امتیاز دادن به این موضوع:

Recommended Posts

57 minutes قبل , Sorena_Noshad گفت:

این برآمدگی ، ریلی هست که به وسیله اون موشک روی تامکت نصب میشه و در فینیکس هم وجود داره.

سلام

پین کانکتورهای فینیکس که باید روی ریل شکمی تامکت نصب شوند ، احتمالا اینهایی هست که در تصویر مشخص شده . معمولا موشک را با همین وضعیت روی ارابه حمل کننده ، مستقر می کنند .

AIM-54C_350px.jpg    f14-detail-rail-aim54-01l.jpg

1720819_213.jpg

 

فلسفه ریل مورد بحث در هاوک

----.jpg

 

 

 

 

  • Upvote 12

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر

 

19 minutes قبل , MR9 گفت:

سلام

پین کانکتورهای فینیکس که باید روی ریل شکمی تامکت نصب شوند ، احتمالا اینهایی هست که در تصویر مشخص شده . معمولا موشک را با همین وضعیت روی ارابه حمل کننده ، مستقر می کنند .

AIM-54C_350px.jpg    f14-detail-rail-aim54-01l.jpg

1720819_213.jpg

 

فلسفه ریل مورد بحث در هاوک

----.jpg

 

 

 

 

حق با دوستان هستش ، بی دقتی از بنده بود؛ دوری از مطالعه و مباحث هست دیگر.

جهت تکمیل بحث:

5794-52772964-PME_Page_6.jpg

  • Like 1
  • Upvote 12

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر

به نظر ميادهمون ميان برد درست باشه توي اين لينك سال 92 گفته شده كه فكور ميان برد هست و دارن روي موشك برد بلندمقصود كار ميكنن يكجورايي هم باعقل جور درمياد اول ميان برد بعد هم بردبلند

 

 

https://www.farsnews.com/news/13920709000312/مقصود-جدیدترین-موشک-بردبلند-هوا-به-هوا-با-یک-لبخند-دشمن-همه-چیز-حل

 

  • Upvote 1

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
5 hours قبل , AGM65 گفت:


 

نقل قول

 

حجازی با بیان اینکه در ستاد کل نیروهای مسلح احساس کردیم در حوزه هواپایه عقب ماندگی جدی داریم، ادامه داد: ما تلاش کردیم این عقب‌ماندگی را جبران کنیم و ظرف دو سه سال اخیر روند رو به رشدی داشته و اعتبارات تحقیقات دفاعی حوزه هوا فضا و سلاح‌های هواپایه افزایش یافته است.

وی افزود: 60 درصد از اعتبارات تحقیقات دفاعی درسال 92 به حوزه هوایی، هوافضا و سلاح‌های هواپایه اختصاص یافت که 30 درصد از اعتبارات کل مربوط به تسلیحات هواپایه است. ما رشد 5 برابری نسبت به سال 90 در این حوزه شاهدیم. همچنین در حوزه توسعه زیرساخت‌های صنعتی 50 درصد این موضوع به حوزه هوایی و هوافضا اختصاص یافته است.

معاون آماد، پشتیبانی و تحقیقات صنعتی ستادکل نیروهای مسلح در ادامه سخنانش اظهار داشت: 17 پروژه عمده و سطح یک در خصوص تسلیحات هواپایه و 11 پروژه سطح یک در حوزه صنایع هوایی داریم.

 

 

مشخص هست شاید در ظاهر صحبت هایی بشه ولی حداقل بخشی از ضعف ها را خود مسئولین هم آگاه هستند. اگر و تنها اگر مشکل بودجه اجازه بده حتی با وجود تمام تحریم ها و مشکلات و محدودیت ها و سنگ اندازی ها و حتی خرابکاری های علمی! و تهاجمات سایبری و گمراه سازی های صنعتی و البته نداشتن عقبه ی علمی و تکنولوژیکی در این خصوص که خب مبحث بسیار پیچیده ای هم هست در حوزه نظامی.

دیروز رژیم صهیونیستی در خبری بود که تنها برای اینکه گمان می کنند ممکنه در بحث دفاع پدافندی شمال و جنوب کمبود!!! وجود داره 8 میلیارد دلار دیگه میخوان برای تقویتش اختصاص بدند که احتمالا بیشترش هم کمک های بلاعوض آمریکا در همکاری با شرکت های نظامیش باشه. بودجه هایی که برای صنایع دفاعی ما اون هم با شرایطی که دارند و همه چیز را باید از ابتدا تقریبا مسیرش را طی کنند و بر چالش ها بعضا با آزمون و خطا فائق بیان یک آرزوست.

  • Upvote 2

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
3 hours قبل , Skyhawk گفت:

در خصوص موشک فکور یک مسئله مورد غفلت قرار گرفته! 

موشک های فینیکس فروخته شده به ایران از نسل اول فینیکس و سری A بودند که به وسیله این پیشران فینیکس ای به برد 130 کیلومتر(حداکثر)و سرعت 4 ماخ دست پیدا میکنه.

thumb_1578819420728634187.jpg

در نمونه C فینیکس برد موشک به دلیل تغییر پیشران 30 کیلومتر افزایش پیدا کرده و سرعت هم به 5 ماخ رسیده.

متاسفانه اطلاعات زیادی از پیشران این موشک ها در دسترس نیست یا لااقل بنده پیدا نکردم.

 

اما پیشران موشک MIM-23 B Hawk

 (Aerojet MK112):

طول:2.78

قطر:35.6 سانتی متر

وزن پیشران:395 کیلوگرم

وزن سوخت داخل محفظه:295 کیلوگرم

 

وزن موشک هاوک 590 کیلوگرم و وزن موشک فینیکس 470-450 کیلوگرم هست! 

تنها وزن بخش پیشران هاوک با وزن کل موشک فینیکس برابری میکنه! بنابراین بدون تغییر در پیشران و کوچک سازی اون از لحاظ طولی نمیشه که از این پیشران رو در فکور استفاده کرد!

در نتیجه موشک فکور با موشک هاوک(سجیل)بسیار متفاوته! قسمت پیشران موشک(در واقع محفظه سوخت M112)در حدود یک متر کوچکتر  شده و به همین نسبت وزن پیشران کاهش پیدا کرده و همچنین نسبت رانش به وزن پیشران تغییر کرده که این روی نسبت رانش به وزن,سرعت و برد نهایی موشک هم تاثیر خیلی زیادی خواهد داشت.

بر اساس اطلاعات پیشران M112 وزن کل پیشران 395 کیلوگرمه که از این میزان 295 کیلوگرم مربوط به سوخت و 100 کیلوگرم مربوط به خود پیشرانه.

به نظر میرسه که وزن پیشران کوچک سازی شده M112 برای فکور تا حدود یک سوم میتونه کاهش داشته باشه.

