امتیاز دادن به این موضوع:

Recommended Posts

من درک نمیکنم، مگه نمونه اثبات فناوری تولید انبوه میشه؟!!!

خط تولید نشون دادن!! این یعنی از ثبات و اثبات بدیهیات و خیلی تستا گذشته...

شخصا نظر worior رو پسندیدم، البته جواب های کلی آقای MR9 در صفحات گذشته پاسخ من نبود، سوالات من بنا به وضع فعلی اقتصاد ما با تمام کم و کاستی ها بود! برای همین الان.

 

ضمنا بحث کاهش خدمه میتوانست با بحث پردازش سیگنال، تصویر و ویدیویی و ترکیبش با هوش، اضافه کردن چندین رادار موج میلیمتری و صد البته موشک های شلیک کن فراموش کن و برد بلند هم یک تانک جدید باشه!! هم این بدن آهنی اصلا یه تانک جنگ جهانی دوم شبیه باشه! بدون زره تانک جدید بیرون بیاد.

3 میلیون نفر ساعت در 3 سال با احتساب تعطیلات حساب کردم چیزی حدود 500، 600 نفر کار کردند روش که رقم کمی محسوب میشه، بعلاوه چیزی در حد 30 میلیارد تا 60 میلیارد تومن سرمایه گذاری روی نیروی انسانی نشون میده، که بودجه یکسال این تیمای وابسته فوتباله! که چیزی بین 10 تا 20 میلیون دلار سرمایه گذاری (که ملت برای تولید یه قطعه میکنند، نه یه تانک!)

 

اگر منم طراح بودم، و قرار بود یک تانک فوق پیشرفته طراحی کنم! و با یک تیم حداکثر 600 نفره! و هزینه ای حداکثر 100 میلیارد تومن (اونهم فقط در 3 سال!!!) قطعا یه تانک کپی میکردم! چون راه دیگری نیست.

 

پس عیبی به طراحان و مهندسان نیست و نبوده، چرا که شما همین بودجه رو هم رد کنید بره دیگه عملا هیچی نیست!

 

البته اگر شخص خودم طراح بود! و وقتی قرار بود این مقدار نیرو انسانی پول بدم و هزینه! هیچوقت روی سخت افزار سرمایه گزاری نمیکردم! برای نمونه اولیه! بخشی رو قطعا وارد میکردم.

بلکه شخص روی سیستم ها نرم افزاری کار میکردم!

 

هرجوری شده یه توپ با نرخ آتش بالا! و برد بلند.

واردات رادارها موج میلیمتری و زیر تراهرتزی و چند تراهرتزی!

 

بحث vision هم تانک مشکلی نداره! 

استتار ترمال هم خوبه و لازمه!

موشک توفان رو قطعا (اگر پروژه جدایی نبوده باشه!، با استفاده از سیکر ها موج میلیمتری و ترکیبی! قطعا شلیک کن فراموش کن میکردم)

 

با استفاده از کارهای نرم افزاری و پردازشی، هوش و تصمیم گیری مناسب! عملا یک مغز برای این تانک ها طراحی میکردم و تیمی مناسب ( که قطعا در ایران وجود دارند، حداقل در این بخش کمبود نداریم)

بعبارتی این نباشه فقط خدمه تانک ببینه!! بلکه بسرعت بتونه خود تانک اهداف رو تشخیص بده و درگیر بشه! یه پایه برای بحث اتوپایلوت و راننده خودکار تانک میرختم (چون پول کافی نیست!)

 

روی بحث سنسور های مختلف و چند طیفی کار میکردم! رادارها رو هم کلا یا وارد میکردم (یکی میشه یا کپی میکردیم) و خدمه رو به یک یا دو کاهش میدادم!! (اصولا تانک با زره ضعیف تر، ولی دست بلندتر و هوشمندتر! راحتتر میتونه ضربه اول رو بزنه و بخصوص میشه با تولید در تعداد بالاتر 3 تا 4 برابر بعلت ارزونتر بودن! چون هزینه سخت افزاری عملا در بخشهای ارتقا بدنه خیلی پایین هست!!)

 

همه اینکارا در سه سال و با این میزان هزینه کاملا بسرانجام میرسه....

با عرض پوزش از دید بنده چندان بدنه تانک اولویت حیاتی نداره! وقتی قراره اینقدر سرمایه گذاری بشود! برای این سه سال!! اونم وقتی که حداکثر برای همچین تانک فوق پیشرفته ای 100 میلیارد تومن بودجه هست، در حالی که بنظر شخص بنده یه پروژه 10 ساله لازمه و صد البته حداقل یک میلیارد تا دو میلیارد دلار سرمایه گذاری!

دلیلش اینه که شما ورژن اولیه همچین مغزی رو طراحی کنی! دیگه عملا با ارتقا، میتونی به تانک دیگری بخورونی، وضع مالی که خوب میشد! بحث زره، موتور و غیره رو انجام میدادم..... قطعا تنها تفاوت بنده با جناب طراحین در تفاوت دیدگاه هست! و ایرادی نیست! ایراد از جای دیگه هست.

--------

از این منظر نگاه کنید کار این بنده خداها بعنوان طراح و غیره کاملا اساسیه! چون منم بودم با همچین زمان و وقتی مستقیم T90 وارد میکردم! مشکل مسئولین ما هستن که درکی از تعریف پروژه میزان سرمایه گذاری و تیم و اولویت سرمایه گذاری ندارند.

درک صحیحی از چه مقدار هزینه برای خرید، طراحی  یا مهندسی معکوس ندارند!

 

نظر شخصی بنده هست، کشش اقتصاد ما هم هست! حداقل 30 تا 40 میلیارد دلار حداقل سالانه باید در بحث صنایع نظامی خرج بشود ( با اقتصاد فعلی ما هم میخونه، فقط بحث نقدینگی رو بیارید وسط!) که این در 10 سال میشه 300 تا 400 میلیارد دلار، و در 15 سال میشه 450 تا 600 میلیارد دلار.

 

از این رقم منطقی هست که حدود 200 تا 300 میلیارد دلار با توجه به تهدیدات پیش رو خرید، مونتاژ صورت بگیره و یا مهندسی معکوس (با توجه به بازه 10 یا 15 ساله!)

100 میلیارد دلار بایست صرف تحقیقات بشود.

و مابقی هم باید صرف آموزش تمرینات و نگهداری ها و بروز رسانی ها بشود.

 

اولویت تحقیقات و طراحی های فوق پیشرفته بسته به نیاز کشور باید تعیین بشود، ولی قطعا تانک هم میتواند یک سهم 1 تا 2 میلیارد دلاری برای خودش داشته باشد! که تجربیاتش حتی برای بحث پدافند، و طراحی هواپیما، حتی موارد غیر نظامی! استفاده بشود، و تجربیات حوزه های دیگر هم همینطور!

 

--

این موارد رو بعنوان یک پیشنهاد خیلی ابتدایی آوردم، نه بصورت مسائل کلی! یعنی ما باید بتونیم دقیقا بحث کنیم، این مسائل رونمایی مونتاژه، ارتقاست، کپی و مهندسی معکوسه و یا طراحی بومی! اونوقت میشه قشنگ صحبت کرد، بطور مثال امارات با این پول اینچیزا خریده، ما با این پول چیا تونستیم بخریم! همین. چین مثلا اینا کپی کرده با این هزینه و این مقدار وقت و اینمقدار کیفیت، ما هم کپی کردیم مثلا!

----

نمیدونم ولی این نظر شخصیه، وقتی شما کمبود بودجه داری، مسلما دست بالا برای هدف قرار دادن دوردست، شناسایی و هدف قراردادن اهداف بسرعت بصورت اتوماتیک، نرخ آتش بالا، شلیک کن و فراموش کن، و غیره نقش اساسی تری دارند تا زره و جنس بنده حتی! چون شما پول نداری، اتفاقا این مسائل ارزون تر در بیاد بهتره، با استفاده از تولید در تعداد (بعلت قیمت کمتر) و استراتژی ضربه اول! میشه بیشترین تلفات رو گرفت، بعد به مرور پول و اوضاع اقتصادی درست شد سمت اینا رفت.

  • Upvote 4
  • Downvote 1

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر

سلام

 

تی 90 ببخشید کرار، تانک امروزی هست و برای نبردهای امروزی کفایت میکنه، اما در یک کلام " تانک آینده نیست ".

 

 

نکات امیدوار کننده؛

- اینفرارد !! که قبلا هیچ یک از تانکهای ما نداشت.

- حفاظ EFP-RPG بغل.

- زره مناسب برای تورت(اگر مثل سایر تی 72 هایی که از نزدیک دیدم خالی نباشند!)

- پوشش کاهش دهنده علایم حرارتی.

-  نارنجک های دود زا (که احتمالا به هشداردهنده لیزری و بعدها موشکی متصل هست و خودکار پرتاب میشه)

- دوربین راننده

- تیربار ریموت

- کنترل فرمان از داخل دهلیز همزمان با راننده

(سطح مطلوبی از امکانات تقابل نرم)

و ...

زمانی تانک آینده خواهد شد که مجهز باشد به ؛

- APS

- پدافند هوایی سبک (لیزر کور کننده و یا موشک)

- زره مقاوم تر در برابر وزن کمتر

- کاهش نویز

- کاهش خدمه

- یونیک یا متحد الشکل شدن بدنه

----

اصالت تانک:

من از اون دسته افرادی هستم که هیچ اعتقادی به بومی بودن این تانک ندارم، داشتن این اعتقاد بواسطه مقایسه کیفیت ساخت و طراحی و شباهت ها و تفاوت با نمونه روسی نیست، بلکه ورود این تانک به سوریه،(قرار گرفتن در تجربه عملیاتی نیروی های مسلح ایران) و همچنین رد و بدل شدن تماس های بسیار بین ایران و روسیه در مورد تی 90 هست. با این توجیح که اگر ما به دنبال تانک بومی واقعی بودیم چرا ذوالفقاری که دهها سال هست داره رونمایی میشه  و ادعای تولید شدن داره به هیچ نتیجه ای نرسیده بود! ولی این کرار در عرض کمتر از 3 سال از مشاهده شدن در سوریه و مذاکرات ایران و روسیه در مورد خرید، یهو بصورت کامل در ایران رونمایی میشه ؟! اما در پاسخ به این سوال که تفاوت های ظاهری با نمونه روسی رو چطور میشود توجیح کرد باید گفت ؛ احتمالا روسها با ورود به پلتفرم آرماتا "طراحی کامل"، تکنولوژی تولید برخی از پلاگین های مصرفی مثل "پنل های زره" به همراه خط مونتاژ این تانک رو به ایران داده اند، و احتمالا دستکاریهایی در کشور صورت گرفته چرا که ما خط تولید بدنه که بسیار پیچیده هست رو نمیبینیم و صرفا یک سالن مونتاژ در تصاویر موجود هست،...

