reza4087

تهاجم ارتجاع عرب ( به رهبری آل سعود ) به یمن / خبر ، گزارش ، تحلیل و ... (1)

Recommended Posts

ظاهرا نیروهای جنوب توانستند کنترل و امنیت فرودگاه عدن رو تامین کنند  

 

یک هواپیمای سعودی دیگر بعد از ظهر امروز در عدن فرود آمد 

 

http://www.hunaaden.com/user_images/news/24-07-15-221609367.jpg

 

http://hunaaden.com/user_images/news/24-07-15-803689477.jpg

 

http://hunaaden.com/user_images/news/24-07-15-49667184.jpg

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
ظاهراً ترس از حمایت مستقیم و حضور بدون واسطه ارتش های دیگر کشور ها به بهانه در خطر بودن حریم امن الهی مانع از این شده که حوثی ها از شهر نجران و پاسگاه های مرزی جلو تر برن!!!
قطعا خیلی چیزا هست که ما نمیدونیم... باید صبر کرد و این شطرنج رو با دقت زیر نظر گرفت...

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر

بزرگترین سوال الان این است که با توجه به اهمیت فرودگاه عدن و خطر ایجاد خط هوایی و لجستیک ، چرا حوثی ها اقدام مهمی علیه آن نمی کنند؟

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر

نیروهای حوثی و ارتش یمن از انواع توپخانه برخوردارند و به راحتی می توند فرودگاه رو به آتش بکشند اما مثل اینکه نمی خوان! 

  • Upvote 1

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر

 

نهایتا، اگرچه عربستان برنده‌ی این جنگ نیست، اما یمن رو از ما هم گرفت و ما هم توان انجام هیچ کار بخصوصی نخواهیم داشت در اونجا

 

مگر یمن در دست ما بوده که حالا از ما گرفته بشه!!؟؟

  • Upvote 3

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر

15 تصویر رویترز از حضور نیروهای سعودی و نیروهای طرفدار هادی در فرودگاه عدن :

 

http://www.reuters.com/news/picture/saudis-land-at-aden-airport?articleId=USRTX1LPLD

 

 

به نظر میاد اینا خیالشون از جهت امنیت فرودگاه راحت هست که اینطوری هواپیما فرود میارن . یعنی ارتش و انصارالله رو تا فاصله امنی از فرودگاه عقب روندن و خیالشون از پشت سر هم راحت هست . الان اگه نیرویی از ارتش و انصارالله هم در عدن باشن (مناطقی مثل تواهی ) محاصره شدن و نمیتونن حمله ای ترتیب بدن . دوستانی هم که میگن یمنی ها اسکاد بزنن توجه کنن که بیشتر موشک های یمن در حملات نابود شده اون تعداد کم باقی مونده رو هم شلیک کردن . حالا ممکنه هنوز تعدادی در اختیار داشته باشن و ماهی سالی یه بار استفاده کنن ولی اینطوری به درد نمیخوره . الان یه کاری که عربستان میتونه انجام بده منتقل کردن اپاچی ها به عدن هست . از اونجا میتونه جبهه های جنوبی مثل لحج و تعز و ضالع و ... رو پشتیبانی کنه .

  • Upvote 1

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر

ورود یک فروند هواپیمای c-130 سعودی در فرودگاه عدن که به وسیله یک جنگنده میراژ 2000 اماراتی اسکورت می شد

 

normal_CKoHKuAVEAA9XQQ.jpg

 

 

فرودگاه عدن تحت نظر کامل نیروهای ویژه سعودی

 

CKtBBsdUEAAwCRT.jpg

 

thumb_CKtBBsKVAAAesH7.jpg  thumb_CKtBBsSVEAAmuUX.jpgthumb_CKtA3g_UMAA2S5u.jpg

تصویر دوم زنه؟؟!

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر

سلام

حوثی ها دوشپرتاب ضد هوایی ندارن ؟ نزدیک فرودگاه میتونن هواپیماهای باری رو بزنن .

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر

اگر بخوایم جنگ عبرستان رو از نظر استراتژیک بررسی کنیم ابتدا باید اهداف کوتاه مدت ، میان مدت و بلند مدت رو بررسی کنیم و برای بکار بردن واژه پیروزی یا شکست درصد رسیدن به این اهداف رو مشخص کنیم . 

