسط ایران یا سایر اقدامات غیرمطابق با یک برنامه صلح‌آمیز هسته‌ای خواهد بود. این شرایط بازبینی و کاربردی ساختن مجدد تحریم‌ها باید در قطعنامه جدید شورای امنیت دیده شود. قوانین آمریکا هم باید به گونه‌ای تنظیم شود که شرایط بازبینی فوق را شامل شده و اجازه دهند که تحریم‌های گسترده مالی و اقتصادی مجددا اعمال شوند.

 

سطح غنی‌سازی؛ نیازمند سقفی برای زمانی نامحدود

 

در فکت شیت، سطح غنی‌سازی ایران برای پانزده سال، 3.67 درصد خواهد بود. عدد خاص 3.67 درصد به رغم اورانیوم عموما تولید شده در آبشارهای غنی‌سازی ایران که 3.5 درصد است، پیشنهاد ایران بود. اگرچه این محدودیت مهم است اما تنها 15 سال برقرار خواهد بود. پس از این مدت و بدون شرایط محدودکننده بیشتر، ایران می‌تواند در سطوح بالاتر نظیر 20 درصد و حتی بیش از آن غنی‌سازی کند که این امر به نگرانی‌های اشاعه‌ای به شکل آشکاری دامن می‌زند.

 

توصیه:

- توافق باید به صورت مشخص ایران را متعهد کند که به شکل نامحدود، سطح غنی‌سازی اورانیوم 235 را به بیش از 5 درصد افزایش ندهد.

 

محدودیت‌های تحقیق و توسعه سانتریفیوژ: نیاز به تقویت

 

چارچوب [لوزان] به ایران اجازه می‌دهد که در 10 سال اول، به میزان قابل توجهی تحقیق و توسعه و تولید سانتریفیوژ داشته باشد که به نظر ما، بسیار بیش از آن چیزی است که می‌باید اجازه داده می‌شد. بر اساس توافق اولیه، پس از آنکه اورانیوم در سانتریفیوژهای پیشرفته غنی‌سازی شد و سطح غنی‌سازی آن توسط ایران اندازه‌گیری گردید، اورانیوم غنی‌شده و ضایعات آن به اورانیوم طبیعی بازگردانده خواهند شد. اگر چه این تدبیر از تولید اورانیوم جلوگیری می‌کند اما اجازه نمی‌دهد آژانس بر موفقیت یا شکست سانتریفیوژهای پیشرفته کلیدی نظارت داشته باشد. بنابراین، سخت خواهد بود که سرعت پیشرفت این سانتریفیوژها ارزیابی شود.

 

با این‌حال، مسئله نگران کننده این حقیقت است که ایران اجازه خواهد داشت توسعه سانتریفیوژهای IR-6 وIR-8 را که جزء پیشرفته ترین سانتریفیوژهای این کشور به حساب می آید، ادامه دهد. این بند از چارچوب توافق، اجازه تغذیه IR-8 با گاز اورانیوم را برای اولین باز از زمانی را می دهد که توافق نهایی اجرایی شود. این مسئله به این دلیل نگران کننده است که سانتریفیوژ IR-8 به طور تخمینی، خروجی غنی شده 16 برابر بیش از خروجی غنی شده سانتریفیوژ IR-1 دارد.

 

گرچه ایران پذیرفته تا کار تحقیق و توسعه را طبق برنامه  ای کندتر از آنچه که قبلا در نظر گرفته شده بود، انجام دهد اما چارچوب تفاهم هسته ای، اجازه تحقیق و توسعه چشمگیر بر روی سانتریفیوژ را می دهد. وقتی مشخص شود که ایران احتمالا اهداف معین برای سانتریفیوژهای IR-6  و IR-8 را اجرایی نمی کند، آن هنگام است که نبود محدودیت در بخش تحقیق و توسعه ایران  باعث بروز خشم می شود.

 

در حین مذاکرات گفته شد که برای توسعه سانتریفیوژ IR-6، به چهار سال و برای توسعه IR-8 به 6 سال زمان نیاز است. ایران، اغلب زمان مورد نیاز برای دستیابی به اهداف هسته ای خود را کمتر از زمان واقعی تخمین می زند. 10 سال، احتمالاً یک زمان واقعی برای تولید این سانتریفیوژ است بنابراین توسعه این دو سانتریفیوژ به طور چشمگیری با این چارچوب تفاهم هسته ای محدود نخواهد شد.

 

پیشنهادات در زمینه اصول کلی:

 

در حال حاضر، محدودیت های تعیین شده برای تحقیق و توسعه سانتریفیوژ ناکافی است. این محدودیت ها می بایست در توافق نهایی هسته ای با ایران بیشتر شود در غیر اینصورت، خطر تضعیف توانمندی این توافق هسته ای در محدود کردن زمان گریز هسته ای بعد از سال دهم و همچنین اثبات پذیری این توافق در زمینه کشف فوری دستگاههای مخفیانه سانتریفیوژ وجود دارد. اگر این شرایط طوری اصلاح نشود که بتواند تحقیق و توسعه سانتریفیوژهای IR-6 و IR-8 را ممنوع کند، گام های زیر باید برای کاهش خطر اتخاذ شود:

 

- تمامی آزمایشات؛ خواه با گاز هگزافلورید یا بدون این گاز، می بایست به سایت نطنز محدود شود؛

 

- تحقیق و توسعه می بایست به سانتریفیوژ پیشرفته IR-6  و IR-8 محدود شود؛

 

- تحقیق و توسعه بر روی IR-6 می بایست به آبشارهای سانتریفیوژ کمتر از 10 سانتریفیوژ محدود شود؛

 

- تحقیق و توسعه بر روی سانتریفیوژهای IR-8 می بایست فقط به آزمایش فنی بدون تزریق هگزا فلورید اورانیوم در حین اولین بازه 10 ساله محدود شود. اگر از آزمایش با هگزافلورید اورانیوم چشم پوشی شود، به این مفهوم است که ایران می تواند سانتریفیوژ IR-8 را برای آزمایش با هگزافلورید اورانیوم تغذیه کند. این آزمایش می بایست با یک دستگاه (و نه در قالب آبشار)  صورت پذیرد؛

 

- توافق می بایست ایران را ملزم کند تا داده هایی درباره پیشرفت سانتریفیوژهای پیشرفته خود را به صورت سه ماهه در اختیار آژانس بین المللی انرژی اتمی قرار دهد.

 

فردو: محدودیت‌های بیشتر لازم است

 

مسئله تعجب آور در تفاهم هسته‌ای، پیشنهاد ادامه فعالیت سایت غنی‌سازی فردو است. این سایت غنی‌سازی که در اعماق زمین قرار گرفته است، همچنان فعال خواهد ماند، هرچند که دو سوم تعداد سانتریفیوژهای آن کاهش یافته و به مدت 15 سال، اورانیوم در این مکان، غنی‌سازی نمی‌شود. در عوض، ایزوتوپ‌های دیگری می تواند در این بازه زمانی غنی سازی شود (یا رقیق سازی شود). برخی از این ایزوتوپ ها همچون مولیبدیوم آبشارها، ورودی و خروجی را آلوده کرده و به همین جهت غنی سازی اورانیوم در آینده در آن ها (آبشارها) را غیرعملی می‌کند. با اینحال دیگر ایزوتوپ های رایج که ایران ظاهراً اجازه غنی سازی یا رقیق سازی آنها را دارد، سانتریفیوژها و آبشارها را آلوده نمی‌کند. در این موارد، امکان از سر گیری غنی سازی اورانیوم خیلی سریع فراهم می شود. بعلاوه، سایت همچنان یک سایت سانتریفیوژی باقی می ماند و سانتریفیوژهای آلوده و تجهیزات مرتبط خیلی سریع قابل جایگزینی خواهند بود.

 

طبق ارزیابی فکت شیت، در بازه زمانی 10 تا 15 سال، ایران می‌تواند سانتریفیوژهای IR-2m وIR-IR-4 را در فردو نصب کند، مشروط بر اینکه این سانتریفیوژها به ایزوتوپ‌های غیر اورانیوم محدود شود. این تفسیر بستگی به این دارد که فرض کنیم این دستگاه‌ها دیگر تحت تحقیق و توسعه نیستند. این مسئله کاملا منطقی است زیرا یک هزار سانتریفیوژ IR-2m در سایت غنی‌سازی سوخت نطنز نصب شده و همچنین آبشارهای در ابعاد تولیدی متشکل از سانتریفیوژهای IR-4 و IR-2m در کارخانه آزمایشی (پایلوت) نطنز با هگزافلورید اورانیوم آزمایش شده است.

 

بعد از 15 سال، ایران می‌تواند هر نوع از سانتریفیوژهای خود را برای غنی سازی اورانیوم در فردو نصب کند، که این امر به ایران اجازه می دهد تا فردو را بعنوان یک سایت سانتریفیوژی با ظرفیتی بسیار بیش از ظرفیت کنونی، مجدداً  برقرار کند. اگر محدودیت‌های بیشتری در توافق نهایی وارد نشود، فردو بعد از 15 سال احتمالاً بعنوان یک سایت اساسی غنی‌سازی اورانیوم ظهور پیدا خواهد کرد و سانتریفیوژهای بسیار پیشرفته‌تر با قابلیت 10 تا 16 برابر سانتریفیوژهای IR-1 در آنجا نصب خواهد شد. بنابراین این تأسیسات به جای آنکه ظرفیت کنونی سالانه 2 هزار و 500 سو (SWU) داشته باشد، سالانه ظرفیتی معادل 25 تا 40 هزار سو در سال خواهد داشت. اگر ممنوعیت تولید اورانیوم با درصد غنای 20 در سال پانزدهم به پایان برسد، این تأسیسات قادر به تولید اورانیوم در سطح ساخت تسلیحات (WGU) کافی برای ساخت یک سلاح هسته‌ای ظرف چند هفته یا WGU کافی برای ساخت دو سلاح در کمتر از یک ماه خواهد بود.

 

توصیه‌ها:

 

- ایران بپذیرد که دیگر هرگز از تأسیسات فردو برای غنی‌سازی اورانیوم استفاده نکند؛

 

- ایران بپذیرد که ایزوتوپ‌هایی که آبشارها را در مقابل استفاده بعدی از اورانیوم غنی شده آلوده می‌کند را غنی‌سازی یا فقیرسازی کنند؛

 

- ایران بپذیرد که سانتریفیوژهای پیشرفته را در تأسیسات فردو وارد نکند و بپذیرد که به صورت نامحدود مجموع تعداد سانتریفیوژها را به شمار اندکی از آبشارهای سانتریفیوژ IR-1 محدود کند.

 

راستی آزمایی: قضاوت بدون پیشرفت در مذاکرات غیرممکن است

 

چارچوب تفاهم شامل بندهای زیادی در ارتباط با راستی آزمایی یک توافق می شود که البته این شرایط طوری است که کفایت آن بدون پیشرفت در زمینه برخی مفاد کلیدی در مذاکرات، به صورت کامل و جامع قابل ارزیابی نیست. در نتیجه یکسری توصیه های خاص وجود دارد. موضوعات کلی که ما معتقدیم برای حل یا شفاف‌سازی یک اولویت محسوب می‌شود به شرح زیر است.

 

اعلام گسترده‌تر فعالیت‌های مرتبط با سانتریفیوژ

 

اعلام گسترده‌تر مرتبط با سانتریفیوژ در تعیین اینکه ایران تأسیسات و فعالیت‌های هسته‌ای مخفیانه از جمله ذخایر محرمانه سانتریفیوژ و فعالیت‌های مربوط به آن ندارد، نقش مهمی ایفا می‌کند. البته به عنوان مثال، چارچوب توافق به وضوح اعلام نکرده که آیا ایران در آینده قرار است اطلاعات کافی ارائه دهد که تضمین کند که آژانس می‌تواند تعداد سانتریفیوژهایی را که ایران تا به امروز ساخته را تعیین کند یا خیر. اعلام فعالیت‌های مرتبط با سانتریفیوژها می‌بایست شامل تعداد سانترفیوژهای تولید شده (از هر نوعی) و اطلاعات مربوط به تمامی مواد خام و تجهیزات کلیدی که در داخل و خارج برای تولید این سانتریفیوژها تهیه شده، شود. در فکت شیت مشخص نیست که آیا این اطلاعات ارائه می‌شود یا نه.

 

این اعلام فعالیت مرتبط با سانتریفیوژها همچنین شامل اطلاعاتی درباره طرح‌های گذشته ایران برای ساخت سایت‌های غنی‌سازی بیشتر نیز می‌شود. چند سال پیش ایران اعلام کرد که در صدد ساخت 10 سایت غنی سازی است و اعلام کرد که چندین کارخانه غنی‌سازی مکان‌یابی شده است. این اعلام همچنین می‌بایست شامل هرگونه مواد خام و تجهیزات تهیه و تولید شده برای این تأسیسات نیز شود.

 

آژانس همچنین می‌بایست بتواند اندازه ذخایر اورانیوم ایران را تعیین کند و به طور کامل این ذخایر و معادن اورانیوم ایران را تحت نظارت قرار دهد.به نظر می‌رسد این شرط ظاهراً در فکت شیت آورده شده است.

 

دسترسی در هر زمان و هر مکان

 

به وضوح می‌بایست در توافق این تعهد اعلام شود که آژانس می‌تواند به هر سایت مشکوک در هرکجای ایران از جمله سایت‌های نظامی دسترسی داشته باشد. در فکت شیت کنونی ابهاماتی در خصوص این موضوع وجود دارد.

 

جمله دقیقی که آورده شده این است: «ایران می‌بایست دسترسی در اختیار آژانس بین المللی انرژی اتمی قرار دهد تا سایت‌های مشکوک یا اتهامات مربوط به تأسیسات غنی سازی مخفیانه، تأسیسات تبدیل، تأسیسات تولید سانتریفیوژ، تأسیسات تولید کیک زرد در هرکجای این کشور را مورد تحقیق و بررسی قرار دهد.» (تأکید اضافه شده است)

عبارت کلیدی «هرکجا در کشور» ظاهراً سایت‌های مشکوک در عبارت اول را در بر نمی‌گیرد. این سایت‌های مشکوک می‌تواند شامل سایت‌های نظامی شود که تحقیق، توسعه و تولید سلاح‌های هسته‌ای می‌تواند در این مکان‌ها صورت گرفته شده یا اینکه صورت گیرد. تردید درباره اینکه آیا گروه 1+5 توانسته تعهد ایران برای اجازه بازدید از هرکجا در این کشور را بدهد، در اظهاراتی که اخیرا مقامات ایرانی مطرح کرده‌اند، مشهود است. (آیت‌الله) علی خامنه‌ای رهبر ایران روز 9 آوریل اعلام کرد که سایت‌های نظامی جزء محدودیت‌های بازرسی است. یک روز قبل از آن، حسین دهقان وزیر دفاع و پشتیبانی نیروهای مسلح اعلام کرد که ایران با باز گذاشتن تأسیسات نظامی برای بازرسی موافقت نکرده است. وی تصریح کرد: «چنین توافقی صورت نگرفته است و اساساً بازرسی از سایت‌های نظامی جزء خطوط قرمز است و اجازه بازرسی از این سایت‌ها داده نمی‌شود.» بنابراین تردیدی وجود ندارد که ایران صدور مجوز دسترسی به سایت‌های نظامی خود را، انکار می‌کند.

