MR9

تحلیل و پیگیری تحولات سوریه - بخش سوم ( از NOVEMBER 2016)

Recommended Posts

شهید همدانی پایه گذار تفکر بسیج مردمی در سوریه

 

شهید سلیمانی از آن شهدایی است که باید چند باره شناخت، و این سرآغازی است برای مرور تفکر این شهید عزیز که ملقب به حبیب حرم است

 

 

گفتگوی نادر طالب زاده با سردار جعفری با در مورد ایشان و فعالیت ایشان

https://www.youtube.com/watch?v=fxgQ47SK9jA

در طرح ریزی فعالیت های مردمی در فتنه 88 در کف میدان بود و توانست تجربیاتی رو رقم بزنه که در سوریه جریان مقاومت رو نجات بده

پیگیر مستندهایی مثل سریال شهید باقری (آخرین روزهای زمستان)

نقل قول

شهید همدانی در ساخت دو فیلم محمدحسین مهدویان با عناوین «آخرین روزهای زمستان» و «ایستاده در غبار» با تمام اعتبار شخصی و به صورت گمنام همکاری کردند.

https://iqna.ir/fa/news/3565732/%D8%B3%D8%A7%D8%AE%D8%AA-%D9%85%D8%B3%D8%AA%D9%86%D8%AF%DB%8C-%D8%AF%D8%B1%D8%A8%D8%A7%D8%B1%D9%87%E2%80%8C-%D8%B2%D9%86%D8%AF%DA%AF%DB%8C-%D8%B4%D9%87%DB%8C%D8%AF-%D9%87%D9%85%D8%AF%D8%A7%D9%86%DB%8C-%D8%AF%D8%B1-%D9%85%D8%B1%DA%A9%D8%B2-%DA%AF%D8%B3%D8%AA%D8%B1%D8%B4-%D8%B3%DB%8C%D9%86%D9%85%D8%A7%DB%8C-%D9%85%D8%B3%D8%AA%D9%86%D8%AF-%D9%88-%D8%AA%D8%AC%D8%B1%D8%A8%DB%8C

 

صحبت های سردار شهید همدانی در مورد ورود به سوریه و تشکیل نیروی مردمی از داخل خود اهل سنت و مخالفت های ابتدایی دولت سوریه 

https://www.aparat.com/v/DIsFr/%DA%86%D8%B1%D8%A7_%D8%A7%DB%8C%D8%B1%D8%A7%D9%86_%D9%88%D8%A7%D8%B1%D8%AF_%D9%86%D8%A8%D8%B1%D8%AF_%D8%B3%D9%88%D8%B1%DB%8C%D9%87_%D8%B4%D8%AF%D8%9F_%D8%A7%D8%B2_%D8%B2%D8%A8%D8%A7%D9%86_%D8%B3%D8%B1%D8%AF%D8%A7%D8%B1_%D8%B4%D9%87%DB%8C%D8%AF
https://www.aparat.com/v/7xukM/%D9%86%D8%A7%DA%AF%D9%81%D8%AA%D9%87_%D9%87%D8%A7%DB%8C_%D9%86%D8%A8%D8%B1%D8%AF_%D8%B3%D9%88%D8%B1%DB%8C%D9%87_%D8%A7%D8%B2_%D8%B2%D8%A8%D8%A7%D9%86_%D8%B3%D8%B1%D8%AF%D8%A7%D8%B1_%D8%B4%D9%87%DB%8C%D8%AF_%D9%87%D9%85%D8%AF%D8%A7%D9%86%DB%8C
نقل قول

شهید همدانی نحوه حضور خود در جبهه سوریه را اینطور بیان می‌کند: «در سیزدهم دی ماه سال 1390 بنده به این کشور (سوریه) مأمور شدم. زمانی که من به عنوان فرمانده سپاه تهران خدمت می‌کردم. هنوز آثار فتنه 88 و مشکلات ناشی از آن باقی بود. ما در حال توسعه سپاه محمد رسول الله (ص) بودیم. نواحی را از شش ناحیه به بیست و دو  ناحیه توسعه دادیم. در حال سر و سامان دادن به سازمان رزم‌گردان‌های امنیتی بودیم که سردار جعفری بنده را احضار نمودند. خدمت ایشان رسیدم و بعد از ارائه گزارشی از وضعیت سپاه تهران، به ایشان فرمودند: فلانی به سوریه می‌روید؟

خب، خیلی‌ها دوست داشتند که بروند سوریه، بنده یک مکثی کردم و گفتم: برای چه بروم؟ به چه عنوانی بروم؟‌ فرمود: ارتش و نظام سوریه درخواست کمک کرده‌اند به عنوان فرمانده بروی و کمک کنی! سردار قاسم سلیمانی هم گفته که شما برای این کارم مناسب هستید.

