امتیاز دادن به این موضوع:

Recommended Posts


مکانیزم قفل کانوپی در این تصویر مشخصه:

n3441114-5772070.jpg

بنابراین خیلی راحت میشد این مورد رو در قاهر تک موتوره هم اعمال کرد.

 

ورودی هوای کوچکی که احتمالا مربوط به دستگاه اکسیژن ساز و یا ژنراتور تولید برقه

313-769290.jpg

دستگاه اکسیژن ساز تولید شده توسط یک شرکت دانش بنیان:

thumb_IMG_20170502_115110_857.jpg

 

ایجکشن سیت:

thumb_40937.jpg

 

شباهت زیاد قاهر به شفق:

IMG_20170512_135017_949.jpg

 

چند نمونه از طرح های آلمان نازی با بالهای خمیده:

thumb_IMG_20170428_144905_931.jpg

thumb_jg179-70.jpgthumb_jg179-20.jpg

 

XB-70:

thumb_1280px-N~0.jpg

 

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
5 hours قبل , Skyhawk گفت:

تشکر از لطف دوستان و خصوصا نظرات ارزشمند جناب EMP

 

موتور جی 90 هنوز رونمایی نشده! به نظر بنده کوثر88 فعلا از موتور جی85 یا اوج استفاده میکنه و اونچیزی که در خصوص استفاده از موتور توربوفن گفته میشه مربوط به آینده هست.

منطقیش هم اینه که هواپیما با موتوری که تست ها رو پاس کرده پروازهای آزمایشی رو انجام بده.

اینطوری که گفته شد در ماکس ۲۰۱۷ موتور جی ۹۰ هست و حتی تصویرش رو هم قرار دادن.

میتونین اینجا ویدیو رو نگاه کنین (همون مصاحبه ای که آقای OMID313 بهش اشاره کردن). بر اساس این ویدیو موتور جی ۹۰ هست و اوایل سال آینده شمسی تست هوایی کوثر شروع میشه و برای دو سال این تست ها ادامه داره. بر اساس متن مصاحبه نیروی هوایی سفارش این هواپیما رو داده و قصد خرید ۵۰ جت آموزشی کوثر رو داره (شایدم منظور ۱۵ بوده). هواپیمای کوثر رو هم برابر با اف ۵ ایی با توانایی های بهتر بر شمردن.

تصاویر ادعایی از جی ۹۰

owdv_1.png

sjfv_2.png

4jqh_3.png

 

 

ویرایش شده در توسط divisionbyzero

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر

عجیبه من هرچی نگاه می کنم این طراحی خاص با نیازهای ما خیلی همخوان است

یعنی یا واقعا یک مهندسی الزامات و نیاز سنجی قوی به صورت چراغ خاموش انجام گرفته، یا یک نبوغ شخصی یا الهام الهی و ... بوده، یا من اشتباه می کنم!

برای بررسی این قضیه که نیاز ما یک جنگنده تهاجمی است یا جنگنده دفاع هوایی خوبه یه مقدمه رو بررسی کنیم:

ما دو سطح از تهدید خارجی در کشور می بینیم: یک تهدید از جانب کشورهای منطقه ای و یک تهدید از جانب کشورهای فرامنطقه ای.

در تهدید منطقه ای از بعد هوایی ما با چه چیزی مواجه هستیم؟ حداکثر چیزی در حدود 500 جنگنده نسل 4 و 4.5

در تهدید فرامنطقه ای با چه چیزی مواجه هستیم؟ چیزی حدود 3000 جنگنده نسل 4و 4.5 و 5 و انواع سامانه های مدیریتی نبرد

خوب، حالا فرض کنیم از زمان شهید ستاری پروژه یک جنگنده برتری هوایی یا مولتی رول و مهمات هوا به هوا به خوبی دنبال می شد و همه فانتزی های ما و اگرها به حقیقت می پیوست . در نهایت الان ما حداکثر 300-400 جنگنده مثلا در حد سوخو30 یا اف18 و موشکی مثل آمرام در اختیار داشتیم. گرچه این امر کاملا مطلوب است اما باز جوابگوی تهدید فرامنطقه ای ما نیست. در حقیقت ما هرچه در زمینه دفاع هوایی سرمایه گذاری کنیم به سطحی از بازدارندگی نخواهیم رسید که این تهدید فرامنطقه ای را خاموش کند. پس به جای این که در یک زمینی  بازی کنیم که از پیش بازنده هستیم، باید زمین بازی را عوض کنیم. باید به جای حمله به نیروی نظامی دشمن، به استراتژی او حمله کنیم. اگر استراتژی «بزن و در رو» است باید کاری کنیم که این کار ممکن نباشد. 

البته حرف من این نیست که اگر این اتفاق می افتاد الان بد بود و نیروی هوایی لازم نیست ها، من هم رشد متوازن را برای یک نیروی نظامی در تقابلهای متوازن لازم می دانم.

حالا چرا قاهر به نظر من مطابق نیازهای ماست؟

ظاهرا استراتژی ایران در مقابل تهاجم هوایی، دفاع نیست بلکه قطع کردن ریشه آن است. یعنی بقا در برابر موج اول حمله هوایی و نابودی پایگاه و لجستیک و زیرساخت مورد نیاز برای ادامه دادن حمله هوایی، و حتی حمله به اراده ادامه جنگ.

در این استراتژی موشکهای ما جایگاهی معروف دارند. اما موشک برای این استراتژی کافی نیست. چرا که موشک بالستیک می تواند نهایتا زیرساختها را مدتی غیرعملیاتی کند و از دو جهت برای نابودی جدی زیرساختها کافی نیست. یکی دقت است و دیگری بعد اقتصادی. نابودی نسبتا بلند مدت زیرساختها هم نیازمند دقت است که هنوز موشکهای بالستیک با وجود پیشرفت به آن سطح از دقت نرسیده اند، و مهمتر از آن نیازمند استفاده از حجم قابل توجهی مهمات است که رساندن این حجم از مهمات به وسیله موشک اقتصادی نیست و بمب افکن برتری قابل توجهی دارد.

به نظر می رسد قاهر گامی در جهت تکمیل توانمندی اجرای این استراتژی ایران است. اکنون ما با موشکهای بالستیک می توانیم در حد غیرعملیاتی کردن کوتاه مدت زیرساختها را پیاده سازی کنیم. اما با استفاده از موشک بالستیک شاید بتوان حفره های معدودی در یک باند چند کیلومتری ایجاد کرد ( با توجه به بعد اقتصادی، مثلا با 100 موشک با دقت 100 متر با احتمال بالای 90 درصد چند اصابت در یک باند 3 کیلومتری می توان ایجاد کرد؟ حفره ها قابل ترمیم در یک مدت چند ساعته و نهایتای چند روزه هستند)  

قاهر در موج بعدی حمله می تواند دقت را به زرادخانه ایران بیفزاید. دو بمب ضد باند خوشه ای یا بمبمهای دقیق نفوذ کننده می توانند صدمات بسیار جدی تری به باند فرود بزنند که تعمیر آنها زمان و هزینه بسیار بیشتری می برد. در مورد سایر هدفهای محافظت شده و با اهمیت هم چنین امری صادق است. از طرف دیگر با ارزان بودن پلتفرم قاهر، استفاده از پرواز در ارتفاع پایین، بهره گیری از اثر سطح و پنهانکاری نسبی و حمل تسلیحات در خارج از بدنه ، شاید تا حدی بتواند بعد اقتصادی را نیز تأمین کند گرچه تأمین این بعد نیاز به زیرساخت صنعتی بسیار بیشتری در ایران دارد، از جمله توان تولید انبوه قاهر با مدیریت هزینه و کیفیت.

 

پ.ن. پیش قاضی و ملق بازی!

ویرایش شده در توسط Lord-Soldier

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
5 hours قبل , divisionbyzero گفت:

تصاویر ادعایی از جی ۹۰

owdv_1.png

sjfv_2.png

4jqh_3.png

 

 

اینها بیشتر بنظر موتورهای سری طلوع هستند.

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
7 hours قبل , Lord-Soldier گفت:

ظاهرا استراتژی ایران در مقابل تهاجم هوایی، دفاع نیست بلکه قطع کردن ریشه آن است. یعنی بقا در برابر موج اول حمله هوایی و نابودی پایگاه و لجستیک و زیرساخت مورد نیاز برای ادامه دادن حمله هوایی، و حتی حمله به اراده ادامه جنگ.

سلام علیکم

بطور قطع باید اینطور باشد ولی این نکته را هم مد نظر داشته باشید که دشمن توانایی اجرای حملات دورایستا را دارد . یعنی بخوبی قادر هست پرنده های رزمی خودش را در پایگاه های در یک فاصله مشخص و دور از برد موشکهای ما مستقر کند یا بطور مستقیم از پایگاه هایی اروپایی و حتی خاک اصلی خودش اقدام به اجرای حملات غافلگیرانه نماید . این پایگاه ها در شمال افریقا ، جنوب ایتالیا ، اروپای مرکزی و در آینده ، اروپای شرقی قرار دارد.

این را هم باید در احتمالات قرار دهید که کشورهای منطقه ای مثل ترکیه ، آذربایجان ، پاکستان و ... بدلیل ذات " باد به پرچم " بودنشان ، بطور قطع برای بهره برداری از شرایط آینده ، می توانند با همه مزیتهایی که دارند ، بر علیه ما وارد عمل شوند ( یعنی دیگر سمت حمله به مانند عراق از یک جهت نیست ، بلکه شما باید از هر چهار جهت اصلی جغرافیایی احتمالات را در نظر بگیرید )

نکته : بخوبی سوء استفاده ترکها از شرایط سوریه را لمس کردیم 

7 hours قبل , Lord-Soldier گفت:

اکنون ما با موشکهای بالستیک می توانیم در حد غیرعملیاتی کردن کوتاه مدت زیرساختها را پیاده سازی کنیم. اما با استفاده از موشک بالستیک شاید بتوان حفره های معدودی در یک باند چند کیلومتری ایجاد کرد ( با توجه به بعد اقتصادی، مثلا با 100 موشک با دقت 100 متر با احتمال بالای 90 درصد چند اصابت در یک باند 3 کیلومتری می توان ایجاد کرد؟ حفره ها قابل ترمیم در یک مدت چند ساعته و نهایتای چند روزه هستند) 

این مساله هم در راستای استدلال بالا قابل تحلیل هست . شاید شما بتوانید پایگاه های خط مقدم را زیرآتش بگیرید و شاید برای چند ساعت یا چند روز آنها را غیر فعال کنید ولی بعد از آن چه چیزی رخ می دهد ؟؟؟ دشمن در حد فاصل حملات شما و تعمیر پایگاه های آسیب دیده ، بازی با کارتهای دیگرش را پی می گیرد ( زیرسطحی ها، شناورهای سطحی و بمب افکن های حامل موشکهای کروز دور ایستا که به دور از دسترسی پدافند شما قرار دارد)  از طرف دیگرقدرت آتش دشمن و چند برابر بودن  حملات موشکی به نسبت جنگ 1990 و حملات موسوم به روباه صحرا (1993) ، موجب اشباع سامانه های ضد کروز شما خواهد شد .( فرض هم  می گیریم که سامانه های پدافند هوایی موجود و به روز را به تعداد کافی برای دفاع از همه  ساختارهای حیاتی در اختیار دارید )  این بطور قطع جدا از سعی آنها در اختلال در ساختار کنترل - فرماندهی طبق نسخه های به روز شده تئوری واردن خواهد بود و در کنار آن با آسیب زدن به شبکه خدماتی ( برق ، آب ، گاز و.... ) تلاش می کند تا جامعه را بر علیه وضعیت تحریک کند .

