امتیاز دادن به این موضوع:

Recommended Posts

41 minutes قبل , MR9 گفت:

وزارت دفاع ایران ، موفق شد تا از ابتدای سال 1996 درجریان یک برنامه  مشترک با  ارتش سودان ، تانک اصلی میدان نبرد " تایپ72" که گونه مدرنیزه شده  Type 59 محسوب می شد را به شکل بومی  تولید کند

یک سوال همیشه ذهن منو درگیر کرده ! چرا ما هیچ وقت سمت تی 80 نرفتیم که با ارتقا دادنش به چیزی مثل تی 80 بی وی ام یا تی 84 برسیم  ؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟ روابط ما با اکراین واقعا خوب بود . در حال حاضر هم تقریبا خوب هست . کسی از دوستان میتونه به این سوال جواب بده ؟

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
4 minutes قبل , sezar گفت:

روابط ما با اکراین واقعا خوب بود . در حال حاضر هم تقریبا خوب هست

والا روابط ما با جمهوری های جدا شده از روسیه ، تابعی هست از روابط ما  با مسکو  ( بطور مثال روابط خاص ما با  روسیه سفید  ) ، در قضیه اوکراین هم ، طبعا" روابط ما تحت تاثیر قرار می گیرد ( چون این حوزه ها همه به اصطلاح " خارج نزدیک " روسیه محسوب میشود ) ، ضمن اینکه فعلا" در اوکراین ، چربش قدرت بسمت غربگراهاست .

در بُعد داخلی قضیه هم ، مشکل قدیمی را همچنان داریم  دیپلماسی دفاعی

 

  • Upvote 1

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر

کرار تنها رونمایی که هم برد تبلیغاتی خوبی داشت و هم پرستیژ نیروی زمینی رو بالا برد

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
46 minutes قبل , arjemandi گفت:

کرار تنها رونمایی که هم برد تبلیغاتی خوبی داشت و هم پرستیژ نیروی زمینی رو بالا برد

نوع design حداقل تو افکار عمومی تاثیر بیشتری داره مخصوصا تو social media با این حال موئلفه های performance & quality باید توامان باشد ، خیلی ها تو نوع طراحی کرار اولین چیزی که به ذهنشون میاد T-90MS درحالی که با نسخه بروز شده T-72S طرف هستیم

  • Upvote 1

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر

به نام خدا

 

امیر حیدری چند روز قبل از رژه ارتش گفت تا سال آینده تانک کرار با کمک وزارت دفاع تولید انبوه می شود.

 

این هم عکسش

 

http://www.banbak.com/tank-karrar/

 

لینک خبر

 

https://www.tasnimnews.com/fa/news/1398/01/26/1989938/امیر-حیدری-خبر-داد-تولید-انبوه-تانک-کرار-در-سال-جاری

 

  • Like 1
  • Upvote 2
  • Downvote 3

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
بر 17 آذر 1394 در 22:30 , Juicer گفت:

 

آرماتا ... کافیه همین حالا توی پروژه شریک بشیم و بخشی از هزینه های پروژه رو بدیم تا بتونیم همزمان با روس ها خط تولیدش رو بزنیم ... تانک سلاح استراتژیکی نیست که بخوان زیاد طاقچه بالا بگذارند ...

نبود ، تی 90 ام اس + سیستم دفاع فعال تولید مشترک !!

اینم به شرطی که حداقل مثل تی 72  خط تولیدش در داخل ایجاد بشه و بعد هزینه ها پس از تولید هر یک دستگاه تانک در ایران به طرف روسی داده بشه که نتونه قر و فر بده .

 

علاوه بر تانک ما به چیزهای دیگه ای نیاز داریم

1- خودرروی سبک زرهی ...

2- نفربرها

3- یک پلتفرم چندکاره

4- هویترز

و قس علی هاذا ...

 

 

بر 17 آذر 1394 در 23:28 , Juicer گفت:

چی شد شما که تا الان مخالف خرید و تولید تی 90 بودی؟!

 

دلم به حال اون سربازی می سوزه که منتظر پشتیبانی خودروی زرهی هست ...

باید از روس ها بخوایم سر تی 90 ها نمونه ای از بارگذاری خودکار آرماتا رو قرار بدهند ...

علاوه بر این باید تمامی تی 72 ها رو ارتقاء بدیم .

 

https://upload.wikimedia.org/wikipedia/commons/9/9c/T-90SM_-_RAE2013-04.jpg

 

نکته : بالاخره دلیل اون رنگ استتار صحرایی T90 ها مشخص شد !

 

http://sputniknews.com/world/20151208/1031435873/iran-russian-t-90.html

 

 

بر 18 آذر 1394 در 00:17 , Juicer گفت:

کلا اگه اون تایپیک منحوس « هسته ای » رو پیگیری می کردید ، انگیزه ی روس ها در مذاکرات هسته ای کاملا مشخص بود ، باز شدن فضا برای فروش تسلیحات به ایران و افزایش همکاری های تجاری ...

 

 

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
بر 19 آذر 1394 در 18:28 , Juicer گفت:

 اگه همین حالا به ارتش 1000 تا تی 90 رو هم تحویل بدیم ، ارتش میاد و همه شون رو انبار می کنه و باز هم همون M47 ها رو استفاده می کنه ...

 

قبل از هر خریدی باید این مشکل رو هم برطرف کرد !!

 

فکری به حال این مشکل شده !؟

 

بر 20 آذر 1394 در 10:00 , Juicer گفت:

مسلمه پروژه ای که 25 سال طول می کشه ، نتیجه ش می شه یک محصول به درد نخور .... اون مهندسی که 25 سال پیش طرح ذوالفقار رو داد یا بازنشست شده یا مرحوم و یا بعد از 25 سال دچار سرخوردگی شده ... نکته ی جالب اینه که هیچ طرحی برای استفاده از تجریبات ذوالفقار هم ندارند ... حداقل کاری که می تونند بکنند اینه که برند برجک ام 60 رو با برجک طراحی شده برای ذوالفقار 3 عوض کنند !!! این رو هم انجام نمی دهند ....

ذوالفقار احتمالا برای خرج کردن همون اندک بودجه ی تحقیق و توسعه و پُر کردن وقت مهندسین جهاد خودکفایی نیروی زمینی ارتش بود و نه بیشتر ... اگه واقعا یک طرح واقعی بود ، تا قبل از سال 80 نتیجه ی این طرح رو می دیدید ...

 

صاعقه هم به همین صورت می باشد ...

سلام

 

الحمدلله رب العالمین که تاریخ شهادت داده و میدهد توسط خود دشمنان ما ( از سنتاتورهای سنا و کنگره تا ژنرال هاشون) که اسرائیل لعنت الله علیه ، چه جنایت ها و چه جاسوسی هایی که از همتایان امریکایی شون که نکردند و چه معامله های تکنولوژیکی که نداشتند ....

 

 

برادر عزیز ، وارد کردن مسائل اعتقادی و ایدئولوژیگ در چنین بحث هایی ظلم به « اعتقادات و آرمان » هاست .... شما می خوای تیشه به ریشه ی اعتقادات ما بزنی !؟

اینجا یک بی تقوایی بزرگ شده و به صورت آشکار ، 25 سال تمام به مردم دروغ تحویل داده شده  و هزینه های مادی ، معنوی ، امنیتی این کشور به هدر رفته ... جای هیچ دفاعیی نداره !!

از نظر من  باید تمامی دست اندرکاران این پروژه رو دادگاهی کرد تا معلوم بشه این بیت المال کجا خرج شده ...

 

بر 20 آذر 1394 در 18:57 , Juicer گفت:
 

به خدا قسم امید ندارم که مدل MS رو هم بگیرند ، احتمالا روس ها نمونه های از رده خارج دهه ی 90 خودشون رو می دهند و این ها هم می خرند ....

 

در ضمن ، من خرید امرپ و مجهز کردنشون به موشک های توفان 5/ دهلاویه رو واجب تر از خرید تانک می دونم ... ما حالا در مرزبانی ، در سوریه ، در عراق به امرپ بیش از تانک نیاز داریم ...

بر 20 آذر 1394 در 22:38 , Juicer گفت:

منظورتون رو متوجه نشدم در رابطه با فشار اقتصادی... ینی صادراتمون رو به روسیه اما و اگر بیاریم تووش؟؟ توریست نفرستیم؟؟ اهرم فشار اقتصادی ما گمونم فقط در رابطه با کشور هایی در حد افغانستان و عراق جواب بده!
 

فشار اقتصادی / سیاسی اینه : « یک پیشنهاد خوب  مثل خرید 500 تا 1000 تانک تی 90 ام اس با شرط اینکه به صورت انتقال تکنولوژی و تولید در داخل باشه ( حداقل 65-75 درصد اجزای تانک ) باشه ، یا عدم خرید »  اینجوری روس ها یا قبول می کنند یا یک قرارداد خیلی خوب رو از دست می دهند ... خیلی ساده هست ...

چینی ها و تایپ 99 شون هم هست که گزینه ی خوبیه ... نشد می تونیم توی طرحی که پاکستانی و چینی ها برای ساخت تانک جدید مشترک دارند شریک بشیم ...

 

https://en.wikipedia.org/wiki/Type_99_tank

 

اتفاقا اگه ترکیه کمی دیوانه بازی در بیاره و ناتو هم پشتش رو بگیره ، امکان محبوس شدن روس ها توی دریای سیاه هست و ایران می شه سریعترین و ارزان ترین مسیر اونها برای ارتباط داشتن با دریاهای آزاد ( امپراتوری روسیه ی تزاری به همین علت می خواست ایران رو ضمیمه کنه که آرزوش رو به گور برد )

 

نکته : ما باید همزمان با روس ها ، با چینی ها و حتی پاکستانی ها هم وارد مذاکره بشیم که روس ها زیادی با فراق بال مذاکره نکنند ...

 

بر 21 آذر 1394 در 01:15 , Juicer گفت:

 

و نظر من: بیایم برای سریبازمون جلیقه ضد گلوله و کلاه فراهم کنیم، چند گروهان تک تیر اندازدرست حسابی تعلیم بدیم. از این دو تایی که گفتم در سوریه استفاده کنیم ببینین نتیجه چی میشه

و نارنجک انداز هایی با نشانه گیری دیجیتال بسازیم و به جای پروژه های گرانی چون خرید تانک که هزارتا دردسر داره ، بریم به فکر خرید  مستقیم 1000 تا 2000 خودروی آمرپ سبک و تولید تحت لیسانس 22-28 هزارتای دیگه در کشور باشیم بهتره ...

