reza4087

تهاجم ارتجاع عرب ( به رهبری آل سعود ) به یمن / خبر ، گزارش ، تحلیل و ... (1)

Recommended Posts

الأن داشتم لیست کشور های شرکت کننده در این تجاوز رو نگاه می کردم دیدن اسم دو کشور خیلی برام سنگین بود

عربستان ، بحرین ، امارات ، کویت ، قطر ، مصر ، مغرب ، اردن ، سودان و پاکستان

خظبه های نماز عید فطر در تاریخ 1389/6/19 : " این مردم امروز به آب احتیاج دارند ، به غذا احتیاج دارند ، به لباس احتیاج دارند ، به سرپناه احتیاج دارند ، به همه‌ی لوازم زندگی احتیاج دارند . ماه رمضان را با این حال ( سیل پاکستان ) ، ملت پاکستان روزه گرفتند " ( و اینجا بود که اشک از چشمان رهبر عزیز ما جاری شد )

و حالا پاکستان در مقابل ماست

و حالا سودان نمک به حرام در مقابل ماست

معذرت میخام اینطور صحبت می کنم ولی شگرد رهبر ما، تسخیر قلب هاست نه صرفاً همگام سازی جغرافیای کشور ها با خودمون. همین عربستان را نگاه کنید، وقتی که به تداخل مستقیم نظامی دست میزنه در واقع نه اینکه داره قدرت خودشو نشون میده بلکه داره اوج رذالت و بدبختی خودشو در دنیا جار میزنه، به آخرین راهکار خودش یعنی حمله نظامی دست زده تا از باتلاق که در اون گرفتار شده رهایی پیدا کنه. باتلاقی به بزرگی از دست دادن بغداد و صنعا...

دوران زور سرنیزه و چماق دست گرفتن تموم شده، باید با منطق، رفعت و حکمرانی بر دل ها فرمانروایی کرد. حقیقت عزّت هم این است که انسان بتواند قلوب دیگران را به خودش جلب کند که این خودش اصل قدرتمند بودن است. گاهی سلطه بر بدن است که معمولاً عزّت‏ حکّام، سلطه بر ابدان است که آن‌هم بواسطه زور و ... حاصل می‏شود. این عزّت نیست بلکه ذلت است. عزّت واقعی این است که انسان سلطه بر قلوب پیدا کند. ایران و رهبر خیلی خوب و بهتر از هر کس دیگری پاکستان رو میشناسند. جندالله، عبدالمالک ریگی، سرویس اطلاعاتی آی اس آی، همکاری با عربستان، مناقشات مرزی، همه و همه تا ریز جزئی ترین مسائلی که ما ازشون بی خبریم. مطمئن باشید عربستان تمام این حوثی‌ها و جنبش انصارالله و... را هم که سرکوب کند، روزی جوانه ای از بذری بر زمین مانده سبز خواهد کرد و به ثمر خواهد نشست. من خودم روزها در چادرهای جمع آوری کمک های مردمی برای "مردم" پاکستان حضور داشتم، وجوه بسیار سنگینی دریافت می كرديم، قطعات طلا، انگشتر، گردنبند، النگو، سکه تا مواد غذایی، پتو، چادر و... که خیلی هاشون هم اصلا پاکستان نرفتند! مطمئنم اگر باز هم به عقب برگردیم، اون مادری که النگو های خودشو اهدا کرد باز از این کارش دریغ نمیکنه. مثل این میمونه که مردم آمریکا اظهار ندامت کنند که چرا آمریکا به آوارگان و زلزله زدگان بم کمک کرد!
  • Upvote 10

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر

عربستان قبلا بارها تهديد كرده بود در صورت ورود به عدن حمله ميكنه همه هم ميدونستن اين كار رو ميكنه ولي يه عده جوگير همچنان خط و نشون كشيدن با اينكه همه ميدونستن يمن هيچ وقت در اول ليست كمك هاي ما نبود ! باز هم رفتن تو فروم پاكستاني خط و نشون كشيدن ! اونايي كه ادعا داشتن حالا برن اونجا جواب بدن ! نتيجه اين نبرد هم كه كاملا مشخصه از قبل هم مشخص بود جنگنده هاي عربستاني حتي وارد اسمان يمن هم نشدن !!! همه بمب ها و موشك ها از خارج از مرز ها شليك شده ! مرحله بعد هم تجهيز و مديريت مخالفين حوثي هاست كه با پشتيباني جنگنده هاي عربستاني دير يا زود وارد صنعا ميشن بدون اينكه خون از دماغ يه سرباز عربستاني بياد  و  همونطور كه پيش بيني كردم ما ميشينيم اينجا فحش ميديم چون حوثي ها براي ايجاد يه تهديد جدي بر عليه عربستان حداقل احتياج به موشكي با برد 700 كيلومتر دارن كه خيلي بعيده ما همچين چيزي بهشون داده باشيم حوثي ها با عدم درك توان خودشون كلنگ اول رو براي ساخت قبر خودشون خودشون زدن! 

اما در مورد ائتلاف عربي بدعت خيلي خطرناك و بدي هست براي ما بهشون اعتماد به نفس ميده و چون تو خاورميانه هيچ كي شعور درست درمون نداره احتمال برخورد نظامي با ايران يا بقيه متحدين ما رو به شدت افزايش ميده و عملا استيلا عربستان و بقيه متحدشون در منطقه رو كه بعد جنگ سوريه كاهش پيدا كرده بود رو افزايش ميده دارم فكر ميكنم اگه بعد يمن بيان سمت سوريه ما چي كار ميتونيم بكنيم جز نشستن و فحش دادن البته !