این را هم مد نظر داشته باشید که دشمنان ما هم به موشکهای بالستیک مسلح هستند ( تلاش عربستان و امارات در این زمینه با خریداری سامانه هایی با برد حداقل 300 کیلومتر را حتما رصد کردید ) و دقیقاً همان برنامه ای که قرار هست ما بر علیه آنها اجرا کنیم را ، روی ما پیاده می کنند ) // فرض کنید امارات دارد برای از کارانداختن شبکه صادرات نفت ما در شمال خلیج فارس برنامه ریزی می کند .

و  نکته قابل توجه هم این هست که اینها دیگر نیروی  هوایی عراق نیستند که قدرت حملات انها بدلیل پرواز از پایگاه های دوری نظیر شعبیه یا بصره ، زهر کمتری داشته باشد ( هر چند عراقی ها در زمان خودش ، با حملات دقیقی که داشتند ، کم به ما تلفات وارد نکردند ( حداقل در دو سال اخیر ، افسران نیروی هوایی عراق بتدریج دارند تجربیات رزمی خودشان را منتشر می کنند و این بر خلاف تمام تبلیغاتی رسمی ما هست ) 

7 hours قبل , Lord-Soldier گفت:

قاهر در موج بعدی حمله می تواند دقت را به زرادخانه ایران بیفزاید.

سئوال این هست که نوک پیکان حملات دشمن به کدام سمت در خاک اصلی ما است ؟؟  در تئوری واردن ، نوک حملات متوجه شبکه کنترل- فرماندهی هست ، بعد شبکه های حیاتی مثل برق و آب و مخابرات ، بعد زیرساختهای حیاتی با درجه اهمیت پایین تر ، مردم و در نهایت پایگاه های نظامی . حالا وقتی شبکه کنترل- فرماندهی شما دچار اختلال شد ، به چه صورتی می توانید حملات برنامه ریزی شده را اجرا کنید ؟؟ آن هم با پایگاه هایی که مرتب زیر فشار حملات قرار دارند ؟؟؟

پی نوشت :

حالا سئوال مهم این هست که :

1- روند حملات موشکی ما به چه صورتی باید باشد ؟؟؟ (  یعنی توانایی شلیک موشک در یک بازه زمانی یکماهه  ، دست کم روزی 50 شلیک موفق بدون در نظر گرفتن احتمال شلیکهای ناموفق ، برای تاثیر گذاری رزمی که میشود 1500 شلیک موفق )

2- این روند را تا چه زمانی می توانیم ادامه دهیم ؟؟ ( یک ماه ، دو ماه ، سه ماه / بیشتر یا کمتر !!! )

3- برنامه ریزی برای اجرای حملات با قاهر را چه شکلی انجام باید داد ؟؟ یعنی حساب احتمالاتی نظیر از کار انداختن ماهواره های نظارتی دشمن ، پرنده های ویژه پایش میدان نبرد و نظایر آن  هم شده ؟؟؟

4- آیا قاهر را قصد دارند بصورت انتحاری استفاده کنند ؟؟ ( بصورت  یک پرواز ارتفاع پایین بی بازگشت بسوی هدف ؟؟؟)

5- ابهام زیاد هست ولی شوخی شوخی ، میلیتاری را داریم بسمت بررسی war game های جدی پیش می بریم  .

 

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر

این نکات هم به قسمت سوم مقاله اضافه شدند:

 

یکی از ابهامات اساسی در مورد جنگنده قاهر, مکان قرارگیری ایراینتیک ها یا ورودی های هوای این جنگنده است که به صورت نامتعارف در قسمت فوقانی کنار کابین خلبان قرار گرفته اند.

این نحوه قرارگیری ایراینتیک ها در نحوه عملکردشان شباهت زیادی به عملکرد ایراینتیک های جنگنده های YAK-130 و MIG-29 دارند که در هنگام نشست و برخاست جنگنده بسته شده و دریچه بالای مجرای ورودی هوا وظیفه اکسیژن رسانی به موتور را انجام می دهد.

YAK-130:

thumb_Yak130MAKS.jpgthumb_vlcsnap-2012-05-02-14h00m06s142.pn

MIG-29:

thumb_800px-MiG-29A-2005-Poznan.jpgthumb_mig-29.jpg

این ویژگی موجب میشود که جنگنده بتواند در پایگاه های مخفی محافظت شده و پایگاه های ساخته شده در زیر کوه ها نگهداری شده و از باندهای غیراستاندارد و جاده ها نشست و برخاست را انجام دهد که در یک نبرد نابرابر و ناهمطراز ویژگی بسیار مثبتی برای یک جنگنده محسوب میشود.

 

Saab-37 Viggen:

thumb_93610.jpgthumb_viggen_03.jpgthumb_uglg_1.jpg

اما در جنگنده قاهر علاوه بر تلاش برای ایجاد قابلیت نشست و برخاست از باند های غیراستاندارد, سعی شده است تا موتورها نیز از نمای روبرو از دید رادارها پنهان شده و فضای کافی برای حمل سلاح در قسمت میانی بدنه ایجاد شود.

313-888.jpg

به لطف این نوع خاص طراحی مجرای ورودی هوا, در قسمت میانی بدنه فضای کافی برای حمل تسلیحات 1000 پوندی و حتی 2000 پوندی میتواند ایجاد شود که در جنگنده های سبک به دلیل فضای محدود امکان عملی کردن آن تنها از راه ایجاد فاصله زیاد بین دو موتور(مانند جنگنده پکفای روسی)یا قرارگیری ایراینتیک ها در قسمت بالای بدنه امکان پذیر است.

13 hours قبل , divisionbyzero گفت:

اینطوری که گفته شد در ماکس ۲۰۱۷ موتور جی ۹۰ هست و حتی تصویرش رو هم قرار دادن.

میتونین اینجا ویدیو رو نگاه کنین (همون مصاحبه ای که آقای OMID313 بهش اشاره کردن). بر اساس این ویدیو موتور جی ۹۰ هست و اوایل سال آینده شمسی تست هوایی کوثر شروع میشه و برای دو سال این تست ها ادامه داره. بر اساس متن مصاحبه نیروی هوایی سفارش این هواپیما رو داده و قصد خرید ۵۰ جت آموزشی کوثر رو داره (شایدم منظور ۱۵ بوده). هواپیمای کوثر رو هم برابر با اف ۵ ایی با توانایی های بهتر بر شمردن.

تصاویر ادعایی از جی ۹۰

همونطور که دوستمون گفتن اینها موتورهای مینی جت هستن که در موشک های کروز و پهپادهایی مثل کرار استفاده میشن.

در نمونه اولیه هواگردها سعی میشه از موتورهای امتحان پس داده استفاده بشه و اگر دقت کنید چین هم همینکار رو انجام میده. بنابراین منطقی هست که در نمونه اولیه قاهر و کوثر از موتور جی 85 یا اوج استفاده بشه.

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
52 minutes قبل , Skyhawk گفت:

این ویژگی موجب میشود که جنگنده بتواند در پایگاه های مخفی محافظت شده و پایگاه های ساخته شده در زیر کوه ها نگهداری شده و از باندهای غیراستاندارد و جاده ها نشست و برخاست را انجام دهد که در یک نبرد نابرابر و ناهمطراز ویژگی بسیار مثبتی برای یک جنگنده محسوب میشود

سلام وخسته نباشید .

تشکر بابت تاپیک زیبا و نکات علمی ارزنده ای که اشاره کردین. 

به پایگاه های امن زیر زمینی(کاری که چین کرد) و البته  استفاده از باندهای کوتاه و حتی جاده ها اشاره کردین  که قطعا در جنگ اینده این اتفاق برای تمام طرفین نبرد خواهد افتاد .علی الخصوص خود ما !!!

یک سوال دارم .ایا میشه حالتی پیش اورد که یک باند کوتاه زیر زمینی رو به منجنیق های مشابه در ناو هواپیما بر مجهز کرد .تا فرود و پرواز بسیار کوتاه فراهم بشه !!؟.ایا ما تکنولوژی لازم رو داریم.احساس میکنم تنها راه برای کشوری مثل ما برای بقا در اسمان همین کار!!(ایجاد باند های کوتاه امن احیانا زی زمینی با فناوری خاص برای کاهش طول برخواست و فرود)

البته این یکم فراتر از تصور  . ولی خسارات حداقلی خواهند شد .فکر کنم بد نیست این موضوع بررسی بشه !!

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
5 minutes قبل , Navard گفت:

یک سوال دارم .ایا میشه حالتی پیش اورد که یک باند کوتاه زیر زمینی رو به منجنیق های مشابه در ناو هواپیما بر مجهز کرد

یک زمانی برای اجرای تیک آف کوتاه از راکتهای jato استفاده می کردند

zell.jpg

F-104 ZELL

F-84-ZEL.jpg

F-84 ZELL

main-qimg-f081248c6d8e88013fd2bd8a17189b86.png

MIG-21

پی نوشت :

زمانی که قرار شد آزمونهای نسخه دریاپایه فلانکر را اجرا کنند ، ظاهرا یک باند شیب دار کوتاه را در مرکز آزمونهای ژوکوفسکی یا آختوبینسک ( احتمالا") درست کردند که شاید شیوه دیگری برای تیک آف های کوتاه باشد .

