reza4087

تهاجم ارتجاع عرب ( به رهبری آل سعود ) به یمن / خبر ، گزارش ، تحلیل و ... (1)

Recommended Posts

القاعده و داعش در شرق یمن فعال هستند ؟ 

 

و الان دارن با نیروهای هادی که طرفدار عربستان است تلفات وارد می کنند ؟

این خیلی عجیب است چرا که داعش و القاعده نیروی تحت حمایت عربستان تا حد زیادی محسوب می شوند

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر

عربستان ظرف چند ساعت حریم هوایی ایران را تسخیر می‌کند

 

 

در حالی که عربستان گرفتار دخالت‌های نظامی خود در بحران‌های منطقه از جمله بحران یمن است، کارشناسان سعودی مدعی شده‌اند که عربستان می‌تواند در کمتر از چهار ساعت حریم هوایی ایران را تسخیر کند.

ابراهیم آل مرعی کارشناس سیاسی و امنیتی عربستانی به شبکه خبری «سی ان ان»، گفته که از سال 1970 که انقلاب ایران رخ داده کشورهای عربی تلاش کرده‌اند در امور داخلی این کشور دخالت نکنند اما ظاهرا این مسأله ایران را از دخالت در امور داخلی کشورهای عربی منع نکرده است.

یک کارشناس دیگر سعودی «محمد السلمی» گفته که اگر ایران به سیاست خود در منطقه ادامه دهد کشورهای عربی می‌توانند به داخل ایران نفوذ کرده و با ایجاد شکاف سیستم حکومتی این کشور را از بین برد.

سلمان الانصاری دیگر کارشناس عربستانی گفته عربستان می‌تواند همه 52 کشور اسلامی را علیه ایران متحد کند، یا اینکه با استفاده از نقش اطلاعاتی خود امنیت این کشور را از بین ببرد.

وی در ادامه ادعاهای عجیب خود می‌گوید اگر وضعیت دیگر غیرقابل تحمل شود عربستان که با همکاری کشورهای عربی عضو ائتلاف سعودی برای حمله به یمن حریم هوایی این کشور را در کمتر از 15 دقیقه تسخیر کرده بود برای تسخیر حریم هوایی ایران فقط 4 ساعت زمان لازم دارد.

http://www.farsnews.com/newstext.php?nn=13940911000524

..................................................................................................................................................

هرچند احتمال بسیار این خبر برای تحریک احساسی انتشار پیدا کرده چه در منابع عربی چه فارسی اما این بیت به نظرم خیلی مضمون پیدا میکنه

 

گله گرگان بدانند، دراين ايل غريب /گرپدر نیست ،تفنگ پدري هست هنوز

 

پ.ن : تا تامکت ها و بچه های نهاجا هستند احدی توان غلبه کامل هوایی بر ایران رو پیدا نخواهد کرد. 

  • Upvote 2
  • Downvote 2

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر

سوال: یمن هم عقب نشینی تاکتیکی رواج داره؟ از سوی یک گروه؟

  • Upvote 1
  • Downvote 1

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر

هرچند احتمال بسیار این خبر برای تحریک احساسی انتشار پیدا کرده چه در منابع عربی چه فارسی اما این بیت به نظرم خیلی مضمون پیدا میکنه

 

گله گرگان بدانند، دراين ايل غريب /گرپدر نیست ،تفنگ پدري هست هنوز

 

پ.ن : تا تامکت ها و بچه های نهاجا هستند احدی توان غلبه کامل هوایی بر ایران رو پیدا نخواهد کرد. 

بنظرت با 20-30 فروند تامکت میشه با 1000 هواپیمای مدرن غربی که دست اعراب هست مقابله کرد؟

  • Upvote 7
  • Downvote 11

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر

بنظرت با 20-30 فروند تامکت میشه با 1000 هواپیمای مدرن غربی که دست اعراب هست مقابله کرد؟

تامکت رو به عنوان نماد شکست قدرت هوایی اعراب یعنی صدام گفتم. تامکت نماد مقاومت هوایی ماست خود تامکت که قطعا توان رویارویی رو نداره اما نقش پدافند هوایی رو از یاد نبرید و اینکه اعراب با کمترین تلفات عقب مینشینند به 50 فروند هم نمیرسند چه برسه به 1000 . 