 

از نظر من و با توجه به تاکتیک های جنگی که استفاده می کنیم نیروهای نظامی ما به این ها بیش از تانک نیاز دارند ...

 

https://en.wikipedia.org/wiki/VPK-3927_Volk

https://en.wikipedia.org/wiki/GAZ_Tigr

https://en.wikipedia.org/wiki/Ural_Typhoon

https://en.wikipedia.org/wiki/Kamaz_Typhoon

 

 

خرید اینها به خاطر ماهیتی که دارند ، حساسیت کمتری هم داره ولی با نصب یک مسلسل خودکار کالیبر 50 و اضافه کردن دو تا چهارتا موشک اندازه ، واقعا به کار ما میاند ، هم محافظت نیروهای ما رو تامین می کنند ، هم می شه ازشون در جاهای زیادی مثل مرزبانی ، پلیس ، حمل و نقل و ... استفاده کرد ...

 

تانک یک محصول هزینه بر هست برای ما که نیاز به آموزش و پشتیبانی زیادی داره ولی یک خودروی سبک Gaz Tiger یا Volk بلافاصله توسط نیروهای ما مورد استفاده قرار می گیره و با تاکتیک های مورد استفاده ی نیروها هم همخوانی بسیار بیشتری داره ... هزینه ی راه اندازی ، نگهداری و پشتیبانیش هم خیلی کمتره .

 

فقط به همین نگاه کنید ، هم نیاز ترابری ما رو برطرف می کنه و هم یک خودروی نسبتاً سبک زرهی سریع هست

 

https://upload.wikimedia.org/wikipedia/commons/thumb/e/eb/VPK_-3927_Volk_07.jpg/1280px-VPK_-3927_Volk_07.jpg

https://upload.wikimedia.org/wikipedia/commons/thumb/7/75/VPK_-3927_Volk_09.jpg/1280px-VPK_-3927_Volk_09.jpg

https://upload.wikimedia.org/wikipedia/commons/thumb/a/a5/VPK_-3927_Volk_08.jpg/1280px-VPK_-3927_Volk_08.jpg

 

حالا که تایفون رو گرفتیم ، بهتره Volk و تایگر رو هم بگیریم ...

 

بر 21 آذر 1394 در 19:42 , Juicer گفت:

از نظر من به خاطر نوع جنگیدن ما ( که از زمان دفاع مقدس در نیروهای رزمی ما نهادینه شده ) ، آخرین چیزی که برای به روز کردن نیروهای زرهی نیاز داریم ، تانک هست ؛ خودروهای سبکی مثل آمرپ ها یا نفربرهایی با برجک های خودکار ( چیزی که رایش مارشال توی پستتش اشاره کرد ) برای ما ضرورت بالاتری دارند ...

 

این خرید تانک یک کار عوامانه هست چون مردم زرهی و نیروی زمینی رو با « توپ  و تانک » می شناسند ... همینه که باعث تاسف بیش از پیش امثال من برای نیروی زمینی ارتش می شه که حتی وقتی می خواد بعد از دهه ها خرید هم کنه ، یک خرید کاملا تبلیغاتی می خواد انجام بده ...

بر 13 اسفند 1394 در 17:08 , swordman گفت:

حداقل کاری که باید بکنیم اینه که در صورت خرید تی 90 ، به صورت بومی یا به کمک روس ها یک سیستم دفاع فعال براش توسعه بدهیم ...

اگه بحث خرید زوری و اجباری هم هست ، بهتره تقاضا بدیم که توی پروژه ی آرماتا شریک بشیم ... به هر حال گمان نمی کنم تا  5 سال دیگه تانکی وارد ایران بشه ...

شاید هم تولید محدود تی 90 پوششی باشه برای ارسال قطعات یدکی برای استفاده در تانک های بومی ...

 

 

در صورت اینکه قرار باشه تی 90 رو تولید کنیم ، حداقل این تکنولوژی ها باید به کشور منتقل بشوند :

1- تکنولوژی تولید فولادهای زرهی

2- تکنولوژی تولید پیشرانه ها

3- تکنولوژی تولید زره های واکنشگر Relikt

4- سیستم های کنترل آتش

5- سیستم های انتقال قدرت

 

علاوه بر این ، باید تقاضای کمک برای آپگرید سنگین تی 72 ها ( مجهز کردن اونها به سیستم های کنترل آتش تی 90 و زره واکنش گر Relikt ) به همراه خرید بی ام پی 3 ، ترمیناتور ، و گاز تایگر رو هم بدیم تا این زرهی ما سر و سامانی بگیره ...

 

در ضمن ، ام 47 ، ام 48 ، ام 60 ، و چیفتن ها رو هم باید از رده خارج کنیم تا تغییر کاربریشون بدیم ...

 

اگه قراره پول خرج کنیم ، باید یک جور خرج کنیم که ارزشش رو داشته باشه !

 

  • Like 2
  • Upvote 2

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر

مشخص نشد منظور فرمانده نیزوی زمینی از تحویل شدن تانک تی 90 از شهریور همان تانک کرار بود یا امتیاز تانک تی 90 از روسیه خریداری شده است. من شخصا اگر این اتفاق افتاده باشد خیلی خوشحال نمی شوم. به دلایل زیر

1- یک سلاح ان هم تانک وقتی وارد سازمان رزم یک کشور میشود با هزینه ای چند میلیون دلاری ممکن است چهل سال باقی بماند. بنابراین خرید سلاحی که خودش از عمرش چند دهه گذشته اشتباه است. تی 90 نوعی تی 70 ارتقا یافته است که به زودی در روسیه با تانک ارماتا جایگزین میشود. به نظر من باید تلاش شود که دانش ارماتا را از روس ها بگیریم و اگر ندادن منصرف شده به همان کرار اکتفا کنیم

2- با پیشرفت ضد زره در دنیا که حتی گروه های قاچاقچی در شرق هم موشک تاو دارند. یا نباید تانک داشته باشید یا تانک بسیار قوی با زره بسیار قوی و سیستم دفاع فعال وگرنه تانک تبدیل به تابوت متحرک میشود. 

در مورد نهاجا و خرید هواپیما  خرید سوخو 30 که ان هم نوعی تکنولوژی درجه 2 نسبت به سوخو 35 و پکفا است به نظر من توجیه دارد ولی تانک را خودمان هم میسازیم یا نخریم یا بهترین را بخریم.

انصافا قبل انقلاب سلاحی را میخریدند که از دانش روز چندین سال جلوتر بود. مثل اف 14. که هنوز هم جنگنده قابلی است. که نشان میدهد ان زمان تصمیم درستی بود

ویرایش شده در توسط sasasasa
  • Upvote 2

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
54 minutes قبل , sasasasa گفت:

مشخص نشد منظور فرمانده نیزوی زمینی از تحویل شدن تانک تی 90 از شهریور همان تانک کرار بود یا امتیاز تانک تی 90 از روسیه خریداری شده است. من شخصا اگر این اتفاق افتاده باشد خیلی خوشحال نمی شوم. به دلایل زیر

1- یک سلاح ان هم تانک وقتی وارد سازمان رزم یک کشور میشود با هزینه ای چند میلیون دلاری ممکن است چهل سال باقی بماند. بنابراین خرید سلاحی که خودش از عمرش چند دهه گذشته اشتباه است. تی 90 نوعی تی 70 ارتقا یافته است که به زودی در روسیه با تانک ارماتا جایگزین میشود. به نظر من باید تلاش شود که دانش ارماتا را از روس ها بگیریم و اگر ندادن منصرف شده به همان کرار اکتفا کنیم

2- با پیشرفت ضد زره در دنیا که حتی گروه های قاچاقچی در شرق هم موشک تاو دارند. یا نباید تانک داشته باشید یا تانک بسیار قوی با زره بسیار قوی و سیستم دفاع فعال وگرنه تانک تبدیل به تابوت متحرک میشود. 

در مورد نهاجا و خرید هواپیما  خرید سوخو 30 که ان هم نوعی تکنولوژی درجه 2 نسبت به سوخو 35 و پکفا است به نظر من توجیه دارد ولی تانک را خودمان هم میسازیم یا نخریم یا بهترین را بخریم.

انصافا قبل انقلاب سلاحی را میخریدند که از دانش روز چندین سال جلوتر بود. مثل اف 14. که هنوز هم جنگنده قابلی است. که نشان میدهد ان زمان تصمیم درستی بود

فرمایشات شما اشتباهی هست که سال هاست در بین نیروهای مسلح جاری است. اینکه میگن عصر تانک گذشته با این شرایط و این فقدان ها! آنچه که عیان است این است که ابزار حمله و دفاع موازی با هم رشد میکنند. و اگر هم اکنون در مقابل تسلیحات ضد زره دفاع فعال معر فی شده و ما استفاده نمیکنیم. اشتباه از ماست نه از ضعف تانک. تانک همچنان بعنوان یک سلاح مناسب در هجوم و دفاع قرار دارد. اگر از تاکتیک ها و تسلیحات جدید در آن استفاده شود. تانک از ابتدا هم سلاحی بود که توصیفات گودریان و دوگل باید در تعداد زیاد در زیر پوشش هوایی و توپخانه و نیروهای پیاده وارد شوند. وقتی اینگونه نباشد ایراد از فرماندهی نیروست نه یک سلاح خاص...

 

اما اشتباه دیگه در گفته های شما عمر چند دهه خواندن برای  تانکی مثل تی ۹۰ اس ام بود. اگر به این حساب باشد باید تانک لئوپارد A7 رو محصول چند دهه پبش حساب کنیم. یا همینطور تانک ابرامز !!!

 اما در رابطه  با خرید های دوره شاه آنقدرها هم اش دهن سوزی نبودند همه ی این خرید ها. برای مثال عرض کنم تانک چیفتن یک خرید به کل فاجعه بار برای ایران بود که هنوز هم دامن گیر نیروی مسلح ماست آنهم با تمام هشدارهایی که هم پیمانان ایران بر ضعف این تانک داده بودند. ولی دلال ها و مافیای دوران شاه در نیروی مسلح کار خودشان را کردند. در زمینه نیروی هوایی ما خرید نادرست جنگنده اف ۵ را داشتیم. که در همان زمان گزینه های بهتری  هم موجود بودند. و اما شاید بشه فاجعه بار ترین خرید رو هم به پدافند هوایی و سامانه راپیر نسبت داد.

خرید ژ۳ هم و ایرادات فاجعه بار این سلاح که نیازبه توضیح خاصی ندارد.

