امتیاز دادن به این موضوع:

Recommended Posts

 

دوستان در ویکیپدیا نوشته تی 90 ابتدا تی-۷۲بی‌یو نام داشت خب وقتی تی 90 همون تی 72 شاسی و برجک غیر ذلک یکیه فقط یسری تجهیزات دیگه به اون اضافه کردند ما که کروکدیل دنبالمون نکرده بریم دوباره تی 72 بخریم تجهیزاتش رو بخریم بیایم روی تی 72 های خودمون نصب کنیم الان فضای سیاسی و نظامی ایران و روسیه خیلی بهم نزدیک شده در حد متحد هستیم باید از این فضا به نحو احسن استفاده کنیم فرضا ما در زمان شاه در شرکت گرومن آمریکایی که داشت ورشکسته میشد سرمایه گذاری کردیم که بعد  اف 14 رو به ما دادند که برترین جنگنده آمریکا بود خب ماهم باید در آرماتا سرمایه گذاری کنیم که آرماتا رو بمون بدن وانتقال تکنولوژی پیشران  چیزی بتونیم از این روسا بگیریم قدر این فضای باز شده رو بدونیم

 

از گچا ميدوني اين كار رو نكردن ؟

  • Upvote 2

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر

نظر شخصی من(شخصی) اینه که خرید تانک، شاید در اولویت ما با بودجه کم ما نباشه. شاید اگه روی سیستم های دفاع تانک ها کار کنیم و سعی در ورود تکنولوژِ ها کنیم خیلی بهتره. چون عملا در یمن ابرامز هم با موشک های موجود و بسیار متداول در حال کله پا شدن هست. من فکر میکنم این موشکا به هر تانکی بخورن حتی اگه کامل از بین نبرن ولی از کار میندازن و میشن اهن پاره، فکر کنم موافقید که موشک ها و ضدتانک ها بسیارجلوتر از تانک ها هستن و صد البته دارای توزیع و پراکندگی و در دسترس بودن بیشتر هستن.

و نظر من: بیایم برای سریبازمون جلیقه ضد گلوله و کلاه فراهم کنیم، چند گروهان تک تیر اندازدرست حسابی تعلیم بدیم. از این دو تایی که گفتم در سوریه استفاده کنیم ببینین نتیجه چی میشه

  • Upvote 1

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر

 

و نظر من: بیایم برای سریبازمون جلیقه ضد گلوله و کلاه فراهم کنیم، چند گروهان تک تیر اندازدرست حسابی تعلیم بدیم. از این دو تایی که گفتم در سوریه استفاده کنیم ببینین نتیجه چی میشه

 

و نارنجک انداز هایی با نشانه گیری دیجیتال بسازیم و به جای پروژه های گرانی چون خرید تانک که هزارتا دردسر داره ، بریم به فکر خرید  مستقیم 1000 تا 2000 خودروی آمرپ سبک و تولید تحت لیسانس 22-28 هزارتای دیگه در کشور باشیم بهتره ...

 

از نظر من و با توجه به تاکتیک های جنگی که استفاده می کنیم نیروهای نظامی ما به این ها بیش از تانک نیاز دارند ...

 

https://en.wikipedia.org/wiki/VPK-3927_Volk

 

https://en.wikipedia.org/wiki/GAZ_Tigr

 

https://en.wikipedia.org/wiki/Ural_Typhoon

 

https://en.wikipedia.org/wiki/Kamaz_Typhoon

 

 

خرید اینها به خاطر ماهیتی که دارند ، حساسیت کمتری هم داره ولی با نصب یک مسلسل خودکار کالیبر 50 و اضافه کردن دو تا چهارتا موشک اندازه ، واقعا به کار ما میاند ، هم محافظت نیروهای ما رو تامین می کنند ، هم می شه ازشون در جاهای زیادی مثل مرزبانی ، پلیس ، حمل و نقل و ... استفاده کرد ...

 

 

تانک یک محصول هزینه بر هست برای ما که نیاز به آموزش و پشتیبانی زیادی داره ولی یک خودروی سبک Gaz Tiger یا Volk بلافاصله توسط نیروهای ما مورد استفاده قرار می گیره و با تاکتیک های مورد استفاده ی نیروها هم همخوانی بسیار بیشتری داره ... هزینه ی راه اندازی ، نگهداری و پشتیبانیش هم خیلی کمتره .


فقط به همین نگاه کنید ، هم نیاز ترابری ما رو برطرف می کنه و هم یک خودروی نسبتاً سبک زرهی سریع هست

 

 

https://upload.wikimedia.org/wikipedia/commons/thumb/e/eb/VPK_-3927_Volk_07.jpg/1280px-VPK_-3927_Volk_07.jpg

 

https://upload.wikimedia.org/wikipedia/commons/thumb/7/75/VPK_-3927_Volk_09.jpg/1280px-VPK_-3927_Volk_09.jpg

 

https://upload.wikimedia.org/wikipedia/commons/thumb/a/a5/VPK_-3927_Volk_08.jpg/1280px-VPK_-3927_Volk_08.jpg

ویرایش شده در توسط Juicer
  • Upvote 5
  • Downvote 5

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر

از گچا ميدوني اين كار رو نكردن ؟

شما اطلاعاتی دارین که این کار رو کردن؟

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر

تصویر زیر نهایت زور و سطح تفکر ما در این حوزه را نشان میده!! 

 

129273_903.jpg

 

ببین ! این مال اینه که ما اهل اسراف نیستیم . ماشین تا وقتی راه بره و زنگ نزده باشه باید ازش کار کشید .

  • Upvote 2

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر

دوستانی که میفرمایند ذوالفقار و تاکید دارن روی کار ملی و البته این نظر مورد احترام بنده هست چون مشخصا از عشق و علاقه به ایرانه  (من بدبینانه نگاه نمیکنم و نظرم این هست)

 

این رو در نظر بگیرید که ذوالفقار یک طرح محدود از یک ارگانی به اسم جهاد خودکفایی ارتش هست که توانایی محدودی داره ، این ذوالفقار هم به صورت کارگاهی و با برداشتن تجهیزات از این تانک و آن تانک (مثل بارگذار و توپ تی 72 و .......)  به صورت نمونه ساخته شده ، تانکی نیست که نیازهای فعلی ما رو تامین بکنه مشخصا با توجه به ویژگی هایی که از اون گفته شده و میدانیم و میدانید

 

فکر ساخت تانکی مثل لئوپارد و آبرامز و ارماتا و امثالهم توسط ایران رو از سرتون بیرون کنید دلایل متعدد هست یکی نبود دانش فنی و تکنولوژی هست

 

ما نیاز به یک شریک تکنولوژیکی داریم که حاضر باشه فناوری روزش رو به ما منتقل بکنه یک چیزی مثل کره جنوبی برای ترکیه که نداریم ، سطح روابط ما با روسیه رو دوستان بهتر از بنده میدانند و اینکه این کشور حاضر نیست تکنولوژی که خودش هنوز عملیاتی نکرده رو به ما بفروشه

 

در مرحله بعد نیاز به یک حرکت ملی هست با یک سرمایه گذاری مشخص و سنگین ، نیاز به بازسازی ، تجهیز و ساماندهی یکسری صنایع دفاعی هست تا بتونن از طرح تولید شده تولید انبوه بکنن الان شما این کار رو از کدوم صنایع انتظار دارید؟ صنایع شهید کلاهدوز که در نهایت در کار تعمیرات زرهی و نمونه سازی هست؟ یا صنایع بنی هاشم درود که الان به جای زرهی رفته در کارهایی مثل ساخت تجهیزات بنادر (ضربه گیرهای اسکله و ........) و امثالهم؟ صنایعی که بخشی از تجهیزات مهم تولید زرهی شامل ماشین آلات برش و تراش رو بعد از مونتاژ تی 72 به مزایده گذاشت و فروخت؟؟؟

 

ما مدیریت نداریم اگر هم باشه در ضعیف ترین سطح هست و این چیزی نیست که من و شما ندانیم ، ما برای به ثمر رساندن پروژه زرهی داخلی در ابتدا نیاز داریم یک طرح کامل و منطبق بر نیاز ها رو نمونه سازی و آزمایش کنیم که مشخصا این طرح ذوالفقار نمیتونه باشه ، کل زور جهاد خودکفایی با کمک گرفتن از بخش هایی از وزارت دفاع (برای سیستم هایی مثل کنترل آتش) چیزی هست که ما داریم با نام ذوالفقار 3 میبینیم ، تلاش بدی نیست ولی کافی نیست پاسخگو نیست

 

در حال حاضر شرایط زرهی ما وخیمه و رسما در برخی بخش ها وضعیتمون از کشورهای وامانده ای مثل افغانستان و عراق هم بدتر شده ، یک مثال میزنم الان مرزبانی افغانستان امرپ های امریکایی تحویل گرفته چند وقت پیش هم مراسمش بود حالا مقایسه کنید با وضعیت مرزبانی ما یا عراق که ده ها دستگاه هاموی از نوع زره پوش داره حالا امرپ هایی که خریده به کنار

 