  • Upvote 6
  • Downvote 2

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر

تامکت رو به عنوان نماد شکست قدرت هوایی اعراب یعنی صدام گفتم. تامکت نماد مقاومت هوایی ماست خود تامکت که قطعا توان رویارویی رو نداره اما نقش پدافند هوایی رو از یاد نبرید و اینکه اعراب با کمترین تلفات عقب مینشینند به 50 فروند هم نمیرسند چه برسه به 1000 . 

 

بحث مربوط به این تاپیک نیست ولی تامکت های ما در روزجنگ حداقل با کشورهای حاشیه خلیج فارس حداقل 4 برابر خود تلفات می گیرند 

ولی بحث این است که این جنگنده ها بصورت مستقیم درگیر نمی شوند و تامین حمایت از جنگنده های دیگر را برعهده دارند و رفع نقاط کور راداری 

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر

تامکت رو به عنوان نماد شکست قدرت هوایی اعراب یعنی صدام گفتم. تامکت نماد مقاومت هوایی ماست خود تامکت که قطعا توان رویارویی رو نداره اما نقش پدافند هوایی رو از یاد نبرید و اینکه اعراب با کمترین تلفات عقب مینشینند به 50 فروند هم نمیرسند چه برسه به 1000 . 

با پدافند میخوای با جنگنده های اعراب و احتمالا ناتو مقابله کنی؟ icon_cheesygrin 

دشمن رو هیچوقت  دست کم نگیر.....الان دیگه دهه 80 میلادی نیست و زمانه عوض شده....بجای حرف زدن های نابجا باید کار کرد و عقلانیت بخرج داد...صدام رو هم همین خود بزرگ پنداری به باد داد...

دیگه بیشتر از این نمیخوام تاپیک منحرف بشه

  • Upvote 8
  • Downvote 8

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر

با پدافند میخوای با جنگنده های اعراب و احتمالا ناتو مقابله کنی؟ icon_cheesygrin

دشمن رو هیچوقت  دست کم نگیر.....الان دیگه دهه 80 میلادی نیست و زمانه عوض شده....بجای حرف زدن های نابجا باید کار کرد و عقلانیت بخرج داد...صدام رو هم همین خود بزرگ پنداری به باد داد...

دیگه بیشتر از این نمیخوام تاپیک منحرف بشه

بنده اتفاقا از دوستانی هستم که از پستام مشخصه جزو اخرین نفر هایی هستم که خودبزرگ بینی پیدا میکنم اما بدونید واقعا اعراب در بحث هوایی حداقل دشمن ما نیستند حریف تمرینی هستند. اعراب با ناتو بحثشون فرق میکنه اون خبر هم در رابطه با اعراب بود نه ناتو.  :winking:  تفاوت کلاس بچه های ما در هوا با اعراب مثل تفاوت کلاس ژاپن و امریکا در پایان جنگ جهانی است. ماجرای شکار بوقلمون. 

  • Upvote 3
  • Downvote 3

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر

بنده اتفاقا از دوستانی هستم که از پستام مشخصه جزو اخرین نفر هایی هستم که خودبزرگ بینی پیدا میکنم اما بدونید واقعا اعراب در بحث هوایی حداقل دشمن ما نیستند حریف تمرینی هستند. اعراب با ناتو بحثشون فرق میکنه اون خبر هم در رابطه با اعراب بود نه ناتو.  :winking:  تفاوت کلاس بچه های ما در هوا با اعراب مثل تفاوت کلاس ژاپن و امریکا در پایان جنگ جهانی است. ماجرای شکار بوقلمون. 

ضمن تایید حرف شما، این را هم اضافه کنید که جنگنده های متجاوز به ایران با فرض فرار یا بازگشت، فرودگاهی برای نشستن  پیدا نخواهند کرد.

  • Upvote 6
  • Downvote 2

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر

با پدافند میخوای با جنگنده های اعراب و احتمالا ناتو مقابله کنی؟ icon_cheesygrin

دشمن رو هیچوقت  دست کم نگیر.....الان دیگه دهه 80 میلادی نیست و زمانه عوض شده....بجای حرف زدن های نابجا باید کار کرد و عقلانیت بخرج داد...صدام رو هم همین خود بزرگ پنداری به باد داد...