 پ ن : حتی داستان خرید اف۱۴ هم بحث های بسیاری هست. اینکه بین یک جنگنده با هزینه پس از فروش کم ما ابتدا گرانترین جنگنده را میخریم که تعمیراتش کمرشکن است و موتور مناسب در حال حاضر ندارد پشتش بسیار حرف است. با اینکه اف۱۴ نوستالژیست ولی عمیقا به مطلب نگاه کنیم نه متعصبانه! (با اینکه در اینده خرید اف ۱۶ و اف ۱۵ و ... پوشش خوبی برای این خرید ایجاد میکردن.)

  • Like 1
  • Upvote 2

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
55 minutes قبل , Navard گفت:

فرمایشات شما اشتباهی هست که سال هاست در بین نیروهای مسلح جاری است. اینکه میگن عصر تانک گذشته با این شرایط و این فقدان ها! آنچه که عیان است این است که ابزار حمله و دفاع موازی با هم رشد میکنند. و اگر هم اکنون در مقابل تسلیحات ضد زره دفاع فعال معر فی شده و ما استفاده نمیکنیم. اشتباه از ماست نه از ضعف تانک. تانک همچنان بعنوان یک سلاح مناسب در هجوم و دفاع قرار دارد. اگر از تاکتیک ها و تسلیحات جدید در آن استفاده شود. تانک از ابتدا هم سلاحی بود که توصیفات گودریان و دوگل باید در تعداد زیاد در زیر پوشش هوایی و توپخانه و نیروهای پیاده وارد شوند. وقتی اینگونه نباشد ایراد از فرماندهی نیروست نه یک سلاح خاص...

 

اما اشتباه دیگه در گفته های شما عمر چند دهه خواندن برای  تانکی مثل تی ۹۰ اس ام بود. اگر به این حساب باشد باید تانک لئوپارد A7 رو محصول چند دهه پبش حساب کنیم. یا همینطور تانک ابرامز !!!

 اما در رابطه  با خرید های دوره شاه آنقدرها هم اش دهن سوزی نبودند همه ی این خرید ها. برای مثال عرض کنم تانک چیفتن یک خرید به کل فاجعه بار برای ایران بود که هنوز هم دامن گیر نیروی مسلح ماست آنهم با تمام هشدارهایی که هم پیمانان ایران بر ضعف این تانک داده بودند. ولی دلال ها و مافیای دوران شاه در نیروی مسلح کار خودشان را کردند. در زمینه نیروی هوایی ما خرید نادرست جنگنده اف ۵ را داشتیم. که در همان زمان گزینه های بهتری  هم موجود بودند. و اما شاید بشه فاجعه بار ترین خرید رو هم به پدافند هوایی و سامانه راپیر نسبت داد.

خرید ژ۳ هم و ایرادات فاجعه بار این سلاح که نیازبه توضیح خاصی ندارد.

 پ ن : حتی داستان خرید اف۱۴ هم بحث های بسیاری هست. اینکه بین یک جنگنده با هزینه پس از فروش کم ما ابتدا گرانترین جنگنده را میخریم که تعمیراتش کمرشکن است و موتور مناسب در حال حاضر ندارد پشتش بسیار حرف است. با اینکه اف۱۴ نوستالژیست ولی عمیقا به مطلب نگاه کنیم نه متعصبانه! (با اینکه در اینده خرید اف ۱۶ و اف ۱۵ و ... پوشش خوبی برای این خرید ایجاد میکردن.)

 

سلام 

اولا نوشته های من رو با دقت بخونید من نگفتم عصر تانک سپری شده است. من گفتم شما یا نباید تانک داشته باشید یا تانکی با زره قوی و دفاع فعال داشته باشید وگرنه تبدیل به تابوت متحرک میشه. توصیه میکنم اول مطلب رو خوب بخونید بعد موضع بگیرید.

در مورد تانک لئوپارد و یا حتی ابرامز نکته ای که هست این است که ایا این تانک ها 20 سال یا 30 بعد نیز کارامد هستند؟؟؟؟؟؟؟. ما داریم در مورد تانکی صحبت میکنیم که الان میخواهد وارد سازمان رزم ما بشود و شاید 50 سال یا 40 سال باقی بماند. کسی تانک یا هواپیمای جنگی را پس از یک دهه تعویض نمی کند. تانک تی 90 در واقع ارتقا تانک تی 70 بود که بعد از شکست خفت بار این تانک در نبرد با امریکا به عنوان یک راهکار موقت تا جایگزینی به وسیله یک تانک بهتر 20 سال پیش معرفی گردید. که مسائل فروپاشی این جایگزینی را به تعویق انداخت. و احتمالا همین الان هم در برابر تانک هایی مانند لئوپارد 2 یا ابرامز زیاد حرفی برای گفتن ندارد. حالا در نظر بگیرید که خود این تانک ها هم احتمالا تا یک دهه دیگر با تانک های به روز تر جایگزین میشود. فکر کنید در ان موقع این تانک چه موقعیتی دارد. میتوانید مشخصات این تانک را با تانک ملی کشور همسایه ترکیه مقایسه کنید که از هر نظر تانک ترک ها بالاتر است. 

در مورد خرید های زمان قبل از انقلاب تانک چیفتن تانک به روزی بود که عملا موفق از کار درنیامد. قرار بود با  تانک شیر ایران 1 و سپس شیر ایران 2 جایگزین شود که تانک شیر ایران 2 پایه ساخت تانک چلنجر شد که هنوز هم پس از 40 سال یکی از بهترین تانک های ناتو است. 

در مورد اف 14 هم کم لطفی نکنید. در این مورد در انجمن زیاد بحث شده و می توانید به انها مراجعه کنید. اف 5 هنوز هم جنگنده چابکی است و در ان زمان جنگند خوبی بود که قرار بود ان هم 40 سال پیش با اف 16 جایگزین شود. 

ویرایش شده در توسط sasasasa
  • Upvote 8

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر

در مورد تانکهایی مثل آرماتا و حتی لئوپارد 2A7 باید توجه کنیم که اینها کلا فلسفه بکارگیری شون فرق میکنه از دوران قبلی تانک. اینها تانکهایی هستند که با تعداد کم در نیروهای بکارگیرنده استفاده می شوند، لذا من تصور می کنم چیزی مثل خط شکن و موارد خاص و ... باشند. قابل توجه هست که آلمان چیزی حدود دویست تانک و روسیه ( که زمانی 20 هزار تی55 آماده داشت) هم چند صد دستگاه از این نوع تانک رو بکارگیری می کنند. بقیه کشورها هم همینطور هستند. مثلا چلنجر و لکرک هم تعداد پایینی تولید شده اند. تنها استثنا آمریکاست که تعداد بالایی آبرامز داره ( و البته همه اونها رو هم به آخرین بروز رسانی ارتقا نمیده که قابل مقایسه با تانکهای ذکر شده در ابتدا باشه)

طبیعتا خلا موجود باید با تانکهای سبک تری مثل تی72 و تی 90 پوشش داده بشه، که در روسیه هم همینطوره. برای ما هم بکارگیری هزار دستگاه تی 90 مهمتر است از بکارگیری 100 دستگاه آرماتا. آرماتا تقریبا قیمتش ده برابر یک تی 72 ارتقا داده شده در داخل در میاد. قیمت تولید نوی تی 72 رو نمی دونم. این کاربر هم به خوبی فرایند و قیمت ارتقای یک تی 72 به سطح تی 90 رو بیان کرده. امیدوارم برای ما هم همین حدود قیمت در اومده باشه 

نقل قول

Buy an ex Hungarian or polish one for 50k usd another 100k to have it totally rebuilt with factory fresh parts.. and ship it home… then pop the turret etc…. Aramid the inside… install armour for the autoloader floor rack.. I would add more than they usually do.. modern navigation systems off the shelf…. That's a total.of about 250kusd… get some decent combo irli night kit and install in 2 locations on the roof.. with large screens for various crew members… rip the prompter from a discarded starstreak stormer and that gives you an auto target auto lock on capacity… slave the turret controls to same.. which anyone with mechatronics can do with a boxful of salvaged parts.. that's say 400k total.. now for weapons and armour… just carry anti infantry anti light armour rounds which are really really cheap and available… the only inside storage is in the floor autoloader… as this reduces vulnerability … make up a large number of light alloy boxes.. filled with horsebox matting armour plate and ceramic. . And fit to a metal frame covering sides of Hull round the turret.. and on top of  the turret… dependent on terrain expected, use these on hull front or use plate armour spaced with dual bar layers to defeat tandem charges. this will take you to about 500k.

so.. round half a million bucks and half a years work in a good shop…. 1 engineer 1 fitter…. This will be perfectly effective against anything other than a modern MBT.. to deal with which I would recomend fitting a spike system to rear of vehicle.. with at least 5km range… or just have your pall use a spike nlos firing post and mark targets for him…charges.. this will take you to about 500k..

 

  • Like 1
  • Upvote 7

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
12 hours قبل , Lord-Soldier گفت:

در مورد تانکهایی مثل آرماتا و حتی لئوپارد 2A7 باید توجه کنیم که اینها کلا فلسفه بکارگیری شون فرق میکنه از دوران قبلی تانک. اینها تانکهایی هستند که با تعداد کم در نیروهای بکارگیرنده استفاده می شوند، لذا من تصور می کنم چیزی مثل خط شکن و موارد خاص و ... باشند. قابل توجه هست که آلمان چیزی حدود دویست تانک و روسیه ( که زمانی 20 هزار تی55 آماده داشت) هم چند صد دستگاه از این نوع تانک رو بکارگیری می کنند. بقیه کشورها هم همینطور هستند. مثلا چلنجر و لکرک هم تعداد پایینی تولید شده اند. تنها استثنا آمریکاست که تعداد بالایی آبرامز داره ( و البته همه اونها رو هم به آخرین بروز رسانی ارتقا نمیده که قابل مقایسه با تانکهای ذکر شده در ابتدا باشه)

طبیعتا خلا موجود باید با تانکهای سبک تری مثل تی72 و تی 90 پوشش داده بشه، که در روسیه هم همینطوره. برای ما هم بکارگیری هزار دستگاه تی 90 مهمتر است از بکارگیری 100 دستگاه آرماتا. آرماتا تقریبا قیمتش ده برابر یک تی 72 ارتقا داده شده در داخل در میاد. قیمت تولید نوی تی 72 رو نمی دونم. این کاربر هم به خوبی فرایند و قیمت ارتقای یک تی 72 به سطح تی 90 رو بیان کرده. امیدوارم برای ما هم همین حدود قیمت در اومده باشه 

 

 

این متن که شما نوشتید فرایند ارتقا یک تانک تی 72 به یک تانک تی 90 است. طبیعتا انجام این کار در ایران اقتصادی است و کار درستی هم است. تانک کرار تقریبا همین کار است. حتی به نظر من اگر کرار در ایران بدون خروج زیاد ارز از کشور تولید شود توجیه دارد. ولی خرید تی 90 به اعتقاد من کار معقولی نیست. جون قیمت ان خیلی هم با ارماتا تفاوت ندارد. البته قیمت های مختلفی در نت دیده میشود. ظاهرا تی 90 3 یا 4 ملیون دلار قیمت دارد. قیمت ارماتا زا من از 4 ملیون تا 8 ملیون دیده ام. حتی اگر 8 ملیون هم باشد که احتمالا کمتر است نسبت به تی 90 توجیه دارد چون تانکی را می خرید که در لبه تکنولوژی است و تا 20 یا 30 سال یک تانک روز دنیا محسوب میشود. ولی دادن 4 ملیون دلار برای خرید تانکی که تا چند سال دیگر و حتی الان هم نسبت به ابرامز و لئوپارد تانکی درجه 2 است توجیه ندارد. چون اگر این پول را بدهیم ده سال دیگه باید از اول به دنبال یک تانک روز باشیم چون تی 90 تا ان موقع قدیمی شده.  ضمنا من نشنیدم وظایف این تانک ها با هم فرق داشته باشد. همه تانک اصلی میدان نبرد هستند.

