امتیاز دادن به این موضوع:

Recommended Posts

بحث تانک کرار رو فعلا نکنید تا رونمایی شه !

سلام

یعنی اگه زیاد در موردش بحث کنیم رونمایی اش عقب میفته ؟ قراره عیدی سال نو باشه ؟

  • Upvote 1
  • Downvote 1

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر

ارتش نسبت به تولیدات وزارت دفاع بدبین هست واعتماد نداره(حق هم داره)

 

به چه دلیل ؟؟؟ واضح تر بگین ؟؟ چیو وزارت دفاع ساخته که بدرد نخور بوده ؟؟؟ ( با توجه به شرایط و محدودیت ها ) 

  • Upvote 2

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر

به چه دلیل ؟؟؟ واضح تر بگین ؟؟ چیو وزارت دفاع ساخته که بدرد نخور بوده ؟؟؟ ( با توجه به شرایط و محدودیت ها ) 

 

دقیقا.....کدوم تجهیز وزارت دفاع بی کیفیت بوده ؟؟؟؟؟

 

الانم یه تانک ساخته برتر از تی90 اقایون باز میخوان برن روسیه بخرن....اصلا کاردستی های جهاد نزاجا رو بدن خودش انصافا استفادش میکنه همین ذلفقار و اقارب و فلاق و.....

ویرایش شده در توسط Thundar
  • Upvote 4
  • Downvote 5

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر

چت روم اینجا؟خداییش یک ساعت سر هیچی داریم بحث می کنیم و می کنید . بزارید رونمایی بشه خلاص دیگه . الان دارید سر یک سایه بحث می کنید .حتی نمی دونیم طرح تانک از تی 72 یا ذولفقار .  پس واقعا بحث برای چیه؟از کف دست موی می خوایم بکنیم خداییش.حداقل برید در باره ی قابلیت هایی که در ایران ممکن فراهم بشه برای ساخت یک تانک حرف بزنید . نه شبهات

ویرایش شده در توسط Navard
  • Upvote 11

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر

 به قول یکی از دوستان عزیزمون که نوشتشو کپی میکنم

 

این اخبار تنها توهین به شعور مخاطب بود


1- فرمانده نیروی زمینی پیشنهاد خرید تانک t-90 را می دهد
2- وزیر دفاع از ساخت تانک بهتر از t-90 خبر می دهد
.3- ارتش از انصراف خرید تانک t-90 خبر می دهد
4- جانشین فرمانده نیروی زمینی ارتش از ساخت مشترک t-90 خبر می دهد.
5-جانشین فرمانده نیروی زمینی ارتش
میگه این موضوع منتفی نشده اما ما دستور خرید مطلق تجهیزات را نداریم بلکه هدف ما این است فناوری‌ها را وارد کنیم.



منم جای ارتش بودم به این تبلیغات پوچ و پروپاگاندای وزارت دفاع اعتماد نمیکردم.
ولی وقتی که این تانک کرار رو هم ردیف با ذوافقاری دونستن که گلوله انرژی جنبشیش تنها نوفذش 370میلی متره تصمیم گرفتم خیلی منتظر رونمایی از کرار نمونم وقتی که از نظر اون ها اثبات گر های تکنولوژی تانک هایی عالی محسوب میشن که گلولش توانایی نفوذ در هیچ تانک مدرنی رو نداره و تنها اهداف متحرکن برای موشک های هدایت لیزری جنگنده های دیگر کشور ها برای آسیب اقتصادی زدن به ازای یک تانک یک موشک هدایت لیزری و تمام اما سوالی که واقعا منو آزار میده اینه که چطور به درخواست سپاه بودجه از آسمون بارید پروژه کرار شروع شد به درخواست ارتش هیچی؟

 

فکر می کنم بستن این بازی ارتش و سپاه و انداختن دشمنی بین دو نیروی تحت فرماندهی ستاد کل و فرماندهی کل بیشتر جنبه دیگه ای داره تا مبحث علمی!

 

دوست گرامی... بودجه وزارت دفاع توسط هیات ستاد مشترک کل نیروهای مسلح بعد از بررسی نهایی و اعلام نتیجه انجام میگیره...این تفکر که فلان وسیله برای سپاه هست و فلان گزینه برای ارتش در جمهوری اسلامی ایران بی معنی هست. ... این طور نیست که مثلا ارتش بگه من فلان پهپاد سپاه رو می خوام بعد سپاه بگه نه نمی دم!  مگه ستاد این وسط کشکه...فرماندهی کل قوا مگه چنین اجازه ای میده.

 

در ثانی تی 90 هم هچین اش دهن سوزی نیست که جانشین نیروی زمینی بخواد بخاطرش با فرمانده ارشدش دربیوفته! و برخلاف قوانین بخواد به نیروی سپاه تیکه باندازه....

ویرایش شده در توسط Argada
  • Upvote 2
  • Downvote 1

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر

بعضی وقت ها به این فکر می کنم که در صنعت هوایی

کاش انسان پرتلاش وخستگی ناپذیری مثل شهید طهرانی مقدم داشتیم

ای کاش در اواخر جنگ درس میگرفتیم از جنگنده های زمین گیر خودمون...

================

چند بحث هستش اینجا اگر ما طبق گفته وزیر تانک کرار ساختیم در حد تی 90 دلیل مذاکره بر سر خرید یا هر چیز دیگر تی 90 چیست؟

اگر وزیر میگه ما در حال اتمام کوثر 88 هستیم پس چرا میریم اعلام نیاز یاک 130 میکنیم؟؟؟

تا کی قراره شاهد رفتار های دو پهلو باشیم؟

===============

خب اگر کار باور رو به انتهاست کمک بگیریم از روس ها در بهتر کردن باور و عملیاتی کردنش

اگر صاعقه ساختیم کمک بگیریم رادار و کاکپیتش رو دیجیتال کنیم و اون رو در کمیت بالا در اختیار نیروی هوایی قرار بدیم

مشکل دارند میگ هامون خب اونا رو با کمک روس ها تحت اورهال سنگین قرار بدیم رادار براشون بزاریم که بهشون سگ کور گفته نشه

فنسر هامون رو ارتقا بدیم

خط تولید ال 31 یا آر در 33 بگیریم

خط تولید موتر های توربو پراب بگیریم برای کار بیشتر رو بالگرد هامون ....

الحمدلله ما به وفور موشک دریا به ساحل داریم از قدیر.کوثر. قادر.نور.خلیج فارس.هرمز و... پس چرا میریم رو میزنیم واسه یاخونت به این روس ها؟؟؟

وقتی جنگنده نمیدن پس فرضیه هواپایه استفاده کردن از یاخونت هم منتفیه پس رو نمی داختیم بهتر بود..

بیایم کمک بگیریم پدافند هوایی دریاپایه رو بسازیم یا یه فکری براش کنیم

چهارتا ناو درست درمون بگیریم بهتر نیست؟

چهارتا هواپیمای ترابری نو بگیریم به جای هرکولس های بی زبون که خستگی رو تنشون زار میزنه..

خرید خوبه

اما به قول معروف باید به زخم زد و اون رو التیام داد

روس ها بیان اول فراگفوت وفنسر و میگ 29 رو ارتقا بدن برامون و چندتا نو بگیریم ازشون که از این وضعیت در بیاییم بعد بریم سوخو 30 رو درخواست بدیم...

  • Upvote 4

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
دوست عزیز سلام

بسیار ناخرسند و ناخشنودم که بگم دقیقا و مشخصا شخص شما جزو اولین دسته از نفراتی هستین که بشدت به ارتش حمله میکنید و همه نادانسته ها و تردیدهاتون رو به پای ضعف ارتش میزارین، بینهایت پوزش میخوام که اینقد تند و رک حرف میزنم بزرگوار، اما متاسفانه شما درکلامتون بیشترین هجوم رو به ارتش دارین و اونهم برپایه یکسری فرضیات خیالی که هنوز حتی دیده هم نشدن چه برسه به تایید واثبات!

 

 

سلام

عرایض بنده حاصل بررسی و مشاهده وقایع و شنیدن گفته های مقامات نظامی  در طی این سالهاست , این که مشکل بودجه وجود داشته باشد رد نمیشه اما با کار درست شاید بشه بودجه بیشتری جذب کرد و یا حداقل میشه منابع محدود رو درست مدیریت کرد!

همین بحث خرید سوخو 30 و تی 90 و ... نشون میده که علارغم ادعاهای برخی ها در طی این سال ها (مثل توجه به حوزه موشکی و غفلت از بخش هوایی) , در صورت وجود امکان خرید و وجود فروشنده ما در این زمینه ها نسبت به خرید تمایل داریم و بودجه اش هم فراهم میشه! پس اگر در طی این سالها بودجه کافی مثلا به نزاجا تخصیص داده نشده , باید دید دلیلش چی میتونه باشه؟ 

 

شوربختانه دانش و توان صنعتی کشورهم فعلا درحدی نیست که بتونه جوابگوی نیازهای فوری ما باشه

نمیتونیم هم فردا به عربستان و توله هاش یا ترکیه و نوچه هاش بگیم :

لطفا شما دست نیگر دارین تا تانک کرار ما تولید،تست، تایید،عملیاتی و ساخت انبوه بشه و بعد بیاییم برای دفاع!! از همکاری گرم و صمیمانه اتون هم بینهایت سپاسگذاریم!!



الان متاسفانه گزینه فوری و کوتاه مدت داخلی نداریم (باید به این سمت بریم اما هنوز خیلی دوریم)

 

نیاز فوری؟  

خرید تانک تا 5 سال به تائید شورای امنیت نیاز داره! یعنی قبل این جاروجنجال تائیدیه گرفته شده؟ یا اینکه صرفا قراره تفاهم نامه اولیه برای خرید یا مونتاژ , بعد از طی دوره محدودیت شکل بگیره؟

 

جالبه شما همه باورها و تصورات خودتون رو مستندات محکم فرض کرده و با این اسناد محکم به جنگ ارتش میایین که چرا تانک کرار نمیخره! وجالبتر اینجاست که حتی ارتش نگفته نمیخره و ابدا تانک کرار رو انکارش نکرده و حتی اعلام کرده درکنار ذولفقار میتونه نیازها رو برطرف کنه

 

 

صحبت های ما در صفحات پیشین صرفا تحلیلی از گفتار مقامات بود! ذوالفقار 3 فعلا تولید انبوه نشده! اگر قرار باشه که ذوالفقار و کرار همزمان تولید و در نزاجا بکار گرفته بشن , معنیش اینه که این دو تانک در یک رده قرار ندارند! یا ذوالفقار در سطح پائینتری قرار داره و یا کرار! حالا با توجه به توضیحات وزیر دفاع در مورد کرار و مقایسه اون با تی 90, حداقل میشه گفت که کرار تانک سبک پشتیبانی و چیزی مثل ذوالفقار 1 نیست!بنابراین چه معنایی داره که دو تانک هم سطح در یک نیرو به طور همزمان به خدمت گرفته بشن؟ این کار منطقی و عقلانیه؟

به نظر میرسه یا ذوالفقار قرار نیست تولید بشه و یا نزاجا کرار رو به خدمت نمیگیره! و یا واقعا کرار چیزی مثل تی 90 هست و در آینده شاید (!) سفارش داده بشه! صحبت ما این بود که اگر اینطور هست چرا از خرید تی 90 صحبت میکنید؟5 سال که تحریم هستیم و بعید هست که مجوز دریافت فوری (در تعدادی که در برابر اعراب موثر باشه) داده بشه!


