reza4087

تهاجم ارتجاع عرب ( به رهبری آل سعود ) به یمن / خبر ، گزارش ، تحلیل و ... (1)

Recommended Posts

القاعده یمن طرف حوثی هاست
خریدیمشون


القاعده یمن و حوثی ها همین امروز با هم درگیر بودن و حوثی ها زمین گرفتن ازشون، کجا طرف حوثی ها هستن، الفاعده یک دشمن در یمن داشته باشه حوثی ها هستن.

حرفهایی میزنی برادر ...
  • Upvote 5

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر

 

داریم رسما دانه دانه ترتیبشان را می دهیم ...

 

عمان و الجزایر فهمیدن چه خبره ... 

 

ترتیب همشان را خواهیم داد ... تا مراکش !

 

 این عرب های احمق نفهمیدن !

 

منظور صحبتهام این قسمتها بود

خواهشا افراطی برخورد نکنید البته این نظر منه

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر

منظور صحبتهام این قسمتها بود

خواهشا افراطی برخورد نکنید البته این نظر منه

 

شاید 20 سال طول بکشه ...

  • Upvote 2

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
ورود نیروهای ویژه پاکستان به عربستان 3 روز قبل از حمله به یمن

شماری از نیروهای ویژه ارتش پاکستان سه روز قبل از آغاز تجاوز عربستان به یمن، در پوشش شرکت در رزمایش مشترک دو کشور وارد طائف عربستان شدند.

 

http://farsnews.com/newstext.php?nn=13940107000539

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر

 

ورود نیروهای ویژه پاکستان به عربستان 3 روز قبل از حمله به یمن

شماری از نیروهای ویژه ارتش پاکستان سه روز قبل از آغاز تجاوز عربستان به یمن، در پوشش شرکت در رزمایش مشترک دو کشور وارد طائف عربستان شدند.

 

http://farsnews.com/newstext.php?nn=13940107000539

 

 

پاکستان رسما دعوت عربستان برای شرکت در عملیات نظامی علیه یمن رو رد کرده 

  • Upvote 1

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر

پاکستان رسما دعوت عربستان برای شرکت در عملیات نظامی علیه یمن رو رد کرده 

بله..خبر دارم..گفته قولی برای مساعدت در جنگ یمن ندادم..در صورتی که روز قبلش چیر دیگری گفت..

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر

تصاویری از به شهادت رساندن تعدادی از نیروهای الحوثی در حمله هوایی مزدوران سعودی به کامیون آن ها

 

1427462910275.png

 

ادامه تصاویر+18

http://store1.up-00.com/2015-03/1427463092292.png

http://store2.up-00.com/2015-03/1427462909972.jpg

http://store2.up-00.com/2015-03/1427462910073.jpg

http://store2.up-00.com/2015-03/1427462910194.jpg

http://store2.up-00.com/2015-03/1427462910476.jpg

 

--------------------------------------------------------------------------

نیروهای الحوثی موفق به تصرف مقر تیپ16 در شبوا شدن پیش از این مقر در تصرف نیرو های القائده بود

CBGwcRwVAAElr3j.png

ویرایش شده در توسط irfateh
  • Upvote 1

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
آخرین خبر: ارتش يمن يک جنگنده عربستاني را در منطقه "الصباحه" در غرب صنعا سرنگون کرد
تاریخ انتشار: 94/01/07 15:51
www.khorasannews.com/OnlineNews.aspx?newsid=1474644

پهپاد

http://www.ghatreh.com/news/nn25355240/ارتش-یمن-پهپاد-عربستانی-ساقط-کرد
  • Upvote 1

