امتیاز دادن به این موضوع:

Recommended Posts

اینکه کشوری مانند کره جنوبی با این تکنولوژی پیشرفته خودرو سازی کشتی سازی و الکترونیک برای توسعه تانک کی 2 متوسل به تکنولوژی امریکایی شد متوجه بشین که کار بسیار مشکلی است. البته این در صورتی است که شما واقعا یک تانک در حد روز دنیا بخواهید. وگرنه اگر یک تانک در حد اقارب باشه همین دوستان میلیتاری دورهمی میتونیم یکیش رو بسازیم بدیم بیرون. شاید از اقارب هم بهتر در بیاد

شاید بهتر باشه !؟ توهین سختی بود به اعضای سایت  ...

 

 

متاسفانه وضع ادوات نظامی کلاسیک ایران ،همچون بخش زرهی، در قیاس با همسایگان و دنیای امروز عقب افتاده می باشد. به علت سیاستهای سالیان گذشته و تحریمها ، دولت جمهوری ایران قادر به خرید تجهیزات به روز نظامی نبوده است اما تلاشهایی برای بومی سازی، نگه داری ادوات موجود و تولید داخلی ادوات نظامی صورت گرفته است.  این تلاشها نیازمند نیروی انسانی و اجتماعی مناسب، زیرساختهای مربوطه و سرمایه گذاری سنگین می باشد تا پس از سالیان به نتیجه رسند. از آنجایکه نظام اداری ایران به علت اقتصاد ضعیف و فساد گسترده با کمبود بودجه مواجه بوده و همچنین دارای ساختار مدیریتی نامناسب در بعضی قسمتها برای پیشبرد اهداف بوده است، شاهد پیشرفت در همه ی زمینه ها نبوده ایم.  به علت اولویت بندی خاص دکترین نظامی ایران، ابتدا نیروی موشکی به عنوان عنصر بازدارنده و سپس انواع موشکهای ضد تانک و کروز ضد کشتی توسعه داده شده اند و پس از آن سیستمهای پدافند هوایی این رشد سریع را تجربه نموده اند.

همان قدر که صنایع نظامی ایران در زمینه پهپاد، انواع موشک( چه کروز و چه بالستیک) و سیستمهای پدافند هوایی به موفقیتهای به روز و خوبی رسیده است، در زمینه زرهی( چه سبک و چه سنگین) و عناصر راهبردی نبرد کلاسیک دارای عقب ماندگی های جدی می باشد. داشتن یک تانک با سیستمهای الکترونیکی و دفاعی به روز نیازمند سرمایه گذاری بالا می باشد و چه بهتر که به طراحی یک پلاتفرم مشترک برای تولید خودروهای مختلف زرهی اقدام شود. اما تا آن زمان و برای این جبران این عقب ماندگی. ایران نیازمند به روزرسانی و خرید گسترده فوری در بخش نیروی هوایی و ادوات زرهی نیروی زمینی می باشد. زیرا در حال حاضر نیز به خصوص در این دو بخش شکافها و عقب ماندگی های جدی نسبت به همسایگان و قدرتهای جهانی وجود دارد. و بر فرض داشتن نیروی انسانی و تامین سرمایه گذاری و اطمینان از حصول نتیجه، با وضع فعلی در بهترین حالت نزدیک به دو دهه بعد به نتیجه و تولید انبوه خواهند رسید. به همین علت فرماندهان نظامی ایران اعلام به بررسی خرید این ادوات از روسیه نموده اند. بنابر اعلام فرمانده نیروی زمینی ارتش نمایندگانی برای بررسی و خرید تانک "تی-90 ام اس" به روسیه خواهند رفت.

اما به نظر نگارنده بهتر است قبل از اقدام به هر خریدی، به روز رسانی تانکهای فعلی را مد نظر قرار دهند و به تجهیز سیستمهای جدید و به روز الکترونیکی و دفاعی بپردازند. تعداد زیادی تانک تی-72، چیفتن و... در نیروی زرهی ما وجود دارند که به معنای واقعی حرفی در برابر ساده ترین تهدیدات ضد زره امروزه ندارند. به روزرسانی سیستمهای این تانکها باعث هزینه کمتر و مجهز شدن در کمترین زمان می باشد. به خصوص در اوضاع آشفته و غیر قابل پیشبینی امروز منطقه این امر بسیار حیاتی می باشد.

تانک تی-90 در حقیقت نمونه ارتقا یافته و توسعه یافته ای از تی-72 می باشد و در ابتدا هم تی-72 نام گذاری شده بوده است ولی به دلایلی همچون خدشه دار شدن نام تی-72 در شکست سنگین عراق در مقابل ائتلاف آمریکا در زمان صدام حسین، نام آن تی-90 گذاشته شد. بسیاری از عناصر و تجهیزات این 2 تانک یکسان بوده و یک تی-72 به روز شده تفاوتهای بسیار جزیی و کمی با تانک تی-90 دارد.

امروزه تمامی تجهیزات زرهی سنگین و سبک ما نیاز به ارتقا دارند. این به روزرسانی باید در سه بخش اصلی قدرت آتش، تحرک و حفاظت صورت بگیرد .که هرکدام از این بخشها دارای زیر سامانه های مختلفی می باشند 

قابل ذکر است که تی-90 نیز امروزه شانس کمی در مقابل جدیدترین پرتابه های ضد زره دارد. نه تنها تی-90 بلکه تمامی تانکهای امروزه به این وضع دچار شده اند و تنها تانکهای دارای حفاظت زرهی فعال می توانند در مقابل این پرتابه ها مقاومت نمایند. به همین دلیل نسل جدید تانکها در حال تجهیز به این حفاظت زرهی فعال می باشند. این حفاظت به این صورت می باشد که خودروی زرهی با شناسایی پرتابه شلیک شده به سمت خود، به سمت آن پرتابه های فیزیکی و یا پالسهای مغناطیسی فرستاده و پیش از رسیدن پرتابه و برخورد به هدف، منهدم می شود. تانک تی-90 شاید نیاز امروزه ما را تامین نموده و در مقابل تهدیدات حال حاضر مقاومت داشته باشد ولی برای یک دهه ی آینده تانکی عقب افتاده خواهد بود. به همین دلیل جدیدترین تانک روسها به نام آرماتا طراحی شد که به زودی در خط تولید برای نیروهای مسلح روسیه قرار خواهد گرفت. به همین دلیل خرید گسترده تانک "تی- 90 ام اس" زیاد معقول به نظر نمی رسد بلکه به روزرسانی تانکهای موجود و در کنار آن خرید حساب شده تعدادی "تی-90 ام اس"می تواند راهگشای عقب افتادگی موجود باشد.

 

محمدحسین پاز /   http://wars-and-history.mihanblog.com/post/1291
  • Upvote 3
  • Downvote 2

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر

تانک کی 2 متوسل به تکنولوژی امریکایی شد متوجه بشین که کار بسیار مشکلی است

 

 

 

چنین چیزی نیست

 

در حقیقت اساس تکنولوژی زرهی کره تکنولوژی امریکایی هست (سال ها پیش) که شامل تانک K1 میشه مابقی تانک ها (مثل K1A1 و ......) توسعه داخلی این کشور و از طریق تکنولوژی های به دست امده اون هست خصوصا تانک بسیار پیشرفته K2 که تکنولوژی های توسعه داده شده توسط کره جنوبی هست
 

 

ذلفقار از همون روز اول هم پروژه تشریفاتی بود

 

 

اما در مورد سپاه خدمت شما و مابقی دوستان عرض کنم تانکی در دست ساخت و توسعه است که اگر رونمایی بشه قطعنا نظر شما و بسیاری دوستان دیگه عوض میشه در مورد این تانک قبلا برخی دوستان تو سایت نظراتی دادن و یکی از دوستان هم ظاهرا چندی پیش مدل سه بعدی CAD تانک رو دیده و صد البته خود بنده هم در موردش از جای موثقی شنیدم

 

 

به هیچ وجه ذوالفقار پروژه تشریفاتی نبود ، اهدافی داشت که بهش نرسید

 

در مورد اون تانکی که فرمودید هم هر وقت رونمایی شد در موردش صحبت میکنیم

  • Upvote 12

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر

اینکه کشوری مانند کره جنوبی با این تکنولوژی پیشرفته خودرو سازی کشتی سازی و الکترونیک برای توسعه تانک کی 2 متوسل به تکنولوژی امریکایی شد متوجه بشین که کار بسیار مشکلی است. البته این در صورتی است که شما واقعا یک تانک در حد روز دنیا بخواهید. وگرنه اگر یک تانک در حد اقارب باشه همین دوستان میلیتاری دورهمی میتونیم یکیش رو بسازیم بدیم بیرون. شاید از اقارب هم بهتر در بیاد

کی-2 تانک بی نظیریه در حد خودش ، در زمینه سیستم تعلیق و شاسی واقعه شاهکاره ، کی-2 توسعه داده شده ی کی-1 هست و کره ای ها تا حد امکان اونرو بومی کردن

 

درمورد اقارب بهتره بگم بیشتر شبیه کاردستی هست تا تانک چرخدار

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر

و نارنجک انداز هایی با نشانه گیری دیجیتال بسازیم و به جای پروژه های گرانی چون خرید تانک که هزارتا دردسر داره ، بریم به فکر خرید  مستقیم 1000 تا 2000 خودروی آمرپ سبک و تولید تحت لیسانس 22-28 هزارتای دیگه در کشور باشیم بهتره ...

 

از نظر من و با توجه به تاکتیک های جنگی که استفاده می کنیم نیروهای نظامی ما به این ها بیش از تانک نیاز دارند ...

 

https://en.wikipedia.org/wiki/VPK-3927_Volk

 

https://en.wikipedia.org/wiki/GAZ_Tigr

 

https://en.wikipedia.org/wiki/Ural_Typhoon

 

https://en.wikipedia.org/wiki/Kamaz_Typhoon

 

 

خرید اینها به خاطر ماهیتی که دارند ، حساسیت کمتری هم داره ولی با نصب یک مسلسل خودکار کالیبر 50 و اضافه کردن دو تا چهارتا موشک اندازه ، واقعا به کار ما میاند ، هم محافظت نیروهای ما رو تامین می کنند ، هم می شه ازشون در جاهای زیادی مثل مرزبانی ، پلیس ، حمل و نقل و ... استفاده کرد ...

