پروژه stargate پروژه StarGate

[7mmt 12,645]

 

 

 

 

 

CIA اخیرا 13 میلیون صفحه از اسناد از طبقه بندی خارج شده را به صورت انلاین در دسترس عموم قرار داده است .      اسناد منتشر شده شامل گزارشات روئت یوفوها و آزمایش های روانشناختی از پروژه ی استارگیت است . در پی تلاش های طولانی صورت گرفته توسط طرفداران قانون آزادی اطلاعات (رویاهای دست نیافتنی در ممالک جهان سوم) و طرح دعوا در دادگاه علیه cia ، این اسناد برای اولین بار به صورت انلاین انتشار یافت .

ارشیو کامل این اسناد شامل 800 هزار ! فایل می باشد . البته پیش از این ، در اواسط دهه 90 میلادی این اسناد از طبقه بندی خارج شده و امکان دسترسی به آنها فراهم بود ولی این دسترسی بسیار مشکل و تنها به صورت حضور فیزیکی در مرکز آرشیو ملی واقع در مریلند امکان پذیر بود . این اسناد درون 4 کامپیوتر واقع در انتهای کتابخانه ی مرکز اسناد ملی در مریلند واقع بود و از ساعت 9 صبح تا 16:30 دقیقه در دسترس بود .

این گنجینه از اسناد شامل برگه هایی متعلق به هنری کیسینجر ، که در دوران جرالد فورد و ریچارد نیکسون سمت وزارت خارجه را بر عهده داشت ، و نیز شامل صد ها هزار صفحه از آنالیز های اطلاعاتی و تحقیقات علمی و اطلاعات دیپلماتیک است . 

 

 

 

از غیر معمول ترین اسنادی که منتشر شده می توان به مواردی که مربوط به پروژه ی استارگیت (دروازه ی ستاره ای) ، که به قدرت های روانی و ادراک فراحسی می پرداخت ، اشاره کرد . از جمله این موارد می توان به اسنادی در مورد آزمایشات روان پژوه (غیر اکادمیک) و محقق متافیزیک مشهور اسرائیلی Uri Geller در سال 1973 اشاره کرد . در آن زمان وی یک آزمایش گر کاملا شناخته شده ی موارد پارانرمال بود .  *

 

در این یادداشت ها ذکر شده که چگونه آقای گلر قادر بود تا حدودی به صورت تکرار پذیر از تصویری که در اتاق دیگری قرار داشت ، بدون اینکه آن را ببیند یا در مورد ان بداند ، تصویری را نقاشی کند که با مقداری اختلاف ،ولی گاهی اوقات بسیار دقیق، شبیه به آن باشد . دقت و میزان نتایج درست در آزمایش های صورت گرفته محققان را وا داشت تا در اسناد بیان کنند : "  او قابلیت درک پارانرمال خود را در شیوه ای قانع کننده و بدون ابهام به اثبات رساند . " 

 

 

 

اما پروژه استارگیت دقیقا چه بود و چه اهدافی داشت :

 

 

Stargate Project اسم رزمی برای عملیات سری ارتش ایالات متحده بود که از 1978 در فورت مید واقع در مریلند توسط آژانس اطلاعات نظامی DIA و  SRI International   به منظور بررسی پتانسیل پدیده های روانی در امور نظامی و کاربرد های اطلاعاتی و جاسوسی اجرا می شد . این پروژه و پروژه های ما قبل ان و نیز پروژه های هم رده و مرتبط با آن تحت اسم رمز های مختلفی همچون : GONDOLA WISH ، GRILL FLAME ، CENTER LANE ، SUN STREAK و SCANATE  تا 1991 پیگیری می شدند ، پس از آن همگی ادغام شدند و تحت نام  "Stargate Project" قرار گرفتند .

پروژه استار گیت عمدتا بر دید از راه دور (بدون ارتباط فیزیکی) متمرکز بود ، روشی که در آن ادعا می شود می توان به وقایع ، مکان ها ، یا اطلاعات از فاصله ی بسیار دور و بدون امکان دسترسی ، دید فیزیکی پیدا کرد . این پروژه تا 1987 تحت نظارت ستوان فردریک هلمز به عنوان مشاور و فرماندهی سرلشکر آلبرت استابلباین ، که بعد ها به ریاست موسسه ی Monroe رسید ، اداره می شد . تیم نسباتا کوچکی در گیر این برنامه بود که شامل 15 تا 20 نفر می شد ، و محل اجرای ان در اطراف یکی از پادگان های بسیار قدیمی بود .

