امتیاز دادن به این موضوع:

Recommended Posts

لطفا دوستان نظر دهند که برای بقا و ایفای نقش موثر یک تانک در میدانهای نبرد چند سال آینده، اولویت با کدام موارد است؟

 

۱ - قابلیت‌های الکترونیکی و نشانه روی

۲ - قابلیت‌های standof 

۳ - حفاظت زرهی

۴ - توپ قوی تر

۵ - تحرک بیشتر

۶ - قابلیت‌های دفاع فعال و غیر فعال

از نظر بنده...

 

در این دوره وجود سیستم دفاع فعال برای تانک ها از اوجب واجباته! در وضعیت جنگ هایی که امروزه درگیرش هستیم, با حجم گسترده تسلیحات ضد زره که در اختیار دشمن هست, تانک ها بدون دفاع فعال عملا تابوت متحرک هستند! وجود سیستم های هشدار دهنده و اقدام متقابل چه به صورت فعال یا غیرفعال, بسیار ضروری است.

 

دومین مورد که بسیار حائظ اهمیت هست, وجود سیستم های نظارتی قدرتمند چند طیفی است تا امکان پایش تمامی زویا, در برد های بالا و با دقت زیاد تا حد ممکن میسر شود.

 

بقیه موارد هم از نظر بنده به ترتیب سیستم کنترل آتش دقیق, حفاظت زرهی مطلوب, طیف گسترده مهمات قابل حمل, قابلیت لینک شدن با پهپاد, قدرت تحرک و اططمینان پذیری موتور برای ما مهم تر هستند.

  • Upvote 1

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
ما از سالها تولید تی 72چیز بدرد بخوری گیرمون نیومد.تی 90که سهله آرماتا هم تولید کنیم در داخل تا وقتی که مدیریت انقدر ضعیفه بی فایده است.دوستانی که انقد میگن این خرید خوبه بگن تکلیف اینهمه تی 72چیه؟آیا واقعا ارتقا تی 72ها کم هزینه تر نیست؟با باقی مونده پول هم میشد یه سرمایه گذاری خوب رو ذوالفقار کرد.نتیجه دو دهه کار چیه الان؟؟؟
کاش میشد روس ها رو به همکاری در زمینه محصولاتی مثه ذوالفقار و یا قاهر و چیزای دیگه راضی کرد.حیف که نمیشه
  • Upvote 2
  • Downvote 1

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر

کشوری با نیروی انسانی فوق العاده هنوز از ساخت و عملیاتی کردن یک تانک عاجزه! مایه شگفتی هست بعد 15 سال به یه تانک خارجی با یه پلتفرم همیشگی روی میاره خیلی جای حرف داره. یعنی علناً به چیزی که خودمون هم ساختیم باور نداریم، تکلیف از الان مشخصه! تانک پیش پا افتاده ترین وسیله ای برای صنایع نظامی یه کشوری که ادعای قدرت منطقه ای داره هست. برای بنده این بحث بسیار ناامید کننده بود چون پیام واضحی که همیشه سعی در باور نداشتنش داشتم رو رسوند.

 

چند قضیه در عدم عملیاتی شدن بعضی از پروژه ها وجود داره:

 

1-مشخص نبودن نیاز واقعی کشور از یک محصول ساخته شده. از ابتدا کارشناسی نمیشه چنین وسیله ای با چه توجیهی میخواد ساخته بشه.

 

2-پا فرا نهادن از حد معمول صنعتی کشور. و در صورت نداشتن صنعت، چاره اندیشه برای آن در طول آینده نزدیک برای رفع نیازهای جانبی و اصلی یک محصول.

 

3-عدم اطمینان از محصول بومی. و صرفاً تبلیغاتی کردن آن.

 

4-عدم تزریق سرمایه و عدم خودباوری که خودش، عدم  امنیت سرمایه و در نهایت کنسل شدن پروژه رو به همراه میاره. در نهایت یک ماکت از محصول مورد تامل، ختم میشه.

 

5-عدم داشتن خلاقیت و دنباله روی محصولات دیگران. در واقع کپی کاری عامل بدبختی هست! شما هیچ وقتی نمیتونید محصولی مشابه یه محصول خارجی تولید کنید و مثل اون جواب بده، باید نیازها و دانش اولیه رو بدونید و در سطح بالاتر اقدام کنید تا به نتیجه برسید.

 

6-و در نهیات عدم داشتن مدیریت در بحث زمانبندی و هزینه و مدیریت موازی واحدهای تحقیقات و توسعه. فکر نکنم این رو اصلاً درش فکر کرده  باشن عزیزان بالادستی.

 

امروز اگر یک تی 55 رو به حفاظت دفاع فعال مجهز کرد و ارتقایی در بحث موتور و زره شکل بگیره همین امروز میتونه در میدان نبرد جولان بده. حالا که این رو میدونیم چرا در این بحش هیچ حرکتی نکردیم.

 

همین اسرائیل(در جنایتکاریش شکی نیست) که صبح تا شب نعل و نفرینش میکنیم با خلاقیتش در عمل جواب ما رو میده. اینجوری میخوایم قدرت منطقه ای و در آینده جهانی باشیم؟!!!!

 

خلاقیت یعنی این:

 

machbet.jpg

 

 

در بحث عدم داشتن خلاقیت خیلی دور نریم:

 

سلاحی مثل اخگر رو ساختیم حالا مهندسی معکوس یا هر چی!

 

1- آیا سعی در ارتقاش داشتیم؟! برنامه ریزی کردیم؟

 

2- آیا واقعاً استفاده درست ازش تا الان دیدیم؟ عدم داشتن خلاقیت و صرفاً نمایش پوشالی رو در اینجا میتوان دید.

 

366931_658.jpg

 

 

ویرایش شده در توسط nepton
  • Upvote 10
  • Downvote 3

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر

سلام

 

الحمدلله رب العالمین که تاریخ شهادت داده و میدهد توسط خود دشمنان ما ( از سنتاتورهای سنا و کنگره تا ژنرال هاشون) که اسرائیل لعنت الله علیه ، چه جنایت ها و چه جاسوسی هایی که از همتایان امریکایی شون که نکردند و چه معامله های تکنولوژیکی که نداشتند ....

 

در حالیکه ما تنها و تنها و تنها بودیم ، هستیم و خواهیم بود

 

 

تصمیم ارتش صحیح یا غلط، تصمیم کسانی است که تعهد دادند چه امروز چه فردای قیامت پاسخگوی کارشون خواهند بود ....

 

و باید هم بگم :

 

چه بخواهیم چه نخواهیم ، رمز مانایی یک حکومت انقلابی همچون انقلاب اسلامی ایران ، نه تانک و نفربرهای بهینه بلکه نحوه صحیح استفاده ازشون برای برقراری موازنه قوا بوده هست و خواهد بود

 

 

آقایونی که چشمان شون رو بستند و نیمه خالی لیوان که شامل : فقرشدید تجهیزات به روز همانند تانک های طراز اول دنیا ، هواپیماهای طراز اول دنیا و غیره است رو میبینند ( که در نوع خودش کار به حقی است و صحیح و باید در راستای آیه واعدولهم .... ما هرچه بیشتر برتوانایی خودمون بیافزاییم ) بهتره نیمه پرلیوان رو هم ببینند

 

نیمه پر لیوان برای ما چی هست ؟

 

 

جمهوری اسلامی با فانتوم های نیم قرن پیش ، تانک های جنگ جهانی ، اسلحه های ژ3 بهینه سازی نشده و ..... فعلا سرپاست .... نه یک روز ...  نه یک ماه ...نه یک سال ... نه یک دهه .... بلکه سه دهه ست سرپاست و امروز هم با همین ضعف تکنولوژیکی نظامی ، حرف اول و آخر رو در خاورمیانه و جهان میزنه

 

 

ارتش ترکیه 1000 نفر نیرو وارد یک قسمت موصل کرد ، رسوا شد

 

 

 

جمهوری اسلامی با دستور حکومت انقلاب اسلامی اقدام به اعزام صدها عراده تانک ، نفربر، توپخانه ، نیرو و کلی مهمات و نیرو به عراق ، سوریه نمود بدون آنکه حتی یک کشور و حتی سازمان ملل جرات حرف زدن داشته باشند .... بدون آنکه حتی یک نفر در جهان شجاعت ابراز وجود از خود نشان دهد که ایران با چه حقی بدون هیچ مجوزی از هیچ سازمانی اقدام به اعزام صدها و صدها نفر نیرو و تجهیزات به هرکشوری که میخواهد در جبهه مقاومت باقی بماند ، میکند

 

 

 

 

 

نیمه پر لیوان را اینگونه باید دید که جمهوری اسلامی ایران که زیرمجموعه حکومت انقلاب اسلامی است با همان تانک های کهنه  پاتن و .... تاکنون مانع از هرگونه حمله نظامی مستقیم یا غیرمستقیم به کشورمان شده است و این همان برقراری موازنه قواست 

مگر در کتب نظامی نمیخوانیم " جنگ وقتی رخ میدهد که سیاست شکست خورده باشد .... " مگر نمیخوانیم هنرجنگ نه صرفا در تجهیزات بلکه در سیاست به کارگیری تجهیزات است .... و کارنامه امروز حکومت انقلاب اسلامی نشان داده که جمهوری اسلامی ایران را بدون اینکه موردتهدید واقع گردد به این مکان عظیم در تاریخ رسانده است که با حداقلی ترین تجهیزات، با عقب مانده ترین تجهیزات در نوع خود ! میتواند 5 کشور جهانی را پشت میز مذاکره ای بکشاند که شوروی ازآن عاجز بود .....