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
اکثر حملات عربستان تا الان متوجه فرودگاه ها و مراکز راداری و پدافندی ارتش یمن بوده خب با فرض این که تمامی این مناطق با موفقیت نابود بشند فاز بعدی چه خواهد بود؟
با خارج شدن ارتش یمن از معادله قدرت طرفداران عربستان در داخل و القاعده در مقابل حوثی ها قرار میگرند دقیقا سناریویی مشابه با سوریه
القاعده و حوثی ها در اینده از طریق تجهیزات غنیمتی از طرفداران سعودی تقویت میشند و نبرد طولانی و گسترده میشه
عربستان اژ لحاظ فنی قادر به تامین پوشش هوایی نظیر انچه امریکا انجام میده نیست و در بهترین حالت اگر حملات امریکا باعث شکست داعش شد عربستان هم میتونه حوثی ها رو شکست بده
از دل این حوادث میتونه اتفاقات خوبی به وجود بیاد
در پایان دوستان این نکته رو در نظر داشته باشند جنبش انصارالله به هیچ وجه حرف شنوی و فرمان پذیری همانند حزب الله رو از ایران نداره و اکثریت تصمیماتش رو مستقلا اخذ میکنه که در خیلی از موارد هم با نظرات مشاوران ایرانی مغایرت کامل داره

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
نميدونم چرا عربستان ميتونه حوثىها رو بمبارون كنه و همه حمايتش ميكنند ولى ما يه هواپيمامون بالاى عراق ديده شه كل دنيا محكوم ميكنه.
  • Upvote 3

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر

دوستان انتظار نداشته باشند ایران رسما خودش را وارد ماجرا بکند. فراتر از محکوم کردن را انتظار نداشته باشید. فراموش نکنید در قضیه سوریه و عراق تا ماه ها ایران حضور مستقیم خودش را تکذیب می کرد( و می کند) در حالی که همه ما می دانیم از همان ابتدا ایران مستقیما وارد معرکه شد خصوصا در عراق. در قضیه یمن هم از آنجایی که همه دشمنی های بین عربستان، اسرائیل ، آمریکا و .. با انقلاب یمن به دلیل نزدیکی آن به انقلاب اسلامی ایران استواره به نظرتان دخالت رسمی ( و نه مستقیم ایران ) باعث اتحاد دول اعتلاف و تشدید حملات آنها در سایه یک جنگ روانی نمی شود؟

در زمانی که کلیدواژه رسانه های مین استریم غرب کلمه " جنگ نیابتی - Proxy War " می باشد دخالت رسمی ایران عاقلانه خواهد بود؟

انقلاب یمن هدف مهمتری را دنبال می کند و ابزار و تجهیزات لازم را هم به خوبی از ایران دریافت کرده. واکنش این جنبش مانند حزب الله لبنان معقول و عاقلانه خواهد بود نه احساسی.

اندکی صبر...

  • Upvote 1

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر

العربیه به نقل از بی بی سی عربی :سردار سلیمانی به سمت یمن حرکت کرده (اخه یک حرفی بزنید که ادم بتونه قبول کنه وقتی هوا و دریا به گفته ی خودتون بسته هست چطوری فرمانده ی سپاه قدس میتونه بره یمن)

ویرایش شده در توسط armagdon

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر

سلام

همش یک روز و نیم دسترسی درست و حسابی نداشتم ، ببین چه خبر شده !!!

بالاخره خریدهای تسلیحاتی وسیعی که کشورهای عربی حاشیه خلیج فارس و در راس آنها عربستان انجام داده اند ، باید یک جوری استفاده میشد. بالاخره پتانسیلی بود که زیادی انباشته شده بود و باقی ماندنش کم کم داشت مشکل زا می شد.

آمریکائیها در واقع با دادن چراغ سبز به عربستان برای رهبری کشورهای عربی به اضافه پاکستان و ترکیه ( این گروه خشن !  rolling_on_the_floor ) در واقع یک قاقا لی لی به اونا داده که کمی راضیشون بکنه . دقیقا همین گروه بودند که تو سوریه از معارضین دولت (چه تکفیری و چه غیر تکفیری ) حمایت می کردند و به خاطر همین هم خیلی دپرس شده بودند. با توجه به این اتفاق ، احتمالا راضیشون کرده اند که زیاد تو قضیه مذاکرات هسته ای دخالت اضافی نکنند.