 

برای کسب اطمینان از امکان بازرسی‌های هر زمانی و هر مکانی و اطمینان از اینکه آژانس بین‌المللی انرژی اتمی می‌تواند نمونه‌گیری‌های محیطی و دیگر تمهیدات را در سایت‌های مورد نگرانی انجام داده و با پرسنل اصلی مرتبط با آن فعالیت‌های مشکوک مصاحبه کند، به پروتکل الحاقی «مضاعف» (Additional Protocol Plus) نیاز است. این تمهیدات باید دائمی باشند، یا دستکم برای 20 سال پابرجا بمانند.

 

تعلیق تحریم‌ها در قبال انجام شرایط راستی‌آزمایی

 

یکی از نگرانی‌های مشخص مربوط زمانبندی و برداشتن تحریم‌ها، مربوط به نگرانی‌های آژانس بین‌المللی انرژی اتمی از فعالیت‌های گذشته و شاید در جریان مرتبط با تسلیحات هسته‌ای در ایران است. شرطی باید اضافه شود، مبنی بر اینکه تحریم‌های مرتبط با هسته‌ای ایالات متحده و اتحادیه اروپا تنها زمانی تعلیق می‌شوند که ایران به نحوی درخور و واقعی نگرانی‌های آژانس بین‌المللی انرژی اتمی در مورد فعالیت‌های گذشته و شاید در جریان این کشور بر سر تسلیحات هسته‌ای یا ابعاد احتمالی نظامی (PMD) را برطرف کند، از جمله؛

 

- صدور مجوز بازدید از پارچین و سایت‌های نظامی مرتبط که ادعا شده است در آن‌ها فعالیت‌های هسته‌ای صورت گرفته است؛

 

- دادن دسترسی به اشخاص کلیدی که از سوی آژانس بین‌المللی انرژی اتمی مشخص شده، به نحوی مقتضی مربوط به نگرانی‌ها در مورد ابعاد احتمالی نظامی؛

- آژانس بین‌المللی انرژی اتمی تائیدیه‌ای موقت صادر می‌کند مبنی بر اینکه آیا ایران پیش از سال 2004 فعالیت‌های مرتبط با تسلیحات هسته‌ای داشته و شاید بخش‌هایی از آن پس از سال 2004 هم ادامه یافته است، یا نه. پس از آنکه توافق اجرایی شد، از جمله تصویب پروتکل الحاقی از سوی ایران، به آژانس تضمین داده خواهد شد که می‌تواند بازرسی قدرتمندتری در مورد مسائل ابعاد احتمالی نظامی انجام دهد.

 

در ارتباط با اینکه، آنطور که در فکت شیت به آن پرداخته شده، تحریم‌های شورای امنیت سازمان ملل نهایتا برداشته می‌شوند، باید شرطی اضافه شود مبنی بر اینکه قطعنامه‌های شورای امنیت سازمان ملل پس از تکمیل اجرای تعهدات و اقدامات ایران برای رفع تمامی نگرانی‌‌های کلیدی (غنی‌سازی، فردو، اراک، ابعاد احتمالی نظامی و شفافیت) و همچنین تائیدیه تکمیلی آژانس بین‌المللی انرژی اتمی ذیل پروتکل الحاقی مبنی بر اینکه برنامه هسته‌ای ایران صلح‌آمیز است، که عموما به این حالت «جمع‌بندی مبسوط» (Broader Conclusion) گفته می‌‌شود، برداشته می‌شوند.

 

مذاکره‌کنندگان نباید با برداشته شدن تحریم‌های شورای امنیت سازمان ملل پیش از آنکه آژانس بین‌المللی انرژی اتمی به جمع‌بندی مبسوط در مورد ماهیت صلح‌آمیز برنامه هسته‌ای ایران، از جمله تعیین ابعاد پیشرفت‌های گذشته برنامه تسلیحات هسته‌ای و پایان دادن به تلاش‌های بازمانده، دست یابد، موافقت کنند. برای اجرای این روند، سابقه خلع هسته‌ای آفریقای جنوبی وجود دارد. برای موفقیت نهایی توافق ضروری است که ایران هیچ‌گونه توان نظامی هسته‌ای پس از برداشته شدن اهرم تحریم‌ها، در اختیار نداشته باشد. بعید است که بتوان تحریم‌های شورای امنیت سازمان ملل به سرعت بازگرداند. بر جای گذاشتن این توانمندی در ایران، همراه با زمان گریز کوتاه‌تر و ظرفیت‌های بالاتر غنی‌سازی پس از دوره اجرای توافق، تنها به شکل‌گیری وضعیت تشدید شده امنیتی کنونی منجر خواهد شد. تا زمانی که به این بعد از برنامه هسته‌ای ایران رسیدگی نشود، نباید توافقی صورت گیرد. نادیده گرفتن این بخش توسط مذاکره‌کنندگان به معنی به خطر انداختن امنیت و صلح منطقه‌ای خواهد بود.

 

اقلام حساس اشاعه‌ای

 

یکی از اهداف مذاکره‌کنندگان رسیدن به توافقی نهایی بوده است که تحریم‌های بین‌المللی و کنترل‌ها بر واردات اقلام حساس اشاعه‌ای توسط ایران را حفظ کرده و در عین حال کانال تدارکی قابل بازرسی برای برنامه هسته‌ای مجاز ایران، ایجاد کند. در این رابطه، به نظر می‌رسد مفاد فکت شیت توانسته هر دوی این موضوعات را برطرف کند. فکت شیت از یک سو حامل بندی است مبنی بر اینکه «مجوزهای محوری قطعنامه‌های شورای امنیت سازمان ملل (که مربوط به انتقال فناوری‌ها و اقدامات حساس هستند) با یک قطعنامه جدید شورای امنیت سازمان ملل که برنامه جامع اقدام مشترک (برجام) را تائید شده و توصیه می‌شود که (این مجوزها) به طور کامل اجرا شوند». از سوی دیگر، یکی از محکم‌ترین مفاد مربوط به ایجاد یک کانال تدارک (اکتساب) است که بر تهیه، فروش و انتقال مواد و فناوری‌های مشخص مرتبط با هسته‌ای یا دارای کاربری دوگانه، نظارت کرده و آن را تائید می‌کند. مبحثی که به همین اندازه حائز اهمیت است، اما در فکت شیت به آن اشاره‌ای نشده، این است که تهیه کالاهای تحریم‌‌شده خارج از این کانال، ممنوع بوده و مبادله هسته‌ای قاچاق به شمار می‌آیند.

 

یک جنبه کلیدی که در توافق نهایی ذیل این بند است، ایجاد لیستی جامع از اقلامی است که به واسطه کانال تدارک تحت نظارت و کنترل قرار دارند. این لیست باید مبسوط و شامل اقلام اصلی مورد نیاز برنامه هسته‌ای ایران باشد.

 

چارچوب مشخص نکرده است که چه نهادی بر کانال تدارک ایران نظارت کرده یا عملیات واردات چطور هماهنگ می‌شود. این (چارچوب) همچنین در مورد اینکه پایبندی به تحریم‌های سازمان ملل چطور مورد نظارت قرار می‌گیرد، بحث نکرده است. کمیته تحریم‌های ایران سازمان ملل و هیئت کارشناسان ایران نهادی هستند که پیش از این شکل گرفته‌اند و می‌توانند بر صادرات صورت‌گرفته از این کانال نظارت کند. در صورتی که نهاد سازمان ملل قادر به گزارش کامل موارد نقض نیست، تشکیل یک نهاد مستقل دیگر ارجحیت دارد. آژانس بین‌المللی انرژی اتمی باید با داشتن اختیاراتی گسترده‌تر، نقشی کلیدی در راستی‌آزمایی پایبندی ایران به این مفاد، داشته باشد.

 

آنچه که نشانی از آن در فکت شیت به چشم نمی‌خورد، این است که ایران متعهد شود که دست به مبادله قاچاق کالاهای ذیل این توافق نزند. با توجه به ابعاد تهیه و تدارک هسته‌ای و مرتبط با هسته‌ای که در گذشته توسط ایران صورت گرفته و تلاش‌‌های جاری این کشور برای دستیابی قاچاق به اقلام مرتبط با هسته‌ای، این مسئله از اهمیت بالایی برخودار است.

 

میزان کفایت راستی‌آزمایی و کسب اطمینان از پایبندی ایران به توافق، به قدرت اجرای قوانین کنترل صادراتی ملی و منطقه‌ای و تحریم‌های جاری مربوط به اقلام حساس اشاعه‌ای در سرتاسر جهان بستگی دارد. یکی از ریسک‌هایی که وجود دارد، تضعیف نحوه اجرای اقدامات علیه خرید‌های قاچاق اقلام حساس اشاعه‌ای ایران، از سوی کشورهاست. مراجع قضایی و دیگر بازرسان ایالات متحده و دیگر کشورها باید تشویق شوند که اجرای تلاش‌ها علیه تهیه و تدارکات قاچاق ایران را با قدرت ادامه پیگیری کنند. ایران حتی در دورانی که توافق موقت اجرایی بوده، به تهیه قاچاق اقلام کلیدی برنامه‌های هسته‌ای، موشکی و نظامی خود، ادامه داده است. هرچند توافق، کانالی را برای تهیه اقلام برنامه هسته‌ای مجاز ایجاد می‌کند، اما ایران همچنان از خرید مجموعه‌ای از اقلام خارج از این کانال، منع می‌شود. تمامی کشورها باید به شناسایی و مقابله با هرگونه مورد نقض این بخش از توافق، متعهد شوند.

 

رئیس‌جمهور اوباما یا یک نماینده ارشد او، باید در مورد اهمیت اجرای تحریم‌های مربوط به اقلام حساس اشاعه‌ای در حال حاضر و ذیل هر توافقنامه‌ای، بیانیه‌ای صادر کند. دولت باید دستورالعمل‌هایی به آژانس‌های اجرایی ایالات متحده ارسال و اعلام کند که تلاش‌های آن‌ها برای جمع‌آوری شواهد و تعقیب جرایم عوامل تهیه قاچاق ایران، نباید متوقف شود. به این منظور، ایالات متحده باید منابع مالی و پشتیبانی بسیاری به تلاش‌های اجرایی جاری آن‌ها اختصاص دهد. کشورهای اتحادیه اروپا نیز باید اقدامات مشابهی اجرا کنند.

 

شروط منع اشاعه غایب در فکت شیت

 

توافق باید شامل بندی مشخص باشد که تعهداتی را از سوی ایران اعلام کند، مبنی بر اینکه این کشور درگیر کمک مرتبط با اشاعه هسته‌ای به یک کشور یا مجموعه خارجی، نمی‌شود. توافق باید شامل موارد ذیل باشد:

 

ایران بدون مجوز نهادی که تهیه قاچاق را رصد می‌کند، اقدام به واردات یا استفاده و انتفاع از مواد هسته‌ای، رآکتورها، سانتریفیوژها، تجهیزات بازفرآوری، دیگر تأسیسات یا تجهیزات هسته‌ای یا ابزارهای ایجاد چنین تجهیزات یا تأسیساتی، از هر کشور، کارخانه یا مجموعه‌ای دیگر، نخواهد کرد (موسسه علم و امنیت بین‌الملل پیشنهاد کرده است که (این نهاد) شورای امنیت سازمان ملل یا نماینده آن یعنی کمیته تحریم‌های ایران باشد).

 

ایران اقدام به صادرات یا انتقال مواد هسته‌ای، رآکتورها، سانتریفیوژها، تجهیزات بازفرآوری یا دیگر تأسیسات و تجهیزات هسته‌ای یا ابزار تولید چنین تجهیزات و تأسیساتی به هر کشور، کارخانه یا مجموعه‌ای دیگر، نخواهد کرد.

 

جمع‌بندی

 

ارزیابی اولیه ما از فکت شیت حاکی  از آن است که مذاکرات جاری با ایران، بسیار دشوار خواهد بود، که البته جای تعجبی هم در این مورد وجود ندارد. با این حال، ایالات متحده و شرکایش همچنان در موضعی قدرتمند قرار دارند تا به یک توافق هسته‌ای بایسته برسند که این اطمینان را به وجود آورد که ایران به دنبال تسلیحات هسته‌ای نخواهد بود. به همین جهت، لازم است که در این مذاکرات اطمینان حاصل شود که مفاد کلیدی شفاف‌سازی و تقویت شده‌اند.

  • Downvote 1

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر

یک مورد جالب در قطعنامه 1929:

9- دانشگاه مالک اشتر: یک نهاد تابعه مرکز تحقیقات علم و فناوری دفاعی درون وزارت دفاع و پشتیبانی نیروهای مسلح است. دانشگاه مالک اشتر شامل گروه‌های تحقیقاتی است که پیش از این در مجموعه مرکز تحقیقات فیزیک (PHRC) قرار داشت. بازرسان آژانس بین‌المللی انرژی اتمی اجازه نیافته‌اند تا با کارکنان مصاحبه کنند یا اسناد تحت کنترل این سازمان را به منظور حل مسئله باقیمانده بعد نظامی احتمالی برنامه هسته‌ای ایران مشاهده نمایند.

http://idsp.ir/fa/pages/?cid=97

 

 

همین نکته نشون میده که در صورت پذیرش مسئله PMD چه مشکلاتی ممکنه برای کشور و نتیجه توافق به وجود بیاد!

  • Upvote 6

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر

یادداشت مشترک دکتر فواد ایزدی و ابوذر گوهری برای رجانیوز/
۹ نکته مهم درباره تصویب طرح کورکر- منندز در سنای آمریکا/ چرا می گوییم تحریم های نفتی و بانکی قطعا لغو نمی شود؟/ وقتی اوباما حتی نمی تواند تحریم ها را «تعلیق» کند
باید توجه داشت که دولت آمریکا در نهایت علیرغم اظهارات متناقض به‌حق کنگره اذعان نموده و اثر این مسئله، عدم اجرای تعهدات دولت آمریکا خواهد بود، این مسئله باید به شکل جدی مدنظر مذاکره‌کنندگان جمهوری اسلامی ایران قرار گیرد.

گروه سیاسی- رجانیوز: دکتر فواد ایزدی عضو هیئت علمی دانشگاه تهران و دکتر ابوذر گوهری مقدم عضو هیئت علمی دانشگاه امام صادق علیه السلام با نگارش مقاله ای اختصاصی برای رجانیوز، نکات مهمی را درباره طرح اخیر کنگره آمریکا مطرح کرده اند که متن کامل آن را از نظر می گذرانید:

کمیته روابط خارجی سنای آمریکا طرح موسوم به کورکر- منندز را به شکل اجماعی و با رأی قاطع ۱۹ سناتور به تصویب رساند. این طرح که در صورت تصویب نهایی در صحن سنای آمریکا- که احتمال آن نیز بسیار زیاد است- آثار متعددی بر توافق نهایی هسته‌ای ایران و ۵+۱ دارد. لذا در این متن به بررسی آثار و تبعات اجرای این قانون خواهیم پرداخت.

موارد و نکات زیر پیرامون طرح مذکور قابل‌توجه است:

۱. بر اساس این طرح، تحریم‌های مربوط به اتهامات غرب به ایران پیرامون تروریسم، حقوق بشر و موشک‌های بالستیک حفظ خواهد شد. این به این معنی است که تحریمهای اصلی نفتی و بانکی حتی اگر توافق نهایی به تصویب کنگره برسد، برداشته نخواهد شد. زیرا این تحریمها به غیر از موضوع هسته ای به مباحثی ديگري نظير تروریسم نیز پرداخته اند. به عبارت بهتر ماهيت ترکيبي بودن اين تحريمها بهانه لازم جهت عدم تعليق يا لغو آنها را ايجاد کرده است. در صفحه ۱۸ طرح کورکر-منندز نوشته شده:

United States sanctions on Iran for terrorism, human rights abuses, and ballistic missiles will remain in place under an agreement

«تحریم‌های ایالات متحده علیه ایران در خصوص تروریسم، نقض حقوق بشر و موشک‌های بالستیک، در توافق پابرجا می‌ماند.»

