reza4087

تهاجم ارتجاع عرب ( به رهبری آل سعود ) به یمن / خبر ، گزارش ، تحلیل و ... (1)

Recommended Posts

فکر میکنم همه‌ی بچه های اینجا میدونن که ماجرای عربستان با این نیروی زمینی چی میشه...

 

 

اما مسئله اینه که به نظر نمیرسه که ما چیزی بیشتر از دیگران داشته باشیم برای دفاع از خودمون...

 

ناراحتی اکثر بچه‌های اینجا، به احتمال بسیار قوی اینه که اگر روزی این تهاجمات با همین سبک علیه خودمون هم صورت بگیره، حضرات راه‌حلی جز فرسایشی کردن جنگ ندارن...

منفجر کردن تجمعات مردم به بهونه های مختلف و غیره و ذلک... یعنی مردم همچنان اسیب می‌بینن...

 

دو بحث وجود دارد جنگ متحدین ما و جنگ در خاک خودمان 

متحدین ما در حال جنگ نیابتی هستند و جلوی جنگ در خاک کشور خودمان را می گیرند

مطمئنا کارهایی که ما در داخل کشور انجام می دهیم نمی توان برای آنها صورت داد 

نمی توان برای حزب الله تانک فرستاد یا شهاب 3 و یا پدافند قوی فرستاد ولی کلی آموزش، موشک های هوشمند، ضد زره و... فرستاده می شود 

ما الان در عراق تانک فرستادیم ولی این بسته به نیاز و شرایط موجود بود 

 

کشورهای حاشیه خلیج فارس و بویژه امارات و عربستان بیشتر دیدگاه هالیودی به قضیه دارند در صورتی که جنگ هالیودی نیست 

وزارت اطلاعات ما کارهای زیادی کرده است که اصلا شبیه فیلم های جیمزباندی نیست نمونه اش آزادی گروگان ها در پاکستان

آمریکا هم صد حرکت مشابه فیلم اینک آخر زمان و حجم آتش شدید و قدرت نمایی داشت ولی جنگ و دنیا هالیود نیست

 

در مورد حمله احتمالی به خاک کشور خودمان 

ما پدافند خوبی داریم حداقل بهتر از خیلی از کشورهای منطقه با تجربه جنگ های اخیر 

در سوی دیگر موشک های دریایی ما راه برای پیاده شدن راحت در جنوب را می بندند 

موشک های ضد زره و کمین ها با تانک ها که کلی سپاه تمرین کرده است 

موشک های بالستیک همچون فاتح 110 عقبه و لجستیک آنها را هدف قرار می دهد

جنگ الکترونیک 

نیروی هوایی ما علارغم ضعف هایش ولی توان دفاع در عمق را دارد اگرچه توان تهاجمی اش محدود 

  • Upvote 9
  • Downvote 1

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
الان بالاخره فرودگاه العند سقوط کرده ؟ یا نکرده هر شبکه یه چیزی میگه :|
  • Upvote 1

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر

الان بالاخره فرودگاه العند سقوط کرده ؟ یا نکرده هر شبکه یه چیزی میگه :neutral:

به نظر میرسه درگیری ها کماکان ادامه داره ولی سقوط فرودگاه قطعی است.. حفظ یک نقطه‌ی اینچنینی در برابر این حجم وسیع تجهیزات و حملات ممکن نیست...

  • Upvote 2

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر

 

دوستانی که میگن ایران به خاطر مشکل اقتصادی نمیتوته به یمن و دیگر متحداش کمک کنه کاملاً در اشتباه هستن چرا تا دو یا سه سال پیش خوب بود یعنی ایران یکدفعه از لحاظ اقتصادی کم آورد!!! شما حتما قضیه کشتی نجات ایران که راهی یمن شده بود رو یادتونه که با چه فضاحتی آبروی ایران رو برد و به رغم جنگ رسانه ای که گفته بودن کشتی مسیرش رو عوض نمیکنه و ما عربستان رو به رسمیت نمیشناسیم و ...  تو سکوت خبری محموله اش رو یکجا دیگه خالی کردن و جان کری رسماً تو کنفرانس خبری گفت که من به ظریف گفتم باید محموله کشتی رو یکجا دیگه تخلیه کنید و نزدیک شدن کشتی ایران به یمن رو تحمل نمیکنم و ظریف بلافاصله با تهران تماس گرفت و کشتی مقصدش عوض شد حالا با آمدن دولت اعتدال اگر دقت کنید که دانه دانه کشورهایی که کلی سرمایه گذاری و کار فرهنگی توشون انجام شده بود به خاطر نشان دادن روی خوش به غرب از بین رفت  و همگی به ترتیب و با یک برنامه دقیق داره از دست ما میره فقط موندم دیگه رو کدام کشورمیشه برای حمایت ما در جنگی که خدا نکنه اتفاق بیفته حساب کرد روسیه که معلومه ، سوریه و عراق هم  هیچ ، حزب الله هم در خطر میفته ، فقط یک کره شمالی میمونه دیگه کی میمونه واقعاً ، تو این چند سال هم موشکی رو میخوان محدود کنن ، وابستگی اقتصادی و افزایش واردات هم به دنبالش فقط امیدوارم رهبر واقعاً یکی فکری به حال مردم یمن بکنه که لااقل یک پیروزی منطقه ای در دو سال اخیر بدست بیاریم که اگر نیاریم دیگه باید از عربستان هم بترسیم ....

