DR_CHAMRAN

" توافق هسته ای " ، جزییات ، آینده (1)

Recommended Posts

نظرات هميشه متفاوت بوده ، ولي زمان همه چيز رو مشخص خواهد كرد

اين هم تحليل ابراهيم نبوي (از فيسبوق) :

 

 

مبارزه روی میز

مذاکره ایران و جهان غرب، تبدیل به طولانی ترین گفتگوی دیپلماتیک تاریخ بشر شده است. بی شک، دانشجویان امورخارجه در سالهای آینده، این مذاکرات را به عنوان یکی از مهم ترین دروس دیپلماسی خواهند خواند. فارغ از مسائل محتوایی این مذاکرات، که پیش از این درباره آن نوشته ام، شکل اتفاقی که در حال رخ دادن است، از جهاتی چند اهمیت دارد:

یک، این مذاکره مهم ترین مذاکره تاریخ میان یک قدرت محلی مستقل(ایران) با نمایندگان تمامی جهان قدرتمند است( آمریکا، انگلیس، فرانسه، چین، روسیه، آلمان) از نظر اندازه اقتصادی طرف مذاکره پنج به اضافه یک تقریبا 50 هزار میلیارد دلار تولید ناخالص داخلی دارند و ایران 818 میلیارد دلار. در واقع اگر کل تولید ناخالص داخلی جهان 74 هزار میلیارد دلار باشد، سهم پنج به اضافه یک دوسوم از این وضعیت اقتصادی است و سهم ایران دوصدم از کل اقتصاد جهان.

دو، ایران نخستین کشور جهان است که در موقعیت جنگ و سازش به جای رفتن به سمت جنگ، به سوی مذاکره رفته است. پس از ماهها مذاکره، طرفین اعلام کرده اند که تا امروز هرگز تا به این حد به توافق نزدیک نبودند، اما همزمان با یکدیگر، رئیس جمهور ایران دیروز اعلام کرد که ما خود را برای دوران پساتحریم و پساتوافق آماده می کنیم، یعنی ما همان میزان که آماده توافق هستیم، به همان میزان هم آماده عدم توافق هستیم. باراک اوباما نیز دیروز اعلام کرد که امکان توافق زیر 50 درصد است، یعنی آمریکا نمی خواهد از اینکه به توافق برسد، ابراز خوشنودی کند. هر دو طرف می دانند که زیر توافق را امضا خواهند کرد، مجلس هر دو طرف اعلام کرده که توافق می بایست مورد تصویب مجلسین قرار بگیرد، رهبران هر دو طرف نیز گفته اند که همه اختیار خود را به مذاکره کننده داده اند. و هر دو طرف به دیگری هشدار داده اند که این آخرین فرصت توافق است. اما چرا با وجود اینکه همه می دانیم که این توافق انجام خواهد شد، هیچ یک از طرفین مایل نیست خوشحالی خود را از توافق نشان بدهد؟ پاسخ ساده است. هر کسی نشان بدهد که نیازمند توافق است، بازی را باخته است و باید امتیاز بدهد. در واقع دو قماربازی که دو طرف میز نشسته اند، باید تا چند ساعت دیگر، چنان بازی کنند که بیشترین امتیاز را تا آخرین لحظه بگیرند و کمترین امتیاز را بدهند. انتظار طرفین و افرادی که نفس ها را در سینه حبس کردند، فقط زمانی پایان می یابد که دو طرف از اتاق بیرون بیایند و پایان مذاکرات را اعلام کنند. جاسوسان دو طرف باید تمام نظرات و بازی هایش شان را کشف کنند و بازیگران مذاکره از کوچکترین چیزی که نشان دهنده تمایلات درونی شان باشد خودداری کنند. جاسوسی از طریق کنترل مکالمات طرفین، مجموعه ای از روانشناسان که تک تک رفتارها و واکنش های همدیگر را بازخوانی می کنند، سوراخ های اطلاعاتی که در هر طرف وجود دارد و دیگری از آن استفاده می کند، همه و همه راههایی است که بی شک طرفین در آن جهت یافتن اطلاعات در سوی دیگر مذاکره می کوشند. هر دو طرف سعی می کنند که رابطه خود را با منشاء قدرت( رهبران آمریکا و اروپا، رهبری ایران) محدود کنند. شاید این بازی دیپلماسی پیچیده ترین رفتار دیپلماتیک از آغاز شکل گیری دنیای مدرن تا امروز است.