 

 

تانک یک محصول هزینه بر هست برای ما که نیاز به آموزش و پشتیبانی زیادی داره ولی یک خودروی سبک Gaz Tiger یا Volk بلافاصله توسط نیروهای ما مورد استفاده قرار می گیره و با تاکتیک های مورد استفاده ی نیروها هم همخوانی بسیار بیشتری داره ... هزینه ی راه اندازی ، نگهداری و پشتیبانیش هم خیلی کمتره .


فقط به همین نگاه کنید ، هم نیاز ترابری ما رو برطرف می کنه و هم یک خودروی نسبتاً سبک زرهی سریع هست

 

 

https://upload.wikimedia.org/wikipedia/commons/thumb/e/eb/VPK_-3927_Volk_07.jpg/1280px-VPK_-3927_Volk_07.jpg

 

https://upload.wikimedia.org/wikipedia/commons/thumb/7/75/VPK_-3927_Volk_09.jpg/1280px-VPK_-3927_Volk_09.jpg

 

https://upload.wikimedia.org/wikipedia/commons/thumb/a/a5/VPK_-3927_Volk_08.jpg/1280px-VPK_-3927_Volk_08.jpg

دوست عزیز امرپ و خودروی زرهی یک وظیفه دارند ،تانک و خودروی پشتیبان و خودروی رزمی و...هم یک وظیفه دارند ،نمیشه شما با امرپ مسلح به مسلسل وظیفه تانک رو انجام بدین و ...

 

یکی از ویژگی های تانک برخورداری از توپ با کالیبر بالا که برد و حفاظت بالایی رو فراهم میکنه و از حفاظت بیشتری در مقایسه با خودروهای رزمی و ... برخوردار هست.در نبردهای امروزی این ادوات در کنار هم عمل میکنند که ضعف های ساختاری یکدیگر رو پوشش بدهند .مثل عملیات آبرامز و برادلی و ...در کنار هم .وظایف تانک رو موشک های ضد زره هم با توجه به نرخ آتش کمی که دارند نمیتونند انجام دهند ...

 

ما به تمام  این ادوات نیاز داریم نمیشه یکیشون رو حذف کرد ...

 

مشکل اصلی اینجاست که هیچ برنامه مشخصی برای حوزه زرهی تعریف نشده! مشخصا مسئله جنگ با آمریکا و استرانژی نبرد نامتقارن روی حوزه زرهی بدجوری سایه انداخته. شاید بشه گفت در میان تمامی حوزه های دفاعی, توسعه زرهی آخرین اولویت ما محسوب بشه. اما با اینکه ماهیت تهدیدات در حال تغییر هست و این استراتژی نبرد نا همطراز جوابگوی خیلی از تهدیدات حال و پیشرو نیست, اما متاسفانه چون تا به حال هیچ حرکت اساسی در این حوزه انجام نگرفته, نمی توان انتظار پیشرفت شگرفی داشت. تصویر زیر نهایت زور و سطح تفکر ما در این حوزه را نشان میده!! 

 

 

تا تفکر عوض نشه, نه خرید, نه انتقال تکنولوژی دردی از ما دوا نخواهد کرد.

در استراتژی نبرد نا متقارن سفیر مسلح به 106 یا تاکتیکال مسلح به 23 میلیمتری و ...چه کارایی دارند که تانک ها و خودروهای رزمی مدرن ندارند ؟تنها برتریشون هزینه کمترتولید هست که با توجه به ضعف هاشون عملا کارایی خاصی هم ندارند .امروز که تصمیم به خرید تانک مدرن گرفتیم یعنی استراتژی ما تغییر کرده ؟!

  • Upvote 4

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر

ستاریویی که میشه در مورد ذولفقار حدس زد اینستکه احتمالا از تانک دولفقار 1  تا 3 پیشرفت های خوبی صورت گرفته ولی این پیشرفت ها بسیار کندتر از پیشرفت زره و ضد زره در دنیا  بوده و در نقطه ای فرماندهان ارتش  به این نتیجه رسیده اند تولید ان بی فاییده است. البته شاید تجارب جنگ سوریه هم در این تصمیم گیری نقش داشته. 

در اینجا نقش روش های میانبر برای رسیدن به تکنولوژی روز مشخص میشود که مهمترین روش میانبر انتقال تکنولوژی از کشورهای صاحب تکنولوژی است.  

اگر واقعا  این امکان وجود داشت که با کمک یک کشور صاحب تکنولوژی مثل روسیه یک تانک ملی طراحی گردد هزیته ها و وقت صرف شده در روی پروژه ذولفقار تلف نمیشد. زمانیکه  یک پروژه مشترک طراحی مشترک توسط کارشناسان دو کشور که یکی صاحب تکنولوژی و دیگری کاراموز است انجام میشود کارشناسان کشور صاحب تکنولوژی عملا تمام کار را انجام میدهتد و سعی میکنند کارشناسان کشور کاراموز عملا کار را فرا نگیرند. بخصوص روس ها دراین نامردی ها استاد هستند. ولی اگر کارشناسان کشور کاراموز دارای تجربه های قبلی باشند عملا میتوانند به راحتی دانش را جذب کنند.

کارشناسان ما روی یک پروژه مثل ذولفقار 20 سال کار کرده اند و به اعتقاد من کارشان خیلی بد هم نبوده الان زمانی است که با یک قرار داد انتقال تکنولوژی و طراحی مشترک انها را به سطح روز دنیا نزدیک کرد.

ویرایش شده در توسط sasasasa
  • Upvote 2

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر

کسی جواب من رو دقیق نداد که مشکل واقعی ساخت تانک چیه.

 

اینکه کره جنوبی با یا بی کمک آمریکا ساخته نشد دلیل که.

 

در مباحث الکترونیک و ایتیک وضعمون خوبه. تازه اگر هم خوب نباشه می‌تونیم این بخشها رو بخریم.

 

ساخت یک تانک در حد تی ۹۰ چه چالشهای واقعی داره؟ مقایسه با سایر کشورها یا حرغهای کلی از مدیریت و سطح تکنولوژی و صاحب سبک بودن و ... نمی‌خوام. حرف تکنیکی و مهندسی منظورمه

  • Upvote 2
  • Downvote 1

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر

سلام

 

 

کسی جواب من رو دقیق نداد که مشکل واقعی ساخت تانک چیه.

 

اینکه کره جنوبی با یا بی کمک آمریکا ساخته نشد دلیل که.

 

در مباحث الکترونیک و ایتیک وضعمون خوبه. تازه اگر هم خوب نباشه می‌تونیم این بخشها رو بخریم.

 

ساخت یک تانک در حد تی ۹۰ چه چالشهای واقعی داره؟ مقایسه با سایر کشورها یا حرغهای کلی از مدیریت و سطح تکنولوژی و صاحب سبک بودن و ... نمی‌خوام. حرف تکنیکی و مهندسی منظورمه

 

 

اگه ساخت تانک با فولاد های معمولی مد نظرتون هست که بله کار خاصی نداره اما اگه تانک درست حسابی مد نظرتون هست تکنولوژی متالوژی بالایی می خواد که در ایران یا علمش موجود نیست یا کارخونه ساخت اون ماده وجود نداره و یا علم به کار بردن اون ماده برای ساخت زره و بدنه تانک رو نداریم ... بعد می مونه ساخت شبکه ارتباطی و و مباحث الترونیکی که از ما بر میاد و کار خاصی نداره .  مسئله بعدی قدرت پیشرانه هست که موتور مناسب می خواد . موتوری که سرعت لاقل70 کیلومتر بر ساعت رو برای یک تانک 45-50 تنی به ما بده بعلاوه ترمز های مناسب برای مهار این سرعت .  جنس لوله تانک هم خیلی مهم هست . چون حتی لوله های اسلحه های معمولی هم بعضا اگه غیر استاندارد و کم کیفیت باشن می ترکن . لوله تانک برای شلیک گلوله های مختلف جای خود دارد . البته بعید می دونم مشکل خاصی تو این باشه .

 

در کل بیشتر مشکل ما دانش متالوژی هست + موتور+ نبود دانش برای طراحی یک سیستم تعلیق کار آمد و به روز ...است   و نه خود ریخته گری یا تراشکاری

 

یا حق

ویرایش شده در توسط Anonymous
  • Upvote 5
  • Downvote 1

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر

کسی جواب من رو دقیق نداد که مشکل واقعی ساخت تانک چیه.
 
اینکه کره جنوبی با یا بی کمک آمریکا ساخته نشد دلیل که.
 
در مباحث الکترونیک و ایتیک وضعمون خوبه. تازه اگر هم خوب نباشه می‌تونیم این بخشها رو بخریم.
 
ساخت یک تانک در حد تی ۹۰ چه چالشهای واقعی داره؟ مقایسه با سایر کشورها یا حرغهای کلی از مدیریت و سطح تکنولوژی و صاحب سبک بودن و ... نمی‌خوام. حرف تکنیکی و مهندسی منظورمه


نبود صنایع
شاید ما از نظر علم روز چند سال از سطح اول دنیا عقب باشیم و گاهی هم سطح تراز جهانی ، اما از نظر صنعت چند دهه عقبیم

بخاطر همینه که بیشتر تولیدات تسلیحاتیمون ، کارگاهی هستند و محدود و نه صنعتی و فراگیر

برای نمونه ، نزاجا به علم زره مایع دست پیدا کرده ، اما صنعتی نیست تا اون رو در زره ها و جلیقه ها فراگیر کنه

یکی از مشکل های بزرگ و اصلی ارتش و سپاه و وزارت ، جدای از موازی کاری و نبود مدیریت ، اینه که بعد از هر دستاورد ، ارگان های مربوطه مجبورند چند سال صرف راه اندازی صنایع پایه مربوط به اون دستاورد به دست خودشون بکنن
  • Upvote 1

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر

استراتژی نبرد نا متقارن سفیر مسلح به 106 یا تاکتیکال مسلح به 23 میلیمتری و ...چه کارایی دارند که تانک ها و خودروهای رزمی مدرن ندارند ؟تنها برتریشون هزینه کمترتولید هست که با توجه به ضعف هاشون عملا کارایی خاصی هم ندارند .امروز که تصمیم به خرید تانک مدرن گرفتیم یعنی استراتژی ما تغییر کرده ؟!