این امر به این معنی است که کنگره آمریکا به توافق نهایی رأی مثبت نخواهد داد مگر اینکه تحریمهایی اصلی نفتی و بانکی دست نخورده باقی بماند. به این ترتیب کنگره نتیجه مذاکرات را قبل از پایان آن مشخص کرده است. به عبارت دیگر اوباما، حتی اگر بخواهد، نمی تواند حتی تحریمهای اصلی نفتی و بانکی را «تعلیق» کند. کنگره نیز از ابتدا روشن کرده چه به توافق نهایی رأی مثبت دهد و چه رأی منفی دهد تحریمهای اصلی تعلیق یا لغو نخواهد شد (در مقاله "۲۰ نکته درباره توافق سوئیس" بیشتر به این موضوع پرداخته ایم)

۲. جان کری وزیر امور خارجه امریکا تا ساعاتی قبل از تصویب طرح، در کنگره مشغول لابی گسترده با سناتورها بود تا بتواند لااقل مانع از رأی اجماعی اعضای کمیته به طرح مذکور شده و به نحوی برخی از دمکرات‌های کمیته را جهت رأی منفی متقاعد سازد؛ که در عمل این اتفاق رخ نداد. این مسئله بیانگر آن است که در طراحی مذاکرات آتی باید واقعیات زمین‌بازی رقیب را همان‌گونه که هست، موردبررسی قرار داده و به آن توجه کنیم. به عبارت روشن‌تر آنچه ایران از مذاکرات به شکل صریح می‌خواهد، لغو تحریم‌هایی است که لغو آن در اختیار کنگره است. تصویب طرح کورکر - منندز نشان میدهد فشارهای کاخ سفید به کنگره در آینده نیز میتواند بی‌ثمر باشد.

۳. سخنگوی کاخ سفید بلافاصله در اظهارنظری اعلام کرد که اوباما طرح مذکور را وتو نخواهد کرد. شاید دلیل این امر اجماع گسترده میان اعضای دو حزب در سنا بود؛ امری که می‌توانست وتوی احتمالی اوباما را نیز ملغی نماید و اعتبار رئیس‌جمهوری آمریکا در این مورد بیش از گذشته زیر سؤال رود.

۴. بر اساس طرح مذکور، اوباما باید توافق احتمالی نهایی با ایران را ظرف پنج روز به کنگره ارائه دهد. کنگره نیز سی روز فرصت دارد در مورد این طرح اظهارنظر نماید. درنهایت دولت اوباما نمی‌تواند حداکثر در بهترین حالت تا ۵۲ روز پس از حصول توافق هیچ تحریمی را تعلیق یا لغو نماید. نتیجه مستقیم این مسئله آن است که پس از امضای توافق نهایی تعهدات طرف مقابل با وقفه‌ ۵۲ روزه مواجه است (و تحریمهای اصلی نیز باقی می ماند.)

۵. بر اساس این طرح در صورت عدم تصویب توافق نهایی توسط کنگره آمریکا، حق رئیس‌جمهور جهت تعلیق تحریم‌ها نیز از بین می‌رود. مهم‌ترین دلیل مخالفت دولت آقای اوباما با طرح مذکور نیز سلب اختیارات قوه مجریه توسط این قانون بوده است. به این معنی که قوه مجریه در پای میز مذاکرات حضور دارد ولی در عمل هیچ اختیاری در تعلیق یا لغو تحریمهای اصلی بانکی و نفتی ندارد.

۶. در صورت تصویب توافق نهایی توسط کنگره هر ۹۰ روز رئیس‌جمهور باید موارد زیر را مورد تائید و تصدیق قرار دهد: (در صورت عدم تأیید رئیس‌جمهور، آمریکا می‌تواند کلیه تعهدات خود در توافق احتمالی نهایی را یک‌جانبه ملغی نماید)

• ایران به شکل شفاف به تعهدات خود عمل کرده است.

• ایران تعهدات خود را نقض نکرده است. (material breach)

رئیس‌جمهور همچنین موظف است هر ۱۸۰ روز یکبار گزارشی برای کنگره تهیه کند. در این گزارش رئیس جمهور باید پاسخ دهد:

• آیا ایران مخفیانه به سمت سلاح هسته ای حرکت کرده است؟

• آیا دغدغه های آژانس از ابعاد احتمالی نظامی برنامه هسته ای ایران برطرف شده است؟

• آیا تحقیق درباره سانتریفیوژهایی که طبق توافق مجاز است ولی در عین حال میتواند به صورت ویژه به سود برنامه هسته ای ایران باشد انجام شده است؟

• آیا نهادهای مالی ایران دست به پولشویی زده اند و یا از تروریسم حمایت کرده اند؟

• آیا موشکهای بالستیک ایران پیشرفتی داشته اند؟

• آیا نقض حقوق بشر در ایران افزایش یافته است؟

• آیا ایران از تروریسم بر علیه آمریکا حمایت کرده است؟

رئیس جمهور آمريکا همچنین باید تعهد دهد امنیت اسرائیل توسط ایران به خطر نیفتاده است.

این موارد بسیار تفسیر پذیر و غیرشفاف است و می‌تواند توسط رؤسای جمهوری امریکا مورد خدشه قرار گیرد. به‌عنوان‌مثال دولت بعدی در امریکا به استناد این قانون می‌تواند؛ نقض تعهد نماید. از سوی دیگر بسیاری از این موارد به‌خودی‌خود قابل تصدیق و اثبات توسط رئیس‌جمهور امریکا نیست.


۷. این مصوبه در عمل نامه ۴۷ سناتور امریکا به مقامات کشور را تبدیل به قانون نموده و مورد تأیید قرار داده است.

۸. بر اساس این طرح، سازوکار به نحوی طراحی‌شده است که امریکا ترتیبات داخلی خود را بر توافق بین‌المللی غالب خواهد کرد. همانطوری که در مقاله "۱۴ نکته درباره نامه ۴۷ سناتور آمریکایی به رهبران ایران" ذکر شد. در حقوق اساسی آمریکا قوانین فدرال هم مرتبه با معاهدات بین المللی بوده و به عبارت دیگر، این معاهدات می‌تواند از طریق تصویب قوانین کنگره، نسخ و نقض گردد و اختیار این امر نیز با کنگره آمریکاست. به عبارت دیگر طرح کورکر-منندز نشان میدهد قرار گرفتن قطعنامه جدید سازمان ملل ذیل فصل ۷ منشور سازمان ملل کوچکترین سودی برای کشور نخواهد داشت.

۹. نکته مهم دیگری که در طرح تصریح ‌شده است اختیار کنگره جهت بررسی و بازنگری در توافق نهایی حاصله با ایران است. درنهایت باید توجه داشت که دولت آمریکا در نهایت علیرغم اظهارات متناقض به‌حق کنگره اذعان نموده و اثر این مسئله، عدم اجرای تعهدات دولت آمریکا خواهد بود، این مسئله باید به شکل جدی مدنظر مذاکره‌کنندگان جمهوری اسلامی ایران قرار گیرد.

نتیجه گیری

با توجه به موارد بالا، هیچ گونه تضمینی وجود ندارد که دولت آمریکا و کنگره این کشور، در آینده الزامی برای لغو تحریمها داشته باشند. به این ترتیب، نکته‌ای که رئیس جمهور و وزیر خارجه محترم بارها به آن تأکید کرده‌ اند که همه تحریم ها باید یکجا و در ابتدای اجرای توافق نهایی برداشته شود بیش از پیش اهمیت پیدا می‌کند.

همچنین ضرورت دارد مکانیسمی اتخاذ شود که :

۱. دولت آمریکا متعهد شود با تغییرات سیاسی در قوه های مجریه و مقننه خود تا زمانی که ایران پایبند به مفاد توافق نهایی است تحریم های جدید علیه ایران وضع نکند،

۲. زمانی تعهدات ایران در توافق نهایی الزام آور خواهد بود که کنگره آمریکا به همراه مجلس ایران توافق نهایی را به تصویب رسانده باشند. کنگره آمریکا باید متعهد شود تمام تحریمها را لغو کند. در غیر این صورت با تصویب طرح کورکر-منندز تحریمهای اصلی بانکی و نفتی هیچگاه لغو نخواهد شد.

  • Upvote 1
  • Downvote 1

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر

مقاله ظریف در نیویورک تایمز

 

اوايل اين ماه، در سوئيس به پيشرفت هاي مهمي دست يافتيم. ما به همراه پنج عضو دائمي شوراي امنيت و آلمان به راه حل هایی رسیدیم كه مي تواند هرگونه شك و ترديد را درباره ماهيت صرفا صلح آميز برنامه هسته اي ايران را از بين ببرد و هم زمان تحريم هاي بين المللي برعليه ايران را لغو نمايد. با اين حال براي دستيابي به توافق هسته اي مورد انتظار، به اراده سياسي بيشتري نياز است. مردم ايران قبلا انتخاب و اراده خود را براي تعامل عزتمند با جهان نشان داده اند. اكنون نوبت آمريكا و متحدان غربي اش است كه از بين تعامل و تقابل، بين مذاكره و شعار و بين توافق و فشار يكي را انتخاب كنند. 

ما چنین امکانی را داریم که با شجاعت در مدیریت و جسارت در اتخاذ تصميمات درست به بحران ساختگي فعلي پايان دهيم، تا بتوانیم به كارهاي مهمتري كه بايد انجام شوند بپردازيم. در حال حاضر، "منطقه وسیع تر خليج فارس" در ناآرامي به سر مي برد. اكنون سوال اساسي در منطقه، ظهور و سقوط دولت ها نيست؛ بلكه موضوع اصلي اساس و بافت اجتماعی، فرهنگی و مذهبی است كه در تمامي كشورهاي منطقه با تهدید روبرو است.  ايران با تكيه بر جمعيت مقاومی كه همواره در مقابل زورگويي و اجبار استوار ايستاده و همزمان با بزرگ منشي و بزرگواري افق هاي جديدي از تعامل سازنده را براساس احترام متقابل به نمايش گذاشته، با موفقیت و سربلندی در میان طوفان نا آرامي ها و هرج و مرج های منطقه ای  باثبات مانده است.  با اين حال نمي توانيم نسبت به ويراني هاي عميق اطرافمان بي تفاوت باشيم، چرا كه تجربه به ما مي گويد كه بي ثباتي و ناآرامي مرزي نمي شناسد. 

ايران در مواضع خود همواره شفاف بوده است. گستره تعامل سازنده ايران در واقع گستره اي بسيار فراتر از مذاكرات هسته اي را فرا مي گيرد. روابط خوب با همسايگان جزو مهمترین اولويت هاي ايران است. اعتقاد اساسي ما اين است كه موضوع هسته اي صرفا به مثابه يك عارضه جانبي بوده و نمي تواند عاملي براي عدم اعتماد، تنش و بحران در نظر گرفته شود. با توجه به پيشرفت هاي اخير در پيشگيري از اين گونه عوارض جانبي، اينك زمان آن رسيده است كه ايران و ديگر كشورهاي منطقه به ريشه هاي اصلي بي اعتمادي و تنش در "منطقه وسیع تر خليج فارس" بپردازند. 

ماهيت سياست خارجي ايران جامع و فراگير است. اين یک انتخاب یا ترجیح صرف نیست بلكه به دلیل شناسایی عمیق این واقعیت است كه جهاني شدن تمامي گزينه هاي جايگزين را منسوخ كرده است.  هيچ چيز در سياست بين الملل در خلا عمل نمي كند. امنيت نمي تواند به هزينه نا امن كردن ديگران به دست آيد. در حقيقت هيچ ملتي نمي تواند به منافع خود دست يابد، بدون اين كه منافع ديگران را نيز در نظر گيرد. در هيچ نقطه اي از دنيا اهميت اين ساز و كارها مشهودتر از منطقه خليج فارس نيست. همگي ما به يك ارزيابي هوشمندانه از پيچيدگي ها و واقعيت هاي درهم تنيده منطقه و اتخاذ سياست هايي  پايدار بر اساس آن و به منظور مواجهه با آنها نياز داريم. مبارزه با ترور يك نمونه از اين موارد است. 

هيچ كس نمي تواند با القاعده و خويشاوندان فكري اش نظير به اصطلاح دولت اسلامي- كه نه دولت است و نه اسلامي- در عراق مبارزه كند، در حالي كه آنها را در يمن و سوريه به شكل موثري گسترش مي دهد.

حوزه هاي متعددي وجود دارد که ايران و ديگر كشورهاي منطقه در آن منافع مشتركي دارند. تأسيس يك مجمع گفتگوي منطقه اي در خليج فارس به منظور تسهيل تعاملات، موضوعي است كه مي بايست مدت ها قبل راه اندازي مي شد. یمن يكی از موضوعات ضروری و فوری در ميان فجايع جاري در منطقه ما يمن است. ايران يك رهيافت معقول و اجرايي براي حل اين بحران دردناك و غيرضروري ارائه داده است. طرح چهار ماده اي ما خواستار آتش بس فوري، كمك هاي انساندوستانه براي غيرنظاميان يمني، تسهيل گفتگو میان گروههاي يمني و تشكيل يك دولت فراگير گسترده وحدت ملي است.  

در يك سطح وسيع تَر، گفتگوهاي منطقه اي مي بايست بر اساس اصول مشترك پذيرفته شده جهانی و برخی اهداف مشترك صورت گيرد كه مهمترين آنها عبارتند از: احترام به حاكميت، تماميت ارضي و استقلال سياسي تمامي كشورها؛ تغییرناپذیری مرزهاي بین المللی؛ عدم دخالت در امور داخلي ساير كشورها؛ حل و فصل مسالمت آميز اختلافات؛ ممنوعيت تهديد يا استفاده از زور و ترویج صلح، ثبات، پيشرفت و سعادت در منطقه. يك گفتگوي منطقه اي مي تواند كمك موثري به اشاعه درک مشترک و ارتباطات متقابل در سطوح مختلف دولت، بخش خصوصي و جامعه مدني باشد و به توافق در طيف وسيعي از موضوعات شامل موارد زير منجر شود: اقدامات اعتمادساز و امنيت ساز؛ مبارزه با تروريسم، افراط گرايي و فرقه گرايي؛ تضمين آزادي كشتيراني و جريان آزاد نفت و ديگر منابع در خليج فارس؛ و محافظت از محيط زيست منطقه. اين گفتگوي منطقه اي مي تواند همچنين در نهایت شامل ايجاد ساز و كارهاي عدم تجاوز و همكاري هاي امنيتي منطقه اي گردد. 

در حالي كه اين همكاري ها بايد به كشورهاي مرتبط منطقه محدود گردد، می توان از چارچوب هاي نهادي موجود براي گفتگوها و به ويژه سازمان ملل متحد استفاده نمود. دبيركل ملل متحد نيز مي تواند محیط بين المللي لازم را براي انجام اين گفتگوها فراهم نمايد. نقش منطقه اي سازمان ملل متحد قبلا در قالب قطعنامه (598) شوراي امنيت که به پايان جنگ ايران و عراق در سال ١٩٨٨ کمک کرد ديده شده است، مي تواند به كاهش نگراني و تشويش به ويژه نزد كشورهاي كوچك تر؛  تأمين سازوکاری برای امنيت جامعه جهاني و رعایت منافع مشروع آن؛ و ايجاد ارتباط بين گفتگوهاي منطقه اي با مسائلي كه بطور ذاتي از مرزهاي منطقه اي فراتر مي روند كمك نمايد. 

