mjb

قارچ های سمی شبه قاره؛ بررسی روند دستیابی و مخاطرات جنگ هسته ای در شبه قاره

امتیاز دادن به این موضوع:

Recommended Posts

ن وَالْقَلَمِ وَمَا يَسْطُرُونَ

 

قارچ های سمی شبه قاره؛ بررسی روند دستیابی و خطرات جنگ هسته ای در شبه قاره برای جهان
Nuclear_bomb_explosion_at_sea.jpg

چند ثانیه سکوت،درخشش خورشید دوم و ناگهان ویرانی.....

شاید این چند کلمه تمام توصیفات یک شاهد یا قربانی تسلیحات هسته ای باشد...اما برای فرماندهان و جنگ سالاران لذت بخش ترین جملات است...البته تفاوتی ندارد اینها آخرین اندوه، غم ،شادی شیطانی و یا جنون قدرت در جهان است.... جملاتی برای پایان دنیا

باهم نگاهی به روند دستیابی به سلاح اتمی در شبه قاره بیاندازیم:

برای اولین بار، ایالات متحده آمریکا در سال ۱۹۶۵ و پس از آن شوروی در سال ۱۹۶۹ به سلاح هسته ای دست یافتند. با فاصله زمانی کوتاه، انگلیس، فرانسه و چین نیز به ترتیب در سال های ۱۹۵۲، ۱۹۶۰ و 1964 صاحب بمب اتم گشتند. با تشکیل باشگاه هسته ای و به رسمیت شناختن این پنج کشور به عنوان قدرت های هسته ای، تلاش شد کشورهای دیگر به سراغ کسب بمب اتم نروند، اما دهلی نو در مه ۱۹۹۸ ادعا کرد پنج آزمایش هسته ای زیرزمینی انجام داده است. اسلام آباد نیز در ۲۸ مه همین سال پنج آزمایش هسته ای در ایالت بلوچستان در تپه های چگای انجام داد. پاکستان در ۳۰ مه یک آزمایش دیگر در همین منطقه انجام داد. پاکستان ادعا کرد پنج آزمایش را در پاسخ به پنج آزمایش اخیر هند و یکی را در پاسخ به آزمایش صلح آمیز هسته ای هند در سال ۱۹۷۵ انجام داده است. در ادامه، سیر برنامه هسته ای هند و پاکستان را مد نظر قرار می دهیم.

 

هند

برنامه هسته ای هند در مرکز تحقیقات اتمی "بابا" در "ترومبای " آغاز شد. این مرکز بر اساس طرح آمریکایی(US Atoms for Peace Program) یا اتم برای صلح شکل گرفت. نخستین راکتور هند، راکتور تحقیقاتی "آسپارا" بود که با کمک انگلیس در سال ۱۹۵۵ ساخته شد. سال بعد نیز هند یک راکتور مدرن آب سنگین را از کانادا وارد کرد که آمریکا تهیه آب سنگین آن را بر عهده گرفت. همچنین، آمریکا در ساخت و سوخت گیری راکتورهای "تاراپور" به هند کمک کرد. تا اواسط دهه 60، هند تنها طرفدار انرژی صلح آمیز هسته ای بود، اما سه عامل هسته ای شدن چین، اختلافات هند و پاکستان و کسب پرستیژ و جایگاه جهانی، هند را برای کسب سلاح اتمی ترغیب کرد. شکست هند از چین در جنگ میان دو کشور در سال 1962 و اتمی شدن چین در سال 1964، مهم ترین عاملی است که هند را به سوی هسته ای شدن سوق داد. رد تقاضای هند از سوی آمریکا و شوروی برای تضمین امنیتی در مقابل چین نیز موجب شد هند در مقابل سه قدرت هسته ای چین، آمریکا و شوروی احساس محدودیت کند.

اختلافات هند و پاکستان از زمان استقلال هند و جدایی پاکستان از هند در سال 1947 ، به ویژه در مورد ایالت جامو و کشمیر و جنگ در سالهای 1948، 1961 و ۱۹۷۱ و همچنین، بحران سالهای 1984–۱۹۸۳ و بحران بر استکس در سال ۱۹۸۷، عامل دومی است که انگیزه هند را به منظور هسته ای شدن افزایش داد.

ضمن اینکه هند از کمکهای چین به پاکستان در انتقال فناوری، مواد و تسلیحات هسته ای نیز احساس نگرانی می کرد. سومین عامل تلاش برای تثبیت جایگاه خود به عنوان قدرت منطقه ای، افزایش پرستیژ بین المللی و استقلال در تصمیم گیری در صحنه جهانی می باشد. کسب تسلیحات هسته ای توسط هند، یکی از ملزومات برای عضویت دائم در شورای امنیت به شمار می رود. با روی کار آمدن ملی گراها در هند در دهه ۱۹۸۰، این رویکرد دنبال شد. در حالی که در مورد پاکستان، توازن در برابر هند و بازدارندگی هسته ای در مقابل این کشور، عامل دستیابی به سلاح هسته ای بوده است. هند در سال ۱۹۷۶، اولین آزمایش هسته ای خود را انجام داد که آن را آزمایش هسته ای صلح آمیز نامید. بعد از آن، آمریکا محدودیت هایی در زمینه مواد و فناوری هسته ای به هند تحمیل کرد و کانادا کمک به برنامه هسته ای هند را رها نمود. با روی کار آمدن ایندیرا گاندی در سال ۱۹۸۰، برنامه های هسته ای هند شتاب بیشتری گرفت. هند ابتدا به توسعه برنامه های موشکی خود پرداخت و تا سال 1996، کلاهک هسته ای ساخت که قابلیت قرار گرفتن بر موشک "پریتوی-۱" (موشک تک مرحله ای سوخت مایع با150کیلومتر برد و 800-1000کیلوگرم سرجنگی)را داشت.

 

پاکستان

تلاش پاکستان برای دستیابی به انرژی صلح آمیز هسته ای نیز با مشارکت در طرح آمریکایی اتم برای صلح آغاز گردید. پاکستان در سال ۱۹۵۵، کمیته انرژی اتمی با عضویت ۱۲ نفر تشکیل داد که به حکومت برای کسب صلح آمیز انرژی هسته ای و انعقاد توافق همکاری هسته ای با آمریکا توصیه نمود. اما اختلاف ها میان هند و پاکستان، جنگ 1965 میان هند و پاکستان بر سر کشمیر و شکست پاکستان و آزمایش صلح آمیز هند در سال 1974، پاکستان را برای کسب بمب اتم آماده ساخت. در سال ۱۹۷۲، نخست وزیر وقت پاکستان، ذوالفقار علی بوتو، دانشمندان ارشد هسته ای پاکستان را در شهر "مولتان" گرد هم آورد و دستور ساخت بمب اتمی را به آنان داد.

با بازگشت عبدالقدیر خان از هلند به پاکستان و در واکنش به سیاست های توسعه ای هند، برنامه هسته ای پاکستان گسترش یافت. عبدالقدیر خان به عنوان پدر هسته ای پاکستان، در اوایل دهه ۱۹۷۰ برای یک پیمانکار کنسرسیوم غنی سازی اروپایی به نام یورنکو در هلند کار می کرد و با درخواست علی بوتو در سال 1976 به پاکستان بازگشت. وی طرحهای ساخت سانتریفوژ را سرقت و اطلاعات و دانش ساخت بمب اتم را از غرب به پاکستان منتقل کرد. عبدالقدیر خان در سال ۱۹۸۷ در مصاحبه با روزنامه نگار هندی پذیرفت که پاکستان توانایی تولید تسلیحات هسته ای را دارد. بنابراین، بعد از آزمایش هسته ای هند در مه ۱۹۹۸، پاکستان نیز در ماه مه همین سال اقدام به آزمایش هسته ای نمود و در کشور هند و پاکستان به جمع دارندگان بمب اتم پیوستند.

