امتیاز دادن به این موضوع:

Recommended Posts

بنظرتون این دوتا قسمت قاهر چرا اینجوریه ؟ تو هیچ جنگنده ای ندیدم ! زاویه های هفتی و هشتی تیز 

http://uupload.ir/files/dkhf_154093_515.jpg

http://uupload.ir/files/ec4c_154068_611_(1).jpg

پ.ن : جناب اسکای هاوک عکسی که اول مقاله گذاشتید واقعا قشنگه از این زاویه خیلی قشنگتر بنظر میاد 

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر

پروژه قاهر 313 در چه شرایطی تعریف شد؟
بررسی این سوال میتواند پاسخ گوی بسیاری از سوالات و ابهامات حول محور این جنگنده باشد.
جنگنده قاهر در برهه زمانی تحریم نظامی ایران و خروج طرف روسی از پروژه شفق در اثر فشارهای آمریکا مطرح شد.
در شرایط عدم دسترسی ایران به جنگنده های خارجی یا قطعات اصلی مانند پیشران,رادار و اویونیک, در وزارت دفاع پروژه ای جهت ساخت جنگنده ای با طراحی پنهانکار اما با هزینه تولید پائین تعریف شد که از جمله خصوصیت های این جنگنده توانایی نشست و برخاست سریع و توانایی پرواز در ارتفاع بسیار پائین بود. این ویژگیها موجب عملیاتی شدن سریع جنگنده شده و با قرارگیری جنگنده در پشت خط افق(زمین و دریا), به جنگنده توانایی نفوذ به حریم ناوگان دریایی و پایگاه های دشمن را می دهد و تا فاصله بیشتری جنگنده را از دید رادارها پنهان میسازد.
فناوری ها و تجربیات حاصل از این پروژه میتواند با ایجاد تغییراتی در سازه و بدنه(عمدتا در قسمت بالها)این هواپیما آن را به یک جنگنده دفاع هوایی نیز تبدیل نماید که این تغییرات در مرحله بعدی و با تکمیل پروژه های مربوط به رادارهای هواپایه و موشک های هوا به هوا قابل تحقق میباشد.
بنابراین یکی از فرضیات محتمل در خصوص قاهر احتمال ساخت نمونه رهگیر یا نوع چند منظوره آن است که بسیار محتمل است, همانطور که سردار وحیدی وزیر سابق دفاع خبر تداوم این پروژه را اعلام نمود. (لینک) همچنین نشریه جنیز در گزارش از نمایشگاه کیش در سال 1395 ادعا نمود که جنگنده شفق اولین پرواز آزمایشی خود را در سال 2017 انجام خواهد داد.
    

نکته ای که در نگاه دقیق به قاهر نمایان میشود ایرودینامیک بسیار پیچیده این هواپیماست.در ظاهر, بدنه و بالهای این هواپیما نیروی درگ بالایی تولید مینمایند اما در مقابل بدنه به صورت عریض و لیفت زا طراحی شده است. همچنین بالهایی برای بهره گیری از پدیده اثر سطح و تولید لیفت بیشتر و همچنین کاناردهایی عریض که تا قسمت خمیدگی بالها امتداد یافته اند و قسمت ایرفویل بالها را پوشش میدهند و میتوانند در کاهش استرس و فشار وارده بر بالها(خصوصا در سرعت های بالا)نقش مثبتی ایفا نموده و همچنین نیروی لیفت تولید نمایند.
سطح زیرین بدنه نیز به صورت وی شکل طراحی شده است که در بین هواگردها فرم نامتعارفی محسوب میشود!حتی در بین جنگنده های پنهانکار!
به این ترتیب با نگاهی جزئی و دقیقتر, اثرات یک طراحی مهندسی شده برای بهره گیری حداکثری از دانش ایرودینامیک در جهت افزایش توانمندی این جنگنده قابل مشاهده است.

Q-313-287.jpg

بدنه,بالها,سکان های عمودی و کاناردهای هواپیما به صورت یکپارچه و با حداقل پرچ کاری طراحی و تولید شده است که این روش تولید منجر به کاهش سطح مقطع راداری و بهبود ایرودینامیک جنگنده میشود.
 


با نگاه دقیق تر کاملا مشخص است که جنگنده قاهر بر اساس پلتفرم شفق یا اینتگرال طراحی شده است و با وجود تغییرات گسترده در قسمت بالها و بدنه هنوز هم رگه هایی از این طراحی در قسمت محل اتصال بالها به بدنه و ورودی هوا قابل مشاهده است.هرچند طراحی دایره شکل موسوم به اینتگرال در قاهر برخلاف جنگنده شفق در قسمت بدنه هواپیما قرار گرفته است.
همچنین از نظر سایز هواپیما نیز قاهر تقریبا با پلتفرم شفق تقریبا برابری میکند.خصوصا در قسمت مربوط به محل قرارگیری ارابه های فرود و فرم آنها و در محل قرارگیری مجاری ورودی هوا که در جنگنده قاهر موقعیت این مجاری تغییر یافته اما با این حال میتوان مکان سابق آنها را تشخیص داد.
فلذا میتوان قاهر را نمونه تهاجمی شفق در نظر گرفت و میتوان احتمال داد که در آینده نمونه چند منظوره و پنهانکار شفق با ظاهری مشابه جنگنده قاهر اما با بالهایی متعارف رونمایی شود!

thumb_800070.jpgthumb_113116.jpg

thumb_IMG_20170512_135017_949.jpg

بر اساس اندازه گیری های صورت گرفته جنگنده قاهر313 دارای طولی در حدود 15 متر (با احتساب لوله پیتوت) میباشد و طول دو سر بال های آن نیز به 9.5 متر میرسد. همچنین طول جنگنده از قسمت دماغه تا انتهای محفظه موتورها(بدون پیتوت) به 13 متر میرسد.

313-16-400.jpg

Q-313-824.jpg

این جنگنده از لحاظ ابعاد تقریبا هم اندازه جنگنده اف 16 میباشد و به صورت دقیقتر با جنگنده گریپن سوئدی قابل مقایسه است.     
قسمت دماغه هواپیما نیز دارای ارتفاع 70 سانتی متر و عرض 90 سانتی متر است که میتواند راداری با برد بالای 100 کیلومتر را در خود جای دهد.

K-Q313.jpg

از هنگام رونمایی نمونه اولیه قاهر تصور میشد که این هواپیما از یک دستگاه موتور جی 85 ساخت شرکت جنرال الکتریک یا نمونه مهندسی معکوس آن استفاده مینماید که با توجه به اثباتگر بودن آن(بنابر ارزیابی صورت گرفته از جثه کوچک و مقدورات پروازی)قابل توجیه بود اما در نمونه 08 این هواپیما قسمت اگزوز هواپیما تغییر یافته و ظاهرا هواپیما دوموتوره شده است و تصور میشود که نمونه آزمایشی 08 به دو دستگاه موتور جی 85 مجهز شده است.
اگرچه چنین تغییری از لحاظ فنی ناممکن نیست اما نیازمند تغییرات گسترده در سازه هواپیماست و محاسبات فنی هواپیما نیز باید مجددا انجام شوند.

قطر دهانه موتور جی 85 چهل و پنج سانتی متر میباشد و در صورت حذف قسمت پس سوز موتور و افزودن نازل معمولی به آن, قطر بدنه به کمتر از چهل سانتی متر خواهد رسید که در جنگنده آموزشی و پشتیبانی نزدیک کوثر88 میتوان چنین وضعیتی را مشاهده نمود.

اما در جنگنده قاهر 313 قطر قسمت نازل موتورها در حدود 60 سانتی متر است که این عدد بسیار بزرگ تر از قطر نازل جی 85 فاقد پس سوز میباشد!حتی اگر فرض کنیم که در این هواپیما از دو موتور توربوفن فاقد پس سوز جی 90 استفاده شده باشد در اینصورت باید موتور جی 90 قطر دهانه ای در حدود 70 سانتی متر داشته باشد!بر اساس نمونه های مشابه در جهان, چنین موتوری در حالت بدون پس سوز بین 40 تا 60 کیلونیوتن تراست تولید کرده و در رده موتورهای متوسط قرار میگیرد و تنها یک دستگاه از این موتور برای هواپیمایی مانند کوثر88 کفایت میکند! در حالی که گفته میشود کوثر88 به دو دستگاه از موتور جی 90 مجهز خواهد بود که از این لحاظ مشخص است که موتور جی 90 در رده موتورهای توربوفن سبک قرار میگیرد.

313-200.jpg

در موتورهای توربوفن و توربوجت هوای فشرده شده در قسمت کمپرسورها پس از مشتعل شدن و خروج از قسمت توربین وارد بخش نازل درونی شده و پس از گذر از آن از نازل بیرونی موتور خارج میشوند و این عمل موجب تولید نیروی پیشرانش میشود. در هواپیماهای مادون صوت از موتورهای فاقد پس سوز استفاده میشود این موتورها معمولا به نازل بیرونی همگرا مجهز میشوند که قطر دهانه آن از قطر دهانه موتور کمتر است. در جنگنده کوثر88 نیز میتوان کاهش سایز محفظه موتورها و فرم همگرای نازل موتورها را مشاهده نمود که نشان دهنده استفاده از موتور فاقد پس سوز میباشد.

موتورها و فرم نازل آنها در جنگنده کوثر88:

thumb_vlcsnap-2018-02-26-05h12m37s906.jp

اما در جنگنده قاهر بر اساس اندازه گیری های انجام شده قطر دهانه نازل به 60 سانتی متر میرسد و شکل آن نیز با نازل جنگنده کوثر متفاوت است و اساسا شباهتی به نازل موتور جی 85 ندارد!
به نظر میرسد که نازل اصلی در درون یک قطعه فلزی دیگر قرار گرفته که کارکرد دقیق آن مشخص نیست اما با توجه به شکاف های موجود در قسمت نازل و همچنین فاصله بین دیواره محفظه موتورها تا نازل, شاید این مسئله با خنک سازی گازهای خروجی بی ارتباط نباشد! وجود چند مجرای ورودی هوا در بالا و کناره های محفظه موتور نیز این احتمال را تقویت مینماید.


اگرچه از نوع و توان موتورهای استفاده شده در جنگنده قاهر اطلاعاتی در دست نیست اما به نظر میرسد که محفظه موتور هواپیما ظرفیت قرارگیری دو موتور توربوفن سبک  یا یک دستگاه موتور توربوفن متوسط را داراست و ایراینتیک های هواپیما نیز نسبت به نمونه اولیه تا حدودی بزرگ تر شده و حتی میتوانند وظیفه اکسیژن رسانی به یک موتور متوسط در حد آر دی 33 و اف 414 را به صورت نسبتا مطلوب انجام دهند.

ورودی های هوای F/A-18C

thumb_F-18_287829.jpgthumb_CF-18_Hp.jpg

هرچند ظاهرا این هواپیما دو موتوره ارزیابی میشود اما ادعاهای غیر موثقی نیز وجود دارد که به تک موتوره بودن آن اشاره دارد! عدم دیده شدن پره های قسمت توربین از پشت و همچنین فرم وی شکل زیر بدنه هواپیما میتواند در این زمینه مورد بررسی قرار گیرد.چراکه در جنگنده های پنهانکار دو موتوره سعی میشود که قسمت زیر هواپیما نیز به صورت مسطح طراحی شود اما تک موتوره بودن جنگنده میتواند طراحی  سازه و ایرودینامیک جنگنده را نیز تحت تاثیر قرار دهد.

972421857.jpg

در صورت صحت این ادعا احتمالا به دلیل پنهان سازی قسمت توربین و نازل درونی از دید رادارها از نازل بیرونی دوتایی استفاده شده است, چیزی شبیه به نازل موتور جنگنده هریر!همچنین موتور مذکور جهت تامین نیروی پیشرانش حداقل باید در سطح موتورهای متوسط قرار داشته باشد!هرچند که پروژه هایی در زمینه ساخت موتور توربوفن متوسط و سنگین در جریان است ولی تا کنون نمونه ای رونمایی نشده است اما به صورت موقت میتوان از موتورهای همسطح خارجی نیز جهت انجام پروازهای آزمایشی بهره گرفت!  
وجود چنین موتوری در درون محفظه موتور قاهر میتواند در افزایش کارآیی این جنگنده اثر بسیار مثبتی داشته باشد و سرعت و حداکثر وزن برخاست(شامل سوخت و تسلیحات بارگذاری شده)این هواپیما را ارتقاء دهد.

از طرفی به تبع بزرگ تر بودن قاهر نسبت به کوثر88 و ضخیم بودن بالها و عریض بودن بدنه آن,  وزن این جنگنده بیشتر خواهد بود که نیازمند موتورهای قدرتمند تری است! هرچند استفاده از فیبر کربن در بدنه و بهره گیری از پدیده اثر سطحی میتواند تا حدودی این مشکل را برطرف نماید.

 

ادامه دارد...

 

 

 

  • Like 1
  • Upvote 1

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
4 hours قبل , sohrabirani گفت:

درمورد آموزشی بودن عین حرف وزیر دفاع وقت 

درمورد موتور tf34نه tf30موتور tf34کمی بیش از41کیلو نیوتون تراست داره

خب هر چیزی که گفته میشه رو نباید باور کرد. 

اصلا چنین چیزی ممکنه؟ اگر ممکن هم باشه چه کسی برای آموزش خلبان هواپیمای پنهانکار تولید میکنه؟ و اینکه بعدش چی؟ برای چه تایپی آموزش می بینن؟

جناب دهقان قبلا هم در خصوص این هواپیما ادعاهایی داشتند که گذشت زمان خلافش رو ثابت کرد!

 

در مورد موتور tf34 هم این موتور یک موتور متوسطه و تراستش بیش از نیاز آرکیو۱۷۰ هست و سنگینی بی جا ایجاد میکنه! آرکیو حداکثر میتونه موتوری مثل J90 داشته باشه.

4 hours قبل , gen گفت:

بنظرتون این دوتا قسمت قاهر چرا اینجوریه ؟ تو هیچ جنگنده ای ندیدم ! زاویه های هفتی و هشتی تیز 

حقیقتش نمیدونم! 

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر

تحلیل علمی و منطقی به این میگن که نقاط قوت و ضعف رو ببینی و بدون از قصد و غرض و نیت خاص به تحلیل بی طرفانه بپردازی نکه .... :rolleyes:

متاسفانه سیستم امتیاز دهی انجمن خراب شده به همین خاطر باید زبانی تشکر کرد . جناب اسکای هاوک عالی بود خدا قوت منتظر قسمت های بعد هستیم :applause::applause:

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر

مقاله بسیار جالبی بود، دست نویسنده اش درد نکنه.

پ.ن: چرا لایک و دیسلایک غیر فعاله؟

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر

بسیار از برادر skyhawk گرامی ممنون بوده و منتظر بخش بعدی هستیم تا بعد از نظرات دوستان و اساتید برخوردار بشیم

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر

 در خصوص قسمت انتهای محفظه موتور و نازل پیشران جنگنده قاهر و وجود شکافهایی در قسمت داخل نازل میتوان فرضیه استفاده از نوعی میکسر را در جهت کاهش سر و صدای موتور و همچنین تغییر فرم و شدت جریان گازهای خروجی محتمل دانست.

همچنین وجود فاصله بین نازل و دیواره های محفظه میتواند به معنی گذر هوای خنک از این مجاری را باشد.

313en.jpg

dlol.JPG

در این زمینه نزدیک ترین نمونه به قاهر جنگنده ویگن سوئدی است که در قسمت انتهای بدنه از سه شکاف ورودی هوا برخوردار است که در حین حرکت جنگنده, هوای خنک را به درون جریان گازهای خروجی از موتور وارد می نمایند.

j37-687.jpg

 

ایراینتیک ها:

یکی از ابهامات اساسی در مورد جنگنده قاهر, مکان قرارگیری ایراینتیک ها یا ورودی های هوای این جنگنده است که به صورت نامتعارف در قسمت فوقانی کنار کابین خلبان قرار گرفته اند.

