امتیاز دادن به این موضوع:

Recommended Posts


R-33 مشابه روسي موشك آمريكايي AIM-54 Phoenix مي‏باشد. هرچند كه بنا به دلائل نامعلوم، موشك AIM-54 و شكاري F-14 از طرف نيروي دريايي ايالات متحده از رده خارج شده و به موزه فرستاده شده‏اند ولي R-33 به همراه MiG-31‏ هنوز در خدمت نيروي هوايي روسيه قرار دارند.
موشك R-33 هم مي‏تواند به روش نيمه فعال راداري موسوم به SARH (معادل semi-active radar homing) هدايت شود و هم به وسيلهء هدايت اينرسيايي (inertial guidance)؛ كه البته در روش هدايت اينرسيايي، بنا به اختيار خلبان هواپيماي پرتابگر موشك‏، مي‏توان از ميانهء راه، موشك را با رادار هواپيما و به روش نيمه فعال راداري تا رسيدن به هدف مورد نظر، هدايت نمود.
سرجنگي بسيار قدرتمند و چند تكه شوندهء R-33، توانايي انهدام اهدافي در محدودة 50 متري را هم داراست و بدين جهت، سلاح بسيار مناسبي جهت نابودي موشكهاي كروز و ضدكشتي نيز محسوب مي‏شود و مي‏توان R-33 را بر عليه موشكهاي ضدكشتي مانند AM.39 Exocet كه در حدود 10 متري سطح آب حركت مي‏كنند نيز مورد استفاده قرار داد؛ كاري كه از عهدهء موشكهاي هوا به هواي آمريكايي آمرام و سايدوايندر بر نمي‏آيد.

R-37
مدرنترين سلاح ساخته شده ويژهء ميگ31، موشك هوا به هواي Vympel R-37 نام دارد كه در سازمان ناتو به نام AA-X-13 Arrow معروف است. اين موشك، قرار است به تدريج، جايگزين موشكهاي قديمي R-33 شود. (بالچه‏هاي موشك R-37، تا مي‏شوند تا به هنگام نگهداري در انبار، فضاي كمتري اشغال نمايند.)

R-40
ديگر سلاح قابل استفاده در ميگ31، موشك هوا به هواي قديمي و سنگين‏وزن Bisnovat R-40 مي‏باشد كه در سازمان ناتو، به نام AA-6 Acrid (آكريد) معروف است. اين سلاح، در اصل براي نصب و استفاده توسط ميگ25 طراحي و ساخته شده است.
 


تصویر


(اين همان موشكي است كه روز 17 ژانويهء 1991، توسط MiG-25PD عراقي شليك شد و باعث انهدام يك فروند F/A-18C نيروي دريايي ايالات متحده به هنگام جنگ سال 1991 خليج فارس شد)

R-60 / R-73
از ديگر سلاح‏هاي قابل نصب بر روي ميگ31، به موشكهاي كوتاه برد هوا به هواي حرارت‎ياب Molniya R-60 كه در سازمان ناتو با نام AA-8 Aphid (آفيد) و موشك هوا به هواي Vympel R-73 كه در سازمان ناتو با نام AA-11 Archer (آرچر) معروف هستند، مي‏توان اشاره كرد. اين موشكها، در جايگاههاي زير بالها، نصب مي‏‎شوند.
R-77
امروزه تمامي ناوگان ميگهاي31 روسیه، قابليت حمل و پرتاب موشكهاي هوا به هوای میان برد Vympel R-77 را كه در سازمان ناتو با نام AA-12 Adder (آدر) شناخته مي‏شوند، يافته‏اند. اين موشكها نيز در جايگاههاي زير بالها نصب مي‏شوند.

مسلسل داخلی
بر خلاف ميگ25، ميگ31 داراي يك مسلسل داخلي 6 لول و 23 م م است كه GSh-6-23 ناميده مي‏شود و داراي 260 تير فشنگ است. دریچهء اين مسلسل، در قسمت سمت راست و بالاي چرخ فرود قابل مشاهده است. مسلسل GSh-6-23 داراي قدرت نواختي معادل 8000 گلوله در دقيقه است.
در جنگندهء MiG-31M مسلسل، به منظور نصب دو جايگاه اضافي روي بدنهء اصلي جهت نصب موشكهاي R-33 يا R-37 حذف شده است.

گونه‏ هاي مختلف ميگ31

MiG-31 Type 01; Foxhound-A
نوع اوليهء ميگ31، دو نفره، با توانايي انجام ماموريت در هرگونه آب و هوا و داراي سيستم خلبان خودكار. پس از ارتقاء به نام MiG-31DZ نام گذاري شد.

MiG-31B - Type 01B - Izdeliye 12
دومين نمونهء توليدي ميگ31، مجهز شده به رادار بهبود يافتهء Zaslon-A، سيستم ضدعمل الكترونيك (ECM) و سيستم‏هاي پيش‏اخطار هوايي، ارتقاء يافته شده جهت توانايي حمل موشكهاي R-33S.
در اواخر سال 1990 با ارتقاء سيستم‎های میگهای31 اولیه، مدل 01/01DZ جايگزين آنها شد. اين ارتقاء، شامل نصب سيستم ناوبري دوربرد آويونيك A-723 بود كه توانايي سازگاري با ايستگاههاي زميني ناوبری Loran/Omega را مي‏بخشيد.

MiG-31B / BS
MiG-31B نام اطلاقي به ميگهاي31 ارتقاء يافتهء مدل 01/01DZ بود. اما با افشاي ماجرايي، اين مدل به سطح BS ارتقاء داده شد.
MiG-31BS مدلي جديد از فاكس‏هوند بود كه سيستم‏هاي آويونيك آن ارتقاء يافته بودند و به سال 1990 معرفي شد. طراحي اين هواپيما، نتيجهء پيشرفتهايي بود كه به واسطهء تحقيقات انجام شدهء اتحاد شوروي بر روي رادار فازاترون انجام شد. اين امر، به واسطهء فروش اطلاعات رادارهاي پيشرفتهء اين شركت به غرب، توسط مهندس ارشد شركت فازاترون، آدولف تولكاچف (Adolf Tolkachev) انجام گرفت. به واسطهء اين امر، تولكاچف، به سال 1986 توسط KGB تيرباران شد و نمونه‏اي جديد و متفاوت از راداري كه اطلاعات آن لو رفته بود، با عجله طراحي و ساخته شد.


MiG-31E
مدل E، نمونهء صادراتی جنگندهء اولیهء میگ31 موسوم به 01 یا Prototype 903 می باشد که اولین بار به سال 1997 معرفی شد. سیستم های این میگ31 بسیار ساده شده اند. سیستم اخلاگر فعال حذف شده، سطح کارایی سیستم شناسایی دوست از دشمن موسوم به IFF بسیار کاهش یافته و همچنین رادار و سیستم ناوبری این هواپیما نیز بسیار ضعیف شده است. این مدل از میگ31 به کشورهایی نظیر چین، هندوستان و ایران پیشنهاد شد ولی اصلن مورد استقبال قرار نگرفت.


MiG-31F
مدل F، نمونه ای از یک جنگندهء چندکارهء رهگیر و شکاری بمب افکن، با توانایی حمل انواع گوناگونی از موشکهای هوا به زمین هدایت تلویزیونی و هدایت لیزری است.

توانایی نبرد هوایی در میگ31 مدلهای F، FE و BM بسیار بهبود یافته است. این امر به واسطهء مجهز شدن این سری از میگهای31 به راداری بر پایه تکنولوژی پیشرفتهء رادار استفاده شده در جنگندهء MiG-31M موسوم به رادار Zaslon-M فراهم شده است.

این رادار جدید، علاوه بر برد شناسایی بسیار بیشتر نسبت به رادار مدلهای اولیهء میگ31، دارای توانایی رهگیری اهداف هوایی بسیار پرسرعت (تا 6 ماخ) نیز شده است. این رادار اطلاعات بسیار دقیق تری از مختصات جنگندهء رهگیری شده توسط رادار را ارائه می دهد و علاوه بر این، دارای سیستم تهیه نقشهء حقیقی چندحالته از زمین جهت عملیات هوا به زمین می باشد.

انواع جدیدتر میگ31، دارای توانایی حمل موشکهای پیشرفتهء هوا به هوا می باشند. مهمترین این موشکها، موشک میان برد بسیار دقیق R-77 می باشد که در سازمان ناتو به نام AA-12 Adder شناخته شده است و همچنین موشک بسیار دوربرد، سنگین وزن و مهلک R-37 می باشد که با توجه به بازنشستگی موشکهای AIM-54A/C، همآوردی در میان موشکهای هوا به هوای غربی برای آن موجود نمی باشد.

کابین اصلاح شدهء خلبان که در آن یک نمایشگر سربالای بسیار پیشرفته و جدید نصب شده است و همچنین نمایشگر چندکارهء MFI-68 موسوم به «نمایشگر موقعیت تاکتیکی خلبان» یا pilot's tactical situation display که یک نمایشگر رنگی 6 در 8 اینچ (152 در 203 م م) می باشد. همچنین سه نمایشگر رنگی مشابه (MFD) نیز در کابین عقب (ناوبر – افسر رادار) نصب شده است.

برخی گزارشات حاکی از انجام برخی تغییرات ساختاری در میگهای31 برای افزایش طول عمر عملیاتی هواپیما می باشد که پس از فروپاشی اتحاد شوروی، توسط فدراسیون روسیه به انجام رسیده است.

MiG-31BM
مدلی بر اساس جنگندهء MiG-31F که در آن سیستم های دفاعی بسیار تقویت گشته اند. اولین نمونه اثباتگر تکنولوژی به تاریخ آگوست 1998 با موشکهای اصلاح شدهء آموس به نام R-33S در زیر بدنه و موشکهای R-77، Kh-58 و Kh-31P در زیر بالها، به پرواز در آمد. کارشناسان نظامی در غرب، عقیده دارند این مدل از میگ31، جهت جایگزینی هواپیماهای قدیمی MiG-25BM در نیروی هوایی روسیه ارائه شده بود.
[align=center]تصویر[/align]

اما مدلی که اکنون از میگ31 به نام مدل BM ارائه شده است، یک جنگندهء تک منظورهء رهگیر بسیار دوربرد است که برای حمل موشکهای هوا به هوای K-37M و K-77M ارتقاء یافته و کابین آن به نمایشگرهای رنگی جدید (از همان نوع که برای ارتقاء MiG-31B به کار گرفته شدند) مجهز شده است.

موشکهای Kh-31P و Kh-58 موشکهایی ضدرادار هستند که در مقاطع مختلفی زمانی، جهت استفاده در جنگنده هایی نظیر MiG-25BM، Su-24M، Su-30 و MiG-29 طراحی و ساخته شده اند.


MiG-31FE
نمونهء صادراتی میگ31 مدل BM یا F. نام اطلاقی دیگر MiG-31MF می باشد. (احتمالن جهت فروش به ایران)


MiG-31LL
مدلی جهت آزمایش صندلی پران جدید موسوم به Red 79.
تصویر


MiG-31M
میگ31 مدل M که با نام دیگر Type 05 و یا نام احتمالی Foxhound-B شناخته می‏شود، گونه ای بسیار بهبود یافته از میگ31 است که بر پایهء ماموریت رهگیری، از سال 1984 تحت برنامه های توسعه قرار دارد.
كار طراحي و توسعهء‌ مدل بسيار پيشرفتهء MiG-31M به سال 1983 آغاز شد و اولين پرواز مدل نمونه، با شماره شناسایی 051 به تاریخ 21 دسامبر 1985 انجام پذیرفت. اولین نمایش عمومی این هواپیما نیز، به تاریخ فوریه 1992 به وقوع پیوست.
اما فروپاشي شوروي، باعث شد توليد انبوه آن، به تاخير افتد. از سال 1991 و به ويژه پس از سال 2000، اغلب هواپيماهاي ميگ31 موجود، به سطح استاندارد MiG-31M ارتقاء يافتند. در اين مدل از ميگ31، برخي سامانه‏هاي خاص نظير مكان‏ياب جهاني (GPS) و گيرنده‏هاي GLONASS نصب شدند.

