امتیاز دادن به این موضوع:

Recommended Posts

با سلام 

 

فرماندهان نسل اول و دوم که مشخصاً بازنشست شدند و دارند می شوند ،اما 

 

1- کسی نباید منکر تجربیات این عزیزان بشود ، چرا که تجربه 8 سال جنگ ، چیزی نیست که بشود برای آن جایگزینی پیدا کرد .این مساله نه تنها در نزاجا ، بلکه در هوانیروز و نیروی هوایی و دریایی هم صدق می کند . 

 

2- این مساله بستگی به استراتژی نیرو دارد که به چه شکل از این تجربیات استفاده کند . 

 

( مثال : زمانی که هیتلر در سال 1933 به قدرت رسید ، تقریباً تمامی افسران مکتب قدیم پروس را به جز تعداد معدودی بیرون انداخت ، ژنرالهای جوان و باانگیزه کاری کردند که  در تاریخ نظامی معاصر تقریباً همتا ندارد ، اما وقتی بدلایل مختلف ، نظرات شخصی خودش را تا سطوح پایین ارتش اعمال کرد ، آن وقت دچار شکست شد )

 

3- مشخصاً با بازنشست کردن ، کار درست نمی شود ، ما به رفرم نیازی نداریم . در حال حاضر ، نیروی های مسلح به یک انقلاب نظامی نیاز دارند . 

 

 

چنین چیزی شدنی نیست و نخواهد شد . ماموریتهای  ارتش مختص خودش هست و ماموریتهای سپاه پاسداران انقلاب اسلامی هم مختص خودش . اگر چه  یکسری نقدهایی نسبت به این مساله وجود دارد ولی قبلاً مباحثی وجود داشت و به نتیجه ای هم نرسید . 

 

1~74.jpg

اين عكس شما كاملا ايراد داره در حقيقت نهاجا  و هوافضاي سپاه نقاط اشتراك زيادي دارن كه به وضوح در اين تصوير سعي شده كه بهشون اشاره نشه 

پ ن : خيلي وقت بود كه به شما منفي نداده بودم خخخ

  • Upvote 3
  • Downvote 1

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر

اين عكس شما كاملا ايراد داره در حقيقت نهاجا  و هوافضاي سپاه نقاط اشتراك زيادي دارن كه به وضوح در اين تصوير سعي شده كه بهشون اشاره نشه 

پ ن : خيلي وقت بود كه به شما منفي نداده بودم خخخ

 

والا اگر این پاور پوینت بنده ایراد دارد ، مشکلش از گیرنده نیست ، مشکل  از فرستنده است  :mrgreen:  icon_cheesygrin 

 

این چارت ، چکیده شرح وظایف دو نیرو هست و اگر اصلاحیه ای دارید ، قرار بدید ، استفاده می کنیم 

 

مگر اینکه نویسنده محترم رفرنس مورد استفاده که از اساتید دانشکده فرماندهی و ستاد هستند ، دچار اشتباه جدی شده باشند .

 

 

پی نوشت :

 

اتفاقاً مثبت و منفی ها نشان می دهد ، پست ارسالی مطالعه شده  :winking: 

  • Upvote 2

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر

 

 

هیچ کشوری تکنولوژی خودش رو به آسونی و ارزون در اختیار دیگران قرار نمیده ،پیشرفت های ترکیه اگرچه در برخی موارد با انتقال تکنولوژی و توسعه اون همراه بوده اما نمی توان گفت تماما به کمک سایر کشورهاست ؛ضمنا اگر ترکیه زیرساخت مادی و انسانی کافی رو ایجاد نمی کرد به این پیشرفت ها می رسید؟

 

برادر عزیز اگر طرفداری سرسختانه و بعضا آتشین شما در سایر تاپیکها نمیدیدم برام جای سوال میشد که چرا یک چنین تفکری هنوز در بین جوانان ما وجود داره .....

منتهی خدمت سایر عزیزان عرض کنم که دنیای غرب معمولا تصمیمات اقتصادی سیاسی و طبعا نظامیش در هم تنیدگی جالبی داره . در هر جایی که غرب توان نابود سازی نداره تلاش میکنن کشوری رو انتخاب کنن که هیچ گونه منابع مالی تضمین شده نداشته باشه و با سرمایه گزاریهای سنگین در اقتصاد و تغییر فرهنگ پایه ای اون کشور ، اون کشور رو نماد اتحاد با غرب بکنن.

اجازه بدین سخن رو کوتاه کنم و مثالی بزنم .  ترکیه نماد اتحاد با غرب شد و فرهنگ اسلامی اون با رشد اقتصادی کم رنگتر شد. تجربه قدیمیتر از ترکیه کره جنوبی بود تا با سرمایه گزاری سنگین در برابر کورهایی چون کره شمالی و چین ، نماد اتحاد با غرب بشه.......

طبیعی است که دولتی چون کره جنوبی علاقمند به کمکهای بزرگ به ترکیه این نماینده غرب درآسیای غربی بشه. این سیاست  در اکراین ، نماینده جدید و الگوی جدید غربی در سرزمین پهناور تزاری پیاده گردید تا الگوی مناسبی برای روسها گردد.....

.............................................

 

یک مثل روسی میگه : جنس خوب رو با جنس بد بفروش ....!!!!

یک اشارت کافی است.

  • Upvote 14
  • Downvote 1

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر

سلام

من قبلاً صحبتی کردم درمورد دو نوع استراتژی نبرد که همه میدونیم یکی جنگ نامتقارن که سپاه بیشتر بهش تمرکز کرده و دیگری جنگ کلاسیک که ارتش تمرکز بیشتری روش داره البته ارتش هم توان جنگ نامتقارن داره ولی بعنوان یک تاکتیک نه استراتژی

 

ما سالها هزینه کردیم برای تقویت قوای نبرد نامتقارن چرا که تو این سالها تنها دشمن بالقوه ما آمریکا و اسرائیل بود که با هیچ کدوم بنا نبود کلاسیک بجنگیم پس روی برخی سلاحها بیشتر تمرکز کردیم

 

اما دوستان همیشه منتقد توجه کنن الان شرایط عوض شده آمریکا بنا نداره با ما درگیر بشه و علاقمنده ما رو درگیر جنگهای نیابتی بکنه الان دشمنان متفاوت با توانایی نظامی متفاوت داریم ترکیه ، عربستان ، امارات ، داعش و ... با این شرایط جدید نیاز جدی و سریع به تقویت توان نظامی کلاسیک خود داریم

 

به نظرمن تو هر زمینه ای تکیه بر طراحی و تولید داخلی و حمایت از جوانان دانشمند خودمونو اولویته ولی چه میشه کرد بسیاری از طرح های با تکنولوژی بالا تا به سطح قابل قبولی برسن سالها زمان لازمه و در حوضه امنیتی جایی برای ریسک نیست اوضاع منطقه به شکلیه که کسی از فردای منطقه با خبر نیست و اگه واقع بین باشیم با تخم فتنه کاشته شده حالا حالاها درگیریم

 

پس حالا با این شرایط جز خرید از چین و روسیه گزینه خاص دیگه ای نیست مگه چند تا گزینه بهتر از تی 90 داریم آیا گزینه سریع دیگه ای هست ؟ تانک آرماتا تانک خوبیه و شاید در مورد اونم مثل پکفا صحبت بشه ولی حالاها چیزی دستمون رو نمیگیره

 

برخی دوستان به همه چیز انتقاد دارن شاید هم عادت شده یا کلاس داره نمیدونم ولی خواهشاً کسی فکر نکنه خیلی میدونه ولی کارشناسان نظامی ما هیچی نمیفهمن

در ضمن اینطور خریدها اونم در این شرایط مالی بد ما قطعاً مورد نظر رهبری هم بوده و ایشون قطعاً شرایط منطقه رو در نظر گرفتن و میدونن امروز روزهای سرنوشت سازی هست و واقعاً نمیدونیم در آینده نه چندان دور درگیر چه چیزهایی خواهیم شد پس باید آماده باشیم

  • Upvote 13
  • Downvote 1

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر

والا اگر این پاور پوینت بنده ایراد دارد ، مشکلش از گیرنده نیست ، مشکل  از فرستنده است  :mrgreen:  icon_cheesygrin 

 

این چارت ، چکیده شرح وظایف دو نیرو هست و اگر اصلاحیه ای دارید ، قرار بدید ، استفاده می کنیم 

 

مگر اینکه نویسنده محترم رفرنس مورد استفاده که از اساتید دانشکده فرماندهی و ستاد هستند ، دچار اشتباه جدی شده باشند .

 

 

پی نوشت :

 

اتفاقاً مثبت و منفی ها نشان می دهد ، پست ارسالی مطالعه شده  :winking: 

عملا تمام كار هاي هوافضا رو ارتش ميكنه چز بجث موشكي! يعني مورد پنج اين استاد مورد نظر شما عملن يكم متن رو پيچونده

  • Upvote 2

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر

متاسفانه نیروهای ما وارد یک حلقه ی بسته شدند که هیچ گونه انتقادی رو نمی پذیرند ...
نظر دادن و ارائه ی راهکار ، آب در هاون کوبیدن هست . ...

  • Upvote 2
  • Downvote 2

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر

برادر عزیز اگر طرفداری سرسختانه و بعضا آتشین شما در سایر تاپیکها نمیدیدم برام جای سوال میشد که چرا یک چنین تفکری هنوز در بین جوانان ما وجود داره .....

منتهی خدمت سایر عزیزان عرض کنم که دنیای غرب معمولا تصمیمات اقتصادی سیاسی و طبعا نظامیش در هم تنیدگی جالبی داره . در هر جایی که غرب توان نابود سازی نداره تلاش میکنن کشوری رو انتخاب کنن که هیچ گونه منابع مالی تضمین شده نداشته باشه و با سرمایه گزاریهای سنگین در اقتصاد و تغییر فرهنگ پایه ای اون کشور ، اون کشور رو نماد اتحاد با غرب بکنن.

اجازه بدین سخن رو کوتاه کنم و مثالی بزنم .  ترکیه نماد اتحاد با غرب شد و فرهنگ اسلامی اون با رشد اقتصادی کم رنگتر شد. تجربه قدیمیتر از ترکیه کره جنوبی بود تا با سرمایه گزاری سنگین در برابر کورهایی چون کره شمالی و چین ، نماد اتحاد با غرب بشه.......