سه، معامله طرفین برسر برنامه اتمی یا حقوق بشر یا تروریسم نیست، در واقع اتفاقی که در حال رخ دادن است، تصمیم گیری برای ترسیم مرزهای آینده جهانی است. ایران و چین و روسیه، یک طرف بازی هستند، آلمان و فرانسه و انگلیس در میانه بازی و آمریکا طرف دیگر معامله است. این هفت کشور به هر نتیجه ای برسند، برنده اند، بازنده ها بیرون جلسه اند. اتفاقا دو بازنده اصلی همان دوسویی هستند که دعوا را آغاز کردند، اعراب و اسرائیل( عربستان و اسرائیل) مهم ترین بازندگان این بازی اند. مهم ترین کسی که از شکست مذاکره نفع می برد اسرائیل و عربستان است. اسرائیل برای اینکه این مذاکره به نتیجه نرسد تا امروز سه جنگ غزه، عراق و سوریه و یمن را پیش برده است و عربستان یک سال و نیم نفت مجانی فروخته تا بتواند با نابودی ایران هژمونی خود را در خاورمیانه به دست بیاورد. در واقع ایران احمدی نژاد شعله جنگ را روشن کرد و به عربستان و اسرائیل قدرت داد و ایران روحانی کوشید تا عواقب خطاهای احمدی نژاد را جبران کند. آنچه ایران به دست می آورد، زنده ماندن است و تبدیل شدن از منزوی ترین قدرت منطقه به مهم ترین قدرت خاورمیانه و آنچه جهان غرب به دست می آورد، جنگ نکردن در خاورمیانه است. آمریکا به جای اینکه به ده کشور باج بدهد تا جلوی ایران را بگیرند، بخشی از همان باج را به ایران می دهد و ایران به جای اینکه با ده کشور سازش کند تا جلوی آمریکا را بگیرد، با خود آمریکا سازش می کند.

چهار، شاید مهم ترین چیزی که نمایندگان هفت کشور به دست خواهند آورد، نتیجه توافق نیست، بلکه خود توافق است. پیروزی بعد از مذاکره به دست نمی آید، پیروزی در مذاکره به دست می آید. ایرانی که روز اول وارد اتاق مذاکره شد، کشوری متوسط از نظر اهمیت در خاورمیانه بود( حداقل بعد از ترکیه، عربستان، اسرائیل، کشورهای حوزه خلیج فارس) اما ایرانی که از اتاق مذاکره بیرون خواهد آمد، حداقل مهم ترین کشور آسیایی از نظر اهمیت سیاسی خواهد بود. کشوری که با چین، روسیه و آمریکا کنار آمده است و با اتحادیه اروپا صلح و توافق کرده است. همین اتفاق برای انگلیس، آلمان و فرانسه هم خواهد افتاد، این سه اگرچه تا پیش از این هم سه قطب مهم اروپا بودند، اما حتی فرانسه ذلیل شده بعد از اولاند هم خود را بازسازی حیثیتی کرده است، اگرچه نمایندگان فرانسه مثل همیشه سعی کردند در روزهای جنگ ژتون فاحشه های سیاسی پاریسی را به جبهه سربازان اسرائیلی و سعودی بفروشند، اما جز چند معامله اسلحه با سعودی چیز زیادی گیرشان نیامد. با این همه سوسیالیست های فرانسه به عنوان بدنام ترین دولت فرانسه پس از جنگ دوم جهانی، باید افتخار کنند که هنوز از اتاق مذاکرات کسی با لگد بیرون شان نکرده است، و بازهم همین حضور برایشان اعتباری است. ایالات متحده آمریکا، که در واقع طبیعی نیست که در عصر دموکرات ها اقتدار جهانی آمریکا را بازسازی کند، موقعیت خود را به عنوان قدرت اول جهان تثبیت می کند. اما این بار این تثبیت قدرت با جنگ و حمله و اشغال به دست نیامده، بلکه با دیپلماسی به دست آمده است.