(در اتحاد شوروي، نام گذاري هواپيماها، با پيشرفت و توسعهء مدل قبلي، تغيير مي‏يافت و نام قبلي تكرار نمي‏شد. براي مثال به جنگندهء Su-27M نام‏هايي چون Su-35 و Su-37 اطلاق شده است كه اين نحوهء‌ نام‏گذاري، در ميگ31، تكرار نشده است)


GLONASS چیست؟
GLONASS (كه معادل زبان روسي آن ГЛОНАСС; ГЛОбальная НАвигационная Спутниковая Система مي‏شود) به معني GLObal NAvigation Satellite System يا سيستم ناوبري ماهواره‏اي جهاني است و يك سيستم راديويي ناوبري ماهواره‏اي به شمار مي‏رود كه نقطهء مقابل سيستم آمريكايي GPS مي‏باشد و توسط مهندسين فضايي روس، تكميل و عملياتي شده است.

[align=center]تصویر[/align]

برخی تغییرات مدل M به شرح زیر است:

* موتورهای ارتقاء یافته

* خروجی های اگزوز اصلاح شده

* شیشه یک تکه و مدور شده مقابل خلبان

* پنجره های کوچک دو طرف کابین عقب (با وجود دو کنترل نصب شده جهت خدمهء عقب)

* برآمدگی عمیق تر و پهن تر شدهء پشت بدنه (جهت ذخیرهء 300 لیتر سوخت، معادل 79.3 گالن آمریکایی)

* گرد شدگی بیشتر نوک بالها به همراه عایق برق گیر در ابتدا و انتها

* سکانهای عمودی و افقی بلندتر و بزرگتر با خمیدگی بیشتر در محل اتصال به بدنه

* محل اتصال بال به بدنهء (Wingroot) تغییر یافته و بزرگ شده، به همراه لبه های حملهء بال اصلاح شده

* حفاظ های کوچکتر شدهء سطح فوقانی بالها

* ارتقاء کلیهء سیستم های الکترونیک

* سیستم کنترل پرواز دیجیتال

* کابین مجهز به نمایشگرهای تلویزیونی رنگی چند کاره

* رادار جدید چند حالتهء ساخت فازاترون به نام Zaslon-M phased arrad radar با قطر آنتن 1.40 متر (65 اینچ)؛ برد شناسایی 360 کیلومتر (224 مایل)

* غلاف سوخت گیری هوایی از نوع جمع شونده در قسمت سمت راست بالای دماغه

* سیستم دائمی جستجوگر مادون قرمز IRST، هماهنگ شده با مسافت یاب لیزری بسیار دقیق

* فاقد مسلسل

* افزایش جایگاههای حمل سلاح در زیر بدنه به 6 عدد، با افزودن دو جایگاه در زیر قسمت اصلی بدنه جهت حمل موشکهای دوربرد هوا به هوای R-37 یا موشکهای قدیمی R-33

* چهار جایگاه جدید زیر بالها، جهت قابلیت حمل موشکهای میان برد هوا به هوای R-77 (از نوع هدایت فعال راداری)

* اولین نمونهء مدل M، بر اساس تبدیل مدل قدیمی MiG-31B به شماره شناسایی 503 به تاریخ 9 آگوست 1991 به شکست انجامید و هواپیمای مورد نظر، سقوط کرد.

* تعداد پنج یا شش فروند نمونهء اولیهء دیگر، به شماره های شناسایی 051 تا 057 (حداقل وجود یک نمونه به شمارهء 057 اثبات شده است) با جایگاههای استوانه ای شکل در نوک بالها جهت حمل غلافهای ضدعمل الکترونیک ECM/ECCM در بالا و پائین بال، ساخته شدند.

* حداکثر وزن قابل برخاست مدل M برابر 52000 کیلوگرم یا 114.640 پوند می باشد که حمل این وزن بسیار سنگین، به وسیلهء موتورهای D-30F6M که کشش آنها افزایش یافته است، امکان پذیر می گردد.

* وزن مخازن سوخت داخلی = 16350 کیلوگرم = 36045 پوند


MiG-31D: یک جنگندهء ضد ماهواره

به امید خدا ادامه دارد.

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر


MiG-31D: یک جنگندهء ضد ماهواره
برخي مدل‏هاي خاص از ميگ31 در طي سالهاي متمادي، طراحي و توسعه يافته‏اند كه يكي از اين مدلها، MiG-31D نام دارد كه هواپيمايي حامل موشكهاي ضد ماهواره (anti-satellite missile) مي‏باشد.

آشنایی با تسلیحات ضدماهواره

مدل D كه Type 07 نيز ناميده مي‏شود، يك جنگندهء حمل كنندهء موشكهاي ضدماهواره يا ASM است. از اين جنگنده، دو نمونه به شماره‏هاي شناسايي 071 و 072 توليد شده و پروازهاي آزمايشي آنها، به سال 1986 انجام شدند.
در اين هواپيما، به جاي رادار، در محل دماغه، يك وزنهء تعادل نصب شده است. قسمت زيرين بدنه، بدون فرورفتگي و كاملن تخت است. بالچه‏هاي بزرگي در بالا و پائين نوك بالها نصب شده‏اند. در زير بالها نيز موشكهاي ضدماهوارهء ساخت ويمپل (Vympel) نصب مي‏شوند.

MiG-31S
نوع S، گونه‏اي تجاري محسوب مي‏شود كه جهت حمل و پرتاب ماهواره‏هاي كوچك ساخته شده است. اين هواپيما، جهت حمل و پرتاب موشكهاي كوچك ساخت Fakel OKB Micron مي‏باشد كه اين موشكها قادرند يك محمولهء 100 كيلوگرمي (220 پوندي) را تا ارتفاع 200 كيلومتر (124 مايل) جو زمين يا يك محمولهء 70 كيلوگرمي (154 پوند) را تا ارتفاع 500 كيلومتري (311 مايل) حمل نمايند. از اين هواپيما همچنين مي‏توان در جهت حمل موشكهاي مدارگرد حول زمين جهت آزمايشات فضايي در محدودهء اتمسفر زمين يا فرستادن گردشگر به فضا استفاده كرد.
MiG-31Eh
مدلي صادراتي كه به سال 2000 به چين پيشنهاد شد و به تاريخ 6 نوامبر 2000 در نمايشگاه هوايي ژوهاي (Zhuhai Air Show) به نمايش گذاشته شد.

كاربران
اتحاد جماهير شوروي / روسيه: حدود 320 تا 370 فروند عملياتي و حدود 100 فروند زمين‏گير (به علت مشكلات بودجه)
قزاقستان: 30 فروند

اولين پايگاه جهت آموزش: Svostleyka
اولين پايگاه عملياتي بعد از آموزش: Pravdinsk
كشورهاي علاقمند به خريد: چين، ايران و سوريه.

تسليحات

جايگاههاي زير بدنه
* 1 مسلسل 23 م م از نوع GSh-6-23 با 260 تير فشنگ (به جز مدلهاي M و BM)
* 4 موشك دوربرد هوا به هواي R-33 و در مدلهاي M و BM تا 6 موشك بسيار دوربرد هوا به هواي R-37
جايگاههاي زير بالها
* دو موشك ميان‏برد هوا به هواي R-40RD1 يا R-40TD1 و چهار موشك كوتاه‏برد حرارت‏ياب R-60 يا R-73
* چهار موشك دوربرد هوا به هواي R-77
* برخي مدلها، قابليت حمل و پرتاب موشكهاي ضدرادار Kh-31P و Kh-58 (موسوم به Anti Radiation Missile)

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
[align=center]ميگ-۳۱ محبوب ترين هواپيماي روسي[/align]

ميگ ۳۱ هواپيماي رهگير ـ شكاري با سرعت مافوق صوت و دوربرد است كه هواپيمايي محبوب در نيروي هوايي روسيه به حساب مي آيد. قبل از ميگ ۳۱ هواپيماي ميگ ۲۵ وظيفه دفاع هوايي را برعهده داشت ولي ميگ ۲۵ براي نزاع در ارتفاع هاي بالا طراحي شده بود. در اواسط دهه ۱۹۷۰ متخصصان هوافضاي شوروي دست به ساخت MiG-31 زدند و براي صرفه جويي در وقت و هزينه طرح اصلي آن را از هواپيماي ميگ ۲۵ عاريه گرفتند و با انجام تغيير و تحولاتي مانند ساخت بدنه اي كشيده تر نسبت به ميـگ ۲۵ «براي به دست آوردن سرعت مافوق صوت و پرواز در ارتفاعات پايين» و موتوري جديد.

«جهت افزايش برد» سرانجام اولين نمونه آزمايشي آن به نام Ye-155MP ساخته شد كه نخستين پروازش را در ۱۶ سپتامبر سال ۱۹۷۵ ميلادي انجام داد و با جلب رضايت كارشناسان نيروي هوايي توليد آن از سال ۱۹۷۹ آغاز شد. در سال ۱۹۸۲ ناتو «سازمان پيمان آتلانتيك شمالي» به آن لقب سگ شكاري داد.

از اين زمان به بعد ميگ ۳۱ جـايگزيني اصلح بـه جاي هـواپيماهاي MiG-23، Tu-28 و Su-15 به حساب مي آيد. اين سگ شكاري آهني توسط دو موتور توربوفن مدل D-30F6 تجهيز شده است كه برد آن را نسبت به هواپيماهاي هم دورانش به طور چشمگيري افزايش داده بود و به همين دليل احتياج به دريچه هاي ورودي هواي بزرگتر و همچنين خروجي هاي گشادتري نسبت به ميگ ۲۵ دارد.

كليد موفقيت ميگ ۳۱ كه اين هواپيما را از باقي رقباي خود متمايز مي سازد، مي توان در وجود رادار زاسلون مدل SBI-16 دانست. اين رادار پيشرفته خط كنترل آتش تامحدوده ۱۲۰ كيلومتري اطراف خود را به وضوح در برمي گيرد و حتي نسبت به اهدافي كه پشت هواپيما هستند حساس است و مي تواند ۱۰ هدف را شناسايي كرده و چهار هدف را به طور همزمان مفهوم سازد. بعد از ميگ ۳۱ مدل پيشرفته تري به نام MiG-31B ساخته شد كه توانايي حمل موشك هاي جديدتر را مانند موشك هاي دوربرد R-33S، موشك ميان برد R40TD و موشك كوتاه برد R-60 را داشت و تغييراتي در سنجش آيونيك (الكترونيك پرواز) آن داده شد و مهم ترين مسئله توانايي سوختگيري هوايي را نيز به دست آورد. مدلي ديگر از ميگ ۳۱، MiG-31D است كه خصوصياتي جديد و توانايي حمل موشك هاي ضدماهواره دارد كه اين موشك به صورت عمودي به نوك بال هايش نصب مي شود. در سال ۱۹۹۲ ميلادي MiG-31E براي اولين بار در نمايشگاه هوايي برلين به نمايش گذاشته شد در حالي كه فقط يك نمونه از اين هواپيما ساخته شده بود.

[align=center]تصویر[/align]
[align=center]MiG-31E[/align]

با وجود اين همه مدل هاي مختلف باز هم نيروي هوايي روسيه ارضا نشد و دست به ساخت مدل جديدي با نام MiG-31M زد كه بسيار پيشرفته تر از مدل اصلي بود. در اين مدل تمامي رادارها پيشرفته تر شده بود به طوري كه مدل M مي توانست در آن واحد شش هدف را مورد هجوم قرار دهد. بعد از زماني باز هم سر و كله مدل ديگري با نام MiG-31BM پيدا شد كه بسيار شبيه MiG-31B بود ولي تمام تجهيزاتش به روز شده بود.

يكي از مشخصات ويژه هواپيماهاي ميگ31 استحكام بدنه آنهاست كه تمامي آنها از آلياژ خاصي متشكل از ۵۰ درصد نيكل، ۱۶ درصد تيتانيوم و ۳۳ درصد از آلياژ سبك آلومينيم است.