 

دکترین دفاعی هند و پاکستان در استفاده از سلاح اتمی


پس از سال ۱۹۹۸، هند و پاکستان به توسعه برنامه های هسته ای خود تداوم بخشیدند. نشریه تهدیدهای اشاعه وزارت دفاع هند در سال ۲۰۰۱ نشان داد برنامه های استراتژیک هند و پاکستان، با توجه به تلاش های یکدیگر تداوم دارد و دو کشور در دوره ای از تشدید توسعه موشکی و تسلیحات هسته ای هستند؛ به طوری که می توان آن را «رقابت کند هسته ای» نامید.

 دکترین هسته ای هند نیز که در اوت ۱۹۹۹ تصویب شد، ضمن بیان بازدارندگی مطمئن حداقلی، به کارگیری جنگ متعارف محدود را حفظ کرده است، زیرا بازدارندگی حداقلی مفهوم پویایی است که وابسته به محیط امنیتی می باشد و از این رو، امکان توسعه برنامه هسته ای باقی است.  آزمایش موشک های بالستیک در سال های ۱۹۹۹ و ۲۰۰۳، حاکی از این پویایی است این پیشرفت ها تا جایی ادامه داشت که هند در ۲۷ ژوئیه ۲۰۰۹، نخستین زیردریایی با قدرت اتمی را به آب انداخت.

پاکستان سیاست استفاده نخست را برای خود برگزیده است.  این کشور برای حفظ این سیاست در برابر دیگر کشورها به خصوص هند، لازم است برنامه هسته ای خود را در روند توسعه قرار دهد. فیکرت و کرونستد ، کارشناسان مرکز تحقیقات کنگره آمریکا معتقدند هند ۳۰ تا ۳۵ سلاح هسته ای و پاکستان بین ۲۶ تا ۶۸ سلاح هسته ای دارد .

با ایجاد باشگاه هسته ای و اِن پی تی، تصور می شد کشور دیگری به بمب اتم دست نخواهد یافت، اما تسلیحات هسته ای هند و پاکستان تحول مهمی در منطقه و نظام بین الملل ایجاد کرد که نظریه پردازی با توجه به ابعاد جدید مسئله هسته ای را ضروری ساخت. سیر نظامی شدن برنامه های هسته ای هند و پاکستان روشن کرد که اگر چه آنها در مقابل یکدیگر تعریف شده اند، ولی به دلیل جایگاه این برنامه ها در چارچوب مناسبات استراتژیک بین المللی و حساسیت ویژه منطقه شبه قاره، پیامدهایشان فراتر از روابط دوجانبه این دو کشور بوده است.



ادامه دارد.....

  • Upvote 10

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر

بخش نخست :پیامد های جنگ از دید زیست محیطی و خطر زیستی این جنگ

 

برای این امر خلاصه ای ازویژگی ها و پیامدهای این جنگ که توسط محققین دانشگاه های راتگرز ، کلرادو بولدر وUCLA انجام شده است بیان می شود:

1- جنگ با حدود100 بمب هسته ای با قدرتی معادل 15Kt (حدود قدرت بمب اتمی که در هیروشیما فرود آمد) رخ می دهد که کاملا در توانایی دو کشور می باشد؛این مقدار حدود نیم درصد کل دارایی های آمریکا و روسیه می باشد.

2-حدود20میلیون نفر بطور مستقیم توسط تسلیحات اتمی کشته می شوند.

3-انفجار شدید سبب تولید میلیون ها تن گرد و غبار و دود رادیو اکتیو می شود که حدود1تا5 میلیون آن به سرعت تا ارتفاع 50 کیلومتری در لایه استراتوسفر بالا می رود.(استراتوسفر در جلوگیری از اثرات مرگبار تابش‌های شدید فرابنفش با وجود ازن موجود در آن بسیار مؤثر است. از طرف دیگر گاز ازن (o3) توأم با کربن دی اکسید (co2) اثر بسزایی در پراکندگی عمودی دما دارد(

4-حجم دود و گرد و غبار ایجاد شده با پخش شدن در سرتاسر جهان، لایه ی در استراتوسفر ایجاد می کند که به شدت میزان دریافت نور خورشید توسط زمین را کاهش می دهد.

5- ظرف حدود 10 روز پس از انفجارات اتمی، دمای نیم کره ی شمالی زمین با کاهش محسوسی مواجه می شود که از کاهش دما طی عصر یخبندان کوچک(که مصادف با سال های قبل از انقلاب صنعتی بود) نیز شدیدتر است.

6-اثر این جنگ بر دما، حدودا دوبرابر بیشتر از اثر بزرگترین آتشفشان500سال گذشته در سال1816 است که سبب "سال بدون تابستان" در آن زمان شد

7-این کاهش دما سبب کاهش10درصدی بارش های میانگین جهانی می شود که بیشترین کاهش مرتبط با یاران های موسمی تابستانی در آسیاست

8- حدود 20-40 درصد لایه ازن در ارتفاع میانی لایه استراتوسفر و حدود50-70 درصد لایه ازن در ارتفاع بالا در ناحیه شمالی کره زمین نابود می شود و سبب افزایش پرتو UV می شود که به شدت بر حیات جانوری و گیاهی و همچنین سلامتی انسان ها تاثیر گذار است.

9- اثر گذاری بر فصل رویش در نیم کره شمالی به شدت چشمگیر است و این دوره را کوتاه و سردتر می کند.

10-اثر کلی موارد قبل کاهش غلات و بذر ها و درنتیجه کاهش محصولات کشاورزی و در نتیجه افزایش چشمگیر مرگ و میر بر اثر گرسنگی است.
در تصویر زیر تغییر دما در اثر انجام جنگ هسته ای در ماه های June, July, August را در شکل زیر می بینید:

frame_0_delay-0_01s.jpg

 

 

در فایل الصاق شده حجم گرد و غبار و دود رادیواکتیو منتشره در سطح جهان مشاهده می شود:

منبع:

[1]Alan Robock, Luke Oman, and Georgiy L. Stenchikov, "Nuclear winter revisited with a modern climate model and current nuclear arsenals" (2007). Journal of Geophysical Research, vol. 112

 

 

  • Upvote 12

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر

دوستان الان فرن 21 نه سال 1945 درسته دو انفجار اتمی در هیروشیما و ناکازاکی روی هم نیم میلیون انسان رو کشت یا درگیر بیماری های کشنده کرد وی منطقه شبه قاره هند یکی از مترکم ترین و پر جمعیت ترین نقاط جهان است که حتی بروز یک جنگ متعارف باعث کشته شدن ده ها میلیون آدم میشه در حالی که اگر در یک جنگ اتمی سر چشمه های رود های اصلی آلوده بشن آب صد ها میلیون آدم غیر قابل شرب میشه

  • Like 1
  • Upvote 1

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر

بخش دوم:پیامد های سیاسی و منطقه ای منازعات اتمی هند و پاکستان

قسمت اول:پیامد های نظری برخورداری هند و پاکستان از تسلیحات اتمی


مقدمه:
از دید فلیپ اولدنبرگ استاد علوم سیاسی در پژوهشکده آسیای جنوبی دانشگاه کلمبیا دو تفاوت عمده در رژیم سیاسی هند و پاکستان وجود دارد که انتخاب های تاریخی و الگو های تغییر سیاسی بر آن بی تاثیر است:
 1- تفاوت دینی(هندویسم و اسلام)    2- روابط خارجی

(فارغ از بحث اسلام سیاسی و هندویسم سیاسی که مباحث بسیاری را در بر می گیرد و در انشاالله فرصت دیگر به آن خواهیم پرداخت، مورد دوم می تواند به درک بهتر شرایط و تفاوت های سیاسی این دو کشور به ما کمک کند.)