این گروه تشکیل شده در واقع تمام متحدینی است که عربستان میتونست در منطقه داشته باشد و الان هم پروژه ای دستشون داده شده که انجامش بدهند . واگذار کنندگان پروژه هم با اطمینان بالایی از موفق نشدن کامل این پروژه و احتمالا به عنوان آخرین فرصت اونو واگذار کرده اند. در واقع یک زور آزمایی کامل منطقه ای برای مشخص کردن پهلوان اول منطقه است.  icon_cheesygrin و بعدش تقریبا دیگه حرفی در مقابل تصمیمات آمریکائی ها نخواهد بود . جالب این است که طرف مقابل با تمام نیروی اصلی به یکی از نیروهای فرعی اونیکی طرف حمله کرده است !!!

فکر می کنم بر خلاف نظر بعضی دوستان این پروژه در صورت شکست عربستان در رسیدن به اهداف اعلام شده اش ، آخرین پروژه بزرگی خواهد بود که در منطقه  به دست این گروه واگذار شده و به زودی شاهد آرایشهای جدیدی در بین کشورهای منطقه خواهیم بود.

  بسیار تحلیل جالبی بود.

  این نکته را هم به تحلیل فوق اضافه کنید که شاه جدید عربستان در این مدت کوتاه که از حکومتش میگذرد ،تسلط کافی بر ارکان کشورش برای یک جنگ تمام عیار را بدست نیاورده و پاکسازی های گسترده در رده های اصلی حکومت و نا رضایتی دیگر جناح های خاندان سعودی را نیز مزید بر علت میتوان تلقی کرد.

از طرف دیگر پسر محبوب و بسیار جوان شاه عربستان که از قضا وزیر دفاع عربستان و فرمانده کل عملیات هم هست ،به هیچ وجه توانائی و تجربه و علم فرماندهی چنین میدان حساسی را ندارد.

  تصور من اینست که اگر مردم یمن متحد بمانند و دشمن نتواند شائبه جنگ مذهبی و طائفه ای بین آنان ایجاد کند ، راه به جائی نخواهد برد.

  بنظر من عربستان هیچ گزینه دیگری جز آغازاین جنگ نداشت و بعنوان آخرین راه پیش روی خود دست به قماری بزرگ زده وعملیات را شروع کرد.

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر

الحوثی ها سالها پیش توسط نیروی های حزب الله آموزش دیدند..اون زمان که الحوثی ها گروه کوچکی بودند..کسی نتونست مانع اونها بشه..الان که دیگه دیر شده..دولت مرکزی تو یک هفته سرگون شده..برای سرنگونی مهره های ال سعود در یمن قبلا برنامه ریزی شده بود..این جنگ برای متحد کردن یمنی ها برعلیه آل سعود لازم بود..

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر

حوثی ها برنامه ای برای فشار اوردن به عربستان ندارن تا حملاتش رو متوقف کنه ؟ به نظر میاد امکانات لازم برای نا امن کردن اسمان رو ندارن برای همین باید رو بیارن به حملات زمینی به داخل مرزهای عربستان . حتی حماس هم با وجود محدودیت ها وقتی بهش حمله میشه با راکت جواب میده یا چه میدونم تول میزنه به خارج از غزه نفوذ میکنه و ... چون اگه جواب ندن عربستان با خیال راحت به حملات خودش ادامه میده حتی اگه براش نتیجه ای هم نداشته باشه چیزی از دست نداده چون نه مشکل مالی داره نه تلفات نظامی و غیرنظامی نصیبش میشه .