طبیعی است که دولتی چون کره جنوبی علاقمند به کمکهای بزرگ به ترکیه این نماینده غرب درآسیای غربی بشه. این سیاست  در اکراین ، نماینده جدید و الگوی جدید غربی در سرزمین پهناور تزاری پیاده گردید تا الگوی مناسبی برای روسها گردد.....

.............................................

 

یک مثل روسی میگه : جنس خوب رو با جنس بد بفروش ....!!!!

یک اشارت کافی است.

با عرض سلام و احترام

 

والا طرفداری من از ترکیه و اردوغان نیست که دستش به خون شیعیان سوریه و عراق آلوده هست ،طرفداری من از تفکر و اراده ای که اونها در پیشرفت نظامیشون دارند و واقعا به پیشرفت های زیادی رسیدند .ولی متاسفانه بعضا با جبهه گیری دوستان تخریب چهره این کشور رو میبینیم ،کم و بیش این مورد به سایر کشورها هم صدق میکنه .بارها گفتم اگر ما دانشمند و دانشگاه و محقق داریم سایر کشورها هم دارند ،ترکیه اگرچه در مواردی که به فناوری نیاز داشته اون رو وارد کرده ولی با این کار تجربه لازم رو بدست آورده و با ایجاد زیرساخت های لازم تونسته اون فناوری رو توسعه بده و محصولات بومی بسازه نمونه هایی در بخش زرهی و پهپادی و موشکی و ... زیاد هست .درسته مثلا ترکیه رشد بخش زرهیش رو مدیون کره ای هاست ولی در حال حاضر میتونه محصولات بومی هم بسازه .

 

برخی از دوستان برای اینکه ما در برخی از زمینه ها مثلا زرهی نتونستیم به رشد کافی برسیم شروع به تخریب و زیر سوال بودن زرهی میکنند من با این تفکر که مخالفت میکنم ،یا اینکه چون سیاست های ترکیه و امارات و .. بر علیه ماست چهره این کشورها رو تخریب کنیم ...

  • Upvote 13
  • Downvote 1

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر

با عرض سلام و احترام

 

والا طرفداری من از ترکیه و اردوغان نیست که دستش به خون شیعیان سوریه و عراق آلوده هست ،طرفداری من از تفکر و اراده ای که اونها در پیشرفت نظامیشون دارند و واقعا به پیشرفت های زیادی رسیدند .ولی متاسفانه بعضا با جبهه گیری دوستان تخریب چهره این کشور رو میبینیم ،کم و بیش این مورد به سایر کشورها هم صدق میکنه .بارها گفتم اگر ما دانشمند و دانشگاه و محقق داریم سایر کشورها هم دارند ،ترکیه اگرچه در مواردی که به فناوری نیاز داشته اون رو وارد کرده ولی با این کار تجربه لازم رو بدست آورده و با ایجاد زیرساخت های لازم تونسته اون فناوری رو توسعه بده و محصولات بومی بسازه نمونه هایی در بخش زرهی و پهپادی و موشکی و ... زیاد هست .درسته مثلا ترکیه رشد بخش زرهیش رو مدیون کره ای هاست ولی در حال حاضر میتونه محصولات بومی هم بسازه .

 

برخی از دوستان برای اینکه ما در برخی از زمینه ها مثلا زرهی نتونستیم به رشد کافی برسیم شروع به تخریب و زیر سوال بودن زرهی از اساس میکنند من با این تفکر که مخالفت میکنم ،یا اینکه چون ما سیاست های ترکیه و امارات و .. بر علیه ماست چهره این کشورها رو تخریب کنیم ...

 

پس با این احوال پوزش و معذرت خواهی بنده رو نسبت به پیشداوری که کردم بپذیرید. ان شاالله

.................................................................

 

من مجددا در همین فروم عرض میکنم که ساخت و تولید انبوه  زرهی سنگین از ساختار رزم فعلی ما حذف گردیده ولی بودجه تحقیقی همچنان جاری و ساری میباشد.

اولویت اول ما در ساخت ماشین آلات زرهی به سمت تانکهای چرخ دار و با سرعت نقل و انتقال سریع با کمترین نیاز به ماشین الات تعمیر و پشتیبانی قرار گرفته .

مجددا عرض میکنم در مسابقه ای که نیروی زمینی ارتش برگزار کرد طراحی تانک سبک با توجه به عقبه و دانش ما و با استفاده از قطعات تانکهای مستهلک بود که پروتوتایپ اقارب  یک نمونک و طراحی اولیه دانشگاهی محسوب میشد که در کمال ناباوری در مراسمی همراه با نمونه های دیگه ادوات پشتبانی .... رونمائی ......  شد. شاید اگر امیر پوردستان توضیحات کاملتری میفرمودن اینهمه جنجال حاصل نمیشد . موفق باشید

  • Upvote 12

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر

پس با این احوال پوزش و معذرت خواهی بنده رو نسبت به پیشداوری که کردم بپذیرید. ان شاالله

.................................................................

 

من مجددا در همین فروم عرض میکنم که ساخت و تولید انبوه  زرهی سنگین از ساختار رزم فعلی ما حذف گردیده ولی بودجه تحقیقی همچنان جاری و ساری میباشد.

اولویت اول ما در ساخت ماشین آلات زرهی به سمت تانکهای چرخ دار و با سرعت نقل و انتقال سریع با کمترین نیاز به ماشین الات تعمیر و پشتیبانی قرار گرفته .

مجددا عرض میکنم در مسابقه ای که نیروی زمینی ارتش برگزار کرد طراحی تانک سبک با توجه به عقبه و دانش ما و با استفاده از قطعات تانکهای مستهلک بود که پروتوتایپ اقارب  یک نمونک و طراحی اولیه دانشگاهی محسوب میشد که در کمال ناباوری در مراسمی همراه با نمونه های دیگه ادوات پشتبانی .... رونمائی ......  شد. شاید اگر امیر پوردستان توضیحات کاملتری میفرمودن اینهمه جنجال حاصل نمیشد . موفق باشید

خواهش می کنم نفرمایید...من هم  از دوستانی که با حرفام ناراحتشان کردم عذر خواهی می کنم.

 

جناب armani ما علاوه بر تانک مدرن به خودروی رزمی و پشتیبان آتش و..هم نیاز داریم که باید توسعه بدهیم خودروی زرهی و امرپ هم یکی از نیازهای اصلی ما هست با توجه به تهدیداتی که در مرزها شاهد اون هستیم .من از برنامه ای که در این مورد داریم خبر ندارم ولی به نظر من با توجه به نیازهامون باید در برخی از موارد که لازم هست فناوری رو وارد کنیم و بیشتر بخش ها رو در داخل تولید کنیم .ضمنا اگر ما به یک پلتفرم مشترک در این زمینه که جناب نوریخانی اشاره داشتند دست پیدا کنیم هم در تولید و هم درتعمیر و نگهداری و ...هزینه هایمان کمتر خواهد بود .

  • Upvote 9

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر

مورد استفاده ترین وسیله ی نقیله ی ما ، وسایل نقلیه ی سبک هستند و  ساده ترین و قابل دسترس ترین چیزی که ما نیاز داریم یک خودرویی در سطح هاموی هست . متاسفانه عزیزان حتی به فکر وارد کردن چنینی خودروهایی به سازمان رزم نیروهای مسلح هم نیستند ...

 

این دیگه شق القمر نیست که نشه ساختش یا نشه خریدش یا نشه تولید تحت لیسانشش رو انجام داد !!

  • Upvote 2
  • Downvote 2

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
وضعیت زرهی بیمار ما

ارتش

IMG_20151210_181151.jpg


سپاه

IMG_20151210_180614.jpg


برای بهتر شدن بحث، تک بعدی راهکار ارائه ندید... چه اشکالی داره که بگیم مثلا انتخاب تی 90 گزینه خوبی بوده ولی در حالتی که با بازسازی و ارتقاء ناوگان فعلی و نگاه به تانک های بومی برای آینده و بر پشتوانه پرسنل و خدمه آموزش دیده استوار باشه..!!
  • Upvote 9

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر

 اگه همین حالا به ارتش 1000 تا تی 90 رو هم تحویل بدیم ، ارتش میاد و همه شون رو انبار می کنه و باز هم همون M47 ها رو استفاده می کنه ...

 

قبل از هر خریدی باید این مشکل رو هم برطرف کرد !!

  • Upvote 6
  • Downvote 6

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
3- بعید میدانم بشود با ارتقا تانک تی 72 را به استانداردهای تی 90  رساند.

 

 

اتفاقا میشه رساند و این صحبتی نیست که ناشی از تفکرات بنده باشه و کار عینی در این مورد صورت گرفته ، ضمن اینکه فراموش نکنیم تانک تی ۹۰ در حقیقت نمونه ارتقا یافته و توسعه یافته ای از تی ۷۲ هست و در ابتدا هم تی 72 نام گذاری شده بود و بعد ها به دلایلی این مسئله تغییر کرد

 

تانک M-84AB1 که نسخه ارتقا یافته ای از تانک M-84 (نسخه تولید تحت لیسانس از تی ۷۲) هست در حقیقت از شماری از اجزای استاندارد تانک تی ۹۰ برخوردار هست و قابلیت های نزدیکی به تی ۹۰ داره

 

thumb_m84ab1_l1.jpg

 

http://www.military-today.com/tanks/m84ab1.htm

 

تانک هایی مثل (T-72 B(M یا  T-72B3 هم از برخی اجزای تانک تی ۹۰ (همچون زره کنتاکت ۵) یا اجزای با قابلیت های مشابه برخوردار هستند و از خیلی جهات از جمله حفاظت به تی ۹۰ شباهت بسیار زیادی دارن (حالا اگر نگیم کاملا منطبق هستند)

 

-------------

 

باز هم تکرار میکنم قدم نخست پیش از هر گونه خرید تجهیزات جدید میبایست ارتقای تجهیزات فعلی تا سطح قابل قبول و سر و سامان دادن وضعیت موجود باشه

 

الان تمامی تجهیزا زرهی سنگین ما نیاز به ارتقا دارند ، از چیفتن ها تا تی 72 که ارتقای این تانک ها هم یک حرکت همه جانبه هست یعنی باید در سه بخش اصلی حفاظت ، تحرک و قدرت آتش (که خودش چند تا فاکتور زیر  مجموعه داره مثل دقت اتش) کار صورت بگیره مرحله بعد یک خرید حساب شده هست که همانطور که پیشتر عرض کردم میتونه t-90MS باشه