دیگه بیشتر از این نمیخوام تاپیک منحرف بشه

دوست عزیز اون 4 ساعت ما هم فرودگاهی باقی نمیزاریم برای برگشتن بعد از 4 روز هم زمینی کل عربستان رو میگیریم شک نکن ...

مطمئن باش کینه ای که مردم ایران از دول خلیجی مخصوصا عربستان دارن دیگه داره سرریز میشه ...

اینا هم شکر خوردن که ایران رو با یمن مقایسه کردن فشارشون بالا زده اراجیف میگن... :winking:

  • Upvote 8
  • Downvote 3

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
دوستان بیخیال... اگه آمریکا تونست ظرف ۴ ساعت آسمون عراقو به شکل کامل تسخیر کنه پس حتما عربستان هم میتونه آسمون ایرانو تسخیر کنه در این مدت!
  • Upvote 3
  • Downvote 1

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر

دوست عزیز اون 4 ساعت ما هم فرودگاهی باقی نمیزاریم برای برگشتن بعد از 4 روز هم زمینی کل عربستان رو میگیریم شک نکن ...
مطمئن باش کینه ای که مردم ایران از دول خلیجی مخصوصا عربستان دارن دیگه داره سرریز میشه ...
اینا هم شکر خوردن که ایران رو با یمن مقایسه کردن فشارشون بالا زده اراجیف میگن... :winking:

نتیجه صبر زیادمون همینه.
  • Upvote 2

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر

سلام

تسلط هوایی عربستان بر ایران نه تنها تو چند ساعت بلکه هیچوقت اتفاق نخواهد افتاد دلیلی نداره چون با هواپیما فرضا به ما حمله کنن ما حتما باید با هواپیما جوابشونو بدیم (درسته متاسفانه نیروی هواییمون ضعیف شده و خود من خیلی از این بابت ناراحتم) اما هواپیماهای عربستان در صورت حمله به ما یکبار مصرفن و برگشتی در کار نخواهد بود و اگر هم برگردن فرودگاهی در کار نخواهد بود در ضمن توان پدافند ما در منطقه واقعا خوبه (فراموش نکنید کشف جنگنده های عربستانی خیلی آسونتر از آرکیو و هرمس هست) همچنین توانایی ما در جنگ الکترونیک این آقایی که توان یمن رو با ایران مقایسه کرده و گفته یمن تو یه ربع پس ایران تو شیش ساعت بنظرتون چیزی حالیشه اصلا البته یه زمانی صدام هم تو یه هفته میخواست بیاد تهران اما بعد از مدتی توانایی حفظ خاک خودش هم نداشت

 

در ضمن در صورت درگیری با ما نیروی دریایی عربستان رو کلا ازخلیج فارس محو میکنیم

ویرایش شده در توسط meshcat
  • Upvote 4

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر

القاعده و داعش در شرق یمن فعال هستند ؟ 

 

و الان دارن با نیروهای هادی که طرفدار عربستان است تلفات وارد می کنند ؟

این خیلی عجیب است چرا که داعش و القاعده نیروی تحت حمایت عربستان تا حد زیادی محسوب می شوند

شما فرض کن نیروهای اماراتی  به ولیعهد که پرنس بن نایف  هست وفادار هستن و القاعده و داعش هم غیر مستقیم توسط پسر پادشاه که پرنس بن سلمان هستند کنترل میشوند

حالا هر وقت بن سلمان بخواد یک پنجه ای به نایف بندازه  نتیجش میتونه در حمله ی القاعده به اماراتی ها در عدن ظهور کنه

  • Upvote 4

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر

دوست عزیز اون 4 ساعت ما هم فرودگاهی باقی نمیزاریم برای برگشتن بعد از 4 روز هم زمینی کل عربستان رو میگیریم شک نکن ...

مطمئن باش کینه ای که مردم ایران از دول خلیجی مخصوصا عربستان دارن دیگه داره سرریز میشه ...