حالا با در نظر گرفتن این نکات به نظر میرسه که اساسا لزوم چندانی وجود نداشته که پیشران فینیکس A مهندسی معکوس بشه!شاید تفاوت چندانی ایجاد نمیکرد و از این نظر به صرفه نبود! شاید اگر فینیکس C رو داشتیم وضعیت فرق میکرد!

موشک هاوک یا شاهین در نمونه زمین پایه دارای 40 کیلومتر برد و  سرعت 2.5 ماخ هست که پیشبینی میشه در صورت استفاده از سکوی هواپایه برد و همچنین سرعت موشک رشد محسوسی داشته باشند.اگرچه مشخصات دقیقی از موشک هاوک هواپایه(سجیل)ارائه نشده اما برد حدودا 80 کیلومتری و سرعتی بالاتر 2.5 ماخ(به دلیل سرعت حدودا یک ماخ  تا ۱.۶ ماخ در زمان رهایی از تامکت)برای این موشک پیشبینی میشه.

حالا اگر فرض کنیم که وزن پیشران M112 در فکور یک سوم کاهش داشته و همچنین بخش الکترونیک و سیکر هم سبک تر شده باشند, این موشک احتمالا در حداکثر برد به 130 کیلومتر فینیکس A میتونه دست پیدا کنه و همچنین سرعتش هم در حدود 3 تا 4 ماخ خواهد بود و از این لحاظ تفاوتی با فینیکس های نهاجا نداره و بلکه از لحاظ الکترونیک میتونه برتر هم باشه!.

...

 

 

 

پیش فرض های اولیتون‌درست به نظر میاد ولی نتیجه گیریتون به نظر من در جهت معکوس هست.

همون طور هم که تو چند پست قبل تر گفتم، کاهش طول  یک متری فکور نسبت به هاوک اولین تاثیری که مبذاره رو بخش سوخت ذخیره شده است ، قائدتا خود قسمت موتور تغییری نمی کنه بلکه بخش سوخت ذخیره پیشران هست که کاهش پیدا میکنه اگه موتور رو تغییر داده بودن که کلا دیگه اسمش m112 نبود ، 

 

بنا بر این با توجه به ثابت بودن وزن خود موتور که تغییری درش نیست، و تغییر ۲۰ درصدی در طول موشک مستقیما رو بخش ذخیره سوخت هست ، این یعنی سوخت ذخیره شده بیش از ۲۰ درصد نسبت به هاوک کاهش پیدا میکنه.

از اونطرف از اونجا که وزن بخش اعظم موشک شامل پیشران بدنه و سر جنگی میشه،( در هاوک بیش از ۷۵ درصد وزن موشک میشه وزن سر جنگی و پیشران و ۲۵ درصد برای بدنه و سیستم هدایت میمونه که مطمئنا بخش اعظم اون وزن بدنه هست، یعنی وزن سیستم هدایت شاید در حدود ۵ درصد وزن کل موشک بشه)  بنابراین وزن قسمت هدایت کمترین تاثیر رو در وزن کل موشک داره و حتی کاهش ۳۰ درصدی اون هم تاثیر قابل ملاحظه ای رو وزن کل موشک نمیذاره که بخواد کاهش بیش از ۲۰ درصدی سوخت ذخیره شده رو جبران کنه ( حتی اگه با اغماض نسبت وزنی سامانه هدایت به وزن کل موشک رو ۱۰ درصد بدونیم باز هم ۳۰ درصد کاهش وزن سامانه هدایت نسبت به وزن کل موشک تاثیر قابل ملاحظه ای نخواهد داشت)

خلاصه صحبت های فوق اینه که « نسبت وزن سوخت به وزن کل موشک در فکور،  کمتر از این نسبت در موشک هاوک هست» یعنی تراست به وزن کمتر ، و این یعنی برد و سرعت فاینال کمتر.

با فرض اینکه وزن سوخت در فکور یک سوم کم شده باشه و با فرض برابر بودن وزن فکور با فنیکس ، نسبت وزن سوخت به وزن موشک هاوک میشه نیم

در حالیکه این نسبت در فکور با فرض در نظر گرفتن وزن ۴۵۰ کیلوگرمی میشه حدود چهل و پنج صدم، 

 

که البته اظهارات مسئولین دفاعی مملکت که همواره ثابت شده نسبت به دستاورد هاشون با اغراق صحبت می کنند، مبنی بر میانبرد بودن موشک فکور، موید همین موضوع هست که برد و سرعت فاینال فکور نسبت به هاوک بنابر استدلال های فوق کمتر هست

 

 

  • Upvote 8
  • Downvote 1

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
24 minutes قبل , M-ATF گفت:

 

بنا بر این با توجه به ثابت بودن وزن خود موتور که تغییری درش نیست، و تغییر ۲۰ درصدی در طول موشک مستقیما رو بخش ذخیره سوخت هست ، این یعنی سوخت ذخیره شده بیش از ۲۰ درصد نسبت به هاوک کاهش پیدا میکنه.

 

نکته ای رو‌در مورد قسمت فوق اضافه کنم که اگه مثلا طول بخشی از موشک که توش سوخت ذخیره میشه نسبت به طول کول موشک نصف در نظر بگیریم، کاهش ۲۰ درصدی در طول موشک اگه همش متوجه بخش سوخت بشه میشه کاهش ۴۰ درصدی سوخت، این به این معنیه که محاسبات پست فوق در حالت خوشبینانه انجام شده.

 

مضاف بر اینکه تاثیر تفاوت  نسبت وزن سوخت به وزن کل در برد و سرعت فاینال خطی نیست یعنی در مورد فوق این تفاوت ۱۰ درصدی تاثیرش بیش از ۱۰ درصد هست در برد چون بخشی از سوخت اولیه صرف غلبه بر اینرسی سکون و شتاب دادن میشه، 

  • Upvote 1

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
21 hours قبل , M-ATF گفت:

پیش فرض های اولیتون‌درست به نظر میاد ولی نتیجه گیریتون به نظر من در جهت معکوس هست.

همون طور هم که تو چند پست قبل تر گفتم، کاهش طول  یک متری فکور نسبت به هاوک اولین تاثیری که مبذاره رو بخش سوخت ذخیره شده است ، قائدتا خود قسمت موتور تغییری نمی کنه بلکه بخش سوخت ذخیره پیشران هست که کاهش پیدا میکنه اگه موتور رو تغییر داده بودن که کلا دیگه اسمش m112 نبود ، 

 

بنا بر این با توجه به ثابت بودن وزن خود موتور که تغییری درش نیست، و تغییر ۲۰ درصدی در طول موشک مستقیما رو بخش ذخیره سوخت هست ، این یعنی سوخت ذخیره شده بیش از ۲۰ درصد نسبت به هاوک کاهش پیدا میکنه.