 

حالا در کنار زرهی سنگین میبایست کارهایی در ارتقای زرهی سبک و نیمه سنگین هم گرفته بشه مثلا ارتقای بی ام پی 1 و 2 ، بهبود حفاظت و نصب ماژول های رزمی نسل جدید بر روی اینها و ............ ما بهترین تانک رو داشته باشیم ولی وقتی یک خودروی رزمی مناسب پشتیبانش نباشه چه سودی داره؟

  • Upvote 13

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر

اتفاقا میشه رساند و این صحبتی نیست که ناشی از تفکرات بنده باشه و کار عینی در این مورد صورت گرفته ، ضمن اینکه فراموش نکنیم تانک تی ۹۰ در حقیقت نمونه ارتقا یافته و توسعه یافته ای از تی ۷۲ هست و در ابتدا هم تی 72 نام گذاری شده بود و بعد ها به دلایلی این مسئله تغییر کرد

 

تانک M-84AB1 که نسخه ارتقا یافته ای از تانک M-84 (نسخه تولید تحت لیسانس از تی ۷۲) هست در حقیقت از شماری از اجزای استاندارد تانک تی ۹۰ برخوردار هست و قابلیت های نزدیکی به تی ۹۰ داره

 

thumb_m84ab1_l1.jpg

 

http://www.military-today.com/tanks/m84ab1.htm

 

تانک هایی مثل (T-72 B(M یا  T-72B3 هم از برخی اجزای تانک تی ۹۰ (همچون زره کنتاکت ۵) یا اجزای با قابلیت های مشابه برخوردار هستند و از خیلی جهات از جمله حفاظت به تی ۹۰ شباهت بسیار زیادی دارن (حالا اگر نگیم کاملا منطبق هستند)

 

 

 

به نظر شما اگر حق انتخاب داشته باشیم بین تانک اپلوت اکراینی و تی 90 اس یا ام اس کدوم میتونه بهتر باشه؟  یه سوال دیگه اینکه چین نمیتونه از نظر زرهی محصول مناسبی برای ما داشته باشه مثلا تایپه 90  ؟

  • Upvote 1

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر

پروژه هایی که یا با انتقال تکنولوژی یا به صورت بومی توسعه پیدا کردند و به نتیجه رسیدند :
 
پروژه  ارتقای تانک هاشون :
 
M48A5T1 و M48A5T2 که بیش از 700 دستگاه از مدل M48A5T2 در خدمت عملیاتی ارتش ترکیه قرار دارند و مدل M48A5T1 غیر عملیاتی و  به صورت رزرو نگهداری میشوند.
 
170 دستگاه از تانک های M-60A1 این کشور نیز با همکاری صنایع نظامی اسرائیل به استاندارد دوم سابرا (سابرا مارک 2) ارتقا یافته اند که این تانک ها در ترکیه با نام M-60T شناخته میشوند.
 
ارتقای Leopard ۱ ها به لئوپارد تی ، (170 دستگاه با نصب سیستم کنترل آتش Volkan شرکت آسلسان )
 
 
خودروی زرهی رزمی پیاده نظام AIFV
 
1698 دستگاه از انواع مختلف که 285 دستگاه در خطوط تولید کشور بلژیک ساخته شدند و مابقی در داخل ترکیه و توسط صنایع FNSS  به تولید رسیدند.
 
خانواده خودروی رزمی زرهی 15 (ACV-15) که 2945 دستگاه ساخته شدند که اردن ،فیلیپین ،ترکیه ،مالزی و امارات کاربران آن هستند .امرپ Kirpi که 290 دستگاه تولید شده .زرهپوش کبرا که بیش از 780 دستگاه تحویل نیروهای مسلح ترکیه شده .زرهپوش عقرب بیش از 300 دستگاه تحویل نیروهای ترکیه شده .البته برخی از نفربرهاشون از جمله پارس و آرما مشتری داخلی نداشتند و صادر شدن

 

http://www.military.ir/forums/topic/28794-%D8%B2%D8%B1%D9%87%DB%8C-%D8%AF%D8%B1-%D9%85%D9%86%D8%B7%D9%82%D9%87-%D9%88-%D8%AC%D8%A7%DB%8C%DA%AF%D8%A7%D9%87-%D8%A7%DB%8C%D8%B1%D8%A7%D9%86/
 
تولید موشک های J-600T ،راکت های T-122 Sakarya  ،T300 Kasirga و...

 

هویتزرهای T-155 به تعداد 280 دستگاه (+70 دستگاه ) ،هویتزر Panter به تعداد 225 عراده و...

ببخشید که اینقدر دیر جواب دادم ,همونطور که گفتم ترکیه تولیداتی در زمینه خودروی زرهی سبک داشته(akrep ,kirpi و ..), شرکت های otokar و bmc سابقه خوبی در تولید کامیون و خودروهای نیمه سنگین داشتن.

 

بحث ما راجع به تولید انبوه بود,پروژه هایی مثل ارتقا m48 رو که ایران زمان شاه تو مسجد سلیمان نمونش رو انجام داد.

 

ACV ترکیه که همون بسته ی امریکایی ارتقای m113 هست (AIFV), ترکا موتور AIFV رو با یه موتور قوی تر عوض کرده و یه برجک بهش اضافه کردن.

 

 تو این پروژه ها فقط T-155 تولید انبوه شده, پروژه panter هم که یه پروژه شکست خوردست و بعد از تولید 41 عراده ساختش متو قف شد.

 

http://defence.pk/threads/pakistan-stops-panter-production.366222/page-2

 

T-122 همون راکت انداز 122م م هست که از اوایل دهه 70 تو ایران تولید انبوه شده, j600 و t300 هم تولید تحت لیسانس موشک های چینی ان.

 

 

پروژه ها زیاده در این فرصت نمیشه همشون رو بررسی کرد .

T-155 گونه اصلاح شده هویتزر K۹ Thunder کره جنوبی با تغییرات و ارتقاهای مختلف از جمله استفاده از سیستم کنترل آتش و سیستم ارتباطی ترکی و... هست که در ترکیه تولید میشه .

 

 MILGEM به عنوان برنامه کشتی های جنگی ملی ترکیه 8 رزمناو و چهار ناوچه را برای نیروی دریایی ترکیه پوشش میده .کار ساخت اولین کشتی پروژه در 2007 آغاز شد و یک سال بعد راه اندازی شد . ساخت دومین کشتی از کلاس Ada در سال 2008 شروع شد و در سال 2011 راه اندازی شد .ساخت TCG Heybeliada (F-513) هم در سال 2011 شروع شده و هنوز وارد خدمت نشده .

 

 

کشورهای مختلفی کاربران این تسلیحات هستند البته در این مورد عدم استفاده ازسلاح های بومی یکی از ضعف های ترکیه هست .

 

این هواپیما در سه مدل آموزشی پایه ، آموزشی پیشرفته و پشتیبانی نزدیک توسعه داده شده و انتظار میره در سال 2018 وارد خدمت بشه

http://www.janes.com/article/50642/turkey-s-hurkus-trainer-to-enter-service-in-2018

در همین مورد این ویدیو (از دقیقه 2 به بعد) رو مشاهده بفرمایید :

 

http://www.aparat.com/v/hWtgy

 

 

 

در هر صورت این نمونه توسعه پیدا کرده و در مرحله تولید انبوه قرار داره ،EDH ها هم به استاندارد B ارتقا داده میشند .

 

T-129 بر اساس بالگرد Agusta A۱۲۹ Mangusta توسط صنایع هوا و فضای ترکیه و شرکت ایتالیایی AgustaWestland برای تامین الزامات ارتش ترکیه و ایضا صادرات توسعه داده شده .طرح کلی و موتور در ترکیه ساخته شده و از سیستم های تسلیحاتی ،اویونیک،کامپیوتر ماموریتی و نمایشگر کلاه خلبان بومی ترکیه استفاده خواهد شد.موتور ،گیربکس و تیغه روتور و سیستم های تسلیحاتی بهبود پیدا کرده اند و حق کامل مالکیت و بازاریابی اون هم با ترکیه هست .

 

درسته به نظر میرسه نیروی هوایی ترکیه آنکا S رو تحویل میگیره !صنایع هوا و فضای ترکیه تحویل دسته اول رو برای 2016 برنامه ریزی کرده اما به دلیل مشکلات فنی احتمالا تا  سال 2017 به تاخیر بیفته .

 

 تست Hisar-O در سال 2014 با موفقیت انجام شد ولی نیاز ارتش ترکیه سامانه ای با برد بیشتر هست که در دست توسعه قرار داره .البته ترکیه در زمینه پدافند کوتاه برد سامانه های دیگری رو هم توسعه داده و استفاده می کنه :

http://www.aparat.com/v/JBQ7I

 

Hisar در مرحله توسعه قرار داره ،هیرکوش وارد مرحله تولید انبوه شده ،MPT-76 پس از ارزیابی وارد مرحله تولید انبوه میشه بقیه پروژه ها هم یا تکمیل شدن یا در حال تولید انبوه هستند مثل T-129 و Milgem و ... که خودتون هم اشاره کردین .

همونطور که گفتم تمامی پروژه های بالا هنوژ به طور کامل به نتیجه نرسیدن و با تاخیرهای چند ساله روبرون, MILGEM هم تاخیر خیلی زیادی داره.

 

پروژه MILGEM کلاس های مختلفی دارن, اون چیزی که شما می گین ماله چند ساله پیش هست در گذشته قرار بود 8 تا کوروت از کلاس ada و 4 تا فریگیت TF-100 ساخته بشه ولی به دلیل تاخیرها پروژه تغییرات زیادی کرده, الان ترک ها برنامه دارن که فقط 4 تا ada بسازن و پس از اون 4 تا کوروت تغییر یافته کلاس ada ساخته بشه(که احتمالا نامش istanbul خواهد بود ولی الان هنوز با نام  MILGEM Batch IIشناحته میشه, کلاس istanbul همون ada ست ولی با یه تعدادی تغییر, TF-100 هم که فعلا رو هواست.

 

 

شما اگر روند پیشرفت تکنولوژی نظامی ترکیه رو ملاحضه بفرمایید ،محصولاتی که توسعه دادند رو ملاحظه بفرمایید اونوقت میتونید آینده تکنولوژی نظامی ترکیه رو هم تصور کنید ...