 

به نظر من عربستان اگه میخواست کاری کنه باید اونموقع که حوثی ها راه افتادن به سمت صنعا وارد عمل میشد . مثل این میمونه که ایران صبر میکرد تا داعش بغداد و کربلا و نجف رو بگیره و بعد که مثلا به بصره رسید وارد عمل بشه ! شاید هم ارزش یمن برای عربستان و غرب همون تنگه باب المندب هست و بقیش براشون زیاد مهم نیست . مثل روسیه که به کریمه و دونتسک و لوهانسک راضی شد و بقیش رو بیخیال شد . به نظرم اگه بتونن عدن رو حفظ کنن و تعز رو هم بگیرن یه موفقیت حداقلی نصیبشون میشه و عملیات براشون شکست به حساب نمیاد . اگه بخوان نیرو وارد یمن کنن باید از سمت جنوب و یا شرق باشه وگرنه حوثی ها سالها در شمال حضور داشتن و مطمئنا محیط رو برای دفاع عالی در مقابل متجاوز اماده کردن ولی در جنوب چند روز بیشتر نیست که حضور دارن و اسیب پذیر تر هستن .

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر

ایجاد یک حساب کاربری و یا به سیستم وارد شوید برای ارسال نظر

کاربر محترم برای ارسال نظر نیاز به یک حساب کاربری دارید.

ایجاد یک حساب کاربری

ثبت نام برای یک حساب کاربری جدید در انجمن ها بسیار ساده است!

ثبت نام کاربر جدید

ورود به حساب کاربری

در حال حاضر می خواهید به حساب کاربری خود وارد شوید؟ برای ورود کلیک کنید

ورود به سیستم

  • مطالب مشابه

    • توسط End
      سخنی با خوانندگان محترم:
      در مطلب پیش رو سعی بر این شده که به مختصری از شرایط فرهنگی و اجتماعی و تاریخی اعراب پیش از اسلام پرداخته شود. در این نوشته اصل بر رعایت صداقت تاریخی و امانت است و در گرداوری آن از منابع با عقاید گوناگون کمک گرفته شده است. گرد آوری مطالب تاریخی هیچ گاه خالی از اشتباه نیست، علی الخصوص که این مطالب در رابطه با مسائل حساسیت بر انگیز مذهبی باشد. در نتیجه از دوستان خواننده این مطلب درخواست میشود درصورت وجود اشتباه، به منظور تکمیل و اصلاح این مطلب بنده را یاری کنند.
       

      پیشگفتار:
      سرنوشت پیامبران و قومشان و نتایجی که از آن کسب کرده اند را میتوان یکی از مهمترین نشانه های حقانیت آن ها به حساب آورد. این نتایج بعضا چنان معجزه آسا و خیره کننده هستند که در حالت معمول موارد مشابهی برای آنها یافت نمی شود. برای نمونه مسیح (ع) در دل امپراطوری قدرتمند روم شرقی به پیامبری رسید. در سرزمینی که تعداد نامعلوم خدا توسط مردم پرستیده میشد و پیامی که آورد چنان در دل ها رسوخ کرد که در مدت کمتر از چند سده مسیحیت در سه قاره گسترش یافت! از حبشه در آفریقا گرفته تا امپراطوری قدرتمندی چون روم که روزی دشمن مسیحیت بود و همچنین طیف کثیری از اقوام در خاورمیانه و ...! در اسلام نیز ما با چنین پیشرفت معجزه آسایی رو به رو هستیم. محمد (ص) در سن چهل سالگی در جامعه ای بدوی به پیامبری برگزیده شد که جز غارت و ستیز دستاوردی نداشتند و هر روز به بهانه ای با یکدیگر در جنگ بودند و شعرا و نام آوران عرب روزگاری برای بدست آوردن شرافت، خود را به پای پادشاهان ایران و روم می انداختند. در شبه جزیره عربستان اگر در جایی تمدنی دیده میشد به پاس قرابت با ایران یا روم بود. و از دست آورد هایشان در آن ادوار، جز پاره ای از روایات افسانه گونه چیزی بجا نمانده است. در چنین محلی که محمد(ص) شدیدا زیر فشار فرهنگی و البته فشار عوامل ثروت و قدرت  در مدت کمتر از سیزده سال توانست بنیان نخستین حکومت اسلامی را در یثرب بنا نهد که تا پایان عمر ایشان این حکومت به چنان وسعت و قدرتی رسید که در سرحدات خود به تقابل با روم شرقی می‌پرداخت.
       
