reza4087

تهاجم ارتجاع عرب ( به رهبری آل سعود ) به یمن / خبر ، گزارش ، تحلیل و ... (1)

Recommended Posts

سوتفاهم نشه بنده هم مسلمون هستم و به خدا اعتقاد دارم :neutral: . ولی اگه قرار باشه هر کسی پیروز یه درگیری شد بگیم خدا باهاشون بوده که نمیشه قبول دارید ؟ مثلا داعش موصل رو میگیره و به زن ها تجاوز میکنه یا بعنوان برده خرید و فروششون میکنه که خلاف تمام قوانین اسلام و حقوق بشر و غیره هست . این پیروزی داعش تو جنگ موصل یعنی خدا با داعش بوده ؟ :neutral:

طنز ظریفی توی این دیالوگ مستتر است 

دیالوگی از فیلم نجات سرجوخه رایان :

کاپیتان : نترسید برید جلو . . . .  خدا با ماست

سرباز : اگه خدا با ماست پس کی با اوناست ، که دارن ما رو تیکه پاره میکنن ؟!!

  • Upvote 4

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر

سلام

 

از سردار نجف تقاضا میکنم به دلیل تسلط بسیار بر مبحث ، و اگر کیبورد کامپیوترشون از خرابی دراومد ، ادامه بحث با دوست مون برادر آقا رضا گل رو انجام بدهند

 

من شخصا حقیرتر از اونم ادامه ش بدم

 

فقط یک اشاره ساده دیگه میکنم :

 

ضرب المثل گنه کرد در فلان جا یک شخصی در فلان جا زدند سر فلانی رو شنیدین ؟

 

اصولا من با این ضرب المثل مشکل دارم به نوعی ، چرا ؟

 

چون واضح در روایات شریفه داریم که هر عملی چه زشت چه خوب برقرار هست الی الابد ! در نسل های مختلف باقی میمونه 

 

یعنی کار خوب یک شحص نه فقط بر روی خودش بلکه بر اسلافش هم تاثیرمیزاره !

 

یا حدیثی که امام حسین مردم شامات رو نفرین نمود ...

 

یا چرا راه دور بریم ، در طب الصادق و طب الرضا حتی برای رابطه جنسی که منجر به زایش بچه شود آداب بسیار سفت و سختی قرار داده شده که نتایج شگفت انگیزی رعایت یا عدم رعایت ش داره !

 

فکر میکنید کشکی هست یکی مثل آیت الله بهجت در یازده سالگی به مقام عالیه میرسه ؟؟؟؟؟؟؟ نه ربط داره به پدر و مادرش ... به اجدادش !!!! به خیلی چیزها

 

 

میدونید حتی عمل زناء که توسط یک فرزند انجام میشه ! گوشه ای ازش به دلیل مال حرام خوری ست ؟ و یا حتی در خفت و خیز زن و مرد در روز و ساعتی که ائمه نهی کردند ؟؟؟؟ البته براساس طب سنتی ایرانی و چینی که براساس کواکب و ... خیلی مسایل دیگه هم هست دقیقا این مسایل تایید شده هستند که فعل و انفعالاتی به وجود میاد که در بدن شخص بدعت هایی میزاره .... بماند

 

 

عقیده شخصی بنده بعد از سالها مطالعه و پرس و جو از بزرگان این امر که خیلی ی ی ی ی ی ی ی ی مسلطن و ما در مقابل اونها از نظر علم و اندیشه هیچی نیستیم .... این بود : 

 

تقاص خون علی و زهرا  و حسن و حسین و ...... رو به ترتیب تمامی اسلاف قاتلین شون خواهند داد .... تا وقتیکه دیگه پاک بشن ....

 

 

اما این آزمایش ( فتنه ) در آزمایش( فتنه) دیگرست

 

چرا سعدی میگه ، بنی آدم اعضای یکدیگرند ...که در آفرینش ز یک گوهرند .... چو عضوی به درد آورد روزگار دگر عضوها را نماند قرار

 

 

خدا در قرآن بارها از کلمه آزمایش استفاده میکنه ، آزمایشی در آزمایش دیگر

 

تو یک شخص رو در سختی می بینی .... از سابقه این شخص خبر هم لزوما داشته باشی یا نداشته باشی موظف هستی در اون شرایط بهش کمک کنی ....  این آزمایش توست ....! 

 

 

حالا اینجا رو داشته باش :

 

 

یزید بن معاویه بعد از حادثه کربلا به علی بن الحسین علیه‌ السلام گفت: اگر من توبه کنم، قبول می‌شود؟ امام فرمود: بله؛ اگر واقعاً توبه کنی قبول می‌شود. ولی او هرگز توبه نکرد. (و هیچگاه موفق به توبه نشد، و از اینجا نادرستی این عقیده روشن می شود که عده ای می پندارند وقتی می توانیم توبه کنیم پس چرا گناه نکنیم؟ غافل از اینکه خداوند اگر چه از روی رحمتش دری به سوی بندگان گشوده به نام توبه؛ اما از روی حکمتش تنها عده ای خاص را موفق به توبه می کند کسانی که از روی جهالت و استضعاف فکری به گناه آلوده شدند(7)

 

 

و البته اصل ماوقع :

 

ونکته ی دیگراینکه شخصی ازامام سجاد(ع)پرسیدآیااگریزیدهم توبه کندتوبه اش پذیرفته میشود؟

امام فرمودد:پذیرفته میشودامااوتوفیق توبه راپیدانخواهدکرد.