 

 

نه فقط  با تانک های پاتن  ، نه فقط با موشک هامون ، نه فقط با سیاست های صحیح ناهمطرازمون ، نه فقط با اراده ملت مون بلکه همراه کردن همه این موارد با همدیگر سبب شده ایران که هیچگونه تجهیزات خارق العاده ای حتی به مانند چین نداشته باشد ، به مراتب بیشتر از روسیه و چین در امور جهان تعیین تکلیف میکند و حضور دارد و تاکنون ابرقدرت مطلق جهان امریکا نیز شجاعت رویارویی مستقیم با این حکومت بی تکنولوژی را نداشته 

 

 

 

 

اما این عاملی نیست که ما رو به جلو حرکت نکنیم

 

 

ما روبه جلو میرویم با تمام توان موشکی ، زرهی ، هوایی و دریایی براساس ساخت حداقلی ترین زیرساخت های موردنیاز و سپس ارتقا و تولید انبوه هرچیزی که در توان مان می باشد

 

 

 

هرکسی فکر میکند ایران اسلامی به دلیل نداشتن تانک آبرامز و اف22 ، یک کشور ضعیف است بهتر است دوباره نگاهی به کشوری بیاندازد که شبانه روز میلیون ها بار شعار مرگ بر امریکا سر میدهد و ابرقدرت جهان را جرات رویارویی مستقیم نیست و همینطور نیم نگاهی به شوروی و کشورهای شبیه شوروی که تجهیزات مدرن داشتند اما واماندند از دفاع از خویش

اما اینجا ایران اسلامی است

اینجا هشت سال دفاع مقدس برپا شد و حتی یک سانتی متراز خاک این کشور نرفت

و سی سال بعدش نیز درحال مقاومت است بی آنکه حتی یک تیر انداخته باشد تا قلب امریکا را نیز در اختیار خود درآورده است

عراق سوریه یمن عربستان بحرین امارات کویت ... همه و همه را در چنگال خود دارد بی آنکه حتی یک تیر انداخته باشد ....

 

 

و البته که به قول سرداران سپاه : آرزوی ما اشتباه امریکاست .... که به خداوندی خداقسم ، تا انتقام خون های به ناحق ریخته شده جوانان کشورهای انقلابی جهان من جمله ایران را از تک تک خونخواران جهان باز نستانیم ،آرام نخواهیم نشست

 

 

امروز در سوریه تمرین خوک کشی داریم ... فردا در قلب تروریسم دولتی .... پس فردا در قلب کفر الحادی

 

 

یا حق

 

پی نوشت : شکی نیست همه ما حتی من هریک به نحوی دلخوری از نیروهای مسلح کشورمون داریم به دلیل برخی اشتباهات ، برخی بی تجربگی ها ، برخی آزمایش و خطاها و حتی بی توجهی به خیانت کاری بعضی اشخاص که با سیاست تملق توانسته اند خط و ربطی به هم بزنند و در نیروهای مسلح با بی سوادی خودشون و خیانت هاشون مانع انجام بسیاری پروژه ها شوند

ولی باید دانست که مع الوصف همه این موارد هنوزم این کشور سرپاست و سرپا خواهد ماند

نباید به این بهانه ها دست از حمایت برداریم و بی خیال همه چیز شویم و هرچیزی را به باد استهزا بگیریم که مطمئن باشید این ره به ترکستان است

  • Upvote 13
  • Downvote 8

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر

ادیب جان برداشت اشتباهی که از صحبت های ما میشه اینه که همه فکر میکنن انتظار ما بالاس و داریم نیروهامونو با آمریکاو کشورهای تراز اول دنیا (از لحاظ اقتصادی و تکنولوژیکی) مقایسه میکنیم . ما نه انتظار f22 داریم نه انتظار g36  نه آبرامز ما مدیریت نیاز داریم مدیر نیاز داریم دوست داریم وقتی رزمایش یه نیرو رو میبینیم حداقل تکنیکهاییو نبینیم که کلن منسوخه کلاه آهنی قور نبینیم استتار اونچنینی نبینیم ما نیوروی دریایی داریم با فرماندهی دریادار سیاری پدافند داریم با فرماندهی امیر اسماعیلی نیروی هوایی داریم با فرماندهی امیر شاه صفی نیروی زمینی داریم با فرماندهی امیر پوردستان حالا شما یه نگاه به این چهارتا نیرو بنداز به نیازهاشون به آمادگی نیروهاشون به پیشرفتی که تو این 10 سال کردن به گردنه هایتکنولوژیکی که باهاش درگیرند به صحبتهای فرماندهانشون یه نگاه بنداز حالا یه نمره بده بهشون این معیار مقایسه ماست اینه که ما به فلان فرمانده ایرادات فراوان میگیریم صحبتهای دلگرم کننده شما در مورد نگاه چپ دشمنان تو این 30 سال درسته ولی اینم درنظر بگیر حضرت علی وقتی میرفت تو میدون جنگ کسی از زیر دستش سالم در نمیومد امام حسینو آبو به روش بستن به خیمهه ای اهل بیتش حمله کردن تا تونستن بهش غلبه کنن کی با حضرت عباس میتونست تو میدون جنگ برابری کنه فرماندهی لیاقت میخواد شجاعت میخواد درایت میخواد آینده نگری میخواد 

خدا همرو به راه راست هدایت کنه

  • Upvote 5
  • Downvote 1

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر

سلام

 

برادر عزیز ، وارد کردن مسائل اعتقادی و ایدئولوژیگ در چنین بحث هایی ظلم به « اعتقادات و آرمان » هاست .... شما می خوای تیشه به ریشه ی اعتقادات ما بزنی !؟

اینجا یک بی تقوایی بزرگ شده و به صورت آشکار ، 25 سال تمام به مردم دروغ تحویل داده شده  و هزینه های مادی ، معنوی ، امنیتی این کشور به هدر رفته ... جای هیچ دفاعیی نداره !!

از نظر من  باید تمامی دست اندرکاران این پروژه رو دادگاهی کرد تا معلوم بشه این بیت المال کجا خرج شده .

 

..

 

جناب ، شما متوجه نشدید چی گفتم

 

ما کشوری هستیم که جلوی ابرقدرت شرق و غرب ایستادیم ، یعنی جلوی کل دنیا

 

والسلام

 

این کشور داره روی پای خودش یاد میگیره همه چیز رو بسازه ، اما با هزاران مشکل مختلف که بارها و بارها امام خامنه ای در جلساتی که با نظامیان و اقتصادیون و سیاسیون داشتند هم اشاره کردند

 

از افرادی که  صرفا طرح میدن تا پول برای مهندس و کارمند بگیرند تا افرادیکه بیت المال رو میخورند و طرح خوبی نمیدن تا افرادی که هم طرح خوبی دارند هم انگیزه و عشق ش رو دارند مثل سردار شهید حسن تهرانی مقدم

 

 

فکر میکنید چرا رهبری این جمله رو گفتند : آقا حسن ، یکی از کسانی بود که هرچه به ما میگفت میساخت

 

 

این جمله رو خوب بخونی میلیون ها خط مفهوم داره برادر ....

 

 

ما خودمون درد کشیده این  نوع عملکردهای اشتباه در نیروهای مسلح بودیم و هستیم و خواهیم بود ولی دلیلی نیست که بتازیم برهمه چیز

 

 

و اما در رابطه با جمله اسرائیل : دوست گلم مفهوم جمله م واضح بود .... ایران یک هزارم اسرائیل بهش اون امکاناتی که به اسرائیل داده میشد میدادند امروز ابرقدرت جهان بود !

اسرائیل واقعا حروم کردم این همه کمک های تکنولوژیکی همه کشورهای جهان از آلمان مرکل تا امریکای صهیونیست رو .... خدائیش حیف این همه تکنولوژی که به انحا مختلف دراختیارشون گذاشتند

بچه های ایرانی به والله که حتی یک هزارم دسترسی آزاد به اطلاعات صنعتی که هیچ استفاده نظامی هم نداره ندارند ولی خیلی جلوتراز همتایان اسرائیلی شون هستند

کاش یک هزارم اطلاعات صنعتی که به اسرائیل داده شد به ما میدادند تا اونوقت میدیدی که علم در ثریا چطوری لنگ مینداخت جلوی پارسیان

و در پایان بگم : اولین نفری که تو این سایت پرده از ذوالفقار خیالی برداشت من بودم بعدش رایش مارشال که تصاویرش رو از داخل گرفت .... هنوز نوشته های من هست ... فکر کنم برای سال 2009 هست ....یا قبلترش ....

مسائلی هست که به هیچ عنوان مطرح نمیشه و نخواهند کرد تابفهمید چطور همانند پروژه موفق آقای نوپوراشرفی در ساخت سلاح سازمانی کارا ، چه برسر این مهندسین توانای مملکت آوردند همینایی که جانمازآب میکشند ...

 

 

ldmdff جان

 

حرف شما متین است

اما به نظر من از منطق به دور هست فکر کنیم هرجا قدم میزاریم باید یک انسان بهشتی ببینیم ! یک شخصی که نمیدونم مدیر هست و مدبر هست و متفکر

اینطوری بود ، خیالت تخت دنیا یک روال یکنخواخت رو طی میکرد و شما فرق خوب و بد رو نمی فهمیدی

 

خیلی ها بودن به سردار تهرانی مقدم حرف میزدند میگفتند کارهاش بیخود هست ... اما وقتی رفت و بعضیا رو دیدند فهمیدند نعمت حسن تهرانی مقدم ها چی بود

 

برای شهید ستاری هم خیلی چیزها ساختند و برای یاسینی و خیلی های دیگر

 

ارتشی و سپاهی هم نداره

 

 

ولی بحث اینه نیمه خالی و پر رو با همدیگه ببینیم

 

 

و باید گفت حرف رهبری رو در وقتیکه همه گفتند ما تو محاصره شعب ابی طالب هستیم بشنویم گفتند : خیر ما در وضعیت خیبریم .....

