HRA

مقدمه ای بر جنگ های هیبریدی – تئوری ، تاریخچه و حال

امتیاز دادن به این موضوع:

Recommended Posts

مقدمه ای بر جنگ های هیبریدی – تئوری ، تاریخچه و حال

بخش دوم

hybrid-war.jpg

پس از آنکه اقدامات روسیه در اوکراین و کریمه از مرحله پنهانی در اوایل سال 2014 وارد مرحله عیان خود شد ، اصطلاح جنگ هیبریدی  در میان مقامات ، دانشگاهیان و متخصصان  برای توصیف درک غرب از اقدامات روسیه به عنوان یک اقدام جدید بر سر زبان ها افتاد . بازسازی جناح شرقی ناتو، منعکس کننده این تصور است که انگاره امنیتی در اروپا و غرب، به یک سناریوی مشابه جنگ سرد بازگشته است . در مقابل روسیه تا سال 2016، یعنی زمانی که در سخنرانی رئیس ستاد کل نیروهای مسلح خود والری گراسیموف  رئیس کنونی ستاد مشترک نیروهای مسلح فدراسیون روسیه که در آکادمی علوم نظامی روسیه ارائه شد ، از اصطلاح جنگ هیبریدی استفاده نکرده بود .

 

gerasimov.jpg

 

براساس ارزیابی تهدیدات در مقابل کشور روسیه و به ویژه در پرتو اصلاحات گسترده ی نیروهای مسلح این کشور در سال 2008، گراسیموف جنگ های هیبریدی را به عنوان جنگ های مدرن توصیف کرد و انقلاب های رنگی را هم بخشی از این نوع جنگ قلمداد نمود و مدعی شد که ایالات متحده و متحدانش مرزهای بین جنگ و صلح را مخدوش کرده اند .  وی ادامه داد که استفاده از ابزارهای غیرنظامی برای دستیابی به اهداف نظامی و استراتژیک رشد کرده است و در بسیاری موارد این ابزارها از قدرت سلاح ها در تأثیرگذاری فراتر رفته اند .

 

نقل قول

رئیس ستاد مشترک نیروهای مسلح فدراسیون روسیه جنگ های هیبریدی را به عنوان جنگ های مدرن توصیف می کند و انقلاب های رنگی را هم بخشی از این نوع جنگ قلمداد می نماید و مدعی می شود که ایالات متحده و متحدانش مرزهای بین جنگ و صلح را مخدوش کرده اند

 

در طول سال ها، پیشنهادات زیادی برای چگونگی مقابله با فعالان دولتی و غیردولتی که ظاهرا نیروهای هیبریدی هستند، ارائه شده است. سوال اصلی در نبرد آینده این است که آیا از استراتژی یا تاکتیک های مشابه دشمن خود استفاده کنیم یا اینکه کاری متفاوت و غیر منتظره انجام دهیم . محققان و مقاماتی وجود دارند که اصرار می کنند که تطبیقی از تاکتیک های جدید و رویه های به روز شده را انجام دهند ، اما تعداد کمی از آنها ، در مورد چگونگی مقابله با تهدیدات آینده هیبریدی پیشنهادات مشخصی را ارائه می دهند.

 

pavel.jpg

 

به گفته ژنرال یپتر پاول ، رئیس کمیته نظامی ناتو ، هدف اولیه ایجاد تاثیری است که به اندازه کافی قوی باشد ، اما در زیر آستانه ماده 5 (ماده دفاع جمعی) قرار بگیرد ، به طوری که بدون تحریک دشمن و یا رقیب برای آغاز یک پاسخ دفاعی ، به اهداف خود برسیم .

ذکر این نکته در پایان این قسمت ضروری است که واقعا مهم نیست که آیا جنگ هیبریدی یک مفهوم جدید است و یا که نه ، یک مفهوم قدیمی می باشد . با این حال مفید خواهد بود که به خوانندگان آنچه را که کارل فون کلاوزویتس (1780 – 1830) و سان تزو استراتژیست چینی قرن پنجم پیش از میلاد گفته بودند را یادآوری کنیم : یک رویکرد هیبریدی صرفا جنگی است که از تمام ابزارهای لازم برای رسیدن به پیروزی استفاده می‌کند .

 

نقل قول

رئیس کمیته نظامی ناتو می گوید که هدف اولیه ایجاد تاثیری است که به اندازه کافی قوی باشد ، اما در زیر آستانه ماده 5 (ماده دفاع جمعی) قرار بگیرد ، به طوری که بدون تحریک دشمن و یا رقیب برای آغاز یک پاسخ دفاعی ، به اهداف خود برسیم

 

همچنین اصطلاح عملیات هیبریدی ممکن است به صورت دقیق‌ تر برای مشخص کردن تاکتیک‌هایی باشد که به صورت کوتاه مدت در جنگ استفاده می شوند ، درواقع سناریوهای قبل از ماده 5 ، یعنی چگونگی اینکه ناتو بتواند اقدامات خود را در سطوح پایین منازعه بهبود بخشد و یا در صورت امکان از وقوع جنگ اجتناب کند  . حال پرسش اصلی که سعی در پاسخ دادن به آن ، با صرف نظر از تعریف جنگ هیبریدی هستیم  این است که چگونه می توان با یک نیروی هیبریدی و یا دشمنی که از تمام ابزارهای ضروری -  چه متعارف و غیر متعارف، قانونی و غیرقانونی، منظم ویا نامنظم - برای تضعیف هدفی در طول زمان، سطوح مختلف ومکان ، قبل از اعلان جنگ استفاده می‌کند مقابله نمود ؟

 

نقل قول

اصطلاح عملیات هیبریدی به سناریوهای قبل از ماده 5  گفته می شود یعنی در جاییکه ناتو بتواند اقدامات خود ، در سطوح پایین منازعه را بهبود بخشد و یا در صورت امکان از وقوع جنگ اجتناب نماید

 

پی نوشت – در بخش بعدی دکترین گراسیموف را نگاهی می اندازیم اما با این وجود همان گونه که قبلا بیان داشتم به صورت مفصل تری نظریات روس ها درباره جنگ هیبریدی را در تاپیکی جداگانه  ارائه خواهم کرد .

 

 

ویرایش شده در توسط HRA
  • Upvote 12

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر

مقدمه ای بر جنگ های هیبریدی – تئوری ، تاریخچه و حال

بخش سوم

hybrid-war.jpg

 

دکترین گراسیموف : استفاده از تمام ابزارهای لازم - تاریخچه

پس از فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی ، فدراسیون روسیه اعلام کرد که ممکن است در داخل به کندی به سمت اصلاحات دموکراتیک لیبرال و همچنین  اصلاحات اقتصادی بازار حرکت کند . در خارج از روسیه  سیاست جنگ سرد اتحادیه جماهیر شوروی به صادرات به سمت مناطق تحت نفوذ نزدیک به این کشور ، یعنی به کشورهای تازه‌ استقلال ‌یافته که زمانی اتحاد جماهیر شوروی را تشکیل می‌دادند ، معطوف شد . این سیاست موقعیت روسیه را بالا برد و به روسیه سکویی برای ادامه قدرت و نفوذ در خارج از مرزهای خود داده و به ناچار این کشور را در تضاد با اصول دموکراسی غربی قرار داد . زمانی که کشورهای حوزه بالتیک استقلال خود را در سال ۱۹۹۱ اعلام کردند ، حفاظت از مهاجران روس تباری که در داخل مرزهای آن‌ ها قرار داشتند ، دلیلی منطقی برای مداخله به روسیه می داد . در لیتوانی، روسیه حزب کمونیست لیتوانی و جنبش Yedinstvo را که علیه استقلال لیتوانی با تاکتیک ‌های سنتی شوروی از قبیل تبلیغات و تظاهرات کارگران سازمان ‌یافته مبارزه می‌کرد ، کنترل می نمود .

 

نقل قول

پس از فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی ، روس ها تمرکز خود را متوجه کشورهای تازه استقلال یافته کردند و به این شکل سکویی برای ادامه قدرت و نفوذ خود در خارج از مرزهای روسیه ایجاد نمودند

 

ارتش روسیه در نهایت توانست به بهانه حفظ نظم و قانون برای شهروندان روس ، که یک چهارم جمعیت لیتوانی را  تشکیل داده بودند ، به این کشور اعزام شود. در همان زمان ، روسیه داوطلبان را برای کمک به جدایی طلبان روس در مولداوی فرستاد و ارتش روسیه از این داوطلبان پشتیبانی می کرد . در اوایل دهه ۲۰۰۰ ، لتونی و لیتوانی با شایعات مربوط به دخالت سازمان ‌های سیاسی با سرمایه روسیه ، کمپین های اطلاعاتی دروغ و رشوه خواری  به چشم انداز مشخصی از نفوذ روسیه در خارج از این کشور نزدیک شدند . انقلاب‌های رنگی در اوکراین ، گرجستان و قرقیزستان بر قاطعیت و عزم روسیه برای اجرای روایت های ضد غربی خود ، در حوزه اطلاعاتی جنگ ‌های سیاسی تاثیر گذار بوده اند .

 

Georgia2C_Ossetia2C_Russia_and_Abkhazia.jpg

 

در دهه های اخیر ، استفاده روسیه از تاکتیک های نظامی و غیر نظامی در گرجستان و اوکراین موفقیت آمیز بوده است. پس از تصویب مجوز سازمان ملل متحد برای ورود به موضوع گرجستان از طریق عملیات های حفظ صلح در هر دو منطقه آبخازیا و اوستیای جنوبی (1992 - 2008) ، روسیه به صورت نظامی و دیپلماتیک موضع گرفته تا قدرت نفوذ خود را نسبت به گرجستان تقویت نماید . این امر به طور واضح با قرار دادن افرادی از قومیت های روس در جایگاه های کلیدی وزارت های اوستیای جنوبی و آبخازیا برای به وجود آوردن نفوذ دیپلماتیک  صورت گرفت .

تاکتیک‌های جنگ سایبری روسیه که در جریان درگیری نظامی صورت پذیرفتند  شامل حملات DDOS برای رد دسترسی یا اخلال درارتباطات و فعالیت‌های اطلاعاتی به منظور جمع‌ آوری اطلاعات نظامی و سیاسی از شبکه ‌های گرجستان انجام گرفتند . پس از پنج روز عملیات نظامی ، دیمیتری مدودف ، رئیس جمهور وقت روسیه ، به نیروهای روسی دستور داد تا تمام عملیات های نظامی در گرجستان را متوقف سازند و طرح صلحی را پذیرفت که اساسا اجازه می داد روسیه به تسلط خود بر گرجستان ادامه دهد .