از اونطرف از اونجا که وزن بخش اعظم موشک شامل پیشران بدنه و سر جنگی میشه،( در هاوک بیش از ۷۵ درصد وزن موشک میشه وزن سر جنگی و پیشران و ۲۵ درصد برای بدنه و سیستم هدایت میمونه که مطمئنا بخش اعظم اون وزن بدنه هست، یعنی وزن سیستم هدایت شاید در حدود ۵ درصد وزن کل موشک بشه)  بنابراین وزن قسمت هدایت کمترین تاثیر رو در وزن کل موشک داره و حتی کاهش ۳۰ درصدی اون هم تاثیر قابل ملاحظه ای رو وزن کل موشک نمیذاره که بخواد کاهش بیش از ۲۰ درصدی سوخت ذخیره شده رو جبران کنه ( حتی اگه با اغماض نسبت وزنی سامانه هدایت به وزن کل موشک رو ۱۰ درصد بدونیم باز هم ۳۰ درصد کاهش وزن سامانه هدایت نسبت به وزن کل موشک تاثیر قابل ملاحظه ای نخواهد داشت)

خلاصه صحبت های فوق اینه که « نسبت وزن سوخت به وزن کل موشک در فکور،  کمتر از این نسبت در موشک هاوک هست» یعنی تراست به وزن کمتر ، و این یعنی برد و سرعت فاینال کمتر.

با فرض اینکه وزن سوخت در فکور یک سوم کم شده باشه و با فرض برابر بودن وزن فکور با فنیکس ، نسبت وزن سوخت به وزن موشک هاوک میشه نیم

در حالیکه این نسبت در فکور با فرض در نظر گرفتن وزن ۴۵۰ کیلوگرمی میشه حدود چهل و پنج صدم، 

 

که البته اظهارات مسئولین دفاعی مملکت که همواره ثابت شده نسبت به دستاورد هاشون با اغراق صحبت می کنند، مبنی بر میانبرد بودن موشک فکور، موید همین موضوع هست که برد و سرعت فاینال فکور نسبت به هاوک بنابر استدلال های فوق کمتر هست

 

 

کوتاه شدن محفظه سوخت موجب کاهش زمان سوزش میشه و بعیده که بر روی میزان تراست اثر منفی داشته باشه.

در نگاه اول کاهش زمان فعالیت موتور کاهش برد رو به دنبال داره اما باید در نظر داشت که وزن موشک فکور کمتر از هاوکه و به این ترتیب افزایش نسبت رانش به وزن میتونه کاهش برد ناشی از کوچکتر شدن محفظه پیشران رو جبران کنه، حالا تا چه میزان؟ باید اطلاعات دقیقتر داشت!

 

وزن موشک هاوک ۵۹۰ کیلوگرم و وزن موشک فینیکس ۴۶۳ کیلوگرمه، یعنی حدود ۱۳۰ کیلوگرم اختلاف وزن دارند که رقم کمی نیست.حتی خود محفظه موتور هم یک متر کوتاه تره که به معنای استفاده از متریال کمتره! یعنی از ۱۰۰:کیلو وزن محفظه هم کم شده.

در واقع پیشران mk112 اگرچه بر روی هاوک کم توانه اما میتونه در صورت استفاده در فینیکس عملکرد بهتر و بالاتری ارائه کنه!شاید در حد Rocketdyne MK4۷، چون این موشک سبک تره.

عین اینکه شما پیشران F100 رو بر روی جنگنده اف ۲۰ تایگر شارک(صرفا در حد مثال)نصب کنی.

البته همه اینها بر اساس هم وزن بودن فکور با فینیکسه! تفاوت احتمالی در نوع سوخت هم میتونه موجب تغییر وزن بشه.

  • Upvote 3
  • Downvote 1

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
نقل قول

 

شبحی برخاسته از خاکستر

الآن این عنوان دقیقا چه هدفی رو دنبال می کنه .... فرض کن یک بنده خدایی بیاد بخواد دنبال مقاله در مورد موشک فونیکس و فکور بگرده ، چطوری بفهمه این تایپیک با این تیتر در مورد این موشک هاست !؟

اینجور تیتر زدن برای مجلات خوبه که عکس موشک پس زمینه ی تیتر هست و با توجه به عکس ، خواننده می فهمه که موضوع مقاله در مورد چی هست ...  برای فروم ها اینجور تیتر زدن مناسب نیست چون امکان جستجو رو به کاربران نمی دهد ...

خواهشا عنوان تایپیک ها را به صورت صریح بنویسید .

 

  • Upvote 3

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
1 hour قبل , M-ATF گفت:

نکته ای رو‌در مورد قسمت فوق اضافه کنم که اگه مثلا طول بخشی از موشک که توش سوخت ذخیره میشه نسبت به طول کول موشک نصف در نظر بگیریم، کاهش ۲۰ درصدی در طول موشک اگه همش متوجه بخش سوخت بشه میشه کاهش ۴۰ درصدی سوخت، این به این معنیه که محاسبات پست فوق در حالت خوشبینانه انجام شده.

 

مضاف بر اینکه تاثیر تفاوت  نسبت وزن سوخت به وزن کل در برد و سرعت فاینال خطی نیست یعنی در مورد فوق این تفاوت ۱۰ درصدی تاثیرش بیش از ۱۰ درصد هست در برد چون بخشی از سوخت اولیه صرف غلبه بر اینرسی سکون و شتاب دادن میشه، 

آیا لزومی داره ما در سال 2018 از همون سر جنگی دهه ی 70 میلادی استفاده کنیم !؟

اگه اشتباه نکنم ، بزرگی و وزن زیاد سر های جنگی موشک های هوا به هوای قدیمی به خاطر جبران ضعف سنسورهای موشک ها و امکان انحراف موشک بود ... آیا در سال 2018 که خیلی از کشورها به سمت hit to kill می روند ( حداق دل حوزه ی ضد بالستیک ) نیازی هست از همون سر جنگی سنگین 1970 استفاده کنیم !؟

علاوه بر این ، می شه با استفاده از مواد منفجره ی شدید الانفجار جدید و باز طراحی سر جنگی ، با کاهش وزن اون ، همان شعاع تخریب قبلی رو داشت ...

 

پس اگر من جزء تیم طراحی این موشک بودم  ، مطمئنا یکی از کارهایی که می کردم ، باز طراحی سر جنگی و کاهش وزن سر جنگی موشک می بود .