پنج، اما مهم ترین دستآورد مذاکره، در وین به دست نمی آید. برنده آمریکایی حزب دموکرات است که با این توافق با دست های پر به سوی انتخابات بعدی خواهد رفت. در ایران برنده اصلی اعتدال گرایی است که قدرت را از دست تندروهای جنگ طلب داخل کشور خواهد گرفت و در واقع کل کشور و همچنین رهبری آن را به سوی پذیرش نرمخویی بیشتر و آنارشیگری کمتر خواهد برد و در خاورمیانه با ضربه بزرگی که به عربستان خواهد خورد، در واقع جریان داعش و طبعا هژمونی عربستان در کشورهای اسلامی لطمه خواهد خورد. شاید مهم ترین بازنده این بازی اسرائیل است که قدرت نتانیاهو در آن ضعیف خواهد شد و لیبرال ها در اسرائیل آینده بهتری را خواهند داشت. این اتفاق در اسرائیل مطمئنا به تثبیت صلح در منطقه خواهد انجامید.

شاید بسیاری از ایرانیان به این فکر کنند که ای کاش در هشت سال دولت احمدی نژاد کشور چنان به باد نمی رفت که یک دهه فقر و سیاهی و ناامنی و سرکوب رخ بدهد، ای کاش یک دهه از زندگی ایرانیان تلف نمی شد. ای کاش نمی شد، ولی این ای کاش ها در تاریخ معنی ندارند. در واقع همین که امروز ایران باقی مانده است و آینده قطعا بهتر از گذشته است، به چیزی شبیه معجزه نزدیک است. معجزه ای که مردم و سیاستمداران اصلاح طلب ایران آن را متجلی کردند. اگر آن 50.3 درصدی که صندلی قدرت را در خرداد سال 1392 از دست دیوانه ها بیرون آوردند، درست رفتار نمی کردند، شاید امروز اوضاع ایران بسیار دشوارتر از این بود که هست.

ویرایش شده در توسط yar2000
  • Upvote 2
  • Downvote 1

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
  1. جلیلی میخواست امیرکبیر بشه،از مذاکرات بیرونش کردند، ظریف سید حسن تقی زاده است،قرارداد دارسی امضا کرد

  • Downvote 3

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر

 

  1. جلیلی میخواست امیرکبیر بشه،از مذاکرات بیرونش کردند، ظریف سید حسن تقی زاده است،قرارداد دارسی امضا کرد

 

 

هرکسی از ظن خود شد یار من
از درون من نجست اسرار من
 
 
اگر بخواهیم نقد وارد کنیم و ایراد بگیریم می توانیم بگوییم امیرکبیر هم پر خطا بود 
حتی باوجود عصمت انبیا می شود بر انبیا هم ایراد گرفت چرا این کار را کردند و این کار را نکردند 
و این دقیقا فلسفه ایراد بنی اسرائیلی است 
 
در زمینه نقد تیم مذاکره کننده ما باید چند سوال را جواب دهیم
ایده آل ترین راه حل ممکن چیست؟
راه عملی در این زمینه چیست؟ یا چه راهی برای ما ممکن است ؟
 
در بحث محاسبه سود و زیان یک توافق می گویند اگر این انجام شود چه میزان سود و ضرر دارد و اگر نشود چه میزان سود و ضرر دارد
و بررسی اختلاف این دو نشان می دهد کدام انتخاب بهتر است
 
برای مثال همین توافق نفتی با قطر را که پوست وزیرنفت را رویش کنده اند مثال می زنم قرارداد کرسنت
الان بعد از کلی زمان می بینیم اگر اجرا می شد خیلی بیشتر به نفعمان بود تا اینکه انجام نشد 
 
 
دلیلش هم یک چیز است که در مهندسی زیاد گفته می شود
ماشینی با راندمان 10 درصد ولی اجرایی ارزشش خیلی بیشتر ازز ماشینی با راندمان 100 درصد ولی غیرقابل اجرا است
و از دید اقتصادی اجاره یک خانه با قیمت 80 درصد ولی 6 ماه زودتر خیلی بهتر از اجاره 100 درصد ولی با 6 ماه خانه خالی بدون اجاره است ( کسانی که اقتصاد مهندسی خوانده باشند یا خانه اجاره داده باشند این را می دانند)
 
خلاصه مطلب این است که اول باید راه اجرایی پیدا کرد بعد سر راندمان آن بحث کرد
خیلی از طرح های دوستان که می گویند کشور را فروختند غیراجرایی است و این در مذاکرات آقای جلیلی نشان داده شد
  • Upvote 4
  • Downvote 1

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر

انگلیسی ها یک ضرب المثلی دارند که می گه

 

The Devil is in Details

 

خب ، قدم گذاشتن توی راه صدام و قذافی رو تبریک می گم ...