 

نقل قول

مسکو روایت‌های دوستار روسیه و فعالیت‌ های اطلاعاتی را در جنوب و شرق اوکراین تداوم داده‌ و از شبکه گسترده منابع و پرسنل طرفدار روسیه در اوکراین برای بهره‌ برداری از فرصت‌ها و ایجاد انشقاق در اوکراین بر ضد دولت غرب گرای اوکراین استفاده می نمود

 

تاثیر گذاری بر اوکراین که بخش‌های صنعتی و منابع با ارزش انرژی را دارا است ، از زمان انقلاب ۱۹۱۷ برای اهداف ملی شوروی و روسیه حیاتی بوده‌ است. این دو کشور نه تنها یک مرز طولانی بلکه اقتصاد های وابسته ، یک مشارکت نظامی - صنعتی و تبارهای قومی بزرگ یکسانی را در بر دارند. مسکو روایت‌های دوستار روسیه و فعالیت‌ های اطلاعاتی را در جنوب و شرق اوکراین تداوم داده‌ و از شبکه گسترده منابع و پرسنل طرفدار روسیه در اوکراین برای بهره‌ برداری از فرصت‌ها و ایجاد انشقاق در اوکراین در زمانی که فعالیت ‌های سیاسی داخلی اوکراین به نفع اهداف روسیه نباشد بر ضد دولت اوکراین که به دنبال روابط بیشتر با غرب بوده ، استفاده کرده ‌است .

 

russia-graffiti.jpg

 

تنوع و پیچیدگی بازیگران وابسته به مسکو، شدت اقدامات و تاکتیک ‌های روس ها را نشان می‌دهد . این اقدامات هماهنگ شامل :

  • استفاده از NGO ها برای ترویج احساسات ضد غربی ، ضد ناتو و ضد دموکراتیک
  • ایجاد شک و تردید در مورد وضعیت ارضی کریمه
  • استفاده از زبان و آموزش و پرورش به عنوان ابزار سیاسی - از جمله سوء استفاده از کتاب های درسی و مدارس
  •  انتشار و توزیع روزنامه‌ های آزاد ضد دولتی
  • تغییر نام خیابان‌ ها ، شهرها و مراکز فرهنگی 
  • آویزان کردن پرچم‌های روسیه و ایجاد دیوار نوشته‌ ها بر روی ساختمان ‌های اوکراین 
  • استفاده از مذهب به عنوان ابزار سیاسی و ترویج کلیسای ارتدوکس روسیه
  • و تغییر حافظه مشترک جمعی می شوند .  

 

نقل قول

اقدامات روس ها در اوکراین در راستای جنگ هیبریدی شامل ترویج احساسات ضد غربی ، ایجاد تردید در مورد کریمه ، سوء استفاده از آموزش و پرورش ، انتشار روزنامه های ضد دولتی ، تغییر نام خیابان ها و مکان ها ، نمایان کردن نماد های روسی در جامعه ، استفاده از مذهب به عنوان ابزار سیاسی و تغییر حافظه مشترک جمعی می شدند

 

انشاالله ادامه خواهد داشت ...

 

ویرایش شده در توسط HRA
  • Upvote 13

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر

مقدمه ای بر جنگ های هیبریدی – تئوری ، تاریخچه و حال

بخش چهارم

hybrid-war.jpg

 

دکترین گراسیموف : استفاده از تمام ابزارهای لازم - محتوا

موقعیت فیزیکی روسیه در کریمه و گسترش مستمر روابط اقتصادی، جنبش‌های طرفدار روسیه و وابستگی متقابل دولت اوکراین به مسکو اجازه داد تا به سرعت از جنبش Euromaidan برای حفاظت از اتباع روس ، تصرف کریمه و ایجاد اختلاف در شرق اوکراین استفاده کند .

در سال ۲۰۱۳ ، ژنرال گراسیموف مقاله‌ ای را منتشر و مدلی را در آن ارائه کرد که مشخصا قصد و اقدامات مرحله ای روسیه برای برآورده کردن منافع ملی خود را توصیف می نمود . این مدل اکنون به عنوان استراتژی گراسیموف شناخته می‌شود . گراسیموف در این مقاله ، جهانی را توصیف کرد که در آن نقش ابزارهای غیر نظامی برای دستیابی به اهداف سیاسی و استراتژیک افزایش یافته است و در بسیاری از موارد این ابزار ها از قدرت سلاح ها در کارآیی فراتر رفته اند .

 

نقل قول

گراسیموف جهانی را توصیف کرد که در آن نقش ابزارهای غیر نظامی برای دستیابی به اهداف سیاسی و استراتژیک افزایش یافته است و در بسیاری از موارد این ابزار ها از قدرت سلاح ها در کارآیی فراتر رفته اند

 

ابزارهای غیر نظامی شامل عوامل سیاسی ، اقتصادی ، اطلاعاتی ، بشر دوستانه و سایر بخش‌ها در هماهنگی با پتانسیل اعتراضی مردم است . گراسیموف به روشنی بیان کرد که استفاده از عملیات ویژه و نیروهای نظامی ممکن است لازم باشد، اما اغلب تحت پوشش سایر ماموریت ‌ها برای پنهان کردن اهداف واقعی از جمله خرابکاری ، اجبار و تاکتیک ‌های جنگی غیرمتعارف کلاسیک انجام می‌شوند. مدل  آورده شده در شکل زیر که از یک نسخه ترجمه ‌شده از مقاله اصلی است ، به وضوح نشان می‌دهد که فازهای اولیه بسیج هیبریدی ، بر روش‌های غیر نظامی تمرکز دارند و مرحله ‌ای را که بر جامعه مدنی و حوزه انسانی تاکید دارد را برجسته می نماید .

 

Gerasimov-Model.jpg

 

گراسیموف مفهوم جدید عملیاتی را با برخی از اصول مشابه با اصول گئورگی ایسرسون Georgii Isserson ، متفکر پیشین نظامی شوروی در 60 سال پیش و قبل از جنگ جهانی دوم توضیح داد . ایسرسون هنر عملیاتی را به عنوان توانایی جهت دهی و سازماندهی تعریف می کرد که در آن عملیات ها ، زنجیره ای از تلاش ها در تمام عمق منطقه عملیاتی است که با اصول شوک ، سرعت ، کارایی ، تحرک ، همزمانی ، پشتیبانی فنی و در لحظه تعیین کننده مرحله نهایی انجام می پذیرد . گراسیموف به مفهوم ایسرسون ، اعمال اقدامات نامتقارن و غیرمستقیم توسط اجزای نظامی - غیر نظامی ، نیروهای عملیات ویژه و سلاح های تکنیکی technical به منظور تضعیف اقتصاد و نابودی کلیدی زیرساخت ها در یک منطقه بالقوه عملیاتی را افزود. بنابراین مفهوم عملیاتی جدید یک تداوم صرف از هنر عملیاتی فعلی روسیه با ابزارهای مختلف، نه تنها در حوزه فیزیکی بلکه در حوزه اطلاعاتی است.

 

نقل قول

استفاده از عملیات ویژه و نیروهای نظامی ممکن است لازم باشد ، اما اغلب تحت پوشش سایر ماموریت ‌ها برای پنهان کردن اهداف واقعی از جمله خرابکاری ، اجبار و تاکتیک ‌های جنگی غیرمتعارف کلاسیک انجام می‌شوند

 

روسیه از نیروهای پروکسی ، هم شبه‌ نظامی و هم سایبری با پشتیبانی موسسات و رسانه ها حمایت می کند تا انواع مختلفی از عملیات ‌ها مانند عملیات های غیر متعارف ، اطلاعاتی ، روانشناختی و سایبری و همچنین کمک به نیروهای امنیتی و ارتباطات استراتژیک را هدایت کنند. روسیه این ابزار های نظامی و غیر نظامی را از طریق شرکت‌ ها و سازمان ‌های تحت کنترل دولت  در زیر یک ساختار فرماندهی سیاسی متمرکز مدیریت می‌ نماید . این ساختار همراه با این واقعیت که نیروهای نیابتی از ترکیبی از روس‌ها و افرادی با قومیت روسی در خارج کشور تشکیل شده‌اند روسیه را قادر می سازد که نه تنها از شرایط اجتماعی بهره‌ برداری کند بلکه از عوامل فرهنگی و زبانی در کشورهای اتحاد جماهیر شوروی سابق و در خانه برای ایجاد نیروهای نیابتی هم بهره ببرد .  

 

Putin-And-Gerasimov.jpg

 

همانطور که این مدل نشان می‌دهد ، تشکیل ائتلاف ها ، اتحادیه‌ ها و گروه‌های مخالف سیاسی و اعمال و استفاده از فشارهای سیاسی ، اقتصادی و دیپلماتیک ، ابزارهایی هستند که می‌توانند با استفاده از همه ابزارهای قدرت ملی برای نفوذ بر حوزه انسانی (جامعه مدنی) مورد استفاده قرار گیرند . دکترین نظامی رسمی روسیه که توسط شورای امنیت روسیه و رئیس جمهور این کشور ، ولادیمیر پوتین در دسامبر 2014 تصویب شد ، نشان می دهد که روسیه چگونه به این مدل درگیری ها نگاه می کند . بر اساس این نظریه ، درگیری های مدرن نیازمند استفاده از شیوه های غیرمستقیم و اقدامات نامتقارن ، از جمله اقدامات غیر نظامی است که با استفاده گسترده از پتانسیل اعتراضی مردم و نیروهای سیاسی و جنبش های اجتماعی که توسط نیروی خارجی تامین می شوند ، اجرا می گردد .

 

نقل قول

درگیری های مدرن نیازمند استفاده از شیوه های غیرمستقیم و اقدامات نامتقارن ، از جمله اقدامات غیر نظامی است که با استفاده گسترده از پتانسیل اعتراضی مردم و نیروهای سیاسی و جنبش های اجتماعی که توسط نیروی خارجی تامین می شوند ، اجرا می گردد

 

بن پایه :

در این بخش علاوه بر مقاله اصلی بخش هایی از مقاله زیر هم آورده شده است :

  • Russia’s Perception Warfare - MILITAIRE SPECTATOR JAARGANG 185 NUMMER 4 – 2016
  • Upvote 9

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر

مقدمه ای بر جنگ های هیبریدی – تئوری ، تاریخچه و حال

نیروهای عملیات ویژه در جنگ هیبریدی

hybrid-war.jpg

 

نیروهای عملیات ویژه در جنگ هیبریدی 

افسانه ‌ها و تصورات غلط زیادی در مورد نیروهای عملیات ویژه وجود دارد. تعریفی که عموما برای SOF (Special Operations Forces) مورد توافق است در دکترین ناتو AJP-3.5 به این شکل آمده‌ است :

عملیات‌ ویژه فعالیت‌ های نظامی است که توسط نیروهای برگزیده مجهز ، سازمان ‌یافته و آموزش ‌دیده ، با استفاده از تکنیک ها ، تاکتیک‌ها و اسلوب های غیر متعارف به کار گرفته می‌شوند . این فعالیت‌ ها ممکن است در محدوده کامل عملیات ‌های نظامی، به طور مستقل و یا با نیروهای متعارف انجام شوند تا به رسیدن به هدف نهایی مطلوب کمک نمایند . ملاحظات سیاسی - نظامی ممکن است نیاز به تکنیک‌ های پنهانی یا زیرزمینی داشته باشد و پذیرش درجه ‌ای از ریسک سیاسی یا نظامی موجود با عملیات نیروهای متعارف مورد پذیرش نباشد . عملیات‌های ویژه منجر به ایجاد نتایج استراتژیک یا عملیاتی می‌شوند و یا در جایی اجرا می‌شوند که ریسک سیاسی قابل ‌توجهی وجود داشته باشد .