 

از پروژه توسعه بومی موتور آلتای توسط ترکیه و امتناع آلمان برای انتقال فناوری های حساس موتور وشکست مذاکرات با ژاپن خبر داشتم ولی همون طور که عرض کردم در ساخت دو سری اول  از موتورهای MTU Friedrichshafen آلمانی استفاده خواهند شد .در سال 2010 اتوکار قراردادی رو با صنایع MTU و Renk برای عرضه بسته قدرت منعقد کرده تا به حال خبری هم از لغو این قراداد نشنیدم اگر شما منبعی در این خصوص دارید ممنون میشم معرفی کنید .

 

ترکیه از ابتدا با هوشمندی به فکر ایجاد زیرساخت های مادی و انسانی و تولید بومی محصولات نظامی بوده به همین دلیل در برخی موارد مثل پدافند دوربرد و .. به جایی نرسیده اما مشخصا پیشرفت های زیادی در صنایع دفاعی داشته و محصولات زیادی رو تولید کرده ...

 


سلام درست می فرمایید البته عرض بنده وارد کردن کیت ها و مونتاژ صرف بود که به جایی نمی رسیم نمونه اش تولید تانک های T-72 که پس از قطع همکاری روس ها با مشکل مواجه شدیم ...

نه برادرم قراره از همون سری اول موتور ملی استفاده شه, خبرهای استفاده از MTU قدیمی ان.

 

http://www.ssm.gov.tr/anasayfa/hizli/duyurular/PressReleases/Sayfalar/20140812_Altay.aspx

 

http://www.defensenews.com/article/20140812/DEFREG01/308120029/Turkey-Selects-Local-Firm-Tank-Engine-Program

 

صنایع نظامی ترکیه هنوز در حال توسعه ان, به نظر من اگه مشکلی برای ترکیه پیش نیاد, این پروژه ها در 2020 تا 2025 نتیجه می دن ولی هنوز اکثر این پروژه ها یه تولید انبوه نرسیدن نمونش anka ست که از سال 2004 شروع شده و هنوز به نتیجه نرسیده.

 

البته این بحث ما ربطی به تاپیک نداره و بهتره که تموم بشه.

  • Upvote 4

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر

ایجاد یک حساب کاربری و یا به سیستم وارد شوید برای ارسال نظر

کاربر محترم برای ارسال نظر نیاز به یک حساب کاربری دارید.

ایجاد یک حساب کاربری

ثبت نام برای یک حساب کاربری جدید در انجمن ها بسیار ساده است!

ثبت نام کاربر جدید

ورود به حساب کاربری

در حال حاضر می خواهید به حساب کاربری خود وارد شوید؟ برای ورود کلیک کنید

ورود به سیستم

  • مطالب مشابه

    • توسط Navard
      به نام خداوند بخشنده و مهربان 
       
       

       
      برای بزرگنمایی تصاویر بر روی آن ها کلیک (لمس) کنید
       
      با ورود اولین زره پوش ها به میدان جنگ جهانی اول، اینطور بنظر می رسید که هیچ چیز جلودار آن ها نیست. سربازان بخت برگشته آلمانی ناگهان با غول های آهنینی رو به رو شدند که هیچ سلاحی بر آن ها کارگر نبود. طولی نکشید که طرف های دیگر جنگ هم زره پوش های خود را توسعه دادند تا شاهد نخستین نبردهای تانک با تانک باشیم و اینجا زمانی بود که تانک بعنوان موثرترین ابزار در مقابل تانک حریف معرفی شد. تانک ها همچنان در ابتدای راه بودند و توانایی صنعتی کافی برای تولید گسترده آن ها وجود نداشت و ذهنیت فرماندهان هم همچنان آن ها را نمی پذیرفت  اما خطوط میدان نبرد در جنگ جهانی اول آنقدر وسیع بود که کسی نمی دانست کی و کجا سر و کله ی تانک های خوفناک دشمن پیدا میشود. در نتیجه ارتش های دو طرف به فکر تسلیحاتی افتادند که بتوان به وسیله ها آن ها به تانک ها آسیب وارد کنند. تفنگ های ضد تانک و نارنجک های ضد تانک و خمپاره ضد تانک و توپ ضد تانک و چندین ایده دیگر مطرح میشوند که دو مورد اول بسیار فراگیر میشوند و این موارد تا جنگ جهانی دوم هم ادامه می‌یابد. اما بحث نوشتار پیش رو به نارنجک های ضد تانک خلاصه می شود. نارنجک های ضد تانک (atg) یک سلاح پرتاب دستی هستند که برای آسیب زدن و یا انهدام اهداف زرهی استفاده می شوند. اگرچه برد کوتاه و نیاز به نزدیک شدن به زره پوش ها، تاثیر آن ها را محدود می کند. سربازان نارنجک انداز ناچار بودند به زره پوش های دشمن نزدیک شوند که البته در بعضی مواقع شدیدا توسط خودروهای زرهی دیگر و نفرات پیاده پشتیبانی میشدند. در نتیجه از همین ابتدای کار باید بدانیم که نارنجک های ضد تانک برای کاربرد خاص و ویژه توسعه یافتند و البته قیمت ارزان و تولید آسان و کاربری نسبتا ساده آن ها را محبوب و شاید بهتر است بگوییم که آن ها را قابل تحمل میکرد.
       


       
       
       
      همانطور که گفته شد، نارنجک های ضد تانک برای اولین بار در طول جنگ جهانی اول علیه وسایل نقلیه زرهی مورد استفاده قرار گرفتند، اما تا زمان جنگ جهانی دوم که نارنجک های ضد تانک با سرجنگی خرج گود(HEAT) تولید شوند، اثر گذاری آن ها در هاله ای از ابهام قرار داشت. اولین نارنجک های ضد تانک دست ساز بودند. در طول جنگ جهانی اول، آلمانی‌ها اولین کسانی بودند که با نارنجک های ضد نفر معمولی خود که به نارنجک گوشت کوبی معروف هستند نارنجک ضد تانک ساختند. آن ها با بستن دو یا سه سر انفجاری نارنجک های ضد نفر به یکدیگر یک نارنجک بزرگ‌تر می ساختند و از آن علیه تانک ها و زره پوش ها استفاده کردند. در  نبرد پس از کشیدن ضامن، نارنجک را به بالای تانک دشمن که به آرامی پیشروی می کرد پرتاب میکردند، جایی که زره در آن قسمت از تانک ضعیف تر بود و احتمال نابودی آن با انفجار همزمان چند نارنجک می رفت. در این نارنجک ها، اثر ترکش زایی که کاربرد تخصصی آن ها بود اهمیتی نداشت، بلکه قدرت انفجار باعث تخریب سقف و کنده شدن قطعات فولادی و در نهایت مرگ خدمه میشد.
       
       

       

       
       
      در طول جنگ جهانی دوم با همین روش کشورهای مختلف با قرار دادن تعدادی نارنجک در کنار هم، نارنجک های ضد تانک دست ساز ساختند و اینطور اولین نارنجک های ضد تانک همه گیر شدند. با توجه به وزن زیاد نارنجک های ضدتانک ابتدایی، معمولاً از فاصله بسیار نزدیک پرتاب می شدند یا مستقیماً در نقاط آسیب پذیر بر روی خودروی زرهی دشمن قرار می گرفتند. در نارنجک های دست ساز خبری از چاشنی ضربه ای نبود و نارنجک ها باید زمان مورد نیاز چاشنی خود را طی میکردند تا منفجر شوند که این مورد کار پرتاب کننده را دوچندان سخت و ترسناک میکرد. بریتانیایی ها در سال 1940 روش دیگری را ابداع کردند، در این روش آن ها دینامیت یا مواد منفجره قوی دیگر را در یک جوراب ضخیم قرار می دادند و قسمت بیرونی جوراب را به گریس آغشته میکردند و سپس این جوراب ها در یک قوطی حلبی قرار میدادند. در زمان نبرد، سربازان بخت برگشته جوراب را بیرون می آوردند و فیوز یا فیتیله را روشن کرده و سپس آن ها را به طرف برجک تانک یا شنی و چرخ هایش پرتاب می کردند به این امید که تا زمان انفجار به تانک بچسبد (در فیلم نجات سربازان رایان هم حتما بخاطر دارید که سروان میلر از این روش برای متوقف کردن تانک های آلمانی بهره برد). در صورت موفقیت آمیز بودن، باعث آسیب به بخش داخلی زره، و کشته یا زخمی شدن خدمه تانک می شد. مشخص نیست که آیا این نوع نارنجک های ضد تانک دست ساز با موفقیت در جنگ به کار گرفته شده است یا خیر! اما دست کم در هالیوود یک شکار موفق به نام خود ثبت کرده است...
       

       
      در تاکتیکی دیگر هنگامی که تانک ها از سنگرها و خاکریز ها عبور می کردند، نارنجک های دست ساز را می شد توسط پیاده نظام به عنوان نوعی مین ضد تانک در مسیر تانک ها قرار داد به این امید که به موقع منفجر شوند. در حالی که این روش ها در نا امیدی و بیچارگی از هیچی بهتر بنظر می رسید، اما معمولا برای سربازان پیاده نظام خطرناک تر از خدمه تانک ها بودند. در روش دیگر سربازان چینی در جنگ دوم چین و ژاپن از بمب گذاران انتحاری علیه تانک های ژاپنی استفاده کردند. سربازان چینی مواد منفجره مانند بسته های چندتایی نارنجک یا دینامیت را به بدن خود می بستند و خود را زیر تانک های ژاپنی می انداختند تا آنها را منفجر کنند! با این روش در نبرد شانگهای، یک بمب‌گذار انتحاری چینی با منفجر کردن خود در زیر تانک، یک ستون ژاپنی را متوقف کرد. و در نبرد تایرژونگ (Taierzhuang) نیز سربازان انتحاری چینی موفق میشوند تانک های ژاپنی و همچنین خودشان را منفجر کنند. در یک استفاده دیگر در تایرژونگ، سربازان انتحاری چینی، چهار تانک ژاپنی را با بسته‌های نارنجکی خود از بین بردند.
       