از آنجایی که خودم هم انگیزه بالایی برای حضور در سوریه و دفاع از حرم‌های عمه سادات و حضرت رقیه (س) داشتم، بلافاصله جواب مثبت دادم. اصلاً نگفتم فکر می‌کنم بعد جواب می‌دهم همان جا جواب مثبت دادم ایشان هم با سردار سلیمانی تماس گرفتند و گفتند که فلانی موافق است.

 

نقل قول

شهید همدانی نحوه ارائه این پیشنهاد به بشار اسد را اینگونه تعریف می‌کند: «اسفند 1391 تروریست‌ها کاملا به نقطه پیروزی نزدیک شده بودند آنها با حمایت همه جانبه عربستان، قطر، امارات و کشورهای غربی توانسته بودند حلقه محاصره را تنگ تر و به کاخ ریاست جمهوری سوریه در دمشق نزدیکتر شوند طوری که عن‌قریب کاخ را به اشغال خود درآوردند. آن شب وضعیت بسیار بغرنجی پیش آمده بود البته خانواده‌ها را فرستاده بودیم به جاهای امن، بشار اسد هم کار را تمام شده می‌دانست و دنبال رفتن به یک کشور دیگر بود.

آخرین پیشنهاد آن شب به بشار اسد داده شد، گفتم: حالا که همه چیز تمام شده و کاخ ریاست جمهوری در آستانه سقوط می‌باشد شما باید این آخرین پیشنهاد ما را عملی کنید. گفتند: چه کنیم؟ گفتم: در اسلحه خانه‌ها را باز کنیم و مردم را با اسلحه‌های موجود در آن مسلح کنید تا خود مردم جلوی این تروریست‌ها را بگیرند.

شکر خدا با این پیشنهاد موافقت کردند و همان شب با این اقدام، سوریه از سقوط حتمی نجات پیدا کرد و مردم تروریست‌های تکفیری را از اطراف کاخ ریاست جمهوری و بعد هم شهرهای سوریه عقب راندند. همین نیروها، هسته اولیه تشکیلاتی به نام دفاع وطنی را شکل دادند که الان در سوریه با داعشی‌ها، النصره‌‌ای‌ها و... می‌جنگند.»

 

نقل قول‌های شهید همدانی درباره سوریه برگفته از کتاب پیغام ماهی‌ها نوشته گلعلی بابایی است.

 
  • Like 1
  • Upvote 11

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
3 hours قبل , arminheidari گفت:

نقل قول‌های شهید همدانی درباره سوریه برگفته از کتاب پیغام ماهی‌ها نوشته گلعلی بابایی است.

 

سلام کتاب پیغام ماهی ها یک کتاب مکمل خوب یعنی خاطرات همسر شهید حاج حسین همدانی با عنوان خداحافظ سالار را در کنار خودش دارد . جملات زیر را از بخش های ابتدایی این کتاب انتخاب کرده ام (جایی که شهید همدانی برای روحیه دادن به سوری ها همسر و دو دخترش را به سوریه برده بودند) . 

 

34073.jpg

 

چرا زن و بچه تان را در این اوضاع بحرانی به دمشق می آرید !؟  حاج آقا گفتن اتفاقا همین موضوع را آقای بشار اسد دیروز ازشون پرسیده که در جوابشان گفتن من پیرو مکتب حسین بن علی ام ...

وقت رفتن دور از چشم دختر ها و طوری که ببینم ، یک کلت و یک نارنجک گذاشت زیر مبل ... و رفتند و ما ماندیم با خانه ای پر از غربت و البته دنیایی دلهره برای سالم برگشتن حسین !

... صدای چند رگبار پی در پی حرف سارا را ناگفته گذاشت . صدا به قدری نزدیک بود که شیشه ها لرزیدند . کم کم صدای تیراندازی ها بیشتر و بیشتر شد . ساختمان می لرزید . صدای شلیک آر پی جی و رگبار سلاح های سنگین ...

سیم کارت عربی ای را که حسین بهم داده بود انداختم توی گوشیم و روشنش کردم اما تماس نگرفتم .

صدای شلیک خمپاره هم به صداهای قبلی اضافه شد . انفجاری نزدیک ، ... یاد بمباران پادگان ابوذر سر پل ذهاب در سال 1363 افتادم که موج انفجار چند نفر را از بالای ساختمان به کف خیابان پرتاب کرد ... به دختر ها گفتم پاشید بریم طبقه پایین .

از پله ها رفتیم پایین ... سرایدار با احتیاط در خانه را نیمه باز کرده بود و هراسان و دزدکی کشیک اوضاع کوچه را می کشید . گوشه حیاط ، چند مجروح که سر و رویشان خون آلود بود ، دراز کشیده بودند . نزدیک تر نشدم ، نمی دانستم اینها کدام طرفی اند .