جهان نمي تواند بيش از اين از پرداختن به ريشه هاي ناآرامي در "منطقه وسیع تر خليج فارس" طفره برود. اين فرصت يگانه اي است براي تعامل كه نبايد هدر برود. 

 

ویرایش شده در توسط oldmagina
  • Upvote 2
  • Downvote 2

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر

منطقه وسیع تر حلیج فارس یعنی چی؟منظورم اینه که چرا نگفته خیلج فارس ..کسی دلیلش را میدونه؟

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر

ارزیابی راهبردی
اصلاحات تکنیکال ضروری در چارچوب لوزان
چارچوب تفاهم شده در لوزان -لااقل در برخی موارد- به طور جدی نیازمند مذاکره مجدد است و این چارچوب یک نقطه شروع مناسب برای نگاش متن توافق نهایی نیست.

 

مهدی محمدی، ایران هسته ای - آقای دکتر ظریف اعلام کرده است دستور کار مذاکراتی که از سه شنبه آینده میان ایران و 1+5 آغاز می شود، نگارش متن توافق نهایی است. در خوش بینانه ترین حالت، این اعلام به معنای پرش از روی همه آن مباحثی است که از 13 فروردین تا به حال در محیط رسمی و کارشناسی کشور در باب خروجی مذاکرات لوزان انجام شده است. اگر همه آن بحث و گفت وگوها – که اوج آن فرمایشات رهبر معظم انقلاب اسلامی در روز 20 فروردین بود- یک نتیجه داشته باشد، آن نتیجه این بوده است که چارچوب تفاهم شده در لوزان -لااقل در برخی موارد- به طور جدی نیازمند مذاکره مجدد است و این چارچوب یک نقطه شروع مناسب برای نگاش متن توافق نهایی نیست.

 

تیم محترم مذاکره کننده هسته ای، پس از مذاکرات لوزان، به صراحت گفته است هنوز توافقی امضا نشده و بیانیه لوزان یک متن الزام آور نیست. بالاتر از آن، رهبر معظم انقلاب اسلامی تاکید فرمودند که اساسا امر قابل اعتنایی در لوزان تولید نشده و بنابراین حتی درباره خوب یا بد بودن آن هم فعلا داوری نمی توان کرد. منتها تفاوتی که وجود دارد این است که تیم مذاکره کننده بیانیه لوزان را نقطه شروعی برای نگارش متن توافق نهایی می داند در حالی که آنچه از فرمایش رهبر معظم انقلاب اسلامی بر می آید این است که حداقل درباره 4 موضوع غنی سازی، تحقیق و توسعه، تحریم ها و دسترسی ها و بازرسی های آژانس، تفاهم لوزان فاصله ای معنادار از اصول پایه ای دارد که تیم مذاکره کننده موظف به رعایت آنها در هرگونه تفاهم احتمالی شده بود. در حالی که این فاصله پر نشده، ورود به فاز نگارش متن توافق نهایی، معنای جز بنا نهادن ساختمان توافق نهایی بر یک شالوده سست ندارد و اگر کار به این شکل پیش برود فردای روز نهم تیر ماه، وضعیت بسیار بدتر از فردای مذاکرات لوزان خواهد بود.

 

اگر فرض کنیم آنچه در لوزان تفاهم شده در واقع اصول و پارامترهای بنیادین یک توافق نهایی بلند مدت میان ایران و 1+5 بوده، این اصول عمیقا نیازمند بازاندیشی مجدد است. عجله تیم های مذاکره کننده در نهایی کردن یک تفاهم سیاسی، در حالی که هنوز 3 ماه دیگر برای تداوم مذاکرات فرصت داشتند، یکی از اصلی ترین دلایل مسئله دار از آب درآمدن تفاهم لوزان است. نه دولت آقای روحانی و تیم مذاکره کننده اش و نه دولت دموکرات باراک اوباما در واشینگتن نتوانسته اند یک تفکیک معنادار میان مذاکرات هسته ای و الزامات سیاست داخلی خویش به عمل بیاورند و از جمله، هر دو، این مذاکرات را به مثابه بخشی از یک کمپین انتخاباتی درنظر گرفته اند. در نتیجه، منطق هسته ای و امنیت ملی مذاکرات روز به روز کاهش پیدا کرده و نوعی الزام سیاسی به توافق به هر قیمت به جای آن نشسته است. به همین دلیل است که وقتی از منظر هسته ای به پارامترهای توافق شده در لوزان نگاه می کنیم، نوعی شتابزدگی در تمام ابعاد و زوایای آن دیده می شود؛ گویی چندان مهم نبوده که چه چیز داده و چه چیز گرفته می شود بلکه اصل بر این بوده که حتما بده بستانی انجام شود و دو طرف از مرحله ای که هنوز معلوم نیست توافق می شود یا نه عبور کرده و وارد مرحله ای شوند که در آن اصل توافق قطعی است و چانه زنی هم اگر لازم است صرفا بر سر جزئیات است.

 

این نوشته درباره امریکا بحث نمی کند (که من قویا عقیده دارم میان دولت و منتقدین آن در واشینگتن بر سر پارامترهای یک توافق نهایی اتفاق نظر قابل توجهی وجود دارد و نوع رفتار اوباما با مصوبه اخیر سنا هم همین را به ما می گوید) اما درباره ایران، تیم مذاکره کننده از منظر اصول پایه ای که هرگونه توافق نهایی باید بر آنها استوار بوده و نسبت بدانها پاسخگو باشد، هنوز در موقعیتی نیست که بتواند ادعا کند حتی به نزدیکی های یک توافق نهایی هم رسیده است چه رسد به اینکه توافق قطعی دانسته شود و از حالا برای ترجمه آن در محیط سیاست داخلی نقشه بکشند.

 

غنی سازی

 

قبل از هر چیز چارچوب تفاهم شده در لوزان باید از حیث نوع تعیین تکلیفی که برای مسئله غنی سازی کرده لااقل در یک مورد ویژه صراحتا اصلاح شود. تفاهم لوزان وضعیت برنامه غنی سازی ایران پس از طی دوره اعتمادسازی را کاملا مسکوت گذاشته است. فکت شیت امریکا به ما می گوید پس از طی دوره 10 ساله، برنامه غنی سازی ایران نیازمند مذاکره و تفاهم مجدد با امریکا خواهد بود و فکت شیت فرانسوی ها هم تاکید می کند ایران از سال سیزدهم به بعد، بر اساس یک جدول زمانی توافق شده، اجازه نصب ماشین های جدید و افزایش ظرفیت غنی سازی خود را خواهد داشت. اظهارات شفاهی جان کری و ارنست مونیز در این باره نگران کننده تر بوده است. کری و مونیز هر دو گفته اند این توافق یک توافق بی زمان است و مونیز با صراحت بیشتری به این مسئله اشاره کرده است که غروب هسته ای ایران طلوعی نخواهد داشت و حداکثر مقدار ظرفیت غنی سازی مجاز برای ایران از دید امریکا تا ابد همین است که در تفاهم لوزان پذیرفته شده است. اگر فرض کنیم، امریکایی هاو فرانسوی ها هر دو خلاف گفته اند، حداقل تکلیف تیم مذاکره کننده هسته ای ایران این است که در دور آتی مذاکرات این موضوع را صراحتا در متن توافق نهایی بگنجاند که ایران بلافاصله پس از طی دوره اعتمادسازی (اگر نگوییم پس از طی دوره پای بندی) اجازه خواهد داشت هر مقدار که نیاز داشت –آن هم نیازی که خود آن را تشخیص خواهد داد- بر ظرفیت غنی سازی اش بیفزاید. اگر چنین بندی، به همین صراحت در توافق نهایی گنجانده نشود، این توافق به معنای محروم سازی دائمی ایران از حق غنی سازی صنعتی و در نتیجه یک فاجعه ملی خواهد بود.

 

تحریم ها

 

پس از غنی سازی، نوبت به تحریم ها می رسد. در این زمینه نیز چارچوب تفاهم شده در لوزان قبل از ورود به جزئیات نیازمند اصلاحات جدی و اساسی است.

یک مسئله اصلی درباره تحریم ها این است که تفاهم لوزان نوعی ناهمزمانی ذاتی را در عمل ایران و 1+5 به تعهداتشان مفروض می گیرد. عمل 1+5 به تعهداتش در زمینه کاهش تحریم ها، در این تفاهم، مستقیما به انجام کامل تعهدات ایران و راستی آزمایی آن از سوی آژانس مشروط شده است. آنگونه که امریکایی ها گفته اند این امر یک تاخیر فاز 4 الی 12  ماهه در اجرایی شدن تعهدات 1+5 نسبت به آنچه ایران موظف به اجرای آن می شود بوجود خواهد آورد. حتی اروپایی ها هم این موضع امریکا را تایید کرده اند که کاهش تحریم های ایران تنها زمانی آغاز خواهد شد که زمان Break out از طریق عمل ایران به همه تعهدات کلیدی اش (کاهش اساسی ذخیره مواد و ظرفیت غنی سازی در فردو و نطنز، انهدام قلب راکتور اراک، محدود کردن برنامه تحقیق و توسعه (که در تفاهم لوزان به عنوان یکی از پارامترهای اساسی تعیین زمان گریز در نظر گرفته شده)، حل و فصل PMD و پذیرش بازرسی های فراپروتکلی) زمان گریز را به حداقل یک سال رسیده باشد. متاسفانه حتی ادبیات مقام های ایرانی هم همین ناهمزمانی را تایید می کند. متن فکت شیت غیر رسمی طرف ایرانی که روز 13 فروردین میان خبرنگاران در لوزان توزیع شده می گوید یک زمان آماده سازی میان روز امضا و روز اجرای توافق وجود خواهد داشت. آقای رییس جمهور هم در نطق استقبال خود از تفاهم لوزان میان زمان امضا و اجرای توافق تفکیک کرد و گفت تحریم ها روز آغاز اجرای توافق (نه امضای آن) برچیده خواهد شد. ظاهرا همین فاصله میان امضا تا اجراست که تیم ایرانی آن را دوره آماده سازی می خواند.  هنوز هیچ کس در ایران به روشنی توضیح نداده که در این دوره آماده سازی دقیقا چه اتفاقی قرار است رخ بدهد. اظهارات مقام های امریکایی و یکی دو کشور اروپایی دیگر می گوید این همان زمانی است که ایران در آن همه تعهدات کلیدی خود را طبق بیانیه لوزان انجام می دهد و سپس همزمان با راستی آزمایی آژانس کاهش تحریم های ایران آغاز می شود. تفکیک میان روز امضا و اجرای توافق نیز تلویحا موید همین است که ایران پذیرفته نسبت به 1+5 حداقل یک گام در اجرای تعهدتش جلوتر باشد. بدون شک این امر برای ایران دارای ریسک بسیار بالایی است که هیچ دلیل منطقی برای پذیرفتن آن وجود ندارد.

 

مهم ترین اشکال این است که این نوع توافق اساسا بر پایه اعتماد بنا شده است نه راستی آزمایی. به این معنا که ایران همه تعهدات کلیدی خود را انجام می دهد آن هم با این پیش فرض آشکارا مخدوش، که آژانس از حیث راستی آزمایی و 1+5 از حیث عمل به وعده کاهش تحریم ها قابل اعتماد است. این در حالی است که بدون تردید هیچ مبنای درستی برای چنین اعتمادی وجود ندارد. ایران به جای اعتماد به طرفی مانند امریکا –که صراحتا گفته می خواهد تحریم را به عنوان ابزاری برای اثرگذاری بر دیگر محاسبات امنیت ملی ایران حفظ کرده و به کار بگیرد- باید توافق خود را بر ضمانت هایی محکم استوار کند که ریسک عدم عمل طرف مقابل به تعهداتش را حتی المقدور کاهش بدهد. مراجعه به مباحث انجام شده در این باره نشان می دهد تنها دو تضمین وجود دارد که می توان آنها را در این زمینه تا حدودی معتبر فرض کرد. تضمین نخست همزمانی کامل اجرای تعهدات است. ایران اجرای تعهدات خود را ولو در حد باز کردن یک پیچ از تاسیساتش- باید دقیقا همان روزی آغاز کند که 1+5 کاهش تحریم ها را آغاز می کند. این همزمانی می تواند نوعی شرایط اجباری برای طرف مقابل از حیث عمل به تعهداتش ایجاد کند. بر خلاف آنچه آقای عراقچی هفته گذشته گفته، همزمانی اجرای تعهدات، دارای پیچیدگی اجرایی چندانی هم نیست و اگر دو طرف بازه های زمانی بسیار کوتاه را برای انجام تعهدات هم وزن و متقابل تعریف کنند، به سادگی می توانند به یک مدالیته برای این کار دست یابند. مگر اینکه تیم ایرانی پذیرفته باشد که در جایگاه متهم قرار دارد و ابتدا باید پای بندی خود به تعهداتش را نشان بدهد و بعد منتظر اقدام طرف مقابل باشد که در این صورت مسئله از بیخ و بن متفقاوت خواهد شد. تضمین دوم هم چیزی است که من آن را افزایش ریسک بازگشت پذیری تعهدات می خوانم. اصب کلیدی در اینجا این است که به هر میزان که ریسک بازگشت ایران به وضعیت ماقبل توافق بیشتر باشد، ریسک عدم عمل طرف مقابل به تعهدتش پایین تر خواهد بود. ریسک بازگشت پذیری یکی از مهم ترین پارامترهایی است که چفت و بست یک توافق نهایی را مستحکم خواهد کرد. تعهدی که 1+5 بویژه امریکا در زمینه کاهش تحریم ها می سپارد آشکارا و به سادگی بازگشت پذیر است. بویژه از این جهت که مذاکرات هسته ای در امریکا به رقابت های سیاست داخلی گره خورده، احتمال بازگشت ناگهانی تحریم ها از سوی کنگره یا یک دولت جدید در امریکا بسیار بالاست. از سوی دیگر واضح است که امریکا حداقل در طول زمانی که دوره پای بندی خوانده شده، هیچ دستکاری در زیرساخت قانونی تحریم های کنگره ایجاد نخواهد کرد و تنها چیزی که رخ می دهد –تازه اگر رخ بدهد- این است که اجرای برخی –و نه همه- این قوانین موقتا متوقف خواهد شد. از نگاه تضمین عمل 1+5 به تعهداتش، با تکیه بر اصل افزایش ریسک بازگشت پذیری، مهم ترین کاری که تیم ایرانی می تواند و باید انجام بدهد (و عجیب است که از آن غفلت کرده) این است که در ازای تعلیق اجرای تحریم ها از سوی امریکا، بخش مورد توافق از فعالیت های هسته ای خود را تعلیق کند نه اینکه با برچیدن زیرساخت غنی سازی در اراک و نطنز خود را در یک موقعیت عملا بازگشت ناپذریر قرار بدهد. اگر استراتژی تعلیق در برابر تعلیق در دستور کار مذاکره کنندگان ایرانی قرار گیرد، آنگاه اصل بازگشت پذیری تا حدودی تامین خواهد شد. معنی این استراتژی این است که دیگر در نطنز نیازی به برچیدن زیرساخت غنی سازی نخواهد بود و تنها اتفاقی که باید بیفتد این است که از تزریق گار به حدود 12000 ماشینی که بناست کار نکند، در یک زمان مورد توافق، خودداری شود. یا در مورد اراک، دیگر نیازی به صادر کردن یا از بین بردن قلب راکتور نخواهد بود. بیانیه لوزان متاسفانه مسیری کاملا معکوس و به شدت نامتوازن را پیموده است. در این بیانیه ایران زیرساخت های خود را بر می چیند (و در نتیجه ریسک بازگشت پذیری تعهدات خود را به نحو حیرت آوری کاهش می دهد) اما در مقابل فقط یک تعلیق مبهم، مشروط و بازگشت پذیر تحریم دریافت می کند. اگر طرف مقابل بر تعلیق تحریم ها اصرار دارد، مشکلی نیست؛ اما از این سو نیز چیزی جز تعلیق با ضریب بازگشت پذیری بالا نباید دریافت کند. تنها در این صورت است که می توان گفت یک تضمین معتبر برای کاهش تحریم ها پس از توافق وجود دارد و به دلیل ریسک بالای بازگشت پذیری تعهدات دو طرف، اجرای توافق تا حدودی تضمین خواهد شد.