در شرایط فعلی که نیروی زمینی ما مجبور هست ام 47 رو عملیاتی نگه داره ما نیاز داریم یک حرکت اساسی در یک زمان مشخص انجام بدیم ، اینکه ذوالفقار به نتیجه مشخصی برسه ، به مرحله ای برسه که بتونه رقابت کنه با تانک های روز و تولید انبوه بشه (مثلا 400 الی 600 دستگاه)  با شرایطی که الان ما داریم و برخی از مواردش رو عرض کردم شاید 10 سال طول بکشه (در یک  حالت خوش بینانه) و این در شرایطی هست که نیاز ما حداقل برای 3 تا 5 سال آینده فوریت داره. مونتاژ تانک های تی 72 که خیلی از بخش هاش (عمده بخش ها) از روسیه به صورت کیت امد چندین سال طول کشید حالا حساب کنید ما تمامی بخش های تانک رو باید خودمون بریم دنبالش

 

خواهشا نیاید بگید ما فلان تکنولوژی (مثلا راداری یا موشکی) رو داریم و از این دست حرف ها پس زرهی هم کاری نداره! هر بخشی سختی ها و گلوگاه های خودش رو داره و صد البته تولید علم روی کاغذ خیلی سخت نیست مهم به مرحله عملیاتی رساندن اون علم هست و ارائه یک محصولی که حاصل اون علم هست ، برای تولید زیرساخت میخوایم ، پول میخوایم ، مدیریت میخوایم و هزار مسئله دیگه

 

ما همه تکنولوژی های عالم بشری رو بر روی کاغذ در اختیار داشته باشیم اگر نتونیم به مرحله عملیاتی برسانیم چه سودی داره؟ چه ارزشی داره؟ و چه گره ای رو باز میکنه از کار ما؟

 

ولی اگر بخوایم خرید خارجی داشته باشیم تنها یک چیز میخوایم یک هیئت خرید دلسوز و باسواد

 

تانک تی 90 همون تی 72 نیست (در امتداد تی 72 هست ولی همان تی 72 نیست) خصوصا اون مدلی که بنده عرض کردم (T-90MS) کافیه جستجویی انجام بدید ، باید به اندازه توان و با در نظر گرفتن شرایط شما خواسته خودتون رو مطرح کنید اینکه ما خرید رو بی خیال باشیم تا شاید یک وقتی لئوپارد 2A7 بسازیم باید عرض کنم این وقت هیچ موقع نمیاد با شرایطی که از ایران میدانیم و میدانید من قصد سیاه نمایی ندارم و مسائلی رو مطرح میکنم که همه ما به نحوه مختلف دیدیم در این کشور

 

تانک تی 90 نمره اش 100 نیست و همه هم این رو میدانیم ولی میتونه 60 باشه! شما اگر تانکی با نمره صد میخوای باید بری دنبال لئوپارد 2A7 که هزار سالش هم بهت نمیدن حتی اگر تحریم نباشی (تحریم نانوشته شدیم ما از طرف غرب حتی اگر از طرف سازمان ملل هم تحریم نباشیم این دیگه توضیح واضحات هست و برکسی پوشیده نیست)

 

الان برای زرهی ما که شاید از 100 نمره اش 20 هم نباشه تانکی مثل تی 90 هم میتونه تحولی باشه البته تی 90 در مدلی پیشرفته و به روز  مثل مدل ام اس!

 

اینکه ما خرید خارجی داشته باشیم هیچ تضاد و تناقضی با حرکت داخلی نداره! یک نمونه روسیه غول کشتی سازی رفت از فرانسه ناو بالگرد بر خرید خوب این یعنی روسیه توان داخلیش رو نادیده گرفت؟ مشخصا خیر

 

به خرید خارجی به چشم یک تکمیل کننده باید نگاه بشه هم از طرف ما هم از طرف مسئولین نه یک نقطه تضاد با کار داخلی ، خصوصا که الان کار داخلی ما به صورت بعضا ضعیفی نمود پیدا کرده و ما داریم در ذوالفقار اون رو میبینیم پروژه ای که سال ها ادامه داشته و به هیچ نتیجه عملیاتی ختم نشده

 

الان که جناب پوردستان حرف از خرید تی 90 میزنن دقیقا به دلیل ناامیدی از پروژه های داخلی هست.شک نکنید اگر ما یک پروژه داخلی مناسب داشتیم یا ذوالفقار تانک به روز و قابل رقابتی بود نه تنها ارتش بلکه ممکن بود سپاه هم تمایل نشان بده به تولیدش ولی مشخصا نیست یکی از دلایلی که ما رفتیم به دنبال خرید خارجی یکی از دلایلی که ما چشممون به زرهی روسیه هست همینه که پروژه های داخلی ثمر مورد نظر رو نداشته! بله ذوالفقار 3 ساخته شده در چند نمونه ولی خوب آیا عملیاتی شده؟ خیر          یا با تانک های روز قابل رقابت هست؟ خیر و هزار مسئله دیگه که جواب اکثر اون ها منفی هست

 

اگر ذوالفقار 3 طرح مطلوبی بود و کارایی های مد نظر رو داشت و مهمتر اینکه ما امکان تولید انبوهش رو داشتیم آیا مسئولین ما بیمار بودن که حرف از خرید تی 90 بزنن؟؟؟ قطعا خیر قطعا حرف از تولید ذوالفقار میزدن که البته پیشتر هم چند مورد زدن ولی در نهایت با مشخص شدن وضعیت ذوالفقار شاهد صحبت های جدید ایشان هستیم که خرید تی 90 هست

 

جناب سینا.......ارتش هنوز نمی تونه غذای مناسب برا سیستم اشخوری 50 سال پیشش تهیه کنه بعد بیاد تانک نمونه سازی کنه ؟؟؟ ذلفقار از همون روز اول هم پروژه تشریفاتی بود

 

 

اما در مورد سپاه خدمت شما و مابقی دوستان عرض کنم تانکی در دست ساخت و توسعه است که اگر رونمایی بشه قطعنا نظر شما و بسیاری دوستان دیگه عوض میشه در مورد این تانک قبلا برخی دوستان تو سایت نظراتی دادن و یکی از دوستان هم ظاهرا چندی پیش مدل سه بعدی CAD تانک رو دیده و صد البته خود بنده هم در موردش از جای موثقی شنیدم

 

 

در مورد :  سیستم موتور / سیستم دفاع فعال / نوع وتعدد زره های بکار رفته / نوع مهمات و......اطلاعاتی دارم که نمی دونم صلاح هست گفته بشه یا نه ؟؟؟؟؟؟؟؟

 

 

فقط برای نمونه برجک تانک مشابه لیوپارد هستش

ویرایش شده در توسط Thundar
  • Upvote 5
  • Downvote 4

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر

جناب سینا.......ارتش هنوز نمی تونه غذای مناسب برا سیستم اشخوری 50 سال پیشش تهیه کنه بعد بیاد تانک نمونه سازی کنه ؟؟؟ ذلفقار از همون روز اول هم پروژه تشریفاتی بود


اما در مورد سپاه خدمت شما و مابقی دوستان عرض کنم تانکی در دست ساخت و توسعه است که اگر رونمایی بشه قطعنا نظر شما و بسیاری دوستان دیگه عوض میشه در مورد این تانک قبلا برخی دوستان تو سایت نظراتی دادن و یکی از دوستان هم ظاهرا چندی پیش مدل سه بعدی CAD تانک رو دیده و صد البته خود بنده هم در موردش از جای موثقی شنیدم


در مورد : سیستم موتور / سیستم دفاع فعال / نوع وتعدد زره های بکار رفته / نوع مهمات و......اطلاعاتی دارم که نمی دونم صلاح هست گفته بشه یا نه ؟؟؟؟؟؟؟؟


فقط برای نمونه برجک تانک مشابه لیوپارد هستش

احتمالا تی 90 ام اس مکمل این تانک خواهد بود.فقط ذره مایعست.?

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر

منظورتون رو متوجه نشدم در رابطه با فشار اقتصادی... ینی صادراتمون رو به روسیه اما و اگر بیاریم تووش؟؟ توریست نفرستیم؟؟ اهرم فشار اقتصادی ما گمونم فقط در رابطه با کشور هایی در حد افغانستان و عراق جواب بده!
فشار سیاسی هم که فکر نکنم حاضر باشن برای انتقال تکنولوژی وارد کنن به روس ها مسئولین کشور!
بنده احتمالا منظورمو بد رسوندم... ولی اصلا قصد نداشتم بگم ساخت موتور کار راحتیه! اونم اینجا پشت گوشی!
قطعا همینطوره و گره های زیادی در کاره بخصوص در بحث متالوژی... ولی به نظرم موتور چیزی نیست که بخوایم بگیم نمیتونیم بسازیم! لازمم نیست از صفر شروع کنیم... مطمئن باشید اگه اراده باشه ساخت موتور شدنیه... من به شخصه در صورت انتقال تکنولوژی طرفدار پروپا قرص راه اندازی خط تولید تی ۹۰ ام اس در داخل هستم اما واقعا برام دور از ذهنِ که تصور کنم روس ها تکنولوژی بدن به ما! بخاطر همین گفتم که تعدادی تی ۹۰ وارد بشه و روی بخش های اصلیش کار کنن... تا در ساخت تانک بومی کمک بشه...