  • Upvote 5

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر

در کل چه بردش 160 چه 130 چه حتی 80 کیلومتر باشه من فکر نمی کنم تفاوت زیادی ایجاد کنه. هدف از افزایش برد موشک های هوا به هوا داشتن قابلیت شلیک اول نسبت به دشمن یا به عبارتی داشتن دست بلند تر برای ضربه زدن است. الان نقطه گلوگاه تو این مسئله برد موشک نیست توانایی رادارها و سطح مقطع راداری هواپیماها است. الان در مورد نسل پنج صحبت نکنیم همون نسل 4.5 ها مثل یوروفایتر یا اف 15 سایانلس ایگل رو در نظر بگیریم. من فکر نمی کنم رادار اف 14 بتونه زیر 50 کیلومتر اونها رو بگیره تا بخواد روشون قفل کنه. حالا توانایی جنگ الکترونیک انها کنار. از طرفی فونیکس قابلیت مانور بالایی نداره. سیستم های هشدار دهنده نوین خلبان رو خیلی زود از نزدیک شدم موشک اگاه میکنند و هواپیما با مانور سنگین میتونه موشک رو رد کنه. مگر اینکه رو فونیکس جدید یا فکور سیستم های ترکیبی گذاشته باشند و رادار هواپیما قابلیت شبکه شدن با رادارهای زمینی رو داشته باشه. اون موقع برد بلند معنی داره.  یعنی هواپینا با اطلاعات رادار زمینی موشک رو شلیک کنه.

کلا تو دو دهه اخیر کشورها زیاد دنبال  افزایش برد موشک های هوا به هوا نرفته اند. شاید علت همین کاهش سطح مقطع راداری هواپیماها باشه.

چیزی که من شنیدم برد 160  کیلومتر درسته. نهاجا تعاریفی برای خودش گذاشته مه 160 کیومتر شده میان برد. همون مقصود قرار برد بلند باشه که بردی حدود 300 کیلومتر داره

ویرایش شده در توسط sasasasa
  • Upvote 3
  • Downvote 1

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
نقل قول

وی دستاورد شش ماه گذشته این سازمان را تولید موشک قادر هواپایه، نصر هواپایه و فکور ۹۰ ذکر کرد و افزود: این پروژه‌های دارای پلتفورم مشترک هستند و در آستانه تولید انبوه قرار گرفته‌اند

..............

در صورت صحت نتیجه ش میشود انکه فکور  ربطی به فینیکس نداره به جز شکلش .

  • Upvote 3

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
13 hours قبل , worior گفت:

اگر فکور بتواند بجای کشف فعال از 50 کیلومتری از 15 کیلومتری یا حتی کمتر از 10 کیلومتر یک جنگنده پنهانکار را کشف کند، میشود با استفاده از سایر امکانات(مثل رادار زمینی، دید بصری و ...) موشک رو به نزدیکی هدف رسوند تا کار رو موشک تمام کنه. و این منوط نیست به اینکه برد پروازی موشک چقدر باشد، به این مرتبط است که موشک در چه فاصله ای بتواند هدف را کشف کند.همچنین زاویه 50 درجه ای و شبیه سازی هایی که باید صورت پذیرد.

در آمارهای نیروی هوایی ادعاهایی مبنی بر انهدام دو موشک کروز توسط فونیکس و اف14 وجود دارد، c601 و اگزوست. مطابق این منحنی ادعایی، این دو موشک سطح مقطعی نزدیک به b-2 که یک بمب افکن پهن پیکر پنهانکار است دارند و توسط یک رادار زمینی دهه 80 در بردی در حدود 100 مایل(180 کیلومتر) کشف شده اند.:

RCS-in-dBsm-of-various-targets-versus-th

 

اگر جنگنده های ما با رادارهای زمینی بدون اخلال و بصورت مناسبی هماهنگ باشند، در یک حالت کلاسیک نبردهوایی روی کاغذ فکور حتی بر علیه پنهانکارها نیز موفق خواهد بود.

 

اگر بتوان رادار اف 14 و رادارهای زمینی رو شبکه کرد همچین امکانی وجود دارد ولی بسیار کار سختی است. اگز مستند اف 14 را دیده باشید خلبانان اف 14 برای اطمینان از برخورد فونیکس با هدف همیشه تلاش میکردند که هدف را در ساعت 12 خود قرار دهند که معمولا کار بسیار سختی بوده است. نکته بعدی اینکه اگر فونیکس با اطلاعات رادار زمینی به هدف نزدیک شود رادار موشک باید نقش رادار جستجو را بازی کند یعنی در نزدیکی هدف انرا پیدا و روی ان قفل کند. یعنی رادار هم نقش جستجو هم تعقیب را بازی کند. نمی دانم رادار یک موشک این قابلیت را دارد یا نه. یک راه هم شاید این باشد از سیکرهای حرارتی در موشک استفاده شود که موشک تا نزدیکی هدف با کمک رادار زمینی رفته بعد سیکرهای حرارتی ان هدف را پیدا و روی ان قفل کند. در هر حال قطعا یک مشکل اخلال در امواج رادیویی بین رادار زمینی و هواپیما و موشک توسط هدف است.  کلا گفتن ان راحت است ولی فکر کنم کار سختی باشد

  • Upvote 3
  • Downvote 1

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر

غربی ها به جای اینکه به سمت تسلیحات هوشمند با هدایت چندگانه برن مستقیم رفتند سر جنگنده ها و با هزینه گزافی نسل پنج هاشون تولید کردند در حالی که همین نسل پنجم ها انتشار حرارتی و راداری دارند که می تواند منبع کشف و هدایت موشک قرار  بگیرد به عنوان مثال تایفون و استراک ایگل سعودی به ترتیب 1 تا 2/5 متر سطح مقطع دارند در مقابل تامکت های ما دید اول و شلیک اول را خواهد داشت حالا اگر پادی باشه که با دریافت امواج راداری موقعیت تقریبی انتشار امواج را با دایره خطای 20کیلومتری تعیین کنه و موشک فکور با هدایت چند گانه تصویری، فعال و غیرفعال راداری داشته باشیم می توانیم اهداف با سطح مقطع کم راداری را نابود کنیم

با توجه به مطالب بالا سناریو نبرد به این شکل در می آید

  تایفون از فاصله 200 کیلومتری بر روی تامکت سرچ راداری می کند تامکت با مجهز بودن به پاد منبع انتشار را از فاصله 150 کیلومتری با مختصات تقریبی به موشک فکور انتقال و موشک شلیک می شود موشک با هدایت اینرسی و پروفایل پروازی بالستیک به سمت مختصات منبع انتشار می رود اگر سرعت موشک را 1500 متر و تایفون را 500 متر در نظر بگیریم  بعد از 66 ثانیه موشک 100 کیلومتر را طی و تایفون هم 33 کیلومتر و به فاصله 17 کیلومتری هم خواهند رسید در این بین موشک ما با هدایت چند گانه خود هدف را پیدا و منهدم می کند در واقع جنگنده دشمن فرصت قفل و شلیک موشک را پیدا نخواهد کرد

این سناریو برای نسل پنجم ها هم صدق می کند

احتمالا گفته بشه که رادارهای ارایه فازی غیر قبل رد گیری هستند چون پرش فرکانسی دارند بله اما برای سامانه های جنگال و منبع انتشار رادار قابل رهگیری است در سامانه آوتوبازا روس ها قابلیت کشف امواج ارایه فازی در این سامانه هست

  • Upvote 8
  • Downvote 1

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر

ایجاد یک حساب کاربری و یا به سیستم وارد شوید برای ارسال نظر

کاربر محترم برای ارسال نظر نیاز به یک حساب کاربری دارید.