 

 

 

************

 

یا حتی بسیار بالاترش را بگویم که البته قطعا در سطح گنجایش روحی و روانی و فکری ماها نیست

 

 

در سقیفه حق علی را خوردند ... پهلوی کوثر را شکستند .... علی را 25 سال راندند ....

 

 

خوب در فتن الهی ، علی چه کرد ؟؟؟؟؟ 

 

مشاور اعظم هر سه خلیفه ! 

 

مسئول اصلی پاسخگویی به تمامی شبهات سنگین علیه اسلام

 

طراح اصلی بسیاری از سیاست های وقت خلفا در رابطه با گسترش نفوذ اسلام

 

 

 

آزمایشی در پی آزمایش دیگر .....

 

قاتل زهرا را رهنمود داد !!! میدانست قاتل زهرا کیست .... اما رهنمود داد ! چرا ؟ چون بنی آدم اعضای یکدیگرند .... چون میداند خداوند خود سزا و جزا را تقسیم نموده .... اما باید حال را در آن لحظه در می یافت

 

اسلام محمدی

 

اسلام ناب

 

امپراطوری اسلامی

 

گسترش اسلام

 

خواست پیامبر 

 

 

 

آزمایشی در پی آزمایش دیگر

 

 

 

 

در حد ما نیست ... حتی شنیدن ش هم ! چه برسد به تحمل

 

 

روایات قطعی داریم ، شخصی که می میرد اگر با زجر و اذیت بسیار مرد ، گناهانی داشته که همان زجر و اذیت این گناهان را برایش پاک میکند و پاک و یا حداقل پاکتر به دنیای آخرت قدم خواهد گذاشت

در عین حال دو فعل خدا ، سزای گناه ، و البته که رحم خدا ! همزمان رخ می دهد در این شرایط ( البته من خیلی ساده و سطحی گفتم  ، انشاءالله حاج نجف مسلط تر بیان و اگر دیدند دوستان جنبه و حوصله ش رو دارند باز کنند قضیه رو)

 

 

حالا ، من الان برای شما بگم مثلا هشت سال دفاع مقدس حاصل سالهای سال تحمل فساد و خفقان و ظلم ظالم توسط مردم به اصطلاح مظلوم است تا پاک شوند و پاک به راه خویش ادامه دهند ،  چه میگویی؟؟؟

 

قطعا تحمل حرف مرا نداری ! و به خدا میتازی !!!

 

اما حقایق الهی  حتی ساده ترین هایش هم در ذهن و قاموس خیلی از ما قابل تحلیل نیست و منم بازش نمیکنم چون حوصله هجمه بیخودی دیگرانی که هنوز به دنبال کشف حقایق و چرایی رخداد وقایع نرفته اند ندارم

 

 

و یا مردم فلسطین که چند قرن تقاص چند قرن ظلم و تجاوز را به ائمه میدهند .... و شامات .... دمشق ... این مرکز ام الفساد جهان ...شامات پایان کار ما ، حاج قاسم و تمامی اسلاف خوب و بد جهان است ....

 

 

اما وظیفه ما چیست ؟ وظیفه ما وظیفه حیدر کرار است .... آزمایشی در آزمایش دیگر

 

دیگری در حال پاسخ دادن به مکافات عمل خویش در آزمایش الهی ست ... در حین آزمایش او ما نیز با دیدن اوضاع او در حال آزمایش هستیم

 

در اسلام ناب فرموده سرزمین اسلامی از آن اسلام است ... چه معاویه حاکمش باشد چه علی .... باید که از آن دفاع نمود ....

 

ما کاری به مکافات مردم فلسطین در آزمایش الهی ش نداریم .... ما خود در حال آزمایش هستیم چرا که داریم سلطه صهیون بر سرزمین اسلامی و از آن مهمتر ظلم ظالم اعظم به اسلاف یکسری ظالم را می بینیم .... و باید از آنان دفاع کنیم و باید از سرزمین اسلامی دفاع کنیم

 

 

خیلی سخت هست جا انداختنش تو ذهن .... تا نرید دنبالش و ساعتها مطالعه نکنید و از بزرگان نپرسید ... فایده نداره .... یا گمراه میشید یا منحرف ...یا بی خیال !

 

والسلام

 

 

 

 

یا حق

 

 

 

***********

 

 

پی نوشت

 

خیلی ساده و سطحی توضیح دادم و گذشتم اما اگر بیشتر میخواهید با این مسایل آشنا شوید کتابهای آقای حسن زاده آملی و جوادی آملی و .... را مطالعه کنید

استاد گرامی چند تا نکته قابل بحث هست در مطلب شما

1. موارد مربوط به علم پزشکی و فلسفه میبایست در حضور متخصصان این دو علم بحث شوند ، که مطمئنا نظرات تخصصی تری نسبت به مباحث مطرح شده دارند

2.بعنوان مثال کافی است با یک متخصص مغز و اعصاب راجع به نحوه تاثیر نرونها بر مغز و خواب صحبت کنید و نتایج را با معلومات دینی در مورد خواب بسنجید (جناب دکتر تقی پور استاد گرانقدر دانشگاه علوم پزشکی شیراز مدتی پیش سخنرانی در این خصوص داشتند).