... تلفن همراهم زنگ خورد . به سرعت به صفحه گوشی نگاه کردم ، شماره حسین افتاده بود ، با دیدن اسم حسین کمی آرام شدم . گوشی را برداشتم . بدون مقدمه ، حتی بدون اینکه اجازه دهد سلام بدهم ، تند تند و با عجله گفت : اطراف ساختمونتون کاملا محاصره شده ، برید کف اتاق ، دور از پنجره ها ، پشت مبل ها بشینید . اون دو تا تیکه ای رو هم که گذاشتم زیر مبل دم دستت باشه

...

  • Like 1
  • Upvote 12

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر

حالا در سوریه همه چیز بطوری سیاه و نابود شده که همین بشار اسد فعلا برای جمع کردن اوضاع گزینه مناسبی ولی برای فردا سوریه چه؟ برای دخالت دادن همه مرام ها و قومیت ها در کیک مشارکت و قدرت چه؟  در سوریه طوری با مخالفین برخورد شد که گروه های کمتر خطرناک محو شدند و در مقابل داعش چندان آسیبی ندید تا به مسئله اصلی تبدیل شده و همین امر باعث بالا رفتن شانس ماندن بشار اسد شود ( این فاکتور موردی بجز تلاش های ایران و روسیه برای حفظ بشار اسد بود) ولی واقعا این سیاست درست است یعنی یک کاسه کردن مخالف و معاند و تروریست و این امر بسیار آسیب رساندن بود. بشار اسد در انتخاباتی شرکت میکرد بدون رقیب جدی و 99% آرا را هم به دست می آورد. این حالت مطلوب است؟ به نظرم نه. ما در سال 88 چیزی به دست نیاوردیم که سرلوحه آینده ما باشد بجز اینکه گره ای که با دست باز میشد را با دندان باز کردیم، میل به تعامل و گفتگو نداشتیم و همه را دشمن و خود فروخته و نفوذی و ... دیدیم و بشدت هزینه را برای ایران بالا بردیم در صورتی تساهل و تعامل می توانست این امر را که اگر دردناک بود به تدریج حل کند ولی راه حل ارائه شده پاک کردن مسئله بود و نه حل آن و این از جانب هر شخصی بوده باشد به نظر بنده اشتباست. هر نیرویی که به راس قدرت قدرت و مشارکت نزدیک می شود سالها برای پرورش و ایفای نقش او هزینه شده و ما به راحتی این نیروها را از قطار خدمت پیاده کردیم بدون اینکه بدانیم اول از همه ایران آسیب می بیند بخاطر کنار رفتن نیرو و ایده های مختلف. هنوز این وضعیت ایجاد دو قطبی  برای حل مسائل وجود دارد و کلا خاورمیانه غرق این مسئله است ولی نباید اشتباهات را تکرار کرد. باید به سمت تحمل و تساهل رفت و از این نظر الگویی در خاورمیانه باشیم و فردا که کشوری به مشکل برخورد از ما برای حل مسال داخلی اش مشاوره فرهنگی - مدنی طلب کند نه مالی - تجهیزاتی - مستشاری. 

  • Like 2
  • Downvote 2

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
21 hours قبل , HRA گفت:

 

سلام کتاب پیغام ماهی ها یک کتاب مکمل خوب یعنی خاطرات همسر شهید حاج حسین همدانی با عنوان خداحافظ سالار را در کنار خودش دارد . جملات زیر را از بخش های ابتدایی این کتاب انتخاب کرده ام (جایی که شهید همدانی برای روحیه دادن به سوری ها همسر و دو دخترش را به سوریه برده بودند) . 

 

 

 

چرا زن و بچه تان را در این اوضاع بحرانی به دمشق می آرید !؟  حاج آقا گفتن اتفاقا همین موضوع را آقای بشار اسد دیروز ازشون پرسیده که در جوابشان گفتن من پیرو مکتب حسین بن علی ام ...

وقت رفتن دور از چشم دختر ها و طوری که ببینم ، یک کلت و یک نارنجک گذاشت زیر مبل ... و رفتند و ما ماندیم با خانه ای پر از غربت و البته دنیایی دلهره برای سالم برگشتن حسین !

... صدای چند رگبار پی در پی حرف سارا را ناگفته گذاشت . صدا به قدری نزدیک بود که شیشه ها لرزیدند . کم کم صدای تیراندازی ها بیشتر و بیشتر شد . ساختمان می لرزید . صدای شلیک آر پی جی و رگبار سلاح های سنگین ...

سیم کارت عربی ای را که حسین بهم داده بود انداختم توی گوشیم و روشنش کردم اما تماس نگرفتم .

صدای شلیک خمپاره هم به صداهای قبلی اضافه شد . انفجاری نزدیک ، ... یاد بمباران پادگان ابوذر سر پل ذهاب در سال 1363 افتادم که موج انفجار چند نفر را از بالای ساختمان به کف خیابان پرتاب کرد ... به دختر ها گفتم پاشید بریم طبقه پایین .