 

اجازه بدهید این بخش را یک بار خلاصه کنیم: چارچوب تفاهم شده در لوزان باید ناهمزمانی اجرای تعهدات ایران و 1+5 را با یک جدول اقدامات همزمان جایگزین کند. علاوه بر این، اگر تیم ایرانی واقعا خواهان کاهش تحریم هاست، ریسک بازگشت پذیری عمل ایران به تعهداتش باید به شدت اینکه در تفاهم لوزان هست بالاتر برود و این امر تنها زمانی قابل تحقق است که اصل تعلیق در برابر تعلیق جانشین اصل افزایش زمان Break out و راستی آزمایی آن از سوی آژانس شود.

 

تحقیق و توسعه

 

یک اصلاح ضروری دیگر در چارچوب تفاهم شده در لوزان مربوط به مسئله تحقیق و توسعه است. آقایان دکتر صالحی و دکتر ظریف در اظهارات شفاهی خود پس از مذاکرات لوزان گفته اند از نخستین روز اجرای توافق تزریق گاز به ماشین های پیشرفته ایران (از جمله IR-6 و IR-8 که هر دو در آینده برنامه غنی سازی ایران نقش کلیدی ایفا خواهند کرد) آغازخ می شود. هر دو نفر مایل بوده اند از این جمله آنها این نتیجه گرفته شود که تحقیق و توسعه ایران در توافق نهایی محدود نشده است. صرف نظر از اینکه عبارت صریح بیانیه لوزان می گوید تعداد و زمان بندی این برنامه باید مورد توافق قرار گیرد و حتی فکت شیت غیر رسمی طرف ایرانی هم می پذیرد که «آغاز و تکمیل» این برنامه در طول دوره زمانی 10 ساله خواهد بود، یک مسئله مهم تر در اینجا وجود دارد که بی شک کسی مانند آقای دکتر صالحی به آن واقف است ولی به دلایلی نامعلوم درباره آن بحث نمی شود. آن مسئله این است که اساسا حتی اگر فرض کنیم از همان روز نخست هیچ مانعی برای تزریق گاز به مثلا ماشین IR-8 وجود نخواهد داشت، این آن تحقیق و توسعه واقعی نیست که ایران برای پیشرفت برنامه غنی سازی و افزایش ظرفیت آن در آینده بدان نیاز دارد. اگر ایران مثلا به مدت 10 سال صرفا بتواند به دو ماشین IR-8 دائما گاز تزریق کند، در واقع هیچ تحقیق و توسعه ای رخ نداده است. تحقیق و توسعه واقعی زمانی رخ می دهد که ایران بتواند در زمان مناسب 2 ماشین را به 4، سپس به 8 و همینطور تا 164 ماشین افزایش بدهد تا در نهایت یک cascade 164 تایی از ماشین های فی المثل IR-8 که به طور کاملا کارآمد با هم سری شده اند، در اختیار داشته باشد. هر گونه محدودیت در scope برنامه تحقیق و توسعه ایران دقیقا به این معناست که چنین چیزی –لااقل در زمان مناسب- رخ نخواهد داد و برنامه تحقیق و توسعه سانتریفیوژ ایران در طول سال های اولیه پس از توافق یک برنامه واقعی تحقیق و توسعه نخواهد بود. این دقیقا نکته ای است که باید در چارچوب تفاهم شده در لوزان اصلاح شود. یک برنامه واقعی تحقیق و توسعه باید تحقیق و توسعه را در کنار هم داشه باشد والا اگر صرفا ایران اجازه تحقیق و درباره برخی ماشین های پیشرفته را داشته باشد ولی نتواند بر اساس نتیجه این تحقیقات برنامه خود را توسعه بدهد، در واقع هیچ تحقیق و توسعه ای رخ نداده است.

 

بازرسی ها و دسترسی ها

 

چارچوب تفاهم شده در لوزان از یک جنبه بسیار کلیدی دیگر هم نیازمند اصلاحات جدی است. این چارچوب دسترسی های فراپروتکلی را برای آژانس به گونه ای به رسمیت می شناسد که ایران برای مدت زمانی بیش از 20 سال گرفتار یک رژیم بازرسی ویژه و منحصر بفرد خواهد شد. این امر حداقل دو اشکال اساسی دارد:

 

 

نخست، ایران را برای زمانی غیر قابل محاسبه بدل به استثنا از NPT می کند

 

و دوم، منجر به خروج اطلاعاتی از ایران خواهد شد که می توان حدس زد بلافاصله پس از آن دوران بی سابقه ای از بحران های اطلاعاتی و حفاظتی برای ایران آغاز می شود.

 

به طور کاملا خلاصه اصلاحات زیر دراین چارچوب قبل از ورود به فاز بحث درباره جزئیات و نگارش متن ضروری است:

 

1- پروتکل الحاقی به اندازه کافی خطرناک هست. هرگونه دسترسی فراپروتکلی باید به طور کامل از توافق نهایی حذف شود والا تیم ایرانی آشکارا بازرسی از تاسیاست نظامی را پذیرفته است.

 

2- هرگونه دسترسی اضافی به زنجیره تامین مواد، قطعات و تجهیزات هسته ای ایران باید از متن توافق نهایی حذف شود. باقی ماندن چنین دسترسی هایی به معنای قرار دادن ارزشمندترین دارایی هسته ای ایران در معرض عملیات اطلاعاتی بی سابقه سرویس های غربی است.

 

3- توافق نهایی باید طی یک تفاهم سیاسی موضوع PMD را به طور کامل ببندد. باز ماندن موضوع PMD بویژه مشروط شدن کاهش تحریم ها به پیگیری این موضوع از سوی ایران، یعنی از یک طرف هیچ تحریمی کاهش نخواهد یافت و از سوی دیگر به بهانه PMD، آژانس به دنبال تحقق ماموریت هایی خواهد بود که سرویس های غربی بویژه درباره کسب اطلاعات از برنامه موشکی و ساختار بروکراتیک بخش دفاعی ایران به آن واگذار کرده اند. به عبارت دقیق تر، PMD –که اکنون ساختگی بودن آن محرز است- باید از فهرست تعهدات کلیدی که ایران موظف به پای بندی به آنهاست برداشته شود.  

 

آنچه اینجا درباره آن سخن گفتیم عمدتا جنبه تکنیکال داشته است. فردا، در نوشته ای دیگر، به ارزیابی تفاهم لوزان از منظری استراتژیک خواهیم پرداخت.

  • Upvote 1
  • Downvote 1

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر

مونیز: تخفیف تحریم‌ها 6 ماه بعد از توافق جامع/ باید به همه جای ایران دسترسی داشته باشیم
وزیر انرژی آمریکا می‌گوید که تخفیف تحریم‌های ایران در روزهای پس از توافق احتمالی این کشور و 1+5، به طول خواهد انجامید و سخت است که این دوره زمانی کم‌تر از 6 ماه باشد.

به گزارش گروه بین‌الملل خبرگزاری فارس، «ارنست مونیز» وزیر انرژی آمریکا می‌گوید که تخفیف تحریم‌های ایران در روزهای پس از توافق احتمالی این کشور و 1+5، به طول خواهد انجامید و سخت است که این دوره زمانی کم‌تر از 6 ماه باشد.

مونیز چهره فنی آمریکایی‌ها در مذاکرات اخیر بود و با توجه به تخصص و سمتش، طرف مذاکره علی اکبر صالحی، رئیس سازمان انرژی اتمی بود.

وزیر انرژی آمریکایی حدوداً یک ماه پس از خوانده شدن بیانیه لوزان با نشریه بلومبرگ مصاحبه کرد و ضمن تکرار حرف‌های پیشین خود در خصوص طولانی بودن مدت رفع تحریم‌ها به رغم خواسته ایرانیان، شرایطی هم برای توافق احتمالی تعیین کرد و گفت که بازرسان بین‌المللی باید به همه جا دسترسی داشته باشند تا رفع تحریم‌ها کلید بخورد.

مونیز گفته: «ما انتظار داریم که در هر زمان به هر جا دسترسی داشته باشیم.»

مقامات ارشد ایران بارها گفته‌اند که کشور به تعهدات هسته‌ای خود پایبند می‌ماند و بازرسان بین‌المللی می‌توانند از سایت‌های اتمی بازدید کنند ولی پایگاه نظامی و امنیتی کشورها در زمره اماکن لازم به بازدید در ذیل پروتکل الحاقی نیستند و هیچ کشوری این موضوع را نمی‌پذیرد.

آیت‌الله خامنه‌ای رهبر معظم انقلاب و فرماندهی کل قوای مسلح ایران هم گفته‌اند که مسئولان نظامی اجازه ندارند بازرسی را به پایگاه‌های نظامی راه بدهند.

وزیر انرژی آمریکا اما به این موضع اصرار دارد و در ادامه مصاحبه خود گفته که این بازرسی‌ها باید «روندی تعریف شده و مشخص داشته باشند و هر زمان که بازرسان به فعالیت خارج از چارچوب برخورد کردند، بتوانند در هر زمان از مکان مورد نظر بازرسی کنند.»

خبرنگار بلومبرگ به گفته‌های یکی از فرماندهان ارشد نظامی ایران در خصوص عدم صدور مجوز برای برارزسی از عادی‌ترین تأسیسات نظامی ایران اشاره کرد و نظر مونیز را خواست؛ وزیر کابینه اوباما گفت که اگر دلیلی برای مشکوک شدن به سرپیچی از مفاد توافق هسته‌ای وجود داشته باشد، «محل مورد شک و شبهه باید بازرسی شود.»

بحث که به روند برداشته شدن تحریم‌های ایران رسید، مونیز باز هم گفت که تحریم‌ها تخفیف می یابد و این تخفیف هم تدریجی و در طول زمان خواهد بود.

وی با اشاره به روند اجرای تعهدات ایران در روزهای پیش از شروع روند تخفیف، دقیقاً گفت: «به نظر من حداقل 6 ماه لازم است تا آن مراحل انجام شود؛ البته ایران می تواند این مدت زمان را افزایش دهد و یا با افزایش سرعت کار، آن را کاهش دهد.»

مقامات ایرانی خواستار برداشته شدن یکجای تحریم‌ها هستند به این معنی که با شروع باز شدن پیچ‌های سانتریفیوژهای فردو و نشان داده شدن حسن نیت ایرانی، طرف غربی هم به قول خود عمل کند و تحریم‌ها را بردارد؛ غرب اما روایت دیگری دارد و می‌گوید که در لوزان توافق شده که اول همه تعهدات ایران انجام شود و پس از تعطیلی کامل غنی‌سازی در فردو و از کار افتادن 13 هزار سانتریفیوژ، روند تخفیف تدریجی تحریم‌ها آغاز خواهد شد.

مونیز در انتهای مصاحبه خود به احتمال عدم توافق هم گریزی زد و گفت: «برداشته شدن تحریم‌ها و دسترسی (به همه اماکن مورد نظر در ایران) دو موضوعی است که باید به صورتی مناسب حل شود و اگر اینطور نشود، نمی‌دانم چه راهی در پیش خواهیم داشت.»

http://www.farsnews.com/newstext.php?nn=13940131001520

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر

محورهای مهم همایش بررسی مذاکرات لوزان در دانشگاه علامه
عراقچی: هنوز هیچ توافقی نداریم/ روانچی: تحریم های صرفا هسته ای لغو می شود/ جمشیدی: قطعنامه جدید ذیل فصل ۷ در حوزه تسلیحاتی ما خواهد بود/ متقی: تحریم ها به هیچ وجه در تیرماه برداشته نخواهد شد
قرار نیست بعد از توافق قطعنامه سازمان ملل نداشته باشیم. قطعنامه‌ها قرار است تجمیع شوند و در قطعنامه جدیدی که قرار است مصوب شود وارد شوند. یعنی طرف مقابل می‌تواند محدودیت‌های قبلی خود را گلچین کند و در قطعنامه جدید جا دهد.

«مذاکرات هسته‌ای لوزان از دیدگاه علوم سیاسی» با حضور منتقدان و موافقان و با حضور سید عباس عراقچی و مجید تخت روانچی از اعضای تیم مذاکره کننده هسته‌ای روز گذشته در دانشکده حقوق و علوم‌سیاسی دانشگاه علامه‌ طباطبایی بررسی شد.

در این نشست ابراهیم متقی، منوچهر محمدی، فواد ایزدی، محمد جمشیدی، حسین سلیمی، سید محمدکاظم سجادپور، قاسم افتخاری، غلامعلی چگینی‌زاده و مجتبی مقصودی حاضر بودند.
در ادامه محورهای مهم مطرح شده در این همایش را می خوانید:

فواد ایزدی: در بهترین شرایط تنها ۵ مورد از ۲۸ مورد تحریم آمریکا علیه ایران رفع می شود

• در صفحه ۱۸ طرح کورکر-منندز این جمله آمده است که تحریم‌های آمریکا علیه ایران به خصوص در حوزه تروریسم، حقوق بشر و موشک‌های بالستیک در توافق جامع پابرجا می‌ماند.در حقیقت نمایندگان سنا برای هر توافقی که قرار است انجام شود تعیین تکلیف کردند و عنوان کردند که تیم مذاکره‌کننده آمریکایی تنها در یک محدوده خاص می‌تواند مذاکره کند و در حوزه دادن امتیاز دست آنان بسته است، اوباما هم که از ابتدای این طرح اعلام کرد آن را وتو نخواهد کرد.

• مشکلی که ما در توافق ژنو نیز داشتیم این بود که هر جایی که صحبت از برداشتن تحریم‌ها بود قید هسته‌ای نیز در کنار آن وجود داشت با این وضعیت تحریم‌هایی که قرار است لغو یا تعلیق شود ۵ تا است که در بیانیه لوزان نیز همین وجود دارد. این وضعیت بدین معنی است که در نهایت از ۲۸ تحریم آمریکا علیه ایران تنها ۵ تای آن قابل تعلیق یا لغو است، طرح کورکر-منندز نیز تأیید می‌کند که قرار نیست آمریکا به تحریم‌های اصلی نفتی و بانکی دست بزند.