3. فلسفه اسلامی قابل احترام هست ولی بحث پاک شدن گناهان بوسیله رنج و عذاب سالها قبل از اسلام در فلسفه مسیحیت مطرح شده است . (کاری به درست و غلطش ندارم )

4. بحث دخالت یا عدم دخالت خداوند متعال در روند طبیعی زندگی و وقایع ، صد ها سال هست که موضوع بحث بین فلاسفه هست ، فکر نمیکنم بشه تو یک صفحه در این مورد اظهار نظر کرد (با عرض معذرت البته ) همانطور که گفتم فوروم های فلسفی و بچه های رشته فلسفه بهتر توانایی اظهار نظر در این خصوص رو دارند.

5. در آخر امیدوارم جسارت بنده رو ببخشید ولی مسایل و پرسش های در فلسفه وجود دارند که از زمان طرح پرسش تا بحال جوابی برای آنها یافت نشده است دوست عزیز ، همانند پرسش های ژان پل سارتر در خصوص ماهیت وجودی ، که حتی مرحوم دکتر شریعتی جواب مشخصی در این خصوص نیافتند. در نتیجه نتیجه گیری های بزرگ به این راحتی میسر نمیباشند.

امیدوارم منظورم را رسانده باشم. یا حق

  • Upvote 12
  • Downvote 1

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
نفوذ کمیته‌های مردمی یمن به خاک عربستان/ تسلط یمنی‌ها بر پایگاه‌ نظامی «الربوعه» + تصاویر

 

به گزارش خبرگزاری اهل‌بیت(ع) ـ ابنا ـ شبکه تلویزیونی المسیره با انتشار ویدئویی از نفوذ کمیته‌های مردمی به خاک عربستان سعودی خبر داد و افزود: انقلابیون یمن در پاسخ به جنایات رژیم سعودی، ضربات مهلکی بر پیکره نظامی آل سعود وارد کردند.

مجری المسیره اظهار داشت: نیروهای یمنی روز پنجشنبه 26 شهریورماه (17 سپتامبر) با نفوذ به خاک عربستان، بر شهر الربوعه وابسته به منطقه عسیر تسلط یافته و پایگاه‌ نظامی آن را به تصرف خود درآوردند.

بر اساس این گزارش، پس از درگیری شدید، نظامیان و مرزبانان عربستان پا به فرار گذاشته و سلاح‌های خود را بر زمین انداختند که نیروهای یمنی تسلیحات دشمن را به غنیمت گرفتند.

در این ویدئو، کمیته‌های مردمی یمن دو بولدوزر را که مشغول حفر و ساخت خاکریز بود را منهدم ساخته و شعار "الله اكبر، الموت لامريكا، الموت لاسرائيل، اللعنة على اليهود، النصر للاسلام" سر می‌دهند.

همچنین مجموعه دیگری از این نیروهای یمنی موفق شدند که تمام تپه‌های مشرف بر شهر الربوعه را به تصرف خود درآوردند.

 

 3c7764e2d2c3f903c5e8ce937e3f4cbc.jpg

نقشه شهر الربوعة واقع در استان عسیر عربستان
71de9d10c52304180b88ee535ef37ce5.jpg
یمنی‌ها بر فراز تپه‌های مشرف به شهر الربوعة

 

dd89f442713991a638d5cb92bd0c5acb.jpg

انهدم دو بولدوزر رژیم سعودی
4346774341cf0016d6a6bf55d9f2c27d.jpg
انبار تسلیحات نظامی شهر الربوعة (لحظه انهدام)

 

1004ab58ff2457a9b8d194c0fe5696dd.jpg
شعار دادن یمنی‌ها پس از عملیات موفقیت آمیز در خاک عربستان

 

  • Upvote 14

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر

سلام

 

 

2.بعنوان مثال کافی است با یک متخصص مغز و اعصاب راجع به نحوه تاثیر نرونها بر مغز و خواب صحبت کنید و نتایج را با معلومات دینی در مورد خواب بسنجید (جناب دکتر تقی پور استاد گرانقدر دانشگاه علوم پزشکی شیراز مدتی پیش سخنرانی در این خصوص داشتند).

 

 

 
البته که چون من دارم حکیمی طب سنتی رو میخونم اول از همه از دیدگاه این طب مینگرم نه طب آلوپاتی و نوین ! که قطعا بسیار راهگشاتر خواهد بود .... البته از طب نوین هم استقبال میکنیم
 
 
منم گفتم ، نمیتونم و در سطح ش نیستم وارد بحثش بشم فقط چراغ چشمک زنی برای کسانی میزارم که بدونند خیلی چیزها هست انسان حیف هست نره دنبال مطالعه و تحقیقش
 
مخلص
  • Upvote 5
  • Downvote 4

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر

سلام

 

از سردار نجف تقاضا میکنم به دلیل تسلط بسیار بر مبحث ، و اگر کیبورد کامپیوترشون از خرابی دراومد ، ادامه بحث با دوست مون برادر آقا رضا گل رو انجام بدهند

 

من شخصا حقیرتر از اونم ادامه ش بدم

 

فقط یک اشاره ساده دی ....