 

شاید یکی از ژرف ترین اظهارات مربوط به این تعریف ناتو این است که عملیات ویژه یک ابزار نظامی است که برای کمک به رویکرد امنیتی جامع بسیار مناسب است . در تعاریف موجود در کتاب Force of Choice: Perspectives on Special Operations از دریاسالار بازنشسته ارتش آمریکا،  ویلیام مکراون William McRaven ، اشاره شده که ایده کلی استفاده از SOF ، به عنوان یک ابزار استراتژیک ملی و بین المللی است و مکراون این نکته را بیان می کند که بهترین نوع استفاده از SOF در فضای ضعیف بین دیپلماسی و جنگ متعارف می باشد .

 

SOF.jpg

 

از این رو ، در سناریوی قبل از ماده 5 ، بهترین منبع و استراتژی ملی و بین‌المللی برای مقابله با نیروهای هیبریدی استفاده از SOF البته نه به تنهایی بلکه در ترکیب با ابزارهای دیپلماتیک و منابع متعارف است . یک راه ، برای برجسته کردن این اصل همکاری که در استراتژی ضد جنگ های هیبریدی در NORSOF 2025 پیشنهاد شده ، از طریق یک رویکرد جامع یا همه جانبه دولتی با اعضای جامعه SOF در یک نقش موثر یا استراتژیک مرکزی است .  تمام مقالاتی که در این مساله خاص وجود دارند، SOF را به عنوان یک قطعه از پازل در کنار دیگر قطعات قرار می دهند که لازم است که با نیروها ، عناصر، نهادها، مفاهیم و منابع دیگر چه داخلی و چه بین‌المللی ، هماهنگ شود تا یک استراتژی کلان برای مقابله با هر حریفی ، چه هیبریدی و یا غیر هیبریدی را تکمیل نمایند . این نقش ، به عنوان یک عامل منحصر به فرد و پیشتاز در یک محیط عملیاتی مشترک ، یکی از مهمترین مأموریت های SOF می باشد که توسط ناتو مشخص شده است.

 

نقل قول

بهترین نوع استفاده از نیروهای عملیات ویژه در فضای ضعیف بین دیپلماسی و جنگ متعارف می باشد

 

علی ‌رغم برخی اختلافات در جزئیات ، تمام کشورهای غربی دارای نیروی SOF ، ماموریت های نسبتا مشابهی را برای این نوع نیرو تعریف کرده اند . سه وظیفه عمومی در هر ساختار SOF وجود دارد : کمک نظامی (MA - Military Assistance) ، شناسایی ویژه (Special Reconnaissance - SR) و اقدام مستقیم (Direct Action - DA) به اضافه عملیات‌های ویژه در یک محیط مشترک عملیاتی . کمک نظامی شامل آموزش ، تربیت و حمایت از متحدان نظامی معمولا در محل (on-site) یا در صحنه نبرد در خارج از مرزهای ملی است . هدف کلاسیک MA ، انجام وظایف فرعی خاص در ماموریت است تا زمانی که نیروهای نظامی متحد قادر به انجام آن به تنهایی باشند .  فعالیت های MA اغلب بینش اضافی و داده ها / اطلاعات (information/intelligence) جدیدی را در داخل و اطراف حوزه مسئولیت ایجاد می‌کند و منجر به شکل گیری وظایف مستقل یا مشترک SR و DA  در عملیات های آینده می شود.

 

نقل قول

هدف کلاسیک کمک نظامی یا MA ، انجام وظایف فرعی خاص در ماموریت است تا زمانی که نیروهای نظامی متحد قادر به انجام آن به تنهایی باشند

 

مفهوم کنونی جنگ غیر متعارف را می توان ، به عنوان نسخه ‌ای پیشرفته تر و جامع ‌تر از MA ، که وظیفه اصلی آن حمایت از جنبش‌ های مقاومت در یک کشور در حال جنگ می باشد ، در نظر گرفت. این موضوع شامل تضعیف مشروعیت داخلی و بین‌المللی از قدرت هدف و نیز خنثی‌ سازی قدرت رسمی آن و انتقال قدرت به مقاومت است . علاوه بر مجموعه ماموریت های امروزی و رایج SOF یعنی  (MA ، SR وDA) ، مفهوم جنگ نامنظم (که جایگزین جنگ غیر متعارف است) ، به ویژه در مورد MA بسیار برجسته است . جنگ نا منظم شامل حمایت از عملیات شورش و تسهیل روند سیاسی است که در آن SOF می تواند از دیپلماسی ، عملیات اطلاعاتی و اقدامات اقتصادی حمایت کند.

 

SOF.png

 

در مقابل شناسایی ویژه یا SR به طور مشخص در مورد جمع‌ آوری اطلاعات از طریق ابزارهای مختلف ، در امتداد  فضا و زمان و به ویژه برای زمینه‌ ها یا مجموعه ماموریت هایی که بسیار خطرناک ، خصمانه یا دارای حساسیت های بالای سیاسی هستند، طراحی شده ‌است . همچنین اقدام مستقیم یا DA شامل ماموریت‌های دقیق (تهاجمی) ، محدود به فضا و زمان و به وضوح به سمت یک جاه ‌طلبی استراتژیک تعریف ‌شده هدایت می‌شود که می‌تواند منجر به یک پارادایم جدید در عملیات‌های جاری گردد .

با توجه به طبیعت متفاوت این سه مجموعه ماموریت منحصر به فرد ، گاهی اوقات آنها ، به صورت مستقیم (SR و DA) و غیر مستقیم (MA) طبقه‌ بندی می‌شوند. این روش‌های مستقیم و غیر مستقیم را می توان ین و یانگ عملیات های ویژه در نظر گرفت.

 

نقل قول

شناسایی ویژه یا SR جمع‌ آوری اطلاعات از طریق ابزارهای مختلف ، در امتداد  فضا و زمان و به ویژه برای زمینه‌ ها یا مجموعه ماموریت هایی که بسیار خطرناک ، خصمانه یا دارای حساسیت های بالای سیاسی هستند می باشد و همچنین اقدام مستقیم یا DA شامل ماموریت‌های دقیق (تهاجمی) است

 

در ایالات متحده این اصطلاحات با اندکی تفاوت برای تفکیک بین رویکردهای مستقیم و غیر مستقیم SOF استفاده می گردند : حمله جراحی (surgical strike) برای SR و DA (همچنین به عنوان قدرت سخت) و جنگ ویژه (special warfare) برای MA (همچنین به عنوان قدرت نرم) به کار برده می شوند . همان طور که در ین و یانگ نشان داده می شود ، SOF بیش‌ ترین تاثیر را در زمانی دارد که تعادل مناسب بین قابلیت‌ های آن وجود دارند اما این تعادل به طور مداوم در صورت تغییر شرایط ، تغییر می‌کند . این ویژگی‌ها و همچنین واریانس و تعادل در وظایف و مجموعه‌ های ماموریت ، یک منبع بسیار خوب برای مبارزه با تاکتیک‌ های جنگی هیبریدی ایجاد می نمایند .

 

sofwarpeace.jpg

 

واژه رایج دیگر مربوط به جنگ هیبریدی منطقه خاکستری gray zone است که اغلب به عنوان فضای مفهومی بین جنگ و صلح توصیف می‌شود . واژه‌های دیگری مانند جنگ‌ های کوچک small wars ، درگیری با شدت کم low-intensity conflict  و عملیات‌های نظامی غیر جنگی نیز برای توصیف درگیری‌ ها در منطقه خاکستری مورد استفاده قرار گرفته‌ اند . اما اگر منطقه خاکستری واقعا به توصیف درک ما از مناقشه قبل از اعلام جنگ ادامه دهد ، باید آن را به عنوان یک شرایط محیطی برای بهترین استفاده از SOF ، نه به عنوان یک استراتژی ، مورد بررسی قرار داد ، درست همانطور که بیل مکراون Bill McRaven آن را زمانی ارائه داد که جنگ نامنظم ، استراتژی نظامی برای دستیابی به بهترین نتایج در مرحله مفهومی بین دیپلماسی و جنگ بود .

 

نقل قول

SOF بیش‌ ترین تاثیر را در زمانی دارد که تعادل مناسب بین قابلیت‌ های آن وجود دارند اما این تعادل به طور مداوم در صورت تغییر شرایط ، تغییر می‌کند . این ویژگی‌ها و همچنین واریانس و تعادل در وظایف و مجموعه‌ های ماموریت ، یک منبع بسیار خوب برای مبارزه با تاکتیک‌ های جنگی هیبریدی ایجاد می نمایند .

 

بن پایه :

در این بخش علاوه بر بن پایه های بخش های قبل از منبع زیر هم استفاده شده است :

  • THE COVERT USE OF THE GLOBAL SPECIAL OPERATIONS NETWORK AND THE MILITARIZATION OF COVERT ACTION IN POLITICAL WARFARE AND THE GRAY ZONE

 

انشاالله ادامه خواهد داشت ... 

  • Upvote 9

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر

مقدمه ای بر جنگ های هیبریدی – تئوری ، تاریخچه و حال

نیروهای عملیات ویژه - جمع بندی و پیشنهادات

hybrid-war.jpg

 

پیشینه ، تهدیدات جاری و پیشنهاداتی برای استفاده موثر تر از نیروهای عملیات ویژه

در سال ۲۰۱۴ ، جهان شاهد آن بود که روسیه کریمه را در ظاهر با سهولت به  خاک خود الحاق کرد  و در این مسیر از تکنیک ‌های پیشرفته تری نسبت به آنچه که مسکو چند سال پیش در گرجستان استفاده کرده بود بهره‌ برداری نمود . این کار با قرار دادن عوامل روسیه در موقعیت‌های کلیدی در موسسه هایی  مانند Ukraine’s SBU (معادل اداره تحقیقات فدرال ایالات ‌متحده) انجام شد . هنگامی که روسیه متوجه شد که زمان شروع تصرف کریمه است ، این کار را با یک حمله سایبری به اوکراین مشابه با عملیات خود در برابر گرجستان آغاز نمود . با این حال، این بار روسیه از این حمله با جنگ الکترونیک پشتیبانی کرد که باعث شد تا مقامات کریمه ارتباط خود را با کی یف از دست بدهند  و در نتیجه توانایی کی یف برای تامین موثر فرماندهی و کنترل در طول بحران تضعیف شد . هنگامی که نیروهای روسیه وارد کریمه شدند ، هیچ نشانه ‌ای بر روی لباس های خود نداشته و همچنین درک فراتری از سربازان عادی روس در مورد اینکه چه اتفاقی در حال وقوع است داشتند (م – نیروهای آموزش دیده ای بودند که می دانستند در این شرایط باید چگونه عمل کنند).