 

 

----

از دوستی که نسبت به کابل ایراد گرفت خرده نگیرید، این یک اشکال واقعی در طراحی و تولید هست. حتی اگر در ابرامز یا مرکاوا هم وجود داشته باشه.

محض یادآوری ؛

http://www.axgig.com/images/41458008998894269818.jpg

 

با سلام

 

بنظر بنده کرار هم تانک اینده نیست ولی نظر شما در مورد اصالت تانک رو اصلا نمی پذیرم.....شما عملا دارید میگید روسیه خط تولید به ما داده و ما در ایران کیت ها رو سرهم بندی کردیم

 

افرادی مثل سینا که در بحث زرهی وارد هستن نظر شما رو در مقاله سایت جنگاوران  کامل رد کردن :rose:

ویرایش شده در توسط Thundar
  • Upvote 5

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر

سلام علیکم

عرض ادب و خسته نباشید خدمت همه برادران عزیز
متاسفانه نتوانستم در تاپیک به این مهمی مشارکت کنم؛ اغلب صحبتهای مهم را برخی دوستان و قدیمیهای انجمن بیان فرمودند و نکته قابل ذکر خاصی باقی نمانده است

اما در مورد توپ 2a46m5 که به طور حتم توپ مورد استفاده در تانک کرار است. نظر مبارک و عزیزتان را به این دو لینک جلب میکنم

http://www.deagel.com/Guns-Riffles-and-Grenade-Launchers/2A46M-5_a002758003.aspx
http://www.deagel.com/Main-Battle-Tanks/T-90MS_a000369002.aspx

پی نوشت: عرض خسته نباشید خدمت مدیریت محترم؛ بنده چندان اهل دیسلاک زدن نیستم. اما یک دوستی بود متاسفانه در طول تاپیک بسیار با لحن بد و ناراحت کننده و توهین آمیزی در مورد کرار و صنایع داخلی صحبت میکرد. سه چهارتا به ایشان منفی دادم متاسفانه سرور اعلام کرد که منفی های بنده دچار محدودیت شده است. نمیشود این بار استثناء قائل شده و پنج شش مفنی اضافه برای سهمیه این حقیر در نظر بگیرید شاید به واسطه آن کمی اعصابمان آرام شده و خشممان فروکش نماید.

سپاسگزارم

ممنونم که عرائض بنده حقیر را صبوری کردید

یا حسین

ویرایش شده در توسط Nattan
  • Upvote 15
  • Downvote 5

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر

http://quwa.org/2017/03/14/iran-showcases-new-karrar-main-battle-tank/

 

 Iran is evidently making substantive gains in armour technology. Its turret development efforts have spurred several platforms emulating Western and Eastern design concepts. Whereas the Karrar has several similarities to the T-90, the Zulfiqar-3 mirrors the Abrams. These will certainly evolve and improve in the medium-term, by which point Iran will also be poised to access the international arms market. Its technology foundations will see a sharp boost through the 2020s, which will position its defence programs to be competitive.

 

این سایت گفته ایران در دهه 2020 می تونه حتی صادرش کنه

ویرایش شده در توسط reza2200
  • Upvote 2

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر

دوستان  بنده درک نمیکنم صحبت های عده ای از اعضا را.

 

عده ای بقول دوستمان  کلاش از نزدیک ندیده اند و تحلیل های عجیب غریب ارائه میدهند و با چنین تحلیلی سطح علمی انجمن را پایین می آورند.

 

بنده با توجه به تحصیلاتم برای تحلیل های خودم یک سری مولفه را لحاظ میکنم.در این امور مثل کرار نمیشود صرفا بحث را نظامی دانست.

 

عده ای میگویند که کرار تانک تی 90 است..این افراد این را نمیدانند که در برجام به مدت 5 سال محدودیت داریم در دریافت تسلیحات و دریافت تسلیحاتی مانند تانک عملا نقض برجام است؟؟آن هم با وجود ترامپی که تشنه ابطال برجام و خواهان جنگ است. . میگویند خط مونتاژ تی 90 است.تا جایی که بنده سوادم قد میدهد برای منتاژ از طرف کشور سازنده قطعات صادر میشود..خب این قطعات با کشتی ارسال شده اند  حتما...خب ماهواره های جاسوسی امریکا و اسرائیل  زمان انتقال در حال شام خوردن بودند؟؟موساد و سیا سرشان زیر  برف بوده؟؟اگر ههم میدانند آیا ترامپ و جمهوری خواهان زیر سیبیلی رد میکنند؟؟

 

از همه ی این ها گذشته آرماتا هنوز به تولید مد نظر نرسیده.و پیشرفته ترین تانک در حال خدمت روس ها همین تی 90 ام اس محسوب میشود لذا روس ها به این آسونی طرح پیشرفته ترین تانک فعالشان را به یک کشور دیگر نمیدهند.روس ها 15 هزار تانک دارند پس حتی ساخت 1000 دستگاه آرماتا هم نمیتوااند تی 90 را کنار بزند و روند کنار روی تی 90 حداقل 10 سال طول میکشد پس روس ها طرح تی 90 را به کسی نمیدهند.

 

روسیه همین الان بخاطر مناقشات کریمه  تحریم است و بدون شک ریسک صادرات تانک به ایران را نمیکند که باعث تحریم مضاعف شود.

 

پس لطفا قبل از ارائه تحلیل شرایط بین الملل  را هم مد نظر بگیرید تا متوجه شوید حرف از خط مونتاژ یک حرف منطقیی نیست.

 

 

در رابطه با کابل ها هم دوستان عکس هایی را ارسال کردند و تنها این تانک چنین  طرحی ندارد. و دوستی که اینقدر از طراحی افتضاح و بد کرار حرف میزد بهتر است خودش دست بکار شود حالا که چنین تانکی را افتضاح خطاب میزند,بسم الله

  • Upvote 10
  • Downvote 4

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر

افرادی مثل سینا که در بحث زرهی وارد هستن نظر شما رو در مقاله سایت جنگاوران  کامل رد کردن :rose:

 

مقاله جامع و کاملی با تصاویر دقیق:

http://jangaavaran.ir/%D8%AA%D8%A7%D9%86%DA%A9-%DA%A9%D8%B1%D8%A7%D8%B1/

  • Upvote 3
  • Downvote 1

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر

!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!به خدا اینقدر مشکل داره نگو؟ساختار باید یکپارچه باشه نه تیک تیک!از دور و نزدیک در طراحی معنی نداره(اصول اولیه طراحی همینه)!همین عکس شما کابل ها رو ببین(عکس های قبلی رو گفتم ببین!!این دیگه چه طراحی!!از همه قسمت ها کابل ها بیرون هستند!مثل اینکه کابل کشی کردن از بیرون،استحکام  اتصالات اون قطعه روببین،وای خدای من،هیچی نگم خوبه!!)!نقاشی نیست به خدا!!!!خدای من مهندسی نگاه کنی!آدم خجالت می کشه!!!!!!!!!!!!!! :-( vfq0_1.png

تمام حرف شما دو چیزه! بالانس نبودن برجک و سیم کشی های بیرونی! 

داداش گل من یک تانک چهل پنجاه تنی با چند کیلو بار اضافه در مثلا یک سمت برجک قراره به چه مشکلی بخوره!؟ قراره پرواز کنه و بالانس وزنیش بهم بخوره و بیفته پایین یا بخاطر بالانس و متقارن نبودن طراحی قراره موقع حرکت واژگون بشه!؟ :laughing:  یا ارتش دشمن میاد میگه نه من از این تانک خوشم نمیاد چون طراحیش متقارن و بالانس نیست پس با شما بازی نمی کنم!!!!؟؟   rolling_on_the_floor

داریم در مورد تانک چهل پنجاه تنی صحبت می کنیم نه پراید کاغذی!! hee_hee این تانک قراره بجنگه نه اینکه تو شب مد پاریس بره روی صحنه!!   :laughing:

در مورد سیم کشی شاید حرف شما درست باشه ولی وقتی تانکی اینطور ارتقای سنگین داده میشه اونقدر نکته مثبت داره که دیگه نیازی نباشه مثل بچه ها به رنگ و سیم گیر بدیم!  :party:

قراره در حین نبرد سیم ال ای دی جلو پاره بشه!؟ فدای سر خدمه تانکهای فعلی ارتش!! با سامانه دید در شب جلو میرن!!  خداییش متوجه بنی اسراییلی بودن بهانه هاتون نشدید!؟  dont't_tell_anyone

اصلا قضیه گاو بنی اسراییل رو میدونید!؟ 

حرفهای شما نقد نیست تمسخره! ما هم متوجه سیم کشی ها میشیم ولی همونطور که من و شما اونو می بینیم طراحان و سازنده ها هم اونو می بینن و بهتر از من و شما به امور اشراف دارن! واقعا تصور می کنید کسی که یک تانک رو میسازه و اونو استفاده می کنه اندازه من و شمایی که روی کاناپه لم دادیم چیزی حالیش نیست!؟  :nerd:

ما به ضعیف بودن توپ تانک نقد داریم ولی هیچکدوم از اعضا این موضوع رو مسخره نمی کنن!! در حالی که توپ اصلی یکی از مهمترین اجزای تانکه! حالا شما به چی گیر دادی!؟ حرفهای فرماندهان و چنتا سیمی که بیرون مونده!!؟ :laughing: 

خداییش این خنده دار نیست!؟ شما از تانک به این بزرگی به دوتا سیم بیرون مونده اعتراض داری!!؟  :laughing:  rolling_on_the_floor 

تو میدان نبرد سیم شما مهمتره یا توپ اصلی!؟  چرا کسی توپ این تانک رو مسخره نمی کنه!؟ چون ما به این زره پوش و آیندش و ارتش این کشور و قدرتش اهمیت میدیم!  اگر اشکالی داره بیان می کنیم ولی تمسخر نمی کنیم چون این زره پوش مال ماست! مال ملت ایرانه! ساخت برادرای خودمونه!!