اَللّهُمَّ عَجِّل لِوَلیِّکَ الفَرَج

 

اینکه شما میگید ایران از دو سه سال پیش وضعیت اقتصادیش خوب بود و یه دفعه الان کم اورد!رو خوب متوجه نشم!

 

چون از اوایل دولت احمدی نزاد بود که با گنده گویی های ایشون در مورد اسرایل و مسایل دیگر منطقه  ای و جهانی !و بخصوص هسته ای و جشن گرفتن ها!

 

غربی های و امریکایی ها رفتن سراغ تشدید تحریم ها و بعدد از اتفاقات سال 88 که گراهایی هم از داخل به اونها در مورد نقاظ ضعف اقتصادیمون داده شد !

 

فشارها بسیار تشدید شد که نتیجه اش در سال اخر ریاست جمهوری اقای احمدی نژاد افزایش بیش از دوبرابری قیمت  دلار و تورم افسار گسیخته بود!

 

پس این روند تنزل اقتصادی ایران از اوایل دوره اول ریاست جمهوری احمدی نزاد شروع شد که عواملی مثل تحریم های داخلی و خارجی!و سیاست های غلط اقتصادی اثرات اونها رو تشدید کرد!

 

و الان بعد از رسیدن به توافق و برداشته شدن حداقل قسمت هایی از تحریم ! و شاید اجرای سیاست های عاقلانه اقتصادی میتونیم این روند رو معکوس کنیم!

 

در این بین هست که حتی برای متحدین ما میتونه ایران قدرتمند تر و ازاد تر از لحاظ اقتصادی و سیاسی !در سال ها اینده  کمک های موثر تری بکنه !

 

تا اینکه الان هر طور به ماجرا به خصوص در یمن نگاه کنیم هر نوع دخالت مستقیم ما میتونه اتویی باشه برای اعمال فشار های بیشتر که احتمالا هیچ دستاوردی هم نم یتونه داشته باشه!

 

به نظر من تصمیم اقای ظریف و مجموعه نظام در حرکت کشتی عاقلانه بوده هر چند در داخل نیروهای مسلح ما هستن فرماندهانی  که نگاه همه جانبه به ماجرا ندارن!

 

از طرف دیگه هر طور به اتفاقات یمن نگاه کنیم میبینم که این کشور که تا سالهای قبل در سیطره کامل عربستان بوده این دایره قدرت اونها رو به چالش اساسی کشیده!

 

و نیرو و توان اونها رو بخودشون معظوف کرده و هنوز پیروزی و پیشروی اشکاری نداشتن و حداقل با این وضعیت تا زمان زیادی باید در این باتلاق دست و پا بزنن!

 

پس این  وضعیت میتونه یک موفقیت برای ایران باشه! و بهتره ایران ابتدا به فکر تقویت خودش باشه تا اینکه خودش رو وارد معرکه ای متهورانه بکنه که به احتمال زیاد هیچ منفعتی نداره!

ویرایش شده در توسط edvardoali
  • Upvote 14
  • Downvote 3

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر

اولا به هر حال غافلگیر کننده بود، ورود امارات در صورتیکه عربستان تقریبا از منابعی که حدس زده میشد دست از پا درازتر برگشته بود اون هم با پیشینه ی معلومش در عملیات نظامی ( امارات ) سخت حدس! بود. قطعا باید به بهای معامله انجام شده هم نیک! نگریست که ممکنه برای ما در آینده تبعاتی داشته باشه. ( از حیث جزایر و نه البته دیگه خیلی بدبینانه مثلا حمله بلکه همراهی های عمیقتر سیاسی و هم دستی های و لابی های عمیقتر دو طرف )

 

دوم اینکه نکته مثبت برای طرف دشمن این نکته است که کج دار و مریض وارد نشد، تردید را معلومه کنار گذاشته ( شاید هوش شخصی! و شاید مشاورات اطلاعاتی و همفکری های مستشاری با طرف غربی ) و با توان مناسب وارد شده. حجم زرهی و نیرو نشون میده که با تصمیمی سخت و روشن وارد معرکه شدند.

 

سوم هم اینکه تصمیمی قطعا مدت های پیش از اجرا گرفته شده. انتقال این حجم از ادوات باید نکات مشخصی را برای نیروهای اطلاعاتی ما داشته باشه. در این چند وقت کشور کمی بیش از حد مشغول توافق شده و شاید نسبت به برخی امور و البته با تمام مزاحمات و مشغولیت های به یکباره و تدریجی فراوان دیگه، شاید غفلت هایی صورت گرفته شده باشه. توان یک تنه ایستادن در برابر چندین ائتلاف و البته چندین کشور هم را باید در نظر گرفت.

 

باید به قضایا واقع بینانه نگاه کرد. سوپرایران! هم که باشیم توانمان محدود خواهد بود ولی میشه برخی تصمیمات را نقد کرد. ولی در نظر داشته باشیم شاید طرف دشمن با همراهی اطلاعاتی چندین گروه و کشور اشکالاتش را تصحیح میکنه و بهبود میبخشه ولی ما در دور مکرر خودمون واقع هستیم و تصحیح اشتباهات بدون یک ناظر بیرونی قطعا دیرتر و سخت تر شاید صورت بگیره.

