reza4087

تهاجم ارتجاع عرب ( به رهبری آل سعود ) به یمن / خبر ، گزارش ، تحلیل و ... (1)

Recommended Posts



با این تصویری که من میبینم حتمآ سرنشینی هم زنده نمونده. این امرپها و تانکها و نفربر های اماراتی خدمه شون اماراتی اند یا یمنی؟  تو چند تا تصویری که از امرپهای منهدم شده منتشر شده سرنشینها کجایی بودند؟ تصویری از جنازه هاشون هست؟ اصلآ آماری از کشته های امارات منتشر شده؟

در مورد بی ام پی 3 و خصوصا تانک لکلر خیلی بعید دور از انتظار است که  امارات این ادوات نسبتا گران قیمت را در اختیار یمنی ها قرار بده. یکی از دلایل می تونه نبود خدمه اموزش دیده یمنی باشه. چون به نظر نمیاد در این مدت یعنی از زمان ورود این ادوات به یمن وقت کافی برای اموزش خدمه یمنی وجود داشته باشه و با توجه به سبک ادوات زرهی یمن به نظر نمیاد نیروی اموزش دیده برای استفاده از این ادوات قبلا در بدنه ارتش یمن وجود داشته باشه.

اما در مورد امرپ ها  شاید به طور مشترک از این تجهیزات استفاده بشود چون دیده شده است افراد شبه نظامی نیز در داخل امرپ ها قرار داشته اند البته با توجه به اینکه  گفته می شه در انفجار یکی از امرپ ها سه سرباز اماراتی داخل آن  کشته شدن، باز هم این احتمال وجود داره که فقط نیروهای اماراتی از امرپ ها استفاده می کنند.

Yemen-pictures-of-3-UAE-soldiers-killed-

  • Upvote 4

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر

مبارزان یمنی با موشک اسکاد جیزان عربستان را هدف قرار دادند + ویدیو
مبارزان یمنی با شلیک یک فروند موشک بالستیک اسکاد نیروگاه برق «حامیه» در جیزان عربستان را هدف قرار دادند.
شبکه تلویزیونی المسیره روز چهارشنبه با انتشار تصاویر این حمله موشکی اعلام کرد، این موشک بالستیک دقیقاً به هدف مورد نظر اصابت کرده است.
بنابر گزارش‌ها، در این حمله موشکی چند سرباز سعودی کشته شده‌اند.
در عین حال سرتیپ شرف غالب لقمان سخنگوی رسمی ارتش یمن در گفتگو با خبرگزاری رسمی یمن «سبأ» گفت: «این حمله در چارچوب واکنش به تجاوز ظالمانه عربستان سعودی به یمن انجام شد.»
سخنگوی رسمی ارتش یمن افزود: «ادامه تجاوز به یمن و کشتن بیگناهان جنایتی جنگی است و سکوت جامعه بین المللی در قبال آن جنایتی به مراتب بزرگتر است.»
عربستان سعودی از تاریخ ششم فروردین بدون مجوز سازمان ملل و با هدف باز گرداندن قدرت به عبدربه منصور هادی رئیس جمهوری مستعفی و فراری یمن، این کشور را هدف آماج حملات خود قرار داده است.
سازمان ملل می‌گوید تا به حال بیش از 4 هزار و پانصد نفر که نیمی از آن‌ها غیرنظامی بودند در حملات عربستان به این کشور کشته شده‌اند. با این حال، منابع محلی یمن می‌گویند شمار تلفات بسیار بیشتر از این تعداد است.



http://presstv.ir/DetailFa/2015/08/26/426432/Yemen-Saudi-Arabia


يه زماني صدام به شوروي گير ميداد كه سلاحهاي ظعيف به اعراب ميده
وشكستهاي اعراب رو گردن تسليحات ظعيفتر مينداخت اما به قول اين دوستمون
توانايي جنگيدن مهمتر از پيشرفتگي صلاح هست،
عربستان ادعا كرده بود كه پاتريوت موشك بالستيك شليك شده رو رهگيري كرده
تصويري از محل برخورد وجود نداره؟؟ ویرایش شده در توسط AGM65
  • Upvote 3