 

اهداف کوتاه مدت عربستان همانطور که در ابتدای طوفان قاطعیت اعلام شد 

  • جلوگیری از سقوط کامل عدن
  • ایجاد یک ائتلاف عربی
  • جلوگیری از پیشروی حوثی ها و برطرف کردن خطر بلقوه حوثی ها ( مثل به خطر افتادن ترانزیت نفت ، پایگاه های موشکی و ... )

 

حالا اگر بخواییم در طوفان قاطعیت این اهداف رو بررسی کنیم . می بینیم عربستان خیلی صریح و شفاف اعلام کردن که عدن خط قرمز عربستان هست و بعد از ورود حوثی ها به عدن با قطعیت وارد جنگ شد . همین قاطعیت باعث شد بتونه یک ائتلاف از کشورهای عربی و غیر عربی مثل امارات ، پاکستان ، سودان ( که هر کدام از آنها ادعا رابطه با ایران هستند ) تشکیل شد .  در بحث جلوگیری از سقوط کامل عدن نیز به طور نسبی در مرحله اول موفق بود و حوثی نتوانستند عدن را به صورت کامل فتح کنند. برای جلوگیری از خطرات بلفوه نیز با با انواع و اقسام موشک ها با قابلیت نفوذ خیلی از ذخایر موشکی حوثی ها و صالح رو از بین بردن .

 

در این بین یکسری دستاورد های نظامی هم داشتن مثل تست ناوگان هوایی خودشون ، تست تجهیزات جدید در عمل ، استفاده از تجیهزات که به تاریخ انقضا خودشون نزدیک میشدن 

 

از نظر اهداف میان مدت عربستان به دنبال :

  • ایجاد نارضایتی از حوثی ها ،
  • بازپسگیری مناطقی که خط قرمز عربستان تلقی میشد هست 

از این نظر نیز با زدن زیرساخت های حیاتی یمن مثل سیلو ها ، سد ها ، پل ها و ... هم توانست لجستیک یمن را بسیار ضعیف کند و هم با قطع بودن ساعت های متوالی آب در بین مردم عادی کم و بیش توانست به این اهداف برسه گرچه در این مورد شاید نتیجه برعکس هم داده باشه و حوثی ها با توان تبلیغاتی توانسته باشن از این اقدامات جهت همبستگی خودشون استفاده کنند . چیزی که مشخص هست ما متر مشخصی برای اندازه گیری این معیار نداریم و به نظر زمان می تونه این موضوع رو مشخص کنه .

 

از نظر بازپسگیری هم با یک عملیات خیره کننده ابی و خاکی در یک نصفه روز توانستند خیلی از نقاط استراتژیک رو پس بگیرن کما اینکه در حال حاضر هم درگیری وجود دارد اما شواهد نشان از باز پسگیری خیلی از نقاط استراتژیک داره . در این مورد هم اگر عربستان بتونه فرودگاه عدن رو تثبیت کنه میشه گفت که طور نسبی به اهداف خودش رسیده .

 

 

از نظر بلند مدت نیز به نظر عربستان 

  • ایجاد یک کاریزما از خودش به عنوان رهبر منطقه 
  • درگیری فرسایشی در یمن
  • رویارویی غیر مستقیم با ایران 

 

هست که باید دید ایا در بلند مدت نیز به نتیجه خواهد رسید یا خیر !!!!

 