 

 

دوست گلم

 

رهبر ایران میدونه ایران اف22 و ...نداره ، و اصولا هم انتظار داره که بسازیم اما براساس ما می توانیم و صرفا برای آیه واعدولهم ... اما مطمئن باشید هیچ کسی در بین سران معظم ایران اعتقاد نداره که اف 22 یا هر سلاح دیگری به جز ایمان به خدای متعال و عاشورایی بودن ، رمز پیروزی هست

 

اینو شخصا بارها و به عینه دیدم ... چه در سوریه چه دربقیه جاها

 

براشون خنده دار هست و منم وقتی تو کربلا اون موچ های عظیم جمعیت رو دیدم دقیقا خنده م گرفت به تکنولوژی نظامی صرف بدون ایمان !

 

 

یا حق

  • Upvote 5
  • Downvote 6

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر

ما از سالها تولید تی 72چیز بدرد بخوری گیرمون نیومد.تی 90که سهله آرماتا هم تولید کنیم در داخل تا وقتی که مدیریت انقدر ضعیفه بی فایده است.دوستانی که انقد میگن این خرید خوبه بگن تکلیف اینهمه تی 72چیه؟آیا واقعا ارتقا تی 72ها کم هزینه تر نیست؟با باقی مونده پول هم میشد یه سرمایه گذاری خوب رو ذوالفقار کرد.نتیجه دو دهه کار چیه الان؟؟؟
کاش میشد روس ها رو به همکاری در زمینه محصولاتی مثه ذوالفقار و یا قاهر و چیزای دیگه راضی کرد.حیف که نمیشه


تی 72 برای زمان خودش خوب بود تو نبرد ای امروزی چیزی جز یه هدف متحرک ساده نیست به نظرم همه رو یا باید به عراق بفروشیم یا از رده خارج کنیم
در مورد ذوالفقار من قبلا گفتم با ورود تانک تی 90 به یگان های زرهی میتونیم از تکنولوژی استفاده شده استفاده کنیم تا پروژه ذوالفقار پیشرفت کنه و حتی به تولید انبوه برسه
  • Upvote 1
  • Downvote 1

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر

دوستان تا حدی که من اطلاع دارم به صورت کلی ماموریت های ارتش و سپاه به این صورت جدا شده است که ارتش مانند دیگر ارتش های جهان بیشتر بر روی تجهیزات و تاکتیک های کلاسیک و سپاه بر روی سلاح ها و تاکتیک های غیر کلاسیک  کار کنند. البته در مواردی این دو نیرو در حیطه و ظایف همدیگر تداخل هایی داشته اند و دارند. 

بعد از سال 1990 و جنگ عراق و امریکا نظریه ای که در کشور به تدریج شکل گرفت این بود که تنها کشوری که ممکن است با ما برخورد نظامی داشته باشد امریکا است که عملا با امریکا نیز فقط به صورت غیر متقارن میتوان روبرو شد بنابراین روش های کلاسیک و تجهیزات کلاسیک به عبارتی ارتش مورد بی توجهی قرار گرفت. حدود 20 سال تلاشی برای بهبود توان زرهی و نیروی هوایی به عمل نیامد. بنابراین دو نیروی هوایی و زمینی ارتش مورد بی توجهی قرار گرفتند فقط نیروی پدافند و نیروی دریایی مورد توجه قرار بودند.

در سال های اخیر مشخص گردید که نوع تهدیدات امریکا عوض شده است. امریکا تلاش میکند مستقیما وارد جنگ نشود بلکه از طریق تحریک کشورهای اطراف ما  از طریق ایجاد گروه های تروریستی توسط عربستان و قطر و ترکیه امنیت ما را تهدید کند. که این مسئله حتی در اینده ممکن است منجر به برخورد محدود نظامی ما با این کشورها و این گروه ها بشود.  بنابراین در این مرحله بحث تقویت نیروی زمینی و هوایی ارتش ایجاد شده است.

این دو نیرو حدود 20 سال مورد بی توجهی کامل قرار داشته اند. این بی توجهی شامل بی توجهی در تامین تجهیزات بودجه و معیشت زندگی پرسنل این نیروها شده است که باعث افت انگیزه و قابلیت این نیروها بخصوص نیروی زمینی شده است. برگزیده ترین بخش نیروی زمینی یعنی نوهد از چتر های برای عملیات هوابرد استفاده میکند که از عمر کاری انها یک دهه  است که تمام شده و استفاده از انها خطرناک است.

ظاهرا این سیاست تغییر کرده و حرکت های اساسی برای بازسازی نیروی هوایی و نیروی زمینی اغاز شده که سراغاز ان خرید تانک تی 90 و سوخو 30 است. طبیعتا رسیدن توان این نیروها به شرایط ایده ال نیاز به زمان دارد. 

ویرایش شده در توسط sasasasa
  • Upvote 7

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر

یک عکس خوب از ذوالفقار به من بدید .... می خوام یک متن گونی خیزی بنویس و توی اینترنت منتشر کنم تا حداقل این فرماندهان خجالت بکشند و به مردم دروغ نگند ...

سر حرفت بمونیا!!اینهمه ایراد گرفتی مرد میدونی بیا آبروشون رو ببر
منتظر متنت در اینترنت هستم!
 

http://gallery.military.ir/albums/userpics/_DSC0223.jpg

http://i45.tinypic.com/2zyzm6r.jpg

http://forum.zeyroon.com/uploads/imgs/pre_1397862125__military_ir-img_1__28429.jpg

 

اگرم قوپی اومدی اشکال نداره!ولی پستت رو ویرایش کن!

  • Upvote 2
  • Downvote 2

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر

این بحثها هیچ  نتیجه ای نداره فقط یه کم تو سرو کله هم میزنیمم یه وقتی هم تلف میکنیم چند ماه بعد باز دوباره یه رزمایش نیرو زمینی ارتش دیگه یه تاپیک دیگه یه اعصاب خوردی دیگه یه 10 صفحه انتقاد دیگه و یه گوش که انقد توش پنبه پر کردن که صدای تنفس خودشم که به شماره افتادرو نمیشنوه ای کاش آقای روحانی که گفتند تو این 2 سال اندازه 10 سال گزشته پیشرفت دفاعی داشتیم یه چشمه از اون پیشرفتو نشون میدادن 

  • Downvote 1

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر

سر حرفت بمونیا!!اینهمه ایراد گرفتی مرد میدونی بیا آبروشون رو ببر
منتظر متنت در اینترنت هستم!

 

 

rbmy4yvlum2po0d3gge1.jpg

 

جان خودتون ادعاهای رو بنر تانک رو ببینید !!

 

نکته : صورت عزیزان رو مات کردم تا اگه کسی این عکس رو دیدید به این عزیزان نخنده .

نکته : یک بنر مبارزه با جنگ نرم روی دیوار بود که پاکش کردم تا ذهن مخاطب پرت نشه .

ویرایش شده در توسط Juicer
  • Upvote 5
  • Downvote 4

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر

حداقل نسخه اخر اگه اشتبان نکنم smبگیریم چون هر چی بگیم اقایون کار خودشون میکنن

منظور ام اس هست؟ توی مدل های تی نود ام اس از حفاظت بهتری برخورداره مخصوصا با اون تیربارش که از داخل برجک کنترل میشه برای جنگ های شهری هم عالیه

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر

تفاوتی بین تی-72 و تی-90 و ... نمی بینم ، ویژگی ممتاز تی-90 چیه ؟

به جای این کار بهتر بود با صنایع زرهی روسیه در زمینه های مختلف پروژه های مشترکی رو ایجاد میکردند. ایجاد خط تولید امرپ های روسی در داخل، پروژه های تحقیقاتی و ... .

در خصوص تانک هامون هم بهترین کار توسعه سیستم حفاظت دفاع فعال با کمک روسیه وچین و ارتقای همین تانک ها هستش تا زمانی که بتونیم چیزی مثل مرکاوا مارک 4 یا آبرامز یا کی-2 یا لئوپارد2آ7 و ... تولید بکنیم یا بخریم.

در میدان رزم کنونی چندان تفاوتی بین تی-90 و تی-72 نیست.

  • Upvote 3
  • Downvote 2

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر

ایجاد یک حساب کاربری و یا به سیستم وارد شوید برای ارسال نظر

کاربر محترم برای ارسال نظر نیاز به یک حساب کاربری دارید.

ایجاد یک حساب کاربری

ثبت نام برای یک حساب کاربری جدید در انجمن ها بسیار ساده است!