 

احتمالآ دلیل اصلی پیشروی سریع حوثی ها و گارد ریاست جمهوری به سمت عدن اطلاع از قطعی بودن حمله عربستان بوده. میخواستند عمده پتانسیل نیروهای موثر مخالف رو از بین ببرند بعد وارد جنگ با خارجیها بشند.

 

با از دست رفتن عدن و بالطبع منصورهادی و طرفدارانش دست غرب برای فردای یمن بسته میشه. ( توجه داشته باشید اونچه که تو فکر غربی ها و اعراب مرتجع بود : بعد حمله سپر جزیره حوثی ها ساقط میشند و منصور هادی جایگزینشون میشه ). به همین دلیل احتمالآ با رسیدن اطلاعات قطعی از نقشه حمله دشمن تصمیم به پیشروی سریع در مناطق تحت کنترل منصور هادی گرفته شد. حالا با ازبین رفتن منصور هادی تنها نیروی موثر یمنی که بتونه جلو حوثی ها رو بگیره القاعده است!

 

غرب و اعراب مرتجع در خفا به القاعده برای ضربه زدن به حوثی ها کمک خواهند کرد اما اینکه برای دولت آینده یمن القاعده گزینه جایگزین باشه یا بخش عمده و موثر دولت آینده یمن در اختیار القاعده باشه چیزی نیست که آمریکایی ها زیر بارش برند.

 

کاری که حوثی ها با ازبین بردن منصور هادی کردند تضمین بقای سیاسی خودشون در دولت آینده بود. حالا دولت آینده رو هرکی ساخت ساخت و هرچی شد شد حوثی ها توش اند.

ویرایش شده در توسط Royal_falcon
  • Upvote 7

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر

اعلام آمادگی سودان برای اعزام نیروی زمینی به صفوف جنگ با حوثی‌ها

 

به گزارش گروه بین‌الملل خبرگزاری فارس به نقل از خبرگزاری آناتولی ترکیه، وزارت دفاع سودان اعلام کرده که برای اعزام نیروی زمینی به یمن و مبارزه با حوثی‌ها آمادگی دارد.

 

..........................................................................

اینم  از نتیجه متحد شدن با یه جنایتکار جنگی( عمر البشیر )....

  • Upvote 2

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
موضوع جالب دیگه در ارتباط با حملات هوایی این هست که تنها گروهی که میتونه با خیال راحت حملات رو تملشا کنه و نگران نباشه القاعدست.

چواقعا یکی از مضحک ترین جکهای سیاسی جهان طی سالهای اخیر همین GWOT یا همون جنگ جهانی بر ضد ترور بوده.

اعلام آمادگی سودان برای اعزام نیروی زمینی به صفوف جنگ با حوثی‌ها

به گزارش گروه بین‌الملل خبرگزاری فارس به نقل از خبرگزاری آناتولی ترکیه، وزارت دفاع سودان اعلام کرده که برای اعزام نیروی زمینی به یمن و مبارزه با حوثی‌ها آمادگی دارد.

..........................................................................
اینم از نتیجه متحد شدن با یه جنایتکار جنگی( عمر البشیر )....


اینا دستمال به دستن و دست به دهان، اگر عرضه داشتن سودان جنوبی رو از دست نمیدادن. ویرایش شده در توسط GRIPEN
  • Upvote 3

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر

وزارت خارجه ترکیه از حملات اعلام حمایت کرده و گفته اطلاع داشتیم و گفته حوثی ها و حمایت کننده خارجی آنها باید در یمن و منطقه از اقدامات تهدید کننده امنیت دست بکشن!

 

=====================

 

به نظر من سریعا باید نیروهای بیشتری از نیروی دریای به منطقه اعزام بشه (حداقل یه فروند زیر دریایی کیلو)

  • Upvote 1
  • Downvote 1

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر

به گزارش پایگاه خبری شبکه العالم ، شبکه سعودی العربیه با انتشار فیلمی از اتاق فرماندهی عملیات "عاصفه الحزم" (عملیات تجاوز به یمن) اعلام کرد: 5 کشور عربی حاشیه خلیج فارس در عملیات به یمن شرکت داشتند.

در ادامه این فیلم، گزارشی نیز از بازدید " محمد بن نایف " ولیعهد عربستان از اتاق عملیات "عاصفه الحزم" (طوفان سهمگین) ارایه شد که نشان می دهد ولیعهد عربستان از قسمتهای مختلف این مجموعه و کارکنان آن بازدید می کند.

جنگنده های ارتش رژیم سعودی با مشارکت 10 کشور از جمله کشوری عضو شورای همکاری خلیج فارس (به استثنای عمان) از نیمه شب چهارشنبه حملات خود به مناطق مختلف یمن بویژه شهر صنعا را آغاز کردند که در جریان آن تاکنون دهها نفر کشته و شماری زخمی شده اند.

در اثر این تجاور تاکنون دهها نفر از شهروندان بی گناه یمنی کشته و زخمی شده اند. 