وقتی قرار باشه در موقعیتی بجنگیم که برتری هوایی مطلق در اختیار دشمن هست، تانک تا چه اندازه به درد ما میخوره؟ چه فرقی میکنه که ما T-72 داشته باشیم یا آبرامز؟ در چنین وضعیتی که در ضعف مطلق باشی و مجبور باشی در لاک دفاعی فروبری، چاره ای جز رو آوردن به خودروهای سبک و گروه های کوچک و پرتعداد مجهز به ضد تانک نخواهی داشت.
خوب وقتی میگیم ماهیت تهدیدها در حال تغییر هست، پس باید دکترین نظامی هم منطبق بر اون تغییر بکنه. اینجاست که توجه به تجهیز قوای زرهی هم اهمیت پیدا میکنه.
  • Upvote 7
  • Downvote 7

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر

وقتی قرار باشه در موقعیتی بجنگیم که برتری هوایی مطلق در اختیار دشمن هست، تانک تا چه اندازه به درد ما میخوره؟ چه فرقی میکنه که ما T-72 داشته باشیم یا آبرامز؟ در چنین وضعیتی که در ضعف مطلق باشی و مجبور باشی در لاک دفاعی فروبری، چاره ای جز رو آوردن به خودروهای سبک و گروه های کوچک و پرتعداد مجهز به ضد تانک نخواهی داشت.
خوب وقتی میگیم ماهیت تهدیدها در حال تغییر هست، پس باید دکترین نظامی هم منطبق بر اون تغییر بکنه. اینجاست که توجه به تجهیز قوای زرهی هم اهمیت پیدا میکنه.

دشمنی که برتری هوایی داره واحدهای پیاده و ایضا خودورهای سبک رو نیز میتونه ازبین ببره ،در این صورت خودروهای سبک چه کاربردی دارند ؟موشک های ضد زره در مقابل تانک های دشمن که مجهز به سیستم دفاع هستند چه کاربردی دارند ؟واحدهای پیاده مجهز به ضد زره آسیب پذیر نیستند ؟و...نبرد نامتقارن منافاتی با توسعه تانک ها و خودروهای زرهی مدرن نداره شما اگر تانک و خودروی رزمی مدرن داشته باشی اگر استراتژی مناسبی داشته باشی میتونی ضربات موثری به دشمن وارد کنی در مقابل اگه به بهانه نبرد نامتقارن بر روی ادوات و تسلیحات سرمایه گذاری نکنی نتیجه ای هم نمیتونی بگیری. دوست عزیز ما با موشک های ضد زره که قرارنیست جلوی تهاجم نظامی دشمن بایستیم ،با این موشک ها توان تهاجمی هم نخواهیم داشت و به قول شما در زیر لاک دفاعی میریم ،ابتکار عمل نداریم و شاهد حملات دشمن خواهیم بود .

 

ماهیت نبردها از چندین سال پیش (حمله آمریکا به عراق)تغییر کرده ،دشمنی گروه های چریکی مثل پژاک و جیش العدل و القائده و ... هم وجود داشته ،دشمنی آمریکا و اسرائیل هم تمام نشده الان چرا به فکر داشتن زرهی مدرن افتادیم که مجبور باشیم با هزینه و بهای بیشتری خودمون رو مجهز کنیم ؟؟؟بهتره با این حرف ها خودمون رو قول نزنیم ،خدا رو شکر که مسئولین به فکر تجهیز هرچه بیشتر نیروها هستند ،الان باید از این به بعد رو ببینیم ،ان شالله که نتیجه هم میگیریم .

  • Upvote 4
  • Downvote 1

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر

خدا رو شکر. نگران شده بودم نکنه تغییری در نیروهای نظامی ما پیش اومده که تا حالا چند تا جنس بنجل از روسیه سفارش ندادن که خدا رو شکر جنسمون جور شد.

 

تی 72 یو بی ببخشید تی نود حتی در مدل اس ام در بهترین حالت در بیت تاپ تن رتبه 8 یا 9 بدست میاره و خدا شهدای تی 90 ما رو از الان با شهدای کربلا مهشور کنه

  • Upvote 1
  • Downvote 1

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر

دشمنی که برتری هوایی داره واحدهای پیاده و ایضا خودورهای سبک رو نیز میتونه ازبین ببره ،در این صورت خودروهای سبک چه کاربردی دارند ؟موشک های ضد زره در مقابل تانک های دشمن که مجهز به سیستم دفاع هستند چه کاربردی دارند ؟واحدهای پیاده مجهز به ضد زره آسیب پذیر نیستند ؟و...نبرد نامتقارن منافاتی با توسعه تانک ها و خودروهای زرهی مدرن نداره شما اگر تانک و خودروی رزمی مدرن داشته باشی اگر استراتژی مناسبی داشته باشی میتونی ضربات موثری به دشمن وارد کنی در مقابل اگه به بهانه نبرد نامتقارن بر روی ادوات و تسلیحات سرمایه گذاری نکنی نتیجه ای هم نمیتونی بگیری. دوست عزیز ما با موشک های ضد زره که قرارنیست جلوی تهاجم نظامی دشمن بایستیم ،با این موشک ها توان تهاجمی هم نخواهیم داشت و به قول شما در زیر لاک دفاعی میریم ،ابتکار عمل نداریم و شاهد حملات دشمن خواهیم بود .

ماهیت نبردها از چندین سال پیش (حمله آمریکا به عراق)تغییر کرده ،دشمنی گروه های چریکی مثل پژاک و جیش العدل و القائده و ... هم وجود داشته ،دشمنی آمریکا و اسرائیل هم تمام نشده الان چرا به فکر داشتن زرهی مدرن افتادیم که مجبور باشیم با هزینه و بهای بیشتری خودمون رو مجهز کنیم ؟؟؟بهتره با این حرف ها خودمون رو قول نزنیم ،خدا رو شکر که مسئولین به فکر تجهیز هرچه بیشتر نیروها هستند ،الان باید از این به بعد رو ببینیم ،ان شالله که نتیجه هم میگیریم .

برای هر نیروی هوایی بالاخره هدف قرار دادن تانکهای چند تنی که قابلیت تحرک پایینی دارند، به مراتب آسان تر از زدن خودروهای سبک و نیروهای پیاده ایست که قدرت تحرک و اختفای خیلی بالاتری دارند. جنگ جاری در یمن هم همین موضوع را ثابت میکنه. سیستم های دفاع فعال هم در چند سال اخیر هست که به خاطر ضعف مفرط زرهی در مقابل موشک های ضد زره به شکل جدی مطرح شده.
با این حال زرهی جایگاه خودش را در نبردهای نامتقارن داره ولی بنا به دلایلی که ذکر شد، متاسفانه تا به الان آخرین اولویت ما در حوزه دفاعی بوده و بنده هم معتقد هستم این نگاه باید عوض شه و دیدگاه ما صرفا محدود به نبرد با آمریکا و امثالهم نباشه
در کل صحبت های بنده منافاتی با سخنان شما نداره و بنده هم تقریبا با شما هم نظر هستم.
  • Upvote 3

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر

برای هر نیروی هوایی بالاخره هدف قرار دادن تانکهای چند تنی که قابلیت تحرک پایینی دارند، به مراتب آسان تر از زدن خودروهای سبک و نیروهای پیاده ایست که قدرت تحرک و اختفای خیلی بالاتری دارند. جنگ جاری در یمن هم همین موضوع را ثابت میکنه. سیستم های دفاع فعال هم در چند سال اخیر هست که به خاطر ضعف مفرط زرهی در مقابل موشک های ضد زره به شکل جدی مطرح شده.
با این حال زرهی جایگاه خودش را در نبردهای نامتقارن داره ولی بنا به دلایلی که ذکر شد، متاسفانه تا به الان آخرین اولویت ما در حوزه دفاعی بوده و بنده هم معتقد هستم این نگاه باید عوض شه و دیدگاه ما صرفا محدود به نبرد با آمریکا و امثالهم نباشه
در کل صحبت های بنده منافاتی با سخنان شما نداره و بنده هم تقریبا با شما هم نظر هستم.

بله هدف قرار دادن نیروهای پیاده سخت تره ولی زرهپوش ها رو هم میشه از دید دشمن مخفی کرد ضمن اینکه امرپ های سبک ، خودروهای پشتیبان آتش و خودروهای رزمی چرخدار نیز به دلیل قدرت بالای موتور ، سیستم تعلیق پیشرفته و ... از تحرک لازم برخوردار هستند چه در جاده و چه خارج از جاده ...

 

مثلا حداکثر سرعت امرپ سبک L-ATV  در جاده 120 کیلومتر در ساعته و میتونه از شیب 60 درصد بالا بره و ....یا زرهکوب M1128 Stryker MGS از حداکثر سرعت 96km/h برخورداره ...

 

ویدیویی از این خودروها :

 

http://www.aparat.com/v/98Hrs

http://www.aparat.com/v/Uf29G

 

همونطور که پیشتر هم عرض کردم امرپ های سنگین و تانک های اصلی میدان نبرد از حفاظت بالاتری برخوردار هستند و با توجه به سطح تهدیدات و منطقه نبرد باید از این ادوات نیز استفاده کرد .

 

از این گذشته نیروهای پیاده یا واحدهای ضد زره هم با توجه به جغرافیای منطقه نبرد در صورت کشف شدن موقعیتشون به احتمال زیاد فرصت فرار نخواهند داشت .

  • Upvote 5

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر

وقتی قرار باشه در موقعیتی بجنگیم که برتری هوایی مطلق در اختیار دشمن هست، تانک تا چه اندازه به درد ما میخوره؟ چه فرقی میکنه که ما T-72 داشته باشیم یا آبرامز؟ در چنین وضعیتی که در ضعف مطلق باشی و مجبور باشی در لاک دفاعی فروبری، چاره ای جز رو آوردن به خودروهای سبک و گروه های کوچک و پرتعداد مجهز به ضد تانک نخواهی داشت.
خوب وقتی میگیم ماهیت تهدیدها در حال تغییر هست، پس باید دکترین نظامی هم منطبق بر اون تغییر بکنه. اینجاست که توجه به تجهیز قوای زرهی هم اهمیت پیدا میکنه.