واقعا از اینهمه منفی که گرفتید متوجه نشدید که این شمایید که دارید اتوبان رو بر عکس میرید نه بقیه!؟  

از دوستان بخاطر بخاطر شکلکها عذر میخوام. خواستم با زبان مشابه حرف بزنم شاید بهتر تفهیم بشه!

ویرایش شده در توسط airborns
  • Upvote 13
  • Downvote 4

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر

با سلام خدمت دوستان.اگر نگاه به کراربه چشم ارتقا رو تی72های مون باید باشه به نظر من پروزه قابل قبولی هست تغییر برجک .تقویت زره.تغییر شنی.مسلسل ریموت دار.بهبود فضای سرنشین و ادوات الکترونیکی.حتی تغییرات ظاهری که میتونه یه جور باعث اعتماد به نفس بیشتر رزمندگان بشه تصور کنید تمام تی72هامون به این استاندارد برسن یه خون تازه ای تو رگهای زرهی دمیده میشه و ایشا.. خود این باعث تسری تو سایر نیروها بشه.اما اگه قراره  کرار تانک آینده باشه انتظارات دیگه ای رو باید برآورده کنه از همه مهمتر تغییر در توپ125 تانک .دوم پیشرانه ای توربینی با حداقل1500  در مواقع اظطراری2000 اسب بخار با قابلیت سوزاندن انواع سوخت. سیستم زره کامپوزیتی به مراتب پیشرفته تر با دفاع فعال.طراحی کابین به صورتی که سرنشینان از قسمت مهمات و موتور کاملا جدا باشند .سیستم برجکی که احتیاج به نیروی انسانی نداشتنه باشه امیدوارم کرار پروژه ارتقا تانکهامون باشه و تانک ذوالفقار تانکی جدید باشه با این مشخصات که قطعا ساخت اون خیلی بیش از این سه سال طول خواهد کشید و تا اون موقع پروژه کرار بتونه زرهی ما رو تا حدوی رنگ ولعاب بده . 

ویرایش شده در توسط arjemandi
  • Upvote 2

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر

حالا دوستانی که میگن روسها تمام تکنولوژی رو بی نام و نشان و برادرانه گذاشتن تو سینی یک سوالو جواب بدن.
فردا روزی اگر ما بخوایم به فرض محال کرار رو صادر کنیم موضع روسیه چیه؟؟یه وقت ناراحت نمیشه که خودش میتونست تی ۹۰صادر کنه و ما بازارش رو خراب کردیم؟؟مگه میشه روسها فعلا بخوان ارماتارو مثلا به سوریه یا عراق یا ارمنستان بدن که بیان بازار تی ۹۰اونم ام اس رو خراب کنن
و در نهایت این حجم از برادری روسها یکدفعه از کجا اومده؟تا دیروز بسیاری از همین اقایون میگفتن روسیه به ما افتابه هم نمیده و حتی اس ۳۰۰ای که بعد یه عمر دادن تمام کداش دست اسراییله و فلان و بهمان.چی شده که یکدفعه این خرس پیر شده رفیق و برادر بی چشم داشت؟؟
بارها در رونمایی های افتضاحات جهاد خودکفایی دوستان گفتن که به جز موتور و توپ باقی وسایل و تجهیزات و حتی پلتفرم مناسب رو میتونیم در ایران تولید کنیم.بارها دوستان گفتن که مثلا تیربار ریموت تکنولوژیش موجوده،زره های قفسی و جانبی و سینه تانک موجوده و میشه بهتر باشه.یا مثلا سایت های اوپتیکی و حرارتی رو میساختیم اما رو تانکامون نبود.
حالا که اینارو رو یه تانک سوار کردیم و از پلتفرم تی ۹۰ الهام گرفتیم همه میگن نه روسیه اینارو داده.
اقا والا به جز موتور و تا حدودی توپ باقی موارد در داخل کشور قابل دستیابی بوده.الان یه گروه عاقل اومده اینکارو کرده.شباهتش بی تی ۹۰هم مثل شیاهت برجک ذوالفقار به ابرامزه.لابد ابرامز رو هم امریکا به ما داده.

یه سوال:  اصولا چه اشکالی داره اگه واقعا روسها طرحهای T90 رو در اختیار ما گذاشته باشن؟  مگه قبلا خط تولید T72 رو دادن کار بدی بود؟ چرا برخی دوستان کمک روسها رو نکته بد و منفی میدونن!؟  ترکیه که برای ساخت آلتای از چند کشور کمک گرفته!!  آمریکا برای آبرامز توپ آلمانی استفاده می کنه!! چرا ما باید کمک روسهارو چیز بدی بدونیم!؟


https://ir.sputniknews.com/iran/201604281443429/

 

روسها برای واگذاری امتیاز از ما مشتاق تر بودند،..

شما دوستان فرض رو بر این بگذارید که ایران و روسیه راهی برای کاهش فشار و چانه زنی بین المللی روی همدیگر پیدا کردند.

اگر یادتون باشه اونچیزی که قرار اس 300 به تعویق انداخته بود، تنها قطعنامه نبود بلکه فشار توام با تطمیع بود، عربستان پیشنهاد خرید سامانه و جبران ضرر رو داده بود، اسراییل پیشنهاد دادن تکنولوژی پهپاد رو داده بود و ...

چین و هند دارن در حوزه زرهی از روسیه مستقل میشن و سامانه های خودشون رو توسعه میدن، اعراب گزینه های به مراتب بهتری دارند، کشورهایی مثل ترکیه و پاکستان روی نمونه های وطنی دارن کار میکنند و موفقیت های جدی بدست آوردن، متحدین سابق روسیه مثل عراق و یمن و مصر تقریبا دیگر مشتری خاصی در کوتاه مدت به حساب نمیان و عراق هم گزینه های بهتری داره. تنها مشتری واقعی تی 90 سوریه است که پولی برای خرید ندارد جز کمک هایی که ایران و روسیه بهش میکنند،

ایران اگر واقعا تانک ساز بود الان دست کم 100 تا که نه 10 تا ذالفقار رو کنار هم می دیدیم،...

نکته آخر اینکه؛
ایران و روسیه دارن به حدود 45 میلیارد دلار تهاتر نفت ایران در برابر کالای روسی میرسن!

خب اینکه خبر بدی نیست! 

اینجوری صاحب سوخو 30 و 35 هم میشیم!!  big_grin

( اون شکلک رو واقعا می طلبید! )

  • Upvote 2
  • Downvote 1

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر

https://ir.sputniknews.com/iran/201604281443429/

روسها برای واگذاری امتیاز از ما مشتاق تر بودند،..
شما دوستان فرض رو بر این بگذارید که ایران و روسیه راهی برای کاهش فشار و چانه زنی بین المللی روی همدیگر پیدا کردند.
اگر یادتون باشه اونچیزی که قرار اس 300 به تعویق انداخته بود، تنها قطعنامه نبود بلکه فشار توام با تطمیع بود، عربستان پیشنهاد خرید سامانه و جبران ضرر رو داده بود، اسراییل پیشنهاد دادن تکنولوژی پهپاد رو داده بود و ...
چین و هند دارن در حوزه زرهی از روسیه مستقل میشن و سامانه های خودشون رو توسعه میدن، اعراب گزینه های به مراتب بهتری دارند، کشورهایی مثل ترکیه و پاکستان روی نمونه های وطنی دارن کار میکنند و موفقیت های جدی بدست آوردن، متحدین سابق روسیه مثل عراق و یمن و مصر تقریبا دیگر مشتری خاصی در کوتاه مدت به حساب نمیان و عراق هم گزینه های بهتری داره. تنها مشتری واقعی تی 90 سوریه است که پولی برای خرید ندارد جز کمک هایی که ایران و روسیه بهش میکنند،
ایران اگر واقعا تانک ساز بود الان دست کم 100 تا که نه 10 تا ذالفقار رو کنار هم می دیدیم،...
نکته آخر اینکه؛
ایران و روسیه دارن به حدود 45 میلیارد دلار تهاتر نفت ایران در برابر کالای روسی میرسن!


روسها دنبال این بودن که تی ۹۰رو بفروشن یا اینکه نهایتا مونتاژش رو به ما بدن.حالا گیریم حرف شما درست.اینهمه تجهیزات وارداتی از روسیه جایی رصد نشده؟؟؟اگر به همین راحتیه تمام این سالها هم میشد تحریم رو دور زد اینطوری که.

از طرفی شما عقیده ندارید ما تکنولوژی ساخت تمام قسمت ها به جز توپ و موتور تانک رو داریم؟؟اینکه قبلا ندیدیم دلیل بر نبود تکنولوژیش نیست که.قبلا فکر درست نداشتیم که اقارب میساختیم.
من حتی از منابع غیر رسمی شنیدم که تعداد زیادی شاسی سالم و دست نخورده تی ۷۲در جریان اون مونتاژ کاریا تو انبارها موجود بوده که بخشی از کرارها از رو اون ساخته میشن و بقیشون احتمالا از بیس ساخته میشن.

و در نهایت اگر حرف شمارو قبول کنیم پس حتما روسها بندی رو گنجوندن تو توافقات که مثلا ما حق صادرات نداشته باشیم که اینم بعیده واقعا قبول کردنش از طرف ما.