  • Upvote 2
  • Downvote 6

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر

باید منتظر مواضع رسمی مقام معظم رهبری بود.

شاید مثل لوزان همه متن را تایید نکنند

  • Downvote 2

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر

محورهای جمع بندی مذاکرات
ادامه تحقیق و توسعه/ فروش اورانیوم غنی شده و آب سنگین ایران در بازارهای جهانی/ برداشته شدن تمامی تحریم‌های اقتصادی و مالی و فروش هواپیمای مسافربری/ کلیه تحریم‌های اقتصادی و مالی شورای امنیت لغو خواهد شد
راکتور آب سنگین اراک به عنوان یک راکتور آب سنگین باقی مانده و ضمن مدرن سازی و اضافه کردن قابلیت‌ها، آزمایشگاه‌ها و تاسیسات جدید، خواسته‌های اولیه برای برچیده شدن یا تبدیل آن به راکتور آب سبک به کنار گذاشته شده‌اند.
 

به گزارش خبرنگار اعزامی خبرگزاری فارس، جمهوری اسلامی ایران و دولت‌های عضو گروه 1+5 (شامل آمریکا، آلمان، انگلیس، چین، فرانسه و روسیه) همراه با نماینده عالی سیاست خارجی اتحادیه اروپایی) پس از 22 ماه مذاکره سخت و فشرده، سرانجام در روز 23 تیر 1394 برای رفع سوء تفاهم‌ها در مورد برنامه صلح آمیز هسته‌ای جمهوری اسلامی ایران و همزمان لغو تحریم‌های ظالمانه علیه ملت ایران تفاهم کردند.

 

در نتیجه این تفاهم که با رعایت چارچوب‌ها، دستورالعمل‌ها و خطوط قرمز جمهوری اسلامی ایران تدوین شده است، دستاوردهای زیر در حوزه هسته‌ای و لغو تحریم‌ها حاصل شد.

 

مولفه‌هایی که در پی خواهند آمد خلاصه‌ای از برنامه جامع اقدام مشترک بین ایران و 1+5 می‌باشد که در تاریخ 23تیر 1394 بین جمهوری اسلامی ایران و کشورهای 1+5 مورد توافق واقع شد.

 

در نتیجه این برجام:

 

- قدرت‌های جهانی برنامه هسته‌ای صلح آمیز جمهوری اسلامی ایران را به رسمیت شناخته و اعمال حقوق هسته‌ای ملت ایران را در چارچوب معاهدات بین‌المللی محترم می‌شمارند؛

 

- برنامه هسته‌ای ایران که با قلب حقایق و به ناحق به عنوان تهدیدی برای صلح و امنیت بین‌المللی معرفی شده بود، اکنون به موضوعی برای همکاری بین‌المللی با سایر کشورها در قالب استانداردهای بین‌المللی تبدیل می‌شود؛

 

- ایران به عنوان یک قدرت دارای فناوری هسته‌ای و برخوردار از برنامه هسته‌ای صلح آمیز، از جمله چرخه کامل سوخت و غنی‌سازی، توسط سازمان ملل متحد مورد شناسایی قرار می‌گیرد؛

 

- قطعنامه‌­های تحریمی ناعادلانه شورای امنیت سازمان ملل متحد، شامل کلیه تحریم‌های اقتصادی و مالی تحمیل شده علیه کشورمان، در قالب یک چارچوب مورد تفاهم و از طریق صدور یک قطعنامه جدید به یکباره لغو خواهند شد؛

 

- با صدور قطعنامه جدید ذیل ماده 25 منشور ملل متحد، ضمن اشاره به ماده 41 منشور صرفاً در بندهای مربوط به لغو تحریم‌های گذشته، تحول ماهوی در نحوه برخورد شورای امنیت با ایران ایجاد خواهد شد؛

 

- همه تاسیسات و مراکز هسته‌ای ایران به کار خود ادامه خواهند داد. بر خلاف خواسته‌های اولیه طرف مقابل، هیچ کدام نه برچیده می‌شوند نه تعطیل؛

 

- سیاست جلوگیری از غنی سازی ایران شکست خورد؛ برنامه غنی‌­سازی ایران ادامه خواهد یافت؛

 