این نحوه قرارگیری ایراینتیک ها در نحوه عملکردشان شباهت زیادی به عملکرد ایراینتیک های جنگنده های YAK-130 و MIG-29 دارند که در هنگام نشست و برخاست جنگنده بسته شده و دریچه بالای مجرای ورودی هوا وظیفه اکسیژن رسانی به موتور را انجام می دهد.

YAK-130:

thumb_Yak130MAKS.jpgthumb_vlcsnap-2012-05-02-14h00m06s142.pn

MIG-29:

thumb_800px-MiG-29A-2005-Poznan.jpgthumb_mig-29.jpg

این ویژگی موجب میشود که جنگنده بتواند در پایگاه های مخفی محافظت شده و پایگاه های ساخته شده در زیر کوه ها نگهداری شده و از باندهای غیراستاندارد و جاده ها نشست و برخاست را انجام دهد که در یک نبرد نابرابر و ناهمطراز ویژگی بسیار مثبتی برای یک جنگنده محسوب میشود.

 

Saab-37 Viggen:

thumb_93610.jpgthumb_viggen_03.jpgthumb_uglg_1.jpg

اما در جنگنده قاهر علاوه بر تلاش برای ایجاد قابلیت نشست و برخاست از باند های غیراستاندارد, سعی شده است تا موتورها نیز از نمای روبرو از دید رادارها پنهان شده و فضای کافی برای حمل سلاح در قسمت میانی بدنه ایجاد شود.

313-888.jpg

به لطف این نوع خاص طراحی مجرای ورودی هوا, در قسمت میانی بدنه فضای کافی برای حمل تسلیحات 1000 پوندی و حتی 2000 پوندی میتواند ایجاد شود که در جنگنده های سبک به دلیل فضای محدود امکان عملی کردن آن تنها از راه ایجاد فاصله زیاد بین دو موتور(مانند جنگنده پکفای روسی)یا قرارگیری ایراینتیک ها در قسمت بالای بدنه امکان پذیر است.

همچنین فرم ورودی های هوای موتورها نسبت به نمونه تک موتوره اندکی تغییر یافته و ظاهرا کمی هم بزرگ تر شده اند. به گفته مدیر پروژه قاهر این ورودی های هوا برای زوایای حمله بالای 26 درجه طراحی شده اند.

 

اویونیک:
در این زمینه احتمالا نمونه نهایی قاهر از اویونیک جدید طراحی شده برای هواپیمای کوثر88 و صاعقه بهره خواهد برد, چراکه با انجام اینکار هزینه نهایی کاهش میابد که جزو اهداف پروژه بوده است و همچنین جنگنده سریعتر میتواند تست ها را پشت سر گذاشته و عملیاتی گردد.
از طرفی اویونیک طراحی شده برای جنگنده های مورد اشاره میتواند به صورت کامل نیازهای قاهر را برآورده سازد.

نمایشگرهای چند منظوره و گلس کاکپیت طراحی شده برای هواپیمای کوثر88:

thumb_File_9773_180337-.jpgthumb_IMG_20170712_190358_218.jpgthumb_Saeghe-2.jpg


رادار:   
قاهر دارای دماغه ای متوسط با سایزی در حدود 70 در 90 سانتی متر میباشد که به صورت بالقوه امکان پذیرش راداری با برد 100 الی 200 کیلومتر را در اختیار این جنگنده قرار میدهد.
 یکی از راه های کشف هواگردها شنود پرتو رادار توسط سیستم های الینت میباشد که در جنگنده های پنهانکار رادار این مسئله مورد توجه قرار دارد و برای مقابله با آن از رادارهایی با فناوری LPI استفاده میشود, به نحوی که با وجود بالاترین فناوری رادار در آمریکا و قابلیت هایی که یک رادار به هواگرد ارائه میدهد, از استفاده از رادار در جنگنده اف 117 چشم پوشی شد!   
بنابراین مسئله رادار و بکارگیری آن در جنگنده قاهر, یکی از مواردی است که با قاطعیت نمیتوان در خصوص آن نظر داد!

با توجه به ساخت سیکرهای فعال و رادار سار که در حقیقت نمونه های بسیار ساده رادارهای هواپایه محسوب میشوند میتوان گفت که امکان ساخت رادارهای هواپایه به صورت بالقوه در کشور وجود دارد و در سالهای گذشته خبرهایی مبنی بر بهینه سازی رادارهای جنگنده های تامکت و فانتوم نهاجا شنیده شده و اخیرا نیز راداری برای استفاده در بالگردها معرفی شده است.
اما همانطور که گفته شد نمیتوان با قاطعیت در این خصوص نظر داد! شاید در جنگنده قاهر هم همچون جنگنده F-117 از مزایای استفاده از رادار چشم پوشی شده باشد و یا اینکه صرفا رادار سار که چندی پیش رونمایی شده در داخل دماغه این جنگنده نصب شود!
احتمال دیگر استفاده از راداری چند حالته(جستجوی هوایی-سطحی و سار)جهت بکارگیری آن در ماموریت پشتیبانی نزدیک هوایی است که در این ماموریت مسئله اختفاء چندان اهمیتی ندارد!
به هر حال استفاده از رادار خصوصا راداری با فناوری ال پی آی و توان کنترل هواپیما در نزدیکی سطح زمین و دریا میتواند برای این جنگنده  مفید واقع شود.

بهینه سازی رادار AN/APQ-120 جنگنده فانتوم:

thumb_BWVViz_Hcov.jpg

رادار سار:

thumb_1946340_663.jpgthumb_2015-10-27_000643.jpgthumb_1946366_561.jpg

رادار بالگرد:

thumb_IMG_20180305_135039_097.jpg

سیکر راداری فعال با برد 50 کیلومتر:

thumb_photo_2018-03-05_16-01-19.jpg

   


سکوی هدفیابی الکترواپتیکال/مادون قرمز:
در قسمت زیرین دماغه هواپیما سایت دوکاناله الکترواپتیکال و مادون قرمز نصب شده که این سیستم هدفیابی پیش از این در پهپاد مهاجر رهگیر دیده شده بود. سیستم مذکور فاقد پوشش لازم جهت انعکاس امواج بوده و به نظر میرسد که صرفا به صورت نمادین در زیر هواپیما نصب شده است و احتمالا در آینده در خصوص این سیستم و پوشش آن بازنگری خواهد شد. خصوصا اینکه اثری از وجود نشانه گذار لیزری هم در آن دیده نمیشود!

به دلیل مکان خاص قرارگیری این سیستم که در نزدیکی رادوم قرار گرفته است امکان ایجاد پوششی مشابه آنچه که در جنگنده F-35 و J-20 انجام شده میسر نیست اما میتوان خود پوشش سایت هدفیابی را به گونه ای باز طراحی نمود تا میزان بازتابش امواج آن به حداقل ممکن برسد.
با این حال به دلیل طراحی خاص قاهر 313 که جهت پرواز(هجومی)در ارتفاع پست طراحی شده قرارگیری سایت هدفیبابی چندان مشکل ساز نیست و در ماموریت پشتیبانی هوایی هم این جنگنده در برد رادارهای سیستم های پدافندی متحرک دشمن قرار میگیرد و اساسا مسئله پنهانکاری در این فاصله ناممکن محسوب میشود و از این نظر سیستم مذکور اختلال چندانی در پنهانکاری جنگنده ایجاد نمیکند!

thumb_EOIR_Imaging_System.JPGthumb_919457_138~0.jpg
   

تسلیحات:
یکی دیگر از دلایلی که میتوان در جهت رد ادعای پشتیبانی نزدیک بودن قاهر مطرح نمود, نداشتن  سلاح کالیبر 20 یا 30

میلیمتر در جهت مقابله با اهداف سطحی میباشد! هرچند که امروزه با رشد تسلیحات هدایت شونده و کوچک شدن ابعاد آنها استفاده از توپ جنگنده میتواند کاهش یابد اما در جنگنده های پشتیبانی نزدیک هوایی وجود این سلاح الزامی است!
 
در خصوص میزان حمل سلاح در جنگنده قاهر  تاکنون هیچ ادعای موثقی وجود ندارد اما احتمالا این جنگنده با فرض داشتن دو موتور سبک در حدود 5 هزار کیلوگرم وزن خواهد داشت و حداکثر وزن پرواز آن نیز در حدود  9 هزار کیلوگرم خواهد بود که شامل 2 هزار کیلوگرم سوخت و 2 هزارکیلوگرم سلاح میشود.البته حداکثر وزن برخاست یک جنگنده تابع قدرت موتور و ظرفیت سازه آن میباشد که به دلیل معلوم نبودن آن ها, حداقل میزان ممکن را لحاظ شده است.


در صورتی که قاهر از دو موتور سبک مانند جی 85 و جی 90 استفاده نماید در این صورت قاهر در قسمت میانی بدنه دو محفظه با طول حدودا 4 متر و عرض 70 سانتی متر و ارتفاع 50 سانتی متر خواهد داشت.

و در صورتی که قاهر از یک دستگاه موتور متوسط مانند آر دی 33 استفاده نماید در این صورت قاهر دو محفظه جداگانه در قمست میانی بدنه خواهد داشت که طول آن سه الی چهار متر و عرض آن 50 سانتی متر و قطر 50 سانتی متر خواهد بود.

 

محفظه های حمل سلاح و نحوه قرارگیری موتورها در جنگنده قاهر:

Q313-W2.jpg

313-518613~0.jpg

 

محفظه های حمل سلاح در صورت تک موتوره بودن قاهر:

thumb_Q313W3~0.jpg

 


به دلیل ماهیت این جنگنده و ماموریت خاصی که برای آن تعریف شده, باید تسلیحاتی مطابق ماموریت این جنگنده نیز برای آن تدارک دیده شود.از جمله موشک های هوا به سطح ضد ناو و ضد سطح هدایت لیزری و الکترواپتیکی/حرارتی! چراکه در ماموریت تهاجمی  در صورتی که حداکثر اختفاء مد نظر باشد و تا نزدیکی هدف, جنگنده در ارتفاع بسیار پائین پرواز کند, نمیتوان از بمب های هواسر هدایت شونده بهره گرفت!

بدین منظور میتوان از موشک های ضد ناو ظفر,نصر و نصیر جهت مقابله با ناوگان دریایی بهره گرفت  و همچنین برای اهداف ثابت زمینی میتوان موشک هدایت لیزری بینا و موشک های خانواده ستار را به کار برد.

موشک نصر:

thumb_ghader6_1.jpg


موشک نصیر:

thumb_919388_523.jpg


موشک ظفر:

thumb_539365_735.jpg

 

موشک ستار3  و ستار4:

thumb__DSC0080~0.jpg


موشک هدایت لیزری بینا:

thumb_92740.jpg

 

در ماموریت پشتیبانی نزدیک هوایی و مقابله با قوای زرهی دشمن نیز میتوان از موشک های شفق,آذرخش و سدید استفاده نمود و همچنین از بمب های هواسر قائم,سدید342,بمب جی دام رعد 201  و بمب بالدار جدیدی که توسط سپاه پاسداران توسعه داده شده نیز میتوانند بر علیه تجمعات و استحکامات دشمن استفاده کرد.


موشک ضدزره سدید:

thumb_34618921.jpg


موشک ضد زره شفق:

thumb_IMG_20180305_151106_806.jpg


موشک ضد زره صاعقه:

thumb_445201221_199222.jpg


بمب هواسرشی سدید342:

thumb_4016291658.jpg

 

بمب هواسرشی قائم:

thumb_771A1820_0.JPG


بمب بالدار با برد 5 کیلومتر:

thumb_vlcsnap-2018-02-16-07h06m26s328.jp


بمب رعد 201:

thumb__201_PN.jpg

 

بمب 500 پوندی هدایت شونده در زیر بدنه پهپاد کرار:

thumb_vlcsnap-2015-08-21-22h39m30s328.jpthumb_vlcsnap-2015-08-21-22h39m54s687.jp

 

بمب خوشه ای سیمرغ:

thumb_723294_918.jpg

 

در زمینه مقابله با اهداف هوایی قاهر باید بتواند موشک های هوا به هوای حرارتی و راداری میانبرد را جهت دفاع از خود و بکارگیری بر علیه جنگنده ها و بالگردهای دشمن در عملیات پشتیبانی نزدیک حمل نماید.
حداقل در زمینه موشک های حرارتی میتوان از نمونه هواپایه موشک شهاب ثاقب و همچنین از پلت فرم موشک آذرخش بهره گرفت.

 

نتیجه گیری:
به نظر میرسد که قاهر اف 313 جنگنده ای در کلاس وزنی سبک و با ماموریت تهاجمیست که ماموریت ثانویه آن پشتیبانی نزدیک هوایی است. این جنگنده یک جنگنده پنهانکار است که فناوری اویونیک آن احتمالا بر اساس جنگنده های نسل چهار خواهد بود.

این جنگنده ظاهرا بر اساس تغییر اساسی از پلت فرم شفق یا اینتگرال مشتق شده است و میتواند به عنوان الگویی برای ساخت جنگنده چند منظوره نسل پنجم مطرح شود. قاهر اف 313 علاوه بر یک جنگنده تهاجمی و پشتیبانی نزدیک هوایی, یک اثباتگر فناوری نسل پنجم و دروازه ورود صنایع هوایی ایران به فناوری نسل پنجم جنگنده ها است که باید مورد حمایت قرار گیرد.

 

 

 

  • Upvote 3

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر

با تشکر از جناب skyhawk بابت مطلب مفیدی که قرار دادن

در مورد موتور توربوفن جی 90 و توربوجت اوج و اینکه کدوم ماله کدوم پرنده است،،یک مصاحبه ایی از مسئول غرفه ایران در  نمایشگاه ماکس 2017 روسیه جایی دیده بودم که در توضیح و معرفی کوثر88 اشاره به موتور j 90 داشتن البته لینکش رو نتونستم پیدا کنم

موتوری هم که در پهباد سیمرغ استفاده شده باید همین توربوفن سبک جی 90 باشه

در عکسی هم که قرار دادین توربوفن اشاره شده 

vlcsnap-2018-02-26-05h12m37s906.jpg

ابعاد موتور جی 90 و اوج هم خیلی متفاوته البته من تقریبی در نظر گرفتم

در این عکس اگر قد جناب روحانی رو 170  سانت در نظر بگیریم موتور اوج حدودا باید دو و نیم متری باشه 
http://s8.picofile.com/file/8320858668/owj.jpg

و اگر اندازه کلی کوثر رو 12 متر بگیریم طبق این عکس موتور جی 90 چیزی در حدود یک و نیم متر باید باشه با این ابعاد باید توان کمتری  نسبت به اوج  داشته باشه

http://s8.picofile.com/file/8320858626/kowsar2.jpg


اندازه گیری دقیقش دیگه دسته اساتید رو میبوسه ولی خب تفاوت،،، چشمی هم مشخصه،،، موتوره جی نود اصلا متناسب قاهر نیست و موتور اوج هم تناسبی با کوثر88 نداره

اون بخشی  هم که قطرش طبق اندازه گیری جناب skyhawk شصت  سانتی متر بدست اومد همونطور که خودشون اشاره کردن باید مرتبط با خنک کردن گازهای خروجی باشه ،، وگرنه قطعا موتور استفاده شده در قاهر اوج هست و موتوری با قطر 60 سانت فکر نمیکنم در اختیار داشته باشیم یا ساخته باشیم ،،کاره اول همین دوتا موتور توربوجت و توربوفن سبک بوده و اقدام بعدی هم رفتن به سمت موتورهایی با قدرت متوسط مثل rd-33 و امثال اون که قطرهاشون حول و حوش یک متر هست

اون مستطیل نارنجی رنگ انتهای پرنده نزدیک خروجی هم محفظه ی فلرهای قاهر باید باشه

154068_611-2.jpg


در مورد میزان حمل تسلیحات که جناب skyhawk فرمودن احتمالا 2000 کیلو ولی نمونه بعدی قاهر شاید این توان رو دارا باشه،، این نمونه فکر نمیکنم 600 یا 700 کیلو بیشتر فضا برای حمل تسلیحات بشه براش متصور شد ،،خوده اف 117 نایت هاوک که صحبتش هم بود با 20 متر طول و 13هزار کیلو وزن خالی و اون ابهت فقط 1800 کیلو مهمات حمل میکنه دو بمب 900 کیلویی

https://aviadivision.ru/images_ml/upload/iblock/888/AF1-0030-F-117-nighthawk-3.jpg



خوده اف 35 هم به زور اگه بتونه دو تن رو داخل بدنه اش حمل کنه
https://image.viettimes.vn/w1280/uploaded/viettimes/2015_06_21/f35082162015_fkvm.jpeg


به هرحال این نمونه فعلی قاهر بنظر یک موش ازمایشگاهی میاد که با همین موتورها باید پرواز کنه انواع و اقسام تست ها از میزان رادارگریزی تا تست های مربوط به تسلیحاتش و فلان و فلان و فلان روش صورت بگیره و با اماده شدن موتورهای قدرتمند تر روی نمونه بزرگتر کار میکنن خوبیه این پروژه که صفر تا صدش رو متخصصین خودمون انجام دادن اینکه اگر قرار بر تغییر و بزرگتر شدن باشه با زمان و هزینه کم تری میتونن تغییرات رو اعمال کنن

یه طراحی زیبا از این موجوده عجیب الخلقه 
http://s8.picofile.com/file/8320859250/ghaher313.jpeg



دوستان کسی میدونه داستان این دوتا عکس چی هست؟؟؟توی پاک دیفنس دیدم

http://s9.picofile.com/file/8320858750/iranian_army_20180228_0001.jpg
http://s8.picofile.com/file/8320858826/iranian_army_20180228_0002.jpg




امیدوارم که روی مهندسی معکوسشون کار کنن

ویرایش شده در توسط OMID313

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر

درود به دوستان گرامی

از جناب skyhawk بسیار سپاسگزارم

نفس ساختن چنین چیزی اگر اصلا پرواز هم نکند منجر به توسعه دانش عمومی کشور می گردد که از وظایف دولتها است. باور داشته باشید همین که قاهر پرواز بکند و فیلم رها کردن یک موشک هوا به هوا هم از آن پخش بشود خیلی از کشور هایی که الان تایر شکاری هم به ما نمی دهند یا میگ 23 را که به عنوان هدف بمباران می کنند را هم نمی دهند جلو می آیند و به ما پیشنهاد فروش جنگنده های نسل 4 و 4.5 و حتی 5 با قابلیت کاهش یافته را می دهند تا ریشه تولید داخل را بزنند و کنترل نیروی نظامی ما را به دست هم بگیرند و نفوذ هم ایجاد بکنند.