اصلا نتونیم صادراتمون به روس ها رو قطع کنیم ولی آیا نمیتونیم به ترکیه گاز بیشتر صادر کنیم؟؟؟

 

در مورد سیاست شما جز رهبر سیاست مداری دیدین سلام منو بهش برسونین

 

اگر مسئولان کمی بحث و جدل کنن قطعا تکنولوژی تی-90 میاد

 

بنظر بنده اگر چند نفر از رفقای میلیتاری برن نتیجه بهتر حاصل میشه تا رفتن ارتشی ها

  • Upvote 2
  • Downvote 1

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
هنوز تو کت من نمیره که چرا تولید یک تانک باید کار سختی باشه.
حالا تانک یک چیزی، این ادوات نیروبر زرهی با حد محافظت کمشون که چیزی نیستند
  • Upvote 1
  • Downvote 2

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر

هنوز تو کت من نمیره که چرا تولید یک تانک باید کار سختی باشه.
حالا تانک یک چیزی، این ادوات نیروبر زرهی با حد محافظت کمشون که چیزی نیستند

فکر کنم شما تانک های امروزی رو بجای تی-34 های ج.ج.د اشتباه گرفتید

 

شما برای ساخت یک تانک به دها شرکت و زیر مجموعه احتیاج دارید که بد بختانه خیلی از این شرکت ها در داخل وجود ندارند

 

اونهایی هم که هستن با مدیریت کنونی دارن نابود میشن مثلا ما شرکتی که در کار طراحی سامانه های دفاع فعال و مباحث الکترونیکی هست نداریم

 

یا برای طراحی و آزمایش زره های مختلف متخصصان و آزمایشگاه هایی نداریم که بتونیم طراحی و تولید و آزمایش کنیم

 

مخلص کلام زیر ساخت و مدیریت و همت برای طراحی و تولید (تانک و نفربر و امرپ و..) نداریم

  • Upvote 3

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر

فکر کنم شما تانک های امروزی رو بجای تی-34 های ج.ج.د اشتباه گرفتید
 
شما برای ساخت یک تانک به دها شرکت و زیر مجموعه احتیاج دارید که بد بختانه خیلی از این شرکت ها در داخل وجود ندارند
 
اونهایی هم که هستن با مدیریت کنونی دارن نابود میشن مثلا ما شرکتی که در کار طراحی سامانه های دفاع فعال و مباحث الکترونیکی هست نداریم
 
یا برای طراحی و آزمایش زره های مختلف متخصصان و آزمایشگاه هایی نداریم که بتونیم طراحی و تولید و آزمایش کنیم
 
مخلص کلام زیر ساخت و مدیریت و همت برای طراحی و تولید (تانک و نفربر و امرپ و..) نداریم


دفاع فعال و... که فعلا زیاد عملیباتی نیسیتند و ضمنا به خود تانک بستگی ندارند و افزونه قابل اضافه کردن هستند
سیستم های نشانه روی و الکترونیک و... رو داریم
باقی اش هم میمونه ریخته گری و ماشین کاری
  • Upvote 2
  • Downvote 1

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر

هنوز تو کت من نمیره که چرا تولید یک تانک باید کار سختی باشه.
حالا تانک یک چیزی، این ادوات نیروبر زرهی با حد محافظت کمشون که چیزی نیستند

 

کار سختی نیست ، ولی دقیق ترش اینه که شرکت های خودروسازی داخلی مثل ایران خودرو و سایپا توی این 50 سال به جایی می رسیدن که نیروهای ما یک راست سفارش ساخت چنین چیزهایی رو بهشون می دادند ... کلا این دوتا شرکت ساخت خودرو رو  تبدیل کردن به یک غول بی شاخ و دم برای ما!!!

بیشتر از این هم بگم که کلا خارج از بحث هست ...

 

مگه قراره برای ساخت هر چیزی وزارت دفاع یک سازمان عریض و طویل بسازه و مهندس استخدام کنه و کارخونه بزنه !؟

ویرایش شده در توسط Juicer
  • Upvote 6
  • Downvote 2

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر

اینکه کشوری مانند کره جنوبی با این تکنولوژی پیشرفته خودرو سازی کشتی سازی و الکترونیک برای توسعه تانک کی 2 متوسل به تکنولوژی امریکایی شد متوجه بشین که کار بسیار مشکلی است. البته این در صورتی است که شما واقعا یک تانک در حد روز دنیا بخواهید. وگرنه اگر یک تانک در حد اقارب باشه همین دوستان میلیتاری دورهمی میتونیم یکیش رو بسازیم بدیم بیرون. شاید از اقارب هم بهتر در بیاد

  • Upvote 5

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر

دفاع فعال و... که فعلا زیاد عملیباتی نیسیتند و ضمنا به خود تانک بستگی ندارند و افزونه قابل اضافه کردن هستند
سیستم های نشانه روی و الکترونیک و... رو داریم
باقی اش هم میمونه ریخته گری و ماشین کاری

فعلا که همه دنیا به دنبال دفاع فعال هستن نمونه روسی و اسرائیلی جزء نمونه های بارز هستند

 

درسته ما سامانه های مد نظر رو داریم اما آیا بدرد تانک های مدرن امروزی میخورن

 

آیا ما سامانه های مدیریت میدان نبرد رو داریم؟

 

تنها چیزی که ما داریم مقدار محدودی اطلاعات در باره سامانه های تی-72 و ام-60 و چیفتن و.. میباشد

 

آیا این ها پاسخ گوی نبرد های کنونی هستند

 

شما مطمئن باشید اگه این سامانه ها جوابگو بودند ارتش سوریه چهارقلو نمیزایید

 

بنظر شما ریخته گری و تراشکاری و... به همین آسونیه؟

 

اگه خواستین به ادامه بحث بپردازین لطفا به خصوصی بفرستید تا تاپیک منحرف نشه

  • Upvote 1
  • Downvote 1

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر

ایجاد یک حساب کاربری و یا به سیستم وارد شوید برای ارسال نظر

کاربر محترم برای ارسال نظر نیاز به یک حساب کاربری دارید.

ایجاد یک حساب کاربری

ثبت نام برای یک حساب کاربری جدید در انجمن ها بسیار ساده است!

ثبت نام کاربر جدید

ورود به حساب کاربری

در حال حاضر می خواهید به حساب کاربری خود وارد شوید؟ برای ورود کلیک کنید

ورود به سیستم

  • مطالب مشابه

    • توسط Navard
      به نام خداوند بخشنده و مهربان 
       
       

       
      برای بزرگنمایی تصاویر بر روی آن ها کلیک (لمس) کنید
       
      با ورود اولین زره پوش ها به میدان جنگ جهانی اول، اینطور بنظر می رسید که هیچ چیز جلودار آن ها نیست. سربازان بخت برگشته آلمانی ناگهان با غول های آهنینی رو به رو شدند که هیچ سلاحی بر آن ها کارگر نبود. طولی نکشید که طرف های دیگر جنگ هم زره پوش های خود را توسعه دادند تا شاهد نخستین نبردهای تانک با تانک باشیم و اینجا زمانی بود که تانک بعنوان موثرترین ابزار در مقابل تانک حریف معرفی شد. تانک ها همچنان در ابتدای راه بودند و توانایی صنعتی کافی برای تولید گسترده آن ها وجود نداشت و ذهنیت فرماندهان هم همچنان آن ها را نمی پذیرفت  اما خطوط میدان نبرد در جنگ جهانی اول آنقدر وسیع بود که کسی نمی دانست کی و کجا سر و کله ی تانک های خوفناک دشمن پیدا میشود. در نتیجه ارتش های دو طرف به فکر تسلیحاتی افتادند که بتوان به وسیله ها آن ها به تانک ها آسیب وارد کنند. تفنگ های ضد تانک و نارنجک های ضد تانک و خمپاره ضد تانک و توپ ضد تانک و چندین ایده دیگر مطرح میشوند که دو مورد اول بسیار فراگیر میشوند و این موارد تا جنگ جهانی دوم هم ادامه می‌یابد. اما بحث نوشتار پیش رو به نارنجک های ضد تانک خلاصه می شود. نارنجک های ضد تانک (atg) یک سلاح پرتاب دستی هستند که برای آسیب زدن و یا انهدام اهداف زرهی استفاده می شوند. اگرچه برد کوتاه و نیاز به نزدیک شدن به زره پوش ها، تاثیر آن ها را محدود می کند. سربازان نارنجک انداز ناچار بودند به زره پوش های دشمن نزدیک شوند که البته در بعضی مواقع شدیدا توسط خودروهای زرهی دیگر و نفرات پیاده پشتیبانی میشدند. در نتیجه از همین ابتدای کار باید بدانیم که نارنجک های ضد تانک برای کاربرد خاص و ویژه توسعه یافتند و البته قیمت ارزان و تولید آسان و کاربری نسبتا ساده آن ها را محبوب و شاید بهتر است بگوییم که آن ها را قابل تحمل میکرد.
       