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
باسلام
قصدم این نیست که برای آل سقوط دل بسوزونم ولی واقعا تعجب برانگیزه این رفتار عربستان ٫با این همه ناامنی و تلفاتی که یمنی ها توی مرز و داخل عربستان ایجاد کردن ٬برای حفاظت از مرز و پاسگاهشون هیچ اقدام قاطعی انجام نمی دن٬دردشون چیه هم امکانات و تجهیزات پیشرفته دارن و همپیمان امریکا هستن وهم خیلی کشورای دیگه رو با پول متحد خودشون کردن.
شاید دارن تحمل می کنن که از جای دیگه اقدام قاطعی انجام بدن.
  • Upvote 3

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر

باسلام
قصدم این نیست که برای آل سقوط دل بسوزونم ولی واقعا تعجب برانگیزه این رفتار عربستان ٫با این همه ناامنی و تلفاتی که یمنی ها توی مرز و داخل عربستان ایجاد کردن ٬برای حفاظت از مرز و پاسگاهشون هیچ اقدام قاطعی انجام نمی دن٬دردشون چیه هم امکانات و تجهیزات پیشرفته دارن و همپیمان امریکا هستن وهم خیلی کشورای دیگه رو با پول متحد خودشون کردن.
شاید دارن تحمل می کنن که از جای دیگه اقدام قاطعی انجام بدن.

عربستان حتما لازم نیست  در مرز شمالی جواب بده بلکه اومده و جنوب یمن رو تصرف کرده و الان استان های جنوبی به دست طرفدارانشون افتاده 

  • Upvote 2
  • Downvote 2

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر

انهدام تانک عربستانی در حمله شبانه ارتش و حوثی ها

 

CNckZSjU8AAP8jP.jpg

 

thumb_CNckY6GVAAAARcD.jpg

  • Upvote 7

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
این جنگ کاملا شبهه های ارتش های کشور های عربی نظیر عربستان و... رو برام روشن کرد
خیلی جالبه سخت افزار هایی ب مانند این رو دارن ولی مثل غزال تیزپا روبه خودی پشت به دشمن الفرار!
جالب اینجاست اگه موشکی چیزی هم بهشون اصابت میکنه وقتیه ک غافلگیر میشن وگرنه اگه بدونن مورد حمله قرار میگیرن بازم الفرار
لطفا ادغام شه
نکته دبگه ای ک بهش رسیدم اینه که دلیل عقب نشینی انصارالله و ارتش رو متوجه شدم!
بازگشت به کوهستان و نقطه های دفاعی قابل اتکا به مردم
انصارالله نقاطیو در دست دشت ک حمابت مردمی زیادی وجود نداشت. با اون حملات هوایی سنگین و عدم حمایت مردم در جنوب معلوم شد این عقب نشینی تاکتیکی بوده.
منتظر تصاویر بیشتری از تجهیزات منهدم شده نیروهای جنوب و امارات و عربستان باشید.
جالبه ک عربستان نمیتونه پشتیبانی نزدیک هوایی از مرز خودش رو انجام بده.
  • Upvote 6

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر

این جنگ کاملا شبهه های ارتش های کشور های عربی نظیر عربستان و... رو برام روشن کرد
خیلی جالبه سخت افزار هایی ب مانند این رو دارن ولی مثل غزال تیزپا روبه خودی پشت به دشمن الفرار!
جالب اینجاست اگه موشکی چیزی هم بهشون اصابت میکنه وقتیه ک غافلگیر میشن وگرنه اگه بدونن مورد حمله قرار میگیرن بازم الفرار
لطفا ادغام شه
نکته دبگه ای ک بهش رسیدم اینه که دلیل عقب نشینی انصارالله و ارتش رو متوجه شدم!
بازگشت به کوهستان و نقطه های دفاعی قابل اتکا به مردم
انصارالله نقاطیو در دست دشت ک حمابت مردمی زیادی وجود نداشت. با اون حملات هوایی سنگین و عدم حمایت مردم در جنوب معلوم شد این عقب نشینی تاکتیکی بوده.
منتظر تصاویر بیشتری از تجهیزات منهدم شده نیروهای جنوب و امارات و عربستان باشید.
جالبه ک عربستان نمیتونه پشتیبانی نزدیک هوایی از مرز خودش رو انجام بده.