در مورد این جنگنده یک موارد داخلی وجود دارد که در طول زمان باید تکمیل بشود. یک مواردی هم باز می گردد به کیفیت و قابلیت اطمینان سیستمهای اساسی برای پرواز. برای مثال بدیهی هست که نمونه های اولیه از هیدرولیک استفاده بکنند اما کم کم به سمت سیستم های پرواز با سیم حرکت خواهند کرد. گرچه همین الان هم ما سیستمهایی داریم که پرواز با سیم انجام می دهند اما برای جنگنده سرنشین دار شاید فعلا همه چیز هیدرولیکی باشد و بعدها کم کم با پاس کردن استاندارد های ایمنی به روز بشود. از این موارد حساس برای مثال سیستم قدرت جنگنده هست که اگر قرار باشد از ترانسفورمر هسته آهنی استفاده بشود مثل F-5 کارایی هواگرد کاهش می یابد اما در طول زمان که تغییر بکند به مدلهای هسته فریت و سوئیچینگ شاهد ارتقای شدید توانایی ها خواهیم بود.

برای موتور این جنگنده هم می شود ارتقاء هایی داد مثلا با تحقیق روی پاشنده سوخت شاید بشود مدار سوخت را طوری به کمک ECU های امروزی بهبود داد که با مصرف سوخت کمتر قدرت بیشتری در موتور تولید گردد و به مرور قابلیت پروازی شکاری و برد آن بهبود یابد و حتی بعدها به آن قابلیت سوخت گیری هوایی هم اضافه نمود.

همانطوری که جناب skyhawk با ظرافت اشاره نمودند اصولا استفاده از چنین هواگردی برای پشتیبانی نزدیک منطق خاصی ندارد اما این جنگنده در نقش یک جنگنده هوا به هوا ، یک سرکوبگر پدافند یا یک جنگنده انتحاری می تواند مورد استفاده قرار بگیرد.

بستگی به سیستم قدرت نصب شده دارد که تسلیحات این هواگرد چه باشد! برای مثال اگر سیستم قدرت هسته فریت باشد ضمن اینکه چند صد کیلو سبک تر است، قدرت کافی برای بسیاری از تسلیحات خاص را می تواند تامین بکند. بعدها که موتورها عوض شد هم می شود بدنه را برای موتورها تغییر داد و سیستم تولید قدرت را هم بهبود داد.

در این هواگرد می توان از توپ تولید کننده HEMP (High power electromagnetic pulse)  استفاده کرد و دیگر نیازی به توپ های سنتی برای نبرد هوا به هوا ندارد. فراموش نکنیم میدان 80 ولت بر متر سابقه سرنگونی مدلهای آنالوگ و قدیمی (مقاوم تر در مقابل میدان) F-16 ، تورنادو و مدلهای پرواز با سیم بالگردهای سنگین دریایی را دارد و توپهای HEMP چند ده برابر این را می توانند به صورت جهت دار تولید بکنند در فاصله قابل قبول در یک نبرد هوایی.

در مورد اینکه مرتب می گویند دماغه ندارد که رادار داشته باشد باید بگویم که کار نشد ندارد. روی این جنگنده می شود یک رادار در حد چند برابر سایز سیکر های فعال راداری گذاشت و برای خنک کردن که مشکل اصلی این رادارهای مینیاتوری هست (برای خود موشک فعال خنک سازی معنی ندارد زیرا قبل از اینکه دما بحرانی بشود موشک به هدف رسیده اما برای جنگنده خنک سازی رادار جزو چالشها هست) هم می شود از الکترونیک دما بالا استفاده کرد یا اینکه رادار فقط در شرایط شروع درگیری هوایی روشن بشود یا اینکه رادار را با توان پایین به کار اندازیم اما روی سیگنال دریافتی پردازش سنگین بکنیم با ابررایانه ای از هسته های گرافیکی یا کارتهای FPGA یا  .... که باز بر می گردد که درون هواپیما ما چقدر توان الکتریکی قابل اطمینان می توانیم تولید بکنیم. اینکه بخواهیم برد رادار این جنگنده را تخمین بزنیم باید ببینیم قرار هست چه چیزی را در چه فاصله ای ببیند. برای مثال برای دیدن توده ای پشه سوپر سونیک (بازتاب راداری f-22) در فاصله 200 کیلومتری با یک رادار مینیاتوری باید ابررایانش بسیار سنگینی انجام بشود که تا به حال کسی مجبور به انجامش نبوده ولی ما مجبوریم شاید انجام دادیم. در واقع همیشه سیگنالی که از هدف به رادار می رسد یک سیگنال مرده هست که با هزار جور روش آن را تبدیل به اعداد قابل استفاده می کنند. حالا هر چه توانایی پردازش شما بیشتر باشد، برد رادار شما و دقت آن بیشتر می گردد پس اندازه و توان کم را می توان با پردازش سنگین و الگوریتم های خوب جبران کرد.

از دیدگاه من حتی بدون نصب رادار با نصب سیستم های پیشرفته الینت موجود (که بر خلاف رادار خیلی هم سبک هستند) و هماهنگ کردن هواگرد با رادارهای VHF زمینی و بار کردن دو تیر موشک فکور/مقصود و یک توپ HEMP روی این هواگرد می توان از آن یک شکارچی خاموش توانمند ساخت. رادار زمینی محدوده تهدید را مشخص می کند، فرماندهی پدافند اسکرامبل می دهد و از یک جاده با عرض مناسب شکاری به پرواز در می آید و فقط در مود گیرندگی قرار دارد. سیستم الینت آن هم به تنهایی یا با هماهنگی رادار زمینی VHF، محل دقیق تر را مشخص می کند چیزی که برای این رهگیری خاموش نداریم ارتفاع آن توده پشه سوپر سونیک فوق مدرن هست. نوع اکوی راداری و سرعت آن و ... بیانگر مدل هواگرد هست و از رادار زمینی نوع احتمالی پرنده به شکاری ارسال شده بنابراین کافی است مطابق پروفیل پروازی فینیکس موشک را به ارتفاع بالاتری در مختصات دو بعدی هدف برسانیم و سپس موشک رادار داپلر خود را روشن کند و از بالا و فاصله کم روی هدف یا هدفهایی که دیگر چندان رادار گریز هم نیستند جستجو کرده یکی را انتخاب کند و خودش را به نزدیک آن رسانده و منفجر بکند و بقیه ماجرا را هم ترکشها انجام می دهند. شکاری پیشرفته دشمن تنها زمانی که شکاری اسکرامبل موشک را رها کرده و در حال کنترل آن برای رساندن به مختصات هدف است از وجود آن آگاه می گردد که زمان مناسبی برای شکار شکارچی نیست. اگر هم فاصله برای درگیری با هدف خیلی کم بود و از موشک نمی شد استفاده کرد خلبان می تواند بار خود را رها کرده و از HEMP استفاده بکند. البته سرعت و طول و عرض فکور/مقصود شاید برای شکار توده پشه سوپر سونیک توسط قاهر بهینه نباشد که با توجه به اینکه این تیرها کلا ساخت خودمان هستند برای قاهر می توان تغییراتی در آنها داد که درونش جا بشوند اما در این فاز باید تمرکز روی این باشد که قاهر تبدیل به یک پلتفرم بهینه قابل اعتماد به عنوان پرنده سرنشین دار در این کلاس با قابلیت تولید انبوه بشود (حتی اگر تولیدش نکنیم) تا بازی را کامل یاد بگیریم و سپس به دیگر قضایا پرداخت.

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
24 minutes قبل , EMP گفت:

اما در این فاز باید تمرکز روی این باشد که قاهر تبدیل به یک پلتفرم بهینه قابل اعتماد به عنوان پرنده سرنشین دار در این کلاس با قابلیت تولید انبوه بشود (جتی اگر تولیدش نکنیم) تا بازی را کامل یاد بگیریم و سپس به دیگر قضایا پرداخت.

سلام بر استاد عزیز جناب EMP

سه نکته را خدمت جنابعالی باید عرض  کنم ( شاید بیشتر جنبه پرسش داشته باشد )

1- فرض کنیم ، چنین پروژه ای ، سرانجام خوشی داشته باشد ولی نکته اینجاست که نیازهای فعلی نیروی هوایی را باید چه کار کرد ؟؟؟ آیا امید بستن به این طرح  ، بدون در نظر گرفتن نیاز فعلی (و نه نیاز در آینده میان مدت و دور ) بلحاظ منطق نظامی ، قابل پذیرش هست ؟؟ و یا اصولاً ایجاد یک استخوان بندی جدید برای نیروی هوایی با این پروژه منطقی خواهد بود ؟؟

2- به نظر جنابعالی ، اطمینان پذیری رزمی تسلیحات فعلی در سازمان رزم نیروی هوایی (بلحاظ قدمت فناوری ) برای استفاده در این پرنده کافی هست ؟

3-  به نظر جنابعالی ، عقب نشینی طراحان این پرنده از ماموریتهای اولیه در نظر گرفته شده برای این پرنده به ماموریتهای جدید فعلی ، نشان دهنده مشکلات در تامین فناوری برای تولید انبوه آن و عدم امید به تاثیر گذاری رزمی آن نیست ؟؟ (بعبارت دیگر ، این پروژه ، تبدیل به یک برنامه حیثیتی برای مجموعه دست اندرکار آن نشده تا به هر قیمتی ، آن را جلو ببرند ؟؟ )

متشکرم

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر

جناب اسکای هاوک

لطفا اندازه گیری هایی در مورد زاویه گرایش بال (در یک چهارم وتر) ، ضخامت هوابر نوک بال و هوابر ریشه بال ، وتر هوابر در نوک بال ، وترهوابر در ریشه بال (در خط تقارن وسط بدنه و نه محل اتصال بال و بدنه) ، طول دهانه بال بدون drooped wing tip انجام بدید . با فرض اینکه قاهر فعلی از موتورهای اوج یا همون j85 استفاده میکنه و با توجه به اینکه مصرف سوخت ویژه این موتور مشخصه ، میشه محاسباتی ساده در مورد برد و میزان سوخت و ... انجام داد

البته اگه فاصله ی ارابه فرود های عقب و جلوی قاهر تا نوک دماغه رو هم بدست بیارید میشه تخمینی هم از وزن این نمونه انجام داد چون فشار روی ارابه فرود جلو مشخصه

ویرایش شده در توسط iliasd

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
2 hours قبل , MR9 گفت:

سه نکته را خدمت جنابعالی باید عرض  کنم ( شاید بیشتر جنبه پرسش داشته باشد )

1- فرض کنیم ، چنین پروژه ای ، سرانجام خوشی داشته باشد ولی نکته اینجاست که نیازهای فعلی نیروی هوایی را باید چه کار کرد ؟؟؟ آیا امید بستن به این طرح  ، بدون در نظر گرفتن نیاز فعلی (و نه نیاز در آینده میان مدت و دور ) بلحاظ منطق نظامی ، قابل پذیرش هست ؟؟ و یا اصولاً ایجاد یک استخوان بندی جدید برای نیروی هوایی با این پروژه منطقی خواهد بود ؟؟

2- به نظر جنابعالی ، اطمینان پذیری رزمی تسلیحات فعلی در سازمان رزم نیروی هوایی (بلحاظ قدمت فناوری ) برای استفاده در این پرنده کافی هست ؟

3-  به نظر جنابعالی ، عقب نشینی طراحان این پرنده از ماموریتهای اولیه در نظر گرفته شده برای این پرنده به ماموریتهای جدید فعلی ، نشان دهنده مشکلات در تامین فناوری برای تولید انبوه آن و عدم امید به تاثیر گذاری رزمی آن نیست ؟؟ (بعبارت دیگر ، این پروژه ، تبدیل به یک برنامه حیثیتی برای مجموعه دست اندرکار آن نشده تا به هر قیمتی ، آن را جلو ببرند ؟؟ )

درود به دوست گرامی و اندیشمند جناب MR9

در پاسخ به سئوال نخست آن گرامی باید عرض کنم که نیاز نیروی هوایی یک چیز هست، ارتقاء دانش فنی صنعت داخلی یک چیز دیگر. نیروی هوایی آجا یک مشتری بالقوه هست درست مثل نیروی هوایی سپاه، هوادریای آجا، هوادریای ناجا، هوادریای نداجا و .... اما دلیلی ندارد که هیچکدام به این هواگرد اعتنایی بکنند. ساخت این هواگرد فقط باعث تمرکز دانش فنی و یاد گرفتن بازی ساخت تسلیحات پیشرفته می گردد. بسیار محتمل هست که چنین هواگرد سبکی در راستای نیازهای راهبردی نیروهای هوایی نباشد. اما اینکه در داخل صنعت ما شروع به یادگیری ساخت تجهیز با قابلیت اطمینان بالا بکند این یک اتفاق پسندیده هست. و کمترین اثری که دارد این هست که کشورهای خارجی که می بینند بالاخره ما یک محصولی داریم، قیمت و کیفیت و تنوع محصول پیشنهادی خودشان را به ما بهتر می کنند و حداقل نیروی هوایی انتخاب های بیشتری برای تامین تسلیحات خود می یابد و کارشناسان با مشاهده محصول پیشنهادی می توانند از آن ایراد بگیرند و از فروشنده توضیح بخواهند که در نهایت کیفیت محصول دریافتی نیرو را افزایش می دهد. یعنی یک کاربر سازنده خیلی خریدار خوب تری هست تا یک کاربر صرف. در ضمن اگر قاهر ، سفره ماهی ، جنگنده نیمه سنگین یا .... روزی پرواز رزمی انجام بدهند برای دشمن خارجی هواگرد ناشناخته محسوب شده و طرح ریزی های عملیاتی آنها به آسانی انجام نمی شود. بر خلاف ما دشمنان ما تا صد در صد از پیروزی مطمئن نباشند وارد نبرد نمی شوند.