از دید اولدنبرگ فرایندهای داخلی هندوستان بنا به دلایلی که در کتاب خود برمی شمرد نسبت به پاکستان کمتر تحت تأثیر عوامل خارجی قرار داشته است. او به مساحت و منابع هند به عنوان دو عامل اشاره می کند که خودبسندگی اقتصادی و سیاسی را برای هند جذاب می ساخت و به همین دلیل جواهر لعل نهرو اولین نخست وزیر پس از استقلال هند از وارد شدن در هر ائتلافی خودداری کرده و در مقابل سیاست عدم تعهد را در پیش گرفت؛ اما از آنجا که پاکستان در سال های آغازین استقلال با مشکل امنیت ملی جدی روبه رو شد، در نتیجه به سرعت به سوی اتحاد با ایالات متحده پیش رفت؛ اتحادی که بنیه نظامی اش را به طور قابل ملاحظه ای تقویت کرد. این مسئله در پاکستان تأثیر عمده ای بر توازن قوای دولتی در این کشور داشته چرا که ارتش در سه دوره زمانی متمایز، از این نقش مرکزی بهره برداری کرده است: در طول نخستین دهه جنگ سرد، در زمان «جهاد» در افغانستان و در سال های پس از یازده سپتامبر
اولدنبرگ توضیح می دهد که چگونه پایه های حاکمیت ارتش در پاکستان مستحکم شد و از جمله به این مسئله اشاره می کند که ارتش از طریق اعمال قیمومیت بر بخش های حیاتی امنیت ملی و دخالت فعال در سیاست های معمول در دوران حاکمیت دموکراسی، توانست نقش خود را در سیاست پاکستان نهادینه کند. در مقابل در هندوستان، انتخابات سال ۱۹۷۷ روح تازه ای در خیزش مردمی دمید که در نتیجه آن بخش های عمده ای از طبقات فرودست حاشیه ای، طبقات محروم (دلیت پایین ترین کاست اجتماعی) و زنان به فرایندهای دموکراتیک پیوستند. همچنین در این دوران هند شاهد افزایش اهمیت و تعداد نهضتهای اجتماعی و سازمانهای غیر دولتی یا مردم نهاد
(NGO)
بود، نتیجه این تحولات، تعمیق دموکراسی در هند بود.
با توجه به مقدمه و درک کلیات سطح روابط سیاسی و همچنین سطح دموکراسی در دوکشور به بحث اصلی در مورد منازعات هسته ای می پردازیم:



 با در نظر گرفتن اینکه، آزمایش های هسته ای هند و پاکستان، اولین آزمایش های هسته ای خارج از باشگاه پنج عضو هسته ای بود، نظریه پردازان مسائل استراتژیک بین المللی را به واکنش واداشت. باید در نظر داشت حدود نیم قرن تعادل هسته ای میان آمریکا و شوروی در دوران قبل و پس از جنگ سرد، به پیدایش و پرورش ادبیات، گفتمان ها و دیدگاه هایی در خصوص سلاح های هسته ای انجامیده بود و در این میان، آزمایش های هسته ای هند و پاکستان، بی تردید شوکی مفهومی در حلقه نظریه پردازی استراتژیک ایجاد کرد که به نوبه خود قابل توجه بوده و در فهم پیامدهای هسته ای هند و پاکستان در سطح کلان و چشم انداز استراتژیک، مهم می باشد.
به این منظور، دو نظریه مطرح گردید:
الف) "کنت والتزا"  دال بر بازدارندگی تسلیحات هسته ای با تبیین مسئله هسته ای هند و پاکستان

ب) "اسکات سیگن" مبنی بر خطر آفرینی تسلیحات هسته ای
نخستین بار، دستیابی ایالات متحده آمریکا و اتحاد جماهیر شوروی به تسلیحات هسته ای بود که نظریه پردازان را واداشت تأثیر تسلیحات هسته ای را به عنوان یکی از خطرناک ترین ساخته های بشر بر سیاست گذاری دولت ها و تحولات نظام بین الملل بررسی نمایند. این نظریات، به طور کلی در چارچوب نظریات خوش بینانه و بدبینانه قرار گرفتند.
در اوایل دهه ۱۹۸۰ و زمانی که هنوز روابط استراتژیک شرق غرب غلبه داشت، کنت والتز در رساله خود در سال ۱۹۸۱، برای اولین بار نظریه بازدارندگی را در قالب نظریات خوش بینانه با جزئیات و به طور مستدل ارائه کرد.
بر اساس این نظریه، کشورها بازیگران عقلانی هستند که در نظام بین الملل برای تأمین امنیت خود و بازداشتن دشمنان بالقوه باید به دنبال سلاح هسته ای باشند. والتز در تحلیل خود طرفدار اشاعه است.اشاعه تسلیحات هسته ای موجب تقویت بازدارندگی و صلح و ثبات می شود.
در مقابل، نظریه «خطر آفرینی گسترش سلاح های هسته ای» ، در چارچوب نظریات بدبینانه معتقد است وجود سلاح های هسته ای در دست کشورها، باعث بی ثباتی جهان می شود. اسکات سیگن واضع این نظریه است. به عقیده سیگن که اشاعه بیشتر سلاحهای هسته ای نه تنها ثبات به ارمغان نمی آورد، بلکه ثبات جهانی موجود را نیز به مخاطره خواهد انداخت.

اهم نظریه سیگن را می توان چنین ذکر کرد: «سازمان های حرفه ای نظامی، به علت تعصبات رایج، روش های بدون انعطاف و منافع کوتاه بینانه، رفتار سازمان خاصی که احتمالا موجب بی اثر شدن بازدارندگی، جنگ عمدی یا تصادفی می گردد، از خود نشان خواهند داد. کشورهایی که در آینده به سلاح هسته ای مجهز خواهند شد، احتمالا به وسیله نظامیان اداره خواهند شد یا دولت های غیر نظامی ضعیفی خواهند داشت و فاقد ساز و کارهای کنترل غیرنظامی مثبت و محدود کننده خواهند بود»بنابراین، خطر تسلیحات هسته ای افزایش می یابد. "پل کاپور" نیز معتقد است ترکیبی از نارضایتی از وضعیت مرزهای سرزمینی، ضعف قدرت متعارف نظامی و تسلیحات هسته ای، بی ثباتی ایجاد می کند.

این نظریه بعد از هسته ای شدن هند و پاکستان مطرح شده است. نظریه دیگری که بعد از آزمایش های هسته ای هند و پاکستان تقویت شد، «پارادوکس ثبات - بی ثباتی » "گلن اسنیدر" است که بر اساس آن، بازدارندگی متقابل تسلیحات هسته ای در سطح استراتژیک، امکان توسل به زور و بی ثباتی را در سطوح پایین تر موجب می شود. بنابراین، امکان وقوع جنگ های متعارف محدود و جنگهای نیابتی وجود دارد .

هیچ کدام از نظریات مذکور به تنهایی گویای تمام ابعاد برنامه هسته ای نظامی هند و پاکستان نیستند. زیرا هم نظریات بازدارندگی و هم پارادوکس ثبات - بی ثباتی، با این نقص روبروست که ثبات در سطح استراتژیک را قطعی می دانند، در حالی که چنین نیست و امکان استفاده از تسلیحات هسته ای، به صورت عمدی یا تصادفی وجود دارد.
چهار حالت برای استفاده از سلاح هسته ای وجود دارد:
۱. استفاده غیر عمدی یا استفاده از سلاح های هسته ای در نتیجه فشار در طول بحران و جنگ؛
۲. استفاده غیر مجاز و ناروا یا استفاده تسلیحات هسته ای به وسیله فرماندهان نظامی بدون مشروعیت از رهبران سیاسی؛
۳. حوادث هسته ای؛
4. گم شدن یا دزدیدن سلاح هسته ای و استفاده آن توسط تروریست ها
.