  • Upvote 3

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر

بنا بر اخبار رسیده قوای جدایی طلبان جنوب بعد از تصرف پایگاه هوایی العند، حمله سنگینی را به جهت تصرف شهر الحوطه در شمال عدن آغاز کرده اند.

 

nepqoso8k09vhkrm99tp.jpg

  • Upvote 5

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر

اولا به هر حال غافلگیر کننده بود، ورود امارات در صورتیکه عربستان تقریبا از منابعی که حدس زده میشد دست از پا درازتر برگشته بود اون هم با پیشینه ی معلومش در عملیات نظامی ( امارات ) سخت حدس! بود. 

اینکه برای ما غافلگیر کننده بود ،دلیلش اینکه تحلیل درستی از شرایط دوست و دشمن تو منطقه نداشتیم. با این تحلیل نا درست باور می کنیم که عربستان دست از پا درازتر برگشته  . بهشون ال سقوط میگیم و از کنارش رد میشیم و به سایر کشورهای سپر جزیره ارتش های لی لی پوتی میگیم ،تو همچین شرایطی هم میبایست غافلگیر بشیم.

اینا با خودرو بازیابی زرهی وارد شدن این خودش خیلی حرفه .با هویتزر اومدن ،اونم چه هویتزری جی شش .بهتر بگیم اینا خودش نمی تونستن چنین عملیاتی رو پایه ریزی و اجرا کنن.بهتره بگیم موقع جنگ اینا بلد نیست پشت جنگنده بشینن  یا چی می دونم جوان 18 ساله ندارن .خلاصه یه چیزی بگیم و به همین سادگی و خوشمزگی از کنارش رد بشیم

  • Upvote 17
  • Downvote 4

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر

اینکه برای ما غافلگیر کننده بود ،دلیلش اینکه تحلیل درستی از شرایط دوست و دشمن تو منطقه نداشتیم. با این تحلیل نا درست باور می کنیم که عربستان دست از پا درازتر برگشته  . بهشون ال سقوط میگیم و از کنارش رد میشیم و به سایر کشورهای سپر جزیره ارتش های لی لی پوتی میگیم ،تو همچین شرایطی هم میبایست غافلگیر بشیم.

اینا با خودرو بازیابی زرهی وارد شدن این خودش خیلی حرفه .با هویتزر اومدن ،اونم چه هویتزری جی شش .بهتر بگیم اینا خودش نمی تونستن چنین عملیاتی رو پایه ریزی و اجرا کنن.بهتره بگیم موقع جنگ اینا بلد نیست پشت جنگنده بشینن  یا چی می دونم جوان 18 ساله ندارن .خلاصه یه چیزی بگیم و به همین سادگی و خوشمزگی از کنارش رد بشیم

 

اخه مشکل اینجا هست که کوچکترین مقاومتی دیده نشده از طرف حوثی ها. این ها با یک ستون زرهی حمله کردن و حوثی ها هم از اون ور تخلیه کردن پایگاه رو. هنوز هیچ تصویری از تلفات حوثی ها یا طرف مقابل بیرون نیامده. نهایتا چندتا تیر هم شلیک شده باشه.

 

پس اینکه سریع بیایم بگیم که عملکرد ارتش های عربی عالی بوده و خیلی قوی عمل کردن شاید خیلی به جا نباشه، چون مقاومتی در مقابلشون نبوده که ما عملکردشون رو بسنجیم. همگی میدونیم حوثی ها، حالا به هر تعدادی، موشک کورنت دارن. حتی اگه 10 تا موشک کورنت هم استفاده میشد چند تا خودروی زرهی از بین میرفت یا تلفات میگرفتن، ولی هیچی رو شاهد نبودیم. 

 

برای من، نگران کننده تر از عملکرد ارتش امارات (که حقیقتا کاری جز تخلیه نیرو و خودروی زرهی انجام نداده)، عدم مبارزه حوثی ها است، گویی اینکه یک معامله ای پشت پرده صورت گرفته که حوثی ها از تمامی مناطق یمن جنوبی بیرون بکشن. ولی این فرضیه اونجا میتونه رد بشه که ائتلاف حمله به صنعا رو هم مد نظر داشته باشه.

  • Upvote 11

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر

من اگر جای فرماندهان بَرُ بچز متحد عربی بودم! اینقدر هولکی نمیرفتم برای قبضه کردن یمن! ... اول از همه به سرعت منطقه عدن رو تبدیل میکردم به یک ابر پادگان چند ملیتی! (البته خالی از سکنه بومی)، بعد به الباقی ماجرا میپرداختم ... هم پولش هست و هم حمایت بزرگترین کمپانی های فناوری این کره خاکی ... پس اساساً عجله خوب چیزی نمی باشد! ... لامصبا! حالا که دارین یمن رو فیتیله پیچ می کنید، درست و سلسله مراتب وار فیتیله پیچش کنید...