ثبت نام کاربر جدید

ورود به حساب کاربری

در حال حاضر می خواهید به حساب کاربری خود وارد شوید؟ برای ورود کلیک کنید

ورود به سیستم

  • مطالب مشابه

    • توسط Navard
      به نام خداوند بخشنده و مهربان 
       
       

       
      برای بزرگنمایی تصاویر بر روی آن ها کلیک (لمس) کنید
       
      با ورود اولین زره پوش ها به میدان جنگ جهانی اول، اینطور بنظر می رسید که هیچ چیز جلودار آن ها نیست. سربازان بخت برگشته آلمانی ناگهان با غول های آهنینی رو به رو شدند که هیچ سلاحی بر آن ها کارگر نبود. طولی نکشید که طرف های دیگر جنگ هم زره پوش های خود را توسعه دادند تا شاهد نخستین نبردهای تانک با تانک باشیم و اینجا زمانی بود که تانک بعنوان موثرترین ابزار در مقابل تانک حریف معرفی شد. تانک ها همچنان در ابتدای راه بودند و توانایی صنعتی کافی برای تولید گسترده آن ها وجود نداشت و ذهنیت فرماندهان هم همچنان آن ها را نمی پذیرفت  اما خطوط میدان نبرد در جنگ جهانی اول آنقدر وسیع بود که کسی نمی دانست کی و کجا سر و کله ی تانک های خوفناک دشمن پیدا میشود. در نتیجه ارتش های دو طرف به فکر تسلیحاتی افتادند که بتوان به وسیله ها آن ها به تانک ها آسیب وارد کنند. تفنگ های ضد تانک و نارنجک های ضد تانک و خمپاره ضد تانک و توپ ضد تانک و چندین ایده دیگر مطرح میشوند که دو مورد اول بسیار فراگیر میشوند و این موارد تا جنگ جهانی دوم هم ادامه می‌یابد. اما بحث نوشتار پیش رو به نارنجک های ضد تانک خلاصه می شود. نارنجک های ضد تانک (atg) یک سلاح پرتاب دستی هستند که برای آسیب زدن و یا انهدام اهداف زرهی استفاده می شوند. اگرچه برد کوتاه و نیاز به نزدیک شدن به زره پوش ها، تاثیر آن ها را محدود می کند. سربازان نارنجک انداز ناچار بودند به زره پوش های دشمن نزدیک شوند که البته در بعضی مواقع شدیدا توسط خودروهای زرهی دیگر و نفرات پیاده پشتیبانی میشدند. در نتیجه از همین ابتدای کار باید بدانیم که نارنجک های ضد تانک برای کاربرد خاص و ویژه توسعه یافتند و البته قیمت ارزان و تولید آسان و کاربری نسبتا ساده آن ها را محبوب و شاید بهتر است بگوییم که آن ها را قابل تحمل میکرد.
       


       
       
       
      همانطور که گفته شد، نارنجک های ضد تانک برای اولین بار در طول جنگ جهانی اول علیه وسایل نقلیه زرهی مورد استفاده قرار گرفتند، اما تا زمان جنگ جهانی دوم که نارنجک های ضد تانک با سرجنگی خرج گود(HEAT) تولید شوند، اثر گذاری آن ها در هاله ای از ابهام قرار داشت. اولین نارنجک های ضد تانک دست ساز بودند. در طول جنگ جهانی اول، آلمانی‌ها اولین کسانی بودند که با نارنجک های ضد نفر معمولی خود که به نارنجک گوشت کوبی معروف هستند نارنجک ضد تانک ساختند. آن ها با بستن دو یا سه سر انفجاری نارنجک های ضد نفر به یکدیگر یک نارنجک بزرگ‌تر می ساختند و از آن علیه تانک ها و زره پوش ها استفاده کردند. در  نبرد پس از کشیدن ضامن، نارنجک را به بالای تانک دشمن که به آرامی پیشروی می کرد پرتاب میکردند، جایی که زره در آن قسمت از تانک ضعیف تر بود و احتمال نابودی آن با انفجار همزمان چند نارنجک می رفت. در این نارنجک ها، اثر ترکش زایی که کاربرد تخصصی آن ها بود اهمیتی نداشت، بلکه قدرت انفجار باعث تخریب سقف و کنده شدن قطعات فولادی و در نهایت مرگ خدمه میشد.
       
       

       

       
       
      در طول جنگ جهانی دوم با همین روش کشورهای مختلف با قرار دادن تعدادی نارنجک در کنار هم، نارنجک های ضد تانک دست ساز ساختند و اینطور اولین نارنجک های ضد تانک همه گیر شدند. با توجه به وزن زیاد نارنجک های ضدتانک ابتدایی، معمولاً از فاصله بسیار نزدیک پرتاب می شدند یا مستقیماً در نقاط آسیب پذیر بر روی خودروی زرهی دشمن قرار می گرفتند. در نارنجک های دست ساز خبری از چاشنی ضربه ای نبود و نارنجک ها باید زمان مورد نیاز چاشنی خود را طی میکردند تا منفجر شوند که این مورد کار پرتاب کننده را دوچندان سخت و ترسناک میکرد. بریتانیایی ها در سال 1940 روش دیگری را ابداع کردند، در این روش آن ها دینامیت یا مواد منفجره قوی دیگر را در یک جوراب ضخیم قرار می دادند و قسمت بیرونی جوراب را به گریس آغشته میکردند و سپس این جوراب ها در یک قوطی حلبی قرار میدادند. در زمان نبرد، سربازان بخت برگشته جوراب را بیرون می آوردند و فیوز یا فیتیله را روشن کرده و سپس آن ها را به طرف برجک تانک یا شنی و چرخ هایش پرتاب می کردند به این امید که تا زمان انفجار به تانک بچسبد (در فیلم نجات سربازان رایان هم حتما بخاطر دارید که سروان میلر از این روش برای متوقف کردن تانک های آلمانی بهره برد). در صورت موفقیت آمیز بودن، باعث آسیب به بخش داخلی زره، و کشته یا زخمی شدن خدمه تانک می شد. مشخص نیست که آیا این نوع نارنجک های ضد تانک دست ساز با موفقیت در جنگ به کار گرفته شده است یا خیر! اما دست کم در هالیوود یک شکار موفق به نام خود ثبت کرده است...
       

       
      در تاکتیکی دیگر هنگامی که تانک ها از سنگرها و خاکریز ها عبور می کردند، نارنجک های دست ساز را می شد توسط پیاده نظام به عنوان نوعی مین ضد تانک در مسیر تانک ها قرار داد به این امید که به موقع منفجر شوند. در حالی که این روش ها در نا امیدی و بیچارگی از هیچی بهتر بنظر می رسید، اما معمولا برای سربازان پیاده نظام خطرناک تر از خدمه تانک ها بودند. در روش دیگر سربازان چینی در جنگ دوم چین و ژاپن از بمب گذاران انتحاری علیه تانک های ژاپنی استفاده کردند. سربازان چینی مواد منفجره مانند بسته های چندتایی نارنجک یا دینامیت را به بدن خود می بستند و خود را زیر تانک های ژاپنی می انداختند تا آنها را منفجر کنند! با این روش در نبرد شانگهای، یک بمب‌گذار انتحاری چینی با منفجر کردن خود در زیر تانک، یک ستون ژاپنی را متوقف کرد. و در نبرد تایرژونگ (Taierzhuang) نیز سربازان انتحاری چینی موفق میشوند تانک های ژاپنی و همچنین خودشان را منفجر کنند. در یک استفاده دیگر در تایرژونگ، سربازان انتحاری چینی، چهار تانک ژاپنی را با بسته‌های نارنجکی خود از بین بردند.
       

       
      سعی شد که رنگی شود 
       
      نارنجک های ضد تانک صنعتی عموما از خرج گود‌ (HEAT) برای نفوذ به زره استفاده می کنند، اگرچه از سر جنگی شدید الانفجار با سر له شونده (HESH) نیز در بعضی از آن ها استفاده می شود. در اصطلاح نظامی، کلاهک هایی که از انفجار شکل دار استفاده می کنندHEAT نامیده می شوند که خرج گود شاخص ترین آن هاست. همانطور که در بالا گفته شد اکثر نارنجک های ضد تانک صنعتی از نوع خرج گود هستند. بدین جهت زاویه برخورد خرج گود و مواد مذاب خروجی حاصل از آن باید با سطح زره منطبق باشد. در نتیجه در طراحی برخی از نارنجک های ضد تانک از چتر نجات کوچک یا نوارهای پارچه‌ای و یا باله‌های تثبیت‌ کننده در نسخه های پرتاب شونده از پهپاد استفاده می گردد. 
       

       
      به باله ها توجه شود 
       
      بریتانیا اولین نارنجک ضد تانک خود را در اواخر سال 1940 با نام  تایپ۶۸(AT68) وارد میدان کرد که یکی از اولین تسلیحات ضد تانک از نوع خرج گود بود. نارنجک به وسیله یک تفنگ و با استفاده از نارنجک انداز میلز نصب شده بر روی آن شلیک می شد( نارنجک تفنگی). نارنجک ضدتانک تایپ 68 دارای نفوذ 50 میلی متری در زره بود که برای سال 1940 حیرت انگیز بنظر می رسید .
       

       
      نارنجک انداز میلز و AT68 (سعی شد که رنگی شود )

       
      نارنجک تفنگی AT68 
       
       
      همچنین در ادامه و در حین جنگ نارنجک ضد تانک تایپ۷۴ (74 ST) نیز توسط آن ها ساخته شد که شامل یک خرج گود درون یک بسته پرتابه دستی با شباهت هایی به نسخه های نارنجک گوشت کوب آلمانی بود. ایده پشت این نارنجک، ساخت یک سلاح ضد تانک ساده و با کاربری آسان، آمادگی فوری برای تولید و ارزانی بود. نارنجک ST به اصرار چرچیل در تولید انبوه قرار گرفت، اما با دیدن نحوه عملکرد آن، ساخت بیشتر و خدمت فراگیر آن متوقف شد. نارنجک تایپ 74 بعداً به عنوان یک راهکار اضطراری برای مقابله با تانک‌های سبک ایتالیایی در شمال آفریقا برای سربازان بریتانیایی فرستاده شد، جایی که بر خلاف انتظار ها و نتایج قبلی بسیار عملکرد مؤثری داشت. در اروپا، پارتیزان های فرانسوی به طور موثر از نارنجک ضد تانک تایپ 74 در اقدامات خرابکارانه علیه تأسیسات آلمانی استفاده کردند. نارنجک هاوکینز (تایپ 75) یکی دیگر از نارنجک‌های ضد تانک بود که توسط متفقین غربی به کثرت مورد استفاده قرار گرفت.
       