در مورد قاهر من نمی دانم چه اتفاقی افتاده اما گاهی وقتها ما می رویم و بدون اینکه سایز و ویژگی یک مشتری را بدانیم برایش کت و شلوار می دوزیم در حالی که اساسا مشتری ما به لباس اسکی نیاز داشته آن هم سه سایز بزرگتر. در صنعت به این بحران الزامات نامناسب می گویند. همه جای دنیا مشتری هست که چند سال روی requirement های یک محصول کار میکند و سپس آن را در اختیار شرکتهایی که به مناقصه دعوت شده اند می گذارد که ما این فاز را حذف می کنیم چون همیشه عجله بی مورد داریم برای محصول. مهندسی الزامات اساسا به این دلیل در فرنگ بوجود آمد اما افسوس که ما رعایت نمی کنیم. عجله داریم چون دچار خود باختگی هستیم به دلیل شکستهای زیاد تاریخی و احساس عقب ماندگی که مرتب تبلیغ می شود و خلاصه منتهی می شود به محصولی که کم ایراد نیست.

اما بگذارید خوش بین باشم، اگر شما یک سازنده بودید که چند خریدار مختلف داشتید که ممکن بود از رقیب شما هم بتوانند بخرند، شما برای اثبات توانایی های خود چه می کردید. یک راه ساده اثبات توانایی ساخت یک محصول و دادن آن به صورت مجانی به مشتریان بالقوه برای تست هست.(مثل این تبلیغات چی هایی که قهوه مجانی می دهند در مالها) نه برای اینکه این محصول را بخرند برای اینکه سطح توانایی شما را بفهمند و حالا بیایند برای شما الزامات محصول مورد نیاز خودشان را اعلام بکنند طوری که شما هم بتوانید بسازید تا شما بروید و آن را برایشان جمع کنید و پیشنهاد قیمت بدهید. اینجا مشتری الزاما نیروی هوایی آجا نیست شاید حتی یک سازمان غیر نظامی به برخی از این توانایی ها نیازمند باشد.

 

در مورد استفاده از تسلیحات قدیمی در این پرنده باید عرض کنم که تسلیحات بسیار قدیمی (که البته مزایای خودشان را دارند) قابلیت اطمینانی که تسلیحات مشابه امروز دارند نداشتند ولی پرسنل کاربر این تجهیزات قلق استفاده از آنها را به مرور یاد گرفته اند و به ویژه چون خارجی هست به آنها خیلی اطمینان قلبی دارند. ولی برای یک پرنده سبک و با محدودیتهای فراوان مثل قاهر نمی شود خیلی روی تجهیزات قدیمی حساب کرد و باید برایش تجهیز جدید ساخت. اما تصور من این هست که فعلا به دلیل اینکه سیستم های قدیمی به قول خودشون جواب داده درون قاهر کلی زیر سیستم قدیمی کار خواهند گذاشت تا اینکه کم کم بودجه بیاد یا اینکه ترسشون بریزه.

در مورد سئوال سوم هم باید عرض کنم که ویژگی شرکتهای دولتی این هست که محصولاتشان به چنین سرنوشتی دچار می شوند.اصلا بحث فناوری مطرح نیست فناوری موجود در ایران بیش از کافی هست. همین الان نرم افزار های تولید شده در ایران کیفیت بالاتری از مشابه های چینی و ژاپنی و کره ای دارد. اما یک شرکت دولتی در تولید بستنی هم کار ساده ای را پیش رو ندارد. شرکتهای دولتی در جذب نیروی متخصص با انگیزه واقعی، نگهداری آن و ارتقاء آنها اصولا کارآمد نیستند و چابکی لازم را ندارند. همانطوری که در یکی از پستهای خود شما به درستی و ریز بینی بیان شده، نبود شرکتهای خصوصی متعدد در زمینه ساخت محصول کامل و نقش آفرینی شرکتهای خصوصی حداکثر به صورت قطعه ساز یا سازنده زیر سیستم، منجر به این شده که بعد از یک نسل کامل که از قطعنامه 598 می گذرد ما هنوز یک برند دفاعی خصوصی نداریم که در صنعت شهرت داشته باشد (که البته مطالبه و گلایه مقام فرماندهی کلی قوا هم بوده است). چه اشکالی داشت که ما الان به جای اینکه برخی دکترهایمان ثروت چند هزار میلیارد تومانی دارند، سه تا شرکت دفاعی خصوصی داشتیم که سرمایه چند صد میلیاردی داشتند؟ اینها چون محصول نمی سازند یا با تکنولوژی بدست آمده محصول غیر نظامی به بازار نمی دهند، همواره طلب کار دولت بدون بودجه هستند و بعد هم یک جهش دلار و شرکت به خاک سیاه می نشیند. در حالی که بعد از 4 سال جنگ شرکت HP که از یک طویله در روستای پالو آلتو شروع کرده بود و instrument های هوایی تولید می کرد تبدیل به یک برند جهانی شد و "سیلیکون ولی" را پایه گذاری کرد. بسیاری تصور می کنند که صنایع دفاع در شرکتهای دولتی یک استثناء هست و خوب کار می کند اما من فرق خاصی نمی بینم. در سیستم دولتی انرژی طراحان به کارهایی حاشیه ای تلف می شود و هزینه های سرباری و نظارتی و ... حداقل 3 برابر بیش از هر شرکت خصوصی در ایران است.

البته در مورد شکاری به دلیل اینکه تولید انبوه آن تیراژ زیر هزار دارد و کاملا توسط مهندسین و دستی انجام می شود تعیین قابلیت اطمینان خیلی ساده تر است از مثلا یک خودرو اما همین کار ساده تر هم به نوبه خود چالشهایی سترگ دارد که کار یک مجموعه کند دولتی نیست. برای مثال در یک پروژه غیر نظامی که ما باید سخت افزار و نرم افزار با قابلیت اطمینان مشخص( معروف به 7 تا 9    0.9999999) می ساختیم (قابلیت اطمینان موشک توماهاوک نسل اولیه 0.87 بود بنا به ادعای خودشان) بیش از 4 سال روی محصول کاملا آماده عرضه به بازار کار شبانه روزی کردیم تا ضمن بالا بردن کیفیت و قابلیت اطمینان قیمت آن را پایین بیاوریم و از هر طریقی که می شد تکنولوژی بدست بیاوریم (مثلا توانایی تحلیل مدار در بدترین حالت را(WCCA) که در هیچکدام از دانشگاه های ایران سابقه علمی نداشت را در حد نیاز یاد گرفتیم و انجام دادیم و .... ) و هر استاندارد اجباری و غیر اجباری مرتبط را پاس کردیم ده ها محصول مشابه را کاملا بررسی کردیم تا اینکه شاید در دو سال آینده بتوانیم آن را به بازار بدهیم برای تولید انبوه در تیراژ میلیونی. برای شکاری کار خیلی ساده تر است اما اصلا آسان و سریع نیست و تستهای بیشتری نسبت به آنچه ما انجام دادیم باید انجام بشود و آزمایشگاه های خاصی باید تاسیس بشود مثلا برای اندازه گیری Emission های شکاری و نفوذ پذیری های الکترو مغناطیسی آن و نفوذ پذیری آن در مقابل تشعش رادیو اکتیو و چشمه های نوترونی و ... که باز در یک سیستم دولتی کار بسیار کندی است اما اینکه این کار انجام بشود خیلی بهتر از این هست که اصلا انجام نشود.

 

 

 

  • Like 1
  • Upvote 5

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
5 minutes قبل , EMP گفت:

 در حالی که اساسا مشتری ما به لباس اسکی نیاز داشته آن هم سه سایز بزرگتر. در صنعت به این بحران الزامات نامناسب می گویند. همه جای دنیا مشتری هست که چند سال روی requirement های یک محصول کار میکند و سپس آن را در اختیار شرکتهایی که به مناقصه دعوت شده اند می گذارد که ما این فاز را حذف می کنیم چون همیشه عجله بی مورد داریم برای محصول.

سلام مجدد

ممنون از اینکه وقت می گذارید و تجربیات ارزشمند خودتان را به اشتراک می گذارید

===

دقیقا این شکل هست ، به نظر جنابعالی ، حذف این مرحله (نیاز مشتری ) ، آن هم در حوزه حساس و پیچیده ای مثل صنعت هوانوردی نظامی ، یک شکل بی اعتنایی عمدی  به روند استاندارد طراحی و تولید نیست ؟؟ با وجود اینکه اطلاع داریم منابع ما در حوزه نظامی بشدت محدود هست و باید این منابع را پایش کرد تا بصورت بهینه مصرف شود ؟؟؟

11 minutes قبل , EMP گفت:

اما بگذارید خوش بین باشم، اگر شما یک سازنده بودید که چند خریدار مختلف داشتید که ممکن بود از رقیب شما هم بتوانند بخرند، شما برای اثبات توانایی های خود چه می کردید. یک راه ساده اثبات توانایی ساخت یک محصول و دادن آن به صورت مجانی به مشتریان بالقوه برای تست هست.(مثل این تبلیغات چی هایی که قهوه مجانی می دهند در مالها) نه برای اینکه این محصول را بخرند برای اینکه سطح توانایی شما را بفهمند و حالا بیایند برای شما الزامات محصول مورد نیاز خودشان را اعلام بکنند طوری که شما هم بتوانید بسازید تا شما بروید و آن را برایشان جمع کنید و پیشنهاد قیمت بدهید.

این فرموده جنابعالی کاملاً صحیح هست ، با این حال بر این نظر نیستید که با توجه به استدلالی که در بالا عرض کردم ، دنبال کردن چنین شیوه ای برای بودجه نحیف دفاعی ما یک مقدار بیش از حد گران تمام میشود ؟؟

14 minutes قبل , EMP گفت:

در مورد استفاده از تسلیحات قدیمی در این پرنده باید عرض کنم که تسلیحات بسیار قدیمی (که البته مزایای خودشان را دارند) قابلیت اطمینانی که تسلیحات مشابه امروز دارند نداشتند ولی پرسنل کاربر این تجهیزات قلق استفاده از آنها را به مرور یاد گرفته اند و به ویژه چون خارجی هست به آنها خیلی اطمینان قلبی دارند. ولی برای یک پرنده سبک و با محدودیتهای فراوان مثل قاهر نمی شود خیلی روی تجهیزات قدیمی حساب کرد و باید برایش تجهیز جدید ساخت.

منظور بنده بیشتر این بود که بعنوان مثال اگر قاهر برای نقش هوا به هوا مسلح به سایدویندرها، یا اسپاروهای و حتی آر-60 های روسی  موجود در نیروی هوایی شود ، آیا می شود روی انها در یک داگفایت ( اگر چنین برخوردی اصولا اتفاق بیافتد در عصر مهمات دورایستا ) حساب باز کرد ؟؟ ( نکته اینکه فرض می کنیم توانایی شلیک مهمات نامبرده را داشته باشد )

17 minutes قبل , EMP گفت:

 اما تصور من این هست که فعلا به دلیل اینکه سیستم های قدیمی به قول خودشون جواب داده درون قاهر کلی زیر سیستم قدیمی کار خواهند گذاشت تا اینکه کم کم بودجه بیاد یا اینکه ترسشون بریزه.

قطعاً گستره اطلاعات جنابعالی بیشتر از بنده هست ولی نکته ای که به ذهن بنده خطور می کند این هست که آیا روندی که در طول 3 دهه گذشته در نیروی هوایی و بویژه در جهاد خودکفایی طی شده ، باعث نشده تا به اصطلاح ترس این دوستان بریزد ؟؟؟

19 minutes قبل , EMP گفت:

 چه اشکالی داشت که ما الان به جای اینکه برخی دکترهایمان ثروت چند هزار میلیارد تومانی دارند، سه تا شرکت دفاعی خصوصی داشتیم که سرمایه چند صد میلیاردی داشتند؟ اینها چون محصول نمی سازند یا با تکنولوژی بدست آمده محصول غیر نظامی به بازار نمی دهند، همواره طلب کار دولت بدون بودجه هستند و بعد هم یک جهش دلار و شرکت به خاک سیاه می نشیند. در حالی که بعد از 4 سال جنگ شرکت HP که از یک طویله در روستای پالو آلتو شروع کرده بود و instrument های هوایی تولید می کرد تبدیل به یک برند جهانی شد و "سیلیکون ولی" را پایه گذاری کرد. بسیاری تصور می کنند که صنایع دفاع در شرکتهای دولتی یک استثناء هست و خوب کار می کند اما من فرق خاصی نمی بینم. در سیستم دولتی انرژی طراحان به کارهایی حاشیه ای تلف می شود و هزینه های سرباری و نظارتی و ... حداقل 3 برابر بیش از هر شرکت خصوصی در ایران است.

در تاپیک خبرهای دفاعی ایران به امساله اشاره کردم ، چرا بخش حاکمیتی ( در اینجا وزارت دفاع ) علیرغم اطلاع از مزیتهای وجود چنین شرکتهایی ، در برابر ایجاد انها مقاومت می کند ؟؟

یا اینکه آیا اصولا چنین شرکتهایی در ایران می توانند به اصطلاح "پا بگیرند " و خودشان را بعنوان یک برند مطرح کنند ؟؟؟

22 minutes قبل , EMP گفت:

 اما اینکه این کار انجام بشود خیلی بهتر از این هست که اصلا انجام نشود.

بطور قطع این موردی که فرمودید در خصوص قاهر صدق می کند و بنده با آن موافق هستم ولی تمامی تمرکز بروی وضعیت فعلی نیروی هوایی هست و اینکه خدای نخواسته تبلیغات بیش از حد روی این پروژه باعث نشود تا اصل کار ، یعنی بازسازی نرم افزاری ، سخت افزاری و مهم تر از همه بازسازی حیثیت  روحی نیروی هوایی  به دست فراموشی سپرده شود .

متشکرم

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر

تشکر از لطف دوستان و خصوصا نظرات ارزشمند جناب EMP

 

7 hours قبل , OMID313 گفت:

با تشکر از جناب skyhawk بابت مطلب مفیدی که قرار دادن

در مورد موتور توربوفن جی 90 و توربوجت اوج و اینکه کدوم ماله کدوم پرنده است،،یک مصاحبه ایی از مسئول غرفه ایران در  نمایشگاه ماکس 2017 روسیه جایی دیده بودم که در توضیح و معرفی کوثر88 اشاره به موتور j 90 داشتن البته لینکش رو نتونستم پیدا کنم

موتوری هم که در پهباد سیمرغ استفاده شده باید همین توربوفن سبک جی 90 باشه

در عکسی هم که قرار دادین توربوفن اشاره شده 

ابعاد موتور جی 90 و اوج هم خیلی متفاوته البته من تقریبی در نظر گرفتم

در این عکس اگر قد جناب روحانی رو 170  سانت در نظر بگیریم موتور اوج حدودا باید دو و نیم متری باشه 
http://s8.picofile.com/file/8320858668/owj.jpg

و اگر اندازه کلی کوثر رو 12 متر بگیریم طبق این عکس موتور جی 90 چیزی در حدود یک و نیم متر باید باشه با این ابعاد باید توان کمتری  نسبت به اوج  داشته باشه

http://s8.picofile.com/file/8320858626/kowsar2.jpg


اندازه گیری دقیقش دیگه دسته اساتید رو میبوسه ولی خب تفاوت،،، چشمی هم مشخصه،،، موتوره جی نود اصلا متناسب قاهر نیست و موتور اوج هم تناسبی با کوثر88 نداره

اون بخشی  هم که قطرش طبق اندازه گیری جناب skyhawk شصت  سانتی متر بدست اومد همونطور که خودشون اشاره کردن باید مرتبط با خنک کردن گازهای خروجی باشه ،، وگرنه قطعا موتور استفاده شده در قاهر اوج هست و موتوری با قطر 60 سانت فکر نمیکنم در اختیار داشته باشیم یا ساخته باشیم ،،کاره اول همین دوتا موتور توربوجت و توربوفن سبک بوده و اقدام بعدی هم رفتن به سمت موتورهایی با قدرت متوسط مثل rd-33 و امثال اون که قطرهاشون حول و حوش یک متر هست

موتور جی 90 هنوز رونمایی نشده! به نظر بنده کوثر88 فعلا از موتور جی85 یا اوج استفاده میکنه و اونچیزی که در خصوص استفاده از موتور توربوفن گفته میشه مربوط به آینده هست.