متاسفانه انحصار محض دولتی در صنعت دفاعیمون گاهاباعث حذف رقبای داخی در چهارچوب بازاری اندیشی و مشتری نگرشی شرقی میشه، کم نبودن طرح های خوب قربانی شده نظامیمون، در همین بحث سلاح سبک چندین و چند طرح ارایه شده منتها سلاح کپی بدون کیفیت برگزیده میشه تا ناخودآگاه به ذهنها اینو متبادر کنه که: برخی ها چی گیرشون میاد که چندین طرح داخلی با توانایی و کیفیت بالاتر رو کنسل کنن تا یه بنجل چینی بخرن! امیدوارم که اینها واقعیت نداشته باشن و هیچگونه مساله منفی پشت پرده رد وکنسل کردن طرح های خوب و گزینش طرح های بنجل نباشه!

صنعت دو قطبی و رانت دولتی خودروییمون کم بلایی سر صنعت خودرومون آورده! اونم با چندین رقیب تضعیف نگه داشته شده داخلی و وارد کننده! وااااااای به حال صنعت دفاعی تک قطبیمون! براحتی میشه عرصه رو برای قالب کردن هر چیزی که میخوایم بخورد فلان ارگان بدیم تنگ کرد

استفاده از ظرفیت شرکت های خصوصی ایده خیلی خوبیه و بنده هم مکرر به این مسئله اشاره کردم ! خصوصا در مورد استفاده از ظرفیت های شرکت هایی که ماشین آلات راه سازی تولید میکنن!

اما خصوصی سازی صنایع دفاعی رو در شرایط فعلی اقدامی نادرست می پندارم! به خاطر محدودیت ها و ریسک هایی که همکاری یا تامین تجهیزات دفاعی در ایران به همراه داره و احتمال تحریم , هر شخص یا شرکتی حاضر به خرید و ادامه کار نمیشه! چه بسا اشخاص منفعت طلب و سودجو یا حتی عامل بیگانه ای که با داشتن سرمایه های مافوق تصور ما , در کمین همین فرصت نشسته باشن تا بعد از خرید صنایع دفاعی دولتی , به فروش تجهیزات و زمین و... اقدام کنن که نمونه هاش رو کم و بیش دیدیم! 
شرکت خصوصی اسلحه ساز در کشور ما بهتره کارش رو از صفر شروع کنه! نه با خرید و تصاحب شرکت های دولتی! 
 

  • Upvote 16
  • Downvote 4

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر

جز رجزهای نظامی برای مساله جنگ روانی داخلی و فقط مصارف داخلی عام و عامیانه دارن و بس!
خودتون خیلی بهتر از من میدونین که دردنیای نظامی به اینگونه سخن گفتنها میگن رجز خوانی! مثه همه اون ادعاهایی که فلان میکنیم و بیسارمیکنیم و امریکا رو ضربه فنی میکنیم و... که عموما همه فرماندهان ارتشی و سپاهیمون میگن وهممون میدونیم رجزن برای قوی نشون دادن خود چرا که یه فرمانده نباید و حق نداره از موضع ضعف حرف بزنه حتی اگر صددرصد به اون ضعف ایمان، باور و اشراف داشته باشه
یه فرمانده ایرادها، ضعف و ناتوانایی ها رو حق نداره و نباید درمیان قشرعامی جامعه بیان کنه چرا که موجب افت روحیه عمومی مردم میشه، جای این حرفها جلسات ویژه و مخصوص یا جمع های تخصصی و خاصه! غیراینه؟
در ارتش یه شعاری هست: پیروزی و شیرینی پیروزی ها برای مردم، تلخی شکست برای ارتش!
تا حالا دیدین یه ارتشی بصورت رسمی بیاد شکستهایی مثه رمضان، محرم، بدر، کربلای 4 و 6 رو تفسیر کنه؟ در همه عملیلتهای موفق عنوان شده هم بخشهای پیروزی و غرورآفرینش بیان میشه!!


سلام دوست گرامى!
بله، و اما بعد كه اصلى در كل ارتش هاى جهان وجود دارد كه تفاوت بين real- warfare و آنچه در ذهن انسانها شكل گرفته رو مد نظر دارد. درست است كه ما رجز خوانى ميكنيم اما استاد رجزخوانى آمريكاست. اتفاقا ايران اصل دكترين سخت افزاريشو بر اساس "واقعييت هاى ميدان جنگ" تعريف كرده اين نكته بسيار بسيار مهمى هست كه دشمنان اين آب و خاك ازش غافل هستند. در واقعييت يك سيستم از زمان دوران جنگ سرد ميتونه خيلى موثرتر باشه تا سخت افزارى كه تنها براى رقابت بازارى "طراحى شده". دقت كنيد كه نوشتم "ميتونه"..
حتى تكنولوژى جنگ اول جهانى در بعضى از تاكتيكها بيشتر به كار مى آيد تا مدرنترين تجهيزات الكترونيكى.. تجربه جنگ واقعى در برابر جنگ افسانه اى آمريكا خروجى اش ميشود MC-2002..
اما دوست دارم اين را بدانيد كه نه تنها در چنين جنگ احتمالى شكست خواهند خورد، بلكه كل پايه هاى تمدن آنها از بين خواهد رفت، چرا كه اين تمدن تاريخى بجز غارت چيزى ندارد. توحش سازمان يافته اى بيش نيست كه با اشاره اى مردم خودشان در خيابان ها به آن خاتمه خواهند داد. بله بخش بزرگى از قدرت نظامى همين رجز خوانى هاست، آمريكا با "رجز" به اينجا رسيده اما هرگز با هيچ كشورى كه توانايى دفاع از خودش داشته درگير نشده و نخواهد شد. مديريتى كه ميگوييد ماهيت علوم انسانى داره، اينها نيازمند بودند و هستند كه توحش را مديريت كنند اما ما اين نياز را نداشتيم چون فرهنگ ما مكانيسم هاى دفاعى ديگرى داشته.. اما امروز سخت مشغول اين هستيم كه از روى دست ديگران طرح كپى كنيم ، و بعد بنشينيم و از خودمان بپرسيم كه كجاى كار ما ايراد دارد.. بزرگترين ايراد اين هست كه نگاه به بيرون داريم و نه به درون، مى خواهيم مديريتى كنيم كه با سازوكارهاى فرهنگى ما جور در نمى آيد.. و چون براى خودمان مسخره بنظر مى آيد فكر ميكنيم تصور ديگران هم همين هست..
آمريكا فرهنگ رو هدف ميگيره نه توپ و تانك را.. اما ذهن يك ايرانى مدام بر روى قدرت سخت افزارى متمركز شده، شما تا به حال ديديد ايران فرهنگ غرب رو هدف بگيره؟ خير چون براى اين كار اول بايد ابزارى كه داريد بشناسيد و شناخت شما از چشم دشمن صورت ميگيره.. اين شگرد و جادوى اون رجز خوانى هاست و نه ميدان واقعى جنگ، در ميدان واقعى قايق هاى ماهيگيرى به مراتب از ناوها موثرتر هستند..
  • Upvote 4

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر

با سلام

تفاقا ايران اصل دكترين سخت افزاريشو بر اساس "واقعييت هاى ميدان جنگ" تعريف كرده اين نكته بسيار بسيار مهمى هست كه دشمنان اين آب و خاك ازش غافل هستند.

 

صرفاً در یک جمله ، تجربیات ثبت شده در دفاع مقدس ، بعنوان طولانی ترین جنگ قرن بیستم ،  ( هم از طرف ما و هم از طرف عراقی ) موارد متعددی را بر خلاف فرموده شما ، اثبات کرده که شرح آن ، مثنوی هفتاد من کاغذ هست .

 

تجربه نظامی ، چیزی نیست که بتوانید آن را تکرار کنید

 

فرموده رهبری :" ..... چیزی که که امروز به عنوان دانش نظامی در دنیا وجود دارد ، متعلق به یک ملت خاص ، دولت خاص و یک جناح خاص نیست ، این ذخیره تمدن و فرهنگ طولانی بشری است "

 

 

گفته ژنرال سه ستاره ، جیمز ماتیس  :دوراه برای یادگیری وجود دارد :      1- یا باید از تاریخ آموخت     2- یا از پر شدن کیسه های حمل جسد سربازان

 

 

 

ژنرال متیو ریجوی ، فرمانده وقت لشکر 82 هوابرد ارتش ایالات متحده ، سیسیل ، 1944

 

" من جدا" براین اعتقاد هستم که ما نیاز خواهیم داشت تا درسهای گرفته شده از جنگهای گذشته را مجددا" و بارها مرور کنیم ، تا مبادا این تجربیات ، تکرار شوند ، چرا که تکرار اشتباهات ، موجب پرداخت هزینه های بسیاری خواهد شد . "

 

 

شهید حسن باقری ، مسئول وقت اطلاعات ستاد عملیات جنوب ، در محل استقرار این ستاد " قرارگاه گلف ( اهواز ) "، در یک جمع بندی از حوادث منتهی به سقوط " خونین شهر" ، در ارتباط با شیوه جنگ ، چنین گفت :

 

"باید به خود جرات داد که این نوع جنگیدن ، به درد نمی خورد و لازم است استراتژی جنگ عوض شود "

 

 

اگر فرماندهان ارشد و ستادهای آنان نه تنها درباره سازمان و روشهای ستادی ، بلکه در خصوص سازمان و اصول عمومی به کارگیری تاکتیکی یگان های رزمی دشمن آگاهی کافی نداشته باشند ، نه تنها موجب بروز مشکلات عدیده خواهد شد ، بلکه عمدتاً به فاجعه نظامی منتهی می گردد . (گوینده ناشناس ، اتاق جنگ لندن ، اکتبر 1943)

 

و صدها نمونه دیگر ....