منم تا الان متوجه نشدم چرا حوثی ها امدن به جنوب حمله کردن...همین جایی که الان در اختیار دارن قبلا هم دستشون بود ...چه حرکت مزخرفی بود انجام دادن امدن سمت جنوب.....هم پا لشکرکشی عربستانو باز کردن...هم قطعنامه شورای امنیتو گرفتن....هم تمام اون مناطق جنوب را که گرفته بودن از دست داددن...هم نفرت جنوبی ها رو به حد اعلا رسوندن....هم محاصره شدید شدن...........الانم رسما یمن 2 تیکه شده.......بزرگترین اشتباه حوثی ها حمله به جنوب بود...اونم من از چشم این عبدالله صالح پدر سوخته میدونم................دقیقا همون اشتباه اسد رو تو اوایل نا ارامی ها انجام دادن...........یعنی تو ایران یکی نبود این مخاطرات و عاقبت حمله به جنوبو به این بنده خدا ها بگه............................تا کی میخواهد دوستان ایران چوب این ندانم کاری ها رو بخورن............یواش یواش ادم باور میکنه همون داستان سرباز 18 ساله تو تمام ارکان کشور یه اپیدمی شده............

  • Upvote 4
  • Downvote 4

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر

عربستان حتما لازم نیست  در مرز شمالی جواب بده بلکه اومده و جنوب یمن رو تصرف کرده و الان استان های جنوبی به دست طرفدارانشون افتاده

باسلام
نمی خوام پست بی مورد ارسال کنم ولی منظور بنده هم همین بود که قصد دارن از جنوب کار انصارالله رو یکسره کنن به زعم خودشون.
  • Upvote 1

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر

بقایای موشک بالستیکی که سعودی ها ادعا میکنن ساقطش کردن :

 

CNj-8fmVEAETUcL.jpg

 

CNj-8fmVAAAYOYi.jpg

 

نظر دوستان چیه ؟ اینا قطعات موشک هست ؟

  • Upvote 3

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر

بسم الله الرحمن الرحیم

 

روایت پدر عربستانی از زندگی ۲ فرزند خلبان و داعشی اش

شهروند عربستانی که یکی از دو فرزندش در عملیات انتحاری داعش و دیگری در حال انجام ماموریت در جریان تجاوز عربستان به یمن کشته شده بودند،گوشه‌هایی از زندگی فرزندانش را بازگو کرد.

به گزارش باشگاه خبرنگاران جوان به نقل از روزنامه القدس العربی، «محمد الحارثی»، پدر عربستانی که روز جمعه گذشته دو فرزندش را در دو مکان کاملا متفاوت از دست داده، از بخش هایی از زندگی دو پسرش پرده برداشت؛ یکی از این دو برادر بر اثر اسقاط بالگرد ارتش عربستان در یمن؛ و دیگری به عنوان یک عضو داعش در عملیات انتحاری در عراق کشته شد.

این منبع به نقل از محمد الحارثی نوشت که فرزند اولش ناصر الحارثی سروان ارتش عربستان بوده و بر اثر اصابت راکت حوثی ها به یک بالگرد عربستانی در منطقه مرزی جیزان در جنوب این کشور کشته شد و فرزند دومش زاهر الحارثی از اعضای گروهک تروریستی داعش بود که طی یک عملیات انتحاری در عراق به هلاکت رسید.

محمد الحارثی در گفتگو با شبکه تلویزیونی الاخباریه عربستان گفت: پسر خلبانم سروان ناصر، همواره رضایت مرا جلب و از من می خواست برایش دعا کنم.

الحارثی افزود: من همواره به وی در زمینه وفاداری و اخلاص برای دین و کشور سفارش می کردم و امیدوارم خداوند، وی را به عنوان شهید از من بپذیرد و به بهشت برین داخل گرداند

این شهروند عربستانی که مأموریت فرزند معدومش در تجاوز به سرزمین اسلامی یمن و کشتن بی گناهان را فرافکنی می کرد، با "افتخار" به کشته شدن وی در میدان "دفاع" از مرزهای کشورش، درباره پسر دومش زاهر که عضو گروهک داعش بوده اظهار داشت: زمان خروج زاهر از عربستان، ما از مقصد وی اطلاعی نداشتیم و هیچ گونه تماس و ارتباطی میان ما با وی از زمان خروجش از عربستان به مناطق درگیری ها وجود نداشت.