 

یه نکته حیاتی رو هم تا یادم نرفته بگم! الان اراده کُلی و همه گیر برای دفاع از جانب حوثی ها و ملت یمن مشاهده نمیشه! و این مایه تاسفه...و همین مسئله هم هست که مسئله اشغال نظامی رو در اولویت قرار داد... :straight:

  • Upvote 2

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر

هواپیمایی که قراره پرواز نکنه همون بهتر که نگهبان نداشته باشه پنچ ماه دارن اینا رو میکوبن تا حالا شما شنیدی یه حمله هوایی یمن انجام بده؟؟؟؟؟؟؟؟ :-(  :-(

  • Upvote 1

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
همه منتقدین از پشت پرده جنگ با خبرن که اینطور از غافلگیری حرف میزنن؟ در ستادی چیزی حاضرن ... ماشاءا... حرف از احتمالات هم نیست قاطعانه از غافلگیری صحبت میشه.
  • Upvote 5

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر

اخه مشکل اینجا هست که کوچکترین مقاومتی دیده نشده از طرف حوثی ها. این ها با یک ستون زرهی حمله کردن و حوثی ها هم از اون ور تخلیه کردن پایگاه رو. هنوز هیچ تصویری از تلفات حوثی ها یا طرف مقابل بیرون نیامده. نهایتا چندتا تیر هم شلیک شده باشه.

 

پس اینکه سریع بیایم بگیم که عملکرد ارتش های عربی عالی بوده و خیلی قوی عمل کردن شاید خیلی به جا نباشه، چون مقاومتی در مقابلشون نبوده که ما عملکردشون رو بسنجیم. همگی میدونیم حوثی ها، حالا به هر تعدادی، موشک کورنت دارن. حتی اگه 10 تا موشک کورنت هم استفاده میشد چند تا خودروی زرهی از بین میرفت یا تلفات میگرفتن، ولی هیچی رو شاهد نبودیم. 

 

برای من، نگران کننده تر از عملکرد ارتش امارات (که حقیقتا کاری جز تخلیه نیرو و خودروی زرهی انجام نداده)، عدم مبارزه حوثی ها است، گویی اینکه یک معامله ای پشت پرده صورت گرفته که حوثی ها از تمامی مناطق یمن جنوبی بیرون بکشن. ولی این فرضیه اونجا میتونه رد بشه که ائتلاف حمله به صنعا رو هم مد نظر داشته باشه.

 

به نظرم هنوز غافلگیر کنندگی اش سر جاش هست. همونطور که گفتم هم به خاطر میزان حضور! و هم سابقه ی نظامی امارات که معمولا بسیار محافظه کارتر جلوه می کرد. و البته اگر پیروزی ها را در غیاب نیروی موثر مدافع هم در نظر نگیریم به عنوان موفقیت صرف ولی برای طراحی عملیات ( جایی که به نظرم عاقلانست تمام امتیازش را همونطور که ممکنه تنها به امارات و عربستان بدیم کمی هم احتمال برای کمک مستشاری هم در نظر بگیریم که به هر حال ممکنه یا صرفا یک کار مستقل باشه یا شاید هم کار تیمی!! ) میشه خرق عادتی باشه از ذهنیات ما نسبت به دشمنی آینده امارات مثلا.

 

اصولا پوست اندازی در راستای جوان گرایی!! عربستان به عنوان لیدر معنوی! کشورهای عربی و تزریق جسارت جوانانه! در تصمیم گیری ها با توجه به این نکته که کشورداری و سیاست ورزی مرسوم جهانی هم برشون حاکم نیست به نظرم با ترکیب یک تحقیر تاریخی شروع شده از شکست های نظامی از اسرائیل برای اعراب و حوادث منطقه ای و تاریخی بعدش از این پس حوادث اینچنینی را بیشتر بروز خواهد داد. قماری که آینده ای نامعلوم دارا از شکست و پیروزی را در میان خواهد داشت که بسته به توان نیروهای حاضر فعلی خواهد بود.

  • Upvote 5

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
مشکل دوستان در مورد تعجب از عدم مقاومت حوثی ها و قوای صالح ، مشابه مشکلی است که خیلی از تحلیل گران در مورد مقاومت ارتش عراق در کویت 1991 داشتند . 3 ماه آزگار بمباران 24 ساعته و سنگین انبارهای مهمات ، خودروهای تدارکاتی و سلاح های سنگین در حالی که هیچ کمکی از خارج نرسیده قطعا نتایج خودش را خواهد داشت . ضمنا حوثی ها در جنوب بومی نبوده اند که کارگاه ساخت بمب کنار جاده ای راه بیندازند . فوقش چند هزار نفر مسلح بوده اند در پادگان ها و شهرها .
به نظر من اگر قرار است مقاومت جدی باشد تازه از ذمار و جنوب صنعا شروع خواهد شد .
از دید من یکی که معامله ای در کار نیست . فعلا باید تا رسیدن نیروهای هادی و ائتلاف به اب و ذمار صبر کرد تا بعد ...
  • Upvote 6

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر

به نظر بنده دیگه بحث غافلگیری مطرح نیست. اینطورکه از شواهد برمیاد خود حوثی ها هم علاقه ای به حفظ جنوب نداشتند و ندارند. گویا مردم این منطقه دلشون با انقلاب صنعا نبوده به همین دلیل بافت اکثریت شهر های جنوب رو مخالفان حوثی ها تشکیل میدن. احتمالا حوثی ها برنامه کامل خروج از تعز هم دارند چون اونجا هم مردم خیلی باهاشون درگیرن به نظرم این عقب نشینی ها کاملا معقول و منطقیه. دادن تلفات در مناطقی که حمایت مردمی وجود نداره همچنین نیروی انسانی و تجهیزات کم هست اصلا عاقلانه نیست. احتمالا تعز هم به سرنوشت عدن دچار میشه اما بحث نگهداشتن تنگه باب المندب از هرچیزی مهمتره به نظرم اگر قرار هست حوثی ها تلفاتی رو در عدن و تعز و کلا جنوب متحمل بشن بذارن برای باب المندب که از صنعا هم مهمتره. 