کاربران
از صاحبان هواپيماي ميگ ۳۱ مي توان به فدراسيون روسيه «۳۲۰ فروند در اختيار نيروي هوايي روسيه و واحدهاي تاكتيكي»، قزاقستان با ۳۰ فروند «كه در واقع پس از فروپاشي شوروي سابق از آن كشور به ارث برده است» و چين اشاره كرد. البته هنوز از سوي بسياري از كشورهاي ديگر علاقه مندي براي خريد ميگ ۳۱ مشخص است به ويژه كشورهايي كه قدرت و يا اجازه خريد تسليحات نظامي آمريكايي را ندارند. بله! ايران نيز به همراه سوريه براي مجهز كردن نيروي هوايي خود علاقه مند به در اختيار گرفتن اين هواپيماي مدرن است تا توان مقابله با تكنولوژي نوين و پيشرفته آمريكايي كشورهاي منطقه «و حتي خود آمريكا كه بدون هيچ مشكلي به عراق يورش برد» را داشته باشند.
به عقيده كارشناسان وجود چندين فروند هواپيماي ميگ ۳۱ در عراق شايد قدرت جلوگيري از جنگ را نداشت ولي حداقل از شدت حمله هوايي آمريكا مي كاست. البته با وجود دستگاه هاي پاد الكتريك آمريكا هيچ هواپيمايي نمي توانست از زمين بلند شود.

با وجود اين هواپيما، هيچ هواپيماي جنگنده و يا بمب افكن آمريكايي «البته اگر مي توانست از خاك عراق با وجود تهديدات آمريكا بلند شود» جرات نمي كرد بدون عمليات پيش بيني شده دقيق از مرزهاي عراق عبور كند. حتي قسمت اعظم موشك هاي آمريكايي كه به سوي عراق شليك شدند، توسط اين سگ شكاري نابود مي شد.
چين نيز يكي از صاحبان MiG-31 است كه طبق قراردادي كه در سال ۱۹۹۲ ميلادي با روسيه منعقد كرد ۲۴ فروند از اين هواپيما همراه با تمامي تجهيزات پيشرفته را دريافت كرد و قرار بر اين شد كه چين با كمك روسيه يك كارخانه سازنده Mig-31 در شهر شن يانگ در سال ۲۰۰۰ احداث كند و تا سال ۲۰۱۰ ميلادي ۲۰۰ فروند از اين هواپيما توليد كند ولي اين قرارداد كاملاً لغو شد و چين در قبال لغو اين قرارداد به خريد هواپيماهاي سوخو ۲۷ و سوخو ۳۰ راضي شد.

منبع


نام: سگ شكاري
نژاد: روسي


بهترين وسيله براي مقابله با هرگونه تهديد هوايي را مي توان هواپيماهاي رهگير و شكاري دانست. اين نوع هواپيماها با تسليحات خاص و قدرت مانور بالا به راحتي مي توانند هر پرنده آهني كه در حال پرواز باشد را نشانه گرفته و منهدم سازند و به همين دليل يكي از قوي ترين بازوان دفاعي ـ هوايي هر كشور به حساب مي روند.
ايالات متحده آمريكا و روسيه (اتحاد جماهير شوروي سابق) دو كشوري هستند كه رقابت بسيار جدي اي در ساخت هواپيماهاي رهگيري و شكاري با هم داشته و همچنان دوش به دوش هم در حال حركت هستند. اگر آمريكا هواپيماي بمب افكني مانند B1-B Lancer مي سازد، كمتر از چند ماه بعد خبر ساخت بمب افكن توپولف160 (Tu-160) را خبرگزاري هاي روسيه (شوروي) اعلام مي كنند. يا اگر روسيه موشك بالستيكي را آزمايش مي كند، مدتي نگذشته كه خبر ساخت سپر موشكي قوي آمريكا به گوش مي رسد و اين رقابت (به رغم افت اندك قدرت هوايي روسيه پس از فروپاشي اتحاد جماهير شوروي) در تمامي عرصه هاي هوايي مانند ساخت موشك، شاتل و. . . ادامه داشته و دارد. در اين كشمكش هاي رقابتي بر سر ساخت هواپيماهاي شكاري، روسيه (شوروي سابق) موفق به ساخت هواپيماي رهگير - شكاري شد كه به راستي يكي از بهترين هواپيماها در نوع خود به حساب مي رود.

ميگ-31 (MiG-31) هواپيماي رهگيري با سرعت مافوق صوت (Supersonic) و دوربرد است كه هواپيمايي محبوب در نيروي هوايي روسيه است. قبل از MiG-31 هواپيماي MiG-25 وظيفه دفاع هوايي را برعهده داشت اما MiG-25 براي نزاع در ارتفاعات بالا طراحي شده بود. پس در اواسط دهه ۱۹6۰ متخصصان هوافضاي شوروي دست به ساخت MiG-31 زدند و براي صرفه جويي در وقت و هزينه، طرح اصلي آن را از MiG-25 امانت گرفته و با انجام تغيير و تحولاتي مثلاً ساخت بدنه اي كشيده تر نسبت به MiG-25 (براي به دست آوردن سرعت مافوق صوت پرواز در ارتفاعات پايين) و موتوري جديد (جهت افزايش برد) سرانجام اولين نمونه آزمايشي آن به نام Ye-155MP را ساختند كه نخستين پروازش را در ۱۶ سپتامبر سال ۱۹۶۵ ميلادي انجام داد. با جلب رضايت كارشناسان نيروي هوايي، توليد آن از سال ۱۹۶۹ آغاز شد. در سال ۱۹۸۲ ناتو (سازمان پيمان آتلانتيك شمالي NATO) به آن لقب سگ شكاري (Foxhound) نهاد.


[align=center]خلبانان میگ-31 به جهت پرواز در ارتفاع بسیار بالا، لباسی شبیه به لباس فضانوردی می پوشند:[/align]
[align=center]تصویر[/align]
[align=center]در این تصویر، دو تن از خلبانان پایگاه هوایی روسیه واقع در شبه جزیرهء کامچاتکا را مشاهده می کنید.[/align]


از اين زمان به بعد MiG-31 جايگزيني اصلح به جاي هواپيماهاي قدیمی MiG-23 و Tu-28 و Su-15 به حساب مي آيد. اين سگ شكاري آهني توسط دو موتور توربوفن مدل D-30F6 تجهيز شده است كه برد آن را به طور چشمگيري نسبت به هواپيماهاي هم دوران خود افزايش داده و احتياج به دريچه هاي ورودي هواي (intakes air) بزرگ تر و همچنين خروجي هاي (nozzle) گشادتري نسبت به MiG-25 دارد.


رادار پرقدرت زاسلون
کليد موفقيت MiG-31 كه اين هواپيما را از باقي رقباي خود متمايز مي سازد، مي توان در وجود رادار زاسلون (Zaslon) مدل SBI-16 دانست. اين رادار پيشرفته خط كنترل آتش تا محدوده ۱۲۰ كيلومتري (حدود ۶۵ مايل) اطراف خود را به وضوح در بر مي گيرد و حتي نسبت به اهدافي كه پشت هواپيما هستند حساس است و مي تواند ۱۰ هدف را شناسايي كرده و به ۴ هدف در آن واحد كنترل كامل داشته باشد. در همين راستا MiG-31 با ۴ موشك دوربرد AA-9-Amos) R) تجهيز شد. بعد از MiG-31 مدلي پيشرفته تر به نام MiG-31B ساخته شد كه توانايي حمل موشك هاي جديدتر را مانند موشك هاي دوربرد R-33S، موشك ميان برد R-40TD و موشك كوتاه برد R-60 را داشت و تغييراتي نيز در سنجش ايونيك (الكترونيك پرواز) آن داده شد و مهم ترين مسئله توانايي سوخت گيري هوايي (in-flight refuling) را نيز به دست آورد. مدلي ديگر از ميگ ها، Mig-31D است كه خصوصياتي جديد و توانايي حمل موشك ضدماهواره (Anti-Satellite Missile) دارد كه اين موشك به صورتي عمود به نوك بال هايش نصب مي شود. در سال ۱۹۹۲ ميلادي MiG-31E براي اولين بار در نمايشگاه هوايي برلين به نمايش گذاشته شد در حالي كه فقط يك نمونه از اين هواپيما ساخته شده بود.

[align=center]تصویر[/align]


MiG-31M/BM
اما باز هم با وجود اين همه مدل هاي مختلف از هواپيماي ميگ-۳۱ نيروي هوايي روسيه ارضا نشد و دست به ساخت مدل جديدي با نام MiG-31M زد كه بسيار پيشرفته تر از مدل اصلي يعني MiG-31 بود. در اين مدل به طور كلي وضعيت رادارها تغيير كرد و رادارهاي پيشرفته تر جاي آنها را گرفت به گونه اي كه مي توانست در يك زمان با ۶ هدف مجزا به مبارزه هوايي بپردازد كه نسبت به رادار «SBI-16» نصب شده در جنگندهء MiG-31، از توانايي كنترل ۲ فروند هواپيمای بيشتر بهره مي برد. اين مدل يعني MiG-31M قادر به حمل موشك R-37 كه مدل پيشرفته R-33 است را دارا می باشد. كابين خلبان از نو طراحي شده است و در آن از نمايشگرهاي چندمنظوره سه رنگ استفاده مي شود. ديگر تغييرات عبارتند از: ظرفيت بيشتر سوخت، چتر ترمز بزرگ تر (Chute hausing brake)، نداشتن مسلسل،۱ چرخ دماغه اي با طراحي جديد است. بعد از چند وقت باز هم سروكله مدلي ديگر پيدا شد با نام MiG-31BM كه در واقع بسيار شبيه به MiG-31B بود اما تمامي تجهيزاتش به روز شده بود به خصوص تمركز خاصي براي توانايي بيشتر در حمله هاي هوا به زمين شد و مي توانست ۲۴ هدف زميني را انتخاب كرده و آنها را موشك باران كند. يكي از مشخصات ويژه ميگ ها استحكام بدنه آن ها است كه تمامي آنها از آلياژي متشكل از ۵۰ درصد از نوع خاصي از نيكل، ۱۶ درصد تيتانيوم و ۳۳ درصد از آلياژ سبك آلومينيوم است.

[align=center]تصویر[/align]

از صاحبان هواپيماي MiG-31 مي توان فدراسيون روسيه (۳۲۰ فروند در اختيار نيروهاي دفاع هوايي روسيه و واحدهاي تاكتيكي)، قزاقستان با ۳۰ فروند (كه در واقع پس از فروپاشي شوروي سابق از آن كشور به ارث برده است) و چين نام برد. البته هنوز از سوي برخي كشورها علاقه مندي خاصي براي خريد اين هواپيما ابراز مي شود، به ويژه كشورهايي كه قدرت و يا اجازه خريد تسليحات نظامي آمريكايي را ندارند و در واقع از سوي آمريكا تحريم شده اند. بله! ايران نيز به همراه سوريه براي مجهزكردن ناوگان هوايي خود علاقه مند به در اختيار گرفتن اين هواپيماي مدرن است تا توان مقابله با تكنولوژي نوين و پيشرفته آمريكايي كشورهاي منطقه (و حتي خود آمريكا كه بدون هيچ مشكلي به عراق يورش برد) را داشته باشند. به عقيده كارشناسان در مورد جنگ عراق، وجود چند فروند هواپيماي MiG-31 شايد قدرت جلوگيري از جنگ را نداشت اما لااقل از شدت حمله هوايي آمريكا مي كاست. با وجود اين هواپيما، هيچ هواپيماي جنگنده و يا بمب افكن آمريكايي جرات نمي كرد كه بدون عمليات دقيق پيش بيني شده دقيق از مرزهاي عراق عبور كند. حتي قسمت اعظم موشك هاي آمريكايي كه به سوي عراق شليك شدند، می توانستند توسط اين شكاري نابود شوند.

چين نيز كه يكي از صاحبان MiG-31 است طبق قراردادي كه در سال ۱۹۹۲ ميلادي با روسيه منعقد كرد ۲۴ فروند از اين هواپيما همراه با تمامي تجهيزات پيشرفته را دريافت كرد و قرار بر اين شد كه چين با كمك روسيه يك كارخانه سازنده MiG-31 در شن يانگ Shenyang در سال ۲۰۰۰ احداث كند و تا سال ۲۰۱۰ ميلادي ۲۰۰ فروند از اين هواپيما توليد كند. اما اين قرارداد كاملاً لغو شد و چين در قبال اين قرارداد به خريد هواپيماهاي سوخوي۲7 و سوخو30 راضي شد. ( برخی منابع، چین را جزو دارندگان میگ31 نمی دانند)


لينک به سايت هايي که ادعا مي کنند ايران MiG-31BM دارد:

تصاويري از انعقاد قرارداد خريد 24 فروند MiG-31BM بين آقايان شمخاني و مارشال سرگيو به تاريخ دسامبر 2000

نام بردن از ايران در ليست دارندگان MiG-31BM و Tu-22M در سايت CNS

ادعاي رديابي 4 فروند MiG-31 توسط سايت رادار اسرائيل در کردستان عراق و مشاهدات يک خلبان اماراتي

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
[align=center]تصویر[/align]

روزنامه "يديعونت آحارونت" چاپ تل آويو در شماره امروز سه شنبه خود نوشت كه اسرائيل از فروش جنگنده هاي نوع ميگ 31 توسط روسيه به سوريه نگران است .