 

متاسفم که دوستان اساس تاکتیک های رزمی مورد استفاده توسط نیروهای ما رو  بلد نیستند و به شما به خاطر این پست بسیار مفید ، منفی می دهند ...

از نظر من به خاطر نوع جنگیدن ما ( که از زمان دفاع مقدس در نیروهای رزمی ما نهادینه شده ) ، آخرین چیزی که برای به روز کردن نیروهای زرهی نیاز داریم ، تانک هست ؛ خودروهای سبکی مثل آمرپ ها یا نفربرهایی با برجک های خودکار ( چیزی که رایش مارشال توی پستتش اشاره کرد ) برای ما ضرورت بالاتری دارند ...

 

این خرید تانک یک کار عوامانه هست چون مردم زرهی و نیروی زمینی رو با « توپ  و تانک » می شناسند ... همینه که باعث تاسف بیش از پیش امثال من برای نیروی زمینی ارتش می شه که حتی وقتی می خواد بعد از دهه ها خرید هم کنه ، یک خرید کاملا تبلیغاتی می خواد انجام بده ...

  • Upvote 7
  • Downvote 5

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر

ایجاد یک حساب کاربری و یا به سیستم وارد شوید برای ارسال نظر

کاربر محترم برای ارسال نظر نیاز به یک حساب کاربری دارید.

ایجاد یک حساب کاربری

ثبت نام برای یک حساب کاربری جدید در انجمن ها بسیار ساده است!

ثبت نام کاربر جدید

ورود به حساب کاربری

در حال حاضر می خواهید به حساب کاربری خود وارد شوید؟ برای ورود کلیک کنید

ورود به سیستم

  • مطالب مشابه

    • توسط Navard
      به نام خداوند بخشنده و مهربان 
       
       

       
      برای بزرگنمایی تصاویر بر روی آن ها کلیک (لمس) کنید
       
      با ورود اولین زره پوش ها به میدان جنگ جهانی اول، اینطور بنظر می رسید که هیچ چیز جلودار آن ها نیست. سربازان بخت برگشته آلمانی ناگهان با غول های آهنینی رو به رو شدند که هیچ سلاحی بر آن ها کارگر نبود. طولی نکشید که طرف های دیگر جنگ هم زره پوش های خود را توسعه دادند تا شاهد نخستین نبردهای تانک با تانک باشیم و اینجا زمانی بود که تانک بعنوان موثرترین ابزار در مقابل تانک حریف معرفی شد. تانک ها همچنان در ابتدای راه بودند و توانایی صنعتی کافی برای تولید گسترده آن ها وجود نداشت و ذهنیت فرماندهان هم همچنان آن ها را نمی پذیرفت  اما خطوط میدان نبرد در جنگ جهانی اول آنقدر وسیع بود که کسی نمی دانست کی و کجا سر و کله ی تانک های خوفناک دشمن پیدا میشود. در نتیجه ارتش های دو طرف به فکر تسلیحاتی افتادند که بتوان به وسیله ها آن ها به تانک ها آسیب وارد کنند. تفنگ های ضد تانک و نارنجک های ضد تانک و خمپاره ضد تانک و توپ ضد تانک و چندین ایده دیگر مطرح میشوند که دو مورد اول بسیار فراگیر میشوند و این موارد تا جنگ جهانی دوم هم ادامه می‌یابد. اما بحث نوشتار پیش رو به نارنجک های ضد تانک خلاصه می شود. نارنجک های ضد تانک (atg) یک سلاح پرتاب دستی هستند که برای آسیب زدن و یا انهدام اهداف زرهی استفاده می شوند. اگرچه برد کوتاه و نیاز به نزدیک شدن به زره پوش ها، تاثیر آن ها را محدود می کند. سربازان نارنجک انداز ناچار بودند به زره پوش های دشمن نزدیک شوند که البته در بعضی مواقع شدیدا توسط خودروهای زرهی دیگر و نفرات پیاده پشتیبانی میشدند. در نتیجه از همین ابتدای کار باید بدانیم که نارنجک های ضد تانک برای کاربرد خاص و ویژه توسعه یافتند و البته قیمت ارزان و تولید آسان و کاربری نسبتا ساده آن ها را محبوب و شاید بهتر است بگوییم که آن ها را قابل تحمل میکرد.
       


       
       
       
      همانطور که گفته شد، نارنجک های ضد تانک برای اولین بار در طول جنگ جهانی اول علیه وسایل نقلیه زرهی مورد استفاده قرار گرفتند، اما تا زمان جنگ جهانی دوم که نارنجک های ضد تانک با سرجنگی خرج گود(HEAT) تولید شوند، اثر گذاری آن ها در هاله ای از ابهام قرار داشت. اولین نارنجک های ضد تانک دست ساز بودند. در طول جنگ جهانی اول، آلمانی‌ها اولین کسانی بودند که با نارنجک های ضد نفر معمولی خود که به نارنجک گوشت کوبی معروف هستند نارنجک ضد تانک ساختند. آن ها با بستن دو یا سه سر انفجاری نارنجک های ضد نفر به یکدیگر یک نارنجک بزرگ‌تر می ساختند و از آن علیه تانک ها و زره پوش ها استفاده کردند. در  نبرد پس از کشیدن ضامن، نارنجک را به بالای تانک دشمن که به آرامی پیشروی می کرد پرتاب میکردند، جایی که زره در آن قسمت از تانک ضعیف تر بود و احتمال نابودی آن با انفجار همزمان چند نارنجک می رفت. در این نارنجک ها، اثر ترکش زایی که کاربرد تخصصی آن ها بود اهمیتی نداشت، بلکه قدرت انفجار باعث تخریب سقف و کنده شدن قطعات فولادی و در نهایت مرگ خدمه میشد.
       
       

       

       
       
      در طول جنگ جهانی دوم با همین روش کشورهای مختلف با قرار دادن تعدادی نارنجک در کنار هم، نارنجک های ضد تانک دست ساز ساختند و اینطور اولین نارنجک های ضد تانک همه گیر شدند. با توجه به وزن زیاد نارنجک های ضدتانک ابتدایی، معمولاً از فاصله بسیار نزدیک پرتاب می شدند یا مستقیماً در نقاط آسیب پذیر بر روی خودروی زرهی دشمن قرار می گرفتند. در نارنجک های دست ساز خبری از چاشنی ضربه ای نبود و نارنجک ها باید زمان مورد نیاز چاشنی خود را طی میکردند تا منفجر شوند که این مورد کار پرتاب کننده را دوچندان سخت و ترسناک میکرد. بریتانیایی ها در سال 1940 روش دیگری را ابداع کردند، در این روش آن ها دینامیت یا مواد منفجره قوی دیگر را در یک جوراب ضخیم قرار می دادند و قسمت بیرونی جوراب را به گریس آغشته میکردند و سپس این جوراب ها در یک قوطی حلبی قرار میدادند. در زمان نبرد، سربازان بخت برگشته جوراب را بیرون می آوردند و فیوز یا فیتیله را روشن کرده و سپس آن ها را به طرف برجک تانک یا شنی و چرخ هایش پرتاب می کردند به این امید که تا زمان انفجار به تانک بچسبد (در فیلم نجات سربازان رایان هم حتما بخاطر دارید که سروان میلر از این روش برای متوقف کردن تانک های آلمانی بهره برد). در صورت موفقیت آمیز بودن، باعث آسیب به بخش داخلی زره، و کشته یا زخمی شدن خدمه تانک می شد. مشخص نیست که آیا این نوع نارنجک های ضد تانک دست ساز با موفقیت در جنگ به کار گرفته شده است یا خیر! اما دست کم در هالیوود یک شکار موفق به نام خود ثبت کرده است...
       

       
      در تاکتیکی دیگر هنگامی که تانک ها از سنگرها و خاکریز ها عبور می کردند، نارنجک های دست ساز را می شد توسط پیاده نظام به عنوان نوعی مین ضد تانک در مسیر تانک ها قرار داد به این امید که به موقع منفجر شوند. در حالی که این روش ها در نا امیدی و بیچارگی از هیچی بهتر بنظر می رسید، اما معمولا برای سربازان پیاده نظام خطرناک تر از خدمه تانک ها بودند. در روش دیگر سربازان چینی در جنگ دوم چین و ژاپن از بمب گذاران انتحاری علیه تانک های ژاپنی استفاده کردند. سربازان چینی مواد منفجره مانند بسته های چندتایی نارنجک یا دینامیت را به بدن خود می بستند و خود را زیر تانک های ژاپنی می انداختند تا آنها را منفجر کنند! با این روش در نبرد شانگهای، یک بمب‌گذار انتحاری چینی با منفجر کردن خود در زیر تانک، یک ستون ژاپنی را متوقف کرد. و در نبرد تایرژونگ (Taierzhuang) نیز سربازان انتحاری چینی موفق میشوند تانک های ژاپنی و همچنین خودشان را منفجر کنند. در یک استفاده دیگر در تایرژونگ، سربازان انتحاری چینی، چهار تانک ژاپنی را با بسته‌های نارنجکی خود از بین بردند.
       

       
      سعی شد که رنگی شود 
       
      نارنجک های ضد تانک صنعتی عموما از خرج گود‌ (HEAT) برای نفوذ به زره استفاده می کنند، اگرچه از سر جنگی شدید الانفجار با سر له شونده (HESH) نیز در بعضی از آن ها استفاده می شود. در اصطلاح نظامی، کلاهک هایی که از انفجار شکل دار استفاده می کنندHEAT نامیده می شوند که خرج گود شاخص ترین آن هاست. همانطور که در بالا گفته شد اکثر نارنجک های ضد تانک صنعتی از نوع خرج گود هستند. بدین جهت زاویه برخورد خرج گود و مواد مذاب خروجی حاصل از آن باید با سطح زره منطبق باشد. در نتیجه در طراحی برخی از نارنجک های ضد تانک از چتر نجات کوچک یا نوارهای پارچه‌ای و یا باله‌های تثبیت‌ کننده در نسخه های پرتاب شونده از پهپاد استفاده می گردد. 
       