بر اساس نظریه سیگن، در پاکستان به دلیل حضور قدرتمند نظامیان امکان به کارگیری تسلیحات هسته ای به مراتب بیشتر است. ضمن اینکه نظریات بازدارندگی، نقش بازیگران غیر حکومتی را نادیده گرفته اند و تنها دولت ها را دارندگان بمب اتم می دانند. نظریه اسکات سیگن نیز از این جنبه که سلاح هسته ای را عامل خطر آفرین دانسته، مورد تأیید است. محدود دانستن خطر این سلاح به دولت های نظامی مورد اشکال است، زیرا بر اساس این نظریه، سلاح هسته ای پاکستان به دلیل حکومت های نظامی و نفوذ نظامیان در دوره حکومت های غیر نظامی می تواند خطرناک باشد، اما در مورد هند تردید وجود دارد.
نظریه کاپور نیز در صورت عدم نارضایتی سرزمینی و برخورداری از قدرت متعارف نظامی ابطال می شود، در حالی که سلاح هسته ای به خودی خود تنش زا بوده و دستیابی هر کشور به این سلاح، پیامدهای خطرناک آن را افزایش می دهد.
همان گونه که مشاهده خواهد شد، به رغم رویکرد غالب مبنی بر صحت نظریه بازدارندگی گسترش تسلیحات هسته ای والتز، این نظریه نمی تواند توضیح دهنده پیامد تسلیحات هسته ای هند و پاکستان باشد. نگاهی به نتایج حاصل از کسب بمب اتم توسط هند و پاکستان، روشنگر این گفته خواهد بود.


ادامه دارد.....

ویرایش شده در توسط mjb
  • Upvote 8

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
بر 27 اسفند 1397 در 13:03 , Amirali123 گفت:

دوستان الان فرن 21 نه سال 1945 درسته دو انفجار اتمی در هیروشیما و ناکازاکی روی هم نیم میلیون انسان رو کشت یا درگیر بیماری های کشنده کرد وی منطقه شبه قاره هند یکی از مترکم ترین و پر جمعیت ترین نقاط جهان است که حتی بروز یک جنگ متعارف باعث کشته شدن ده ها میلیون آدم میشه در حالی که اگر در یک جنگ اتمی سر چشمه های رود های اصلی آلوده بشن آب صد ها میلیون آدم غیر قابل شرب میشه

این مقاله کاملا سطح پایین رو در نظر گرفته...البته گسترده تر بود ولی چند نکته رو (مثلا در مورد تغییر اقلیم از جمله طوفان ها و تغییر اقلیم شدید) پرداخته نشده بود.
احتمالا به منابع آب و یخچال های طبیعی اون مناطق آسیبی نرسونن....چون منابع آب جمعیت چند کشور از بین می برن
======================================================================
از اینجا به بعد وارد بحث های نظری و تاثیر بر روابط سیاسی میشه چون میخوام بررسی کامل باشه ممکنه یکم طولانی و کسل کننده بشه:rose:

  • Upvote 3

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر

حالا چون کسی خبر تائید ساخت نیروگاه های اتمی و انتقال تکنولوژی اتمی به عربستان رو کار نکرده باید بگم .... تا دیر نشده ما باید اتمی بشیم ...

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
10 hours قبل , Ghalam گفت:

حالا چون کسی خبر تائید ساخت نیروگاه های اتمی و انتقال تکنولوژی اتمی به عربستان رو کار نکرده باید بگم .... تا دیر نشده ما باید اتمی بشیم ...

اگر اتمی هم بشیم تقریبا هیچ تاثیری نداره فقط امارات و قطر و مصر و عربستان و ترکیه رو جری تر میکنیم که اتمی بشن ما اگه بمب اتم هم داشته باشیم جرات استفاده ازش رو نداریم چون هم قدرت نظامی متعارف و اقتصادی نداریم و هم متحدی که عضو شواری امنیت باشه و اتمی باشه نداریم ما متاسفانه تقریبا عضو هیچ اتحادیه امنیتی و اقتصادی درست و حسابی نیستیم به نظر شخصی من هیچ تهدیدی بزرگتر از مشکلات  و اضمحلال و نارضایتی داخلی نیست ایران مولفه های قدرت ملی خودش رو داره از دست میده به تاریخ کهن ایران نگاه بندازیم کاملا متوجه این امر میشیم

  • Like 1
  • Upvote 3

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
46 minutes قبل , arjemandi گفت:

اگر اتمی هم بشیم تقریبا هیچ تاثیری نداره فقط امارات و قطر و مصر و عربستان و ترکیه رو جری تر میکنیم که اتمی بشن ما اگه بمب اتم هم داشته باشیم جرات استفاده ازش رو نداریم چون هم قدرت نظامی متعارف و اقتصادی نداریم و هم متحدی که عضو شواری امنیت باشه و اتمی باشه نداریم ما متاسفانه تقریبا عضو هیچ اتحادیه امنیتی و اقتصادی درست و حسابی نیستیم به نظر شخصی من هیچ تهدیدی بزرگتر از مشکلات  و اضمحلال و نارضایتی داخلی نیست ایران مولفه های قدرت ملی خودش رو داره از دست میده به تاریخ کهن ایران نگاه بندازیم کاملا متوجه این امر میشیم

مهم اینه که بقیه جرات استفاده ازش علیه ما رو نداشته باشند وگرنه از ج.ا به جزء  قمپز در کردن  هیچی بر نمیاد ...

ویرایش شده در توسط Ghalam
  • Upvote 2

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر

ایجاد یک حساب کاربری و یا به سیستم وارد شوید برای ارسال نظر

کاربر محترم برای ارسال نظر نیاز به یک حساب کاربری دارید.

ایجاد یک حساب کاربری

ثبت نام برای یک حساب کاربری جدید در انجمن ها بسیار ساده است!

ثبت نام کاربر جدید

ورود به حساب کاربری

در حال حاضر می خواهید به حساب کاربری خود وارد شوید؟ برای ورود کلیک کنید

ورود به سیستم

  • مطالب مشابه

    • توسط kingraptor
      نیروی هوایی شاهنشاهی (IIAF) و هوانیروز شاهنشاهی ایران (IIAA) در طول حکومت محمد رضا شاه پهلوی از سال 1935 تا 1979 در ایران پایه گذاری شد( اگر چه قبلا توسط رضا شاه تا حدی تشکیل یافته بود). شاه ایران را ترک کرد و بعد از پیروزی انقلاب اسلامی این دو ارگان به نیروی هوایی جمهوری اسلامی ایران (IRIAF) و هوانیروز جمهوری اسلامی ایران (IRIAA) تغییر یافت. بعد از قرارداد مهمی که بین بویینگ و الیکوتری مریدیونالی شکل گرفت نیروی هوایی شاهنشاهی 20 فروند هلیکوپتر ترابری CH-47C را تحویل می گرفت.



      --------------------------------------------------------------------------------




      تصویر(1) یک فروند CH-47C هوانیروز شاهنشاهی در رژه هوایی آزادی شاهنشاهی بر فراز اصفهان در تابستان 1976.



      --------------------------------------------------------------------------------


      این شرکت که هلیکوپتر ها را در سال 1971 ساخته و تحویل داد آگوست 1967 در جنوب شرقی رم در ایتالیا تاسیس شده بود. قبل از تحویل هلیکوپترها 6 تا 8 فروند CH-47 ها هم برای انجام آزمایشهای پروازی در نقاط گرم و کویری به ایران فرستاده شده بود.



      --------------------------------------------------------------------------------




      تصویر(6) یک فروند شینوک در 11 فوریه 2004 در 25 مین سالگرد انقلاب اسلامی ایران. تیغه های شینوکهای ایران با نمونه های از جنس فایبرگلاس تعویض شده است.