با تشکر

  • Upvote 5

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
[color=rgb(0,0,0)][font=Verdana][size=4][b]
بچه‌های نیروی هوایی‌ عربستان و فرمانده اسکادران هاش برای اینکه لبی تر کنن میان بحرین[/b][/size][/font][/color][color=rgb(0,0,0)][font=Verdana][size=4][b]
البته کارت شناسایی نظامی‌شان را نمیارند چون موقع برگشت دم مرز توی دردسر می‌افتن افراد نظامی حق رفتن به خارج بدون اجازه را ندارند.[/b][/size][/font][/color][color=rgb(0,0,0)][font=Verdana][size=4][b]
برای همین فقط با کارت شخصی‌ می‌رن. بعد هم موقع برگشت میگن رفتیم لبی تر کنیم و بهاشون کاری ندارن. [/b][/size][/font][/color][color=rgb(0,0,0)][font=Verdana][size=4][b]
به هر حل اینو خواستم بگم، عربستان ۷۰۰ تا جنگنده داره. این چیزیی‌ که تو اینترنت و ویکیپیدیا میخونید ضدّ اطلاعات است.[/b][/size][/font][/color][color=rgb(0,0,0)][font=Verdana][size=4][b]
۲۰۰ تا اف‌‌۱۵ ۲۰۰ تا یورفایتر ۲۰۰ تا هم تورنادو. یه کم بالا یکم پایین با بقیه چیزا می‌شه ۷۰۰ تا جنگنده.[/b][/size][/font][/color][color=rgb(0,0,0)][font=Verdana][size=4][b]
کلیه خلبانهای کابین جلو پرنس هستن و جزو خانوادهٔ سلطنتی.[/b][/size][/font][/color][color=rgb(0,0,0)][font=Verdana][size=4][b]
اینه که این جنگ یمن را هم میتونستند تنها پیش ببرن ولی‌ میخوان فعلا دست به عصا راه برن و بقیه را هم بیارن به عنوان متحد .[/b][/size][/font][/color][color=rgb(0,0,0)][font=Verdana][size=4][b]
با این کارشون ضدّ اطلاعاتی هم عمل می‌کنن[/b][/size][/font][/color]


[color=rgb(0,0,0)][font=Verdana][size=4][b]این هادی یه اسکاد خرج داره[/b][/size][/font][/color]
  • Upvote 3
  • Downvote 2

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر

 

 

CKimkZjWgAAUhZp.jpg

 

ای ول ! پوز داعشی ها رو زدن . نه تنها دمپایی دارن ، بلکه شلوار هم ندارن . :D . این یعنی ((سعودی برو جلو بوق بزن))

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر

ایجاد یک حساب کاربری و یا به سیستم وارد شوید برای ارسال نظر

کاربر محترم برای ارسال نظر نیاز به یک حساب کاربری دارید.

ایجاد یک حساب کاربری

ثبت نام برای یک حساب کاربری جدید در انجمن ها بسیار ساده است!

ثبت نام کاربر جدید

ورود به حساب کاربری

در حال حاضر می خواهید به حساب کاربری خود وارد شوید؟ برای ورود کلیک کنید

ورود به سیستم

  • مطالب مشابه

    • توسط End
      سخنی با خوانندگان محترم:
      در مطلب پیش رو سعی بر این شده که به مختصری از شرایط فرهنگی و اجتماعی و تاریخی اعراب پیش از اسلام پرداخته شود. در این نوشته اصل بر رعایت صداقت تاریخی و امانت است و در گرداوری آن از منابع با عقاید گوناگون کمک گرفته شده است. گرد آوری مطالب تاریخی هیچ گاه خالی از اشتباه نیست، علی الخصوص که این مطالب در رابطه با مسائل حساسیت بر انگیز مذهبی باشد. در نتیجه از دوستان خواننده این مطلب درخواست میشود درصورت وجود اشتباه، به منظور تکمیل و اصلاح این مطلب بنده را یاری کنند.
       