       
      به باله ها توجه شود 
       
      بریتانیا اولین نارنجک ضد تانک خود را در اواخر سال 1940 با نام  تایپ۶۸(AT68) وارد میدان کرد که یکی از اولین تسلیحات ضد تانک از نوع خرج گود بود. نارنجک به وسیله یک تفنگ و با استفاده از نارنجک انداز میلز نصب شده بر روی آن شلیک می شد( نارنجک تفنگی). نارنجک ضدتانک تایپ 68 دارای نفوذ 50 میلی متری در زره بود که برای سال 1940 حیرت انگیز بنظر می رسید .
       

       
      نارنجک انداز میلز و AT68 (سعی شد که رنگی شود )

       
      نارنجک تفنگی AT68 
       
       
      همچنین در ادامه و در حین جنگ نارنجک ضد تانک تایپ۷۴ (74 ST) نیز توسط آن ها ساخته شد که شامل یک خرج گود درون یک بسته پرتابه دستی با شباهت هایی به نسخه های نارنجک گوشت کوب آلمانی بود. ایده پشت این نارنجک، ساخت یک سلاح ضد تانک ساده و با کاربری آسان، آمادگی فوری برای تولید و ارزانی بود. نارنجک ST به اصرار چرچیل در تولید انبوه قرار گرفت، اما با دیدن نحوه عملکرد آن، ساخت بیشتر و خدمت فراگیر آن متوقف شد. نارنجک تایپ 74 بعداً به عنوان یک راهکار اضطراری برای مقابله با تانک‌های سبک ایتالیایی در شمال آفریقا برای سربازان بریتانیایی فرستاده شد، جایی که بر خلاف انتظار ها و نتایج قبلی بسیار عملکرد مؤثری داشت. در اروپا، پارتیزان های فرانسوی به طور موثر از نارنجک ضد تانک تایپ 74 در اقدامات خرابکارانه علیه تأسیسات آلمانی استفاده کردند. نارنجک هاوکینز (تایپ 75) یکی دیگر از نارنجک‌های ضد تانک بود که توسط متفقین غربی به کثرت مورد استفاده قرار گرفت.
       

       
      نارنجک 74 ST
       
       
       
      نارنجک هاوکینز (تایپ 75)
       
      مدت کوتاهی پس از تهاجم آلمان نازی به روسیه در سال 1941، نارنجک ضد تانک پانزر‌ ورف ماین (Panzerwurfmine (L)) توسط آن ها وارد خدمت می شود، که یک نارنجک ضد تانک با سرجنگی خرج گود و بسیار کشنده بود و می توانست سنگین ترین تانک های آن سال ها را نابود کند. این نارنجک به بالای تانک پرتاب می شد و پس از رها شدن توسط فرد پرتاب کننده، سه باله از انتها بیرون آمده و آن را در طول پرواز کوتاه خود تثبیت می کردند. نارنجک ضد تانک ‌پانزر ووف ماین (L) بسیار کشنده بود و ساخت آن ارزان بود، اما برای پرتاب دقیق به مهارت قابل توجهی نیاز داشت و تنها توسط تیم‌های مخصوص و آموزش دیده ضد تانک مورد استفاده می‌گرفت. گونه دیگری از نارنجک های ضد تانک آلمانی "Geballte Ladung" بود که به معنی بار انبوه است. این نوع نارنجک منفرد نیست، بلکه تعدادی نارنجک معمولی است که به یکدیگر متصل شده اند. یکی دیگر از تلاش‌های آلمانی برای ساخت تسلیحات ضد تانک قابل حمل توسط نفر، سلاح "Hafthohlladung" (به معنی: خرج گود چسبنده) بود. این نارنجک چسبان در واقع یک خرج گود با قیف تو خالی بزرگ بود که به وسیله سه آهنربا به یک تانک می توانست بچسبد، اما برای پرتاب بسیار سنگین بود و در نتیجه باید توسط فرد بکار گیرنده، مستقیماً به ناحیه ضعیف یک تانک چسبانده می شد.
       

       
      نارنجک ضد تانک پانزر‌ ورف ماین (Panzerwurfmine)
       

       
      نارنجک  ضد تانک آلمانی Geballte Ladung
       

       
      نارنجک چسبان Hafthohlladung
       
       
      طولی نکشید که روس ها توانستند پانزر ورف ماین را به غنیمت بگیرند و با کمک آن، نارنجک ضد تانک خود مجهز به خرج گود را بسازند. البته روس ها در سال 1940، یک نارنجک ضد تانک ساده را توسعه دادند که از اثر انفجاری ساده برای آسیب زدن به زره پوش ها استفاده میکرد و نام آن RPG-40 بود. پس از پرتاب این نارنجک با کمک نواری مسیر پروازش تثبیت می شد. از طرفی روس ها، RPG-43 ( عدد اشاره به سال تولید 1943 است) را ساختند که یک نسخه اصلاح شده از RPG-40 بود و به آن یک لایه مخروطی اضافه شد و تعداد زیادی نوار پارچه ای برای تثبیت مسیر پرواز پس از پرتاب در انتهای آن قرار گرفت. در سال آخر جنگ، روس ها RPG-6 را معرفی کردند، که یک طراحی جدید بر پایه RPG-43 و با آیرودینامیک بهبود یافته و همچنین با یک دم چتری در درون بود که پس از پرتاب از دسته به بیرون رها میشد. نفوذ این نارنجک بیش از 100 میلی متر در زره فولادی گزارش شده است، که برای ایجاد آسیب و انهدام هر تانکی در صورت برخورد با قسمت فوقانی آن ها کافی بود. استفاده از RPG-43 و RPG-6 روسی در نبرد بسیار ساده تر از پانزر ورف ماین آلمانی بود و به آموزش گسترده نیاز نداشت. توجه شود همین موارد بعد ها در سری راکت انداز های پانزر فاست و RPG-2 هم بکار آمدند و به همین دلیل بود که نسل اول این راکت انداز ها با نام نارنجک انداز معرفی شدند که حتی هنوز هم بر سر زبان هاست! در حقیقت راکت انداز های ضد تانک ابزاری بودند که نارنجک های ضد تانک را با کمک یک شتاب دهنده راکتی با دقت و در برد بیشتر به سمت تانک دشمن رها می‌کنند. پس از پایان جنگ جهانی دوم، بسیاری از کشورهای اروپای شرقی نسخه های RPG-6 خود را مهندسی معکوس کردند. برای مثال مجارستان نارنجک AZ-58-K-100 را توسعه داد. از این نارنجک به تعداد زیاد ساخته شد و در نبرد اعراب و  اسراییل در طول سالهای 1967 و 1973 توسط مصر نیز بکار رفت.
       
       
       
      نارنجک ضد تانک RPG-40
       

       
       نارنجک ضد تانک RPG-43
       

       
      نارنجک ضد تانک RPG-6
       

       
      نارنجک ضد تانک AZ-58-K-100 
       
      اولین نارنجک ضد تانک ژاپن، دارای یک کلاهک مخروطی خرج گود ساده به قطر 100 میلی متر بود که دارای یک سیستم فیوز ساده از نوع  "فعال در همه مسیر" بود که اگر به طور تصادفی با کشیدن ضامن از دست سرباز به زمین می افتاد منفجر می شد و به همین سادگی جان فرد را می گرفت. این ضعف آن را بسیار برای نیروی بکار گیرنده خطرناک میکرد، زیرا هیچ ایمنی پس از رهاسازی وجود نداشت و حتی ممکن بود در یک برخورد کوچک و اتفاقی به خود فرد نیز منفجر شود و البته طبق گزارشات میدانی، میزان نفوذ آن فقط حدود ۵۰ میلی متر بود. دومین نارنجک ضد تانک ساخت ژاپن لانج ماین(lunge mine) نام داشت که در واقع یک سلاح انتحاری بود. این سلاح یک کلاهک خرج گود بزرگ بود که بر روی یک چوب نیزه مانند نصب میشد و فرد انتحاری آن را به تانک یا هر هدفی می کوبید، و این برخورد باعث مکانیسمی میشد که در نهایت سرجنگی بزرگ خرج گود آن را منفجر میکرد و هم سرباز و هم هدف را از بین می برد. این نارنجک نصب شده بر روی نیزه هر چند جان سرباز بکار گیرنده را می‌گرفت اما 150 میلی متر در زره فولادی نفوذ میکرد و به همین علت آن را در رده اول بیشترین نفوذ نارنجک های ضد تانک جنگ جهانی دوم قرار میدهد. و البته کمبود سلاح ضد تانک در ژاپن قطعا جدی تر و مهمتر از نیروی بکار گیرنده انتحاری بود! گفته میشود ارتش آمریکا اولین بار در سال 1944 در فیلیپین با نارنجک های ضد تانک روبرو میشود و نارنجک های ضدتانک انتحاری مذکور فوق هم اولین بار در طی نبرد سایپان و پس از آن در نبرد اوکیناوا مشاهده شد. قبل از پایان جنگ جهانی دوم، ده‌ها هزار فروند از این نارنجک های ضد تانک ساده و پر خطر برای واحدهای معمولی ارتش ژاپن در مستعمارات امپراطوری و واحدهای رزمی در جزایر اصلی ژاپن تولید و ارسال شد، چون کاربری چندان سختی نداشتند و عموم سربازان با داشتن یک دل شیر و وفاداری مطلق به امپراطور و ژاپن می‌توانستند از آن ها استفاده کنند.
       