منطقیش هم اینه که هواپیما با موتوری که تست ها رو پاس کرده پروازهای آزمایشی رو انجام بده.

اینکه شما اندازه جی 90 رو کوچکتر از جی 85 و اوج تشخیص دادید مربوط به اینه که موتور اوج در نمونه رونمایی شده دارای پس سوزه اما در کوثر 88 موتور فاقد پس سوز استفاده شده.

نقل قول


اون مستطیل نارنجی رنگ انتهای پرنده نزدیک خروجی هم محفظه ی فلرهای قاهر باید باشه

احتمالا همینطوره
 

نقل قول

در مورد میزان حمل تسلیحات که جناب skyhawk فرمودن احتمالا 2000 کیلو ولی نمونه بعدی قاهر شاید این توان رو دارا باشه،، این نمونه فکر نمیکنم 600 یا 700 کیلو بیشتر فضا برای حمل تسلیحات بشه براش متصور شد ،،خوده اف 117 نایت هاوک که صحبتش هم بود با 20 متر طول و 13هزار کیلو وزن خالی و اون ابهت فقط 1800 کیلو مهمات حمل میکنه دو بمب 900 کیلویی

https://aviadivision.ru/images_ml/upload/iblock/888/AF1-0030-F-117-nighthawk-3.jpg


خوده اف 35 هم به زور اگه بتونه دو تن رو داخل بدنه اش حمل کنه
https://image.viettimes.vn/w1280/uploaded/viettimes/2015_06_21/f35082162015_fkvm.jpeg

2000 کیلوگرم بر مبنای توان موتورها تخمین زده شده و شاید بیشتر هم باشه! این رقم مربوط به تسلیحات قابل حمل در زیر بالها و داخل بدنه هست .اگر قاهر محفظه هایی با ابعاد تخمین زده شده داشته باشه میتونه دو بمب دو هزار پوندی رو حمل کنه اما فکر میکنم حداقل توان حمل تسلیحاتی با سایز تسلیحات هزار پوندی رو داره.

ظرفیت حمل تسلیحات داخلی خیلی ربطی به وزن هواپیما نداره! بلکه بیشتر تحت تاثیر طراحی جنگنده و فاکتورهایی هست که پیش از طراحی در نظر گرفته میشن. برای مثال جنگنده سوخو 50 روسی با اینکه خیلی از رپتور بزرگتر نیست اما به واسطه استفاده از قرارگیری خورجینی موتورهاش فضای بیشتری در قسمت میانی بدنه ایجاد شده و این طراحی مانورپذیری جنگنده رو هم افزایش میده.

در جنگنده قاهر هم به دلیل اینکه ورودی های هوا به قسمت بالا منتقل شدن و خود موتورها هم حدود 20 سانتی متر از کف بدنه بالاتر قرار دارند فضای خوبی میتونه ایجاد بشه. همونطور که در تصویر زیر نمایش داده شده.

thumb_313-518613.jpg

نقل قول


دوستان کسی میدونه داستان این دوتا عکس چی هست؟؟؟توی پاک دیفنس دیدم

http://s9.picofile.com/file/8320858750/iranian_army_20180228_0001.jpg
http://s8.picofile.com/file/8320858826/iranian_army_20180228_0002.jpg


 

تصویر اول یک موتور توربوفن مربوط به هواپیماهای مسافربریه

دومی هم احتمالا TF30 تامکت

4 hours قبل , iliasd گفت:

جناب اسکای هاوک

لطفا اندازه گیری هایی در مورد زاویه گرایش بال (در یک چهارم وتر) ، ضخامت هوابر نوک بال و هوابر ریشه بال ، وتر هوابر در نوک بال ، وترهوابر در ریشه بال (در خط تقارن وسط بدنه و نه محل اتصال بال و بدنه) ، طول دهانه بال بدون drooped wing tip انجام بدید . با فرض اینکه قاهر فعلی از موتورهای اوج یا همون j85 استفاده میکنه و با توجه به اینکه مصرف سوخت ویژه این موتور مشخصه ، میشه محاسباتی ساده در مورد برد و میزان سوخت و ... انجام داد

البته اگه فاصله ی ارابه فرود های عقب و جلوی قاهر تا نوک دماغه رو هم بدست بیارید میشه تخمینی هم از وزن این نمونه انجام داد چون فشار روی ارابه فرود جلو مشخصه

سخت ترین بخش نگارش مقاله همین تهیه تصاویر به ظاهر ساده اندازه گیری ها بود. چراکه تصاویر زاویه دار هستند و با فاصله از قسمت مبنا اندازه ها تغییر میکنن!

بنابراین نیازه که خیلی دقت بشه و الا نتیجه کاملا اشتباهی بدست میاد.

با اینحال قسمت های مورد نظر رو روی یک تصویر علامت گذاری کنید و برای بنده ارسالش کنید تا در صورت امکان پذیر بودن انجام بدم.

5 hours قبل , EMP گفت:

از دیدگاه من حتی بدون نصب رادار با نصب سیستم های پیشرفته الینت موجود (که بر خلاف رادار خیلی هم سبک هستند) و هماهنگ کردن هواگرد با رادارهای VHF زمینی و بار کردن دو تیر موشک فکور/مقصود و یک توپ HEMP روی این هواگرد می توان از آن یک شکارچی خاموش توانمند ساخت. رادار زمینی محدوده تهدید را مشخص می کند، فرماندهی پدافند اسکرامبل می دهد و از یک جاده با عرض مناسب شکاری به پرواز در می آید و فقط در مود گیرندگی قرار دارد. سیستم الینت آن هم به تنهایی یا با هماهنگی رادار زمینی VHF، محل دقیق تر را مشخص می کند چیزی که برای این رهگیری خاموش نداریم ارتفاع آن توده پشه سوپر سونیک فوق مدرن هست. نوع اکوی راداری و سرعت آن و ... بیانگر مدل هواگرد هست و از رادار زمینی نوع احتمالی پرنده به شکاری ارسال شده بنابراین کافی است مطابق پروفیل پروازی فینیکس موشک را به ارتفاع بالاتری در مختصات دو بعدی هدف برسانیم و سپس موشک رادار داپلر خود را روشن کند و از بالا و فاصله کم روی هدف یا هدفهایی که دیگر چندان رادار گریز هم نیستند جستجو کرده یکی را انتخاب کند و خودش را به نزدیک آن رسانده و منفجر بکند و بقیه ماجرا را هم ترکشها انجام می دهند. شکاری پیشرفته دشمن تنها زمانی که شکاری اسکرامبل موشک را رها کرده و در حال کنترل آن برای رساندن به مختصات هدف است از وجود آن آگاه می گردد که زمان مناسبی برای شکار شکارچی نیست. اگر هم فاصله برای درگیری با هدف خیلی کم بود و از موشک نمی شد استفاده کرد خلبان می تواند بار خود را رها کرده و از HEMP استفاده بکند. البته سرعت و طول و عرض فکور/مقصود شاید برای شکار توده پشه سوپر سونیک توسط قاهر بهینه نباشد که با توجه به اینکه این تیرها کلا ساخت خودمان هستند برای قاهر می توان تغییراتی در آنها داد که درونش جا بشوند اما در این فاز باید تمرکز روی این باشد که قاهر تبدیل به یک پلتفرم بهینه قابل اعتماد به عنوان پرنده سرنشین دار در این کلاس با قابلیت تولید انبوه بشود (حتی اگر تولیدش نکنیم) تا بازی را کامل یاد بگیریم و سپس به دیگر قضایا پرداخت.

این کاری هست که در جنگنده رپتور انجام شده و این جنگنده با وجود رادار قدرتمندی که داره, میتونه بدون رادار و با استفاده از آنتن های الینت رو بدنه و بالهاش اهداف رو ردیابی کنه و مورد تهاجم قرار بده.

در خصوص موشک فکور هم به نظرم به صورت بالقوه میتونه در محفظه قرار بگیره و محفظه ها توانایی پذیرشش رو داشته باشن اما وزن این موشک با این کلاس سازگاری زیادی نداره!هرچند که ظاهرا برنامه ای هم برای استفاده از این سلاح در میراژ اف1 ها وجود داشته.


 

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
4 hours قبل , MR9 گفت:

 به نظر جنابعالی ، حذف این مرحله (نیاز مشتری ) ، آن هم در حوزه حساس و پیچیده ای مثل صنعت هوانوردی نظامی ، یک شکل بی اعتنایی عمدی  به روند استاندارد طراحی و تولید نیست ؟؟ با وجود اینکه اطلاع داریم منابع ما در حوزه نظامی بشدت محدود هست و باید این منابع را پایش کرد تا بصورت بهینه مصرف شود ؟؟؟

این فرموده جنابعالی کاملاً صحیح هست ، با این حال بر این نظر نیستید که با توجه به استدلالی که در بالا عرض کردم ، دنبال کردن چنین شیوه ای برای بودجه نحیف دفاعی ما یک مقدار بیش از حد گران تمام میشود ؟؟

درود به دوست دانشمند و گرامی

در ظاهر ممکن است که اتلاف منابع به نظر بیاید ولی من اعتقاد دارم که هر چقدر بودجه که روی صنعت "های تک" بگذارید برای کشور چند برابر درآمد زایی می کند. البته برخی اقدامات داخلی و خارجی باعث می شود که ما مرتب سرمایه انسانی خود را که با این هزینه ها بدست آمده از دست بدهیم و اینها به کشورهایی مهاجرت بکنند که اساسا جای زندگی بشر نیست مثل استرالیا بدون لایه اوزون و کاندای یخ زده بدون لایه اوزون اما در کل انجام این هزینه ها حرکت خوبی است اگر صرفا برای نمایش و شو نباشد. این که بودجه آجا در حد صفر هست را باید در جای دیگری درمان کرد. در این کشور به اندازه بیش از کافی پول هست. یکی از بد بختی های بزرگ این هست که ما نمی دانیم چه کسی در کجا چه چیزی می داند. دولت هخامنشی یک لیست از دانشمندان مطلع در هر مسئله مورد نیاز داشت آیا ما چنین لیستی داریم؟ ما نمی دانیم چه کسی در کجا چقدر پول نیاز دارد و ... برای همان تکنولوژی هایی که در ایران نبود و ما به سختی بدست آوردیم ایرانیان خارج از کشوری بودند که می توانستند ما را کمک بکنند ولی نکردند و معدودی بودند که کمک کردند و اگر یک بانک دانش صنعتی در کشور وجود داشت می توانستیم از آن کمک بگیریم اما چنین بانکی را هیچ وقت هیچ کس نساخت.

4 hours قبل , MR9 گفت:

منظور بنده بیشتر این بود که بعنوان مثال اگر قاهر برای نقش هوا به هوا مسلح به سایدویندرها، یا اسپاروهای و حتی آر-60 های روسی  موجود در نیروی هوایی شود ، آیا می شود روی انها در یک داگفایت ( اگر چنین برخوردی اصولا اتفاق بیافتد در عصر مهمات دورایستا ) حساب باز کرد ؟؟ ( نکته اینکه فرض می کنیم توانایی شلیک مهمات نامبرده را داشته باشد )

خوش بینی بیش از اندازه هست که مهمات اینچنین حتی اگر روی قاهر نصب بشود، کارایی برای هواگرد های امروزی داشته باشد برای همین من پیشنهاد استفاده از دو تیر فکور/مقصود و یک HEMP GUN را دادم. تا با آنچه داریم موثر باشیم. توپ HEMP نیاز به هدف گیری دقیق ندارد و تیر های موشک اکتیو با پروفیل پروازی بالا به پایین هم تیر های موثری هستند برای هر هواگردی . در مورد داگ فایت هم من ترجیح می دهم خلبانان ما با خلبانانی که روزانه تمرین جی منفی و هفت جی مثبت و اتاق فشار و تاکتیک های نوین را دارند داگفایت نکنند و فقط آنها را با روشهای نامتقارن غافلگیر بکنند و امکان فرار خوبی با استفاده از دیکوی های منبسط شونده و غیره داشته باشند.

4 hours قبل , MR9 گفت:

قطعاً گستره اطلاعات جنابعالی بیشتر از بنده هست ولی نکته ای که به ذهن بنده خطور می کند این هست که آیا روندی که در طول 3 دهه گذشته در نیروی هوایی و بویژه در جهاد خودکفایی طی شده ، باعث نشده تا به اصطلاح ترس این دوستان بریزد ؟؟؟

ببینید در ایران پیشرفت سیستماتیک نیست. در ایران پیشرفت به افراد بستگی دارد. وقتی تیمسار ستاری رفت سیستم ریست شد، از تماشای دانشکده پرواز دانشگاه شهید ستاری متوجه همه چیز می شوید. سردار مقدم هم که رفت موشکی ظاهرا افت کرده (واقعیتش را کسی نمی داند). اما در مورد ترس. اگر بار چندمی هم باشد که شما محصول با ایمنی بالا می سازید فقط نشان می دهد که بازی را بلد هستید و کماکان باید دل کاربران را بدست بیاورید که در مقابل فناوری جدید مقاومت می کنند. مثلا همین ترانس هسته فریت را هنوز در هواگردها به سختی می شود دید در حالیکه امتحان خودش را خیلی وقت هست که پس داده. نکته دیگر این هست که وزارت دفاع و جهاد خودکفایی اصلا ممکن هست از توانایی های یکدیگر هم خبر نداشته باشند چه برسد به اینکه ریختن ترس یکی باعث ریختن ترس دیگری بشود.

4 hours قبل , MR9 گفت:

در تاپیک خبرهای دفاعی ایران به امساله اشاره کردم ، چرا بخش حاکمیتی ( در اینجا وزارت دفاع ) علیرغم اطلاع از مزیتهای وجود چنین شرکتهایی ، در برابر ایجاد انها مقاومت می کند ؟؟ یا اینکه آیا اصولا چنین شرکتهایی در ایران می توانند به اصطلاح "پا بگیرند " و خودشان را بعنوان یک برند مطرح کنند ؟؟؟

خوب طبیعی هست که هیچ کس از رقیب خوشش نمی آید. به ویژه که رقیب 3 برابر ارزانتر و با کیفیت تر باشد. بلافاصله یک بهانه امنیت ملی جور می کنند و جلوی کار طرف را می گیرند. درLANL هم که یک سازمان تحقیقاتی بسیار پیشرفته آمریکا در نیومکزیکو هست و اولین بمب اتمی تاریخ را ساختند هم وقتی یک دانشمندی در محفظه تفلنی با لیزر گاز کربنیک اقدام به غنی سازی اورانیوم کرد و سازمان به دلیل کشف زود هنگام راه حل باید 300 میلیون دلار بودجه بر می گرداند به دولت آمریکا، خیلی ساده پا روی علم گذاشتند و آن بی نوا را به دلیل مشکلات روانی اخراج کردند که بعدها استخدام یک دولت جهان سومی شد و در فرانسه بزرگترین شرکت غنی سازی اورانیوم اروپا را بنا نهاد. پس مختص ایران نیست. اینجا مجلس هست که باید قوانینی ضد تمرکزی می گذاشت که از این پدیده دولتی شدن صنعت دفاعی جلوگیری کند. اما نماینده مجلس ما به امور دیگری مشغول هست. چندین سال پیش دو دوست از آمریکا به ایران آمدند و شرکتی برای ساخت هواگردهای تمام کامپوزیت تاسیس کردند و یک سری هم ساختند اما به دلیل عدم حمایت قانون از آنها و نخریدن محصول یکی از دو دوست به آمریکا بازگشت که طرف آمده بود در سیما این داستانشان را با گریه تعریف می کرد. شرکتهای خصوصی دفاعی به شرطی پا می گیرند که مثلا در کنار ساخت ناو شکن کشتی کانتینر بر هم بسازند و محصول غیر نظامی هم داشته باشند مثل بوئینگ.