• ۳۴۴ نماینده مجلس نمایندگان آمریکا در نامه خود اعلام کردند که چیزی به نام تحریم هسته‌ای ندارند، حال دوستان ما عنوان می‌کنند که ما نمی‌توانیم در حوزه غیر از هسته‌ای مذاکره کنیم که البته این حرف درست است.

• قرار نیست بعد از توافق قطعنامه سازمان ملل نداشته باشیم. قطعنامه‌ها قرار است تجمیع شوند و در قطعنامه جدیدی که قرار است مصوب شود وارد شوند. یعنی طرف مقابل می‌تواند محدودیت‌های قبلی خود را گلچین کند و در قطعنامه جدید جا دهد. دوستان ما در تیم مذاکره کننده هسته‌ای باید این مسئله را مشخص کنند.اینکه می‌گوییم توافق را ذیل فصل هفت بیاوریم به نفع ما خواهد بود اینگونه نیست. این کار باعث می‌شود اگر ایران خطایی کند گزینه نظامی بالای سرش باشد و طرف مقابل امکان استفاده از زور را دارد.

جمشیدی: قرار دادن نطنز به عنوان مرکز غنی‌سازی تهدید نظامی علیه ما را افزایش می‌دهد

محمد جمشیدی عضو هیات علمی دانشکده حقوق علوم سیاسی استان تهران نیز با حضور در همایش بررسی مذاکرات هسته‌ای لوزان از دیدگاه علوم سیاسی به سخنرانی پرداخت.

• دومین منطق بیانیه منطق مصونیت است که اسرائیلی است و آن بدین صورت است که پراکندگی و تنوع برنامه هسته‌ای ایران به گونه‌ای باشد که دشمن امکان نابود کردن آن را داشته باشد. اگر این منطق را بپذیریم امکان تهدید نظامی علیه خود را افزایش دادیم که باید از آن پرهیز کنیم. توافقی که موجب احتمال افزایش تهدید نظامی شود توافق خوبی نیست و فردو مکانی است که این مصونیت را محقق می‌کند. تمرکز غنی‌سازی در فردو به لحاظ راهبردی موثرتر است تا نطنز.

• اگر ۱+۵ در خصوص موادی که ما تولید می‌کنیم نگران است ما می‌توانیم برای رفع این نگرانی به آنان بگوییم ما می‌خواهیم به گروه عرضه‌کنندگان هسته‌ای بپیوندیم تا از این طریق بتوانیم موادمان را بفروشیم تا هم درآمدی برای ما باشد و هم نگرانی طرف مقابل رفع شود.

• طبق مواضع مقامات ایران ما اجازه فعالیت تحقیق و توسعه بر روی سانتریفیوژهای نسل ۴، ۵، ۶ و ۸ را داریم. این در حالی است که نسل‌های دیگر سانتریفیوژ برای تحقیق و توسعه نیامده است. حال آیا در همین وضعیت نیز ما می‌توانیم بر روی این مدل‌ها تحقیق و توسعه را به طور کامل انجام دهیم. آقای مونیز (وزیر انرژی آمریکا) در این رابطه گفته است آبشارهای این برنامه کامل نخواهد بود بدین معنی است که بعد از ۱۰ سال تحقیق و توسعه ما کامل نخواهد بود. در عین حال طرف مقابل عنوان کرده شرایط تحقیق و توسعه ما بعد از ۱۰ سال باید با طرف مقابل مذاکره شود.

• در ابتدای بیانیه آمده است که تحریم‌های ایران به صورت جامع لغو می‌شود اما در ادامه بیانیه آمده است که تحریم‌های اقتصادی و مالی اروپا و آمریکا لغو خواهد شد که این نشان می‌دهد ابتدا و انتهای بیانیه با هم نمی‌خواند.

• براساس توافق ژنو تحریم‌های ملی کشورهای اروپایی نیز باید برداشته شود اما در بیانیه لوزان فقط تحریم‌های اتحادیه اروپا برداشته می‌شود. برای مثال معلوم نیست تحریم‌های کشور انگلیس برداشته شود.البته لغو این تحریم‌ها نیز مشروط به تایید آژانس است. این وضعیت باعث می‌شود سرمایه‌گذاری طولانی‌مدت در ایران انجام نشود.

• که پس از اجرای این توافق معلوم نیست پرونده هسته‌ای ما عادی شود، ما شاهدیم که در قطعنامه‌های شورای امنیت تحریم‌های موشکی ما به موضوع هسته‌ای وصل شده است. به همین خاطر اگر قطعنامه جدیدی ذیل فصل ۷ منشور سازمان ملل بیاید تحریم‌ها در حوزه تسلیحاتی ما خواهد بود.


متقی: تحریم‌ها به هیچ وجه در تیرماه برداشته نخواهد شد


ابراهیم متقی عضو هیأت علمی دانشگاه تهران نیز از دیگر سخنرانان همایش «مذاکرات هسته‌‌ای لوزان از دیدگاه علوم سیاسی» بود.

• همانگونه که برخی در گذشته فکر می‌کردند تحریم‌ها کاغذپاره است، امروز هم برخی‌ها احساس می‌کنند تحریم‌ها برداشته می‌شود. مذاکرات ژنو و لوزان در شرایطی برگزار می‌شد که تیم هسته‌ای ما شاید نگاه دقیقی نسبت به الگوهای راهبردی آمریکا نداشت. اینکه بداند مذاکره در تفکر آمریکایی یعنی چه.

• به نظر من آنچه آمریکایی‌ها می‌خواستند، در فضای مذاکره به آن رسیدند. آنها می‌خواستند ظرفیت هسته‌ای ما کاهش پیدا کند که این مسئله بعد از مذاکرات ژنو حاصل شد.

• ذخایر اورانیوم ما که تبدیل به میله سوخت شد که ارزش چندانی برای ما ندارد. اینکه گفته می‌شود این میله‌ها به درد نیروگاه بوشهر می‌خورد درست نیست.

• آمریکایی‌ها می‌خواستند قابلیت‌های ابزاری ما کاهش پیدا کند. ما بارها اعلام کردیم فردو خط قرمز ماست و در رابطه با آن هیچ‌گونه انعطاف‌پذیری نخواهیم داشت، اما امروز فردو تبدیل به یک آزمایشگاه فیزیک هسته‌ای شده است. جالب اینجاست که می‌گویند که مواد شکاف‌پذیر به فردو وارد نشود، اگر اینگونه است، پس قرار است چه آزمایشی در آنجا انجام شود.

• اینکه گفته می‌شود ما هر وقت بخواهیم می‌توانیم قابلیت غنی‌سازی خود را به روز اول بازگردانیم درست نیست، چون قابلیت ما از بین رفته است.

• آنچه امروز گفته می‌شود که راکتور آب سنگین دیگری می‌سازیم، درست نیست. در اراک قرار شده صرفاً سانتریفیوژهای نسل اول باقی بماند که این مسئله ما را با مشکلاتی روبه‌رو می‌کند.

• تحریم‌ها بر اساس آنچه ثبت‌شده و آنچه در آمریکا پیگیری می‌شود، به هیچ وجه در فضای تیرماه برداشته نخواهد شد و اینکه گفته می‌شود آمریکا باید تحریم‌ها را بردارد، به نظر من در واقعیت اینگونه نمی‌شود.


افتخاری: هیچ چیزی از دست نداده‌ایم


همچنین قاسم افتخاری عضو هیات علمی دانشگاه تهران از موافقان توافق لوزان بود که در این باره نظرات خود را مطرح کرد.

• این تفاهم‌‌نامه یا بیانیه که اکنون نوشته شده هیچ چیزش قابل ارزیابی نیست و باید برای آن یک ملاک مشخص کرد و بدانیم ملاک موافقان و مخالفان برای ارزیابی چیست.

• در این مذاکرات حق غنی‌سازی ایران به رسمیت شناخته شده است به رسمیت شناختن حق غنی‌سازی ایران پیامدهایی نیز داشته است این کار قطعنامه‌های قبلی شورای امنیت سازمان ملل را بلاموضوع کرده است.

• از نگاه تکنولوژی هسته‌ای غیرنظامی بیانیه لوزان عالی و بدون اشکال است.اگر از من بپرسند در مذاکرات چه به دست آورده‌اید می‌گویم همه چیز غنی‌سازی را به دست آوردیم و تاسیسات ما سر جایش باقی ماند و اگر بگویند چه چیزی از دست داده‌ایم می‌گویند هیچ چیزی.


سلیمی: کار مذاکره کنندگان مانند جراحان مغز و اعصاب بسیار حساس است


حسین سلیمی رئیس دانشگاه علامه طباطبایی که پس از روی کار آمدن دولت یازدهم به این سمت منصوب شده است، به عنوان موافق رویکرد تیم هسته ای دولت سخنرانی کرد.

• از زمانی که تاریخ روابط بین‌الملل مدرن شکل گرفته است مذاکراتی به این شکل نداشته‌ایم مذاکراتی که قدرت‌‌های بزرگ در یک سوی میز بنشینند و کشور دیگری در سوی دیگر میز، در شرایطی که جنگی رخ نداده و خون‌ریزی نشده است.

• در دنیای ما دیگر قطب معنی ندارد. این مذاکرات نشان داد که قطب در روابط بین‌الملل وجود ندارد و ما امروز در دنیایی قرار داریم که بازیگران متفاوتی در حال کنش و واکنش با یکدیگرند و به توانایی بازیگران ربط دارد که امتیازاتی را برای کشورشان به ارمغان بیاورند.

• کار مذاکره کنندگان مانند جراحان مغز و اعصاب بسیار حساس است ما باید انتقادات و پیشنهادات خود را به آنها بدهیم و در زمان مذاکرات از آنها حمایت کنیم.


مقصودی: کاسبان تحریم و غم و عزا از دستاوردهای مذاکرات ناراحتند


مجتبی مقصودی عضو هیات علمی دانشگاه آزاد نیز از دیگر موافقان بود که روز گذشته در این همایش سخنرانی کرد.

• کاسبان تحریم و کاسبان غم و عزا از دستاوردهای مذاکرات ناراحت‌اند و از فضای جدید به وجود آمده خوششان نمی‌آید.

• جامعه روشن‌فکری ما رویکرد مثبتی به آن دارد و این جامعه با تیم مذاکره‌کننده همصدا است گرچه انتقاداتی دارد.


عراقچی: برگشت پذیری در برنامه هسته‌ای یک ساعت است

سیدعباس عراقچی عضو ارشد تیم مذاکره‌کننده هسته‌ای پس از آنکه سخنان موافقان و منتقدان این بیانیه را شنید به ایراد سخنرانی پرداخت .

• وی با تاکید بر این که هنوز هیچ توافقی نداریم، گفت: این راه‌حل‌ها شاخص‌های ما در توافق خواهد بود تا به یک راه‌حل برسیم و بر اساس این راه‌حل‌ها می‌دانیم که چگونه مساله‌ اصلی را حل کنیم.

• به هر حال دست‌هایی است که می‌خواهند دستیابی به توافق را به هر نحو متوقف کنند. این دست‌ها ممکن است در هر مسیری به کار بیفتد که نمونه آن را در کنگره آمریکا مشاهده کردیم. این اقدام اخیر کنگره نشان داد که این توافق مطلوب کنگره نیست.

• واقعاً امیدوار شدم به اینکه انتقاداتی که وجود دارد ناشی از دغدغه‌ها و نگرانی‌های جدی است که به جزئیات مذاکرات مربوط می‌شود.

• در یک پروسه ۱۰ تا ۱۵ ساله ما به کشوری با غنی‌سازی پیش‌صنعتی و با پیشرفته‌ترین ماشین‌ها تبدیل می‌شویم که به‌ لحاظ حقوق بین‌الملل دارای مشروعیت است.

• در نطنز غنی‌سازی ما با ۵ هزار و اندی ماشین سانتریفیوژ ادامه می‌یابد با محوریت ۲۰ ساله و بعد از آن به سمت غنی‌سازی صنعتی حرکت ادامه خواهد یافت. غنی‌سازی ما یک چیز دکوری نیست و آینده این غنی‌سازی صنعتی باید تأمین شود که تحقیق و توسعه آن را تأمین می‌کند.

• اگر نطنز را با ۵۰ هزار ماشین IR۱ پر کنیم به ما ۵۰ هزار سو در سال می‌دهد که برای رسیدن به ۱۹۰ هزار سو در سال نطنز باید دست کم ۳ تا ۴ سال کار کند. آینده غنی‌سازی ما را IR۱ رقم نمی‌زند و ما نباید روی ماشین IR۱ متوقف شویم و غصه بخوریم که ۱۰ هزار ماشین به انبار می‌رود زیرا ادامه تحقیق و توسعه در برنامه وجود دارد.

• این ماشین‌ها که ماشین ایده‌آل ما در آینده است تا ۸ تا ۱۰ سال دیگر ماشین نمی‌شود و روند تحقیق و توسعه آن طولانی است و ۸ تا ۱۰ سال طول می‌کشد تا به تولید انبوه برسد.

• ارزش فردو برای ما راهبردی است چون نمی‌توان به آن حمله کرد. فردو پشتوانه بیمه نطنز و سایر تأسیسات ما است و دشمنان می‌دانند که اگر کوچکترین تعرضی به نطنز کنند فردو چکار خواهید کرد. ۱۰۴۴ سانتریفوژ در فرود با تمام زیرساخت‌ها و تأسیسات آماده است و برگشت‌پذیری در برنامه هسته‌ای ما یک ساعت است.

روانچی: صرفا تحریم های هسته ای برداشته می شود

مجید تخت روانچی معاون اروپا و آمریکای وزارت خارجه و عضو تیم مذاکره کننده هسته‌ای نیز ضمن قدردانی از زحمات تیم مذاکره کننده قبلی، یاد شهدای هسته‌ای را گرامی داشت و تصریح کرد: ما دنبال مخفی‌کاری و سلاح نیستیم. در این مذاکرات می‌خواهیم تحریم‌های غیرقانونی و ظالمانه برداشته شود.

• هنر این است که در چارچوب خطوط قرمز با حفظ منافع و در راستای دستاوردها و خون شهدا بتوانیم به اهداف مورد نظر دست یابیم و این یک مذاکرات برد - برد است.

• در یکی دو ماه آینده مذاکرات سخت و پیچیده‌ای پیش رو داریم. نمی‌توان قطعی گفت که به توافق می‌توانیم دست یابیم چون طرف مقابل ممکن است بازی دربیاورد، اما ما چشمانمان باز است و با حمایت‌های مقام معظم رهبری، مردم و رئیس جمهور حرکت می‌کنیم.

• در مذاکرات فقط درباره موضوع هسته‌ای گفت‌وگو می‌کنیم و تمامی تحریم‌های مرتبط با برنامه هسته‌ای در صورت حصول توافق لغو خواهد شد. ما از ابتدا هم نمی‌خواستیم درباره موضوعات دیگر مثل حقوق بشر صحبت کنیم، طبیعی است که تنها در این مذاکرات، تحریم‌های هسته‌ای لغو شود.

• ما به هیچ وجه اجازه نمی‌دهیم مذاکرات وارد مباحث غیر هسته‌ای شود و در صورت حقوق توافق تمام تحریم‌های هسته‌ای آمریکا، اتحادیه اروپا و شورای امنیت لغو می‌شود.

  • Upvote 1
  • Downvote 1

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر

گزارش ویژه
با برقرار ماندن تحریم های غیر هسته ای هیچ شرکتی ریسک حضور در ایران را نخواهد پذیرفت
یک اندیشکده انگلیسی می گوید برقرار ماندن تحریم های غیر هسته ای (تروریسم، حقوق بشر و ...) باعث خواهد شد بسیاری از شرکت های جهان عملا ریسک حضور در اقتصاد ایران را حتی پس از یک توافق نهایی نپذیرند.