...

 

والسلام

 

یا حق

 

 

 

عالی بود ادیب جان .

این گشاد گشاد نوشتن هات هم منو کشته :winking:

  • Upvote 4
  • Downvote 1

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
شمار شهدای یورش سعودیها به صنعاء یمن به ۳۰ نفر رسید

منابع عربی اعلام کردند که در نتیجه یورش های وحشیانه سعودیها به مناطقی در استان صنعاء یمن تاکنون ۳۰ نفر شهید و ۱۲۰ تَن دیگر زخمی شده اند.

 

 

http://www.mehrnews.com/news/2919356/%D8%B4%D9%85%D8%A7%D8%B1-%D8%B4%D9%87%D8%AF%D8%A7%DB%8C-%DB%8C%D9%88%D8%B1%D8%B4-%D8%B3%D8%B9%D9%88%D8%AF%DB%8C%D9%87%D8%A7-%D8%A8%D9%87-%D8%B5%D9%86%D8%B9%D8%A7%D8%A1-%DB%8C%D9%85%D9%86-%D8%A8%D9%87-%DB%B3%DB%B0-%D9%86%D9%81%D8%B1-%D8%B1%D8%B3%DB%8C%D8%AF

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
یکی از تلفات همیشگی ارتش عربستان، بیل مکانیکی و بولدوزر هست! نواحی همگی تپه محور و کوهستانی اند، معلومه این وسط کسی برنده هست که از زمین و عوارض بهتر استفاده کنه اما معنی اووردن این دستگاه های مهندسی به وسط میدون نبرد چیه؟ احداث خاکریز؟ حفر خندق؟ جاده کشی؟

بنظرم هر سه گزینه که مسخره هست، کسی اگر چیز دیگری به ذهنش میرسه برام شرح بده، ممنون

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
کشته شدن پنج نظامی سعودی در حمله خمپاره‌ای یمنی‌ها ارتش و نیروهای مردمی یمن امروز شنبه یک خودروی حامل نظامیان سعودی در منطقه «المصفق» را هدف حملات خمپاره ای قرار دادند که به دنبال آن پنج نظامی سعودی کشته شدند.

 

http://www.mehrnews.com/news/2919474/%DA%A9%D8%B4%D8%AA%D9%87-%D8%B4%D8%AF%D9%86-%D9%BE%D9%86%D8%AC-%D9%86%D8%B8%D8%A7%D9%85%DB%8C-%D8%B3%D8%B9%D9%88%D8%AF%DB%8C-%D8%AF%D8%B1-%D8%AD%D9%85%D9%84%D9%87-%D8%AE%D9%85%D9%BE%D8%A7%D8%B1%D9%87-%D8%A7%DB%8C-%DB%8C%D9%85%D9%86%DB%8C-%D9%87%D8%A7

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر

من فکر میکنم اگه یمنی ها یکی دو تا انتحاری قوی در دبی انجام بدن ، اماراتی ها برای همیشه از یمن گم میشن

  • Upvote 2
  • Downvote 1

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر

دوستان عزیز مطلع ، میشه بگید الان وضعیت چطور هستش و نیروهای وهابی کجا هستن ؟ نقشه ای وجود داره از وضعیت کنونی ؟

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر

این همون پسره نبود که یه هفته پیش عکسشو انداختن گفتن داره میره بجنگه یمن ؟

 

 

 

-----

 

پایگاه اینترنتی خبرگزاری یمنی پرس به نقل از منابع آگاه خود تاکید کرد که راشد بن محمد پسر ارشد حاکم دبی در موشک باران ارتش و کمیته های مردمی یمن در شهر مأرب کشته شده است.

به گزارش ایرنا، منابع یاد شده توضیح دادند: راشد بن محمد جزو گردان نیروهای مهاجم امارات در شهر مأرب بود که در اثر اصابت موشک کاتیوشا توسط ارتش و نیروهای مردمی یمن به همراه شمار زیادی از نیروهای مهاجم و عناصر مزدور به هلاکت رسید.

منابع یاد شده خاطرنشان کردند: خبر مرگ فرزند حاکم دبی در اثر سکته قلبی صرفا یک خبر دروغ برای گمراه کردن افکار عمومی در امارات است که علیه خاندان حاکم در امارات سر به شورش گذاشته و از ابوظبی خواسته اند تا نیروهای امارات را از یمن خارج کنند و به روند اعزام فرزندان امارات برای نبرد در یمن پایان دهند.