      پیشگفتار:
      سرنوشت پیامبران و قومشان و نتایجی که از آن کسب کرده اند را میتوان یکی از مهمترین نشانه های حقانیت آن ها به حساب آورد. این نتایج بعضا چنان معجزه آسا و خیره کننده هستند که در حالت معمول موارد مشابهی برای آنها یافت نمی شود. برای نمونه مسیح (ع) در دل امپراطوری قدرتمند روم شرقی به پیامبری رسید. در سرزمینی که تعداد نامعلوم خدا توسط مردم پرستیده میشد و پیامی که آورد چنان در دل ها رسوخ کرد که در مدت کمتر از چند سده مسیحیت در سه قاره گسترش یافت! از حبشه در آفریقا گرفته تا امپراطوری قدرتمندی چون روم که روزی دشمن مسیحیت بود و همچنین طیف کثیری از اقوام در خاورمیانه و ...! در اسلام نیز ما با چنین پیشرفت معجزه آسایی رو به رو هستیم. محمد (ص) در سن چهل سالگی در جامعه ای بدوی به پیامبری برگزیده شد که جز غارت و ستیز دستاوردی نداشتند و هر روز به بهانه ای با یکدیگر در جنگ بودند و شعرا و نام آوران عرب روزگاری برای بدست آوردن شرافت، خود را به پای پادشاهان ایران و روم می انداختند. در شبه جزیره عربستان اگر در جایی تمدنی دیده میشد به پاس قرابت با ایران یا روم بود. و از دست آورد هایشان در آن ادوار، جز پاره ای از روایات افسانه گونه چیزی بجا نمانده است. در چنین محلی که محمد(ص) شدیدا زیر فشار فرهنگی و البته فشار عوامل ثروت و قدرت  در مدت کمتر از سیزده سال توانست بنیان نخستین حکومت اسلامی را در یثرب بنا نهد که تا پایان عمر ایشان این حکومت به چنان وسعت و قدرتی رسید که در سرحدات خود به تقابل با روم شرقی می‌پرداخت.
       
      قسمت اول: قبیله و معنای متفاوت آن در بین اعراب
       

       
      اعراب از قبل اسلام در پهنه ی وسیعی از خاورمیانه حضور داشتند. و بر خلاف تصور عموم مردم، فتوحات پس از اسلام به تنهایی سبب استقرار آن ها در این پهنه نشد. در تاریخ موجودیت اعراب با سامی نژاد ها گره خورده است. این حضور آنقدر چشمگیر بود که رومیان و یونانیان مناطق عرب نشین را به سه ناحیه عربستان خوشبخت و عربستان بیابانی و عربستان سنگی تقسیم کرده اند که حدود این مناطق از دریای سرخ و شبه جزیره عربستان شروع شده و از سویی به مرز های روم آن روزگار در شامات رسیده و در سوی دیگر در عراق امروزی به رود فرات ختم می شود. در رابطه با وضعیت اعراب قبل اسلام باید به این موضوع اشاره کرد، پیشینه تاریخی که برای آنها ذکر شده به ۲۰۰ سال قبل از سال عام الفیل محدود می شود. عام الفیل همان سالی است که گفته میشود محمد(ص) در آن دیده به جهان گشود. البته این بدان معنا نیست که اعراب قبل از آن موجودیت خارجی نداشته اند‌. برای مثال در دبیره های هخامنشی از آن ها بعنوان خراج گذاران عصر داریوش بزرگ یاد شده است. اما آنچه از این گفته پیداست، اعراب تهی از پیشینه تاریخی و تمدنی غنی بودند و آنچه در آنها یافت می‌شد در حقیقت از هم نشینی و یا دست درازی دیگر اقوام بود. این همان زمانیست که قرآن از آن به عنوان دوره جاهلی اعراب یاد می‌کند.
       

       
      نگاره ای از سرباز ساتراپی عربیا در مقبره خشایارشا، واقع در نقش رستم که بصورت نمادین به شکل یکی از ستون های شاهنشاهی به نمایش در آمده است.
       
      با نگاهی به زندگی اعراب در آن اعصار می توان دریافت که تفاوت عمده‌ای میان نوع زندگی آنان با زندگی مردم ایران و روم و حتی در نزدیکی آنها با دولت های نچندان نامی حبشه دیده میشد. در آن روزگار ایران و روم حکومت مرکزی داشتند حکومتی که تمام شؤون جامعه را از حیث قانون و عمل به قانون و وادار کردن همه به تابعیت از آن در دست داشتند و تمام زوایای آن جامعه زیر سلطه نظامی واحد قرار گرفته بود، به طوری که در هر گوشه آن وجود حکومت مرکزی احساس می‌شد. این در حالی بود که در جزیرة العرب در هر ناحیه ی آن، مردم بر پایه نسبت خانوادگی مشترک به عنوان یک قبیله گرد آمده بودند و هر یک در جغرافیای حضور خود اعمال قدرت می‌کردند. هیچ قبیله‌ای بر دیگری اعمال نفوذ نداشت مگر در داد و ستد و جنگ! جنگ بین قبایل هم نامنظم بود و بیشتر به دعوایی نامنظم و خانوادگی شباهت داشت. این مطلب نشانگر پراکندگی و تضاد بسیار عمیق بین قبایل است. باید گفت برای وحدت در میان یک امت فرهنگی لازم است که نقاط مشترک آنها را در خود جمع کرده و مردمی را گرد هم بیاورد. در شبه جزیره عربستان چنین تفکر یکنواختی وجود نداشت و هدف واحدی برای آنها مطرح نبود. در کنار کعبه هر قبیله بتی مخصوص به خود داشت و بدین ترتیب حتی در این زمینه هم تضاد و خودبینی دیده می‌شد. شرایط سخت و طاقت فرسای جزیرة العرب بر این اختلاف دامن می‌زد. مناطق حاصلخیز و دارای آب محدود و با فاصله زیاد از هم بودند. راه‌های محدودی وجود داشت که آنها هم زیر سلطه راهزنان دیگر قبایل بوده و تحت نفوذ قدرت های خارجی اداره میشد.
       