اینا هم شکر خوردن که ایران رو با یمن مقایسه کردن فشارشون بالا زده اراجیف میگن... :winking:

آها ..بارک الله فیکم...

اگه به حرف زدن باشه ایران توانایی اشغال امریکا رو هم داره!

میدونی اگه حتی یه تیر از طرف ایران به عربستان شلیک بشه کل کشورهای اسلامی میریزن رو سرمون...حالا امریکا و اروپا و چین بماند که بزرگترین وارد کننگان نفت عربستان هستند...

صدام با اشغال کویت چه بلایی سرش اومد؟حالا با مقایسه جایگاه عربستان و کویت برای امریکا و غرب فکر میکنی چه بلایی سر ما میارن؟

در مورد مسائل نظامی و مقایسه تجهیزات ایران و کشورهای عضو اتحادیه عرب هم مشخص هست که ایران توانایی اشغال عربستان و کشورهای دیگه رو نداره البته از نظر اقتصادی هم همینگونه هستش....ضمنا اسرائیل و نیروی هوایی و تکنسین های مجربش رو هم فراموش نکنید که قطعا به کمک اعراب خواهند آمد...

البته عربستان و کشورهای متحد عربی هم توان حمله به ایران و درگیری گسترده و طولانی مدت(بدون حمایت متحدین غربی)رو ندارن....در کل درگیر کردن ایران و اعراب برنامه ای از پیش تعیین شده و در راستای منافع اسرائیل و غرب هست...البته تا زمان خودکفایی امریکا و متحدان غربی در زمینه انرژی این درگیری بوجود نمیاد ولی خیلی هم دور نیست...

  • Upvote 10
  • Downvote 26

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر

ایجاد یک حساب کاربری و یا به سیستم وارد شوید برای ارسال نظر

کاربر محترم برای ارسال نظر نیاز به یک حساب کاربری دارید.

ایجاد یک حساب کاربری

ثبت نام برای یک حساب کاربری جدید در انجمن ها بسیار ساده است!

ثبت نام کاربر جدید

ورود به حساب کاربری

در حال حاضر می خواهید به حساب کاربری خود وارد شوید؟ برای ورود کلیک کنید

ورود به سیستم

  • مطالب مشابه

    • توسط Navard
      سخنی با خوانندگان محترم:
      در مطلب پیش رو سعی بر این شده که به مختصری از شرایط فرهنگی و اجتماعی و تاریخی اعراب پیش از اسلام پرداخته شود. در این نوشته اصل بر رعایت صداقت تاریخی و امانت است و در گرداوری آن از منابع با عقاید گوناگون کمک گرفته شده است. گرد آوری مطالب تاریخی هیچ گاه خالی از اشتباه نیست، علی الخصوص که این مطالب در رابطه با مسائل حساسیت بر انگیز مذهبی باشد. در نتیجه از دوستان خواننده این مطلب درخواست میشود درصورت وجود اشتباه، به منظور تکمیل و اصلاح این مطلب بنده را یاری کنند.
       

      پیشگفتار:
      سرنوشت پیامبران و قومشان و نتایجی که از آن کسب کرده اند را میتوان یکی از مهمترین نشانه های حقانیت آن ها به حساب آورد. این نتایج بعضا چنان معجزه آسا و خیره کننده هستند که در حالت معمول موارد مشابهی برای آنها یافت نمی شود. برای نمونه مسیح (ع) در دل امپراطوری قدرتمند روم شرقی به پیامبری رسید. در سرزمینی که تعداد نامعلوم خدا توسط مردم پرستیده میشد و پیامی که آورد چنان در دل ها رسوخ کرد که در مدت کمتر از چند سده مسیحیت در سه قاره گسترش یافت! از حبشه در آفریقا گرفته تا امپراطوری قدرتمندی چون روم که روزی دشمن مسیحیت بود و همچنین طیف کثیری از اقوام در خاورمیانه و ...! در اسلام نیز ما با چنین پیشرفت معجزه آسایی رو به رو هستیم. محمد (ص) در سن چهل سالگی در جامعه ای بدوی به پیامبری برگزیده شد که جز غارت و ستیز دستاوردی نداشتند و هر روز به بهانه ای با یکدیگر در جنگ بودند و شعرا و نام آوران عرب روزگاری برای بدست آوردن شرافت، خود را به پای پادشاهان ایران و روم می انداختند. در شبه جزیره عربستان اگر در جایی تمدنی دیده میشد به پاس قرابت با ایران یا روم بود. و از دست آورد هایشان در آن ادوار، جز پاره ای از روایات افسانه گونه چیزی بجا نمانده است. در چنین محلی که محمد(ص) شدیدا زیر فشار فرهنگی و البته فشار عوامل ثروت و قدرت  در مدت کمتر از سیزده سال توانست بنیان نخستین حکومت اسلامی را در یثرب بنا نهد که تا پایان عمر ایشان این حکومت به چنان وسعت و قدرتی رسید که در سرحدات خود به تقابل با روم شرقی می‌پرداخت.
       