وزیر دفاع عربستان چند روز پیش از آغاز تجاوز نظامی به یمن نیز از فرماندهی منطقه جنوبی نیروهای سعودی و آمادگی آنها برای این تجاوزگری بازدید کرد.

alalam_635629647663290094_25f_4x3.jpg

 

alalam_635629647774400094_25f_4x3.jpg

 

alalam_635629647882320094_25f_4x3.jpg

 

 

 

alalam_635629648097100094_25f_4x3.jpg

 

alalam_635629648211900094_25f_4x3.jpg

 

قرار دادن عکس در تعداد زیاد در سایز اصلی ممنوع می باشد در صورت تکرار برخورد می شود
rezatizi

 

 

 

 

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر

به نظر دوستان چقدر احتمال پیاده کردن نیرو توسط ائتلاف سعودی در جنوب یمن ( عدن و مناطق مشرف به باب المندب)هست ؟ 

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر

خوب به نظر عرصه جدیدی پیش روی ایران باز شده. 

 

در سوریه و عراق، نیروهای وابسته به ایران درگیر یک جنگ چریکی در مقابل نیروهایی با تجهیزات چریکی بودند و حالا در یمن نیروهای تحت حمایت ایران با یک تهاجم کلاسیک از هوا و تهدیداتی از نوع کلاسیک از سمت دریا مواجه شدن. 

 

این وضعیت میتونه از یک منظر فرصتی برای مستشاران ایرانی (در صورت حضور در یمن) باشه برای کسب تجارب جدید. هر چند نیروهای تحت الحمایه ایران و مستشاران ایرانی قبلا نمونه بسیار سنگین تری از اینچنین تهاجم کلاسیک رو در جنگ 2006 لبنان تجربه کردن ولی در اون زمان ایران از لحاظ توانمندیهای فناوری شرایط امروزش رو برای مقابله با یک تهاجم هوایی کلاسیک نداشت و خوب باالتبع به فکر ورود به این حوزه هم نبودند و سعی بر این بود که در حوزه های دیگر و به صورت نامتقارن به طرف متقابل ضربه وارد شود. 

 

البته در یمن هم به شخصه خیلی بعید می دونم ایران بخواد هیچ پدافند هوایی غیر از سلاح دوشپرتاب رو به یمن وارد کنه اولا که به نظر میاد در حال حاضر تنها مرصاد و شاید تلاش (صیاد2) به تولید انبوه رسیده باشه . ثانیا حتی در صورت به تولید انبوه رسیدن دیگر سامانه های پدافند هوایی توامندتر ایران همچون رعد و طبس وخرداد، هزینه مالی و سیاسی اون و البته ریسک حفاظت اطلاعاتی مربوط به تجهیزات بومی، بسیار بالاست و مانع از اعزام همچین تجهیزاتی به یمن خواهد بود. 

 

اما با این حال مستشاران و یا شاید محققین بتونن درسها و تجاربی رو از تهاجم هوایی به یمن به منظور استفاده در داخل به ایران منتقل کنند. 

 

شاید اگه واقعا نیاز به انتقال تجهیزات پدافند هوایی و اراده و تقبل هزینه های اون باشه انتقال بخشی از پدافند هوایی میانبرد سوریه که در حال حاضر شاید مورد استفاده قرار نگیره بهترین گزینه باشه که اون هم خیلی پیچیده خواهد شد و احتمالا با مخالفت سوریه. 

 

در مرحله بعد بهترین کمک می تونه ارتقای سامانه های پدافندی خود یمن باشه که اون هم زمانبر خواهد بود. 

 

در حوزه دریایی هم فعلا که ناوگان دریایی ایران که امکان حضور در اون منطقه رو داشته باشن بیشتر نمایشی هستند تا کاربردی و البته باز خیلی بعیده ایران بخواد تا این حد مستقیم وارد عرصه رزمی یمن بشه.

 

اما بهترین چیزی که در حوزه دریایی سپاه قدس می تونه به یمن کمک کنه تجهیز اونها به موشک های ضد کشتی باشه مشابه کاری که بر علیه اسرائیل در جنگ لبنان شد. 

 

الان مهمترین مسئله استقبال یا عدم استقبال مردم از حوثی ها در مناطق تحت سیطره اونهاست، در صورتی که مورد دوم صحیح باشه به نظرم لشگرکشی های حوثی ها به مناطق خارج از تحت نفوذ خودشون اشتباه بوده.

 

با توجه به هم مذهب بودن مردم ساکن مناطقی از کشور عربستان (مثل نجران و زهران با توجه به نقشه زیر به منبع پیج تحولات جهان اسلام 2 ، اگه صحیح باشه )که در همسایگی حوثی ها در جنوب عربستان و شمال یمن، قرار داره، در صورت ورد نیروی زمینی عربستان به عرصه نبرد مهمترین اهرم فشار و ضربه ای که حوثی ها می تونن به عربستان وارد کنن، ورود به این مناطق (اگر این توان رو داشته باشن) و فعال کردن ساکنین اون مناطق علیه ارتش عربستان و به نوعی گروگان گرفتن اون مناطق هست. اگه اشتباه نکنم حوثی ها در نبرد قبلی بخش هایی از عربستان رو به تصرف در آورده بودن؟!