       
      در این شرایط دشوار اگر قبیله‌ای قادر بود تا چراگاهی را از چنگ دیگری در آورد این کار را بی درنگ می‌کرد. هیچ قبیله ای از این نظر در امنیت نبود و جنگ های بسیار با دلایل ساده و بعضا نا مأنوس بین آن ها رخ می داد. مشخص است که جنگ یکی از رایج ترین اعمال در بین آن ها بود آن چنان که عده ای برای کسب شهرت و آزمون جنگاوری خود مسیر نزاع را هموار میکردند. این جنگ از سر منع ازدواج یک زوج در دو قبیله می‌توانست شکل بگیرد تا بر سر شرایط تجارت و پاسداری از کاروان ها و ... که البته همانطور که گفته شد هیچ کجای آن به جنگ نمی‌ماند و بیشتر به یاغی گری و غارت و دعوای عشیره ای شباهت داشت. در نتیجه از این حیث قبیله جایگاه ویژه‌ای پیدا میکرد. بقای افراد به بقای قبیله گره خورده بود. هر کسی را با قبیله‌اش می‌شناختند و در نتیجه خدای این مردم هم در حقیقت قبیله آنها بود و بت ها هم نمادی برای اعلام وجود هر قبیله بودند و هرچه بزرگان این قبیله ها می‌گفتند هم، حقیقت تام برای آن ها محسوب می‌شد. با این اوصاف هرچه افراد یک قبیله زیادتر بود افتخار آن هم بیشتر میشد. این افراط تا آنجا پیش رفت که در سوره تکاثر قرآن، خداوند خطاب به مشرکان می گوید که آنها به منظور بزرگ نشان دادن تبار خود حتی دست به شمارش مردگان خود می‌زدند. نعمان در خطاب به پادشاه وقت ایران گفت که جز عرب کسی به نسب خود آگاهی ندارد و جز عرب از هر کسی اجدادش را بپرسی آنها را نمی‌شناسد. در حقیقت گذشتگان و نژاد چیزی نبود که اعراب بتوانند اشتباهی هر چند سهوی را به آنها نسبت دهند. شاید تا اینجا مطلب روشن شده باشد که پیامبر اسلام چه کار دشواری در پیش داشت. بخصوص وقتی بدانیم یکی از مهمترین اقدامات پیامبر مقابله با همین برتری جویی نژادی بوده است‌. عملا هر قدمی که به جهت آگاهی و یا مخالفت با سنت های گذشتگان آنها برداشته میشد، از نظرشان نوعی توهین تلقی میگردید. شاید جالب باشد بدانید که بت پرستی اعراب نیز ریشه در همین افراط دارد! یعقوبی در تحلیل خود از بت پرستی و عوامل آن می‌گوید:«بت پرستی از هنگامی آغاز شد که وقتی یکی از مردم می‌مرد، اقوام او مجسمه‌ای از وی ساخته و به یاد او آن را محترم می‌داشتند فرزندان آنها پس از سال‌ها گمان کردند که این‌ها خدایان آنان هستند» . شاهد این امر می‌تواند سخن مشرکین با پیامبر (ص) باشد که می‌گفتند:
      این بت ها اقوام گذشته هستند که مطیع خدا بوده و ما صورتی از آنها ساخته و عبادتشان می‌کنیم. در مورد سه بت مشهور یعوق و یغوث و نسر گفته شده: از قوم نوح بودن و افرادی صالح بودند و بعدها مجسمه آنان به صورت بت درآمد. در مورد لات نیز گفته شده او در واقع مرد صالحی بوده است که غذا برای حاجیان درست می‌کرده وقتی او مرد، تمثالی از او درست کردند و بر آن بنایی ساخته‌اند و اسمش را بیت الربه نهادند. ابن قیم می‌گوید؛ تعظیم مردگان سبب شد تا کم کم صورت هایی از آنها به شکل بت ساخته شود. زمانی که محمد(ص) مکه را فتح کرد در درون آن ۳۶۰ بت وجود داشت. در حقیقت ما با سرزمینی طرف هستیم که ۳۶۰ اعتقاد و ۳۶۰ تضاد در آن میتوان شمارش کرد!
       