"ميگ -31" از جمله بهترين جنگنده هاي جهان به شمار مي رود كه قابليت مانور را در همه شرايط دارد و مجهز به موشك هايي با برد يك صد كيلومتر است و اين قابليت را دارد كه همزمان 24 مكان را هدف گيري كند.

"يوفال شتاينز" نماينده راستگراي پارلمان اسرائيل (كنيست) در اين باره گفت كه اطلاعات دريافتي در اين باره بسيار نگران كننده هستند .
اين فروش سلاح در راستاي معامله بزرگ سلاح ميان مسكو و دمشق صورت گرفته است.

شتاينز كه پيش از اين رياست سابق كميته امور خارجي و دفاعي كنيست را برعهده داشت، ‌اضافه كرد:"خريد ميگ -31 روسيه توسط سوريه يعني اينكه از اين پس نمي توانيم اين ايده را كنار بزنيم كه سوريه خود را براي جنگ آماده مي كند."

در همين حال روزنامه "كومرست" روسيه نيز در آخرين شماره خود نوشت كه مسكو پنج فروند از اين نوع جنگنده را براساس قراردادي كه سوريه با آ‍ژانس صادرات سلاح روسيه امضا كرده است به اين كشور تحويل مي دهد.

اين روزنامه مي افزاديد:" فروش اين سلاح ها ممكن است به سود ايران باشد زيرا كه تهران با دمشق معاهده دفاع مشترك دارند."

روسيه قصد دارد درچهارچوب قراردادهاي نظامي به سوريه،‌ همچنين جنگنده هايي از نوع ميگ – 29 ام نيز به اين كشور واگذار كند.

ارزش قرارداد اخير فروش تسليحات نظامي روسيه به سوريه ،‌ يك ميليارد دلار تخمين زده مي شود.

Asriran

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
اگه اسراييل f35ياf22 از آمريكا بگيره اين هواپيماها بايد رو زمين بوق بزنن اين وسط جيب روسها پر مي شه

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
اين هواپيماها در واقع ارزش چنداني ندارند 1-روسها بنابر سياست فروش تسليحات خود سلاح ضعيف شده مي فروشند يعني نه از رادار اصلي نه موشك درست و حسابي خبري نيست 2-خلبانان سوريه كه چندان خلبانان خوبي نيستند و با توجه به ضعيف بودن سلاح نسبت به نوع اصلي.................. 3-محدود بودن تعدادهواپيما چون نه روسيه مي فروشه نه سوريه مي تونه بخره در ضمن اسراييل كه دست روي دست نميگذاره اون هم با توجه به روابط خيلي خيلي خوبش با آمريكا سريع دست به جايگزيني هواپيماهايي بمراتب بهتر وكاراتر از ميگ 31 مي زند ميگ 29 هم كه حرفي براي گفتن ندارد

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
میگ-29و31 جنگنده های فوق العاده ای هستند اما مشکل اصلی سوریه نوع تجهیزات نیست بلکه فقدان شجاعت، روحیه شهادت طلبی، آموزش مناسب خلبانان و ... باعث میشود که حتی با جنگنده میگ1.44 هم نتوانند در برابر جنگنده های قدیمی اسرائیل هم کاری از پیش ببرند! البته تمام اعراب اینطوری بی عرضه هستند و فقط حزب الله لبنان فرق دارد که اونا رو هم ما خودمون به این سطح از توان رزمی رسوندیم وگرنه خودشون چیزی نیستند! مشکل بعدی سوریه نزدیکی با اسرائیل و عدم وجود سیستمهای پیش اخطار مناسب میباشد که نتیجه آن را در جنگ 1967 دیدیم یعنی از دست دادن نیروی هوایی در چند ساعت! حالا با این وضع سوریها 500 تا اف-22 هم بخرن مشکلشون حل نمیشود باید فکری اساسی بکنند وگرنه شکستهای قبلی تکرار خواهد شد.

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر

اما مشکل اصلی سوریه نوع تجهیزات نیست بلکه فقدان شجاعت، روحیه شهادت طلبی، آموزش مناسب خلبانان و ... باعث میشود که حتی با جنگنده میگ1.44 هم نتوانند در برابر جنگنده های قدیمی اسرائیل هم کاری از پیش ببرند! البته تمام اعراب اینطوری بی عرضه هستند و فقط حزب الله لبنان فرق دارد که اونا رو هم ما خودمون به این سطح از توان رزمی رسوندیم وگرنه خودشون چیزی نیستند!

با اين حرفت موافقم

اما تا جايي كه ما مي دونيم جنگنده هاي اسراييل قديمي نيستند
اف15-اف16-كفيرو...
بنظرم قديمي نيستند چون همه به روز هستند
واز ميگ 29 و31 جديدتر و سرترند

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
منظورم از قدیمی جنگنده های فانتوم ، کفیر و مدلهای اولیه اف-15و16 میباشد. البته اف-15 در کلاس میگ-31 نبوده و توانایی مقابله با آن را هم ندارد و جنگنده اف-16 نیز در برابر میگ-29 داگفایتر شانس زیادی ندارد و وظیفه اصلی آن حمله به اهداف زمینی است تا نبرد هوایی و این امر بیشتر بر عهده جنگنده های اف-15 میباشد.

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
آدولف تولکاچف که بود؟

آدولف تولكاچف، متولد 1927 در آكتيوبينسك، قراقستان، مرگ به سال 1986. وي يك مهندس الكترونيك بسیار خبرهء اتحاد شوروي بود كه بين سالهاي 1979 تا 1985، اطلاعاتی بسيار حياتي، در اختيار سازمان CIA قرار داد.

وي در مركز اصلي استراتژيك طراحي رادار شركت فازاترون (Phazotron) كار مي‏كرد و يكي از طراحان ارشد اين شركت به شمار مي‏رفت. تولكاچف، اطلاعات كاملي از پروژه‏هايي نظير موشكهاي R-23، R-33‏، R-27، R-60 و S-300PMU1 را در اختيار سازمان CIA قرار داد. به جز اينها، وی اطلاعات كامل و نقشهء رادارهاي MiG-29، MiG-31، Su-27 و برخي اطلاعات مربوط به ساير سيستم‏هاي آويونيك را نيز به سازمان CIA واگذار كرده بود. ايالات متحده، بر اساس اطلاعاتي كه اين فرد در اختيارشان گذاشته بود، اطلاعات كاملي از نحوهء كار رادارهاي پيش‏اخطار شوروي و رادار منفعل فازبندي شدهء جنگندهء MiG-31 یعنی S-800 را بدست آورده بود. تولكاچف، عاقبت پس از اينكه رفت و آمد وي توسط KGB به دقت زير نظر گرفته شد، دستگير شد و به سال 1986 به جرم جاسوسي، تیرباران شد.

«رادار منفعل فازبندي شده» معادل كلمات Passive Phased Array Radar مي‏باشد. منفعل بودن يا Passive بودن رادار ميگ31، بدين معني است كه اين رادار، هنگام جستجو و قفل بر روي اهداف، تشعشع خاصي منتشر نمي‏كند و بنابراين قابل ردگيري توسط سيستم‏هايي نظير گيرندهء اخطار رادار (RWR) نمي‏باشد.



ارتباط با سازمان CIA

بي‏اعتمادي و تنفر شدید وي از رژيم كمونيستي شوروي، به زماني باز مي‏گشت كه پدر و مادر همسرش در زمان استالين مورد شكنجه و آزار شدید قرار گرفته و سپس كشته شده بودند. (البته شايد به دليل اينكه آنها يهودي بودند) تولكاچف به سازمان CIA گفته بود كه وي از Alexander Solzhenitsyn و Andrei Sakharov الهام گرفته است. (دو نفر از مخالفان كمونيسم و اصلاح‏طلبان روس)

تولكاچف، به مدتي طولاني سعي كرد با مقامات رسمي ايالات متحده تماس حاصل كند. اما وی به طور کاملن تصادفی، در خیابان با یکی روسای سازمان CIA که کارمند سفارت آمریکا نیز بود ملاقات می‏کند، اما سازمان CIA به دلیل نگرانی از زیر نظر گرفته شدن فعالیتهایش توسط KGB، بسیار محتاطانه عمل می‏کند.

سرانجام، ارزش اطلاعات تولکاچف به دلیل دارا بودن مستندات بسیار ارزشمند و غیرقابل چشم پوشی برای متخصصین آمریکایی، محرز می‏گردد. مدتی بعد، با تایید اطلاعات مربوط به رادار هواپیماهای ارسال شده (N011 و N019 و S-800) توسط نیروی هوایی ایالات متحده، اعتماد آمریکا به وی جلب می‏شود.

[align=center]تصویر[/align]
[align=center]تصویری از تولکاچف پیش از دستگیری که به سال ۱۹۸۵ توسط مامورین KGB به ثبت رسیده است و نشان دهندهء زیرنظر بودن فعالیتهایش بوده است.[/align]


از آنجا که وی در استفاده از روشهای مرسوم سازمان CIA نظیر استفاده از مرکبهای ناپیدا در نوشتن (موسوم به dead drops)، مخالفت می کرد، ترتیب یک ملاقات خصوصی با وی داده می‏شود. به دلیل اینکه وی قادر بود حجم عظیمی از اطلاعات طبقه بندی شده و بسیار محرمانه را در اختیار CIA قرار دهد، دوربین‏های عکاسی بسیار کوچکی به شکل ساعت مچی در اختیار وی قرار می‏گیرد. انجام این ملاقات خصوصی، به دلیل احتمال شنود و کم شدن مخفی کاری، یک بدعت در روشهای ارتباطی سازمان CIA به شمار می‏رفت. اگرچه تولکاچف برای همکاری، درخواست پول کرد، اما به نطر می‏رسید که وی این پرداخت را به جهت خطرپذیری و ارزش تلاشش مطالبه می‏کند. سرانجام با پرداخت مبلغ سالیانه 200 هزار دلار آمریکا به عنوان حقوق، موافقت شد.

[align=center]تصویر[/align]
[align=center]تصویری نادر متعلق به سرویس ضداطلاعات شوروی: تولکاچف در بند مامورین KGB[/align]

اما در یکی از ملاقاتهای انجام شده در سال 1985، تولکاچف در معرض لو رفتن قرار می‏گیرد. این امر زمانی واقع می‏شود که وی سعی کرده بود یک افسر CIA را ملاقات کند که به ناگهان، توسط ماموران KGB محاصره شده و دستگیر می‏شود. وی جهت بازجویی، به مرکز اصلی KGB واقع در Lubyanka برده شده و زندانی می‏شود؛ ضمن اینکه از وی، ادوات مخصوص جاسوسی، نظیر دوربین‏های عکاسی بسیار کوچک، یافت می‏شود. سرانجام به سال 1986، آدولف تولکاچف توسط KGB تیرباران می‏شود.


منبع جهت اطلاعات بیشتر و دقیق تر:
https://www.cia.gov/csi/studies/vol47no3/article02.html

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
تشکر مقاله جالبی بود. بعد از این سرقت شوروی طرحی را برای تغییرات در جنگنده میگ-31 آغاز کرد ولی این امر با فروپاشی ناتمام ماند که سرانجام روسیه برای زدن میانبر جهت مقابله با جتهای مدرن غربی آیونیک و سیستم تسلیحات میگ-31 را از اول طراحی کرده و نتیجه شد MiG-31BM البته هنوز بسیاری از جتهای میگ-31 روسیه از مدلهای 20 سال پیش هستند و تکنولوژی لو رفته که احتمالا به دلیل مشکلات مالی قرار نیست به این زودی به استاندارد BM ارتقا یابند!