      قسمت اول: قبیله و معنای متفاوت آن در بین اعراب
       

       
      اعراب از قبل اسلام در پهنه ی وسیعی از خاورمیانه حضور داشتند. و بر خلاف تصور عموم مردم، فتوحات پس از اسلام به تنهایی سبب استقرار آن ها در این پهنه نشد. در تاریخ موجودیت اعراب با سامی نژاد ها گره خورده است. این حضور آنقدر چشمگیر بود که رومیان و یونانیان مناطق عرب نشین را به سه ناحیه عربستان خوشبخت و عربستان بیابانی و عربستان سنگی تقسیم کرده اند که حدود این مناطق از دریای سرخ و شبه جزیره عربستان شروع شده و از سویی به مرز های روم آن روزگار در شامات رسیده و در سوی دیگر در عراق امروزی به رود فرات ختم می شود. در رابطه با وضعیت اعراب قبل اسلام باید به این موضوع اشاره کرد، پیشینه تاریخی که برای آنها ذکر شده به ۲۰۰ سال قبل از سال عام الفیل محدود می شود. عام الفیل همان سالی است که گفته میشود محمد(ص) در آن دیده به جهان گشود. البته این بدان معنا نیست که اعراب قبل از آن موجودیت خارجی نداشته اند‌. برای مثال در دبیره های هخامنشی از آن ها بعنوان خراج گذاران عصر داریوش بزرگ یاد شده است. اما آنچه از این گفته پیداست، اعراب تهی از پیشینه تاریخی و تمدنی غنی بودند و آنچه در آنها یافت می‌شد در حقیقت از هم نشینی و یا دست درازی دیگر اقوام بود. این همان زمانیست که قرآن از آن به عنوان دوره جاهلی اعراب یاد می‌کند.
       

       
      نگاره ای از سرباز ساتراپی عربیا در مقبره خشایارشا، واقع در نقش رستم که بصورت نمادین به شکل یکی از ستون های شاهنشاهی به نمایش در آمده است.
       
      با نگاهی به زندگی اعراب در آن اعصار می توان دریافت که تفاوت عمده‌ای میان نوع زندگی آنان با زندگی مردم ایران و روم و حتی در نزدیکی آنها با دولت های نچندان نامی حبشه دیده میشد. در آن روزگار ایران و روم حکومت مرکزی داشتند حکومتی که تمام شؤون جامعه را از حیث قانون و عمل به قانون و وادار کردن همه به تابعیت از آن در دست داشتند و تمام زوایای آن جامعه زیر سلطه نظامی واحد قرار گرفته بود، به طوری که در هر گوشه آن وجود حکومت مرکزی احساس می‌شد. این در حالی بود که در جزیرة العرب در هر ناحیه ی آن، مردم بر پایه نسبت خانوادگی مشترک به عنوان یک قبیله گرد آمده بودند و هر یک در جغرافیای حضور خود اعمال قدرت می‌کردند. هیچ قبیله‌ای بر دیگری اعمال نفوذ نداشت مگر در داد و ستد و جنگ! جنگ بین قبایل هم نامنظم بود و بیشتر به دعوایی نامنظم و خانوادگی شباهت داشت. این مطلب نشانگر پراکندگی و تضاد بسیار عمیق بین قبایل است. باید گفت برای وحدت در میان یک امت فرهنگی لازم است که نقاط مشترک آنها را در خود جمع کرده و مردمی را گرد هم بیاورد. در شبه جزیره عربستان چنین تفکر یکنواختی وجود نداشت و هدف واحدی برای آنها مطرح نبود. در کنار کعبه هر قبیله بتی مخصوص به خود داشت و بدین ترتیب حتی در این زمینه هم تضاد و خودبینی دیده می‌شد. شرایط سخت و طاقت فرسای جزیرة العرب بر این اختلاف دامن می‌زد. مناطق حاصلخیز و دارای آب محدود و با فاصله زیاد از هم بودند. راه‌های محدودی وجود داشت که آنها هم زیر سلطه راهزنان دیگر قبایل بوده و تحت نفوذ قدرت های خارجی اداره میشد.
       