       
      نارنجک 74 ST
       
       
       
      نارنجک هاوکینز (تایپ 75)
       
      مدت کوتاهی پس از تهاجم آلمان نازی به روسیه در سال 1941، نارنجک ضد تانک پانزر‌ ورف ماین (Panzerwurfmine (L)) توسط آن ها وارد خدمت می شود، که یک نارنجک ضد تانک با سرجنگی خرج گود و بسیار کشنده بود و می توانست سنگین ترین تانک های آن سال ها را نابود کند. این نارنجک به بالای تانک پرتاب می شد و پس از رها شدن توسط فرد پرتاب کننده، سه باله از انتها بیرون آمده و آن را در طول پرواز کوتاه خود تثبیت می کردند. نارنجک ضد تانک ‌پانزر ووف ماین (L) بسیار کشنده بود و ساخت آن ارزان بود، اما برای پرتاب دقیق به مهارت قابل توجهی نیاز داشت و تنها توسط تیم‌های مخصوص و آموزش دیده ضد تانک مورد استفاده می‌گرفت. گونه دیگری از نارنجک های ضد تانک آلمانی "Geballte Ladung" بود که به معنی بار انبوه است. این نوع نارنجک منفرد نیست، بلکه تعدادی نارنجک معمولی است که به یکدیگر متصل شده اند. یکی دیگر از تلاش‌های آلمانی برای ساخت تسلیحات ضد تانک قابل حمل توسط نفر، سلاح "Hafthohlladung" (به معنی: خرج گود چسبنده) بود. این نارنجک چسبان در واقع یک خرج گود با قیف تو خالی بزرگ بود که به وسیله سه آهنربا به یک تانک می توانست بچسبد، اما برای پرتاب بسیار سنگین بود و در نتیجه باید توسط فرد بکار گیرنده، مستقیماً به ناحیه ضعیف یک تانک چسبانده می شد.
       

       
      نارنجک ضد تانک پانزر‌ ورف ماین (Panzerwurfmine)
       

       
      نارنجک  ضد تانک آلمانی Geballte Ladung
       

       
      نارنجک چسبان Hafthohlladung
       
       
      طولی نکشید که روس ها توانستند پانزر ورف ماین را به غنیمت بگیرند و با کمک آن، نارنجک ضد تانک خود مجهز به خرج گود را بسازند. البته روس ها در سال 1940، یک نارنجک ضد تانک ساده را توسعه دادند که از اثر انفجاری ساده برای آسیب زدن به زره پوش ها استفاده میکرد و نام آن RPG-40 بود. پس از پرتاب این نارنجک با کمک نواری مسیر پروازش تثبیت می شد. از طرفی روس ها، RPG-43 ( عدد اشاره به سال تولید 1943 است) را ساختند که یک نسخه اصلاح شده از RPG-40 بود و به آن یک لایه مخروطی اضافه شد و تعداد زیادی نوار پارچه ای برای تثبیت مسیر پرواز پس از پرتاب در انتهای آن قرار گرفت. در سال آخر جنگ، روس ها RPG-6 را معرفی کردند، که یک طراحی جدید بر پایه RPG-43 و با آیرودینامیک بهبود یافته و همچنین با یک دم چتری در درون بود که پس از پرتاب از دسته به بیرون رها میشد. نفوذ این نارنجک بیش از 100 میلی متر در زره فولادی گزارش شده است، که برای ایجاد آسیب و انهدام هر تانکی در صورت برخورد با قسمت فوقانی آن ها کافی بود. استفاده از RPG-43 و RPG-6 روسی در نبرد بسیار ساده تر از پانزر ورف ماین آلمانی بود و به آموزش گسترده نیاز نداشت. توجه شود همین موارد بعد ها در سری راکت انداز های پانزر فاست و RPG-2 هم بکار آمدند و به همین دلیل بود که نسل اول این راکت انداز ها با نام نارنجک انداز معرفی شدند که حتی هنوز هم بر سر زبان هاست! در حقیقت راکت انداز های ضد تانک ابزاری بودند که نارنجک های ضد تانک را با کمک یک شتاب دهنده راکتی با دقت و در برد بیشتر به سمت تانک دشمن رها می‌کنند. پس از پایان جنگ جهانی دوم، بسیاری از کشورهای اروپای شرقی نسخه های RPG-6 خود را مهندسی معکوس کردند. برای مثال مجارستان نارنجک AZ-58-K-100 را توسعه داد. از این نارنجک به تعداد زیاد ساخته شد و در نبرد اعراب و  اسراییل در طول سالهای 1967 و 1973 توسط مصر نیز بکار رفت.
       
       
       
      نارنجک ضد تانک RPG-40
       

       
       نارنجک ضد تانک RPG-43
       

       
      نارنجک ضد تانک RPG-6
       

       
      نارنجک ضد تانک AZ-58-K-100 
       
      اولین نارنجک ضد تانک ژاپن، دارای یک کلاهک مخروطی خرج گود ساده به قطر 100 میلی متر بود که دارای یک سیستم فیوز ساده از نوع  "فعال در همه مسیر" بود که اگر به طور تصادفی با کشیدن ضامن از دست سرباز به زمین می افتاد منفجر می شد و به همین سادگی جان فرد را می گرفت. این ضعف آن را بسیار برای نیروی بکار گیرنده خطرناک میکرد، زیرا هیچ ایمنی پس از رهاسازی وجود نداشت و حتی ممکن بود در یک برخورد کوچک و اتفاقی به خود فرد نیز منفجر شود و البته طبق گزارشات میدانی، میزان نفوذ آن فقط حدود ۵۰ میلی متر بود. دومین نارنجک ضد تانک ساخت ژاپن لانج ماین(lunge mine) نام داشت که در واقع یک سلاح انتحاری بود. این سلاح یک کلاهک خرج گود بزرگ بود که بر روی یک چوب نیزه مانند نصب میشد و فرد انتحاری آن را به تانک یا هر هدفی می کوبید، و این برخورد باعث مکانیسمی میشد که در نهایت سرجنگی بزرگ خرج گود آن را منفجر میکرد و هم سرباز و هم هدف را از بین می برد. این نارنجک نصب شده بر روی نیزه هر چند جان سرباز بکار گیرنده را می‌گرفت اما 150 میلی متر در زره فولادی نفوذ میکرد و به همین علت آن را در رده اول بیشترین نفوذ نارنجک های ضد تانک جنگ جهانی دوم قرار میدهد. و البته کمبود سلاح ضد تانک در ژاپن قطعا جدی تر و مهمتر از نیروی بکار گیرنده انتحاری بود! گفته میشود ارتش آمریکا اولین بار در سال 1944 در فیلیپین با نارنجک های ضد تانک روبرو میشود و نارنجک های ضدتانک انتحاری مذکور فوق هم اولین بار در طی نبرد سایپان و پس از آن در نبرد اوکیناوا مشاهده شد. قبل از پایان جنگ جهانی دوم، ده‌ها هزار فروند از این نارنجک های ضد تانک ساده و پر خطر برای واحدهای معمولی ارتش ژاپن در مستعمارات امپراطوری و واحدهای رزمی در جزایر اصلی ژاپن تولید و ارسال شد، چون کاربری چندان سختی نداشتند و عموم سربازان با داشتن یک دل شیر و وفاداری مطلق به امپراطور و ژاپن می‌توانستند از آن ها استفاده کنند.
       

       
      نارنجک های پرتابی ژاپنی
       
          
       
      نارنجک انتحاری lunge mine
       
       پرکاربردترین نارنجک‌های ضد تانک امروزی، شامل طرح‌ های روسی پس از جنگ جهانی دوم هستند که معروف ترین آن ها نارنجک ضد تانک RKG-3 است. در طول جنگ ایران و عراق، سرباز ۱۳ ساله ایرانی محمد حسین فهمیده پس از اینکه خود را در زیر یک تانک عراقی با نارنجک منفجر کرد، به عنوان قهرمان جنگ مورد تجلیل قرار گرفت. به دلیل پیشرفت در زره تانک های مدرن و اختراع نارنجک انداز های راکتی، نارنجک های ضد تانک منسوخ شدند. با این حال در درگیری های پسا اشغال عراق، نارنجک های ضد تانک RKG-3 توسط شورشیان عراقی، عمدتا علیه خودرو های هاموی و نفربر های استرایکر و خضموک (MRAP) های آمریکایی استفاده شدند. این خودروهای محافظت شده زره ضعیف تری نسبت به تانک ها برخوردار بودند و در نتیجه نارنجک های ضد تانک از جمله RKG-3، با نفوذ ۲۲۰ میلیمتری توان آسیب زدن به آن ها را داشتند. پنهان کردن یک نارنجک انداز راکتی همچون RPG-7 در بین جمعیت کار سختی بود. اما هر فرد براحتی می توانست چند نارنجک RKG-7 را حمل کند و باید توجه کرد که تفاوت نفوذ این نارنجک تنها ۴۰ میلیمتر از نسخه ابتدایی RPG-7 کمتر است. شورشیان عراقی عموما در بین جمعیت مخفی میشدند و در دسته های چند نفری به کاروان های آمریکایی حمله و به آن ها خسارات جدی وارد می کردند. این تهدیدات در نهایت باعث شد که ایالات متحده اصلاحاتی در امرپ ها و نفربر های استرایکر انجام دهد که شامل  نصب زره فاصله دار و قفسی و ... می شد که این اصلاحات باعث می شدند تا نارنجک های ضد تانک قبل از تماس با بدنه اصلی منفجر شوند.
       
