reza4087

تهاجم ارتجاع عرب ( به رهبری آل سعود ) به یمن / خبر ، گزارش ، تحلیل و ... (1)

Recommended Posts

احتمال ترور اين هادي توسط داعش و گروه هاي مشابه القاعده اي نيست رابطه داعش و القاعده با هادي چطوره همچنان خصمانه هست ؟ هادي به سمت مناطق تحت تسلط داعش و القاعده پيشروي داشته اصلا؟

 

 

عملیات نظامی علیه یمن ـ روز 285


عناوین اخبار مهم امروز عبارتست از:

 

1) ترور نافرجام عیدروس الزبیدی استاندار عدن، ناصر الخبجی استاندار لحج و شلال شائع رئیس پلیس عدن که همگی در یک خودرو بودند (خبر 1 و خبر 2 و خبر 3).

 

CX9c8GYVAAAaZjw.jpg

 

thumb_CX9dWEtWMAAiqyq.jpg  thumb_CX9c6lqUEAE8rRe.jpg  thumb_CX9c5jyUwAALVCK.jpg

 

 

2) نیروهای انصارالله در منطقه کرش پیشروی داشته اند. برخی اخبار حاکی است کرش سقوط کرده و در کنترل انصارالله درآمده اما برخی سایتهای جنوبی می گویند که کرش هنوز سقوط نکرده است. (خبر 1 و خبر 2)

 

3) نیروهای هادی در منطقه میدی پیشروی داشته اند. در این حملات، از هلی‌کوپترهای آپاچی استفاده شده است (لینک خبر). اما سایت نزدیک به انصارالله گفته پیشروی غرب الطوال را متوقف کرده اند (لینک خبر).

 

 

منبع : http://alyamani.blogfa.com/

 

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر

جیبوتی، تنگه باب المندب و مسیر نفتكش‌های ایران!! 

20160105132522cb-13940305000440_PhotoL.j 

چکیده: در حالی تحلیل‌های کارشناسی از توطئه جدید عربستان علیه صنعت نفت ایران در پساتحریم حكایت دارد که مسئولان دولتی با اتخاذ تدابیر هوشمندانه می‌توانند توطئه جدید نفتی سعودی‌ها را خنثی کنند. 

ایران قصد دارد به محض لغو تحریم‌ها در مدت زمان چند روز ظرفیت تولید و صادرات روزانه نفت خام را ۵۰۰ هزار بشكه در روز افزایش دهد و سپس با اجرای یک برنامه بازاریابی گسترده در مدت زمان ۶ ماه، ظرفیت صادرات نفت کشور را با افزایشی حدود دو برابری به یک میلیون بشكه در روز افزایش دهد. 

ركن الدین جوادی مدیرعامل شركت ملی نفت ایران با بیان اینكه از مجموع ۵۰۰ هزار بشكه افزایش تولید نفت ایران در مرحله اول دوران پساتحریم حدود ۴۰ درصد آن به بازار اروپا صادر خواهد شد، گفته است: بازاریابی و مذاكرات نهایی فروش این حجم نفت با کشورهای سنتی خریدار نفت خام ایران در اروپا آغاز شده است. 

بر این اساس پیش بینی می شود به طور متوسط روزانه حدود ۲۰۰ تا ۲۲۰ هزار بشكه نفت ایران با لغو تحریم‌ها روانه کشورهایی همچون فرانسه، انگلیس، ایتالیا، اسپانیا و آلمان شود. 

با این وجود، به نظر می‌رسد در کنار وجود ۱.۵ میلیون بشكه نفت مازاد و پیشی گرفتن عرضه از تقاضا در بازار نفت، تردد نفتكش‌های حامل نفت خام صادراتی ایران از تنگه باب المندب به منظور انتقال و ذخیره سازی نفت کشور در منطقه سیدی کریر مصر برای تحویل به مشتریان نفتی در اروپا با اختلالاتی حتی در صورت لغو تحریم‌ها روبرو شود. 

ماجرا از این قرار است که بخش عمده‌ای نفتكش‌های حامل نفت صادراتی کشورهای حاشیه خلیج فارس همچون امارات متحده عربی، قطر، کویت، جنوب عراق و ایران از مسیر تنگه باب المندب به منطقه سیدی کریر مصر و سپس اروپا و حوزه دریای مدیترانه تردد می‌کنند. 