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
دوستاني كه مايل به ديدن تصاويري از اين پرنده قدرتمند در ايران هستند مسيتونند از تصاوير زير استفاده كنند ..
اين تصاوير به گفته دوست خوبمون Tomcat380 كه در سايت Central Club عضويت دارند در سال 93 يا 94 در بازگشت اين پرنده ها از نمايشگاه دبي در تهران گرفته شده است . :|




تصویر
تصویر
تصویر
تصویر
تصویر
تصویر

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر

تانکهای تی-90 ارتش داره از کجا میاد؟


اين براي بار هزارم ، ارتش T90 نداره ، اينا واسه سپاه هستن

ارتش گرايشش به توليد داخليه نه خريد خارجي و سرمايه‌گذاري گسترده‌اي روي تانك ذوالفقار3 انجام داده


خدایی سپاه t-90 داره.بابا کارش درسته.میشه یه امار دست وپا شکسته بدین یا حداقل سال ورودشو بگین.

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
تی90 داشته باشیم یا نه زیاد فرقی نداره چون ذوالفقار3 و تی72 که تولید میکنیم دست کمی از این تانک روسی ندارند. من که ذوالفقار3 رو به تانک تی90 ترجیح میدهم.

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
دوستان فكر نميكنم ايران اصلا T-90 داشته باشه چون هند كه از پس مخارج تانك ARJUN بر نيومد تمام تانكهاي T-90 رو خريداري كرد.

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر

ایجاد یک حساب کاربری و یا به سیستم وارد شوید برای ارسال نظر

کاربر محترم برای ارسال نظر نیاز به یک حساب کاربری دارید.

ایجاد یک حساب کاربری

ثبت نام برای یک حساب کاربری جدید در انجمن ها بسیار ساده است!

ثبت نام کاربر جدید

ورود به حساب کاربری

در حال حاضر می خواهید به حساب کاربری خود وارد شوید؟ برای ورود کلیک کنید

ورود به سیستم

  • مطالب مشابه

    • توسط parsneet
      بسم الله الرحمن الرحیم
       
      تاپیک حاضر با محوریت پوشش خبر ها و اطلاعات مسابقات نظامی برگزار شده در ایران و همچنین شرکت تیم های ایرانی در سایر مسابقات بین المللی نظامی می باشد .
       
      مقدمه :
      مسابقات نظامی هر ساله در سراسر جهان با شرکت پرسنل نظامی ( به صورت داخلی و یا بین المللی ) برگزار می گردد . این گونه مسابقات علی رقم اینکه از قواعد و استاندارد متحدی برخوردار نیستند ( منظور نبودن کمیته جامع و قوانین واحده بین المللی در رشته های تخصصی می باشد ) اما تا حدودی پیرو قواعد و ضوابط برگزاری رزمایش های نظامی هستند . ( البته تیم های ورزشی و مسابقات ارتش های جهان (CISM) تا حدودی متفاوت از سایر مسابقات تخصصی هستند که در ذیل به آن اشاره خواهد گردید )
      اساساً هدف از برگزاری این گونه مسابقات تخصصی بالا بردن آمادگی پرسنل و ایجاد حس رقابت و افزایش انگیزش پرسنل نظامی جهت فراگیری مهارت های تخصصی است . و همچنین سنجش توانمندی پرسنل در مقایسه با واحد های مشابه در ارگان های نظامی داخلی و یا ارتش های خارجی دیگر است . پس تا حدودی می توان بیان کرد که تیم های شرکت کننده ( در مسابقات بین المللی ) عموماً از بین کشور های دوست و یا هم پیمان ( و یا حداقل غیر متخاصم ) انتخاب می شوند و برای سنجش توانایی های تخصصی شان گرد هم می آیند . و همچنین حتی گاهی می تواند بیان گر همسویی کشور های شرکت کنند و حامل پیام های خاص برای ارتش های رقیب شان نیز باشند .
       
       
       
      تاریخچه :
      می توان به نوعی اولین مسابقات نظامی ( با تاکید و اولویت دادن به پرسنل نظامی ) را به یونان باستان نسب داد . در رویدادی جشن گونه که عموما" ( و نه اختصاصاً ) پرسنل نظامی در آن شرکت می کردند تا آمادگی جسمانی و مهارت های کار با سلاح در رقابت با حریفان را بسنجند . در ادامه و ظهور امپراطوری روم باستان این نوع مسابقات چهره خشن تر و جدی تری به خود گرفت به گونه ای که مکان های اختصاصی مانند کلوزیوم (Colosseum) و همچنین شرکت کنندگان مخصوص بنام گلادیاتور (Gladiator) برای شرکت در آن تربیت می گردیدند .
      این مسابقات شرحی مفصل دارد ولی به اختصار : برگزاری آن در قرون مختلف تکامل یافته و عموماً شرکت کنندگان آن از بین سربازان قوای شکست خورده در جنگ با امپراطوری روم انتخاب می شدند و در بین خیل عظیم از این سربازان که در مسابقات محلی و ایالات های مستعمره روم برگذار می شد برگزیدگان ( که یقیناً تعداد کمی از آنان بودند) می توانستند آزادی خود را به دست آورند . ولی جنگجویانی نیز بودند که به خاطر بدست آوردن پول و یا شهرت نسبت به شرکت در این مسابقات خونین اقدام می کردند . این مسابقات که به خشونت بی پروا و ضد انسانی اش معروف گشته بود بدون فایده هم البته نبود . ( البته فواید آن از دید فرماندهان نظامی ) باید اشاره کرد که تمامی این مسابقات به نبرد های خونین تن به تن اختصاص نداشت بلکه اکثر این رویداد ها به باز سازی نبرد های روم در مقابل دشمنانش مختص می شد ( یقیناً آن نبردهای که در آن پیروز گردیده بودند تا خاطرات ، تکنیک های رزم و قهرمانان آن را مرور و زنده نگاه دارند ) عده ای از سربازان لباس های قوای دشمن را بر تن می کردند و سربازانی دیگر که نقش نیروهای رومی را داشتند با بکارگیری ارابه و اسب و سلاح های آن دوران در چندین پرده که گاهی تا چند روز نیز ادامه می یافت آن نبرد خاص را باز سازی می کردند . از نحوه یورش قوای مهاجم گرفته تا نبرد های تن به تن ، عبور از رودخانه ، یورش سواره نظام ، محاصره قلعه ها و یقیناً نمایش پیروز مندانه و دلاورانه ارتش رومی بر حریف خود !
       
      در عصر جدید ایده مسابقات نظامی بعد از پایان جنگ جهانی اول شکل گرفت . در سال 1919 پس از جنگ جهانی اول ، بازی های بین متفقین توسط شورای ورزشی نیروهای متفقین ژنرال جان پرشینگ سازماندهی شد و 1500 ورزشکار از 18 کشور را گرد هم آورد تا در 24 رشته ورزشی به رقابت بپردازند. این رویداد در Joinville-le-Pont فرانسه برگزار شد . و طی سالهای بعد در ماه مه 1946 ، پس از جنگ جهانی دوم ، شورای ورزشی نیروهای متفقین توسط سرهنگ هانری دبروس و پنج‌گانه المپیک توسط سرگرد رائول مولت احیا شد و در  7 تا 8 سپتامبر همان سال دومین بازی‌های بین متفقین در برلین (در المپیاستادیون , محل برگزاری بازی های المپیک 1936) برگزار شد .
       


      چند ماه بعد، با پایان دادن به شورای ورزش نیروهای متفقین ، سرهنگ دبروس و سرگرد مولت مسابقات ارتش های جهان (CISM) را در 18 فوریه 1948 تأسیس کردند . اعضای موسس آن بلژیک ، دانمارک ، فرانسه ، لوکزامبورگ و هلند بودند . در سال 1950، آرژانتین و مصر به عضویت آن درآمدند. در سال 1951 ایالات متحده به آن پیوست . در سال 1952 عراق ، لبنان ، پاکستان و سوریه و دو سال بعد برزیل به عضویت آن درآمدند . و همچنین کانادا در سال 1985 وارد آن شد . سپس در سال 1991 با پایان جنگ سرد سازمان رقیب پیمان ورشو کمیته ورزش ارتش متفقین (SKDA) با CISM ادغام شد و خبر از پیوستن 31 کشور و عضو جدید و سایر کشورهای مرتبط با بلوک شوروی را داد. این پیشرفت سریع منجر به رسمیت شناختن توسط نهادهای بین المللی از جمله IOC شد. قبل از سال 1995 CISM هر سال 15 تا 20 مسابقات جهانی را برگزار می کرد. از سال 1995  CISM هر چهار سال یک بار بازی های جهانی نظامی را که یک رویداد چند ورزشی است با شرکت نمایندگانی از ارتشهای 127 کشور دنیا سازماندهی می کند .
       
       

       
      رویدادها
      برگزاری مسابقات مرتبط با ارتش های جهان طیف متنوعی را در بر می گیرد و بلوک های سیاسی و جغرافیایی متعدد سعی در برگزاری رویدادهای مشابه زیادی جهت بالا بردن مهارت پرسنل خود دارند . اما به نوعی اهداف برگزاری این چنین مسابقاتی تنها به بالا بردن مهارت ها محدود نمی گردد . بلکه برپایی نمایشگاه های تخصصی تجهیزات تیراندازی و حتی ماشین آلات زرهی و تسلیحات انفرادی و البسه نظامی و ... در حاشیه این مسابقات بیان گر این است که این رویدادها مکانی است تا برنامه ریزان و دست اندرکاران نظامی کشور های مختلف به عرضه و کسب اطلاعات و سنجش آمادگی قوای نظامی پیرامونی خود اقدام نمایند .
       
      به برخی از این رویدادها می توان به اختصار اشاره کرد مانند :
      - مسابقات بین المللی پنج گانه ورزشی ( تیراندازی سرعت و دقت ، میدان موانع ، شنا ۵۰ متر با مانع ، دو صحرانوردی ۸ کیلومتر و پرتاب نارنجک )
      - مسابقات بین المللی نظامی پهپادی ارتش های جهان
      - مسابقات بین‌المللی نظامی غواصی در عمق
      - مسابقات بین‌المللی نظامی جهت یابی
      - مسابقات بین‌المللی نظامی بیاتلون زرهی روسیه
      - مسابقات سراسری امنیت سایبری در آمریکا
      و ...
       

      بازتاب و آثار
      برای بیان تاثیر حضور بین المللی تیم های نظامی و ترتیب دادن این چنین مسابقاتی منعکس کردن دیدگاه بعضی از تحلیل گران غربی شاید مفید باشد به عنوان نمونه :
      «واشنگتن فری بیکن» «جوزف هومیر» تحلیلگر امنیت ملی : روسیه و چین در نمایش قدرت به آمریکا قصد شرکت در یک بازی‌های بین‌المللی در آمریکای لاتین ( ونزوئلا ) تحت عنوان « تک تیرانداز مرز » را دارند . این  بازی‌های نظامی یکی از واضح ترین نشانه‌ها  از شکل گیری یک ائتلاف ضد ایالات متحده در آمریکای لاتین است. روسیه و متحدانش ( ایران و چین ) با حضور در این مسابقات نظامی در ونزوئلا در حال نمایش قدرت هستند . با عادی سازی تحرکات نظامی دشمنان ایالات متحده در دریای کارائیب ، ما در معرض خطر در آمریکای لاتین هستیم .
       