پس از گزارش CIA در 1995 که در آن نتیجه گیری شده بود این پروژه هیچگاه در هیچ عملیات اطلاعاتی موفقیت کسب نکرده ، متوقف و از طبقه بندی خارج شد . اطلاعاتی که توسط این پروژه به دست امده بود دارای ابهام بود و نیز شامل موارد بی ربط و نادرست نیز می شد . همچنین مواردی وجود داشت که باعث این گمان می شد که مدیران پروژه گزارش ها را دستکاری می کردند . به این پروژه در کتابی در سال 2004 و نیز فیلم  The Men Who Stare at Goats در سال 2009 اشاره شد ، هرچند مستقیما اسمی از آن برده نشد.

پیش زمینه پروژه

 

اطلاعات ایالات متحده در مورد تحقیقات روانشناختی کشور های خارجی بسیار ناقص و ضعیف بود ، و عمدتا بر شایعات و اخبار و گزارشات دست چندم استوار بود که از منابع قابل اعتماد و غیر قابل اعتماد از اتحاد جماهیر شوروی بدست می آمد . CIA و DIA نیز به نوبه خود تصمیم گرفتند وارد این کارزار شوند و تا حدی که ممکن و قابل دسترسی هست در این زمینه پیش رفته و کسب اطلاعات کنند . سالانه پروژه های متعددی تایید می شد و برایشان تخصیص بودجه صورت می گرفت . این پروژه ها در سطح کمیته های منتخب در سنا و کاخ سفید مورد بررسی قرار می گرفت . نتایج مورد باز بینی قرار می گرفت ولی ماحصل تلاش ها برای دید فراحسی از viewer ها پنهان نگه داشته می شد ، چرا که تصور بر این بود که اگر viewer ها متوجه موارد غلط بشوند اعتماد به نفس خود را از دست می دهند و مهارت آنها از نظر روانی کاهش می یابد. ارسال فیدبک برای ویور ها تنها در موارد بسیار نادری رخ داد و عموم موارد سری و طبقه بندی شده نگاه داشته می شد .

دید فراحسی تلاش داشت تا در مورد رویداد ها یا مکان های ناشناخته (به خصوص در پشت دیوار آهنین) اطلاعت بدست آورد ، تاسیسات سری و بسیار مهم نظامی کجا واقع هستند ، پشت دیوار ها و زیر سقف های آنها چه می گذرد . تلاش ها در طی پروژه عموما حول رویداد های در حال وقوع بود ، اما در طی عملیات های نظامی و اطلاعاتی جاسوسی مربوطه بینندگان (فراحسی) ادعا کردند که می توانند چیز هایی را از آینده ببینند ، نوعی الهام از وقایعی که هنوز رخ نداده بودند .

تاریخچه

 

در 1970 منابع اطلاعاتی امریکا بر این باور بودند که اتحاد جماهیر شوروی سالانه 60 میلیون روبل را صرف تحقیقات روانشناختی می کند . در پاسخ به این ادعا که شوروی از این میدان توانسته نتایج قابل اتکایی را به دست آورد ، CIA در همان سال شروع به صرف بودجه برای پروژه ای به نام SCANATE (پویش با مختصات)  کرد . تحقیقات Remote viewing   در موسسه تحقیقاتی Stanford Research Institute واقع در منلوپارک کالیفرنیا آغاز به کار کرد . حامیان این تحقیقات بیان داشتند که حداقل میزان دقت 65 درصد که توسط کارفرمایان پروژه مورد نیاز بوده عموما در آزمایش های بعدی افزایش یافت .

محققین فرا روانشناس ، Russell Targ و  Harold Puthoff  در 1972 شروع به انجام آزمایش های روانشناختی برای SRI کرند . از جمله آزمایش بر روی فردی که بعدها به شهرت بین المللی رسید ، یوری گلر اسرائیلی . ظاهرا نتایج موفقیت آمیزی که از ان ازمایش ها بدست امد توجه و علاقه ی وزارت دفاع را به خود جلب کرد . Ray Hyman پروفسور روانشناس دانشگاه ارگان توسط سرهنگ دوم  نیروی هوایی ، روان شناس استین کیبلر (1930-2008) ، که بعدها به مدیریت تحقیقات رفتاری  ARPA رسید ، برای ملحق شدن به SRI  و انجام تحقیقات فراخوانده شد . او به طور ویژه مامور ارزیابی گلر بود . هایمن در گزارش خود به دولت بیان داشت که گلر یک متقلب است ، و در پی ان  Targ  و Puthoff قرار داد همکاری خود با دولت را از دست دادند . در نتیجه تارگ ، پادف و گلر یک تور تبلیغاتی راه انداختند تا بتوانند با سرمایه خصوصی تحقیقات بیشتری را انجام دهند .