 

--------------------------

 

مشکل اصلی ما این هست که اهمیت تجربه رزمی دیگران را درک نمی کنیم و مثلاً عزیزان به جای اینکه در حوزه تخصصی خودشون مطالعه داشته باشند ، دنبال یکسری موارد غیر تخصصی هستند . بعنوان مثال ، یک افسر توپخانه در مورد جریانات سیاسی ، اطلاعات کاملی دارد ولی وقتی از ایشان پرسیده می شود که چرا قبضه 122 م.م دی-30 از مهمات دو تکّه استفاده می کند ، جوابی ندارد

  • Upvote 10

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر

با سلام

 
صرفاً در یک جمله ، تجربیات ثبت شده در دفاع مقدس ، بعنوان طولانی ترین جنگ قرن بیستم ،  ( هم از طرف ما و هم از طرف عراقی ) موارد متعددی را بر خلاف فرموده شما ، اثبات کرده که شرح آن ، مثنوی هفتاد من کاغذ هست .
 
تجربه نظامی ، چیزی نیست که بتوانید آن را تکرار کنید
 
فرموده رهبری :" ..... چیزی که که امروز به عنوان دانش نظامی در دنیا وجود دارد ، متعلق به یک ملت خاص ، دولت خاص و یک جناح خاص نیست ، این ذخیره تمدن و فرهنگ طولانی بشری است "

 

 

گفته ژنرال سه ستاره ، جیمز ماتیس  :دوراه برای یادگیری وجود دارد :      1- یا باید از تاریخ آموخت     2- یا از پر شدن کیسه های حمل جسد سربازان

 

 

 

ژنرال متیو ریجوی ، فرمانده وقت لشکر 82 هوابرد ارتش ایالات متحده ، سیسیل ، 1944

 

" من جدا" براین اعتقاد هستم که ما نیاز خواهیم داشت تا درسهای گرفته شده از جنگهای گذشته را مجددا" و بارها مرور کنیم ، تا مبادا این تجربیات ، تکرار شوند ، چرا که تکرار اشتباهات ، موجب پرداخت هزینه های بسیاری خواهد شد . "

 

 

شهید حسن باقری ، مسئول وقت اطلاعات ستاد عملیات جنوب ، در محل استقرار این ستاد " قرارگاه گلف ( اهواز ) "، در یک جمع بندی از حوادث منتهی به سقوط " خونین شهر" ، در ارتباط با شیوه جنگ ، چنین گفت :

 

"باید به خود جرات داد که این نوع جنگیدن ، به درد نمی خورد و لازم است استراتژی جنگ عوض شود "

 

 

اگر فرماندهان ارشد و ستادهای آنان نه تنها درباره سازمان و روشهای ستادی ، بلکه در خصوص سازمان و اصول عمومی به کارگیری تاکتیکی یگان های رزمی دشمن آگاهی کافی نداشته باشند ، نه تنها موجب بروز مشکلات عدیده خواهد شد ، بلکه عمدتاً به فاجعه نظامی منتهی می گردد . (گوینده ناشناس ، اتاق جنگ لندن ، اکتبر 1943)
 
و صدها نمونه دیگر ....
 
--------------------------
 
مشکل اصلی ما این هست که اهمیت تجربه رزمی دیگران را درک نمی کنیم و مثلاً عزیزان به جای اینکه در حوزه تخصصی خودشون مطالعه داشته باشند ، دنبال یکسری موارد غیر تخصصی هستند . بعنوان مثال ، یک افسر توپخانه در مورد جریانات سیاسی ، اطلاعات کاملی دارد ولی وقتی از ایشان پرسیده می شود که چرا قبضه 122 م.م دی-30 از مهمات دو تکّه استفاده می کند ، جوابی ندارد
. اين را هم توجه داشته باشيد كه خود تعريف ها حتما نبايد مشكل دار بوده باشه بلكه بطور كلى در زمان جنگ كمبودهاى بسيارى در زمينه تخصصى در كشور وجود داشت كه بشه در عمل يك قضاوت درستى داشت..
ميتوانيد مثال بزنيد،
كدام كشور در شرايطى كه ايران قرار داشته درست بعد از يك انقلاب، با اين همه دشمن داخلى و خارجى توانسته جان سالم بدر ببره؟معلوم هست كه در تاكتيك مشكلاتى بوده، اما سطح تخصصى تا چه اندازه هايى بوده؟ اون زمان نميدانم شما يادتون هست يا نه اما ما بى سوادى در حد ٥٠٪‏ به بالا داشتيم.
نيروى اطلاعاتى بله، اما وقتى نداشتيم ايراد از دكترين نظامى ما نبوده.. اين خيلى فرق داره با شرايطى كه مثلا ايتليا داشته..
  • Upvote 4
  • Downvote 1

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر

با سلام 

. اين را هم توجه داشته باشيد كه خود تعريف ها حتما نبايد مشكل دار بوده باشه بلكه بطور كلى در زمان جنگ كمبودهاى بسيارى در زمينه تخصصى در كشور وجود داشت كه بشه در عمل يك قضاوت درستى داشت..
ميتوانيد مثال بزنيد،كدام كشور در شرايطى كه ايران قرار داشته درست بعد از يك انقلاب، با اين همه دشمن داخلى و خارجى توانسته جان سالم بدر ببره؟معلوم هست كه در تاكتيك مشكلاتى بوده، اما سطح تخصصى تا چه اندازه هايى بوده؟ اون زمان نميدانم شما يادتون هست يا نه اما ما بى سوادى در حد ٥٠٪‏ به بالا داشتيم.نيروى اطلاعاتى بله، اما وقتى نداشتيم ايراد از دكترين نظامى ما نبوده.. اين خيلى فرق داره با شرايطى كه مثلا ايتليا داشته..

 

فرموده شما صحیح هست . صحبت اینجاست که در حال حاضر ، با وجود یک تجربه ذیقیمت و ارزشمند ، چرا وضعیت بدین شکل هست . قصد ورود به یکسری موارد را ندارم ، غرض از بیان این جملات این بود که این نکته را خدمت دوستان عرض کنم که ، نباید تجربه ای را که شده ، مجدداً تجربه کرد . حالا در سطوح مختلف ( دکترین ، راهبرد ، تاکتیک ) 

 

بعنوان مثال در سطوح  مختلف آکادمیک نظامی ما ، چقدر به تدریس تاریخ نظامی اهمیت داده می شود ؟؟

 

سیلابس های موجود ، پاسخگوی نیازهای قرن 21 هست ؟؟ 

 

کوتاه سخن اینکه ، برادر عزیز بنده ، جناب elo ، بطور کامل شرایط را تشریح کردند و بنده هم روی بخشی متمرکز هستم که  مکمل فرموده های این عزیز ، بشمار می رود . 

  • Upvote 10

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر

با سلام


بعنوان مثال در سطوح مختلف آکادمیک نظامی ما ، چقدر به تدریس تاریخ نظامی اهمیت داده می شود ؟؟

سیلابس های موجود ، پاسخگوی نیازهای قرن 21 هست ؟؟

[font=tahoma]کوتاه سخن اینکه ، برادر عزیز بنده ، جناب elo ، بطور کامل شرایط را تشریح کردند و بنده هم روی بخشی متمرکز هستم که مکمل فرموده های این عزیز ، بشمار می رود .


احسنت، حالا رسيديم به يك نكته اساسى، بحث آموزش و تربيت..
ايراد و منشاء تمام مشكلات ما در زمينه هاى مختلف از جمله اطلاعاتى و امنيتى ريشه در ضعف هاى آموزشى و تربيتى كه به "بدنه جامعه بروز داده بشه" دارد. براى اينكه به تاپيك نزديكتر بشيم من اشاره اى ميكنم به رهنمونهاى مقام معظم رهبرى؛ ايشان از "بصيرت" سخن گفتند. دقت كنيد كه فاصله گفتمانى بين سخنان ايشون و عدم ادراك صحيح در بدنه جامعه، باعث يك فضاى پارادوكسيكال شده.. علت اش هم كاملا مشخص هست زنجيره اى كه با در نظر گرفتن اين كليد واژه هادر سطح اجرايى بايد تخصصى عمل كند ، بجاى اين كار، ميرود و شعار ميدهد. مى دانيد علت اش چيه؟ چون نگاه اش "سازنده" نيست. شما اشاره اى كرديد به حفاظت از اطلاعات، خب به همين كليد واژه دقت كنيد، تا چه اندازه اين چشم بصيرت را در برنامه هاى درسى دبستان، دبيرستان و غيره نهادينه شده؟ اصلا ما برنامه درسى مشخصى داريم كه به امنيت ملى اهميت بده؟
يا همان مدل گل خونه اى كه در پيش از انقلاب ديگران براى ما نوشتند، همان را دنبال ميكنيم؟
نتيجه اش ميشه، خبرنگارى در سطح فوتبال و جنجال.. دشمن در خود پارادوكس ها نفوذ ميكنه ..

اما نكته اى كه بايد توجه داشت اين هست كه در "دام" روشهاى غربى نبايد افتاد. ببينيد اينها با روشهاشون در علوم انسانى نفوذ خودشون هم گسترش ميدهند. در بحث مبانى تاريخى ما نيازمند به تحقيقات هستيم. اين تاريخى كه نوشته شده يك تاريخ استعماريست. احتياط در اين زمينه ضروريست.
  • Upvote 4

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
با کلیات نوشته اتون کاملا موافقم منهای یکی دوجای کوچیکش که قضاوت به برداشت خودتون کردین
شما اومدین به بررسی تانک کرار و ذوالفقار (اونم ذوالفقار1) پرداختین که از پایه غلطه چون جدای اینکه ذولفقار1 فقط یک آغاز بود و اونهم مربوط به خیلی سال پیش،ما هیچی درباره کرار نمیدونیم،جالبه شما برای کرار کلاس کاری و رده عملیاتی هم معرفی میکنید، تمام حرف من اینه تا این تانک بیرون نیاد و تست نشه هیچ چیزی درباره این تانک نمیشه گفت نه مثبت نه منفی، نه میشه تاییدش کرد و نه اینکه ردش کرد. من قبلا هم نوشته بودم باید منتظر بمونیم و ببینیم چی هست و بعد در باره اش قضاوت کنیم

 

ایکاش در مطالعه پست ها دقت بیشتری صرف میکردید.
تانکی در سطح ذوالفقار 1 دیگه در این دوره ، تانک اصلی میدان نبرد محسوب نمیشه! اشاره به ذوالفقار 1 صرفا برای نشون دادن این نکته بود و اینکه با مقایسه ای که وزیر دفاع انجام داد , مشخصه که کرار یک MBT و تانکی مثل تی 90 و یا حداقل تی 72 هست (و نه مثل ذوالفقار 1) که رده عملیاتی هردو این تانک ها با ذوالفقار3 یکسانه و بنابراین تولید و بکارگیری همزمان این دو تانک در نزاجا امری غیرعادی و غیر منطقی هست! در واقع اون شخصی که چنین حرفی زده باید بیشتر دقت می کرد!