       
      در حال حاضر به نظر می رسد که برگزاری این گونه مسابقات در بین نیرو های نظامی منطقه ای و جهانی در حال افزایش هست . مسابقاتی که هم در رشته های عمومی ( آمادگی جسمانی و ورزشی ) و هم رشته های تخصصی ( تیر اندازی ، زرهی و توپخانه ، پهپادی و ... ) با حضور تیم های چندگانه به جدیت پیگیری می شود . قطعا انتخاب تیم های ورزیده در این گونه رقابت ها باعث افزایش اعتماد به نفس پرسنل و همچنین تبلیغات مثبت برای نیرو های نظامی ما نیز خواهد گردید  . همچنین برگزاری مسابقات کشوری و درون مرزی برای ما موجبات حس رقابت و افزایش انگیزش سازمانی را برای نیروهای مسلح ما در پی خواهد داشت . انشالله 
       

       
       
       
      بن پایه :
      https://www.milsport.one/cism/members-nations
      https://www.ilsf.org/about/recognition/cism/
      https://armedforcessports.defense.gov/CISM/Military-World-Games/
      https://en.wikipedia.org/wiki/Colosseum
      https://freebeacon.com/national-security/iran-russia-china-to-run-war-drills-in-latin-america/
       
      گرد آوری جهت انجمن میلیتاری
       
       
    • توسط amirarsalankhan
      بمب افكن تهاجمي نسل بعد، LRS-B
       
                                 
       
       
      بمب افكن نسل بعد ( NGB، قبلا به نام بمب افكن 2018 شناخته مي شد ) يك برنامه به منظور توسعه يك بمب افكن جديد براي نيروي هوايي ايالات متحده بود. NGB قرار بود تا در حدود سال 2018 و به عنوان يك بمب افكن پنهانكار، مادون صوت، برد متوسط و با قابليت متوسط حمل سلاح وارد خدمت شود و به تدريج جايگزين بمب افكن هاي پير و پا به سن گذاشته (  B-52 Stratofortress  و B-1 Lancer ) گردد. ولي برنامه توسعه NGB با ظهور طرح بمب افكن دور برد تهاجمي سنگين ايالات متحده به فراموشي سپرده شد.
       
         
       
      اين اتفاق زماني افتاد كه در ژوئن 2010 سپهبد Breedlove  در مصاحبه اي بيان كرد كه اصطلاح بمب افكن نسل بعد مرده و از اين به بعد نيروي هوايي بر روي طراحي بمب افكن هاي دور برد تهاجمي كار خواهد كرد كه در آن از سيستم هاي به كار رفته در جنگده هاي F-22 و F-35 استفاده خواهد شد تا بمب افكني مقرون به صرفه و با قابليت هاي استثنايي هر دو جنگنده فوق جهت انجام ماموريت ها طراحي و توليد گردد.
       
             
       
       
      بمب افكن دور برد تهاجمي (Long Range Strike Bomber)
      برنامه توسعه بمب افكن دور برد تهاجمي ( LRS-B ) به معناي واقعي كلمه پنهانكار است! و اطلاعات خيلي كمي از آن منتشر شده است ولي اهميت آن را به خوبي مي توان در رفتار پنتاگون و شركاي صنعتي بزرگ آن احساس كرد.بسياري از كارشناسان معتقدند كه برنامه توسعه اين بمب افكن ساختار نيروي هوايي ايلات متحده را در 20 سال آينده شكل خواهد داد و هر شركتي كه برنده مناقصه توليد اين بمب افكن شود پول پارو خواهد كرد و بازنده نيز مي تواند مطمئن باشد كه جايگاهي در آينده هوانوردي نظامي ايلات متحده نخواهد داشت مگر ان كه معجزه اي كند!
      هر چند امروزه لاكهيد ماريتن به لطف پروژه F-35 آينده خود را در صنعت هوانوردي نظامي ايالات متحده تضمين كرده است و بويينگ نيز به مدد توليدات هوانوردي غير نظامي خود مي تواند از اين بحران عبور كند و تنها نورث روپ است كه چاره اي ندارد و  بايد اين مناقصه را برنده شود تا بتواند با خيال راحت به آينده خود فكر كند
      شناخته ها و ناشناخته ها
      پيش بيني شده 80 تا 100 فروند از اين بمب افكن جديد جايگزين ناوگان فعلي بمب افكن هاي ايالات متحده شود.  
      پنهانكار بودن ،قابليت حمل سلاح هاي هسته ايو داراي بودن هر دو حالت پروازي سرنشين دار و بي سرنشين از الزامات طراحي LRS-B است.قيمت تعيين شده براي هر فروند بمب افكن جديد 550 ميليون دلار در سال 2010 پيش بيني شده و قرار است به جهت كم كردن هزينه ها از فناوري موجود در طراحي ان استفاده شود ولي ساختار طراحي آن بايد به شكلي باشد كه بتواند از تكنولوژي هاي آينده نيز استفاده كند.دو رقيب اصلي در طراحي اين بمب افكن يكي كمپاني  Northrop Grumman, با سابقه طراحي بمب افكن پنهانكار و گرانقيمت B-2 است و ديگري مشاركت كمپاني هاي بويينگ و لاكهيد مارتين با سابقه طراحي جنگنده هاي F-22 و F-35 .همچنين پيش بيني مي شود در اواسط دهه 2020 اولين پروازهاي اين بمب افكن انجام شود.طبق حدس هايي كه كارشناسان مي زنند نيروي هوايي آمريكا به دنبال يك بمب افكن در اندازه اي حدودا نصف B-2 است كه از دو موتور F-135 همانند F-35 سود ببرد.
       
                                              
                                         
                                          پيشران F-135 Pratt  & Whitney
       
      الان همه شما ميگوييد اين كه خيلي كوچيكه، خب مسلما بايد بزرگتر بشه ولي با صحبتي كه رابرت گيتس وزير سابق دفاع انجام داد و به اعضاي كنگره گفت كه قيمت هر فروند 550 ميليون دلار ميشود راه را بر روي بزرگتر شدن اين بمب افكن فعلا بست. و اين نگراني را در بين كارشناسان به وجود آورد كه هر شركتي كه بتواند با حداقل آيتم هاي اساسي يك بمب افكن توليد كند برنده اين مناقصه خواهد بود بدون توجه به نيازهاي اساسي نبردهاي آينده.بنابراين يكسري الزامات از سوي كارشناسان هوانوردي نظامي جهت توسعه LRS-B  پيشنهاد شده است :
      پنهانكاري
      امروزه ميدانيم كه 80 درصد قابليت پنهانكاري به شكل و طراحي هواپيما بستگي دارد و فقط 20 درصد به مواد و تكنولوزي پيشرفته به كار رفته در آن وابسته است. كه همين 20 درصد هم بيشترين هزينه را به خود اختصاص مي دهد. پس يايد تعادل خوبي را بين اين دو بخش برقرار كرد تا هزينه هاي طراحي و توسعه سرسام اور نباشد.
      تعمير و نگهداري
      استفاده از مواد جاذب امواج رادار ساخته شده مي تواند نگهداري اين بمب افكن را بسيار راحت تر كند تا استفاده از موادي كه در لبه تكنولوژي روز قرار دارند و بسيار گران قيمت خواهند بود و نگهداريشان نيز بسيار مشكل است.ولي پلت فرم طراحي نيز بايد به شكلي باشد كه اين پرنده بتواند در 50 سال آينده آسمان ها را همچنان تسخير كند و پذيراي مواد جديد و تكنولوژي هاي نوين نيز باشد.
      قابليت حمل بمب هاي هسته اي
      تصميم گيري در اين مورد بايد همين الان صورت بگيرد، هر چند نيروي هوايي علاقه دارد تا چند سال بعد از توليد بمب افكن ها مجوز حمل سلاح هاي هسته اي را براي آنها صادر كند ولي با توجه به پيشرفت هاي سريع در صنعت هوانوردي نظامي از الان اين پرنده بايد طوري طراحي شود كه حداقل نيمي از آنها از ابتدا قابليت حمل بمب هاي هسته اي و هيدروژني را داشته باشند. و توانايي بازدارندگي ايالات متحده را همچنان حفط كنند.
      كنار گذاشتن طرز فكر شواليه تنها!
      بسياري از مردم فكر مي كنند كه پنهانكاري يعني يك جنگنده پنهانكار به تنهايي و با شجاعت به مانند يك شواليه به مواضع دشمن حمله مي كند و تمامي آنها را نابود ميسازد!! از الان بايد اين تفكر را دور ريخت و يك برنامه جامع جهت حملات پر تعداد بمب افكن هاي نسل بعد در نظر گرفت و تمام سناريوهاي موجود و تهديدات لازم را در آنها پيش بيني كرد تا قدرت واقعي بمب افكن ها و تاثير آنها بر روي مواضع دشمن مشخص شود.
      ساخت يك بمب افكن، نه فقط يك پلت فرم صرف
      در سال هاي بعد LRS-B تنها بمب افكن سنگين ايالات متحده خواهد بود. پس بايد به شكلي طراحي شود كه قابليت باز طراحي بسياري از قسمت هاي آن وجود داشته باشد و بتواند از تكنولوژي هاي آينده نيز به خوبي بهره مند شود. همچنين LRS-B بايد بتواند ماموريت هاي دريايي را نيز به خوبي ماموريت هاي زميني انجام دهد.
      نگه داشتن خلبان در كابين
      با وجود داشتن فناوري پروازهاي بي سرنشين اما ما نبايد در دام اين صحبت ها بيافتيم كه LRS-B بايد تنها قابليت بي سرنشين داشته باشد!، نداشتن خلبان در ميدان نبرد يعني نداشتن حس مسئوليت پذيري و ابتكارات لحظه اي نمي توان از جذابيت هاي فراوان پرنده هاي بي سرنشين گذشت ولي يك بمب افكن سنگين بي سرنشي نياز به حمايت زميني بسيار بيشتري از بي سرنشين هاي فعلي دارد كه اين خود هزينه ها را بسيار بالاتر مي برد.مورد بعدي قابليت ضعيف بي سرنشين ها در سوخت گيري هاي هوايي است كه در حين ماموريت هاي يك بمب افكن دوربرد الزامي است و يك خلبان در هر شرايط آب و هوايي يا زماني به راحتي آن را انجام مي دهد.و در آخر فكر كنيد كه يك بي سرنشين بخواهد بمب هسته اي نيز با خود حمل كند، خيلي فكر خوبي نيست و حتي كابوس آور نيز هست. هر چند خيلي ها فكر ميكنند بهتر بمب هاي هسته اي را به دست بي سرنشين ها سپرد!
      فراموش نكردن چيزهاي كوچك
      بايد فضاي كافي براي خلبان در پروازهاي طولاني در نظر گرفت تا اعصابش راحت باشد و تحت فشارهاي جسمي قرار نگيرد. اين مورد حتما بايد لحاظ شود و سعي شود از تجربه B-2 در اين مورد درس گرفته شود.
      در ژانويه 2011 نيروي هوايي فهرستي كوتاه از اهداف مورد نظر خود را براي بمب افكن تهاجمي منتشر كرد
      اهداف طراحي در نظر گفته شده براي يروژه LRS-B در ژانويه 2011
      كل هزينه پروژه نبايد از 40 تا 50 ميليارد دلار بيشتر باشد سرعت مادون صوت حداكثر بردي پروازي بيشتر از 9250 كيلومتر مداومت پروازي 50 تا 100 ساعت براي پروارهاي بي سرنشين قابليت بقا در حملات روزانه به مواضع دشمن با وجو د قدرتمند ترين دفاع هوايي موجود  
      در پايان تصاويري از طرح هاي مفهومي اراده شده توسط سه كمپاني معظم شركت كننده در اين مناقصه
       
                       
                                                           
       طرح پيشنهادي كمپاني نورث روپ گرومن
       
       
       
       
                      
                                                                              
       طرح پيشنهادي كمپاني لاكهيد
       
       
       
       
       
                         
                                           
        طرح پيشنهادي كمپاني بويينگ
       
       
      حال بايد منتظر ماند و ديد كه در چند ماه آينده مقامات نيروي هوايي كدام يك از طرح هاي پيشنهادي را براي آينده توان هوايي ايالات متحده انتخاب خواهند كرد.
      نظر شما چيست؟
      كم و كاستي بود  دوستان به بزرگواري خودتون ببخشيد، تقديم به ارواح طيبه شهداي مرزباني ناجا در حادثه اخير نگور
      با تشكر فراوان از دوست و استاد گرامي جناب 7mmt به جهت پيشنهاد اين موضوع و كمك هاي بسيارشان
      تهيه شده توسط امير ارسلان رهسپار ، فقط براي ميليتاري
       
       
      منابع :
      http://en.wikipedia.org/wiki/Next-Generation_Bomber
       
      http://www.defensenews.com/story/defense/air-space/strike/2015/01/18/air-force-bomber-industry/21805275/
       
      http://defensetech.org/2014/09/15/air-force-plans-major-step-in-long-range-strike-bomber-program/
       
      http://breakingdefense.com/2014/09/b-2-pilots-lessons-for-lrsb-americas-new-bomber/
    • توسط mehdipersian
      مرداد گذشته، یک ماهواره سنجش از دور ساخت روسیه برای ایران از پایگاه فضایی بایکونور پرتاب شد و انتظار می‌رود سه ماهواره دیگر نیز در سال‌های آینده به فضا پرتاب شوند. همچنین شواهد قانع‌کننده‌ای وجود دارد که نشان می‌دهد یک شرکت روسی در حال ساخت یک ماهواره ارتباطی برای ایران است که در سال 2024 در مدار زمین ثابت قرار می‌گیرد.
       