البته شاید منظور فرمانده نیروی زمینی همان تانک کرار بوده ولی نظر شخصی من این است که اگر قرار به خرید از روسیه است یا تانک ارماتا را بخریم یا اگر نداد روی همان کرار حساب کنیم و مجهز به سیستم دفاع فعال هم بکنیمش 

ویرایش شده در توسط sasasasa
  • Upvote 6

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
بر 12 اردیبهشت 1399 در 19:50 , sasasasa گفت:

مشخص نشد منظور فرمانده نیزوی زمینی از تحویل شدن تانک تی 90 از شهریور همان تانک کرار بود یا امتیاز تانک تی 90 از روسیه خریداری شده است

ممکنه حرفم احمقانه باشه ولی شاید منظور فرمانده نسل جدید هواپیماهای رزمی s68 باشه که چند وقت پیش هم تو خبرگزاری فارس به اسم T90 معرفی شده بود 

  • Like 1

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر

ایجاد یک حساب کاربری و یا به سیستم وارد شوید برای ارسال نظر

کاربر محترم برای ارسال نظر نیاز به یک حساب کاربری دارید.

ایجاد یک حساب کاربری

ثبت نام برای یک حساب کاربری جدید در انجمن ها بسیار ساده است!

ثبت نام کاربر جدید

ورود به حساب کاربری

در حال حاضر می خواهید به حساب کاربری خود وارد شوید؟ برای ورود کلیک کنید

ورود به سیستم

  • مطالب مشابه

    • توسط Navard
      به نام خداوند بخشنده و مهربان 
       
       

       
      برای بزرگنمایی تصاویر بر روی آن ها کلیک (لمس) کنید
       
      با ورود اولین زره پوش ها به میدان جنگ جهانی اول، اینطور بنظر می رسید که هیچ چیز جلودار آن ها نیست. سربازان بخت برگشته آلمانی ناگهان با غول های آهنینی رو به رو شدند که هیچ سلاحی بر آن ها کارگر نبود. طولی نکشید که طرف های دیگر جنگ هم زره پوش های خود را توسعه دادند تا شاهد نخستین نبردهای تانک با تانک باشیم و اینجا زمانی بود که تانک بعنوان موثرترین ابزار در مقابل تانک حریف معرفی شد. تانک ها همچنان در ابتدای راه بودند و توانایی صنعتی کافی برای تولید گسترده آن ها وجود نداشت و ذهنیت فرماندهان هم همچنان آن ها را نمی پذیرفت  اما خطوط میدان نبرد در جنگ جهانی اول آنقدر وسیع بود که کسی نمی دانست کی و کجا سر و کله ی تانک های خوفناک دشمن پیدا میشود. در نتیجه ارتش های دو طرف به فکر تسلیحاتی افتادند که بتوان به وسیله ها آن ها به تانک ها آسیب وارد کنند. تفنگ های ضد تانک و نارنجک های ضد تانک و خمپاره ضد تانک و توپ ضد تانک و چندین ایده دیگر مطرح میشوند که دو مورد اول بسیار فراگیر میشوند و این موارد تا جنگ جهانی دوم هم ادامه می‌یابد. اما بحث نوشتار پیش رو به نارنجک های ضد تانک خلاصه می شود. نارنجک های ضد تانک (atg) یک سلاح پرتاب دستی هستند که برای آسیب زدن و یا انهدام اهداف زرهی استفاده می شوند. اگرچه برد کوتاه و نیاز به نزدیک شدن به زره پوش ها، تاثیر آن ها را محدود می کند. سربازان نارنجک انداز ناچار بودند به زره پوش های دشمن نزدیک شوند که البته در بعضی مواقع شدیدا توسط خودروهای زرهی دیگر و نفرات پیاده پشتیبانی میشدند. در نتیجه از همین ابتدای کار باید بدانیم که نارنجک های ضد تانک برای کاربرد خاص و ویژه توسعه یافتند و البته قیمت ارزان و تولید آسان و کاربری نسبتا ساده آن ها را محبوب و شاید بهتر است بگوییم که آن ها را قابل تحمل میکرد.
       


       
       
       
      همانطور که گفته شد، نارنجک های ضد تانک برای اولین بار در طول جنگ جهانی اول علیه وسایل نقلیه زرهی مورد استفاده قرار گرفتند، اما تا زمان جنگ جهانی دوم که نارنجک های ضد تانک با سرجنگی خرج گود(HEAT) تولید شوند، اثر گذاری آن ها در هاله ای از ابهام قرار داشت. اولین نارنجک های ضد تانک دست ساز بودند. در طول جنگ جهانی اول، آلمانی‌ها اولین کسانی بودند که با نارنجک های ضد نفر معمولی خود که به نارنجک گوشت کوبی معروف هستند نارنجک ضد تانک ساختند. آن ها با بستن دو یا سه سر انفجاری نارنجک های ضد نفر به یکدیگر یک نارنجک بزرگ‌تر می ساختند و از آن علیه تانک ها و زره پوش ها استفاده کردند. در  نبرد پس از کشیدن ضامن، نارنجک را به بالای تانک دشمن که به آرامی پیشروی می کرد پرتاب میکردند، جایی که زره در آن قسمت از تانک ضعیف تر بود و احتمال نابودی آن با انفجار همزمان چند نارنجک می رفت. در این نارنجک ها، اثر ترکش زایی که کاربرد تخصصی آن ها بود اهمیتی نداشت، بلکه قدرت انفجار باعث تخریب سقف و کنده شدن قطعات فولادی و در نهایت مرگ خدمه میشد.
       
       

       

       
       
      در طول جنگ جهانی دوم با همین روش کشورهای مختلف با قرار دادن تعدادی نارنجک در کنار هم، نارنجک های ضد تانک دست ساز ساختند و اینطور اولین نارنجک های ضد تانک همه گیر شدند. با توجه به وزن زیاد نارنجک های ضدتانک ابتدایی، معمولاً از فاصله بسیار نزدیک پرتاب می شدند یا مستقیماً در نقاط آسیب پذیر بر روی خودروی زرهی دشمن قرار می گرفتند. در نارنجک های دست ساز خبری از چاشنی ضربه ای نبود و نارنجک ها باید زمان مورد نیاز چاشنی خود را طی میکردند تا منفجر شوند که این مورد کار پرتاب کننده را دوچندان سخت و ترسناک میکرد. بریتانیایی ها در سال 1940 روش دیگری را ابداع کردند، در این روش آن ها دینامیت یا مواد منفجره قوی دیگر را در یک جوراب ضخیم قرار می دادند و قسمت بیرونی جوراب را به گریس آغشته میکردند و سپس این جوراب ها در یک قوطی حلبی قرار میدادند. در زمان نبرد، سربازان بخت برگشته جوراب را بیرون می آوردند و فیوز یا فیتیله را روشن کرده و سپس آن ها را به طرف برجک تانک یا شنی و چرخ هایش پرتاب می کردند به این امید که تا زمان انفجار به تانک بچسبد (در فیلم نجات سربازان رایان هم حتما بخاطر دارید که سروان میلر از این روش برای متوقف کردن تانک های آلمانی بهره برد). در صورت موفقیت آمیز بودن، باعث آسیب به بخش داخلی زره، و کشته یا زخمی شدن خدمه تانک می شد. مشخص نیست که آیا این نوع نارنجک های ضد تانک دست ساز با موفقیت در جنگ به کار گرفته شده است یا خیر! اما دست کم در هالیوود یک شکار موفق به نام خود ثبت کرده است...
       

       
      در تاکتیکی دیگر هنگامی که تانک ها از سنگرها و خاکریز ها عبور می کردند، نارنجک های دست ساز را می شد توسط پیاده نظام به عنوان نوعی مین ضد تانک در مسیر تانک ها قرار داد به این امید که به موقع منفجر شوند. در حالی که این روش ها در نا امیدی و بیچارگی از هیچی بهتر بنظر می رسید، اما معمولا برای سربازان پیاده نظام خطرناک تر از خدمه تانک ها بودند. در روش دیگر سربازان چینی در جنگ دوم چین و ژاپن از بمب گذاران انتحاری علیه تانک های ژاپنی استفاده کردند. سربازان چینی مواد منفجره مانند بسته های چندتایی نارنجک یا دینامیت را به بدن خود می بستند و خود را زیر تانک های ژاپنی می انداختند تا آنها را منفجر کنند! با این روش در نبرد شانگهای، یک بمب‌گذار انتحاری چینی با منفجر کردن خود در زیر تانک، یک ستون ژاپنی را متوقف کرد. و در نبرد تایرژونگ (Taierzhuang) نیز سربازان انتحاری چینی موفق میشوند تانک های ژاپنی و همچنین خودشان را منفجر کنند. در یک استفاده دیگر در تایرژونگ، سربازان انتحاری چینی، چهار تانک ژاپنی را با بسته‌های نارنجکی خود از بین بردند.
       