      --------------------------------------------------------------------------------


      به نظر می رسد این هلیکوپتر ها ساخته شده در خود شرکت بویینگ بودند که البته این ادعا تا امروز تایید نشده است. علاوه بر قرار داد قبلی هوانیروز شاهنشاهی 70 فروند CH-47C دیگر نیز در طی سالهای 1972 تا 1976 از شرکت ایتالیایی تحویل گرفت. در اواخر سال 1978 ایران قراردادی مبنی بر تحویل 50 فروند اضافی را نیز با الیکوتری امضا نمود که با پیروزی انقلاب اسلامی این قرارداد فسخ شد.



      --------------------------------------------------------------------------------




      تصویر(3) شینوک ایرانی در حال انتقال هواپیمای داگلاس C-47D از فرودگاه مهرآباد به دوشان تپه جاییکه موزه هوایی در حال برگزاری بود.



      --------------------------------------------------------------------------------


      اگر چه در سال 1987 شرکت آگوستا حداقل 11 فروند شینوک دیگر به ایران تحویل داد. از جمله تغییرات شکل گرفته در ظاهر شینوک ها بعد از انقلاب اسلامی تغییر شماره سریال آنها و درج شماره ای داخل دایره در قسمت دم که به نظر می رسد پایگاه هلیکوپتر مربوطه را نشان می دهد. پشتیبانی و نوسازی هلیکوپتر های ایران (پنها) هم با امکانات بسیار، کار تعمیر، اورهال و طراحی با مهندسی معکوس انواع هلیکوپتر ار جمله CH-47 را انجام می دهد. منابع مختلف از عملیاتی بودن 14 فروند شینوک در نیروی هوایی - که شامل 5 فروند کاملاً بازسازی شده بعد از جنگ و 6 فروند منتقل شده به نیروی هوایی سپاه پاسداران است- و همچنین 45 فروند نیز در هوانیروز جمهوری اسلامی ایران در دسامبر 2001 خبر می دهند. در طول سلطنت شاه 2 فروند شینوک در طی امداد رسانی به نقاط زلزله زده شمال ایران از بین رفت.



      --------------------------------------------------------------------------------




      تصویر(2) شینوک در حال پیاده کردن سربازان در عرض مرزهای کوهستانی در سال 1986.



      --------------------------------------------------------------------------------


      بعلاوه از حدود 10 فروند نیز برای تامین قطعات( با جدا کردن قطعات) در طول جنگ استفاده شد. از سال 2000 نیز تیغه های فایبرگلاس در این هلیکوپتر ها نصب شده است. در حدود 21 جولای 1978 چهار فروند شینوک 15 تا 20 کیلومتر به حریم هوایی شوروی در منطقه ترکمنستان تجاوز کردند. ابتدا یک فروند MiG-23M نیروی هوایی شوروی این هلیکوپتر ها را رهگیری نموده ولی آنها را اشتباهاً متعلق به شوروی پنداشت. اندکی بعد یک فروند MiG-23M دیگر این هلیکوپتر ها را رهگیری نمود و با شلیک دو موشک هوا به هوای R-60 (AA-8) آفید یکی از شینوکها را با هشت خدمه ساقط و با توپ 23 میلیمتری خود یک فروند دیگر را با 4 خدمه مجبور به فرود کرد. دو شینوک دیگر هم به سرعت پا به فرار گذاشتند. در نتیجه 4 خدمه شینوک توسط گارد مرزی شوروی دستگیر شدند که بعد ها هم هلیکوپتر آسیب دیده و هم خدمه آزاد شدند.



      --------------------------------------------------------------------------------




      تصویر(4) انتقال یک پل برفی در ارتفاعات زاگرس.



      --------------------------------------------------------------------------------


      در جنگ با عراق نیز ایران حداقل 8 فروند از شینوکهای خود را از دست داد. در 15 جولای 1983 که یکی از شومترین روز ها برای ایران بود یک فروند جنگنده میراژ F1 عراقی 3 شینوک را که در حال انتقال تفنگداران دریایی ایران به خط مقدم نبرد بود هدف قرار داده و ساقط کرد.



      --------------------------------------------------------------------------------




      تصویر(5) داخل شینوک



      --------------------------------------------------------------------------------




      2 نوشته شده در يکشنبه سي ام مرداد 1384ساعت 13:21 توسط احسان | نظرات

      معرفی جنگنده - بمب افکن سوخوی Su-32 (قسمت دوم و پایانی)
      تسلیحات قابل حمل

      سوخوی Su-32 طیف وسیعی از انواع جنگ افزارهای پیشرفته را می تواند حمل کند. از جمله موشک های هوا به هوای مدرن روسی مانند RVV-AE (R-77) اَدر، R-73 آرچر و R-27 آلامو. همچنین برای مقابله با اهداف زمینی انواع سلاحهای هدایت شونده مانند موشک های هوا به زمین Kh-29، Kh-25، Kh-59M و بمبهای هدایت شونده تلویزیونی/ لیزری KAB-500 و تلویزیونی/ فرمانی KAB-1500TK و غیر هدایت شونده مانند بمبهای 100، 250، 500 و 1500 کیلوگرمی و راکتهای مختلف می تواند در لیست تسلیحات این جنگده – بمب افکن قرار گیرد. در مقابل اهداف دریایی نیز این هواپیما دستخالی نبوده و 6 موشک Kh-31P زد رادار را می تواند حمل کند.



      --------------------------------------------------------------------------------






      --------------------------------------------------------------------------------


      Su-34، Su-32FN، Su-32MF

      با وجود اینکه جنگنده Su-27 هم خانواده های بسیاری دارد، شرکت سوخوی به Su-27IB هم هم خانواده هایی را تعیین کرده است. با وجود اینکه در ابتدا Su-27IB با کد Su-34 شناخته شد ولی در نمایشگاه لوبورژه 1995 که این هواپیما برای اولین بار به یک نمایشگاه بین المللی راه می یافت Su-32FN نامیده شد. این نامگذاری توسط شرکت سوخوی برای نمایش پتانسیل این هواپیما بعنوان هواپیمای گشت دریایی برای برطرف کردن نیاز بازار بالقوه خارجی به هواپیمایی سریع برای مقابله با کشتی ها و زیردریایی ها انجام شد که البته چنین هواپیمایی نیاز به تجهیزاتی مخصوص و مدرن برای کشف و نابودی اهداف دریایی داشت. با این وجود تاکنون هیچ کشوری به خرید این مدل اقدام نکرده است. در سال 1999 Su-34 با کد Su-32MF در نمایشگاه بین المللی ماکس روسیه نمایش داده شد. این بار نامگذاری جدید برای تاکید روی قابلیت چند منظوره این جنگنده –بمب افکن انجام شد. MF مخفف عبارتی به زبان روسی به معنای چند کاره می باشد. برای این گونه هم هیچ مشتری خارجی پیدا نشده است! در نهایت مطبوعات غربی اعلام کردند که روسیه Su-32 را بعنوان کد Su-27IB در نظر گرفته است که البته این نظر با دیگر منابع در تضاد بود.