از پله ها رفتیم پایین ... سرایدار با احتیاط در خانه را نیمه باز کرده بود و هراسان و دزدکی کشیک اوضاع کوچه را می کشید . گوشه حیاط ، چند مجروح که سر و رویشان خون آلود بود ، دراز کشیده بودند . نزدیک تر نشدم ، نمی دانستم اینها کدام طرفی اند .

... تلفن همراهم زنگ خورد . به سرعت به صفحه گوشی نگاه کردم ، شماره حسین افتاده بود ، با دیدن اسم حسین کمی آرام شدم . گوشی را برداشتم . بدون مقدمه ، حتی بدون اینکه اجازه دهد سلام بدهم ، تند تند و با عجله گفت : اطراف ساختمونتون کاملا محاصره شده ، برید کف اتاق ، دور از پنجره ها ، پشت مبل ها بشینید . اون دو تا تیکه ای رو هم که گذاشتم زیر مبل دم دستت باشه

...

 

 

این به جای افتخار کردن ، گریه داره ... حالا آیا این عزیز فکر کرده بود که اگه تکفیری ها اینها رو اسیر می کردند چه ضربه ی شدیدی به اعتبار ملی ایران می خورد !؟

 

اصلا مگه امام علی در جنگ صفین و جنگ جمل و جنگ نهروان زن و بچه برده بود !؟ چرا به امام علی (ع) و شیوه های جنگیش فکر نمی کنند که حداقل 5 سال حکومت کرد و همه ش دنبال راه انداختن کربلای دیگر هستند !؟

 

 

 

  • Like 1
  • Upvote 2
  • Downvote 4

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
2 hours قبل , Ghalam گفت:

این به جای افتخار کردن ، گریه داره ...

 

سلام

ما هم معتقد به این هستیم که باید برای این موضوع  گریه کرد . اینکه انسانی  وجود دارد که آنقدر برای هدف ، عقیده و وظیفه اش آنقدر اهمیت قائل است که حاضر می شود تمام هستی و دارایی اش را در این مسیر به کار گیرد اشک شوق دارد که این مساله در کنار بعضی از رفتار های داخلی ها دو چندان می گردد . نتیجه اینگونه عمل کردن هم دیده شد و دمشقی را که از نظر نظامی و امنیتی  باید سقوط کرده فرض میشد نجات داد که اگر به تفکر امثال شما بود پیشاپیش دست ها بالا بود .

مشکل شما و امثالهم سطحی و جزئی نگری و عدم توجه به شرایط است . حضرت علی (علیه السلام) در سقیفه ، جمل ، نهروان و صفین به یک شکل عمل نکردند .  نهروانی که حضرت را به جنگ کشاندند و صفینی که در نهایت سطحی نگران با طعنه گفتند که علی که از مرگ نمی هراسید پس چرا وقتی شمشیر را زیر گلوی خود دید جنگ برده را رها کرد و آن را به باخت مبدل ساخت . می جنگید یا کشته میشد و به آروزیش می رسید و یا کار معاویه را یکسره می کرد .  روند حکومت حضرت به گونه ای بود که اگر ادامه می یافت کربلا در زمان ایشان رقم می خورد و البته الله اعلم .

موفق باشید

 

 

ویرایش شده در توسط HRA
مشکل در ارسال ...
  • Like 1
  • Upvote 4

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
38 minutes قبل , Ghalam گفت:

 

 

این به جای افتخار کردن ، گریه داره ... حالا آیا این عزیز فکر کرده بود که اگه تکفیری ها اینها رو اسیر می کردند چه ضربه ی شدیدی به اعتبار ملی ایران می خورد !؟

 

اصلا مگه امام علی در جنگ صفین و جنگ جمل و جنگ نهروان زن و بچه برده بود !؟ چرا به امام علی (ع) و شیوه های جنگیش فکر نمی کنند که حداقل 5 سال حکومت کرد و همه ش دنبال راه انداختن کربلای دیگر هستند !؟

 

 

این تفکر اگرچه مسخره ولی چندین بار در طول تاریخ جواب داده است 

مشهور است که فرماندهان پل های پشت سر خود را خراب می کردند و راهی برای عقب نشینی نمی گذاشتند تا نیروهایشان برای نجات خودشان هم که شده نبرد را تا اخر و با تمام قدرت انجام دهند و چه نبردهای نا متوازنی اینگونه پیروزی ازشان بیرون آمده است. 