- زیر ساخت هسته‌ای ایران حفظ خواهد شد. هیچ سانتریفیوژی از بین نخواهد رفت و کار تحقیق و توسعه بر روی کلیه سانتریفیوژهای کلیدی و پیشرفته ایران از جمله IR-4 ،IR-5 ،IR-6 و IR-8 ادامه می‌یابد؛

 

- راکتور آب سنگین اراک به عنوان یک راکتور آب سنگین باقی مانده و ضمن مدرن سازی و اضافه کردن قابلیت‌ها، آزمایشگاه‌ها و تاسیسات جدید به آن با همکاری صاحبان پیشرفته‌ترین و امن‌ترین فن‌آوری‌های روز جهانی، خواسته‌های اولیه برای برچیده شدن یا تبدیل آن به راکتور آب سبک به کنار گذاشته شده‌اند؛

 

- ایران به عنوان یک تولید کننده محصولات هسته‌ای، به خصوص دو محصول راهبردی «اورانیوم غنی شده‌» و «آب سنگین»، وارد بازارهای جهانی خواهد شد و تحریم‌ها و محدودیت‌ها علیه صادرات و واردات مواد هسته‌ای –که بعضاً 35 سال در جریان بود- بی تاثیر می‌شود؛

 

- تحریم‌های اقتصادی و مالی در حوزه‌های بانکی، مالی، نفتی، گازی، پتروشیمی، تجاری، بیمه، حمل و نقل وضع شده توسط اتحادیه اروپایی و آمریکا که به بهانه برنامه هسته‌ای ایران وضع شده است، در ابتدای اجرای توافق به طور یک جا لغو می‌شوند؛

 

- الزام بر ممنوعیت فعالیت موشکی کشورمان از جمله در حوزه موشک‌های بالیستیک به محدودیت‌هایی در حوزه موشک‌های طراحی شده برای سلاح هسته‌ای که جمهوری اسلامی ایران هیچگاه به دنبال آن نبوده و نخواهد بود، تبدیل خواهد شد؛

 

- تحریم تسلیحاتی ایران لغو و با برخی محدودیت‌ها جایگزین خواهد شد، به نحوی که امکان واردات یا صادرات اقلام دفاعی به صورت موردی فراهم و این محدودیت‌ها نیز بعد از 5 سال به طور کامل لغو خواهد شد؛

 

- ممنوعیت خرید اقلام حساس با کاربرد دو منظوره لغو و تامین نیازهای ایران از طریق کمیسیون مشترک ایران و 1+5 تسهیل خواهد شد؛

 

- تحریم تحصیل دانشجویان ایرانی در رشته‌های مرتبط با انرژی هسته‌ای به طور کامل لغو خواهد شد؛

 

- برای اولین بار پس از سه دهه تحریم غیر عادلانه، ممنوعیت خرید هواپیمای مسافربری مرتفع و امکان بازسازی ناوگان هوایی کشور و ارتقای ایمنی پروازها فراهم خواهد گشت؛

 

- ده‌ها میلیارد دلار از درآمدهای ایران که طی چند سال گذشته به دلیل تحریم‌های ظالمانه در خارج از کشور مسدود شده است آزاد خواهد شد؛

 

- بانک مرکزی جمهوری اسلامی ایران، کشتیرانی جمهوری اسلامی، شرکت ملی نفت ایران، شرکت ملی نفتکش و شرکت‌های تابعه، ایران ایر و بسیاری از دیگر نهادها، بانک‌ها و موسسات کشورمان (در مجموع حدود 800 شخص حقیقی و حقوقی) از شمول تحریم‌ها خارج می‌شوند؛

 

- دسترسی بیشتر ایران به حوزه‌های تجاری، فناوری، مالی و انرژی تسهیل خواهد شد؛

 

- ممنوعیت یا محدودیت همکاری‌های اقتصادی با ایران در تمامی عرصه‌ها از جمله سرمایه‌گذاری در صنایع نفت و گاز و پتروشیمی، و سایر زمینه‌ها مرتفع خواهد شد؛

 

- و بالاخره در حوزه انرژی صلح آمیز هسته‌ای زمینه همکاری‌های گسترده بین‌المللی با ایران در حوزه ساخت نیروگاه‌های جدید هسته‌ای، راکتورهای تحقیقاتی و پیشرفته‌ترین حوزه‌های صنعت هسته‌ای ایجاد می‌شود.