وی افزود: پسرم با نافرمانی اش، من و مادرش را خشمگین کرد. وی یک فرد عادی بود، اما عده ای وی را فریب دادند. هیچ یک از ما راضی به این کار او نبودیم، اما تقدیر خداوند چنین بود

وی در ادامه گفت: هر دو آنها، چه خلبان "شهید" و چه بمب گذار انتحاری فرزندان من بودند، اما عده ای با افکار خود توانستند زاهر را از من بربایند.

بنا بر اعلام داعش، به این انتحاری عربستانی پیشنهاد شده بود که با توجه به سوابق خود در پرستاری و مدیریت پزشکی، ریاست یک بیمارستان در شهر موصل را بپذیرد، اما وی شهادت را ترجیح داد و خواست که نامش در فهرست انتحاری ها ثبت شود.

این انتحاری داعشی که اهل استان بیشه عربستان بود، دیپلم پرستاری داشت و یک سال هم به عنوان مسئول پرونده های پزشکی در بیمارستانی در شهر تبوک عربستان مشغول کار بود.
 

به نقل از پیچ تحولات جهان اسلام

  • Upvote 5

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر

اگر روی ارتفاع موشک رو زده باشن که باید قطعاتش حداقل با شتاب جاذبه به زمین بخورن. اینا رو انگار گذاشتن روی زمین من اثری از برخورد قطعات به زمین نمیبینم! یعنی منتقل کردن جای دیگه که عکس بگیرن!! :straight:

  • Upvote 4
  • Downvote 2

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر

ایجاد یک حساب کاربری و یا به سیستم وارد شوید برای ارسال نظر

کاربر محترم برای ارسال نظر نیاز به یک حساب کاربری دارید.

ایجاد یک حساب کاربری

ثبت نام برای یک حساب کاربری جدید در انجمن ها بسیار ساده است!

ثبت نام کاربر جدید

ورود به حساب کاربری

در حال حاضر می خواهید به حساب کاربری خود وارد شوید؟ برای ورود کلیک کنید

ورود به سیستم

  • مطالب مشابه

    • توسط Navard
      سخنی با خوانندگان محترم:
      در مطلب پیش رو سعی بر این شده که به مختصری از شرایط فرهنگی و اجتماعی و تاریخی اعراب پیش از اسلام پرداخته شود. در این نوشته اصل بر رعایت صداقت تاریخی و امانت است و در گرداوری آن از منابع با عقاید گوناگون کمک گرفته شده است. گرد آوری مطالب تاریخی هیچ گاه خالی از اشتباه نیست، علی الخصوص که این مطالب در رابطه با مسائل حساسیت بر انگیز مذهبی باشد. در نتیجه از دوستان خواننده این مطلب درخواست میشود درصورت وجود اشتباه، به منظور تکمیل و اصلاح این مطلب بنده را یاری کنند.
       

      پیشگفتار:
      سرنوشت پیامبران و قومشان و نتایجی که از آن کسب کرده اند را میتوان یکی از مهمترین نشانه های حقانیت آن ها به حساب آورد. این نتایج بعضا چنان معجزه آسا و خیره کننده هستند که در حالت معمول موارد مشابهی برای آنها یافت نمی شود. برای نمونه مسیح (ع) در دل امپراطوری قدرتمند روم شرقی به پیامبری رسید. در سرزمینی که تعداد نامعلوم خدا توسط مردم پرستیده میشد و پیامی که آورد چنان در دل ها رسوخ کرد که در مدت کمتر از چند سده مسیحیت در سه قاره گسترش یافت! از حبشه در آفریقا گرفته تا امپراطوری قدرتمندی چون روم که روزی دشمن مسیحیت بود و همچنین طیف کثیری از اقوام در خاورمیانه و ...! در اسلام نیز ما با چنین پیشرفت معجزه آسایی رو به رو هستیم. محمد (ص) در سن چهل سالگی در جامعه ای بدوی به پیامبری برگزیده شد که جز غارت و ستیز دستاوردی نداشتند و هر روز به بهانه ای با یکدیگر در جنگ بودند و شعرا و نام آوران عرب روزگاری برای بدست آوردن شرافت، خود را به پای پادشاهان ایران و روم می انداختند. در شبه جزیره عربستان اگر در جایی تمدنی دیده میشد به پاس قرابت با ایران یا روم بود. و از دست آورد هایشان در آن ادوار، جز پاره ای از روایات افسانه گونه چیزی بجا نمانده است. در چنین محلی که محمد(ص) شدیدا زیر فشار فرهنگی و البته فشار عوامل ثروت و قدرت  در مدت کمتر از سیزده سال توانست بنیان نخستین حکومت اسلامی را در یثرب بنا نهد که تا پایان عمر ایشان این حکومت به چنان وسعت و قدرتی رسید که در سرحدات خود به تقابل با روم شرقی می‌پرداخت.
       