 

[url=http://gallery.military.ir/albums/userpics/10187/11046457_349625031910022_5258908385753432376_n.jpg]thumb_11046457_349625031910022_525890838[/url]

 

اما از خطراتی که این نبرد متوجه ایران می کنه اتحاد نظامی کشورهای عربی در مقابل ایران و از همه مهمتر ورود پاکستان به این عرصه هست.

 

شخصا در منطقه پاکستان رو مهمترین خطر پیش روی ایران در آینده می دونم با توجه به پتانسیل جمعیتیش. 

  • Upvote 5

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر

ما تو سوریه چون میدون جنگ رو امریکا برامون تعریف کرده چه بکشیم چه کشته شویم  همش ضرر هست و اسرائیل حال میکنه .ولی یمن حیات خلوت امریکا و عربستان هست و میدان جنگ در یمن را ما برای دشمن تعریف کردیم بنابراین دفاع حداکثری میکنیم ولی در سوریه اینجوری نیست ما باید دفاع حداقلی بکنیم و قدرت خودمون رو برای اسرائیل قرار بدهیم ولی در یمن ظرفیت حوثی ها که 1000 ساله چریک هستن و انقلابی تر از ما و حزب الله هستن این ظرفیت اگر فعال بشه که انشا الله با این جنگ فعال میشه دنیا رو تکان میده

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر

اقا چه جوری تجهیزات منتقل کنند. پرواز ممنوع اعلام شده که

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر

خوب به نظر عرصه جدیدی پیش روی ایران باز شده. 

 

در سوریه و عراق، نیروهای وابسته به ایران درگیر یک جنگ چریکی در مقابل نیروهایی با تجهیزات چریکی بودند و حالا در یمن نیروهای تحت حمایت ایران با یک تهاجم کلاسیک از هوا و تهدیداتی از نوع کلاسیک از سمت دریا مواجه شدن. 

 

این وضعیت میتونه از یک منظر فرصتی برای مستشاران ایرانی (در صورت حضور در یمن) باشه برای کسب تجارب جدید. هر چند نیروهای تحت الحمایه ایران و مستشاران ایرانی قبلا نمونه بسیار سنگین تری از اینچنین تهاجم کلاسیک رو در جنگ 2006 لبنان تجربه کردن ولی در اون زمان ایران از لحاظ توانمندیهای فناوری شرایط امروزش رو برای مقابله با یک تهاجم هوایی کلاسیک نداشت و خوب باالتبع به فکر ورود به این حوزه هم نبودند و سعی بر این بود که در حوزه های دیگر و به صورت نامتقارن به طرف متقابل ضربه وارد شود. 

 

البته در یمن هم به شخصه خیلی بعید می دونم ایران بخواد هیچ پدافند هوایی غیر از سلاح دوشپرتاب رو به یمن وارد کنه اولا که به نظر میاد در حال حاضر تنها مرصاد و شاید تلاش (صیاد2) به تولید انبوه رسیده باشه . ثانیا حتی در صورت به تولید انبوه رسیدن دیگر سامانه های پدافند هوایی توامندتر ایران همچون رعد و طبس وخرداد، هزینه مالی و سیاسی اون و البته ریسک حفاظت اطلاعاتی مربوط به تجهیزات بومی، بسیار بالاست و مانع از اعزام همچین تجهیزاتی به یمن خواهد بود. 

 

اما با این حال مستشاران و یا شاید محققین بتونن درسها و تجاربی رو از تهاجم هوایی به یمن به منظور استفاده در داخل به ایران منتقل کنند. 

 

شاید اگه واقعا نیاز به انتقال تجهیزات پدافند هوایی و اراده و تقبل هزینه های اون باشه انتقال بخشی از پدافند هوایی میانبرد سوریه که در حال حاضر شاید مورد استفاده قرار نگیره بهترین گزینه باشه که اون هم خیلی پیچیده خواهد شد و احتمالا با مخالفت سوریه. 

 

در مرحله بعد بهترین کمک می تونه ارتقای سامانه های پدافندی خود یمن باشه که اون هم زمانبر خواهد بود. 

 

 

 

در حال حاضر اگه محاصره رو نادیده بگیرم شاید نهایتا بشه روی انتقال سامانه حرز نهم حساب باز کرد!

http://www.military.ir/forums/topic/28455-تجهیزات-پدافند-هوایی-ساخت-ایران/?p=410354

  • Upvote 1

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر

به نظر دوستان چقدر احتمال پیاده کردن نیرو توسط ائتلاف سعودی در جنوب یمن ( عدن و مناطق مشرف به باب المندب)هست ؟ 

 

به نظر من دكتر، عربستان از شمال نيرو وارد ميكنه

الان هم داره مراكز تجمع حوثي ها در اطراف مرز رو ميكوبه

 

قبايل طرفدار منصور هادي و ضد حوثي ها هم از جنوب و شرق فشار ميارن با پشتيباني جنگنده هاي عربستان تا برسن به صنعا و كار رو تموم كنن

  • Upvote 3

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر

139401061400005874987773.jpg

 

 

اینم هست :

 

http://newsmedia.tasnimnews.com/Tasnim//Uploaded/Image/1394/01/06/139401061427413774988374.jpg

 

تا امارات باشه دیگه پر رویی نکنه 

 

==================

 

ویرایش : این 2 عکس فیک هستن و خبرگزاری محترم تسنیم اشتباه مرتکب شدن 

ویرایش شده در توسط haman10
  • Upvote 2
  • Downvote 1

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر

عربستان کشورها را به قطع صادرات نفت خاورمیانه تهدید کرد

 

 

به گزارش گروه بین‌الملل خبرگزاری فارس، عربستان سعودی بعد از حمله به کشور یمن اعلام کرده است در صورت نزدیک شدن کشتی‌های بارگیری نفت به بنادر این کشور صادرات نفت خاورمیانه را قطع خواهد کرد.