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر

 

- الزام بر ممنوعیت فعالیت موشکی کشورمان از جمله در حوزه موشک‌های بالیستیک به محدودیت‌هایی در حوزه موشک‌های طراحی شده برای سلاح هسته‌ای که جمهوری اسلامی ایران هیچگاه به دنبال آن نبوده و نخواهد بود، تبدیل خواهد شد؛

 

این بند یعنی چی؟ یعنی همون کار بر روی موشک های تجاری در بردهای بالا و عدم توسعه موشک های نظامی و قبول محدودیت در برنامه موشک های بالستیک؟

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر

این بند یعنی چی؟ یعنی همون کار بر روی موشک های تجاری در بردهای بالا و عدم توسعه موشک های نظامی و قبول محدودیت در برنامه موشک های بالستیک؟

وقتی می فهمیم که توافق منتشر بشه و نه فکت شیت ! چون این ها در جداول ضمائم می آید و هیچ چیز مشخص نیست ... .

  • Upvote 1

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر

خب این نگرانی امیدوارم اونجا واقعا جایی براش نزاشته باشند. ما حداقل باید بازدارندگیمون را در برابر اسرائیل در بحث موشکی حفظ کنیم. هم در برد و هم در سر جنگی و هم تحقیقات و توسعه در رابطه با موشک هایی با این کیفیت. اصولا این خط قرمز حیاتی و تاکیدی و ضروری  ( و شوک آور به خاطر حضورش در توافقنامه، برای ما و حتی دولتی که بارها عنوان کرد بحث موشک ها و توان دفاعی ما جزء مذاکرات نیست ) تنها در صورتی میتونه رفع بشه که اشاره به تحقیق در مورد فیوزها و کلاهک های هسته ای باشه والا هر چیز بیشتری یعنی قبول محدودیت در بحث موشکی. ابهام یعنی به ضرر ما چون قبلا هم عنوان شده بود هر چیزی که تفسیر پذیر باقی بمونه طرف مقابل تفسیر و عمل خواهدش کرد. جزئیات در بحث محدودیت در برد و سر جنگی هم به هر حال محدودیت در موردی است که حتی غیر از رهبری خود تیم ایرانی هم بارها عنوان می داشت که هیچ بحثی روش نخواهد کرد و تاسف بار خواهد بود که طرف مقابل حتی این را هم تحمیل کرده.

حالا باید تا جزئیات منتظر بود.

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر

بسم الله الرحمن الرحیم

 

تصاویری از توافق

 

twfq3.JPG

 

 

twfq1.JPG

 

 

[url=http://gallery.military.ir/albums/userpics/10313/twfq5.JPG]thumb_twfq5.JPG[/url]            [url=http://gallery.military.ir/albums/userpics/10313/twfq2.JPG]thumb_twfq2.JPG[/url]                 [url=http://gallery.military.ir/albums/userpics/10313/twfq4.JPG]thumb_twfq4.JPG[/url]

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر

خنده های ظریف یکی از نقاط مثبتش هست. لااقل در دیپلماسی عمومی! و رسانه ای مخاطبان عام جهانی هم احساس برد-برد برای ایران را هم خواهند داشت فارغ از جزئیات. این برای اون قسمتی که برای ایران مهمه مبنی بر اینکه " تسلیم " یا " وادادگی " نداشته خیلی اهمیت داره.

  • Upvote 2
  • Downvote 1

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر

سلام و درود

 

منم این توافق رو به ملت بزرگ و شهید پرور ایران تبریک میگم و امیدوارم که این توافق باعث پیشرفت و سربلندی ملت ایران در همه عرصه ها شود.

 

این هم اخرین پست بنده در این تاپیک است.

 

:rose: :rose: :rose: :rose: با ذکر خدا دلها ارام میگیرد :rose: :rose: :rose: :rose:

  • Upvote 6
  • Downvote 1

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر

جهت ثبت در تاریخ میگم :

 

اگر امروز که شرایط پیشرفت برای ما مهیا شده است ، نگرش راهبردی خویش را نسبت به اقتصاد و نظامی گری و سیاست تغییر ندیم و در کوتاه ترین زمان ممکن خود را به افق 1404 نرسانیم و اصلاحات لازم را 

انجام ندهیم، مطمئنا درگیر جنگ خواهیم شد و اگر نشویم کشوری در حد اعراب مصرف کننده خواهیم شد ... .

