DR_CHAMRAN

" توافق هسته ای " ، جزییات ، آینده (1)

Recommended Posts

بسم الله الرحمن الرحیم
 
در این تاپیک به خواست خدا به بررسی تحلیلی و فنی مذاکرات و توافق های انجام شده در لوزان سوئیس در موضوع هسته ای می پردازیم. خوب است از بیان مباحث احساسی در این تاپیک تا جای ممکن خودداری کنیم و سعی کنیم پستهامون علاوه بر بار فنی و تحلیلی، زبان مناسبی هم داشته باشه.
 
پیرامون مفاد توافق صورت گرفته در لوزان، 3 متن منتشر شده است:
متن اول- متنی که توسط ظریف و موگرینی قرائت شد. (+)
متن دوم- متنی که توسط تیم مذاکره کننده ایرانی در اختیار رسانه های داخلی گذاشته شد. (+ +)
متن سوم- متنی که توسط کاخ سفید به طور رسمی منتشر شد. (متن اصلی / ترجمه فارسی)
که متن دوم با دو متن دیگر تفاوت های بسیار زیاد و بنیادین دارد.
 
 
پنجشنبه شب، دقایقی قبل از کنفرانس خبری ظریف و موگرینی برای قرائت بیانیه ی توافق، توسط تیم مذاکره کننده ایران متنی به رسانه های داخلی داده شد به عنوان توافقی که صورت گرفته است.
مثلاً خبر آنلاین نوشت:
به گزارش خبرنگار اعزامی خبرآنلاین به لوزان، وزارت امورخارجه متن فارسی بیانیه مشترک را در اختیار رسانه ها گذاشت که در ادامه می آید...
 
​این متن با تیترهای بسیار مثبتی در رسانه های کشور منتشر شد. 
​به عنوان مثال:
خبر آن​ لاین:
فارس: ​
 
مطابق این متن، توافق صورت گرفته راجع به تحریم ها چنین است:
همه تحریم‌های اقتصادی و مالی چندجانبه اروپا و یکجانبه امریکا از جمله تحریم های مالی، بانکی، بیمه، سرمایه گذاری و تمامی خدمات مرتبط با آنها در حوزه های مختلف از جمله نفت، گاز، پتروشیمی وخودروسازی فورا لغو خواهند شد... همزمان با شروع به اجرای اقدامات هسته ای از سوی ایران در یک روز تعیین شده لغو تمامی تحریم ها به طور خودکار به اجراء در خواهد آمد.
 
همچنین این متن توافق صورت گرفته راجع به صنعت هسته ای کشور را چنین توصیف می کند:
در چارچوب راه حل های موجود، هیچ یک از تاسیسات و فعالیت های مرتبط هسته ای متوقف، تعطیل و یا تعلیق نمی شود و فعالیت های هسته ای ایران در تمامی تاسیسات هسته ای از جمله نظنز، فردو، اصفهان و اراک ادامه خواهد یافت.
 
ظریف هم در کنفرانس مطبوعاتی خود بعد از قرائت بیانیه، در موضعی مشابه با این متن، گفت: «کلیه تحریم های اتحادیه اروپا و آمریکا لغو می شود».
 
اما این سخنان با آنچه در بیانیه ظریف و موگرینی درباره تحریم ها گفته شده بود، تفاوت اساسی داشت. بند مرتبط به لغو تحریم ها در این بیانیه رسمی که توسط آ.ظریف قرائت شد، چنین بود:
اتحادیه اروپایی، اعمال تحریم های اقتصادی و مالی مرتبط با هسته ای خود را خاتمه خواهد داد و ایالات متحده نیز اجرای تحریم های مالی و اقتصادی ثانویه مرتبط با هسته ای را، همزمان با اجرای تعهدات عمده هسته ای ایران به نحوی که توسط آژانس بین المللی انرژی اتمی راستی آزمایی شود، متوقف خواهد کرد.
 
جمله دقیق موگرینی هم در زمینه توافق صورت گرفته راجع به لغو تحریم ها این بود:
"The European Union will terminate the implementation of all nuclear-related economic and financial sanctions and the United States will cease the application of all nuclear-related economic and financial sanctions simultaneously with the IAEA-verified implementation by Iran of its key nuclear commitments".
 
یعنی مطابق آنچه ظریف و موگرینی اعلام داشتند، حتی در صورت انجام کامل تعهدات ایران در این توافق،​ نه تنها «کلیه تحریم های اتحادیه اروپا و آمریکا» لغو نمی شوند، بلکه​ هیچ تغییر​ قابل توجهی​ هم​ در ساختار تحریم های اصلی بانکی و نفتی ایران (که تحریم های کنگره آمریکا هستند) ایجاد نخواهد شد.
 
چرا که:
​​
اولاً تأکید شده است که فقط تحریم های مرتبط با هسته ای موضوع بحث اند؛ اما دو طرف مذاکره خوب می دانند که تحریم های اصلی ایران  (مانند قوانین CISADA و NDAA ​کنگره آمریکا) چندمنظوره اند (هسته ای، حمایت از تروریسم، نقض حقوق بشر، و...)، و توقف تحریم هایی که صرفاً مرتبط با هسته ای اند، تغییری در ساختار تحریم های کشور ایجاد نمی کند.
​​
ثانیاً مطابق این بند، همین تحریم های مرتبط با هسته ای هم لغو نمی شوند، بلکه آمریکا فقط اجرای آنها را متوقف خواهد کرد.
​​
ثالثاً همین هم نه در ابتدای توافق، بلکه موقعی صورت خواهد گرفت که آژانس بین المللی انرژی اتمی انجام کامل تعهدات هسته ای توسط ایران را تأیید کند که خود آن هم با توجه به سابقه ی آژانس، ماجرایی است برای خودش.
​​
Zarif-mogherini.jpg
 
 
و بالاخره در بیانیه رسمی کاخ سفید که با عنوان «پارامترهای برنامه جامع اقدام مشترک» (و به عنوان متن اصلی) منتشر شده (توضیح بیشتر: +)، راجع به تحریم های اصلی ایران (تحریم های آمریکا) چنین آمده است:
- ایران در صورتی که به صورتی قابل راستی‌آزمایی به تعهدات خود پایبند باشد، تخفیف تحریمی دریافت خواهد کرد.

- آمریکا و اتحادیه اروپا زمانیکه آژانس تائید کند ایران تمام گام‌های کلیدی مرتبط با هسته‌ای را برداشته، تحریم‌های مرتبط با هسته‌ای را تعلیق خواهند کرد. در هر زمان که ایران به تعهدات خود عمل نکند، این تحریم‌ها فورا به جای خود باز می‌گردند.

- معماری تحریم‌های مرتبط با هسته‌ای ایالات متحده در بخش اعظم دوره توافق حفظ شده و امکان بازگشت فوری آن‌ها درصورت بروز مورد جدی عدم-کارایی را فراهم می‌کند.

- ذیل توافق، تحریم‌های ایالات متحده مرتبط با مسئله تروریسم، نقض حقوق بشر و موشک‌های بالستیک پابرجا خواهند بود.

 
 که این موارد همراستا با همان توافق اعلام شده در بیانیه ظریف و موگرینی، و در واقع تفصیل آن هستند
​ [مطابق آنچه در ادامه خواهد آمد، به نظر می رسد که تیم مذاکره کننده دولت اصرار داشته که در بیانیه ای که قرائت می شود، توافقات انجام گرفته، به این صراحت و تفصیل گفته نشود]
.
 
​از آنجا که تیم سیاست خارجی دولت در داخل و در سخنان تبلیغاتی -و غیررسمی- خود مدعی می شود که این متون رسمی دولت آمریکا تفسیربافی و غیرمهم است، لازم به ذکر است که:
 
اولاً آمریکا این متون رسمی را نه به عنوان نظر خودش، بلکه به عنوان توافق رسمی صورت گرفته منتشر می کند. و تا کنون هم مفاد هیچ کدام از این متون رسمی منتشر شده توسط کاخ سفید درباره مذاکرات هسته ای، مورد اعتراض طرف ایرانی واقع نشده بلکه در عمل نیز اجرایی شده اند، لذا می توان نتیجه گرفت که آنها خلاف واقع نبوده اند. به طور کلی در آمریکا -بر خلاف ایران- اگر دولتمردان در اظهارات یا متون رسمی خود چنین دروغ های بزرگی بگویند، با توجه به نظارت جدی اندیشکده ها و کنگره و... ساقط می شوند.
ثانیاً تجربه توافق ژنو نشان داد که فکت شیت آمریکا -که مسئولین سیاست خارجی ما آن را تفسیر آمریکا از توافق ژنو و بی اهمیت و برای مصارف داخلی دولت آمریکا می خواندند- در عمل مو به مو اجرایی شد و همین مسئولین دولتی ما هیچ موردی از آن را نگفتند خلاف توافقات شان در ژنو بوده و در عمل ذره ای از آن تخطی نکردند.
ثالثاً از آنجا که برداشتن تحریم ها باید توسط آمریکا صورت بگیرد، در صورتی که این موضوع تفسیرپذیر هم باشد، تفسیر آمریکاست که اهمیت دارد و اجرایی خواهد شد!
 
در اینجا فقط به مقایسه این 3 متن در ​موضوعی که هدف ایران از مذاکرات است، یعنی لغو تحریم ها​ی اصلی اقتصادی​پرداختیم.موارد تفصیلی توا​فقات​ حیرت آور​ صورت گرفته در حوزه های دیگر را هم در لینک زیر می توانید مطالعه کنید​ و با متن ارائه شده توسط وزارت خارجه​ مقایسه کنید:
 
واگذاری امتیازات گسترده در مقابل «تعلیق مشروط، محدود و برگشت پذیر» بخش کوچکی از تحریم ها
Zarif-Kerry.jpg
 
 
گفتنی است رسانه های خارجی قبل از اعلام نهایی شدن توافق، خبر داده بودند که اختلاف اصلی تیم مذاکره کننده ایران و آمریکا، نه بر سر مفاد توافق، بلکه بر سر اعلام یا مخفی کردن آن است.
مثلاً دویچه وله به نقل از اسوشیتدپرس زده بود:
اینک بحث آنها بر سر این است که موارد توافقی تا چه حد علنی شود. دولت آمریکا که تحت فشار کنگره قرار دارد خواستار اعلام علنی بخش عمده همه موارد به توافق ‌رسیده است، ولی ایران می‌خواهد که بخش کوچکی از این موارد علنی شود.
 
 
بدین ترتیب به نظر می رسد تیم مذاکره کننده که در یک سال و نیم گذشته در موارد متعددی پیرامون توافقات صورت گرفته و نحوه اجرای آن، حرف های خلاف واقع بیان کرده بود، این بار برای مسئولین و افکار عمومی داخلی، رسماً متنی شامل مفاد دروغین
​ (و حتی متناقض با بیانیه مشترک قرائت شده توسط آ.ظریف در لوزان)​
را به عنوان متن توافقات صورت گرفته منتشر کرده، که چنین اقدامی در نوع خود بی نظیر است.
 
همچنین با توجه به مفاد توافق صورت گرفته، این سوال مطرح است که با توجه به:
 
- مورد توافق واقع شدن مو به موی خواسته های آمریکایی ها در​این ​توافق​ (به تعبیر آقا: قبول کردن آنچه آمریکایی ها در مذاکرات دیکته می کنند)​
- زیر پا گذاشتن همه خط قرمزهای ایران در مذاکرات (​ تحقیقاتی نشدن سایت فردو، آب سنگین ماندن قلب رآکتور اراک، تأمین ظرفیت غنی سازی 190 هزار سو، متوقف نشدن روند رشد تحقیق و توسعه، قبول نکردن تعهدات فراتر از NPT، عدم ورود مذاکرات به حوزه موشکی و دفاعی، لغو یکجای همه تحریم ها در ابتدای توافق، دو مرحله ای نبودن توافق، برگشت پذیر بودن تعهدات، و...) در این توافق
- دست نخوردن ساختار تحریم های اصلی ایران در توافق صورت گرفته
 
پس این مدت تیم مذاکره کننده راجع به چه چیزی در حال مذاکره بوده است؟!
 
 

150401123054_kerry_monis_512x288_epa.jpg

ویرایش شده در توسط Lord-Soldier
  • Upvote 8
  • Downvote 1

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر

متن سرمقاله روزنامه وطن امروز به قلم مهدی محمدی

مهدی محمدی:

یکم- آیا خروجی مذاکرات لوزان فقط یک بیانیه مطبوعاتی بوده است؟
 توافق انجام شده در لوزان بدون شک یکی از مهم‌ترین اتفاقات – و شاید مهم‌ترین اتفاق- در تاریخ پرونده هسته‌ای ایران است. فراتر از همه عبارت‌پردازی‌ها و بازی‌های کلامی موجود، آنچه انجام شده یک توافق واقعی است؛ هم از این رو که متن بیانیه مشترک موگرینی- ظریف جزئیاتی از تعهدات دو طرف را ذکر می‌کند (این جزئیات در متون اختصاصی منتشر شده از سوی آمریکا و ایران کم و بیش تایید شده و بسط یافته) و هم از این جهت که اساسا منطقی نیست بپذیریم 6 وزیر خارجه، حدود 10 روز به طور شبانه‌روزی روی موضوعی کار کرده‌اند که هیچ الزامی برای آینده مذاکرات ایجاد نمی‌کند. بر خلاف آنچه عموما گفته شده، آنچه در مذاکرات لوزان اهمیت دارد متن بیانیه پایانی نیست. بیانیه پایانی، خروجی یک سلسله بحث‌های بسیار جزئی و مفصل درباره چارچوب یک توافق جامع (برنامه جامع اقدام مشترک) یا به عبارت دیگر توافق سیاسی روی اصول راه‌حل‌هایی که باید در یک برنامه جامع اقدام مشترک بیاید بوده است. این بحث‌ها بیش از 95 درصد به نتیجه رسیده و در پیوست‌هایی راجع به 6 موضوع اراک، فردو، غنی‌سازی، بازرسی‌ها، تحقیق و توسعه و تحریم‌ها درج شده است. همانطور که دو طرف تصریح کرده‌اند، تا زمانی که ایران و 1+5 درباره این راه‌حل‌ها به توافق نرسیدند، بیانیه مطبوعاتی صادر نشد؛ آنچه هم که در بیانیه مطبوعاتی آمده، صورت بسیار خلاصه و نازلی از توافقات تفصیلی است که میان دو طرف انجام شده است. توافق لوزان، به عنوان یک توافق بر سر کلیات و اصول راه‌حل‌ها، خود حاوی جزئیات فراوانی است اما از آنجا که این جزئیات هنوز به حدی کافی نیست که توافق قابل اجرا باشد، دوطرف باید تا ژوئن جزئیات فنی بیشتری –براساس همین چارچوب و اصول توافق شده نه بیرون از آن- به آنچه در لوزان توافق کرده‌اند بیفزایند تا متن اصلی توافق نهایی به دست آید، متنی که تصور  می‌شود قابل امضا و اجرا خواهد بود. بنابراین تیم مذاکره‌کننده نمی‌تواند از زیر بار این موضوع که در لوزان یک تعهد بین‌المللی مهم برای ایران ایجاد کرده، بگریزد. اگر به اسناد مراجعه کنیم، متن بیانیه مشترک ظریف- موگرینی می‌گوید در برجام (برنامه جامع اقدام مشترک)، مسائل کلیدی مطابق این راه‌حل‌ها، حل خواهد شد. این بدان معناست که برجام، صورت بسط یافته توافق لوزان خواهد بود و تنها تفاوت آن با توافق لوزان این است که جزئیات بیشتری خواهد داشت و درباره 5 درصد مسائل اختلافی هم تعیین تکلیف خواهد کرد.
بیانیه می‌گوید این موارد طبق بیانیه مشترک، مبانی مورد توافق برجام است. (the agreed basis for the final text of the JCPOA) جان کری هم در سخنرانی خود گفته است این یک تفاهم سیاسی با جزئیات است1.  و در نهایت، چنانکه بیانیه مشترک تصریح کرده، آنچه باقی مانده صرفا جزئیات فنی (technical details) است.
بر این اساس، می‌توان گفت در اینجا 2 امر بشدت قابل انتقاد رخ داده است:
1- تیم مذاکره‌کننده، در لوزان مجموعه‌ای از تعهدات بین‌المللی برای ایران ایجاد کرده که الزام‌آور است در حالی که مجوز چنین کاری را نداشته است. آقای ظریف ادعا کرده و این ادعا در صدر بیانیه توجیهی تیم ایرانی هم تکرار شده که این متن الزام‌آور نیست. من آقای ظریف و تیم ایشان را دعوت به پاسخ به یک سوال ساده می‌کنم: آیا می‌توانید حین مذاکره درباره جزئیات تا ژوئن، مفاد آنچه را که در بیانیه مشترک لوزان آمده یا در بیانیه توجیهی خودتان نوشته‌اید، پس بگیرید یا تغییر بدهید؟ به عنوان مثال، آیا در مذاکره درباره جزئیات، مثلا ممکن است حدود 5000 ماشین سانتریفیوژ ایران بدل به 10 هزار ماشین شود؟ اگر نمی‌توانید  یعنی بیانیه لوزان یک متن الزام‌آور بوده و این تعهدات تثبیت شده است.
2- فرآیند نگارش برجام، بدون تردید بدل به یک فرآیند دو مرحله‌ای شده است. یک مرحله از آن که توافق روی اصول راه‌حل‌ها به همراه مقدار زیادی جزئیات است در لوزان رخ داده و مرحله دیگر که توافق روی جزئیاتی است که توافق را قابل امضا و اجرا کند هنوز باقی مانده است. این دقیقا چیزی است که تیم مذاکره‌کننده از آن منع شده بود بویژه اگر توجه کنیم همانطور که مقام‌های آمریکایی و فرانسوی از پنجشنبه شب تا حالا گفته‌اند بخشی از تعهدات طرف مقابل  درباره تحریم‌ها (عمدتا در زمینه زمان‌بندی‌ها) هنوز تعیین تکلیف نشده و به مذاکره درباره جزئیات موکول شده است. این امر بدون شک، یک خبط مذاکراتی عظیم است و منافع کشور را در معرض مخاطرات جدی قرار خواهد داد.
دوم- چرا جزئیات توافقات پنهان است؟
حقیقت این است که ما متن آنچه را که در لوزان توافق شده در اختیار نداریم. آنچه در اختیار ماست یک بیانیه مشترک است، 2 متن توجیهی از سوی ایران و آمریکا و سخنرانی‌های ظریف، کری و اوباما پس از توافق. واضح است آنچه مذاکره و توافق شده بسیار بیش از آن چیزی است که منتشر شده است. ظاهرا در یکی دو روز آخر یکی از مجادلات اصلی دو طرف همین بوده که چه میزان از جزئیات توافق شده می‌تواند به متن بیانیه مطبوعاتی تزریق شود. مجموعه اطلاعات نشان‌دهنده این است که تیم ایرانی در این زمینه بشدت دچار عارضه «ترس از جزئیات» بوده است در حالی که آمریکایی‌ها اصرار داشته‌اند حتی‌المقدور میزان بیشتری از جزئیات توافق شده منتشر شود؛ همان کاری که در «یادداشت رسانه‌ای» کاخ سفید انجام شده است. اما نکته جالب این است که مجموعه این متون – بر خلاف آنچه ظاهرا به نظر می‌رسد- تا حدود زیادی بر هم منطبق است و به همین دلیل می‌توان از دل آن صورتبندی و ساختمان اصلی یک توافق را استخراج و آن را بازسازی کرد. این کاری است که در کمال احتیاط در این نوشته انجام خواهد شد. من تلاش خواهم کرد با کنار هم گذاشتن تکه‌های پازل، یک تصویر کلی از توافق به دست بیاورم و به ارزیابی آن بپردازم. به طور کاملا طبیعی، چنین روشی از تحلیل، حدی از عدم قطعیت را با خود همراه خواهد داشت بویژه اینکه شک نداریم روایت طرف آمریکایی از توافق سودمندانه است ولی اگر به برآیند همه متون موجود توجه کنیم می‌توان تصویری کم و بیش قابل اطمینان از توافق لوزان به دست آورد یا در یک هدفگذاری فروتنانه‌تر، حداقل می‌توان فهمید آمریکایی‌ها چه در سر دارند و نوبت به اجرا که برسد چه خواهند کرد. من در این نوشته، به دلیل همه محدودیت‌های موجود، درباره همه مسائل کلیدی سخن نخواهم گفت بلکه صرفا چند موضوع مهم یعنی غنی‌سازی، تحریم‌ها، تحقیق و توسعه، بازرسی‌ها،PMD و فردو را بررسی خواهم کرد. پرسش بنیادین، پرسش از توازن است به این معنی که ببینیم ایران چه داده و چه گرفته و آیا آنچه گرفته با آنچه واگذار کرده، هم‌وزن است؟
سوم- غنی‌سازی
اجازه بدهید از مساله غنی‌سازی به عنوان اصلی‌ترین موضوع مورد مناقشه شروع کنیم. سرجمع متون به ما می‌گوید:
1- به مدت 10 سال فقط 5060 ماشین در ایران غنی‌سازی می‌کند.
2-کل ماشین‌ها به مدت 10 سال 6104 عدد خواهد بود.
3ـ 1044  ماشین در فردو خواهد بود.
4- به مدت 15 سال ذخیره مواد 5/3 درصد در ایران 300 کیلو خواهد ماند.
5- به مدت 15 سال ایران تاسیسات اورانیوم جدید نمی‌سازد.
6- ماشین‌های فعلی ایران فقط می‌تواند جایگزین (replacements) ماشین‌های خراب شده شود.
براساس خطوط قرمز ترسیم شده، درباره غنی‌سازی 2 سوال مهم وجود دارد:
1- آیا این غنی‌سازی تامین‌کننده نیاز کشور در مقاطع مختلف خواهد بود؟
2- آیا پس از اتمام دوره توافق، محدودیت‌ها بر برنامه غنی‌سازی ایران برچیده شده و ایران حق غنی‌سازی صنعتی خواهد داشت؟
متاسفانه پاسخ هر دو سوال اکیدا منفی است. از آنجا که مبنای توافق لوزان، همچون توافق ژنو، افزایش زمان
 Break out به حداقل یک سال بوده است:2
1- این توافق اصلی‌ترین دارایی هسته‌ای را که مواد هسته‌ای به صورت گاز UF6 است به مدت 15 سال از ما می‌گیرد. متن وزارت خارجه آمریکا می‌گوید در تمام این مدت مواد 5/3 درصد ایران باید زیر 300 کیلوگرم باشد. متن توجیهی تیم ایرانی نیز تصریح می‌کند موجودی فعلی مواد هسته‌ای ایران یا تبدیل به سوخت می‌شود یا صادر و این بدان معناست که ایران به مدت حداقل 15 سال از در اختیار داشتن ذخیره مناسبی از مواد قابل غنی‌سازی مجدد محروم خواهد شد3.
2- توافق در این باره که حدود 12000 ماشین اضافی ایران از تاسیسات خارج می‌شود یا نه ابهام دارد.
3- ایران در این مدت اجازه ساخت ماشین جدید نخواهد داشت.
4- از همه  مهم‌تر، در هیچ کجای متن طرف ایرانی به این موضوع اشاره نشده است که برنامه غنی‌سازی ایران در طول دوران توافق، چگونه رشد خواهد کرد و آیا اساسا رشدی وجود خواهد داشت یا نه؟ فراموش نکنید نیاز ایران تا سال 2021، 190 هزار سو غنی‌سازی فقط برای تامین سوخت رآکتور بوشهر است که در آن سال دیگر قراردادی برای تامین سوخت آن از سوی روسیه وجود نخواهد داشت. نکته بسیار نگران‌کننده این است که متن منتشر شده از سوی وزارت خارجه آمریکا می‌گوید بعد از 10 سال هم ظرفیت غنی‌سازی ایران محدود خواهد بود و هیچ نشانی از اینکه نتیجه پذیرش این همه محدودیت، رسیدن به غنی‌سازی حتی پس از 10 سال باشد دیده نمی‌شود.  در متن منتشر شده از سوی آمریکا گفته شده برنامه ایران پس از 10 سال هم به گونه‌ای خواهد بود که منجر به محدودیت‌های مشخص بر ظرفیت غنی‌سازی می‌شود(resulting in certain limitations on en    richment capacity.). در جای دیگری از این متن آمده است که بعد از 10 سال هم برنامه غنی‌سازی بلندمدت ایران مشروط به توافق با 1+5 است:
Beyond that, Iran will be bound by its longer-term enrichment and enrichment research and development plan it shared with the P5+14.
جالب‌تر از همه اینها سخنان جان کری است که خیلی به صراحت می‌گوید اساسا برای این توافقنامه پایانی وجود ندارد و اینکه ایران توقع داشته باشد زمانی فرا برسد که محدودیت‌ها بر برنامه هسته‌ای ایران به طور کامل برچیده شود، کاملا بی‌معنی است. کری می‌گوید: «من می‌خواهم یک موضوع دیگر را هم کاملا صریح بیان کنم، زیرا تعبیرها و تفسیرهای بسیار نادرستی درباره آن در طول این مذاکرات ارائه شده است. هیچ پایانی برای اعتبار توافقنامه‌ای که تلاش می‌کنیم تدوین و نهایی‌سازی کنیم وجود ندارد. هیچ پایانی برای این توافقنامه وجود ندارد. پارامترهای این توافقنامه در مراحل مختلف اعمال و اجرا خواهند شد. برخی از این پارامترها برای مدت 10 سال اعمال خواهند شد. برخی دیگر برای مدت 15 سال اعمال خواهند شد. برخی دیگر هم برای مدت 25 سال اعمال خواهند شد. اما پارامترهای خاص از جمله تدابیر شفاف‌سازی به شکل کاملا مشخص در زمان آینده هم اعمال خواهند شد. مدت اعتبار این تدابیر و پارامترها به هیچ‌وجه پایان نخواهد یافت و نکته مهم در این توافقنامه این است که جامعه جهانی این اطمینان را خواهد داشت که برنامه هسته‌ای ایران کاملا مسالمت‌آمیز است و در صورتی که براساس تدابیر و پارامترهای مشخص شده نباشد ما امکانات و تدابیری در اختیار داریم که با آن برخورد کنیم»5.
تیم مذاکره‌کننده می‌تواند بگوید این خلاف توافق است اما نمی‌تواند انکار کند که این موضع آمریکاست و تجربه نشان داده آمریکایی‌ها به موضع خودشان عمل می‌کنند نه آنچه ما تصور می‌کنیم یک توافق میان 2 دشمن است. مهم نیست آمریکا در متن برجام چه خواهد نوشت. مهم این است که کری به صراحت می‌گوید آمریکا هرگز با برچیده شدن این محدودیت‌ها موافقت نخواهد کرد و از آنجا که این موضوعی اساسا مربوط به آمریکاست، بهتر است این مساله را جدی بگیریم!
چهارم- فردو
موضوع بعدی که مناسب است به آن پرداخته شود، مساله فردو است. آنچه تیم مذاکره‌کننده درباره فردو مامور به محقق کردن آن بود این بود که 1000 سو غنی‌سازی در فردو انجام شود. این یک خط قرمز صریح و بدون ابهام است. در آنچه ما از توافق لوزان می‌دانیم هیچ نشانی از این خط قرمز وجود ندارد.
در این توافق، تاسیسات فردو به گونه‌ای تغییر می‌کند که دیگر تاسیسات غنی‌سازی نباشد. این یعنی ایران فقط یک تاسیسات غنی‌سازی در نطنز خواهد داشت. این امر، علاوه بر اینکه به معنی از بین بردن پدافند غیر عامل نطنز و در معرض حمله نظامی قرار دادن آن است، صریحا خط قرمز ترسیمی برای تیم مذاکره‌کننده را هم نقض می‌کند.  
در بیانیه مشترک هم تصریح شده است که فردو از تاسیسات غنی‌سازی به چیز دیگری (یک تاسیسات تحقیقاتی فیزیک و هسته‌ای) تبدیل می‌شود (Fordow will be converted from an enrichment site into a nuclear, physics and technology). به این ترتیب در واقع موضع بارها اعلام شده آمریکایی‌ها مبنی بر اینکه فردو باید هدف دیگری پیدا کند، کاملا محقق شده است. در بیانیه طرف ایرانی هم پذیرفته شده که فردو به چیز دیگری غیر از آنچه اکنون هست تبدیل می‌شود (will be turned into a research center). در این بیانیه ادعا شده 1000 ماشین در فردو باقی خواهد ماند و 2 آبشار 174 تایی آن گردش خواهد کرد اما گفته نشده است که این آبشارها مواد هسته‌ای تولید خواهد کرد یا اساسا مواد هسته‌ای به آن تزریق خواهد شد6. فردو در توافق لوزان و به تبع آن در برنامه جامع اقدام مشترک، یک تاسیسات غنی‌سازی نخواهد بود، اساسا در آن مواد شکافت‌پذیر وجود نخواهد داشت، حتی تحقیق و توسعه غنی‌سازی هم در آن انجام نخواهد شد. شما خود قضاوت کنید که این کجا و خط قرمز 1000 سو غنی‌سازی کجا؟ ممکن است تیم مذاکره‌کننده ادعا کند که موفق شده حداقل 1000 ماشین را در فردو نگه دارد و این در موقع لزوم به کار ایران خواهد آمد اما این توجیه بسیار سبکی است، چرا که براساس دیگر بخش‌های توافق اساسا، ایران مواد هسته‌ای در اختیار نخواهد داشت که بتواند با این ماشین‌ها کاری انجام بدهد!
پنجم- تحقیق و توسعه
موضوع بعدی که باید با دقت به آن رسیدگی شود مساله تحقیق و توسعه هسته‌ای بویژه تحقیق و توسعه غنی‌سازی است. تیم مذاکره‌کننده موظف بوده است در توافق نهایی، یک برنامه تحقیق و توسعه فارغ از هرگونه محدودیت را تضمین کند. در واقع برای ایران، برنامه تحقیق و توسعه از بسیاری دیگر از جنبه‌های برنامه هسته‌ای مهم‌تر است، چرا که تداوم بدون محدودیت برنامه تحقیق و توسعه منجر به رشد مهارت‌های غنی‌سازی ایران می‌شود و این به نوبه خود تضمین می‌کند در زمانی مفروض در آینده ایران خواهد توانست– اگر لازم دانست - با استفاده از ماشین‌های پیشرفته به سرعت یک جهش در ظرفیت غنی‌سازی خود ایجاد کند. دقیقا به همین دلیل، صهیونیست‌ها هم اصرار داشته‌اند برنامه تحقیق و توسعه غنی‌سازی ایران در هرگونه توافق نهایی باید بشدت محدود شود. یوال اشتاینیتز، وزیر امور راهبردی و مسؤول پرونده ایران در کابینه رژیم اشغالگر قدس شریف، چند روز قبل به روشنی گفت از دید وی مهم‌ترین امتیازی که باید از ایران گرفته شود محدود شدن برنامه تحقیق و توسعه است.
بسیار خوب! اکنون اجازه بدهید ببینیم در توافق لوزان، برنامه تحقیق و توسعه غنی‌سازی ایران به چه شکلی درآمده است.
متن منتشر شده از سوی آمریکا درباره برنامه تحقیق و توسعه غنی‌سازی در ایران بر قید «محدودیت» تصریح دارد:
Iran will engage in limited research and development with its advanced centrifuges, according to a schedule and parameters which have been agreed to by the P 5+1.
در واقع این اصلا عجیب هم نیست> چرا که تیم ایرانی پذیرفته است که تحقیق و توسعه به عنوان یکی از پارامترهای اصلی محاسبه زمان برک اوت در نظر گرفته شود  به همین دلیل کاملا روشن است که برای افزایش زمان گریز، باید برنامه تحقیق و توسعه هم محدود شود.  
در بیانیه مشترک هم گفته شده است که سطح و زمان بندی تحقیق و توسعه، به صورت دو طرفه توافق می‌شود: «تحقیق و توسعه غنی‌سازی در ایران روی ماشین‌های سانتریفیوژ براساس یک جدول زمانی و سطح توافق شده به صوت دو طرفه، انجام خواهد شد». )    Iran’s research and development on centrifuges will be carried out on a scope and schedule that has been mutually agreed.) معنی اینکه باید یک جدول زمانی و سطح توافق شده در این باره وجود داشته باشد، این است که اولا تا زمانی که آن جدول تدوین شود و ثانیا درون خود آن جدول، این برنامه مقید به محدودیت‌هایی خواهد شد.
جالب است که حتی بیانیه طرف ایرانی هم می‌پذیرد که آغاز و تکمیل فرایند تحقیق و توسعه سانتریفیوژهای IR-4،
 IR-5،IR-6و IR-8 در طول دوره زمانی 10 ساله (in the 10-years period of the agreement.) است و این تلویحا یعنی در لحظه نخست آغاز اجرای برجام محدودیت‌هایی بر برنامه تحقیق و توسعه ایران تحمیل خواهد شد و همچنین در طول این مدت نیز این برنامه دورانی از محدودیت را تجربه خواهد کرد که نمی‌دانیم زمان آن چقدر خواهد بود.
همانطور که پیش از توافق حدس زده می‌شد، مجموعه متون موجود هم دلالت دارد که برنامه تحقیق و توسعه ایران در توافق لوزان مشروط به شروطی از جمله احراز پایبندی ایران به تعهداتش شده، ضمن اینکه گره خوردن تحقیق و توسعه به Break out امکان اعمال بدون محدودیت آن را قطعا از بین می‌برد.
ششم- بازرسی‌ها و دسترسی‌های آژانس
ششمین موضوع، مساله بسیار حیاتی بازرسی‌ها و دسترسی‌های آژانس بین‌المللی انرژی اتمی در طول زمان اجرای برنامه جامع اقدام مشترک است. درست است که ایران به دلیل مطمئن بودن از ماهیت برنامه هسته‌ای خود، اساسا با مفهوم بازرسی و حتی توسعه آن مشکلی ندارد اما آنچه در توافق لوزان آمده در واقع یک برنامه بازرسی از برنامه هسته‌ای ایران نیست، بلکه یک برنامه جاسوسی تمام عیار است که بدون شک خسارات حفاظتی و امنیتی بی‌سابقه‌ای را به ایران وارد خواهد کرد بویژه اگر فرض را بر این بگذاریم که اینها که روبه‌روی ما ایستاده‌اند دشمن هستند.
در توافق لوزان، به آژانس دسترسی‌های جدیدی به زنجیره تامین (supply chain) ایران از حیث مواد و تجهیزات داده شده است. این بسیار مهم است. این دسترسی به سرویس‌های اطلاعاتی غربی امکان می‌دهد تمام زنجیره تامین مواد، تجهیزات و قطعات هسته‌ای ایران را بشناسند و در صورت لزوم علیه آنها اقدام کنند.
مساله بعدی این است که توافق لوزان می‌گوید آژانس (بخوانید سرویس‌های اطلاعاتی غربی) می‌تواند صرفا به بهانه وجود یک تاسیسات مشکوک (suspicious sites) یا ادعای وجود یک تاسیسات پنهان، به هر نقطه کشور دسترسی داشته باشد.
در متن منتشر شده از سوی آمریکا آمده است– جالب است که متن طرف ایرانی در این باره کاملا ساکت است-: «ایران ملزم خواهد بود به آژانس دسترسی‌های لازم برای تحقیق درباره تأسیسات مشکوک این کشور یا تحقیق درباره ادعاهای وجود تأسیسات غنی‌سازی پنهان، تأسیسات تبدیل (اورانیوم)، تأسیسات تولید سانتریفیوژ یا تأسیسات تولید کیک زرد در هر نقطه از آن کشور فراهم کند».‎
Iran will be required to grant access to the IAEA to investigate suspicious sites or allegations of a covert enrichment facility, conversion facility, centrifuge production facility, or yellowcake production facility anywhere in the country.
آیا این معنایی جز آن دارد که غرب می‌تواند هر مکانی را که به لحاظ اطلاعاتی نیاز به دیدن آن دارد یک تاسیسات مشکوک اعلام کند و خواستار بازدید از آن شود؟!
تازه این هم باز پایان بازی نیست. چیز بدتری هم وجود دارد. در توافق لوزان –آنگونه که از مجموعه متون می‌توان فهمید- ایران پذیرفته است که یک رژیم بازرسی ویژه حتی فراتر از پروتکل الحاقی برای آن مصوب شود و برقرار بماند!
متن منتشر شده از سوی آمریکا می‌گوید به مدت 15 سال ایران رژیم بازرسی اضافی (accept enhanced transparency procedures) خواهد داشت. در همین جا تصریح شده، این رژیم بازرسی پیشرفته 15 ساله، چیزی فراتر از پروتکل الحاقی است.
بیانیه مشترک هم تصریح دارد علاوه بر پروتکل، آژانس از دسترسی‌های بیشتری (enhanced access) برخوردار خواهد بود7.  اوباما هم در سخنرانی خود می‌گوید بازرسی‌های ایران طوری است که در هیچ کشور دیگری نمونه ندارد: «با این توافق ایران با بازرسی‌هایی روبه‌رو خواهد شد که از همه کشورهای دیگر جهان بیشتر است»8.  و این به صراحت بدین معناست که رژیم بازرسی‌های ایران حتی از پروتکل هم فراتر است چرا که هم اکنون پروتکل الحاقی در برخی کشورها در حال اجراست.
جالب است که تیم ایرانی در این مورد، حتی الزامات قوانین داخلی کشور را هم رعایت نکرده است. مطابق قانون منع اقدامات داوطلبانه مصوب مجلس شورای اسلامی در سال 1385 انجام هرگونه اقدام داوطلبانه از سوی ایران ممنوع است ولی بیانیه طرف ایرانی می‌گوید پروتکل بدون تصویب در مجلس شروع به اجرا خواهد شد!
 (Iran will implement the Additional Protocol temporarily and voluntarily in line with its confidence-building measures)
این متن در حوزه بازرسی‌ها هیچ نسبتی با حقوق و تعهدات ایران طبق ان‌پی‌تی ندارد. اساسا این متن طوری نوشته شده انگار ایران عضو ان‌پی‌تی نیست و هرگز نبوده است و این یعنی ایران یک استثنای کامل از معاهده NPT است. پذیرش این مدل از بازرسی، خود به این معناست که تیم ایرانی متهم بودن یا حداقل در معرض اتهام قرار داشتن برنامه هسته‌ای ایران را تا زمانی نامشخص در آینده دور قبول دارد و به غرب حق می‌دهد که با این برنامه به عنوان یک برنامه مشروع و عادی رفتار نکند. وقتی ما خود درباره خویش چنین می‌اندیشیم، از دشمن چه انتظاری داریم؟
هفتم- PMD
موضوع بعدی که باید در اینجا به آن پرداخت این است که توافق لوزان تا چه حد توانسته برنامه‌های دفاعی غیر هسته‌ای ایران را از گزند دست‌اندازی غرب مصون نگه دارد؟ به عبارت دیگر سوال این است که مذاکره‌کنندگان در لوزان تا چه میزان به خط قرمز عدم ورود به برنامه‌های نظامی متعارف ایران پایبند بوده‌اند؟  غرب، از همان روز نخست بحران هسته‌ای، تلاش کرده است نگرانی‌های ادعایی درباره برنامه هسته‌ای را بهانه و ابزاری برای ورود، دست‌اندازی، کسب اطلاعات و اگر توانست محدود‌سازی و خرابکاری در برنامه نظامی متعارف ایران قرار دهد. دقیقا به همین دلیل، موضوعاتی مانند PMD ساخته شد تا پلی میان برنامه هسته‌ای و برنامه دفاعی متعارف ایران ایجاد کند و بحران را از یکی به دیگری منتقل کند.
حداقل وظیفه‌ای که یک توافق جامع هسته‌ای بر عهده دارد این است که راه این بهانه‌جویی‌ها و سندسازی‌ها را مسدود کند. در واقع، اگر قرار باشد ایران پس از موضوع تحریم‌ها و تحقیق و توسعه فقط یک مطالبه دیگر در حوزه هسته‌ای داشته باشد، به عقیده من آن مطالبه باید متوقف شدن فرآیند سندسازی و توطئه‌چینی علیه برنامه هسته‌ای ایران از سوی سرویس‌های اطلاعاتی غربی با توسل به بهانه‌هایی مانند PMD باشد. باز ماندن PMD، به معنی باز ماندن همه آن مسیرهایی است که تاکنون توطئه‌ها و خرابکاری‌ها علیه برنامه هسته‌ای ایران از طریق آن انجام شده است. بدتر از این، باز ماندن موضوع PMD راه را برای بهانه‌جویی‌های پی‌درپی آژانس –که در توافق نهایی خصوصا در زمینه تعلیق تحریم‌ها به عنوان یکی از داوران اصلی تعیین شده- باز می‌گذارد و هر لحظه به غربی‌ها این امکان را می‌دهد که با سندسازی و طرح ادعاهای جدید، انجام همه تعهدات خود را متوقف کنند. PMD یک موضوع سیاسی است و فیصله آن هم باید در یک توافق سیاسی جست‌وجو شود اما این موضوعی است که نه تنها در توافق لوزان رخ نداده، بلکه در این توافق هم به  PMD مشروعیت داده شده، هم ایران پذیرفته است که در این زمینه به نگرانی‌های آژانس بپردازد و هم تعلیق تحریم‌ها بویژه تحریم‌های شورای امنیت به این موضوع مشروط شده است.
متن منتشر شده از سوی آمریکا می‌گوید PMD باز می‌ماند و ایران مجموعه‌ای مورد توافق از اقدامات (agreed set of measures) را برای رفع نگرانی‌های آژانس در این باره انجام خواهد داد. چنانکه بالاتر گفتم  باز ماندن PMD یعنی باز ماندن اصلی‌ترین عامل بهانه تراشی و توطئه علیه برنامه هسته‌ای ایران. با این همه امتیاز که ایران در موضوع هسته‌ای واگذار کرده حداقل این موضوع باید بسته می‌شد. این یعنی اساسا مساله اصلی حل نشده است.  مطابق ادعای آمریکا لغو قطعنامه‌های شورای امنیت مشروط به اقدام برای پرداختن به نگرانی‌های آژانس در این باره شده است. جالب است که حتی بیانیه مشترک هم به این موضوع تاکید دارد. در بیانیه مشترک گفته شده است دسترسی‌های فراپروتکلی آژانس از جمله برای رسیدگی به مسائل حال و گذشته است. هر کسی که با ادبیات کاری جاری میان ایران و آژانس اندکی آشنا باشد، می‌داند که مساله‌ای جز PMD در گذشته برنامه هسته‌ای ایران باقی نمانده است. اوباما هم در سخنرانی خود می‌گوید به PMD رسیدگی خواهد شد:
Iran’s past efforts to weaponize its program will be addressed
در یک بیان کاملا خلاصه، باز ماندن PMD و محور شدن آژانس در این مورد (بخوانید اسرائیل) به معنای انتقال بحران از سازمان انرژی اتمی به وزارت دفاع و از بخش هسته‌ای به بخش نظامی متعارف است.
 مخصوصا اگر این موضوع کنار آن بخشی از متن منتشر شده از سوی آمریکا قرار داده شود که می‌گوید آژانس به صرف نگرانی درباره وجود یک تاسیسات مشکوک می‌تواند به هر نقطه‌ای از کشور دسترسی پیدا کند.
همچنین در بخش دیگری از متن آمریکا تاکید شده که یک قطعنامه شورای امنیت در حوزه‌های نظامی متعارف و موشکی محدودیت‌هایی بر ایران تحمیل خواهد کرد که این هم مشخصا به معنای مشروعیت یافتن فشار بر ایران در این حوزه است. پایین‌تر – حین بحث درباره تحریم‌ها- به این مساله خواهیم پرداخت.
هشتم- تحریم‌ها
 آخرین و مهم‌ترین مساله البته مساله تحریم‌هاست. تیم ایرانی مدت‌هاست ادعا می‌کند هدف اصلی آن از مذاکرات برداشتن تحریم‌هاست. در واقع این عبارت همواره به گونه‌ای بیان شده است که گویی تیم هسته‌ای عقیده دارد آنچه در اصل موضوعیت دارد برداشتن تحریم‌هاست نه حفاظت از برنامه هسته‌ای ایران. حتی ادبیات آقای رئیس‌جمهور در این مدت به گونه‌ای بوده است که گاهی تصور می‌شد ایشان ارائه هیچ حجمی از امتیازهای هسته‌ای را در ازای برداشته شدن تحریم‌ها «زیاد» نمی‌داند. دولت موضوع برداشته شدن تحریم‌ها را بدل به مساله محوری در سیاست خارجی خود کرده و عملا در 18 ماه گذشته همه چیز را در کشور به این موضوع گره زده است. بنابراین بسیار مهم است که ببینیم در ازای امتیازات کاملا حداکثری که در حوزه هسته‌ای داده شده، در حوزه تحریم چه چیز عاید ملت ایران شده است؟ برای مردم کوچه و بازار نیز بی‌گمان هیچ سوالی از این مهم‌تر نیست. سوگمندانه باید گفت توافق لوزان از این حیث بسیار نگران‌کننده است. اگر خط قرمز ترسیم شده برای تیم مذاکره‌کننده ایران این بوده باشد که باید همه تحریم‌ها به طور یکجا و یکپارچه بلافاصله پس از امضای توافق لغو شود، هیچ کس، با هیچ ذره‌بینی، قادر به یافتن این امر درون متونی که از توافق لوزان در اختیار داریم نخواهد بود. حداکثر چیزی که در این متون وجود دارد، یک سیستم مبهم، مشروط، بشدت غیر قابل اعتماد و به هم ریخته از تسکین تحریم‌هاست که هیچ ضمانتی هم برای تحقق عملی آن وجود ندارد.
اجازه بدهید ببینیم چه اتفاقی افتاده است؟
1- واژه‌ای که به طور گسترده در متون موجود مورد استفاده قرار گرفت، تخفیف (sanctions relief) تحریم است و جز در بیانیه طرف ایرانی هیچ کجا از جمله در متن بیانیه مشترک خبری از لغو (Lift) تحریم‌ها نیست بلکه برعکس، در موارد متعدد بر خلاف آن تصریح شده است.
2- متن منتشر شده از سوی آمریکا را درباره تحریم‌ها بسیار باید جدی گرفت، چرا که این آمریکاست که باید تحریم‌ها را بردارد و آمریکا هم در این مورد، قاعدتا مطابق تفسیر خویش عمل خواهد کرد نه براساس خوش‌بینی‌های دوستان وزارت امور خارجه و دولت. در متن منتشر شده از سوی آمریکا تصریح شده است که تخفیف تحریمی مشروط به این است که آژانس پایبندی ایران به تعهداتش را راستی‌آزمایی کند.  این یعنی آژانس در هر مرحله می‌تواند جلوی این امر را بگیرد و همچنین، معنای مهم‌تر آن این است که چیزی به نام تعلیق همزمان وجود نخواهد داشت و هرگونه تسکین تحریم پس از عمل ایران به تعهداتش رخ خواهد داد.  
متن آمریکا می‌گوید پس از اینکه ایران همه اقدامات کلیدی (all of its key nuclear-related steps) را که باید انجام دهد انجام داد (به تایید آژانس)، اروپا و آمریکا تحریم‌های صرفا هسته‌ای را تعلیق می‌کنند. می‌بینیم که تعلیق تحریم بعد از از تایید اقدام ایران از سوی آژانس خواهد بود. این متن تصریح می‌کند معماری تحریم‌های مرتبط با هسته‌ای ایالات متحده در بخش اعظم دوره توافق (for much of the duration of the deal) حفظ می‌شود و این یعنی زیرساخت قانونی تحریم‌ها در آمریکا در بخش اعظم این 10 سال دست نمی‌خورد.
همچنین لغو قطعنامه‌های شورای امنیت مشروط شده به اقدام ایران در پرداختن به همه نگرانی‌های کلیدی از جمله PMD. این یعنی هیچ لغو فوری در این حوزه رخ نخواهد داد. در حالی که بیانیه ایران هیچ اشاره‌ای به این شروط نمی‌کند. کری در سخنرانی خود صریحا می‌گوید این امر یک زمان‌بندی خواهد داشت که هنوز توافق نشده است: «ما هنوز جزییات فنیِ بسیاری داریم که هر دو طرف باید روی آن کار کنیم و حتی موضوعات دیگری وجود دارد که ما اذعان داریم که باید هنوز حل و فصل شود. به عنوان مثال، (یکی از این موضوعات) مدت زمان محدودیت‌های تسلیحاتی و موشک‌های بالیستیک سازمان ملل علیه ایران است»9.  سوال این است که در حالی که موضوعی به این مهمی، یعنی زمان‌بندی برداشته شدن قطعنامه‌های شورای امنیت، هنوز حل نشده، چرا طرف ایرانی در حوزه هسته‌ای این همه تعهدات حیرت‌انگیز را
پذیرفته است؟!
مطابق متن منتشر شده از سوی آمریکا، قطعنامه‌ای که برنامه جامع مشترک اقدام را تایید می‌کند، همزمان،  محدودیت‌های مهم (Important restrictions) در حوزه‌های موشکی، نظامی و بازرسی بر ایران اعمال می‌کند. این در واقع بدان معناست که این قطعنامه، تحریم‌های اشاعه و تسلیحاتی را دوباره اعمال کرده و تنها خاصیت آن این است که تعهدات ایران در برجام را الزامی می‌کند! و مهم‌تر، می‌تواند به این بهانه‌ها دوباره اعمال تحریم کند:
Important restrictions on conventional arms and ballistic missiles, as well as provisions that allow for related cargo inspections and asset freezes, will also be incorporated by this new resolution.
جالب است که از حیث عبارات هیچ اتفاق نظری میان متون موجود در زمینه اتفاقی که دقیقا برای تحریم‌ها خواهد افتاد وجود ندارد. این نکته بسیار مهمی است. مجموعه این متون- چنانکه بالاتر گفتم- در مواردی که مربوط به تعهدات ایران است تقریبا بالای 95 درصد همدیگر را تایید می‌کنند اما وقتی نوبت به برداشته شدن تحریم‌ها می‌رسد، اختلاف‌های حیرت‌انگیزی میان روایت طرف ایرانی و طرف غربی وجود دارد. در بیانیه می‌گوید تحریم‌های اتحادیه خاتمه می‌یابد (terminate) اما تحریم‌های آمریکا هم زمان (simultaneously) با پای‌بندی راستی‌آزمایی شده ایران به تعهدات کلیدی‌اش متوقف می‌شود (will cease). در حالی که بیانیه ایران می‌گوید این تحریم‌ها لغو خواهد شد. (will be lifted)
همچنین بیانیه ایران می‌گوید همه تحریم‌های اقتصادی یکپارچه فورا لغو خواهند شد (will be immediately lifted all at once) در حالی که نه در بیانیه و نه در متن آمریکا مطلقا چنین چیزی وجود ندارد.
اوباما هم از واژه تسکین استفاده می‌کند: «در ازای این اقدامات ایران، جامعه بین‌المللی توافق کرده است که شماری از تحریم‌های مشخص ایران را تخفیف دهد»10.
جان کری هم همین واژه را به کار برده است. وی می‌گوید: «ما و شرکای بین‌المللی خود به طور مرحله‌ای تحریم‌هایی که اقتصاد ایران را تحت تاثیر قرار داد تسکین خواهیم داد و اگر ما در هر نقطه‌ای متوجه شویم، تحریم‌ها به سرعت باز خواهد گشت»11.
اما همه اینها در مقابل چیزی که در اینجا می‌خواهم بر آن تاکید کنم، بی‌اهمیت است. کری در سخنانی که بلافاصله پس از اعلام توافق داشته نکته بسیار مهم‌تری را هم مورد تاکید قرار می‌دهد و آن این است که می‌گوید بین 6 ماه تا یک سال طول خواهد کشید تا پای‌بندی ایران به تعهداتش روشن شود و تازه پس از آن است که غرب اجرای تعهداتش در زمینه تحریم را آغاز خواهد کرد: «حدود 6 ماه تا یک سال زمان می‌برد که ایران به گام‌ها و اقداماتی که در زمینه هسته‌ای باید صورت دهد، پایبندی خود را نشان دهد تا پس از آن وارد مراحل توافق شویم. این اقدامات باید نخست انجام شود. همزمان توافق موقت که معروف به طرح مشترک اقدام است همچنان به طور کامل اجرا خواهد شد»12.
او در ادامه مقصود خود را روشن‌تر توضیح می‌دهد و می‌گوید ایران ابتدا باید زمان گریز هسته‌ای خود را به یک سال برساند و بعد تعلیق تحریم‌ها با تحریم‌های اقتصادی آغاز خواهد شد که این امر می‌تواند 4 ماه تا یک سال انجام شود. جملات وی چنین است:«درباره تحریم‌ها نیز باید بگویم همانطور که گفتم لغو تحریم‌ها مرحله‌ای خواهد بود، مجموعه‌ای از ملزومات وجود دارد که به عنوان مثال یکی از آنها برچیده شدن شماری از سانتریفیوژها و تاسیسات زیرساخت مربوط به سانتریفیوژهاست. ایران مسؤولیت دارد که زمان فرار هسته‌ای خود را به یک سال برساند و می‌تواند این مساله را سریع‌تر نیز انجام دهد و من تصور می‌کنم که این اقدام را سریع‌تر انجام دهد. با این حال فکر می‌کنم این مساله به میزان کاری بستگی دارد که ایرانی‌ها باید انجام دهند و این مساله می‌تواند ظرف 4ماه تا یک سال انجام شود. من نمی‌توانم به طور دقیق اعلام کنم چه زمانی. با این حال زمانی که این اقدامات صورت گرفت و آژانس بین‌المللی انرژی اتمی نیز آن را تایید و اعلام کرد ایران مسؤولیت‌های هسته‌ای خود را اجرا کرده است ما می‌توانیم در این باره قضاوت کنیم که چه زمانی مراحل تسکین تحریم‌ها آغاز شود. ما به طور صریح اعلام کرده‌ایم این مساله با تعلیق تحریم‌های اقتصادی و مالی در آن برهه زمانی آغاز خواهد شد. بنابراین این مساله بخشی از ماهیت هر گونه مذاکرات است که در ازای محدودیت‌هایی که ایران به اجرا می‌گذارد، در واقع از همان ابزاری که برای آوردن ایران به میز مذاکره استفاده کردیم و زمانی که به هدف خود دست پیدا کردیم لغو تحریم‌ها آغاز خواهد شد و این زمانبندی هنوز مورد مذاکره قرار نگرفته است اما تحریم‌های مالی و اقتصادی و بانکداری تحریم‌هایی هستند که رئیس‌جمهور متعهد شده است پس از پایان مرحله نخست آنها لغو کند و ما در مرحله بعد وارد اجرای این مرحله خواهیم شد»13. این عبارت حیاتی است. مقصود کری به روشنی این است که آمریکا تحریم‌های اقتصادی را زمانی تسکین خواهد داد که زمان گریز هسته‌ای ایران به یک سال رسیده باشد و این دیگر به ایران بستگی دارد که با چه سرعتی این کار را بکند؟! این ظاهرا همان زمانی است که طرف ایرانی در بیانیه توجیهی خود آن را در عبارتی که متاسفانه باید گفت بشدت غیر صادقانه است، «زمان آماده‌سازی» نامیده است!
درباره قطعنامه‌های شورای امنیت هم کری در پایان تاکید می‌کند اساسا آمریکا در توافق چارچوب، درباره تحریم‌های شورای امنیت تعهدی نداده است: «در حال حاضر تعهد این است که تحریم های اقتصادی و مالی در ازای اقدامات ایران لغو شود. فرای آن درباره تحریم‌های موشک‌های بالستیک باید بگویم این مساله همچنان برای مذاکره باقی است».14
متاسفانه باید گفت این یک وضعیت کاملا فاجعه‌بار درباره تحریم‌هاست. تعهدات طرف مقابل در این باره مطلقا شفاف نیست، هیچ لغوی وجود نخواهد داشت، همه چیز مشروط به انجام تعهدات کلیدی از سوی ایران و تایید آن از سوی آژانس است، آژانس می‌تواند در هر بار گزارش‌دهی نوبه‌ای خود درباره میزان پایبندی ایران به تعهداتش، موضوع تعلیق تحریم‌ها را با تنش شدید مواجه کند و موضوع نحوه لغو تحریم‌های شورای امنیت– نه قطعنامه‌های شورای امنیت- به عنوان اصلی‌ترین مساله هم هنوز محل اختلاف است، ضمن اینکه می‌دانیم قطعا فوری نخواهد بود (چرا که که کری می‌گوید در این باره زمان‌بندی محل اختلاف است).
نهم - خاتمه
من ترجیح می‌دهم این متن را بدون جمع‌بندی به پایان ببرم. در نوشته‌هایی دیگر، به جای شیوه تحلیلی که در اینجا از آن بهره برده شده –که اساسا نوعی تحلیل متنی است- بر جنبه‌های راهبردی‌تر موضوع تمرکز خواهم کرد. سرجمع، توافق لوزان، در بهترین حالت نگران‌کننده و در بدترین حالت فاجعه‌بار است.
جز در موضوع اراک، این توافق در هیچ موضوع دیگر، حتی به طور تلویحی به خطوط قرمزی که تیم مذاکره‌کننده خود برای خود ترسیم کرده بود پایبند نیست و با هیچ فرمولی نمی‌توان از حیث معادله داده- ستانده آن را یک توافق متوازن دانست. به رغم همه زحماتی که بی‌شک تیم مذاکره‌کننده هسته‌ای کشیده در اینجا نشانی از یک پیروزی بزرگ دیده نمی‌شود در حالی که آمریکا به اعتراف کری و اوباما آنچنان در موضع ضعف قرار داشته و دارد که بتوان در مقابله با آن یک پیروزی بزرگ به دست آورد. هنوز هم دیر نشده است. اگر چشم‌ها شسته و نقطه‌های دید عوض شود، می‌توان آمریکایی را که به اعتراف خودش هیچ گزینه جایگزینی برای توافق ندارد به زانو درآورد اما این نمی‌تواند براساس متونی همچون توافق لوزان یا ژنو استوار شود. پایه و اساسی دیگر و مدلی متفاوت باید جست‌وجو کرد.
پی نوشت:

1- And today, I can tell you that the political understanding with details that we have reached is a solid foundation for the good deal that we are seeking
 2- at least one year, for a duration of at least ten years.
3- Iran will be allowed to allocate the current stockpile of enriched materials for the purpose of producing nuclear fuel or swapping it with uranium in the international markets.
4- فراتر از آن، ایران به طرح‌های غنی‌سازی بلندمدت و تحقیق و توسعه غنی‌سازی که با 1+5 به اشتراک گذاشته شده، مقید خواهد بود.
5- I’d like also to make one more point very, very clear because it has been misinterpreted and misstated, misrepresented for much of this discussion: There will be no sunset to the deal that we are working to finalize – no sunset, none. The parameters of this agreement will be implemented in phases. Some provisions will be in place for 10 years; others will be in place for 15 years; others still will be in place for 25 years. But certain provisions, including many transparency measures, will be in place indefinitely into the future. They will never expire. And the bottom line is that, under this arrangement, the international community will have confidence that Iran’s nuclear program is exclusively peaceful, providing, of course, that the provisions are adhered to. And if they aren’t, we have provisions that empower us to deal with that.
6 - More than 1,000 centrifuges will be maintained at this facility and two centrifuge cascades will keep operating
7- will have enhanced access through agreed procedures, including to clarify past and present issues.
8- With this deal, Iran will face more inspections than any other country in the world.
9- We still have many technical details to work out on both sides and still some other issues that we acknowledge still have to be resolved; for example, the duration of the UN arms and ballistic missile restrictions on Iran and the precise timing of and mechanism for the conversion of the Arak reactor and Fordow site
10 - In return for Iran’s actions, the international community has agreed to provide Iran with relief from certain sanctions
11- we and our international partners will provide relief in phases from the sanctions that have impacted Iran’s economy
12- It’s really a matter of anywhere from probably six months to a year or so that it will take to begin to comply with all of the nuclear steps that need to be taken in order to then begin into the phasing.
13- phased. There are a set of requirements, for instance, the dismantlement of some of the centrifuges and the dismantlement of the infrastructure that is associated with those centrifuges. Iran has a responsibility to get the breakout time to the one year. And they can do it as fast as they want, and I assume will try to do it very rapidly. But we think that just the amount of work and the things they have to do will be somewhere in the vicinity of four (inaudible) months to a year, somewhere in there. I can’t say for certain.
But when that is done and certified by the IAEA that they have lived up to that nuclear responsibility, and we make that judgment with them, at that point in time the – there would begin the phasing of the sanctions. And we have stated very clearly that that will begin with the suspension with respect to the economic and financial sanctions at that point in time.
So there will be – I mean, this is part of the nature of any negotiation. In exchange for the restraints and restrictions that Iran is putting in place here, we will, indeed, take the very tool that was calculated to bring people to negotiate, once it has succeeded in achieving the goal, we will begin to phase those out. And that timing on other parts of that obviously remains still to be negotiated. But on the finance and the banking component, the economic components, those the President has committed to move on when that first phase is complete, and we move on to the next phase of implementation.
14 -The commitment is to lift the economic and financial sanctions on the occasion of what I mentioned earlier on the nuclear side. Beyond that, UN sanctions, others with respect to ballistic missile embargo, et cetera, those remain for negotiation.