 

crimea.jpg

 

سردرگمی در بین ساکنان کریمه ایجاد شد و این سردرگمی پس از آن توسط رسانه‌ های روسی و کانال ‌های رسمی تشدید گشت تا حدی که همه آن‌ها این تهاجم را یک قیام محلی ‌نامیدند . لازم به ذکر است که به دلیل تلفیق تکنیک های متعارف و نامنظم روسیه ، توانایی این کشور برای ایجاد سردرگمی و اقدام سریع  ، باعث شد کریمه بدون خونریزی در اختیار روسیه قرار بگیرد . این اقدام دقیقا بعد از آغاز یک جنگ تا حدی کاملا غیر متعارف در حمایت از جنبش جدایی طلب شرق اوکراین صورت گرفت (م . برای جلب توجه اوکراین نسبت به شرق کشور و کم شدن تمرکزش بر روی کریمه )  .

 

نقل قول

روسیه تصرف کریمه را با یک حمله سایبری به اوکراین  آغاز کرد و این حمله را با جنگ الکترونیک پشتیبانی نمود که این امر موجب گردید تا مقامات کریمه ارتباط خود را با کی یف از دست بدهند  و در نتیجه توانایی کی یف برای تامین موثر فرماندهی و کنترل در طول بحران تضعیف شود

 

medium_100861.jpg

 

حال سوال این است که چرا متحدان ناتو نتوانستند پاسخ مؤثر به اشکال جدید تجاوز روسیه که در بخش اول شرح داده شد را ایجاد کنند ؟

لئو بلانکن Leo Blanken پیشنهاد می‌کند که پاسخ این سوال ممکن است در فرضیات به ارث برده شده و عادت‌ های ریشه ای تفکر باقی مانده از جنگ سرد باشد. در حرکت از چرایی به چگونگی (م - حرکت به سمت تدوین دکترین) اسپن برگ ناتسن Espen Berg-Knutsen معتقد است که در برابر تهاجم هیبریدی نیروهای عملیات ویژه می‌توانند نقش کلیدی در دفاع از کشورهای کوچک با تشکیل هسته واحد های چند تخصصی multidisciplinary  که تلاش‌های مشترک مقابله با هجوم را هماهنگ می ‌کنند، داشته باشند . سندر فابیان Sándor Fábián  پیشنهاد می‌کند که به منظور موثر عمل کردن در برابر استراتژی‌ها و تاکتیک‌های هیبریدی ، کشورهای متحد باید در نظر داشته باشند که نیروهای نظامی خود را از حوزه جنگ ‌های سنتی به سمت جنگ‌های نا منظم و غیر متعارف حرکت دهند . فابیان استدلال می‌کند که بهترین راه مبارزه با یک نیروی هیبریدی ، تبدیل شدن به یک نیروی هیبریدی است ، تلاشی جامع در دولت که پلیس ، ارتش و بخش‌ های دیگر امنیت ملی را ترکیب می‌کند .

 

نقل قول

بهترین راه مبارزه با یک نیروی هیبریدی ، تبدیل شدن به یک نیروی هیبریدی است ، تلاشی جامع در دولت که پلیس ، ارتش و بخش‌ های دیگر امنیت ملی را ترکیب می‌کند

 

پایان

ویرایش شده در توسط HRA
  • Like 1
  • Upvote 10

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر

سلام

به نظرم آمد فعلا یک شرح کوتاه از منطقه خاکستری در این موضوع ارائه کنم تا مطلب بالا کمی کامل تر شود و انشاالله در آینده این مبحث در موضوعی جداگانه بسط داده شود .

 

منطقه خاکستری

sofwarpeace.jpg

 

جنگ هیبریدی استفاده از قدرت به منظور دستیابی به اهداف ملی به گونه ای که مسیر به کمترین تنازع فیزیکی (سخت) منجر شود . چنین جنگی در منطقه خاکستری صورت می‌گیرد ، به این معنی که عملیات ها ممکن است به وضوح از آستانه جنگ عبور نکنند که این موضوع می تواند به دلیل ابهام در قوانین بین‌ المللی ، ابهام در اقدامات و اسناد و یا به این دلیل که  فعالیت‌ ها انجام یک واکنش از جانب دشمن را توجیه نمی‌کنند صورت پذیرد .

در منطقه خاکستری ، دو حالت مبارزه غلبه دارد . اول، عملیات های اطلاعاتی که تمام موارد ازقبیل پروپاگاندا تا استفاده از رسانه‌های اجتماعی برای انتشار اطلاعات درست یا اطلاعات نادرست را شامل می شود . ابزار دوم سایبر است.

  • Upvote 8

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
بر 26 خرداد 1398 در 12:24 , HRA گفت:

هنگامی که نیروهای روسیه وارد کریمه شدند ، هیچ نشانه ‌ای بر روی لباس های خود نداشته و همچنین درک فراتری از سربازان عادی روس در مورد اینکه چه اتفاقی در حال وقوع است داشتند (م – نیروهای آموزش دیده ای بودند که می دانستند در این شرایط باید چگونه عمل کنند).

 

 

این حرکت یک تاکتیک قدیمی و تمرین شده است و اگر اشتباه نکنم در جنگ کریمه(1853) هم به همین شکل در همین مناطق توسط روسها انجام شد. مورد دیگر در تکرار این روش در این اواخر کارهایی هست که داعش در الانبار و موصل انجام داد. نیروهای ویژه ناتو و آمریکا هم در منطقه کردستان و بخش های از سوریه بارها این روش رو به اجرا گذاشتند+رامبو در افغانستان البته...:lol:

 

شروطی که داره اینه که:

در همین منطقه خاکستری که فرمودید، در میانه صلح و جنگ انجام بشه.

توسط نیروهای آموزش دیده، مورد پذیرش و آشنا به زبان محلی انجام بشه.

قبلش اقداماتی صورت داد که حواس ها از این مناطق پرت بشه، مثل همین اخلال و اظطراب(مانور نظامی و پروپگاندای خبری)

 

ولی این روزها لاجرم از اونجایی که همه فعالیت های بشر جلوی دوربین های موبایل و شبکه های اجتماعی هست، قبلش کمپینگ های خبری انحرافی بسیاری برای خر تو خر کردن اوضاع باید راه بندازن...

 

  • Upvote 5

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
1 hour قبل , worior گفت:

 

این حرکت یک تاکتیک قدیمی و تمرین شده است و اگر اشتباه نکنم در جنگ کریمه(1853) هم به همین شکل در همین مناطق توسط روسها انجام شد. مورد دیگر در تکرار این روش در این اواخر کارهایی هست که داعش در الانبار و موصل انجام داد. نیروهای ویژه ناتو و آمریکا هم در منطقه کردستان و بخش های از سوریه بارها این روش رو به اجرا گذاشتند+رامبو در افغانستان البته...:lol:

...

 

 

حالا این از بعد تهاجمیش بود . در مقابل این بعد دفاع وجود داره که نیروها در سطح تاکتیکی و فردی باید به گونه ای آموزش دیده باشند که اسیر اینگونه عملیات ها نشوند و به سرعت دست به تقابل بزنند .

رامبو هم با حال بود . البته مستحضر هستید که رامبو بازی توی ایران جواب نمیده ، چون همینکه بیاد توی خیابون گشت ارشاد می گیردش big_grin .

  • Upvote 2

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر

سلام 

برادر بزرگوارمان جناب @MR9  تصویری در بروزرسانی ارسال نمودند به شرح زیر

bnvf_photo_2019-08-09_17-14-43.jpg

 

با توجه به مباحثی که در تاپیک های جنگ های هیبریدی خدمت دوستان ارائه شده این موارد فراتر از تغییر نام چند کوچه و خیابان بوده و به صورت دانه های یک پازل بسیار بزرگتر در حال شکل دهی یک نوع جنگ نوین (که ما در اینجا با عنوان جنگ هیبریدی به آن اشاره نموده ایم) می باشد . در همین مطلب موارد زیر را برای کشور خودمان بومی سازی نمایید 

بر 20 اردیبهشت 1398 در 19:20 , HRA گفت:
  •  استفاده از NGO ها برای ترویج احساسات ضد غربی ، ضد ناتو و ضد دموکراتیک
  • ایجاد شک و تردید در مورد وضعیت ارضی کریمه
  • استفاده از زبان و آموزش و پرورش به عنوان ابزار سیاسی - از جمله سوء استفاده از کتاب های درسی و مدارس
  •  انتشار و توزیع روزنامه‌ های آزاد ضد دولتی
  • تغییر نام خیابان‌ ها ، شهرها و مراکز فرهنگی 
  • آویزان کردن پرچم‌های روسیه و ایجاد دیوار نوشته‌ ها بر روی ساختمان ‌های اوکراین 
  • استفاده از مذهب به عنوان ابزار سیاسی و ترویج کلیسای ارتدوکس روسیه
  • و تغییر حافظه مشترک جمعی می شوند .  

 

 اینگونه موارد جزئی در کنار موضوعات دیگر (به عنوان مثال وقایع مرتبط با آموزش و پرورش و مدارس کشور و مسابقات فوتبال و ...) ، در حال وارد آوردن ضرباتی به بخش های مختلف جامعه در راستای از هم گسیختن لایه های اجتماعی ، تهی سازی عقیدتی (چه دینی و چه ملی گرایی واقعی) و دشمن پنداری افراطی افراد و  ... می باشد .  

مهمترین نکته این است که با توجه به پنهان بودن و بعضا جزئی بودن اینگونه اقدامات ، حساسیت های کمتری در بخش هایی از جامعه ایجاد می کند ، اما طراحان اصلی با قرار دادن وقایع  در کنار هم به سمت هدف خود در حال حرکت هستند و به این شکل ، از هم گسیخته شدن روابط اجتماعی ، باعث افزایش برخورد ها و احساسی تر شدن آنها  و کاهش قوام اجتماعی می گردد . 

در کنار مطالب بالا ، مطلب زیر را که در تاپیک توافق هسته ای قرار داده شد هم می تواند جزئیات بیشتری را برای همراهان آشکار کند

 

نقل قول

 

دوستان این دقت نظر را داشته باشند که بدون دسته بندی های مشترک هر ساختار اجتماعی مبتنی بر حس/ طبقه / واکنش (دریافت احساسی ، طبقه بندی و بخشی کردن جامعه و سپس واکنش دادن) در قلمرو ساده  شکسته خواهد شد و نتیجه اش سقوط مارپیچی خارج از کنترل ساختار به درون لایه لیتانی همواره معترض است (همواره در حال غر زدن) .  این روند مراحل زیر را دارد :

  1. اول من ! (حرف من درست تر است اما دلایل پایه ای و اصولی ارائه نمی شود)
  2. تنها من !  (فقط من درست می گویم)
  3. من ! من ! من ! (ورود به حالت آشوبناک که به صورت هرج و مرج کودکانه هستش و به مانند بچه ای که در هنگام لجبازی به هیچ صراطی مستقیم نیست و با همه چیز مخالف است رفتار می کند)

به این شکل با افزایش تنش اجتماعی و گسسته شدن پیوند بین افراد ، دسته بندی های قلمرو ساده از اینکه چه چیز از نظر ما واقع شده است به چه چیز از نظر من صادق است شکسته می شوند که باعث  تغییر ماهیت از حقوق ما به حقوق من و از بین رفتن آگاهی درباره مسئولیت های متقابل ، که برساخته های اجتماعی مانند حقوق فردی را پی ریزی می کنند می گردد و  خود محوری را بنیان می نماید .