       
       اوضاع اعراب از ابتدا این گونه نبود. اعراب شهر مکه خود را از نسل عدنان می‌دانستند، که در نتیجه نسب آنها به اسماعیل (ع) باز میگشت. از این گفته مشخص است که نخستین اعراب موحد بودند اما به تدریج به سوی شرک گرایش پیدا کردند. از این منظر اعراب مکه در کنار بنی اسرائیل بودند که به دین حضرت ابراهیم گرایش داشتند و در حقیقت ریشه نسبی مشترک در آن ها می توان یافت. در سال‌های مانده به بعثت پیامبر، افرادی در بین اعراب پیدا شده‌اند که خواهان بازگشت به دین ابراهیم بودند. آنها شروع به تبلیغ علیه اعتقادات آن روزگار اعراب کردند. از معروف‌ترین این افراد ورقة بن نوفل بود که در جستجوی دین خدای یگانه به این سو آن سو رفت و در نهایت مسیحیت را پذیرفت. زید بن عمر شخص دیگری بود که به روایت تاریخ در بین اعراب از بازگشت به آئین ابراهیم سخن گفت. بسیاری از رسوم مشرکین مکه همان چیزی بود که ابراهیم به اجدادشان آموخته بود ولی آنها آنرا شرک آلود کرده بودند. برای مثال اعراب جاهلی نیز به رسومی چون ختنه و کفن و دفن میت و ازدواج نکردن با محارم و حج بیت الله الحرام معتقد بودند. آنها حتی شعار معروف تلبیه را نیز داشتند اما آن را به نوعی شرک آمیز کرده بودند. ( تلبیه همان شعار لبیک اللهم لبیک لاشریک ... است که حاجیان در حین طواف خانه خدا می‌گویند). اعراب جاهلی به افرادی از خود که ختنه کرده و به حج می رفتند حنیف میگفتند . این در حالی است که به پیروان حضرت ابراهیم در گذشته حنیف گفته میشد! این بدان معناست که این کلمه از گذشته های دور در بین اعراب زبان به زبان چرخیده و تغییر معنا یافته است.
       
       
      قبیله قریش زادگاه قدرت
       
      قریش نامی آشنا و از پر نفوذترین قبایل در میان عرب بوده و بعد اسلام نیز تا قرن‌ها بر جهان اسلام حکومت کرده است. خلفا تا پیش از امپراتوری عثمانی همیشه قریشی بودند. اعراب کسانی را که از نسل مضر بن کنانه باشند را قریشی می گویند. در علم تبارشناسی عرب نیای مضر بن کنانه به اسماعیل (ع) باز میگردد. قریش در آن دوره از آنجا که امور حج را بر عهده داشت به شهرت و ثروت زیادی رسید. امور کعبه در دوره ای به قصی و هاشم و سپس به عبدالمطلب که همه از نسل مضر بودند سپرده شد. در دوران قصی مراسم حج  شکل جدیدی به خود گرفت و این تغییرات زمینه ساز قدرت یافتن قریش در بین دیگر قبایل عرب گردید. در این ایام مردم عرب از نقاط دور دست به این مکه می آمدند تا هم به تجارت بپردازند و هم خدایان پر تعداد کعبه را پرستش کنند. بنوعی مکه و کعبه آن میعاد گاه اعراب بود. در این شهر بازار هایی بر پا میشد که از غرب و شرق عالم تجار به آن رجوع می کردند. راه تجاری مهمی از روم شرقی به یمن و در نهایت به هند ختم می شد که این مسیر از قطب های اقتصادی آن روزگار محسوب می شد که البته نکته مهم برای ما این است که شهر های مکه و یثرب هم در مسیر آن رونق یافته بودند.
       