            
      نارنجک ضد تانک RKG-3
       
      نارنجک ضد تانک RKG-3 همچنین توسط واحد آئروروزویدکا (Aerorozvidka) ارتش اوکراین در تهاجم روسیه به اوکراین در سال 2022 مورد استفاده قرار گرفت. اوکراینی ها با تغییر در زمان‌بندی فیوز و همچنین افزودن باله‌های چاپ‌ شده با پرینتر سه‌بعدی، نارنجکRKG-3 را به RKG 1600 تغییر دادند تا سقوط خود را هنگام پرتاب از یک کواد کوپتر تجاری تثبیت کند. این تغییر، سرآغاز استفاده بسیار گسترده از این دست پهپاد ها با نام کواد کوپتر نارنجک انداز در جنگ اوکراین بود. با ورود کوادکوپتر های نارنجک انداز، مجدد نارنجک های ضد تانک در قالب بمب های سقوط آزاد خرج گود جان تازه ای گرفتند و بنظر می‌رسد با ورود نسل های جدید تر و حتی هدایت شونده آینده ای روشن تری برای این بمب ها قابل انتظار باشد. اما هر چه پیش آید، یادمان نرود که این تسلیحات ریشه در نارنجک های ضد تانک دارند. نارنجک های ضد تانک نیای سال خورده موشک های ضد تانک و راکت های ضد تانک و برخی بمب های پرتابی توسط پهپاد ها هستند. آنچه مشخص است هم چنان این پیر مرد با طراحی ساده خود و همینطور فرزندانش تا بازنشستگی فاصله بسیار دارند.
       

       
      استفاده از RKG-3 در  پهپاد های FPV انتحاری و مولتی روتور نارنجک انداز
       
       
       
      ذکر نام نویسنده و انجمن در هر برداشت از این مطلب الزامی است.
       
      گرد آورنده: Navard 
       
       بن مایه 
    • توسط SAEID
      [align=center]توسط متخصصين داخلي؛

      سامانه موشك زمين به هواي "اس200" بهينه‌سازي شد

      همزمان با سالگرد عمليات والفجر 8، سامانه موشكي "اس 200" به دست متخصصين پدافند نيروي هوايي ارتش بهينه و بازسازي شد.

      [/align]

      به گزارش خبرگزاري فارس به نقل از روابط عمومي نيروي هوايي ارتش، سامانه‌‌ي موشكي زمين به هواي "اس200" توسط متخصصين پدافند نيروي هوايي ارتش بهينه و بازسازي شده و صبح امروز يكشنبه با حضور مقامات لشكري و كشوري پرتاب آزمايشي خود را با موفقيت انجام داد.
      احمد ميقاني، فرمانده نيروي هوايي ارتش در تشريح ويژگي‌ها و توانايي‌هاي برجسته‌‌ي اين موشك گفت: بررسي ميزان كارايي سامانه‌هاي پدافند اعم از موشكي و راداري در مقابل تهديدات احتمالي عليه كشور ايران و همچنين ارتقاء سطح مهارت و دانش كاركنان عملياتي و فني در مراحل مختلف و آماده‌سازي تجهيزات موصوف از اهداف آزمايش اين سامانه‌ موشكي است.
      وي با اشاره به تلاش‌هاي متخصصين نيروي هوايي براي بومي‌سازي و نهادينه كردن علوم پيشرفته دنيا در راستاي دفاع از حريم هوايي كشور، گفت: توان نظامي ايران در خدمت صلح و آرامش كشور و منطقه است و تاريخ پرافتخار انقلاب اسلامي ايران نشان‌دهنده‌ي متخصصين و اتكاء به توانمندي‌ داخلي است كه قابليت‌ تأمين تمامي نيازهاي كشور را به استفاده از اقدامات تخصصي و امكانات موجود فراهم مي‌كند.
    • توسط 951
      تاپیک جامع تحولات زرهی در نیروهای نظامی ایران
       
      با سلام
      این تاپیک برای ثبت نظرات و پیشنهادات علمی و عملی در خصوص تجهیز نیروهای زمینی ایران به یک تانک اصلی میدان نبرد برای جنگهای نوین ایجاد گردیده است .
       
       
      پلتفرم های موجود در نیروهای نظامی ایران به شرح زیر میباشند که هر کدام میتوانند در صورت برخورداری از مشخصات لازم بستر ی برای توسعه تانک اصلی میدان نبرد برای کشورمان باشند .
       
      ام۴۷ پاتون
       

      ام۴۷ پاتون یک تانک متوسط آمریکایی بود که با پیشرفت طرح تانک ام۴۶ پاتون در اوایل دهه ۱۹۵۰ ساخته شد. این تانک به عنوان تانک اصلی نیروی زمینی و تفنگداران دریایی و جایگزین تانک‌های ام۴۶ و ام۴ شرمن وارد ارتش آمریکا شد اما در این ارتش در هیچ جنگی شرکت نکرد.
      ام۴۷ تنها پس از چند سال با ساخت تانک پیشرفته‌تر ام۴۸ پاتون از استاندارد خارج شد و در اختیار متحدان آمریکا قرار گرفت و در جنگ‌های متعددی از جمله توسط اردن در جنگ شش‌روزه علیه اسرائیل، توسط پاکستان در جنگ‌های هند و پاکستان، از سوی ترکیه در حمله سال ۱۹۷۴ ترکیه به قبرس، توسط ایران در جنگ ایران و عراق و در خدمت استقلال‌طلبان کروات در جنگ استقلال کرواسی شرکت داشت.
       
      ام۴۸ پاتون
       

      ام۴۸ پاتون یک تانک متوسط آمریکایی بود که سومین و آخرین تانکی به شمار می‌رفت که به نام ژنرال جرج پاتون فرمانده سپاه سوم ایالات متحده در جنگ جهانی دوم و از هواداران کاربرد تانک در میدان نبرد، نامگذاری شد. البته ام۶۰ تانکی که بعد از ام۴۸ طراحی و تولید شد هم به طور غیر رسمی ام۶۰ پاتون نامیده می‌شود. طراحی ام۴۸ بر اساس پیشرفت و توسعه ام۴۷ پاتون تانک متوسط قبلی آمریکایی ها صورت گرفت و شباهت ظاهری زیادی با آن دارد اما از نظر ساختار کلی تانکی متفاوت و مستقل است.
       
      ام۶۰ پاتون
       

      ام۶۰ پاتون نخستین تانک رزمی اصلی آمریکایی بود که در سال ۱۹۶۰ تولید شد و سال‌ها مورد استفاده آمریکا و متحدان آن در جنگ سرد قرار داشت. ام۶۰ هرچند در ارتش آمریکا با ام۱ آبرامز جایگزین شده اما استفاده از آن هنوز در بسیاری از کشورها ادامه دارد.
      طراحی ام۶۰ بر اساس تانک متوسط ام۴۸ پاتون صورت گرفت که تا پیش از تولید ام۶۰ تانک اصلی ارتش آمریکا بود. پیشرفت‌های ام۶۰ نسبت به‌ام۴۸ شامل استفاده از توپ نیرومندتر ۱۰۵ میلی‌متری به جای توپ ۹۰ م‌م ام۴۸، استفاده از چرخ‌های آلومینیومی به جای فولادی، زره قوی‌تر و ضخیم‌تر، موتور دیزلی قوی‌تر با توان ۷۵۰ اسب بخار، و افزایش برد عملیاتی به ۴۸۰ کیلومتر می‌شد.
       
      چیفتن
       

      چیفتن (به انگلیسی: Chieftain) نوعی تانک اصلی میدان نبرد بریتانیایی است که از سال ۱۹۶۵ وارد نیروی زمینی بریتانیا شد. هنوز نیز در نیروهای مسلح اردن و ایران از آن استفاده می‌شود.
      طراحی چیفتن بر پایه گروهی از تانک‌های بریتانیایی انجام شد که از ماتیلدا ام‌کا ۲ در سال ۱۹۳۹ (با توپ ۴۰ میلی‌متری) آغاز شده و با تانک‌های کرامول (۵۷ و ۷۵ میلی‌متر)، کومه (۷۶ میلی‌متر) ادامه یافته و در پایان به تانک موفق سنچوریون (۷۶، ۸۳ و ۱۰۵ میلی‌متر) می‌رسد. چیفتن با پیشرفت این طرح ساخته شده و جایگزین تانک متوسط سنچوریون و تانک سنگین کانکوئرر به عنوان نخستین تانک اصلی میدان نبرد نیروی زمینی بریتانیا شد. تولید تانک چلنجر ۱ که بر پایه پیشرفت تانک چیفتن صورت گرفته بود از سال ۱۹۸۳ آغاز و در سال ۱۹۹۵ به‌طور کامل جایگزین چیفتن شد. تولید چلنجر ۲ هم در سال ۱۹۹۸ با توسعه چلنجر۱ آغاز شد. چیفتن از پیشرفته‌ترین تانک‌های عصر خود به‌شمار می‌آید که قدرتمندترین توپ و سنگین‌ترین زره را در بین همه تانک‌های آن هنگام را داشت. اما در برابر آن، توانایی تحرک و سرعت آن کاهش یافته بود.
       
      تی-۵۵
       

      تی-۵۴ یا تی ۵۵ نوعی تانک اصلی میدان نبرد ساخت شوروی است که نخستین پیش‌نمونهٔ آن در سال ۱۹۴۵ تولید شده و تولید انبوه آن از سال ۱۹۴۷ آغاز و به سرعت به مهمترین تانک جنگی ارتش سرخ شوروی و کشورهای عضو پیمان ورشو و بسیاری از کشورهای دیگر دنیا تبدیل شد.
      تی-۵۴ بیش از هر تانک دیگری در طول تاریخ تولید شده و برآورد می‌شود که در حدود ۸۶ تا ۱۰۰ هزار دستگاه از مدل‌های مختلف آن در کشورهای مختلف تولید شده باشد. این تانک از زمان آغاز تولید خود تاکنون شاهد بهینه‌سازی‌ها و اصلاحات متعددی بوده‌است. تی-۵۵ مهمترین بهینه‌سازی تی-۵۴ به شمار می‌رود که در سال ۱۹۵۸ وارد ارتش شوروی شد؛ برخورداری از سیستم محافظتی در برابر حملات اتمی-میکروبی-شیمیایی، حذف تیربار قسمت راننده، نصب موتور قوی‌تر (۵۲۰ به ۵۸۰ اسب بخار) و افزایش ظرفیت مهمات توپ اصلی تانک (از ۳۴ گلوله به ۴۳ گلوله) مهمترین تفاوت‌های آن بودند. این تانک علاوه بر شوروی در لهستان، چکسلواکی، چین (با عنوان تایپ ۵۹) هم تولید می‌شد.
       