براساس این گزارش چین بزرگ‌ترین واردکننده نفت خام از یمن است که طی دو ماه گذشته 4 و نیم میلیون بشکه نفت از یمن وارد کرده که نسبت به مدت مشابه سال گذشته رشد 315 درصدی داشته است.

در حال حاضر یمن جایگاه سی و پنجم صادرات نفت دنیا را دارد و این نگرانی هست که آیا با قطع صادرات نفت این کشور، خللی در تامین انرژی مشتریان نفتی به وجود خواهد آمد. صادرات نفت یمن از طریق خط لوله ماریپ به عنوان مسیر اصلی صادرات این کشور، 70 هزار بشکه در روز است که پیش از این حتی به میزان 110 هزار بشکه در روز هم رسیده بود.

در حال حاضر صادرات نفت این کشور با حمله جنگنده‌های عربستان و هم‌پیمانانش به این کشور قطع شده است. یمن حدود 1.4 تا 1.5 میلیون بشکه در روز که اساسا به کشور چین است صادر می‌کند البته در این میان منابع تجاری چین اعلام کرده است که حجم نفتی که از یمن وارد می کند را می‌تواند از کشورهای غرب آفریقا جایگزین کند.

براساس این گزارش بعد از حمله عربستان و همپیمانانش به کشور یمن قیمت نفت افزایش یافته است اگرچه برخی منابع اعلام کردند که ذخیره بیش از اندازه نفت امکان جایگزینی را برای خریداران نفتی نظیر چین به وجود آورده است اما نگرانی از این هست که کشمکش‌های به دیگر کشورهای عمده تولید نفت در خاورمیانه نیز سرایت کند که در این صورت نگرانی از افزایش بیشتر قیمت نفت وجود خواهد داشت. درگیری‌ها در یمن قیمت نفت برای تحویل در آینده را 6 درصد افزایش داده است.

http://www.farsnews.com/newstext.php?nn=13940106000443

...................................

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر

ایجاد یک حساب کاربری و یا به سیستم وارد شوید برای ارسال نظر

کاربر محترم برای ارسال نظر نیاز به یک حساب کاربری دارید.

ایجاد یک حساب کاربری

ثبت نام برای یک حساب کاربری جدید در انجمن ها بسیار ساده است!

ثبت نام کاربر جدید

ورود به حساب کاربری

در حال حاضر می خواهید به حساب کاربری خود وارد شوید؟ برای ورود کلیک کنید

ورود به سیستم

  • مطالب مشابه

    • توسط End
      سخنی با خوانندگان محترم:
      در مطلب پیش رو سعی بر این شده که به مختصری از شرایط فرهنگی و اجتماعی و تاریخی اعراب پیش از اسلام پرداخته شود. در این نوشته اصل بر رعایت صداقت تاریخی و امانت است و در گرداوری آن از منابع با عقاید گوناگون کمک گرفته شده است. گرد آوری مطالب تاریخی هیچ گاه خالی از اشتباه نیست، علی الخصوص که این مطالب در رابطه با مسائل حساسیت بر انگیز مذهبی باشد. در نتیجه از دوستان خواننده این مطلب درخواست میشود درصورت وجود اشتباه، به منظور تکمیل و اصلاح این مطلب بنده را یاری کنند.
       

      پیشگفتار:
      سرنوشت پیامبران و قومشان و نتایجی که از آن کسب کرده اند را میتوان یکی از مهمترین نشانه های حقانیت آن ها به حساب آورد. این نتایج بعضا چنان معجزه آسا و خیره کننده هستند که در حالت معمول موارد مشابهی برای آنها یافت نمی شود. برای نمونه مسیح (ع) در دل امپراطوری قدرتمند روم شرقی به پیامبری رسید. در سرزمینی که تعداد نامعلوم خدا توسط مردم پرستیده میشد و پیامی که آورد چنان در دل ها رسوخ کرد که در مدت کمتر از چند سده مسیحیت در سه قاره گسترش یافت! از حبشه در آفریقا گرفته تا امپراطوری قدرتمندی چون روم که روزی دشمن مسیحیت بود و همچنین طیف کثیری از اقوام در خاورمیانه و ...! در اسلام نیز ما با چنین پیشرفت معجزه آسایی رو به رو هستیم. محمد (ص) در سن چهل سالگی در جامعه ای بدوی به پیامبری برگزیده شد که جز غارت و ستیز دستاوردی نداشتند و هر روز به بهانه ای با یکدیگر در جنگ بودند و شعرا و نام آوران عرب روزگاری برای بدست آوردن شرافت، خود را به پای پادشاهان ایران و روم می انداختند. در شبه جزیره عربستان اگر در جایی تمدنی دیده میشد به پاس قرابت با ایران یا روم بود. و از دست آورد هایشان در آن ادوار، جز پاره ای از روایات افسانه گونه چیزی بجا نمانده است. در چنین محلی که محمد(ص) شدیدا زیر فشار فرهنگی و البته فشار عوامل ثروت و قدرت  در مدت کمتر از سیزده سال توانست بنیان نخستین حکومت اسلامی را در یثرب بنا نهد که تا پایان عمر ایشان این حکومت به چنان وسعت و قدرتی رسید که در سرحدات خود به تقابل با روم شرقی می‌پرداخت.
       