به نظر من تو این چند سال در نبرد سوریه ما فهمیدیم کاردستی هایی مثل اقارب و حتی تی ۷۲معمولی هیچ شانسی ندارن و به فکر افتادیم که با ظرفیت های موجود یه تانک بهتر بسازیم.همین چند ماه پیش خبر تست و کار روی سامانه دفاع فعال اونم از نوع سختش هم اومده.اگر تجربه سوریه نبود که ما هزارسال دیگه به همچین چیزایی فکر هم نمیکردیم.
  • Upvote 7

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر

چین و هند دارن در حوزه زرهی از روسیه مستقل میشن و سامانه های خودشون رو توسعه میدن، اعراب گزینه های به مراتب بهتری دارند، کشورهایی مثل ترکیه و پاکستان روی نمونه های وطنی دارن کار میکنند و موفقیت های جدی بدست آوردن، متحدین سابق روسیه مثل عراق و یمن و مصر تقریبا دیگر مشتری خاصی در کوتاه مدت به حساب نمیان و عراق هم گزینه های بهتری داره. تنها مشتری واقعی تی 90 سوریه است که پولی برای خرید ندارد جز کمک هایی که ایران و روسیه بهش میکنند،

 

اما به ظاهر تحرکاتی داره صورت میگیره 

https://ir.sputniknews.com/world/201703142306401/

اما سوال اینجاست که عربستان چه نیازی به t90 داره به جز اینکه بخواد روسیه رو با خودش همراه کنه 

  • Upvote 3

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر

ایجاد یک حساب کاربری و یا به سیستم وارد شوید برای ارسال نظر

کاربر محترم برای ارسال نظر نیاز به یک حساب کاربری دارید.

ایجاد یک حساب کاربری

ثبت نام برای یک حساب کاربری جدید در انجمن ها بسیار ساده است!

ثبت نام کاربر جدید

ورود به حساب کاربری

در حال حاضر می خواهید به حساب کاربری خود وارد شوید؟ برای ورود کلیک کنید

ورود به سیستم

  • مطالب مشابه

    • توسط Navard
      به نام خداوند بخشنده و مهربان 
       
       

       
      برای بزرگنمایی تصاویر بر روی آن ها کلیک (لمس) کنید
       
      با ورود اولین زره پوش ها به میدان جنگ جهانی اول، اینطور بنظر می رسید که هیچ چیز جلودار آن ها نیست. سربازان بخت برگشته آلمانی ناگهان با غول های آهنینی رو به رو شدند که هیچ سلاحی بر آن ها کارگر نبود. طولی نکشید که طرف های دیگر جنگ هم زره پوش های خود را توسعه دادند تا شاهد نخستین نبردهای تانک با تانک باشیم و اینجا زمانی بود که تانک بعنوان موثرترین ابزار در مقابل تانک حریف معرفی شد. تانک ها همچنان در ابتدای راه بودند و توانایی صنعتی کافی برای تولید گسترده آن ها وجود نداشت و ذهنیت فرماندهان هم همچنان آن ها را نمی پذیرفت  اما خطوط میدان نبرد در جنگ جهانی اول آنقدر وسیع بود که کسی نمی دانست کی و کجا سر و کله ی تانک های خوفناک دشمن پیدا میشود. در نتیجه ارتش های دو طرف به فکر تسلیحاتی افتادند که بتوان به وسیله ها آن ها به تانک ها آسیب وارد کنند. تفنگ های ضد تانک و نارنجک های ضد تانک و خمپاره ضد تانک و توپ ضد تانک و چندین ایده دیگر مطرح میشوند که دو مورد اول بسیار فراگیر میشوند و این موارد تا جنگ جهانی دوم هم ادامه می‌یابد. اما بحث نوشتار پیش رو به نارنجک های ضد تانک خلاصه می شود. نارنجک های ضد تانک (atg) یک سلاح پرتاب دستی هستند که برای آسیب زدن و یا انهدام اهداف زرهی استفاده می شوند. اگرچه برد کوتاه و نیاز به نزدیک شدن به زره پوش ها، تاثیر آن ها را محدود می کند. سربازان نارنجک انداز ناچار بودند به زره پوش های دشمن نزدیک شوند که البته در بعضی مواقع شدیدا توسط خودروهای زرهی دیگر و نفرات پیاده پشتیبانی میشدند. در نتیجه از همین ابتدای کار باید بدانیم که نارنجک های ضد تانک برای کاربرد خاص و ویژه توسعه یافتند و البته قیمت ارزان و تولید آسان و کاربری نسبتا ساده آن ها را محبوب و شاید بهتر است بگوییم که آن ها را قابل تحمل میکرد.
       


       
       
       
      همانطور که گفته شد، نارنجک های ضد تانک برای اولین بار در طول جنگ جهانی اول علیه وسایل نقلیه زرهی مورد استفاده قرار گرفتند، اما تا زمان جنگ جهانی دوم که نارنجک های ضد تانک با سرجنگی خرج گود(HEAT) تولید شوند، اثر گذاری آن ها در هاله ای از ابهام قرار داشت. اولین نارنجک های ضد تانک دست ساز بودند. در طول جنگ جهانی اول، آلمانی‌ها اولین کسانی بودند که با نارنجک های ضد نفر معمولی خود که به نارنجک گوشت کوبی معروف هستند نارنجک ضد تانک ساختند. آن ها با بستن دو یا سه سر انفجاری نارنجک های ضد نفر به یکدیگر یک نارنجک بزرگ‌تر می ساختند و از آن علیه تانک ها و زره پوش ها استفاده کردند. در  نبرد پس از کشیدن ضامن، نارنجک را به بالای تانک دشمن که به آرامی پیشروی می کرد پرتاب میکردند، جایی که زره در آن قسمت از تانک ضعیف تر بود و احتمال نابودی آن با انفجار همزمان چند نارنجک می رفت. در این نارنجک ها، اثر ترکش زایی که کاربرد تخصصی آن ها بود اهمیتی نداشت، بلکه قدرت انفجار باعث تخریب سقف و کنده شدن قطعات فولادی و در نهایت مرگ خدمه میشد.
       
       

       

       
       
      در طول جنگ جهانی دوم با همین روش کشورهای مختلف با قرار دادن تعدادی نارنجک در کنار هم، نارنجک های ضد تانک دست ساز ساختند و اینطور اولین نارنجک های ضد تانک همه گیر شدند. با توجه به وزن زیاد نارنجک های ضدتانک ابتدایی، معمولاً از فاصله بسیار نزدیک پرتاب می شدند یا مستقیماً در نقاط آسیب پذیر بر روی خودروی زرهی دشمن قرار می گرفتند. در نارنجک های دست ساز خبری از چاشنی ضربه ای نبود و نارنجک ها باید زمان مورد نیاز چاشنی خود را طی میکردند تا منفجر شوند که این مورد کار پرتاب کننده را دوچندان سخت و ترسناک میکرد. بریتانیایی ها در سال 1940 روش دیگری را ابداع کردند، در این روش آن ها دینامیت یا مواد منفجره قوی دیگر را در یک جوراب ضخیم قرار می دادند و قسمت بیرونی جوراب را به گریس آغشته میکردند و سپس این جوراب ها در یک قوطی حلبی قرار میدادند. در زمان نبرد، سربازان بخت برگشته جوراب را بیرون می آوردند و فیوز یا فیتیله را روشن کرده و سپس آن ها را به طرف برجک تانک یا شنی و چرخ هایش پرتاب می کردند به این امید که تا زمان انفجار به تانک بچسبد (در فیلم نجات سربازان رایان هم حتما بخاطر دارید که سروان میلر از این روش برای متوقف کردن تانک های آلمانی بهره برد). در صورت موفقیت آمیز بودن، باعث آسیب به بخش داخلی زره، و کشته یا زخمی شدن خدمه تانک می شد. مشخص نیست که آیا این نوع نارنجک های ضد تانک دست ساز با موفقیت در جنگ به کار گرفته شده است یا خیر! اما دست کم در هالیوود یک شکار موفق به نام خود ثبت کرده است...
       

       
      در تاکتیکی دیگر هنگامی که تانک ها از سنگرها و خاکریز ها عبور می کردند، نارنجک های دست ساز را می شد توسط پیاده نظام به عنوان نوعی مین ضد تانک در مسیر تانک ها قرار داد به این امید که به موقع منفجر شوند. در حالی که این روش ها در نا امیدی و بیچارگی از هیچی بهتر بنظر می رسید، اما معمولا برای سربازان پیاده نظام خطرناک تر از خدمه تانک ها بودند. در روش دیگر سربازان چینی در جنگ دوم چین و ژاپن از بمب گذاران انتحاری علیه تانک های ژاپنی استفاده کردند. سربازان چینی مواد منفجره مانند بسته های چندتایی نارنجک یا دینامیت را به بدن خود می بستند و خود را زیر تانک های ژاپنی می انداختند تا آنها را منفجر کنند! با این روش در نبرد شانگهای، یک بمب‌گذار انتحاری چینی با منفجر کردن خود در زیر تانک، یک ستون ژاپنی را متوقف کرد. و در نبرد تایرژونگ (Taierzhuang) نیز سربازان انتحاری چینی موفق میشوند تانک های ژاپنی و همچنین خودشان را منفجر کنند. در یک استفاده دیگر در تایرژونگ، سربازان انتحاری چینی، چهار تانک ژاپنی را با بسته‌های نارنجکی خود از بین بردند.
       

       
      سعی شد که رنگی شود 
       
      نارنجک های ضد تانک صنعتی عموما از خرج گود‌ (HEAT) برای نفوذ به زره استفاده می کنند، اگرچه از سر جنگی شدید الانفجار با سر له شونده (HESH) نیز در بعضی از آن ها استفاده می شود. در اصطلاح نظامی، کلاهک هایی که از انفجار شکل دار استفاده می کنندHEAT نامیده می شوند که خرج گود شاخص ترین آن هاست. همانطور که در بالا گفته شد اکثر نارنجک های ضد تانک صنعتی از نوع خرج گود هستند. بدین جهت زاویه برخورد خرج گود و مواد مذاب خروجی حاصل از آن باید با سطح زره منطبق باشد. در نتیجه در طراحی برخی از نارنجک های ضد تانک از چتر نجات کوچک یا نوارهای پارچه‌ای و یا باله‌های تثبیت‌ کننده در نسخه های پرتاب شونده از پهپاد استفاده می گردد. 
       

       
      به باله ها توجه شود 
       
      بریتانیا اولین نارنجک ضد تانک خود را در اواخر سال 1940 با نام  تایپ۶۸(AT68) وارد میدان کرد که یکی از اولین تسلیحات ضد تانک از نوع خرج گود بود. نارنجک به وسیله یک تفنگ و با استفاده از نارنجک انداز میلز نصب شده بر روی آن شلیک می شد( نارنجک تفنگی). نارنجک ضدتانک تایپ 68 دارای نفوذ 50 میلی متری در زره بود که برای سال 1940 حیرت انگیز بنظر می رسید .
       