 

این روش زمانی معنی دارد که نیروها انگیزه ندارند و فرمانده انها باید اثبات کند که تا اخر پای کار است 

مثال غیرنظامی اش عبور مهندسان المانی با خانواده از روی پل ورسک برای افتتاح (البته اجبار رضا خان بود ولی معنی اش مشخص بود)

ویرایش شده در توسط arminheidari
  • Upvote 3

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
1 minute قبل , arminheidari گفت:

این تفکر اگرچه مسخره ولی چندین بار در طول تاریخ جواب داده است

 

نه همیشه .............نبرد ایسوس 

"پس از فرار داریوش ایرانیان شکست خوردند و اردویشان به غارت رفت و مادر، زن، پسر و دختر داریوش نیز بدست اسکندر گرفتار شدند."

 

عنوان شده یکی از دلایل سستی و زوال نهایی هخامنشیان همین مورد بوده ....شاه پس از اسارت خانوادش قادر به تصمیم گیری نبوده ...........

 

  • Like 1
  • Upvote 2

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
14 hours قبل , aminf14 گفت:

باید به سمت تحمل و تساهل رفت و از این نظر الگویی در خاورمیانه باشیم و فردا که کشوری به مشکل برخورد از ما برای حل مسال داخلی اش مشاوره فرهنگی - مدنی طلب کند نه مالی - تجهیزاتی - مستشاری. 

ناف منطقه ی ما رو با برخورد تمدن ها بریده اند ترمز گفتگو های فرهنگی و تمدنی هم همون موقع کشیده شد!

14 hours قبل , aminf14 گفت:

ر سوریه طوری با مخالفین برخورد شد که گروه های کمتر خطرناک محو شدند و در مقابل داعش چندان آسیبی ندید تا به مسئله اصلی تبدیل شده و همین امر باعث بالا رفتن شانس ماندن بشار اسد شود

داعش که محو شد ( در این ده سال حداقل سه بار تغییر موجودیت داد و توسط عامل سومی به نام آمریکا دوباره حیات پیدا کرد و ما هنوز با این مسئله درگیریم)

14 hours قبل , aminf14 گفت:

ما در سال 88 چیزی به دست نیاوردیم که سرلوحه آینده ما باشد بجز اینکه گره ای که با دست باز میشد را با دندان باز کردیم

این به نظرم به زاویه دید شخصی شما بر میگرده والا گره رو ما ایجاد نکردیم زمینه هایی بود و بستر هایی فراهم شد و عده ای سو استفاده کردند

14 hours قبل , aminf14 گفت:

میل به تعامل و گفتگو نداشتیم و همه را دشمن و خود فروخته و نفوذی و ... دیدیم

اینکه یک عده ای از اینجا بلند بشوند و دوره بیوفتند در آمریکا و عربستان و با ده تا حلقه ی فکری و امنیتی و سیاسی جلسه بگذارند و بخواهند در مورد آینده کشور با طرف بیگانه صحبت بکنند آنهم در کشوری متهم به دشمنی و اقدامات خصمانه ی ریشه داره علیه ماست قابل پذیرش نیست ( بحث مصادیق سیاسی بسیاری پیدا میکنه که ناچارا مجبورم گذر کنم )

15 hours قبل , aminf14 گفت:

تساهل و تعامل می توانست این امر را که اگر دردناک بود به تدریج حل کند

هرات و موصل و ژنو و تهران و نیویورک .....

ما کم نذاشتیم ولی اونها هم کم تو کاسه ی ما نگذاشتند ( هنوز هم شعله ی شمع های محل شهادت سردار کنار فرودگاه بغداد روشنه )

 

 

 

47 minutes قبل , Ghalam گفت:

حالا آیا این عزیز فکر کرده بود که اگه تکفیری ها اینها رو اسیر می کردند چه ضربه ی شدیدی به اعتبار ملی ایران می خورد !؟

چرا زن و بچه تان را در این اوضاع بحرانی به دمشق می آرید !؟  حاج آقا گفتن اتفاقا همین موضوع را آقای بشار اسد دیروز ازشون پرسیده که در جوابشان گفتن من پیرو مکتب حسین بن علی ام .

 

روایت اینها و امثال اینها که کم نبودند و نیستند رو من و امثال من باید شب و روز بخوانیم و تکرار کنیم که دیگر اَنگ مدافع اسد بودن رو به این عزیزان نزنند 

والا اعتبار ملی که چه عرض کنم

اعتبار اعتقادی و انسانی ما هر روز و هر شب پس چنین اخباری زیر سوال است :

https://www.mashreghnews.ir/news/1081413/پیدا-شدن-جنازه-دختری-که-بعد-از-ربوده-شدن-مورد-تجاوز-قرارگرفت

 

  • Upvote 7
  • Downvote 2

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
1 ساعت پیش, bluemoon گفت:

 

نه همیشه .............نبرد ایسوس 

"پس از فرار داریوش ایرانیان شکست خوردند و اردویشان به غارت رفت و مادر، زن، پسر و دختر داریوش نیز بدست اسکندر گرفتار شدند."