      قسمت اول: قبیله و معنای متفاوت آن در بین اعراب
       

       
      اعراب از قبل اسلام در پهنه ی وسیعی از خاورمیانه حضور داشتند. و بر خلاف تصور عموم مردم، فتوحات پس از اسلام به تنهایی سبب استقرار آن ها در این پهنه نشد. در تاریخ موجودیت اعراب با سامی نژاد ها گره خورده است. این حضور آنقدر چشمگیر بود که رومیان و یونانیان مناطق عرب نشین را به سه ناحیه عربستان خوشبخت و عربستان بیابانی و عربستان سنگی تقسیم کرده اند که حدود این مناطق از دریای سرخ و شبه جزیره عربستان شروع شده و از سویی به مرز های روم آن روزگار در شامات رسیده و در سوی دیگر در عراق امروزی به رود فرات ختم می شود. در رابطه با وضعیت اعراب قبل اسلام باید به این موضوع اشاره کرد، پیشینه تاریخی که برای آنها ذکر شده به ۲۰۰ سال قبل از سال عام الفیل محدود می شود. عام الفیل همان سالی است که گفته میشود محمد(ص) در آن دیده به جهان گشود. البته این بدان معنا نیست که اعراب قبل از آن موجودیت خارجی نداشته اند‌. برای مثال در دبیره های هخامنشی از آن ها بعنوان خراج گذاران عصر داریوش بزرگ یاد شده است. اما آنچه از این گفته پیداست، اعراب تهی از پیشینه تاریخی و تمدنی غنی بودند و آنچه در آنها یافت می‌شد در حقیقت از هم نشینی و یا دست درازی دیگر اقوام بود. این همان زمانیست که قرآن از آن به عنوان دوره جاهلی اعراب یاد می‌کند.
       

       
      نگاره ای از سرباز ساتراپی عربیا در مقبره خشایارشا، واقع در نقش رستم که بصورت نمادین به شکل یکی از ستون های شاهنشاهی به نمایش در آمده است.
       
      با نگاهی به زندگی اعراب در آن اعصار می توان دریافت که تفاوت عمده‌ای میان نوع زندگی آنان با زندگی مردم ایران و روم و حتی در نزدیکی آنها با دولت های نچندان نامی حبشه دیده میشد. در آن روزگار ایران و روم حکومت مرکزی داشتند حکومتی که تمام شؤون جامعه را از حیث قانون و عمل به قانون و وادار کردن همه به تابعیت از آن در دست داشتند و تمام زوایای آن جامعه زیر سلطه نظامی واحد قرار گرفته بود، به طوری که در هر گوشه آن وجود حکومت مرکزی احساس می‌شد. این در حالی بود که در جزیرة العرب در هر ناحیه ی آن، مردم بر پایه نسبت خانوادگی مشترک به عنوان یک قبیله گرد آمده بودند و هر یک در جغرافیای حضور خود اعمال قدرت می‌کردند. هیچ قبیله‌ای بر دیگری اعمال نفوذ نداشت مگر در داد و ستد و جنگ! جنگ بین قبایل هم نامنظم بود و بیشتر به دعوایی نامنظم و خانوادگی شباهت داشت. این مطلب نشانگر پراکندگی و تضاد بسیار عمیق بین قبایل است. باید گفت برای وحدت در میان یک امت فرهنگی لازم است که نقاط مشترک آنها را در خود جمع کرده و مردمی را گرد هم بیاورد. در شبه جزیره عربستان چنین تفکر یکنواختی وجود نداشت و هدف واحدی برای آنها مطرح نبود. در کنار کعبه هر قبیله بتی مخصوص به خود داشت و بدین ترتیب حتی در این زمینه هم تضاد و خودبینی دیده می‌شد. شرایط سخت و طاقت فرسای جزیرة العرب بر این اختلاف دامن می‌زد. مناطق حاصلخیز و دارای آب محدود و با فاصله زیاد از هم بودند. راه‌های محدودی وجود داشت که آنها هم زیر سلطه راهزنان دیگر قبایل بوده و تحت نفوذ قدرت های خارجی اداره میشد.
       