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
1 ساعت پیش, MR9 گفت:

یک زمانی برای اجرای تیک آف کوتاه از راکتهای jato استفاده می کردند

پی نوشت :

زمانی که قرار شد آزمونهای نسخه دریاپایه فلانکر را اجرا کنند ، ظاهرا یک باند شیب دار کوتاه را در مرکز آزمونهای ژوکوفسکی یا آختوبینسک ( احتمالا") درست کردند که شاید شیوه دیگری برای تیک آف های کوتاه باشد .

سلام .استفاده از بوستر محدودیت های خاص خودشو داره اما  نسبت به باقی روش ها ارزان تر و تا حدودی برای ما امکان پذیر تر .ولی باز ایمنی مناسب نمی ده .دلیل هم سادست ما تیک اف موفق  خواهیم داشت اما برای فرود همچنان نیاز به باند طویل هست!!! اگه سیستمی مشابه با منجنیق ناوهای هواپیمابر امریکاییداشته باشیم محدودیت ها کمتر میشن و اگر کابل های نگه دارنده ی فرود بتونیم در یک تونل زیر زمین فراهم کنیم .شاید کار خیلی جالبی باشه و طرف مقابل کاملا غافل گیر بشه !!!.البته بعید میدونم امکان پذیر باشه .بابت همین سوال کردم!!! مشکل اساسی ریسک دار بودن این روش .ولی خب باید خلبانان بسیار اموزش دیده در اختیار داشته باشیم که بتونند خودشون رو هماهنگ کنند .

در ناوهای هواپیما بر جنگنده سرعتشو حفظ میکنه تا اگه یک زمانی نتونست جنگنده رو به چهار کابل نگهدارنده وصل کنه از طرف دیگه به پرواز ادامه بده .اما باندی که به تونل ختم میشه چی! (قطعا فرصت برای ادامه پرواز نخواهد داشت .با اینکه روش های دیگری هم برای نگهداشتن جنگنده استفاده شده .که میشه ترکیبی استفاده کرد)

با همه ی این ها بازم باید فکری بحال فرود و  برخواست کوتاه کرد

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
1 ساعت پیش, Navard گفت:

سلام وخسته نباشید .

تشکر بابت تاپیک زیبا و نکات علمی ارزنده ای که اشاره کردین. 

به پایگاه های امن زیر زمینی(کاری که چین کرد) و البته  استفاده از باندهای کوتاه و حتی جاده ها اشاره کردین  که قطعا در جنگ اینده این اتفاق برای تمام طرفین نبرد خواهد افتاد .علی الخصوص خود ما !!!

یک سوال دارم .ایا میشه حالتی پیش اورد که یک باند کوتاه زیر زمینی رو به منجنیق های مشابه در ناو هواپیما بر مجهز کرد .تا فرود و پرواز بسیار کوتاه فراهم بشه !!؟.ایا ما تکنولوژی لازم رو داریم.احساس میکنم تنها راه برای کشوری مثل ما برای بقا در اسمان همین کار!!(ایجاد باند های کوتاه امن احیانا زی زمینی با فناوری خاص برای کاهش طول برخواست و فرود)

البته این یکم فراتر از تصور  . ولی خسارات حداقلی خواهند شد .فکر کنم بد نیست این موضوع بررسی بشه !!

سلام

خواهش میکنم, چیز قابل داری نیست.

قاهر ذاتا به عنوان یک جنگنده STOL طراحی شده. یعنی یکی از فاکتورهای اصلیش توانایی نشست و برخاست کوتاه بوده!

جالبه که بنده هم قبلا چنین ایده ای در ذهن داشتم! اما به نظرم پیاده کردن چنین سیستمی روی باند کار چندان منطقی به نظر نمیرسه! حتی در ورودی تونل هم بعیده همچین سیستمی رو نصب کنن! چون دهانه تونل که به صورت مستقیم به باند وصل نمیشه!

اما شاید بشه سیستم منجنیق رو به صورت متحرک ساخت! یعنی مخزن بخارش رو پشت یک تریلی نصب کرد و عرشه و ریل رو هم رو هم به صورت چند تکه ساخت, به نحوی که سریعا بشه در محل مونتاژش کرد.

برای فرود هم باید از جاده و باندهای خاکی استفاده بشه و بعد جنگنده رو با یه کامیون سبک بکسل کرد.:D

 

657447477.jpeg

1138506_593.jpg

 

هم اکنون, sohrabirani گفت:

سلام خیلی ها اعتقاد دارن قاهر امکان پرواز فراصوت رو نداره همینطوره؟

سلام, به نظر میرسه قاهر مادون صوته.

این رو بیشتر به خاطر ضخامت بال هاش میگن که برای پرواز مافوق صوت بیش از حد ضخیم هستن!

البته پرواز مافوق صوت هم در ارتفاع بسیار پائین خیلی معنی نداره!حتی نمیشه کنترلش کرد,حالا مسائل دیگر به کنار!

بنابراین استفاده از پیشران فاقد پس سوز همچین هم بی دلیل نبوده! البته پس سوز مزایای دیگری هم داره مثل جبران افت سرعت در مانورها و افزایش وزن برخاست به دلیل بیشتر شدن تراست در هنگام تیک آف.

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
34 minutes قبل , Navard گفت:

سلام .استفاده از بوستر محدودیت های خاص خودشو داره اما  نسبت به باقی روش ها ارزان تر و تا حدودی برای ما امکان پذیر تر .ولی باز ایمنی مناسب نمی ده .دلیل هم سادست ما تیک اف موفق  خواهیم داشت اما برای فرود همچنان نیاز به باند طویل هست!!!

سلام علیکم

این فناوری (استفاده از jato) تا جایی که اطلاع دارم ، قبل از ظهور جتهای عمودپرواز (هاریر / یاک-38)  برای استفاده پرنده های رزمی در فرودگاه های خط مقدم بیشتر در نظر گرفته میشد ، جایی که هر لحظه امکان آسیب دیدن باند های پروازی  وجود داشت ( بعنوان مثال فرودگاه های موجود در آلمان غربی در برابر حمله احتمالی روسها ) . گونه zell هم تقریباض با همین فلسفه ابداع شد .

حالا یک تجربه هم عراقی ها در جنگ با ما داشتند که اگر درست یادم باشد ، از انتهای 1983 ، بتدریج  یوگسلاوها و بریتانیایی ها برای نیروی هوایی عراق یکسری پایگاه هایی هوایی در امتداد مرز با ایران ایجاد کردند که جتهای رزمی در درون شلترهای مستحکم شده سوخت گیری و مسلح میشدند ، یک مسیر نسبتاً کوتاه را تا ابتدای درب ورودی این نقاط تاکسی می کردند و با حداکثر توان بسمت هدف می رفتند ( حالا یا برای اجرای ماموریتهای رهگیری یا بمباران )

34 minutes قبل , Navard گفت:

اگه سیستمی مشابه با منجنیق ناوهای هواپیمابر امریکاییداشته باشیم محدودیت ها کمتر میشن و اگر کابل های نگه دارنده ی فرود بتونیم در یک تونل زیر زمین فراهم کنیم .شاید کار خیلی جالبی باشه و طرف مقابل کاملا غافل گیر بشه !!!.البته بعید میدونم امکان پذیر باشه .

در این زمینه ، غیر از ناوهای هواپیمابر ، موردی که روی زمین این کار انجام شده باشد را حضور ذهن ندارم

برای یک نیروی هوایی که تسلط نسبی را روی فضای  منطقه نبرد ایجاد می کند ، طبیعتاً نیازی به وجود و استفاده از چنین فناوری ضرورتی ندارد

34 minutes قبل , Navard گفت:

مشکل اساسی ریسک دار بودن این روش .ولی خب باید خلبانان بسیار اموزش دیده در اختیار داشته باشیم که بتونند خودشون رو هماهنگ کنند .

خوب ، با توجه به اینکه ظاهرا قاهر یک جت ارزان قیمت هست ، طبعاً آموزش براساس استانداردهای سخت گیرانه شاید نیاز نداشته باشد ( طبق ادعاهای موجود ) // ( استاندارد ناتو سالی 300 ساعت پرواز آموزشی هست غیر از شرکت در رزمایش ها ) .

34 minutes قبل , Navard گفت:

در ناوهای هواپیما بر جنگنده سرعتشو حفظ میکنه تا اگه یک زمانی نتونست جنگنده رو به چهار کابل نگهدارنده وصل کنه از طرف دیگه به پرواز ادامه بده .اما باندی که به تونل ختم میشه چی! (قطعا فرصت برای ادامه پرواز نخواهد داشت .با اینکه روش های دیگری هم برای نگهداشتن جنگنده استفاده شده .که میشه ترکیبی استفاده کرد)

تمام این مواردی را که فرمودید با فرض این هست که پایگاه  هوایی مد نظر ما ، مرتب از سمت دشمن زیر فشار نباشد .

بعنوان مثال در کتاب اخیر جناب مهرنیا ( جلد سوم کتاب ستاره های نبرد هوایی ) بارها از هدف قرارگرفتن پرنده های خودی از سوی پدافند پایگاه صحبت شده . طبیعتاً وقتی پرسنل پدافند زیر فشار باشند ، عملکرد مطلوبی نخواهند داشت به سمت هر جنبنده ای که به محیط فرودگاه نزدیک شود شلیک می کنند !!!!

پی نوشت :

موردی که دیروز استاد عزیز جناب EMP در خصوص تطابق طراحی با نیاز مشتری و الزامات عملیاتی فرمودند ، در اینجا خودش را بخوبی نشان می دهد . ماهیت محیط رزمی یکی از مهمترین فاکتورهای طراحی سخت افزارهای نظامی  به نظر می رسد .