ایجاد یک حساب کاربری

ثبت نام برای یک حساب کاربری جدید در انجمن ها بسیار ساده است!

ثبت نام کاربر جدید

ورود به حساب کاربری

در حال حاضر می خواهید به حساب کاربری خود وارد شوید؟ برای ورود کلیک کنید

ورود به سیستم

  • مطالب مشابه

    • توسط FLANKER
      http://www.farsnews.net/plarg.php?nn=M385294.jpg

      http://www.farsnews.net/plarg.php?nn=M385295.jpg

      http://www.farsnews.net/plarg.php?nn=M385335.jpg

      http://www.farsnews.net/plarg.php?nn=M385333.jpg

      http://www.farsnews.net/plarg.php?nn=M385300.jpg

      http://www.farsnews.net/plarg.php?nn=M385309.jpg

      http://www.farsnews.net/plarg.php?nn=M385302.jpg

      http://www.farsnews.net/plarg.php?nn=M385304.jpg

      http://www.farsnews.net/plarg.php?nn=M385306.jpg

      http://www.farsnews.net/plarg.php?nn=M385307.jpg

      http://www.farsnews.net/plarg.php?nn=M385334.jpg

      http://www.farsnews.net/plarg.php?nn=M385336.jpg

      http://www.farsnews.net/plarg.php?nn=M385337.jpg

      http://www.farsnews.net/plarg.php?nn=M385338.jpg
    • توسط NIX
      بسم الله الرحمن الرحیم
       
      گراد ، تگرگ روسی
       

       
       
       
      گراد یک سامانه پرتابگر چندگانه خودکششی 122 میلیمتری است که در اتحاد جماهیر شوروی طراحی و ساخته شده است ، این سامانه و راکت M-210F برای نخستین بار در سالهای آغازین دهه 1960 توسعه یافته و نخستین کاربرد رزمی آن در مارس 1969 در طول درگیری مرز چین و شوروی بود
      BM مخفف Boyevaya Mashina به معنی ماشین جنگی است و نام مستعار گراد Grad در روسی به معنی تگرگ می باشد
       
      سامانه موشک انداز BM 21  در سال 1963 در ارتش شوروی برای جایگزینی سامانه قدیمی BM 14  بکار گیری شد ، نقش پایه ای سامانه BM 21  برای پشتیبانی نیرو های زمینی با سرکوب فوری مواضع شلیک موشک های ضد تانک ، توپخانه ها ، خمپاره انداز ها ، از میان بردن نقاط مقاومت دشمن در منطقه نبرد بود
       
      نام مستعار روسی "تگرگ" نام مناسبی برای سامانه تسلیحاتی است که می تواند تا 40 راکت 122 میلی متری را در حدود 20 ثانیه در بردهای گوناگون پرتاب کند. گراد یک سامانه تتسلیحاتی دقیق نیست و برای رساندن مهمات خود به جای هدف نقطه ای ، برای یورش به یک منطقه طراحی شده است ، در برد 20 کیلومتری ، زمانی که 40 موشک پرتاب می شود، منطقه اصابت تا 600 متر در 600 متر گسترش می یابد (36 هکتار).
       

       
       
      از زمان معرفی سامانه BM 21 در دهه 60 این راکت انداز  های 122 میلیمتری در همه مناطق درگیری در سراسر حهان حاضر بوده اند . سادگی این سامانه بهمراه ارائه توان آتشباری عظیم از یک سکوی متحرک و نسبتا سبک منجر به پذیرش سریع و گسترده آن شده است..این سامانه تسلیحاتی به شکل گسترده ای کپی شده است و اکنون گونه های گسترده ای از نسخه ها و مشتقات آن را می توان در فهرست موجودی بیش از 50 نیروی مسلح در سراسر دنیا میتوان مشاهده کرد
       
      از آنجایی که BM-21 یک طراحی نسبتا قدیمی است که  اواخر دهه 1950 توسعه یافت ،بنابر این  برخی از این گونه‌های کپی شده ویژگی‌ های تسلیحات تازه تری را به آن افزوده اند ، مانند سیستم ‌های کنترل آتش پیشرفته و ویژگی‌های آیرودینامیکی پیشرفته‌تر برای خود موشک‌ها [در موارد پیشرفته تر موشک های هدایت شونده. م].
       
       
      پرتابگر اولیه یک شاسی کامیون Ural-375D 6×6 بود. در سال 1976، خودروی پرتابگر Ural-375D با کامیون جدیدتر و قدرتمندتر Ural-4320 6×6 جایگزین شد. هر BM-21 توسط یک کامیون 9k450  با 60 موشک اضافی پشتیبانی می شود. نصب شدن بر روی کامیون های 6×6 به BM-21 تحرک قابل توجهی می دهد که به ویژه پس از شلیک، زمانی که پرتابگرها باید به سرعت جابجا شده تا از آتش سامانه های ضد توپخانه ای دشمن در امان باشند. عملیات شلیک و جابجایی رفتار معمول در راکت انداز های چندگانه خودکششی است
       
       
      کامیون پشتیبان سامانه گراد
       
      راکت یا موشک
      راکت یا موشک به مهماتی گفته می شود که توسط یک موتور به حرکت در می آید. موتور موشک / راکت در ساده‌ ترین گونه از لوله‌ ای تشکیل شده است که در آن سوخت می‌ سوزد و در یک انتهای آن دهانه‌ ای دارد. گازهای خارج شده باعث ایجاد واکنشی برابر و مخالف در انتهای بسته لوله شده و پرتابه را به جلو می راند . رانش با هدایت گازهای به سرعت در حال انبساط از سوخت موشک در حال سوختن از طریق یک یا چند نازل (ونتوری/ ونچوری) ایجاد می شود.
       