       
      سعی شد که رنگی شود 
       
      نارنجک های ضد تانک صنعتی عموما از خرج گود‌ (HEAT) برای نفوذ به زره استفاده می کنند، اگرچه از سر جنگی شدید الانفجار با سر له شونده (HESH) نیز در بعضی از آن ها استفاده می شود. در اصطلاح نظامی، کلاهک هایی که از انفجار شکل دار استفاده می کنندHEAT نامیده می شوند که خرج گود شاخص ترین آن هاست. همانطور که در بالا گفته شد اکثر نارنجک های ضد تانک صنعتی از نوع خرج گود هستند. بدین جهت زاویه برخورد خرج گود و مواد مذاب خروجی حاصل از آن باید با سطح زره منطبق باشد. در نتیجه در طراحی برخی از نارنجک های ضد تانک از چتر نجات کوچک یا نوارهای پارچه‌ای و یا باله‌های تثبیت‌ کننده در نسخه های پرتاب شونده از پهپاد استفاده می گردد. 
       

       
      به باله ها توجه شود 
       
      بریتانیا اولین نارنجک ضد تانک خود را در اواخر سال 1940 با نام  تایپ۶۸(AT68) وارد میدان کرد که یکی از اولین تسلیحات ضد تانک از نوع خرج گود بود. نارنجک به وسیله یک تفنگ و با استفاده از نارنجک انداز میلز نصب شده بر روی آن شلیک می شد( نارنجک تفنگی). نارنجک ضدتانک تایپ 68 دارای نفوذ 50 میلی متری در زره بود که برای سال 1940 حیرت انگیز بنظر می رسید .
       

       
      نارنجک انداز میلز و AT68 (سعی شد که رنگی شود )

       
      نارنجک تفنگی AT68 
       
       
      همچنین در ادامه و در حین جنگ نارنجک ضد تانک تایپ۷۴ (74 ST) نیز توسط آن ها ساخته شد که شامل یک خرج گود درون یک بسته پرتابه دستی با شباهت هایی به نسخه های نارنجک گوشت کوب آلمانی بود. ایده پشت این نارنجک، ساخت یک سلاح ضد تانک ساده و با کاربری آسان، آمادگی فوری برای تولید و ارزانی بود. نارنجک ST به اصرار چرچیل در تولید انبوه قرار گرفت، اما با دیدن نحوه عملکرد آن، ساخت بیشتر و خدمت فراگیر آن متوقف شد. نارنجک تایپ 74 بعداً به عنوان یک راهکار اضطراری برای مقابله با تانک‌های سبک ایتالیایی در شمال آفریقا برای سربازان بریتانیایی فرستاده شد، جایی که بر خلاف انتظار ها و نتایج قبلی بسیار عملکرد مؤثری داشت. در اروپا، پارتیزان های فرانسوی به طور موثر از نارنجک ضد تانک تایپ 74 در اقدامات خرابکارانه علیه تأسیسات آلمانی استفاده کردند. نارنجک هاوکینز (تایپ 75) یکی دیگر از نارنجک‌های ضد تانک بود که توسط متفقین غربی به کثرت مورد استفاده قرار گرفت.
       

       
      نارنجک 74 ST
       
       
       
      نارنجک هاوکینز (تایپ 75)
       
      مدت کوتاهی پس از تهاجم آلمان نازی به روسیه در سال 1941، نارنجک ضد تانک پانزر‌ ورف ماین (Panzerwurfmine (L)) توسط آن ها وارد خدمت می شود، که یک نارنجک ضد تانک با سرجنگی خرج گود و بسیار کشنده بود و می توانست سنگین ترین تانک های آن سال ها را نابود کند. این نارنجک به بالای تانک پرتاب می شد و پس از رها شدن توسط فرد پرتاب کننده، سه باله از انتها بیرون آمده و آن را در طول پرواز کوتاه خود تثبیت می کردند. نارنجک ضد تانک ‌پانزر ووف ماین (L) بسیار کشنده بود و ساخت آن ارزان بود، اما برای پرتاب دقیق به مهارت قابل توجهی نیاز داشت و تنها توسط تیم‌های مخصوص و آموزش دیده ضد تانک مورد استفاده می‌گرفت. گونه دیگری از نارنجک های ضد تانک آلمانی "Geballte Ladung" بود که به معنی بار انبوه است. این نوع نارنجک منفرد نیست، بلکه تعدادی نارنجک معمولی است که به یکدیگر متصل شده اند. یکی دیگر از تلاش‌های آلمانی برای ساخت تسلیحات ضد تانک قابل حمل توسط نفر، سلاح "Hafthohlladung" (به معنی: خرج گود چسبنده) بود. این نارنجک چسبان در واقع یک خرج گود با قیف تو خالی بزرگ بود که به وسیله سه آهنربا به یک تانک می توانست بچسبد، اما برای پرتاب بسیار سنگین بود و در نتیجه باید توسط فرد بکار گیرنده، مستقیماً به ناحیه ضعیف یک تانک چسبانده می شد.
       

       
      نارنجک ضد تانک پانزر‌ ورف ماین (Panzerwurfmine)
       

       
      نارنجک  ضد تانک آلمانی Geballte Ladung
       

       
      نارنجک چسبان Hafthohlladung
       
       
      طولی نکشید که روس ها توانستند پانزر ورف ماین را به غنیمت بگیرند و با کمک آن، نارنجک ضد تانک خود مجهز به خرج گود را بسازند. البته روس ها در سال 1940، یک نارنجک ضد تانک ساده را توسعه دادند که از اثر انفجاری ساده برای آسیب زدن به زره پوش ها استفاده میکرد و نام آن RPG-40 بود. پس از پرتاب این نارنجک با کمک نواری مسیر پروازش تثبیت می شد. از طرفی روس ها، RPG-43 ( عدد اشاره به سال تولید 1943 است) را ساختند که یک نسخه اصلاح شده از RPG-40 بود و به آن یک لایه مخروطی اضافه شد و تعداد زیادی نوار پارچه ای برای تثبیت مسیر پرواز پس از پرتاب در انتهای آن قرار گرفت. در سال آخر جنگ، روس ها RPG-6 را معرفی کردند، که یک طراحی جدید بر پایه RPG-43 و با آیرودینامیک بهبود یافته و همچنین با یک دم چتری در درون بود که پس از پرتاب از دسته به بیرون رها میشد. نفوذ این نارنجک بیش از 100 میلی متر در زره فولادی گزارش شده است، که برای ایجاد آسیب و انهدام هر تانکی در صورت برخورد با قسمت فوقانی آن ها کافی بود. استفاده از RPG-43 و RPG-6 روسی در نبرد بسیار ساده تر از پانزر ورف ماین آلمانی بود و به آموزش گسترده نیاز نداشت. توجه شود همین موارد بعد ها در سری راکت انداز های پانزر فاست و RPG-2 هم بکار آمدند و به همین دلیل بود که نسل اول این راکت انداز ها با نام نارنجک انداز معرفی شدند که حتی هنوز هم بر سر زبان هاست! در حقیقت راکت انداز های ضد تانک ابزاری بودند که نارنجک های ضد تانک را با کمک یک شتاب دهنده راکتی با دقت و در برد بیشتر به سمت تانک دشمن رها می‌کنند. پس از پایان جنگ جهانی دوم، بسیاری از کشورهای اروپای شرقی نسخه های RPG-6 خود را مهندسی معکوس کردند. برای مثال مجارستان نارنجک AZ-58-K-100 را توسعه داد. از این نارنجک به تعداد زیاد ساخته شد و در نبرد اعراب و  اسراییل در طول سالهای 1967 و 1973 توسط مصر نیز بکار رفت.
       
       
       
      نارنجک ضد تانک RPG-40
       

       
       نارنجک ضد تانک RPG-43
       

       
      نارنجک ضد تانک RPG-6
       

       
      نارنجک ضد تانک AZ-58-K-100 
       
      اولین نارنجک ضد تانک ژاپن، دارای یک کلاهک مخروطی خرج گود ساده به قطر 100 میلی متر بود که دارای یک سیستم فیوز ساده از نوع  "فعال در همه مسیر" بود که اگر به طور تصادفی با کشیدن ضامن از دست سرباز به زمین می افتاد منفجر می شد و به همین سادگی جان فرد را می گرفت. این ضعف آن را بسیار برای نیروی بکار گیرنده خطرناک میکرد، زیرا هیچ ایمنی پس از رهاسازی وجود نداشت و حتی ممکن بود در یک برخورد کوچک و اتفاقی به خود فرد نیز منفجر شود و البته طبق گزارشات میدانی، میزان نفوذ آن فقط حدود ۵۰ میلی متر بود. دومین نارنجک ضد تانک ساخت ژاپن لانج ماین(lunge mine) نام داشت که در واقع یک سلاح انتحاری بود. این سلاح یک کلاهک خرج گود بزرگ بود که بر روی یک چوب نیزه مانند نصب میشد و فرد انتحاری آن را به تانک یا هر هدفی می کوبید، و این برخورد باعث مکانیسمی میشد که در نهایت سرجنگی بزرگ خرج گود آن را منفجر میکرد و هم سرباز و هم هدف را از بین می برد. این نارنجک نصب شده بر روی نیزه هر چند جان سرباز بکار گیرنده را می‌گرفت اما 150 میلی متر در زره فولادی نفوذ میکرد و به همین علت آن را در رده اول بیشترین نفوذ نارنجک های ضد تانک جنگ جهانی دوم قرار میدهد. و البته کمبود سلاح ضد تانک در ژاپن قطعا جدی تر و مهمتر از نیروی بکار گیرنده انتحاری بود! گفته میشود ارتش آمریکا اولین بار در سال 1944 در فیلیپین با نارنجک های ضد تانک روبرو میشود و نارنجک های ضدتانک انتحاری مذکور فوق هم اولین بار در طی نبرد سایپان و پس از آن در نبرد اوکیناوا مشاهده شد. قبل از پایان جنگ جهانی دوم، ده‌ها هزار فروند از این نارنجک های ضد تانک ساده و پر خطر برای واحدهای معمولی ارتش ژاپن در مستعمارات امپراطوری و واحدهای رزمی در جزایر اصلی ژاپن تولید و ارسال شد، چون کاربری چندان سختی نداشتند و عموم سربازان با داشتن یک دل شیر و وفاداری مطلق به امپراطور و ژاپن می‌توانستند از آن ها استفاده کنند.
       