منابع مذکور افزودند: درگیری شدیدی روز شنبه (دیروز) میان ارتش و کمیته های مردمی از یک سو و مهاجمان و عوامل آنان از سوی دیگر در منطقه تبه المصریین روی داد و طی آن توپخانه سنگین بکار برده شد و نیروهای مهاجم برغم پوشش جنگنده های سعودی نتوانستند به سوی این منطقه پیشروی کنند.

رسانه های گروهی امارات دیروز از درگذشت راشد بن محمد پسر ارشد محمد بن راشد آل مکتوم حاکم دبی در اثر سکته قلبی خبر دادند و به دنبال آن امارات سه روز عزای عمومی اعلام کرد.

 

http://tabnak.ir/fa/news/532947/%D9%BE%D8%B3%D8%B1-%D8%A7%D8%B1%D8%B4%D8%AF-%D8%AD%D8%A7%DA%A9%D9%85-%D8%AF%D8%A8%DB%8C-%D8%AF%D8%B1-%D9%85%D8%A3%D8%B1%D8%A8-%DB%8C%D9%85%D9%86-%DA%A9%D8%B4%D8%AA%D9%87-%D8%B4%D8%AF

  • Upvote 1

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر

دوستان عزیز مطلع ، میشه بگید الان وضعیت چطور هستش و نیروهای وهابی کجا هستن ؟ نقشه ای وجود داره از وضعیت کنونی ؟

https://en.wikipedia.org/wiki/Template:Yemeni_Civil_War_detailed_map

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر

ایجاد یک حساب کاربری و یا به سیستم وارد شوید برای ارسال نظر

کاربر محترم برای ارسال نظر نیاز به یک حساب کاربری دارید.

ایجاد یک حساب کاربری

ثبت نام برای یک حساب کاربری جدید در انجمن ها بسیار ساده است!

ثبت نام کاربر جدید

ورود به حساب کاربری

در حال حاضر می خواهید به حساب کاربری خود وارد شوید؟ برای ورود کلیک کنید

ورود به سیستم

  • مطالب مشابه

    • توسط Navard
      سخنی با خوانندگان محترم:
      در مطلب پیش رو سعی بر این شده که به مختصری از شرایط فرهنگی و اجتماعی و تاریخی اعراب پیش از اسلام پرداخته شود. در این نوشته اصل بر رعایت صداقت تاریخی و امانت است و در گرداوری آن از منابع با عقاید گوناگون کمک گرفته شده است. گرد آوری مطالب تاریخی هیچ گاه خالی از اشتباه نیست، علی الخصوص که این مطالب در رابطه با مسائل حساسیت بر انگیز مذهبی باشد. در نتیجه از دوستان خواننده این مطلب درخواست میشود درصورت وجود اشتباه، به منظور تکمیل و اصلاح این مطلب بنده را یاری کنند.
       

      پیشگفتار:
      سرنوشت پیامبران و قومشان و نتایجی که از آن کسب کرده اند را میتوان یکی از مهمترین نشانه های حقانیت آن ها به حساب آورد. این نتایج بعضا چنان معجزه آسا و خیره کننده هستند که در حالت معمول موارد مشابهی برای آنها یافت نمی شود. برای نمونه مسیح (ع) در دل امپراطوری قدرتمند روم شرقی به پیامبری رسید. در سرزمینی که تعداد نامعلوم خدا توسط مردم پرستیده میشد و پیامی که آورد چنان در دل ها رسوخ کرد که در مدت کمتر از چند سده مسیحیت در سه قاره گسترش یافت! از حبشه در آفریقا گرفته تا امپراطوری قدرتمندی چون روم که روزی دشمن مسیحیت بود و همچنین طیف کثیری از اقوام در خاورمیانه و ...! در اسلام نیز ما با چنین پیشرفت معجزه آسایی رو به رو هستیم. محمد (ص) در سن چهل سالگی در جامعه ای بدوی به پیامبری برگزیده شد که جز غارت و ستیز دستاوردی نداشتند و هر روز به بهانه ای با یکدیگر در جنگ بودند و شعرا و نام آوران عرب روزگاری برای بدست آوردن شرافت، خود را به پای پادشاهان ایران و روم می انداختند. در شبه جزیره عربستان اگر در جایی تمدنی دیده میشد به پاس قرابت با ایران یا روم بود. و از دست آورد هایشان در آن ادوار، جز پاره ای از روایات افسانه گونه چیزی بجا نمانده است. در چنین محلی که محمد(ص) شدیدا زیر فشار فرهنگی و البته فشار عوامل ثروت و قدرت  در مدت کمتر از سیزده سال توانست بنیان نخستین حکومت اسلامی را در یثرب بنا نهد که تا پایان عمر ایشان این حکومت به چنان وسعت و قدرتی رسید که در سرحدات خود به تقابل با روم شرقی می‌پرداخت.
       