       
      در این شرایط دشوار اگر قبیله‌ای قادر بود تا چراگاهی را از چنگ دیگری در آورد این کار را بی درنگ می‌کرد. هیچ قبیله ای از این نظر در امنیت نبود و جنگ های بسیار با دلایل ساده و بعضا نا مأنوس بین آن ها رخ می داد. مشخص است که جنگ یکی از رایج ترین اعمال در بین آن ها بود آن چنان که عده ای برای کسب شهرت و آزمون جنگاوری خود مسیر نزاع را هموار میکردند. این جنگ از سر منع ازدواج یک زوج در دو قبیله می‌توانست شکل بگیرد تا بر سر شرایط تجارت و پاسداری از کاروان ها و ... که البته همانطور که گفته شد هیچ کجای آن به جنگ نمی‌ماند و بیشتر به یاغی گری و غارت و دعوای عشیره ای شباهت داشت. در نتیجه از این حیث قبیله جایگاه ویژه‌ای پیدا میکرد. بقای افراد به بقای قبیله گره خورده بود. هر کسی را با قبیله‌اش می‌شناختند و در نتیجه خدای این مردم هم در حقیقت قبیله آنها بود و بت ها هم نمادی برای اعلام وجود هر قبیله بودند و هرچه بزرگان این قبیله ها می‌گفتند هم، حقیقت تام برای آن ها محسوب می‌شد. با این اوصاف هرچه افراد یک قبیله زیادتر بود افتخار آن هم بیشتر میشد. این افراط تا آنجا پیش رفت که در سوره تکاثر قرآن، خداوند خطاب به مشرکان می گوید که آنها به منظور بزرگ نشان دادن تبار خود حتی دست به شمارش مردگان خود می‌زدند. نعمان در خطاب به پادشاه وقت ایران گفت که جز عرب کسی به نسب خود آگاهی ندارد و جز عرب از هر کسی اجدادش را بپرسی آنها را نمی‌شناسد. در حقیقت گذشتگان و نژاد چیزی نبود که اعراب بتوانند اشتباهی هر چند سهوی را به آنها نسبت دهند. شاید تا اینجا مطلب روشن شده باشد که پیامبر اسلام چه کار دشواری در پیش داشت. بخصوص وقتی بدانیم یکی از مهمترین اقدامات پیامبر مقابله با همین برتری جویی نژادی بوده است‌. عملا هر قدمی که به جهت آگاهی و یا مخالفت با سنت های گذشتگان آنها برداشته میشد، از نظرشان نوعی توهین تلقی میگردید. شاید جالب باشد بدانید که بت پرستی اعراب نیز ریشه در همین افراط دارد! یعقوبی در تحلیل خود از بت پرستی و عوامل آن می‌گوید:«بت پرستی از هنگامی آغاز شد که وقتی یکی از مردم می‌مرد، اقوام او مجسمه‌ای از وی ساخته و به یاد او آن را محترم می‌داشتند فرزندان آنها پس از سال‌ها گمان کردند که این‌ها خدایان آنان هستند» . شاهد این امر می‌تواند سخن مشرکین با پیامبر (ص) باشد که می‌گفتند:
      این بت ها اقوام گذشته هستند که مطیع خدا بوده و ما صورتی از آنها ساخته و عبادتشان می‌کنیم. در مورد سه بت مشهور یعوق و یغوث و نسر گفته شده: از قوم نوح بودن و افرادی صالح بودند و بعدها مجسمه آنان به صورت بت درآمد. در مورد لات نیز گفته شده او در واقع مرد صالحی بوده است که غذا برای حاجیان درست می‌کرده وقتی او مرد، تمثالی از او درست کردند و بر آن بنایی ساخته‌اند و اسمش را بیت الربه نهادند. ابن قیم می‌گوید؛ تعظیم مردگان سبب شد تا کم کم صورت هایی از آنها به شکل بت ساخته شود. زمانی که محمد(ص) مکه را فتح کرد در درون آن ۳۶۰ بت وجود داشت. در حقیقت ما با سرزمینی طرف هستیم که ۳۶۰ اعتقاد و ۳۶۰ تضاد در آن میتوان شمارش کرد!
       

       
       اوضاع اعراب از ابتدا این گونه نبود. اعراب شهر مکه خود را از نسل عدنان می‌دانستند، که در نتیجه نسب آنها به اسماعیل (ع) باز میگشت. از این گفته مشخص است که نخستین اعراب موحد بودند اما به تدریج به سوی شرک گرایش پیدا کردند. از این منظر اعراب مکه در کنار بنی اسرائیل بودند که به دین حضرت ابراهیم گرایش داشتند و در حقیقت ریشه نسبی مشترک در آن ها می توان یافت. در سال‌های مانده به بعثت پیامبر، افرادی در بین اعراب پیدا شده‌اند که خواهان بازگشت به دین ابراهیم بودند. آنها شروع به تبلیغ علیه اعتقادات آن روزگار اعراب کردند. از معروف‌ترین این افراد ورقة بن نوفل بود که در جستجوی دین خدای یگانه به این سو آن سو رفت و در نهایت مسیحیت را پذیرفت. زید بن عمر شخص دیگری بود که به روایت تاریخ در بین اعراب از بازگشت به آئین ابراهیم سخن گفت. بسیاری از رسوم مشرکین مکه همان چیزی بود که ابراهیم به اجدادشان آموخته بود ولی آنها آنرا شرک آلود کرده بودند. برای مثال اعراب جاهلی نیز به رسومی چون ختنه و کفن و دفن میت و ازدواج نکردن با محارم و حج بیت الله الحرام معتقد بودند. آنها حتی شعار معروف تلبیه را نیز داشتند اما آن را به نوعی شرک آمیز کرده بودند. ( تلبیه همان شعار لبیک اللهم لبیک لاشریک ... است که حاجیان در حین طواف خانه خدا می‌گویند). اعراب جاهلی به افرادی از خود که ختنه کرده و به حج می رفتند حنیف میگفتند . این در حالی است که به پیروان حضرت ابراهیم در گذشته حنیف گفته میشد! این بدان معناست که این کلمه از گذشته های دور در بین اعراب زبان به زبان چرخیده و تغییر معنا یافته است.
       