 

ایران هسته ای- یک اندیشکده انگلیسی می گوید برقرار ماندن تحریم های غیر هسته ای (تروریسم، حقوق بشر و ...) باعث خواهد شد بسیاری از شرکت های جهان عملا ریسک حضور در اقتصاد ایران را حتی پس از یک توافق نهایی نپذیرند.

 

تام کیتینگ، محقق اندیشکده سلطنتی روسی انگلیس روز 29 فروردین در گزارشی نوشته است: «باید دید کشورهایی که همواره ایران را برای منعقد ساختن توافق هسته‌ای تحت فشار قرار داده‌اند چگونه خواهند توانست به وعده خود در زمینه کاهش تحریم‌های اعمال شده علیه ایران عمل کند؟ نامه‌ای که به باراک اوباما، رئیس‌جمهوری آمریکا و به حسن روحانی، رئیس‌جمهوری ایران ارسال شد خود تأکیدی است بر اینکه رئیس‌جمهوری آمریکا با چالش بسیار بزرگی در این زمینه روبروست. حتی اگر پیشرفت‌ها و پیامدهای مثبت حاصل از توافق لوزان همچنان ادامه یابد و تحریم‌های اعمال شده از سوی آمریکا، سازمان ملل متحد و اتحادیه اروپا نیز به تدریج کاهش یابند، رهبران ایران و از همه مهم‌تر مردم این کشور می‌خواهند پیشرفت‌های اقتصادی واقعی و سریع حاصل از لغو تحریم‌ها را احساس کنند».

 

وی در ادامه با اشاره به انتظارات مردمی شکل گرفته از توافق نهایی درون ایران می نویسد: «اگر اقتصاد ایران به طور پیوسته و مداوم بهبود نیابد، ممکن است امتیازات اعطاء شده از سوی رهبران ایران تحت بیانیه مشترک لوزان سوئیس همگی زیر سؤال بروند».

 

وی در نهایت تاکید می کند تا زمانی که تحریم های غیر هسته ای سرجای خود باقی است چنین انتظاری محقق نخواهد شد: «درحالی‌که دو طرف مذاکره‌کننده همچنان در مورد ماهیت و مکانیسم دقیق لغو تحریم‌ها با یکدیگر اختلاف‌نظر دارند می‌توان گفت که آینده روابط در گرو تمایل این شرکت‌ها و مؤسسات مالی ریسک‌گریز برای تعامل دوباره و تسهیل سرمایه‌گذاری در اقتصاد ایران است؛ اقتصادی که تاکنون برای آنها میلیاردها دلار جریمه در پی داشته است و به نظر می‌رسد که سرمایه‌گذاری در آن و ایجاد تعامل مجدد حداقل تا مدتی برای آنها خطرات بسیاری را در پی خواهد داشت، چرا که حتی پس از لغو تحریم‌های مرتبط با موضوع هسته‌ای تحریم‌های مربوط به تروریسم و نقض حقوق بشر در ایران همچنان به قوت خود باقی خواهند ماند».

  • Upvote 1
  • Downvote 1

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر

گزارش ویژه
نشنال اينترست: دوران پس از توافق زمان استفاده حداکثری از مخالفان ایرانی است
شریل بنارد در مقاله ای مهم روی پایگاه اینترنتی نشنال اینترست تاکید می کند امریکا در دوران پساتوافق باید انرژی اصلی خود را بر تقویت جریان غربگرا در ایران قرار بدهد.

 

ایران هسته ای- شریل بنارد در مقاله ای مهم روی پایگاه اینترنتی نشنال اینترست تاکید می کند امریکا در دوران پساتوافق باید انرژی اصلی خود را بر تقویت جریان غربگرا در ایران قرار بدهد.

 

این مقاله روز 28 فروردین 1394 منتشر شده است و به سبب اهمیت آن، ترجمه فارسی آن منتشر می شود.

 

دکتر شریل بنارد مدیر موسسه متیس آنالیتیکس است که موسسه ای تحقیقاتی در واشنگتن است.

 

***

 

برخی تحلیل گران می گویند مذاکره کنندگان هسته ای آمریکایی بر این باورند که با همتایان ایرانی خود به گشایش دست یافته اند. این در حالی است که برخی دیگر در این باره خوش بین نیستند و عکس این موضوع سخن می گویند. بسیار زود است بخواهیم در این باره اظهار نظر کنیم که آیا این موضوع در نهایت یک نقطه عطف واقعی خواهد بود یا خیر. اما آنچه که مسلم است این است که به نظر می رسد احتمال ایجاد یک پویایی در روابط بین آمریکا و ایران وجود دارد که این اتفاق برای نخستین بار طی یک دوران طولانی رخ خواهد داد.

 

اکنون این سوال مطرح می شود که آیا توافق هسته ای در واقع امضا خواهد شد و آیا توافق نامه نهایی نمونه ای از پیشی گرفتن ایران در مقابل غرب محسوب می شود و آیا کاهش تحریم های بین المللی هم به نوبه خود سبب پیشرفت جاه طلبی های هسته ای ایران می شود یا خیر؟

 

همچنین این سوال مطرح می شود که آیا این همکاری ها و مصالحه های جزیی به همکاری های مداوم تبدیل خواهد شد؟ نتیجه این اقدام متقابل خواهد بود و بیش از هر چیز به اقدامات طرف آمریکایی بستگی دارد.

 

دولت آمریکا به جای آن که بر توافق مورد نظر خود تأکید کند، در حال حاضر باید در پی یافتن راه هایی به منظور شکل دادن و بهینه ساختن نتیجه آن باشد، قطع نظر از این که نیات اعلان نشده احتمالی رژیم ایران چه خواهد بود.

 

مخالفان ایرانی نکته اصلی و کلیدی در کسب، حفظ و گسترش بیش از پیش یک گشایش واقعی محسوب می شوند اما تاکنون نادیده گرفته شده اند. از وبلاگ نویسان و روشنفکران مستقل و در عین حال دارای نفوذ گرفته تا نخبگان تجاری که وابستگی هایی به رژیم سلطنتی سابق ایران دارند و از فعالان با تجربه در زمینه برگزاری تظاهرات های کوچک دایمی و گسترده گرفته تا اعضای سازمان تروریستی مجاهدین خلق، مخالفان ایرانی در برگیرنده یک پایگاه بی نظیر از تعامل یک جامعه بالقوه هستند. اگر گشایشی که در پی برگزاری و پیشرفت مذاکرات هسته ای ایجاد شده است امری مثبت و قابل ادامه باشد،‌ به یک گشایش اجتماعی و سیاسی نیز نیاز است و این موضوع به نوبه خود با از سوی نیروهای حامی دموکراسی در ایران به دست آید و توسعه یابد.

 

با در نظر گرفتن این موضوع یک شکاف در اطلاعات ما درباره ایران آشکار می شود.

 

طی چند دهه گذشته، کارشناسان بیشتر بر تلاش برای شناسایی ساختار پیچیده قدرت رژیم ایران - شامل رئیس جمهور، رهبری، پاسداران و غیره - متمرکز بودند و به تحلیل شخصیت های مهم جدید می پرداختند تا بتوانند این افراد را در طبقه بندی تندروها یا میانه روها قرار دهند.

 

و این در حالی است که شهروندان ایرانی در مقابل حکومت سرکوب گر رژیم روحانیون این کشور مقاومت می کنند. نافرمانی مدنی در سطح کوچک از طریق نصب هزاران دیش ماهواره بر روی پشت بام ها به منظور دریافت سیگنال های شبکه های تلویزیونی ممنوعه و برنامه های خبری بین المللی بازنمود پیدا می کند و این موضوع در سال های 2009 و 2010 به اوج خود رسید، زمانی که جنبش «رأی من» به نتایج انتخابات و تقلب در آن اعتراض کردند. خبرنگاران نیز به زندان اوین منتقل شدند اما فعالان با زندانی شدن؛ شکنجه و اعدام ده ها تن از همقطاران خود تسلیم نشدند. با وجود همه این رخدادها، افکار عمومی ایران بار دیگر تلاش کردند تا خود را از شر این حکومت خلاص کنند.

 

آنها از خود شجاعت و مقاومت نشان دادند و برخی از گروه ها و جنبش ها از روزهای نخستین انقلاب علیه شاه، تحت شرایط دشوار و به ظاهر ناامیدانه دوام آوردند. ما زمان و فرصت زیادی برای نزدیک کردن خود با آنها داشتیم اما به جای انجام چنین کاری تنها بر رژیم ایران متمرکز شدیم و هر زمان که ناامید شدیم به روش های نظامی برای سرنگونی این رژیم فکر کردیم و روی آوردیم.

 

ما در حال حاضر اطلاعات بسیار کمی در ارتباط با این موضوع داریم. این که آنها چه اقداماتی انجام می دهند و برای چه کاری تلاش می کنند؟ این که آن ها تا چه میزان نفوذ دارند و تأثیر گذار هستند؟ چه نوع اقدامی آنها می توانند انجام بدهند؟ آنها به چه نوع کمک هایی نیاز خواهند داشت تا در صورت گشایش سیاسی بتوانند به یک نیروی موثر تبدیل شوند.

 

این ها سوالاتی هستند که ما در مطرح کردن آنها ناکام مانده ایم یا بسیار دیر به این سوالات پرداخته ایم یا این که تنها به قضاوت درباره فجایعی پرداخته ایم که در پی وقوع بهار عربی ایجاد شدند. «آزادسازی» لیبی - تبدیل کردن آن به کشوری بدون دولت مشخص -، ایجاد «مخالفان سوری» - و تبدیل شدن آنها به عناصر ضد غربی و حامی افراط گرایان داعش - نتیجه مستقیم اقدامات ما هستند.

 

این اشتباهی است که ما نباید درباره ایران مرتکب شویم. اگر گشایشی واقعی رخ دهد باید این گشایش به حد اعلای خود برسد. اگر بار دیگر به نظر می رسد که درها در حال بسته شدن هستند، ما به نیروهایی نیاز داریم تا بتوانند این درها را باز نگه دارند. و این اقدامات باید به شیوه ای خردمندانه و با مهارت و دقت هر چه تمام تر انجام شوند و نباید به اندازه ای تحریک آمیز باشند که سبب ترس رژیم شوند و در عین حال نباید به گونه ای باشند که به نظر برسد آنها می توانند موضعی منفعلانه اتخاذ کنند.

 

در حالی که چنین فرصتی حاصل شده است نباید یکی از مهمترین گزینه های پیش رو را نادیده بگیریم، گزینه ای که با توسل به آن می توان سبب ایجاد توازن به نفع یک نتیجه مثبت شد. ما باید گزینه هایی جدید در مقابل جمهوری اسلامی قرار دهیم.

  • Upvote 2
  • Downvote 1

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر

در تذکر شفاهی مطرح شد
حسینیان: بیانیه لوزان حق غنی‌سازی ایران را محدود کرده است
خبرگزاری تسنیم: نماینده مردم تهران در مجلس با انتقاد از عدم انتشار فکت‌شیت ایران از بیانیه لوزان گفت: در این بیانیه حق غنی‌سازی محدود و تنها یک کاریکاتور مینیاتوری از غنی‌سازی برای ایران باقی مانده است.


به گزارش خبرنگار پارلمانی خبرگزاری تسنیم، روح‌الله حسینیان نماینده مردم تهران در مجلس شورای اسلامی پیش از پایان جلسه علنی صبح امروز مجلس در تذکری شفاهی با انتقاد از عدم انتشار فکت‌شیت ایران از بیانیه لوزان اظهار داشت: نمایندگان محترم، امروز در مقابل تصمیم سرنوشت‌ساز تاریخی قرار گرفته‌اید؛ یا برای مردم قهرمان ایران عزت می‌آفرینیم و یا یک آپارتاید علمی که صدبار بدتر از کاپیتولاسیون است، بر ملت ایران تحمیل می‌کنیم.

وی ادامه داد: یا ناممان در ردیف مردان تاریخ‌ساز ثبت خواهد شد یا در ردیف امضا‌کنندگان ترکمانچای و گلستان و واگذاران هرات و بحرین، مورد لعن و نفرین نسل‌های آینده و شهدا و ارواح مقدس قرار خواهیم گرفت.

این نماینده مجلس بر همین اساس تصریح کرد: ما نمایندگان از وزارت امور خارجه می‌پرسیم که چرا فکت‌شیت ایرانی را منتشر نمی‌کنند؟ چرا علیرغم درخواست مقام معظم رهبری و خواسته 213 نماینده مجلس از انتشار آن خودداری می‌کنید؟ مگر در مذاکرات چه قول‌هایی داده شد که مردم ایران و نمایندگان نامحرم هستند، ولی آمریکا، انگلیس، فرانسه و آلمان محرم هستند؟

حسینیان افزود: ما رسما اعلام می‌کنیم این بیانیه که گزارشی از مذاکرات است، ایران را از دستیابی به غنی‌سازی صنعتی محروم می‌کند. دستاوردها و تولیدات نابود می‌شوند. تحقیق و توسعه و پیشرفت و تکنولوژی که امروز پس از آزمون و خطاها به آن دست یافته‌ایم متوقف می‌شود.

وی بر همین اساس تاکید کرد: در این بیانیه هیچ تضمینی برای آزادی غنی‌سازی پس از 10 سال نیامده و در آن نه تنها غنی‌سازی ایران به رسمیت شناخته نشده، بلکه به شدت حق غنی‌سازی ایران محدود و تنها یک کاریکاتور مینیاتوری از غنی‌سازی برای ایران باقی مانده است.

وی ادامه داد: بازرسی‌های فوق‌برنامه با ابزاری پیشرفته جز تحقیر ملت ایران و مراکز قدرت ایران اسلامی، چیزی را به دنبال نمی‌آورد؛ مشروط کردن لغو تحریم‌ها به راستی‌آزمایی، خطر نابودی زیرساخت‌های غنی‌سازی و بی‌نتیجه‌ماندن تحقیقات و عقب‌نشینی‌های دولت را در پی خواهد داشت.

حسینیان در پایان سخنانش تاکید کرد: ما نمایندگان حق نداریم به بهانه تخصصی بودن برنامه غنی‌سازی نسبت به قراردادی که پیش رو داریم بی‌تفاوت باشیم. بنابراین هیئت رئیسه موظف است از متخصصین موافق و مخالف و مسولین سابق و فعلی دعوت کند تا بیانیه لوزان را تحلیل کنند تا مجلس با چشم باز موضع‌گیری کند.

http://www.tasnimnews.com/Home/Single/717669

  • Upvote 1
  • Downvote 1

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر

تاکید ۲۲۰ نماینده مجلس بر حفظ خطوط قرمز نظام در مذاکرات هسته ای
آغاز نگارش توافق نهایی زیر سایه اطلاعات هولناک فکت شیت آمریکا/ افزایش نگرانی ها با طفره از انتشار فکت شیت ایرانی/ نحوه چگونگی رفع تحریم ها بالاخره در دستور کار تیم ایرانی قرار گرفت!
از اظهارات عراقچی اینگونه بر می آید علی رغم به دست آمدن راه حل ها درباره ابعاد مختلف موضوع هسته ای ایران، مانند تاسیسات فردو ، نطنز، ظرفیت غنی سازی و .... هنوز ابعاد تعهدات طرف مقابل حتی درباره موضوع چگونگی رفع تحریم ها مشخص نشده است.