       
      نارنجک انداز میلز و AT68 (سعی شد که رنگی شود )

       
      نارنجک تفنگی AT68 
       
       
      همچنین در ادامه و در حین جنگ نارنجک ضد تانک تایپ۷۴ (74 ST) نیز توسط آن ها ساخته شد که شامل یک خرج گود درون یک بسته پرتابه دستی با شباهت هایی به نسخه های نارنجک گوشت کوب آلمانی بود. ایده پشت این نارنجک، ساخت یک سلاح ضد تانک ساده و با کاربری آسان، آمادگی فوری برای تولید و ارزانی بود. نارنجک ST به اصرار چرچیل در تولید انبوه قرار گرفت، اما با دیدن نحوه عملکرد آن، ساخت بیشتر و خدمت فراگیر آن متوقف شد. نارنجک تایپ 74 بعداً به عنوان یک راهکار اضطراری برای مقابله با تانک‌های سبک ایتالیایی در شمال آفریقا برای سربازان بریتانیایی فرستاده شد، جایی که بر خلاف انتظار ها و نتایج قبلی بسیار عملکرد مؤثری داشت. در اروپا، پارتیزان های فرانسوی به طور موثر از نارنجک ضد تانک تایپ 74 در اقدامات خرابکارانه علیه تأسیسات آلمانی استفاده کردند. نارنجک هاوکینز (تایپ 75) یکی دیگر از نارنجک‌های ضد تانک بود که توسط متفقین غربی به کثرت مورد استفاده قرار گرفت.
       

       
      نارنجک 74 ST
       
       
       
      نارنجک هاوکینز (تایپ 75)
       
      مدت کوتاهی پس از تهاجم آلمان نازی به روسیه در سال 1941، نارنجک ضد تانک پانزر‌ ورف ماین (Panzerwurfmine (L)) توسط آن ها وارد خدمت می شود، که یک نارنجک ضد تانک با سرجنگی خرج گود و بسیار کشنده بود و می توانست سنگین ترین تانک های آن سال ها را نابود کند. این نارنجک به بالای تانک پرتاب می شد و پس از رها شدن توسط فرد پرتاب کننده، سه باله از انتها بیرون آمده و آن را در طول پرواز کوتاه خود تثبیت می کردند. نارنجک ضد تانک ‌پانزر ووف ماین (L) بسیار کشنده بود و ساخت آن ارزان بود، اما برای پرتاب دقیق به مهارت قابل توجهی نیاز داشت و تنها توسط تیم‌های مخصوص و آموزش دیده ضد تانک مورد استفاده می‌گرفت. گونه دیگری از نارنجک های ضد تانک آلمانی "Geballte Ladung" بود که به معنی بار انبوه است. این نوع نارنجک منفرد نیست، بلکه تعدادی نارنجک معمولی است که به یکدیگر متصل شده اند. یکی دیگر از تلاش‌های آلمانی برای ساخت تسلیحات ضد تانک قابل حمل توسط نفر، سلاح "Hafthohlladung" (به معنی: خرج گود چسبنده) بود. این نارنجک چسبان در واقع یک خرج گود با قیف تو خالی بزرگ بود که به وسیله سه آهنربا به یک تانک می توانست بچسبد، اما برای پرتاب بسیار سنگین بود و در نتیجه باید توسط فرد بکار گیرنده، مستقیماً به ناحیه ضعیف یک تانک چسبانده می شد.
       

       
      نارنجک ضد تانک پانزر‌ ورف ماین (Panzerwurfmine)
       

       
      نارنجک  ضد تانک آلمانی Geballte Ladung
       

       
      نارنجک چسبان Hafthohlladung
       
       
      طولی نکشید که روس ها توانستند پانزر ورف ماین را به غنیمت بگیرند و با کمک آن، نارنجک ضد تانک خود مجهز به خرج گود را بسازند. البته روس ها در سال 1940، یک نارنجک ضد تانک ساده را توسعه دادند که از اثر انفجاری ساده برای آسیب زدن به زره پوش ها استفاده میکرد و نام آن RPG-40 بود. پس از پرتاب این نارنجک با کمک نواری مسیر پروازش تثبیت می شد. از طرفی روس ها، RPG-43 ( عدد اشاره به سال تولید 1943 است) را ساختند که یک نسخه اصلاح شده از RPG-40 بود و به آن یک لایه مخروطی اضافه شد و تعداد زیادی نوار پارچه ای برای تثبیت مسیر پرواز پس از پرتاب در انتهای آن قرار گرفت. در سال آخر جنگ، روس ها RPG-6 را معرفی کردند، که یک طراحی جدید بر پایه RPG-43 و با آیرودینامیک بهبود یافته و همچنین با یک دم چتری در درون بود که پس از پرتاب از دسته به بیرون رها میشد. نفوذ این نارنجک بیش از 100 میلی متر در زره فولادی گزارش شده است، که برای ایجاد آسیب و انهدام هر تانکی در صورت برخورد با قسمت فوقانی آن ها کافی بود. استفاده از RPG-43 و RPG-6 روسی در نبرد بسیار ساده تر از پانزر ورف ماین آلمانی بود و به آموزش گسترده نیاز نداشت. توجه شود همین موارد بعد ها در سری راکت انداز های پانزر فاست و RPG-2 هم بکار آمدند و به همین دلیل بود که نسل اول این راکت انداز ها با نام نارنجک انداز معرفی شدند که حتی هنوز هم بر سر زبان هاست! در حقیقت راکت انداز های ضد تانک ابزاری بودند که نارنجک های ضد تانک را با کمک یک شتاب دهنده راکتی با دقت و در برد بیشتر به سمت تانک دشمن رها می‌کنند. پس از پایان جنگ جهانی دوم، بسیاری از کشورهای اروپای شرقی نسخه های RPG-6 خود را مهندسی معکوس کردند. برای مثال مجارستان نارنجک AZ-58-K-100 را توسعه داد. از این نارنجک به تعداد زیاد ساخته شد و در نبرد اعراب و  اسراییل در طول سالهای 1967 و 1973 توسط مصر نیز بکار رفت.
       
       
       
      نارنجک ضد تانک RPG-40
       

       
       نارنجک ضد تانک RPG-43
       

       
      نارنجک ضد تانک RPG-6
       

       
      نارنجک ضد تانک AZ-58-K-100 
       
      اولین نارنجک ضد تانک ژاپن، دارای یک کلاهک مخروطی خرج گود ساده به قطر 100 میلی متر بود که دارای یک سیستم فیوز ساده از نوع  "فعال در همه مسیر" بود که اگر به طور تصادفی با کشیدن ضامن از دست سرباز به زمین می افتاد منفجر می شد و به همین سادگی جان فرد را می گرفت. این ضعف آن را بسیار برای نیروی بکار گیرنده خطرناک میکرد، زیرا هیچ ایمنی پس از رهاسازی وجود نداشت و حتی ممکن بود در یک برخورد کوچک و اتفاقی به خود فرد نیز منفجر شود و البته طبق گزارشات میدانی، میزان نفوذ آن فقط حدود ۵۰ میلی متر بود. دومین نارنجک ضد تانک ساخت ژاپن لانج ماین(lunge mine) نام داشت که در واقع یک سلاح انتحاری بود. این سلاح یک کلاهک خرج گود بزرگ بود که بر روی یک چوب نیزه مانند نصب میشد و فرد انتحاری آن را به تانک یا هر هدفی می کوبید، و این برخورد باعث مکانیسمی میشد که در نهایت سرجنگی بزرگ خرج گود آن را منفجر میکرد و هم سرباز و هم هدف را از بین می برد. این نارنجک نصب شده بر روی نیزه هر چند جان سرباز بکار گیرنده را می‌گرفت اما 150 میلی متر در زره فولادی نفوذ میکرد و به همین علت آن را در رده اول بیشترین نفوذ نارنجک های ضد تانک جنگ جهانی دوم قرار میدهد. و البته کمبود سلاح ضد تانک در ژاپن قطعا جدی تر و مهمتر از نیروی بکار گیرنده انتحاری بود! گفته میشود ارتش آمریکا اولین بار در سال 1944 در فیلیپین با نارنجک های ضد تانک روبرو میشود و نارنجک های ضدتانک انتحاری مذکور فوق هم اولین بار در طی نبرد سایپان و پس از آن در نبرد اوکیناوا مشاهده شد. قبل از پایان جنگ جهانی دوم، ده‌ها هزار فروند از این نارنجک های ضد تانک ساده و پر خطر برای واحدهای معمولی ارتش ژاپن در مستعمارات امپراطوری و واحدهای رزمی در جزایر اصلی ژاپن تولید و ارسال شد، چون کاربری چندان سختی نداشتند و عموم سربازان با داشتن یک دل شیر و وفاداری مطلق به امپراطور و ژاپن می‌توانستند از آن ها استفاده کنند.
       

       
      نارنجک های پرتابی ژاپنی
       
          
       
      نارنجک انتحاری lunge mine
       
       پرکاربردترین نارنجک‌های ضد تانک امروزی، شامل طرح‌ های روسی پس از جنگ جهانی دوم هستند که معروف ترین آن ها نارنجک ضد تانک RKG-3 است. در طول جنگ ایران و عراق، سرباز ۱۳ ساله ایرانی محمد حسین فهمیده پس از اینکه خود را در زیر یک تانک عراقی با نارنجک منفجر کرد، به عنوان قهرمان جنگ مورد تجلیل قرار گرفت. به دلیل پیشرفت در زره تانک های مدرن و اختراع نارنجک انداز های راکتی، نارنجک های ضد تانک منسوخ شدند. با این حال در درگیری های پسا اشغال عراق، نارنجک های ضد تانک RKG-3 توسط شورشیان عراقی، عمدتا علیه خودرو های هاموی و نفربر های استرایکر و خضموک (MRAP) های آمریکایی استفاده شدند. این خودروهای محافظت شده زره ضعیف تری نسبت به تانک ها برخوردار بودند و در نتیجه نارنجک های ضد تانک از جمله RKG-3، با نفوذ ۲۲۰ میلیمتری توان آسیب زدن به آن ها را داشتند. پنهان کردن یک نارنجک انداز راکتی همچون RPG-7 در بین جمعیت کار سختی بود. اما هر فرد براحتی می توانست چند نارنجک RKG-7 را حمل کند و باید توجه کرد که تفاوت نفوذ این نارنجک تنها ۴۰ میلیمتر از نسخه ابتدایی RPG-7 کمتر است. شورشیان عراقی عموما در بین جمعیت مخفی میشدند و در دسته های چند نفری به کاروان های آمریکایی حمله و به آن ها خسارات جدی وارد می کردند. این تهدیدات در نهایت باعث شد که ایالات متحده اصلاحاتی در امرپ ها و نفربر های استرایکر انجام دهد که شامل  نصب زره فاصله دار و قفسی و ... می شد که این اصلاحات باعث می شدند تا نارنجک های ضد تانک قبل از تماس با بدنه اصلی منفجر شوند.
       