  • Upvote 3
  • Downvote 3

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر

با سلام 

احسنت، حالا رسيديم به يك نكته اساسى، بحث آموزش و تربيت..

بنده برای اینکه موضوع بحث را بیشتر نزدیک کنم ، یک مثال بسیار خوب عرض می کنم . واحد درسی آمادگی دفاعی در مدارس .  ( آمادگی دفاعی یک در سوم راهنمایی و آمادگی دفاعی دو در دوران دبیرستان )  

 

نقدی که به ساختار آموزش و پرورش در این زمینه وارد هست ، سرسری گرفتن این واحد بعنوان یک  واحد زمینه ساز برای همه کسانی است که بر اساسا علاقه قصد دارند وارد سیستم نیروی های مسلح بشوند . چون دراین زمینه توجه لازم نمی شود ، در صورتی که فرد بدون تحصیلات دانشگاهی وارد نیروهای مسلح گردد ، صرفاً تبدیل به یک تفنگچی ( به مانند ارتشهای قرن 19 )  خواهد شد و نه سربازی برای نبردهای قرن بیست و یکم 

------------------------------------------

 

حالت دوم : اگر این شخص مستقیم و با تحصیلات متوسطه  وارد دانشکده افسری شود ، این بخش بسیار مهم از نیروهای مسلح تا چه براساس تهدیدات و نیازهای فعلی و آینده سازماندهی و بنا شده تا افسرانی تحصیل کرده و آشنا به فناوری روز را وارد سازمان رزم نیروهای مسلح کند ؟؟ 

 

این بطور مستقیم با وجود منابع به روز که مرتباً ارتقاء می بایند ، اساتیدی که برای افزودن بر دانش خود ، مرتب مطالعه می کنند ، ارتباط با مراکزی که به شکل حرفه ای دانش نظامی را توسعه می دهند ( حالا بطور مستقیم و برای ما که با این کشورها مشکلاتی داریم ، به شکل غیر مستقیم ) ، وجود مواد کمک آموزشی مدرن ( شبیه سازها و.... ) ارتباط خواهد داشت .

 

------------------------------------------

 

حالا همین شخص در صورتی که پس از طی دوران دانشگاه  (غیر نظامی ) وارد سیستم نیروهای مسلح شود ، تا چه حد نیروی مسلح فوق الذکر توانایی جذب آن را براساس استعداد ذاتی  فرد دارد ؟؟ ( البته با قید این نکته که شخص پس از ورود ، با طی آموزشهای  رسته ای و در درجات بالاتر ، طی دوره های فرماندهی و ستاد و همچنین دوره عالی جنگ )  در کار خودش به یک خبره تبدیل گردد . 

 

----------------

 

 

اما نكته اى كه بايد توجه داشت اين هست كه در "دام" روشهاى غربى نبايد افتاد. ببينيد اينها با روشهاشون در علوم انسانى نفوذ خودشون هم گسترش ميدهند. در بحث مبانى تاريخى ما نيازمند به تحقيقات هستيم. اين تاريخى كه نوشته شده يك تاريخ استعماريست. احتياط در اين زمينه ضروريست.

 

بطور مشخص ، همین طور هست .

 

منظور این هست که ما روش و الگو موفق را بگیریم ، آن را براساس نیازها ، تهدیدات بومی سازی کنیم و آن را عملاً وارد چرخه عملیاتی کرده و مرتباً آن را ارتقاء دهیم . دقیقاً فرآیندی که برای طراحی ، تولید و بروزرسانی یک سخت افزار نظامی انجام می گردد . 

  • Upvote 5

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر

ایجاد یک حساب کاربری و یا به سیستم وارد شوید برای ارسال نظر

کاربر محترم برای ارسال نظر نیاز به یک حساب کاربری دارید.

ایجاد یک حساب کاربری

ثبت نام برای یک حساب کاربری جدید در انجمن ها بسیار ساده است!

ثبت نام کاربر جدید

ورود به حساب کاربری

در حال حاضر می خواهید به حساب کاربری خود وارد شوید؟ برای ورود کلیک کنید

ورود به سیستم

  • مطالب مشابه

    • توسط Navard
      به نام خداوند بخشنده و مهربان 
       
       

       
      برای بزرگنمایی تصاویر بر روی آن ها کلیک (لمس) کنید
       
      با ورود اولین زره پوش ها به میدان جنگ جهانی اول، اینطور بنظر می رسید که هیچ چیز جلودار آن ها نیست. سربازان بخت برگشته آلمانی ناگهان با غول های آهنینی رو به رو شدند که هیچ سلاحی بر آن ها کارگر نبود. طولی نکشید که طرف های دیگر جنگ هم زره پوش های خود را توسعه دادند تا شاهد نخستین نبردهای تانک با تانک باشیم و اینجا زمانی بود که تانک بعنوان موثرترین ابزار در مقابل تانک حریف معرفی شد. تانک ها همچنان در ابتدای راه بودند و توانایی صنعتی کافی برای تولید گسترده آن ها وجود نداشت و ذهنیت فرماندهان هم همچنان آن ها را نمی پذیرفت  اما خطوط میدان نبرد در جنگ جهانی اول آنقدر وسیع بود که کسی نمی دانست کی و کجا سر و کله ی تانک های خوفناک دشمن پیدا میشود. در نتیجه ارتش های دو طرف به فکر تسلیحاتی افتادند که بتوان به وسیله ها آن ها به تانک ها آسیب وارد کنند. تفنگ های ضد تانک و نارنجک های ضد تانک و خمپاره ضد تانک و توپ ضد تانک و چندین ایده دیگر مطرح میشوند که دو مورد اول بسیار فراگیر میشوند و این موارد تا جنگ جهانی دوم هم ادامه می‌یابد. اما بحث نوشتار پیش رو به نارنجک های ضد تانک خلاصه می شود. نارنجک های ضد تانک (atg) یک سلاح پرتاب دستی هستند که برای آسیب زدن و یا انهدام اهداف زرهی استفاده می شوند. اگرچه برد کوتاه و نیاز به نزدیک شدن به زره پوش ها، تاثیر آن ها را محدود می کند. سربازان نارنجک انداز ناچار بودند به زره پوش های دشمن نزدیک شوند که البته در بعضی مواقع شدیدا توسط خودروهای زرهی دیگر و نفرات پیاده پشتیبانی میشدند. در نتیجه از همین ابتدای کار باید بدانیم که نارنجک های ضد تانک برای کاربرد خاص و ویژه توسعه یافتند و البته قیمت ارزان و تولید آسان و کاربری نسبتا ساده آن ها را محبوب و شاید بهتر است بگوییم که آن ها را قابل تحمل میکرد.
       


       
       
       
      همانطور که گفته شد، نارنجک های ضد تانک برای اولین بار در طول جنگ جهانی اول علیه وسایل نقلیه زرهی مورد استفاده قرار گرفتند، اما تا زمان جنگ جهانی دوم که نارنجک های ضد تانک با سرجنگی خرج گود(HEAT) تولید شوند، اثر گذاری آن ها در هاله ای از ابهام قرار داشت. اولین نارنجک های ضد تانک دست ساز بودند. در طول جنگ جهانی اول، آلمانی‌ها اولین کسانی بودند که با نارنجک های ضد نفر معمولی خود که به نارنجک گوشت کوبی معروف هستند نارنجک ضد تانک ساختند. آن ها با بستن دو یا سه سر انفجاری نارنجک های ضد نفر به یکدیگر یک نارنجک بزرگ‌تر می ساختند و از آن علیه تانک ها و زره پوش ها استفاده کردند. در  نبرد پس از کشیدن ضامن، نارنجک را به بالای تانک دشمن که به آرامی پیشروی می کرد پرتاب میکردند، جایی که زره در آن قسمت از تانک ضعیف تر بود و احتمال نابودی آن با انفجار همزمان چند نارنجک می رفت. در این نارنجک ها، اثر ترکش زایی که کاربرد تخصصی آن ها بود اهمیتی نداشت، بلکه قدرت انفجار باعث تخریب سقف و کنده شدن قطعات فولادی و در نهایت مرگ خدمه میشد.
       
       

       

       
       
      در طول جنگ جهانی دوم با همین روش کشورهای مختلف با قرار دادن تعدادی نارنجک در کنار هم، نارنجک های ضد تانک دست ساز ساختند و اینطور اولین نارنجک های ضد تانک همه گیر شدند. با توجه به وزن زیاد نارنجک های ضدتانک ابتدایی، معمولاً از فاصله بسیار نزدیک پرتاب می شدند یا مستقیماً در نقاط آسیب پذیر بر روی خودروی زرهی دشمن قرار می گرفتند. در نارنجک های دست ساز خبری از چاشنی ضربه ای نبود و نارنجک ها باید زمان مورد نیاز چاشنی خود را طی میکردند تا منفجر شوند که این مورد کار پرتاب کننده را دوچندان سخت و ترسناک میکرد. بریتانیایی ها در سال 1940 روش دیگری را ابداع کردند، در این روش آن ها دینامیت یا مواد منفجره قوی دیگر را در یک جوراب ضخیم قرار می دادند و قسمت بیرونی جوراب را به گریس آغشته میکردند و سپس این جوراب ها در یک قوطی حلبی قرار میدادند. در زمان نبرد، سربازان بخت برگشته جوراب را بیرون می آوردند و فیوز یا فیتیله را روشن کرده و سپس آن ها را به طرف برجک تانک یا شنی و چرخ هایش پرتاب می کردند به این امید که تا زمان انفجار به تانک بچسبد (در فیلم نجات سربازان رایان هم حتما بخاطر دارید که سروان میلر از این روش برای متوقف کردن تانک های آلمانی بهره برد). در صورت موفقیت آمیز بودن، باعث آسیب به بخش داخلی زره، و کشته یا زخمی شدن خدمه تانک می شد. مشخص نیست که آیا این نوع نارنجک های ضد تانک دست ساز با موفقیت در جنگ به کار گرفته شده است یا خیر! اما دست کم در هالیوود یک شکار موفق به نام خود ثبت کرده است...
       