      --------------------------------------------------------------------------------






      --------------------------------------------------------------------------------


      و در آخر وضعیت Su-32 :

      اگر چه بعد از فروپاشی شوروی سابق سرمایه برای ساخت هواپیمای بمب افکن تاکتیکی محدود شده است ولی با این با حال کار بر روی تکمیل این هواپیما همچنان (البته با سرعت کم) ادامه دارد. بعد از ساخت دو نمونه اولیه- که یکی از تبدیل جنگنده Su-27UB ساخته شد- دو فروند به صورت سری ساخته شده اند. بعدها یک فروند دیگر هم تولید شده که کد 47 در یافت کرده است. این هواپیما ها برای آزمایش های پروازی در پایگاه تست سوخوی مشغول هستند. طرح های بسیاری برای افزودن نمونه های جنگ الکترونیک و شناسایی ارائه شده اند. بعلاوه این هواپیما رکوردهای جهانی نیز در مورد وزن و سقف پروازی ثیت کرده است. Su-32 قبلا بطور موفقیت آمیز در چچن آزمایش شد و همچنین در تمرینهای پروازی در آشولوک در سال 1999 شرکت کرد. روسیه Su-32 را بعنوان بمب افکن تاکتیکی آینده خود در نظر گرفته که با پیوستگی با جنگنده های نسل چهارم روسیه مانند MiG-29، MiG-31 و Su-27 بعنوان ابداء روسیه در قرن 21 خواهد بود.

      2 نوشته شده در يکشنبه بيست و سوم مرداد 1384ساعت 13:43 توسط احسان | نظرات

      معرفی جنگنده - بمب افکن سوخوی Su-32 (قسمت اول) چاپ شده در ماهنامه نوآور شماره 16
      با سلام در ادامه معرفی خانواده جنگنده Su-30 به بررسی دیگر هواپیما های توسعه یافته از جنگنده Su-27 می پردازم. این مقاله معرفی جنگنده بمب افکن Su-34(Su-32). در انتظار نظرات شما


      --------------------------------------------------------------------------------


      در سال 1983 اولین طراحی مفهومی برای جنگنده بمب افکن تاکتیکی جدید تهیه شد. هواپیمای جدید برای جایگزینی جنگنده بمب افکن های نسل سوم مانند Su-17، Su-27 و Su-24 فنسر و هم خانواده های آنها در دهه 1990 در نظر گرفته شده بود. در این طرح Su-27 بعنوان هواپیمای پایه قرار گرفت و هواپیمای جدید Su-27IB که IB در زبان روسی مخفف جنگنده بمب افکن است نامیده می شد. Su-27IB قابلیت حمل تسلیحات زیاد و شعاع عملیاتی بالای یک بمب افکن تاکتیکی را با سرعت و مانورپذیری عالی در هم می آمیخت. در نتیجه این هواپیما برای مقابله با اهداف زمینی، دریایی و حتی هوایی می توانست مورد استفاده قرار گیرد. بدین گونه Su-32 را می توان با جنگنده F-15E Strike Eagle آمریکا مقایسه کرد که خود آن نیز از جنگنده ای موفق و چابک به سمت هواپیمای چند منظوره تاکتیکی تهاجمی تغییر داده شده است.



      --------------------------------------------------------------------------------






      --------------------------------------------------------------------------------


      طراحی کاکپیت جدید

      طراحی کاکپیت Su-32 ( در این مقاله Su-32 و Su-34 هر دو با Su-32 در نظر گرفته شده اند) به طور قابل ملاحظه ای از نمونه پایه Su-27 متفاوت است. برای افزایش همکاری بیشتر و افزایش بازده بین خلبان و افسر ناوبر چیدمان کاکپیت به صورت کنار هم تغییر کرده و صندلی های قابل پرتاب K-36DM ( استفاده شده در هواپیمای Su-24) در آن نصب شده است. بعلاوه فشار داخل کاکپیت نیز تنظیم شده و خدمه هم می توانند دراز کشیده و مقداری غذا در پشت کاکپیت برای خود نگهداری کنند. جالبتر اینکه برای افزایش بهداشت، Su-32 با یک توالت نیز تجهیز شده است! ورود و خروج خدمه از دریچه ای در زیر دماغه و نرده بان تعبیه شده صورت می پذیرد. Su-32 هم مثل دیگر هواپیماهای توسعه یافته از Su-27 از دو موتور Al-31F با پس سوز و رانش 122.6 کیلو نیوتون بدون دریچه های متغیر نیرو می گیرد که هواپیما را به حداکثر سرعت 1.8 ماخ می رساند. سقف پروازی Su-32 50000 پا برآورد می شود.



      --------------------------------------------------------------------------------






      --------------------------------------------------------------------------------


      تغییرات بدنه

      در این پروژه به خاطر تغییرات صورت گرفته در کاکپیت، قرار دادن تجهیزات اضافی و منابع سوخت داخلی بزرگتر تغییرات عمده ای در بدنه Su-27 داده شده است. بخش دماغه Su-32 به شکل بیضی بوده که بهمین دلیل به Su-32 پلاتیپوس نیز گفته می شود. بخش میانی بدنه برای قرار دادن تانکر سوخت اصلی تغییر کرده است. ورودی موتور ها بر خلاف Su-27 ثابت هستند. عقب بدنه نیز دستخوش تغییراتی شده که بارز ترین آنها تیر کوچک بین خروجی موتور هاست. برای افزایش ظرفیت سوخت و ارتقا مشخصات پروازی از بالها و پیشبالهای Su-35 استفاده شده است. تمام این تغییرات به افزایش 1.5 برابری وزن برخاست از 28 تن در نمونه پایه Su-27 به 45 تن شده است. این در حالیست که برای تحمل این وزن زیاد ارابه فرود و قسمتهای میانی هواپیما تقویت یافته اند. بطوریکه ارابه های تک چرخه قبلی دو چرخه و به حالت پشت سر هم در آمده اند.



      --------------------------------------------------------------------------------






      --------------------------------------------------------------------------------


      اویونیک (الکترونیک پروازی)

      Su-32 دارای رادار چند منظوره چند مرحله ای آرایه ای و سیستم دیدIRST که با دید و هدایت تلویزیونی و لیزری آمیخته شده است. سیستم دید گرمایی برای عملیات در شب بطور خارجی حمل می شود. همچنین Su-32 با تجهیزات ECM (جنگ الکترونیک) و رادار عقب نگر مانند Su-35 تجهیز شده است. این سیستمها از Su-32 هواپیمایی عمل در شب و روز و هر شرایط آب و هوایی قادر به مقابله با هر هگونه هدف هوایی و زمینی ساخته است.



      ادامه دارد...





      منبع : www.Milavia.net

      2 نوشته شده در يکشنبه شانزدهم مرداد 1384ساعت 18:56 توسط احسان | نظرات

      میگ 1.44 پرنده ای که هیچگاه پرواز نکرد.
      پروژه 1.44/1.42 میکویان نمونه اولیه جنگنده برتری هوایی نسل پنجم نیروی هوایی روسیه است. جدا از انواع مطرح شده، این هواپیما با نام MiG-MFI و بطور غیر رسمی MiG-35 و حتی MiG-39 نیز شناخته می شود. ناتو نیز نام "Flatpack" را برای آن برگزیده است. در واقع ارتباط بین 1.44 و 1.42 هنوز هم مبهم مانده است که در این مقاله برای راحتی از 1.44 استفاده می شود. 1.44 بعنوان ورود دفتر طراحی میکویان- گورویچ به برنامه طراحی جنگنده خط مقدم روسیه بود. کاری که در سال 1980 طرح ریزی شده و شبیه برنامه جنگنده تاکتیکی پیشرفته ایلات متحده بود.



      --------------------------------------------------------------------------------






      --------------------------------------------------------------------------------


      در واقع 1.44 برای مقابله با F/A-22 و کنار زدن آن از هر لحاظ طراحی شد. این جنگنده که قابل مقایسه با F/A-22 و یوروفایتر تایفون است دارای ویژگی های طراحی بسیار شبیه جنگنده های نسل پنجم غربی که شامل تغییر بردار رانش، پنهانکاری، حرک کروز مافوق صوت و سیستمهای پیشرفته الکترونیکی می باشد، است. نگاه به توسعه 1.44 نشان می دهد که این پروژه بیشتر برای زمینه سازی و دسترسی به فناوریهای مورد نظر و طراحی های بعدی توسعه یافت تا اینکه یک جنگنده برتری هوایی باشد. طراحی میگ 1.44/1.42 همواره در هاله ای از ابهام باقی مانده است. در سال 1997 دولت روسیه پروژه MFI را به خاطر هزینه های بالا ( 70 میلیون دلار به ازای هر فروند) لغو کرد.