       
       
       
      همانطور که گفته شد، نارنجک های ضد تانک برای اولین بار در طول جنگ جهانی اول علیه وسایل نقلیه زرهی مورد استفاده قرار گرفتند، اما تا زمان جنگ جهانی دوم که نارنجک های ضد تانک با سرجنگی خرج گود(HEAT) تولید شوند، اثر گذاری آن ها در هاله ای از ابهام قرار داشت. اولین نارنجک های ضد تانک دست ساز بودند. در طول جنگ جهانی اول، آلمانی‌ها اولین کسانی بودند که با نارنجک های ضد نفر معمولی خود که به نارنجک گوشت کوبی معروف هستند نارنجک ضد تانک ساختند. آن ها با بستن دو یا سه سر انفجاری نارنجک های ضد نفر به یکدیگر یک نارنجک بزرگ‌تر می ساختند و از آن علیه تانک ها و زره پوش ها استفاده کردند. در  نبرد پس از کشیدن ضامن، نارنجک را به بالای تانک دشمن که به آرامی پیشروی می کرد پرتاب میکردند، جایی که زره در آن قسمت از تانک ضعیف تر بود و احتمال نابودی آن با انفجار همزمان چند نارنجک می رفت. در این نارنجک ها، اثر ترکش زایی که کاربرد تخصصی آن ها بود اهمیتی نداشت، بلکه قدرت انفجار باعث تخریب سقف و کنده شدن قطعات فولادی و در نهایت مرگ خدمه میشد.
       
       

       

       
       
      در طول جنگ جهانی دوم با همین روش کشورهای مختلف با قرار دادن تعدادی نارنجک در کنار هم، نارنجک های ضد تانک دست ساز ساختند و اینطور اولین نارنجک های ضد تانک همه گیر شدند. با توجه به وزن زیاد نارنجک های ضدتانک ابتدایی، معمولاً از فاصله بسیار نزدیک پرتاب می شدند یا مستقیماً در نقاط آسیب پذیر بر روی خودروی زرهی دشمن قرار می گرفتند. در نارنجک های دست ساز خبری از چاشنی ضربه ای نبود و نارنجک ها باید زمان مورد نیاز چاشنی خود را طی میکردند تا منفجر شوند که این مورد کار پرتاب کننده را دوچندان سخت و ترسناک میکرد. بریتانیایی ها در سال 1940 روش دیگری را ابداع کردند، در این روش آن ها دینامیت یا مواد منفجره قوی دیگر را در یک جوراب ضخیم قرار می دادند و قسمت بیرونی جوراب را به گریس آغشته میکردند و سپس این جوراب ها در یک قوطی حلبی قرار میدادند. در زمان نبرد، سربازان بخت برگشته جوراب را بیرون می آوردند و فیوز یا فیتیله را روشن کرده و سپس آن ها را به طرف برجک تانک یا شنی و چرخ هایش پرتاب می کردند به این امید که تا زمان انفجار به تانک بچسبد (در فیلم نجات سربازان رایان هم حتما بخاطر دارید که سروان میلر از این روش برای متوقف کردن تانک های آلمانی بهره برد). در صورت موفقیت آمیز بودن، باعث آسیب به بخش داخلی زره، و کشته یا زخمی شدن خدمه تانک می شد. مشخص نیست که آیا این نوع نارنجک های ضد تانک دست ساز با موفقیت در جنگ به کار گرفته شده است یا خیر! اما دست کم در هالیوود یک شکار موفق به نام خود ثبت کرده است...
       

       
      در تاکتیکی دیگر هنگامی که تانک ها از سنگرها و خاکریز ها عبور می کردند، نارنجک های دست ساز را می شد توسط پیاده نظام به عنوان نوعی مین ضد تانک در مسیر تانک ها قرار داد به این امید که به موقع منفجر شوند. در حالی که این روش ها در نا امیدی و بیچارگی از هیچی بهتر بنظر می رسید، اما معمولا برای سربازان پیاده نظام خطرناک تر از خدمه تانک ها بودند. در روش دیگر سربازان چینی در جنگ دوم چین و ژاپن از بمب گذاران انتحاری علیه تانک های ژاپنی استفاده کردند. سربازان چینی مواد منفجره مانند بسته های چندتایی نارنجک یا دینامیت را به بدن خود می بستند و خود را زیر تانک های ژاپنی می انداختند تا آنها را منفجر کنند! با این روش در نبرد شانگهای، یک بمب‌گذار انتحاری چینی با منفجر کردن خود در زیر تانک، یک ستون ژاپنی را متوقف کرد. و در نبرد تایرژونگ (Taierzhuang) نیز سربازان انتحاری چینی موفق میشوند تانک های ژاپنی و همچنین خودشان را منفجر کنند. در یک استفاده دیگر در تایرژونگ، سربازان انتحاری چینی، چهار تانک ژاپنی را با بسته‌های نارنجکی خود از بین بردند.
       

       
      سعی شد که رنگی شود 
       
      نارنجک های ضد تانک صنعتی عموما از خرج گود‌ (HEAT) برای نفوذ به زره استفاده می کنند، اگرچه از سر جنگی شدید الانفجار با سر له شونده (HESH) نیز در بعضی از آن ها استفاده می شود. در اصطلاح نظامی، کلاهک هایی که از انفجار شکل دار استفاده می کنندHEAT نامیده می شوند که خرج گود شاخص ترین آن هاست. همانطور که در بالا گفته شد اکثر نارنجک های ضد تانک صنعتی از نوع خرج گود هستند. بدین جهت زاویه برخورد خرج گود و مواد مذاب خروجی حاصل از آن باید با سطح زره منطبق باشد. در نتیجه در طراحی برخی از نارنجک های ضد تانک از چتر نجات کوچک یا نوارهای پارچه‌ای و یا باله‌های تثبیت‌ کننده در نسخه های پرتاب شونده از پهپاد استفاده می گردد. 
       

       
      به باله ها توجه شود 
       
      بریتانیا اولین نارنجک ضد تانک خود را در اواخر سال 1940 با نام  تایپ۶۸(AT68) وارد میدان کرد که یکی از اولین تسلیحات ضد تانک از نوع خرج گود بود. نارنجک به وسیله یک تفنگ و با استفاده از نارنجک انداز میلز نصب شده بر روی آن شلیک می شد( نارنجک تفنگی). نارنجک ضدتانک تایپ 68 دارای نفوذ 50 میلی متری در زره بود که برای سال 1940 حیرت انگیز بنظر می رسید .
       

       
      نارنجک انداز میلز و AT68 (سعی شد که رنگی شود )

       
      نارنجک تفنگی AT68 
       
       
      همچنین در ادامه و در حین جنگ نارنجک ضد تانک تایپ۷۴ (74 ST) نیز توسط آن ها ساخته شد که شامل یک خرج گود درون یک بسته پرتابه دستی با شباهت هایی به نسخه های نارنجک گوشت کوب آلمانی بود. ایده پشت این نارنجک، ساخت یک سلاح ضد تانک ساده و با کاربری آسان، آمادگی فوری برای تولید و ارزانی بود. نارنجک ST به اصرار چرچیل در تولید انبوه قرار گرفت، اما با دیدن نحوه عملکرد آن، ساخت بیشتر و خدمت فراگیر آن متوقف شد. نارنجک تایپ 74 بعداً به عنوان یک راهکار اضطراری برای مقابله با تانک‌های سبک ایتالیایی در شمال آفریقا برای سربازان بریتانیایی فرستاده شد، جایی که بر خلاف انتظار ها و نتایج قبلی بسیار عملکرد مؤثری داشت. در اروپا، پارتیزان های فرانسوی به طور موثر از نارنجک ضد تانک تایپ 74 در اقدامات خرابکارانه علیه تأسیسات آلمانی استفاده کردند. نارنجک هاوکینز (تایپ 75) یکی دیگر از نارنجک‌های ضد تانک بود که توسط متفقین غربی به کثرت مورد استفاده قرار گرفت.
       

       
      نارنجک 74 ST
       
       
       
      نارنجک هاوکینز (تایپ 75)
       
      مدت کوتاهی پس از تهاجم آلمان نازی به روسیه در سال 1941، نارنجک ضد تانک پانزر‌ ورف ماین (Panzerwurfmine (L)) توسط آن ها وارد خدمت می شود، که یک نارنجک ضد تانک با سرجنگی خرج گود و بسیار کشنده بود و می توانست سنگین ترین تانک های آن سال ها را نابود کند. این نارنجک به بالای تانک پرتاب می شد و پس از رها شدن توسط فرد پرتاب کننده، سه باله از انتها بیرون آمده و آن را در طول پرواز کوتاه خود تثبیت می کردند. نارنجک ضد تانک ‌پانزر ووف ماین (L) بسیار کشنده بود و ساخت آن ارزان بود، اما برای پرتاب دقیق به مهارت قابل توجهی نیاز داشت و تنها توسط تیم‌های مخصوص و آموزش دیده ضد تانک مورد استفاده می‌گرفت. گونه دیگری از نارنجک های ضد تانک آلمانی "Geballte Ladung" بود که به معنی بار انبوه است. این نوع نارنجک منفرد نیست، بلکه تعدادی نارنجک معمولی است که به یکدیگر متصل شده اند. یکی دیگر از تلاش‌های آلمانی برای ساخت تسلیحات ضد تانک قابل حمل توسط نفر، سلاح "Hafthohlladung" (به معنی: خرج گود چسبنده) بود. این نارنجک چسبان در واقع یک خرج گود با قیف تو خالی بزرگ بود که به وسیله سه آهنربا به یک تانک می توانست بچسبد، اما برای پرتاب بسیار سنگین بود و در نتیجه باید توسط فرد بکار گیرنده، مستقیماً به ناحیه ضعیف یک تانک چسبانده می شد.
       