       
      در تاکتیکی دیگر هنگامی که تانک ها از سنگرها و خاکریز ها عبور می کردند، نارنجک های دست ساز را می شد توسط پیاده نظام به عنوان نوعی مین ضد تانک در مسیر تانک ها قرار داد به این امید که به موقع منفجر شوند. در حالی که این روش ها در نا امیدی و بیچارگی از هیچی بهتر بنظر می رسید، اما معمولا برای سربازان پیاده نظام خطرناک تر از خدمه تانک ها بودند. در روش دیگر سربازان چینی در جنگ دوم چین و ژاپن از بمب گذاران انتحاری علیه تانک های ژاپنی استفاده کردند. سربازان چینی مواد منفجره مانند بسته های چندتایی نارنجک یا دینامیت را به بدن خود می بستند و خود را زیر تانک های ژاپنی می انداختند تا آنها را منفجر کنند! با این روش در نبرد شانگهای، یک بمب‌گذار انتحاری چینی با منفجر کردن خود در زیر تانک، یک ستون ژاپنی را متوقف کرد. و در نبرد تایرژونگ (Taierzhuang) نیز سربازان انتحاری چینی موفق میشوند تانک های ژاپنی و همچنین خودشان را منفجر کنند. در یک استفاده دیگر در تایرژونگ، سربازان انتحاری چینی، چهار تانک ژاپنی را با بسته‌های نارنجکی خود از بین بردند.
       

       
      سعی شد که رنگی شود 
       
      نارنجک های ضد تانک صنعتی عموما از خرج گود‌ (HEAT) برای نفوذ به زره استفاده می کنند، اگرچه از سر جنگی شدید الانفجار با سر له شونده (HESH) نیز در بعضی از آن ها استفاده می شود. در اصطلاح نظامی، کلاهک هایی که از انفجار شکل دار استفاده می کنندHEAT نامیده می شوند که خرج گود شاخص ترین آن هاست. همانطور که در بالا گفته شد اکثر نارنجک های ضد تانک صنعتی از نوع خرج گود هستند. بدین جهت زاویه برخورد خرج گود و مواد مذاب خروجی حاصل از آن باید با سطح زره منطبق باشد. در نتیجه در طراحی برخی از نارنجک های ضد تانک از چتر نجات کوچک یا نوارهای پارچه‌ای و یا باله‌های تثبیت‌ کننده در نسخه های پرتاب شونده از پهپاد استفاده می گردد. 
       

       
      به باله ها توجه شود 
       
      بریتانیا اولین نارنجک ضد تانک خود را در اواخر سال 1940 با نام  تایپ۶۸(AT68) وارد میدان کرد که یکی از اولین تسلیحات ضد تانک از نوع خرج گود بود. نارنجک به وسیله یک تفنگ و با استفاده از نارنجک انداز میلز نصب شده بر روی آن شلیک می شد( نارنجک تفنگی). نارنجک ضدتانک تایپ 68 دارای نفوذ 50 میلی متری در زره بود که برای سال 1940 حیرت انگیز بنظر می رسید .
       

       
      نارنجک انداز میلز و AT68 (سعی شد که رنگی شود )

       
      نارنجک تفنگی AT68 
       
       
      همچنین در ادامه و در حین جنگ نارنجک ضد تانک تایپ۷۴ (74 ST) نیز توسط آن ها ساخته شد که شامل یک خرج گود درون یک بسته پرتابه دستی با شباهت هایی به نسخه های نارنجک گوشت کوب آلمانی بود. ایده پشت این نارنجک، ساخت یک سلاح ضد تانک ساده و با کاربری آسان، آمادگی فوری برای تولید و ارزانی بود. نارنجک ST به اصرار چرچیل در تولید انبوه قرار گرفت، اما با دیدن نحوه عملکرد آن، ساخت بیشتر و خدمت فراگیر آن متوقف شد. نارنجک تایپ 74 بعداً به عنوان یک راهکار اضطراری برای مقابله با تانک‌های سبک ایتالیایی در شمال آفریقا برای سربازان بریتانیایی فرستاده شد، جایی که بر خلاف انتظار ها و نتایج قبلی بسیار عملکرد مؤثری داشت. در اروپا، پارتیزان های فرانسوی به طور موثر از نارنجک ضد تانک تایپ 74 در اقدامات خرابکارانه علیه تأسیسات آلمانی استفاده کردند. نارنجک هاوکینز (تایپ 75) یکی دیگر از نارنجک‌های ضد تانک بود که توسط متفقین غربی به کثرت مورد استفاده قرار گرفت.
       

       
      نارنجک 74 ST
       
       
       
      نارنجک هاوکینز (تایپ 75)
       
      مدت کوتاهی پس از تهاجم آلمان نازی به روسیه در سال 1941، نارنجک ضد تانک پانزر‌ ورف ماین (Panzerwurfmine (L)) توسط آن ها وارد خدمت می شود، که یک نارنجک ضد تانک با سرجنگی خرج گود و بسیار کشنده بود و می توانست سنگین ترین تانک های آن سال ها را نابود کند. این نارنجک به بالای تانک پرتاب می شد و پس از رها شدن توسط فرد پرتاب کننده، سه باله از انتها بیرون آمده و آن را در طول پرواز کوتاه خود تثبیت می کردند. نارنجک ضد تانک ‌پانزر ووف ماین (L) بسیار کشنده بود و ساخت آن ارزان بود، اما برای پرتاب دقیق به مهارت قابل توجهی نیاز داشت و تنها توسط تیم‌های مخصوص و آموزش دیده ضد تانک مورد استفاده می‌گرفت. گونه دیگری از نارنجک های ضد تانک آلمانی "Geballte Ladung" بود که به معنی بار انبوه است. این نوع نارنجک منفرد نیست، بلکه تعدادی نارنجک معمولی است که به یکدیگر متصل شده اند. یکی دیگر از تلاش‌های آلمانی برای ساخت تسلیحات ضد تانک قابل حمل توسط نفر، سلاح "Hafthohlladung" (به معنی: خرج گود چسبنده) بود. این نارنجک چسبان در واقع یک خرج گود با قیف تو خالی بزرگ بود که به وسیله سه آهنربا به یک تانک می توانست بچسبد، اما برای پرتاب بسیار سنگین بود و در نتیجه باید توسط فرد بکار گیرنده، مستقیماً به ناحیه ضعیف یک تانک چسبانده می شد.
       

       
      نارنجک ضد تانک پانزر‌ ورف ماین (Panzerwurfmine)
       

       
      نارنجک  ضد تانک آلمانی Geballte Ladung
       

       
      نارنجک چسبان Hafthohlladung
       
       
      طولی نکشید که روس ها توانستند پانزر ورف ماین را به غنیمت بگیرند و با کمک آن، نارنجک ضد تانک خود مجهز به خرج گود را بسازند. البته روس ها در سال 1940، یک نارنجک ضد تانک ساده را توسعه دادند که از اثر انفجاری ساده برای آسیب زدن به زره پوش ها استفاده میکرد و نام آن RPG-40 بود. پس از پرتاب این نارنجک با کمک نواری مسیر پروازش تثبیت می شد. از طرفی روس ها، RPG-43 ( عدد اشاره به سال تولید 1943 است) را ساختند که یک نسخه اصلاح شده از RPG-40 بود و به آن یک لایه مخروطی اضافه شد و تعداد زیادی نوار پارچه ای برای تثبیت مسیر پرواز پس از پرتاب در انتهای آن قرار گرفت. در سال آخر جنگ، روس ها RPG-6 را معرفی کردند، که یک طراحی جدید بر پایه RPG-43 و با آیرودینامیک بهبود یافته و همچنین با یک دم چتری در درون بود که پس از پرتاب از دسته به بیرون رها میشد. نفوذ این نارنجک بیش از 100 میلی متر در زره فولادی گزارش شده است، که برای ایجاد آسیب و انهدام هر تانکی در صورت برخورد با قسمت فوقانی آن ها کافی بود. استفاده از RPG-43 و RPG-6 روسی در نبرد بسیار ساده تر از پانزر ورف ماین آلمانی بود و به آموزش گسترده نیاز نداشت. توجه شود همین موارد بعد ها در سری راکت انداز های پانزر فاست و RPG-2 هم بکار آمدند و به همین دلیل بود که نسل اول این راکت انداز ها با نام نارنجک انداز معرفی شدند که حتی هنوز هم بر سر زبان هاست! در حقیقت راکت انداز های ضد تانک ابزاری بودند که نارنجک های ضد تانک را با کمک یک شتاب دهنده راکتی با دقت و در برد بیشتر به سمت تانک دشمن رها می‌کنند. پس از پایان جنگ جهانی دوم، بسیاری از کشورهای اروپای شرقی نسخه های RPG-6 خود را مهندسی معکوس کردند. برای مثال مجارستان نارنجک AZ-58-K-100 را توسعه داد. از این نارنجک به تعداد زیاد ساخته شد و در نبرد اعراب و  اسراییل در طول سالهای 1967 و 1973 توسط مصر نیز بکار رفت.
       
       
       
      نارنجک ضد تانک RPG-40
       

       
       نارنجک ضد تانک RPG-43
       

       
      نارنجک ضد تانک RPG-6
       

       
      نارنجک ضد تانک AZ-58-K-100 
       
      اولین نارنجک ضد تانک ژاپن، دارای یک کلاهک مخروطی خرج گود ساده به قطر 100 میلی متر بود که دارای یک سیستم فیوز ساده از نوع  "فعال در همه مسیر" بود که اگر به طور تصادفی با کشیدن ضامن از دست سرباز به زمین می افتاد منفجر می شد و به همین سادگی جان فرد را می گرفت. این ضعف آن را بسیار برای نیروی بکار گیرنده خطرناک میکرد، زیرا هیچ ایمنی پس از رهاسازی وجود نداشت و حتی ممکن بود در یک برخورد کوچک و اتفاقی به خود فرد نیز منفجر شود و البته طبق گزارشات میدانی، میزان نفوذ آن فقط حدود ۵۰ میلی متر بود. دومین نارنجک ضد تانک ساخت ژاپن لانج ماین(lunge mine) نام داشت که در واقع یک سلاح انتحاری بود. این سلاح یک کلاهک خرج گود بزرگ بود که بر روی یک چوب نیزه مانند نصب میشد و فرد انتحاری آن را به تانک یا هر هدفی می کوبید، و این برخورد باعث مکانیسمی میشد که در نهایت سرجنگی بزرگ خرج گود آن را منفجر میکرد و هم سرباز و هم هدف را از بین می برد. این نارنجک نصب شده بر روی نیزه هر چند جان سرباز بکار گیرنده را می‌گرفت اما 150 میلی متر در زره فولادی نفوذ میکرد و به همین علت آن را در رده اول بیشترین نفوذ نارنجک های ضد تانک جنگ جهانی دوم قرار میدهد. و البته کمبود سلاح ضد تانک در ژاپن قطعا جدی تر و مهمتر از نیروی بکار گیرنده انتحاری بود! گفته میشود ارتش آمریکا اولین بار در سال 1944 در فیلیپین با نارنجک های ضد تانک روبرو میشود و نارنجک های ضدتانک انتحاری مذکور فوق هم اولین بار در طی نبرد سایپان و پس از آن در نبرد اوکیناوا مشاهده شد. قبل از پایان جنگ جهانی دوم، ده‌ها هزار فروند از این نارنجک های ضد تانک ساده و پر خطر برای واحدهای معمولی ارتش ژاپن در مستعمارات امپراطوری و واحدهای رزمی در جزایر اصلی ژاپن تولید و ارسال شد، چون کاربری چندان سختی نداشتند و عموم سربازان با داشتن یک دل شیر و وفاداری مطلق به امپراطور و ژاپن می‌توانستند از آن ها استفاده کنند.
       