            
      نارنجک ضد تانک RKG-3
       
      نارنجک ضد تانک RKG-3 همچنین توسط واحد آئروروزویدکا (Aerorozvidka) ارتش اوکراین در تهاجم روسیه به اوکراین در سال 2022 مورد استفاده قرار گرفت. اوکراینی ها با تغییر در زمان‌بندی فیوز و همچنین افزودن باله‌های چاپ‌ شده با پرینتر سه‌بعدی، نارنجکRKG-3 را به RKG 1600 تغییر دادند تا سقوط خود را هنگام پرتاب از یک کواد کوپتر تجاری تثبیت کند. این تغییر، سرآغاز استفاده بسیار گسترده از این دست پهپاد ها با نام کواد کوپتر نارنجک انداز در جنگ اوکراین بود. با ورود کوادکوپتر های نارنجک انداز، مجدد نارنجک های ضد تانک در قالب بمب های سقوط آزاد خرج گود جان تازه ای گرفتند و بنظر می‌رسد با ورود نسل های جدید تر و حتی هدایت شونده آینده ای روشن تری برای این بمب ها قابل انتظار باشد. اما هر چه پیش آید، یادمان نرود که این تسلیحات ریشه در نارنجک های ضد تانک دارند. نارنجک های ضد تانک نیای سال خورده موشک های ضد تانک و راکت های ضد تانک و برخی بمب های پرتابی توسط پهپاد ها هستند. آنچه مشخص است هم چنان این پیر مرد با طراحی ساده خود و همینطور فرزندانش تا بازنشستگی فاصله بسیار دارند.
       

       
      استفاده از RKG-3 در  پهپاد های FPV انتحاری و مولتی روتور نارنجک انداز
       
       
       
      ذکر نام نویسنده و انجمن در هر برداشت از این مطلب الزامی است.
       
      گرد آورنده: Navard 
       
       بن مایه 
    • توسط SAEID
      [align=center]توسط متخصصين داخلي؛

      سامانه موشك زمين به هواي "اس200" بهينه‌سازي شد

      همزمان با سالگرد عمليات والفجر 8، سامانه موشكي "اس 200" به دست متخصصين پدافند نيروي هوايي ارتش بهينه و بازسازي شد.

      [/align]

      به گزارش خبرگزاري فارس به نقل از روابط عمومي نيروي هوايي ارتش، سامانه‌‌ي موشكي زمين به هواي "اس200" توسط متخصصين پدافند نيروي هوايي ارتش بهينه و بازسازي شده و صبح امروز يكشنبه با حضور مقامات لشكري و كشوري پرتاب آزمايشي خود را با موفقيت انجام داد.
      احمد ميقاني، فرمانده نيروي هوايي ارتش در تشريح ويژگي‌ها و توانايي‌هاي برجسته‌‌ي اين موشك گفت: بررسي ميزان كارايي سامانه‌هاي پدافند اعم از موشكي و راداري در مقابل تهديدات احتمالي عليه كشور ايران و همچنين ارتقاء سطح مهارت و دانش كاركنان عملياتي و فني در مراحل مختلف و آماده‌سازي تجهيزات موصوف از اهداف آزمايش اين سامانه‌ موشكي است.
      وي با اشاره به تلاش‌هاي متخصصين نيروي هوايي براي بومي‌سازي و نهادينه كردن علوم پيشرفته دنيا در راستاي دفاع از حريم هوايي كشور، گفت: توان نظامي ايران در خدمت صلح و آرامش كشور و منطقه است و تاريخ پرافتخار انقلاب اسلامي ايران نشان‌دهنده‌ي متخصصين و اتكاء به توانمندي‌ داخلي است كه قابليت‌ تأمين تمامي نيازهاي كشور را به استفاده از اقدامات تخصصي و امكانات موجود فراهم مي‌كند.
    • توسط 951
      تاپیک جامع تحولات زرهی در نیروهای نظامی ایران
       
      با سلام
      این تاپیک برای ثبت نظرات و پیشنهادات علمی و عملی در خصوص تجهیز نیروهای زمینی ایران به یک تانک اصلی میدان نبرد برای جنگهای نوین ایجاد گردیده است .
       
       
      پلتفرم های موجود در نیروهای نظامی ایران به شرح زیر میباشند که هر کدام میتوانند در صورت برخورداری از مشخصات لازم بستر ی برای توسعه تانک اصلی میدان نبرد برای کشورمان باشند .
       
      ام۴۷ پاتون
       

      ام۴۷ پاتون یک تانک متوسط آمریکایی بود که با پیشرفت طرح تانک ام۴۶ پاتون در اوایل دهه ۱۹۵۰ ساخته شد. این تانک به عنوان تانک اصلی نیروی زمینی و تفنگداران دریایی و جایگزین تانک‌های ام۴۶ و ام۴ شرمن وارد ارتش آمریکا شد اما در این ارتش در هیچ جنگی شرکت نکرد.
      ام۴۷ تنها پس از چند سال با ساخت تانک پیشرفته‌تر ام۴۸ پاتون از استاندارد خارج شد و در اختیار متحدان آمریکا قرار گرفت و در جنگ‌های متعددی از جمله توسط اردن در جنگ شش‌روزه علیه اسرائیل، توسط پاکستان در جنگ‌های هند و پاکستان، از سوی ترکیه در حمله سال ۱۹۷۴ ترکیه به قبرس، توسط ایران در جنگ ایران و عراق و در خدمت استقلال‌طلبان کروات در جنگ استقلال کرواسی شرکت داشت.
       
      ام۴۸ پاتون
       

      ام۴۸ پاتون یک تانک متوسط آمریکایی بود که سومین و آخرین تانکی به شمار می‌رفت که به نام ژنرال جرج پاتون فرمانده سپاه سوم ایالات متحده در جنگ جهانی دوم و از هواداران کاربرد تانک در میدان نبرد، نامگذاری شد. البته ام۶۰ تانکی که بعد از ام۴۸ طراحی و تولید شد هم به طور غیر رسمی ام۶۰ پاتون نامیده می‌شود. طراحی ام۴۸ بر اساس پیشرفت و توسعه ام۴۷ پاتون تانک متوسط قبلی آمریکایی ها صورت گرفت و شباهت ظاهری زیادی با آن دارد اما از نظر ساختار کلی تانکی متفاوت و مستقل است.
       
      ام۶۰ پاتون
       

      ام۶۰ پاتون نخستین تانک رزمی اصلی آمریکایی بود که در سال ۱۹۶۰ تولید شد و سال‌ها مورد استفاده آمریکا و متحدان آن در جنگ سرد قرار داشت. ام۶۰ هرچند در ارتش آمریکا با ام۱ آبرامز جایگزین شده اما استفاده از آن هنوز در بسیاری از کشورها ادامه دارد.
      طراحی ام۶۰ بر اساس تانک متوسط ام۴۸ پاتون صورت گرفت که تا پیش از تولید ام۶۰ تانک اصلی ارتش آمریکا بود. پیشرفت‌های ام۶۰ نسبت به‌ام۴۸ شامل استفاده از توپ نیرومندتر ۱۰۵ میلی‌متری به جای توپ ۹۰ م‌م ام۴۸، استفاده از چرخ‌های آلومینیومی به جای فولادی، زره قوی‌تر و ضخیم‌تر، موتور دیزلی قوی‌تر با توان ۷۵۰ اسب بخار، و افزایش برد عملیاتی به ۴۸۰ کیلومتر می‌شد.
       
      چیفتن
       

      چیفتن (به انگلیسی: Chieftain) نوعی تانک اصلی میدان نبرد بریتانیایی است که از سال ۱۹۶۵ وارد نیروی زمینی بریتانیا شد. هنوز نیز در نیروهای مسلح اردن و ایران از آن استفاده می‌شود.
      طراحی چیفتن بر پایه گروهی از تانک‌های بریتانیایی انجام شد که از ماتیلدا ام‌کا ۲ در سال ۱۹۳۹ (با توپ ۴۰ میلی‌متری) آغاز شده و با تانک‌های کرامول (۵۷ و ۷۵ میلی‌متر)، کومه (۷۶ میلی‌متر) ادامه یافته و در پایان به تانک موفق سنچوریون (۷۶، ۸۳ و ۱۰۵ میلی‌متر) می‌رسد. چیفتن با پیشرفت این طرح ساخته شده و جایگزین تانک متوسط سنچوریون و تانک سنگین کانکوئرر به عنوان نخستین تانک اصلی میدان نبرد نیروی زمینی بریتانیا شد. تولید تانک چلنجر ۱ که بر پایه پیشرفت تانک چیفتن صورت گرفته بود از سال ۱۹۸۳ آغاز و در سال ۱۹۹۵ به‌طور کامل جایگزین چیفتن شد. تولید چلنجر ۲ هم در سال ۱۹۹۸ با توسعه چلنجر۱ آغاز شد. چیفتن از پیشرفته‌ترین تانک‌های عصر خود به‌شمار می‌آید که قدرتمندترین توپ و سنگین‌ترین زره را در بین همه تانک‌های آن هنگام را داشت. اما در برابر آن، توانایی تحرک و سرعت آن کاهش یافته بود.
       