      قسمت اول: قبیله و معنای متفاوت آن در بین اعراب
       

       
      اعراب از قبل اسلام در پهنه ی وسیعی از خاورمیانه حضور داشتند. و بر خلاف تصور عموم مردم، فتوحات پس از اسلام به تنهایی سبب استقرار آن ها در این پهنه نشد. در تاریخ موجودیت اعراب با سامی نژاد ها گره خورده است. این حضور آنقدر چشمگیر بود که رومیان و یونانیان مناطق عرب نشین را به سه ناحیه عربستان خوشبخت و عربستان بیابانی و عربستان سنگی تقسیم کرده اند که حدود این مناطق از دریای سرخ و شبه جزیره عربستان شروع شده و از سویی به مرز های روم آن روزگار در شامات رسیده و در سوی دیگر در عراق امروزی به رود فرات ختم می شود. در رابطه با وضعیت اعراب قبل اسلام باید به این موضوع اشاره کرد، پیشینه تاریخی که برای آنها ذکر شده به ۲۰۰ سال قبل از سال عام الفیل محدود می شود. عام الفیل همان سالی است که گفته میشود محمد(ص) در آن دیده به جهان گشود. البته این بدان معنا نیست که اعراب قبل از آن موجودیت خارجی نداشته اند‌. برای مثال در دبیره های هخامنشی از آن ها بعنوان خراج گذاران عصر داریوش بزرگ یاد شده است. اما آنچه از این گفته پیداست، اعراب تهی از پیشینه تاریخی و تمدنی غنی بودند و آنچه در آنها یافت می‌شد در حقیقت از هم نشینی و یا دست درازی دیگر اقوام بود. این همان زمانیست که قرآن از آن به عنوان دوره جاهلی اعراب یاد می‌کند.
       

       
      نگاره ای از سرباز ساتراپی عربیا در مقبره خشایارشا، واقع در نقش رستم که بصورت نمادین به شکل یکی از ستون های شاهنشاهی به نمایش در آمده است.
       
      با نگاهی به زندگی اعراب در آن اعصار می توان دریافت که تفاوت عمده‌ای میان نوع زندگی آنان با زندگی مردم ایران و روم و حتی در نزدیکی آنها با دولت های نچندان نامی حبشه دیده میشد. در آن روزگار ایران و روم حکومت مرکزی داشتند حکومتی که تمام شؤون جامعه را از حیث قانون و عمل به قانون و وادار کردن همه به تابعیت از آن در دست داشتند و تمام زوایای آن جامعه زیر سلطه نظامی واحد قرار گرفته بود، به طوری که در هر گوشه آن وجود حکومت مرکزی احساس می‌شد. این در حالی بود که در جزیرة العرب در هر ناحیه ی آن، مردم بر پایه نسبت خانوادگی مشترک به عنوان یک قبیله گرد آمده بودند و هر یک در جغرافیای حضور خود اعمال قدرت می‌کردند. هیچ قبیله‌ای بر دیگری اعمال نفوذ نداشت مگر در داد و ستد و جنگ! جنگ بین قبایل هم نامنظم بود و بیشتر به دعوایی نامنظم و خانوادگی شباهت داشت. این مطلب نشانگر پراکندگی و تضاد بسیار عمیق بین قبایل است. باید گفت برای وحدت در میان یک امت فرهنگی لازم است که نقاط مشترک آنها را در خود جمع کرده و مردمی را گرد هم بیاورد. در شبه جزیره عربستان چنین تفکر یکنواختی وجود نداشت و هدف واحدی برای آنها مطرح نبود. در کنار کعبه هر قبیله بتی مخصوص به خود داشت و بدین ترتیب حتی در این زمینه هم تضاد و خودبینی دیده می‌شد. شرایط سخت و طاقت فرسای جزیرة العرب بر این اختلاف دامن می‌زد. مناطق حاصلخیز و دارای آب محدود و با فاصله زیاد از هم بودند. راه‌های محدودی وجود داشت که آنها هم زیر سلطه راهزنان دیگر قبایل بوده و تحت نفوذ قدرت های خارجی اداره میشد.
       