      قسمت اول: قبیله و معنای متفاوت آن در بین اعراب
       

       
      اعراب از قبل اسلام در پهنه ی وسیعی از خاورمیانه حضور داشتند. و بر خلاف تصور عموم مردم، فتوحات پس از اسلام به تنهایی سبب استقرار آن ها در این پهنه نشد. در تاریخ موجودیت اعراب با سامی نژاد ها گره خورده است. این حضور آنقدر چشمگیر بود که رومیان و یونانیان مناطق عرب نشین را به سه ناحیه عربستان خوشبخت و عربستان بیابانی و عربستان سنگی تقسیم کرده اند که حدود این مناطق از دریای سرخ و شبه جزیره عربستان شروع شده و از سویی به مرز های روم آن روزگار در شامات رسیده و در سوی دیگر در عراق امروزی به رود فرات ختم می شود. در رابطه با وضعیت اعراب قبل اسلام باید به این موضوع اشاره کرد، پیشینه تاریخی که برای آنها ذکر شده به ۲۰۰ سال قبل از سال عام الفیل محدود می شود. عام الفیل همان سالی است که گفته میشود محمد(ص) در آن دیده به جهان گشود. البته این بدان معنا نیست که اعراب قبل از آن موجودیت خارجی نداشته اند‌. برای مثال در دبیره های هخامنشی از آن ها بعنوان خراج گذاران عصر داریوش بزرگ یاد شده است. اما آنچه از این گفته پیداست، اعراب تهی از پیشینه تاریخی و تمدنی غنی بودند و آنچه در آنها یافت می‌شد در حقیقت از هم نشینی و یا دست درازی دیگر اقوام بود. این همان زمانیست که قرآن از آن به عنوان دوره جاهلی اعراب یاد می‌کند.
       

       
      نگاره ای از سرباز ساتراپی عربیا در مقبره خشایارشا، واقع در نقش رستم که بصورت نمادین به شکل یکی از ستون های شاهنشاهی به نمایش در آمده است.
       
      با نگاهی به زندگی اعراب در آن اعصار می توان دریافت که تفاوت عمده‌ای میان نوع زندگی آنان با زندگی مردم ایران و روم و حتی در نزدیکی آنها با دولت های نچندان نامی حبشه دیده میشد. در آن روزگار ایران و روم حکومت مرکزی داشتند حکومتی که تمام شؤون جامعه را از حیث قانون و عمل به قانون و وادار کردن همه به تابعیت از آن در دست داشتند و تمام زوایای آن جامعه زیر سلطه نظامی واحد قرار گرفته بود، به طوری که در هر گوشه آن وجود حکومت مرکزی احساس می‌شد. این در حالی بود که در جزیرة العرب در هر ناحیه ی آن، مردم بر پایه نسبت خانوادگی مشترک به عنوان یک قبیله گرد آمده بودند و هر یک در جغرافیای حضور خود اعمال قدرت می‌کردند. هیچ قبیله‌ای بر دیگری اعمال نفوذ نداشت مگر در داد و ستد و جنگ! جنگ بین قبایل هم نامنظم بود و بیشتر به دعوایی نامنظم و خانوادگی شباهت داشت. این مطلب نشانگر پراکندگی و تضاد بسیار عمیق بین قبایل است. باید گفت برای وحدت در میان یک امت فرهنگی لازم است که نقاط مشترک آنها را در خود جمع کرده و مردمی را گرد هم بیاورد. در شبه جزیره عربستان چنین تفکر یکنواختی وجود نداشت و هدف واحدی برای آنها مطرح نبود. در کنار کعبه هر قبیله بتی مخصوص به خود داشت و بدین ترتیب حتی در این زمینه هم تضاد و خودبینی دیده می‌شد. شرایط سخت و طاقت فرسای جزیرة العرب بر این اختلاف دامن می‌زد. مناطق حاصلخیز و دارای آب محدود و با فاصله زیاد از هم بودند. راه‌های محدودی وجود داشت که آنها هم زیر سلطه راهزنان دیگر قبایل بوده و تحت نفوذ قدرت های خارجی اداره میشد.
       