      ماهواره ی خیام:

       
       
      مرداد 1394، ایران با دو شرکت روسی در مورد پرتاب ماهواره سنجش از دور ساخت روسیه که توسط ایران اداره می شود، به توافق اولیه دست یافت. ماهواره ایرانی در 18 مرداد 1401 به وسیله ی شرکت روس کاسموس به فضا پرتاب شد. 
       
      مشخصات فنی ماهواره:

      مشخصات فنی ماهواره توسط روسیه و ایران اعلام نشده است ولی می توان از یک حق اختراع منتشر شده توسط شرکت NPK Barl در مرداد 1401 اطلاعات جدیدی بدست آورد. این طرح یک ماهواره سنجش از دور با وضوح بالا را توصیف می کند که دقیقاً شبیه خیام است. دارای یک گذرگاه شش ضلعی و چهار پنل خورشیدی است که با زاویه 45 درجه نسبت به محور طولی ماهواره به سمت پایین امتداد دارند. 
       
      محموله یک تلسکوپ کورش(Korsch) با پنج عنصر نوری است. تلسکوپ کورش یک تلسکوپ آناستیگمات سه آینه ای فشرده است که میدان دید وسیعی را ارائه می دهد. این تلسکوپ تصویربرداری را در یک کانال پانکروماتیک و چهار کانال چند طیفی (نزدیک مادون قرمز، قرمز، سبز و آبی) ارائه می دهد. سه پیکربندی ممکن برای تلسکوپ ارائه شده است که همگی با نسبت کانونی f/11.53 (نسبت کانونی تقسیم فاصله کانونی بر دیافراگم است)میباشند. مقادیر سه پیکربندی عبارتند از:
       
      دهانه / فاصله کانونی
      0.535 متر6.17 متر
      0.75 متر8.65 متر
      1.1 متر12.68 متر
       
      در اولین پیکربندی که در شکل زیر نشان داده شده است، وزن تلسکوپ 125 کیلوگرم و طول آن 1.8 متر است.
       

       
      دو پیکربندی دیگر منجر به گذرگاه طولانی‌تر می‌شود، اما نیازی به تغییر در جعبه‌های الکترونیکی محموله و آرایه‌های پیکسل CCD ایجاد نمیکند. این تلسکوپ از یک آرایه کانونی کروی و نه مسطح برای کمک به جلوگیری از لکه دار شدن تصاویر استفاده می کند. یک آرایه اسکن الکترونیکی داده‌ها را در باند X با سرعت‌های 480 مگابیت تا 1.5 گیگابیت بر ثانیه به زمین ارسال می‌کند (نرخ بالاتری نسبت به گزارش NPK Barl در فوریه 2021 ).
       
      سازنده محموله نوری مشخص نیست، اما برخلاف تخصص این شرکت در سیستم های زمینی می تواند خود NPK Barl باشد. طی نمایشگاهی در سال 2019، این شرکت تلسکوپ سنجش از دور را به نمایش گذاشت که انتظار می‌رفت ظرف دو سال آینده به فضا پرواز کند. گزارش شده است که وزن آن تنها 46 کیلوگرم است و همچنین کوچکتر از نمونه ثبت اختراع به نظر می رسد، اما تنها ماهواره میزبان ممکنی که در حال حاضر برای آن قابل شناسایی است، خیام است. احتمالاً تنها یک بخش از تلسکوپ به نمایش گذاشته شده است. 

       
      در یکی از نقشه‌های همراه با حق ثبت اختراع(پتنت) ، ماهواره در بالای طبقه فرگات در داخل محفظه محموله موشک سایوز-2-1a قرار دارد (که نشان می‌دهد پرتاب اولیه به وسیله ی این ماهواره بر به جای سایوز-2-1b سنگین تر بود).
       
       اگرچه پتنت‌ها به ندرت به پروژه‌هایی اشاره می‌کنند که به آن‌ها مربوط می‌شود، اما در اینجا ماهواره در واقع متعلق به پروژه 505 نشان داده شده است. همانطور که در نقاشی زیر مشاهده می‌شود، ماهواره‌ها به اندازه‌ای کوچک هستند که سه عدد از آنها در داخل دماغه قرار گیرند.
       
       
       
      کاربرد خیام:
       
      به طور رسمی، خیام تنها کاربردهای غیرنظامی در زمینه هایی مانند کشاورزی، مدیریت منابع طبیعی و نظارت بر محیط زیست خواهد داشت. مدت کوتاهی پس از پرتاب، رئیس سازمان فضایی ایران مدعی شد خیام به دلیل اندازه کوچکش نمی تواند به عنوان یک ماهواره جاسوسی استفاده شود. با این حال، وضوح زمینی گزارش شده آن (0.73 متر) برای انجام کارهای شناسایی ارزشمند کافی است. 
       
      مرکز کنترل ماموریت خیام:
       

       
       
      به گزارش اخبار ایران، مرکز کنترل ماموریت خیام در مرکز فضایی ماهدشت که تقریباً در 60 کیلومتری غرب تهران و نرسیده به شهر کرج قرار دارد. این مرکز در اوایل دهه 1970 برای دریافت اطلاعات از ماهواره های سنجش از دور خارجی تأسیس شد که اولین آنها ماهواره های لندست ایالات متحده بود. همانطور که در تصاویر Google Earth مشاهده می شود، ساخت یک ساختمان جدید در این سایت حدود آوریل 2020 آغاز شد و اکنون کامل شده است. احتمالاً در گزارش تلویزیون ایران که پس از پرتاب خیام از مرکز کنترل مأموریت پخش شد، دو آنتن سهموی در شمال شرقی ساختمان جدید دیده می‌شود.
       

       
      همکاری های روسی/ایرانی بعدی:
       
      خیام پیش بینی می شود حداقل پنج سال فعالیت داشته باشد و قرار است در سال های آینده ماهواره های بیشتری نیز به آن ملحق شوند. پس از پرتاب، حسن سالاریه اعلام کرد که ایران سه ماهواره دیگر از همین نوع را سفارش داده است و افزود: اولین ماهواره در مجموع 40 میلیون دلار هزینه داشته است.
       
      به نظر می رسد که همکاری فضایی بین روسیه و ایران اکنون فراتر از حوزه سنجش از دور است. در هفته‌های اخیر شواهدی به دست آمده است که روسیه در حال ساخت یک ماهواره ارتباطی زمین‌ایستا برای ایران با نام اکواتور (به روسی به معنای «استوا») است. این نام برای اولین بار در سال 2020 در بیوگرافی مختصری از متخصص ISS Reshetnev، تولید کننده پیشرو روسیه در ماهواره های ارتباطی مستقر در نزدیکی کراسنویارسک در سیبری ظاهر شد. در کنار آن بسیاری دیگر از پروژه ها نیز به آن اشاره شد که این شخص در آن مشارکت داشته است و جزئیات بیشتری ارائه نشده است.
       

       
      ایران در نهایت قصد دارد ماهواره‌های ارتباطی زمین‌ایستا را با استفاده از پرتاب‌کننده‌های بومی پرتاب کند، اما به‌نظر نمی‌رسد ماهواره‌هایی که در آینده قابل پیش‌بینی به فضا پرتاب می‌شوند، قادر به قرار دادن محموله با این ویژگی در این نوع مدار باشند. بنابراین، این کشور احتمالاً برای پر کردن جای خالی باقیمانده نیز به روسیه متکی خواهد بود. اگر معامله‌های دیگری در این زمینه هنوز وجود داشته باشد، پشت درهای بسته انجام شده است. 
       
      ________________________________________
      تلخیص و ترجمه از mehdi persian برای میلیتاری
      ________________________________________
      منبع:
      https://www.thespacereview.com/article/4475/1
       
    • توسط MR9
      بسم الله الرحمن الرحیم
       
      سرکوب پدافند هوایی دشمن
        (Suppression of Enemy Air Defenses /SEAD)
       

       
       وایلدویزل / استاندارد 
       
      یکی از ماموریتهای اصلی واحدهای پروازی نیروی هوایی پس از ظهورسه عنصرجدید در نبردهای معاصر (رادار/ توپخانه ضدهوایی هدایت راداری و نهایتا" موشکهای هدایت شونده زمین به هوا)، کنترل و ازکارانداختن و نابودی این  سامانه ها  می باشد . بررسی دقیق نبردهای به وقوع پیوسته پس از جنگ دوم جهانی نشان می دهد که هرکدام از این نبردها ، جنبه های نوینی از فناوری را با بکارگیری تجهیزات ، تسلیحات و تاکتیک ها به نمایش گذاشته و نشان داده اند که گاهی استفاده از  وجودبرتری کمی تسلیحات غیر پیشرفته در مقابل برتری کیفی تسلیحات پیشرفته و یا برعکس ، پیروزی های نظامی خیره کننده ای را به ارمغان آورده است. در کنار این مساله و به موازات افزایش توانایی های رزمی یک سامانه تسلیحاتی ،توسعه تاکتیکهای مورد نیاز نیز یک اصل غیر قابل اجتناب بشمار می رود . در چنین شرایطی ، سامانه های پدافند هوایی نیز از این قاعده مستثنی نبوده ، چــنانکه این نوع از سیستم های جــــنگ افــــزاری می بایست دارای قابلیت های پدافندی مناسبی باشند تا درمرحله آغازین تهاجم دشمن ، بتوانند ایمنی مناطق مسکونی ، مراکز ثقل سیاسی، نظامی و اقتصادی را از گزند بمباران و آسیب حفظ نمایند و با ایجاد لطمات عمده به پیکره و استخوان بندی قدرت هوایی دشمن ، باعث لغو ماموریت های تهاجمی وبه احتمال زیاد تغییر نتیجه جنگ شوند . بنابراین، به صورت طبیعی ،  نیروی هوایی مهاجم سعی خواهد نمود تا تهاجم خود را با انجام ماموریت های سرکوب پدافند هوایی آغاز نماید . برهمین اساس و بنا به تعریف وزارت دفاع ایالات متحده ، سرکوبی پدافند هوایی دشمن عبارتند از :
       
      " انجام هرگونه فعالیتی به منظور خنثی سازی ، نابود سازی و ایجاد اختلال موقت یا دائم در سامانه های پدافند هوایی زمین و دریاپایه دشمن بوسیله تجهیزات مخرب یا اخلالگرها "
       

       
       
      جنگنده / بمب افکن F-105G ، یکی از مهمترین جنگ افزارهای ارتش ایالات متحده برای مقابله با آتشبارهای سام ارتش ویتنام شمالی بشمارمی آمد .
       

       
      جنگنده / بمب افکن F-4G  در حال تیک آف از فرودگاهی در عربستان
      در حالی که برای اجرای ماموریت SEAD ، به مهمات متنوعی شامل مشکهای هوا به زمین ماوریک و مهمات ضد تشعشع شرایک و غلاف جنگ الکترونیک مجهز شده است .
       
       

       
       
      ارتش ایالات متحده برای ایجاد برتری هوایی بر فراز منطقه نبرد ، تاکید زیادی بر استفاده از اسکادارن های وایلد ویزل دارد .
      تصویر فوق یکفروند جنگنده / بمب افکن A-7E را بر روی عرشه فوقانی ناو هواپیمابر USS AMERICA نشان میدهد که برای اجرای عملیات بر علیه آتشبارهای دفاع هوایی لیبی (عملیات دره الدورادو ) آماده می شود . به نظر می رسد پرنده فوق برای اجرای این ماموریت به مهمات ضد رادار شرایک و مهمات هوابه زمین راک آی مارک II مجهز شده است .
       