       
      نارنجک ضد تانک پانزر‌ ورف ماین (Panzerwurfmine)
       

       
      نارنجک  ضد تانک آلمانی Geballte Ladung
       

       
      نارنجک چسبان Hafthohlladung
       
       
      طولی نکشید که روس ها توانستند پانزر ورف ماین را به غنیمت بگیرند و با کمک آن، نارنجک ضد تانک خود مجهز به خرج گود را بسازند. البته روس ها در سال 1940، یک نارنجک ضد تانک ساده را توسعه دادند که از اثر انفجاری ساده برای آسیب زدن به زره پوش ها استفاده میکرد و نام آن RPG-40 بود. پس از پرتاب این نارنجک با کمک نواری مسیر پروازش تثبیت می شد. از طرفی روس ها، RPG-43 ( عدد اشاره به سال تولید 1943 است) را ساختند که یک نسخه اصلاح شده از RPG-40 بود و به آن یک لایه مخروطی اضافه شد و تعداد زیادی نوار پارچه ای برای تثبیت مسیر پرواز پس از پرتاب در انتهای آن قرار گرفت. در سال آخر جنگ، روس ها RPG-6 را معرفی کردند، که یک طراحی جدید بر پایه RPG-43 و با آیرودینامیک بهبود یافته و همچنین با یک دم چتری در درون بود که پس از پرتاب از دسته به بیرون رها میشد. نفوذ این نارنجک بیش از 100 میلی متر در زره فولادی گزارش شده است، که برای ایجاد آسیب و انهدام هر تانکی در صورت برخورد با قسمت فوقانی آن ها کافی بود. استفاده از RPG-43 و RPG-6 روسی در نبرد بسیار ساده تر از پانزر ورف ماین آلمانی بود و به آموزش گسترده نیاز نداشت. توجه شود همین موارد بعد ها در سری راکت انداز های پانزر فاست و RPG-2 هم بکار آمدند و به همین دلیل بود که نسل اول این راکت انداز ها با نام نارنجک انداز معرفی شدند که حتی هنوز هم بر سر زبان هاست! در حقیقت راکت انداز های ضد تانک ابزاری بودند که نارنجک های ضد تانک را با کمک یک شتاب دهنده راکتی با دقت و در برد بیشتر به سمت تانک دشمن رها می‌کنند. پس از پایان جنگ جهانی دوم، بسیاری از کشورهای اروپای شرقی نسخه های RPG-6 خود را مهندسی معکوس کردند. برای مثال مجارستان نارنجک AZ-58-K-100 را توسعه داد. از این نارنجک به تعداد زیاد ساخته شد و در نبرد اعراب و  اسراییل در طول سالهای 1967 و 1973 توسط مصر نیز بکار رفت.
       
       
       
      نارنجک ضد تانک RPG-40
       

       
       نارنجک ضد تانک RPG-43
       

       
      نارنجک ضد تانک RPG-6
       

       
      نارنجک ضد تانک AZ-58-K-100 
       
      اولین نارنجک ضد تانک ژاپن، دارای یک کلاهک مخروطی خرج گود ساده به قطر 100 میلی متر بود که دارای یک سیستم فیوز ساده از نوع  "فعال در همه مسیر" بود که اگر به طور تصادفی با کشیدن ضامن از دست سرباز به زمین می افتاد منفجر می شد و به همین سادگی جان فرد را می گرفت. این ضعف آن را بسیار برای نیروی بکار گیرنده خطرناک میکرد، زیرا هیچ ایمنی پس از رهاسازی وجود نداشت و حتی ممکن بود در یک برخورد کوچک و اتفاقی به خود فرد نیز منفجر شود و البته طبق گزارشات میدانی، میزان نفوذ آن فقط حدود ۵۰ میلی متر بود. دومین نارنجک ضد تانک ساخت ژاپن لانج ماین(lunge mine) نام داشت که در واقع یک سلاح انتحاری بود. این سلاح یک کلاهک خرج گود بزرگ بود که بر روی یک چوب نیزه مانند نصب میشد و فرد انتحاری آن را به تانک یا هر هدفی می کوبید، و این برخورد باعث مکانیسمی میشد که در نهایت سرجنگی بزرگ خرج گود آن را منفجر میکرد و هم سرباز و هم هدف را از بین می برد. این نارنجک نصب شده بر روی نیزه هر چند جان سرباز بکار گیرنده را می‌گرفت اما 150 میلی متر در زره فولادی نفوذ میکرد و به همین علت آن را در رده اول بیشترین نفوذ نارنجک های ضد تانک جنگ جهانی دوم قرار میدهد. و البته کمبود سلاح ضد تانک در ژاپن قطعا جدی تر و مهمتر از نیروی بکار گیرنده انتحاری بود! گفته میشود ارتش آمریکا اولین بار در سال 1944 در فیلیپین با نارنجک های ضد تانک روبرو میشود و نارنجک های ضدتانک انتحاری مذکور فوق هم اولین بار در طی نبرد سایپان و پس از آن در نبرد اوکیناوا مشاهده شد. قبل از پایان جنگ جهانی دوم، ده‌ها هزار فروند از این نارنجک های ضد تانک ساده و پر خطر برای واحدهای معمولی ارتش ژاپن در مستعمارات امپراطوری و واحدهای رزمی در جزایر اصلی ژاپن تولید و ارسال شد، چون کاربری چندان سختی نداشتند و عموم سربازان با داشتن یک دل شیر و وفاداری مطلق به امپراطور و ژاپن می‌توانستند از آن ها استفاده کنند.
       

       
      نارنجک های پرتابی ژاپنی
       
          
       
      نارنجک انتحاری lunge mine
       
       پرکاربردترین نارنجک‌های ضد تانک امروزی، شامل طرح‌ های روسی پس از جنگ جهانی دوم هستند که معروف ترین آن ها نارنجک ضد تانک RKG-3 است. در طول جنگ ایران و عراق، سرباز ۱۳ ساله ایرانی محمد حسین فهمیده پس از اینکه خود را در زیر یک تانک عراقی با نارنجک منفجر کرد، به عنوان قهرمان جنگ مورد تجلیل قرار گرفت. به دلیل پیشرفت در زره تانک های مدرن و اختراع نارنجک انداز های راکتی، نارنجک های ضد تانک منسوخ شدند. با این حال در درگیری های پسا اشغال عراق، نارنجک های ضد تانک RKG-3 توسط شورشیان عراقی، عمدتا علیه خودرو های هاموی و نفربر های استرایکر و خضموک (MRAP) های آمریکایی استفاده شدند. این خودروهای محافظت شده زره ضعیف تری نسبت به تانک ها برخوردار بودند و در نتیجه نارنجک های ضد تانک از جمله RKG-3، با نفوذ ۲۲۰ میلیمتری توان آسیب زدن به آن ها را داشتند. پنهان کردن یک نارنجک انداز راکتی همچون RPG-7 در بین جمعیت کار سختی بود. اما هر فرد براحتی می توانست چند نارنجک RKG-7 را حمل کند و باید توجه کرد که تفاوت نفوذ این نارنجک تنها ۴۰ میلیمتر از نسخه ابتدایی RPG-7 کمتر است. شورشیان عراقی عموما در بین جمعیت مخفی میشدند و در دسته های چند نفری به کاروان های آمریکایی حمله و به آن ها خسارات جدی وارد می کردند. این تهدیدات در نهایت باعث شد که ایالات متحده اصلاحاتی در امرپ ها و نفربر های استرایکر انجام دهد که شامل  نصب زره فاصله دار و قفسی و ... می شد که این اصلاحات باعث می شدند تا نارنجک های ضد تانک قبل از تماس با بدنه اصلی منفجر شوند.
       
            
      نارنجک ضد تانک RKG-3
       
      نارنجک ضد تانک RKG-3 همچنین توسط واحد آئروروزویدکا (Aerorozvidka) ارتش اوکراین در تهاجم روسیه به اوکراین در سال 2022 مورد استفاده قرار گرفت. اوکراینی ها با تغییر در زمان‌بندی فیوز و همچنین افزودن باله‌های چاپ‌ شده با پرینتر سه‌بعدی، نارنجکRKG-3 را به RKG 1600 تغییر دادند تا سقوط خود را هنگام پرتاب از یک کواد کوپتر تجاری تثبیت کند. این تغییر، سرآغاز استفاده بسیار گسترده از این دست پهپاد ها با نام کواد کوپتر نارنجک انداز در جنگ اوکراین بود. با ورود کوادکوپتر های نارنجک انداز، مجدد نارنجک های ضد تانک در قالب بمب های سقوط آزاد خرج گود جان تازه ای گرفتند و بنظر می‌رسد با ورود نسل های جدید تر و حتی هدایت شونده آینده ای روشن تری برای این بمب ها قابل انتظار باشد. اما هر چه پیش آید، یادمان نرود که این تسلیحات ریشه در نارنجک های ضد تانک دارند. نارنجک های ضد تانک نیای سال خورده موشک های ضد تانک و راکت های ضد تانک و برخی بمب های پرتابی توسط پهپاد ها هستند. آنچه مشخص است هم چنان این پیر مرد با طراحی ساده خود و همینطور فرزندانش تا بازنشستگی فاصله بسیار دارند.
       

       
      استفاده از RKG-3 در  پهپاد های FPV انتحاری و مولتی روتور نارنجک انداز
       
       
       
      ذکر نام نویسنده و انجمن در هر برداشت از این مطلب الزامی است.
       