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر

با تشکر از جناب skyhawk به خاطر مقاله ارزشمندی که تهیه کردند ولی تا زمانی که تست پروازی از قاهر نبینم این همه تحلیل درباره توانایی های قاهر زود خواهد بود کشورهایی پیشرویی مانند شوروی و امریکا با اون دانش هوانوردی که داشتند در  تست های پرواز شکست و سقوط داشتند در حالا که برای ما اولین تجربه ساخت هواگرد هستش امیدوارم بالاترین استاندارهای صندلی ایجکت را برای خلبان آزمایشگر رعایت کرده باشند مورد بعدی بحث تهاجمی بودن قاهر هستش که شما مطرح کردین واقعا با این همه آواکس و برتری هوایی دشمن و انواع سامانه های پدافندی دشمن حداقل در خاک خودش و نیز مخاطرات پرواز در ارتفاع پست که زیر اتش انواع تسلیحات با کالیبرهای مختلف و حتی تصادم با پرندگان خواهد بود در رسیدن به هدف و انجام ماموریت جای تردید و سوال خواهد بود؟ به نظر من با اصلاح طرح و استفاده از بال های متعارف مانند بقیه جنگنده ها می توان از ان به عنوان نقش رهگیر هوایی به خوبی استفاده کرد  

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
1 ساعت پیش, ahmad212 گفت:

با تشکر از جناب skyhawk به خاطر مقاله ارزشمندی که تهیه کردند ولی تا زمانی که تست پروازی از قاهر نبینم این همه تحلیل درباره توانایی های قاهر زود خواهد بود کشورهایی پیشرویی مانند شوروی و امریکا با اون دانش هوانوردی که داشتند در  تست های پرواز شکست و سقوط داشتند در حالا که برای ما اولین تجربه ساخت هواگرد هستش امیدوارم بالاترین استاندارهای صندلی ایجکت را برای خلبان آزمایشگر رعایت کرده باشند 

 

دقیقا بحث همینجاست ! اگر روزی پرواز قاهر با شکست مواجه شد کسی پیدا میشه که بگه شکست مقدمه ی هر پیروزیه ؟ یا شروع به تمسخر میکنند و میگن از روز اولم معلوم بود ماکتی بیش نیست ؟ راست حسینی جواب بدیم ! دقیقا چیزی که برای ماهواره بر سیمرغ گفتند ! باید قبول کنیم مرغ همسایه غازه وقتی کشورهای دیگه پروژه هاشون با شکست مواجه میشه یا لغو میشه شاهد هیچگونه تمسخری از طرفین هموطنان نیستیم در عوض همه بر این موضوع اتفاق نظر دارند که مهم تجربه هایی بود که در این پروژه حاصل شد و راه رو برای پروژه های بعدی هموارتر کرد یا شکست در هر زمینه ای طبیعیه و باید انقدر شکست بخوری تا به سر منزل نهایی برسی و امثالهم ! اینها چیزاییه که برای موارد خارجی مطرح میشه ولی ایا این دست از اظهار نظرها برای یک پروژه ی داخلی گفته میشه ؟  صد البته خیر جز تمسخر و فحاشی ! 

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
1 ساعت پیش, ahmad212 گفت:

با تشکر از جناب skyhawk به خاطر مقاله ارزشمندی که تهیه کردند ولی تا زمانی که تست پروازی از قاهر نبینم این همه تحلیل درباره توانایی های قاهر زود خواهد بود کشورهایی پیشرویی مانند شوروی و امریکا با اون دانش هوانوردی که داشتند در  تست های پرواز شکست و سقوط داشتند در حالا که برای ما اولین تجربه ساخت هواگرد هستش امیدوارم بالاترین استاندارهای صندلی ایجکت را برای خلبان آزمایشگر رعایت کرده باشند مورد بعدی بحث تهاجمی بودن قاهر هستش که شما مطرح کردین واقعا با این همه آواکس و برتری هوایی دشمن و انواع سامانه های پدافندی دشمن حداقل در خاک خودش و نیز مخاطرات پرواز در ارتفاع پست که زیر اتش انواع تسلیحات با کالیبرهای مختلف و حتی تصادم با پرندگان خواهد بود در رسیدن به هدف و انجام ماموریت جای تردید و سوال خواهد بود؟ به نظر من با اصلاح طرح و استفاده از بال های متعارف مانند بقیه جنگنده ها می توان از ان به عنوان نقش رهگیر هوایی به خوبی استفاده کرد  

خواهش میکنم.

دلایلی که برای پرواز در ارتفاع پست به ذهنم میرسید رو مطرح کردم.

حداقلش اینه که پرواز در ارتفاع پست موجب میشه تا از دید رادارهای سطحی پنهان بمونید.خصوصا رادارهای با طول موج بلند.

در خصوص آواکس ها هم فرقی نمیکنه که جنگنده در ارتفاع پست باشه یا بالا! بخش مثبت ماجرا اینه که بیشتر رادارهای هواپایه در طول موج کوتاه فعالیت میکنن که کار رو برای کشف پنهانکارها سخت میکنه.

 

در خصوص سانحه و شکست هم امکانش هست! برای مثال میشه به سانحه نمونه آزمایشی گریپن که به خاطر مشکل در کامپیوتر پرواز رخ داد اشاره کرد:

http://s8.picofile.com/file/8321183392/4_5911166392882693073.mp4.html

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر

ایجاد یک حساب کاربری و یا به سیستم وارد شوید برای ارسال نظر

کاربر محترم برای ارسال نظر نیاز به یک حساب کاربری دارید.

ایجاد یک حساب کاربری

ثبت نام برای یک حساب کاربری جدید در انجمن ها بسیار ساده است!

ثبت نام کاربر جدید

ورود به حساب کاربری

در حال حاضر می خواهید به حساب کاربری خود وارد شوید؟ برای ورود کلیک کنید

ورود به سیستم

  • مطالب مشابه

    • توسط SAEID
      [align=center]توسط متخصصين داخلي؛

      سامانه موشك زمين به هواي "اس200" بهينه‌سازي شد

      همزمان با سالگرد عمليات والفجر 8، سامانه موشكي "اس 200" به دست متخصصين پدافند نيروي هوايي ارتش بهينه و بازسازي شد.

      [/align]

      به گزارش خبرگزاري فارس به نقل از روابط عمومي نيروي هوايي ارتش، سامانه‌‌ي موشكي زمين به هواي "اس200" توسط متخصصين پدافند نيروي هوايي ارتش بهينه و بازسازي شده و صبح امروز يكشنبه با حضور مقامات لشكري و كشوري پرتاب آزمايشي خود را با موفقيت انجام داد.
      احمد ميقاني، فرمانده نيروي هوايي ارتش در تشريح ويژگي‌ها و توانايي‌هاي برجسته‌‌ي اين موشك گفت: بررسي ميزان كارايي سامانه‌هاي پدافند اعم از موشكي و راداري در مقابل تهديدات احتمالي عليه كشور ايران و همچنين ارتقاء سطح مهارت و دانش كاركنان عملياتي و فني در مراحل مختلف و آماده‌سازي تجهيزات موصوف از اهداف آزمايش اين سامانه‌ موشكي است.
      وي با اشاره به تلاش‌هاي متخصصين نيروي هوايي براي بومي‌سازي و نهادينه كردن علوم پيشرفته دنيا در راستاي دفاع از حريم هوايي كشور، گفت: توان نظامي ايران در خدمت صلح و آرامش كشور و منطقه است و تاريخ پرافتخار انقلاب اسلامي ايران نشان‌دهنده‌ي متخصصين و اتكاء به توانمندي‌ داخلي است كه قابليت‌ تأمين تمامي نيازهاي كشور را به استفاده از اقدامات تخصصي و امكانات موجود فراهم مي‌كند.
    • توسط parsneet
      بسم الله الرحمن الرحیم
       
      تاپیک حاضر با محوریت پوشش خبر ها و اطلاعات مسابقات نظامی برگزار شده در ایران و همچنین شرکت تیم های ایرانی در سایر مسابقات بین المللی نظامی می باشد .
       
      مقدمه :
      مسابقات نظامی هر ساله در سراسر جهان با شرکت پرسنل نظامی ( به صورت داخلی و یا بین المللی ) برگزار می گردد . این گونه مسابقات علی رقم اینکه از قواعد و استاندارد متحدی برخوردار نیستند ( منظور نبودن کمیته جامع و قوانین واحده بین المللی در رشته های تخصصی می باشد ) اما تا حدودی پیرو قواعد و ضوابط برگزاری رزمایش های نظامی هستند . ( البته تیم های ورزشی و مسابقات ارتش های جهان (CISM) تا حدودی متفاوت از سایر مسابقات تخصصی هستند که در ذیل به آن اشاره خواهد گردید )
      اساساً هدف از برگزاری این گونه مسابقات تخصصی بالا بردن آمادگی پرسنل و ایجاد حس رقابت و افزایش انگیزش پرسنل نظامی جهت فراگیری مهارت های تخصصی است . و همچنین سنجش توانمندی پرسنل در مقایسه با واحد های مشابه در ارگان های نظامی داخلی و یا ارتش های خارجی دیگر است . پس تا حدودی می توان بیان کرد که تیم های شرکت کننده ( در مسابقات بین المللی ) عموماً از بین کشور های دوست و یا هم پیمان ( و یا حداقل غیر متخاصم ) انتخاب می شوند و برای سنجش توانایی های تخصصی شان گرد هم می آیند . و همچنین حتی گاهی می تواند بیان گر همسویی کشور های شرکت کنند و حامل پیام های خاص برای ارتش های رقیب شان نیز باشند .
       
       
       
      تاریخچه :
      می توان به نوعی اولین مسابقات نظامی ( با تاکید و اولویت دادن به پرسنل نظامی ) را به یونان باستان نسب داد . در رویدادی جشن گونه که عموما" ( و نه اختصاصاً ) پرسنل نظامی در آن شرکت می کردند تا آمادگی جسمانی و مهارت های کار با سلاح در رقابت با حریفان را بسنجند . در ادامه و ظهور امپراطوری روم باستان این نوع مسابقات چهره خشن تر و جدی تری به خود گرفت به گونه ای که مکان های اختصاصی مانند کلوزیوم (Colosseum) و همچنین شرکت کنندگان مخصوص بنام گلادیاتور (Gladiator) برای شرکت در آن تربیت می گردیدند .
      این مسابقات شرحی مفصل دارد ولی به اختصار : برگزاری آن در قرون مختلف تکامل یافته و عموماً شرکت کنندگان آن از بین سربازان قوای شکست خورده در جنگ با امپراطوری روم انتخاب می شدند و در بین خیل عظیم از این سربازان که در مسابقات محلی و ایالات های مستعمره روم برگذار می شد برگزیدگان ( که یقیناً تعداد کمی از آنان بودند) می توانستند آزادی خود را به دست آورند . ولی جنگجویانی نیز بودند که به خاطر بدست آوردن پول و یا شهرت نسبت به شرکت در این مسابقات خونین اقدام می کردند . این مسابقات که به خشونت بی پروا و ضد انسانی اش معروف گشته بود بدون فایده هم البته نبود . ( البته فواید آن از دید فرماندهان نظامی ) باید اشاره کرد که تمامی این مسابقات به نبرد های خونین تن به تن اختصاص نداشت بلکه اکثر این رویداد ها به باز سازی نبرد های روم در مقابل دشمنانش مختص می شد ( یقیناً آن نبردهای که در آن پیروز گردیده بودند تا خاطرات ، تکنیک های رزم و قهرمانان آن را مرور و زنده نگاه دارند ) عده ای از سربازان لباس های قوای دشمن را بر تن می کردند و سربازانی دیگر که نقش نیروهای رومی را داشتند با بکارگیری ارابه و اسب و سلاح های آن دوران در چندین پرده که گاهی تا چند روز نیز ادامه می یافت آن نبرد خاص را باز سازی می کردند . از نحوه یورش قوای مهاجم گرفته تا نبرد های تن به تن ، عبور از رودخانه ، یورش سواره نظام ، محاصره قلعه ها و یقیناً نمایش پیروز مندانه و دلاورانه ارتش رومی بر حریف خود !
       