 

 

همچنین متن زیر که در تاپیک قوانین جنگ های هیبریدی خدمت دوستان ارائه شد هم در اینجا می تواند به فهم مسئله بیشتر کمک نماید

نقل قول

 

دوستان توجه کنند یکی از مفاهیم موجود در جنگ هیبریدی موضوع نظریه آشوب است .  در اینجا دشمن با ایجاد آشوب های ناشی از اقداماتش باعث از بین رفتن نظم در سیستم  هدف می شود و کار را به جایی می رساند که سیستم هدف را دچار فساد کامل کرده (از منظر عملکردی) و برای اینکه تهدید از بین رود نیاز به راه اندازی مجدد و تغییر رژیم پیدا شود .

این بدان معنا است که دشمن سعی می کند فضای تصمیم را به سمت آشوبناک هدایت کند . در واقع مغز متفکر سیستم هدف نتواند روابط علی و معلولی بین پدیده ها را شناسایی نماید و با شرایط بحرانی مواجه گردد (به وقایع نگاه کرده و بسیاری از آنها را عقلانی نبیند و یا درک نکند) . در اینجا نمی توان بهترین راه حل را یافت بلکه باید به دنبال ایجاد ثبات رفت . چون زمان اندک ، شرایط بحرانی و اطلاعات از وضعیت موجود بسیار کم و یا ناموجود است باید دست به اقدام زد و تاثیر اقدامات را بر فضا مشاهده کرد و سپس با اطلاعات به دست آمده ، از محیط بی نظمی که دچارش هستیم خارج شویم . در این صورت بسیاری از اقدامات ما ، ممکن است اشتباه باشند و یا بهینه و کارا نباشند و در واقع خوراک جدیدی برای ضربه به جامعه هدف ایجاد می کنند (از طریق عملیات روانی) .

 

SCCC1.png

 

در این فضا روابط خطی ،  بین علت ها و معلول ها برقرار نیست و گاها علت های کوچک می توانند وقایع بزرگ خلق کنند . نکته مهم در اینجا ، در به کار گیری دینامیک های غیر خطی آشوبناک ، شناخت از سیستم هدف و بازیگران موجود در آن است .  مثلا در بعد جامعه ، شبکه های اجتماعی شناخت کافی به گردانندگان آن می دهند تا بتوانند ساختار ها ، بازیگران و تعارضات را بهتر شناسایی کرده و اصول آشوب را اجرا نمایند (گاف امنیتی که در کشور ما درمواجه با شبکه های اجتماعی صورت پذیرفت در اینجا نمایان می شود)  و به دلیل غیر خطی بودن و غیر قابل پیش بینی بودن برای هدف ، حلقه OODA واژگون خواهد شد و به این شکل آشوب ، چند منظوره و عمیق می شود . در حقیقت دشمن یک آشوب خلاقانه (منحصر به فرد) و مدیریت شده ایجاد می کند تا سیستم هدف را از بین ببرد .

 

DecisionLevel.jpg

 

حالا یکبار دیگر جمله بالا را مطالعه کنید . همانطور که گفته شده در نظریه آشوب روابط خطی برقرار نیست یعنی شاید آشوب مدیریت شده باشد اما می تواند فضای آشوبناک را حتی برای تولید کننده آن به ارمغان آورد و این یعنی کنترل آن زمان بر و هزینه بر خواهد بود . به همین دلیل است که گفته می شود آمریکا ، جنگ های هیبریدی را هرگز در کشور متحد خود و یا درهر جایی که منافع بنیادین دارد اجرا نمی کند مگر اینکه مجبور باشد .


 

 

 

 

در ضمن دوستان برای اینکه به درک بهتری از گستردگی اقدامات دست یابند آهنگ زیر را در کنار تصویر بالا قرار دهید (نظم و هماهنگی اقدامات و گستردگی بازیگران آن)

 

 

پی نوشت -  موارد دیگری هم وجود دارد که بنا به مسائلی فعلا از پرداختن به آنها صرف نظر می نمایم . امیدوارم در آینده فضا برای بیان آنگونه موارد هم مهیا شود . 

  • Upvote 9

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر

با سلام

در ادامه پست قبل ابتدا مصاحبه زیر را در مورد مبحث صورتی شویی و کارکرد آن در ایجاد تفرقه در جامعه توسط قدرت های استعماری با بررسی رویکرد رفتاری شخصی مانند مسیح علینژاد را  مشاهده نمایید . 

اما پیش از مشاهده ویدئو دوستان به دو نکته توجه نمایند

  1. مصاحبه کننده و پاسخ دهنده ، خارج از گفتمان دینی و سیاسی حاکم در کشورمان قرار دارند و در نتیجه از دیدی متفاوت تر به قضایا می نگرند و همین تفاوت گفتمانی شائبه دیدگاه متعصبانه را کاهش می دهد (و البته جزئیات و تمامی موارد مطرح شده در آن از طرف بنده نه تایید و نه رد می گردد)  . 
  2. در اینجا فرد مسیح علینژاد و مساله ای که این شخص بر روی آن کار می کند اصل نیست و تنها مثالی برای مبحث اصلی می باشد . پس احیانا اگر کاربری تمایل به بحث های حاشیه ای دارد می تواند از جنگل اینستا بهره کافی و وافی را ببرد. 

https://www.aparat.com/v/MqFek 

 

 

فارق از اینکه آیا تمام موارد مطرح شده در این ویدئو درست است و یا خیر !؟ نکته مهم نحوه ایجاد گسست اجتماعی در بخشی از جامعه است . دراینجا شما مسئله ای که فردی مانند مسیح علینژاد بر روی آن مانور می دهد را به کناری گذاشته و تنها کارکرد نظری بحث را مورد توجه قرار دهید . یعنی مسائل بسیاری ، توانایی قرار گرفتن در این چارچوب را دارند . پاسخ های ما در اینگونه موارد ، حتی اگر اشتباه باشند در صورتی که دائما در یک فراگرد کنترلی قرار بگیرند ، باعث ایجاد رویکرد ها و روش های تازه در مواجه با مسائل گشته و رشد و شکوفایی فکری ایجاد می نمایند  .

دوستان توجه کنند ، هنگامی که ما در مواجه با پدیده های نرم هستیم ، اگر اولین گزینه و یا تنها گزینه ما قهری باشد (یعنی سعی کنیم آتش را در زیر خاکستر پنهان نماییم) ، این بدین معناست که ما نتوانسته ایم برای مسائل پیش روی خود 1- پرسش مناسب طرح کنیم  و 2- برای پرسش طرح شده ، پاسخ مناسب ایجاد نماییم . هنگامی که بتوانیم درست پرسش گری کرده و سپس پاسخ مناسب ایجاد کنیم ، ما به سمت ظرافت رفتاری می رویم ، یعنی آن چیزی که از حساسیت اقدامات ما می کاهد . غرب در بخشی از مسائلی که با آن روبرو است توانسته به این ظرافت رفتاری دست یابد (در سطوح مختلف) و بدین وسیله حساسیت بر روی اقدامات خود را کاهش دهد .

همانگونه که پست  قبل بیان شد مهاجم در جنگ هیبریدی ، همواره در حال ایجاد مسائل جدید در جامعه هدف خود است . جامعه هدف اگر در گذشته پرسش ها(ی بومی) و پاسخ های مناسب ایجاد کرده باشد با کمترین هزینه مسائل را حل خواهد نمود اما در غیر اینصورت مجبور به پرسش گری و سپس آزمون و خطا خواهد شد . این فرآیند ، خوراک تبلیغاتی به دست مهاجم داده و مهاجم می تواند به وسیله آنها رویکرد های خود را تقویت کرده و یا مسائل جدیدی ایجاد نماید . اگر جامعه هدف دارای شبکه فکری قدرتمند و قوام اجتماعی مناسب باشد این روند منجر به قدرتمند تر شدن آن در بازه زمانی متوسط تا طولانی می شود (شاید در کوتاه مدت دچار مشکل گردد) در غیر اینصورت با افزایش مسائل (در زمینه های مختلف) به سمت فروپاشی ساختاری خواهد رفت .

 

موفق باشید

  • Upvote 7

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
20 hours قبل , HRA گفت:

...

در ضمن دوستان برای اینکه به درک بهتری از گستردگی اقدامات دست یابند آهنگ زیر را در کنار تصویر بالا قرار دهید (نظم و هماهنگی اقدامات و گستردگی بازیگران آن)

 

 

 

سلام

برای مقابله با جنگ دشمن اقدام هم شکل احتیاج هستش . امیدوارم در آینده  اقدامات تقابلی قدرتمند تری مشاهده بشه (منظورم از منظر تکنیکی هستش وگرنه از منظر محتوایی این کجا و آن قبلی کجا ) و انشاالله روزی تهاجم سیستماتیک به عوامل قدرت دشمن داشته باشیم :rose: 

https://www.instagram.com/p/B0-zImSHJIU/

 

  • Upvote 5

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر

متاسفانه وضعیت دقیقا به همین شکلی هست که شما مثال زدین و بسا بدتر...

چون اصولا بخش فرهنگی هم مثل سایر بخش های ما دچار فساد هست

چون مدیران کم ترین اهمیت رو به بخش فرهنگی میدن(هر فامیل بی عرضه ای که جای دیگه براش کار پیدا نسد میره بخش فرهنگی)

چون مدیران ما در لحظه زندگی میکنن و به عمد یا غیرعمد فکر چیزی که نتیجه اش فراتر از دوره خودشون باشه رو نمی کنن و کار فرهنگی زود نتیجه نمیده

تازه نتیجه هم باید عینی و آماری باشه تا بشه باهاش کنفرانس برگزار کرد و به رئیسا نشون داد و بودجه چرب تری گرفت. مثلا میگی فلان کتاب رو چاپ کردم با تیراژ 400هزار. ولی نمیگی که این کتاب تو حالت عادی 20هزارتا هم فروش نمیره و مجبور شدی از جیب بیت المال مجانی پخشش کنی

چون فرهنگ نیاز به نوآوری داره و نوآوری میتونه خطرناک باشه.چرا سری که درد نمیکنه رو دستمال ببندی؛ تو که حقوقت رو میگیری...