      گرد آورنده: Navard 
       
       بن مایه 
    • توسط SAEID
      [align=center]توسط متخصصين داخلي؛

      سامانه موشك زمين به هواي "اس200" بهينه‌سازي شد

      همزمان با سالگرد عمليات والفجر 8، سامانه موشكي "اس 200" به دست متخصصين پدافند نيروي هوايي ارتش بهينه و بازسازي شد.

      [/align]

      به گزارش خبرگزاري فارس به نقل از روابط عمومي نيروي هوايي ارتش، سامانه‌‌ي موشكي زمين به هواي "اس200" توسط متخصصين پدافند نيروي هوايي ارتش بهينه و بازسازي شده و صبح امروز يكشنبه با حضور مقامات لشكري و كشوري پرتاب آزمايشي خود را با موفقيت انجام داد.
      احمد ميقاني، فرمانده نيروي هوايي ارتش در تشريح ويژگي‌ها و توانايي‌هاي برجسته‌‌ي اين موشك گفت: بررسي ميزان كارايي سامانه‌هاي پدافند اعم از موشكي و راداري در مقابل تهديدات احتمالي عليه كشور ايران و همچنين ارتقاء سطح مهارت و دانش كاركنان عملياتي و فني در مراحل مختلف و آماده‌سازي تجهيزات موصوف از اهداف آزمايش اين سامانه‌ موشكي است.
      وي با اشاره به تلاش‌هاي متخصصين نيروي هوايي براي بومي‌سازي و نهادينه كردن علوم پيشرفته دنيا در راستاي دفاع از حريم هوايي كشور، گفت: توان نظامي ايران در خدمت صلح و آرامش كشور و منطقه است و تاريخ پرافتخار انقلاب اسلامي ايران نشان‌دهنده‌ي متخصصين و اتكاء به توانمندي‌ داخلي است كه قابليت‌ تأمين تمامي نيازهاي كشور را به استفاده از اقدامات تخصصي و امكانات موجود فراهم مي‌كند.
    • توسط 951
      تاپیک جامع تحولات زرهی در نیروهای نظامی ایران
       
      با سلام
      این تاپیک برای ثبت نظرات و پیشنهادات علمی و عملی در خصوص تجهیز نیروهای زمینی ایران به یک تانک اصلی میدان نبرد برای جنگهای نوین ایجاد گردیده است .
       
       
      پلتفرم های موجود در نیروهای نظامی ایران به شرح زیر میباشند که هر کدام میتوانند در صورت برخورداری از مشخصات لازم بستر ی برای توسعه تانک اصلی میدان نبرد برای کشورمان باشند .
       
      ام۴۷ پاتون
       

      ام۴۷ پاتون یک تانک متوسط آمریکایی بود که با پیشرفت طرح تانک ام۴۶ پاتون در اوایل دهه ۱۹۵۰ ساخته شد. این تانک به عنوان تانک اصلی نیروی زمینی و تفنگداران دریایی و جایگزین تانک‌های ام۴۶ و ام۴ شرمن وارد ارتش آمریکا شد اما در این ارتش در هیچ جنگی شرکت نکرد.
      ام۴۷ تنها پس از چند سال با ساخت تانک پیشرفته‌تر ام۴۸ پاتون از استاندارد خارج شد و در اختیار متحدان آمریکا قرار گرفت و در جنگ‌های متعددی از جمله توسط اردن در جنگ شش‌روزه علیه اسرائیل، توسط پاکستان در جنگ‌های هند و پاکستان، از سوی ترکیه در حمله سال ۱۹۷۴ ترکیه به قبرس، توسط ایران در جنگ ایران و عراق و در خدمت استقلال‌طلبان کروات در جنگ استقلال کرواسی شرکت داشت.
       
      ام۴۸ پاتون
       

      ام۴۸ پاتون یک تانک متوسط آمریکایی بود که سومین و آخرین تانکی به شمار می‌رفت که به نام ژنرال جرج پاتون فرمانده سپاه سوم ایالات متحده در جنگ جهانی دوم و از هواداران کاربرد تانک در میدان نبرد، نامگذاری شد. البته ام۶۰ تانکی که بعد از ام۴۸ طراحی و تولید شد هم به طور غیر رسمی ام۶۰ پاتون نامیده می‌شود. طراحی ام۴۸ بر اساس پیشرفت و توسعه ام۴۷ پاتون تانک متوسط قبلی آمریکایی ها صورت گرفت و شباهت ظاهری زیادی با آن دارد اما از نظر ساختار کلی تانکی متفاوت و مستقل است.
       
      ام۶۰ پاتون
       

      ام۶۰ پاتون نخستین تانک رزمی اصلی آمریکایی بود که در سال ۱۹۶۰ تولید شد و سال‌ها مورد استفاده آمریکا و متحدان آن در جنگ سرد قرار داشت. ام۶۰ هرچند در ارتش آمریکا با ام۱ آبرامز جایگزین شده اما استفاده از آن هنوز در بسیاری از کشورها ادامه دارد.
      طراحی ام۶۰ بر اساس تانک متوسط ام۴۸ پاتون صورت گرفت که تا پیش از تولید ام۶۰ تانک اصلی ارتش آمریکا بود. پیشرفت‌های ام۶۰ نسبت به‌ام۴۸ شامل استفاده از توپ نیرومندتر ۱۰۵ میلی‌متری به جای توپ ۹۰ م‌م ام۴۸، استفاده از چرخ‌های آلومینیومی به جای فولادی، زره قوی‌تر و ضخیم‌تر، موتور دیزلی قوی‌تر با توان ۷۵۰ اسب بخار، و افزایش برد عملیاتی به ۴۸۰ کیلومتر می‌شد.
       
      چیفتن
       

      چیفتن (به انگلیسی: Chieftain) نوعی تانک اصلی میدان نبرد بریتانیایی است که از سال ۱۹۶۵ وارد نیروی زمینی بریتانیا شد. هنوز نیز در نیروهای مسلح اردن و ایران از آن استفاده می‌شود.
      طراحی چیفتن بر پایه گروهی از تانک‌های بریتانیایی انجام شد که از ماتیلدا ام‌کا ۲ در سال ۱۹۳۹ (با توپ ۴۰ میلی‌متری) آغاز شده و با تانک‌های کرامول (۵۷ و ۷۵ میلی‌متر)، کومه (۷۶ میلی‌متر) ادامه یافته و در پایان به تانک موفق سنچوریون (۷۶، ۸۳ و ۱۰۵ میلی‌متر) می‌رسد. چیفتن با پیشرفت این طرح ساخته شده و جایگزین تانک متوسط سنچوریون و تانک سنگین کانکوئرر به عنوان نخستین تانک اصلی میدان نبرد نیروی زمینی بریتانیا شد. تولید تانک چلنجر ۱ که بر پایه پیشرفت تانک چیفتن صورت گرفته بود از سال ۱۹۸۳ آغاز و در سال ۱۹۹۵ به‌طور کامل جایگزین چیفتن شد. تولید چلنجر ۲ هم در سال ۱۹۹۸ با توسعه چلنجر۱ آغاز شد. چیفتن از پیشرفته‌ترین تانک‌های عصر خود به‌شمار می‌آید که قدرتمندترین توپ و سنگین‌ترین زره را در بین همه تانک‌های آن هنگام را داشت. اما در برابر آن، توانایی تحرک و سرعت آن کاهش یافته بود.
       
      تی-۵۵
       

      تی-۵۴ یا تی ۵۵ نوعی تانک اصلی میدان نبرد ساخت شوروی است که نخستین پیش‌نمونهٔ آن در سال ۱۹۴۵ تولید شده و تولید انبوه آن از سال ۱۹۴۷ آغاز و به سرعت به مهمترین تانک جنگی ارتش سرخ شوروی و کشورهای عضو پیمان ورشو و بسیاری از کشورهای دیگر دنیا تبدیل شد.
      تی-۵۴ بیش از هر تانک دیگری در طول تاریخ تولید شده و برآورد می‌شود که در حدود ۸۶ تا ۱۰۰ هزار دستگاه از مدل‌های مختلف آن در کشورهای مختلف تولید شده باشد. این تانک از زمان آغاز تولید خود تاکنون شاهد بهینه‌سازی‌ها و اصلاحات متعددی بوده‌است. تی-۵۵ مهمترین بهینه‌سازی تی-۵۴ به شمار می‌رود که در سال ۱۹۵۸ وارد ارتش شوروی شد؛ برخورداری از سیستم محافظتی در برابر حملات اتمی-میکروبی-شیمیایی، حذف تیربار قسمت راننده، نصب موتور قوی‌تر (۵۲۰ به ۵۸۰ اسب بخار) و افزایش ظرفیت مهمات توپ اصلی تانک (از ۳۴ گلوله به ۴۳ گلوله) مهمترین تفاوت‌های آن بودند. این تانک علاوه بر شوروی در لهستان، چکسلواکی، چین (با عنوان تایپ ۵۹) هم تولید می‌شد.
       