      قسمت اول: قبیله و معنای متفاوت آن در بین اعراب
       

       
      اعراب از قبل اسلام در پهنه ی وسیعی از خاورمیانه حضور داشتند. و بر خلاف تصور عموم مردم، فتوحات پس از اسلام به تنهایی سبب استقرار آن ها در این پهنه نشد. در تاریخ موجودیت اعراب با سامی نژاد ها گره خورده است. این حضور آنقدر چشمگیر بود که رومیان و یونانیان مناطق عرب نشین را به سه ناحیه عربستان خوشبخت و عربستان بیابانی و عربستان سنگی تقسیم کرده اند که حدود این مناطق از دریای سرخ و شبه جزیره عربستان شروع شده و از سویی به مرز های روم آن روزگار در شامات رسیده و در سوی دیگر در عراق امروزی به رود فرات ختم می شود. در رابطه با وضعیت اعراب قبل اسلام باید به این موضوع اشاره کرد، پیشینه تاریخی که برای آنها ذکر شده به ۲۰۰ سال قبل از سال عام الفیل محدود می شود. عام الفیل همان سالی است که گفته میشود محمد(ص) در آن دیده به جهان گشود. البته این بدان معنا نیست که اعراب قبل از آن موجودیت خارجی نداشته اند‌. برای مثال در دبیره های هخامنشی از آن ها بعنوان خراج گذاران عصر داریوش بزرگ یاد شده است. اما آنچه از این گفته پیداست، اعراب تهی از پیشینه تاریخی و تمدنی غنی بودند و آنچه در آنها یافت می‌شد در حقیقت از هم نشینی و یا دست درازی دیگر اقوام بود. این همان زمانیست که قرآن از آن به عنوان دوره جاهلی اعراب یاد می‌کند.
       

       
      نگاره ای از سرباز ساتراپی عربیا در مقبره خشایارشا، واقع در نقش رستم که بصورت نمادین به شکل یکی از ستون های شاهنشاهی به نمایش در آمده است.
       
      با نگاهی به زندگی اعراب در آن اعصار می توان دریافت که تفاوت عمده‌ای میان نوع زندگی آنان با زندگی مردم ایران و روم و حتی در نزدیکی آنها با دولت های نچندان نامی حبشه دیده میشد. در آن روزگار ایران و روم حکومت مرکزی داشتند حکومتی که تمام شؤون جامعه را از حیث قانون و عمل به قانون و وادار کردن همه به تابعیت از آن در دست داشتند و تمام زوایای آن جامعه زیر سلطه نظامی واحد قرار گرفته بود، به طوری که در هر گوشه آن وجود حکومت مرکزی احساس می‌شد. این در حالی بود که در جزیرة العرب در هر ناحیه ی آن، مردم بر پایه نسبت خانوادگی مشترک به عنوان یک قبیله گرد آمده بودند و هر یک در جغرافیای حضور خود اعمال قدرت می‌کردند. هیچ قبیله‌ای بر دیگری اعمال نفوذ نداشت مگر در داد و ستد و جنگ! جنگ بین قبایل هم نامنظم بود و بیشتر به دعوایی نامنظم و خانوادگی شباهت داشت. این مطلب نشانگر پراکندگی و تضاد بسیار عمیق بین قبایل است. باید گفت برای وحدت در میان یک امت فرهنگی لازم است که نقاط مشترک آنها را در خود جمع کرده و مردمی را گرد هم بیاورد. در شبه جزیره عربستان چنین تفکر یکنواختی وجود نداشت و هدف واحدی برای آنها مطرح نبود. در کنار کعبه هر قبیله بتی مخصوص به خود داشت و بدین ترتیب حتی در این زمینه هم تضاد و خودبینی دیده می‌شد. شرایط سخت و طاقت فرسای جزیرة العرب بر این اختلاف دامن می‌زد. مناطق حاصلخیز و دارای آب محدود و با فاصله زیاد از هم بودند. راه‌های محدودی وجود داشت که آنها هم زیر سلطه راهزنان دیگر قبایل بوده و تحت نفوذ قدرت های خارجی اداره میشد.
       