      در عصر جدید ایده مسابقات نظامی بعد از پایان جنگ جهانی اول شکل گرفت . در سال 1919 پس از جنگ جهانی اول ، بازی های بین متفقین توسط شورای ورزشی نیروهای متفقین ژنرال جان پرشینگ سازماندهی شد و 1500 ورزشکار از 18 کشور را گرد هم آورد تا در 24 رشته ورزشی به رقابت بپردازند. این رویداد در Joinville-le-Pont فرانسه برگزار شد . و طی سالهای بعد در ماه مه 1946 ، پس از جنگ جهانی دوم ، شورای ورزشی نیروهای متفقین توسط سرهنگ هانری دبروس و پنج‌گانه المپیک توسط سرگرد رائول مولت احیا شد و در  7 تا 8 سپتامبر همان سال دومین بازی‌های بین متفقین در برلین (در المپیاستادیون , محل برگزاری بازی های المپیک 1936) برگزار شد .
       


      چند ماه بعد، با پایان دادن به شورای ورزش نیروهای متفقین ، سرهنگ دبروس و سرگرد مولت مسابقات ارتش های جهان (CISM) را در 18 فوریه 1948 تأسیس کردند . اعضای موسس آن بلژیک ، دانمارک ، فرانسه ، لوکزامبورگ و هلند بودند . در سال 1950، آرژانتین و مصر به عضویت آن درآمدند. در سال 1951 ایالات متحده به آن پیوست . در سال 1952 عراق ، لبنان ، پاکستان و سوریه و دو سال بعد برزیل به عضویت آن درآمدند . و همچنین کانادا در سال 1985 وارد آن شد . سپس در سال 1991 با پایان جنگ سرد سازمان رقیب پیمان ورشو کمیته ورزش ارتش متفقین (SKDA) با CISM ادغام شد و خبر از پیوستن 31 کشور و عضو جدید و سایر کشورهای مرتبط با بلوک شوروی را داد. این پیشرفت سریع منجر به رسمیت شناختن توسط نهادهای بین المللی از جمله IOC شد. قبل از سال 1995 CISM هر سال 15 تا 20 مسابقات جهانی را برگزار می کرد. از سال 1995  CISM هر چهار سال یک بار بازی های جهانی نظامی را که یک رویداد چند ورزشی است با شرکت نمایندگانی از ارتشهای 127 کشور دنیا سازماندهی می کند .
       
       

       
      رویدادها
      برگزاری مسابقات مرتبط با ارتش های جهان طیف متنوعی را در بر می گیرد و بلوک های سیاسی و جغرافیایی متعدد سعی در برگزاری رویدادهای مشابه زیادی جهت بالا بردن مهارت پرسنل خود دارند . اما به نوعی اهداف برگزاری این چنین مسابقاتی تنها به بالا بردن مهارت ها محدود نمی گردد . بلکه برپایی نمایشگاه های تخصصی تجهیزات تیراندازی و حتی ماشین آلات زرهی و تسلیحات انفرادی و البسه نظامی و ... در حاشیه این مسابقات بیان گر این است که این رویدادها مکانی است تا برنامه ریزان و دست اندرکاران نظامی کشور های مختلف به عرضه و کسب اطلاعات و سنجش آمادگی قوای نظامی پیرامونی خود اقدام نمایند .
       
      به برخی از این رویدادها می توان به اختصار اشاره کرد مانند :
      - مسابقات بین المللی پنج گانه ورزشی ( تیراندازی سرعت و دقت ، میدان موانع ، شنا ۵۰ متر با مانع ، دو صحرانوردی ۸ کیلومتر و پرتاب نارنجک )
      - مسابقات بین المللی نظامی پهپادی ارتش های جهان
      - مسابقات بین‌المللی نظامی غواصی در عمق
      - مسابقات بین‌المللی نظامی جهت یابی
      - مسابقات بین‌المللی نظامی بیاتلون زرهی روسیه
      - مسابقات سراسری امنیت سایبری در آمریکا
      و ...
       

      بازتاب و آثار
      برای بیان تاثیر حضور بین المللی تیم های نظامی و ترتیب دادن این چنین مسابقاتی منعکس کردن دیدگاه بعضی از تحلیل گران غربی شاید مفید باشد به عنوان نمونه :
      «واشنگتن فری بیکن» «جوزف هومیر» تحلیلگر امنیت ملی : روسیه و چین در نمایش قدرت به آمریکا قصد شرکت در یک بازی‌های بین‌المللی در آمریکای لاتین ( ونزوئلا ) تحت عنوان « تک تیرانداز مرز » را دارند . این  بازی‌های نظامی یکی از واضح ترین نشانه‌ها  از شکل گیری یک ائتلاف ضد ایالات متحده در آمریکای لاتین است. روسیه و متحدانش ( ایران و چین ) با حضور در این مسابقات نظامی در ونزوئلا در حال نمایش قدرت هستند . با عادی سازی تحرکات نظامی دشمنان ایالات متحده در دریای کارائیب ، ما در معرض خطر در آمریکای لاتین هستیم .
       
       
      در حال حاضر به نظر می رسد که برگزاری این گونه مسابقات در بین نیرو های نظامی منطقه ای و جهانی در حال افزایش هست . مسابقاتی که هم در رشته های عمومی ( آمادگی جسمانی و ورزشی ) و هم رشته های تخصصی ( تیر اندازی ، زرهی و توپخانه ، پهپادی و ... ) با حضور تیم های چندگانه به جدیت پیگیری می شود . قطعا انتخاب تیم های ورزیده در این گونه رقابت ها باعث افزایش اعتماد به نفس پرسنل و همچنین تبلیغات مثبت برای نیرو های نظامی ما نیز خواهد گردید  . همچنین برگزاری مسابقات کشوری و درون مرزی برای ما موجبات حس رقابت و افزایش انگیزش سازمانی را برای نیروهای مسلح ما در پی خواهد داشت . انشالله 
       

       
       
       
      بن پایه :
      https://www.milsport.one/cism/members-nations
      https://www.ilsf.org/about/recognition/cism/
      https://armedforcessports.defense.gov/CISM/Military-World-Games/
      https://en.wikipedia.org/wiki/Colosseum
      https://freebeacon.com/national-security/iran-russia-china-to-run-war-drills-in-latin-america/
       
      گرد آوری جهت انجمن میلیتاری
       
       
    • توسط amirarsalankhan
      بمب افكن تهاجمي نسل بعد، LRS-B
       
                                 
       
       
      بمب افكن نسل بعد ( NGB، قبلا به نام بمب افكن 2018 شناخته مي شد ) يك برنامه به منظور توسعه يك بمب افكن جديد براي نيروي هوايي ايالات متحده بود. NGB قرار بود تا در حدود سال 2018 و به عنوان يك بمب افكن پنهانكار، مادون صوت، برد متوسط و با قابليت متوسط حمل سلاح وارد خدمت شود و به تدريج جايگزين بمب افكن هاي پير و پا به سن گذاشته (  B-52 Stratofortress  و B-1 Lancer ) گردد. ولي برنامه توسعه NGB با ظهور طرح بمب افكن دور برد تهاجمي سنگين ايالات متحده به فراموشي سپرده شد.
       
         
       
      اين اتفاق زماني افتاد كه در ژوئن 2010 سپهبد Breedlove  در مصاحبه اي بيان كرد كه اصطلاح بمب افكن نسل بعد مرده و از اين به بعد نيروي هوايي بر روي طراحي بمب افكن هاي دور برد تهاجمي كار خواهد كرد كه در آن از سيستم هاي به كار رفته در جنگده هاي F-22 و F-35 استفاده خواهد شد تا بمب افكني مقرون به صرفه و با قابليت هاي استثنايي هر دو جنگنده فوق جهت انجام ماموريت ها طراحي و توليد گردد.
       
             
       
       
      بمب افكن دور برد تهاجمي (Long Range Strike Bomber)
      برنامه توسعه بمب افكن دور برد تهاجمي ( LRS-B ) به معناي واقعي كلمه پنهانكار است! و اطلاعات خيلي كمي از آن منتشر شده است ولي اهميت آن را به خوبي مي توان در رفتار پنتاگون و شركاي صنعتي بزرگ آن احساس كرد.بسياري از كارشناسان معتقدند كه برنامه توسعه اين بمب افكن ساختار نيروي هوايي ايلات متحده را در 20 سال آينده شكل خواهد داد و هر شركتي كه برنده مناقصه توليد اين بمب افكن شود پول پارو خواهد كرد و بازنده نيز مي تواند مطمئن باشد كه جايگاهي در آينده هوانوردي نظامي ايلات متحده نخواهد داشت مگر ان كه معجزه اي كند!
      هر چند امروزه لاكهيد ماريتن به لطف پروژه F-35 آينده خود را در صنعت هوانوردي نظامي ايالات متحده تضمين كرده است و بويينگ نيز به مدد توليدات هوانوردي غير نظامي خود مي تواند از اين بحران عبور كند و تنها نورث روپ است كه چاره اي ندارد و  بايد اين مناقصه را برنده شود تا بتواند با خيال راحت به آينده خود فكر كند
      شناخته ها و ناشناخته ها
      پيش بيني شده 80 تا 100 فروند از اين بمب افكن جديد جايگزين ناوگان فعلي بمب افكن هاي ايالات متحده شود.  
      پنهانكار بودن ،قابليت حمل سلاح هاي هسته ايو داراي بودن هر دو حالت پروازي سرنشين دار و بي سرنشين از الزامات طراحي LRS-B است.قيمت تعيين شده براي هر فروند بمب افكن جديد 550 ميليون دلار در سال 2010 پيش بيني شده و قرار است به جهت كم كردن هزينه ها از فناوري موجود در طراحي ان استفاده شود ولي ساختار طراحي آن بايد به شكلي باشد كه بتواند از تكنولوژي هاي آينده نيز استفاده كند.دو رقيب اصلي در طراحي اين بمب افكن يكي كمپاني  Northrop Grumman, با سابقه طراحي بمب افكن پنهانكار و گرانقيمت B-2 است و ديگري مشاركت كمپاني هاي بويينگ و لاكهيد مارتين با سابقه طراحي جنگنده هاي F-22 و F-35 .همچنين پيش بيني مي شود در اواسط دهه 2020 اولين پروازهاي اين بمب افكن انجام شود.طبق حدس هايي كه كارشناسان مي زنند نيروي هوايي آمريكا به دنبال يك بمب افكن در اندازه اي حدودا نصف B-2 است كه از دو موتور F-135 همانند F-35 سود ببرد.
       