      تی-۶۲
       

      تی-۶۲ نوعی تانک رزمی اصلی ساخت شوروی است که بر اساس پیشرفت طرح تانک‌های خانواده تی-۵۴/۵۵ طراحی شده و تولید آن از سال ۱۹۶۱ آغاز شد. این تانک به تدریج جای تانک‌های تی-۵۴ را در واحدهای زرهی و موتوری ارتش سرخ گرفته و تولید آن در شوروی تا سال ۱۹۷۵ ادامه یافت، تا اینکه در دهه ۱۹۸۰ با تانک‌های مدرن‌تر تی-۶۴، تی-۷۲ و تی-۸۰ در خطوط مقدم ارتش شوروی جایگزین شد.
      تی-۶۲ نخستین تانکی بود که از توپ بدون خان استفاده می‌کرد. تفاوت‌های اصلی این تانک با تی-۵۴ شامل شاسی طولانی‌تر و عریض‌تر، توپ بلندتر و پرقدرت‌تر و بدون خان ۱۱۵ میلی‌متری می‌شوند.
       
      تی-۷۲
       

      تانک تی-۷۲ یک تانک اصلی میدان نبرد است که تولید آن از اوایل دهه ۱۹۷۰ در شوروی آغاز شد. این تانک شباهت‌هایی با تانک قدیمی‌تر اما پیشرفته‌تر تی-۶۴ دارد. تی-۷۲ پس از تانک دیگر شوروی‌ها؛ تی-۵۴/۵۵ پرتیراژترین تانک تولیدشده پس از جنگ جهانی دوم است و در مجموع بیشتر از ۲۵ هزار دستگاه از آن ساخته شده و کماکان برای مشتریان خارجی تولید می‌شود که توسط ده‌ها کشور مورد استفاده قرار گرفته‌است. تانک تی-۹۰ مدل توسعه‌یافته تی-۷۲ و جدیدترین تانک ارتش روسیه محسوب می‌گردد. سلاح اصلی این تانک، یک قبضه توپ بدون خان کالیبر ۱۲۵ میلی‌متری از نوع ۲A46M است.
       
       
    • توسط seyedmohammad
      بسمه تعالی 
       

       
      نیروهای مسلح و مساله ی نخبگان  
       
       
       
      پیشگفتار: مساله ی نخبگی و نخبگان امروزه در هر سازمانی مطرح است . سازمان های غیر دولتی معمولا به دنبال سیاست هایی برای جذب نخبگان هستند. سازمان های دولتی عموما  از سیاست هایی همچون نوآوری باز[1] برای بهره بردن از نخبگان بدون نیاز به جذب و استخدام ایشان را دنبال میکنند. در برخی سازمان های دولتی مانند مجموعه های نظامی، امنیتی به دلیل سیاست های مرتبط با طبقه بندی اطلاعات ، موضوع نخبگان و نحوه ی تعامل سازمان با ایشان پیچیده تر است .
      دو خلاصه ی سیاستی  زیر توسط دو نویسنده نوشته شده اند ولی ایده ی مولف در هر دو تقریبا یکسان است. هر یک از مقالات میکوشد استدلال کند که رویکرد توجه به نخبگان از اساس دارای مشکلاتی است و نهاد های نظامی بایستی رویکرد دیگری را پیش بگیرند. استدلال ها  بر مبنای لزوم  توجه به نیازها و تعریف درست آنها بجای حمایت از ابزارها، ایده ها و وسایل است. با این استدلال سرمایه انسانی(شامل نخبگان) نیز بخشی از ابزارهای نیل به حل مسائل و نیازها در نظر گرفته می شود. مقاله دوم توسط واریور نوشته شده و در پست بعدی منتشر می شود انشالله. 
      ***
       
       
       
      سازمان های نظامی در جمهوری اسلامی ایران، به دلیل شرایط خاص عقیدتی و ایدئولوژیک مصداق سازمان های ارزش محور در علم مدیریت هستند.
      در علوم مدیریتی گفته میشود که  سازمان های ارزش محور، معمولا دارای فرصت هایی هستند: ارزش هاي محوري سازمان و مديريت سازمان بر اساس اين ارزشها مي تواند راهنماي بسيار خوبي جهت رشد و ادامه حيات سازمان باشد ، زیرا اين سازمان ها، به عنوان واكنش در برابر تغييرات محيطي ، ارزش هاي محوري خود را تغيير نمي دهند بلكه در صورت لزوم سعي مي كنند محيط خود يا ساختار هاي قبلي خود را تغيير دهند ، تا بتوانند ارزشهاي سازمان خود را حفظ نمايند. ارزش محوری موجب ایجاد و رشد سازمان هايي می شود كه رفتارشان حاصل تصميم و انتخاب آگاهانه خودشان و مبتني بر ارزش هاست نه ثمره اوضاع و شرايط محیطی. فرصت دیگر آن است که این سازمان ها عموما سازمان هايي عامل ، موثر و مسئوليت پذيرند . همچنین، این نوع سازمان دهی جهت مديريت استراتژيك نیز مناسب اسب زیرا در همه جنبه هاي تدوين ، اجرا و ارزيابي استراتژي ها و به هنگام تصميم گيري در اين زمينه ها بايد ارزش هاي محوري رعايت شوند و مورد توجه قرار گيرند.
      گذشته از نوع طراحی سازمانی در نیروهای مسلح ایران، نوع مدیریت نیز غالبا ارزش محور[2] است. در مديريت بر مبناي ارزش ها همه طرح ها ، تصميمات و عمليات در سازمان بر اساس ارزش ها هدايت و رهبري مي گردند. در این رویکرد هدف کلی به حداکثر رساندن ارزش سازمان است. این بدان معناست که تصمیمات صرفاً برای دستیابی به سود کوتاه‌مدت نباشند. گفته می شود که اگر تأثیرات بلندمدت تصمیمات بر سودآوری و پایداری سازمان در نظر گرفته شود، بازتاب آن را درآینده و در موفقیت های  به دست آمده توسط سازمان، مشاهده خواهد شد.
      اما این سازمان ها دارای نقاط ضعف و آسیب هایی نیز هستند. مهمترین آسیب ارزش محوری چه در طراحی سازمانی و چه در نوع مدیریت  آن است که در صورت تصویب و پذیرش یک ارزش از سوی سازمان – توسط فرهنگ غالب جامعه، فرهنگ سازمان یا اجبار مدیران – ارزش به عنوان هدف غایی سازمان تلقی شده و در صورت تامین آن ارزش ها، سازمان به هدف خویش رسیده است حتی اگر هیچ کار مفیدی درون سازمان صورت نگرفته باشد.
      در میان ارزشهایی که حقیقتا جزو ارزشهای اصیل هستند ولی به دلیل نوع و ساختار سازمان نیروهای مسلح ما آسیب زا شده اند می توان به برخی موارد اشاره نمود. به دلیل نوع وابستگی به حاکمیت، در ساختار نیروهای مسلح ایران مهمترین ارزش پیش فرض که همواره در معرض آسیب زایی قرار دارد، ارزش بودجه است. ارزش های دیگری که میتوان در این حوزه شناسایی نمود به شرح ذیل است:
      توجه بیش از حد به دفاع مقدس[3]،
      ارزش های موقت مربوط به تحولات سیاسی،
      تحقق شعار ما می توانیم،
      ارزش تبلیغات
      و به نظرمی رسد رویکرد توجه به نخبگان نیز با توجه موارد پیش گفته رویکرد صحیحی نبوده و موجب آسیب زایی می گردد.
       
      ارزش بودجه: ارزش بودجه به معنی آن است که نیروهای مسلح ایران به عنوان مصرف کننده ی بودجه دارای ارزش های سازمانی جهت جذب حداکثر ممکن از بودجه، گسترش حداکثر بوروکراسی سازمانی برای مصرف این بودجه و تضمین ادامه دار بودن این جریان بودجه می باشد. نمود این مساله را نیز می توان در تعریف پروژه ها بدون در نظر گرفتن نیازهای واقعی نیروهای مسلح جهت مصرف بودجه های تحقیقاتی پژوهشی و یا سیاست گران تمام کردن پروژه ها توسط وزارت دفاع دید که مورد اخیر موجب گسترش نهاد های موازی در سپاه، ارتش و ناجا ( ساتخ ها) و تامین نیاز های اصلی این مجموعه ها به صورت درون سازمانی شده است.
       
      توجه بیش از حد به دفاع مقدس: در نظر گرفتن توجه به دفاع مقدس اگر به عنوان یک تجربه ی تاریخی عظیم و یک گنج بزرگ جهت تجربه اندوزی و شناخت تهدیدات و راهکارهای دفاعی و نظامی باشد میتواند بسیار سودمند باشد ولی هنگامی که به عنوان یکی از ارزش های محوری سازمان های نیروهای مسلح در نظر گرفته می شود موجب آسیب هایی از این دست می شود.
      ·        عدم گردش نسلی و عدم اطمینان به نسل های جدیدتر به بهانه عدم حضور ایشان در دفاع مقدس و یا لزوم حفظ فرماندهان دفاع مقدس.
      ·        عدم به روز آوری جدی و عملی تاکتیک ها و تجهیزات به بهانه جواب گو بودن آنها در زمان دفاع مقدس و تهدیدات آن زمان.
      ·        برگزاری مراسمات یادواره های شهدا و بزرگداشت مناسبات دفاع مقدس و صرف بودجه های کلان جهت امور فوق که در این مورد می توان به انتقاد مقام معظم رهبری و نارضایتی ایشان از صرف بودجه ی کلان جهت ساختمان یادمان شهدا در جریان بازدید از دانشگاه افسری امام حسین علیه السلام اشاره نمود. در صورتی که مطابق موارد گفته شده توجه به دفاع مقدس به عنوان یکی از ارزش های محوری سازمان درآید، با توجه به ارزش محور بودن سازمان نیروهای مسلح ایران،  با حاصل شدن نتایجی که منجر به بزرگداشت یاد دفاع مقدس گردد اهداف سازمان محقق شده است.
       