      تی-۶۲
       

      تی-۶۲ نوعی تانک رزمی اصلی ساخت شوروی است که بر اساس پیشرفت طرح تانک‌های خانواده تی-۵۴/۵۵ طراحی شده و تولید آن از سال ۱۹۶۱ آغاز شد. این تانک به تدریج جای تانک‌های تی-۵۴ را در واحدهای زرهی و موتوری ارتش سرخ گرفته و تولید آن در شوروی تا سال ۱۹۷۵ ادامه یافت، تا اینکه در دهه ۱۹۸۰ با تانک‌های مدرن‌تر تی-۶۴، تی-۷۲ و تی-۸۰ در خطوط مقدم ارتش شوروی جایگزین شد.
      تی-۶۲ نخستین تانکی بود که از توپ بدون خان استفاده می‌کرد. تفاوت‌های اصلی این تانک با تی-۵۴ شامل شاسی طولانی‌تر و عریض‌تر، توپ بلندتر و پرقدرت‌تر و بدون خان ۱۱۵ میلی‌متری می‌شوند.
       
      تی-۷۲
       

      تانک تی-۷۲ یک تانک اصلی میدان نبرد است که تولید آن از اوایل دهه ۱۹۷۰ در شوروی آغاز شد. این تانک شباهت‌هایی با تانک قدیمی‌تر اما پیشرفته‌تر تی-۶۴ دارد. تی-۷۲ پس از تانک دیگر شوروی‌ها؛ تی-۵۴/۵۵ پرتیراژترین تانک تولیدشده پس از جنگ جهانی دوم است و در مجموع بیشتر از ۲۵ هزار دستگاه از آن ساخته شده و کماکان برای مشتریان خارجی تولید می‌شود که توسط ده‌ها کشور مورد استفاده قرار گرفته‌است. تانک تی-۹۰ مدل توسعه‌یافته تی-۷۲ و جدیدترین تانک ارتش روسیه محسوب می‌گردد. سلاح اصلی این تانک، یک قبضه توپ بدون خان کالیبر ۱۲۵ میلی‌متری از نوع ۲A46M است.
       
       
    • توسط seyedmohammad
      بسمه تعالی 
       

       
      نیروهای مسلح و مساله ی نخبگان  
       
       
       
      پیشگفتار: مساله ی نخبگی و نخبگان امروزه در هر سازمانی مطرح است . سازمان های غیر دولتی معمولا به دنبال سیاست هایی برای جذب نخبگان هستند. سازمان های دولتی عموما  از سیاست هایی همچون نوآوری باز[1] برای بهره بردن از نخبگان بدون نیاز به جذب و استخدام ایشان را دنبال میکنند. در برخی سازمان های دولتی مانند مجموعه های نظامی، امنیتی به دلیل سیاست های مرتبط با طبقه بندی اطلاعات ، موضوع نخبگان و نحوه ی تعامل سازمان با ایشان پیچیده تر است .
      دو خلاصه ی سیاستی  زیر توسط دو نویسنده نوشته شده اند ولی ایده ی مولف در هر دو تقریبا یکسان است. هر یک از مقالات میکوشد استدلال کند که رویکرد توجه به نخبگان از اساس دارای مشکلاتی است و نهاد های نظامی بایستی رویکرد دیگری را پیش بگیرند. استدلال ها  بر مبنای لزوم  توجه به نیازها و تعریف درست آنها بجای حمایت از ابزارها، ایده ها و وسایل است. با این استدلال سرمایه انسانی(شامل نخبگان) نیز بخشی از ابزارهای نیل به حل مسائل و نیازها در نظر گرفته می شود. مقاله دوم توسط واریور نوشته شده و در پست بعدی منتشر می شود انشالله. 
      ***
       
       
       
      سازمان های نظامی در جمهوری اسلامی ایران، به دلیل شرایط خاص عقیدتی و ایدئولوژیک مصداق سازمان های ارزش محور در علم مدیریت هستند.
      در علوم مدیریتی گفته میشود که  سازمان های ارزش محور، معمولا دارای فرصت هایی هستند: ارزش هاي محوري سازمان و مديريت سازمان بر اساس اين ارزشها مي تواند راهنماي بسيار خوبي جهت رشد و ادامه حيات سازمان باشد ، زیرا اين سازمان ها، به عنوان واكنش در برابر تغييرات محيطي ، ارزش هاي محوري خود را تغيير نمي دهند بلكه در صورت لزوم سعي مي كنند محيط خود يا ساختار هاي قبلي خود را تغيير دهند ، تا بتوانند ارزشهاي سازمان خود را حفظ نمايند. ارزش محوری موجب ایجاد و رشد سازمان هايي می شود كه رفتارشان حاصل تصميم و انتخاب آگاهانه خودشان و مبتني بر ارزش هاست نه ثمره اوضاع و شرايط محیطی. فرصت دیگر آن است که این سازمان ها عموما سازمان هايي عامل ، موثر و مسئوليت پذيرند . همچنین، این نوع سازمان دهی جهت مديريت استراتژيك نیز مناسب اسب زیرا در همه جنبه هاي تدوين ، اجرا و ارزيابي استراتژي ها و به هنگام تصميم گيري در اين زمينه ها بايد ارزش هاي محوري رعايت شوند و مورد توجه قرار گيرند.
      گذشته از نوع طراحی سازمانی در نیروهای مسلح ایران، نوع مدیریت نیز غالبا ارزش محور[2] است. در مديريت بر مبناي ارزش ها همه طرح ها ، تصميمات و عمليات در سازمان بر اساس ارزش ها هدايت و رهبري مي گردند. در این رویکرد هدف کلی به حداکثر رساندن ارزش سازمان است. این بدان معناست که تصمیمات صرفاً برای دستیابی به سود کوتاه‌مدت نباشند. گفته می شود که اگر تأثیرات بلندمدت تصمیمات بر سودآوری و پایداری سازمان در نظر گرفته شود، بازتاب آن را درآینده و در موفقیت های  به دست آمده توسط سازمان، مشاهده خواهد شد.
      اما این سازمان ها دارای نقاط ضعف و آسیب هایی نیز هستند. مهمترین آسیب ارزش محوری چه در طراحی سازمانی و چه در نوع مدیریت  آن است که در صورت تصویب و پذیرش یک ارزش از سوی سازمان – توسط فرهنگ غالب جامعه، فرهنگ سازمان یا اجبار مدیران – ارزش به عنوان هدف غایی سازمان تلقی شده و در صورت تامین آن ارزش ها، سازمان به هدف خویش رسیده است حتی اگر هیچ کار مفیدی درون سازمان صورت نگرفته باشد.
      در میان ارزشهایی که حقیقتا جزو ارزشهای اصیل هستند ولی به دلیل نوع و ساختار سازمان نیروهای مسلح ما آسیب زا شده اند می توان به برخی موارد اشاره نمود. به دلیل نوع وابستگی به حاکمیت، در ساختار نیروهای مسلح ایران مهمترین ارزش پیش فرض که همواره در معرض آسیب زایی قرار دارد، ارزش بودجه است. ارزش های دیگری که میتوان در این حوزه شناسایی نمود به شرح ذیل است:
      توجه بیش از حد به دفاع مقدس[3]،
      ارزش های موقت مربوط به تحولات سیاسی،
      تحقق شعار ما می توانیم،
      ارزش تبلیغات
      و به نظرمی رسد رویکرد توجه به نخبگان نیز با توجه موارد پیش گفته رویکرد صحیحی نبوده و موجب آسیب زایی می گردد.
       
      ارزش بودجه: ارزش بودجه به معنی آن است که نیروهای مسلح ایران به عنوان مصرف کننده ی بودجه دارای ارزش های سازمانی جهت جذب حداکثر ممکن از بودجه، گسترش حداکثر بوروکراسی سازمانی برای مصرف این بودجه و تضمین ادامه دار بودن این جریان بودجه می باشد. نمود این مساله را نیز می توان در تعریف پروژه ها بدون در نظر گرفتن نیازهای واقعی نیروهای مسلح جهت مصرف بودجه های تحقیقاتی پژوهشی و یا سیاست گران تمام کردن پروژه ها توسط وزارت دفاع دید که مورد اخیر موجب گسترش نهاد های موازی در سپاه، ارتش و ناجا ( ساتخ ها) و تامین نیاز های اصلی این مجموعه ها به صورت درون سازمانی شده است.
       
      توجه بیش از حد به دفاع مقدس: در نظر گرفتن توجه به دفاع مقدس اگر به عنوان یک تجربه ی تاریخی عظیم و یک گنج بزرگ جهت تجربه اندوزی و شناخت تهدیدات و راهکارهای دفاعی و نظامی باشد میتواند بسیار سودمند باشد ولی هنگامی که به عنوان یکی از ارزش های محوری سازمان های نیروهای مسلح در نظر گرفته می شود موجب آسیب هایی از این دست می شود.
      ·        عدم گردش نسلی و عدم اطمینان به نسل های جدیدتر به بهانه عدم حضور ایشان در دفاع مقدس و یا لزوم حفظ فرماندهان دفاع مقدس.
      ·        عدم به روز آوری جدی و عملی تاکتیک ها و تجهیزات به بهانه جواب گو بودن آنها در زمان دفاع مقدس و تهدیدات آن زمان.
      ·        برگزاری مراسمات یادواره های شهدا و بزرگداشت مناسبات دفاع مقدس و صرف بودجه های کلان جهت امور فوق که در این مورد می توان به انتقاد مقام معظم رهبری و نارضایتی ایشان از صرف بودجه ی کلان جهت ساختمان یادمان شهدا در جریان بازدید از دانشگاه افسری امام حسین علیه السلام اشاره نمود. در صورتی که مطابق موارد گفته شده توجه به دفاع مقدس به عنوان یکی از ارزش های محوری سازمان درآید، با توجه به ارزش محور بودن سازمان نیروهای مسلح ایران،  با حاصل شدن نتایجی که منجر به بزرگداشت یاد دفاع مقدس گردد اهداف سازمان محقق شده است.
       