       
      سعی شد که رنگی شود 
       
      نارنجک های ضد تانک صنعتی عموما از خرج گود‌ (HEAT) برای نفوذ به زره استفاده می کنند، اگرچه از سر جنگی شدید الانفجار با سر له شونده (HESH) نیز در بعضی از آن ها استفاده می شود. در اصطلاح نظامی، کلاهک هایی که از انفجار شکل دار استفاده می کنندHEAT نامیده می شوند که خرج گود شاخص ترین آن هاست. همانطور که در بالا گفته شد اکثر نارنجک های ضد تانک صنعتی از نوع خرج گود هستند. بدین جهت زاویه برخورد خرج گود و مواد مذاب خروجی حاصل از آن باید با سطح زره منطبق باشد. در نتیجه در طراحی برخی از نارنجک های ضد تانک از چتر نجات کوچک یا نوارهای پارچه‌ای و یا باله‌های تثبیت‌ کننده در نسخه های پرتاب شونده از پهپاد استفاده می گردد. 
       

       
      به باله ها توجه شود 
       
      بریتانیا اولین نارنجک ضد تانک خود را در اواخر سال 1940 با نام  تایپ۶۸(AT68) وارد میدان کرد که یکی از اولین تسلیحات ضد تانک از نوع خرج گود بود. نارنجک به وسیله یک تفنگ و با استفاده از نارنجک انداز میلز نصب شده بر روی آن شلیک می شد( نارنجک تفنگی). نارنجک ضدتانک تایپ 68 دارای نفوذ 50 میلی متری در زره بود که برای سال 1940 حیرت انگیز بنظر می رسید .
       

       
      نارنجک انداز میلز و AT68 (سعی شد که رنگی شود )

       
      نارنجک تفنگی AT68 
       
       
      همچنین در ادامه و در حین جنگ نارنجک ضد تانک تایپ۷۴ (74 ST) نیز توسط آن ها ساخته شد که شامل یک خرج گود درون یک بسته پرتابه دستی با شباهت هایی به نسخه های نارنجک گوشت کوب آلمانی بود. ایده پشت این نارنجک، ساخت یک سلاح ضد تانک ساده و با کاربری آسان، آمادگی فوری برای تولید و ارزانی بود. نارنجک ST به اصرار چرچیل در تولید انبوه قرار گرفت، اما با دیدن نحوه عملکرد آن، ساخت بیشتر و خدمت فراگیر آن متوقف شد. نارنجک تایپ 74 بعداً به عنوان یک راهکار اضطراری برای مقابله با تانک‌های سبک ایتالیایی در شمال آفریقا برای سربازان بریتانیایی فرستاده شد، جایی که بر خلاف انتظار ها و نتایج قبلی بسیار عملکرد مؤثری داشت. در اروپا، پارتیزان های فرانسوی به طور موثر از نارنجک ضد تانک تایپ 74 در اقدامات خرابکارانه علیه تأسیسات آلمانی استفاده کردند. نارنجک هاوکینز (تایپ 75) یکی دیگر از نارنجک‌های ضد تانک بود که توسط متفقین غربی به کثرت مورد استفاده قرار گرفت.
       

       
      نارنجک 74 ST
       
       
       
      نارنجک هاوکینز (تایپ 75)
       
      مدت کوتاهی پس از تهاجم آلمان نازی به روسیه در سال 1941، نارنجک ضد تانک پانزر‌ ورف ماین (Panzerwurfmine (L)) توسط آن ها وارد خدمت می شود، که یک نارنجک ضد تانک با سرجنگی خرج گود و بسیار کشنده بود و می توانست سنگین ترین تانک های آن سال ها را نابود کند. این نارنجک به بالای تانک پرتاب می شد و پس از رها شدن توسط فرد پرتاب کننده، سه باله از انتها بیرون آمده و آن را در طول پرواز کوتاه خود تثبیت می کردند. نارنجک ضد تانک ‌پانزر ووف ماین (L) بسیار کشنده بود و ساخت آن ارزان بود، اما برای پرتاب دقیق به مهارت قابل توجهی نیاز داشت و تنها توسط تیم‌های مخصوص و آموزش دیده ضد تانک مورد استفاده می‌گرفت. گونه دیگری از نارنجک های ضد تانک آلمانی "Geballte Ladung" بود که به معنی بار انبوه است. این نوع نارنجک منفرد نیست، بلکه تعدادی نارنجک معمولی است که به یکدیگر متصل شده اند. یکی دیگر از تلاش‌های آلمانی برای ساخت تسلیحات ضد تانک قابل حمل توسط نفر، سلاح "Hafthohlladung" (به معنی: خرج گود چسبنده) بود. این نارنجک چسبان در واقع یک خرج گود با قیف تو خالی بزرگ بود که به وسیله سه آهنربا به یک تانک می توانست بچسبد، اما برای پرتاب بسیار سنگین بود و در نتیجه باید توسط فرد بکار گیرنده، مستقیماً به ناحیه ضعیف یک تانک چسبانده می شد.
       

       
      نارنجک ضد تانک پانزر‌ ورف ماین (Panzerwurfmine)
       

       
      نارنجک  ضد تانک آلمانی Geballte Ladung
       

       
      نارنجک چسبان Hafthohlladung
       
       
      طولی نکشید که روس ها توانستند پانزر ورف ماین را به غنیمت بگیرند و با کمک آن، نارنجک ضد تانک خود مجهز به خرج گود را بسازند. البته روس ها در سال 1940، یک نارنجک ضد تانک ساده را توسعه دادند که از اثر انفجاری ساده برای آسیب زدن به زره پوش ها استفاده میکرد و نام آن RPG-40 بود. پس از پرتاب این نارنجک با کمک نواری مسیر پروازش تثبیت می شد. از طرفی روس ها، RPG-43 ( عدد اشاره به سال تولید 1943 است) را ساختند که یک نسخه اصلاح شده از RPG-40 بود و به آن یک لایه مخروطی اضافه شد و تعداد زیادی نوار پارچه ای برای تثبیت مسیر پرواز پس از پرتاب در انتهای آن قرار گرفت. در سال آخر جنگ، روس ها RPG-6 را معرفی کردند، که یک طراحی جدید بر پایه RPG-43 و با آیرودینامیک بهبود یافته و همچنین با یک دم چتری در درون بود که پس از پرتاب از دسته به بیرون رها میشد. نفوذ این نارنجک بیش از 100 میلی متر در زره فولادی گزارش شده است، که برای ایجاد آسیب و انهدام هر تانکی در صورت برخورد با قسمت فوقانی آن ها کافی بود. استفاده از RPG-43 و RPG-6 روسی در نبرد بسیار ساده تر از پانزر ورف ماین آلمانی بود و به آموزش گسترده نیاز نداشت. توجه شود همین موارد بعد ها در سری راکت انداز های پانزر فاست و RPG-2 هم بکار آمدند و به همین دلیل بود که نسل اول این راکت انداز ها با نام نارنجک انداز معرفی شدند که حتی هنوز هم بر سر زبان هاست! در حقیقت راکت انداز های ضد تانک ابزاری بودند که نارنجک های ضد تانک را با کمک یک شتاب دهنده راکتی با دقت و در برد بیشتر به سمت تانک دشمن رها می‌کنند. پس از پایان جنگ جهانی دوم، بسیاری از کشورهای اروپای شرقی نسخه های RPG-6 خود را مهندسی معکوس کردند. برای مثال مجارستان نارنجک AZ-58-K-100 را توسعه داد. از این نارنجک به تعداد زیاد ساخته شد و در نبرد اعراب و  اسراییل در طول سالهای 1967 و 1973 توسط مصر نیز بکار رفت.
       
       
       
      نارنجک ضد تانک RPG-40
       

       
       نارنجک ضد تانک RPG-43
       

       
      نارنجک ضد تانک RPG-6
       

       
      نارنجک ضد تانک AZ-58-K-100 
       
      اولین نارنجک ضد تانک ژاپن، دارای یک کلاهک مخروطی خرج گود ساده به قطر 100 میلی متر بود که دارای یک سیستم فیوز ساده از نوع  "فعال در همه مسیر" بود که اگر به طور تصادفی با کشیدن ضامن از دست سرباز به زمین می افتاد منفجر می شد و به همین سادگی جان فرد را می گرفت. این ضعف آن را بسیار برای نیروی بکار گیرنده خطرناک میکرد، زیرا هیچ ایمنی پس از رهاسازی وجود نداشت و حتی ممکن بود در یک برخورد کوچک و اتفاقی به خود فرد نیز منفجر شود و البته طبق گزارشات میدانی، میزان نفوذ آن فقط حدود ۵۰ میلی متر بود. دومین نارنجک ضد تانک ساخت ژاپن لانج ماین(lunge mine) نام داشت که در واقع یک سلاح انتحاری بود. این سلاح یک کلاهک خرج گود بزرگ بود که بر روی یک چوب نیزه مانند نصب میشد و فرد انتحاری آن را به تانک یا هر هدفی می کوبید، و این برخورد باعث مکانیسمی میشد که در نهایت سرجنگی بزرگ خرج گود آن را منفجر میکرد و هم سرباز و هم هدف را از بین می برد. این نارنجک نصب شده بر روی نیزه هر چند جان سرباز بکار گیرنده را می‌گرفت اما 150 میلی متر در زره فولادی نفوذ میکرد و به همین علت آن را در رده اول بیشترین نفوذ نارنجک های ضد تانک جنگ جهانی دوم قرار میدهد. و البته کمبود سلاح ضد تانک در ژاپن قطعا جدی تر و مهمتر از نیروی بکار گیرنده انتحاری بود! گفته میشود ارتش آمریکا اولین بار در سال 1944 در فیلیپین با نارنجک های ضد تانک روبرو میشود و نارنجک های ضدتانک انتحاری مذکور فوق هم اولین بار در طی نبرد سایپان و پس از آن در نبرد اوکیناوا مشاهده شد. قبل از پایان جنگ جهانی دوم، ده‌ها هزار فروند از این نارنجک های ضد تانک ساده و پر خطر برای واحدهای معمولی ارتش ژاپن در مستعمارات امپراطوری و واحدهای رزمی در جزایر اصلی ژاپن تولید و ارسال شد، چون کاربری چندان سختی نداشتند و عموم سربازان با داشتن یک دل شیر و وفاداری مطلق به امپراطور و ژاپن می‌توانستند از آن ها استفاده کنند.
       