                                              
                                         
                                          پيشران F-135 Pratt  & Whitney
       
      الان همه شما ميگوييد اين كه خيلي كوچيكه، خب مسلما بايد بزرگتر بشه ولي با صحبتي كه رابرت گيتس وزير سابق دفاع انجام داد و به اعضاي كنگره گفت كه قيمت هر فروند 550 ميليون دلار ميشود راه را بر روي بزرگتر شدن اين بمب افكن فعلا بست. و اين نگراني را در بين كارشناسان به وجود آورد كه هر شركتي كه بتواند با حداقل آيتم هاي اساسي يك بمب افكن توليد كند برنده اين مناقصه خواهد بود بدون توجه به نيازهاي اساسي نبردهاي آينده.بنابراين يكسري الزامات از سوي كارشناسان هوانوردي نظامي جهت توسعه LRS-B  پيشنهاد شده است :
      پنهانكاري
      امروزه ميدانيم كه 80 درصد قابليت پنهانكاري به شكل و طراحي هواپيما بستگي دارد و فقط 20 درصد به مواد و تكنولوزي پيشرفته به كار رفته در آن وابسته است. كه همين 20 درصد هم بيشترين هزينه را به خود اختصاص مي دهد. پس يايد تعادل خوبي را بين اين دو بخش برقرار كرد تا هزينه هاي طراحي و توسعه سرسام اور نباشد.
      تعمير و نگهداري
      استفاده از مواد جاذب امواج رادار ساخته شده مي تواند نگهداري اين بمب افكن را بسيار راحت تر كند تا استفاده از موادي كه در لبه تكنولوژي روز قرار دارند و بسيار گران قيمت خواهند بود و نگهداريشان نيز بسيار مشكل است.ولي پلت فرم طراحي نيز بايد به شكلي باشد كه اين پرنده بتواند در 50 سال آينده آسمان ها را همچنان تسخير كند و پذيراي مواد جديد و تكنولوژي هاي نوين نيز باشد.
      قابليت حمل بمب هاي هسته اي
      تصميم گيري در اين مورد بايد همين الان صورت بگيرد، هر چند نيروي هوايي علاقه دارد تا چند سال بعد از توليد بمب افكن ها مجوز حمل سلاح هاي هسته اي را براي آنها صادر كند ولي با توجه به پيشرفت هاي سريع در صنعت هوانوردي نظامي از الان اين پرنده بايد طوري طراحي شود كه حداقل نيمي از آنها از ابتدا قابليت حمل بمب هاي هسته اي و هيدروژني را داشته باشند. و توانايي بازدارندگي ايالات متحده را همچنان حفط كنند.
      كنار گذاشتن طرز فكر شواليه تنها!
      بسياري از مردم فكر مي كنند كه پنهانكاري يعني يك جنگنده پنهانكار به تنهايي و با شجاعت به مانند يك شواليه به مواضع دشمن حمله مي كند و تمامي آنها را نابود ميسازد!! از الان بايد اين تفكر را دور ريخت و يك برنامه جامع جهت حملات پر تعداد بمب افكن هاي نسل بعد در نظر گرفت و تمام سناريوهاي موجود و تهديدات لازم را در آنها پيش بيني كرد تا قدرت واقعي بمب افكن ها و تاثير آنها بر روي مواضع دشمن مشخص شود.
      ساخت يك بمب افكن، نه فقط يك پلت فرم صرف
      در سال هاي بعد LRS-B تنها بمب افكن سنگين ايالات متحده خواهد بود. پس بايد به شكلي طراحي شود كه قابليت باز طراحي بسياري از قسمت هاي آن وجود داشته باشد و بتواند از تكنولوژي هاي آينده نيز به خوبي بهره مند شود. همچنين LRS-B بايد بتواند ماموريت هاي دريايي را نيز به خوبي ماموريت هاي زميني انجام دهد.
      نگه داشتن خلبان در كابين
      با وجود داشتن فناوري پروازهاي بي سرنشين اما ما نبايد در دام اين صحبت ها بيافتيم كه LRS-B بايد تنها قابليت بي سرنشين داشته باشد!، نداشتن خلبان در ميدان نبرد يعني نداشتن حس مسئوليت پذيري و ابتكارات لحظه اي نمي توان از جذابيت هاي فراوان پرنده هاي بي سرنشين گذشت ولي يك بمب افكن سنگين بي سرنشي نياز به حمايت زميني بسيار بيشتري از بي سرنشين هاي فعلي دارد كه اين خود هزينه ها را بسيار بالاتر مي برد.مورد بعدي قابليت ضعيف بي سرنشين ها در سوخت گيري هاي هوايي است كه در حين ماموريت هاي يك بمب افكن دوربرد الزامي است و يك خلبان در هر شرايط آب و هوايي يا زماني به راحتي آن را انجام مي دهد.و در آخر فكر كنيد كه يك بي سرنشين بخواهد بمب هسته اي نيز با خود حمل كند، خيلي فكر خوبي نيست و حتي كابوس آور نيز هست. هر چند خيلي ها فكر ميكنند بهتر بمب هاي هسته اي را به دست بي سرنشين ها سپرد!
      فراموش نكردن چيزهاي كوچك
      بايد فضاي كافي براي خلبان در پروازهاي طولاني در نظر گرفت تا اعصابش راحت باشد و تحت فشارهاي جسمي قرار نگيرد. اين مورد حتما بايد لحاظ شود و سعي شود از تجربه B-2 در اين مورد درس گرفته شود.
      در ژانويه 2011 نيروي هوايي فهرستي كوتاه از اهداف مورد نظر خود را براي بمب افكن تهاجمي منتشر كرد
      اهداف طراحي در نظر گفته شده براي يروژه LRS-B در ژانويه 2011
      كل هزينه پروژه نبايد از 40 تا 50 ميليارد دلار بيشتر باشد سرعت مادون صوت حداكثر بردي پروازي بيشتر از 9250 كيلومتر مداومت پروازي 50 تا 100 ساعت براي پروارهاي بي سرنشين قابليت بقا در حملات روزانه به مواضع دشمن با وجو د قدرتمند ترين دفاع هوايي موجود  
      در پايان تصاويري از طرح هاي مفهومي اراده شده توسط سه كمپاني معظم شركت كننده در اين مناقصه
       
                       
                                                           
       طرح پيشنهادي كمپاني نورث روپ گرومن
       
       
       
       
                      
                                                                              
       طرح پيشنهادي كمپاني لاكهيد
       
       
       
       
       
                         
                                           
        طرح پيشنهادي كمپاني بويينگ
       
       
      حال بايد منتظر ماند و ديد كه در چند ماه آينده مقامات نيروي هوايي كدام يك از طرح هاي پيشنهادي را براي آينده توان هوايي ايالات متحده انتخاب خواهند كرد.
      نظر شما چيست؟
      كم و كاستي بود  دوستان به بزرگواري خودتون ببخشيد، تقديم به ارواح طيبه شهداي مرزباني ناجا در حادثه اخير نگور
      با تشكر فراوان از دوست و استاد گرامي جناب 7mmt به جهت پيشنهاد اين موضوع و كمك هاي بسيارشان
      تهيه شده توسط امير ارسلان رهسپار ، فقط براي ميليتاري
       
       
      منابع :
      http://en.wikipedia.org/wiki/Next-Generation_Bomber
       
      http://www.defensenews.com/story/defense/air-space/strike/2015/01/18/air-force-bomber-industry/21805275/
       
      http://defensetech.org/2014/09/15/air-force-plans-major-step-in-long-range-strike-bomber-program/
       
      http://breakingdefense.com/2014/09/b-2-pilots-lessons-for-lrsb-americas-new-bomber/
    • توسط MR9
      بسم الله الرحمن الرحیم
       
      سرکوب پدافند هوایی دشمن
        (Suppression of Enemy Air Defenses /SEAD)
       

       
       وایلدویزل / استاندارد 
       
      یکی از ماموریتهای اصلی واحدهای پروازی نیروی هوایی پس از ظهورسه عنصرجدید در نبردهای معاصر (رادار/ توپخانه ضدهوایی هدایت راداری و نهایتا" موشکهای هدایت شونده زمین به هوا)، کنترل و ازکارانداختن و نابودی این  سامانه ها  می باشد . بررسی دقیق نبردهای به وقوع پیوسته پس از جنگ دوم جهانی نشان می دهد که هرکدام از این نبردها ، جنبه های نوینی از فناوری را با بکارگیری تجهیزات ، تسلیحات و تاکتیک ها به نمایش گذاشته و نشان داده اند که گاهی استفاده از  وجودبرتری کمی تسلیحات غیر پیشرفته در مقابل برتری کیفی تسلیحات پیشرفته و یا برعکس ، پیروزی های نظامی خیره کننده ای را به ارمغان آورده است. در کنار این مساله و به موازات افزایش توانایی های رزمی یک سامانه تسلیحاتی ،توسعه تاکتیکهای مورد نیاز نیز یک اصل غیر قابل اجتناب بشمار می رود . در چنین شرایطی ، سامانه های پدافند هوایی نیز از این قاعده مستثنی نبوده ، چــنانکه این نوع از سیستم های جــــنگ افــــزاری می بایست دارای قابلیت های پدافندی مناسبی باشند تا درمرحله آغازین تهاجم دشمن ، بتوانند ایمنی مناطق مسکونی ، مراکز ثقل سیاسی، نظامی و اقتصادی را از گزند بمباران و آسیب حفظ نمایند و با ایجاد لطمات عمده به پیکره و استخوان بندی قدرت هوایی دشمن ، باعث لغو ماموریت های تهاجمی وبه احتمال زیاد تغییر نتیجه جنگ شوند . بنابراین، به صورت طبیعی ،  نیروی هوایی مهاجم سعی خواهد نمود تا تهاجم خود را با انجام ماموریت های سرکوب پدافند هوایی آغاز نماید . برهمین اساس و بنا به تعریف وزارت دفاع ایالات متحده ، سرکوبی پدافند هوایی دشمن عبارتند از :
       
      " انجام هرگونه فعالیتی به منظور خنثی سازی ، نابود سازی و ایجاد اختلال موقت یا دائم در سامانه های پدافند هوایی زمین و دریاپایه دشمن بوسیله تجهیزات مخرب یا اخلالگرها "
       

       
       
      جنگنده / بمب افکن F-105G ، یکی از مهمترین جنگ افزارهای ارتش ایالات متحده برای مقابله با آتشبارهای سام ارتش ویتنام شمالی بشمارمی آمد .
       