       
      نارنجک های پرتابی ژاپنی
       
          
       
      نارنجک انتحاری lunge mine
       
       پرکاربردترین نارنجک‌های ضد تانک امروزی، شامل طرح‌ های روسی پس از جنگ جهانی دوم هستند که معروف ترین آن ها نارنجک ضد تانک RKG-3 است. در طول جنگ ایران و عراق، سرباز ۱۳ ساله ایرانی محمد حسین فهمیده پس از اینکه خود را در زیر یک تانک عراقی با نارنجک منفجر کرد، به عنوان قهرمان جنگ مورد تجلیل قرار گرفت. به دلیل پیشرفت در زره تانک های مدرن و اختراع نارنجک انداز های راکتی، نارنجک های ضد تانک منسوخ شدند. با این حال در درگیری های پسا اشغال عراق، نارنجک های ضد تانک RKG-3 توسط شورشیان عراقی، عمدتا علیه خودرو های هاموی و نفربر های استرایکر و خضموک (MRAP) های آمریکایی استفاده شدند. این خودروهای محافظت شده زره ضعیف تری نسبت به تانک ها برخوردار بودند و در نتیجه نارنجک های ضد تانک از جمله RKG-3، با نفوذ ۲۲۰ میلیمتری توان آسیب زدن به آن ها را داشتند. پنهان کردن یک نارنجک انداز راکتی همچون RPG-7 در بین جمعیت کار سختی بود. اما هر فرد براحتی می توانست چند نارنجک RKG-7 را حمل کند و باید توجه کرد که تفاوت نفوذ این نارنجک تنها ۴۰ میلیمتر از نسخه ابتدایی RPG-7 کمتر است. شورشیان عراقی عموما در بین جمعیت مخفی میشدند و در دسته های چند نفری به کاروان های آمریکایی حمله و به آن ها خسارات جدی وارد می کردند. این تهدیدات در نهایت باعث شد که ایالات متحده اصلاحاتی در امرپ ها و نفربر های استرایکر انجام دهد که شامل  نصب زره فاصله دار و قفسی و ... می شد که این اصلاحات باعث می شدند تا نارنجک های ضد تانک قبل از تماس با بدنه اصلی منفجر شوند.
       
            
      نارنجک ضد تانک RKG-3
       
      نارنجک ضد تانک RKG-3 همچنین توسط واحد آئروروزویدکا (Aerorozvidka) ارتش اوکراین در تهاجم روسیه به اوکراین در سال 2022 مورد استفاده قرار گرفت. اوکراینی ها با تغییر در زمان‌بندی فیوز و همچنین افزودن باله‌های چاپ‌ شده با پرینتر سه‌بعدی، نارنجکRKG-3 را به RKG 1600 تغییر دادند تا سقوط خود را هنگام پرتاب از یک کواد کوپتر تجاری تثبیت کند. این تغییر، سرآغاز استفاده بسیار گسترده از این دست پهپاد ها با نام کواد کوپتر نارنجک انداز در جنگ اوکراین بود. با ورود کوادکوپتر های نارنجک انداز، مجدد نارنجک های ضد تانک در قالب بمب های سقوط آزاد خرج گود جان تازه ای گرفتند و بنظر می‌رسد با ورود نسل های جدید تر و حتی هدایت شونده آینده ای روشن تری برای این بمب ها قابل انتظار باشد. اما هر چه پیش آید، یادمان نرود که این تسلیحات ریشه در نارنجک های ضد تانک دارند. نارنجک های ضد تانک نیای سال خورده موشک های ضد تانک و راکت های ضد تانک و برخی بمب های پرتابی توسط پهپاد ها هستند. آنچه مشخص است هم چنان این پیر مرد با طراحی ساده خود و همینطور فرزندانش تا بازنشستگی فاصله بسیار دارند.
       

       
      استفاده از RKG-3 در  پهپاد های FPV انتحاری و مولتی روتور نارنجک انداز
       
       
       
      ذکر نام نویسنده و انجمن در هر برداشت از این مطلب الزامی است.
       
      گرد آورنده: Navard 
       
       بن مایه 
    • توسط SAEID
      [align=center]توسط متخصصين داخلي؛

      سامانه موشك زمين به هواي "اس200" بهينه‌سازي شد

      همزمان با سالگرد عمليات والفجر 8، سامانه موشكي "اس 200" به دست متخصصين پدافند نيروي هوايي ارتش بهينه و بازسازي شد.

      [/align]

      به گزارش خبرگزاري فارس به نقل از روابط عمومي نيروي هوايي ارتش، سامانه‌‌ي موشكي زمين به هواي "اس200" توسط متخصصين پدافند نيروي هوايي ارتش بهينه و بازسازي شده و صبح امروز يكشنبه با حضور مقامات لشكري و كشوري پرتاب آزمايشي خود را با موفقيت انجام داد.
      احمد ميقاني، فرمانده نيروي هوايي ارتش در تشريح ويژگي‌ها و توانايي‌هاي برجسته‌‌ي اين موشك گفت: بررسي ميزان كارايي سامانه‌هاي پدافند اعم از موشكي و راداري در مقابل تهديدات احتمالي عليه كشور ايران و همچنين ارتقاء سطح مهارت و دانش كاركنان عملياتي و فني در مراحل مختلف و آماده‌سازي تجهيزات موصوف از اهداف آزمايش اين سامانه‌ موشكي است.
      وي با اشاره به تلاش‌هاي متخصصين نيروي هوايي براي بومي‌سازي و نهادينه كردن علوم پيشرفته دنيا در راستاي دفاع از حريم هوايي كشور، گفت: توان نظامي ايران در خدمت صلح و آرامش كشور و منطقه است و تاريخ پرافتخار انقلاب اسلامي ايران نشان‌دهنده‌ي متخصصين و اتكاء به توانمندي‌ داخلي است كه قابليت‌ تأمين تمامي نيازهاي كشور را به استفاده از اقدامات تخصصي و امكانات موجود فراهم مي‌كند.
    • توسط 951
      تاپیک جامع تحولات زرهی در نیروهای نظامی ایران
       
      با سلام
      این تاپیک برای ثبت نظرات و پیشنهادات علمی و عملی در خصوص تجهیز نیروهای زمینی ایران به یک تانک اصلی میدان نبرد برای جنگهای نوین ایجاد گردیده است .
       
       
      پلتفرم های موجود در نیروهای نظامی ایران به شرح زیر میباشند که هر کدام میتوانند در صورت برخورداری از مشخصات لازم بستر ی برای توسعه تانک اصلی میدان نبرد برای کشورمان باشند .
       
      ام۴۷ پاتون
       

      ام۴۷ پاتون یک تانک متوسط آمریکایی بود که با پیشرفت طرح تانک ام۴۶ پاتون در اوایل دهه ۱۹۵۰ ساخته شد. این تانک به عنوان تانک اصلی نیروی زمینی و تفنگداران دریایی و جایگزین تانک‌های ام۴۶ و ام۴ شرمن وارد ارتش آمریکا شد اما در این ارتش در هیچ جنگی شرکت نکرد.
      ام۴۷ تنها پس از چند سال با ساخت تانک پیشرفته‌تر ام۴۸ پاتون از استاندارد خارج شد و در اختیار متحدان آمریکا قرار گرفت و در جنگ‌های متعددی از جمله توسط اردن در جنگ شش‌روزه علیه اسرائیل، توسط پاکستان در جنگ‌های هند و پاکستان، از سوی ترکیه در حمله سال ۱۹۷۴ ترکیه به قبرس، توسط ایران در جنگ ایران و عراق و در خدمت استقلال‌طلبان کروات در جنگ استقلال کرواسی شرکت داشت.
       
      ام۴۸ پاتون
       

      ام۴۸ پاتون یک تانک متوسط آمریکایی بود که سومین و آخرین تانکی به شمار می‌رفت که به نام ژنرال جرج پاتون فرمانده سپاه سوم ایالات متحده در جنگ جهانی دوم و از هواداران کاربرد تانک در میدان نبرد، نامگذاری شد. البته ام۶۰ تانکی که بعد از ام۴۸ طراحی و تولید شد هم به طور غیر رسمی ام۶۰ پاتون نامیده می‌شود. طراحی ام۴۸ بر اساس پیشرفت و توسعه ام۴۷ پاتون تانک متوسط قبلی آمریکایی ها صورت گرفت و شباهت ظاهری زیادی با آن دارد اما از نظر ساختار کلی تانکی متفاوت و مستقل است.
       
      ام۶۰ پاتون
       

      ام۶۰ پاتون نخستین تانک رزمی اصلی آمریکایی بود که در سال ۱۹۶۰ تولید شد و سال‌ها مورد استفاده آمریکا و متحدان آن در جنگ سرد قرار داشت. ام۶۰ هرچند در ارتش آمریکا با ام۱ آبرامز جایگزین شده اما استفاده از آن هنوز در بسیاری از کشورها ادامه دارد.
      طراحی ام۶۰ بر اساس تانک متوسط ام۴۸ پاتون صورت گرفت که تا پیش از تولید ام۶۰ تانک اصلی ارتش آمریکا بود. پیشرفت‌های ام۶۰ نسبت به‌ام۴۸ شامل استفاده از توپ نیرومندتر ۱۰۵ میلی‌متری به جای توپ ۹۰ م‌م ام۴۸، استفاده از چرخ‌های آلومینیومی به جای فولادی، زره قوی‌تر و ضخیم‌تر، موتور دیزلی قوی‌تر با توان ۷۵۰ اسب بخار، و افزایش برد عملیاتی به ۴۸۰ کیلومتر می‌شد.
       
      چیفتن
       

      چیفتن (به انگلیسی: Chieftain) نوعی تانک اصلی میدان نبرد بریتانیایی است که از سال ۱۹۶۵ وارد نیروی زمینی بریتانیا شد. هنوز نیز در نیروهای مسلح اردن و ایران از آن استفاده می‌شود.
      طراحی چیفتن بر پایه گروهی از تانک‌های بریتانیایی انجام شد که از ماتیلدا ام‌کا ۲ در سال ۱۹۳۹ (با توپ ۴۰ میلی‌متری) آغاز شده و با تانک‌های کرامول (۵۷ و ۷۵ میلی‌متر)، کومه (۷۶ میلی‌متر) ادامه یافته و در پایان به تانک موفق سنچوریون (۷۶، ۸۳ و ۱۰۵ میلی‌متر) می‌رسد. چیفتن با پیشرفت این طرح ساخته شده و جایگزین تانک متوسط سنچوریون و تانک سنگین کانکوئرر به عنوان نخستین تانک اصلی میدان نبرد نیروی زمینی بریتانیا شد. تولید تانک چلنجر ۱ که بر پایه پیشرفت تانک چیفتن صورت گرفته بود از سال ۱۹۸۳ آغاز و در سال ۱۹۹۵ به‌طور کامل جایگزین چیفتن شد. تولید چلنجر ۲ هم در سال ۱۹۹۸ با توسعه چلنجر۱ آغاز شد. چیفتن از پیشرفته‌ترین تانک‌های عصر خود به‌شمار می‌آید که قدرتمندترین توپ و سنگین‌ترین زره را در بین همه تانک‌های آن هنگام را داشت. اما در برابر آن، توانایی تحرک و سرعت آن کاهش یافته بود.
       