       
      نمایش اثر ونتوری
       
       راکت های 122 میلی متری برای BM-21 دارای هفت ونتوری در پشت موتور موشک هستند. در حالی که موتورهای موشک می‌توانند حاوی سوخت مایع یا جامد باشند، سامانه های BM-21 موشک ‌هایی را با موتورهایی که فقط دارای سوخت جامد هستند شلیک می‌کنند. بر خلاف موشک ، یک راکت هدایت نشده مسیر خود را در هنگام پرواز تنظیم نمی کند تا به هدف اصابت کند. به این ترتیب، هنگامی که BM-21 یک راکت را شلیک میکند هیچ راهی برای تغییر مسیر آن وجود ندارد.
       
      راکت ها
      راکت ها به منظور دستیابی به پایداری آیرودینامیکی ، از باله یا چرخش محوری استفاده می کنند ، راکت های سامانه گراد ترکیب هر دو این روش ها را بکار می برد. روش اولیه برای ایجاد پایداری آیرودینامیکی از طریق استفاده از چهار بالک در بخش پشتی است . هنگامی که راکت پرتاب می شود، شروع به چرخش با سرعت نسبتا کندی می کند. باله‌های فنری که در بخش پشتی دور راکت پیچیده شده اند و با یک بند نازک در جای خود نگه داشته شده اند که هنگام پرتاب می‌سوزد. همانطور که قسمت پشتی موشک از لوله پرتاب خارج می شود، فنرها باله ها را باز کرده و راکت را در پرواز تثبیت می کنند.
       
       
      انواع راکت های سامانه گراد
       
      راکت 9M22
      کالیبر              122  میلیمتر
      وزن               64  کیلوگرم
      سرجنگی         18.4 کیلوگرم
      طول              2870 میلیمتر
      تعداد ترکش     1640 تکه
      برد                5 تا 20.4 کیلومتر
       
      راکت 9M22M
      کالیبر              122  میلیمتر
      وزن               46  کیلوگرم
      سرجنگی         18.4 کیلوگرم
      طول              1930 میلیمتر
      تعداد ترکش     1640 تکه
      برد                2 تا 10.8 کیلومتر
       
      راکت 9M22U
      کالیبر              122  میلیمتر
      وزن               66.6  کیلوگرم
      سرجنگی         18.4 کیلوگرم
      طول              2870 میلیمتر
      تعداد ترکش     1640 تکه
      برد                5 تا 20.1 کیلومتر
       
      راکت 9M28F
      کالیبر              122  میلیمتر
      وزن               56.5  کیلوگرم
      سرجنگی         21 کیلوگرم
      طول              2270 میلیمتر
      تعداد ترکش     1000  تکه
      برد                تا 15 کیلومتر
       
      راکت 9M53F
      کالیبر              122  میلیمتر
      وزن               70   کیلوگرم
      سرجنگی         26  کیلوگرم
      طول              3037 میلیمتر
      تعداد ترکش     2450  تکه
      برد                5 تا 20.5 کیلومتر
       
      راکت 9M521
      کالیبر              122  میلیمتر
      وزن               66  کیلوگرم
      سرجنگی         21 کیلوگرم
      طول              2840  میلیمتر
      تعداد ترکش     1000  تکه
      برد                تا 40  کیلومتر
       
      راکت 9M522
      کالیبر              122  میلیمتر
      وزن               70  کیلوگرم
      سرجنگی         25  کیلوگرم
      طول              3037 میلیمتر
      تعداد ترکش     1800  تکه
      برد                تا 37.5  کیلومتر
       
       
       
      گراد در نقش موشک
       
      با توجه به گستره کاربران راکت انداز های گراد شرکت های دفاعی در صدد بهبود عملکرد این سامانه بر آمده اند که شرکت ترکیه ای راکستان و همینطور صنایع دولتی رافائل دو شیوه گوناگون را برای افزایش دقت این سامانه به کار برده اند
       

       
      راکت (موشک) ساخت راکستان با سامانه هدایتی GPS / INS
       
      شرکت راکستان یک راکت هدایت شونده به سامانه هدایت ماهواره ای به همراه سامانه هدایت داخلی توسعه داده است که با استفاده از امواج ماهواره های جی پی اس دایره خطای برابر 30 متر (ادعایی)  دارد
       

       
      کیت Epik
       
      شرکت رافائل کیت EPIK را برای راکت های سامانه گراد توسعه داده است (Electro-Optical Precision Integration Kit)) که بر پایه هدایت داخلی  INS و پردازشگر تصویری کار میکند ، تصویر هدف که توسط سامانه های دیگر (هلیکوپتر / هواپیما / پهپاد / نیرو های پیاده) برداشت شده است روی سامانه هدایت داخلی بارگیری شده و در زمان پرواز پویشگر فعال دماغه راکت با مقایسه تصویر ذخیره شده اقدام به جانمایی و شیرجه بر روی هدف تعیین شده می نماید ، از آنجایی که EPIK با جی پی اس در ارتباط نیست امکان جم و اخلال بر روی آن نیز وجود ندارد. شرکت سازنده دقت اصابت کمتر از 3 متر را برای این کیت هدایتی اعلام کرده است
       
      با هدایت پذیر شدن راکت های سامانه گراد سامانه های Fire Finder امکان محاسبه الگوی پروازی پرتابه برای اجرای عملیات سرکوب را تا حد بسیار زیادی از دست خواهند داد
       
       
       
       
       

       
       
      سامانه راکت چند گانه خودکششی
       
      سازنده    اتحاد جماهیر شوروی
      سال ورود به خدمت   1963 میلادی
      تعداد خدمه    6 نفر
       
      گونه های سامانه گراد

       
      BM 21 V
      نسخه هوابرد با 12 تیوب بر روی کامیون گاز 66B 
       

       
      GRAD 1
      نسخه سبکتر سامانه گراد با 36 تیوب بر روی کامیون زیل 131
       

       
      9K132 Grad-P
      گراد پی لانچر تکی راکت 122 میلیمتری
       

       
        A-215 Grad-M
      نسخه دریایی سامانه گراد
       

       
      9K59 Prima
      پریما نسخه بهبود یافته گراد با 50 تیوب
       

       
      Grad-K
      نسخه تازه تر گراد بر روی کامیون کاماز 5350
       

       
      Tornado G
      راکت انداز بهبود یافته گراد بر روی کامیون اورال 4320
       
       
       