       
      جنگنده / بمب افکن F-4G  در حال تیک آف از فرودگاهی در عربستان
      در حالی که برای اجرای ماموریت SEAD ، به مهمات متنوعی شامل مشکهای هوا به زمین ماوریک و مهمات ضد تشعشع شرایک و غلاف جنگ الکترونیک مجهز شده است .
       
       

       
       
      ارتش ایالات متحده برای ایجاد برتری هوایی بر فراز منطقه نبرد ، تاکید زیادی بر استفاده از اسکادارن های وایلد ویزل دارد .
      تصویر فوق یکفروند جنگنده / بمب افکن A-7E را بر روی عرشه فوقانی ناو هواپیمابر USS AMERICA نشان میدهد که برای اجرای عملیات بر علیه آتشبارهای دفاع هوایی لیبی (عملیات دره الدورادو ) آماده می شود . به نظر می رسد پرنده فوق برای اجرای این ماموریت به مهمات ضد رادار شرایک و مهمات هوابه زمین راک آی مارک II مجهز شده است .
       

       
       
      ارتش های اروپایی نیز پس از مشاهده تاثیر تسلیحات ضد رادار ، بسرعت خود را به قابلیت های ضد رادار مجهز نمودند .
      تصویر فوق یک فروند تورنادو ECR نیروی هوایی آلمان را که به مهمات ضدرادار هارم مجهز شده است را نشان میدهد
       

       
       
      مهمات ضد تشعشع AGM-88 HARM، جنگنده / بمب افکنF/A-18 C
       

       
       
      نیروی هوایی بریتانیا ، به شکل وسیعی از مهمات ضد رادار درسازمان رزم نیروی هوایی خود بهره می برد .
      تصویر فوق ، یک تیر موشک ضد تشعشع آلارم را بروی یکفروند جنگنده/ بمب افکن تورنادو GR4 نشان می دهد .
       

       
       
      در حال حاضر پرنده ویژه نیروی هوایی ارتش ایالات متحده برای اجرای ماموریتهای سرکوب پدافند هوایی ، جنگنده/بمب افکن F-16 CJ بشمار می آید .
       
      پرنده فوق ، یکفروند F-16 CJ بلاک 50 سری D است که برای اجرای ماموریت SEAD ، به طیف متنوعی از مهمات شامل ، AIM-120 آمرام ، AIM-9 M سایدویندر در جایگاه های دو وهشت  ، مهمات ضد رادار AGM-88 هارم در جایگاه های سه و هفت ، و برای هدفیابی به یک غلاف AN/ASQ-213 ، مسلح شده است .
      با این حال و براساس نظرات خلبانان شرکت کننده در جنگ ویتنام ، قابلیتهای تاندرچیف و فانتوم به مراتب افزون تر از این نمونه فالکون بشمار می آمد .
       
       
      نویسنده و مترجم : کارشناس ارشد جغرافیای سیاسی - MR9
      Military.ir Copyright
      تمامی حقوق برای انجمن میلیتاری محفوظ است
      منابع  :
      1- Davis, Larry and Menard, David, Republic F-105 Thunderchief
      2- Bill Siuru, Bill Holder-General Dynamics F-16 Fighting Falcon
      3-F-4 PHANTOM II IN ACTION
      4- "MODERN MILITARY AIRCRAFT "THUD"
      5- A-7 IN ACTION
      6- ویکی
      7- مطالعات شخصی اینجانب از منابع گوناگون
    • توسط seyedmohammad
      بسمه تعالی 
       

       
      نیروهای مسلح و مساله ی نخبگان  
       
       
       
      پیشگفتار: مساله ی نخبگی و نخبگان امروزه در هر سازمانی مطرح است . سازمان های غیر دولتی معمولا به دنبال سیاست هایی برای جذب نخبگان هستند. سازمان های دولتی عموما  از سیاست هایی همچون نوآوری باز[1] برای بهره بردن از نخبگان بدون نیاز به جذب و استخدام ایشان را دنبال میکنند. در برخی سازمان های دولتی مانند مجموعه های نظامی، امنیتی به دلیل سیاست های مرتبط با طبقه بندی اطلاعات ، موضوع نخبگان و نحوه ی تعامل سازمان با ایشان پیچیده تر است .
      دو خلاصه ی سیاستی  زیر توسط دو نویسنده نوشته شده اند ولی ایده ی مولف در هر دو تقریبا یکسان است. هر یک از مقالات میکوشد استدلال کند که رویکرد توجه به نخبگان از اساس دارای مشکلاتی است و نهاد های نظامی بایستی رویکرد دیگری را پیش بگیرند. استدلال ها  بر مبنای لزوم  توجه به نیازها و تعریف درست آنها بجای حمایت از ابزارها، ایده ها و وسایل است. با این استدلال سرمایه انسانی(شامل نخبگان) نیز بخشی از ابزارهای نیل به حل مسائل و نیازها در نظر گرفته می شود. مقاله دوم توسط واریور نوشته شده و در پست بعدی منتشر می شود انشالله. 
      ***
       
       
       
      سازمان های نظامی در جمهوری اسلامی ایران، به دلیل شرایط خاص عقیدتی و ایدئولوژیک مصداق سازمان های ارزش محور در علم مدیریت هستند.
      در علوم مدیریتی گفته میشود که  سازمان های ارزش محور، معمولا دارای فرصت هایی هستند: ارزش هاي محوري سازمان و مديريت سازمان بر اساس اين ارزشها مي تواند راهنماي بسيار خوبي جهت رشد و ادامه حيات سازمان باشد ، زیرا اين سازمان ها، به عنوان واكنش در برابر تغييرات محيطي ، ارزش هاي محوري خود را تغيير نمي دهند بلكه در صورت لزوم سعي مي كنند محيط خود يا ساختار هاي قبلي خود را تغيير دهند ، تا بتوانند ارزشهاي سازمان خود را حفظ نمايند. ارزش محوری موجب ایجاد و رشد سازمان هايي می شود كه رفتارشان حاصل تصميم و انتخاب آگاهانه خودشان و مبتني بر ارزش هاست نه ثمره اوضاع و شرايط محیطی. فرصت دیگر آن است که این سازمان ها عموما سازمان هايي عامل ، موثر و مسئوليت پذيرند . همچنین، این نوع سازمان دهی جهت مديريت استراتژيك نیز مناسب اسب زیرا در همه جنبه هاي تدوين ، اجرا و ارزيابي استراتژي ها و به هنگام تصميم گيري در اين زمينه ها بايد ارزش هاي محوري رعايت شوند و مورد توجه قرار گيرند.
      گذشته از نوع طراحی سازمانی در نیروهای مسلح ایران، نوع مدیریت نیز غالبا ارزش محور[2] است. در مديريت بر مبناي ارزش ها همه طرح ها ، تصميمات و عمليات در سازمان بر اساس ارزش ها هدايت و رهبري مي گردند. در این رویکرد هدف کلی به حداکثر رساندن ارزش سازمان است. این بدان معناست که تصمیمات صرفاً برای دستیابی به سود کوتاه‌مدت نباشند. گفته می شود که اگر تأثیرات بلندمدت تصمیمات بر سودآوری و پایداری سازمان در نظر گرفته شود، بازتاب آن را درآینده و در موفقیت های  به دست آمده توسط سازمان، مشاهده خواهد شد.
      اما این سازمان ها دارای نقاط ضعف و آسیب هایی نیز هستند. مهمترین آسیب ارزش محوری چه در طراحی سازمانی و چه در نوع مدیریت  آن است که در صورت تصویب و پذیرش یک ارزش از سوی سازمان – توسط فرهنگ غالب جامعه، فرهنگ سازمان یا اجبار مدیران – ارزش به عنوان هدف غایی سازمان تلقی شده و در صورت تامین آن ارزش ها، سازمان به هدف خویش رسیده است حتی اگر هیچ کار مفیدی درون سازمان صورت نگرفته باشد.
      در میان ارزشهایی که حقیقتا جزو ارزشهای اصیل هستند ولی به دلیل نوع و ساختار سازمان نیروهای مسلح ما آسیب زا شده اند می توان به برخی موارد اشاره نمود. به دلیل نوع وابستگی به حاکمیت، در ساختار نیروهای مسلح ایران مهمترین ارزش پیش فرض که همواره در معرض آسیب زایی قرار دارد، ارزش بودجه است. ارزش های دیگری که میتوان در این حوزه شناسایی نمود به شرح ذیل است:
      توجه بیش از حد به دفاع مقدس[3]،
      ارزش های موقت مربوط به تحولات سیاسی،
      تحقق شعار ما می توانیم،
      ارزش تبلیغات
      و به نظرمی رسد رویکرد توجه به نخبگان نیز با توجه موارد پیش گفته رویکرد صحیحی نبوده و موجب آسیب زایی می گردد.
       
      ارزش بودجه: ارزش بودجه به معنی آن است که نیروهای مسلح ایران به عنوان مصرف کننده ی بودجه دارای ارزش های سازمانی جهت جذب حداکثر ممکن از بودجه، گسترش حداکثر بوروکراسی سازمانی برای مصرف این بودجه و تضمین ادامه دار بودن این جریان بودجه می باشد. نمود این مساله را نیز می توان در تعریف پروژه ها بدون در نظر گرفتن نیازهای واقعی نیروهای مسلح جهت مصرف بودجه های تحقیقاتی پژوهشی و یا سیاست گران تمام کردن پروژه ها توسط وزارت دفاع دید که مورد اخیر موجب گسترش نهاد های موازی در سپاه، ارتش و ناجا ( ساتخ ها) و تامین نیاز های اصلی این مجموعه ها به صورت درون سازمانی شده است.
       