       
      نارنجک های پرتابی ژاپنی
       
          
       
      نارنجک انتحاری lunge mine
       
       پرکاربردترین نارنجک‌های ضد تانک امروزی، شامل طرح‌ های روسی پس از جنگ جهانی دوم هستند که معروف ترین آن ها نارنجک ضد تانک RKG-3 است. در طول جنگ ایران و عراق، سرباز ۱۳ ساله ایرانی محمد حسین فهمیده پس از اینکه خود را در زیر یک تانک عراقی با نارنجک منفجر کرد، به عنوان قهرمان جنگ مورد تجلیل قرار گرفت. به دلیل پیشرفت در زره تانک های مدرن و اختراع نارنجک انداز های راکتی، نارنجک های ضد تانک منسوخ شدند. با این حال در درگیری های پسا اشغال عراق، نارنجک های ضد تانک RKG-3 توسط شورشیان عراقی، عمدتا علیه خودرو های هاموی و نفربر های استرایکر و خضموک (MRAP) های آمریکایی استفاده شدند. این خودروهای محافظت شده زره ضعیف تری نسبت به تانک ها برخوردار بودند و در نتیجه نارنجک های ضد تانک از جمله RKG-3، با نفوذ ۲۲۰ میلیمتری توان آسیب زدن به آن ها را داشتند. پنهان کردن یک نارنجک انداز راکتی همچون RPG-7 در بین جمعیت کار سختی بود. اما هر فرد براحتی می توانست چند نارنجک RKG-7 را حمل کند و باید توجه کرد که تفاوت نفوذ این نارنجک تنها ۴۰ میلیمتر از نسخه ابتدایی RPG-7 کمتر است. شورشیان عراقی عموما در بین جمعیت مخفی میشدند و در دسته های چند نفری به کاروان های آمریکایی حمله و به آن ها خسارات جدی وارد می کردند. این تهدیدات در نهایت باعث شد که ایالات متحده اصلاحاتی در امرپ ها و نفربر های استرایکر انجام دهد که شامل  نصب زره فاصله دار و قفسی و ... می شد که این اصلاحات باعث می شدند تا نارنجک های ضد تانک قبل از تماس با بدنه اصلی منفجر شوند.
       
            
      نارنجک ضد تانک RKG-3
       
      نارنجک ضد تانک RKG-3 همچنین توسط واحد آئروروزویدکا (Aerorozvidka) ارتش اوکراین در تهاجم روسیه به اوکراین در سال 2022 مورد استفاده قرار گرفت. اوکراینی ها با تغییر در زمان‌بندی فیوز و همچنین افزودن باله‌های چاپ‌ شده با پرینتر سه‌بعدی، نارنجکRKG-3 را به RKG 1600 تغییر دادند تا سقوط خود را هنگام پرتاب از یک کواد کوپتر تجاری تثبیت کند. این تغییر، سرآغاز استفاده بسیار گسترده از این دست پهپاد ها با نام کواد کوپتر نارنجک انداز در جنگ اوکراین بود. با ورود کوادکوپتر های نارنجک انداز، مجدد نارنجک های ضد تانک در قالب بمب های سقوط آزاد خرج گود جان تازه ای گرفتند و بنظر می‌رسد با ورود نسل های جدید تر و حتی هدایت شونده آینده ای روشن تری برای این بمب ها قابل انتظار باشد. اما هر چه پیش آید، یادمان نرود که این تسلیحات ریشه در نارنجک های ضد تانک دارند. نارنجک های ضد تانک نیای سال خورده موشک های ضد تانک و راکت های ضد تانک و برخی بمب های پرتابی توسط پهپاد ها هستند. آنچه مشخص است هم چنان این پیر مرد با طراحی ساده خود و همینطور فرزندانش تا بازنشستگی فاصله بسیار دارند.
       

       
      استفاده از RKG-3 در  پهپاد های FPV انتحاری و مولتی روتور نارنجک انداز
       
       
       
      ذکر نام نویسنده و انجمن در هر برداشت از این مطلب الزامی است.
       
      گرد آورنده: Navard 
       
       بن مایه 
    • توسط SAEID
      [align=center]توسط متخصصين داخلي؛

      سامانه موشك زمين به هواي "اس200" بهينه‌سازي شد

      همزمان با سالگرد عمليات والفجر 8، سامانه موشكي "اس 200" به دست متخصصين پدافند نيروي هوايي ارتش بهينه و بازسازي شد.

      [/align]

      به گزارش خبرگزاري فارس به نقل از روابط عمومي نيروي هوايي ارتش، سامانه‌‌ي موشكي زمين به هواي "اس200" توسط متخصصين پدافند نيروي هوايي ارتش بهينه و بازسازي شده و صبح امروز يكشنبه با حضور مقامات لشكري و كشوري پرتاب آزمايشي خود را با موفقيت انجام داد.
      احمد ميقاني، فرمانده نيروي هوايي ارتش در تشريح ويژگي‌ها و توانايي‌هاي برجسته‌‌ي اين موشك گفت: بررسي ميزان كارايي سامانه‌هاي پدافند اعم از موشكي و راداري در مقابل تهديدات احتمالي عليه كشور ايران و همچنين ارتقاء سطح مهارت و دانش كاركنان عملياتي و فني در مراحل مختلف و آماده‌سازي تجهيزات موصوف از اهداف آزمايش اين سامانه‌ موشكي است.
      وي با اشاره به تلاش‌هاي متخصصين نيروي هوايي براي بومي‌سازي و نهادينه كردن علوم پيشرفته دنيا در راستاي دفاع از حريم هوايي كشور، گفت: توان نظامي ايران در خدمت صلح و آرامش كشور و منطقه است و تاريخ پرافتخار انقلاب اسلامي ايران نشان‌دهنده‌ي متخصصين و اتكاء به توانمندي‌ داخلي است كه قابليت‌ تأمين تمامي نيازهاي كشور را به استفاده از اقدامات تخصصي و امكانات موجود فراهم مي‌كند.
    • توسط 951
      تاپیک جامع تحولات زرهی در نیروهای نظامی ایران
       
      با سلام
      این تاپیک برای ثبت نظرات و پیشنهادات علمی و عملی در خصوص تجهیز نیروهای زمینی ایران به یک تانک اصلی میدان نبرد برای جنگهای نوین ایجاد گردیده است .
       
       
      پلتفرم های موجود در نیروهای نظامی ایران به شرح زیر میباشند که هر کدام میتوانند در صورت برخورداری از مشخصات لازم بستر ی برای توسعه تانک اصلی میدان نبرد برای کشورمان باشند .
       
      ام۴۷ پاتون
       

      ام۴۷ پاتون یک تانک متوسط آمریکایی بود که با پیشرفت طرح تانک ام۴۶ پاتون در اوایل دهه ۱۹۵۰ ساخته شد. این تانک به عنوان تانک اصلی نیروی زمینی و تفنگداران دریایی و جایگزین تانک‌های ام۴۶ و ام۴ شرمن وارد ارتش آمریکا شد اما در این ارتش در هیچ جنگی شرکت نکرد.
      ام۴۷ تنها پس از چند سال با ساخت تانک پیشرفته‌تر ام۴۸ پاتون از استاندارد خارج شد و در اختیار متحدان آمریکا قرار گرفت و در جنگ‌های متعددی از جمله توسط اردن در جنگ شش‌روزه علیه اسرائیل، توسط پاکستان در جنگ‌های هند و پاکستان، از سوی ترکیه در حمله سال ۱۹۷۴ ترکیه به قبرس، توسط ایران در جنگ ایران و عراق و در خدمت استقلال‌طلبان کروات در جنگ استقلال کرواسی شرکت داشت.
       
      ام۴۸ پاتون
       

      ام۴۸ پاتون یک تانک متوسط آمریکایی بود که سومین و آخرین تانکی به شمار می‌رفت که به نام ژنرال جرج پاتون فرمانده سپاه سوم ایالات متحده در جنگ جهانی دوم و از هواداران کاربرد تانک در میدان نبرد، نامگذاری شد. البته ام۶۰ تانکی که بعد از ام۴۸ طراحی و تولید شد هم به طور غیر رسمی ام۶۰ پاتون نامیده می‌شود. طراحی ام۴۸ بر اساس پیشرفت و توسعه ام۴۷ پاتون تانک متوسط قبلی آمریکایی ها صورت گرفت و شباهت ظاهری زیادی با آن دارد اما از نظر ساختار کلی تانکی متفاوت و مستقل است.
       
      ام۶۰ پاتون
       

      ام۶۰ پاتون نخستین تانک رزمی اصلی آمریکایی بود که در سال ۱۹۶۰ تولید شد و سال‌ها مورد استفاده آمریکا و متحدان آن در جنگ سرد قرار داشت. ام۶۰ هرچند در ارتش آمریکا با ام۱ آبرامز جایگزین شده اما استفاده از آن هنوز در بسیاری از کشورها ادامه دارد.
      طراحی ام۶۰ بر اساس تانک متوسط ام۴۸ پاتون صورت گرفت که تا پیش از تولید ام۶۰ تانک اصلی ارتش آمریکا بود. پیشرفت‌های ام۶۰ نسبت به‌ام۴۸ شامل استفاده از توپ نیرومندتر ۱۰۵ میلی‌متری به جای توپ ۹۰ م‌م ام۴۸، استفاده از چرخ‌های آلومینیومی به جای فولادی، زره قوی‌تر و ضخیم‌تر، موتور دیزلی قوی‌تر با توان ۷۵۰ اسب بخار، و افزایش برد عملیاتی به ۴۸۰ کیلومتر می‌شد.
       