       
      در این شرایط دشوار اگر قبیله‌ای قادر بود تا چراگاهی را از چنگ دیگری در آورد این کار را بی درنگ می‌کرد. هیچ قبیله ای از این نظر در امنیت نبود و جنگ های بسیار با دلایل ساده و بعضا نا مأنوس بین آن ها رخ می داد. مشخص است که جنگ یکی از رایج ترین اعمال در بین آن ها بود آن چنان که عده ای برای کسب شهرت و آزمون جنگاوری خود مسیر نزاع را هموار میکردند. این جنگ از سر منع ازدواج یک زوج در دو قبیله می‌توانست شکل بگیرد تا بر سر شرایط تجارت و پاسداری از کاروان ها و ... که البته همانطور که گفته شد هیچ کجای آن به جنگ نمی‌ماند و بیشتر به یاغی گری و غارت و دعوای عشیره ای شباهت داشت. در نتیجه از این حیث قبیله جایگاه ویژه‌ای پیدا میکرد. بقای افراد به بقای قبیله گره خورده بود. هر کسی را با قبیله‌اش می‌شناختند و در نتیجه خدای این مردم هم در حقیقت قبیله آنها بود و بت ها هم نمادی برای اعلام وجود هر قبیله بودند و هرچه بزرگان این قبیله ها می‌گفتند هم، حقیقت تام برای آن ها محسوب می‌شد. با این اوصاف هرچه افراد یک قبیله زیادتر بود افتخار آن هم بیشتر میشد. این افراط تا آنجا پیش رفت که در سوره تکاثر قرآن، خداوند خطاب به مشرکان می گوید که آنها به منظور بزرگ نشان دادن تبار خود حتی دست به شمارش مردگان خود می‌زدند. نعمان در خطاب به پادشاه وقت ایران گفت که جز عرب کسی به نسب خود آگاهی ندارد و جز عرب از هر کسی اجدادش را بپرسی آنها را نمی‌شناسد. در حقیقت گذشتگان و نژاد چیزی نبود که اعراب بتوانند اشتباهی هر چند سهوی را به آنها نسبت دهند. شاید تا اینجا مطلب روشن شده باشد که پیامبر اسلام چه کار دشواری در پیش داشت. بخصوص وقتی بدانیم یکی از مهمترین اقدامات پیامبر مقابله با همین برتری جویی نژادی بوده است‌. عملا هر قدمی که به جهت آگاهی و یا مخالفت با سنت های گذشتگان آنها برداشته میشد، از نظرشان نوعی توهین تلقی میگردید. شاید جالب باشد بدانید که بت پرستی اعراب نیز ریشه در همین افراط دارد! یعقوبی در تحلیل خود از بت پرستی و عوامل آن می‌گوید:«بت پرستی از هنگامی آغاز شد که وقتی یکی از مردم می‌مرد، اقوام او مجسمه‌ای از وی ساخته و به یاد او آن را محترم می‌داشتند فرزندان آنها پس از سال‌ها گمان کردند که این‌ها خدایان آنان هستند» . شاهد این امر می‌تواند سخن مشرکین با پیامبر (ص) باشد که می‌گفتند:
      این بت ها اقوام گذشته هستند که مطیع خدا بوده و ما صورتی از آنها ساخته و عبادتشان می‌کنیم. در مورد سه بت مشهور یعوق و یغوث و نسر گفته شده: از قوم نوح بودن و افرادی صالح بودند و بعدها مجسمه آنان به صورت بت درآمد. در مورد لات نیز گفته شده او در واقع مرد صالحی بوده است که غذا برای حاجیان درست می‌کرده وقتی او مرد، تمثالی از او درست کردند و بر آن بنایی ساخته‌اند و اسمش را بیت الربه نهادند. ابن قیم می‌گوید؛ تعظیم مردگان سبب شد تا کم کم صورت هایی از آنها به شکل بت ساخته شود. زمانی که محمد(ص) مکه را فتح کرد در درون آن ۳۶۰ بت وجود داشت. در حقیقت ما با سرزمینی طرف هستیم که ۳۶۰ اعتقاد و ۳۶۰ تضاد در آن میتوان شمارش کرد!
       

       
       اوضاع اعراب از ابتدا این گونه نبود. اعراب شهر مکه خود را از نسل عدنان می‌دانستند، که در نتیجه نسب آنها به اسماعیل (ع) باز میگشت. از این گفته مشخص است که نخستین اعراب موحد بودند اما به تدریج به سوی شرک گرایش پیدا کردند. از این منظر اعراب مکه در کنار بنی اسرائیل بودند که به دین حضرت ابراهیم گرایش داشتند و در حقیقت ریشه نسبی مشترک در آن ها می توان یافت. در سال‌های مانده به بعثت پیامبر، افرادی در بین اعراب پیدا شده‌اند که خواهان بازگشت به دین ابراهیم بودند. آنها شروع به تبلیغ علیه اعتقادات آن روزگار اعراب کردند. از معروف‌ترین این افراد ورقة بن نوفل بود که در جستجوی دین خدای یگانه به این سو آن سو رفت و در نهایت مسیحیت را پذیرفت. زید بن عمر شخص دیگری بود که به روایت تاریخ در بین اعراب از بازگشت به آئین ابراهیم سخن گفت. بسیاری از رسوم مشرکین مکه همان چیزی بود که ابراهیم به اجدادشان آموخته بود ولی آنها آنرا شرک آلود کرده بودند. برای مثال اعراب جاهلی نیز به رسومی چون ختنه و کفن و دفن میت و ازدواج نکردن با محارم و حج بیت الله الحرام معتقد بودند. آنها حتی شعار معروف تلبیه را نیز داشتند اما آن را به نوعی شرک آمیز کرده بودند. ( تلبیه همان شعار لبیک اللهم لبیک لاشریک ... است که حاجیان در حین طواف خانه خدا می‌گویند). اعراب جاهلی به افرادی از خود که ختنه کرده و به حج می رفتند حنیف میگفتند . این در حالی است که به پیروان حضرت ابراهیم در گذشته حنیف گفته میشد! این بدان معناست که این کلمه از گذشته های دور در بین اعراب زبان به زبان چرخیده و تغییر معنا یافته است.
       