چون نگاه بسیاری از تصمیم گیران ما به هنرمندا و فرهنگی کارا مثل نگاه امثال محمود غزنوی به شعراست و بلکه بدتر! یعنی انتظار دارن حالا که فلان هنرمند یه لا قبا داره از سر صدقه ما نون میخوره عینا مطابق نظرات ملوکانه ما اثرش رو بسازه حتی اگه نظرات ما باعث بشه اثر تبلیغ منفی برای اهداف ما باشه!! حالا اگه خدای نکرده نظرش با ما فرق کنه یا اهداف بزرگتری از خواست های جناحی ما داشته باشه که دیگه هیچی! نون که نمیدیم، نونش رو هم آجر می کنیم( و این باعث ایجاد طبقه سلبریتی های تهی مجیزگو میشه که تنها هنرشون موج سواری و یکی به نعل و یکی به میخ زدن هست...کسانی که همزمان خودشون رو طرفدار سبک زندگی غربی نشون میدن و برای نهادهای انقلابی ما اثر میسازن. اونم نه اثر به اصطلاح جشنواره ای. اتفاقا چنان اثر انقلابی ای که شوریش گلو رو میزنه، منتهی چون کار جیب هست و نه دل مثل گردوی پوک میمونه)

چون به جای سپردن کار به کاردانی که شاید کمی با ما اختلاف داشته باشه ولی با جون دل کار میکنه، کار رو خودمان قبضه میکنیم(اونم بعضا به اسم تربیت مدیر برای امام زمان!) یا نهایتا از کمک تعدادی از طبقه فوق الذکر بهره می بریم. ضمنا عجله هم داریم و به غیر از اهداف کوتاه سیاسی خط قرمز دیگری نداریم...نتیجه چنان افتضاحی میشه که در بهترین حالت مرغ پخته را هم به خنده میندازه و در بدترین حالت تن تمام شهدای اهل فرهنگ رو میلرزونه...(البته خوب، شاید اهداف ما با اهداف اون شهدا فرق بکنه و اون بنده خداها هم که سالهاست شهید شدن و از زمانه بی خبرن و توجیه نیستن که مثلا زدن زیر آب فلام هم جبهه ای سابق مهم تر از ترویج دروغ نگفتن هست!!)

در یک کلام با وجود تمام اداعاها و سازمان ها و شعارها، کس خاصی حواسش به فرهنگ نیست و ما عجیب داریم از همین جا ضربه میخوریم.....

 

  • Like 1
  • Upvote 4

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
5 hours قبل , Dolphin گفت:

...( و این باعث ایجاد طبقه سلبریتی های تهی مجیزگو میشه که تنها هنرشون موج سواری و یکی به نعل و یکی به میخ زدن هست...کسانی که همزمان خودشون رو طرفدار سبک زندگی غربی نشون میدن و برای نهادهای انقلابی ما اثر میسازن. اونم نه اثر به اصطلاح جشنواره ای. اتفاقا چنان اثر انقلابی ای که شوریش گلو رو میزنه، منتهی چون کار جیب هست و نه دل مثل گردوی پوک میمونه)

...

 

سلام

چند تا نکته وجود دارد

  1. اول اینکه بحثی که خدمت دوستان ارائه میشود فقط بخشی از آن فرهنگی است و در واقع فرهنگ چرخ دنده ای در کنار دیگر چرخ دنده های این نوع جنگ عمل می کنه . 
  2. کارکرد های سلبریتی ها را نباید دست کم گرفت . یکی از گروه هایی که این قابلیت را دارند تا در وضعیت آشوبناک به گروه های مختلف جهت بدهند همین سلبریتی ها می باشند . در واقع حضور این قشر تنها معلول یک محیط منفعلانه نیست و در کنار یک همچین محیطی برنامه ریزی هایی هم برای ایجاد قشر سلبریتی وجود دارد تا در موقع نیاز از آنها بهره برده شود (که بارها مشاهده کرده ایم) .
  3. برای ایجاد یک چنین  محیطی علاوه بر موردی که شما فرمودید برخورد اقشار جامعه و مخصوصا بخش مذهبی آن با این افراد بسیار مهم می باشد . تنها با مطالعه زندگی ائمه اطهار (علیهم السلام)  و برخورد های این بزرگواران با چنین گروه هایی ،  ما را دقیقا متوجه خواهد کرد که بخشی از مشکل از جانب خود ما است .
  4. و در پایان اینکه به نظرم یکی از پرسش هایی که ما باید طرح کرده و به آن پاسخ دهیم همین مسئله سلبریتی ها و چرایی و چگونگی ایجاد و بهره بردن از آنها می باشد . 

با تشکر

  • Upvote 5

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر

بخشی از گفتگوی نسیم با امیر پوردستان و اشاره ایشان به جنگ هیبریدی

 

تهدید آینده کشور در حوزه نظامی را در چه حوزه های ارزیابی می کنید و چه تدابیری برای مقابله با این تهدیدات اندیشیده شده است؟

در سال های اخیر ما با تهدیداتی روبرو هستیم که به آن تهدیدات هیبریدی یا تهدیدات ترکیبی می گویند. تهدیدات ترکیبی به این شکل است که امریکایی ها بعد از جنگ عراق به این باور رسیدند که ما در جنگ فرسایشی نمی توانیم شرکت کنیم، ما وقتی می خواهیم عملیات انجام دهیم باید در کوتاه ترین زمان ممکن کشور هدف را بگیریم. سپس راهبردی به اسم عملیات قاطع سریع را تعریف کردند. چه زمانی می توانند در کوتاه ترین زمان ممکن کشور هدف را بگیرند؟ زمانی که از همه اهرم ها همزمان استفاده کنند. یعنی جنگ نظامی، جنگ سیاسی، جنگ فرهنگی، جنگ اقتصادی، در همه حوزه ها یکدفعه تمام سیستم های مخابراتی از کار بیفتد، رسانه ها شروع کنند به بمباران و مردم را بترسانند، هواپیماها بالای سر حاضر شوند، اقتصاد مشکل پیدا کند. این را می­‌گویند جنگ ترکیبی یا جنگ هیبریدی.

امروز ما با چنین جنگی با آمریکا درگیر هستیم، یعنی در همه حوزه ها، در حوزه نظامی، اقتصادی، فرهنگی و سایبری درگیر هستیم. قطعا نیروهای مسلح متناسب با این حوزه باید خودشان را آماده کنند، ولی بعضی از حوزه ها مثلا جنگ نظامی یا جنگ سخت ذات نیروهای مسلح است.

در جنگ اقتصادی وظایفی بر عهده نیروهای مسلح است، در نیروهای مسلح متناسب با هر حوزه ظرفیت های لازم اتخاذ می شود. امروز ما در حوزه جنگ هیبریدی و ترکیبی در حوزه جنگ سخت، جنگ های نیابتی را داریم که بازیگران آن گروهک های تروریستی و تکفیری هستند. زمانی داعش از غرب کشور می خواست به ما نزدیک شود، الان طومارش پیچیده شد، یک بخشی از آن در حال حاضر به افغانستان آمده، البته این موضوع هم رصد می شود، یعنی ما در این حوزه اشراف اطلاعاتی کامل داریم و می دانیم داستان به چه شکل است. در حوزه جنگ های سایبری به حمدالله امروز ظرفیت های خوبی در مجموعه نیروهای مسلح وجود دارد و یکی از مسئولیت های اصلی ستاد کل نیروهای مسلح همین حوزه سایبر و کنترل فضای سایبری نیروهای مسلح است که به حمدالله با قدرت و قوت دارد مدیریت می شود و هم در حوزه آفند، هم در حوزه پدافند کار شده است. در حوزه فضای ترکیبی که امروز در مقابل ما جبهه اش گشوده شده، نیروهای مسلح ظرفیت های دفاعی لازم را اتخاذ کرده اند و هوشیاری و توانمندی لازم را برای مقابله و پاسخ دارند.

 

637058659862903004.jpg

 

  • Upvote 10

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر

ایجاد یک حساب کاربری و یا به سیستم وارد شوید برای ارسال نظر

کاربر محترم برای ارسال نظر نیاز به یک حساب کاربری دارید.

ایجاد یک حساب کاربری

ثبت نام برای یک حساب کاربری جدید در انجمن ها بسیار ساده است!

ثبت نام کاربر جدید

ورود به حساب کاربری

در حال حاضر می خواهید به حساب کاربری خود وارد شوید؟ برای ورود کلیک کنید

ورود به سیستم

  • مطالب مشابه

    • توسط HRA
      قوانین جنگ های هیبریدی
      بخش اول

       
      جنگ های هیبریدی
      هدف اصلی از هر جنگ هیبریدی ، ایجاد اختلال در پروژه‌ های ارتباطی متشکل از چند قطبی های بین المللی از طریق تحریکات خارجی است که باعث ایجاد درگیری‌های هویتی (قومی ، مذهبی ، منطقه ‌ای ، سیاسی و غیره ) در داخل یک کشور هدف مرتبط کننده راه های ترانزیتی می شود .
      اهداف یکپارچه‌ سازی اورآسیا و پروژه‌ های راه ابریشم چین ، هدف های راهبرد جنگ هیبرید جهانی ایالات‌ متحده می باشند و این امر موجب ایجاد میادین مختلف نبرد در گستره وسیع جغرافیایی می شود .  در این مطلب  به شناسایی آسیب پذیری هایی که هر یک از کشورهای ترانزیتی مناطق هارتلند بزرگتر ، بالکان ، آ سه ‌آن، مسیر اقیانوسی آفریقا - آسیا و آمریکای‌ لاتین که مربوط به این نوع انقلابی جنگ های نا متقارن هستند را بررسی می کنیم .
       
       
      روش منحصر به فرد این مطلب شامل متغیرهای قومیتی ، مذهبی ، تاریخی ، مرزهای اجرایی ، جغرافیای فیزیکی و تفاوت های اقتصادی و اجتماعی در ایجاد تحلیل های جامع است که نشان دهنده نقاط ضعف هر کدام از کشورها در جنگ های هیبریدی هستند .  هدف از انجام این کار نشان دادن ابزارهایی است که ایالات متحده می تواند به طور پیش بینی شده در بی ثبات کردن دولت های کشورهای هدف استفاده کند ، در نتیجه تصمیم گیرندگان و اذهان عمومی می توانند خود را برای مقابله با سناریوهای از پیش برنامه ریزی شده آماده نمایند .
       

       
      قوانین جنگ های هیبریدی
      جنگ هیبریدی یکی از مهم ‌ترین تحولات استراتژیکی می باشد که آمریکا تا به حال به رهبری خود انجام داده ‌است و انتظار می‌ رود گذر از انقلاب‌های رنگی به جنگ های غیرمتعارف بر روند بی ‌ثبات سازی کشورها در دهه ‌های آینده مسلط شود . آن‌هایی که با ژئوپلیتیک نا آشنا هستند ممکن است برای درک هدف های جنگ های هیبریدی به مشکل بر بخورند ، اما در واقع شناسایی مناطق و کشورهای قربانی در معرض خطر این شکل جدید از تهاجم دشوار نیست . کلید پیش ‌بینی این است که بپذیریم که جنگ‌ های هیبریدی به وسیله تحریک منازعات نامتقارن توسط یک نیروی خارجی برای خراب کاری در منافع ژئواکونومیک ایجاد می شود  و شروع  از این نقطه به طور قابل توجهی می تواند دقیقا مشخص کند که ممکن است در آینده کدام منطقه مورد ضربه واقع می گردد .
       