4 hours قبل , MR9 گفت:

بطور قطع این موردی که فرمودید در خصوص قاهر صدق می کند و بنده با آن موافق هستم ولی تمامی تمرکز بروی وضعیت فعلی نیروی هوایی هست و اینکه خدای نخواسته تبلیغات بیش از حد روی این پروژه باعث نشود تا اصل کار ، یعنی بازسازی نرم افزاری ، سخت افزاری و مهم تر از همه بازسازی حیثیت  روحی نیروی هوایی  به دست فراموشی سپرده شود .

یک پروژه ارزان قیمت در صنایع دفاع قادر به این نباید باشد که بود و نبودش روی نیروی هوایی اثر بگذارد مگر اینکه با این هدف اساسا کلید خورده باشد. برای نجات نیروی هوایی یک اراده ملی نیاز هست که همه مردم باید بیایند و به این نیرو کمک بکنند. از ساختمان و تجهیزات گرفته تا مشکل معیشت پرسنل همه باید به شکل آبرومندی تغییر بکند.

 

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر

ایجاد یک حساب کاربری و یا به سیستم وارد شوید برای ارسال نظر

کاربر محترم برای ارسال نظر نیاز به یک حساب کاربری دارید.

ایجاد یک حساب کاربری

ثبت نام برای یک حساب کاربری جدید در انجمن ها بسیار ساده است!

ثبت نام کاربر جدید

ورود به حساب کاربری

در حال حاضر می خواهید به حساب کاربری خود وارد شوید؟ برای ورود کلیک کنید

ورود به سیستم

  • مطالب مشابه

    • توسط SAEID
      [align=center]توسط متخصصين داخلي؛

      سامانه موشك زمين به هواي "اس200" بهينه‌سازي شد

      همزمان با سالگرد عمليات والفجر 8، سامانه موشكي "اس 200" به دست متخصصين پدافند نيروي هوايي ارتش بهينه و بازسازي شد.

      [/align]

      به گزارش خبرگزاري فارس به نقل از روابط عمومي نيروي هوايي ارتش، سامانه‌‌ي موشكي زمين به هواي "اس200" توسط متخصصين پدافند نيروي هوايي ارتش بهينه و بازسازي شده و صبح امروز يكشنبه با حضور مقامات لشكري و كشوري پرتاب آزمايشي خود را با موفقيت انجام داد.
      احمد ميقاني، فرمانده نيروي هوايي ارتش در تشريح ويژگي‌ها و توانايي‌هاي برجسته‌‌ي اين موشك گفت: بررسي ميزان كارايي سامانه‌هاي پدافند اعم از موشكي و راداري در مقابل تهديدات احتمالي عليه كشور ايران و همچنين ارتقاء سطح مهارت و دانش كاركنان عملياتي و فني در مراحل مختلف و آماده‌سازي تجهيزات موصوف از اهداف آزمايش اين سامانه‌ موشكي است.
      وي با اشاره به تلاش‌هاي متخصصين نيروي هوايي براي بومي‌سازي و نهادينه كردن علوم پيشرفته دنيا در راستاي دفاع از حريم هوايي كشور، گفت: توان نظامي ايران در خدمت صلح و آرامش كشور و منطقه است و تاريخ پرافتخار انقلاب اسلامي ايران نشان‌دهنده‌ي متخصصين و اتكاء به توانمندي‌ داخلي است كه قابليت‌ تأمين تمامي نيازهاي كشور را به استفاده از اقدامات تخصصي و امكانات موجود فراهم مي‌كند.
    • توسط parsneet
      بسم الله الرحمن الرحیم
       
      تاپیک حاضر با محوریت پوشش خبر ها و اطلاعات مسابقات نظامی برگزار شده در ایران و همچنین شرکت تیم های ایرانی در سایر مسابقات بین المللی نظامی می باشد .
       
      مقدمه :
      مسابقات نظامی هر ساله در سراسر جهان با شرکت پرسنل نظامی ( به صورت داخلی و یا بین المللی ) برگزار می گردد . این گونه مسابقات علی رقم اینکه از قواعد و استاندارد متحدی برخوردار نیستند ( منظور نبودن کمیته جامع و قوانین واحده بین المللی در رشته های تخصصی می باشد ) اما تا حدودی پیرو قواعد و ضوابط برگزاری رزمایش های نظامی هستند . ( البته تیم های ورزشی و مسابقات ارتش های جهان (CISM) تا حدودی متفاوت از سایر مسابقات تخصصی هستند که در ذیل به آن اشاره خواهد گردید )
      اساساً هدف از برگزاری این گونه مسابقات تخصصی بالا بردن آمادگی پرسنل و ایجاد حس رقابت و افزایش انگیزش پرسنل نظامی جهت فراگیری مهارت های تخصصی است . و همچنین سنجش توانمندی پرسنل در مقایسه با واحد های مشابه در ارگان های نظامی داخلی و یا ارتش های خارجی دیگر است . پس تا حدودی می توان بیان کرد که تیم های شرکت کننده ( در مسابقات بین المللی ) عموماً از بین کشور های دوست و یا هم پیمان ( و یا حداقل غیر متخاصم ) انتخاب می شوند و برای سنجش توانایی های تخصصی شان گرد هم می آیند . و همچنین حتی گاهی می تواند بیان گر همسویی کشور های شرکت کنند و حامل پیام های خاص برای ارتش های رقیب شان نیز باشند .
       
       
       
      تاریخچه :
      می توان به نوعی اولین مسابقات نظامی ( با تاکید و اولویت دادن به پرسنل نظامی ) را به یونان باستان نسب داد . در رویدادی جشن گونه که عموما" ( و نه اختصاصاً ) پرسنل نظامی در آن شرکت می کردند تا آمادگی جسمانی و مهارت های کار با سلاح در رقابت با حریفان را بسنجند . در ادامه و ظهور امپراطوری روم باستان این نوع مسابقات چهره خشن تر و جدی تری به خود گرفت به گونه ای که مکان های اختصاصی مانند کلوزیوم (Colosseum) و همچنین شرکت کنندگان مخصوص بنام گلادیاتور (Gladiator) برای شرکت در آن تربیت می گردیدند .
      این مسابقات شرحی مفصل دارد ولی به اختصار : برگزاری آن در قرون مختلف تکامل یافته و عموماً شرکت کنندگان آن از بین سربازان قوای شکست خورده در جنگ با امپراطوری روم انتخاب می شدند و در بین خیل عظیم از این سربازان که در مسابقات محلی و ایالات های مستعمره روم برگذار می شد برگزیدگان ( که یقیناً تعداد کمی از آنان بودند) می توانستند آزادی خود را به دست آورند . ولی جنگجویانی نیز بودند که به خاطر بدست آوردن پول و یا شهرت نسبت به شرکت در این مسابقات خونین اقدام می کردند . این مسابقات که به خشونت بی پروا و ضد انسانی اش معروف گشته بود بدون فایده هم البته نبود . ( البته فواید آن از دید فرماندهان نظامی ) باید اشاره کرد که تمامی این مسابقات به نبرد های خونین تن به تن اختصاص نداشت بلکه اکثر این رویداد ها به باز سازی نبرد های روم در مقابل دشمنانش مختص می شد ( یقیناً آن نبردهای که در آن پیروز گردیده بودند تا خاطرات ، تکنیک های رزم و قهرمانان آن را مرور و زنده نگاه دارند ) عده ای از سربازان لباس های قوای دشمن را بر تن می کردند و سربازانی دیگر که نقش نیروهای رومی را داشتند با بکارگیری ارابه و اسب و سلاح های آن دوران در چندین پرده که گاهی تا چند روز نیز ادامه می یافت آن نبرد خاص را باز سازی می کردند . از نحوه یورش قوای مهاجم گرفته تا نبرد های تن به تن ، عبور از رودخانه ، یورش سواره نظام ، محاصره قلعه ها و یقیناً نمایش پیروز مندانه و دلاورانه ارتش رومی بر حریف خود !
       
      در عصر جدید ایده مسابقات نظامی بعد از پایان جنگ جهانی اول شکل گرفت . در سال 1919 پس از جنگ جهانی اول ، بازی های بین متفقین توسط شورای ورزشی نیروهای متفقین ژنرال جان پرشینگ سازماندهی شد و 1500 ورزشکار از 18 کشور را گرد هم آورد تا در 24 رشته ورزشی به رقابت بپردازند. این رویداد در Joinville-le-Pont فرانسه برگزار شد . و طی سالهای بعد در ماه مه 1946 ، پس از جنگ جهانی دوم ، شورای ورزشی نیروهای متفقین توسط سرهنگ هانری دبروس و پنج‌گانه المپیک توسط سرگرد رائول مولت احیا شد و در  7 تا 8 سپتامبر همان سال دومین بازی‌های بین متفقین در برلین (در المپیاستادیون , محل برگزاری بازی های المپیک 1936) برگزار شد .
       


      چند ماه بعد، با پایان دادن به شورای ورزش نیروهای متفقین ، سرهنگ دبروس و سرگرد مولت مسابقات ارتش های جهان (CISM) را در 18 فوریه 1948 تأسیس کردند . اعضای موسس آن بلژیک ، دانمارک ، فرانسه ، لوکزامبورگ و هلند بودند . در سال 1950، آرژانتین و مصر به عضویت آن درآمدند. در سال 1951 ایالات متحده به آن پیوست . در سال 1952 عراق ، لبنان ، پاکستان و سوریه و دو سال بعد برزیل به عضویت آن درآمدند . و همچنین کانادا در سال 1985 وارد آن شد . سپس در سال 1991 با پایان جنگ سرد سازمان رقیب پیمان ورشو کمیته ورزش ارتش متفقین (SKDA) با CISM ادغام شد و خبر از پیوستن 31 کشور و عضو جدید و سایر کشورهای مرتبط با بلوک شوروی را داد. این پیشرفت سریع منجر به رسمیت شناختن توسط نهادهای بین المللی از جمله IOC شد. قبل از سال 1995 CISM هر سال 15 تا 20 مسابقات جهانی را برگزار می کرد. از سال 1995  CISM هر چهار سال یک بار بازی های جهانی نظامی را که یک رویداد چند ورزشی است با شرکت نمایندگانی از ارتشهای 127 کشور دنیا سازماندهی می کند .
       
       

       
      رویدادها
      برگزاری مسابقات مرتبط با ارتش های جهان طیف متنوعی را در بر می گیرد و بلوک های سیاسی و جغرافیایی متعدد سعی در برگزاری رویدادهای مشابه زیادی جهت بالا بردن مهارت پرسنل خود دارند . اما به نوعی اهداف برگزاری این چنین مسابقاتی تنها به بالا بردن مهارت ها محدود نمی گردد . بلکه برپایی نمایشگاه های تخصصی تجهیزات تیراندازی و حتی ماشین آلات زرهی و تسلیحات انفرادی و البسه نظامی و ... در حاشیه این مسابقات بیان گر این است که این رویدادها مکانی است تا برنامه ریزان و دست اندرکاران نظامی کشور های مختلف به عرضه و کسب اطلاعات و سنجش آمادگی قوای نظامی پیرامونی خود اقدام نمایند .
       
      به برخی از این رویدادها می توان به اختصار اشاره کرد مانند :
      - مسابقات بین المللی پنج گانه ورزشی ( تیراندازی سرعت و دقت ، میدان موانع ، شنا ۵۰ متر با مانع ، دو صحرانوردی ۸ کیلومتر و پرتاب نارنجک )
      - مسابقات بین المللی نظامی پهپادی ارتش های جهان
      - مسابقات بین‌المللی نظامی غواصی در عمق
      - مسابقات بین‌المللی نظامی جهت یابی
      - مسابقات بین‌المللی نظامی بیاتلون زرهی روسیه
      - مسابقات سراسری امنیت سایبری در آمریکا
      و ...
       

      بازتاب و آثار
      برای بیان تاثیر حضور بین المللی تیم های نظامی و ترتیب دادن این چنین مسابقاتی منعکس کردن دیدگاه بعضی از تحلیل گران غربی شاید مفید باشد به عنوان نمونه :
      «واشنگتن فری بیکن» «جوزف هومیر» تحلیلگر امنیت ملی : روسیه و چین در نمایش قدرت به آمریکا قصد شرکت در یک بازی‌های بین‌المللی در آمریکای لاتین ( ونزوئلا ) تحت عنوان « تک تیرانداز مرز » را دارند . این  بازی‌های نظامی یکی از واضح ترین نشانه‌ها  از شکل گیری یک ائتلاف ضد ایالات متحده در آمریکای لاتین است. روسیه و متحدانش ( ایران و چین ) با حضور در این مسابقات نظامی در ونزوئلا در حال نمایش قدرت هستند . با عادی سازی تحرکات نظامی دشمنان ایالات متحده در دریای کارائیب ، ما در معرض خطر در آمریکای لاتین هستیم .
       
       
      در حال حاضر به نظر می رسد که برگزاری این گونه مسابقات در بین نیرو های نظامی منطقه ای و جهانی در حال افزایش هست . مسابقاتی که هم در رشته های عمومی ( آمادگی جسمانی و ورزشی ) و هم رشته های تخصصی ( تیر اندازی ، زرهی و توپخانه ، پهپادی و ... ) با حضور تیم های چندگانه به جدیت پیگیری می شود . قطعا انتخاب تیم های ورزیده در این گونه رقابت ها باعث افزایش اعتماد به نفس پرسنل و همچنین تبلیغات مثبت برای نیرو های نظامی ما نیز خواهد گردید  . همچنین برگزاری مسابقات کشوری و درون مرزی برای ما موجبات حس رقابت و افزایش انگیزش سازمانی را برای نیروهای مسلح ما در پی خواهد داشت . انشالله 
       

       
       
       
      بن پایه :
      https://www.milsport.one/cism/members-nations
      https://www.ilsf.org/about/recognition/cism/
      https://armedforcessports.defense.gov/CISM/Military-World-Games/
      https://en.wikipedia.org/wiki/Colosseum
      https://freebeacon.com/national-security/iran-russia-china-to-run-war-drills-in-latin-america/
       
      گرد آوری جهت انجمن میلیتاری
       
       
    • توسط amirarsalankhan
      بمب افكن تهاجمي نسل بعد، LRS-B
       
                                 
       
       
      بمب افكن نسل بعد ( NGB، قبلا به نام بمب افكن 2018 شناخته مي شد ) يك برنامه به منظور توسعه يك بمب افكن جديد براي نيروي هوايي ايالات متحده بود. NGB قرار بود تا در حدود سال 2018 و به عنوان يك بمب افكن پنهانكار، مادون صوت، برد متوسط و با قابليت متوسط حمل سلاح وارد خدمت شود و به تدريج جايگزين بمب افكن هاي پير و پا به سن گذاشته (  B-52 Stratofortress  و B-1 Lancer ) گردد. ولي برنامه توسعه NGB با ظهور طرح بمب افكن دور برد تهاجمي سنگين ايالات متحده به فراموشي سپرده شد.
       
         
       
      اين اتفاق زماني افتاد كه در ژوئن 2010 سپهبد Breedlove  در مصاحبه اي بيان كرد كه اصطلاح بمب افكن نسل بعد مرده و از اين به بعد نيروي هوايي بر روي طراحي بمب افكن هاي دور برد تهاجمي كار خواهد كرد كه در آن از سيستم هاي به كار رفته در جنگده هاي F-22 و F-35 استفاده خواهد شد تا بمب افكني مقرون به صرفه و با قابليت هاي استثنايي هر دو جنگنده فوق جهت انجام ماموريت ها طراحي و توليد گردد.
       