در سال 1977 معاونت اطلاعات فرماندهی ستاد ارتش ، پروژه ی گوندولا ویش را به منظور ارزیابی قابلیت های بالقوه ی دید فرا حسی شروع کرد . واحد اطلاعات ارتش این برنامه را در اواسط 1978 تحت برنامه عملیاتی GRILL FLAME رسمیت بخشید که مقر ان در ساختمان های 2560 و 2561 واقع در فورت مید بود .

در اوایل 1979 نتایج به دست امده از تحقیقات SRI مورد توجه پروژه ی گریل فیلم قرار گرفت ، پس از ان در 1983 این پروژه در غالب برنامه ی INSCOM CENTER LANE Project ساختاری تازه یافت . در سال 1984 وجود چنین پروژه ای توسط Jack Anderson (وی را یکی از پدران تحقیقات ژورنالیستی مدرن می دانند) اشکار شد ، و در همان سال  این برنامه توسط شورای ملی تحقیقات آکادمی ملی علوم نامطلوب ارزیابی شد . در اواخر 1985 ارتش سرمایه گذاری خود بر روی پروژه را متوقف ساخت ، ولی با تغییر نام به SUN STREAK توسط اداره ی علمی و فناوری DIA که تحت کد دفتر DT-S شناخته می شد ، پیگیری شد .

در 1991 اغلب قرار داد های پیمانکاری از SRI به  Science Applications International Corporation

منتقل شد ، در حالی که Edwin May 70 درصد بودجه قرار دادها و 85 درصد دیتاها را کنترل می کرد . سطح امنیتی این پروژه از "پروژه ی نیازمند دسترسی ویژه" به انتشار محدود تغییر پیدا کرد و برای اخرین بار تغییر نام داد و STAR GATE نام گرفت .

 

تسخیر لانه جاسوسی و پروژه ی Stargate

 

[aparat]uA620[/aparat]

 

در سال 1995 در لایحه ی تخصیص بودجه دفاعی مقرر شد تا نظارت پروژه از DIA به CIA منتقل شود . در گزارشی که از سوی کمیسیون  American Institutes for Research تهیه شده بود آمده بود که دید فراحسی نتوانسته عملکرد خود را از طریق مکانیزم های روانشناختی ثابت کند ، و نیز بیان شد که این قابلیت هیچ گاه به طور عملیاتی مورد استفاده قرار نگرفته است . در پی این گزارش cia ادامه پروژه را لغو و ان را از طبقه بندی خارج کرد .

روش شناختی

پروژه ی استار گیت مجموعه ای از پروتکل ها را ایجاد کرد که در نظر گرفته شده بودند تا تحقیقات پیرامون دید فراحسی و تجارت ادراکی خارج از کالبد را علمی تر کنند . بدین منظور جلسات آزمایش در بدون سر و صدا ترین شرایط ممکن صورت می گرفت . عبارت remote viewing به کلید واژه ای برای توصیف این نوع دید فراحسی یا به نوعی بصیرت ابداع شد . پروژه ی استار گیت تنها زمانی می توانست در یک ماموریت بکار گرفته شود که تمام تلاش های جاسوسی دگر ، تمام متد ها و رویکرد های ممکن ، همگی شکست خورده و ناکام باشند .

گزارش شده که در اوج دوران کاری پروژه 22 نفر پرنسل نظامی و غیر نظامی دارای فرا ادراک اطلاعات را فراهم می کردند . کسانی که از پروژه خارج می شدند جایگزینی برایشان در نظر گرفته نمی شد . زمانی که در سال 95 پروژه کنسل شد تعداد این افراد به 3 نفر کاهش یافته بود که یکی از آنها از کارت های تاروت استفاده می کرد !

بنابر اظهارات  Joseph McMoneagle که یکی از این افراد بود "ارتش هیچ گاه نگرش بازی نسبت به عملکرد های روانی نداشت." و ان را مضحکه می دانست .  

 

بخشی از اسناد منتشر شده توسط CIA پیوست تاپیک شده است :

 

[attachment=195:CIA-RDP96-00787R000100030001-9.pdf]

[attachment=196:CIA-RDP96-00788R002000250020-2.pdf]

[attachment=197:CIA-RDP96-00788R002100520004-9.pdf]

[attachment=198:CIA-RDP96-00789R002200530001-9.pdf]

[attachment=199:CIA-RDP96-00792R000400100005-8.pdf]

 

منایع :

http://www.bbc.com/news/world-us-canada-38663522

https://en.wikipedia.org/wiki/Stargate_Project

https://www.cia.gov/library/readingroom/collection/stargate

 

/////////////////////////////////////////////////////////////////////////

 

*

خود این اقا فی المجلس در همین حد اشاره می شود که اجرا های خم کردن قاشق (Spoon bending) ایشون معروف هست (نگارنده ادعایی در مورد واقعی یا جعلی بودن این آزمایشات ندارد). این نوعی آزمایش استاندارد در به اثبات رساندن قدرت های روانی یا پارانرمال به وسلیه ی تغییر شکل دادن (عموما) قاشق فلزی یا توان ایجاد توهم بر مخاطب در دیدن آن به صورت تغییر شکل یافته است . 