بر اساس قوانینی که برای تردد کشتی‌های نفتكش و تجاری از تنگه باب المندب وجود دارد، باید شناورها با پرداخت مبلغی به عنوان حق انتقال از آب‌های حاكمیتی جیبوتی عبور کنند و سپس نفت خام خود را از مسیر خط لوله سومد به مخازن سیدی کریر مصر منتقل کنند، این در حالی است که بخش عمده‌ای از درآمدهای کشور کوچک جیبوتی در جنوب آفریقا از همین راه تامین می‌شود.
 

با این وجود، روز گذشته جیبوتی به عنوان کوچکترین و کم جمعیت ترین کشور آفریقا در اقدامی به روابط دیپلماتیک خود با جمهوری اسلامی ایران پایان داد و پیش بینی می‌شود این کشور کوچک آفریقایی تحت فشار عربستان سعودی دست به این اقدام غیر منطقی در اصول روابط بین‌الملل و دیپلماتیک بین کشورها بزند. 

برهمین اساس، بعید نیست عربستان سعودی به منظور اختلال در حركت کشتی‌های نفتكش حامل نفت خام صادراتی ایران از مسیر تنگه باب المندب، از موقعیت جغرافیایی کشور کوچک آفریقایی جیبوتی استفاده کند و با ایجاد وقفه و وقت کشی هزینه های صادرات نفت خام ایران به کشورهای اروپایی را افزایش دهد. 

چراغ سبز مصر به صادرات نفت ایران 

همزمان با توطئه احتمالی آل سعود علیه صنعت نفت ایران، اما مصر برای انتقال نفت خام صادراتی ایران از مسیر خط لوله سومد (SUMED) اعلام آمادگی کرده است. 

«طارق المولی» وزیر نفت مصر در گفتگو با رویترز با بیان اینكه پیش بینی می‌شود حجم نفت انتقالی از طریق خط لوله سومد به محض بازگشت ایران به بازار نفت افزایش یابد، گفت: قاهره از این اتفاق استقبال می‌کند. 

این مقام مصری همچنین تاکید کرده است: قبلا از طریق خط لوله سومد ایران با مصر همكاری می‌کردند و نفت خام خود را آنجا در پایانه العین «السخنه و بندر سیدی کریر» ذخیره‌سازی می‌کردند که مشكلی با از سرگیری این فعالیت‌ها وجود ندارد. 

در همین حال، امیر حسین زمانی نیا معاون امور بین‌الملل وزیر نفت هم اخیرا در گفتگو با مهر با اشاره به آمادگی به ایران برای فروش نفت و فرآورده نفتی به مصر، تاکید کرده است: امیدوارم توسعه تجارت نفت منجر به بهبود روابط سیاسی و بین‌المللی جمهوری اسلامی ایران و مصر شود. 

شركت سومد که مالکیت و اداره بندر مدیترانه‌ای سیدی کریر مصر را در اختیار دارد، نیمی از مالکیتش در اختیار شركت نفت مصر که یک شركت دولتی است، می‌باشد و نیم دیگر مالکیت آن در اختیار چهار کشور عربی خلیج فارس شامل عربستان سعودی، کویت، امارات متحد عربی و قطر است. 

خط لوله سومد به طول ۳۲۰ کیلومتر از پایانه العین السخنه در خلیج سوئز تا بندر سیدی کریر در غرب اسكندریه در مدیترانه کشیده شده است. 

از سوی دیگر در حالی عربستان سعودی کارشكنی‌های مختلفی را علیه صنعت نفت ایران در دوران تحریم‌ها اعمال کرده بود و به اعتقاد کارشناسان، نقش پیاده نظام تحریم نفت ایران را بازی می‌کرد که پیشنهاد می‌شود مسئولان وزارت امور خارجه و شركت ملی نفت ایران با تدبیر هوشمندانه و استفاده از قوانین بین‌المللی، راه‌های کارشكنی و توطئه‌های نفتی عربستان سعودی و متحدان این کشور را خنثی کنند. 