       
      قبیله قریش زادگاه قدرت
       
      قریش نامی آشنا و از پر نفوذترین قبایل در میان عرب بوده و بعد اسلام نیز تا قرن‌ها بر جهان اسلام حکومت کرده است. خلفا تا پیش از امپراتوری عثمانی همیشه قریشی بودند. اعراب کسانی را که از نسل مضر بن کنانه باشند را قریشی می گویند. در علم تبارشناسی عرب نیای مضر بن کنانه به اسماعیل (ع) باز میگردد. قریش در آن دوره از آنجا که امور حج را بر عهده داشت به شهرت و ثروت زیادی رسید. امور کعبه در دوره ای به قصی و هاشم و سپس به عبدالمطلب که همه از نسل مضر بودند سپرده شد. در دوران قصی مراسم حج  شکل جدیدی به خود گرفت و این تغییرات زمینه ساز قدرت یافتن قریش در بین دیگر قبایل عرب گردید. در این ایام مردم عرب از نقاط دور دست به این مکه می آمدند تا هم به تجارت بپردازند و هم خدایان پر تعداد کعبه را پرستش کنند. بنوعی مکه و کعبه آن میعاد گاه اعراب بود. در این شهر بازار هایی بر پا میشد که از غرب و شرق عالم تجار به آن رجوع می کردند. راه تجاری مهمی از روم شرقی به یمن و در نهایت به هند ختم می شد که این مسیر از قطب های اقتصادی آن روزگار محسوب می شد که البته نکته مهم برای ما این است که شهر های مکه و یثرب هم در مسیر آن رونق یافته بودند.
       

       
       در بین قریش طایفه بنی هاشم به طور خاص که پیامبر اسلام نیز از آنان بود دارای مقبولیت و شهرت بیشتر گردید. همان طور که گفته شد بعد هاشم، عبدالمطلب زمام امور حج را بر عهده گرفت. وی پدر بزرگ پیامبر اسلام است و او از اعرابیست که قبل اسلام طبق سنت خاندان خود به دین حنفیت معتقد بود و خدای یکتا را می پرستید. عبدالمطلب بعد مرگ والدین محمد(ص) سرپرستی او را پذیرفت و در نتیجه آن محمد(ص) در محیطی با اعتقادات دین حنفیت زندگی میکرد.
       
      از تاریخ چنین بر می‌آید که قریش در میان اعراب به شرافت و عزت معروف بوده و معمولاً با عناوینی چون «آل الله» و «سکان حرم الله» خوانده می‌شدند و مردم آنها را به عنوان بزرگ و شریف قبول کرده بودند. باید افزود که این شهرت در همه طوایف قریش نیست، بلکه تنها در خاندان قصی و بعد از او خاندان هاشم و عبدالمطلب بود چرا که وجود این افراد در نهایت سبب شهرت قریش گردید.
       
      هنگام ظهور پیامبر اسلام در میان طایفه های قریش، از بنی هاشم عباس بن عبدالمطلب مسئولیت آبرسانی به حجاج را بر عهده داشت و از طایفه بنی امیه، ابوسفیان ریاست سپاه قریش را بر عهده داشت. این جبهه بندی در میان قریش تا قرن ها بعد ادامه پیدا کرد. البته باید توجه شود که طوایف دیگر از قریش هم بودند که نقشی در امور حج داشتند اما نقش آنها به پر رنگی دو طایفه نامبرده نبود.
       

       
      دیگر قبایل عرب متوجه عظمت کعبه و نقش آن در فزونی قدرت قبیله قریش شدند در نتیجه برخی از آن ها در مناطق خود نیز کعبه هایی ساختند تا قبیله خود را برای رفتن به مکه بازدارند. این کعبه ها از بسیاری از جهات همچون وجود سنگی مانند حجر الاسود(سنگ سیاه) تا ارکان کعبه به آنچه در مکه بود شباهت داشتند. برای مثال در یمن پرستشگاهی در شهر غَیمان قرار داشت و «حجر الأحمر» یا سنگ سرخ در آن استفاده شده بود و همچنین کعبه ی شهر العَبلات در جنوب مکه، که «حجر الأبیض» یا سنگ سفید داشت!
       
      ادامه دارد ...
       
      این مطلب برای انجمن mililtary.ir  گرداوری شده و هر گونه برداشت از آن با ذکر نام نویسنده و این انجمن بلامانع است. 
       
      نویسنده و گرداورنده: Navard 
       
      منابع و ماخذ:
       
      کتاب تاریخ سیاسی اسلام(جلد1) / نویسنده: رسول جعفریان
      کتاب گنجینه تاریخ ایران(جلد نهم)/ نویسنده: عبدالعظیم رضایی
      کتاب دو قرن سکوت( ویرایش دوم) / نویسنده: عبدالحسین زرین کوب
       
      لینک
       
    • توسط aminor
      بسم الله الرحمن الرحیم
       
      منفک شده از تاپیک تحولات یمن
      1399/11/09
       
      تاپیکهای مرتبط با محوریت حمله به آرامکو
      UAV kent 2.0 concept: عملیات تن ماهی
      سپر صحرا : بررسی شبکه دفاع هوایی ارتش عربستان سعودی
       
       
       منابع یمنی : شلیک موشک قاهر1 به شرکت نفت آرامکو در جیزان عربستان
       

       

  • مرور توسط کاربر    1 member