             
       
       
      بمب افكن دور برد تهاجمي (Long Range Strike Bomber)
      برنامه توسعه بمب افكن دور برد تهاجمي ( LRS-B ) به معناي واقعي كلمه پنهانكار است! و اطلاعات خيلي كمي از آن منتشر شده است ولي اهميت آن را به خوبي مي توان در رفتار پنتاگون و شركاي صنعتي بزرگ آن احساس كرد.بسياري از كارشناسان معتقدند كه برنامه توسعه اين بمب افكن ساختار نيروي هوايي ايلات متحده را در 20 سال آينده شكل خواهد داد و هر شركتي كه برنده مناقصه توليد اين بمب افكن شود پول پارو خواهد كرد و بازنده نيز مي تواند مطمئن باشد كه جايگاهي در آينده هوانوردي نظامي ايلات متحده نخواهد داشت مگر ان كه معجزه اي كند!
      هر چند امروزه لاكهيد ماريتن به لطف پروژه F-35 آينده خود را در صنعت هوانوردي نظامي ايالات متحده تضمين كرده است و بويينگ نيز به مدد توليدات هوانوردي غير نظامي خود مي تواند از اين بحران عبور كند و تنها نورث روپ است كه چاره اي ندارد و  بايد اين مناقصه را برنده شود تا بتواند با خيال راحت به آينده خود فكر كند
      شناخته ها و ناشناخته ها
      پيش بيني شده 80 تا 100 فروند از اين بمب افكن جديد جايگزين ناوگان فعلي بمب افكن هاي ايالات متحده شود.  
      پنهانكار بودن ،قابليت حمل سلاح هاي هسته ايو داراي بودن هر دو حالت پروازي سرنشين دار و بي سرنشين از الزامات طراحي LRS-B است.قيمت تعيين شده براي هر فروند بمب افكن جديد 550 ميليون دلار در سال 2010 پيش بيني شده و قرار است به جهت كم كردن هزينه ها از فناوري موجود در طراحي ان استفاده شود ولي ساختار طراحي آن بايد به شكلي باشد كه بتواند از تكنولوژي هاي آينده نيز استفاده كند.دو رقيب اصلي در طراحي اين بمب افكن يكي كمپاني  Northrop Grumman, با سابقه طراحي بمب افكن پنهانكار و گرانقيمت B-2 است و ديگري مشاركت كمپاني هاي بويينگ و لاكهيد مارتين با سابقه طراحي جنگنده هاي F-22 و F-35 .همچنين پيش بيني مي شود در اواسط دهه 2020 اولين پروازهاي اين بمب افكن انجام شود.طبق حدس هايي كه كارشناسان مي زنند نيروي هوايي آمريكا به دنبال يك بمب افكن در اندازه اي حدودا نصف B-2 است كه از دو موتور F-135 همانند F-35 سود ببرد.
       
                                              
                                         
                                          پيشران F-135 Pratt  & Whitney
       
      الان همه شما ميگوييد اين كه خيلي كوچيكه، خب مسلما بايد بزرگتر بشه ولي با صحبتي كه رابرت گيتس وزير سابق دفاع انجام داد و به اعضاي كنگره گفت كه قيمت هر فروند 550 ميليون دلار ميشود راه را بر روي بزرگتر شدن اين بمب افكن فعلا بست. و اين نگراني را در بين كارشناسان به وجود آورد كه هر شركتي كه بتواند با حداقل آيتم هاي اساسي يك بمب افكن توليد كند برنده اين مناقصه خواهد بود بدون توجه به نيازهاي اساسي نبردهاي آينده.بنابراين يكسري الزامات از سوي كارشناسان هوانوردي نظامي جهت توسعه LRS-B  پيشنهاد شده است :
      پنهانكاري
      امروزه ميدانيم كه 80 درصد قابليت پنهانكاري به شكل و طراحي هواپيما بستگي دارد و فقط 20 درصد به مواد و تكنولوزي پيشرفته به كار رفته در آن وابسته است. كه همين 20 درصد هم بيشترين هزينه را به خود اختصاص مي دهد. پس يايد تعادل خوبي را بين اين دو بخش برقرار كرد تا هزينه هاي طراحي و توسعه سرسام اور نباشد.
      تعمير و نگهداري
      استفاده از مواد جاذب امواج رادار ساخته شده مي تواند نگهداري اين بمب افكن را بسيار راحت تر كند تا استفاده از موادي كه در لبه تكنولوژي روز قرار دارند و بسيار گران قيمت خواهند بود و نگهداريشان نيز بسيار مشكل است.ولي پلت فرم طراحي نيز بايد به شكلي باشد كه اين پرنده بتواند در 50 سال آينده آسمان ها را همچنان تسخير كند و پذيراي مواد جديد و تكنولوژي هاي نوين نيز باشد.
      قابليت حمل بمب هاي هسته اي
      تصميم گيري در اين مورد بايد همين الان صورت بگيرد، هر چند نيروي هوايي علاقه دارد تا چند سال بعد از توليد بمب افكن ها مجوز حمل سلاح هاي هسته اي را براي آنها صادر كند ولي با توجه به پيشرفت هاي سريع در صنعت هوانوردي نظامي از الان اين پرنده بايد طوري طراحي شود كه حداقل نيمي از آنها از ابتدا قابليت حمل بمب هاي هسته اي و هيدروژني را داشته باشند. و توانايي بازدارندگي ايالات متحده را همچنان حفط كنند.
      كنار گذاشتن طرز فكر شواليه تنها!
      بسياري از مردم فكر مي كنند كه پنهانكاري يعني يك جنگنده پنهانكار به تنهايي و با شجاعت به مانند يك شواليه به مواضع دشمن حمله مي كند و تمامي آنها را نابود ميسازد!! از الان بايد اين تفكر را دور ريخت و يك برنامه جامع جهت حملات پر تعداد بمب افكن هاي نسل بعد در نظر گرفت و تمام سناريوهاي موجود و تهديدات لازم را در آنها پيش بيني كرد تا قدرت واقعي بمب افكن ها و تاثير آنها بر روي مواضع دشمن مشخص شود.
      ساخت يك بمب افكن، نه فقط يك پلت فرم صرف
      در سال هاي بعد LRS-B تنها بمب افكن سنگين ايالات متحده خواهد بود. پس بايد به شكلي طراحي شود كه قابليت باز طراحي بسياري از قسمت هاي آن وجود داشته باشد و بتواند از تكنولوژي هاي آينده نيز به خوبي بهره مند شود. همچنين LRS-B بايد بتواند ماموريت هاي دريايي را نيز به خوبي ماموريت هاي زميني انجام دهد.
      نگه داشتن خلبان در كابين
      با وجود داشتن فناوري پروازهاي بي سرنشين اما ما نبايد در دام اين صحبت ها بيافتيم كه LRS-B بايد تنها قابليت بي سرنشين داشته باشد!، نداشتن خلبان در ميدان نبرد يعني نداشتن حس مسئوليت پذيري و ابتكارات لحظه اي نمي توان از جذابيت هاي فراوان پرنده هاي بي سرنشين گذشت ولي يك بمب افكن سنگين بي سرنشي نياز به حمايت زميني بسيار بيشتري از بي سرنشين هاي فعلي دارد كه اين خود هزينه ها را بسيار بالاتر مي برد.مورد بعدي قابليت ضعيف بي سرنشين ها در سوخت گيري هاي هوايي است كه در حين ماموريت هاي يك بمب افكن دوربرد الزامي است و يك خلبان در هر شرايط آب و هوايي يا زماني به راحتي آن را انجام مي دهد.و در آخر فكر كنيد كه يك بي سرنشين بخواهد بمب هسته اي نيز با خود حمل كند، خيلي فكر خوبي نيست و حتي كابوس آور نيز هست. هر چند خيلي ها فكر ميكنند بهتر بمب هاي هسته اي را به دست بي سرنشين ها سپرد!
      فراموش نكردن چيزهاي كوچك
      بايد فضاي كافي براي خلبان در پروازهاي طولاني در نظر گرفت تا اعصابش راحت باشد و تحت فشارهاي جسمي قرار نگيرد. اين مورد حتما بايد لحاظ شود و سعي شود از تجربه B-2 در اين مورد درس گرفته شود.
      در ژانويه 2011 نيروي هوايي فهرستي كوتاه از اهداف مورد نظر خود را براي بمب افكن تهاجمي منتشر كرد
      اهداف طراحي در نظر گفته شده براي يروژه LRS-B در ژانويه 2011
      كل هزينه پروژه نبايد از 40 تا 50 ميليارد دلار بيشتر باشد سرعت مادون صوت حداكثر بردي پروازي بيشتر از 9250 كيلومتر مداومت پروازي 50 تا 100 ساعت براي پروارهاي بي سرنشين قابليت بقا در حملات روزانه به مواضع دشمن با وجو د قدرتمند ترين دفاع هوايي موجود  
      در پايان تصاويري از طرح هاي مفهومي اراده شده توسط سه كمپاني معظم شركت كننده در اين مناقصه
       
                       
                                                           
       طرح پيشنهادي كمپاني نورث روپ گرومن
       
       
       
       
                      
                                                                              
       طرح پيشنهادي كمپاني لاكهيد
       
       
       
       
       
                         
                                           
        طرح پيشنهادي كمپاني بويينگ
       
       
      حال بايد منتظر ماند و ديد كه در چند ماه آينده مقامات نيروي هوايي كدام يك از طرح هاي پيشنهادي را براي آينده توان هوايي ايالات متحده انتخاب خواهند كرد.
      نظر شما چيست؟
      كم و كاستي بود  دوستان به بزرگواري خودتون ببخشيد، تقديم به ارواح طيبه شهداي مرزباني ناجا در حادثه اخير نگور
      با تشكر فراوان از دوست و استاد گرامي جناب 7mmt به جهت پيشنهاد اين موضوع و كمك هاي بسيارشان
      تهيه شده توسط امير ارسلان رهسپار ، فقط براي ميليتاري
       
       
      منابع :
      http://en.wikipedia.org/wiki/Next-Generation_Bomber
       
      http://www.defensenews.com/story/defense/air-space/strike/2015/01/18/air-force-bomber-industry/21805275/
       
      http://defensetech.org/2014/09/15/air-force-plans-major-step-in-long-range-strike-bomber-program/
       
      http://breakingdefense.com/2014/09/b-2-pilots-lessons-for-lrsb-americas-new-bomber/
    • توسط MR9
      بسم الله الرحمن الرحیم
       
      سرکوب پدافند هوایی دشمن
        (Suppression of Enemy Air Defenses /SEAD)
       

       
       وایلدویزل / استاندارد 
       
      یکی از ماموریتهای اصلی واحدهای پروازی نیروی هوایی پس از ظهورسه عنصرجدید در نبردهای معاصر (رادار/ توپخانه ضدهوایی هدایت راداری و نهایتا" موشکهای هدایت شونده زمین به هوا)، کنترل و ازکارانداختن و نابودی این  سامانه ها  می باشد . بررسی دقیق نبردهای به وقوع پیوسته پس از جنگ دوم جهانی نشان می دهد که هرکدام از این نبردها ، جنبه های نوینی از فناوری را با بکارگیری تجهیزات ، تسلیحات و تاکتیک ها به نمایش گذاشته و نشان داده اند که گاهی استفاده از  وجودبرتری کمی تسلیحات غیر پیشرفته در مقابل برتری کیفی تسلیحات پیشرفته و یا برعکس ، پیروزی های نظامی خیره کننده ای را به ارمغان آورده است. در کنار این مساله و به موازات افزایش توانایی های رزمی یک سامانه تسلیحاتی ،توسعه تاکتیکهای مورد نیاز نیز یک اصل غیر قابل اجتناب بشمار می رود . در چنین شرایطی ، سامانه های پدافند هوایی نیز از این قاعده مستثنی نبوده ، چــنانکه این نوع از سیستم های جــــنگ افــــزاری می بایست دارای قابلیت های پدافندی مناسبی باشند تا درمرحله آغازین تهاجم دشمن ، بتوانند ایمنی مناطق مسکونی ، مراکز ثقل سیاسی، نظامی و اقتصادی را از گزند بمباران و آسیب حفظ نمایند و با ایجاد لطمات عمده به پیکره و استخوان بندی قدرت هوایی دشمن ، باعث لغو ماموریت های تهاجمی وبه احتمال زیاد تغییر نتیجه جنگ شوند . بنابراین، به صورت طبیعی ،  نیروی هوایی مهاجم سعی خواهد نمود تا تهاجم خود را با انجام ماموریت های سرکوب پدافند هوایی آغاز نماید . برهمین اساس و بنا به تعریف وزارت دفاع ایالات متحده ، سرکوبی پدافند هوایی دشمن عبارتند از :
       
      " انجام هرگونه فعالیتی به منظور خنثی سازی ، نابود سازی و ایجاد اختلال موقت یا دائم در سامانه های پدافند هوایی زمین و دریاپایه دشمن بوسیله تجهیزات مخرب یا اخلالگرها "
       

       
       
      جنگنده / بمب افکن F-105G ، یکی از مهمترین جنگ افزارهای ارتش ایالات متحده برای مقابله با آتشبارهای سام ارتش ویتنام شمالی بشمارمی آمد .
       

       
      جنگنده / بمب افکن F-4G  در حال تیک آف از فرودگاهی در عربستان
      در حالی که برای اجرای ماموریت SEAD ، به مهمات متنوعی شامل مشکهای هوا به زمین ماوریک و مهمات ضد تشعشع شرایک و غلاف جنگ الکترونیک مجهز شده است .
       
       

       
       
      ارتش ایالات متحده برای ایجاد برتری هوایی بر فراز منطقه نبرد ، تاکید زیادی بر استفاده از اسکادارن های وایلد ویزل دارد .
      تصویر فوق یکفروند جنگنده / بمب افکن A-7E را بر روی عرشه فوقانی ناو هواپیمابر USS AMERICA نشان میدهد که برای اجرای عملیات بر علیه آتشبارهای دفاع هوایی لیبی (عملیات دره الدورادو ) آماده می شود . به نظر می رسد پرنده فوق برای اجرای این ماموریت به مهمات ضد رادار شرایک و مهمات هوابه زمین راک آی مارک II مجهز شده است .
       

       
       
      ارتش های اروپایی نیز پس از مشاهده تاثیر تسلیحات ضد رادار ، بسرعت خود را به قابلیت های ضد رادار مجهز نمودند .
      تصویر فوق یک فروند تورنادو ECR نیروی هوایی آلمان را که به مهمات ضدرادار هارم مجهز شده است را نشان میدهد
       

       
       
      مهمات ضد تشعشع AGM-88 HARM، جنگنده / بمب افکنF/A-18 C
       

       
       
      نیروی هوایی بریتانیا ، به شکل وسیعی از مهمات ضد رادار درسازمان رزم نیروی هوایی خود بهره می برد .
      تصویر فوق ، یک تیر موشک ضد تشعشع آلارم را بروی یکفروند جنگنده/ بمب افکن تورنادو GR4 نشان می دهد .
       

       
       
      در حال حاضر پرنده ویژه نیروی هوایی ارتش ایالات متحده برای اجرای ماموریتهای سرکوب پدافند هوایی ، جنگنده/بمب افکن F-16 CJ بشمار می آید .
       
      پرنده فوق ، یکفروند F-16 CJ بلاک 50 سری D است که برای اجرای ماموریت SEAD ، به طیف متنوعی از مهمات شامل ، AIM-120 آمرام ، AIM-9 M سایدویندر در جایگاه های دو وهشت  ، مهمات ضد رادار AGM-88 هارم در جایگاه های سه و هفت ، و برای هدفیابی به یک غلاف AN/ASQ-213 ، مسلح شده است .
      با این حال و براساس نظرات خلبانان شرکت کننده در جنگ ویتنام ، قابلیتهای تاندرچیف و فانتوم به مراتب افزون تر از این نمونه فالکون بشمار می آمد .
       