  • Upvote 2

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر

توی دهه هفتاد امارات علاقه جالبی به درگیر شدن طالبان با ایران داشت! جمعی از تجار با نفوذشون تمایل به سرمایه گذاری برای این مسئله داشتن و معتقد بودن میشه با این کار اقتصاد امارات رو رونق داد! وابستگان به خاندان های حاکم هم، موقعیتی مناسب برای تضعیف قوای نظامی ایران پیش روی خودشون می دیدن! و جالبیش اینجاست که برخی از حضرات سنی ایرانی هم که رفت و آمدی به خارج داشتن، تمایل به اقدام در این راستا داشتن تا موقعیتی برای کلفت تر شدن اهل تسنن در مملکتمون به دست بیاد!

این مورد رو به عنوان نمونه نوشتم تا بگم که، اگر تصور میکنید سرمون رو مثل کبک کردیم زیر برف و نمیدونیم چی داره پیرامونمون میگذره! صد در صد اشتباه میکنید. این مملکت سه تا نهاد عمده اطلاعاتی داره که به حد کفایت کارشون رو بلد هستند و تا پای جووون سر انجام ماموریت هاشون وایساده اند! اینکه دولت ها و ارگانهای نظامیمون علاقه مند هستند چطور از مستند سازی ها استفاده کنند به عدم وجود اطلاعات و یا نشناختن دوست و دشمن بر نمیگرده... rolling_eyes

  • Upvote 4

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر

ایجاد یک حساب کاربری و یا به سیستم وارد شوید برای ارسال نظر

کاربر محترم برای ارسال نظر نیاز به یک حساب کاربری دارید.

ایجاد یک حساب کاربری

ثبت نام برای یک حساب کاربری جدید در انجمن ها بسیار ساده است!

ثبت نام کاربر جدید

ورود به حساب کاربری

در حال حاضر می خواهید به حساب کاربری خود وارد شوید؟ برای ورود کلیک کنید

ورود به سیستم

  • مطالب مشابه

    • توسط Navard
      سخنی با خوانندگان محترم:
      در مطلب پیش رو سعی بر این شده که به مختصری از شرایط فرهنگی و اجتماعی و تاریخی اعراب پیش از اسلام پرداخته شود. در این نوشته اصل بر رعایت صداقت تاریخی و امانت است و در گرداوری آن از منابع با عقاید گوناگون کمک گرفته شده است. گرد آوری مطالب تاریخی هیچ گاه خالی از اشتباه نیست، علی الخصوص که این مطالب در رابطه با مسائل حساسیت بر انگیز مذهبی باشد. در نتیجه از دوستان خواننده این مطلب درخواست میشود درصورت وجود اشتباه، به منظور تکمیل و اصلاح این مطلب بنده را یاری کنند.
       

      پیشگفتار:
      سرنوشت پیامبران و قومشان و نتایجی که از آن کسب کرده اند را میتوان یکی از مهمترین نشانه های حقانیت آن ها به حساب آورد. این نتایج بعضا چنان معجزه آسا و خیره کننده هستند که در حالت معمول موارد مشابهی برای آنها یافت نمی شود. برای نمونه مسیح (ع) در دل امپراطوری قدرتمند روم شرقی به پیامبری رسید. در سرزمینی که تعداد نامعلوم خدا توسط مردم پرستیده میشد و پیامی که آورد چنان در دل ها رسوخ کرد که در مدت کمتر از چند سده مسیحیت در سه قاره گسترش یافت! از حبشه در آفریقا گرفته تا امپراطوری قدرتمندی چون روم که روزی دشمن مسیحیت بود و همچنین طیف کثیری از اقوام در خاورمیانه و ...! در اسلام نیز ما با چنین پیشرفت معجزه آسایی رو به رو هستیم. محمد (ص) در سن چهل سالگی در جامعه ای بدوی به پیامبری برگزیده شد که جز غارت و ستیز دستاوردی نداشتند و هر روز به بهانه ای با یکدیگر در جنگ بودند و شعرا و نام آوران عرب روزگاری برای بدست آوردن شرافت، خود را به پای پادشاهان ایران و روم می انداختند. در شبه جزیره عربستان اگر در جایی تمدنی دیده میشد به پاس قرابت با ایران یا روم بود. و از دست آورد هایشان در آن ادوار، جز پاره ای از روایات افسانه گونه چیزی بجا نمانده است. در چنین محلی که محمد(ص) شدیدا زیر فشار فرهنگی و البته فشار عوامل ثروت و قدرت  در مدت کمتر از سیزده سال توانست بنیان نخستین حکومت اسلامی را در یثرب بنا نهد که تا پایان عمر ایشان این حکومت به چنان وسعت و قدرتی رسید که در سرحدات خود به تقابل با روم شرقی می‌پرداخت.
       