  • Upvote 2

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر

توافق خوبی بود. یادمان باشد که این دولت دارد گندکاری های دولت قبلی را پاک میکند. اگر این نوع مذاکراتی که در این تقریبا دو سال داشتیم, در دولت پیشین داشتیم, الان حداقل اقتصاد و صنایع ورشکست نمیشدند و ارزش ریال هم حفظ میشد به علاوه اینکه جای برای مانورهای بیشتری داشتیم. اما با دیپلماسی سر کوچه ای دولت قبلی, مردم و جامعه و همچنین سیاستمداران اصلی مملکت در منگنه قرار داشتند. برای برون رفت از شرائط اقتصادی و امید بخشیدن به جامعه و همچنین اطمینان به جامعه و مردم.

ویرایش شده در توسط bmosavi
  • Upvote 5
  • Downvote 13

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر

ارزیابی راهبردی- انتقادی توافق لوزان
بیانیه روز سیزدهم!
مهدی محمدی طی یادداشتی در روزنامه وطن امروز به ارزیابی تفصیلی و انتقادی توافق لوزان پرداخته است.

 

ایران هسته ای- مهدی محمدی طی یادداشتی در روزنامه وطن امروز به ارزیابی تفصیلی و انتقادی توافق لوزان پرداخته است.

 

متن کامل این یادداشت در ادامه می آید.

***

یکم- آیا خروجی مذاکرات لوزان فقط یک بیانیه مطبوعاتی بوده است؟

 

 توافق انجام شده در لوزان بدون شک یکی از مهم ترین اتفاقات –وشاید مهم ترین اتفاق- در تاریخ پرونده هسته ای ایران است. فراتر از همه عبارت پردازی ها و بازی های کلامی موجود، آنچه انجام شده یک توافق واقعی است؛ هم از این رو که متن بیانیه مشترک موگرینی- ظریف جزئیاتی از تعهدات دو طرف را ذکر می کند که بازگشت ناپذیر است ) و در مذاکرات درباره جزئیات فنی قادر به تغییر آن نخواهند بود (این جزئیات در متون اختصاصی منتشر شده از سوی امریکا و ایران کم و بیش تایید شده و بسط یافته و هم از این جهت که اساسا منطقی نیست بپذیریم 6 وزیر خارجه، حدود 10 روز به طور شبانه روزی بر روی موضوعی کار کرده اند که هیچ الزامی برای آینده مذاکرات ایجاد نمی کند. بر خلاف آنچه عموما گفته شده، آنچه در مذاکرات لوزان اهمیت دارد متن بیانیه پایانی نیست. بیانیه پایانی، خروجی یک سلسله بحث های بسیار جزئی و مفصلدرباره چارچوب یک توافق جامع (برنامه جامع اقدام مشترک) یا به عبارت دیگر توافق سیاسی روی اصول راه حل هایی که باید در یک برنامه جامع اقدام مشترک بیاید بوده است. این بحث ها بیش از 95 درصد به نتیجه رسیده و در پیوست هایی راجع به 6 موضوع اراک، فردو، غنی سازی، بازرسی ها، تحقیق و توسعه و تحریم ها درج شده است. همانطور که دو طرف تصریح کرده اند، تا زمانی که ایران و 1+5 درباره این راه حل ها به توافق نرسیدند، بیانیه مطبوعاتی صادر نشد؛ آنچه هم که در بیانیه مطبوعاتی آمده، صورت بسیار خلاصه و نازلی از توافقات تفصلی است که میان دو طرف انجام شده است. توافق لوزان، به عنوان یک توافق بر سر کلیات و اصول راه حل ها، خود حاوی جزئیات فراوانی است اما از آنجا که این جزئیات هنوز به حدی کافی نیست که توافق قابل اجرا باشد، دو طرف باید تا ژوئن جزئیات فنی بیشتری –بر اساس همین چارچوب و اصول توافق شده نه بیرون از آن- به آنچه در لوزان توافق کرده اند بیفزایند تا متن اصلی توافق نهایی به دست آید، متنی که تصور  می  شود قابل امضا و اجرا خواهد بود. بنابراین، تیم مذاکره کننده به هیچ وجه نمی تواند از زیر بار این موضوع که در لوزان یک تعهد بین المللی مهم برای ایران ایجاد کرده، بگریزد. اگر به اسناد مراجعه کنیم، متن بیانیه مشترک ظریف- موگرینی می گوید در برجام (برنامه جامع اقدام مشترک)، مسائل کلیدی مطابق این راه حل ها، حل خواهد شد. این بدان معناست که برجام صورت بسط یافته توافق لوزان خواهد بود و تنها تفاوت آن با توافق لوزان این است که جزئیات بیشتری خواهد داشت و درباره 5 درصد مسائل اختلافی هم تعیین تکلیف خواهد کرد. بیانیه می گوید این موارد طبق بیانیه مشترک،مبانی مورد توافق برجام است. (the agreed basis for the final text of the JCPOA) جان کری هم در سخنرانی خود گفته است این یک تفاهم سیاسی با جزئیات است.[1] و در نهایت، چنان که بیانیه مشترک تصریح کرده، آنچه باقی مانده صرفا جزئیات فنی (technical details) است.

 

بر این اساس، می توان گفت در اینجا دو امر به شدت قابل انتقاد رخ داده است:

 

1- تیم مذاکره کننده، در لوزان مجموعه ای از تعهدات بین المللی برای ایران ایجاد کرده که الزام آور و بازگشت ناپذیر است در حالی که مجوز چنین کاری را نداشته است. آقا ظریف ادعا کرده و این ادعا در صدر بیانیه توجیهی تیم ایرانی هم تکرار شده که این متن الزام آور نیست. من آقای ظریف و تیم ایشان را دعوت به پاسخ به یک سوال ساده می کنم: آیا می توانید حین مذاکره درباره جزئیات تا ژوئن، مفاد آنچه را که در بیانیه مشترک لوزان آمده یا در بیانیه توجیهی خودتان نوشته اید،  پس بگیرید یا تغییر بدهید؟ به عنوان مثال، آیا در مذاکره درباره جزئیات، مثلا ممکن است حدود 5000 ماشین سانتریفیوژ ایران بدل به 10 هزار ماشین شود؟ اگر نمی توانید –که نمی توانید- یعنی بیانیه لوزان یک متن الزام آور بوده و این تعهدات تثبیت شده است.

 

2- فرآیند نگارش برجام، بدون تردید بدل به یک فرآیند دو مرحله ای شده است. یک مرحله از آن که توافق روی اصول راه حل ها به همراه مقدار زیادی جزئیات است در لوزان رخ داده و مرحله دیگر که توافق روی جزئیاتی است که توافق را قابل امضا و اجرا کند هنوز باقی مانده است. این دقیقا چیزی است که تیم مذاکره کننده از آن منع شده بود بویژه اگر توجه کنیم همانطور که مقام های امریکایی و فرانسوی از پنج شنبه شب تا حالا گفته اند بخشی از تعهدات طرف مقابل  درباره تحریم ها (عمدتا در زمینه زمان بندی ها) هنوز تعیین تکلیف نشده و به مذاکره درباره جزئیات موکول شده است. این امر بدون شک، یک خبط مذاکراتی عظیم است و منافع کشور را در معرض مخاطرات جدی قرار خواهد داد.

 

دوم- چرا جزئیات توافقات پنهان است؟

 

حقیقت این است که ما متن آنچه را که در لوزان توافق شده در اختیار نداریم. آنچه دراختیار ماست یک بیانیه مشترک است، دو متن توجیهی از سوی ایران و امریکا و سخنرانی های ظریف، کری و اوباما پس از توافق. واضح است که آنچه مذاکره و توافق شده بسیار بیش از آن چیزی است که منتشر شده است. ظاهرا در یکی دو روز آخر یکی از مجادلات اصلی دو طرف همین بوده که چه میزان از جزئیات توافق شده می تواند به متن بیانیه مطبوعاتی تزریق شود؟ مجموعه اطلاعات نشان دهنده این است که تیم ایرانی در این زمینه به شدت دچار عارضه «ترس از جزئیات» بوده است در حالی که امریکایی ها اصرار داشته اند حتی المقدور میزان بیشتری از جزئیات توافق شده منتشر شود؛ همان کاری که در «یادداشت رسانه ای» کاخ سفید انجام شده است. اما نکته جالب این است که مجموعه این متون –بر خلاف آنچه ظاهرا به نظر می رسد- تا حدود زیادی بر هم منطبق است و به همین دلیل می توان از دل آن صورتبندی و ساختمان اصلی یک توافق را استخراج و آن را بازسازی کرد. این کاری است که در کمال احتیاط در این نوشته انجام خواهد شد. من تلاش خواهم کرد با کنار هم گذاشتن تکه های پازل، یک تصور کلی از توافق به دست بیاورم و به ارزیابی آن بپردازم. به طور کاملا طبیعی، چنین روشی از تحلیل، حدی از عدم قطعیت را با خود همراه خواهد داشت بویژه اینکه شک نداریم روایت طرف امریکایی از توافق سومندانه است، ولی اگر به برآیند همه متون موجود توجه کنیم می توان تصویری کم و بیش قابل اطمینان از توافق لوزان به دست آورد یا در یک هدفگذاری فروتنانه تر، حداقل می توان فهمید امریکایی ها چه در سر دارند و نوبت به اجرا که برسد چه خواهند کرد. من در این نوشته، به دلیل همه محدودیت های موجود، درباره همه مسائل کلیدی سخن نخواهم گفت، بلکه صرفا چند موضوع مهم یعنی غنی سازی، تحریم ها، تحقیق و توسعه، بازرسی ها،PMD  و فردو را بررسی خواهم کرد. پرسش بنیادین، پرسش از توازن است به این معنی که ببینیم ایران چه داده و چه گرفته و آیا آنچه گرفته با آنچه واگذار کرده، هم وزن است؟

 

سوم- غنی سازی

 

اجازه بدهید از مسئله غنی سازی به عنوان اصلی ترین موضوع مورد مناقشه شروع کنیم. سرجمع متون به ما می گوید:

  1. به مدت 10 سال فقط 5060 ماشین در ایران غنی سازی می کند
  2. کل ماشین ها به مدت 10 سال 6104 عدد خواهد بود.
  3. 1044 ماشین در فردو خواهد بود.
  4. به مدت 15 سال ذخیره مواد 3/5 درصد در ایران 300 کیلو خواهد ماند.
  5. به مدت 15 سال ایران تاسیسات اورانیوم جدید نمی سازد.
  6. ماشین های فعلی ایران فقط می تواند جایگزینی (replacements) ماشین های خراب شده شود.

بر اساس خطوط قرمز ترسیم شده، درباره غنی سازی دو سوال مهم وجود دارد:

 

1- آیا این غنی سازی تامین کننده نیاز کشور در مقاطع مختلف خواهد بود؟

 

2- آیا پس از اتمام دوره توافق، محدودیت ها بر برنامه غنی سازی ایران برچیده شده و ایران حق غنی سازی صنعتی خواهد داشت؟

 

متاسفانه پاسخ هر دو سوال اکیدا منفی است. از آنجا که مبنای توافق لوزان، همچون توافق ژنو، افزایش زمانBreak out به حداقل یک سال بوده است[2]:

  1. این توافق اصلی ترین دارایی هسته ای را که مواد هسته ای به صورت گاز UF6 است به مدت 15 سال از ما می گیرد. متن وزارت خارجه امریکا می گوید در تمام این مدت مواد 3/5 درصد ایران باید زیر 300 کیلوگرم باشد. متن توجیهی تیم ایرانی نیز تصریح می کند موجودی فعلی مواد هسته ای ایران یا تبدیل به سوخت می شود و یا صادر؛ و این بدان معناست که ایران به مدت حداقل 15 سال از در اختیار داشتن ذخیره مناسبی از مواد قابل غنی سازی مجدد محروم خواهد شد.[3]
  2. توافق در این باره که حدود 12000 ماشین اضافی ایران از تاسیسات خارج می شود یا نه ابهام دارد.
  3. ایران در این مدت اجازه ساخت ماشین جدید نخواهد داشت.
  4. از همه  مهم تر، در هیچ کجای متن طرف ایرانی به این موضوع اشاره نشده است که برنامه غنی سازی ایران در طول دوران توافق، چگونه رشد خواهد کرد و آیا اساسا رشدی وجود خواهد داشت یا نه؟ فراموش نکنید که نیاز ایران تا سال 2021، 190 هزار سو غنی سازی فقط برای تامین سوخت راکتور بوشهر است که در آن سال دیگر قراردادی برای تامین سوخت آن از سوی روسیه وجود نخواهد داشت. نکته بسیار نگران کننده این است که متن منتشر شده از سوی وزارت خارجه امریکا می گوید بعد از 10 سال هم ظرفیت غنی سازی ایران محدود خواهد بود و هیچ نشانی از اینکه نتیجه پذیرش این همه محدودیت، رسیدن به غنی سازی حتی پس از 10 سال باشد دیده نمی شود.  در متن منتشر شده از سوی امریکا گفته شده برنامه ایران پس از 10 سال هم به گونه ای خواهد بود که منجر به محدودیت‌های مشخص بر ظرفیت غنی‌سازی می‌شود (resulting in certain limitations on enrichment capacity.). در جای دیگری از این متن آمده است که بعد از 10 سال هم برنامه غنی سازی بلند مدت ایران مشروط به توافق با 1+5 است:

Beyond that, Iran will be bound by its longer-term enrichment and enrichment research and development plan it shared with the P5+1.[4]

 

جالب تر از همه اینها سخنان جان کری است که خیلی به صراحت می گوید اساسا برای این توافقنامه پایانی وجود ندارد و اینکه ایران توقع داشته باشد زمانی فرا برسد که محدودیت ها بر برنامه هسته ای ایران به طور کامل برچیده شود، کاملا بی معنی است. کری می گوید: «من می خواهم یک موضوع دیگر را هم کاملا صریح بیان کنم زیرا تعبیرها و تفسیرهای بسیار نادرستی درباره آن در طول این مذاکرات ارائه شده است. هیچ پایانی برای اعتبار توافقنامه ای که تلاش می کنیم تدوین و نهایی سازی کنیم وجود ندارد. هیچ پایانی برای این توافقنامه وجود ندارد. پارامترهای این توافقنامه در مراحل مختلف اعمال و اجرا خواهند شد.برخی از این پارامترها برای مدت ده سال اعمال خواهند شد. برخی دیگر برای مدت پانزده سال اعمال خواهند شد. برخی دیگر هم برای مدت بیست و پنج سال اعمال خواهند شد. اما پارامترهای خاص از جمله تدابیر شفاف سازی به شکل کاملا مشخص در زمان آینده هم اعمال خواهند شد. مدت اعتبار این تدابیر و پارامترها به هیچ وجه پایان نخواهد یافت و نکته مهم در این توافقنامه این است که جامعه جهانی این اطمینان را خواهد داشت که برنامه هسته ای ایران کاملا مسالمت آمیز است و در صورتی که بر اساس تدابیر و پارامترهای مشخص شده نباشد ما امکانات و تدابیری در اختیار داریم که با آن برخورد کنیم».[5]

 

معنی روشن این سخنان این است که از دید امریکا حداکثر ظرفیت غنی سازی مجاز برای ایران تا ابد، همین است که در این توافق گنجانده شده و در طرح ریزی امریکا برای آینده چیزی به نام غنی سازی صنعتی در ایران تعریف نشده و جایی ندارد. تیم مذاکره کننده می تواند بگوید این خلاف توافق است اما نمی تواند انکار کند که این موضع امریکاست و تجربه نشان داده امریکایی ها به موضع خودشان عمل می کنند نه آنچه ما تصور می کنیم یک توافق میان دو دشمن است. مهم نیست امریکا در متن برجام چه خواهد نوشت. مهم این است که کری به صراحت می گوید امریکا هرگز با برچیده شدن این محدودیت ها موافقت نخواهد کرد و از آنجا که این موضوعی اساسا مربوط به امریکاست، بهتر است این مسئله را جدی بگیریم!