       
      نارنجک های پرتابی ژاپنی
       
          
       
      نارنجک انتحاری lunge mine
       
       پرکاربردترین نارنجک‌های ضد تانک امروزی، شامل طرح‌ های روسی پس از جنگ جهانی دوم هستند که معروف ترین آن ها نارنجک ضد تانک RKG-3 است. در طول جنگ ایران و عراق، سرباز ۱۳ ساله ایرانی محمد حسین فهمیده پس از اینکه خود را در زیر یک تانک عراقی با نارنجک منفجر کرد، به عنوان قهرمان جنگ مورد تجلیل قرار گرفت. به دلیل پیشرفت در زره تانک های مدرن و اختراع نارنجک انداز های راکتی، نارنجک های ضد تانک منسوخ شدند. با این حال در درگیری های پسا اشغال عراق، نارنجک های ضد تانک RKG-3 توسط شورشیان عراقی، عمدتا علیه خودرو های هاموی و نفربر های استرایکر و خضموک (MRAP) های آمریکایی استفاده شدند. این خودروهای محافظت شده زره ضعیف تری نسبت به تانک ها برخوردار بودند و در نتیجه نارنجک های ضد تانک از جمله RKG-3، با نفوذ ۲۲۰ میلیمتری توان آسیب زدن به آن ها را داشتند. پنهان کردن یک نارنجک انداز راکتی همچون RPG-7 در بین جمعیت کار سختی بود. اما هر فرد براحتی می توانست چند نارنجک RKG-7 را حمل کند و باید توجه کرد که تفاوت نفوذ این نارنجک تنها ۴۰ میلیمتر از نسخه ابتدایی RPG-7 کمتر است. شورشیان عراقی عموما در بین جمعیت مخفی میشدند و در دسته های چند نفری به کاروان های آمریکایی حمله و به آن ها خسارات جدی وارد می کردند. این تهدیدات در نهایت باعث شد که ایالات متحده اصلاحاتی در امرپ ها و نفربر های استرایکر انجام دهد که شامل  نصب زره فاصله دار و قفسی و ... می شد که این اصلاحات باعث می شدند تا نارنجک های ضد تانک قبل از تماس با بدنه اصلی منفجر شوند.
       
            
      نارنجک ضد تانک RKG-3
       
      نارنجک ضد تانک RKG-3 همچنین توسط واحد آئروروزویدکا (Aerorozvidka) ارتش اوکراین در تهاجم روسیه به اوکراین در سال 2022 مورد استفاده قرار گرفت. اوکراینی ها با تغییر در زمان‌بندی فیوز و همچنین افزودن باله‌های چاپ‌ شده با پرینتر سه‌بعدی، نارنجکRKG-3 را به RKG 1600 تغییر دادند تا سقوط خود را هنگام پرتاب از یک کواد کوپتر تجاری تثبیت کند. این تغییر، سرآغاز استفاده بسیار گسترده از این دست پهپاد ها با نام کواد کوپتر نارنجک انداز در جنگ اوکراین بود. با ورود کوادکوپتر های نارنجک انداز، مجدد نارنجک های ضد تانک در قالب بمب های سقوط آزاد خرج گود جان تازه ای گرفتند و بنظر می‌رسد با ورود نسل های جدید تر و حتی هدایت شونده آینده ای روشن تری برای این بمب ها قابل انتظار باشد. اما هر چه پیش آید، یادمان نرود که این تسلیحات ریشه در نارنجک های ضد تانک دارند. نارنجک های ضد تانک نیای سال خورده موشک های ضد تانک و راکت های ضد تانک و برخی بمب های پرتابی توسط پهپاد ها هستند. آنچه مشخص است هم چنان این پیر مرد با طراحی ساده خود و همینطور فرزندانش تا بازنشستگی فاصله بسیار دارند.
       

       
      استفاده از RKG-3 در  پهپاد های FPV انتحاری و مولتی روتور نارنجک انداز
       
       
       
      ذکر نام نویسنده و انجمن در هر برداشت از این مطلب الزامی است.
       
      گرد آورنده: Navard 
       
       بن مایه 
    • توسط SAEID
      [align=center]توسط متخصصين داخلي؛

      سامانه موشك زمين به هواي "اس200" بهينه‌سازي شد

      همزمان با سالگرد عمليات والفجر 8، سامانه موشكي "اس 200" به دست متخصصين پدافند نيروي هوايي ارتش بهينه و بازسازي شد.

      [/align]

      به گزارش خبرگزاري فارس به نقل از روابط عمومي نيروي هوايي ارتش، سامانه‌‌ي موشكي زمين به هواي "اس200" توسط متخصصين پدافند نيروي هوايي ارتش بهينه و بازسازي شده و صبح امروز يكشنبه با حضور مقامات لشكري و كشوري پرتاب آزمايشي خود را با موفقيت انجام داد.
      احمد ميقاني، فرمانده نيروي هوايي ارتش در تشريح ويژگي‌ها و توانايي‌هاي برجسته‌‌ي اين موشك گفت: بررسي ميزان كارايي سامانه‌هاي پدافند اعم از موشكي و راداري در مقابل تهديدات احتمالي عليه كشور ايران و همچنين ارتقاء سطح مهارت و دانش كاركنان عملياتي و فني در مراحل مختلف و آماده‌سازي تجهيزات موصوف از اهداف آزمايش اين سامانه‌ موشكي است.
      وي با اشاره به تلاش‌هاي متخصصين نيروي هوايي براي بومي‌سازي و نهادينه كردن علوم پيشرفته دنيا در راستاي دفاع از حريم هوايي كشور، گفت: توان نظامي ايران در خدمت صلح و آرامش كشور و منطقه است و تاريخ پرافتخار انقلاب اسلامي ايران نشان‌دهنده‌ي متخصصين و اتكاء به توانمندي‌ داخلي است كه قابليت‌ تأمين تمامي نيازهاي كشور را به استفاده از اقدامات تخصصي و امكانات موجود فراهم مي‌كند.
    • توسط 951
      تاپیک جامع تحولات زرهی در نیروهای نظامی ایران
       
      با سلام
      این تاپیک برای ثبت نظرات و پیشنهادات علمی و عملی در خصوص تجهیز نیروهای زمینی ایران به یک تانک اصلی میدان نبرد برای جنگهای نوین ایجاد گردیده است .
       
       
      پلتفرم های موجود در نیروهای نظامی ایران به شرح زیر میباشند که هر کدام میتوانند در صورت برخورداری از مشخصات لازم بستر ی برای توسعه تانک اصلی میدان نبرد برای کشورمان باشند .
       
      ام۴۷ پاتون
       

      ام۴۷ پاتون یک تانک متوسط آمریکایی بود که با پیشرفت طرح تانک ام۴۶ پاتون در اوایل دهه ۱۹۵۰ ساخته شد. این تانک به عنوان تانک اصلی نیروی زمینی و تفنگداران دریایی و جایگزین تانک‌های ام۴۶ و ام۴ شرمن وارد ارتش آمریکا شد اما در این ارتش در هیچ جنگی شرکت نکرد.
      ام۴۷ تنها پس از چند سال با ساخت تانک پیشرفته‌تر ام۴۸ پاتون از استاندارد خارج شد و در اختیار متحدان آمریکا قرار گرفت و در جنگ‌های متعددی از جمله توسط اردن در جنگ شش‌روزه علیه اسرائیل، توسط پاکستان در جنگ‌های هند و پاکستان، از سوی ترکیه در حمله سال ۱۹۷۴ ترکیه به قبرس، توسط ایران در جنگ ایران و عراق و در خدمت استقلال‌طلبان کروات در جنگ استقلال کرواسی شرکت داشت.
       
      ام۴۸ پاتون
       

      ام۴۸ پاتون یک تانک متوسط آمریکایی بود که سومین و آخرین تانکی به شمار می‌رفت که به نام ژنرال جرج پاتون فرمانده سپاه سوم ایالات متحده در جنگ جهانی دوم و از هواداران کاربرد تانک در میدان نبرد، نامگذاری شد. البته ام۶۰ تانکی که بعد از ام۴۸ طراحی و تولید شد هم به طور غیر رسمی ام۶۰ پاتون نامیده می‌شود. طراحی ام۴۸ بر اساس پیشرفت و توسعه ام۴۷ پاتون تانک متوسط قبلی آمریکایی ها صورت گرفت و شباهت ظاهری زیادی با آن دارد اما از نظر ساختار کلی تانکی متفاوت و مستقل است.
       
      ام۶۰ پاتون
       

      ام۶۰ پاتون نخستین تانک رزمی اصلی آمریکایی بود که در سال ۱۹۶۰ تولید شد و سال‌ها مورد استفاده آمریکا و متحدان آن در جنگ سرد قرار داشت. ام۶۰ هرچند در ارتش آمریکا با ام۱ آبرامز جایگزین شده اما استفاده از آن هنوز در بسیاری از کشورها ادامه دارد.
      طراحی ام۶۰ بر اساس تانک متوسط ام۴۸ پاتون صورت گرفت که تا پیش از تولید ام۶۰ تانک اصلی ارتش آمریکا بود. پیشرفت‌های ام۶۰ نسبت به‌ام۴۸ شامل استفاده از توپ نیرومندتر ۱۰۵ میلی‌متری به جای توپ ۹۰ م‌م ام۴۸، استفاده از چرخ‌های آلومینیومی به جای فولادی، زره قوی‌تر و ضخیم‌تر، موتور دیزلی قوی‌تر با توان ۷۵۰ اسب بخار، و افزایش برد عملیاتی به ۴۸۰ کیلومتر می‌شد.
       
      چیفتن
       

      چیفتن (به انگلیسی: Chieftain) نوعی تانک اصلی میدان نبرد بریتانیایی است که از سال ۱۹۶۵ وارد نیروی زمینی بریتانیا شد. هنوز نیز در نیروهای مسلح اردن و ایران از آن استفاده می‌شود.
      طراحی چیفتن بر پایه گروهی از تانک‌های بریتانیایی انجام شد که از ماتیلدا ام‌کا ۲ در سال ۱۹۳۹ (با توپ ۴۰ میلی‌متری) آغاز شده و با تانک‌های کرامول (۵۷ و ۷۵ میلی‌متر)، کومه (۷۶ میلی‌متر) ادامه یافته و در پایان به تانک موفق سنچوریون (۷۶، ۸۳ و ۱۰۵ میلی‌متر) می‌رسد. چیفتن با پیشرفت این طرح ساخته شده و جایگزین تانک متوسط سنچوریون و تانک سنگین کانکوئرر به عنوان نخستین تانک اصلی میدان نبرد نیروی زمینی بریتانیا شد. تولید تانک چلنجر ۱ که بر پایه پیشرفت تانک چیفتن صورت گرفته بود از سال ۱۹۸۳ آغاز و در سال ۱۹۹۵ به‌طور کامل جایگزین چیفتن شد. تولید چلنجر ۲ هم در سال ۱۹۹۸ با توسعه چلنجر۱ آغاز شد. چیفتن از پیشرفته‌ترین تانک‌های عصر خود به‌شمار می‌آید که قدرتمندترین توپ و سنگین‌ترین زره را در بین همه تانک‌های آن هنگام را داشت. اما در برابر آن، توانایی تحرک و سرعت آن کاهش یافته بود.
       