       
      این مجموعه با توضیح الگوهای پس زمینه جنگ های هیبریدی آغاز گشته و درک خواننده از خطوط راهبردی آن را عمیق ‌تر می ‌سازد . پس از آن، ما ثابت خواهیم کرد که چگونه چارچوب شرح‌ داده ‌شده در گذشته در طول جنگ آمریکا بر علیه سوریه و اوکراین ، اولین دو قربانی جنگ های هیبرید منطبق است . در بخش بعدی ، تمام درس هایی را که تا کنون آموخته ایم بررسی کرده  و از آنها برای پیش بینی صحنه های بعدی جنگ های هیبریدی و آسیب پذیرترین عوامل ژئوپلیتیکی مورد استفاده در آنها را بررسی خواهیم نمود .  سپس بر آن مناطق تمرکز خواهیم کرد و به این موضوع اشاره می کنیم که چرا آن‌ها به طور استراتژیک و اجتماعی - سیاسی آسیب ‌پذیر هستند تا قربانیان بعدی جنگ های پست مدرن آمریکا شوند.
       

       
      الگوسازی از جنگ های هیبریدی
      اولین چیزی که باید در مورد جنگ‌ های هیبریدی بدانید این است که آن‌ ها هرگز در کشور متحد آمریکا یا درهر جایی که آمریکا منافع بنیادین دارد توسط آمریکا اجرا نمی شوند . کنترل فرآیندهای هرج و مرج و آشوب که در طول برنامه های تغییر رژیم مدرن اجرا می گردند ، به صورت کامل غیر ممکن است و می‌توانند به طور بالقوه یک نوع فراز ژئوپلتیک مشابه در مقابل منافع آمریکا بوجود آورد و به همین دلیل واشنگتن سعی دارد که آنها را به طور مستقیم یا غیر مستقیم به سوی رقبای چند قطبی خود هدایت کند . به همین دلیل است که ایالات متحده هرگز جنگ هیبریدی را در جایی که منافع بزرگی برای از دست دادن دارد اجرا نمی کند ، هرچند که چنین ارزشیابی به طور همزمان ، نسبی است و می تواند به سرعت با توجه به شرایط ژئوپلیتیکی تغییر کند . با این وجود، این یک قاعده کلی است که عمدتا آمریکا منافع خود را خراب نمی کند ، مگر اینکه ایجاد زمین سوخته در طول بازسازی صحنه وسیع بازی برای آنها منفعت داشته باشد و با توجه به این امر اگر آمریکایی ها مجبور به خروج از خاورمیانه شوند بسیار محتمل است که استراتژی زمین سوخته را در عربستان سعودی پیاده کنند .
       
       
       
      اگر خدا بخواهد (خیلی) ادامه خواهد داشت ...
       
      صرفاً برای میلیتاری / بن پایه : Oriental Review
       
    • توسط HRA
      هوش مصنوعی و آینده منازعات
      بخش اول

       
      مقدمه
      پيش‌ بيني تاثير دقيق و خط سير فناوري ‌هاي به کار رفته توسط هوش مصنوعي دشوار است. با اين حال اين تکنولوژي ‌ها ممکن است يک تحول تمدني قابل ‌مقايسه با اختراع برق را ايجاد کنند. برنامه‌ هاي هوش مصنوعي ، جنبه‌ هاي زيادي از اقتصاد جهاني، امنيت ، ارتباطات و حمل و نقل را به وسيله تغيير نحوه کار انسان ‌ها ، برقراري ارتباط ، تفکر و تصميم ‌گيري تغيير خواهند داد. دستگاه هاي هوشمند در فعاليت هاي انسان ها مشارکت کرده يا جايگزين انسان‌ها در گستره وسيعي از فعاليت‌ها مي‌شوند . چنين تغيير شديدي ، تاثير اجتماعي ، اقتصادي و سياسي دارندگان اين مولفه ها را افزايش خواهد داد ، در حالي که طرف بدون بهره ممکن است با چالش‌هاي چشمگيري مواجه شوند.
      انقلاب هوش مصنوعي و فناوري هاي همراه آن در حال تغيير رقابت هاي ژئوپليتيکي هستند. از آنجا که توسعه هوش مصنوعي ، يادگيري ماشين و سيستم هاي خود مختار به عواملي از قبيل داده ها ، نيروي کار ، توان محاسباتي و نيمه هادي ها متکي است ، اختلافات در چگونگي استفاده کشورهاي مختلف از اين فناوري ها در آينده گسترش مي يابد. اين امر به اين دليل است که تسلط دولت ها بر هوش مصنوعي ، اثربخشي استراتژيک آينده آنها در امور نظامي و همچنين عملکرد آن ها ، رقابت و توانايي بازدارندگي در مقابل دشمنان را تعيين مي کند.
      هوش مصنوعي از استفاده از سيستم‌هاي خود مختار تا تحول در فرماندهي ، کنترل ، ارتباطات ، کامپيوترها، اطلاعات ، نظارت و شناسايي (C4ISR)  و از پردازش اطلاعات تا امنيت شناختي، نحوه برنامه ‌ريزي و جنگ را تغيير خواهد داد. سيستم ‌هاي هوش مصنوعي براي مقابله با چالش‌هاي يکپارچه تر متعارف ، هيبريدي و چالش هاي زمان صلح حياتي خواهند بود. از آنجا که تکنولوژي‌هاي مختل کننده ابزارهاي جديدي را براي رژيم‌ هاي توتاليتر و گروه‌هاي افراط‌ گرا فراهم مي‌کنند، جامعه هاي دو طرف اقيانوس اطلس نياز به توسعه راه‌ حل‌ هايي براي کاهش استفاده هاي مخرب از دستگاه هاي هوشمند دارند.
       
       
      ناتو از لحاظ منطقي به خوبي با اين چالش مقابله مي کند. تلاش هاي اخير در ايجاد توانايي هاي نظامي ، پروژه هاي تحقيقاتي مشترک و مشاوره هاي داخلي در اين اتحاد ، آگاهي از فرصت ها و چالش هاي ناشي از پيشرفت سريع هوش مصنوعي را نشان مي دهد. تمرينات هم پيمانان شامل سيستم هاي خودمختار ميان حوزه اي ، تاکتيک هاي فعال شده در فضاي مجازي و سناريو هاي خصمانه و همچنين قابليت هاي جديد C4ISR است. سازمان هاي مختلف ، مانند سازمان علوم و فناوري ناتو و مراکز برتر علمي به گسترش دانش، ايجاد آگاهي، تحريک تحقيقات و حمايت از توسعه و جذب متخصصان ملي کمک مي‌کنند.
      با اين حال ناتو هنوز نياز به توسعه يک ديدگاه جامع براي توسعه و سازگاري با هوش مصنوعي دارد. اعضاي اين پيمان بايد نابرابري هاي داخلي و بيروني در توانايي‌ هاي هوش مصنوعي را بر طرف کنند. در بعد داخلي ، ناتو نيازمند مکانيسم‌ هاي جديدي است ، به طوري که کشورهاي کوچک ‌تر عضو توانايي حمايت از سازمان را از دست ندهند . از نظر بيروني ، ناتو به عنوان يک کل بايد سازگاري و چابکي خود را در يک محيط بين المللي بسيار رقابتي حفظ کند. تمام کشورهاي عضو بايد در آماده‌سازي براي گذار به يک دنياي متصل به هوش مصنوعي مشارکت داشته باشند ، زيرا چنين دنيايي تحمل پيوندهاي ضعيف در امور دفاعي را ندارد.
       
       
      هوش مصنوعي و فضاي نبرد يکپارچه
      جنگ هاي مدرن بر اساس پيوند بي سابقه ميان و در داخل سه ميدان نبرد مي باشند که در کنار هم فضاهاي نبرد هاي پيچيده را ايجاد مي کنند . دسته اول حوزه فيزيکي است که در آن از موشک هاي بالستيک ، تانک هاي اصلي ميدان نبرد ، هواپيما ها ، سلاح هاي پياده نظام و ساير تجهيزات نظامي براي تخريب يا از بين بردن منابع فيزيکي دشمن استفاده مي شوند.
      دومين ميدان نبرد ، فضاي فناوري اطلاعات است. در اينجا ، هر طرف تلاش مي کند با بهبود نحوه اشتراک اطلاعات ، اتصال اطلاعاتي فضا پايه به سيستم هاي تسليحاتي يا محاسبه مسير موشک بالستيک ورودي ، برتري کسب کند. به عنوان مثال ، يک جنگجو ممکن است از جنگ الکترونيکي براي کور کردن رادارهاي اکتساب دشمن قبل از حمله هوايي استفاده نمايد .
      سومين ميدان نبرد ، فضاي شناختي است که در آن عمليات ‌هاي اطلاعاتي و جنگ سياسي رخ مي‌دهند. فضاي سايبر در ميدان هاي اطلاعاتي و شناختي قرار مي‌گيرد. هواپيماهاي نسل پنجم  مانند اف 35 و عمليات‌هاي نفوذ روسيه ،  از فضاي مجازي براي توليد، انتشار، کنترل و نظارت بر اطلاعات استفاده مي‌کنند.
       

       
      در آينده، پيروزي‌ ها به طور فزاينده ‌اي به هماهنگ سازي سيستماتيک ميدان ‌هاي فيزيکي ، اطلاعاتي و شناختي، که همگي به وسيله جنگ الگوريتمي تقويت ‌شده اند ، بستگي خواهند داشت. اين سه‌ گانه مفاهيم اساسي نظامي مانند مرکز ثقل، ابهام در جنگ و تراکم  نيروها را بازتعريف خواهند کرد. در عصر هوش مصنوعي ، داده هاي بزرگ و رباتيک، توسعه مفهوم از هميشه اهميت بيشتري خواهد داشت . اين عمل يک کار بدون پايان خواهد بود، زيرا بايد مفاهيم جديد به طور مداوم تغيير پيدا کنند تا از اقدامات متقابل مانند الگوريتم هاي خصمانه و تلاش براي مسموميت داده ها ، که شامل تغذيه داده هاي معکوس به سيستم هاي هوش مصنوعي است ، جلوگيري کنند. چنين حملاتي سعي مي کنند که آنچه هوش مصنوعي از داده هاي طبقه بندي شده فرا مي گيرد  يا چگونگي حل مشکلات دسته بندي يا پيش بيني  توسط آن ها را تغيير دهد .
       