       
      قبیله قریش زادگاه قدرت
       
      قریش نامی آشنا و از پر نفوذترین قبایل در میان عرب بوده و بعد اسلام نیز تا قرن‌ها بر جهان اسلام حکومت کرده است. خلفا تا پیش از امپراتوری عثمانی همیشه قریشی بودند. اعراب کسانی را که از نسل مضر بن کنانه باشند را قریشی می گویند. در علم تبارشناسی عرب نیای مضر بن کنانه به اسماعیل (ع) باز میگردد. قریش در آن دوره از آنجا که امور حج را بر عهده داشت به شهرت و ثروت زیادی رسید. امور کعبه در دوره ای به قصی و هاشم و سپس به عبدالمطلب که همه از نسل مضر بودند سپرده شد. در دوران قصی مراسم حج  شکل جدیدی به خود گرفت و این تغییرات زمینه ساز قدرت یافتن قریش در بین دیگر قبایل عرب گردید. در این ایام مردم عرب از نقاط دور دست به این مکه می آمدند تا هم به تجارت بپردازند و هم خدایان پر تعداد کعبه را پرستش کنند. بنوعی مکه و کعبه آن میعاد گاه اعراب بود. در این شهر بازار هایی بر پا میشد که از غرب و شرق عالم تجار به آن رجوع می کردند. راه تجاری مهمی از روم شرقی به یمن و در نهایت به هند ختم می شد که این مسیر از قطب های اقتصادی آن روزگار محسوب می شد که البته نکته مهم برای ما این است که شهر های مکه و یثرب هم در مسیر آن رونق یافته بودند.
       

       
       در بین قریش طایفه بنی هاشم به طور خاص که پیامبر اسلام نیز از آنان بود دارای مقبولیت و شهرت بیشتر گردید. همان طور که گفته شد بعد هاشم، عبدالمطلب زمام امور حج را بر عهده گرفت. وی پدر بزرگ پیامبر اسلام است و او از اعرابیست که قبل اسلام طبق سنت خاندان خود به دین حنفیت معتقد بود و خدای یکتا را می پرستید. عبدالمطلب بعد مرگ والدین محمد(ص) سرپرستی او را پذیرفت و در نتیجه آن محمد(ص) در محیطی با اعتقادات دین حنفیت زندگی میکرد.
       
      از تاریخ چنین بر می‌آید که قریش در میان اعراب به شرافت و عزت معروف بوده و معمولاً با عناوینی چون «آل الله» و «سکان حرم الله» خوانده می‌شدند و مردم آنها را به عنوان بزرگ و شریف قبول کرده بودند. باید افزود که این شهرت در همه طوایف قریش نیست، بلکه تنها در خاندان قصی و بعد از او خاندان هاشم و عبدالمطلب بود چرا که وجود این افراد در نهایت سبب شهرت قریش گردید.
       
      هنگام ظهور پیامبر اسلام در میان طایفه های قریش، از بنی هاشم عباس بن عبدالمطلب مسئولیت آبرسانی به حجاج را بر عهده داشت و از طایفه بنی امیه، ابوسفیان ریاست سپاه قریش را بر عهده داشت. این جبهه بندی در میان قریش تا قرن ها بعد ادامه پیدا کرد. البته باید توجه شود که طوایف دیگر از قریش هم بودند که نقشی در امور حج داشتند اما نقش آنها به پر رنگی دو طایفه نامبرده نبود.
       

       
      دیگر قبایل عرب متوجه عظمت کعبه و نقش آن در فزونی قدرت قبیله قریش شدند در نتیجه برخی از آن ها در مناطق خود نیز کعبه هایی ساختند تا قبیله خود را برای رفتن به مکه بازدارند. این کعبه ها از بسیاری از جهات همچون وجود سنگی مانند حجر الاسود(سنگ سیاه) تا ارکان کعبه به آنچه در مکه بود شباهت داشتند. برای مثال در یمن پرستشگاهی در شهر غَیمان قرار داشت و «حجر الأحمر» یا سنگ سرخ در آن استفاده شده بود و همچنین کعبه ی شهر العَبلات در جنوب مکه، که «حجر الأبیض» یا سنگ سفید داشت!
       
      ادامه دارد ...
       
      این مطلب برای انجمن mililtary.ir  گرداوری شده و هر گونه برداشت از آن با ذکر نام نویسنده و این انجمن بلامانع است. 
       
      نویسنده و گرداورنده: Navard 
       
      منابع و ماخذ:
       
      کتاب تاریخ سیاسی اسلام(جلد1) / نویسنده: رسول جعفریان
      کتاب گنجینه تاریخ ایران(جلد نهم)/ نویسنده: عبدالعظیم رضایی
      کتاب دو قرن سکوت( ویرایش دوم) / نویسنده: عبدالحسین زرین کوب
       
      لینک
       
    • توسط aminor
      بسم الله الرحمن الرحیم
       
      منفک شده از تاپیک تحولات یمن
      1399/11/09
       
      تاپیکهای مرتبط با محوریت حمله به آرامکو
      UAV kent 2.0 concept: عملیات تن ماهی
      سپر صحرا : بررسی شبکه دفاع هوایی ارتش عربستان سعودی
       
       
       منابع یمنی : شلیک موشک قاهر1 به شرکت نفت آرامکو در جیزان عربستان
       

       

  • مرور توسط کاربر    0 کاربر

    هیچ کاربر عضوی،در حال مشاهده این صفحه نیست.