       
      در این شرایط دشوار اگر قبیله‌ای قادر بود تا چراگاهی را از چنگ دیگری در آورد این کار را بی درنگ می‌کرد. هیچ قبیله ای از این نظر در امنیت نبود و جنگ های بسیار با دلایل ساده و بعضا نا مأنوس بین آن ها رخ می داد. مشخص است که جنگ یکی از رایج ترین اعمال در بین آن ها بود آن چنان که عده ای برای کسب شهرت و آزمون جنگاوری خود مسیر نزاع را هموار میکردند. این جنگ از سر منع ازدواج یک زوج در دو قبیله می‌توانست شکل بگیرد تا بر سر شرایط تجارت و پاسداری از کاروان ها و ... که البته همانطور که گفته شد هیچ کجای آن به جنگ نمی‌ماند و بیشتر به یاغی گری و غارت و دعوای عشیره ای شباهت داشت. در نتیجه از این حیث قبیله جایگاه ویژه‌ای پیدا میکرد. بقای افراد به بقای قبیله گره خورده بود. هر کسی را با قبیله‌اش می‌شناختند و در نتیجه خدای این مردم هم در حقیقت قبیله آنها بود و بت ها هم نمادی برای اعلام وجود هر قبیله بودند و هرچه بزرگان این قبیله ها می‌گفتند هم، حقیقت تام برای آن ها محسوب می‌شد. با این اوصاف هرچه افراد یک قبیله زیادتر بود افتخار آن هم بیشتر میشد. این افراط تا آنجا پیش رفت که در سوره تکاثر قرآن، خداوند خطاب به مشرکان می گوید که آنها به منظور بزرگ نشان دادن تبار خود حتی دست به شمارش مردگان خود می‌زدند. نعمان در خطاب به پادشاه وقت ایران گفت که جز عرب کسی به نسب خود آگاهی ندارد و جز عرب از هر کسی اجدادش را بپرسی آنها را نمی‌شناسد. در حقیقت گذشتگان و نژاد چیزی نبود که اعراب بتوانند اشتباهی هر چند سهوی را به آنها نسبت دهند. شاید تا اینجا مطلب روشن شده باشد که پیامبر اسلام چه کار دشواری در پیش داشت. بخصوص وقتی بدانیم یکی از مهمترین اقدامات پیامبر مقابله با همین برتری جویی نژادی بوده است‌. عملا هر قدمی که به جهت آگاهی و یا مخالفت با سنت های گذشتگان آنها برداشته میشد، از نظرشان نوعی توهین تلقی میگردید. شاید جالب باشد بدانید که بت پرستی اعراب نیز ریشه در همین افراط دارد! یعقوبی در تحلیل خود از بت پرستی و عوامل آن می‌گوید:«بت پرستی از هنگامی آغاز شد که وقتی یکی از مردم می‌مرد، اقوام او مجسمه‌ای از وی ساخته و به یاد او آن را محترم می‌داشتند فرزندان آنها پس از سال‌ها گمان کردند که این‌ها خدایان آنان هستند» . شاهد این امر می‌تواند سخن مشرکین با پیامبر (ص) باشد که می‌گفتند:
      این بت ها اقوام گذشته هستند که مطیع خدا بوده و ما صورتی از آنها ساخته و عبادتشان می‌کنیم. در مورد سه بت مشهور یعوق و یغوث و نسر گفته شده: از قوم نوح بودن و افرادی صالح بودند و بعدها مجسمه آنان به صورت بت درآمد. در مورد لات نیز گفته شده او در واقع مرد صالحی بوده است که غذا برای حاجیان درست می‌کرده وقتی او مرد، تمثالی از او درست کردند و بر آن بنایی ساخته‌اند و اسمش را بیت الربه نهادند. ابن قیم می‌گوید؛ تعظیم مردگان سبب شد تا کم کم صورت هایی از آنها به شکل بت ساخته شود. زمانی که محمد(ص) مکه را فتح کرد در درون آن ۳۶۰ بت وجود داشت. در حقیقت ما با سرزمینی طرف هستیم که ۳۶۰ اعتقاد و ۳۶۰ تضاد در آن میتوان شمارش کرد!
       