      پیوند 1
      پیوند 2
      پیوند 3
      پیوند 4
      پیوند 5
    • توسط Davood
      اواخر دهه ۶۰ و اوايل دهه ۷۰ ميلادي را مي توان نقطه عطف در پيشرفت صنايع موشكي در دنيا دانست زيرا زماني بود كه به تازگي جنگ جهاني تمام شده بود و كشورهاي درگير جنگ جهاني به خوبي ضرورت وجود موشك و جنگ افزارها را درك كرده بودند و با تجربياتي كه به هنگام جنگ كسب كرده بودند توانستند به دنياي جديدي از ساخت سلاح ، موشك و هواپيما قدم بگذارند.
      يكي از اين كشورها كه همواره ابرقدرتي موشكي محسوب مي شد شوروي بود. اتحاد جماهير شوروي با فاصله اي بسيار زياد از رقباي خود در حال پيشرفت بود به خصوص در صنعت هوافضا، ولي اين پيشرفت هنگام فروپاشي اتحاد جماهير شوروي با كمتر از نصف پتانسيل گذشته ادامه يافت.
      البته بايد به اين نكته نيز توجه كنيم كه با وجود چنين فروپاشي، روسيه هنوز هم در صنعت هوافضا از برترين هاست. صنايع موشكي روسيه كه همچون يكي از زيرشاخه هاي صنعت هوافضاست به تبع آن پيشرفت زيادي داشته است. رقابت بسيار جذابي بين كشورهاي روسيه و ايالت متحده آمريكا در زمينه هوافضا وجود دارد كه شايد يكي از دلايل پيشرفت سريع اين صنعت در اين كشورها و فاصله زياد آنها با كشورهاي ديگر همين باشد.
      در ليست موشك هاي روسيه مي توان انواع و اقسام موشك ها را از قبيل موشك هاي هوا به هوا، هوا به زمين، زمين به هوا، بالستيك، اتمي، ضد ماهواره ، ضد كشتي و ضد زيردريايي را ديد. در اين ميان يكي از سري هاي بسيار قوي و با اهميت سري موشك هاي S يا S-300 را مي توان جزو سومين نسل موشك هاي زمين به هوا دانست كه پروژه ساخت و طراحي آن در دهه ۱۹۷۰ شروع شد.
      اين موشك نسبت به موشك هايي كه در زمان هاي قبلش ساخته مي شد خصوصيات متفاوتي داشت. البته تنها در سيستم پرتاب (Launch) آن از سري موشك هاي ۴۸N6 نمونه برداري شده بود كه مي توانست ميان برد يا دوربرد باشد. توسعه و گسترش موشك هاي سري S-300 از سال ۱۹۶۹ آغاز شد كه در آن زمان اين موشك ها به برد ۷۵ كيلومتري رسيده بودند.
      شركت مجرب آلماز (Almaz) مسئوليت طراحي و ساخت را براي نيروهاي زميني و شركت بوكاتف وظيفه طراحي آن را براساس نيازهاي نيروي دريايي روسيه به عهده گرفتند.
      چندي بعد براي به كمال رسيدن اين موشك ها براساس آخرين تكنولوژي هاي راكتي شركت گرونيش (Grunish) نيز به اين جمع پيوست.
      هدف ساخت پروژه، موشكي با برد بالا، سرعت بسيار زياد و قدرت مانوري مطمئن بود. اين موشك بايد كمترين زمان عكس العمل و قابليت استفاده هاي نظامي گوناگون براي حمل كلاهك هاي مختلف و داراي كمترين زمان رسيدن به هدف و نيز قابل اعتماد در زمان پرواز باشد.
      منظور از قابل اعتماد بودن اين است كه هنگام پرواز از ديد رادارها محفوظ باشد و ضد موشك ها نتوانند آن را رديابي كنند،حتي از لحاظ حفاظت اوليه اين موشك ها قرار بود كه در كانتينرهايي جاسازي شوند كه از زمان ساخت در كارخانه به بعد در همان كانتينرها بمانند و حتي سيستم پرتاب آنها نيز در خود كانتينرها تعبيه شود تا بتوانند در كمترين زمان ممكن از هر نقطه اي قابل پرتاب باشند. اين پرتاب به صورت عمودي انجام مي شود. يك لانچر قوي كه مي تواند موشك را تا ارتفاع ۲۰ متري بلند كرده و پرتاب كند. براي اين امر يك جك هيدروليك مدل ۴M330 ساختند كه با سرعت بسيار بالايي اين موشك را آماده پرتاب مي كند.
      S-300P
      يكي از اولين موشك هاي اين سريS-300P است كه به سفارش وزارت دفاع روسیه توليد شد. اين موشك مي تواند كلاهكي را به اندازه ۱۳۳ كيلوگرم با بيشينه برد ۴۷ كيلومتر حمل كند. كمترين برد آن پنج كيلومتر است و مي تواند در ارتفاع ۳۰ متري پرواز كند. سرعتش به سه كيلومتر در ثانيه مي رسد و در ۲۸ ثانيه مي تواند از خود عكس العمل نشان دهد. زمان آماده پرتاب شدنش كمتر از پنج دقيقه است.
      S-300F
      در سال ۱۹۸۴ مدل S-300F ساخته شد. مدل F در اصل موشك متناسب با نيازهاي نيروي دريايي روسيه بود كه از سيستم پرتاب ۵V55RM استفاده مي كند. سرعت آن ۴۶۸۰ كيلومتر در ساعت است و مي تواند كلاهكي به اندازه كلاهك مدل P (۱۳۳ كيلوگرم) ولي با بردي دوبرابر (حدود ۹۰ كيلومتر) را با خود حمل كند. بيشينه سرعت آن ۶۱۲۰ كيلومتر در ساعت و طول خود موشك با كلاهك ۲۵/۷ متر است.كمترين برد آن هفت كيلومتر و سقف پروازش ۲۵هزارمتر است و با سوخت جامد نيروي پيشرانش را تامين مي كند. يك سيستم راداري معروف به ريف روي آن نصب كردند كه مي تواند در يك زمان شش هدف را شناسايي كند و به آنها هجوم برد.
      S-300FM
      مدل S-300FM در سال ۱۹۹۰ ساخته شد كه باز هم مدلي براي نيروي دريايي بود. بسيار مدرن و پيشرفته بود. بيشينه سرعت آن به ۱۰ هزار كيلومتر در ساعت مي رسد، وزن آن ۱۴۸۰ كيلوگرم است و اين تفاوت بيش از هزار كيلوگرمي را مي توان در وضعيت نيروهاي پيشران اين موشك دانست. طول آن ۵/۷ متر، قطرش ۵۲/۰ متر و فاصله دوسر بالچه هاي عقب ۰۳/۱ متر است.
      برد آن ۹۰ كيلومتر است و مي تواند ۱۵۰ كيلوگرم كلاهك را با خود حمل كند. بيشينه سرعتي معادل ۷۵۶۰ كيلومتر در ساعت دارد كه در ارتفاع ۲۵ هزارمتري پرواز مي كند.
      S-300PMU
      مدل ديگر S-300PMU است. اين موشك از لحاظ ظاهري بسيار شبيه مدل FM است حتي وزنش با آن يكي است. طول آن ۹۸/۶ متر، قطرش ۴۵/۰ متر و فاصله دوسر بالش ۰۴/۱ متر است. در ارتفاع ۲۷ هزار متري پرواز مي كند و سوختش از مواد جامد تشكيل مي شود. كمترين بردش پنج كيلومتر و بيشترين برد آن ۹۰ كيلومتر است. مدل بعد در سال ۱۹۹۷ ساخته شد كه در واقع يك نمونه برداري از مدل MU بود. اين موشك MU-2 نام داشت كه از لحاظ اندازه و ابعاد دقيقاً مانند مدل قبلي بود ولي بردش به ميزان ۱۰۵ كيلومتر افزايش يافته بود يعني برد كلي آن به ۱۹۵ كيلومتر رسيد. توانايي حمل آن نيز بيشتر شده است و مي تواند ۱۸۰ كيلوگرم كلاهك را با خود حمل كند. سري ساخت اين موشك ها تا سال اخير ادامه يافت.