      چیفتن
       

      چیفتن (به انگلیسی: Chieftain) نوعی تانک اصلی میدان نبرد بریتانیایی است که از سال ۱۹۶۵ وارد نیروی زمینی بریتانیا شد. هنوز نیز در نیروهای مسلح اردن و ایران از آن استفاده می‌شود.
      طراحی چیفتن بر پایه گروهی از تانک‌های بریتانیایی انجام شد که از ماتیلدا ام‌کا ۲ در سال ۱۹۳۹ (با توپ ۴۰ میلی‌متری) آغاز شده و با تانک‌های کرامول (۵۷ و ۷۵ میلی‌متر)، کومه (۷۶ میلی‌متر) ادامه یافته و در پایان به تانک موفق سنچوریون (۷۶، ۸۳ و ۱۰۵ میلی‌متر) می‌رسد. چیفتن با پیشرفت این طرح ساخته شده و جایگزین تانک متوسط سنچوریون و تانک سنگین کانکوئرر به عنوان نخستین تانک اصلی میدان نبرد نیروی زمینی بریتانیا شد. تولید تانک چلنجر ۱ که بر پایه پیشرفت تانک چیفتن صورت گرفته بود از سال ۱۹۸۳ آغاز و در سال ۱۹۹۵ به‌طور کامل جایگزین چیفتن شد. تولید چلنجر ۲ هم در سال ۱۹۹۸ با توسعه چلنجر۱ آغاز شد. چیفتن از پیشرفته‌ترین تانک‌های عصر خود به‌شمار می‌آید که قدرتمندترین توپ و سنگین‌ترین زره را در بین همه تانک‌های آن هنگام را داشت. اما در برابر آن، توانایی تحرک و سرعت آن کاهش یافته بود.
       
      تی-۵۵
       

      تی-۵۴ یا تی ۵۵ نوعی تانک اصلی میدان نبرد ساخت شوروی است که نخستین پیش‌نمونهٔ آن در سال ۱۹۴۵ تولید شده و تولید انبوه آن از سال ۱۹۴۷ آغاز و به سرعت به مهمترین تانک جنگی ارتش سرخ شوروی و کشورهای عضو پیمان ورشو و بسیاری از کشورهای دیگر دنیا تبدیل شد.
      تی-۵۴ بیش از هر تانک دیگری در طول تاریخ تولید شده و برآورد می‌شود که در حدود ۸۶ تا ۱۰۰ هزار دستگاه از مدل‌های مختلف آن در کشورهای مختلف تولید شده باشد. این تانک از زمان آغاز تولید خود تاکنون شاهد بهینه‌سازی‌ها و اصلاحات متعددی بوده‌است. تی-۵۵ مهمترین بهینه‌سازی تی-۵۴ به شمار می‌رود که در سال ۱۹۵۸ وارد ارتش شوروی شد؛ برخورداری از سیستم محافظتی در برابر حملات اتمی-میکروبی-شیمیایی، حذف تیربار قسمت راننده، نصب موتور قوی‌تر (۵۲۰ به ۵۸۰ اسب بخار) و افزایش ظرفیت مهمات توپ اصلی تانک (از ۳۴ گلوله به ۴۳ گلوله) مهمترین تفاوت‌های آن بودند. این تانک علاوه بر شوروی در لهستان، چکسلواکی، چین (با عنوان تایپ ۵۹) هم تولید می‌شد.
       
      تی-۶۲
       

      تی-۶۲ نوعی تانک رزمی اصلی ساخت شوروی است که بر اساس پیشرفت طرح تانک‌های خانواده تی-۵۴/۵۵ طراحی شده و تولید آن از سال ۱۹۶۱ آغاز شد. این تانک به تدریج جای تانک‌های تی-۵۴ را در واحدهای زرهی و موتوری ارتش سرخ گرفته و تولید آن در شوروی تا سال ۱۹۷۵ ادامه یافت، تا اینکه در دهه ۱۹۸۰ با تانک‌های مدرن‌تر تی-۶۴، تی-۷۲ و تی-۸۰ در خطوط مقدم ارتش شوروی جایگزین شد.
      تی-۶۲ نخستین تانکی بود که از توپ بدون خان استفاده می‌کرد. تفاوت‌های اصلی این تانک با تی-۵۴ شامل شاسی طولانی‌تر و عریض‌تر، توپ بلندتر و پرقدرت‌تر و بدون خان ۱۱۵ میلی‌متری می‌شوند.
       
      تی-۷۲
       

      تانک تی-۷۲ یک تانک اصلی میدان نبرد است که تولید آن از اوایل دهه ۱۹۷۰ در شوروی آغاز شد. این تانک شباهت‌هایی با تانک قدیمی‌تر اما پیشرفته‌تر تی-۶۴ دارد. تی-۷۲ پس از تانک دیگر شوروی‌ها؛ تی-۵۴/۵۵ پرتیراژترین تانک تولیدشده پس از جنگ جهانی دوم است و در مجموع بیشتر از ۲۵ هزار دستگاه از آن ساخته شده و کماکان برای مشتریان خارجی تولید می‌شود که توسط ده‌ها کشور مورد استفاده قرار گرفته‌است. تانک تی-۹۰ مدل توسعه‌یافته تی-۷۲ و جدیدترین تانک ارتش روسیه محسوب می‌گردد. سلاح اصلی این تانک، یک قبضه توپ بدون خان کالیبر ۱۲۵ میلی‌متری از نوع ۲A46M است.
       
       
    • توسط seyedmohammad
      بسمه تعالی 
       

       
      نیروهای مسلح و مساله ی نخبگان  
       
       
       
      پیشگفتار: مساله ی نخبگی و نخبگان امروزه در هر سازمانی مطرح است . سازمان های غیر دولتی معمولا به دنبال سیاست هایی برای جذب نخبگان هستند. سازمان های دولتی عموما  از سیاست هایی همچون نوآوری باز[1] برای بهره بردن از نخبگان بدون نیاز به جذب و استخدام ایشان را دنبال میکنند. در برخی سازمان های دولتی مانند مجموعه های نظامی، امنیتی به دلیل سیاست های مرتبط با طبقه بندی اطلاعات ، موضوع نخبگان و نحوه ی تعامل سازمان با ایشان پیچیده تر است .
      دو خلاصه ی سیاستی  زیر توسط دو نویسنده نوشته شده اند ولی ایده ی مولف در هر دو تقریبا یکسان است. هر یک از مقالات میکوشد استدلال کند که رویکرد توجه به نخبگان از اساس دارای مشکلاتی است و نهاد های نظامی بایستی رویکرد دیگری را پیش بگیرند. استدلال ها  بر مبنای لزوم  توجه به نیازها و تعریف درست آنها بجای حمایت از ابزارها، ایده ها و وسایل است. با این استدلال سرمایه انسانی(شامل نخبگان) نیز بخشی از ابزارهای نیل به حل مسائل و نیازها در نظر گرفته می شود. مقاله دوم توسط واریور نوشته شده و در پست بعدی منتشر می شود انشالله. 
      ***
       
       
       
      سازمان های نظامی در جمهوری اسلامی ایران، به دلیل شرایط خاص عقیدتی و ایدئولوژیک مصداق سازمان های ارزش محور در علم مدیریت هستند.
      در علوم مدیریتی گفته میشود که  سازمان های ارزش محور، معمولا دارای فرصت هایی هستند: ارزش هاي محوري سازمان و مديريت سازمان بر اساس اين ارزشها مي تواند راهنماي بسيار خوبي جهت رشد و ادامه حيات سازمان باشد ، زیرا اين سازمان ها، به عنوان واكنش در برابر تغييرات محيطي ، ارزش هاي محوري خود را تغيير نمي دهند بلكه در صورت لزوم سعي مي كنند محيط خود يا ساختار هاي قبلي خود را تغيير دهند ، تا بتوانند ارزشهاي سازمان خود را حفظ نمايند. ارزش محوری موجب ایجاد و رشد سازمان هايي می شود كه رفتارشان حاصل تصميم و انتخاب آگاهانه خودشان و مبتني بر ارزش هاست نه ثمره اوضاع و شرايط محیطی. فرصت دیگر آن است که این سازمان ها عموما سازمان هايي عامل ، موثر و مسئوليت پذيرند . همچنین، این نوع سازمان دهی جهت مديريت استراتژيك نیز مناسب اسب زیرا در همه جنبه هاي تدوين ، اجرا و ارزيابي استراتژي ها و به هنگام تصميم گيري در اين زمينه ها بايد ارزش هاي محوري رعايت شوند و مورد توجه قرار گيرند.
      گذشته از نوع طراحی سازمانی در نیروهای مسلح ایران، نوع مدیریت نیز غالبا ارزش محور[2] است. در مديريت بر مبناي ارزش ها همه طرح ها ، تصميمات و عمليات در سازمان بر اساس ارزش ها هدايت و رهبري مي گردند. در این رویکرد هدف کلی به حداکثر رساندن ارزش سازمان است. این بدان معناست که تصمیمات صرفاً برای دستیابی به سود کوتاه‌مدت نباشند. گفته می شود که اگر تأثیرات بلندمدت تصمیمات بر سودآوری و پایداری سازمان در نظر گرفته شود، بازتاب آن را درآینده و در موفقیت های  به دست آمده توسط سازمان، مشاهده خواهد شد.
      اما این سازمان ها دارای نقاط ضعف و آسیب هایی نیز هستند. مهمترین آسیب ارزش محوری چه در طراحی سازمانی و چه در نوع مدیریت  آن است که در صورت تصویب و پذیرش یک ارزش از سوی سازمان – توسط فرهنگ غالب جامعه، فرهنگ سازمان یا اجبار مدیران – ارزش به عنوان هدف غایی سازمان تلقی شده و در صورت تامین آن ارزش ها، سازمان به هدف خویش رسیده است حتی اگر هیچ کار مفیدی درون سازمان صورت نگرفته باشد.
      در میان ارزشهایی که حقیقتا جزو ارزشهای اصیل هستند ولی به دلیل نوع و ساختار سازمان نیروهای مسلح ما آسیب زا شده اند می توان به برخی موارد اشاره نمود. به دلیل نوع وابستگی به حاکمیت، در ساختار نیروهای مسلح ایران مهمترین ارزش پیش فرض که همواره در معرض آسیب زایی قرار دارد، ارزش بودجه است. ارزش های دیگری که میتوان در این حوزه شناسایی نمود به شرح ذیل است:
      توجه بیش از حد به دفاع مقدس[3]،
      ارزش های موقت مربوط به تحولات سیاسی،
      تحقق شعار ما می توانیم،
      ارزش تبلیغات
      و به نظرمی رسد رویکرد توجه به نخبگان نیز با توجه موارد پیش گفته رویکرد صحیحی نبوده و موجب آسیب زایی می گردد.
       
      ارزش بودجه: ارزش بودجه به معنی آن است که نیروهای مسلح ایران به عنوان مصرف کننده ی بودجه دارای ارزش های سازمانی جهت جذب حداکثر ممکن از بودجه، گسترش حداکثر بوروکراسی سازمانی برای مصرف این بودجه و تضمین ادامه دار بودن این جریان بودجه می باشد. نمود این مساله را نیز می توان در تعریف پروژه ها بدون در نظر گرفتن نیازهای واقعی نیروهای مسلح جهت مصرف بودجه های تحقیقاتی پژوهشی و یا سیاست گران تمام کردن پروژه ها توسط وزارت دفاع دید که مورد اخیر موجب گسترش نهاد های موازی در سپاه، ارتش و ناجا ( ساتخ ها) و تامین نیاز های اصلی این مجموعه ها به صورت درون سازمانی شده است.
       