      تی-۵۵
       

      تی-۵۴ یا تی ۵۵ نوعی تانک اصلی میدان نبرد ساخت شوروی است که نخستین پیش‌نمونهٔ آن در سال ۱۹۴۵ تولید شده و تولید انبوه آن از سال ۱۹۴۷ آغاز و به سرعت به مهمترین تانک جنگی ارتش سرخ شوروی و کشورهای عضو پیمان ورشو و بسیاری از کشورهای دیگر دنیا تبدیل شد.
      تی-۵۴ بیش از هر تانک دیگری در طول تاریخ تولید شده و برآورد می‌شود که در حدود ۸۶ تا ۱۰۰ هزار دستگاه از مدل‌های مختلف آن در کشورهای مختلف تولید شده باشد. این تانک از زمان آغاز تولید خود تاکنون شاهد بهینه‌سازی‌ها و اصلاحات متعددی بوده‌است. تی-۵۵ مهمترین بهینه‌سازی تی-۵۴ به شمار می‌رود که در سال ۱۹۵۸ وارد ارتش شوروی شد؛ برخورداری از سیستم محافظتی در برابر حملات اتمی-میکروبی-شیمیایی، حذف تیربار قسمت راننده، نصب موتور قوی‌تر (۵۲۰ به ۵۸۰ اسب بخار) و افزایش ظرفیت مهمات توپ اصلی تانک (از ۳۴ گلوله به ۴۳ گلوله) مهمترین تفاوت‌های آن بودند. این تانک علاوه بر شوروی در لهستان، چکسلواکی، چین (با عنوان تایپ ۵۹) هم تولید می‌شد.
       
      تی-۶۲
       

      تی-۶۲ نوعی تانک رزمی اصلی ساخت شوروی است که بر اساس پیشرفت طرح تانک‌های خانواده تی-۵۴/۵۵ طراحی شده و تولید آن از سال ۱۹۶۱ آغاز شد. این تانک به تدریج جای تانک‌های تی-۵۴ را در واحدهای زرهی و موتوری ارتش سرخ گرفته و تولید آن در شوروی تا سال ۱۹۷۵ ادامه یافت، تا اینکه در دهه ۱۹۸۰ با تانک‌های مدرن‌تر تی-۶۴، تی-۷۲ و تی-۸۰ در خطوط مقدم ارتش شوروی جایگزین شد.
      تی-۶۲ نخستین تانکی بود که از توپ بدون خان استفاده می‌کرد. تفاوت‌های اصلی این تانک با تی-۵۴ شامل شاسی طولانی‌تر و عریض‌تر، توپ بلندتر و پرقدرت‌تر و بدون خان ۱۱۵ میلی‌متری می‌شوند.
       
      تی-۷۲
       

      تانک تی-۷۲ یک تانک اصلی میدان نبرد است که تولید آن از اوایل دهه ۱۹۷۰ در شوروی آغاز شد. این تانک شباهت‌هایی با تانک قدیمی‌تر اما پیشرفته‌تر تی-۶۴ دارد. تی-۷۲ پس از تانک دیگر شوروی‌ها؛ تی-۵۴/۵۵ پرتیراژترین تانک تولیدشده پس از جنگ جهانی دوم است و در مجموع بیشتر از ۲۵ هزار دستگاه از آن ساخته شده و کماکان برای مشتریان خارجی تولید می‌شود که توسط ده‌ها کشور مورد استفاده قرار گرفته‌است. تانک تی-۹۰ مدل توسعه‌یافته تی-۷۲ و جدیدترین تانک ارتش روسیه محسوب می‌گردد. سلاح اصلی این تانک، یک قبضه توپ بدون خان کالیبر ۱۲۵ میلی‌متری از نوع ۲A46M است.
       
       
    • توسط seyedmohammad
      بسمه تعالی 
       

       
      نیروهای مسلح و مساله ی نخبگان  
       
       
       
      پیشگفتار: مساله ی نخبگی و نخبگان امروزه در هر سازمانی مطرح است . سازمان های غیر دولتی معمولا به دنبال سیاست هایی برای جذب نخبگان هستند. سازمان های دولتی عموما  از سیاست هایی همچون نوآوری باز[1] برای بهره بردن از نخبگان بدون نیاز به جذب و استخدام ایشان را دنبال میکنند. در برخی سازمان های دولتی مانند مجموعه های نظامی، امنیتی به دلیل سیاست های مرتبط با طبقه بندی اطلاعات ، موضوع نخبگان و نحوه ی تعامل سازمان با ایشان پیچیده تر است .
      دو خلاصه ی سیاستی  زیر توسط دو نویسنده نوشته شده اند ولی ایده ی مولف در هر دو تقریبا یکسان است. هر یک از مقالات میکوشد استدلال کند که رویکرد توجه به نخبگان از اساس دارای مشکلاتی است و نهاد های نظامی بایستی رویکرد دیگری را پیش بگیرند. استدلال ها  بر مبنای لزوم  توجه به نیازها و تعریف درست آنها بجای حمایت از ابزارها، ایده ها و وسایل است. با این استدلال سرمایه انسانی(شامل نخبگان) نیز بخشی از ابزارهای نیل به حل مسائل و نیازها در نظر گرفته می شود. مقاله دوم توسط واریور نوشته شده و در پست بعدی منتشر می شود انشالله. 
      ***
       
       
       
      سازمان های نظامی در جمهوری اسلامی ایران، به دلیل شرایط خاص عقیدتی و ایدئولوژیک مصداق سازمان های ارزش محور در علم مدیریت هستند.
      در علوم مدیریتی گفته میشود که  سازمان های ارزش محور، معمولا دارای فرصت هایی هستند: ارزش هاي محوري سازمان و مديريت سازمان بر اساس اين ارزشها مي تواند راهنماي بسيار خوبي جهت رشد و ادامه حيات سازمان باشد ، زیرا اين سازمان ها، به عنوان واكنش در برابر تغييرات محيطي ، ارزش هاي محوري خود را تغيير نمي دهند بلكه در صورت لزوم سعي مي كنند محيط خود يا ساختار هاي قبلي خود را تغيير دهند ، تا بتوانند ارزشهاي سازمان خود را حفظ نمايند. ارزش محوری موجب ایجاد و رشد سازمان هايي می شود كه رفتارشان حاصل تصميم و انتخاب آگاهانه خودشان و مبتني بر ارزش هاست نه ثمره اوضاع و شرايط محیطی. فرصت دیگر آن است که این سازمان ها عموما سازمان هايي عامل ، موثر و مسئوليت پذيرند . همچنین، این نوع سازمان دهی جهت مديريت استراتژيك نیز مناسب اسب زیرا در همه جنبه هاي تدوين ، اجرا و ارزيابي استراتژي ها و به هنگام تصميم گيري در اين زمينه ها بايد ارزش هاي محوري رعايت شوند و مورد توجه قرار گيرند.
      گذشته از نوع طراحی سازمانی در نیروهای مسلح ایران، نوع مدیریت نیز غالبا ارزش محور[2] است. در مديريت بر مبناي ارزش ها همه طرح ها ، تصميمات و عمليات در سازمان بر اساس ارزش ها هدايت و رهبري مي گردند. در این رویکرد هدف کلی به حداکثر رساندن ارزش سازمان است. این بدان معناست که تصمیمات صرفاً برای دستیابی به سود کوتاه‌مدت نباشند. گفته می شود که اگر تأثیرات بلندمدت تصمیمات بر سودآوری و پایداری سازمان در نظر گرفته شود، بازتاب آن را درآینده و در موفقیت های  به دست آمده توسط سازمان، مشاهده خواهد شد.
      اما این سازمان ها دارای نقاط ضعف و آسیب هایی نیز هستند. مهمترین آسیب ارزش محوری چه در طراحی سازمانی و چه در نوع مدیریت  آن است که در صورت تصویب و پذیرش یک ارزش از سوی سازمان – توسط فرهنگ غالب جامعه، فرهنگ سازمان یا اجبار مدیران – ارزش به عنوان هدف غایی سازمان تلقی شده و در صورت تامین آن ارزش ها، سازمان به هدف خویش رسیده است حتی اگر هیچ کار مفیدی درون سازمان صورت نگرفته باشد.
      در میان ارزشهایی که حقیقتا جزو ارزشهای اصیل هستند ولی به دلیل نوع و ساختار سازمان نیروهای مسلح ما آسیب زا شده اند می توان به برخی موارد اشاره نمود. به دلیل نوع وابستگی به حاکمیت، در ساختار نیروهای مسلح ایران مهمترین ارزش پیش فرض که همواره در معرض آسیب زایی قرار دارد، ارزش بودجه است. ارزش های دیگری که میتوان در این حوزه شناسایی نمود به شرح ذیل است:
      توجه بیش از حد به دفاع مقدس[3]،
      ارزش های موقت مربوط به تحولات سیاسی،
      تحقق شعار ما می توانیم،
      ارزش تبلیغات
      و به نظرمی رسد رویکرد توجه به نخبگان نیز با توجه موارد پیش گفته رویکرد صحیحی نبوده و موجب آسیب زایی می گردد.
       
      ارزش بودجه: ارزش بودجه به معنی آن است که نیروهای مسلح ایران به عنوان مصرف کننده ی بودجه دارای ارزش های سازمانی جهت جذب حداکثر ممکن از بودجه، گسترش حداکثر بوروکراسی سازمانی برای مصرف این بودجه و تضمین ادامه دار بودن این جریان بودجه می باشد. نمود این مساله را نیز می توان در تعریف پروژه ها بدون در نظر گرفتن نیازهای واقعی نیروهای مسلح جهت مصرف بودجه های تحقیقاتی پژوهشی و یا سیاست گران تمام کردن پروژه ها توسط وزارت دفاع دید که مورد اخیر موجب گسترش نهاد های موازی در سپاه، ارتش و ناجا ( ساتخ ها) و تامین نیاز های اصلی این مجموعه ها به صورت درون سازمانی شده است.
       