      توجه بیش از حد به دفاع مقدس: در نظر گرفتن توجه به دفاع مقدس اگر به عنوان یک تجربه ی تاریخی عظیم و یک گنج بزرگ جهت تجربه اندوزی و شناخت تهدیدات و راهکارهای دفاعی و نظامی باشد میتواند بسیار سودمند باشد ولی هنگامی که به عنوان یکی از ارزش های محوری سازمان های نیروهای مسلح در نظر گرفته می شود موجب آسیب هایی از این دست می شود.
      ·        عدم گردش نسلی و عدم اطمینان به نسل های جدیدتر به بهانه عدم حضور ایشان در دفاع مقدس و یا لزوم حفظ فرماندهان دفاع مقدس.
      ·        عدم به روز آوری جدی و عملی تاکتیک ها و تجهیزات به بهانه جواب گو بودن آنها در زمان دفاع مقدس و تهدیدات آن زمان.
      ·        برگزاری مراسمات یادواره های شهدا و بزرگداشت مناسبات دفاع مقدس و صرف بودجه های کلان جهت امور فوق که در این مورد می توان به انتقاد مقام معظم رهبری و نارضایتی ایشان از صرف بودجه ی کلان جهت ساختمان یادمان شهدا در جریان بازدید از دانشگاه افسری امام حسین علیه السلام اشاره نمود. در صورتی که مطابق موارد گفته شده توجه به دفاع مقدس به عنوان یکی از ارزش های محوری سازمان درآید، با توجه به ارزش محور بودن سازمان نیروهای مسلح ایران،  با حاصل شدن نتایجی که منجر به بزرگداشت یاد دفاع مقدس گردد اهداف سازمان محقق شده است.
       
      ارزش های موقت مربوط به تحولات سیاسی:  آسیب های متعدد ارین ناحیه را می توان از ارزش های دوره ای و گذرای سیاسی در سازمان نیروهای مسلح نیز مشاهده نمود. مهم ترین نمود آن به خصوص در وزارت دفاع به دلیل وابستگی به دولت و تغییر جناح های سیاسی قابل مشاهده است. بدین ترتیب که در دوره ی قدرت هر یک از جناح های سیاسی گفتمان آن جناح غالب با تغییرات مدیریتی و هدایت جریان بودجه بر روال کاری وزارت خانه مذکور اثرات عمده گذاشته و بعضا مسیر برنامه های کلان را نیز دست خوش تغییر می سازد. برای مثال در دوره دولت احمدی نژاد بودجه های کلان فضایی برای اهداف غیر واقعی و دور از نیازهای کشور اختصاص داده شد در حالی که با سیاست های تنش زدایی دولت روحانی نه تنها مسیر بودجه فضایی به کل مسدودشد بلکه تلاش شد کل سازمان های مرتبط با این دانش ازبین رفته و دانشمندان فضایی نیز با سرخوردگی جذب کارهای دیگر شوند. 
       
      تحقق شعار ما می توانیم: شعار "ما می توانیم" نیز گرچه یکی از هوشمندانه ترین راهبرد های مطرح شده از سوی رهبر انقلاب در همه عرصه های اقتصادی، نظامی و صنعتی ست، ولی توجه افراطی به این شعار به عنوان یک ارزش مستقل به خصوص در عرصه نظامی موجب تعریف نمودن پروژه های بی حاصل و بدون استفاده در سازمان رزم نیروهای مسلح ایران، حمایت از ایده های نامتناسب با میدان و رشد نامتوازن فناوری ها جهت اثبات توانایی داخلی شده است که در نهایت نیز خروجی این پروژه ها پس از هزینه بسیار زیاد جهت کسب فناوری و ساخت پیش نمونه های اولیه بایگانی شده و هیچگاه به صحنه ی عمل و استفاده نرسیده است. در صورتی که چنانچه جنبش" ما می توانیم  " به معنی بهره گیری از حداکثر ظرفیت تولید داخلی جهت برآورده کردن نیازهای واقعی نیروهای مسلح به کار گرفته شود موجب جهش عظیم هم در تولیدات نظامی و هم در اقتصاد ایران خواهد شد. 
       
      ارزش تبلیغات: آرامش روانی جامعه، حس امنیت و اقتدار در بعد داخلی، و قدرت نمایی در بعد خارجی نیز مطلبی مهم و بسیار حیاتی ست. اما هنگامی که به عنوان یکی از ارزش های محوری سازمان نیروهای مسلح ایران قرار بگیرد، نتیجه ی آن رونمایی از محصولاتی که هنوز مراحل تست را نیز پشت سر نگذاشته اند، و یا رونمایی های متعدد از برخی پروژه های تکراری با نام های جدید، بزرگ نمایی های خارج از قاعده، و کوچک نمایی های غیر واقعی در مورد تهدیدات موجود است. اوج این مشکل را می توان در رژه ی هر ساله نیروهای مسلح دید که به بدترین شکل ممکن بدون نظم و ترتیب و رعایت اصول رژه دو بار در سال اجرا می شود.پیش ازین نیز مقاله ای با عنوان " نظام رونمایی ها : امنیت زایی و امنیت زدایی" در مورد همین آسیب منتشر شده است. 
       
       
      آخرین ارزش موجود در سازمان نیروهای مسلح که به تازگی مورد توجه قرار گرفته است و به اندازه ارزش های پیش گفته مورد توجه نیست ولی بیم آن می رود که مانند ارزش های پیش گفته نهایتا منجر به آسب هایی بشود، مساله نخبگی و توجه به نخبگان است. شکی در بهره بردن در نیروهای نخبه و لزوم شایسته سالاری در هیچ سازمانی از جمله سازمان های نظامی وجود ندارد؛ ولی مشکل آنجاست که در یک سازمان ارزش محور، اگر مساله توجه به نخبگان خود به یک ارزش تبدیل شود، هیچگاه نتایج مورد نظر از بکار گیری نخبگان حاصل نخواهد آمد. نمود این داستان در جشنواره ها و فراخوان های ایده ها و جذب نخبگان که مدتی ست در نیروهای مسلح اتفاق می افتد قابل مشاهده است. اگر چنانچه که در ادامه گفته خواهد شد نیروهای مسلح ایران با رویکرد نیاز محور به سراغ نخبگان رفته و از ایشان برای حل مسائل کمک بگیرند، قطعا در یک رابطه ی دو سویه هم نخبگان امکان خدمت به کشور و مورد حمایت قرار گرفتن را بدست خواهند آورد و هم نیروهای مسلح از خدمات آنها به درستی بهره مند می شوند. اما چنانچه توجه به نخبگان خود به ارزش تبدیل شود، رویکرد مورد نظر منجر به جذب، استخدام، و یا حمایت های مقطعی در بعد مالی و مطرح ساختن حاصل دانش نخبگان در سمینار ها، همایش ها و مجلات تخصصی در قالب مقالات و پژوهش هایی که از روی کاغذ فراتر نمی روند خواهد بود.
      حقیقت آن است که در طول سال هایی که مساله توجه به نخبگان در نیروهای مسلح مورد توجه قرار گرفته است خروجی این سیاست نهایتا منجر به خمودگی و سرد شدن نخبگان، و در بسیاری از موارد جذب و هضم آنان در نظام بروکراتیک و سلسله مراتب سازمان های نظامی شده است. بنابر این  جهت بهره بردن از دانش نخبگان، نبایستی مساله توجه به نخبگان، خود تبدیل به یک ارزش در نیروهای مسلح شود، که در نهایت، مانعی برای بهره بردن از نخبگان و وصول به نتایج مورد نظر خواهد شد.
      اکنون و با در نظر گرفتن مطالبی که در مورد دیگر ارزش های حاکم بر سازمان نیروهای مسلح ایران گفته شد دوباره به مساله ی نخبگان نظر کنیم. در یک سازمان ارزش محور، نه تنها تعریف نخبگی تابع ارزش های سازمان است بلکه نحوه ی رفتار با نخبگان نیز مشمول همین قاعده است.
      ارزش هایی چون تظاهر به دینداری و یا ارتباطات خانوادگی که در عرف نیروهای مسلح با عبارت " منًا بودن" از آن تعبیر می شود ( تعریف نخبگی ) و داشتن برخی عقاید سیاسی خاص در دوره های سیاسی ( رفتار با نخبگان) و بسیاری مثال های دیگر از مصادیق غلبه ارزشهای بالاتر در سلسله مراتب ارزش ها بر بر ارزش های پایین تر مانند همین موضوع نخبه سالاری است. این موضوع  تا کنون باعث عدم امکان بهره مندی شایسته نیروهای مسلح از ظرفیت جامعه نخبگانی کشور شده است. در صورتی که با رویکرد نیاز محور و با به روزآوری برخی نکات حفاظتی ( حفاظت اطلاعات هوشمند شامل روش های برون سپاری و تقسیم پروژه) می توان از طیف وسیعی از نخبگان جهت براورده ساختن نیازهای دفاعی و نظامی کشور و رفع تهدیدات پیشرو مدد گرفت. 
      البته کل سازمان نیروهای مسلح، در یک حالت آرمانی بایستی دچار تحول در طراحی سازمانی شده، و از طراحی ارزش محور به طراحی فرایند محور میل کنند. از آنجا که امر فوق در کوتاه مدت و میان مدت امکان پذیر به نظر نمی رسد، پیشنهاد می شود که در مدل مدیریتی، بجای مدیریت مبتنی بر ارزش، رویکرد نیازمحور مورد توجه قرار گیرد. در این رویکرد بایستی نیازهای واقعی نیروهای مسلح (در میدان، آینده ی نزدیک و آینده ی دور ) مرتبا نیاز سنجی شده و جهت پاسخ به این نیاز ها از نخبگان به صورت هدفمند بهره گیری شود.
      در یک مدل پایه نیاز محوری از فرآیند زیر پیروی میکند:
       
       

       
       
       
      نکته ی مهم در این مدل و یا دیگر مدل های پایه در مورد عملکرد نیاز محور آن است که بایستی همواره پایش دقیقی جهت دانستن نیاز های واقعی و تشخیص اولویت آنها و ورود به مراحل بعدی انجام گردد. 
       
       
       
       
       
        [1] Open innovation
      [2] VBM
      [3] مساله ی عظمت دفاع مقدس و مقام رفیع شهداو وجوب توجه به آن از اصول مسلم است ولی ما دراینجا در مقام آسیب شناسی بوده و ناگزیراز بررسی دقیق موضوعات می باشیم.
  • مرور توسط کاربر    0 کاربر

    هیچ کاربر عضوی،در حال مشاهده این صفحه نیست.