      تی-۵۵
       

      تی-۵۴ یا تی ۵۵ نوعی تانک اصلی میدان نبرد ساخت شوروی است که نخستین پیش‌نمونهٔ آن در سال ۱۹۴۵ تولید شده و تولید انبوه آن از سال ۱۹۴۷ آغاز و به سرعت به مهمترین تانک جنگی ارتش سرخ شوروی و کشورهای عضو پیمان ورشو و بسیاری از کشورهای دیگر دنیا تبدیل شد.
      تی-۵۴ بیش از هر تانک دیگری در طول تاریخ تولید شده و برآورد می‌شود که در حدود ۸۶ تا ۱۰۰ هزار دستگاه از مدل‌های مختلف آن در کشورهای مختلف تولید شده باشد. این تانک از زمان آغاز تولید خود تاکنون شاهد بهینه‌سازی‌ها و اصلاحات متعددی بوده‌است. تی-۵۵ مهمترین بهینه‌سازی تی-۵۴ به شمار می‌رود که در سال ۱۹۵۸ وارد ارتش شوروی شد؛ برخورداری از سیستم محافظتی در برابر حملات اتمی-میکروبی-شیمیایی، حذف تیربار قسمت راننده، نصب موتور قوی‌تر (۵۲۰ به ۵۸۰ اسب بخار) و افزایش ظرفیت مهمات توپ اصلی تانک (از ۳۴ گلوله به ۴۳ گلوله) مهمترین تفاوت‌های آن بودند. این تانک علاوه بر شوروی در لهستان، چکسلواکی، چین (با عنوان تایپ ۵۹) هم تولید می‌شد.
       
      تی-۶۲
       

      تی-۶۲ نوعی تانک رزمی اصلی ساخت شوروی است که بر اساس پیشرفت طرح تانک‌های خانواده تی-۵۴/۵۵ طراحی شده و تولید آن از سال ۱۹۶۱ آغاز شد. این تانک به تدریج جای تانک‌های تی-۵۴ را در واحدهای زرهی و موتوری ارتش سرخ گرفته و تولید آن در شوروی تا سال ۱۹۷۵ ادامه یافت، تا اینکه در دهه ۱۹۸۰ با تانک‌های مدرن‌تر تی-۶۴، تی-۷۲ و تی-۸۰ در خطوط مقدم ارتش شوروی جایگزین شد.
      تی-۶۲ نخستین تانکی بود که از توپ بدون خان استفاده می‌کرد. تفاوت‌های اصلی این تانک با تی-۵۴ شامل شاسی طولانی‌تر و عریض‌تر، توپ بلندتر و پرقدرت‌تر و بدون خان ۱۱۵ میلی‌متری می‌شوند.
       
      تی-۷۲
       

      تانک تی-۷۲ یک تانک اصلی میدان نبرد است که تولید آن از اوایل دهه ۱۹۷۰ در شوروی آغاز شد. این تانک شباهت‌هایی با تانک قدیمی‌تر اما پیشرفته‌تر تی-۶۴ دارد. تی-۷۲ پس از تانک دیگر شوروی‌ها؛ تی-۵۴/۵۵ پرتیراژترین تانک تولیدشده پس از جنگ جهانی دوم است و در مجموع بیشتر از ۲۵ هزار دستگاه از آن ساخته شده و کماکان برای مشتریان خارجی تولید می‌شود که توسط ده‌ها کشور مورد استفاده قرار گرفته‌است. تانک تی-۹۰ مدل توسعه‌یافته تی-۷۲ و جدیدترین تانک ارتش روسیه محسوب می‌گردد. سلاح اصلی این تانک، یک قبضه توپ بدون خان کالیبر ۱۲۵ میلی‌متری از نوع ۲A46M است.
       
       
    • توسط seyedmohammad
      بسمه تعالی 
       

       
      نیروهای مسلح و مساله ی نخبگان  
       
       
       
      پیشگفتار: مساله ی نخبگی و نخبگان امروزه در هر سازمانی مطرح است . سازمان های غیر دولتی معمولا به دنبال سیاست هایی برای جذب نخبگان هستند. سازمان های دولتی عموما  از سیاست هایی همچون نوآوری باز[1] برای بهره بردن از نخبگان بدون نیاز به جذب و استخدام ایشان را دنبال میکنند. در برخی سازمان های دولتی مانند مجموعه های نظامی، امنیتی به دلیل سیاست های مرتبط با طبقه بندی اطلاعات ، موضوع نخبگان و نحوه ی تعامل سازمان با ایشان پیچیده تر است .
      دو خلاصه ی سیاستی  زیر توسط دو نویسنده نوشته شده اند ولی ایده ی مولف در هر دو تقریبا یکسان است. هر یک از مقالات میکوشد استدلال کند که رویکرد توجه به نخبگان از اساس دارای مشکلاتی است و نهاد های نظامی بایستی رویکرد دیگری را پیش بگیرند. استدلال ها  بر مبنای لزوم  توجه به نیازها و تعریف درست آنها بجای حمایت از ابزارها، ایده ها و وسایل است. با این استدلال سرمایه انسانی(شامل نخبگان) نیز بخشی از ابزارهای نیل به حل مسائل و نیازها در نظر گرفته می شود. مقاله دوم توسط واریور نوشته شده و در پست بعدی منتشر می شود انشالله. 
      ***
       
       
       
      سازمان های نظامی در جمهوری اسلامی ایران، به دلیل شرایط خاص عقیدتی و ایدئولوژیک مصداق سازمان های ارزش محور در علم مدیریت هستند.
      در علوم مدیریتی گفته میشود که  سازمان های ارزش محور، معمولا دارای فرصت هایی هستند: ارزش هاي محوري سازمان و مديريت سازمان بر اساس اين ارزشها مي تواند راهنماي بسيار خوبي جهت رشد و ادامه حيات سازمان باشد ، زیرا اين سازمان ها، به عنوان واكنش در برابر تغييرات محيطي ، ارزش هاي محوري خود را تغيير نمي دهند بلكه در صورت لزوم سعي مي كنند محيط خود يا ساختار هاي قبلي خود را تغيير دهند ، تا بتوانند ارزشهاي سازمان خود را حفظ نمايند. ارزش محوری موجب ایجاد و رشد سازمان هايي می شود كه رفتارشان حاصل تصميم و انتخاب آگاهانه خودشان و مبتني بر ارزش هاست نه ثمره اوضاع و شرايط محیطی. فرصت دیگر آن است که این سازمان ها عموما سازمان هايي عامل ، موثر و مسئوليت پذيرند . همچنین، این نوع سازمان دهی جهت مديريت استراتژيك نیز مناسب اسب زیرا در همه جنبه هاي تدوين ، اجرا و ارزيابي استراتژي ها و به هنگام تصميم گيري در اين زمينه ها بايد ارزش هاي محوري رعايت شوند و مورد توجه قرار گيرند.
      گذشته از نوع طراحی سازمانی در نیروهای مسلح ایران، نوع مدیریت نیز غالبا ارزش محور[2] است. در مديريت بر مبناي ارزش ها همه طرح ها ، تصميمات و عمليات در سازمان بر اساس ارزش ها هدايت و رهبري مي گردند. در این رویکرد هدف کلی به حداکثر رساندن ارزش سازمان است. این بدان معناست که تصمیمات صرفاً برای دستیابی به سود کوتاه‌مدت نباشند. گفته می شود که اگر تأثیرات بلندمدت تصمیمات بر سودآوری و پایداری سازمان در نظر گرفته شود، بازتاب آن را درآینده و در موفقیت های  به دست آمده توسط سازمان، مشاهده خواهد شد.
      اما این سازمان ها دارای نقاط ضعف و آسیب هایی نیز هستند. مهمترین آسیب ارزش محوری چه در طراحی سازمانی و چه در نوع مدیریت  آن است که در صورت تصویب و پذیرش یک ارزش از سوی سازمان – توسط فرهنگ غالب جامعه، فرهنگ سازمان یا اجبار مدیران – ارزش به عنوان هدف غایی سازمان تلقی شده و در صورت تامین آن ارزش ها، سازمان به هدف خویش رسیده است حتی اگر هیچ کار مفیدی درون سازمان صورت نگرفته باشد.
      در میان ارزشهایی که حقیقتا جزو ارزشهای اصیل هستند ولی به دلیل نوع و ساختار سازمان نیروهای مسلح ما آسیب زا شده اند می توان به برخی موارد اشاره نمود. به دلیل نوع وابستگی به حاکمیت، در ساختار نیروهای مسلح ایران مهمترین ارزش پیش فرض که همواره در معرض آسیب زایی قرار دارد، ارزش بودجه است. ارزش های دیگری که میتوان در این حوزه شناسایی نمود به شرح ذیل است:
      توجه بیش از حد به دفاع مقدس[3]،
      ارزش های موقت مربوط به تحولات سیاسی،
      تحقق شعار ما می توانیم،
      ارزش تبلیغات
      و به نظرمی رسد رویکرد توجه به نخبگان نیز با توجه موارد پیش گفته رویکرد صحیحی نبوده و موجب آسیب زایی می گردد.
       
      ارزش بودجه: ارزش بودجه به معنی آن است که نیروهای مسلح ایران به عنوان مصرف کننده ی بودجه دارای ارزش های سازمانی جهت جذب حداکثر ممکن از بودجه، گسترش حداکثر بوروکراسی سازمانی برای مصرف این بودجه و تضمین ادامه دار بودن این جریان بودجه می باشد. نمود این مساله را نیز می توان در تعریف پروژه ها بدون در نظر گرفتن نیازهای واقعی نیروهای مسلح جهت مصرف بودجه های تحقیقاتی پژوهشی و یا سیاست گران تمام کردن پروژه ها توسط وزارت دفاع دید که مورد اخیر موجب گسترش نهاد های موازی در سپاه، ارتش و ناجا ( ساتخ ها) و تامین نیاز های اصلی این مجموعه ها به صورت درون سازمانی شده است.
       