  • Upvote 8

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر

جهت ثبت در تاریخ میگم :

 

اگر امروز که شرایط پیشرفت برای ما مهیا شده است ، نگرش راهبردی خویش را نسبت به اقتصاد و نظامی گری و سیاست تغییر ندیم و در کوتاه ترین زمان ممکن خود را به افق 1404 نرسانیم و اصلاحات لازم را 

انجام ندهیم، مطمئنا درگیر جنگ خواهیم شد و اگر نشویم کشوری در حد اعراب مصرف کننده خواهیم شد ... .

 

 

دقیقا 

این یک آغاز است برای ساختن اقتصاد مستقل و پایه ای کشور 

 

در آن دنیا خیلی از مردم می گویند اگر به دنیا بازگردیم کار درست را انجام می دهیم ولی اگر فرصتی هم به آنان داده شود این کار را نمی کنند

حال الان این فرصت به اقتصاد ما داده شده است امیدوارم از آن درست استفاده کنیم

یادمان نرود عهدنامه گلستان و ترکنچای محصول یک مذاکره و توافق نبود بلکه نتیجه همه سستی هایی بود که قبل از جنگ صورت گرفته یود

  • Upvote 6

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر

ارزیابی راهبردی
مقدمه ای بر تحلیل برجام
گذار از لوزان به برجام محصول یک طراحی بسیار پیچیده در اموری چون چانه زنی، راهبردگذاری مذاکراتی، مدیریت بده- بستان، ترسیم خطوط قرمز، مدیریت فضای نقد، لابی های چند لایه و دیپلماسی عمومی بوده که جملگی توسط رهبر بصیر انقلاب اسلامی اعمال شده است.

 

مهدی محمدی، ایران هسته ای - یکم- به یک روایت دیروز روز پایان 12 سال پرونده هسته ای ایران بود. حداقل مذاکره کنندگان به ما گفته اند که چنین خواهد بود. برای من  که در این مدت، حتی یک روز از موضوع هسته ای فارغ نبوده ام، این روز بسیار مهم است. همین که یک نقطه پایان بر این پرونده حجیم گذاشته شود و بتوان انرژی هایی را که تاکنون صرف این موضوع شده، در موضوعاتی دیگر صرف کرد، خود موهبتی مهم و مبارک است. این نقطه پایان، برجام نامیده شده است. یک برنامه جامع برای اقدام مشترک میان ایران و 1+5 که با ضمائم آن بیش از 150 صفحه است. زمانی کم و بیش طولانی لازم است تا همه ابعاد این متن روشن شود و بتوان درباره آن یک داوری بدون ابهام به دست داد. اما به اجمال این نکته را می توان گفت که استراتژی ویژه مذاکراتی رهبر معظم انقلاب اسلامی به تولید یک متن متوزان منجر شده است. به این سبب، بی گمان بر ما فرض است که کوشش تیم مذاکره کننده را ارج بنهیم و به آنها خدا وقت بگوییم.

 

دوم- همچنانکه سابقه چنین معاهداتی نشان می دهد –البته نمونه های مشابه برای برجام بسیار اندک است- چالش بزرگ اینگونه متون حین اجرا نمایان می شود. به طور کلاسیک این تلقی وجود دارد که اجرای این قبیل توافقات بسیار دشوارتر از تنظیم و امضای آنهاست، بویژه اگر با طرفی چون امریکا مواجه باشیم که تقریبا حتی یک نمونه قابل ذکر از آنچه بتوان آن را عمل به تعهدات بین المللی نامید در کارنامه آن وجود ندارد. مهم تر از این، خوب یا بد بودن چنین متونی نیز نه روی کاغد بلکه در عمل مشخص می شود. بنابراین تا زمانی که نوبت به اجرا برسد باید خویشتن دار بود.

 

سوم- گذار از توافقات ژنو و لوزان –که بی گمان مصداق توافق بد بودند- به برجام، -که در نگاه اول توافقی متوازن است- به سادگی رخ نداده است. این گذار محصول یک طراحی بسیار پیچیده در اموری چون چانه زنی، راهبردگذاری مذاکراتی، مدیریت بده- بستان، ترسیم خطوط قرمز، مدیریت فضای نقد، لابی های چند لایه و دیپلماسی عمومی بوده که جملگی توسط رهبر بصیر انقلاب اسلامی اعمال شده است. این مدیریت، لااقل در یک هفته گذشته از جنس «ورود به جزئیات» بوه است. واقعیت این است که اگر مسیر توافق های ژنو ولوزان به حال خود رها می شد، این مدیریت اعمال نمی گشت، و انتقاد مصلحانه در دستور کار نخبگان قرار نمی گرفت، برجام شانس چندانی برای تبدیل شدن به یک توافق متوازن نداشت. در فرصتی دیگر جزئیات این موضوع را که چگونه این اصلاحات راهبردی و مداخلات تکنیکال، سرنوشت برجام را تغییر داد سخن خواهیم گفت.