       
      نویسنده و مترجم : کارشناس ارشد جغرافیای سیاسی - MR9
      Military.ir Copyright
      تمامی حقوق برای انجمن میلیتاری محفوظ است
      منابع  :
      1- Davis, Larry and Menard, David, Republic F-105 Thunderchief
      2- Bill Siuru, Bill Holder-General Dynamics F-16 Fighting Falcon
      3-F-4 PHANTOM II IN ACTION
      4- "MODERN MILITARY AIRCRAFT "THUD"
      5- A-7 IN ACTION
      6- ویکی
      7- مطالعات شخصی اینجانب از منابع گوناگون
    • توسط seyedmohammad
      بسمه تعالی 
       

       
      نیروهای مسلح و مساله ی نخبگان  
       
       
       
      پیشگفتار: مساله ی نخبگی و نخبگان امروزه در هر سازمانی مطرح است . سازمان های غیر دولتی معمولا به دنبال سیاست هایی برای جذب نخبگان هستند. سازمان های دولتی عموما  از سیاست هایی همچون نوآوری باز[1] برای بهره بردن از نخبگان بدون نیاز به جذب و استخدام ایشان را دنبال میکنند. در برخی سازمان های دولتی مانند مجموعه های نظامی، امنیتی به دلیل سیاست های مرتبط با طبقه بندی اطلاعات ، موضوع نخبگان و نحوه ی تعامل سازمان با ایشان پیچیده تر است .
      دو خلاصه ی سیاستی  زیر توسط دو نویسنده نوشته شده اند ولی ایده ی مولف در هر دو تقریبا یکسان است. هر یک از مقالات میکوشد استدلال کند که رویکرد توجه به نخبگان از اساس دارای مشکلاتی است و نهاد های نظامی بایستی رویکرد دیگری را پیش بگیرند. استدلال ها  بر مبنای لزوم  توجه به نیازها و تعریف درست آنها بجای حمایت از ابزارها، ایده ها و وسایل است. با این استدلال سرمایه انسانی(شامل نخبگان) نیز بخشی از ابزارهای نیل به حل مسائل و نیازها در نظر گرفته می شود. مقاله دوم توسط واریور نوشته شده و در پست بعدی منتشر می شود انشالله. 
      ***
       
       
       
      سازمان های نظامی در جمهوری اسلامی ایران، به دلیل شرایط خاص عقیدتی و ایدئولوژیک مصداق سازمان های ارزش محور در علم مدیریت هستند.
      در علوم مدیریتی گفته میشود که  سازمان های ارزش محور، معمولا دارای فرصت هایی هستند: ارزش هاي محوري سازمان و مديريت سازمان بر اساس اين ارزشها مي تواند راهنماي بسيار خوبي جهت رشد و ادامه حيات سازمان باشد ، زیرا اين سازمان ها، به عنوان واكنش در برابر تغييرات محيطي ، ارزش هاي محوري خود را تغيير نمي دهند بلكه در صورت لزوم سعي مي كنند محيط خود يا ساختار هاي قبلي خود را تغيير دهند ، تا بتوانند ارزشهاي سازمان خود را حفظ نمايند. ارزش محوری موجب ایجاد و رشد سازمان هايي می شود كه رفتارشان حاصل تصميم و انتخاب آگاهانه خودشان و مبتني بر ارزش هاست نه ثمره اوضاع و شرايط محیطی. فرصت دیگر آن است که این سازمان ها عموما سازمان هايي عامل ، موثر و مسئوليت پذيرند . همچنین، این نوع سازمان دهی جهت مديريت استراتژيك نیز مناسب اسب زیرا در همه جنبه هاي تدوين ، اجرا و ارزيابي استراتژي ها و به هنگام تصميم گيري در اين زمينه ها بايد ارزش هاي محوري رعايت شوند و مورد توجه قرار گيرند.
      گذشته از نوع طراحی سازمانی در نیروهای مسلح ایران، نوع مدیریت نیز غالبا ارزش محور[2] است. در مديريت بر مبناي ارزش ها همه طرح ها ، تصميمات و عمليات در سازمان بر اساس ارزش ها هدايت و رهبري مي گردند. در این رویکرد هدف کلی به حداکثر رساندن ارزش سازمان است. این بدان معناست که تصمیمات صرفاً برای دستیابی به سود کوتاه‌مدت نباشند. گفته می شود که اگر تأثیرات بلندمدت تصمیمات بر سودآوری و پایداری سازمان در نظر گرفته شود، بازتاب آن را درآینده و در موفقیت های  به دست آمده توسط سازمان، مشاهده خواهد شد.
      اما این سازمان ها دارای نقاط ضعف و آسیب هایی نیز هستند. مهمترین آسیب ارزش محوری چه در طراحی سازمانی و چه در نوع مدیریت  آن است که در صورت تصویب و پذیرش یک ارزش از سوی سازمان – توسط فرهنگ غالب جامعه، فرهنگ سازمان یا اجبار مدیران – ارزش به عنوان هدف غایی سازمان تلقی شده و در صورت تامین آن ارزش ها، سازمان به هدف خویش رسیده است حتی اگر هیچ کار مفیدی درون سازمان صورت نگرفته باشد.
      در میان ارزشهایی که حقیقتا جزو ارزشهای اصیل هستند ولی به دلیل نوع و ساختار سازمان نیروهای مسلح ما آسیب زا شده اند می توان به برخی موارد اشاره نمود. به دلیل نوع وابستگی به حاکمیت، در ساختار نیروهای مسلح ایران مهمترین ارزش پیش فرض که همواره در معرض آسیب زایی قرار دارد، ارزش بودجه است. ارزش های دیگری که میتوان در این حوزه شناسایی نمود به شرح ذیل است:
      توجه بیش از حد به دفاع مقدس[3]،
      ارزش های موقت مربوط به تحولات سیاسی،
      تحقق شعار ما می توانیم،
      ارزش تبلیغات
      و به نظرمی رسد رویکرد توجه به نخبگان نیز با توجه موارد پیش گفته رویکرد صحیحی نبوده و موجب آسیب زایی می گردد.
       
      ارزش بودجه: ارزش بودجه به معنی آن است که نیروهای مسلح ایران به عنوان مصرف کننده ی بودجه دارای ارزش های سازمانی جهت جذب حداکثر ممکن از بودجه، گسترش حداکثر بوروکراسی سازمانی برای مصرف این بودجه و تضمین ادامه دار بودن این جریان بودجه می باشد. نمود این مساله را نیز می توان در تعریف پروژه ها بدون در نظر گرفتن نیازهای واقعی نیروهای مسلح جهت مصرف بودجه های تحقیقاتی پژوهشی و یا سیاست گران تمام کردن پروژه ها توسط وزارت دفاع دید که مورد اخیر موجب گسترش نهاد های موازی در سپاه، ارتش و ناجا ( ساتخ ها) و تامین نیاز های اصلی این مجموعه ها به صورت درون سازمانی شده است.
       
      توجه بیش از حد به دفاع مقدس: در نظر گرفتن توجه به دفاع مقدس اگر به عنوان یک تجربه ی تاریخی عظیم و یک گنج بزرگ جهت تجربه اندوزی و شناخت تهدیدات و راهکارهای دفاعی و نظامی باشد میتواند بسیار سودمند باشد ولی هنگامی که به عنوان یکی از ارزش های محوری سازمان های نیروهای مسلح در نظر گرفته می شود موجب آسیب هایی از این دست می شود.
      ·        عدم گردش نسلی و عدم اطمینان به نسل های جدیدتر به بهانه عدم حضور ایشان در دفاع مقدس و یا لزوم حفظ فرماندهان دفاع مقدس.
      ·        عدم به روز آوری جدی و عملی تاکتیک ها و تجهیزات به بهانه جواب گو بودن آنها در زمان دفاع مقدس و تهدیدات آن زمان.
      ·        برگزاری مراسمات یادواره های شهدا و بزرگداشت مناسبات دفاع مقدس و صرف بودجه های کلان جهت امور فوق که در این مورد می توان به انتقاد مقام معظم رهبری و نارضایتی ایشان از صرف بودجه ی کلان جهت ساختمان یادمان شهدا در جریان بازدید از دانشگاه افسری امام حسین علیه السلام اشاره نمود. در صورتی که مطابق موارد گفته شده توجه به دفاع مقدس به عنوان یکی از ارزش های محوری سازمان درآید، با توجه به ارزش محور بودن سازمان نیروهای مسلح ایران،  با حاصل شدن نتایجی که منجر به بزرگداشت یاد دفاع مقدس گردد اهداف سازمان محقق شده است.
       
      ارزش های موقت مربوط به تحولات سیاسی:  آسیب های متعدد ارین ناحیه را می توان از ارزش های دوره ای و گذرای سیاسی در سازمان نیروهای مسلح نیز مشاهده نمود. مهم ترین نمود آن به خصوص در وزارت دفاع به دلیل وابستگی به دولت و تغییر جناح های سیاسی قابل مشاهده است. بدین ترتیب که در دوره ی قدرت هر یک از جناح های سیاسی گفتمان آن جناح غالب با تغییرات مدیریتی و هدایت جریان بودجه بر روال کاری وزارت خانه مذکور اثرات عمده گذاشته و بعضا مسیر برنامه های کلان را نیز دست خوش تغییر می سازد. برای مثال در دوره دولت احمدی نژاد بودجه های کلان فضایی برای اهداف غیر واقعی و دور از نیازهای کشور اختصاص داده شد در حالی که با سیاست های تنش زدایی دولت روحانی نه تنها مسیر بودجه فضایی به کل مسدودشد بلکه تلاش شد کل سازمان های مرتبط با این دانش ازبین رفته و دانشمندان فضایی نیز با سرخوردگی جذب کارهای دیگر شوند. 
       
      تحقق شعار ما می توانیم: شعار "ما می توانیم" نیز گرچه یکی از هوشمندانه ترین راهبرد های مطرح شده از سوی رهبر انقلاب در همه عرصه های اقتصادی، نظامی و صنعتی ست، ولی توجه افراطی به این شعار به عنوان یک ارزش مستقل به خصوص در عرصه نظامی موجب تعریف نمودن پروژه های بی حاصل و بدون استفاده در سازمان رزم نیروهای مسلح ایران، حمایت از ایده های نامتناسب با میدان و رشد نامتوازن فناوری ها جهت اثبات توانایی داخلی شده است که در نهایت نیز خروجی این پروژه ها پس از هزینه بسیار زیاد جهت کسب فناوری و ساخت پیش نمونه های اولیه بایگانی شده و هیچگاه به صحنه ی عمل و استفاده نرسیده است. در صورتی که چنانچه جنبش" ما می توانیم  " به معنی بهره گیری از حداکثر ظرفیت تولید داخلی جهت برآورده کردن نیازهای واقعی نیروهای مسلح به کار گرفته شود موجب جهش عظیم هم در تولیدات نظامی و هم در اقتصاد ایران خواهد شد. 
       
      ارزش تبلیغات: آرامش روانی جامعه، حس امنیت و اقتدار در بعد داخلی، و قدرت نمایی در بعد خارجی نیز مطلبی مهم و بسیار حیاتی ست. اما هنگامی که به عنوان یکی از ارزش های محوری سازمان نیروهای مسلح ایران قرار بگیرد، نتیجه ی آن رونمایی از محصولاتی که هنوز مراحل تست را نیز پشت سر نگذاشته اند، و یا رونمایی های متعدد از برخی پروژه های تکراری با نام های جدید، بزرگ نمایی های خارج از قاعده، و کوچک نمایی های غیر واقعی در مورد تهدیدات موجود است. اوج این مشکل را می توان در رژه ی هر ساله نیروهای مسلح دید که به بدترین شکل ممکن بدون نظم و ترتیب و رعایت اصول رژه دو بار در سال اجرا می شود.پیش ازین نیز مقاله ای با عنوان " نظام رونمایی ها : امنیت زایی و امنیت زدایی" در مورد همین آسیب منتشر شده است. 
       
       
      آخرین ارزش موجود در سازمان نیروهای مسلح که به تازگی مورد توجه قرار گرفته است و به اندازه ارزش های پیش گفته مورد توجه نیست ولی بیم آن می رود که مانند ارزش های پیش گفته نهایتا منجر به آسب هایی بشود، مساله نخبگی و توجه به نخبگان است. شکی در بهره بردن در نیروهای نخبه و لزوم شایسته سالاری در هیچ سازمانی از جمله سازمان های نظامی وجود ندارد؛ ولی مشکل آنجاست که در یک سازمان ارزش محور، اگر مساله توجه به نخبگان خود به یک ارزش تبدیل شود، هیچگاه نتایج مورد نظر از بکار گیری نخبگان حاصل نخواهد آمد. نمود این داستان در جشنواره ها و فراخوان های ایده ها و جذب نخبگان که مدتی ست در نیروهای مسلح اتفاق می افتد قابل مشاهده است. اگر چنانچه که در ادامه گفته خواهد شد نیروهای مسلح ایران با رویکرد نیاز محور به سراغ نخبگان رفته و از ایشان برای حل مسائل کمک بگیرند، قطعا در یک رابطه ی دو سویه هم نخبگان امکان خدمت به کشور و مورد حمایت قرار گرفتن را بدست خواهند آورد و هم نیروهای مسلح از خدمات آنها به درستی بهره مند می شوند. اما چنانچه توجه به نخبگان خود به ارزش تبدیل شود، رویکرد مورد نظر منجر به جذب، استخدام، و یا حمایت های مقطعی در بعد مالی و مطرح ساختن حاصل دانش نخبگان در سمینار ها، همایش ها و مجلات تخصصی در قالب مقالات و پژوهش هایی که از روی کاغذ فراتر نمی روند خواهد بود.
      حقیقت آن است که در طول سال هایی که مساله توجه به نخبگان در نیروهای مسلح مورد توجه قرار گرفته است خروجی این سیاست نهایتا منجر به خمودگی و سرد شدن نخبگان، و در بسیاری از موارد جذب و هضم آنان در نظام بروکراتیک و سلسله مراتب سازمان های نظامی شده است. بنابر این  جهت بهره بردن از دانش نخبگان، نبایستی مساله توجه به نخبگان، خود تبدیل به یک ارزش در نیروهای مسلح شود، که در نهایت، مانعی برای بهره بردن از نخبگان و وصول به نتایج مورد نظر خواهد شد.
      اکنون و با در نظر گرفتن مطالبی که در مورد دیگر ارزش های حاکم بر سازمان نیروهای مسلح ایران گفته شد دوباره به مساله ی نخبگان نظر کنیم. در یک سازمان ارزش محور، نه تنها تعریف نخبگی تابع ارزش های سازمان است بلکه نحوه ی رفتار با نخبگان نیز مشمول همین قاعده است.
      ارزش هایی چون تظاهر به دینداری و یا ارتباطات خانوادگی که در عرف نیروهای مسلح با عبارت " منًا بودن" از آن تعبیر می شود ( تعریف نخبگی ) و داشتن برخی عقاید سیاسی خاص در دوره های سیاسی ( رفتار با نخبگان) و بسیاری مثال های دیگر از مصادیق غلبه ارزشهای بالاتر در سلسله مراتب ارزش ها بر بر ارزش های پایین تر مانند همین موضوع نخبه سالاری است. این موضوع  تا کنون باعث عدم امکان بهره مندی شایسته نیروهای مسلح از ظرفیت جامعه نخبگانی کشور شده است. در صورتی که با رویکرد نیاز محور و با به روزآوری برخی نکات حفاظتی ( حفاظت اطلاعات هوشمند شامل روش های برون سپاری و تقسیم پروژه) می توان از طیف وسیعی از نخبگان جهت براورده ساختن نیازهای دفاعی و نظامی کشور و رفع تهدیدات پیشرو مدد گرفت. 
      البته کل سازمان نیروهای مسلح، در یک حالت آرمانی بایستی دچار تحول در طراحی سازمانی شده، و از طراحی ارزش محور به طراحی فرایند محور میل کنند. از آنجا که امر فوق در کوتاه مدت و میان مدت امکان پذیر به نظر نمی رسد، پیشنهاد می شود که در مدل مدیریتی، بجای مدیریت مبتنی بر ارزش، رویکرد نیازمحور مورد توجه قرار گیرد. در این رویکرد بایستی نیازهای واقعی نیروهای مسلح (در میدان، آینده ی نزدیک و آینده ی دور ) مرتبا نیاز سنجی شده و جهت پاسخ به این نیاز ها از نخبگان به صورت هدفمند بهره گیری شود.
      در یک مدل پایه نیاز محوری از فرآیند زیر پیروی میکند:
       
       

       
       
       
      نکته ی مهم در این مدل و یا دیگر مدل های پایه در مورد عملکرد نیاز محور آن است که بایستی همواره پایش دقیقی جهت دانستن نیاز های واقعی و تشخیص اولویت آنها و ورود به مراحل بعدی انجام گردد. 
       
       
       
       
       
        [1] Open innovation
      [2] VBM
      [3] مساله ی عظمت دفاع مقدس و مقام رفیع شهداو وجوب توجه به آن از اصول مسلم است ولی ما دراینجا در مقام آسیب شناسی بوده و ناگزیراز بررسی دقیق موضوعات می باشیم.
  • مرور توسط کاربر    0 کاربر

    هیچ کاربر عضوی،در حال مشاهده این صفحه نیست.