       
      نارنجک های پرتابی ژاپنی
       
          
       
      نارنجک انتحاری lunge mine
       
       پرکاربردترین نارنجک‌های ضد تانک امروزی، شامل طرح‌ های روسی پس از جنگ جهانی دوم هستند که معروف ترین آن ها نارنجک ضد تانک RKG-3 است. در طول جنگ ایران و عراق، سرباز ۱۳ ساله ایرانی محمد حسین فهمیده پس از اینکه خود را در زیر یک تانک عراقی با نارنجک منفجر کرد، به عنوان قهرمان جنگ مورد تجلیل قرار گرفت. به دلیل پیشرفت در زره تانک های مدرن و اختراع نارنجک انداز های راکتی، نارنجک های ضد تانک منسوخ شدند. با این حال در درگیری های پسا اشغال عراق، نارنجک های ضد تانک RKG-3 توسط شورشیان عراقی، عمدتا علیه خودرو های هاموی و نفربر های استرایکر و خضموک (MRAP) های آمریکایی استفاده شدند. این خودروهای محافظت شده زره ضعیف تری نسبت به تانک ها برخوردار بودند و در نتیجه نارنجک های ضد تانک از جمله RKG-3، با نفوذ ۲۲۰ میلیمتری توان آسیب زدن به آن ها را داشتند. پنهان کردن یک نارنجک انداز راکتی همچون RPG-7 در بین جمعیت کار سختی بود. اما هر فرد براحتی می توانست چند نارنجک RKG-7 را حمل کند و باید توجه کرد که تفاوت نفوذ این نارنجک تنها ۴۰ میلیمتر از نسخه ابتدایی RPG-7 کمتر است. شورشیان عراقی عموما در بین جمعیت مخفی میشدند و در دسته های چند نفری به کاروان های آمریکایی حمله و به آن ها خسارات جدی وارد می کردند. این تهدیدات در نهایت باعث شد که ایالات متحده اصلاحاتی در امرپ ها و نفربر های استرایکر انجام دهد که شامل  نصب زره فاصله دار و قفسی و ... می شد که این اصلاحات باعث می شدند تا نارنجک های ضد تانک قبل از تماس با بدنه اصلی منفجر شوند.
       
            
      نارنجک ضد تانک RKG-3
       
      نارنجک ضد تانک RKG-3 همچنین توسط واحد آئروروزویدکا (Aerorozvidka) ارتش اوکراین در تهاجم روسیه به اوکراین در سال 2022 مورد استفاده قرار گرفت. اوکراینی ها با تغییر در زمان‌بندی فیوز و همچنین افزودن باله‌های چاپ‌ شده با پرینتر سه‌بعدی، نارنجکRKG-3 را به RKG 1600 تغییر دادند تا سقوط خود را هنگام پرتاب از یک کواد کوپتر تجاری تثبیت کند. این تغییر، سرآغاز استفاده بسیار گسترده از این دست پهپاد ها با نام کواد کوپتر نارنجک انداز در جنگ اوکراین بود. با ورود کوادکوپتر های نارنجک انداز، مجدد نارنجک های ضد تانک در قالب بمب های سقوط آزاد خرج گود جان تازه ای گرفتند و بنظر می‌رسد با ورود نسل های جدید تر و حتی هدایت شونده آینده ای روشن تری برای این بمب ها قابل انتظار باشد. اما هر چه پیش آید، یادمان نرود که این تسلیحات ریشه در نارنجک های ضد تانک دارند. نارنجک های ضد تانک نیای سال خورده موشک های ضد تانک و راکت های ضد تانک و برخی بمب های پرتابی توسط پهپاد ها هستند. آنچه مشخص است هم چنان این پیر مرد با طراحی ساده خود و همینطور فرزندانش تا بازنشستگی فاصله بسیار دارند.
       

       
      استفاده از RKG-3 در  پهپاد های FPV انتحاری و مولتی روتور نارنجک انداز
       
       
       
      ذکر نام نویسنده و انجمن در هر برداشت از این مطلب الزامی است.
       
      گرد آورنده: Navard 
       
       بن مایه 
    • توسط SAEID
      [align=center]توسط متخصصين داخلي؛

      سامانه موشك زمين به هواي "اس200" بهينه‌سازي شد

      همزمان با سالگرد عمليات والفجر 8، سامانه موشكي "اس 200" به دست متخصصين پدافند نيروي هوايي ارتش بهينه و بازسازي شد.

      [/align]

      به گزارش خبرگزاري فارس به نقل از روابط عمومي نيروي هوايي ارتش، سامانه‌‌ي موشكي زمين به هواي "اس200" توسط متخصصين پدافند نيروي هوايي ارتش بهينه و بازسازي شده و صبح امروز يكشنبه با حضور مقامات لشكري و كشوري پرتاب آزمايشي خود را با موفقيت انجام داد.
      احمد ميقاني، فرمانده نيروي هوايي ارتش در تشريح ويژگي‌ها و توانايي‌هاي برجسته‌‌ي اين موشك گفت: بررسي ميزان كارايي سامانه‌هاي پدافند اعم از موشكي و راداري در مقابل تهديدات احتمالي عليه كشور ايران و همچنين ارتقاء سطح مهارت و دانش كاركنان عملياتي و فني در مراحل مختلف و آماده‌سازي تجهيزات موصوف از اهداف آزمايش اين سامانه‌ موشكي است.
      وي با اشاره به تلاش‌هاي متخصصين نيروي هوايي براي بومي‌سازي و نهادينه كردن علوم پيشرفته دنيا در راستاي دفاع از حريم هوايي كشور، گفت: توان نظامي ايران در خدمت صلح و آرامش كشور و منطقه است و تاريخ پرافتخار انقلاب اسلامي ايران نشان‌دهنده‌ي متخصصين و اتكاء به توانمندي‌ داخلي است كه قابليت‌ تأمين تمامي نيازهاي كشور را به استفاده از اقدامات تخصصي و امكانات موجود فراهم مي‌كند.
    • توسط 951
      تاپیک جامع تحولات زرهی در نیروهای نظامی ایران
       
      با سلام
      این تاپیک برای ثبت نظرات و پیشنهادات علمی و عملی در خصوص تجهیز نیروهای زمینی ایران به یک تانک اصلی میدان نبرد برای جنگهای نوین ایجاد گردیده است .
       
       
      پلتفرم های موجود در نیروهای نظامی ایران به شرح زیر میباشند که هر کدام میتوانند در صورت برخورداری از مشخصات لازم بستر ی برای توسعه تانک اصلی میدان نبرد برای کشورمان باشند .
       
      ام۴۷ پاتون
       

      ام۴۷ پاتون یک تانک متوسط آمریکایی بود که با پیشرفت طرح تانک ام۴۶ پاتون در اوایل دهه ۱۹۵۰ ساخته شد. این تانک به عنوان تانک اصلی نیروی زمینی و تفنگداران دریایی و جایگزین تانک‌های ام۴۶ و ام۴ شرمن وارد ارتش آمریکا شد اما در این ارتش در هیچ جنگی شرکت نکرد.
      ام۴۷ تنها پس از چند سال با ساخت تانک پیشرفته‌تر ام۴۸ پاتون از استاندارد خارج شد و در اختیار متحدان آمریکا قرار گرفت و در جنگ‌های متعددی از جمله توسط اردن در جنگ شش‌روزه علیه اسرائیل، توسط پاکستان در جنگ‌های هند و پاکستان، از سوی ترکیه در حمله سال ۱۹۷۴ ترکیه به قبرس، توسط ایران در جنگ ایران و عراق و در خدمت استقلال‌طلبان کروات در جنگ استقلال کرواسی شرکت داشت.
       
      ام۴۸ پاتون
       

      ام۴۸ پاتون یک تانک متوسط آمریکایی بود که سومین و آخرین تانکی به شمار می‌رفت که به نام ژنرال جرج پاتون فرمانده سپاه سوم ایالات متحده در جنگ جهانی دوم و از هواداران کاربرد تانک در میدان نبرد، نامگذاری شد. البته ام۶۰ تانکی که بعد از ام۴۸ طراحی و تولید شد هم به طور غیر رسمی ام۶۰ پاتون نامیده می‌شود. طراحی ام۴۸ بر اساس پیشرفت و توسعه ام۴۷ پاتون تانک متوسط قبلی آمریکایی ها صورت گرفت و شباهت ظاهری زیادی با آن دارد اما از نظر ساختار کلی تانکی متفاوت و مستقل است.
       
      ام۶۰ پاتون
       

      ام۶۰ پاتون نخستین تانک رزمی اصلی آمریکایی بود که در سال ۱۹۶۰ تولید شد و سال‌ها مورد استفاده آمریکا و متحدان آن در جنگ سرد قرار داشت. ام۶۰ هرچند در ارتش آمریکا با ام۱ آبرامز جایگزین شده اما استفاده از آن هنوز در بسیاری از کشورها ادامه دارد.
      طراحی ام۶۰ بر اساس تانک متوسط ام۴۸ پاتون صورت گرفت که تا پیش از تولید ام۶۰ تانک اصلی ارتش آمریکا بود. پیشرفت‌های ام۶۰ نسبت به‌ام۴۸ شامل استفاده از توپ نیرومندتر ۱۰۵ میلی‌متری به جای توپ ۹۰ م‌م ام۴۸، استفاده از چرخ‌های آلومینیومی به جای فولادی، زره قوی‌تر و ضخیم‌تر، موتور دیزلی قوی‌تر با توان ۷۵۰ اسب بخار، و افزایش برد عملیاتی به ۴۸۰ کیلومتر می‌شد.
       
      چیفتن
       

      چیفتن (به انگلیسی: Chieftain) نوعی تانک اصلی میدان نبرد بریتانیایی است که از سال ۱۹۶۵ وارد نیروی زمینی بریتانیا شد. هنوز نیز در نیروهای مسلح اردن و ایران از آن استفاده می‌شود.
      طراحی چیفتن بر پایه گروهی از تانک‌های بریتانیایی انجام شد که از ماتیلدا ام‌کا ۲ در سال ۱۹۳۹ (با توپ ۴۰ میلی‌متری) آغاز شده و با تانک‌های کرامول (۵۷ و ۷۵ میلی‌متر)، کومه (۷۶ میلی‌متر) ادامه یافته و در پایان به تانک موفق سنچوریون (۷۶، ۸۳ و ۱۰۵ میلی‌متر) می‌رسد. چیفتن با پیشرفت این طرح ساخته شده و جایگزین تانک متوسط سنچوریون و تانک سنگین کانکوئرر به عنوان نخستین تانک اصلی میدان نبرد نیروی زمینی بریتانیا شد. تولید تانک چلنجر ۱ که بر پایه پیشرفت تانک چیفتن صورت گرفته بود از سال ۱۹۸۳ آغاز و در سال ۱۹۹۵ به‌طور کامل جایگزین چیفتن شد. تولید چلنجر ۲ هم در سال ۱۹۹۸ با توسعه چلنجر۱ آغاز شد. چیفتن از پیشرفته‌ترین تانک‌های عصر خود به‌شمار می‌آید که قدرتمندترین توپ و سنگین‌ترین زره را در بین همه تانک‌های آن هنگام را داشت. اما در برابر آن، توانایی تحرک و سرعت آن کاهش یافته بود.
       