 

کسانی که 3 گانه فیلم های ماتریکس رو دیده اند حتما این صحنه ی معروف رو به یاد دارند :

 

 

 

بحث دیگه ، خود واژه ی استارگیت که ردپای طولانی در عرصه سینما و کتب و همین طور کیهان شناسی داره

در این پروژه و نیز در عرصه رسانه یک مفهوم استعاری هست که فعلا قصد بیشتر وارد شدن بهش وجود ندارد تا تمرکز اصلی روی موضوع اصلی تاپیک باقی بماند .

 

//////////////////////////////////////////////

 

 

کلیه ی حقوق محفوظ است

شادی ارواح طیبه ی شهدای گمنام و همچنین شهدای آتشنشان صلوات 

[pyaghoubi 531]

چیزی که در نهایت من فهمیدم از ترجمه هایی که زحمتش رو کشیدید، اینکه مسائلی بوده، که اینقدر بی کاربرد بوده، و غیرقابل استفاده، از طبقه بندی خارج شده.......

اما با اینهمه نکته جالب استفاده از انواع روشهای که حتی احتمال میدادن ممکنه مفید باشه هست...

 

شخصا با اینکه آینده رو میشه دید و حتی حال رو اعتقاد دارم، و این از اعتقادات شیعه هم هست، که معصومین، و بسیاری عرفا، نتنها به اعمال ما که آینده و گذشته وحال احاطه دارند، که در یک جمله از آقای بهجت هست که، جهان دیگر مثل اینجا نیست و "گذشته، حال و آینده" یکی هست، در خیلی از مرتاضین هم بوده و هست که توانایی حدس آنچه که اکنون هست رو بزنن، شخصا اعتقاد دارم بعد از اینکه بکرات دیدم، این مسائل رو از اشخاصی، که حتی از ذهن و فکرت و اونچه در سر میگذشت خبر میدادن، (یکیش شاگرد مرحوم رجبعلی خیاط هست، آقای مومنی سمت نظام آباد تهران الان 97 یا 98 سالشون باید باشه خدا حفظشون کنه) اینچیزام خیلی خیلی عادیه!!! برای ما یکم عجیب شاید باشه........

اما اینکه از افرادی استفاده کرده باشند، که ریاضتهای خاصی تحمل نکردند حالا شرعی یا غیر شرعی (البته در متن شما اشاره ای نشده)، و غیره، یکمقداری کارشون رو بعید کرده و بشکست کشونده.........

 

اما استفاده از این روشها (تخصیص بودجه دولتی!!!! حتی و تعریف پروژه) در کشوری که مدعی گسترش همه چیز در حوزه مادی و محسوسات هست، بسی جالبه!!!! و در امر نظامی تقریبا قدرت زیادی داره بنسبت بقیه و در قدرت اقتصادی هم تا حدی....

 

و آدم رو بفکر فرو میبره....... ما هم از تمام توانایی ها و امکانتمون استفاده میکنیم؟

ویرایش شده در بهمن 95 توسط pyaghoubi

[Mohammadali1374 21]

يه چيزي بگم نخنديد ولي من چند سال قبل مطالعاتي جست و گريخته و عمومي درباره اجنه داشتم اين مواردي كه شما اشاره كرديد بسيار و بسيار شبيه اونها است

يكي از مسائل درباره اجنه كه پرو شيطان هستند اين هستش كه با استفاده از انسان هايي قدرت خودشان رو نمايان مي كنند مثلا از شيء دزدي اطلاعات مي اورند يا خودشان را شبيه روح مي كنند و به انسان هايي خاص اطلاع مي دهند
(يك نكته در اي باره بگم برخي اوقات انسان هايي كه براي احضار روح مي روند شخص احضار كننده فكر مي كند روح ان نفر مشخص را احضار كرده و نمي داند كه اين دسته از اجنه هستند و اين ها هم خودشان را بصورت شمايلي نا مشخص بروز مي دهند و مثلا مي گويند كه قيامت وجود نداره و اين ها همه دروغ هستند اتفاقي كه مي افتد هم اين است كه شخصي كه اين ها رو مي شنود ديگر حتي اگر پيامبر را هم ببيند ديگر باور نمي كند و ايمان خود را از دست مي دهد )

راستش اين موضوع درباره پست شما به ذهن من رسيد در كل ممنون