 

چهارم- فردو

 

 موضوع بعدی که مناسب است به آن پرداخته شود، مسئله فردو است. آنچه تیم مذاکره کننده درباره فردو مامور به محقق کردن آن بود این بود که 1000 سو غنی سازی در فردو انجام شود. این یک خط قرمز صریح وبدون ابهام است. در آنچه ما از توافق لوزان می دانیم هیچ نشانی از این خط قرمز وجود ندارد.

 

در این توافق، تاسیسات فردو به گونه ای تغییر می کند که دیگر تاسیسات غنی سازی نباشد. این یعنی ایران فقط یک تاسیسات غنی سازی در نطنز خواهد داشت. این امر، علاوه بر اینکه به معنی از بین بردن پدافند غیر عامل نطنزو در معرض حمله نظامی قرار دادن آن است، صریحا خط قرمز ترسیمی برای تیم مذاکره کننده را هم نقض می کند. 

 

در بیانیه مشترک هم تصریح شده است که فردو از تاسیسات غنی سازی به چیز دیگری (یک تاسیاست تحقیقاتی فیزیک و هسته ای) تبدیل می شود (Fordow will be converted from an enrichment site into a nuclear, physics and technology). به این ترتیب در واقع موضع بارها اعلام شده امریکایی ها مبنی بر اینکه فردو باید هدف دیگری پیدا کند، کاملا محقق شده است. در بیانیه طرف ایرانی هم پذیرفته شده که فردو به چیز دیگری غیر از آنچه اکنون هست تبدیل می شود (will be turned into a research center). در این بیانیه ادعا شده 1000 ماشین در فردو باقی خواهد ماند و دو آبشار 174 تایی آن گردش خواهد کرد اما گفته نشده است که این آبشارها مواد هسته ای تولید خواهد کرد یا اساسا مواد هسته ای به آن تزریق خواهد شد.[6]فردو در توافق لوزان، و به تبع آن در برنامه جامع اقدام مشترک، یک تاسیسات غنی سازی نخواهد بود، اساسا در آن مواد شکافت پذیر وجود نخواهد داشت، حتی تحقیق و توسعه غنی سازی هم در آن انجام نخواهد شد. شما خود قضاوت کنید که این کجا و خط قرمز 1000 سو غنی سازی کجا؟ کجا؟ ممکن است تیم مذاکره کننده ادعا کند که موفق شده حداقل 1000 ماشین را در فردو نگهدارد و این در موقع لزوم به کار ایران خواهد آمد، اما این توجیه بسیار سبکی است چرا که بر اساس دیگر بخش های توافق اساسا، ایران مواد هسته ای در اختیار نخواهد داشت که بتواند با این ماشین ها کاری انجام بدهد!

 

پنجم- تحقیق و توسعه

 

موضوع بعدی که باید با دقت به آن رسیدگی شود مسئله تحقیق و توسعه هسته ای بویژه تحقیق و توسعه غنی سازی است. تیم مذاکره کننده موظف بوده است در توافق نهایی، یک برنامه تحقیق و توسعه فارغ از هرگونه محدودیت را تضمین کند. در واقع برای ایران، برنامه تحقیق و توسعه از بسیاری دیگر از جنبه های برنامه هسته ای مهم تر است چرا که تداوم بدون محدودیت برنامه تحقیق و توسعه منجر به رشد مهارت های غنی سازی ایران می شود و این به نوبه خود تضمین می کند در زمانی مفروض در آینده ایران خواهد توانست –اگر لازم دانست- با استفاده از ماشین های پیشرفته به سرعت یک جهش در ظرفیت غنی سازی خود ایجاد کند. دقیقا به همین دلیل، صهیونیست ها هم اصرار داشته اند که برنامه تحقیق و توسعه غنی سازی ایران در هرگونه توافق نهایی باید به شدت محدود شود. یوال اشتاینیتز وزیر امور راهبردی و مسئول پرونده ایران در کابینه رژیم اشغالگر قدس شریف، چند روز قبل به روشنی گفت که از دید وی مهم ترین امتیازی که باید از ایران گرفته شود محدود شدن برنامه تحقیق و توسعه است.

 

بسیار خوب، اکنون اجازه بدهید ببینیم در توافق لوزان، برنامه تحقیق و توسعه غنی سازی ایران به چه شکلی درآمده است.

 

متن منتشر شده از سوی امریکا درباره برنامه تحقیق و توسعه غنی سازی در ایران بر قید «محدودیت» تصریح دارد:

 

 Iran will engage in limited research and development with its advanced centrifuges, according to a schedule and parameters which have been agreed to by the P5+1.

 

در واقع این اصلا عجیب هم نیست چرا که تیم ایرانی پذیرفته است که تحقیق و توسعه به عنوان یکی از پارامترهای اصلی محاسبه زمان برک اوت در نظر گرفته شود  به همین دلیل کاملا روشن است که برای افزایش زمان گریز، باید برنامه تحقیق و توسعه هم محدود شود. 

 

در بیانیه مشترک هم گفته شده است که سطح و زمان بندی تحقیق و توسعه، به صورت دو طرفه توافق می شود: «تحقیق و توسعه غنی سازی در ایران بر روی ماشین های سانتریفیوژ بر اساس یک جدول زمانی و سطح توافق شده به صوت دو طرفه، انجام خواهد شد». (            Iran's research and development on centrifuges will be carried out on a scope and schedule that has been mutually agreed.) معنی اینکه باید یک جدول زمانی و سطح توافق شده در این باره وجود داشته باشد، این است که اولا تا زمانی که آن جدول تدوین شود و ثانیا درون خود آن جدول، این برنامه مقید به محدودیت هایی خواهد شد.

 

جالب است که حتی بیانیه طرف ایرانی هم می پذیرد که آغاز و تکمیل فرایند تحقیق و توسعه سانتریفیوژهایIR-4، IR-5 ،IR-6و IR-در طول دوره زمانی 10 ساله (in the 10-year period of the agreement.) است. و این تلویحا یعنی در لحظه نخست آغاز اجرای برجام محدودیت هایی بر برنامه تحقیق و توسعه ایران تحمیل خواهد شد، و همچنین طول در این مدت نیز، این برنامه دورانی از محدودیت را تجربه خواهد کرد که نمی دانیم زمان آن چقدر خواهد بود. همانطور که پیش از توافق حدس زده می شد، مجموعه متون موجود هم دلالت دارد که برنامه تحقیق و توسعه ایران در توافق لوزان مشروط به شروطی از جمله احراز پای بندی ایران به تعهداتش شده، ضمن اینکه گره خوردن تحقیق و توسعه به Break out امکان اعمال بدون محدودیت آن را قطعا از بین می برد.

 

ششم- بازرسی ها و دسترسی های آژانس

 

 ششمین موضوع، مسئله بسیار حیاتی بازرسی ها و دسترسی های آژانس بین المللی انرژی اتمی در طول زمان اجرای برنامه جامع اقدام مشترک است. درست است که ایران به دلیل مطمئن بودن از ماهیت برنامه هسته ای خود، اساسا با مفهوم بازرسی و حتی توسعه آن مشکلی ندارد اما آنچه در توافق لوزان آمده در واقع یک برنامه بازرسی از برنامه هسته ای ایران نیست، بلکه یک برنامه جاسوسی تمام عیار است که بدون شک خسارات حفاظتی و امنیتی بی سابقه ای را به ایران وارد خواهد کرد بویژه اگر فرض را بر این بگذاریم که اینها که روبروی ما ایستاده اند دشمن هستند.

در توافق لوزان، به آژانس دسترسی  های جدیدی به زنجیره تامین (supply chain) ایران از حیث مواد و تجهیزات داده شده است. این بسیار مهم است. این دسترسی به سرویس های اطلاعاتی غربی امکان می دهد که تمامی زنجیره تامین مواد، تجهیزات و قطعات هسته ای ایران را بشناسند و در صورت لزوم علیه آنها اقدام کنند.

 

مسئله بعدی این است که توافق لوزان می گوید آژانس (بخوانید سرویس های اطلاعاتی غربی) می تواند صرفا به بهانه وجود یک تاسیسات مشکوک (suspicious sites) یا ادعای وجود یک تاسیسات پنهان، به هر نقطه کشور دسترسی داشته باشد:

 

در متن منتشر شده از سوی امریکا آمده است –جالب است که متن طرف ایرانی در این باره کاملا ساکت است- : «ایران ملزم خواهد بود به آژانس دسترسی‌های لازم برای تحقیق درباره تأسیسات مشکوک این کشور یا تحقیق درباره ادعاهای وجود تأسیسات غنی‌سازی پنهان، تأسیسات تبدیل (اورانیوم)، تأسیسات تولید سانتریفیوژ یا تأسیسات تولید کیک زرد در هر نقطه از آن کشور فراهم کند».

Iran will be required to grant access to the IAEA to investigate suspicious sites or allegations of a covert enrichment facility, conversion facility, centrifuge production facility, or yellowcake production facility anywhere in the country.

 

آیا این معنایی جز آن دارد که غرب می تواند هر مکانی را که به لحاظ اطلاعاتی نیاز به دیدن آن دارد یک تاسیسات مشکوک اعلام کندو خواستار بازدید از آن شود؟!

 

تازه این هم باز پایان بازی نیست. چیز بدتری هم وجود دارد. در توافق لوزان –آنگونه که از مجموعه متون می توان فهمید- ایران پذیرفته است که یک رژیم بازرسی ویژه حتی فراتر از پروتکل الحاقی برای آن مصوب شود و برقرار بماند!

 

متن منتشر شده از سوی امریکا می گوید به مدت 15 سال ایران رژیم بازرسی اضافی (accept enhanced transparency procedures) خواهد داشت. در همین جا تصریح شده، این رژیم بازرسی پیشرفته 15 ساله، چیزی فراتر از پروتکل الحاقی است.

 

بیانیه مشترک هم تصریح دارد علاوه بر پروتکل، آژانس از دسترسی های بیشتری (enhanced access) برخوردار خواهد بود.[7] اوباما هم در سخنرانی خود می گوید بازرسی های ایران طوری است که در هیچ کشور دیگری نمونه ندارد: «با این توافق ایران با بازرسی هایی روبرو خواهد شد که از همه کشورهای دیگر جهان بیشتر است».[8] و این به صراحت بدین معناست که رژیم بازرسی های ایران حتی از پروتکل هم فراتر است چرا که هم اکنون پروتکل الحاقی در برخی کشورها در حال اجراست.

 

جالب است که تیم ایرانی در این مورد، حتی الزامات قوانین داخلی کشور را هم رعایت نکرده است. مطابق قانون منع اقدامات داوطلبانه مصوب مجلس شورای اسلامی در سال 1385 انجام هرگونه اقدام داوطلبانه از سوی ایران ممنوع است ولی بیانیه طرف ایرانی می گوید پروتکل بدون تصویب در مجلس شروع به اجرا خواهد شد! (Iran will implement the Additional Protocol temporarily and voluntarily in line with its confidence-building measures)

 

این متن در حوزه بازرسی ها هیچ نسبتی با حقوق و تعهدات ایران طبق ان پی تی ندارد. اساسا این متن طوری نوشته شده انگار ایران عضو ان پی تی نیست و هرگز نبوده است و این یعنی ایران یک استثنای کامل از معاهده NPT است. پذیرش این مدل از بازرسی، خود به این معناست که تیم ایرانی متهم بودن یا حداقل در معرض اتهام قرار داشتن برنامه هسته ای ایران را تا زمانی نامشخص در آینده دور قبول دارد و به غرب حق می دهد که با این برنامه به عنوان یک برنامه مشروع و عادی رفتار نکند. وقتی ما خود درباره خویش چنین می اندیشیم، از دشمن چه انتظاری داریم؟

 

هفتم- PMD

 

موضوع بعدی که باید در اینجا به آن پرداخت این است که توافق لوزان تا چه حد توانسته برنامه های دفاعی غیر هسته ای ایران را از گزند دست اندازی غرب مصون نگه دارد؟ به عبارت دیگر سوال این است که مذاکره کنندگان در لوزان تا چه میزان به خط قرمز عدم ورود به برنامه های نظامی متعارف ایران پای بند بوده اند؟

 

غرب، از همان روز نخست بحران هسته ای، تلاش کرده است نگرانی های ادعایی درباره برنامه هسته ای را بهانه و ابزاری برای ورود، دست اندازی، کسب اطلاعات و اگر توانست محدود سازی و خرابکاری در برنامه نظامی متعارف ایران قرار بدهد. دقیقا به همین دلیل، موضوعاتی مانند PMD ساخته شد تا پلی میان برنامه هسته ای و برنامه دفاعی متعارف ایران ایجاد کند و بحران را از یکی به دیگری منتقل نماید.

 

حداقل وظیفه ای که یک توافق جامع هسته ای بر عهده دارد این است که راه این بهانه جویی ها و سند سازی ها را مسدود کند. در واقع، اگر قرار باشد ایران پس از موضوع تحریم ها و تحقیق و توسعه فقط یک مطالبه دیگر در حوزه هسته ای داشته باشد، به عقیده من آن مطالبه باید متوقف شدن فرآیند سندسازی و توطئه چینی علیه برنامه هسته ای ایران از سوی سرویس های اطلاعاتی غربی با توسل به بهانه هایی مانند PMD باشد. باز ماندن PMD، به معنی باز ماندن همه آن مسیرهایی است که تاکنون توطئه ها و خرابکاری ها علیه برنامه هسته ای ایران از طریق آن انجام شده است. بدتر از این، باز ماندن موضوع PMD راه را برای بهانه جویی های پی در پی آژانس –که در توافق نهایی خصوصا در زمینه تعلیق تحریم ها به عنوان یکی از داوران اصلی تعیین شده- باز می گذارد و هر لحظه به غربی ها این امکان را می یدهد که با سندسازی و طرح ادعاهای جدید، انجام همه تعهدات خود رامتوقف کنند. PMD یک موضوع سیاسی است و فیصله آن هم باید در یک توافق سیاسی جست وجو شود اما این موضوعی است که نه تنها در توافق لوزان رخ نداده، بلکه در این توافق هم به PMDمشروعیت داده شده، هم ایران پذیرفته است که در این زمینه به نگرانی های آژانس بپردازد و هم تعلیق تحریم ها بویژه تحریم های شورای امنیت به این موضوع مشروط شده است.

 

متن منتشر شده از سوی امریکا می گوید PMD باز می ماند و ایران مجموعه‌ای مورد توافق از اقدامات (agreed set of measures) را برای رفع نگرانی های آژانس در این باره انجام خواهد داد. چنانکه بالاتر گفتم  باز ماندن PMD یعنی باز ماندن اصلی ترین عامل بهانه تراشی و توطئه علیه برنامه هسته ای ایران. با این همه امتیاز که ایران در موضوع هسته ای واگذار کرده حداقل این موضوع باید بسته می شد. این یعنی اساسا مسئله اصلی حل نشده است.  مطابق ادعای امریکا لغو قطعنامه های شورای امنیت مشروط به اقدام برای پرداختن به نگرانی های آژانس در این باره شده است. جالب است که حتی بیانیه مشترک هم به این موضوع تاکید دارد. در بیانیه مشترک گفته شده است دسترسی های فراپروتکلی آژانس از جمله برای رسیدگی به مسائل حال و گذشته است. هر کسی که با ادبیات کاری جاری میان ایران و آژانس اندکی آشنا باشد، می داند که مسئله ای جز PMD در گذشته برنامه هسته ای ایران باقی نمانده است. اوباما هم در سخنرانی خود می گوید به PMD رسیدگی خواهد شد: Iran’s past efforts to weaponize its program will be addressed

در یک بیان کاملا خلاصه، باز ماندن PMD و محور شدن آژانس در این مورد (بخوانید اسراییل) به معنای انتقال بحران از سازمان انرژی اتمی به وزارت دفاع و از بخش هسته ای به بخش نظامی متعارف است. مخصوصا اگر این موضوع کنار آن بخشی از متن منتشر شده از سوی امریکا قرار داده شود که می گوید آژانس به صرف نگرانی درباره وجود یک تاسیسات مشکوک می تواند به هر نقطه ای از کشور دسترسی پیدا کند.

 

همچنین در بخش دیگری از متن امریکا تاکید شده که یک قطعنامه شورای امنیت در حوزه های نظامی متعارف و موشکی محدودیت هایی بر ایران تحمیل خواهد کرد که این هم مشخصا به معنای مشروعیت یافتن فشار بر ایران در این حوزه است. پایین تر –حین بحث درباره تحریم ها- به این مسئله خواهیم پرداخت.

 

هشتم-تحریم ها

 

 آخرین و مهم ترین مسئله البته مسئله تحریم هاست. تیم ایرانی مدت هاست ادعا می کند هدف اصلی آن از مذاکرات برداشتن تحریم هاست. در واقع این عبارت همواره به گونه ای بیان شده است که گویی تیم هسته ای عقیده دارد آنچه در اصل موضوعیت دارد برداشتن تحریم هاست نه حفاظت از برنامه هسته ای ایران. حتی ادبیات آقای رییس جمهور در این مدت به گونه ای بوده است که گاهی تصور می شد ایشان ارائه هیچ حجمی از امتیازهای هسته ای را در ازای برداشته شدن تحریم ها «زیاد» نمی داند. دولت موضوع برداشته شدن تحریم ها را بدل به مسئله محوری در سیاست خارجی خود کرده و عملا در 18 ماه گذشته همه چیز را در کشور به این موضوع گره زده است. بنابراین، بسیار مهم است که ببینیم در ازای امتیازات کاملا حداکثری که در حوزه هسته ای داده شده، در حوزه تحریم چه چیز عاید ملت ایران شده است؟ برای مردم کوچه و بازار نیز، بی گمان هیچ سوالی از این مهم تر نیست. سوگمندانه باید گفت که توافق لوزان از این حیث بسیار نگران کننده است. اگر خط قرمز ترسیم شده برای تیم مذاکره کننده ایران این بوده باشد که باید همه تحریم ها به طور یکجا و یکپارچه بلافاصله پس از امضای توافق لغو شود، هیچ کس، با هیچ ذره بینی، قادر به یافتن این امر درون متونی که از توافق لوزان در اختیار داریم نخواهد بود. حداکثر چیزی که در این متون وجود دارد، یک سیستم مبهم، مشروط، به شدت غیر قابل اعتماد و به هم ریخته از تسکین تحریم هاست که هیچ ضمانتی هم برای تحقق عملی آن وجود ندارد.

 

اجازه بدهید ببینیم چه اتفاقی افتاده است؟

 

1- واژه ای که به طور گسترده در متون موجود مورد استفاده قرار گرفت، تخفیف (sanctions relief) تحریم است و جز در بیانیه طرف ایرانی هیچ کجا از جمله در متن بیانیه مشترک خبری از لغو (Lift) تحریم ها نیست بلکه برعکس، در موارد متعدد بر خلاف آن تصریح شده است.