      قسمت اول: قبیله و معنای متفاوت آن در بین اعراب
       

       
      اعراب از قبل اسلام در پهنه ی وسیعی از خاورمیانه حضور داشتند. و بر خلاف تصور عموم مردم، فتوحات پس از اسلام به تنهایی سبب استقرار آن ها در این پهنه نشد. در تاریخ موجودیت اعراب با سامی نژاد ها گره خورده است. این حضور آنقدر چشمگیر بود که رومیان و یونانیان مناطق عرب نشین را به سه ناحیه عربستان خوشبخت و عربستان بیابانی و عربستان سنگی تقسیم کرده اند که حدود این مناطق از دریای سرخ و شبه جزیره عربستان شروع شده و از سویی به مرز های روم آن روزگار در شامات رسیده و در سوی دیگر در عراق امروزی به رود فرات ختم می شود. در رابطه با وضعیت اعراب قبل اسلام باید به این موضوع اشاره کرد، پیشینه تاریخی که برای آنها ذکر شده به ۲۰۰ سال قبل از سال عام الفیل محدود می شود. عام الفیل همان سالی است که گفته میشود محمد(ص) در آن دیده به جهان گشود. البته این بدان معنا نیست که اعراب قبل از آن موجودیت خارجی نداشته اند‌. برای مثال در دبیره های هخامنشی از آن ها بعنوان خراج گذاران عصر داریوش بزرگ یاد شده است. اما آنچه از این گفته پیداست، اعراب تهی از پیشینه تاریخی و تمدنی غنی بودند و آنچه در آنها یافت می‌شد در حقیقت از هم نشینی و یا دست درازی دیگر اقوام بود. این همان زمانیست که قرآن از آن به عنوان دوره جاهلی اعراب یاد می‌کند.
       

       
      نگاره ای از سرباز ساتراپی عربیا در مقبره خشایارشا، واقع در نقش رستم که بصورت نمادین به شکل یکی از ستون های شاهنشاهی به نمایش در آمده است.
       
      با نگاهی به زندگی اعراب در آن اعصار می توان دریافت که تفاوت عمده‌ای میان نوع زندگی آنان با زندگی مردم ایران و روم و حتی در نزدیکی آنها با دولت های نچندان نامی حبشه دیده میشد. در آن روزگار ایران و روم حکومت مرکزی داشتند حکومتی که تمام شؤون جامعه را از حیث قانون و عمل به قانون و وادار کردن همه به تابعیت از آن در دست داشتند و تمام زوایای آن جامعه زیر سلطه نظامی واحد قرار گرفته بود، به طوری که در هر گوشه آن وجود حکومت مرکزی احساس می‌شد. این در حالی بود که در جزیرة العرب در هر ناحیه ی آن، مردم بر پایه نسبت خانوادگی مشترک به عنوان یک قبیله گرد آمده بودند و هر یک در جغرافیای حضور خود اعمال قدرت می‌کردند. هیچ قبیله‌ای بر دیگری اعمال نفوذ نداشت مگر در داد و ستد و جنگ! جنگ بین قبایل هم نامنظم بود و بیشتر به دعوایی نامنظم و خانوادگی شباهت داشت. این مطلب نشانگر پراکندگی و تضاد بسیار عمیق بین قبایل است. باید گفت برای وحدت در میان یک امت فرهنگی لازم است که نقاط مشترک آنها را در خود جمع کرده و مردمی را گرد هم بیاورد. در شبه جزیره عربستان چنین تفکر یکنواختی وجود نداشت و هدف واحدی برای آنها مطرح نبود. در کنار کعبه هر قبیله بتی مخصوص به خود داشت و بدین ترتیب حتی در این زمینه هم تضاد و خودبینی دیده می‌شد. شرایط سخت و طاقت فرسای جزیرة العرب بر این اختلاف دامن می‌زد. مناطق حاصلخیز و دارای آب محدود و با فاصله زیاد از هم بودند. راه‌های محدودی وجود داشت که آنها هم زیر سلطه راهزنان دیگر قبایل بوده و تحت نفوذ قدرت های خارجی اداره میشد.
       