      توجه بیش از حد به دفاع مقدس: در نظر گرفتن توجه به دفاع مقدس اگر به عنوان یک تجربه ی تاریخی عظیم و یک گنج بزرگ جهت تجربه اندوزی و شناخت تهدیدات و راهکارهای دفاعی و نظامی باشد میتواند بسیار سودمند باشد ولی هنگامی که به عنوان یکی از ارزش های محوری سازمان های نیروهای مسلح در نظر گرفته می شود موجب آسیب هایی از این دست می شود.
      ·        عدم گردش نسلی و عدم اطمینان به نسل های جدیدتر به بهانه عدم حضور ایشان در دفاع مقدس و یا لزوم حفظ فرماندهان دفاع مقدس.
      ·        عدم به روز آوری جدی و عملی تاکتیک ها و تجهیزات به بهانه جواب گو بودن آنها در زمان دفاع مقدس و تهدیدات آن زمان.
      ·        برگزاری مراسمات یادواره های شهدا و بزرگداشت مناسبات دفاع مقدس و صرف بودجه های کلان جهت امور فوق که در این مورد می توان به انتقاد مقام معظم رهبری و نارضایتی ایشان از صرف بودجه ی کلان جهت ساختمان یادمان شهدا در جریان بازدید از دانشگاه افسری امام حسین علیه السلام اشاره نمود. در صورتی که مطابق موارد گفته شده توجه به دفاع مقدس به عنوان یکی از ارزش های محوری سازمان درآید، با توجه به ارزش محور بودن سازمان نیروهای مسلح ایران،  با حاصل شدن نتایجی که منجر به بزرگداشت یاد دفاع مقدس گردد اهداف سازمان محقق شده است.
       
      ارزش های موقت مربوط به تحولات سیاسی:  آسیب های متعدد ارین ناحیه را می توان از ارزش های دوره ای و گذرای سیاسی در سازمان نیروهای مسلح نیز مشاهده نمود. مهم ترین نمود آن به خصوص در وزارت دفاع به دلیل وابستگی به دولت و تغییر جناح های سیاسی قابل مشاهده است. بدین ترتیب که در دوره ی قدرت هر یک از جناح های سیاسی گفتمان آن جناح غالب با تغییرات مدیریتی و هدایت جریان بودجه بر روال کاری وزارت خانه مذکور اثرات عمده گذاشته و بعضا مسیر برنامه های کلان را نیز دست خوش تغییر می سازد. برای مثال در دوره دولت احمدی نژاد بودجه های کلان فضایی برای اهداف غیر واقعی و دور از نیازهای کشور اختصاص داده شد در حالی که با سیاست های تنش زدایی دولت روحانی نه تنها مسیر بودجه فضایی به کل مسدودشد بلکه تلاش شد کل سازمان های مرتبط با این دانش ازبین رفته و دانشمندان فضایی نیز با سرخوردگی جذب کارهای دیگر شوند. 
       
      تحقق شعار ما می توانیم: شعار "ما می توانیم" نیز گرچه یکی از هوشمندانه ترین راهبرد های مطرح شده از سوی رهبر انقلاب در همه عرصه های اقتصادی، نظامی و صنعتی ست، ولی توجه افراطی به این شعار به عنوان یک ارزش مستقل به خصوص در عرصه نظامی موجب تعریف نمودن پروژه های بی حاصل و بدون استفاده در سازمان رزم نیروهای مسلح ایران، حمایت از ایده های نامتناسب با میدان و رشد نامتوازن فناوری ها جهت اثبات توانایی داخلی شده است که در نهایت نیز خروجی این پروژه ها پس از هزینه بسیار زیاد جهت کسب فناوری و ساخت پیش نمونه های اولیه بایگانی شده و هیچگاه به صحنه ی عمل و استفاده نرسیده است. در صورتی که چنانچه جنبش" ما می توانیم  " به معنی بهره گیری از حداکثر ظرفیت تولید داخلی جهت برآورده کردن نیازهای واقعی نیروهای مسلح به کار گرفته شود موجب جهش عظیم هم در تولیدات نظامی و هم در اقتصاد ایران خواهد شد. 
       
      ارزش تبلیغات: آرامش روانی جامعه، حس امنیت و اقتدار در بعد داخلی، و قدرت نمایی در بعد خارجی نیز مطلبی مهم و بسیار حیاتی ست. اما هنگامی که به عنوان یکی از ارزش های محوری سازمان نیروهای مسلح ایران قرار بگیرد، نتیجه ی آن رونمایی از محصولاتی که هنوز مراحل تست را نیز پشت سر نگذاشته اند، و یا رونمایی های متعدد از برخی پروژه های تکراری با نام های جدید، بزرگ نمایی های خارج از قاعده، و کوچک نمایی های غیر واقعی در مورد تهدیدات موجود است. اوج این مشکل را می توان در رژه ی هر ساله نیروهای مسلح دید که به بدترین شکل ممکن بدون نظم و ترتیب و رعایت اصول رژه دو بار در سال اجرا می شود.پیش ازین نیز مقاله ای با عنوان " نظام رونمایی ها : امنیت زایی و امنیت زدایی" در مورد همین آسیب منتشر شده است. 
       
       
      آخرین ارزش موجود در سازمان نیروهای مسلح که به تازگی مورد توجه قرار گرفته است و به اندازه ارزش های پیش گفته مورد توجه نیست ولی بیم آن می رود که مانند ارزش های پیش گفته نهایتا منجر به آسب هایی بشود، مساله نخبگی و توجه به نخبگان است. شکی در بهره بردن در نیروهای نخبه و لزوم شایسته سالاری در هیچ سازمانی از جمله سازمان های نظامی وجود ندارد؛ ولی مشکل آنجاست که در یک سازمان ارزش محور، اگر مساله توجه به نخبگان خود به یک ارزش تبدیل شود، هیچگاه نتایج مورد نظر از بکار گیری نخبگان حاصل نخواهد آمد. نمود این داستان در جشنواره ها و فراخوان های ایده ها و جذب نخبگان که مدتی ست در نیروهای مسلح اتفاق می افتد قابل مشاهده است. اگر چنانچه که در ادامه گفته خواهد شد نیروهای مسلح ایران با رویکرد نیاز محور به سراغ نخبگان رفته و از ایشان برای حل مسائل کمک بگیرند، قطعا در یک رابطه ی دو سویه هم نخبگان امکان خدمت به کشور و مورد حمایت قرار گرفتن را بدست خواهند آورد و هم نیروهای مسلح از خدمات آنها به درستی بهره مند می شوند. اما چنانچه توجه به نخبگان خود به ارزش تبدیل شود، رویکرد مورد نظر منجر به جذب، استخدام، و یا حمایت های مقطعی در بعد مالی و مطرح ساختن حاصل دانش نخبگان در سمینار ها، همایش ها و مجلات تخصصی در قالب مقالات و پژوهش هایی که از روی کاغذ فراتر نمی روند خواهد بود.
      حقیقت آن است که در طول سال هایی که مساله توجه به نخبگان در نیروهای مسلح مورد توجه قرار گرفته است خروجی این سیاست نهایتا منجر به خمودگی و سرد شدن نخبگان، و در بسیاری از موارد جذب و هضم آنان در نظام بروکراتیک و سلسله مراتب سازمان های نظامی شده است. بنابر این  جهت بهره بردن از دانش نخبگان، نبایستی مساله توجه به نخبگان، خود تبدیل به یک ارزش در نیروهای مسلح شود، که در نهایت، مانعی برای بهره بردن از نخبگان و وصول به نتایج مورد نظر خواهد شد.
      اکنون و با در نظر گرفتن مطالبی که در مورد دیگر ارزش های حاکم بر سازمان نیروهای مسلح ایران گفته شد دوباره به مساله ی نخبگان نظر کنیم. در یک سازمان ارزش محور، نه تنها تعریف نخبگی تابع ارزش های سازمان است بلکه نحوه ی رفتار با نخبگان نیز مشمول همین قاعده است.
      ارزش هایی چون تظاهر به دینداری و یا ارتباطات خانوادگی که در عرف نیروهای مسلح با عبارت " منًا بودن" از آن تعبیر می شود ( تعریف نخبگی ) و داشتن برخی عقاید سیاسی خاص در دوره های سیاسی ( رفتار با نخبگان) و بسیاری مثال های دیگر از مصادیق غلبه ارزشهای بالاتر در سلسله مراتب ارزش ها بر بر ارزش های پایین تر مانند همین موضوع نخبه سالاری است. این موضوع  تا کنون باعث عدم امکان بهره مندی شایسته نیروهای مسلح از ظرفیت جامعه نخبگانی کشور شده است. در صورتی که با رویکرد نیاز محور و با به روزآوری برخی نکات حفاظتی ( حفاظت اطلاعات هوشمند شامل روش های برون سپاری و تقسیم پروژه) می توان از طیف وسیعی از نخبگان جهت براورده ساختن نیازهای دفاعی و نظامی کشور و رفع تهدیدات پیشرو مدد گرفت. 
      البته کل سازمان نیروهای مسلح، در یک حالت آرمانی بایستی دچار تحول در طراحی سازمانی شده، و از طراحی ارزش محور به طراحی فرایند محور میل کنند. از آنجا که امر فوق در کوتاه مدت و میان مدت امکان پذیر به نظر نمی رسد، پیشنهاد می شود که در مدل مدیریتی، بجای مدیریت مبتنی بر ارزش، رویکرد نیازمحور مورد توجه قرار گیرد. در این رویکرد بایستی نیازهای واقعی نیروهای مسلح (در میدان، آینده ی نزدیک و آینده ی دور ) مرتبا نیاز سنجی شده و جهت پاسخ به این نیاز ها از نخبگان به صورت هدفمند بهره گیری شود.
      در یک مدل پایه نیاز محوری از فرآیند زیر پیروی میکند:
       
       

       
       
       
      نکته ی مهم در این مدل و یا دیگر مدل های پایه در مورد عملکرد نیاز محور آن است که بایستی همواره پایش دقیقی جهت دانستن نیاز های واقعی و تشخیص اولویت آنها و ورود به مراحل بعدی انجام گردد. 
       
       
       
       
       
        [1] Open innovation
      [2] VBM
      [3] مساله ی عظمت دفاع مقدس و مقام رفیع شهداو وجوب توجه به آن از اصول مسلم است ولی ما دراینجا در مقام آسیب شناسی بوده و ناگزیراز بررسی دقیق موضوعات می باشیم.
  • مرور توسط کاربر    0 کاربر

    هیچ کاربر عضوی،در حال مشاهده این صفحه نیست.