 

2- متن منتشر شده از سوی امریکا را درباره تحریم ها بسیار باید جدی گرفت چرا که این امریکاست که باید تحریم ها را بردارد و امریکا هم در این مورد، قاعدتا مطابق تفسیر خویش عمل خواهد کرد نه بر اساس خوش بینی های دوستان وزارت خارجه و دولت. در متن منتشر شده از سوی امریکا تصریح شده است که تخفیف تحریمی مشروط به این است که آژانس پای بندی ایران به تعهداتش را راستی آزمایی کند.  این یعنی آژانس در هر مرحله می تواند جلوی این امر را بگیرد و همچنین، معنای مهم تر آن این است که چیزی به نام تعلیق هم زمان وجود نخواهد داشت و هرگونه تسکین تحریم پس از عمل ایران به تعهداتش رخ خواهد داد. در بیاورد.

 

متن امریکا می گوید پس از اینکه ایران همه اقدامات کلیدی (all of its key nuclear-related steps)را که باید انجام بدهد انجام داد (به تایید آژانس)، اروپا و امریکا تحریم های صرفا هسته ای را تعلیق می کنند. می بینیم که تعلیق تحریم بعد از از تایید اقدام ایران از سوی آژانس خواهد بود. این متن تصریح می کند معماری تحریم‌های مرتبط با هسته‌ای ایالات متحده در بخش اعظم دوره توافق (for much of the duration of the deal) حفظ می شود و این یعنی زیرساخت قانونی تحریم ها در امریکا در بخش اعظم این 10 سال دست نمی خورد.

 

همچنین لغو قطعنامه های شورای امنیت مشروط شده به اقدام ایران در پرداختن به همه نگرانی های کلیدی از جمله PMD. این یعنی هیچ لغو فوری در این حوزه رخ نخواهد داد. در حالی که بیانیه ایران هیچ اشاره ای به این شروط نمی کند. کری در سخنرانی خود صریحا می گوید این امر یک زمان بندی خواهد داشت که هنوز توافق نشده است: «ما هنوز جزییات فنیِ بسیاری داریم که هر دو طرف باید روی آن کار کنیم و حتی موضوعات دیگری وجود دارد که ما اذعان داریم که باید هنوز حل و فصل شود. به عنوان مثال، (یکی از این موضوعات) مدت زمان محدودیت های تسلیحاتی و موشک های بالیستیک سازمان ملل علیه ایران است».[9] سوال این است که در حالی که موضوعی به این مهمی، یعنی زمان بندی برداشته شدن قطعنامه های شورای امنیت، هنوز حل نشده، چرا طرف ایرانی د رحوزه هسته ای این همه تعهدات حیرت انگیز را پذیرفته است؟!

 

مطابق متن منتشر شده از سوی امریکا، قطعنامه ای که برنامه جامع مشترک اقدام را تایید می کند، هم زمان،  محدودیت های مهم (Important restrictions) در حوزه های موشکی، نظامی و بازرسی بر ایران اعمال می کند. این در واقع بدان معناست که این قطعنامه این قطعنامه تحریم های اشاعه و تسلیحاتی را دوباره اعمال کرده و تنها خاصیت آن این است که تعهدات ایران در برجام را الزامی می کند! و مهم تر، می تواند به این بهانه ها دوباره اعمال تحریم کند:

 

Important restrictions on conventional arms and ballistic missiles, as well as provisions that allow for related cargo inspections and asset freezes, will also be incorporated by this new resolution.

 

جالب است که از حیث عبارات هیچ اتفاق نظری میان متون موجود در زمینه اتفاقی که دقیقا برای تحریم ها خواهد افتاد وجود ندارد. این نکته بسیار مهمی است. مجموعه این متون- چنانکه بالاتر گفتم- در مواردی که مربوط به تعهدات ایران است تقریبا بالای 95 درصد همدیگر را تایید می کنند اما وقتی نوبت به برداشته شدن تحریم ها می رسد، اختلاف های حیرت انگیزی میان روایت طرف ایرانی و طرف غربی وجود دارد. در بیانیه می گوید تحریم های اتحادیه خاتمه می یابد (terminate) اما تحریم های امریکا هم زمان (simultaneously) با پای بندی راستی آزمایی شده ایران به تعهدات کلیدی اش متوقف می شود (will cease). در حالی که بیانیه ایران می گوید این تحریم ها لغو خواهد شد. (will be lifted)

 

همچنین بیانیه ایران می گوید همه تحریم های اقتصادی یکپارچه فورا لغو خواهند شد (will be immediately lifted all at onceدر حالی که نه در بیانیه و نه در متن امریکا مطلقا چنین چیزی وجود ندارد.

 

اوباما هم از واژه تسکین استفاده می کند: «در ازای این اقدامات ایران، جامعه بین المللی توافق کرده است که شماری از تحریم های مشخص ایران را تخفیف بدهد».[10]

جان کری هم همین واژه را به کار برده است. وی می گوید: « ما و شرکای بین المللی خود به طور مرحله ای تحریم هایی که اقتصاد ایران را تحت تاثیر قرار داد تسکین خواهیم داد و اگر ما در هر نقطه ای متوجه شویم تحریم ها به سرعت باز خواهد گشت».[11]

 

اما همه اینها در مقابل چیزی که در اینجا می خواهم بر آن تاکید کنم، بی اهمیت است. کری در سخنانی که بلافاصله پس از اعلام توافق داشته نکته بسیار مهم تری را هم مورد تاکید قرار می دهد و آن این است که می گوید بین 6 ماه تا یک سال طول خواهد کشید تا پای بندی ایران به تعهداتش روشن شود و تازه پس از آن است که غرب اجرای تعهداتش در زمینه تحریم را آغاز خواهد کرد: «حدود شش ماه تا یک سال زمان می برد که ایران به گام ها و اقداماتی که در زمینه هسته ای باید صورت دهد پایبندی خود را نشان دهد تا پس از آن وارد مراحل توافق شویم. این اقدامات باید نخست انجام شود. همزمان توافق موقت که معروف به طرح مشترک اقدام همچنان به طور کامل اجرا خواهد شد».[12]

 

او در ادامه مقصود خود را روشن تر توضیح می دهد و می گوید ایران ابتدا باید زمان گریز هسته ای خود را به یک سال برساند و بعد تعلیق تحریم ها با تحریم های اقتصادی آغاز خواهد شد که این امر می تواند 4 ماه تا یک سال انجام شود. جملات وی چنین است: «درباره تحریم ها نیز باید بگویم همانطور که گفتم لغو تحریم ها مرحله ای خواهد بود، مجموعه ای از ملزومات وجود دارد که به عنوان مثال یکی از آنها برچیده شدن شماری از سانتریفوژهاو تاسیسات زیرساخت مربوط به سانتریفوژها است. ایران مسئولیت دارد که زمان فرار هسته ای خود را به یک سال برساند و می تواند این مسئله را سریعتر نیز انجام دهد و من تصور می کنم که این اقدام را سریعتر انجام دهد. با این حال فکر می کنم این مسئله به میزان کاری بستگی دارد که ایرانیها باید انجام دهند و این مسئله می تواند ظرف چهار ماه تا یک سال انجام شود. من نمی توانم به طور دقیق اعلام کنم چه زمانی. با این حال زمانی که این اقدامات صورت گرفت و آژانس بین المللی انرژی اتمی نیز آن را تایید و اعلام کرد ایران مسئولیت های هسته ای خود را اجرا کرده است ما می توانیم در این باره قضاوت کنیم که چه زمانی مراحل تسکین تحریم ها آغاز شود. ما به طور صریح اعلام کرده ایم این مسئله با تعلیق تحریم های اقتصادی و مالی در آن برهه زمانی آغاز خواهد شد. بنابراین این مسئله بخشی از ماهیت هر گونه مذاکرات است که در ازای محدودیت هایی که ایران به اجرا می گذارد، در واقع از همان ابزاری که برای آوردن ایران به میز مذاکره استفاده کردیم و زمانی که به هدف خود دست پیدا کردیم لغو تحریم ها آغاز خواهد شد و این زمانبندی هنوز مورد مذاکره قرار نگرفته است اما تحریم های مالی و اقتصادی و بانکداری تحریم هایی هستند که رییس جمهور متعهد شده است پس از پایان مرحله نخست آنها لغو کند و ما در مرحله بعد وارد اجرای این مرحله خواهیم شد».[13] این عبارت حیاتی است. مقصود کری به روشنی این است که امریکا تحریم های اقتصادی را زمانی تسکین خواهد داد که زمان گریز هسته ای ایران به یک سال رسیده باشد و این دیگر به ایران بستگی دارد که با چه سرعتی این کار را بکند؟! این ظاهرا همان زمانی است که طرف ایرانی در بیانیه توجیهی خود آن را در عبارتی که متاسفانه باید گفت به شدت غیر صادقانه است، «زمان آماده سازی» نامیده است!

 

درباره قطعنامه های شورای امنیت هم کری در پایان تاکید می کند اساسا امریکا در توافق چارچوب، درباره تحریم های شورای امنیت تعهدی نداده است: «در حال حاضر تعهد این است که تحریم های اقتصادی و مالی در ازای اقدامات ایران لغو شود. فرای آن درباره تحریم های موشک های بالستیک باید بگویم این مسئله همچنان برای مذاکره باقی است».[14]

 

متاسفانه باید گفت این یک وضعیت کاملا فاجعه بار درباره تحریم هاست. تعهدات طرف مقابل در این باره مطلقا شفاف نیست، هیچ لغوی وجود نخواهد داشت، همه چیز مشروط به انجام تعهدات کلیدی از سوی ایران و تایید آن از سوی آژانس است، آژانس می تواند در هر بار گزارش دهی نوبه ای خود درباره میزان پای بندی ایران به تعهداتش، موضوع تعلیق تحریم ها را با تنش شدید مواجه کند و موضوع نحوه لغو تحریم های شورای امنیت –نه قطعنامه های شورای امنیت- به عنوان اصلی ترین مسئله هم هنوز محل اختلاف است، ضمن اینکه می دانیم قطعا فوری نخواهد بود (چرا که که کری می گوید در این باره زمان بندی محل اختلاف است.)

 

نهم- خاتمه

 

من ترجیح می دهم این متن را بدون جمع بندی به پایان ببرم. در نوشته هایی دیگر، به جای شیوه تحلیلی که در اینجا از آن بهره برده شده –که اساسا نوعی تحلیلی متنی است- بر جنبه های راهبردی تر موضوع تمرکز خواهم کرد. سرجمع، توافق لوزان، در بهترین حالت نگران کننده و در بدترین حالت فاجعه بار است. جز در موضوع اراک، این توافق در هیچ موضوع دیگر، حتی به طور تلویحی به خطوط قرمزی که تیم مذاکره کننده خود برای خود ترسیم کرده بود پای بند نیست و با هیچ فرمولی نمی توان از حیث معادله داده- ستانده آن را یک توافق متوازن دانست. به رغم همه زحماتی که بی شک تیم مذاکره کننده هسته ای کشیده در اینجا نشانی از یک پیروزی بزرگ دیده نمی شود در حالی که امریکا به اعتراف کری و اوباما آنچنان در موضع ضعف قرار داشته و دارد که بتوان در مقابله با آن یک پیروزی بزرگ به دست آورد. هنوز هم دیر نشده است. اگر چشم ها شسته و نقطه های دید عوض شود، می توان امریکایی را که به اعتراف خودش هیچ گزینه جایگزینی برای توافق ندارد به زانو درآورد اما این نمی تواند بر اساس متونی همچون توافق لوزان یا ژنو استوار شود. پایه و اساسی دیگر و مدلی متفاوت باید جست وجو کرد.

 

[1] . And today, I can tell you that the political understanding with details that we have reached is a solid foundation for the good deal that we are seeking

[2] at least one year, for a duration of at least ten years.

[3] Iran will be allowed to allocate the current stockpile of enriched materials for the purpose of producing nuclear fuel or swapping it with uranium in the international markets.

[4] فراتر از آن، ایران به طرح‌های غنی‌سازی بلندمدت و تحقیق و توسعه غنی‌سازی که با 1+5 به اشتراک گذاشته شده، مقید خواهد بود.

[5] I’d like also to make one more point very, very clear because it has been misinterpreted and misstated, misrepresented for much of this discussion: There will be no sunset to the deal that we are working to finalize – no sunset, none. The parameters of this agreement will be implemented in phases. Some provisions will be in place for 10 years; others will be in place for 15 years; others still will be in place for 25 years. But certain provisions, including many transparency measures, will be in place indefinitely into the future. They will never expire. And the bottom line is that, under this arrangement, the international community will have confidence that Iran’s nuclear program is exclusively peaceful, providing, of course, that the provisions are adhered to. And if they aren’t, we have provisions that empower us to deal with that.

[6] More than 1,000 centrifuges will be maintained at this facility and two centrifuge cascades will keep operating

[7] will have enhanced access through agreed procedures, including to clarify past and present issues.

[8] With this deal, Iran will face more inspections than any other country in the world.

 

[9] We still have many technical details to work out on both sides and still some other issues that we acknowledge still have to be resolved; for example, the duration of the UN arms and ballistic missile restrictions on Iran and the precise timing of and mechanism for the conversion of the Arak reactor and Fordow site

[10] In return for Iran’s actions, the international community has agreed to provide Iran with relief from certain sanctions

[11] we and our international partners will provide relief in phases from the sanctions that have impacted Iran’s economy

[12] It’s really a matter of anywhere from probably six months to a year or so that it will take to begin to comply with all of the nuclear steps that need to be taken in order to then begin into the phasing.

[13] as I said, they were phased. There are a set of requirements, for instance, the dismantlement of some of the centrifuges and the dismantlement of the infrastructure that is associated with those centrifuges. Iran has a responsibility to get the breakout time to the one year. And they can do it as fast as they want, and I assume will try to do it very rapidly. But we think that just the amount of work and the things they have to do will be somewhere in the vicinity of four (inaudible) months to a year, somewhere in there. I can’t say for certain.

But when that is done and certified by the IAEA that they have lived up to that nuclear responsibility, and we make that judgment with them, at that point in time the – there would begin the phasing of the sanctions. And we have stated very clearly that that will begin with the suspension with respect to the economic and financial sanctions at that point in time.

So there will be – I mean, this is part of the nature of any negotiation. In exchange for the restraints and restrictions that Iran is putting in place here, we will, indeed, take the very tool that was calculated to bring people to negotiate, once it has succeeded in achieving the goal, we will begin to phase those out. And that timing on other parts of that obviously remains still to be negotiated. But on the finance and the banking component, the economic components, those the President has committed to move on when that first phase is complete, and we move on to the next phase of implementation.

[14] . The commitment is to lift the economic and financial sanctions on the occasion of what I mentioned earlier on the nuclear side. Beyond that, UN sanctions, others with respect to ballistic missile embargo, et cetera, those remain for negotiation.

  • Upvote 2
  • Downvote 1

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر

توافق خوبی بود. یادمان باشد که این دولت دارد گندکاری های دولت قبلی را پاک میکند. اگر این نوع مذاکراتی که در این تقریبا دو سال داشتیم, در دولت پیشین داشتیم, الان حداقل اقتصاد و صنایع ورشکست نمیشدند و ارزش ریال هم حفظ میشد به علاوه اینکه جای برای مانورهای بیشتری داشتیم. اما با دیپلماسی سر کوچه ای دولت قبلی, مردم و جامعه و همچنین سیاستمداران اصلی مملکت در منگنه قرار داشتند. برای برون رفت از شرائط اقتصادی و امید بخشیدن به جامعه و همچنین اطمینان به جامعه و مردم.

 

جل الخالق جل الخالق.....

 

اینجاست که شاعر میگه چون قافیه تنگ آید *  شاعر به جفنگ آید!

 

قرار نیست دولت هر اشتباهی کرده و می خواد بکنه بندازه گردن دولت قبل! عجب رویه احمقانه ای ...! احیانا اینا فکر نمیکنند قراره فردا روزی خودشون بشن دولت قبل ...! 

 

برای برون رفت از هر مشکلی هم راهایی  وجود داره نه فقط یک راه! که مثل اینکه دولت محترم فقط این یکی رو به هر بهانه ای می خواد بچپونه تن ملت! بعد هر کسی هم اومد یه عیب و ایراد از این راه حل گرفت این شخص میشه فلانو  بهمان!!! اینم  منطق!

 

 این که آدرس ترکستانه...!

 

 

 

این توافق فراتر از یک توافق جناحی است که امروز و فردای این کشور رو که شامل همه ما هست رو درگیر خودش کرده، این دعواها جناحی رو بهتره تو اینجا نیاریم تا لااقل بشه برداشت های بهتری داشت

ویرایش شده در توسط HHL
  • Upvote 8
  • Downvote 2

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر

جل الخالق جل الخالق.....

 

اینجاست که شاعر میگه چون قافیه تنگ آید *  شاعر به جفنگ آید!

 

قرار نیست دولت هر اشتباهی کرده و می خواد بکنه بندازه گردن دولت قبل! عجب رویه احمقانه ای ...! احیانا اینا فکر نمیکنند قراره فردا روزی خودشون بشن دولت قبل ...! 

 

برای برون رفت از هر مشکلی هم راهایی  وجود داره نه فقط یک راه! که مثل اینکه دولت محترم فقط این یکی رو به هر بهانه ای می خواد بچپونه تن ملت! بعد هر کسی هم اومد یه عیب و ایراد از این راه حل گرفت این شخص میشه فلانو  بهمان!!! اینم  منطق!

 

 این آدرس ترکستانه...!

 

ببینید دوست عزیز, از همه نظر اکثر تحریم ها به خاطر همکاری نکردن و قلدری باز در اوردن جنا میم الف بود. وضعیت کنونی نتیجه ی ابستن اتفاقاتی بود که مسبب اش دولت قبلی بود.

بله راه های زیادی هست. یکی از راه ها این هست که کاملا به تحریم ها توجه نکنیم و بگوییم که کاغذ پاره هستند. بنابراین هیچ تلاشی برای برون رفت از وضعیت نکنیم. اما به چه قیمتی؟

  • Upvote 4
  • Downvote 6

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر

ببینید دوست عزیز, از همه نظر اکثر تحریم ها به خاطر همکاری نکردن و قلدری باز در اوردن جنا میم الف بود. وضعیت کنونی نتیجه ی ابستن اتفاقاتی بود که مسبب اش دولت قبلی بود.

بله راه های زیادی هست. یکی از راه ها این هست که کاملا به تحریم ها توجه نکنیم و بگوییم که کاغذ پاره هستند. بنابراین هیچ تلاشی برای برون رفت از وضعیت نکنیم. اما به چه قیمتی؟

 

میدونید تا حالا چند بار همین حرف رو شنیدیم! میخواید جواب های داده شده به همچین چیزی رو دوباره برای همون تعداد مرتبه بشنویم!

 

لطفا دست برداریم.

  • Upvote 2
  • Downvote 1

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر

میدونید تا حالا چند بار همین حرف رو شنیدیم! میخواید جواب های داده شده به همچین چیزی رو دوباره برای همون تعداد مرتبه بشنویم!

 

لطفا دست برداریم.