http://www.eranico.com/fa/content/47063

  • Upvote 4

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
ادامه ترورها در عدن.سعدی از رهبران مقاومت جنوب (عضو مجلس محلی عدن و از تجار سرامیک)جلو بانک سبا در عدن توسط افراد مجهول ترور شد.قبلا ترور ناموفق عیدروس زبیدی استاندار عدن با خودرو بمبگذاری شده انتحاری انجام شده بود. ویرایش شده در توسط hoseinfada
  • Upvote 2
  • Downvote 2

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
تنش زدایی بجای تهدیدزدایی موجب گستاخ شدن دشمن خواهد شد
  • Upvote 6
  • Downvote 1

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر

با سلام

 

 

متاسفانه هر صحبتی در این زمینه شود ، موجبات انحراف تاپیک از مسیر اصلی خودش هست . با این حال ، هر زمان عربستان سعودی در اِشل و حد و اندازه و مقیاس ایالات متحده بود ، ان وقت می شد این مساله را قبول کرد ولی چون این واحد سیاسی ، اصولاً کد ژئوپلیتیکی مورد نظر را ندارد و بزرگ کردن این زائده امپراطوری سابق عثمانی ، در چهارچوب تحلیل نمی گنجد ، بهتر است این دو را با هم مقایسه نکنیم .

 

نظر بنده در خصوص اتفاقات 48 ساعت گذشته مشخص هست و نیاز به تشریح بیشتری ندارد . اما هر چیزی را باید با همسنگ خودش مقایسه کرد و عربستان در این حدو اندازه نیست .

 

نظر امام (ره )

 

 

بله ، هروقت حضرات مدعی دموکراسی و آزادی بیان ، نحوه رفتار با پروفسور رابرت فوریسون دادند ، آن وقت صحت "یک چیز تو مایه های هولوکاست" مشخص می شود .

سلام... ممنون از پاسختون ... خودم فکر می کنم جوابش می تونه این باشه که سفارت امریکا لانه جاسوسی بود و مشغول توطئه و امریکا هم شاه را تحویل نمی داد لذا تسخیر این محل فتنه اشتباه نبود ولی سفارت عربستان اینگونه نبود. لذا حمله به سفارت عربستان اشتباه بود ،در حالی که رهبری حمله به سفارت خبیث انگلیس را اشتباه دانستند.

ویرایش شده در توسط mahdi313
  • Upvote 4
  • Downvote 4

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
سلام
شاید و احتمالا من تنها کسی باشم که اینجا معتقده حمله به سفارت سعودی حرکتی درست منطقی و حساب شده بود.
لحظه ای به فاجعه منا و واکنش جامعه اسلامی به ان فکر کنید. 
هیچ و فراموشی
در حالی که تقریبا از تمام جهان اسلام تلفات بود.
باید به این اقدام سعودی پاسخی فیزیکی داده میشد که کل جهان بفهمه ما در قبال هزینه دادن در برابر سعودی نمی ترسیم. این حرکت ضمن انتقال پیام هزینه بسیار کمی ببار اورد.
در ضمن سعودی قصد داشت شهادت نمر باقرالنمر را درلابلای اعدام دسته جمعی تروریست ها محو کنه اما به لطف این حمله خبر شهادت نمرهم به همراه تسخیر سفارت جهانی شد و تا زمانی که این اتیش روشنه اسم و افکار ایشون پخش میشه.
  • Upvote 8
  • Downvote 8

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر

 

سلام
شاید و احتمالا من تنها کسی باشم که اینجا معتقده حمله به سفارت سعودی حرکتی درست منطقی و حساب شده بود.

بنظر من مصداق ریختن آب در آسیاب دشمن همین اقدام بود چون برای عربستان یک موج تبلیغاتی ایجاد کرد که روی اون موج سوار شد و تبدیل شد به مدعی و کسی که قانون حق رو به اون میده

یعنی هم یک سر از شیعه بریدن و هم طلب کار شدن

و ما به عنوان صاحب خون بدهکار و محکوم هم شدیم

دیگه از این بدتر نمیشد

  • Upvote 13

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر

سلام دوستان،

نوع واکنش نشون دادن مقامات ایران در این وقایع اخیر بین ما و عربستان (چه در منا، چه در حادثه فرودگاه جده، چه در حادثه اعدام اخیر)، کاملاً داره نشون میده که مقامات ما برای واکنش نشون دادن و هماهنگ کردن نوع واکنش ها، به 24 الی 48 ساعت زمان نیاز دارن. این درحالیه که ما مردم، علاقه به شنیدن واکنش های سریع داریم و یه مقدار صبرمون کم هست. این مسأله در مورد خود من، بشخصه، اینجوری هست که وقتی یک تعرضی به ایران میشه، شدیداً احساس سرخوردگی میکنم و فکر میکنم الان طرف مقابل داره از احساس ظفرمندانگی(!!) خفه میشه. ولی بعدش که کم کم واکنش های مقامات ایران شروع میشه، این احساس از حالت بازندگی محض، به حالت تعادل تغییر میکنه.