گروه بین الملل – رجانیوز: تیم مذاکره کننده هسته ای ایران صبح چهارشنبه راهی وین شد تا مرحله نگارش توافق نهایی در سایه ابهامات موجود درباره توافق لوزان آغاز شود.

 

به گزارش رجانیوز، هر چند تیم مذاکره کننده ایران با ارائه تفسیر خاص خود از مذاکرات لوزان معتقد است هیچ یک از خطوط قرمز نظام در توافق نهایی نادیده گرفته نمی شود اما عدم انتشار فکت شیت رسمی از سوی وزارت امور خارجه تردیدهای جدی درباره محتوای مذاکرات لوزان به وجود آورده است.

 

به ویژه که مقامات آمریکایی با انتشار فکت شیت آنچه که در مذاکرات لوزان مورد توافق قرار گرفته و قرار است مبنای مذاکرات آتی باشد را منتشر کردند.

 

تیم هسته ای ایران با رد فکت شیت آمریکا این اقدام آمریکایی ها را غیر واقعی و برای جهت دهی به جریانات و افکار عمومی داخلی این کشور عنوان کرده است.

 

با این حال معاون وزیر خارجه روسیه و نماینده این کشور در مذاکرات هسته ای ، محتوای فکت شیت آمریکا را تایید کرد و آن را برخلاف مذاکرات و توافقات صورت گرفته در لوزان ندانست.

 

علاوه بر این مصوبه کمیته روابط خارجی سنای آمریکا برای نظارت بر توافق هسته‌ای نهایی و تاکید مقامات دولت آمریکا بر تخفیف مرحله ای تحریم ها آن هم پس از تایید گزارشات آژانس از دیگر موضوعاتی است که به نظر نمی رسد از آن کوتاه بیایند.

 

به ویژه آنکه اظهارات عضو ارشد تیم مذاکره کننده نیز نشان می دهد آمریکا برنامه ای برای لغو یکباره همه تحریم ها ندارد.

 

عراقچی در این باره گفت: در حالی این هفته به مذاکرات بازخواهیم گشت که در مورد جزییات مرتبط با لغو تحریم ها از آمریکایی ها اطلاعات دقیق و روشنی مطالبه خواهیم کرد.

 

از اظهارات عراقچی اینگونه بر می آید علی رغم به دست آمدن راه حل ها درباره ابعاد مختلف موضوع هسته ای ایران، مانند تاسیسات فردو ، نطنز، ظرفیت غنی سازی و .... هنوز ابعاد تعهدات طرف مقابل حتی درباره موضوع چگونگی رفع تحریم ها مشخص نشده است.

 

به بیان دیگر پس از ۱۹ ماه از توافق ژنو و آغاز مذاکرات گام نهایی ، همچنان مشخص نشده است که تحریم های آمریکا در نتیجه توافق جامع هسته ای چه آینده ای دارد.

آینده در ازای تبدیل شدن صنعت هسته ای ایران به یک صنعت دکوری همه ۲۸ مورد تحریم های آمریکا بلافاصله لغو خواهد شد؟ آیا تنها تحریم های صرفا هسته ای لغو می شود و یا اینکه بر اساس یک جدول زمانبندی بخشی از تحریم ها تخفیف پیدا می کند؟

 

بر اساس اظهارات مقامات آمریکایی که در برخی مواقع مورد اشاره اعضای تیم مذاکره کننده هسته ای ایران بوده در بهترین حالت ، بخشی از تحریم ها پس از نظارت آژانس بر حسن اجرای تعهدات ایران، به صورت موقتی تعلیق می شود.

 

با این حال انتظار می رود تیم مذاکره کننده در راستای منافع ملی ایران با کنار گذاشتن سیاست به دست آوردن توافق به هر قیمتی، به دنبال احقاق حقوق هسته ای کشور بر مبنای معاهده NPT باشند و این توصیه را فراموش نکنند که «عدم توافق شرف دارد به توافقی که منافع و عزت ملت از بین برود».

تاکید ۲۲۰ نمایندگان مجلس بر حفظ خطوط قرمز نظام در مذاکرات هسته ای

 

دویست و بیست نماینده مجلس با امضای بیانیه‌ای با حمایت از فرمایشات مقام معظم رهبری بر رعایت خطوط قرمز مذاکرات هسته‌ای تأکید کردند.

در متن این بیانه که توسط عضو هیأت رئیسه مجلس قرائت شد آمده است:

«رهبر انقلاب اسلامی بار دیگر درایت و فرزانگی خود را به رخ خود کشاند و نشان داد که تنها ولایت است که می‌تواند از دستاوردهای عظیم انقلاب اسلامی و پیشرفت‌های علمی مردم ایران در حاکمیت جهانی مستکبران حسود دفاع کند.

ما نمایندگان مجلس شورای اسلامی حمایت قاطعانه و بی‌دریغ خود را از رهنمودهای راهگشای رهبری در مورد مذاکرات هسته‌ای لوزان اعلام و ضمن تشکر از تیم مذاکره کننده هسته‌ای از آنان می‌خواهیم تا راهنمایی‌های ایشان و بایدها و نبایدهای رهبری را مبنای مذاکرات قرار دهند تا ان‌شاءالله در دنیا و قیامت در مقابل مردم و خانواده‌های معظم شهدا خصوصاً شهدای هسته‌ای، نسل انقلابی و نسل‌های آینده و در مقابل خداوند بزرگ و ائمه اطهار سربلند و پیروز باشند.

ما نمایندگان مجلس شورای اسلامی، دولت و تیم مذاکره کننده را به نکات ذیل که الهام گرفته از فرمایشات حکمت‌آمیز مقام معظم رهبری است یادآور می‌شویم:

- در توافق نهایی هیچ‌گونه توافقی که نظارت خاص و فراتر از ان‌پی‌تی بر جمهوری اسلامی تحمیل شود پذیرفته نشود. همچنین نظارتی که امنیت دانشمندان هسته‌ای را به خطر می‌اندازد مورد توافق قرار نگیرد.

- تحقیق و توسعه در تکنولوژی، غنی‌سازی و علوم هسته‌ای نباید مشمول هیچ محدودیتی شود.

- نظارت نباید شامل مراکز و صنایع نظامی و اماکنی که موجب شکستن غرور ملی و تحقیر ملت ایران می‌گردد بشود. همان‌گونه که جمهوری اسلامی بارها پایبندی خود را به قراردادهای بین‌المللی اثبات کرده و برعکس طرف مقابل غیرقابل اعتماد بودن خود را به اثبات رسانده بنابراین تحریم‌ها باید در اولین گام به صورت همه جانبه و یکباره لغو گردد.

- دولت منتقدان را دوستان نظام اسلامی دانسته و و با آنان مشورت کند و مردم را محرم خود بداند.

- دستاوردهای هسته‌ای ایران جزوی از نیازهای تفکیک ناپذیر پیشرفت علمی کشور است. بنابراین هیچ کس حق ندارد برای توجیه اقدام خود این دستاوردهای عظیم را کوچک بشمارد.

- موضوع مذاکرات تنها برنامه هسته‌ای ایران است. تیم مذاکره کننده دقت نماید که مسائل بین‌المللی و منطقه‌ای و دفاع از مظلومان جهان که جزئی از ماهیت انقلاب اسلامی است مورد مذاکره قرار نگیرد.

- مسئولین بایستی در نگارش توافق نهایی راه هرگونه تفسیر، سوء استفاده و انحراف را مسدود نمایند.

- تیم مذاکره کننده با تکیه بر قدرت لایزال الهی قدرتمندانه با طرف‌های مقابل به مذاکره بپردازد که پیروزی نزدیک است.»

  • Upvote 2
  • Downvote 1

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر

کاخ سفید: ایران به توافق ژنو پایبند بوده است/بعد از توافق نهایی، پول زیادی به ایران پس داده نمی‌شود

مدیر ارتباطات کاخ سفید بار دیگر پایبندی ایران به مفاد توافق موقت ژنو را تأیید کرد اما گفت نگرانی‌های واشنگتن درباره رفتار ایران بعد از توافق هسته‌ای احتمالی هم ادامه خواهد داشت.

به گزارش گروه مانیتورینگ خبرگزاری فارس، جنیفر ساکی، سخنگوی پیشین وزارت خارجه آمریکا و مدیر فعلی امور ارتباطات کاخ سفید در مصاحبه‌ای با شبکه «ام‌اس‌ان‌بی‌سی» بار دیگر بر پایبندی ایران به مفاد «برنامه مشترک اقدام» تأکید کرد.

وی در پاسخ به سوال مجری این برنامه درباره شبهات موجود پیرامون تفاهم مشترک حاصل شده در لوزان بین ایران و گروه 1+5 و عدم اعتماد به ایران گفت: «حقیقت این است که ایران به مفاد برنامه اقدام مشترک پایبند بوده است. ما (بعد از توافق هسته‌ای)‌به طور دقیق نظارت خواهیم کرد و سازوکارهای نظارتی و راستی‌آزمایی خواهیم داشت.»

این مقام کاخ سفید در ادامه تأکید کرد حتی در صورتی که توافق هسته‌ای بین ایران و گروه 1+5 اتفاق بیفتد نگرانی‌های واشنگتن از رفتار ایران ادامه خواهد داشت. وی در اظهاراتی ادعا محور علیه ایران گفت واشنگتن از سوابق ایران در زمینه حقوق بشر یا «تروریسم دولتی» این کشور حمایت نمی‌کند.

جن ساکی تصریح کرد این نگرانی‌ها بعد از توافق هسته‌ای با ایران هم ادامه خواهند داشت.

مجری این شبکه خبری در ادامه با اشاره به ادعاهای برخی رسانه‌های خبری در روزهای گذشته مبنی بر افزایش حضور ناوهای نیروی دریایی آمریکا در خلیج فارس برای جلوگیری از ارسال سلاح‌های ایرانی به یمن پرسید: «آیا این نگرانی‌ها باعث نمی‌شود شما درباره توافق با ایران تأمل کنید؟»

مدیر مرکز ارتباطات کاخ سفید در پاسخ به این سوال گفت: «باید توجه کرد که در حال حاضر چندین اهرم سیاست خارجی به طور همزمان در کارند. این یکی از مثال‌های آن است. موارد دیگری مانند اینکه ایران شهروندان آمریکایی را زندان می‌کند و یا اینکه ایران از سوریه حمایت می‌کند هم وجود دارند. ما از مدتها بیش درباره ایران نگران بوده‌ایم. از مدتها پیش با آنها در برخی از اقدامات مخالفت کرده‌ایم. ما این کشتی‌‌ها را بنا به دلایلی به منطقه فرستاده‌ایم و برخی طرح‌های اقتضایی داریم اما این به نفع همه است... که ایران به سلاح اتمی دست پیدا نکند.»

ساکی در ادامه ادعاهایی دیگر درباره آزادسازی منابع مالی هنگفت برای ایران پس از توافق هسته‌ای را هم رد کرد.

وی با بیان اینکه برداشت برخی این است که بعد از توافق، پولهای هنگفتی به ایران برگشت داده خواهد شد، گفت: «این اتفاق نمی‌افتد. جدا از تحریم‌های مرتبط با موضوع هسته‌ای که درباره آن گفت‌وگو می‌شود تحریم‌های دیگر علیه ایران پابرجا می‌مانند زیرا آنها ناقض حقوق بشر و حامی تروریسم دولتی هستند.»

http://farsnews.com/newstext.php?nn=13940202001454

  • Upvote 1

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر

گزارش ویژه/ مشاور حزب دموکرات امریکا:
استراتژی امریکا در دور جدید مذاکرات حفظ امتیازهایی است که در لوزان به دست آورده است
مهم ترین سوال پیش روی مذاکرات وین این است که چارچوب لوزان حین نگاش متن، مورد بازنگری قرار خواهد گرفت یا نه.

 

ایران هسته ای- دور جدید مذاکرات ایران و گروه 1+5 از صبح روز چهارشنبه (2 اردیبهشت 1393/ 22 آوریل 2015)  در وین آغاز شد.

 

این مذاکرات در سطح معاونین برگزار می شود و و از ایران سید عباس عراقچی مسئولیت تیم مذاکره کننده را بر عهده دارد.

 

ایران و گروه 1+5 گفته اند هدف دور جدید مذاکرات آغاز نگارش متن توافق نهایی با همه جزئیات است.

 

طرف ایرانی ابراز امیدواری کرده است که تا پیش از ضرب الاجل 9 تیر 1394 موفق به نهایی کردن متن یک توافق با 1+5 شود.

 

ایران و 1+5 روز 13 فروردین 1394 در لوزان سوییس متن یک چارچوب را نهایی کردند که قرار است توافق نهایی بر اساس پارامترهای توافق شده در این چارچوب نوشته شود.

 

این چارچوب در ایران با انتقادهای گسترده ای مواجه شد و از جمله رهبر معظم انقلاب اسلامی توصیه هایی درباره اصلاح بخش های مهمی از آن ارائه فرمودند.

 

تیم ایرانی تاکنون سخنی درباره اصلاح تفاهم لوزان بر زبان نیاورده است ولی برخی منابع می گویند این تیم می داند که درباره 4 موضوع تحریم ها، تحقیق و توسعه، غنی سازی و بازرسی ها این چارچوب باید به طور اساسی اصلاح شود؛ در غیر این صورت، توافقی که بر اساس این چارچوب نوشته شود، شانس چندانی برای تصویب در تهران نخواهد داشت.

 

سید عباس عراقچی صبح چهارشنبه در وین گفته است مسئله اصلی در این دور از مذاکرات موضوع تحریم هاست.

 

رهبر معظم انقلاب اسلامی تاکید فرموده اند که همه تحریم ها باید روز امضای توافق لغو شود اما امریکا بر تعلیق تدریجی تحریم ها آن هم پس از اجرای تعهدات کلیدی ایران در چارچوب توافق لوزان اصرار دارد.

 

اکنون مهم ترین سوال پیش روی مذاکرات وین این است که چارچوب لوزان حین نگاش متن، مورد بازنگری قرار خواهد گرفت یا نه.

 

تا آنجا که به امریکا مربوط می شود انگیزه ای برای این کار مشاهده نمی شود چرا که امریکایی ها تفاهم لوزان را یک دستاورد بزرگ برای خودمی دانند.

 

 سابا شامی، مشاور سیاسی حزب دموکرات آمریکا در واشنگتن امروز به این موضوع تصریح کرده است.

 

وی  در مصاحبه ای با شبکه تلویزیونی العالم می گوید هدف اصلی این دور از مذاکرات برای امریکا حفظ دستاوردهایی است که در ادوار قبلی مذاکرات به دست آورده است.

 

شامی می گوید: «به نظر من چند دیدگاه در آمریکا در رابطه با اوضاع کنونی یمن وجود دارد اما موضع رسمی آمریکا این است که به طور کلی از موضع کشورهای خلیج فارس به ویژه موضع عربستان سعودی حمایت می کند. نباید فراموش کرد که آمریکا در عین حال سعی دارد امتیازاتی را که از طرف ایرانی در زمینه برنامه هسته ای به دست آورده است، حفظ کند».

  • Upvote 1
  • Downvote 1

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
مهمان
این موضوع نسبت به پاسخ بیشتر بسته شده است.

  • مرور توسط کاربر    0 کاربر

    هیچ کاربر عضوی،در حال مشاهده این صفحه نیست.