من هم خسته ام از این حرفها. ولی دست دولت امروز بسته هست. به خاطر همین علتهایی که شما میدانید.

 

شب شما هم خوش دوست عزیز.

  • Upvote 3
  • Downvote 1

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر

 در زمان یکی ار جانشینان شاه عباس صفوی (فکر کنم شاه صفی بود در زمان از دست دادن بغداد الان دقبق یادم نیست) وقتی عثمانی به مرز های ایران حمله کرد و در حال پیشروی در ایران بود وقتی به شاه گفتند که قلمرو ایران تحت حمله قرار گرفته است . شاه بی کفایت گفته بود همین اصفهان و کاخ های آن ما را بس است

حالا در ایران دوباره همبن اتفاق افتاده و یک عده فکر می کنند که بودن آنها در قدرت برای ایران بس است

هم آقای اوباما و هم طرف ایرانی بیش از هر کسی مشتاق به ابن توافق هستند و هر دو طرف برای رسیدن به آن تلاش می کنند بیشتر برای  اسم و رسم خود د 

  • Downvote 2

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر

بسم الله الرحمن الرحیم

 

سخنان جناب کریمی قدوسی بعد از توافق ژنو

 

در جلسه‌ای که 3 – 4 هفته‌ی قبل محضر رهبر معظم انقلاب تشکیل می‌شود، تیم مذاکره کننده و سران قوا هم بودند، آقا در آن جلسه می‌فرمایند که من فقیهم، 3 مرتبه این متن را خوانده‌ام و از این متن تثبیت حق غنی سازی اورانیوم برای ملت ایران به دست نمی‌آید.

 

منبع

 

هزینه کردن از رهبری به چه قیمتی ؟ و تا کجا و برای چه امری ؟

این برای ژنو بود

احتمالا برای توافق لوزان هم ازاین دست صحبت ها زیاد خواهد شد

 

 


 
  • Upvote 2
  • Downvote 2

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر

صرفا جهت اطلاع:

عضو ارشد تیم مذاکره کننده هسته‌ای  در برنامه گفت‌وگوی ویژه خبری شبکه دوم سیما :

http://goo.gl/ukDrFD

وزیر امور خارجه کشورمان در بدو ورود به تهران و در پاوین دولت فرودگاه مهرآباد طی یک نشست خبری به سوالات خبرنگاران پاسخ داد.

http://goo.gl/35EP6W

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر

با سلام

در این چند روز دوستان متاسفانه به دنبال نتیجه گیری دلخواه از گزارش بودند تا بررسی دقیق آن 

فکر هم نمی کنم باتوجه به نظر دوستان بتوانید قاطع بگویید که این توافق بد است یا خوب 

کسی از دوستان را هم نمی توانید متقاعد کنید چون دوستان در بنیاد داشتن و یا نداشتن بمب اتم و بازدارندگی آن مشکل دارند واین به راحتی حل شدنی نیست

ولی می شود فضا را روشن تر کرد و نقاط ضعف و قوت را مشخص کرد

اشارات خوبی توسط جناب فتح و اسکای هاک انام شد ولی ادامه نیافت با اجازه این دوستان می خواهم این موارد را بیشتر بحث کنم

 

1- در صورت نیاز ایران به سوخت بالای 4 درصد، چه الزامی برای تامین سوخت مورد نیاز ایران وجود دارد؟

مطمئنا با توه به داستان سوخت دانشگاه تهران و اراک این نیاز در مذاکرات دیده شده است ولی بحثی از آن در میان نیست

بویژه که سوخت در راکتورهای نظامی همچون زیردریایی یا ناو ممکن است نیاز شود

 

2- در مورد دیگر مسائل انرژی هسته ای بویژه همجوشی، آیا زمینه تحقیقات باز است؟

با توجه روز افزون به این حیطه نباید این موضوع برای تحقیقات بسته شود

اگرچه که من از نیاز های این فناوری زیاد مطلع نیستم

 

3- در زمینه تحقیقات ، چه چیزهایی در توافق بصورت گام به گام شده است؟ آیا فقط نسل های سانتریفیوژ است؟

در زمینه فناوری های پایه آن مثل برق، تثبیت کننده، ابزار دقیق و ...محدودیت وجود دارد ؟

 

4- انرژی هسته ای به عنوان یک منبع انرژی مورد بحث می باشد؟ در ازای محدود کردن توان این انرژی آیا امتیازی برای توسعه دیگر انرژی ها شامل نفت و گاز یا انرژی های نو داده می شود؟

 

 

-----------------------------

شاید این نکته در نظر دوستان بد نباشد که یک سیستم مجموع چند فناوری است برای مثال تانک مجموع چند فناوری و تکنولوژی است

حال اگر شما این فناوری ها را رشد دهید ولی مجاز به ساخت تانک نباشید ، چه اتفاقی می افتد؟

جواب این است که ساخت تانک یک مونتاژ این فناوری ها است و به محض اراده ساخت شما می توانید تانک خود را بسازید 

تنها تست های میدانی و نیازمندی می ماند که خود تانک باید در آزمایش نشان دهد. 

مثال ژاپن و تانک تایپ 90 

 

از این رو باید نقاط کلیدی در این زمینه را درک کنیم و اصل دانش را بومی سازی کنیم 

دانش ریخته گری، کنترلرهای مغناطیسی، نوسان گیرها، ابزاردقیق و ... 

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر

بررسی ۱۱ دیدگاه درباره تحریم ها بر مبنای بیانیه ها و اظهارات مقامات ایرانی و آمریکایی
تحریم ها در نتیجه توافق لوزان چه سرنوشتی پیدا کرد؟/ نادیده گرفته شدن مسلم خط قرمز نظام درباره لغو تحریم ها/ وقتی آمریکایی ها لغو تحریم های صرفا هسته ای را مشروط به ۷ قید تقریبا غیرممکن کردند!
به ویژه آنکه صراحتا در این بخش آمده است که در بیانیه مذکور (که تحت بند ۴۱ فصل هفتم شورای امنیت صادر می شود،) به محدودیت های برنامه هسته ای ایران نیز اشاره شده و اگر ایران از این محدودیت ها سرباز بزند، شورای امنیت سازمان ملل مشروعیت لازم را برای صدور قطعنامه های شدید اللحن و دیگر اقدامات به دست می آورد.

کمیل نقی پور - گروه بین الملل ، رجانیوز: با توجه به تفاوت اظهارات مقامات ایرانی و آمریکایی ، کلیدی ترین سئوالی که مورد توجه مردم و کارشناسان قرار دارد این سئوال است که تحریم ها در نتیجه توافق لوزان چه سرنوشتی پیدا کرده است؟

به گزارش رجانیوز، هر چند تیم مذاکره کننده ایران لغو یکباره همه تحریم ها را یکی از نتایج مذاکرات هسته ای عنوان کرده بود با این حال با بررسی اظهارات ظریف ، اوباما ، جان کری و بیانیه مشترک ظریف – موگرینی و همچنین برگه های اطلاع رسانی که از سوی وزارت امور خارجه ایران و آمریکا منتشر شده مشخص می شود که لغو یکباره همه تحریم ها جای خود را به رفع تدریجی بخشی از تحریم ها داده است.

به ویژه آنکه ۱+۵ بار دیگر همان سیاست خود در توافق ژنو را تکرار کرده است و آن بخش از تعهداتش در قبال ایران که لغو تحریم ها نیز شامل آن می شود با بکارگیری کلمات کلی و تفسیر پذیر سرنوشتی مبهم پیدا کرده است.علاوه بر این رفع این دست از تحریم ها نیز منوط به شروطی شده است که در این گزارش می آید.

عبارت های مبهم در بیانیه پایانی درباره برداشته شدن تحریم ها

ابتدا از بیانیه مشترک ظریف – موگرینی آغاز می کنیم. در بیانیه ظریف – موگرینی در ۳ بخش به موضوع تحریم ها اشاره شده است: (۱)

۱) در این بیانیه آمده است: اتحادیه اروپایی ، تحریمهای اقتصادی و مالی مرتبط با هسته ای را خاتمه می دهد.
نکته قابل توجه آنکه "خاتمه دادن" معنا و مفهمی کلی است و مشخص نیست منظور از این کلمه لغو تحریم ها است یا تعلیق آن و یا آنکه این نهاد با حفظ تحریم های گذشته ، پس از اجرای توافق جامع، تحریم جدید مرتبط با موضوع هسته ای وضع نمی کند؟

۲) در این بیانیه همچنین آمده است: ایالات متحده نیز اجرای تحریم های مالی و اقتصادی ثانویه مرتبط با هسته ای را، همزمان با اجرای تعهدات عمده هسته ای ایران به نحوی که توسط آژانس بین المللی انرژی اتمی راستی آزمایی شود، متوقف خواهد کرد.

بر اساس این بخش از بیانیه ، توقف تحریم ها آمریکا به ۲ قید اساسی مشروط شده است:

الف: تنها تحریم های مالی و اقتصادی ثانویه مرتبط با هسته ای ایران از سوی آمریکا متوقف خواهد شد.

ب: توقف تحریم ها پس از راستی آزمایی بخش عمده ای از تعهدات ایران توسط آژانس صورت خواهد گرفت.

علاوه بر این:

"توقف تحریم ها" مانند خاتمه دادن عبارتی نامفهموم و نامانوس در حقوق معاهدات به حساب می آید. منظور از توقف تحریم ها آیا لغو تحریم ها است یا تعلیق تحریم ها و یا آنکه توقف تحریم ها به این منظور است که ایالات متحده پس از اجرای توافق جامع از سوی ایران و تایید آژانس، تصویب تحریم های جدید علیه ایران را متوقف می کند؟

۳) در بیانیه مشترک ظریف – موگرینی همچنین به موضوع قطعنامه های شورای امنیت سازمان ملل اشاره شده و آمده است: یک قطعنامه جدید شورای امنیت سازمان ملل متحد صادر خواهد شد که در آن برجام تائید شده، کلیه قطعنامه های قبلی مرتبط با موضوع هسته ای لغو خواهد گردید و برخی تدابیر محدودیت ساز مشخص، را برای یک دوره زمانی مورد توافق، لحاظ خواهد کرد.

درباره این بخش از بیانیه باید توجه داشت که:

در صورتی که ۱+۵ در قالب شورای امنیت سازمان ملل همانگونه که طی یک رای گیری می تواند این قطعنامه را تصویب کند ، می تواند با رای گیری مجدد می تواند این مصوبه را باطل بکند. به ویژه آنکه صراحتا در این بخش آمده است که در بیانیه مذکور (که تحت بند ۴۱ فصل هفتم شورای امنیت صادر می شود،) به محدودیت های برنامه هسته ای ایران نیز اشاره شده و اگر ایران از این محدودیت ها سرباز بزند، شورای امنیت سازمان ملل مشروعیت لازم را برای صدور قطعنامه های شدید اللحن و دیگر اقدامات به دست می آورد.

ظریف: تحریم ها در یک چارچوب زمانی برداشته می شود

پس از بررسی بیانیه ظریف – موگرینی ، اظهارات وزیر امور خارجه ایران در نشست خبری در لوزان سوئیس درباره تحریم ها در ادامه مورد بررسی قرار می گیرد.

ظریف در ۳ بخش از اظهارات خود به موضوع لغو تحریم ها اشاره شده است:

۴) ظریف گفته است: براساس راه‌حل‌ها کلیه تحریم‌ها علیه کشورمان پایان می‌یابد و همزمان برنامه هسته‌یی ایران ادامه پیدا می‌کند، اما اقداماتی برای اطمینان سازی جامعه بین‌المللی انجام می‌گیرد.

مشخص است که وزیر امور خارجه ایران نیز تاکید می کند که لغو تحریم منوط به انجام اقدامات اطمینان ساز از سوی ایران است. این بخش از اظهارات ظریف اشاره ای به همان بخش از بیانیه مشترک وی با موگرینی دارد که توقف تحریم ها منوط به راستی آزمایی فعالیت های هسته ای ایران (اطمینان بخشی) کشورهای ۱+۵ است.

۵) ظریف در بخش دیگری از اظهاراتش گفته است که در مقابل (تعهدات ایران) کلیه تحریم‌های اتحادیه اروپا و آمریکا لغو می‌شود. ما در این زمینه به تعهد دولتها توجه کرده و به فرآیندهای داخلی آنها توجهی نداریم.

البته این بخش از اظهارات ظریف برخلاف بیانیه پایانی مذاکرات لوزان است. چرا که در بیانیه مذاکرات لوزان فقط درباره تحریم های مرتبط با موضوع هسته ای صحبت به میان آمده است نه همه تحریم ها.

۶) ظریف همچنین در اظهارات خود در نشست خبری گفته است: ما منتظر قطعنامه دیگری از سوی شورای امنیت سازمان ملل برای لغو تحریم‌های گذشته هستیم. تحریم‌های سایر کشورها هم باید یکباره و در یک چارچوب زمانی خاص برداشته شود و تلاش شود که دو طرف گام به گام و ماده به ماده راه‌حل‌ها را به جلو ببرند.

این بخش از اظهارات وزیر امور خارجه ایران صراحتا تاکید دارد که تیم ایرانی تحریم ها را به دو بخش تقسیم کرده است:

الف) تحریم های شورای امنیت که قرار است در قالب یک بیانیه ذیل بند ۴۱ شورای امنیت توسط کشورهای ۱+۵ لغو شود. البته در این بیانیه به محدودیت های برنامه هسته ای ایران نیز اشاره می شود و اگر آژآنس تشخیص دهد که این محدودیت ها از سوی ایران نادیده گرفته شده ، شورای امنیت اقداماتی را علیه ایران تدارک می بیند.

ب) تحریم ها اتحادیه اروپا و آمریکا که بنابر گفته وزیر امور خارجه ایران در یک چارچوب زمانی خاص برداشته می شود. البته بنابر تاکید مقامات آمریکایی و مسئول سیاست خارجی اتحادیه اروپا این امر نیز منوط به قیودی می شود که یکی از آنها این است تنها تحریم های صرفا هسته ای برداشته می شود.
علاوه بر این بر اساس اظهارات آقای ظریف ، تحریم های یک جانیه سایر کشورها بلافاصله لغو نخواهد شد، بلکه بر اساس یک جدول زمانبدی لغو می شود. نکته جالب توجه آنکه ظریف خود می گوید: تحریم‌های سایر کشورها هم باید یکباره و در یک چارچوب زمانی خاص برداشته شود. این جمله وزیر امور خارجه دارای تناقض است چرا که برداشته شدن یکباره تحریم ها با برداشته شدن بر مبنای یک چارچوب زمانی خاص ، دو معنای متفاوت دارد.

تناقض برگه اطلاع رسانی وزارت امور خارجه ایران با اظهارات ظریف

۷) اما "تناقض بزرگتر" درباره لغو تحریم ها با رجوع به برگه اطلاع رسانی وزارت امور خارجه ایران مشخص می شود.
هر چند ظریف خود تاکید دارد که تحریم های یک جانبه برخی کشورها بر اساس جدول زمانبدی لغو خواهد شد و در بیانیه مشترک با موگرینی تاکید کرده است که صرفا تحریم های هسته ای، خاتمه داده شده و یا متوقف می شود با این حال در برگه اطلاع رسانی وزارت امور خارجه ایران آمده است که همه تحریم ها اقتصادی فورا لغو خواهد شد:

«براساس راه‌حل‌های به دست آمده، پس از اجرایی شدن برنامه جامع اقدام مشترک، تمامی قطعنامه‌های شورای امنیت لغو خواهد شد و همه تحریم‌های اقتصادی و مالی چندجانبه اروپا و یک‌جانبه آمریکا از جمله تحریم‌های مالی، بانکی، بیمه، سرمایه گذاری و تمامی خدمات مرتبط با آنها در حوزه‌های مختلف از جمله نفت، گاز، پتروشیمی و خودرو سازی فوراً لغو خواهند شد. همچنین تحریم‌ها علیه اشخاص حقیقی و حقوقی، سازمان‌ها، نهادهای دولتی و خصوصی تحت تحریم‌های مرتبط هسته‌ای ایران از جمله؛ بانک مرکزی، سایر مؤسسات مالی و بانکی، سوئیفت، کشتیرانی و هواپیمایی جمهوری اسلامی، کشتیرانی نفت به‌طور همه‌جانبه فوراً برداشته خواهند شد. همچنین کشورهای عضو گروه (۱+۵) متعهد هستند از وضع تحریم‌های جدید در موضوع هسته‌ای خودداری نمایند.»

روحانی هم فقط به تحریم های شورای امنیت اشاره کرد

۸) اظهارا روحانی در شبکه خبر نیز این گزاره را تایید می کند که تحریم ها علیه ایران ، حتی تحریم های صرفا هسته ای بلافاصله پس از اجرای توافق لغو نمی شود بلکه در زمان اجرای توافق "همه قطعنامه‌ها(شورای امنیت) علیه ایران لغو خواهد شد.

۷ قید اساسی وزارت خارجه آمریکا به موضوع رفع تحریم ها

۹) هر چند موضوع تحریم ها در برگه اطلاع رسانی وزارت امور خارجه ایران با بیانیه مشترک ظریف – موگرینی و حتی با اظهارات آقای روحانی و ظریف دارای تفاوت و تناقض است ، با این حال این تفاوت و تناقض در مقایسه با فکت شیت آمریکایی ها به مراتب بیشتر است.
در برگه اطلاع رسانی وزارت خارجه آمریکا یا فکت شیت درباره تحریم های ایران آمده است:

- ایران در صورتی که به صورتی قابل راستی‌آزمایی به تعهدات خود پایبند باشد، تخفیف تحریمی دریافت خواهد کرد.

- آمریکا و اتحادیه اروپا زمانیکه آژانس تائید کند ایران تمام گام‌های کلیدی مرتبط با هسته‌ای را برداشته، تحریم‌های مرتبط با هسته‌ای را تعلیق خواهند کرد. در هر زمان که ایران به تعهدات خود عمل نکند، این تحریم‌ها فورا به جای خود باز می‌گردند.

- معماری تحریم‌های مرتبط با هسته‌ای ایالات متحده در بخش اعظم دوره توافق حفظ شده و امکان بازگشت فوری آن‌ها درصورت بروز مورد جدی عدم-کارایی را فراهم می‌کند.

- تمامی قطعنامه‌های پیشین شورای امنیت سازمان ملل مرتبط با مسئله هسته‌ای ایران همزمان با تکمیل اقدامات مرتبط با هسته‌ای که نگرانی‌های کلیدی (غنی‌سازی، فردو، اراک، ابعاد احتمالی نظامی و شفافیت) را پاسخ دهد، برداشته می‌شود. ‎

- با این حال، مجوزهای اصلی در قطعنامه شورای امنیت سازمان ملل (آن‌هایی که مربوط به انتقال فعالیت‌ها و فناوری‌های حساس است)، با یک قطعنامه‌های جدید شورای امنیت سازمان ملل که برنامه اقدام مشترک جامع را تائید می‌کند، بار دیگر برقرار می‌شوند. این (قطعنامه) همچنین کانال اکتساب فوق‌الذکر را ایجاد می‌کند، که یک تمهید شفاف‌سازی کلیدی به شمار می‌آید. در این قطعنامه، محدودیت‌های مهم بر تسلیحات متعارف و موشک‌های بالستیک و همچنین مجوزهایی که اجازه بازرسی محموله‌ها و بلوکه دارایی‌ها را می‌دهد، وجود خواهد داشت.