 

عنوان شده یکی از دلایل سستی و زوال نهایی هخامنشیان همین مورد بوده ....شاه پس از اسارت خانوادش قادر به تصمیم گیری نبوده ...........

 

 

در نبرد آخر اگر سواره نظام سغدی به دستور داریوش بعد از دور زدن خطوط اسکندر برای نجات دادن خانواده ش به کمپ نمی رفتن و به جاش بر می گشتن از جناحین و پشت به خطوط اسکندر مقدونی حمله می کردند ، احتمالا نتیجه ی جنگ و تاریخ بشر عوض می شد .

  • Upvote 3

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
1 hour قبل , YEQ گفت:

چرا زن و بچه تان را در این اوضاع بحرانی به دمشق می آرید !؟  حاج آقا گفتن اتفاقا همین موضوع را آقای بشار اسد دیروز ازشون پرسیده که در جوابشان گفتن من پیرو مکتب حسین بن علی ام .

 

روایت اینها و امثال اینها که کم نبودند و نیستند رو من و امثال من باید شب و روز بخوانیم و تکرار کنیم که دیگر اَنگ مدافع اسد بودن رو به این عزیزان نزنند 

والا اعتبار ملی که چه عرض کنم

اعتبار اعتقادی و انسانی ما هر روز و هر شب پس چنین اخباری زیر سوال است :

https://www.mashreghnews.ir/news/1081413/پیدا-شدن-جنازه-دختری-که-بعد-از-ربوده-شدن-مورد-تجاوز-قرارگرفت

 

 

متاسفانه عزیزان دچار یک خوش خیالی مضمن و بی دلیل هستند و احتمالا این موضوع توسط اطرافیان بله قربان گو و چاپلوسین تقویت هم می شه وگرنه حداقل یک سردار باید فکر بدترین شرایط رو کنه و براش چاره جویی کنه نه زنگ بزنه و  بگه « اسلحه زیر مبل رو بردار » ، حالا با این تفنگ چکار کنند !؟ خودکشی کنند !؟ اون تکفیری که از خطوط دفاعی  و آتش دشمن و چند صد تا سرباز مسلح گذشته ، دیگه اسلحه کمری یک زن چه کاری می تونه در برابرش کنه !؟

  • Like 1
  • Upvote 2
  • Downvote 1

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
13 hours قبل , YEQ گفت:

ناف منطقه ی ما رو با برخورد تمدن ها بریده اند ترمز گفتگو های فرهنگی و تمدنی هم همون موقع کشیده شد!

داعش که محو شد ( در این ده سال حداقل سه بار تغییر موجودیت داد و توسط عامل سومی به نام آمریکا دوباره حیات پیدا کرد و ما هنوز با این مسئله درگیریم)

این به نظرم به زاویه دید شخصی شما بر میگرده والا گره رو ما ایجاد نکردیم زمینه هایی بود و بستر هایی فراهم شد و عده ای سو استفاده کردند

اینکه یک عده ای از اینجا بلند بشوند و دوره بیوفتند در آمریکا و عربستان و با ده تا حلقه ی فکری و امنیتی و سیاسی جلسه بگذارند و بخواهند در مورد آینده کشور با طرف بیگانه صحبت بکنند آنهم در کشوری متهم به دشمنی و اقدامات خصمانه ی ریشه داره علیه ماست قابل پذیرش نیست ( بحث مصادیق سیاسی بسیاری پیدا میکنه که ناچارا مجبورم گذر کنم )

هرات و موصل و ژنو و تهران و نیویورک .....

ما کم نذاشتیم ولی اونها هم کم تو کاسه ی ما نگذاشتند ( هنوز هم شعله ی شمع های محل شهادت سردار کنار فرودگاه بغداد روشنه )

 

شهادت سردار چه ربطی به انتخابات 88 داره؟ دوست گرامی ممنون میشم پست بنده رو با دقت بخونید و براساس اون پاسختون رو بفرمایید چون برداشت شما مطلقا اشتباه بوده. عرایض بنده مربوط به سیاست  داخلی است ولی برداشت شما انگار سیاست خارجی بوده. در مسائل داخلی هرچه تسامح و تساهل و تحمل آرا وجود داشته باشه بهتره.  وقتی در انتخاباتی ناظر، مجری و کاندیدا همه از یک قماش هستند و عملا ناظر از کاندیدایی دفاع می کنه اون انتخابات دچار شبهه هست و این تنها نظر بنده نیست نظر قشر عظیمی از مردم بوده و هست. خیلی مبحث ساده ای هست و نیاز به پیچیدگی ندارد. در انتخاباتی طرف پیروز داریم، طرف شکست خورده، باید به طرف شکست خورده مجال اظهار نظر داد، فرصت اعتراض داد هیچ کدام از این موارد رخ نداد و وقتی گفتگویی وجود نداشته باشد، دیدگاه با سمت افراط کشیده می شود. در خیلی کشورها  و در خیلی از مسائل کشورها واقعا حق اعتراض مسالمت آمیز وجود دارد ولی در کشور ما . فلان شخص در مسند قدرت باشد باید کسی لام تا کام حرفی نزند و اگر کسی از جبهه مقابل به قدرت برسد واویلا و از روز اول در کارش کارشکنی می کنند. وقتی افرادی بالاتر از نقد باشد یا کشور به سمت فساد عنان  گسیخته می رود مانند ما یا جنگ داخلی مثل جهنم سوریه.