       
      در این شرایط دشوار اگر قبیله‌ای قادر بود تا چراگاهی را از چنگ دیگری در آورد این کار را بی درنگ می‌کرد. هیچ قبیله ای از این نظر در امنیت نبود و جنگ های بسیار با دلایل ساده و بعضا نا مأنوس بین آن ها رخ می داد. مشخص است که جنگ یکی از رایج ترین اعمال در بین آن ها بود آن چنان که عده ای برای کسب شهرت و آزمون جنگاوری خود مسیر نزاع را هموار میکردند. این جنگ از سر منع ازدواج یک زوج در دو قبیله می‌توانست شکل بگیرد تا بر سر شرایط تجارت و پاسداری از کاروان ها و ... که البته همانطور که گفته شد هیچ کجای آن به جنگ نمی‌ماند و بیشتر به یاغی گری و غارت و دعوای عشیره ای شباهت داشت. در نتیجه از این حیث قبیله جایگاه ویژه‌ای پیدا میکرد. بقای افراد به بقای قبیله گره خورده بود. هر کسی را با قبیله‌اش می‌شناختند و در نتیجه خدای این مردم هم در حقیقت قبیله آنها بود و بت ها هم نمادی برای اعلام وجود هر قبیله بودند و هرچه بزرگان این قبیله ها می‌گفتند هم، حقیقت تام برای آن ها محسوب می‌شد. با این اوصاف هرچه افراد یک قبیله زیادتر بود افتخار آن هم بیشتر میشد. این افراط تا آنجا پیش رفت که در سوره تکاثر قرآن، خداوند خطاب به مشرکان می گوید که آنها به منظور بزرگ نشان دادن تبار خود حتی دست به شمارش مردگان خود می‌زدند. نعمان در خطاب به پادشاه وقت ایران گفت که جز عرب کسی به نسب خود آگاهی ندارد و جز عرب از هر کسی اجدادش را بپرسی آنها را نمی‌شناسد. در حقیقت گذشتگان و نژاد چیزی نبود که اعراب بتوانند اشتباهی هر چند سهوی را به آنها نسبت دهند. شاید تا اینجا مطلب روشن شده باشد که پیامبر اسلام چه کار دشواری در پیش داشت. بخصوص وقتی بدانیم یکی از مهمترین اقدامات پیامبر مقابله با همین برتری جویی نژادی بوده است‌. عملا هر قدمی که به جهت آگاهی و یا مخالفت با سنت های گذشتگان آنها برداشته میشد، از نظرشان نوعی توهین تلقی میگردید. شاید جالب باشد بدانید که بت پرستی اعراب نیز ریشه در همین افراط دارد! یعقوبی در تحلیل خود از بت پرستی و عوامل آن می‌گوید:«بت پرستی از هنگامی آغاز شد که وقتی یکی از مردم می‌مرد، اقوام او مجسمه‌ای از وی ساخته و به یاد او آن را محترم می‌داشتند فرزندان آنها پس از سال‌ها گمان کردند که این‌ها خدایان آنان هستند» . شاهد این امر می‌تواند سخن مشرکین با پیامبر (ص) باشد که می‌گفتند:
      این بت ها اقوام گذشته هستند که مطیع خدا بوده و ما صورتی از آنها ساخته و عبادتشان می‌کنیم. در مورد سه بت مشهور یعوق و یغوث و نسر گفته شده: از قوم نوح بودن و افرادی صالح بودند و بعدها مجسمه آنان به صورت بت درآمد. در مورد لات نیز گفته شده او در واقع مرد صالحی بوده است که غذا برای حاجیان درست می‌کرده وقتی او مرد، تمثالی از او درست کردند و بر آن بنایی ساخته‌اند و اسمش را بیت الربه نهادند. ابن قیم می‌گوید؛ تعظیم مردگان سبب شد تا کم کم صورت هایی از آنها به شکل بت ساخته شود. زمانی که محمد(ص) مکه را فتح کرد در درون آن ۳۶۰ بت وجود داشت. در حقیقت ما با سرزمینی طرف هستیم که ۳۶۰ اعتقاد و ۳۶۰ تضاد در آن میتوان شمارش کرد!
       