- در صورتی که یک مسئله عدم-کارایی قابل توجه را نتوان از طریق آن روند حل کرد، آنوقت تمامی تحریم‌های پیشین سازمان ملل می‌توانند بار دیگر اعمال شوند.

- ذیل توافق، تحریم‌های ایالات متحده مرتبط با مسئله تروریسم، نقض حقوق بشر و موشک‌های بالستیک پابرجا خواهند بود.

دو ویژگی اساسی فرآیند برداشته شدن تحریم ها به روایت اوباما

۱۰) اما اظهاراتی که در فکت شیت آمریکایی ها آمده کاملا منطبق بر اظهاراتی است که رئیس جمهور و وزیر امور خارجه این کشور درباره سرنوشت تحریم ها علیه ایران به زبان آورده اند.

باراک اوباما ساعتی پس از قرائت بیانیه سیاسی مذاکرات لوزان در یک گفتگوی تلویزیونی به بررسی مفاد توافق لوزان پرداخت و درباره سرنوشت تحریم ها به دو نکته اساسی اشاره کرد (۳)

الف) بازگشت پذیری تحریم ها در صورت کوچکترین تخطی ایران از مفاد توافق لوزان

ب) برداشته شدن تحریم ها منوط به ادامه یافتن بازرسی‌ها و شفافیت‌ها از سوی ایران است.

مساله اساسی این است که اقدامات شفاف ساز ایران حتی زمانی که به تایید آژانس رسیده است، مورد تایید آمریکایی ها فرار نگرفته است ، تجربه توافق ژنو نیز بیانگر آن است که راستی آزمایی فعالیت های ایران (که بر اساس توافق لوزان قرار است در قالب پروتکل الحاقی و بازرسی های فراتر از آن صورت می گرد) نه تنها پاسخگوی بهانه های آمریکایی نبوده بکله به ابهامات و اتهام زنی کاخ سفید علیه برنامه هسته ای ایران افزوده است.

کری: تحریم ها تقلیل می یابد

۱۱)علاوه بر اوباما، وزیر خارجه آمریکا نیز به موضوع تحریم ها اشاره کرده است. اظهارات جان کری همانند اظهارات اوباما موید مفاد فکت شیت آمریکا درباره تحریم علیه ایران بوده است.

در اظهارات وزیر خارجه آمریکا درباره تحریم های ایران به سه موضوع اشاره شده است. (۴)

الف) در ازای همکاری ها از جانب ایران، آمریکا مرحله به مرحله تحریم ها را "تقلیل" خواهد داد.

ب) اگر ایران به توافق عمل نکند تحریم ها به جای خود بازخواهد گشت.

با بررسی بیانیه مذاکرات لوزان، برگه های اطلاع رسانی و همچنین اظهارات روسای جمهور و وزاری امور خارجه ایران و آمریکا مشخص می شود که خط قرمز نظام در موضوع مذاکرات نادیده گرفته شد و تیم ایرانی امتیاز نقد سمبلیک کردن صنعت هسته ای ایران را به ازای نسیه توقف تحریم ها واگذار کرده است.

این در حالی است که رهبر معظم انقلاب در دو سخنرانی اخیر خود که در آن به موضوع تحریم ها اشاره کردند، صراحتا تاکید کردند که لغو تحریم ها نباید مترتب بر موضوعات دیگر بشود ، گزاره ای که در توافق لوزان از سوی تیم ایرانی مورد توجه قرار نگرفت.

آیت الله خامنه ای در سخنان خود جمع زائران حرم رضوی تاکید کرده بودند:
«اینکه آمریکایی‌ها تکرار میکنند که «ما قرارداد با ایران میبندیم، بعد نگاه میکنیم ببینیم اگر به قرارداد عمل کردند تحریمها را برمیداریم» این حرف حرف غلط و غیر قابل قبولی است؛ این را ما قبول نداریم. رفع تحریمها جزو موضوعات مذاکره است، نه نتیجه‌ی مذاکرات؛ آن کسانی که دست‌اندرکار هستند، فرق این دو را بخوبی میفهمند. این یک خدعه‌ی آمریکایی است که میگویند قرارداد میبندیم، نگاه میکنیم به رفتارها، بعد تحریمها را برمیداریم! این‌جوری نیست؛ همین‌طور که مسئولین ما صریحاً گفته‌اند و رئیس‌جمهور محترم صریحاً گفت، رفع تحریمها باید بدون هیچ فاصله‌ای در هنگام رسیدن به توافق انجام بگیرد، یعنی رفع تحریم جزء توافق است نه چیزی مترتّب بر توافق.»

رهبر معظم انقلاب ۱۹ بهمن سال گذشته نیز در جمع فرماندهان نیروی هوایی ارتش نیز فرمودند: همه‌ی اینها برای این است که سلاح و حربه‌ی تحریم از دست دشمن خارج بشود. اگر بتوانند این کار را بکنند خوب است. البتّه باید به معنای واقعی کلمه تحریم از دست دشمن خارج بشود، تحریم برداشته بشود؛ توافقِ به این صورت‌{بشود}.

پی نوشت:
۱)در این بیانیه درباره موضوع لغو تحریم ها آمده است:
اتحادیه اروپایی، اعمال تحریم های اقتصادی و مالی مرتبط با هسته ای خود را خاتمه خواهد داد و ایالات متحده نیز اجرای تحریم های مالی و اقتصادی ثانویه مرتبط با هسته ای را، همزمان با اجرای تعهدات عمده هسته ای ایران به نحوی که توسط آژانس بین المللی انرژی اتمی راستی آزمایی شود، متوقف خواهد کرد.

یک قطعنامه جدید شورای امنیت سازمان ملل متحد صادر خواهد شد که در آن برجام تائید شده، کلیه قطعنامه های قبلی مرتبط با موضوع هسته ای لغو خواهد گردید و برخی تدابیر محدودیت ساز مشخص، را برای یک دوره زمانی مورد توافق، لحاظ خواهد کرد.
۲)ظریف با بیان اینکه راه‌حل‌ها براساس بازی برد برد تعیین شده است خاطرنشان کرد: براساس راه‌حل‌ها کلیه تحریم‌ها علیه کشورمان پایان می‌یابد و همزمان برنامه هسته‌یی ایران ادامه پیدا می‌کند، اما اقداماتی برای اطمینان سازی جامعه بین‌المللی انجام می‌گیرد. غنی‌سازی در نطنز ادامه می‌یابد و بیش از هزار سانتریفیوژ در فوردو فعالیت خود را ادامه می‌دهند، بدون اینکه غنی‌سازی انجام دهند. از این سانتریفیوژها برای تولید ایزوتوپ استفاده می‌شود و از فوردو استفاده صلح‌آمیز در راستای تحقیق و توسعه انجام می‌گیرد.

ظریف در ادامه با اشاره به اینکه راکتور اراک ، آب سنگین باقی می‌ماند افزود: ما راکتور اراک را بازسازی و بازطراحی می‌کنیم و در این روند اعضای ۱+۵ و سایر کشورها با ما همراه خواهند بود. در زمینه تولید سوخت نیروگاهی ، ساخت نیروگاه و راکتور تحقیقاتی همکاری ‌های بین‌المللی انجام می‌گیرد، در مقابل کلیه تحریم‌های اتحادیه اروپا و آمریکا لغو می‌شود. ما در این زمینه به تعهد دولتها توجه کرده و به فرآیندهای داخلی آنها توجهی نداریم.

ظریف در بخش دیگری از اظهاراتش افزود: ما منتظر قطعنامه دیگری از سوی شورای امنیت سازمان ملل برای لغو تحریم‌های گذشته هستیم. تحریم‌های سایر کشورها هم باید یکباره و در یک چارچوب زمانی خاص برداشته شود و تلاش شود که دو طرف گام به گام و ماده به ماده راه‌حل‌ها را به جلو ببرند.

وی تاکید کرد: کلیه تحریم‌ها لغو خواهد شد و این یک دستاورد بزرگ برای تلاش های جمهوری اسلامی ایران است. در برخی زمینه‌ها هنوز نیاز است در سه ماه آینده صحبت کنیم تا جزییات را مورد توافق قرار دهیم که به همین دلیل بود که برخی نکات که در متن وجود داشت با برخی ابهامات مواجه بود اما درباره موضوعات اساسی توافق شده است.
۳) اوباما گفت: تا نهایی کردن این مساله (توافق لوزان) چند ماهی فرصت داریم اما با خیال راحت می‌توانیم بگوییم نگرانی‌ نخواهد بود مگر این که ایران تخطی کند. حتی یک میلی‌متر هم ببینیم تخطی داشته‌ است، تحریم‌ها باز می‌گردد. این بهترین راه دفاع در برابر فعالیت‌های هسته‌یی خواهد بود.
رییس‌جمهور آمریکا هم‌چنین ادامه داد: اگر بازرسی‌ها و شفافیت‌ها ادامه پیدا کند و ایران آن گونه که طی مذاکرات نشان داده رفتار کند، تحریم‌ها برداشته می‌شود. من از مسوولان خودم می‌خواهم تا کنگره و مردم ایالت متحده را در رابطه با این توافق توجیه کنند.
۴) کری در بخش دیگری از سخنانش ضمن تاکید بر احترام ایران به توافقات قبلی گفت: ایران تا به اینجا به همه مسئولیت های خود در موافقت نامه های گذشته در ژنو در چارچوب اقدام مشترک موقت به خوبی عمل کرده است و از سال ۲۰۱۳ تاکنون به خوبی به توافقات بین المللی احترام گذاشته است و در ازای این همکاری ها از جانب ایران آمریکا مرحله به مرحله تحریم ها را تقلیل خواهد داد و در جایی که ایران به توافق عمل نکند تحریم ها به جای خود بازخواهد گشت و به موجب این توافقات ایران تعهداتی را عهده دار خواهد شد و این نشان می دهد که در طول تاریخ دیپلماسی لازم بوده است تا از جنگ جلوگیری کند و اینکه ما صرفا از ایران بخواهیم که تسلیم شود عملیاتی نخواهد بود بنابراین توافق خوب این نیست که به همه خواسته های یک طرف برسد و به ضرر طرف دیگر باشد .

  • Upvote 1
  • Downvote 1

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر

توافق خوبی بود. یادمان باشد که این دولت دارد گندکاری های دولت قبلی را پاک میکند. اگر این نوع مذاکراتی که در این تقریبا دو سال داشتیم, در دولت پیشین داشتیم, الان حداقل اقتصاد و صنایع ورشکست نمیشدند و ارزش ریال هم حفظ میشد به علاوه اینکه جای برای مانورهای بیشتری داشتیم. اما با دیپلماسی سر کوچه ای دولت قبلی, مردم و جامعه و همچنین سیاستمداران اصلی مملکت در منگنه قرار داشتند. برای برون رفت از شرائط اقتصادی و امید بخشیدن به جامعه و همچنین اطمینان به جامعه و مردم.

 

خیلی جالبه ، این همه دلیل و مدرک آوردیم که در این توافق ما صنعت هسته ای را دادیم و تحریمها هم همچنان باقی ماند

وقتی یک نفر میگه توافق خوبی بود اما همه چیز تقصیر دولت قبلی است آدم میمونه دیگه... ((+_+))

اون پنجره رو یکی به من نشون بده! bash-head.gif

ببخشید، شما اصلا متن رو خوندید؟ میخوای به دولت قبلی فحش بدید بدید، اینجا لزومی نداره بیاید که.

 

اگر توافق خوبی بود که چرا هیچ چیزی از تحریمها را کم نکرد؟ چرا اکثر صنعت هسته ای را تعطیل کرد؟

خواهشا یه دونه دلیل، مدرک، اصلا بگو همه حرفهات اشتباه بود اما یک شواهدی، سندی، چیزی...

ویرایش شده در توسط Lord-Soldier
  • Upvote 2
  • Downvote 1

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
همه تفاوت‌های تفاهم هسته‌ای فارسی و انگلیسی!

 

مجله مهر: دانشطلب یکی از فعالین شبکه های اجتماعی است که پس از قرائت بیانیه هسته ای و انتشار متن های جداگانه از سوی وزارت خارجه ایران و کاخ سفید در بیان تفسیر آن ؛ به تفکیک تفاوت های متن فارسی و انگلیسی پرداخته است. وی در یادداشت خود آورده است:

طول مدت توافق :
متن فارسی : بر اساس راه حل به دست آمده ، دوره زمانی برنامه جامع اقدام مشترک در خصوص برنامه غنی سازی ایران ۱۰ ساله خواهد بود.
متن انگلیسی :بر اساس راه حل به دست آمده ، دوره زمانی برنامه جامع اقدام مشترک در خصوص برنامه غنی سازی ایران ۱۰تا ۱۵ ساله خواهد بود. برخی بخش ها ۲۰ تا ۲۵ ساله خواهد بود.

غنی سازی اورانیوم :
متن فارسی :  تعداد بیش از ۵۰۰۰ ماشین سانتریفیوژ در نظنز به تولید مواد غنی شده در سطح ۳.۶۷ درصد ادامه خواهند داد.
متن انگلیسی :از ۱۹ هزار سانتریفیوژ فعلی ایران، تنها ۶۰۰۰ سانتریفیوژ باقی خواهد ماند که ۵۰۰۰ تا در نطنز خواهد بود و به جز نطنز در نقطه ی دیگری غنی سازی صورت نخواهد گرفت.

ذخیره اورانیم غنی شده :
متن فارسی : - (اشاره نکرده)
متن انگلیسی :ذخیره اورانیوم ۳.۵ تا ۵ درصد غنی شده ایران که الان ۸ تن است به میزانی که نتواند برای ساخت سلاح هسته ای به کار رود (۳۰۰ کیلوگرم) کاهش یافته یا به خارج از کشور منتقل می گردد.

تاسیسات هسته ای فردو :
متن فارسی : نیمی از تاسیسات فردو با همکاری برخی از کشورهای(۱+۵) به انجام تحقیقات پیشرفته هسته ای و تولید ایزوتوپ های پایدار که مصارف مهمی در صنعت، کشاورزی و پزشکی دارد، اختصاص پیدا می کند.
متن انگلیسی :هیچگونه مواد هسته ای مربوط به واکنش شکافت هسته ای در فردو وجود نخواهد داشت.

راکتور آب سنگین اراک :
متن فارسی : در باز طراحی راکتور ضمن کاهش میزان تولیدی پلوتونیوم، کارآیی راکتور اراک به میزان قابل توجهی افزایش پیدا خواهد کرد. بازطراحی راکتور اراک در چارچوب یک برنامه زمان بندی مشخص و در قالب یک پروژه بین المللی مشترک تحت مدیریت ایران آغاز و پس از آن بلافاصله ساخت آن شروع و در چارچوب یک برنامه زمان بندی تکمیل خواهد شد. تولید سوخت رآکتور اراک و اعطای گواهی بین المللی سوخت راکتور از جمله موارد این همکاریهای بین المللی خواهد بود. از طرف دیگر، کارخانه تولید آب سنگین نیز مانند قبل به کار خود ادامه خواهد داد.
متن انگلیسی : یک گروه بین المللی به ایران کمک خواهد کرد تا راکتور اراک را بازطراحی کند به صورتی که دیگر مواد مورد نیاز سلاح هسته ای را تولید نکند.

پروتکل الحاقی :
متن فارسی : ایران در جهت شفافیت و اعتماد سازی به صورت داوطلبانه پروتکل الحاقی را به صورت موقت اجرا نموده و در ادامه فرآیند تصویب این پروتکل طبق یک جدول زمانی در چارچوب اختیارات رییس‌جمهور و مجلس شورای اسلامی به تصویب خواهد رسید.
متن انگلیسی : آژانس به همه تاسیسات هسته ای ایران دسترسی خواهد داشت و ایران پروتکل الحاقی را امضا خواهد کرد که باعث می شود آژانس به صورت تصادفی و غیر محدود به بازرسی از هر تاسیسات مشکوک ایران بپردازد و از فناوری های پیشرفته برای نظارت بر فعالیت های ایران استفاده کند.

لغو تحریم ها :
متن فارسی : پس از اجرایی شدن برنامه جامع اقدام مشترک ، تمامی قطعنامه های شورای امنیت لغو خواهد شد و همه تحریم‌های اقتصادی و مالی چندجانبه اروپا و یکجانبه امریکا از جمله تحریم های مالی، بانکی، بیمه، سرمایه گذاری و تمامی خدمات مرتبط با آنها در حوزه های مختلف از جمله نفت، گاز، پتروشیمی وخودور سازی فورا لغو خواهند شد. همچنین تحریم ها علیه اشخاص حقیقی و حقوقی، سازمان ها، نهادهای دولتی و خصوصی تحت تحریم های مرتبط هسته ای ایران از جمله؛ بانک مرکزی، سایر موسسات مالی و بانکی، سوئیفت، کشتیرانی و هواپیمایی جمهوری اسلامی، کشتیرانی نفت به‌طور همه‌جانبه فورا برداشته خواهند شد. همچنین کشورهای عضو گروه (۱+۵) متعهد هستند از وضع تحریم های جدید در موضوع هسته ای خودداری نمایند.
متن انگلیسی : اگر ایران به تعهداتش عمل کند، فراغتی از تحریم ها خواهد یافت. پس از اینکه آژانس تایید کند که ایران گامهای کلیدی مرتبط با هسته ای را برداشته است تحریم های مرتبط با هسته ای اروپا و آمریکا تعلیق خواهد شد و چنانچه در هر زمانی ایران نتواند به تعهداتش عمل کند تحریم ها به جای خود، باز خواهند گشت. ساختار تحریم های آمریکا برای بخش عمده ای از دوره توافق باقی خواهد ماند، همه ی قطعنامه های قبلی شورای امنیت همزمان با انجام اقدامات ایران در زمینه ی نگرانی های اساسی (PMD(احتمال انحراف نظامی)، غنی سازی، اراک، فردو، شفافیت) برداشته خواهد شد. تحریمهای آمریکا به خاطر نقض حقوق بشر، تروریسم و موشکهای بالستیک ایران همچنان پا برجا خواهد بود.

پ.ن : بیش از ۹۰ درصد  تحریم های آمریکا علیه ایران تنها به خاطر پرونده هسته ای نیست و به بهانه هایی مثل نقض حقوق بشر، حمایت از تروریسم و موشک های بالستیک وضع شده است و نتیجتا باقی خواهند ماند.

همکاری های بین المللی :
متن فارسی : همکاری های بین المللی هسته ای با جمهوری اسلامی ایران از جمله با اعضای ۱+۵ در حوزه ساخت نیروگاه های هسته ای، راکتور تحقیقاتی، گداخت هسته ای، ایزوتوپ های پایدار، ایمنی هسته ای، پزشکی و کشاورزی هسته ای و ... امکان پذیر و ارتقاء پیدا خواهند کرد. بر اساس برنامه جامع اقدام مشترک، دسترسی ایران به بازار جهانی، عرصه های تجاری، مالی، دانش فنی و انرژی نیز فراهم خواهد شد.
متن انگلیسی : - (اشاره نکرده)

 
 
  • Upvote 9

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
مهمان
این موضوع نسبت به پاسخ بیشتر بسته شده است.

  • مرور توسط کاربر    0 کاربر

    هیچ کاربر عضوی،در حال مشاهده این صفحه نیست.