       
       
      ارتش های اروپایی نیز پس از مشاهده تاثیر تسلیحات ضد رادار ، بسرعت خود را به قابلیت های ضد رادار مجهز نمودند .
      تصویر فوق یک فروند تورنادو ECR نیروی هوایی آلمان را که به مهمات ضدرادار هارم مجهز شده است را نشان میدهد
       

       
       
      مهمات ضد تشعشع AGM-88 HARM، جنگنده / بمب افکنF/A-18 C
       

       
       
      نیروی هوایی بریتانیا ، به شکل وسیعی از مهمات ضد رادار درسازمان رزم نیروی هوایی خود بهره می برد .
      تصویر فوق ، یک تیر موشک ضد تشعشع آلارم را بروی یکفروند جنگنده/ بمب افکن تورنادو GR4 نشان می دهد .
       

       
       
      در حال حاضر پرنده ویژه نیروی هوایی ارتش ایالات متحده برای اجرای ماموریتهای سرکوب پدافند هوایی ، جنگنده/بمب افکن F-16 CJ بشمار می آید .
       
      پرنده فوق ، یکفروند F-16 CJ بلاک 50 سری D است که برای اجرای ماموریت SEAD ، به طیف متنوعی از مهمات شامل ، AIM-120 آمرام ، AIM-9 M سایدویندر در جایگاه های دو وهشت  ، مهمات ضد رادار AGM-88 هارم در جایگاه های سه و هفت ، و برای هدفیابی به یک غلاف AN/ASQ-213 ، مسلح شده است .
      با این حال و براساس نظرات خلبانان شرکت کننده در جنگ ویتنام ، قابلیتهای تاندرچیف و فانتوم به مراتب افزون تر از این نمونه فالکون بشمار می آمد .
       
       
      نویسنده و مترجم : کارشناس ارشد جغرافیای سیاسی - MR9
      Military.ir Copyright
      تمامی حقوق برای انجمن میلیتاری محفوظ است
      منابع  :
      1- Davis, Larry and Menard, David, Republic F-105 Thunderchief
      2- Bill Siuru, Bill Holder-General Dynamics F-16 Fighting Falcon
      3-F-4 PHANTOM II IN ACTION
      4- "MODERN MILITARY AIRCRAFT "THUD"
      5- A-7 IN ACTION
      6- ویکی
      7- مطالعات شخصی اینجانب از منابع گوناگون
    • توسط MR9
      موقعیت قرارگاه مرکزی منافقین :
       
      در 90 کیلومتری شمال بغداد ،پس از عبور از شهر "الخالص" به "قرارگاه  اشرف" خواهید رسید.این پادگان با وسعت6 در 8کیلومتر مربع تا سال 1365 هجری شمسی تحت عنوان "معسگر الخالص الخاص" محل استقرار یکی از تیپ های گارد ریاست جمهوری صدام حسین بود.این پادگان از شمال به انبارهای بزرگ مهمات و تسلیحات و یک روستای کوچک عراقی،از شرق به یک فرودگاه متروکه،از جنوب شرق به روستای "شیخ شنیف" ، از جنوب به یک مرکز مرغداری و از غرب به جاده بغداد- کرکوک محدود شده است."اشرف بزرگ" 12*10 کیلومتر مربع است  که پادگان اشرف و زمین های اطراف آن را شامل می شود.
       
        
       
       
       
       
      پس از اخراج مسعود رجوی به عراق و ملاقات او با صدام حسین ، این پادگان بطور کامل تحویل گروهک منافقین  شد و  آنها پایگاه های خود در سلیمانیه و کرکوک را جمع آوری کرده و از سال 1366 هجری شمسی تحت عنوان به اصطلاح "ارتش آزادیبخش ملی " در این محل تجمع کنند.
      در کیلومتر 90 جاده قدیم بغداد-کرکوک انشعابی از قسمت شرقی، شما را به درب اصلی پادگان اشرف هدایت خواهد کرد.شمال و جنوب این جاده آسفالته و فرعی محل استقرار 2 گردان ارتش صدام حسین ،گروهان رادار،گروهان موشکی پدافند هوایی و مقر سازمان استخبارات صدام حسین است که در نزدیکی ورود به پادگان قرار دارد.از سال 1365 شمسی تا زمان سرنگونی صدام  حسین ،نقش این نیروها پدافند هوایی،حفاظت بیرونی و کنترل ورود و خروج به پادگان اشرف بود .
       
       
        
       
       
      مرصاد ، کمینگاه منافقین 
      ببرها وارد می شوند :
       
      اگر چه نیروی های مسلح جمهوری اسلامی ایران ( ارتش  جمهوری اسلامی ایران ، سپاه پاسداران انقلاب اسلامی  ، بسیج و..)  در جریان عملیات مرصاد ، شکست سنگینی بر پیکره گروهک منافقین وارد آورد ، بازماندگان فرقه رجوی ، مجدداً نیروی های باقی مانده خود را در قرارگاه های  متعدد خود در عراق ، جمع آوری و با حمایت رژیم بعثی ، فعالیتهای خود را از سر گرفتند . اما بدنبال شکست مفتضحانه رژیم بعثی حاکم بر بغداد در مقابل تهاجم گسترده نیروهای ائتلاف به منظور بازپس گیری کویت در ماه مارس 1991 و بغرنج شدن وضعیت در این کشور که همراه با بروز تشنجات و حرکتهای مسلحانه در شمال و جنوب آن گردید ، باعث شد تا گروهک منافقین  با یک بن بست غیر قابل تصور مواجه گردد .
       
       

       
       
      به همین دلیل ، تروریستهای مسلح این گروهک ، دست به تحرکات جدیدی در داخل خاک ایران زده و در یکم آوریل 1991 ، با استفاده از شرایط حاد منطقه ، یکسری اقدامات مسلحانه تروریستی  در غرب ایران ، بویژه ارتفاعات استان کرمانشاه  را رقم زدند که موجبات به شهادت رسیدن صدها نفر از شهروندان کرد ساکن در این منطقه را فراهم آورد .
      بنابراین در پاسخ به شرارتهای این گروهک تروریستی ، در بامداد روز 5 آوریل ، نیروی هوایی ارتش جمهوری اسلامی ایران  با استفاده از 9 فروند جنگنده- بمب افکن F-4E ، جمعی پایگاه سوم شکاری (TFB-3)  یک ضربت اساسی را به پادگان اشرف که قرار گاه مرکزی این گروهک بشمار می رفت ، وارد آورد که درعمق 80 کیلومتری داخل خاک عراق و در 28 کیلومتری شمال شهر  خالص  قرار داشت . 5 دقیقه بعد از این حمله ، 9 فروند جنگنده- بمب افکن F-5E جمعی پایگاه چهارم شکاری (TFB-4) بقیه تاسیسات این قرار گاه را با مهمات سنگین مورد حمله قرار دادند که براساس اطلاعات منتشر شده ، تلفات گسترده ای را موجب گردید .
       

       
       
      با این حال ، در جریان این حمله غافلگیرانه  ، خدمه یکی از فانتوم های شرکت کننده ( سریال 6688-3) موفق به اجرای صحیح مانور POP-UP نگردید و هر دوخدمه مجبور به اجکت شده و توسط شبه نظامیان مستقر در منطقه  بازداشت و بسرعت به دولت عراق تحویل داده شدند
       
       

       
      بقایای فانتوم ساقط شده نیروی هوایی به سریال 6688-3
       
       
      در شمال عراق ، دولت ترکیه که سالهاست در حال جنگ غیر رسمی با شورشیان حزب کارگران کرد که به شکل محرمانه از حمایتهای اطلاعاتی و تسلیحاتی دولت وقت عراق بهره می برد ، قرار داشت ، به منظور سرکوب این شورشیان ، چندین عملیات رزمی را در امتداد مرز با ایران ، طراحی و اجرا نمود .
       

       
       
      در جریان این عملیات رزمی ، فانتوم های  نیروی هوایی ترکیه بارها و بارها حریم هوایی ایران را مورد تجاوز قرار داده و نقض نمودند و در این سو ، در موارد متعددی  ، رادار مراقبت منطقه ، هشدارهای لازم را به ترکها ارسال نمود ولی علی الظاهر نیروی هوایی ایران هرگز عملیات رهگیری را اجرا ننمود . این مساله  را می توان بدین دلیل تشریح نمود که  تایگرهای مستقر در پایگاه دوم شکاری ،اگر چه بسیار سریع تر از فانتوم های ترک بودند اما بدلیل اینکه  تیم های ضربتی نیروی هوایی ترکیه توسط جنگنده های F-16C این نیرو  اسکورت می شدند ، حضور تایگر عملاً بی اثر بشمار می رفت . به همین علت ، فرماندهی وقت نیروی هوایی ایران تصمیم گرفت تا سازمان رزم پایگاه دوم شکاری را با اعزام جنگنده های MIG-29 که به تازگی از اتحاد شوروی تحویل گرفته شده بودند ، تقویت نماید .
       
       

       
       
      اعزام فالکروم های تهرانی  ، اگر چه در ابتدا به شکل موقت به این پایگاه مامور شده بودند ، اما با تغییر شرایط ، این استقرار به شکل دائمی در آمد و اسکادران 22 تاکتیکی نیروی هوایی (TFS-22) با حضور میگ های روسی تشکیل گردید و از آن سو ، تمامی  تایگرهای موجود در این پایگاه (F-5E) به اسکادارن 21 تاکتیکی (TFS-21) انتقال یافتند .
       
      با فروکش کردن آتش جنگ در آسیای جنوب غربی ، شرایط تقریباً به حالت عادی بازگشت ، اما این آرامش زیاد بطول نیانجامید ، چرا که در سال 1994 ، گروهگ منافقین مجدداً با اعزام تیم های ترورویستی بداخل کشور ، به شکل منظم دست به تخریب ، ترور مردم عادی و شماری از مقامات ارشد نظامی و غیر نظامی  زدند .
       
       

      سپهبد شهید صیاد شیرازی 
       
       
      د رنتیجه نیروی هوایی ارتش جمهوری اسلامی ایران ، مجدداً ماموریت یافت تا حملات هوایی خود را علیه قرارگاه مرکزی این گروهک در داخل خاک عراق ، از سر بگیرد .
      این ماموریت کمتر شناخته شده ، توسط یکفروند جنگنده- بمب افکن F-5F و سه فروند جنگنده – بمب افکن F-5E جمعی پایگاه دوم شکاری در 9 نوامبر 1994 اجرا گردید . در این حمله جمعاً 16 تیر مهمات هوا به زمین مارک-82 به روی هدف حمل شد و پرنده های رزمی با موفقیت کامل و بدون خسارت جانبی ، ماموریت خود را به انجام رساندند .
       
       

       
       
      اما بدلیل اینکه این حمله غافلگیرانه  در داخل محدوده موسوم به منطقه پرواز ممنوع (NO FLY ZONE) شمال عراق که توسط ایالات متحده و بریتانیا حفاظت می گردید ، انجام شد ، به محض اطلاع از وقوع این حمله ، 20 فروند جنگنده  متحدین شامل  جنگنده – بمب افکن های F-16  و F-15 نیروی هوایی ایالات متحده به منظور رهگیری این دسته پروازی از پایگاه های خود واقع در خاک ترکیه به پرواز در آمدند که با توجه به پایان ماموریت دسته رزمی نیروی هوایی ایران ، برخوردی میان این دو پیش نیامد . 
       

       
       
       
      پی نوشت :
       
      1- پلان های رزمی ارائه شده در این تاپیک در سطح وب وجود ندارد و توسط مترجم طراحی شده است 
      2-  در این انجمن ، بیشتز از حماسه های گردان های تامکت و فانتوم گفته شده ، باشد که  این تاپیک گوشه ای از حماسه های تایگرهای مظلوم نیروی هوایی که تلفات قابل توجهی را هم در جنگ تحمیلی متحمل شده است ، بیان نماید .
       
       
       
      منبع : با اندکی تصرف ، IRANIAN TIGERS AT WAR  BY BABAK TAGHVAEE
       
       
        این مجموعه با صرف زمان ترجمه  شده است ،
      بنابراین ، هر گونه برداشت با ذکر منبع (MILITARY.IR) خواهد بود . 
      در غیر اینصورت ، برداشت کننده  ، عرفاً و شرعاً ، مسئول خواهد بود .
       
       مترجم : MR9      
  • مرور توسط کاربر    0 کاربر

    هیچ کاربر عضوی،در حال مشاهده این صفحه نیست.