      توجه بیش از حد به دفاع مقدس: در نظر گرفتن توجه به دفاع مقدس اگر به عنوان یک تجربه ی تاریخی عظیم و یک گنج بزرگ جهت تجربه اندوزی و شناخت تهدیدات و راهکارهای دفاعی و نظامی باشد میتواند بسیار سودمند باشد ولی هنگامی که به عنوان یکی از ارزش های محوری سازمان های نیروهای مسلح در نظر گرفته می شود موجب آسیب هایی از این دست می شود.
      ·        عدم گردش نسلی و عدم اطمینان به نسل های جدیدتر به بهانه عدم حضور ایشان در دفاع مقدس و یا لزوم حفظ فرماندهان دفاع مقدس.
      ·        عدم به روز آوری جدی و عملی تاکتیک ها و تجهیزات به بهانه جواب گو بودن آنها در زمان دفاع مقدس و تهدیدات آن زمان.
      ·        برگزاری مراسمات یادواره های شهدا و بزرگداشت مناسبات دفاع مقدس و صرف بودجه های کلان جهت امور فوق که در این مورد می توان به انتقاد مقام معظم رهبری و نارضایتی ایشان از صرف بودجه ی کلان جهت ساختمان یادمان شهدا در جریان بازدید از دانشگاه افسری امام حسین علیه السلام اشاره نمود. در صورتی که مطابق موارد گفته شده توجه به دفاع مقدس به عنوان یکی از ارزش های محوری سازمان درآید، با توجه به ارزش محور بودن سازمان نیروهای مسلح ایران،  با حاصل شدن نتایجی که منجر به بزرگداشت یاد دفاع مقدس گردد اهداف سازمان محقق شده است.
       
      ارزش های موقت مربوط به تحولات سیاسی:  آسیب های متعدد ارین ناحیه را می توان از ارزش های دوره ای و گذرای سیاسی در سازمان نیروهای مسلح نیز مشاهده نمود. مهم ترین نمود آن به خصوص در وزارت دفاع به دلیل وابستگی به دولت و تغییر جناح های سیاسی قابل مشاهده است. بدین ترتیب که در دوره ی قدرت هر یک از جناح های سیاسی گفتمان آن جناح غالب با تغییرات مدیریتی و هدایت جریان بودجه بر روال کاری وزارت خانه مذکور اثرات عمده گذاشته و بعضا مسیر برنامه های کلان را نیز دست خوش تغییر می سازد. برای مثال در دوره دولت احمدی نژاد بودجه های کلان فضایی برای اهداف غیر واقعی و دور از نیازهای کشور اختصاص داده شد در حالی که با سیاست های تنش زدایی دولت روحانی نه تنها مسیر بودجه فضایی به کل مسدودشد بلکه تلاش شد کل سازمان های مرتبط با این دانش ازبین رفته و دانشمندان فضایی نیز با سرخوردگی جذب کارهای دیگر شوند. 
       
      تحقق شعار ما می توانیم: شعار "ما می توانیم" نیز گرچه یکی از هوشمندانه ترین راهبرد های مطرح شده از سوی رهبر انقلاب در همه عرصه های اقتصادی، نظامی و صنعتی ست، ولی توجه افراطی به این شعار به عنوان یک ارزش مستقل به خصوص در عرصه نظامی موجب تعریف نمودن پروژه های بی حاصل و بدون استفاده در سازمان رزم نیروهای مسلح ایران، حمایت از ایده های نامتناسب با میدان و رشد نامتوازن فناوری ها جهت اثبات توانایی داخلی شده است که در نهایت نیز خروجی این پروژه ها پس از هزینه بسیار زیاد جهت کسب فناوری و ساخت پیش نمونه های اولیه بایگانی شده و هیچگاه به صحنه ی عمل و استفاده نرسیده است. در صورتی که چنانچه جنبش" ما می توانیم  " به معنی بهره گیری از حداکثر ظرفیت تولید داخلی جهت برآورده کردن نیازهای واقعی نیروهای مسلح به کار گرفته شود موجب جهش عظیم هم در تولیدات نظامی و هم در اقتصاد ایران خواهد شد. 
       
      ارزش تبلیغات: آرامش روانی جامعه، حس امنیت و اقتدار در بعد داخلی، و قدرت نمایی در بعد خارجی نیز مطلبی مهم و بسیار حیاتی ست. اما هنگامی که به عنوان یکی از ارزش های محوری سازمان نیروهای مسلح ایران قرار بگیرد، نتیجه ی آن رونمایی از محصولاتی که هنوز مراحل تست را نیز پشت سر نگذاشته اند، و یا رونمایی های متعدد از برخی پروژه های تکراری با نام های جدید، بزرگ نمایی های خارج از قاعده، و کوچک نمایی های غیر واقعی در مورد تهدیدات موجود است. اوج این مشکل را می توان در رژه ی هر ساله نیروهای مسلح دید که به بدترین شکل ممکن بدون نظم و ترتیب و رعایت اصول رژه دو بار در سال اجرا می شود.پیش ازین نیز مقاله ای با عنوان " نظام رونمایی ها : امنیت زایی و امنیت زدایی" در مورد همین آسیب منتشر شده است. 
       
       
      آخرین ارزش موجود در سازمان نیروهای مسلح که به تازگی مورد توجه قرار گرفته است و به اندازه ارزش های پیش گفته مورد توجه نیست ولی بیم آن می رود که مانند ارزش های پیش گفته نهایتا منجر به آسب هایی بشود، مساله نخبگی و توجه به نخبگان است. شکی در بهره بردن در نیروهای نخبه و لزوم شایسته سالاری در هیچ سازمانی از جمله سازمان های نظامی وجود ندارد؛ ولی مشکل آنجاست که در یک سازمان ارزش محور، اگر مساله توجه به نخبگان خود به یک ارزش تبدیل شود، هیچگاه نتایج مورد نظر از بکار گیری نخبگان حاصل نخواهد آمد. نمود این داستان در جشنواره ها و فراخوان های ایده ها و جذب نخبگان که مدتی ست در نیروهای مسلح اتفاق می افتد قابل مشاهده است. اگر چنانچه که در ادامه گفته خواهد شد نیروهای مسلح ایران با رویکرد نیاز محور به سراغ نخبگان رفته و از ایشان برای حل مسائل کمک بگیرند، قطعا در یک رابطه ی دو سویه هم نخبگان امکان خدمت به کشور و مورد حمایت قرار گرفتن را بدست خواهند آورد و هم نیروهای مسلح از خدمات آنها به درستی بهره مند می شوند. اما چنانچه توجه به نخبگان خود به ارزش تبدیل شود، رویکرد مورد نظر منجر به جذب، استخدام، و یا حمایت های مقطعی در بعد مالی و مطرح ساختن حاصل دانش نخبگان در سمینار ها، همایش ها و مجلات تخصصی در قالب مقالات و پژوهش هایی که از روی کاغذ فراتر نمی روند خواهد بود.
      حقیقت آن است که در طول سال هایی که مساله توجه به نخبگان در نیروهای مسلح مورد توجه قرار گرفته است خروجی این سیاست نهایتا منجر به خمودگی و سرد شدن نخبگان، و در بسیاری از موارد جذب و هضم آنان در نظام بروکراتیک و سلسله مراتب سازمان های نظامی شده است. بنابر این  جهت بهره بردن از دانش نخبگان، نبایستی مساله توجه به نخبگان، خود تبدیل به یک ارزش در نیروهای مسلح شود، که در نهایت، مانعی برای بهره بردن از نخبگان و وصول به نتایج مورد نظر خواهد شد.
      اکنون و با در نظر گرفتن مطالبی که در مورد دیگر ارزش های حاکم بر سازمان نیروهای مسلح ایران گفته شد دوباره به مساله ی نخبگان نظر کنیم. در یک سازمان ارزش محور، نه تنها تعریف نخبگی تابع ارزش های سازمان است بلکه نحوه ی رفتار با نخبگان نیز مشمول همین قاعده است.
      ارزش هایی چون تظاهر به دینداری و یا ارتباطات خانوادگی که در عرف نیروهای مسلح با عبارت " منًا بودن" از آن تعبیر می شود ( تعریف نخبگی ) و داشتن برخی عقاید سیاسی خاص در دوره های سیاسی ( رفتار با نخبگان) و بسیاری مثال های دیگر از مصادیق غلبه ارزشهای بالاتر در سلسله مراتب ارزش ها بر بر ارزش های پایین تر مانند همین موضوع نخبه سالاری است. این موضوع  تا کنون باعث عدم امکان بهره مندی شایسته نیروهای مسلح از ظرفیت جامعه نخبگانی کشور شده است. در صورتی که با رویکرد نیاز محور و با به روزآوری برخی نکات حفاظتی ( حفاظت اطلاعات هوشمند شامل روش های برون سپاری و تقسیم پروژه) می توان از طیف وسیعی از نخبگان جهت براورده ساختن نیازهای دفاعی و نظامی کشور و رفع تهدیدات پیشرو مدد گرفت. 
      البته کل سازمان نیروهای مسلح، در یک حالت آرمانی بایستی دچار تحول در طراحی سازمانی شده، و از طراحی ارزش محور به طراحی فرایند محور میل کنند. از آنجا که امر فوق در کوتاه مدت و میان مدت امکان پذیر به نظر نمی رسد، پیشنهاد می شود که در مدل مدیریتی، بجای مدیریت مبتنی بر ارزش، رویکرد نیازمحور مورد توجه قرار گیرد. در این رویکرد بایستی نیازهای واقعی نیروهای مسلح (در میدان، آینده ی نزدیک و آینده ی دور ) مرتبا نیاز سنجی شده و جهت پاسخ به این نیاز ها از نخبگان به صورت هدفمند بهره گیری شود.
      در یک مدل پایه نیاز محوری از فرآیند زیر پیروی میکند:
       
       

       
       
       
      نکته ی مهم در این مدل و یا دیگر مدل های پایه در مورد عملکرد نیاز محور آن است که بایستی همواره پایش دقیقی جهت دانستن نیاز های واقعی و تشخیص اولویت آنها و ورود به مراحل بعدی انجام گردد. 
       
       
       
       
       
        [1] Open innovation
      [2] VBM
      [3] مساله ی عظمت دفاع مقدس و مقام رفیع شهداو وجوب توجه به آن از اصول مسلم است ولی ما دراینجا در مقام آسیب شناسی بوده و ناگزیراز بررسی دقیق موضوعات می باشیم.
  • مرور توسط کاربر    0 کاربر

    هیچ کاربر عضوی،در حال مشاهده این صفحه نیست.