       
      در این شرایط دشوار اگر قبیله‌ای قادر بود تا چراگاهی را از چنگ دیگری در آورد این کار را بی درنگ می‌کرد. هیچ قبیله ای از این نظر در امنیت نبود و جنگ های بسیار با دلایل ساده و بعضا نا مأنوس بین آن ها رخ می داد. مشخص است که جنگ یکی از رایج ترین اعمال در بین آن ها بود آن چنان که عده ای برای کسب شهرت و آزمون جنگاوری خود مسیر نزاع را هموار میکردند. این جنگ از سر منع ازدواج یک زوج در دو قبیله می‌توانست شکل بگیرد تا بر سر شرایط تجارت و پاسداری از کاروان ها و ... که البته همانطور که گفته شد هیچ کجای آن به جنگ نمی‌ماند و بیشتر به یاغی گری و غارت و دعوای عشیره ای شباهت داشت. در نتیجه از این حیث قبیله جایگاه ویژه‌ای پیدا میکرد. بقای افراد به بقای قبیله گره خورده بود. هر کسی را با قبیله‌اش می‌شناختند و در نتیجه خدای این مردم هم در حقیقت قبیله آنها بود و بت ها هم نمادی برای اعلام وجود هر قبیله بودند و هرچه بزرگان این قبیله ها می‌گفتند هم، حقیقت تام برای آن ها محسوب می‌شد. با این اوصاف هرچه افراد یک قبیله زیادتر بود افتخار آن هم بیشتر میشد. این افراط تا آنجا پیش رفت که در سوره تکاثر قرآن، خداوند خطاب به مشرکان می گوید که آنها به منظور بزرگ نشان دادن تبار خود حتی دست به شمارش مردگان خود می‌زدند. نعمان در خطاب به پادشاه وقت ایران گفت که جز عرب کسی به نسب خود آگاهی ندارد و جز عرب از هر کسی اجدادش را بپرسی آنها را نمی‌شناسد. در حقیقت گذشتگان و نژاد چیزی نبود که اعراب بتوانند اشتباهی هر چند سهوی را به آنها نسبت دهند. شاید تا اینجا مطلب روشن شده باشد که پیامبر اسلام چه کار دشواری در پیش داشت. بخصوص وقتی بدانیم یکی از مهمترین اقدامات پیامبر مقابله با همین برتری جویی نژادی بوده است‌. عملا هر قدمی که به جهت آگاهی و یا مخالفت با سنت های گذشتگان آنها برداشته میشد، از نظرشان نوعی توهین تلقی میگردید. شاید جالب باشد بدانید که بت پرستی اعراب نیز ریشه در همین افراط دارد! یعقوبی در تحلیل خود از بت پرستی و عوامل آن می‌گوید:«بت پرستی از هنگامی آغاز شد که وقتی یکی از مردم می‌مرد، اقوام او مجسمه‌ای از وی ساخته و به یاد او آن را محترم می‌داشتند فرزندان آنها پس از سال‌ها گمان کردند که این‌ها خدایان آنان هستند» . شاهد این امر می‌تواند سخن مشرکین با پیامبر (ص) باشد که می‌گفتند:
      این بت ها اقوام گذشته هستند که مطیع خدا بوده و ما صورتی از آنها ساخته و عبادتشان می‌کنیم. در مورد سه بت مشهور یعوق و یغوث و نسر گفته شده: از قوم نوح بودن و افرادی صالح بودند و بعدها مجسمه آنان به صورت بت درآمد. در مورد لات نیز گفته شده او در واقع مرد صالحی بوده است که غذا برای حاجیان درست می‌کرده وقتی او مرد، تمثالی از او درست کردند و بر آن بنایی ساخته‌اند و اسمش را بیت الربه نهادند. ابن قیم می‌گوید؛ تعظیم مردگان سبب شد تا کم کم صورت هایی از آنها به شکل بت ساخته شود. زمانی که محمد(ص) مکه را فتح کرد در درون آن ۳۶۰ بت وجود داشت. در حقیقت ما با سرزمینی طرف هستیم که ۳۶۰ اعتقاد و ۳۶۰ تضاد در آن میتوان شمارش کرد!
       

       
       اوضاع اعراب از ابتدا این گونه نبود. اعراب شهر مکه خود را از نسل عدنان می‌دانستند، که در نتیجه نسب آنها به اسماعیل (ع) باز میگشت. از این گفته مشخص است که نخستین اعراب موحد بودند اما به تدریج به سوی شرک گرایش پیدا کردند. از این منظر اعراب مکه در کنار بنی اسرائیل بودند که به دین حضرت ابراهیم گرایش داشتند و در حقیقت ریشه نسبی مشترک در آن ها می توان یافت. در سال‌های مانده به بعثت پیامبر، افرادی در بین اعراب پیدا شده‌اند که خواهان بازگشت به دین ابراهیم بودند. آنها شروع به تبلیغ علیه اعتقادات آن روزگار اعراب کردند. از معروف‌ترین این افراد ورقة بن نوفل بود که در جستجوی دین خدای یگانه به این سو آن سو رفت و در نهایت مسیحیت را پذیرفت. زید بن عمر شخص دیگری بود که به روایت تاریخ در بین اعراب از بازگشت به آئین ابراهیم سخن گفت. بسیاری از رسوم مشرکین مکه همان چیزی بود که ابراهیم به اجدادشان آموخته بود ولی آنها آنرا شرک آلود کرده بودند. برای مثال اعراب جاهلی نیز به رسومی چون ختنه و کفن و دفن میت و ازدواج نکردن با محارم و حج بیت الله الحرام معتقد بودند. آنها حتی شعار معروف تلبیه را نیز داشتند اما آن را به نوعی شرک آمیز کرده بودند. ( تلبیه همان شعار لبیک اللهم لبیک لاشریک ... است که حاجیان در حین طواف خانه خدا می‌گویند). اعراب جاهلی به افرادی از خود که ختنه کرده و به حج می رفتند حنیف میگفتند . این در حالی است که به پیروان حضرت ابراهیم در گذشته حنیف گفته میشد! این بدان معناست که این کلمه از گذشته های دور در بین اعراب زبان به زبان چرخیده و تغییر معنا یافته است.
       