      تی-۵۵
       

      تی-۵۴ یا تی ۵۵ نوعی تانک اصلی میدان نبرد ساخت شوروی است که نخستین پیش‌نمونهٔ آن در سال ۱۹۴۵ تولید شده و تولید انبوه آن از سال ۱۹۴۷ آغاز و به سرعت به مهمترین تانک جنگی ارتش سرخ شوروی و کشورهای عضو پیمان ورشو و بسیاری از کشورهای دیگر دنیا تبدیل شد.
      تی-۵۴ بیش از هر تانک دیگری در طول تاریخ تولید شده و برآورد می‌شود که در حدود ۸۶ تا ۱۰۰ هزار دستگاه از مدل‌های مختلف آن در کشورهای مختلف تولید شده باشد. این تانک از زمان آغاز تولید خود تاکنون شاهد بهینه‌سازی‌ها و اصلاحات متعددی بوده‌است. تی-۵۵ مهمترین بهینه‌سازی تی-۵۴ به شمار می‌رود که در سال ۱۹۵۸ وارد ارتش شوروی شد؛ برخورداری از سیستم محافظتی در برابر حملات اتمی-میکروبی-شیمیایی، حذف تیربار قسمت راننده، نصب موتور قوی‌تر (۵۲۰ به ۵۸۰ اسب بخار) و افزایش ظرفیت مهمات توپ اصلی تانک (از ۳۴ گلوله به ۴۳ گلوله) مهمترین تفاوت‌های آن بودند. این تانک علاوه بر شوروی در لهستان، چکسلواکی، چین (با عنوان تایپ ۵۹) هم تولید می‌شد.
       
      تی-۶۲
       

      تی-۶۲ نوعی تانک رزمی اصلی ساخت شوروی است که بر اساس پیشرفت طرح تانک‌های خانواده تی-۵۴/۵۵ طراحی شده و تولید آن از سال ۱۹۶۱ آغاز شد. این تانک به تدریج جای تانک‌های تی-۵۴ را در واحدهای زرهی و موتوری ارتش سرخ گرفته و تولید آن در شوروی تا سال ۱۹۷۵ ادامه یافت، تا اینکه در دهه ۱۹۸۰ با تانک‌های مدرن‌تر تی-۶۴، تی-۷۲ و تی-۸۰ در خطوط مقدم ارتش شوروی جایگزین شد.
      تی-۶۲ نخستین تانکی بود که از توپ بدون خان استفاده می‌کرد. تفاوت‌های اصلی این تانک با تی-۵۴ شامل شاسی طولانی‌تر و عریض‌تر، توپ بلندتر و پرقدرت‌تر و بدون خان ۱۱۵ میلی‌متری می‌شوند.
       
      تی-۷۲
       

      تانک تی-۷۲ یک تانک اصلی میدان نبرد است که تولید آن از اوایل دهه ۱۹۷۰ در شوروی آغاز شد. این تانک شباهت‌هایی با تانک قدیمی‌تر اما پیشرفته‌تر تی-۶۴ دارد. تی-۷۲ پس از تانک دیگر شوروی‌ها؛ تی-۵۴/۵۵ پرتیراژترین تانک تولیدشده پس از جنگ جهانی دوم است و در مجموع بیشتر از ۲۵ هزار دستگاه از آن ساخته شده و کماکان برای مشتریان خارجی تولید می‌شود که توسط ده‌ها کشور مورد استفاده قرار گرفته‌است. تانک تی-۹۰ مدل توسعه‌یافته تی-۷۲ و جدیدترین تانک ارتش روسیه محسوب می‌گردد. سلاح اصلی این تانک، یک قبضه توپ بدون خان کالیبر ۱۲۵ میلی‌متری از نوع ۲A46M است.
       
       
    • توسط seyedmohammad
      بسمه تعالی 
       

       
      نیروهای مسلح و مساله ی نخبگان  
       
       
       
      پیشگفتار: مساله ی نخبگی و نخبگان امروزه در هر سازمانی مطرح است . سازمان های غیر دولتی معمولا به دنبال سیاست هایی برای جذب نخبگان هستند. سازمان های دولتی عموما  از سیاست هایی همچون نوآوری باز[1] برای بهره بردن از نخبگان بدون نیاز به جذب و استخدام ایشان را دنبال میکنند. در برخی سازمان های دولتی مانند مجموعه های نظامی، امنیتی به دلیل سیاست های مرتبط با طبقه بندی اطلاعات ، موضوع نخبگان و نحوه ی تعامل سازمان با ایشان پیچیده تر است .
      دو خلاصه ی سیاستی  زیر توسط دو نویسنده نوشته شده اند ولی ایده ی مولف در هر دو تقریبا یکسان است. هر یک از مقالات میکوشد استدلال کند که رویکرد توجه به نخبگان از اساس دارای مشکلاتی است و نهاد های نظامی بایستی رویکرد دیگری را پیش بگیرند. استدلال ها  بر مبنای لزوم  توجه به نیازها و تعریف درست آنها بجای حمایت از ابزارها، ایده ها و وسایل است. با این استدلال سرمایه انسانی(شامل نخبگان) نیز بخشی از ابزارهای نیل به حل مسائل و نیازها در نظر گرفته می شود. مقاله دوم توسط واریور نوشته شده و در پست بعدی منتشر می شود انشالله. 
      ***
       
       
       
      سازمان های نظامی در جمهوری اسلامی ایران، به دلیل شرایط خاص عقیدتی و ایدئولوژیک مصداق سازمان های ارزش محور در علم مدیریت هستند.
      در علوم مدیریتی گفته میشود که  سازمان های ارزش محور، معمولا دارای فرصت هایی هستند: ارزش هاي محوري سازمان و مديريت سازمان بر اساس اين ارزشها مي تواند راهنماي بسيار خوبي جهت رشد و ادامه حيات سازمان باشد ، زیرا اين سازمان ها، به عنوان واكنش در برابر تغييرات محيطي ، ارزش هاي محوري خود را تغيير نمي دهند بلكه در صورت لزوم سعي مي كنند محيط خود يا ساختار هاي قبلي خود را تغيير دهند ، تا بتوانند ارزشهاي سازمان خود را حفظ نمايند. ارزش محوری موجب ایجاد و رشد سازمان هايي می شود كه رفتارشان حاصل تصميم و انتخاب آگاهانه خودشان و مبتني بر ارزش هاست نه ثمره اوضاع و شرايط محیطی. فرصت دیگر آن است که این سازمان ها عموما سازمان هايي عامل ، موثر و مسئوليت پذيرند . همچنین، این نوع سازمان دهی جهت مديريت استراتژيك نیز مناسب اسب زیرا در همه جنبه هاي تدوين ، اجرا و ارزيابي استراتژي ها و به هنگام تصميم گيري در اين زمينه ها بايد ارزش هاي محوري رعايت شوند و مورد توجه قرار گيرند.
      گذشته از نوع طراحی سازمانی در نیروهای مسلح ایران، نوع مدیریت نیز غالبا ارزش محور[2] است. در مديريت بر مبناي ارزش ها همه طرح ها ، تصميمات و عمليات در سازمان بر اساس ارزش ها هدايت و رهبري مي گردند. در این رویکرد هدف کلی به حداکثر رساندن ارزش سازمان است. این بدان معناست که تصمیمات صرفاً برای دستیابی به سود کوتاه‌مدت نباشند. گفته می شود که اگر تأثیرات بلندمدت تصمیمات بر سودآوری و پایداری سازمان در نظر گرفته شود، بازتاب آن را درآینده و در موفقیت های  به دست آمده توسط سازمان، مشاهده خواهد شد.
      اما این سازمان ها دارای نقاط ضعف و آسیب هایی نیز هستند. مهمترین آسیب ارزش محوری چه در طراحی سازمانی و چه در نوع مدیریت  آن است که در صورت تصویب و پذیرش یک ارزش از سوی سازمان – توسط فرهنگ غالب جامعه، فرهنگ سازمان یا اجبار مدیران – ارزش به عنوان هدف غایی سازمان تلقی شده و در صورت تامین آن ارزش ها، سازمان به هدف خویش رسیده است حتی اگر هیچ کار مفیدی درون سازمان صورت نگرفته باشد.
      در میان ارزشهایی که حقیقتا جزو ارزشهای اصیل هستند ولی به دلیل نوع و ساختار سازمان نیروهای مسلح ما آسیب زا شده اند می توان به برخی موارد اشاره نمود. به دلیل نوع وابستگی به حاکمیت، در ساختار نیروهای مسلح ایران مهمترین ارزش پیش فرض که همواره در معرض آسیب زایی قرار دارد، ارزش بودجه است. ارزش های دیگری که میتوان در این حوزه شناسایی نمود به شرح ذیل است:
      توجه بیش از حد به دفاع مقدس[3]،
      ارزش های موقت مربوط به تحولات سیاسی،
      تحقق شعار ما می توانیم،
      ارزش تبلیغات
      و به نظرمی رسد رویکرد توجه به نخبگان نیز با توجه موارد پیش گفته رویکرد صحیحی نبوده و موجب آسیب زایی می گردد.
       
      ارزش بودجه: ارزش بودجه به معنی آن است که نیروهای مسلح ایران به عنوان مصرف کننده ی بودجه دارای ارزش های سازمانی جهت جذب حداکثر ممکن از بودجه، گسترش حداکثر بوروکراسی سازمانی برای مصرف این بودجه و تضمین ادامه دار بودن این جریان بودجه می باشد. نمود این مساله را نیز می توان در تعریف پروژه ها بدون در نظر گرفتن نیازهای واقعی نیروهای مسلح جهت مصرف بودجه های تحقیقاتی پژوهشی و یا سیاست گران تمام کردن پروژه ها توسط وزارت دفاع دید که مورد اخیر موجب گسترش نهاد های موازی در سپاه، ارتش و ناجا ( ساتخ ها) و تامین نیاز های اصلی این مجموعه ها به صورت درون سازمانی شده است.
       