 

چهارم- آنچه رخ داده یک بده بستان است. امور مهمی واگذار شده و البته امتیازهای مهمی هم به دست آمده است. همچنانکه آقای ظریف خود زمانی پیش از این گفته است این چیزی نیست که بنا باشد برای آن سوت و کف زده شود. جامعه بسیار زودتر از آنچه برخی می پندارند از هیجان ناشی از اعلان توافق خارج شده و بر دستاوردهای ملموس آن متمرکز خواهد شد. توقعات از توافق هسته ای در ماه های گذشته به نحو غیر واقعی بالا برده شده و اکنون زمان آن است که همه انرژی ها بر تامین یا مدیریت این توقعات متمرکز شود. این حق رهبر معظم انقلاب اسلامی و ملت شریف ایران است که در ازای انعطافی که در واگذاری بخشی از حقوق هسته ای خود انجام داده اند، ببینند که دولت نیز اولویت های خود را بر اولویت های مردم منطبق کرده و بر ترجمه توافق به رفاه تمرکز نموده است. دوران پسا توافق، دوران مسئولیت پذیری، سخت کوشی و قدرشناسی است. این دوران هم اکنون آغاز شده و خیلی زود ماه عسل خویش را سپری خواهد کرد.

 

پنجم- و واپسین نکته اینکه درباره هدف های امریکا در دوران پسا توافق نباید ساده اندیش بود و به برنامه ای که برای اثرگذاری بر محیط های سیاست داخلی، هسته ای، امنیت ملی و منطقه ای طراحی و اجرای برخی از آنها را هم آغاز کرده، بی توجهی کرد. اهداف امریکا در مرحله پساتوافق لزوما همان چیزهایی نیست که در متن برجام نوشته شده یا ظاهرا به نظر می رسد. چالش راهبردی اکنون این است که برجام و سرمایه های سیاسی و اجتماعی ناشی از اجرای آن در مسیر کدام هدف هزینه خواهد شد؟ نهایی شدن برجام محصول یک سلسله محاسبات استراتژیک است؛ هم در ایران و هم در امریکا. در طرف ایرانی شاید یک استراتژي مذاکراتی متفاوت، می توانست متنی متفاوت هم خلق کند. بحث درباره استراتژی مذاکراتی تیم ایرانی و بدیل های آن فعلا اولویت ما نیست. اما درباره آنچه امریکایی ها در سردارند باید به اندزه کافی وقت گذاشت و اندیشید. امریکا می خواهد برجام را سکویی برای پرش به سمت کدام اهداف کند؟ این سوال خصوصا در شرایطی اهمیت می یابد که توجه کنیم به دلایل متنوع امریکا چاره ای جز توافق با ایران نداشت و گزینه های غیر دیپلماتیک آن بسیار محدودتر و ناکارآمد از چیزی بود که ادعا می کرد. اساسا یکی از مهم ترین عواملی که به حصول توازن نسبی در متن برجام انجامیده، همین خالی بودن دست امریکا، نیاز آن به توافق و هوشمندی مذاکراتی در استفاده از این نقطه ضعف بوده است. اکنون امریکایی ها می خواهند برجام را به یک گزینه برای خود تبدیل کرده و با آن سبد خالی شده گزینه های خود را رونق ببخشند. متقابلا نظام جمهوری اسلامی نیز در این اندیشه است که برجام را به بخشی از پیکربندی راهبردی خویش در حوزه های اقتصادی، سیاست داخلی، منطقه ای وبین لمللی بدل کند. در سطح استراتژیک پرسش اصلی این است: در میان مدت، برجام گزینه کیست و در سبد کدام طرف خواهد نشست؟

  • Upvote 1

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
مهمان
این موضوع نسبت به پاسخ بیشتر بسته شده است.

  • مرور توسط کاربر    0 کاربر

    هیچ کاربر عضوی،در حال مشاهده این صفحه نیست.