       
       اوضاع اعراب از ابتدا این گونه نبود. اعراب شهر مکه خود را از نسل عدنان می‌دانستند، که در نتیجه نسب آنها به اسماعیل (ع) باز میگشت. از این گفته مشخص است که نخستین اعراب موحد بودند اما به تدریج به سوی شرک گرایش پیدا کردند. از این منظر اعراب مکه در کنار بنی اسرائیل بودند که به دین حضرت ابراهیم گرایش داشتند و در حقیقت ریشه نسبی مشترک در آن ها می توان یافت. در سال‌های مانده به بعثت پیامبر، افرادی در بین اعراب پیدا شده‌اند که خواهان بازگشت به دین ابراهیم بودند. آنها شروع به تبلیغ علیه اعتقادات آن روزگار اعراب کردند. از معروف‌ترین این افراد ورقة بن نوفل بود که در جستجوی دین خدای یگانه به این سو آن سو رفت و در نهایت مسیحیت را پذیرفت. زید بن عمر شخص دیگری بود که به روایت تاریخ در بین اعراب از بازگشت به آئین ابراهیم سخن گفت. بسیاری از رسوم مشرکین مکه همان چیزی بود که ابراهیم به اجدادشان آموخته بود ولی آنها آنرا شرک آلود کرده بودند. برای مثال اعراب جاهلی نیز به رسومی چون ختنه و کفن و دفن میت و ازدواج نکردن با محارم و حج بیت الله الحرام معتقد بودند. آنها حتی شعار معروف تلبیه را نیز داشتند اما آن را به نوعی شرک آمیز کرده بودند. ( تلبیه همان شعار لبیک اللهم لبیک لاشریک ... است که حاجیان در حین طواف خانه خدا می‌گویند). اعراب جاهلی به افرادی از خود که ختنه کرده و به حج می رفتند حنیف میگفتند . این در حالی است که به پیروان حضرت ابراهیم در گذشته حنیف گفته میشد! این بدان معناست که این کلمه از گذشته های دور در بین اعراب زبان به زبان چرخیده و تغییر معنا یافته است.
       
       
      قبیله قریش زادگاه قدرت
       
      قریش نامی آشنا و از پر نفوذترین قبایل در میان عرب بوده و بعد اسلام نیز تا قرن‌ها بر جهان اسلام حکومت کرده است. خلفا تا پیش از امپراتوری عثمانی همیشه قریشی بودند. اعراب کسانی را که از نسل مضر بن کنانه باشند را قریشی می گویند. در علم تبارشناسی عرب نیای مضر بن کنانه به اسماعیل (ع) باز میگردد. قریش در آن دوره از آنجا که امور حج را بر عهده داشت به شهرت و ثروت زیادی رسید. امور کعبه در دوره ای به قصی و هاشم و سپس به عبدالمطلب که همه از نسل مضر بودند سپرده شد. در دوران قصی مراسم حج  شکل جدیدی به خود گرفت و این تغییرات زمینه ساز قدرت یافتن قریش در بین دیگر قبایل عرب گردید. در این ایام مردم عرب از نقاط دور دست به این مکه می آمدند تا هم به تجارت بپردازند و هم خدایان پر تعداد کعبه را پرستش کنند. بنوعی مکه و کعبه آن میعاد گاه اعراب بود. در این شهر بازار هایی بر پا میشد که از غرب و شرق عالم تجار به آن رجوع می کردند. راه تجاری مهمی از روم شرقی به یمن و در نهایت به هند ختم می شد که این مسیر از قطب های اقتصادی آن روزگار محسوب می شد که البته نکته مهم برای ما این است که شهر های مکه و یثرب هم در مسیر آن رونق یافته بودند.
       