       
       اوضاع اعراب از ابتدا این گونه نبود. اعراب شهر مکه خود را از نسل عدنان می‌دانستند، که در نتیجه نسب آنها به اسماعیل (ع) باز میگشت. از این گفته مشخص است که نخستین اعراب موحد بودند اما به تدریج به سوی شرک گرایش پیدا کردند. از این منظر اعراب مکه در کنار بنی اسرائیل بودند که به دین حضرت ابراهیم گرایش داشتند و در حقیقت ریشه نسبی مشترک در آن ها می توان یافت. در سال‌های مانده به بعثت پیامبر، افرادی در بین اعراب پیدا شده‌اند که خواهان بازگشت به دین ابراهیم بودند. آنها شروع به تبلیغ علیه اعتقادات آن روزگار اعراب کردند. از معروف‌ترین این افراد ورقة بن نوفل بود که در جستجوی دین خدای یگانه به این سو آن سو رفت و در نهایت مسیحیت را پذیرفت. زید بن عمر شخص دیگری بود که به روایت تاریخ در بین اعراب از بازگشت به آئین ابراهیم سخن گفت. بسیاری از رسوم مشرکین مکه همان چیزی بود که ابراهیم به اجدادشان آموخته بود ولی آنها آنرا شرک آلود کرده بودند. برای مثال اعراب جاهلی نیز به رسومی چون ختنه و کفن و دفن میت و ازدواج نکردن با محارم و حج بیت الله الحرام معتقد بودند. آنها حتی شعار معروف تلبیه را نیز داشتند اما آن را به نوعی شرک آمیز کرده بودند. ( تلبیه همان شعار لبیک اللهم لبیک لاشریک ... است که حاجیان در حین طواف خانه خدا می‌گویند). اعراب جاهلی به افرادی از خود که ختنه کرده و به حج می رفتند حنیف میگفتند . این در حالی است که به پیروان حضرت ابراهیم در گذشته حنیف گفته میشد! این بدان معناست که این کلمه از گذشته های دور در بین اعراب زبان به زبان چرخیده و تغییر معنا یافته است.
       
       
      قبیله قریش زادگاه قدرت
       
      قریش نامی آشنا و از پر نفوذترین قبایل در میان عرب بوده و بعد اسلام نیز تا قرن‌ها بر جهان اسلام حکومت کرده است. خلفا تا پیش از امپراتوری عثمانی همیشه قریشی بودند. اعراب کسانی را که از نسل مضر بن کنانه باشند را قریشی می گویند. در علم تبارشناسی عرب نیای مضر بن کنانه به اسماعیل (ع) باز میگردد. قریش در آن دوره از آنجا که امور حج را بر عهده داشت به شهرت و ثروت زیادی رسید. امور کعبه در دوره ای به قصی و هاشم و سپس به عبدالمطلب که همه از نسل مضر بودند سپرده شد. در دوران قصی مراسم حج  شکل جدیدی به خود گرفت و این تغییرات زمینه ساز قدرت یافتن قریش در بین دیگر قبایل عرب گردید. در این ایام مردم عرب از نقاط دور دست به این مکه می آمدند تا هم به تجارت بپردازند و هم خدایان پر تعداد کعبه را پرستش کنند. بنوعی مکه و کعبه آن میعاد گاه اعراب بود. در این شهر بازار هایی بر پا میشد که از غرب و شرق عالم تجار به آن رجوع می کردند. راه تجاری مهمی از روم شرقی به یمن و در نهایت به هند ختم می شد که این مسیر از قطب های اقتصادی آن روزگار محسوب می شد که البته نکته مهم برای ما این است که شهر های مکه و یثرب هم در مسیر آن رونق یافته بودند.
       