      ارزش های موقت مربوط به تحولات سیاسی:  آسیب های متعدد ارین ناحیه را می توان از ارزش های دوره ای و گذرای سیاسی در سازمان نیروهای مسلح نیز مشاهده نمود. مهم ترین نمود آن به خصوص در وزارت دفاع به دلیل وابستگی به دولت و تغییر جناح های سیاسی قابل مشاهده است. بدین ترتیب که در دوره ی قدرت هر یک از جناح های سیاسی گفتمان آن جناح غالب با تغییرات مدیریتی و هدایت جریان بودجه بر روال کاری وزارت خانه مذکور اثرات عمده گذاشته و بعضا مسیر برنامه های کلان را نیز دست خوش تغییر می سازد. برای مثال در دوره دولت احمدی نژاد بودجه های کلان فضایی برای اهداف غیر واقعی و دور از نیازهای کشور اختصاص داده شد در حالی که با سیاست های تنش زدایی دولت روحانی نه تنها مسیر بودجه فضایی به کل مسدودشد بلکه تلاش شد کل سازمان های مرتبط با این دانش ازبین رفته و دانشمندان فضایی نیز با سرخوردگی جذب کارهای دیگر شوند. 
       
      تحقق شعار ما می توانیم: شعار "ما می توانیم" نیز گرچه یکی از هوشمندانه ترین راهبرد های مطرح شده از سوی رهبر انقلاب در همه عرصه های اقتصادی، نظامی و صنعتی ست، ولی توجه افراطی به این شعار به عنوان یک ارزش مستقل به خصوص در عرصه نظامی موجب تعریف نمودن پروژه های بی حاصل و بدون استفاده در سازمان رزم نیروهای مسلح ایران، حمایت از ایده های نامتناسب با میدان و رشد نامتوازن فناوری ها جهت اثبات توانایی داخلی شده است که در نهایت نیز خروجی این پروژه ها پس از هزینه بسیار زیاد جهت کسب فناوری و ساخت پیش نمونه های اولیه بایگانی شده و هیچگاه به صحنه ی عمل و استفاده نرسیده است. در صورتی که چنانچه جنبش" ما می توانیم  " به معنی بهره گیری از حداکثر ظرفیت تولید داخلی جهت برآورده کردن نیازهای واقعی نیروهای مسلح به کار گرفته شود موجب جهش عظیم هم در تولیدات نظامی و هم در اقتصاد ایران خواهد شد. 
       
      ارزش تبلیغات: آرامش روانی جامعه، حس امنیت و اقتدار در بعد داخلی، و قدرت نمایی در بعد خارجی نیز مطلبی مهم و بسیار حیاتی ست. اما هنگامی که به عنوان یکی از ارزش های محوری سازمان نیروهای مسلح ایران قرار بگیرد، نتیجه ی آن رونمایی از محصولاتی که هنوز مراحل تست را نیز پشت سر نگذاشته اند، و یا رونمایی های متعدد از برخی پروژه های تکراری با نام های جدید، بزرگ نمایی های خارج از قاعده، و کوچک نمایی های غیر واقعی در مورد تهدیدات موجود است. اوج این مشکل را می توان در رژه ی هر ساله نیروهای مسلح دید که به بدترین شکل ممکن بدون نظم و ترتیب و رعایت اصول رژه دو بار در سال اجرا می شود.پیش ازین نیز مقاله ای با عنوان " نظام رونمایی ها : امنیت زایی و امنیت زدایی" در مورد همین آسیب منتشر شده است. 
       
       
      آخرین ارزش موجود در سازمان نیروهای مسلح که به تازگی مورد توجه قرار گرفته است و به اندازه ارزش های پیش گفته مورد توجه نیست ولی بیم آن می رود که مانند ارزش های پیش گفته نهایتا منجر به آسب هایی بشود، مساله نخبگی و توجه به نخبگان است. شکی در بهره بردن در نیروهای نخبه و لزوم شایسته سالاری در هیچ سازمانی از جمله سازمان های نظامی وجود ندارد؛ ولی مشکل آنجاست که در یک سازمان ارزش محور، اگر مساله توجه به نخبگان خود به یک ارزش تبدیل شود، هیچگاه نتایج مورد نظر از بکار گیری نخبگان حاصل نخواهد آمد. نمود این داستان در جشنواره ها و فراخوان های ایده ها و جذب نخبگان که مدتی ست در نیروهای مسلح اتفاق می افتد قابل مشاهده است. اگر چنانچه که در ادامه گفته خواهد شد نیروهای مسلح ایران با رویکرد نیاز محور به سراغ نخبگان رفته و از ایشان برای حل مسائل کمک بگیرند، قطعا در یک رابطه ی دو سویه هم نخبگان امکان خدمت به کشور و مورد حمایت قرار گرفتن را بدست خواهند آورد و هم نیروهای مسلح از خدمات آنها به درستی بهره مند می شوند. اما چنانچه توجه به نخبگان خود به ارزش تبدیل شود، رویکرد مورد نظر منجر به جذب، استخدام، و یا حمایت های مقطعی در بعد مالی و مطرح ساختن حاصل دانش نخبگان در سمینار ها، همایش ها و مجلات تخصصی در قالب مقالات و پژوهش هایی که از روی کاغذ فراتر نمی روند خواهد بود.
      حقیقت آن است که در طول سال هایی که مساله توجه به نخبگان در نیروهای مسلح مورد توجه قرار گرفته است خروجی این سیاست نهایتا منجر به خمودگی و سرد شدن نخبگان، و در بسیاری از موارد جذب و هضم آنان در نظام بروکراتیک و سلسله مراتب سازمان های نظامی شده است. بنابر این  جهت بهره بردن از دانش نخبگان، نبایستی مساله توجه به نخبگان، خود تبدیل به یک ارزش در نیروهای مسلح شود، که در نهایت، مانعی برای بهره بردن از نخبگان و وصول به نتایج مورد نظر خواهد شد.
      اکنون و با در نظر گرفتن مطالبی که در مورد دیگر ارزش های حاکم بر سازمان نیروهای مسلح ایران گفته شد دوباره به مساله ی نخبگان نظر کنیم. در یک سازمان ارزش محور، نه تنها تعریف نخبگی تابع ارزش های سازمان است بلکه نحوه ی رفتار با نخبگان نیز مشمول همین قاعده است.
      ارزش هایی چون تظاهر به دینداری و یا ارتباطات خانوادگی که در عرف نیروهای مسلح با عبارت " منًا بودن" از آن تعبیر می شود ( تعریف نخبگی ) و داشتن برخی عقاید سیاسی خاص در دوره های سیاسی ( رفتار با نخبگان) و بسیاری مثال های دیگر از مصادیق غلبه ارزشهای بالاتر در سلسله مراتب ارزش ها بر بر ارزش های پایین تر مانند همین موضوع نخبه سالاری است. این موضوع  تا کنون باعث عدم امکان بهره مندی شایسته نیروهای مسلح از ظرفیت جامعه نخبگانی کشور شده است. در صورتی که با رویکرد نیاز محور و با به روزآوری برخی نکات حفاظتی ( حفاظت اطلاعات هوشمند شامل روش های برون سپاری و تقسیم پروژه) می توان از طیف وسیعی از نخبگان جهت براورده ساختن نیازهای دفاعی و نظامی کشور و رفع تهدیدات پیشرو مدد گرفت. 
      البته کل سازمان نیروهای مسلح، در یک حالت آرمانی بایستی دچار تحول در طراحی سازمانی شده، و از طراحی ارزش محور به طراحی فرایند محور میل کنند. از آنجا که امر فوق در کوتاه مدت و میان مدت امکان پذیر به نظر نمی رسد، پیشنهاد می شود که در مدل مدیریتی، بجای مدیریت مبتنی بر ارزش، رویکرد نیازمحور مورد توجه قرار گیرد. در این رویکرد بایستی نیازهای واقعی نیروهای مسلح (در میدان، آینده ی نزدیک و آینده ی دور ) مرتبا نیاز سنجی شده و جهت پاسخ به این نیاز ها از نخبگان به صورت هدفمند بهره گیری شود.
      در یک مدل پایه نیاز محوری از فرآیند زیر پیروی میکند:
       
       

       
       
       
      نکته ی مهم در این مدل و یا دیگر مدل های پایه در مورد عملکرد نیاز محور آن است که بایستی همواره پایش دقیقی جهت دانستن نیاز های واقعی و تشخیص اولویت آنها و ورود به مراحل بعدی انجام گردد. 
       
       
       
       
       
        [1] Open innovation
      [2] VBM
      [3] مساله ی عظمت دفاع مقدس و مقام رفیع شهداو وجوب توجه به آن از اصول مسلم است ولی ما دراینجا در مقام آسیب شناسی بوده و ناگزیراز بررسی دقیق موضوعات می باشیم.
  • مرور توسط کاربر    0 کاربر

    هیچ کاربر عضوی،در حال مشاهده این صفحه نیست.