 

در خصوص حوادث چند روز اخیر، وقتی اعدام انجام شد، به نظر می رسید که عربستان یکی از ایران جلو افتاد، تو این فاصله که مقامات ایران تصمیم بگیرن دقیقاً چه واکنشی نشون بدن، حمله به سفارت و واکنش برق آسای عربستان به اون باعث شد احساس کنم عربستان 2 تا از ایران جلو افتاده.

اما اقدامات مقامات داره به سمتی میره که بتونن بحث سفارت رو یه جورایی ماستمالی کنن (صحبت های امروز و دیروز روحانی، ظریف، فرمانده ناجا، دادستان کشور و ...)، تا بهونه رو از دست عربستان بگیرن و اگه وزیر خارجه عربستان پس فردا هرکجا که رفت و خواست با مقامات اون کشورها صحبت کنه، وقتی بخواد غیبت ایرانی ها رو بکنه و بگه ایرانی ها سفارت ما رو آتیش زدن و به قراردادهای دیپلماتیک پایبند نبودن، حداقل بخشی از پاسخ هایی که می شنوه این هست که " اون حمله کار مردم خشمگین بوده و مقامات ایران با عواملش برخورد کردن". این مسئله منجر به این میشه که وضعیت "عربستان 2 - ایران 0"،  به وضعیت "عربستان 1 - ایران 0" تبدیل بشه.

احتمالاً کم کم، با بازی با سایر کارت ها، ایرانی ها بتونن این وضعیت رو باز به تعادل عربستان 0 - ایران 0 برسونن.

 

وضعیت مشابه اختلافات ایران و عربستان، در دنیا  زیاد رخ داده و ایران و عربستان، تنها همسایگانی نیستن که دوست دارن "سر به تن اون یکی" نباشه، اما به دلیل تساوی نسبی قدرت، هیچ وقت امکان حذف همدیگر رو از منطقه ندارن و در نهایت باید کیک قدرت رو با هم تقسیم کنن و با هم کنار بیان.

البته منظورم به هیچ عنوان، این نیست که ما الان باید با عربستانِ "محمد بن سلمان" و "جبیر" کنار بیایم. بلکه صرفاً میخوام به کسانی که احساس سرخوردگی شدید دارن (نظیر خودم تا دیروز)، بگم که "ما در وضعیت باخت مطلق دربرابر عربستان نیستیم" و "هیچ وقت هم نباید منتظر وضعیت بُرد مطلق در برابر عربستان" باشیم.

این نیز بگذرد...

  • Upvote 7
  • Downvote 2

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر

سلام دوستان،

نوع واکنش نشون دادن مقامات ایران در این وقایع اخیر بین ما و عربستان (چه در منا، چه در حادثه فرودگاه جده، چه در حادثه اعدام اخیر)، کاملاً داره نشون میده که مقامات ما برای واکنش نشون دادن و هماهنگ کردن نوع واکنش ها، به 24 الی 48 ساعت زمان نیاز دارن. این درحالیه که ما مردم، علاقه به شنیدن واکنش های سریع داریم و یه مقدار صبرمون کم هست. این مسأله در مورد خود من، بشخصه، اینجوری هست که وقتی یک تعرضی به ایران میشه، شدیداً احساس سرخوردگی میکنم و فکر میکنم الان طرف مقابل داره از احساس ظفرمندانگی(!!) خفه میشه. ولی بعدش که کم کم واکنش های مقامات ایران شروع میشه، این احساس از حالت بازندگی محض، به حالت تعادل تغییر میکنه.