       
      قبیله قریش زادگاه قدرت
       
      قریش نامی آشنا و از پر نفوذترین قبایل در میان عرب بوده و بعد اسلام نیز تا قرن‌ها بر جهان اسلام حکومت کرده است. خلفا تا پیش از امپراتوری عثمانی همیشه قریشی بودند. اعراب کسانی را که از نسل مضر بن کنانه باشند را قریشی می گویند. در علم تبارشناسی عرب نیای مضر بن کنانه به اسماعیل (ع) باز میگردد. قریش در آن دوره از آنجا که امور حج را بر عهده داشت به شهرت و ثروت زیادی رسید. امور کعبه در دوره ای به قصی و هاشم و سپس به عبدالمطلب که همه از نسل مضر بودند سپرده شد. در دوران قصی مراسم حج  شکل جدیدی به خود گرفت و این تغییرات زمینه ساز قدرت یافتن قریش در بین دیگر قبایل عرب گردید. در این ایام مردم عرب از نقاط دور دست به این مکه می آمدند تا هم به تجارت بپردازند و هم خدایان پر تعداد کعبه را پرستش کنند. بنوعی مکه و کعبه آن میعاد گاه اعراب بود. در این شهر بازار هایی بر پا میشد که از غرب و شرق عالم تجار به آن رجوع می کردند. راه تجاری مهمی از روم شرقی به یمن و در نهایت به هند ختم می شد که این مسیر از قطب های اقتصادی آن روزگار محسوب می شد که البته نکته مهم برای ما این است که شهر های مکه و یثرب هم در مسیر آن رونق یافته بودند.
       

       
       در بین قریش طایفه بنی هاشم به طور خاص که پیامبر اسلام نیز از آنان بود دارای مقبولیت و شهرت بیشتر گردید. همان طور که گفته شد بعد هاشم، عبدالمطلب زمام امور حج را بر عهده گرفت. وی پدر بزرگ پیامبر اسلام است و او از اعرابیست که قبل اسلام طبق سنت خاندان خود به دین حنفیت معتقد بود و خدای یکتا را می پرستید. عبدالمطلب بعد مرگ والدین محمد(ص) سرپرستی او را پذیرفت و در نتیجه آن محمد(ص) در محیطی با اعتقادات دین حنفیت زندگی میکرد.
       
      از تاریخ چنین بر می‌آید که قریش در میان اعراب به شرافت و عزت معروف بوده و معمولاً با عناوینی چون «آل الله» و «سکان حرم الله» خوانده می‌شدند و مردم آنها را به عنوان بزرگ و شریف قبول کرده بودند. باید افزود که این شهرت در همه طوایف قریش نیست، بلکه تنها در خاندان قصی و بعد از او خاندان هاشم و عبدالمطلب بود چرا که وجود این افراد در نهایت سبب شهرت قریش گردید.
       
      هنگام ظهور پیامبر اسلام در میان طایفه های قریش، از بنی هاشم عباس بن عبدالمطلب مسئولیت آبرسانی به حجاج را بر عهده داشت و از طایفه بنی امیه، ابوسفیان ریاست سپاه قریش را بر عهده داشت. این جبهه بندی در میان قریش تا قرن ها بعد ادامه پیدا کرد. البته باید توجه شود که طوایف دیگر از قریش هم بودند که نقشی در امور حج داشتند اما نقش آنها به پر رنگی دو طایفه نامبرده نبود.
       

       
      دیگر قبایل عرب متوجه عظمت کعبه و نقش آن در فزونی قدرت قبیله قریش شدند در نتیجه برخی از آن ها در مناطق خود نیز کعبه هایی ساختند تا قبیله خود را برای رفتن به مکه بازدارند. این کعبه ها از بسیاری از جهات همچون وجود سنگی مانند حجر الاسود(سنگ سیاه) تا ارکان کعبه به آنچه در مکه بود شباهت داشتند. برای مثال در یمن پرستشگاهی در شهر غَیمان قرار داشت و «حجر الأحمر» یا سنگ سرخ در آن استفاده شده بود و همچنین کعبه ی شهر العَبلات در جنوب مکه، که «حجر الأبیض» یا سنگ سفید داشت!
       
      ادامه دارد ...
       
      این مطلب برای انجمن mililtary.ir  گرداوری شده و هر گونه برداشت از آن با ذکر نام نویسنده و این انجمن بلامانع است. 
       
      نویسنده و گرداورنده: Navard 
       
      منابع و ماخذ:
       
      کتاب تاریخ سیاسی اسلام(جلد1) / نویسنده: رسول جعفریان
      کتاب گنجینه تاریخ ایران(جلد نهم)/ نویسنده: عبدالعظیم رضایی
      کتاب دو قرن سکوت( ویرایش دوم) / نویسنده: عبدالحسین زرین کوب
       
      لینک
       
    • توسط aminor
      بسم الله الرحمن الرحیم
       
      منفک شده از تاپیک تحولات یمن
      1399/11/09
       
      تاپیکهای مرتبط با محوریت حمله به آرامکو
      UAV kent 2.0 concept: عملیات تن ماهی
      سپر صحرا : بررسی شبکه دفاع هوایی ارتش عربستان سعودی
       
       
       منابع یمنی : شلیک موشک قاهر1 به شرکت نفت آرامکو در جیزان عربستان
       

       

  • مرور توسط کاربر    0 کاربر

    هیچ کاربر عضوی،در حال مشاهده این صفحه نیست.