      --------------------------------------------------------------------------------






      --------------------------------------------------------------------------------


      با این حال توسعه پروژه با انجام آزمایش پروازی در 29 فوریه سال 2000 و در ادامه با دو پرواز آزمایشی تایید شده در سال 2001 ادامه یافت. با کنار گذاشتن پروژه MFI، پروژه دیگری تحت عنوان PAK FA ( مجتمع هوایی آینده برای نیرو های هوایی تاکتیکی) برای ساخت هواپیمایی با قابلیت جنگنده F/A-22 رپتور و قیمت و اندازه ای شبیه جنگنده ضربتی مشترک F-35 آغاز شد. در سال 2001 هند با روسیه توافق توسعه و ساخت برنامه PAK FA را با همکاری دو کشور حاصل نمود. دو شرکت میکویان-گرویچ(با نمونه به روز شده پروژه 1.44) و سوخوی طرحهای خود را به وزارت دفاع روسیه ارایه دادند که اینبار میکویان موفق نبود و این وزارت دفتر طراحی سوخوی را انتخاب نمود. طرح پیشنهادی سوخوی هواپیمای بال متمایل به جلو هم خانواده Su-47 (S-37) برکوت بود. شروع تولید این طرح جاه طلبانه برای سال 2010 طرح ریزی شده است. این درحالی است که میگ و یاکولوف بعنوان پیمانکار ثانویه در نظر گرفته شده و میگ 1.44 نیز بعنوان نمایشگر فناوری پروژه PAK FA مورد استفاده قرار می گیرد. موتور Al-41F میگ 1.44 نیز برای این پروژه در نظر گرفته شده است. طراحی بالهای میگ 1.44 بصورت دلتا بوده، خدمه یک نفر و دارای کانارد متحرک می باشد. طراحی ظاهری میگ 1.44 بسیار شبیه جنگنده یوروفایتر تایفون است. این هواپیما از دو موتور Al-41F لیولکا با پس سوز و سیستم تغییر بردار رانش هرکدام با قدرت 175 کیلو نیوتون نیرو می گیرد ( این موتور همچنان در حال توسعه و تکمیل است).



      --------------------------------------------------------------------------------






      --------------------------------------------------------------------------------


      ورودی موتور ها در یک جا و در زیر بدنه هواپیما قرار گرفته است. میگ 1.44 35 تنی از نظر تئوری دارای حداکثر سرعت 2.6 ماخ بوده --که نسبت به جنگنده F/A-22 بیشتر است- و قادر به پرواز دراز مدت مافوق صوت است. ارابه فرود میگ 1.44 شامل یک ارابه فرود دو چرخه در جلو و دو ارابه تک چرخ در پشت می باشد. اویونیک(الکترونیک) هواپیما مطابق با آخرین استاندارد های غرب مانند کابین شیشه ای، رادار پالس داپلر با آنتن آرایه ای مرحله ای هوایی می باشد. سیستم رادار با سیستم کنترل آتش مرتبط بوده که به هواپیما اجازه ردگیری 20 هدف و درگیری همزمان با 6 فروند از آنها را می دهد. البته ادعاهای در خصوص درگیری همزمان با 20 هدف نیز وجود دارد که غیر واقعی به نظر می رسد همچنین این سیستم عالی اجازه درگیری فراتر از میدان دید (فامد) با هواپیماهایی مانند F/A-22 را به میگ 1.44 می دهد. کنترل و مانور پذیری آن نیز با دارا بودن کنترل با سیم، سیستم تغییر بردار رانش و دو موتور قوی چیزی کمتر از F/A-22 نداشته و با آن برابر ارزیابی می شود. همچنین میگ 1.44 دارای گشتره وسیعی از سلاحهای قابل حمل هوا به هوا مانند موشک R-77 و R-73 آرچر و هوا به زمین و یک توپ 30 میلیمتری است. می باشد در آخر انتظار می رود که در آینده جنبه های آزموده شده در میگ 1.44 و MiG-29SMT در یک طرح جدید جنگنده نسل پنج و نیم به کار گرفته شود. زیرا بی تردید روسیه با مرزهای طولانی خود به چنین جنگنده دوربرد و کارآمدی نیاز خواهد داشت.





      منبع : www.Answers.com

      2 نوشته شده در سه شنبه يازدهم مرداد 1384ساعت 13:34 توسط احسان | نظرات

      معرفی رقیبان ایران 140 (قسمت دوم : فوکر 50)
      فوکر 50 جانشین هواپیمای موفق F-27 فرنشیپ است که امروزه در خطوط هوایی ایران بعنوان هواپیمای توربوپراپ منطقه ای فاعلیت می کند. تاریخ ساخت فوکر 50 به سال 1983 بر می گردد، زمانیکه شرکت فوکر برای اولين بار از طراحی هواپیمای 50 نفره با نام فوکر 50 و جت صد نفره فوکر 100 پرده برداشت. فوکر 50 بر اساس بدنه هواپیمای F-27-500 ساخته شده ولی دارای تغییرات اساسی است . در صدر تغییرات موتور توربوپراپ پرات اند ویتنی PW125 6 تیغه ای است که باعث افزایش %12 سرعت کروز و برد هواپیما و کاهش مصرف سوخت شده است. از دیگر تغییرات آن می توان به سیستمهای اویونیک (الکترونیک پروازی) جدید و کابین شیشه ای و استفاده محدود از مواد کمپوزیت(مرکب) اشاره کرد.



      --------------------------------------------------------------------------------






      --------------------------------------------------------------------------------


      دو نمونه اولیه فوکر 50 بر اساس F-27 ( با وجود اینکه %80 قطعات جدید و یا بهبود یافته بود) ساخته شده و اولین بار در 28 دسامبر 1985 به پرواز در آمدند. گواهینامه پرواز فوکر 50 در می 1987 دریافت شده و شرکت لوفت هانزا سیتی لاین بعنوان اولین مشتری در آگوست همان سال هواپیمای خود را تحویل گرفت. مدل پایه فوکر 50، سری 100 می باشد.این مدل دارای حداکثر سرعت کروز 532 کیلومتر در ساعت و سرعت اقتصادی آن 454 کیلومتر در ساعت می باشد. سقف پرواز آن 25000 پا بوده و برد آن با 50 نفر مسافر 2055 کیلومتر می باشد. سری 120 نیز مدل 4 دره ( بجای 3 دره سری 100) است. مدل دیگر فوکر 50 سری 300 می باشد که دارای موتورهای قویتر PW127B با قدرت 2050 کیلو وات بوده که حداکثر سرعت گشتزنی آن را به 526 کیلومتر در ساعت می رسانند. برد این مدل با 50 نفر مسافر اندکی کمتر از سری 100 و حدود 2033 کیلومتر است.



      --------------------------------------------------------------------------------






      --------------------------------------------------------------------------------


      تنها مدل ارتقا یافته اساسی فوکر 50 با نام فوکر 60 شناخته می شود که باری و نسبت به مدل های قبلی بزرگتر می باشد و به سفارش نیروی هوایی سلطنتی هلند در سال 1990 ساخته شد. خدمه پروازی فوکر 50 دو نفر می باشد و این هواپیما قادر به استفاده بگونه باری/مسافری در یک سفر می باشد. در نهایت شرکت فوکر در سال 1996 به خاطر مشکلات مالی ورشکسته شد در حالیکه 205 از این هواپیما ساخته شد و آخرین فوکر 50 نیز در سال 1997 به خطوط هوایی اتیوپی تحویل داده شد.