       
      در این شرایط دشوار اگر قبیله‌ای قادر بود تا چراگاهی را از چنگ دیگری در آورد این کار را بی درنگ می‌کرد. هیچ قبیله ای از این نظر در امنیت نبود و جنگ های بسیار با دلایل ساده و بعضا نا مأنوس بین آن ها رخ می داد. مشخص است که جنگ یکی از رایج ترین اعمال در بین آن ها بود آن چنان که عده ای برای کسب شهرت و آزمون جنگاوری خود مسیر نزاع را هموار میکردند. این جنگ از سر منع ازدواج یک زوج در دو قبیله می‌توانست شکل بگیرد تا بر سر شرایط تجارت و پاسداری از کاروان ها و ... که البته همانطور که گفته شد هیچ کجای آن به جنگ نمی‌ماند و بیشتر به یاغی گری و غارت و دعوای عشیره ای شباهت داشت. در نتیجه از این حیث قبیله جایگاه ویژه‌ای پیدا میکرد. بقای افراد به بقای قبیله گره خورده بود. هر کسی را با قبیله‌اش می‌شناختند و در نتیجه خدای این مردم هم در حقیقت قبیله آنها بود و بت ها هم نمادی برای اعلام وجود هر قبیله بودند و هرچه بزرگان این قبیله ها می‌گفتند هم، حقیقت تام برای آن ها محسوب می‌شد. با این اوصاف هرچه افراد یک قبیله زیادتر بود افتخار آن هم بیشتر میشد. این افراط تا آنجا پیش رفت که در سوره تکاثر قرآن، خداوند خطاب به مشرکان می گوید که آنها به منظور بزرگ نشان دادن تبار خود حتی دست به شمارش مردگان خود می‌زدند. نعمان در خطاب به پادشاه وقت ایران گفت که جز عرب کسی به نسب خود آگاهی ندارد و جز عرب از هر کسی اجدادش را بپرسی آنها را نمی‌شناسد. در حقیقت گذشتگان و نژاد چیزی نبود که اعراب بتوانند اشتباهی هر چند سهوی را به آنها نسبت دهند. شاید تا اینجا مطلب روشن شده باشد که پیامبر اسلام چه کار دشواری در پیش داشت. بخصوص وقتی بدانیم یکی از مهمترین اقدامات پیامبر مقابله با همین برتری جویی نژادی بوده است‌. عملا هر قدمی که به جهت آگاهی و یا مخالفت با سنت های گذشتگان آنها برداشته میشد، از نظرشان نوعی توهین تلقی میگردید. شاید جالب باشد بدانید که بت پرستی اعراب نیز ریشه در همین افراط دارد! یعقوبی در تحلیل خود از بت پرستی و عوامل آن می‌گوید:«بت پرستی از هنگامی آغاز شد که وقتی یکی از مردم می‌مرد، اقوام او مجسمه‌ای از وی ساخته و به یاد او آن را محترم می‌داشتند فرزندان آنها پس از سال‌ها گمان کردند که این‌ها خدایان آنان هستند» . شاهد این امر می‌تواند سخن مشرکین با پیامبر (ص) باشد که می‌گفتند:
      این بت ها اقوام گذشته هستند که مطیع خدا بوده و ما صورتی از آنها ساخته و عبادتشان می‌کنیم. در مورد سه بت مشهور یعوق و یغوث و نسر گفته شده: از قوم نوح بودن و افرادی صالح بودند و بعدها مجسمه آنان به صورت بت درآمد. در مورد لات نیز گفته شده او در واقع مرد صالحی بوده است که غذا برای حاجیان درست می‌کرده وقتی او مرد، تمثالی از او درست کردند و بر آن بنایی ساخته‌اند و اسمش را بیت الربه نهادند. ابن قیم می‌گوید؛ تعظیم مردگان سبب شد تا کم کم صورت هایی از آنها به شکل بت ساخته شود. زمانی که محمد(ص) مکه را فتح کرد در درون آن ۳۶۰ بت وجود داشت. در حقیقت ما با سرزمینی طرف هستیم که ۳۶۰ اعتقاد و ۳۶۰ تضاد در آن میتوان شمارش کرد!
       