       
      در آينده نزديک ، پيشرفت‌هاي بيشتري حتمي  به نظر مي ‌رسند. پيشرفت‌ها در علوم اعصاب ، زيست‌ شناسي رفتاري و در زمينه‌ هاي ديگر باعث مي شود جهش تکنولوژيکي نويني مانند يکپارچه سازي انسان - ماشين و افزايش استقلال در سيستم‌ هاي نظامي  ممکن شوند . سوارم هاي رباتيک زمينه ديگري را شکل مي دهد که علوم کامپيوتر و رباتيک با بيولوژي احيا شوند .
      همکاري انسان و ماشين به احتمال زياد تصميم ‌گيري بهتر و سريع تر را با فعال ساختن مديريت پيشرفته جريان ‌هاي داده هاي حجيم ، به ارمغان مي‌آورد. انسان ‌ها و سيستم‌ هاي هوش مصنوعي ، مکانيسم‌ هاي تصميم ‌گيري متفاوتي دارند که در صورت عدم موفقيت آنها ، انواع مختلفي از خطاها به وجود مي آيد. با ترکيب نقاط قوت انسان‌ ها و ماشين‌ ها ممکن است بتوان ضعف ‌هاي موجود را از بين برد. در حال حاضر چنين آزمايشاتي در حوزه نظامي انجام شده ‌است.
      فناوري هاي جديد ، مردم ، گروه ها و دولت ها را ترغيب مي کند تا عمليات مقابله و دستکاري در مقادير سنجش ها را انجام دهند. به گفته رند والتزمن ، معاون ارشد فناوري در شرکت RAND ، ماشين هاي هوشمند مي توانند گروههاي آسيب پذير را شناسايي کرده و واکنش  افراد و جمعيت ها ، به تلاش ها براي تأثيرگذاري بر آنها را اندازه گيري کنند. هک کردن شناختي ، شکلي از حمله است که مي خواهد ادراکات و رفتار مردم را دستکاري کند و بر روي مجموعه متنوعي از بستر ها از جمله رسانه هاي اجتماعي و اشکال جديد کانال هاي خبري سنتي صورت مي گيرد. وسايل به طور فزاينده اي متنوع مي شوند تا متن ، تصاوير ، فيلم و صداهاي تحريف شده و نادرست براي دستيابي به تاثيرات  مورد نظر مسلح شوند. امنيت شناختي زمينه اي جديد و چند منظوره است که بازيگران مختلف در آن فعاليت مي کنند که والتزمن آن را يک رقابت تسليحاتي مداوم براي تأثيرگذاري و محافظت از تاثيرپذيري گروه هاي بزرگي از مردم آنلاين مي نامد.
       
       
      هوش مصنوعي مي‌تواند موجب تغييرات شديدي در جنگ هيبريدي شود که نگراني عمده ناتو مي باشد . دولت‌ها و بازيگران غير دولتي مي ‌توانند از فضاي مجازي براي نفوذ بر گروه‌ هاي بزرگي از غير نظاميان و نيروهاي مخالف استفاده کنند. از فعاليت‌هاي شناسايي و پروفايل کاربران هدف گرفته تا درک نادرست يا جعلي اطلاعات و عمليات ‌هاي رواني، هوش مصنوعي مي تواند پتانسيل عمليات ‌هاي اطلاعاتي را گسترش ‌دهد.
      علاوه بر اين ، تعامل انسان و ماشين به احتمال زياد به بخشي از درگيري هاي نظامي تبديل خواهد شد که با پيامدهاي اخلاقي و حقوقي که همچنان ناشناخته و مجهول مانده اند مواجه است . معرفي اين فناوري نياز به نظارت دارد تا از سوءاستفاده هاي احتمالي و عواقب ناخواسته جلوگيري شود .
       
       
      ادامه دارد ... 
       
      بن پایه : 
      NEW PERSPECTIVES ON SHARED SECURITY: NATO’S NEXT 70 YEARS - Carnegie EUROPE
    • توسط HRA
      بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِيمِ
      چگونه جوامع می‌توانند با تهدیدات هیبریدی مقابله کنند؟
      بخش اول

       
      1 - جنگ هیبریدی : بسیج کردن تمام ابزارهای ملی برای رسیدن به اهداف سیاسی
      در این مقاله، جنگ هیبریدی به عنوان یک مفهوم ، بیان می‌کند که تلاش غرب برای طبقه ‌بندی آنچه در اوکراین مشاهده کرده  چگونه می‌باشد. دکترین گراسیموف روسیه ، جنگ مدرن را به عنوان عملیات‌های مشترک با استفاده از ترکیبی از ابزارهای نظامی و غیر نظامی برای رسیدن به اهداف سیاسی توصیف می‌کند و از یک خط مبهم بین جنگ و صلح به نحو احسن استفاده می نماید .
      در تاریخ جنگ ، فعالیت های مشابهی را تحت شرایط مختلف شاهد بوده ایم ، از جمله به عنوان مثال عملیات های غیر خطی، درگیری های کم شدت ، درگیری ها در طیف کامل ، جنگ های سیاسی ، جنگ های جنگ های چریکی نیابتی ، جنگ های نامنظم، جنگ های نامتقارن و جنگ های نامحدود .  با این حال، مهم است که به یاد داشته باشیم که هنر جنگ در حال توسعه است و ما اغلب با جهش‌های جدید یا تکرار رویکردهای دکترینال  شناخته ‌شده مواجه هستیم.
       
      2 - جنگ هیبریدی در یک نگاه
      دیدگاه مورد نظر ما (نمودار پایین) در جنگ هیبریدی بهره برداری مداوم از عدم تقارن های شناسایی شده در تمام مراحل جنگ از جمله فاز غیر خشونت آمیز است که یکی از خصیصه های تعریف ما از جنگ هیبریدی می باشد .

      در مرحله دوم این عدم تقارن ها در ترکیب با عنصر غافلگیری و کاربرد تاکتیک های منحرف کننده و فریب استفاده می شوند . سومین ویژگی تعریف شده مربوط به جنبه های زمانی تعارض است . 
      در جنگ های هیبریدی ، به هیچ وجه نیازی به پیروزی سریع و قاطع در برابر دشمن نیست ، بلکه سطح درگیری می تواند در یک دوره زمانی کاهش و افزایش داشته باشد . یک مرحله  فعالتر از یک منازعه می تواند بعد از یک دوره خاموش به وجود آید و برای رسیدن به اهداف سیاسی و در نتیجه پیروزی حرکت کند .
      از دیدگاه عملیاتی ، عملیات های هیبریدی را می توان ترکیبی از دو یا چند ابزار قهری یا غیر خشونت آمیز و یا استفاده از قابلیت های اعمال قدرت (power projection) برای رسیدن به وضعیت نهایی سیاسی مورد نظر توصیف کرد . این موارد می توانند شامل ابزارهای سیاسی و اقتصادی ، جنگ اطلاعاتی ، استفاده یا تهدید نیروی نظامی ، حملات سایبری و مشارکت در عملیات های ویژه باشند اما محدود به این موارد نمی شوند و می توانند گزینه های دیگری را هم در بر بگیرند . در حالی که ترکیبی از روش‌های قهری و غیر خشونت‌ آمیز برای رسیدن به اهداف ، یک پدیده قدیمی است اما انعطاف پذیری و هماهنگی سریع ابزار های مختلف و نحوه استفاده از آنها در راستای اهداف مورد نظر ویژگی های بدیع این عملیات ها می باشند . اهداف کلیدی عملیات های هیبریدی ، نقاط ضعف یا آسیب پذیری های شناسایی شده کشور هدف هستند . این آسیب پذیری ها را می توان در هر یک از بخش های حیاتی یک جامعه شناسایی نمود .
      برای اینکه یک عملیات هیبریدی موفق شود، لازم است پیش شرط و آمادگی های لازم کسب شود . اول از همه، نیازمند رهبری سیاسی قدرتمند است ،  تا مأموریت عملیات هیبریدی را در کنار اراده قوی و توانایی اختصاص دادن منابع وسیع برای عملیات ، در کوتاه مدت و همچنین در بلند مدت  را انجام دهد . ثانیا، یک دستگاه اطلاعاتی وسیع و کارآمد برای شناسایی کشورهای هدف و ایجاد لیستی از آسیب پذیری های آنها مورد نیاز است. فهرست آسیب پذیری های شناسایی شده یا لیست اهداف ، مبتنی بر اطلاعات بدست آمده از آسیب پذیری ها و ضعف های کلیدی موجود در جامعه کشور هدف ایجاد می گردند . پیش شرط ضروری سوم که اغلب با عملیات هیبریدی همراه است ، کمپین اطلاعاتی است که قبل از عملیات هیبریدی  به وجود می آید. این کمپین های اطلاعاتی با هدف افزایش حمایت از عملیات ، در داخل و خارج کشور هدف ایجاد می شوند . عملیات های اطلاعاتی در طول و پس از فاز فعال عملیات هیبریدی ادامه خواهند یافت .  پشتیبانی سیاسی، استفاده از سازمان های اطلاعاتی و جاسوسی و عملیات های اطلاعاتی در همه ی موارد آماده سازی، اجرا و مراحل پیگیری عملیات از اهمیت بالایی برخوردار هستند .
      استدلال شده ‌است که جنگ هیبریدی در اصل برنده شدن یا دستیابی به اهداف تعیین‌شده بدون جنگ یا با حداقل درگیری نظامی است. برای اینکه این ایده را ایجاد کنیم ، می‌گوییم که در جنگ هیبرید ، غیر ممکن است که زمان جنگ واقعی و یا خشونت های سازماندهی‌ شده در شکل کلاسیک آن را پیش بینی نماییم . یکی از ایده‌های اصلی جنگ هیبریدی این است که به طور عمدی اختلاف بین دسته‌های متمایز غربی از جنگ و صلح و عملیات‌های نظامی و غیر نظامی را از بین می‌برد. این مرزهای نامشخص با استفاده از انواع گسترده‌ای از وسایل، اعم از قهری و غیر خشونت‌آمیز، نظامی و غیر نظامی ایجاد می شود و به گونه‌ ای طراحی شده ‌است که به طور غیر ضروری از آستانه جنگ تخطی نکند، حتی اگر سطح وسعت درگیری متفاوت باشد .
      به عنوان یک جنگ هیبریدی ، استفاده از مجموعه وسیعی از منابع جامعه و بسیج آن‌ها برای اهداف سیاسی نیاز می باشد . با این رویکرد  دموکراسی‌های لیبرال غربی در استفاده از حداکثر توانایی های خود ، به خصوص در طول زمان صلح برای استفاده در جنگ هیبریدی محدودیت دارند (م – بخوانید و به سرعت بگذرید) . از آن سو یک رژیم استبدادی این اجازه را می دهد تا تصمیم گیری سریع و متمرکز که کمتر توسط  دیگر نهاد ها کنترل و متعادل می شوند انجام گیرد  و دسترسی بهتر به منابع طبیعی ایجاد گردد . در این راستا توسعه و یکپارچه‌ سازی مجموعه ابزارهای موجود در بعد جهانی راه‌ هایی وسیع تری ، برای استفاده از این ابزارها در برابر اهداف را  ارایه می‌دهد .
       
      ادامه دارد ... 
  • مرور توسط کاربر    0 کاربر

    هیچ کاربر عضوی،در حال مشاهده این صفحه نیست.