      Avia.ir
    • توسط worior
      به نام حق
       
      پیشگفتار
      این تاپیک جهت بررسی و طرح ایده های مختلف در زمینه تهاجم موشکی کروز و پاسخ پدافند بصورت ارزان و گسترده ایجاد گشته است.
      سایر سناریو ها نظیر حملات موشک های بالستیک، و یا بمب های دورایستا(گلاید، بدون موتور)، همچنین موشک های هایپرسونیک موضوع این تاپیک نیست.
       
      طرح حمله:
      در دسترس بودن سامانه های موشکی کروز در خدمت بسیاری از ارتشهای منطقه و استفاده گسترده از این سامانه ها در منطقه خاورمیانه، لزوم دارا بودن یک سامانه مقاومت پدافندی موثر را گوشزد میکند، اما چنین سامانه ای با چه وضعیتی روبروست و چگونه باید پاسخ بدهد؟
       


       
      فرض کنیم، در تهاجم یک روزه 8 ساعته، با هدف گشایش مسیر پدافند و بدست گرفتن آسمان ایران، ائتلاف مهاجم، اقدام به اجرای تهاجمی با مشخصات ذیل بنماید:
      - 4000 موشک کروز، در برد های مختلف، بدون خطا(فرض میشود، این تعداد موشکی هست که به هدف خواهد رسید)
      - اهداف عمقی و مرزی
      - شانس اصابت موشک های پدافندی در صورت رهگیری 75 درصد.
      مشاهده میکنید که با شلیک 4000 موشک پدافندی، تنها قادر به انهدام 3000 موشک کروز مهاجم خواهیم بود، و این به معنای اصابت دست کم 1000 موشک به هدف و مشغولیت 8 ساعته پدافند بر روی تعداد بسیار زیادی هدف خواهیم بود. با توجه به تصویر فوق این رقم حتی بیش از موشک هایی ست که در سال 2003 به عراق شلیک شده است. 
      آیا چنین حمله ای از نظر هزینه ای و لجستیک برای ائتلاف مهاجم دشوار خواهد بود؟
      - قیمت هر موشک تاماهاوک کلاس 4 که از آخرین و بیشترین حجم امکانات مسیریابی بهره میجوید، 1.87 میلیون دلار با نرخ شناور 2017 محاسبه شده است، بنابراین 4000 موشک حداکثر 8 میلیارد دلار هزینه خواهد داشت و این رقم حتی اگر به 10 یا 20 میلیارد دلار نیز برسد، با توجه بودجه نظامی کشورهایی مانند آمریکا و اعراب منطقه، همچنین تامین هزینه در چند سال مالی، رقمی دور از ذهن و دست نیافتنی نیست. هم اکنون نیز فقط دو کشور عربستان و امارات در حدود 1200 موشک کروز در اختیار دارند. اگر به دو کشور، سایرین چون ایالات متحده، فرانسه، انگلستان و ... اضافه شوند، مقدار 4000 موشک رقم کاملا دست یافتنی خواهد بود.
      - از نظر لجستیک نیز، با توجه به تعداد بسیار پایگاه های اجاره ای و تسخیری دشمن در منطقه، و گستردگی پهنه جغرافیایی مرزهای کشورمان، استقرار چنین موشک هایی فقط به ناوها محدود نمیشود، و تمامی پایگاه های زمینی میتوانند به عنوان محل پرتاب استفاده شوند، و میتوان این فرض را گرفت که طی سالهای اخیر این انبار سازی موشک های کروز صورت گرفته باشد و به زمان حمله موکول نگردیده است.
       
      هزینه مقابله؟
      - دفع موثر 4000 موشک بالستیک برای پدافند به تنهایی بسیار دشوار به نظر میرسد، و طبیعی ست که برای این منظور نمیتوان صرفا بر پدافند موشکی متکی بود. اگر خطای 0.75  برای پدافند را بپذیریم، به رقمی در حدود 5400 موشک پدافندی،مقدار بسیاری تجهیزات کشف و شناسایی و مقدار بالایی شانس نیاز است. فلذا عقلانه است که پایگاه ها و محل های شلیک دشمن پیش از اقدام یا در همان دقایق اولیه حمله شود (که این موضوع بحث این تاپیک نیست).
      - اخلال gps و حتی انهدام ماهواره های هدایت کننده نیز با توجه به تجهیزات مدرن ترکام و وجود عوارض طبیعی بسیار در ایران مزیتی در حدود بالابرد چند درصد خطا به سامانه های کروز وارد میکند. این میزان خطا را بدلیل عدم وجود اطلاعات کافی از کیفیت و دقت سامانه های مهاجم همچنین بروز پیشرفت های آینده باید فاکتور گرفت و به تنها به برخورد سخت پدافند متکی بود.
       
      با توجه به موارد فوق یک مجتمع پاسخ برای مقابله طراحی کنید، به نحوی که قادر باشد:
      - 100 درصد موج اول حمله که علیه پدافند و تجهیزات راداری ثابت است را از کار بی اندازد
      - 80 درصد کل موشک ها در موج های بعدی را منهدم کند
      - بعد از 8 ساعت تهاجم سنگین همزمان با انواع اخلال با دست خالی مواجه نشود.
      - اقدام سخت یا hard kill باشد.
      - این پاسخ در سامانه خلاصه شود. اقدامات غیر عامل نظیر استتار، تعدد و اخلال نادیده گرفته شود.
      - موج اول 800 موشک
      - موج دوم 1200 موشک
      - موج سوم 600 موشک
      - موج چهارم 1400 موشک
      - هر موج حمله 2 ساعت.
      - از همه مهمتر، سیستم بسیار ارزان و موثر باشد.
       

       
       
       
      دارایی کنونی پدافند موشکی ایران:

       
       
      با تشکر، از حضورتون در بحث
       
       
       
       
       
       
  • مرور توسط کاربر    0 کاربر

    هیچ کاربر عضوی،در حال مشاهده این صفحه نیست.