       
       اوضاع اعراب از ابتدا این گونه نبود. اعراب شهر مکه خود را از نسل عدنان می‌دانستند، که در نتیجه نسب آنها به اسماعیل (ع) باز میگشت. از این گفته مشخص است که نخستین اعراب موحد بودند اما به تدریج به سوی شرک گرایش پیدا کردند. از این منظر اعراب مکه در کنار بنی اسرائیل بودند که به دین حضرت ابراهیم گرایش داشتند و در حقیقت ریشه نسبی مشترک در آن ها می توان یافت. در سال‌های مانده به بعثت پیامبر، افرادی در بین اعراب پیدا شده‌اند که خواهان بازگشت به دین ابراهیم بودند. آنها شروع به تبلیغ علیه اعتقادات آن روزگار اعراب کردند. از معروف‌ترین این افراد ورقة بن نوفل بود که در جستجوی دین خدای یگانه به این سو آن سو رفت و در نهایت مسیحیت را پذیرفت. زید بن عمر شخص دیگری بود که به روایت تاریخ در بین اعراب از بازگشت به آئین ابراهیم سخن گفت. بسیاری از رسوم مشرکین مکه همان چیزی بود که ابراهیم به اجدادشان آموخته بود ولی آنها آنرا شرک آلود کرده بودند. برای مثال اعراب جاهلی نیز به رسومی چون ختنه و کفن و دفن میت و ازدواج نکردن با محارم و حج بیت الله الحرام معتقد بودند. آنها حتی شعار معروف تلبیه را نیز داشتند اما آن را به نوعی شرک آمیز کرده بودند. ( تلبیه همان شعار لبیک اللهم لبیک لاشریک ... است که حاجیان در حین طواف خانه خدا می‌گویند). اعراب جاهلی به افرادی از خود که ختنه کرده و به حج می رفتند حنیف میگفتند . این در حالی است که به پیروان حضرت ابراهیم در گذشته حنیف گفته میشد! این بدان معناست که این کلمه از گذشته های دور در بین اعراب زبان به زبان چرخیده و تغییر معنا یافته است.
       
       
      قبیله قریش زادگاه قدرت
       
      قریش نامی آشنا و از پر نفوذترین قبایل در میان عرب بوده و بعد اسلام نیز تا قرن‌ها بر جهان اسلام حکومت کرده است. خلفا تا پیش از امپراتوری عثمانی همیشه قریشی بودند. اعراب کسانی را که از نسل مضر بن کنانه باشند را قریشی می گویند. در علم تبارشناسی عرب نیای مضر بن کنانه به اسماعیل (ع) باز میگردد. قریش در آن دوره از آنجا که امور حج را بر عهده داشت به شهرت و ثروت زیادی رسید. امور کعبه در دوره ای به قصی و هاشم و سپس به عبدالمطلب که همه از نسل مضر بودند سپرده شد. در دوران قصی مراسم حج  شکل جدیدی به خود گرفت و این تغییرات زمینه ساز قدرت یافتن قریش در بین دیگر قبایل عرب گردید. در این ایام مردم عرب از نقاط دور دست به این مکه می آمدند تا هم به تجارت بپردازند و هم خدایان پر تعداد کعبه را پرستش کنند. بنوعی مکه و کعبه آن میعاد گاه اعراب بود. در این شهر بازار هایی بر پا میشد که از غرب و شرق عالم تجار به آن رجوع می کردند. راه تجاری مهمی از روم شرقی به یمن و در نهایت به هند ختم می شد که این مسیر از قطب های اقتصادی آن روزگار محسوب می شد که البته نکته مهم برای ما این است که شهر های مکه و یثرب هم در مسیر آن رونق یافته بودند.
       