       
       در بین قریش طایفه بنی هاشم به طور خاص که پیامبر اسلام نیز از آنان بود دارای مقبولیت و شهرت بیشتر گردید. همان طور که گفته شد بعد هاشم، عبدالمطلب زمام امور حج را بر عهده گرفت. وی پدر بزرگ پیامبر اسلام است و او از اعرابیست که قبل اسلام طبق سنت خاندان خود به دین حنفیت معتقد بود و خدای یکتا را می پرستید. عبدالمطلب بعد مرگ والدین محمد(ص) سرپرستی او را پذیرفت و در نتیجه آن محمد(ص) در محیطی با اعتقادات دین حنفیت زندگی میکرد.
       
      از تاریخ چنین بر می‌آید که قریش در میان اعراب به شرافت و عزت معروف بوده و معمولاً با عناوینی چون «آل الله» و «سکان حرم الله» خوانده می‌شدند و مردم آنها را به عنوان بزرگ و شریف قبول کرده بودند. باید افزود که این شهرت در همه طوایف قریش نیست، بلکه تنها در خاندان قصی و بعد از او خاندان هاشم و عبدالمطلب بود چرا که وجود این افراد در نهایت سبب شهرت قریش گردید.
       
      هنگام ظهور پیامبر اسلام در میان طایفه های قریش، از بنی هاشم عباس بن عبدالمطلب مسئولیت آبرسانی به حجاج را بر عهده داشت و از طایفه بنی امیه، ابوسفیان ریاست سپاه قریش را بر عهده داشت. این جبهه بندی در میان قریش تا قرن ها بعد ادامه پیدا کرد. البته باید توجه شود که طوایف دیگر از قریش هم بودند که نقشی در امور حج داشتند اما نقش آنها به پر رنگی دو طایفه نامبرده نبود.
       

       
      دیگر قبایل عرب متوجه عظمت کعبه و نقش آن در فزونی قدرت قبیله قریش شدند در نتیجه برخی از آن ها در مناطق خود نیز کعبه هایی ساختند تا قبیله خود را برای رفتن به مکه بازدارند. این کعبه ها از بسیاری از جهات همچون وجود سنگی مانند حجر الاسود(سنگ سیاه) تا ارکان کعبه به آنچه در مکه بود شباهت داشتند. برای مثال در یمن پرستشگاهی در شهر غَیمان قرار داشت و «حجر الأحمر» یا سنگ سرخ در آن استفاده شده بود و همچنین کعبه ی شهر العَبلات در جنوب مکه، که «حجر الأبیض» یا سنگ سفید داشت!
       
      ادامه دارد ...
       
      این مطلب برای انجمن mililtary.ir  گرداوری شده و هر گونه برداشت از آن با ذکر نام نویسنده و این انجمن بلامانع است. 
       
      نویسنده و گرداورنده: Navard 
       
      منابع و ماخذ:
       
      کتاب تاریخ سیاسی اسلام(جلد1) / نویسنده: رسول جعفریان
      کتاب گنجینه تاریخ ایران(جلد نهم)/ نویسنده: عبدالعظیم رضایی
      کتاب دو قرن سکوت( ویرایش دوم) / نویسنده: عبدالحسین زرین کوب
       
      لینک
       
    • توسط aminor
      بسم الله الرحمن الرحیم
       
      منفک شده از تاپیک تحولات یمن
      1399/11/09
       
      تاپیکهای مرتبط با محوریت حمله به آرامکو
      UAV kent 2.0 concept: عملیات تن ماهی
      سپر صحرا : بررسی شبکه دفاع هوایی ارتش عربستان سعودی
       
       
       منابع یمنی : شلیک موشک قاهر1 به شرکت نفت آرامکو در جیزان عربستان
       

       

  • مرور توسط کاربر    1 member