       
       در بین قریش طایفه بنی هاشم به طور خاص که پیامبر اسلام نیز از آنان بود دارای مقبولیت و شهرت بیشتر گردید. همان طور که گفته شد بعد هاشم، عبدالمطلب زمام امور حج را بر عهده گرفت. وی پدر بزرگ پیامبر اسلام است و او از اعرابیست که قبل اسلام طبق سنت خاندان خود به دین حنفیت معتقد بود و خدای یکتا را می پرستید. عبدالمطلب بعد مرگ والدین محمد(ص) سرپرستی او را پذیرفت و در نتیجه آن محمد(ص) در محیطی با اعتقادات دین حنفیت زندگی میکرد.
       
      از تاریخ چنین بر می‌آید که قریش در میان اعراب به شرافت و عزت معروف بوده و معمولاً با عناوینی چون «آل الله» و «سکان حرم الله» خوانده می‌شدند و مردم آنها را به عنوان بزرگ و شریف قبول کرده بودند. باید افزود که این شهرت در همه طوایف قریش نیست، بلکه تنها در خاندان قصی و بعد از او خاندان هاشم و عبدالمطلب بود چرا که وجود این افراد در نهایت سبب شهرت قریش گردید.
       
      هنگام ظهور پیامبر اسلام در میان طایفه های قریش، از بنی هاشم عباس بن عبدالمطلب مسئولیت آبرسانی به حجاج را بر عهده داشت و از طایفه بنی امیه، ابوسفیان ریاست سپاه قریش را بر عهده داشت. این جبهه بندی در میان قریش تا قرن ها بعد ادامه پیدا کرد. البته باید توجه شود که طوایف دیگر از قریش هم بودند که نقشی در امور حج داشتند اما نقش آنها به پر رنگی دو طایفه نامبرده نبود.
       

       
      دیگر قبایل عرب متوجه عظمت کعبه و نقش آن در فزونی قدرت قبیله قریش شدند در نتیجه برخی از آن ها در مناطق خود نیز کعبه هایی ساختند تا قبیله خود را برای رفتن به مکه بازدارند. این کعبه ها از بسیاری از جهات همچون وجود سنگی مانند حجر الاسود(سنگ سیاه) تا ارکان کعبه به آنچه در مکه بود شباهت داشتند. برای مثال در یمن پرستشگاهی در شهر غَیمان قرار داشت و «حجر الأحمر» یا سنگ سرخ در آن استفاده شده بود و همچنین کعبه ی شهر العَبلات در جنوب مکه، که «حجر الأبیض» یا سنگ سفید داشت!
       
      ادامه دارد ...
       
      این مطلب برای انجمن mililtary.ir  گرداوری شده و هر گونه برداشت از آن با ذکر نام نویسنده و این انجمن بلامانع است. 
       
      نویسنده و گرداورنده: Navard 
       
      منابع و ماخذ:
       
      کتاب تاریخ سیاسی اسلام(جلد1) / نویسنده: رسول جعفریان
      کتاب گنجینه تاریخ ایران(جلد نهم)/ نویسنده: عبدالعظیم رضایی
      کتاب دو قرن سکوت( ویرایش دوم) / نویسنده: عبدالحسین زرین کوب
       
      لینک
       
    • توسط aminor
      بسم الله الرحمن الرحیم
       
      منفک شده از تاپیک تحولات یمن
      1399/11/09
       
      تاپیکهای مرتبط با محوریت حمله به آرامکو
      UAV kent 2.0 concept: عملیات تن ماهی
      سپر صحرا : بررسی شبکه دفاع هوایی ارتش عربستان سعودی
       
       
       منابع یمنی : شلیک موشک قاهر1 به شرکت نفت آرامکو در جیزان عربستان
       

       

  • مرور توسط کاربر    0 کاربر

    هیچ کاربر عضوی،در حال مشاهده این صفحه نیست.