      منبع : www.Airliners.net

      2 نوشته شده در دوشنبه سوم مرداد 1384ساعت 12:39 توسط احسان | نظرات

      کوتاه از موشک هوا به هوای R-77
      موشک روسی R-77 که ناتو آن را AA-12 اَدر نامیده، موشک هوا به هوا، میان برد و دارای سیستم هدایت راداری می باشد. این موشک با سیستم موشک امریکاییAIM-120 امرام قابل مقایسه است که بهمین دلیل به آن امرامسکی (AMRAAMski) گفته می شود. کار ساخت موشک R-77 در سال 1982 آغاز شد و در سال 1994 این موشک وارد خدمت شد. از نظر ظاهری R-77 از 4 بال میانی و 4 سطح کنترل عقبی تشکیل شده است. نسخه پایه R-77 دارای برد 90 کیلومتر می باشد ( در مقابل برد 32 کیلومتری امرام). این موشک در هنگام شلیک با هدایت اینرسیایی و با اطلاعاتی که هر لحظه از موشک شلیک کننده بدست می آورد به سمت هدف حرکت می کند. به محض رسیدن R-77 به فاصله 20 کیلومتری از هدف سیستم آشیانه یاب فعال آن شروع به کار کرده و موشک به تنهایی به رهگیری هدف می پردازد. نمونه ارتقا یافته اَدر که با کد R-77M1 شناخته می شود در حال توسعه یوده که از جمله تغییرات آن نصب موتور رمجت است. این موشک برد بیشتری نسبت به نمونه پایه داشته و مطمئناً بعنوان موشک اصلی فراتر از میدان دید (فامد) روسیه با ظهور جنگنده های نسل پنجم خواهد بود. از نظر مقایسه با موشک AIM-120(حداقل با نمونه های کنونی و منتشر شده) مهمترین برتری R-77 مانورپذیری بالا و برد بیشتر است. برد بیشتر به خاطر بزرگتر بودن ( قطر 200 میلیمتر R-77 در مقابل 178 AIM-120 با طول مساوی) و همچنین وزن بیشتر ( 175 کیلوگرم R-77 در مقابل 150 کیلوگرم امرام) بعلاوه ی پیشرانه قویتر می باشد. مانور پذیری بالا به سبب سطوح کنترل عقبی R-77 می باشد که باعث کاهش درگ (drag) در سرعتهای مافوق صوت نسبت به بالهای بزرگتر می شود و همچنین آن را قادر به چرخش سریع تا 12 جی در مقابل حداکثر فشار 9 جی که خدمه هواپیما قادر به تحمل هستند می کند.






      ***************************
      قفل شد .

      F14AA
    • توسط hosseingmn
      با سلام به نظر شما در صورت حمله هوایی امریکا به ایران پاسخ نیروی هوایی و پدافند هوایی ایران تاچه حد می تواند کار ساز باشد :D: با تشکر
    • توسط arminheidari
      ساخت ناو چندمنظور هلیکوپتر، تداوم رشد توان دریایی ترکیه
       
       
      در سال 2015 در نمایشگاه صنایع دفاعی IDEF در استانبول ترکیه طرح و ماکتی از یک ناو چندمنظور هلیکوپتربر نشان داده شد.

       
      نمایشگاه IDEF:
      https://en.wikipedia.org/wiki/International_Defence_Industry_Fair
       
       صنایع کشتی سازی صدف ترکیه:
      http://www.kalkavanshipyard.com/en/
       
      این طرح که توسط صنایع کشتی سازی صدف Sedef Shipbuilding معرفی شده بود غایب بزرگی برای نیروی دریایی ترکیه به شمار می رفت. ماکت  ناو چندمنظوره از نوع Landing Helicopter Dock بود که دارای باند کوتاه با انتهای روبه بالا برای برخواستن و نشستن هواپیما و هلیکوپتر بود. وجود جنگنده اف 35 لاکهید مارتین روی این ناو هلیکوتربر از نکات بارز بود که بیش از هلیکوپترها خود نمایی می نمود.
      https://en.wikipedia.org/wiki/Landing_helicopter_dock
       
      نمایی از کناره ماکت

       
      نمایی از ماکت جنگنده اف 35 روی ناو

       
       
      لبه انتهای برخواست باند

       
       
      در سال 2013 صنایع دفاعی ترکیه در طی اطلاعیه ای شرکت Sedef shipyard را به عنوان برنده مناقصه ساخت ناو چندمنظوره هلیکوپتر بر معرفی نمود. شرکت صدف پیشنهاد کرده بود ساخت این ناو را از روی ناو Juan Carlos با همکاری شرکت اسپانیایی Navantia انجام شود.
       

       
      ناو هلیکوپتر بر Juan Carlos
      https://en.wikipedia.org/wiki/Spanish_ship_Juan_Carlos_I_(L61)
       
      صنایع Spain's Navantia
      https://en.wikipedia.org/wiki/Navantia
       
      رقیب این طرح ناو ROKS Dokdo کره جنوبی توسط صنایع سنگین هانجین بود. عکسی از این ناو هلیکوپتربر

       
      ناو ROKS Dokdo
      https://en.wikipedia.org/wiki/ROKS_Dokdo_(LPH-6111)
       
      همچنین یک شرکت چینی برای این کار پیشنهادی ارائه داد که بعدا ان را پس گرفت.
       
      --------------------------
      مشخصات مورد نظر در این ناو عبارت بود از امکان حمل
      4 لندیگ کرفت
      و حدود 30 وسیله حمل و نقل زمینی
      - Four Landing Craft Mechanics (LCM)
      - Twenty seven Amphibious Assault Vehicles (AAV),
      - Two Landing Craft Personnel Vehicles (LCVP),
      - One Commander Boat
      - One RHIB (Rubber Hull Inflated Boat) will be acquired
       
       
      نماهایی از این ناو با لندیگ کراف

       
       

       
       
      خوشبختانه مشخصات و طرح این ناو چندمنظور قبلا در سایت توسط جناب آرش بحث شده است
      http://www.military.ir/forums/topic/26733-%D8%A2%D8%B4%D9%86%D8%A7%DB%8C%DB%8C-%D8%A8%D8%A7-%D9%86%D8%A7%D9%88-juan-carlos-i-%D9%85%D8%AD%D8%B5%D9%88%D9%84-%D8%A7%D8%B3%D9%BE%D8%A7%D9%86%DB%8C%D8%A7/?hl=juan+carlos
       
      ماموریت  این ناو در نیروی دریایی ترکیه بصورت زیر تعریف شده است
      1-      عملیات آبی خاکی، انتقال تفنگداران دریای به خشکی و حمایت از آنها
      2-      انتقال نیرو و رساندن نیروها به مناطق مورد تهدید
      3-      حمل نیروی هوایی و جنگنده بویژه برای عملیات های دوربرد و عملیات های هوابرد
      4-      عملیات های انسان دوستانه و پشتیبانی لجستیک از مردم در شرایط غیرجنگی ساخت ناو چندمنظور هلیکوپتر، تداوم رشد توان دریایی ترکیه
       
      منابع دیگر 
      http://www.navyrecognition.com/index.php/focus-analysis/naval-technology/2692-turkish-navy-future-lhd-model-showcased-with-f-35b-stovl-aircraft-at-idef-2015.html
       
      http://www.thedailybeast.com/articles/2016/01/05/just-what-the-middle-east-needs-turkey-s-getting-an-aircraft-carrier.html?source=twitter_page&utm_campaign=trueAnthem:+Trending+Content&utm_content=568c231a04d3016ff340b030&utm_medium=trueAnthem&utm_source=twitter&via=twitter_page
  • مرور توسط کاربر    0 کاربر

    هیچ کاربر عضوی،در حال مشاهده این صفحه نیست.