      ارزش های موقت مربوط به تحولات سیاسی:  آسیب های متعدد ارین ناحیه را می توان از ارزش های دوره ای و گذرای سیاسی در سازمان نیروهای مسلح نیز مشاهده نمود. مهم ترین نمود آن به خصوص در وزارت دفاع به دلیل وابستگی به دولت و تغییر جناح های سیاسی قابل مشاهده است. بدین ترتیب که در دوره ی قدرت هر یک از جناح های سیاسی گفتمان آن جناح غالب با تغییرات مدیریتی و هدایت جریان بودجه بر روال کاری وزارت خانه مذکور اثرات عمده گذاشته و بعضا مسیر برنامه های کلان را نیز دست خوش تغییر می سازد. برای مثال در دوره دولت احمدی نژاد بودجه های کلان فضایی برای اهداف غیر واقعی و دور از نیازهای کشور اختصاص داده شد در حالی که با سیاست های تنش زدایی دولت روحانی نه تنها مسیر بودجه فضایی به کل مسدودشد بلکه تلاش شد کل سازمان های مرتبط با این دانش ازبین رفته و دانشمندان فضایی نیز با سرخوردگی جذب کارهای دیگر شوند. 
       
      تحقق شعار ما می توانیم: شعار "ما می توانیم" نیز گرچه یکی از هوشمندانه ترین راهبرد های مطرح شده از سوی رهبر انقلاب در همه عرصه های اقتصادی، نظامی و صنعتی ست، ولی توجه افراطی به این شعار به عنوان یک ارزش مستقل به خصوص در عرصه نظامی موجب تعریف نمودن پروژه های بی حاصل و بدون استفاده در سازمان رزم نیروهای مسلح ایران، حمایت از ایده های نامتناسب با میدان و رشد نامتوازن فناوری ها جهت اثبات توانایی داخلی شده است که در نهایت نیز خروجی این پروژه ها پس از هزینه بسیار زیاد جهت کسب فناوری و ساخت پیش نمونه های اولیه بایگانی شده و هیچگاه به صحنه ی عمل و استفاده نرسیده است. در صورتی که چنانچه جنبش" ما می توانیم  " به معنی بهره گیری از حداکثر ظرفیت تولید داخلی جهت برآورده کردن نیازهای واقعی نیروهای مسلح به کار گرفته شود موجب جهش عظیم هم در تولیدات نظامی و هم در اقتصاد ایران خواهد شد. 
       
      ارزش تبلیغات: آرامش روانی جامعه، حس امنیت و اقتدار در بعد داخلی، و قدرت نمایی در بعد خارجی نیز مطلبی مهم و بسیار حیاتی ست. اما هنگامی که به عنوان یکی از ارزش های محوری سازمان نیروهای مسلح ایران قرار بگیرد، نتیجه ی آن رونمایی از محصولاتی که هنوز مراحل تست را نیز پشت سر نگذاشته اند، و یا رونمایی های متعدد از برخی پروژه های تکراری با نام های جدید، بزرگ نمایی های خارج از قاعده، و کوچک نمایی های غیر واقعی در مورد تهدیدات موجود است. اوج این مشکل را می توان در رژه ی هر ساله نیروهای مسلح دید که به بدترین شکل ممکن بدون نظم و ترتیب و رعایت اصول رژه دو بار در سال اجرا می شود.پیش ازین نیز مقاله ای با عنوان " نظام رونمایی ها : امنیت زایی و امنیت زدایی" در مورد همین آسیب منتشر شده است. 
       
       
      آخرین ارزش موجود در سازمان نیروهای مسلح که به تازگی مورد توجه قرار گرفته است و به اندازه ارزش های پیش گفته مورد توجه نیست ولی بیم آن می رود که مانند ارزش های پیش گفته نهایتا منجر به آسب هایی بشود، مساله نخبگی و توجه به نخبگان است. شکی در بهره بردن در نیروهای نخبه و لزوم شایسته سالاری در هیچ سازمانی از جمله سازمان های نظامی وجود ندارد؛ ولی مشکل آنجاست که در یک سازمان ارزش محور، اگر مساله توجه به نخبگان خود به یک ارزش تبدیل شود، هیچگاه نتایج مورد نظر از بکار گیری نخبگان حاصل نخواهد آمد. نمود این داستان در جشنواره ها و فراخوان های ایده ها و جذب نخبگان که مدتی ست در نیروهای مسلح اتفاق می افتد قابل مشاهده است. اگر چنانچه که در ادامه گفته خواهد شد نیروهای مسلح ایران با رویکرد نیاز محور به سراغ نخبگان رفته و از ایشان برای حل مسائل کمک بگیرند، قطعا در یک رابطه ی دو سویه هم نخبگان امکان خدمت به کشور و مورد حمایت قرار گرفتن را بدست خواهند آورد و هم نیروهای مسلح از خدمات آنها به درستی بهره مند می شوند. اما چنانچه توجه به نخبگان خود به ارزش تبدیل شود، رویکرد مورد نظر منجر به جذب، استخدام، و یا حمایت های مقطعی در بعد مالی و مطرح ساختن حاصل دانش نخبگان در سمینار ها، همایش ها و مجلات تخصصی در قالب مقالات و پژوهش هایی که از روی کاغذ فراتر نمی روند خواهد بود.
      حقیقت آن است که در طول سال هایی که مساله توجه به نخبگان در نیروهای مسلح مورد توجه قرار گرفته است خروجی این سیاست نهایتا منجر به خمودگی و سرد شدن نخبگان، و در بسیاری از موارد جذب و هضم آنان در نظام بروکراتیک و سلسله مراتب سازمان های نظامی شده است. بنابر این  جهت بهره بردن از دانش نخبگان، نبایستی مساله توجه به نخبگان، خود تبدیل به یک ارزش در نیروهای مسلح شود، که در نهایت، مانعی برای بهره بردن از نخبگان و وصول به نتایج مورد نظر خواهد شد.
      اکنون و با در نظر گرفتن مطالبی که در مورد دیگر ارزش های حاکم بر سازمان نیروهای مسلح ایران گفته شد دوباره به مساله ی نخبگان نظر کنیم. در یک سازمان ارزش محور، نه تنها تعریف نخبگی تابع ارزش های سازمان است بلکه نحوه ی رفتار با نخبگان نیز مشمول همین قاعده است.
      ارزش هایی چون تظاهر به دینداری و یا ارتباطات خانوادگی که در عرف نیروهای مسلح با عبارت " منًا بودن" از آن تعبیر می شود ( تعریف نخبگی ) و داشتن برخی عقاید سیاسی خاص در دوره های سیاسی ( رفتار با نخبگان) و بسیاری مثال های دیگر از مصادیق غلبه ارزشهای بالاتر در سلسله مراتب ارزش ها بر بر ارزش های پایین تر مانند همین موضوع نخبه سالاری است. این موضوع  تا کنون باعث عدم امکان بهره مندی شایسته نیروهای مسلح از ظرفیت جامعه نخبگانی کشور شده است. در صورتی که با رویکرد نیاز محور و با به روزآوری برخی نکات حفاظتی ( حفاظت اطلاعات هوشمند شامل روش های برون سپاری و تقسیم پروژه) می توان از طیف وسیعی از نخبگان جهت براورده ساختن نیازهای دفاعی و نظامی کشور و رفع تهدیدات پیشرو مدد گرفت. 
      البته کل سازمان نیروهای مسلح، در یک حالت آرمانی بایستی دچار تحول در طراحی سازمانی شده، و از طراحی ارزش محور به طراحی فرایند محور میل کنند. از آنجا که امر فوق در کوتاه مدت و میان مدت امکان پذیر به نظر نمی رسد، پیشنهاد می شود که در مدل مدیریتی، بجای مدیریت مبتنی بر ارزش، رویکرد نیازمحور مورد توجه قرار گیرد. در این رویکرد بایستی نیازهای واقعی نیروهای مسلح (در میدان، آینده ی نزدیک و آینده ی دور ) مرتبا نیاز سنجی شده و جهت پاسخ به این نیاز ها از نخبگان به صورت هدفمند بهره گیری شود.
      در یک مدل پایه نیاز محوری از فرآیند زیر پیروی میکند:
       
       

       
       
       
      نکته ی مهم در این مدل و یا دیگر مدل های پایه در مورد عملکرد نیاز محور آن است که بایستی همواره پایش دقیقی جهت دانستن نیاز های واقعی و تشخیص اولویت آنها و ورود به مراحل بعدی انجام گردد. 
       
       
       
       
       
        [1] Open innovation
      [2] VBM
      [3] مساله ی عظمت دفاع مقدس و مقام رفیع شهداو وجوب توجه به آن از اصول مسلم است ولی ما دراینجا در مقام آسیب شناسی بوده و ناگزیراز بررسی دقیق موضوعات می باشیم.
  • مرور توسط کاربر    0 کاربر

    هیچ کاربر عضوی،در حال مشاهده این صفحه نیست.