       
       در بین قریش طایفه بنی هاشم به طور خاص که پیامبر اسلام نیز از آنان بود دارای مقبولیت و شهرت بیشتر گردید. همان طور که گفته شد بعد هاشم، عبدالمطلب زمام امور حج را بر عهده گرفت. وی پدر بزرگ پیامبر اسلام است و او از اعرابیست که قبل اسلام طبق سنت خاندان خود به دین حنفیت معتقد بود و خدای یکتا را می پرستید. عبدالمطلب بعد مرگ والدین محمد(ص) سرپرستی او را پذیرفت و در نتیجه آن محمد(ص) در محیطی با اعتقادات دین حنفیت زندگی میکرد.
       
      از تاریخ چنین بر می‌آید که قریش در میان اعراب به شرافت و عزت معروف بوده و معمولاً با عناوینی چون «آل الله» و «سکان حرم الله» خوانده می‌شدند و مردم آنها را به عنوان بزرگ و شریف قبول کرده بودند. باید افزود که این شهرت در همه طوایف قریش نیست، بلکه تنها در خاندان قصی و بعد از او خاندان هاشم و عبدالمطلب بود چرا که وجود این افراد در نهایت سبب شهرت قریش گردید.
       
      هنگام ظهور پیامبر اسلام در میان طایفه های قریش، از بنی هاشم عباس بن عبدالمطلب مسئولیت آبرسانی به حجاج را بر عهده داشت و از طایفه بنی امیه، ابوسفیان ریاست سپاه قریش را بر عهده داشت. این جبهه بندی در میان قریش تا قرن ها بعد ادامه پیدا کرد. البته باید توجه شود که طوایف دیگر از قریش هم بودند که نقشی در امور حج داشتند اما نقش آنها به پر رنگی دو طایفه نامبرده نبود.
       

       
      دیگر قبایل عرب متوجه عظمت کعبه و نقش آن در فزونی قدرت قبیله قریش شدند در نتیجه برخی از آن ها در مناطق خود نیز کعبه هایی ساختند تا قبیله خود را برای رفتن به مکه بازدارند. این کعبه ها از بسیاری از جهات همچون وجود سنگی مانند حجر الاسود(سنگ سیاه) تا ارکان کعبه به آنچه در مکه بود شباهت داشتند. برای مثال در یمن پرستشگاهی در شهر غَیمان قرار داشت و «حجر الأحمر» یا سنگ سرخ در آن استفاده شده بود و همچنین کعبه ی شهر العَبلات در جنوب مکه، که «حجر الأبیض» یا سنگ سفید داشت!
       
      ادامه دارد ...
       
      این مطلب برای انجمن mililtary.ir  گرداوری شده و هر گونه برداشت از آن با ذکر نام نویسنده و این انجمن بلامانع است. 
       
      نویسنده و گرداورنده: Navard 
       
      منابع و ماخذ:
       
      کتاب تاریخ سیاسی اسلام(جلد1) / نویسنده: رسول جعفریان
      کتاب گنجینه تاریخ ایران(جلد نهم)/ نویسنده: عبدالعظیم رضایی
      کتاب دو قرن سکوت( ویرایش دوم) / نویسنده: عبدالحسین زرین کوب
       
      لینک
       
    • توسط aminor
      بسم الله الرحمن الرحیم
       
      منفک شده از تاپیک تحولات یمن
      1399/11/09
       
      تاپیکهای مرتبط با محوریت حمله به آرامکو
      UAV kent 2.0 concept: عملیات تن ماهی
      سپر صحرا : بررسی شبکه دفاع هوایی ارتش عربستان سعودی
       
       
       منابع یمنی : شلیک موشک قاهر1 به شرکت نفت آرامکو در جیزان عربستان
       

       

  • مرور توسط کاربر    0 کاربر

    هیچ کاربر عضوی،در حال مشاهده این صفحه نیست.