      توجه بیش از حد به دفاع مقدس: در نظر گرفتن توجه به دفاع مقدس اگر به عنوان یک تجربه ی تاریخی عظیم و یک گنج بزرگ جهت تجربه اندوزی و شناخت تهدیدات و راهکارهای دفاعی و نظامی باشد میتواند بسیار سودمند باشد ولی هنگامی که به عنوان یکی از ارزش های محوری سازمان های نیروهای مسلح در نظر گرفته می شود موجب آسیب هایی از این دست می شود.
      ·        عدم گردش نسلی و عدم اطمینان به نسل های جدیدتر به بهانه عدم حضور ایشان در دفاع مقدس و یا لزوم حفظ فرماندهان دفاع مقدس.
      ·        عدم به روز آوری جدی و عملی تاکتیک ها و تجهیزات به بهانه جواب گو بودن آنها در زمان دفاع مقدس و تهدیدات آن زمان.
      ·        برگزاری مراسمات یادواره های شهدا و بزرگداشت مناسبات دفاع مقدس و صرف بودجه های کلان جهت امور فوق که در این مورد می توان به انتقاد مقام معظم رهبری و نارضایتی ایشان از صرف بودجه ی کلان جهت ساختمان یادمان شهدا در جریان بازدید از دانشگاه افسری امام حسین علیه السلام اشاره نمود. در صورتی که مطابق موارد گفته شده توجه به دفاع مقدس به عنوان یکی از ارزش های محوری سازمان درآید، با توجه به ارزش محور بودن سازمان نیروهای مسلح ایران،  با حاصل شدن نتایجی که منجر به بزرگداشت یاد دفاع مقدس گردد اهداف سازمان محقق شده است.
       
      ارزش های موقت مربوط به تحولات سیاسی:  آسیب های متعدد ارین ناحیه را می توان از ارزش های دوره ای و گذرای سیاسی در سازمان نیروهای مسلح نیز مشاهده نمود. مهم ترین نمود آن به خصوص در وزارت دفاع به دلیل وابستگی به دولت و تغییر جناح های سیاسی قابل مشاهده است. بدین ترتیب که در دوره ی قدرت هر یک از جناح های سیاسی گفتمان آن جناح غالب با تغییرات مدیریتی و هدایت جریان بودجه بر روال کاری وزارت خانه مذکور اثرات عمده گذاشته و بعضا مسیر برنامه های کلان را نیز دست خوش تغییر می سازد. برای مثال در دوره دولت احمدی نژاد بودجه های کلان فضایی برای اهداف غیر واقعی و دور از نیازهای کشور اختصاص داده شد در حالی که با سیاست های تنش زدایی دولت روحانی نه تنها مسیر بودجه فضایی به کل مسدودشد بلکه تلاش شد کل سازمان های مرتبط با این دانش ازبین رفته و دانشمندان فضایی نیز با سرخوردگی جذب کارهای دیگر شوند. 
       
      تحقق شعار ما می توانیم: شعار "ما می توانیم" نیز گرچه یکی از هوشمندانه ترین راهبرد های مطرح شده از سوی رهبر انقلاب در همه عرصه های اقتصادی، نظامی و صنعتی ست، ولی توجه افراطی به این شعار به عنوان یک ارزش مستقل به خصوص در عرصه نظامی موجب تعریف نمودن پروژه های بی حاصل و بدون استفاده در سازمان رزم نیروهای مسلح ایران، حمایت از ایده های نامتناسب با میدان و رشد نامتوازن فناوری ها جهت اثبات توانایی داخلی شده است که در نهایت نیز خروجی این پروژه ها پس از هزینه بسیار زیاد جهت کسب فناوری و ساخت پیش نمونه های اولیه بایگانی شده و هیچگاه به صحنه ی عمل و استفاده نرسیده است. در صورتی که چنانچه جنبش" ما می توانیم  " به معنی بهره گیری از حداکثر ظرفیت تولید داخلی جهت برآورده کردن نیازهای واقعی نیروهای مسلح به کار گرفته شود موجب جهش عظیم هم در تولیدات نظامی و هم در اقتصاد ایران خواهد شد. 
       
      ارزش تبلیغات: آرامش روانی جامعه، حس امنیت و اقتدار در بعد داخلی، و قدرت نمایی در بعد خارجی نیز مطلبی مهم و بسیار حیاتی ست. اما هنگامی که به عنوان یکی از ارزش های محوری سازمان نیروهای مسلح ایران قرار بگیرد، نتیجه ی آن رونمایی از محصولاتی که هنوز مراحل تست را نیز پشت سر نگذاشته اند، و یا رونمایی های متعدد از برخی پروژه های تکراری با نام های جدید، بزرگ نمایی های خارج از قاعده، و کوچک نمایی های غیر واقعی در مورد تهدیدات موجود است. اوج این مشکل را می توان در رژه ی هر ساله نیروهای مسلح دید که به بدترین شکل ممکن بدون نظم و ترتیب و رعایت اصول رژه دو بار در سال اجرا می شود.پیش ازین نیز مقاله ای با عنوان " نظام رونمایی ها : امنیت زایی و امنیت زدایی" در مورد همین آسیب منتشر شده است. 
       
       
      آخرین ارزش موجود در سازمان نیروهای مسلح که به تازگی مورد توجه قرار گرفته است و به اندازه ارزش های پیش گفته مورد توجه نیست ولی بیم آن می رود که مانند ارزش های پیش گفته نهایتا منجر به آسب هایی بشود، مساله نخبگی و توجه به نخبگان است. شکی در بهره بردن در نیروهای نخبه و لزوم شایسته سالاری در هیچ سازمانی از جمله سازمان های نظامی وجود ندارد؛ ولی مشکل آنجاست که در یک سازمان ارزش محور، اگر مساله توجه به نخبگان خود به یک ارزش تبدیل شود، هیچگاه نتایج مورد نظر از بکار گیری نخبگان حاصل نخواهد آمد. نمود این داستان در جشنواره ها و فراخوان های ایده ها و جذب نخبگان که مدتی ست در نیروهای مسلح اتفاق می افتد قابل مشاهده است. اگر چنانچه که در ادامه گفته خواهد شد نیروهای مسلح ایران با رویکرد نیاز محور به سراغ نخبگان رفته و از ایشان برای حل مسائل کمک بگیرند، قطعا در یک رابطه ی دو سویه هم نخبگان امکان خدمت به کشور و مورد حمایت قرار گرفتن را بدست خواهند آورد و هم نیروهای مسلح از خدمات آنها به درستی بهره مند می شوند. اما چنانچه توجه به نخبگان خود به ارزش تبدیل شود، رویکرد مورد نظر منجر به جذب، استخدام، و یا حمایت های مقطعی در بعد مالی و مطرح ساختن حاصل دانش نخبگان در سمینار ها، همایش ها و مجلات تخصصی در قالب مقالات و پژوهش هایی که از روی کاغذ فراتر نمی روند خواهد بود.
      حقیقت آن است که در طول سال هایی که مساله توجه به نخبگان در نیروهای مسلح مورد توجه قرار گرفته است خروجی این سیاست نهایتا منجر به خمودگی و سرد شدن نخبگان، و در بسیاری از موارد جذب و هضم آنان در نظام بروکراتیک و سلسله مراتب سازمان های نظامی شده است. بنابر این  جهت بهره بردن از دانش نخبگان، نبایستی مساله توجه به نخبگان، خود تبدیل به یک ارزش در نیروهای مسلح شود، که در نهایت، مانعی برای بهره بردن از نخبگان و وصول به نتایج مورد نظر خواهد شد.
      اکنون و با در نظر گرفتن مطالبی که در مورد دیگر ارزش های حاکم بر سازمان نیروهای مسلح ایران گفته شد دوباره به مساله ی نخبگان نظر کنیم. در یک سازمان ارزش محور، نه تنها تعریف نخبگی تابع ارزش های سازمان است بلکه نحوه ی رفتار با نخبگان نیز مشمول همین قاعده است.
      ارزش هایی چون تظاهر به دینداری و یا ارتباطات خانوادگی که در عرف نیروهای مسلح با عبارت " منًا بودن" از آن تعبیر می شود ( تعریف نخبگی ) و داشتن برخی عقاید سیاسی خاص در دوره های سیاسی ( رفتار با نخبگان) و بسیاری مثال های دیگر از مصادیق غلبه ارزشهای بالاتر در سلسله مراتب ارزش ها بر بر ارزش های پایین تر مانند همین موضوع نخبه سالاری است. این موضوع  تا کنون باعث عدم امکان بهره مندی شایسته نیروهای مسلح از ظرفیت جامعه نخبگانی کشور شده است. در صورتی که با رویکرد نیاز محور و با به روزآوری برخی نکات حفاظتی ( حفاظت اطلاعات هوشمند شامل روش های برون سپاری و تقسیم پروژه) می توان از طیف وسیعی از نخبگان جهت براورده ساختن نیازهای دفاعی و نظامی کشور و رفع تهدیدات پیشرو مدد گرفت. 
      البته کل سازمان نیروهای مسلح، در یک حالت آرمانی بایستی دچار تحول در طراحی سازمانی شده، و از طراحی ارزش محور به طراحی فرایند محور میل کنند. از آنجا که امر فوق در کوتاه مدت و میان مدت امکان پذیر به نظر نمی رسد، پیشنهاد می شود که در مدل مدیریتی، بجای مدیریت مبتنی بر ارزش، رویکرد نیازمحور مورد توجه قرار گیرد. در این رویکرد بایستی نیازهای واقعی نیروهای مسلح (در میدان، آینده ی نزدیک و آینده ی دور ) مرتبا نیاز سنجی شده و جهت پاسخ به این نیاز ها از نخبگان به صورت هدفمند بهره گیری شود.
      در یک مدل پایه نیاز محوری از فرآیند زیر پیروی میکند:
       
       

       
       
       
      نکته ی مهم در این مدل و یا دیگر مدل های پایه در مورد عملکرد نیاز محور آن است که بایستی همواره پایش دقیقی جهت دانستن نیاز های واقعی و تشخیص اولویت آنها و ورود به مراحل بعدی انجام گردد. 
       
       
       
       
       
        [1] Open innovation
      [2] VBM
      [3] مساله ی عظمت دفاع مقدس و مقام رفیع شهداو وجوب توجه به آن از اصول مسلم است ولی ما دراینجا در مقام آسیب شناسی بوده و ناگزیراز بررسی دقیق موضوعات می باشیم.
  • مرور توسط کاربر    0 کاربر

    هیچ کاربر عضوی،در حال مشاهده این صفحه نیست.