      تی-۵۵
       

      تی-۵۴ یا تی ۵۵ نوعی تانک اصلی میدان نبرد ساخت شوروی است که نخستین پیش‌نمونهٔ آن در سال ۱۹۴۵ تولید شده و تولید انبوه آن از سال ۱۹۴۷ آغاز و به سرعت به مهمترین تانک جنگی ارتش سرخ شوروی و کشورهای عضو پیمان ورشو و بسیاری از کشورهای دیگر دنیا تبدیل شد.
      تی-۵۴ بیش از هر تانک دیگری در طول تاریخ تولید شده و برآورد می‌شود که در حدود ۸۶ تا ۱۰۰ هزار دستگاه از مدل‌های مختلف آن در کشورهای مختلف تولید شده باشد. این تانک از زمان آغاز تولید خود تاکنون شاهد بهینه‌سازی‌ها و اصلاحات متعددی بوده‌است. تی-۵۵ مهمترین بهینه‌سازی تی-۵۴ به شمار می‌رود که در سال ۱۹۵۸ وارد ارتش شوروی شد؛ برخورداری از سیستم محافظتی در برابر حملات اتمی-میکروبی-شیمیایی، حذف تیربار قسمت راننده، نصب موتور قوی‌تر (۵۲۰ به ۵۸۰ اسب بخار) و افزایش ظرفیت مهمات توپ اصلی تانک (از ۳۴ گلوله به ۴۳ گلوله) مهمترین تفاوت‌های آن بودند. این تانک علاوه بر شوروی در لهستان، چکسلواکی، چین (با عنوان تایپ ۵۹) هم تولید می‌شد.
       
      تی-۶۲
       

      تی-۶۲ نوعی تانک رزمی اصلی ساخت شوروی است که بر اساس پیشرفت طرح تانک‌های خانواده تی-۵۴/۵۵ طراحی شده و تولید آن از سال ۱۹۶۱ آغاز شد. این تانک به تدریج جای تانک‌های تی-۵۴ را در واحدهای زرهی و موتوری ارتش سرخ گرفته و تولید آن در شوروی تا سال ۱۹۷۵ ادامه یافت، تا اینکه در دهه ۱۹۸۰ با تانک‌های مدرن‌تر تی-۶۴، تی-۷۲ و تی-۸۰ در خطوط مقدم ارتش شوروی جایگزین شد.
      تی-۶۲ نخستین تانکی بود که از توپ بدون خان استفاده می‌کرد. تفاوت‌های اصلی این تانک با تی-۵۴ شامل شاسی طولانی‌تر و عریض‌تر، توپ بلندتر و پرقدرت‌تر و بدون خان ۱۱۵ میلی‌متری می‌شوند.
       
      تی-۷۲
       

      تانک تی-۷۲ یک تانک اصلی میدان نبرد است که تولید آن از اوایل دهه ۱۹۷۰ در شوروی آغاز شد. این تانک شباهت‌هایی با تانک قدیمی‌تر اما پیشرفته‌تر تی-۶۴ دارد. تی-۷۲ پس از تانک دیگر شوروی‌ها؛ تی-۵۴/۵۵ پرتیراژترین تانک تولیدشده پس از جنگ جهانی دوم است و در مجموع بیشتر از ۲۵ هزار دستگاه از آن ساخته شده و کماکان برای مشتریان خارجی تولید می‌شود که توسط ده‌ها کشور مورد استفاده قرار گرفته‌است. تانک تی-۹۰ مدل توسعه‌یافته تی-۷۲ و جدیدترین تانک ارتش روسیه محسوب می‌گردد. سلاح اصلی این تانک، یک قبضه توپ بدون خان کالیبر ۱۲۵ میلی‌متری از نوع ۲A46M است.
       
       
    • توسط seyedmohammad
      بسمه تعالی 
       

       
      نیروهای مسلح و مساله ی نخبگان  
       
       
       
      پیشگفتار: مساله ی نخبگی و نخبگان امروزه در هر سازمانی مطرح است . سازمان های غیر دولتی معمولا به دنبال سیاست هایی برای جذب نخبگان هستند. سازمان های دولتی عموما  از سیاست هایی همچون نوآوری باز[1] برای بهره بردن از نخبگان بدون نیاز به جذب و استخدام ایشان را دنبال میکنند. در برخی سازمان های دولتی مانند مجموعه های نظامی، امنیتی به دلیل سیاست های مرتبط با طبقه بندی اطلاعات ، موضوع نخبگان و نحوه ی تعامل سازمان با ایشان پیچیده تر است .
      دو خلاصه ی سیاستی  زیر توسط دو نویسنده نوشته شده اند ولی ایده ی مولف در هر دو تقریبا یکسان است. هر یک از مقالات میکوشد استدلال کند که رویکرد توجه به نخبگان از اساس دارای مشکلاتی است و نهاد های نظامی بایستی رویکرد دیگری را پیش بگیرند. استدلال ها  بر مبنای لزوم  توجه به نیازها و تعریف درست آنها بجای حمایت از ابزارها، ایده ها و وسایل است. با این استدلال سرمایه انسانی(شامل نخبگان) نیز بخشی از ابزارهای نیل به حل مسائل و نیازها در نظر گرفته می شود. مقاله دوم توسط واریور نوشته شده و در پست بعدی منتشر می شود انشالله. 
      ***
       
       
       
      سازمان های نظامی در جمهوری اسلامی ایران، به دلیل شرایط خاص عقیدتی و ایدئولوژیک مصداق سازمان های ارزش محور در علم مدیریت هستند.
      در علوم مدیریتی گفته میشود که  سازمان های ارزش محور، معمولا دارای فرصت هایی هستند: ارزش هاي محوري سازمان و مديريت سازمان بر اساس اين ارزشها مي تواند راهنماي بسيار خوبي جهت رشد و ادامه حيات سازمان باشد ، زیرا اين سازمان ها، به عنوان واكنش در برابر تغييرات محيطي ، ارزش هاي محوري خود را تغيير نمي دهند بلكه در صورت لزوم سعي مي كنند محيط خود يا ساختار هاي قبلي خود را تغيير دهند ، تا بتوانند ارزشهاي سازمان خود را حفظ نمايند. ارزش محوری موجب ایجاد و رشد سازمان هايي می شود كه رفتارشان حاصل تصميم و انتخاب آگاهانه خودشان و مبتني بر ارزش هاست نه ثمره اوضاع و شرايط محیطی. فرصت دیگر آن است که این سازمان ها عموما سازمان هايي عامل ، موثر و مسئوليت پذيرند . همچنین، این نوع سازمان دهی جهت مديريت استراتژيك نیز مناسب اسب زیرا در همه جنبه هاي تدوين ، اجرا و ارزيابي استراتژي ها و به هنگام تصميم گيري در اين زمينه ها بايد ارزش هاي محوري رعايت شوند و مورد توجه قرار گيرند.
      گذشته از نوع طراحی سازمانی در نیروهای مسلح ایران، نوع مدیریت نیز غالبا ارزش محور[2] است. در مديريت بر مبناي ارزش ها همه طرح ها ، تصميمات و عمليات در سازمان بر اساس ارزش ها هدايت و رهبري مي گردند. در این رویکرد هدف کلی به حداکثر رساندن ارزش سازمان است. این بدان معناست که تصمیمات صرفاً برای دستیابی به سود کوتاه‌مدت نباشند. گفته می شود که اگر تأثیرات بلندمدت تصمیمات بر سودآوری و پایداری سازمان در نظر گرفته شود، بازتاب آن را درآینده و در موفقیت های  به دست آمده توسط سازمان، مشاهده خواهد شد.
      اما این سازمان ها دارای نقاط ضعف و آسیب هایی نیز هستند. مهمترین آسیب ارزش محوری چه در طراحی سازمانی و چه در نوع مدیریت  آن است که در صورت تصویب و پذیرش یک ارزش از سوی سازمان – توسط فرهنگ غالب جامعه، فرهنگ سازمان یا اجبار مدیران – ارزش به عنوان هدف غایی سازمان تلقی شده و در صورت تامین آن ارزش ها، سازمان به هدف خویش رسیده است حتی اگر هیچ کار مفیدی درون سازمان صورت نگرفته باشد.
      در میان ارزشهایی که حقیقتا جزو ارزشهای اصیل هستند ولی به دلیل نوع و ساختار سازمان نیروهای مسلح ما آسیب زا شده اند می توان به برخی موارد اشاره نمود. به دلیل نوع وابستگی به حاکمیت، در ساختار نیروهای مسلح ایران مهمترین ارزش پیش فرض که همواره در معرض آسیب زایی قرار دارد، ارزش بودجه است. ارزش های دیگری که میتوان در این حوزه شناسایی نمود به شرح ذیل است:
      توجه بیش از حد به دفاع مقدس[3]،
      ارزش های موقت مربوط به تحولات سیاسی،
      تحقق شعار ما می توانیم،
      ارزش تبلیغات
      و به نظرمی رسد رویکرد توجه به نخبگان نیز با توجه موارد پیش گفته رویکرد صحیحی نبوده و موجب آسیب زایی می گردد.
       
      ارزش بودجه: ارزش بودجه به معنی آن است که نیروهای مسلح ایران به عنوان مصرف کننده ی بودجه دارای ارزش های سازمانی جهت جذب حداکثر ممکن از بودجه، گسترش حداکثر بوروکراسی سازمانی برای مصرف این بودجه و تضمین ادامه دار بودن این جریان بودجه می باشد. نمود این مساله را نیز می توان در تعریف پروژه ها بدون در نظر گرفتن نیازهای واقعی نیروهای مسلح جهت مصرف بودجه های تحقیقاتی پژوهشی و یا سیاست گران تمام کردن پروژه ها توسط وزارت دفاع دید که مورد اخیر موجب گسترش نهاد های موازی در سپاه، ارتش و ناجا ( ساتخ ها) و تامین نیاز های اصلی این مجموعه ها به صورت درون سازمانی شده است.
       