 

 فرمایش کردید که داعش که محو شد ( در این ده سال حداقل سه بار تغییر موجودیت داد و توسط عامل سومی به نام آمریکا دوباره حیات پیدا کرد و ما هنوز با این مسئله درگیریم)

 توجهی نمی فرمایید به حرف بنده. بشار اسد در دو سال اول اعتراض و حتی در زمان اشغال رقه توجهی به داعش نداشت و بیشتر مشغول سرکوب ارتش آزاد و... بود. تازه بعد اشغال تدمر و بعضی موارد دیگر سرکوب داعش در سوریه در دستور کار قرار گرفت. به زعم بنده دلیل این امر یک کاسه ساختن مخالفان بشار اسد در لوای تروریست بود، وقتی خطر تروریست وجود داشته باشد، عملا 80 % مردمی که با بشار اسد مخالف هستند دیگر صدایی برای اعتراض و مشارکت در آینده سوریه ندارند و فقط باید کشمکش بشار اسد با داعش یا جبهه نصره یا تحریر شام را تماشا کنند یعنی پیروزی دیکتاتور قبلی و یا تروریست هایی فاقد انسانیت و بسیار بدتر از بشار اسد. ایران در این زمینه که در روی کار آمدن نظام بهتری در سوریه و یا اصلاح بشار اسد نقشی داشته باشد کاری نکرد. بشار اسد از جنبه ای تفاوتی با فرانکوی اسپانیای دهه 30 میلادی ندارد. ما ایرانیان با تمدن و فرهنگ دیرپای خودمی توانستیم نویدبخش شکل مترقتی از دموکراسی و حکومتی مبتنی بر تحمل آرا و افکار و آزادی باشیم و این امر را در خاورمیانه گسترش ببخشیم ولی در حال حاضر ستایشگر سرکوب مخالفین در داخل و تعمیم آن به کشورهای دیگر شده ایم.

 

در اینکه خیلی از کشورهای استکباری  خوی استعماری دارند و دخالت در کشورهای خاورمیانه فقط برای نیل آنها به چپاول است ( مثل ماجراهای اخیر عراق، لبنان یا سوریه )  و در اینکه خیلی مخالفین فقط عطش قدرت دارد و از تروریست بودن  و اعمال جنایتکارانه ابائی ندارند شکی نیست ولی ورای اینها شکل فعلی حکومت ها در خاورمیانه من جمله سوریه و ایران شکل جالبی نیست و جالب نیست که مدافعین حفظ وضع موجود را که خیلی نقایص و مشکلات دارد را با چشمان بسته تبدیل کنیم به قهرمانان بی چون و چرا و بالاتر از نقد و تحلیل و...

ویرایش شده در توسط aminf14
  • Like 1
  • Upvote 1
  • Downvote 1

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر

موسوی مجد خائن دستگیر شده در سوریه سکونت داشته و متاسفانه با توجه به سکونت خانوادش هم در سوریه یعنی تسلط زیادی روی فعالیتهای سپاه قدس داشته در سوریه احتمالا. حالا میشه برخی ترورها و حملات اسراییل به نقاط خاص در سوریه را بهتر درک کرد. ارتباطی هم که باهاش گرفته شده توسط موساد یا در خود سوریه بوده که سیستم اطلاعات درش ضعف داره (از لحاظ زیرساخت خود کشور ) و یا در یک کشور واسط یا در ایران. نشون میده بخش ضداطلاعات سپاه قدس چقدر باید فعالتر باشه و بشه و چقدر حساس هست سطح دسترسی ها در منطقه عملیاتی و خصوصا جایی مثل سوریه.

 

بی شرف تر (واژ ه ها وقتی به ناسزا تبدیل میشند در معنا تقلیل پیدا میکنند ولی این جا منظور ناسزا نیست که در شان انجمن نیست بلکه معنای عینی کلمه است ) از این فرد یکی هم خودشه که در سوریه جلوی چشمانش پرپر شدن اون همه ایرانی را میدیده و با این همه با دشمن خونی هم همکاری میکرده. واقعا اعدام برای چنین افرادی کم هست. واقعا کم هست.