      توجه بیش از حد به دفاع مقدس: در نظر گرفتن توجه به دفاع مقدس اگر به عنوان یک تجربه ی تاریخی عظیم و یک گنج بزرگ جهت تجربه اندوزی و شناخت تهدیدات و راهکارهای دفاعی و نظامی باشد میتواند بسیار سودمند باشد ولی هنگامی که به عنوان یکی از ارزش های محوری سازمان های نیروهای مسلح در نظر گرفته می شود موجب آسیب هایی از این دست می شود.
      ·        عدم گردش نسلی و عدم اطمینان به نسل های جدیدتر به بهانه عدم حضور ایشان در دفاع مقدس و یا لزوم حفظ فرماندهان دفاع مقدس.
      ·        عدم به روز آوری جدی و عملی تاکتیک ها و تجهیزات به بهانه جواب گو بودن آنها در زمان دفاع مقدس و تهدیدات آن زمان.
      ·        برگزاری مراسمات یادواره های شهدا و بزرگداشت مناسبات دفاع مقدس و صرف بودجه های کلان جهت امور فوق که در این مورد می توان به انتقاد مقام معظم رهبری و نارضایتی ایشان از صرف بودجه ی کلان جهت ساختمان یادمان شهدا در جریان بازدید از دانشگاه افسری امام حسین علیه السلام اشاره نمود. در صورتی که مطابق موارد گفته شده توجه به دفاع مقدس به عنوان یکی از ارزش های محوری سازمان درآید، با توجه به ارزش محور بودن سازمان نیروهای مسلح ایران،  با حاصل شدن نتایجی که منجر به بزرگداشت یاد دفاع مقدس گردد اهداف سازمان محقق شده است.
       
      ارزش های موقت مربوط به تحولات سیاسی:  آسیب های متعدد ارین ناحیه را می توان از ارزش های دوره ای و گذرای سیاسی در سازمان نیروهای مسلح نیز مشاهده نمود. مهم ترین نمود آن به خصوص در وزارت دفاع به دلیل وابستگی به دولت و تغییر جناح های سیاسی قابل مشاهده است. بدین ترتیب که در دوره ی قدرت هر یک از جناح های سیاسی گفتمان آن جناح غالب با تغییرات مدیریتی و هدایت جریان بودجه بر روال کاری وزارت خانه مذکور اثرات عمده گذاشته و بعضا مسیر برنامه های کلان را نیز دست خوش تغییر می سازد. برای مثال در دوره دولت احمدی نژاد بودجه های کلان فضایی برای اهداف غیر واقعی و دور از نیازهای کشور اختصاص داده شد در حالی که با سیاست های تنش زدایی دولت روحانی نه تنها مسیر بودجه فضایی به کل مسدودشد بلکه تلاش شد کل سازمان های مرتبط با این دانش ازبین رفته و دانشمندان فضایی نیز با سرخوردگی جذب کارهای دیگر شوند. 
       
      تحقق شعار ما می توانیم: شعار "ما می توانیم" نیز گرچه یکی از هوشمندانه ترین راهبرد های مطرح شده از سوی رهبر انقلاب در همه عرصه های اقتصادی، نظامی و صنعتی ست، ولی توجه افراطی به این شعار به عنوان یک ارزش مستقل به خصوص در عرصه نظامی موجب تعریف نمودن پروژه های بی حاصل و بدون استفاده در سازمان رزم نیروهای مسلح ایران، حمایت از ایده های نامتناسب با میدان و رشد نامتوازن فناوری ها جهت اثبات توانایی داخلی شده است که در نهایت نیز خروجی این پروژه ها پس از هزینه بسیار زیاد جهت کسب فناوری و ساخت پیش نمونه های اولیه بایگانی شده و هیچگاه به صحنه ی عمل و استفاده نرسیده است. در صورتی که چنانچه جنبش" ما می توانیم  " به معنی بهره گیری از حداکثر ظرفیت تولید داخلی جهت برآورده کردن نیازهای واقعی نیروهای مسلح به کار گرفته شود موجب جهش عظیم هم در تولیدات نظامی و هم در اقتصاد ایران خواهد شد. 
       
      ارزش تبلیغات: آرامش روانی جامعه، حس امنیت و اقتدار در بعد داخلی، و قدرت نمایی در بعد خارجی نیز مطلبی مهم و بسیار حیاتی ست. اما هنگامی که به عنوان یکی از ارزش های محوری سازمان نیروهای مسلح ایران قرار بگیرد، نتیجه ی آن رونمایی از محصولاتی که هنوز مراحل تست را نیز پشت سر نگذاشته اند، و یا رونمایی های متعدد از برخی پروژه های تکراری با نام های جدید، بزرگ نمایی های خارج از قاعده، و کوچک نمایی های غیر واقعی در مورد تهدیدات موجود است. اوج این مشکل را می توان در رژه ی هر ساله نیروهای مسلح دید که به بدترین شکل ممکن بدون نظم و ترتیب و رعایت اصول رژه دو بار در سال اجرا می شود.پیش ازین نیز مقاله ای با عنوان " نظام رونمایی ها : امنیت زایی و امنیت زدایی" در مورد همین آسیب منتشر شده است. 
       
       
      آخرین ارزش موجود در سازمان نیروهای مسلح که به تازگی مورد توجه قرار گرفته است و به اندازه ارزش های پیش گفته مورد توجه نیست ولی بیم آن می رود که مانند ارزش های پیش گفته نهایتا منجر به آسب هایی بشود، مساله نخبگی و توجه به نخبگان است. شکی در بهره بردن در نیروهای نخبه و لزوم شایسته سالاری در هیچ سازمانی از جمله سازمان های نظامی وجود ندارد؛ ولی مشکل آنجاست که در یک سازمان ارزش محور، اگر مساله توجه به نخبگان خود به یک ارزش تبدیل شود، هیچگاه نتایج مورد نظر از بکار گیری نخبگان حاصل نخواهد آمد. نمود این داستان در جشنواره ها و فراخوان های ایده ها و جذب نخبگان که مدتی ست در نیروهای مسلح اتفاق می افتد قابل مشاهده است. اگر چنانچه که در ادامه گفته خواهد شد نیروهای مسلح ایران با رویکرد نیاز محور به سراغ نخبگان رفته و از ایشان برای حل مسائل کمک بگیرند، قطعا در یک رابطه ی دو سویه هم نخبگان امکان خدمت به کشور و مورد حمایت قرار گرفتن را بدست خواهند آورد و هم نیروهای مسلح از خدمات آنها به درستی بهره مند می شوند. اما چنانچه توجه به نخبگان خود به ارزش تبدیل شود، رویکرد مورد نظر منجر به جذب، استخدام، و یا حمایت های مقطعی در بعد مالی و مطرح ساختن حاصل دانش نخبگان در سمینار ها، همایش ها و مجلات تخصصی در قالب مقالات و پژوهش هایی که از روی کاغذ فراتر نمی روند خواهد بود.
      حقیقت آن است که در طول سال هایی که مساله توجه به نخبگان در نیروهای مسلح مورد توجه قرار گرفته است خروجی این سیاست نهایتا منجر به خمودگی و سرد شدن نخبگان، و در بسیاری از موارد جذب و هضم آنان در نظام بروکراتیک و سلسله مراتب سازمان های نظامی شده است. بنابر این  جهت بهره بردن از دانش نخبگان، نبایستی مساله توجه به نخبگان، خود تبدیل به یک ارزش در نیروهای مسلح شود، که در نهایت، مانعی برای بهره بردن از نخبگان و وصول به نتایج مورد نظر خواهد شد.
      اکنون و با در نظر گرفتن مطالبی که در مورد دیگر ارزش های حاکم بر سازمان نیروهای مسلح ایران گفته شد دوباره به مساله ی نخبگان نظر کنیم. در یک سازمان ارزش محور، نه تنها تعریف نخبگی تابع ارزش های سازمان است بلکه نحوه ی رفتار با نخبگان نیز مشمول همین قاعده است.
      ارزش هایی چون تظاهر به دینداری و یا ارتباطات خانوادگی که در عرف نیروهای مسلح با عبارت " منًا بودن" از آن تعبیر می شود ( تعریف نخبگی ) و داشتن برخی عقاید سیاسی خاص در دوره های سیاسی ( رفتار با نخبگان) و بسیاری مثال های دیگر از مصادیق غلبه ارزشهای بالاتر در سلسله مراتب ارزش ها بر بر ارزش های پایین تر مانند همین موضوع نخبه سالاری است. این موضوع  تا کنون باعث عدم امکان بهره مندی شایسته نیروهای مسلح از ظرفیت جامعه نخبگانی کشور شده است. در صورتی که با رویکرد نیاز محور و با به روزآوری برخی نکات حفاظتی ( حفاظت اطلاعات هوشمند شامل روش های برون سپاری و تقسیم پروژه) می توان از طیف وسیعی از نخبگان جهت براورده ساختن نیازهای دفاعی و نظامی کشور و رفع تهدیدات پیشرو مدد گرفت. 
      البته کل سازمان نیروهای مسلح، در یک حالت آرمانی بایستی دچار تحول در طراحی سازمانی شده، و از طراحی ارزش محور به طراحی فرایند محور میل کنند. از آنجا که امر فوق در کوتاه مدت و میان مدت امکان پذیر به نظر نمی رسد، پیشنهاد می شود که در مدل مدیریتی، بجای مدیریت مبتنی بر ارزش، رویکرد نیازمحور مورد توجه قرار گیرد. در این رویکرد بایستی نیازهای واقعی نیروهای مسلح (در میدان، آینده ی نزدیک و آینده ی دور ) مرتبا نیاز سنجی شده و جهت پاسخ به این نیاز ها از نخبگان به صورت هدفمند بهره گیری شود.
      در یک مدل پایه نیاز محوری از فرآیند زیر پیروی میکند:
       
       

       
       
       
      نکته ی مهم در این مدل و یا دیگر مدل های پایه در مورد عملکرد نیاز محور آن است که بایستی همواره پایش دقیقی جهت دانستن نیاز های واقعی و تشخیص اولویت آنها و ورود به مراحل بعدی انجام گردد. 
       
       
       
       
       
        [1] Open innovation
      [2] VBM
      [3] مساله ی عظمت دفاع مقدس و مقام رفیع شهداو وجوب توجه به آن از اصول مسلم است ولی ما دراینجا در مقام آسیب شناسی بوده و ناگزیراز بررسی دقیق موضوعات می باشیم.
  • مرور توسط کاربر    0 کاربر

    هیچ کاربر عضوی،در حال مشاهده این صفحه نیست.