      توجه بیش از حد به دفاع مقدس: در نظر گرفتن توجه به دفاع مقدس اگر به عنوان یک تجربه ی تاریخی عظیم و یک گنج بزرگ جهت تجربه اندوزی و شناخت تهدیدات و راهکارهای دفاعی و نظامی باشد میتواند بسیار سودمند باشد ولی هنگامی که به عنوان یکی از ارزش های محوری سازمان های نیروهای مسلح در نظر گرفته می شود موجب آسیب هایی از این دست می شود.
      ·        عدم گردش نسلی و عدم اطمینان به نسل های جدیدتر به بهانه عدم حضور ایشان در دفاع مقدس و یا لزوم حفظ فرماندهان دفاع مقدس.
      ·        عدم به روز آوری جدی و عملی تاکتیک ها و تجهیزات به بهانه جواب گو بودن آنها در زمان دفاع مقدس و تهدیدات آن زمان.
      ·        برگزاری مراسمات یادواره های شهدا و بزرگداشت مناسبات دفاع مقدس و صرف بودجه های کلان جهت امور فوق که در این مورد می توان به انتقاد مقام معظم رهبری و نارضایتی ایشان از صرف بودجه ی کلان جهت ساختمان یادمان شهدا در جریان بازدید از دانشگاه افسری امام حسین علیه السلام اشاره نمود. در صورتی که مطابق موارد گفته شده توجه به دفاع مقدس به عنوان یکی از ارزش های محوری سازمان درآید، با توجه به ارزش محور بودن سازمان نیروهای مسلح ایران،  با حاصل شدن نتایجی که منجر به بزرگداشت یاد دفاع مقدس گردد اهداف سازمان محقق شده است.
       
      ارزش های موقت مربوط به تحولات سیاسی:  آسیب های متعدد ارین ناحیه را می توان از ارزش های دوره ای و گذرای سیاسی در سازمان نیروهای مسلح نیز مشاهده نمود. مهم ترین نمود آن به خصوص در وزارت دفاع به دلیل وابستگی به دولت و تغییر جناح های سیاسی قابل مشاهده است. بدین ترتیب که در دوره ی قدرت هر یک از جناح های سیاسی گفتمان آن جناح غالب با تغییرات مدیریتی و هدایت جریان بودجه بر روال کاری وزارت خانه مذکور اثرات عمده گذاشته و بعضا مسیر برنامه های کلان را نیز دست خوش تغییر می سازد. برای مثال در دوره دولت احمدی نژاد بودجه های کلان فضایی برای اهداف غیر واقعی و دور از نیازهای کشور اختصاص داده شد در حالی که با سیاست های تنش زدایی دولت روحانی نه تنها مسیر بودجه فضایی به کل مسدودشد بلکه تلاش شد کل سازمان های مرتبط با این دانش ازبین رفته و دانشمندان فضایی نیز با سرخوردگی جذب کارهای دیگر شوند. 
       
      تحقق شعار ما می توانیم: شعار "ما می توانیم" نیز گرچه یکی از هوشمندانه ترین راهبرد های مطرح شده از سوی رهبر انقلاب در همه عرصه های اقتصادی، نظامی و صنعتی ست، ولی توجه افراطی به این شعار به عنوان یک ارزش مستقل به خصوص در عرصه نظامی موجب تعریف نمودن پروژه های بی حاصل و بدون استفاده در سازمان رزم نیروهای مسلح ایران، حمایت از ایده های نامتناسب با میدان و رشد نامتوازن فناوری ها جهت اثبات توانایی داخلی شده است که در نهایت نیز خروجی این پروژه ها پس از هزینه بسیار زیاد جهت کسب فناوری و ساخت پیش نمونه های اولیه بایگانی شده و هیچگاه به صحنه ی عمل و استفاده نرسیده است. در صورتی که چنانچه جنبش" ما می توانیم  " به معنی بهره گیری از حداکثر ظرفیت تولید داخلی جهت برآورده کردن نیازهای واقعی نیروهای مسلح به کار گرفته شود موجب جهش عظیم هم در تولیدات نظامی و هم در اقتصاد ایران خواهد شد. 
       
      ارزش تبلیغات: آرامش روانی جامعه، حس امنیت و اقتدار در بعد داخلی، و قدرت نمایی در بعد خارجی نیز مطلبی مهم و بسیار حیاتی ست. اما هنگامی که به عنوان یکی از ارزش های محوری سازمان نیروهای مسلح ایران قرار بگیرد، نتیجه ی آن رونمایی از محصولاتی که هنوز مراحل تست را نیز پشت سر نگذاشته اند، و یا رونمایی های متعدد از برخی پروژه های تکراری با نام های جدید، بزرگ نمایی های خارج از قاعده، و کوچک نمایی های غیر واقعی در مورد تهدیدات موجود است. اوج این مشکل را می توان در رژه ی هر ساله نیروهای مسلح دید که به بدترین شکل ممکن بدون نظم و ترتیب و رعایت اصول رژه دو بار در سال اجرا می شود.پیش ازین نیز مقاله ای با عنوان " نظام رونمایی ها : امنیت زایی و امنیت زدایی" در مورد همین آسیب منتشر شده است. 
       
       
      آخرین ارزش موجود در سازمان نیروهای مسلح که به تازگی مورد توجه قرار گرفته است و به اندازه ارزش های پیش گفته مورد توجه نیست ولی بیم آن می رود که مانند ارزش های پیش گفته نهایتا منجر به آسب هایی بشود، مساله نخبگی و توجه به نخبگان است. شکی در بهره بردن در نیروهای نخبه و لزوم شایسته سالاری در هیچ سازمانی از جمله سازمان های نظامی وجود ندارد؛ ولی مشکل آنجاست که در یک سازمان ارزش محور، اگر مساله توجه به نخبگان خود به یک ارزش تبدیل شود، هیچگاه نتایج مورد نظر از بکار گیری نخبگان حاصل نخواهد آمد. نمود این داستان در جشنواره ها و فراخوان های ایده ها و جذب نخبگان که مدتی ست در نیروهای مسلح اتفاق می افتد قابل مشاهده است. اگر چنانچه که در ادامه گفته خواهد شد نیروهای مسلح ایران با رویکرد نیاز محور به سراغ نخبگان رفته و از ایشان برای حل مسائل کمک بگیرند، قطعا در یک رابطه ی دو سویه هم نخبگان امکان خدمت به کشور و مورد حمایت قرار گرفتن را بدست خواهند آورد و هم نیروهای مسلح از خدمات آنها به درستی بهره مند می شوند. اما چنانچه توجه به نخبگان خود به ارزش تبدیل شود، رویکرد مورد نظر منجر به جذب، استخدام، و یا حمایت های مقطعی در بعد مالی و مطرح ساختن حاصل دانش نخبگان در سمینار ها، همایش ها و مجلات تخصصی در قالب مقالات و پژوهش هایی که از روی کاغذ فراتر نمی روند خواهد بود.
      حقیقت آن است که در طول سال هایی که مساله توجه به نخبگان در نیروهای مسلح مورد توجه قرار گرفته است خروجی این سیاست نهایتا منجر به خمودگی و سرد شدن نخبگان، و در بسیاری از موارد جذب و هضم آنان در نظام بروکراتیک و سلسله مراتب سازمان های نظامی شده است. بنابر این  جهت بهره بردن از دانش نخبگان، نبایستی مساله توجه به نخبگان، خود تبدیل به یک ارزش در نیروهای مسلح شود، که در نهایت، مانعی برای بهره بردن از نخبگان و وصول به نتایج مورد نظر خواهد شد.
      اکنون و با در نظر گرفتن مطالبی که در مورد دیگر ارزش های حاکم بر سازمان نیروهای مسلح ایران گفته شد دوباره به مساله ی نخبگان نظر کنیم. در یک سازمان ارزش محور، نه تنها تعریف نخبگی تابع ارزش های سازمان است بلکه نحوه ی رفتار با نخبگان نیز مشمول همین قاعده است.
      ارزش هایی چون تظاهر به دینداری و یا ارتباطات خانوادگی که در عرف نیروهای مسلح با عبارت " منًا بودن" از آن تعبیر می شود ( تعریف نخبگی ) و داشتن برخی عقاید سیاسی خاص در دوره های سیاسی ( رفتار با نخبگان) و بسیاری مثال های دیگر از مصادیق غلبه ارزشهای بالاتر در سلسله مراتب ارزش ها بر بر ارزش های پایین تر مانند همین موضوع نخبه سالاری است. این موضوع  تا کنون باعث عدم امکان بهره مندی شایسته نیروهای مسلح از ظرفیت جامعه نخبگانی کشور شده است. در صورتی که با رویکرد نیاز محور و با به روزآوری برخی نکات حفاظتی ( حفاظت اطلاعات هوشمند شامل روش های برون سپاری و تقسیم پروژه) می توان از طیف وسیعی از نخبگان جهت براورده ساختن نیازهای دفاعی و نظامی کشور و رفع تهدیدات پیشرو مدد گرفت. 
      البته کل سازمان نیروهای مسلح، در یک حالت آرمانی بایستی دچار تحول در طراحی سازمانی شده، و از طراحی ارزش محور به طراحی فرایند محور میل کنند. از آنجا که امر فوق در کوتاه مدت و میان مدت امکان پذیر به نظر نمی رسد، پیشنهاد می شود که در مدل مدیریتی، بجای مدیریت مبتنی بر ارزش، رویکرد نیازمحور مورد توجه قرار گیرد. در این رویکرد بایستی نیازهای واقعی نیروهای مسلح (در میدان، آینده ی نزدیک و آینده ی دور ) مرتبا نیاز سنجی شده و جهت پاسخ به این نیاز ها از نخبگان به صورت هدفمند بهره گیری شود.
      در یک مدل پایه نیاز محوری از فرآیند زیر پیروی میکند:
       
       

       
       
       
      نکته ی مهم در این مدل و یا دیگر مدل های پایه در مورد عملکرد نیاز محور آن است که بایستی همواره پایش دقیقی جهت دانستن نیاز های واقعی و تشخیص اولویت آنها و ورود به مراحل بعدی انجام گردد. 
       
       
       
       
       
        [1] Open innovation
      [2] VBM
      [3] مساله ی عظمت دفاع مقدس و مقام رفیع شهداو وجوب توجه به آن از اصول مسلم است ولی ما دراینجا در مقام آسیب شناسی بوده و ناگزیراز بررسی دقیق موضوعات می باشیم.
  • مرور توسط کاربر    0 کاربر

    هیچ کاربر عضوی،در حال مشاهده این صفحه نیست.