ویرایش شده در توسط alala
  • Like 3
  • Upvote 7

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
بر 23 خرداد 1399 در 15:15 , Ghalam گفت:

... « اسلحه زیر مبل رو بردار » ، حالا با این تفنگ چکار کنند !؟ خودکشی کنند !؟ اون تکفیری که از خطوط دفاعی  و آتش دشمن و چند صد تا سرباز مسلح گذشته ، دیگه اسلحه کمری یک زن چه کاری می تونه در برابرش کنه !؟

 

شما نگران این موضوع نباشید نهایتش این است که زنده دست دشمن نمی افتادند . در ضمن در جایی گفته نشد که مسلحین می دانستند در آن خانه چه کسانی هستند و اصلا هدف آن خانه است و یا محله بدون مدافع به دست آنها افتاده  است . شرایط نبرد شهری در دمشق هم حمله گروهی به محلات برای گرفتن تلافات و احیانا محلات بیشتر برای نبردهای آینده بوده است و اکثرا کاری به درون خانه ها نداشته اند .

اما مشکل شما اینها نیست . شما به شکل وسواس گونه ای تنها دنبال کلمه ای هستید تا ذهنیات  خودتان را که بارها بارها در اینجا بیان نموده اید یکبار دیگر بر روی دایره ریخته و به خیال خودتان اظهار فضل نمایید . در اینجا هم بدون دانستن شرایط و امکانات  مانند همیشه یک جز را دیده و همه چیز را با آن به زیر تیغ گفته هایتان برده اید .  

در پیام پیش هم خدمتتان عرض شد اگر به امثال شما بود پیش از نبرد ، سوریه واگذار شده بود . نتیجه رفتار امثال شهید همدانی هم همین الان پیش روی ماست . 

الان هم به جای فرافکنی بفرمایید که اگر شما جای یک فرمانده بودید با توجه به آن شرایط و امکانات در دسترس چگونه رفتار می کردید ؟

  • Upvote 5
  • Downvote 1

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر

انتقاد دریچه ایه به سوی پیشرفت . هر کسی باید نظرشو بده و از این گفتگوها استفاده وافری داشته باشیم و به جای زیر سوال همدیگه به منظور حرف های هم دقت کنیم. ما دیدیم که این بهار عربی / بیداری اسلامی که عاقبتش به این شورش ها و دو دستگی ها ختم شد در کشورهایی رخ داد که خودکامگی خیلی زیادی در حکام و مشکلات اجتماعی - اقتصادی خیلی زیاد در اون کشور  وجود داشت. مجال اصلی رو خود بشار اسد از دست داد اونهم در انتخاباتی که با غرور 99% آرا رو به خودش اختصاص می داد. باید به دنبال این نکات رفت که چرا در کویت یا امارات خیزش همه گیری به وقوع نپیوست یا عمان. جواب یا اشتراک مردم در حکومته و یا بهره برداری نسبی از ثروت ملی و کم بودن تبعیض و فقر در اجتماع . این موارد  رو امام خمینی به حافظ اسد هشدار داد و بشار اسد سالها وقت داشت که مشکلات حکومتیشو رفع کنه و اینقدر اصرار بر کنترل همه چیز نداشته باشه. به نظرم در لبنان منطق سید حسن نصراله که براساس آرای مترقی امام موسی صدر شکل گرفته و مبتنی بر تکثر گرایی موفق تره و نمیشه بگیم طرز رفتار نصرالله قومی قبیله ای و ایشون به مانند امام موسی صدر محبوبیتی ورای شیعیان دارند و کم کم سیاست گذاری و اثر گذاری خود رو پیش می برند. ولی در سوریه این شرایط وجود نبود و ما شاهد این هستیم که دومینو وار حوزه های تحت کنترل حکومت شاید در حد دوم سوم تا سه چهارم قلمروی سوریه سقوط کرد و چه خون و بهایی برای بازستانی قسمت اعظمش ریخته و داده نشد. به نظرم میشد پیشگیری کرد که همیشه پیشگیری بهتر از درمانه.

 

 

ویرایش شده در توسط aminf14
  • Upvote 3

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر

ادعای تروریست ها سوری مبنی بر تونل های موشکی ایران در سوریه 

 

ادعاها قابل تایید نیست ولی قابل تامل است 

در صورت صحت، صبر استراتژیک معنی پیدا میکنه 

https://www.youtube.com/watch?v=VtZJ0wfe7Is

 

مبنا بیشتر سایت امام علی (ع) در دیرالزور و ابوکمال هست 

ویرایش شده در توسط arminheidari
  • Upvote 6

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
مهمان
این موضوع نسبت به پاسخ بیشتر بسته شده است.

  • مرور توسط کاربر    0 کاربر

    هیچ کاربر عضوی،در حال مشاهده این صفحه نیست.