       
       در بین قریش طایفه بنی هاشم به طور خاص که پیامبر اسلام نیز از آنان بود دارای مقبولیت و شهرت بیشتر گردید. همان طور که گفته شد بعد هاشم، عبدالمطلب زمام امور حج را بر عهده گرفت. وی پدر بزرگ پیامبر اسلام است و او از اعرابیست که قبل اسلام طبق سنت خاندان خود به دین حنفیت معتقد بود و خدای یکتا را می پرستید. عبدالمطلب بعد مرگ والدین محمد(ص) سرپرستی او را پذیرفت و در نتیجه آن محمد(ص) در محیطی با اعتقادات دین حنفیت زندگی میکرد.
       
      از تاریخ چنین بر می‌آید که قریش در میان اعراب به شرافت و عزت معروف بوده و معمولاً با عناوینی چون «آل الله» و «سکان حرم الله» خوانده می‌شدند و مردم آنها را به عنوان بزرگ و شریف قبول کرده بودند. باید افزود که این شهرت در همه طوایف قریش نیست، بلکه تنها در خاندان قصی و بعد از او خاندان هاشم و عبدالمطلب بود چرا که وجود این افراد در نهایت سبب شهرت قریش گردید.
       
      هنگام ظهور پیامبر اسلام در میان طایفه های قریش، از بنی هاشم عباس بن عبدالمطلب مسئولیت آبرسانی به حجاج را بر عهده داشت و از طایفه بنی امیه، ابوسفیان ریاست سپاه قریش را بر عهده داشت. این جبهه بندی در میان قریش تا قرن ها بعد ادامه پیدا کرد. البته باید توجه شود که طوایف دیگر از قریش هم بودند که نقشی در امور حج داشتند اما نقش آنها به پر رنگی دو طایفه نامبرده نبود.
       

       
      دیگر قبایل عرب متوجه عظمت کعبه و نقش آن در فزونی قدرت قبیله قریش شدند در نتیجه برخی از آن ها در مناطق خود نیز کعبه هایی ساختند تا قبیله خود را برای رفتن به مکه بازدارند. این کعبه ها از بسیاری از جهات همچون وجود سنگی مانند حجر الاسود(سنگ سیاه) تا ارکان کعبه به آنچه در مکه بود شباهت داشتند. برای مثال در یمن پرستشگاهی در شهر غَیمان قرار داشت و «حجر الأحمر» یا سنگ سرخ در آن استفاده شده بود و همچنین کعبه ی شهر العَبلات در جنوب مکه، که «حجر الأبیض» یا سنگ سفید داشت!
       
      ادامه دارد ...
       
      این مطلب برای انجمن mililtary.ir  گرداوری شده و هر گونه برداشت از آن با ذکر نام نویسنده و این انجمن بلامانع است. 
       
      نویسنده و گرداورنده: Navard 
       
      منابع و ماخذ:
       
      کتاب تاریخ سیاسی اسلام(جلد1) / نویسنده: رسول جعفریان
      کتاب گنجینه تاریخ ایران(جلد نهم)/ نویسنده: عبدالعظیم رضایی
      کتاب دو قرن سکوت( ویرایش دوم) / نویسنده: عبدالحسین زرین کوب
       
      لینک
       
    • توسط aminor
      بسم الله الرحمن الرحیم
       
      منفک شده از تاپیک تحولات یمن
      1399/11/09
       
      تاپیکهای مرتبط با محوریت حمله به آرامکو
      UAV kent 2.0 concept: عملیات تن ماهی
      سپر صحرا : بررسی شبکه دفاع هوایی ارتش عربستان سعودی
       
       
       منابع یمنی : شلیک موشک قاهر1 به شرکت نفت آرامکو در جیزان عربستان
       

       

  • مرور توسط کاربر    0 کاربر

    هیچ کاربر عضوی،در حال مشاهده این صفحه نیست.