 

در خصوص حوادث چند روز اخیر، وقتی اعدام انجام شد، به نظر می رسید که عربستان یکی از ایران جلو افتاد، تو این فاصله که مقامات ایران تصمیم بگیرن دقیقاً چه واکنشی نشون بدن، حمله به سفارت و واکنش برق آسای عربستان به اون باعث شد احساس کنم عربستان 2 تا از ایران جلو افتاده.

اما اقدامات مقامات داره به سمتی میره که بتونن بحث سفارت رو یه جورایی ماستمالی کنن (صحبت های امروز و دیروز روحانی، ظریف، فرمانده ناجا، دادستان کشور و ...)، تا بهونه رو از دست عربستان بگیرن و اگه وزیر خارجه عربستان پس فردا هرکجا که رفت و خواست با مقامات اون کشورها صحبت کنه، وقتی بخواد غیبت ایرانی ها رو بکنه و بگه ایرانی ها سفارت ما رو آتیش زدن و به قراردادهای دیپلماتیک پایبند نبودن، حداقل بخشی از پاسخ هایی که می شنوه این هست که " اون حمله کار مردم خشمگین بوده و مقامات ایران با عواملش برخورد کردن". این مسئله منجر به این میشه که وضعیت "عربستان 2 - ایران 0"،  به وضعیت "عربستان 1 - ایران 0" تبدیل بشه.

احتمالاً کم کم، با بازی با سایر کارت ها، ایرانی ها بتونن این وضعیت رو باز به تعادل عربستان 0 - ایران 0 برسونن.

 

وضعیت مشابه اختلافات ایران و عربستان، در دنیا  زیاد رخ داده و ایران و عربستان، تنها همسایگانی نیستن که دوست دارن "سر به تن اون یکی" نباشه، اما به دلیل تساوی نسبی قدرت، هیچ وقت امکان حذف همدیگر رو از منطقه ندارن و در نهایت باید کیک قدرت رو با هم تقسیم کنن و با هم کنار بیان.

البته منظورم به هیچ عنوان، این نیست که ما الان باید با عربستانِ "محمد بن سلمان" و "جبیر" کنار بیایم. بلکه صرفاً میخوام به کسانی که احساس سرخوردگی شدید دارن (نظیر خودم تا دیروز)، بگم که "ما در وضعیت باخت مطلق دربرابر عربستان نیستیم" و "هیچ وقت هم نباید منتظر وضعیت بُرد مطلق در برابر عربستان" باشیم.

این نیز بگذرد...

البته باید اینرو هم در نظر بگیرید که این بازی ها مثل لیگ!

 

میتونه چندیدن بار رخ بده! و نتیجه های متفاوتی بده!

 

مثل بازی زهران علوش! که مرگش و زدنش توسط ایران و سوریه مثل !باخت مالدیو مقابل ایران بود! icon_cheesygrin

 

امریکا و اروپا با اون همه مراودات اقتصادی نتسوستن در سخت ترین تحریم ها ایران رو به زانو در بیارن!

 

چه برسه به این کشورهایی که منافعشون در رابطه با ایران بیشتر بوده تا ایران!

 

و اکثر این واکنش های مقطعی هست و گذرا!

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر

البته باید اینرو هم در نظر بگیرید که این بازی ها مثل لیگ!

میتونه چندیدن بار رخ بده! و نتیجه های متفاوتی بده!

مثل بازی زهران علوش! که مرگش و زدنش توسط ایران و سوریه مثل !باخت مالدیو مقابل ایران بود! icon_cheesygrin

امریکا و اروپا با اون همه مراودات اقتصادی نتسوستن در سخت ترین تحریم ها ایران رو به زانو در بیارن!

چه برسه به این کشورهایی که منافعشون در رابطه با ایران بیشتر بوده تا ایران!

و اکثر این واکنش های مقطعی هست و گذرا!

میدونی قشنگی این موضوع نفت چیه.که ایران 5 ماه نفت زیادی رو وارد بازار کنه بعد نفت بیاد زیر 10 دلار.جنگ یمن هم به صورتی پیش بره که نیرو های جنوب عقب نشینی سنگین کنن.و انصار الله هزینه های نظامی عربستان رو بالا ببره.بعد اون موقع قیافه سعودیا دیدن داره
  • Upvote 5
  • Downvote 1

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر

ایجاد یک حساب کاربری و یا به سیستم وارد شوید برای ارسال نظر

کاربر محترم برای ارسال نظر نیاز به یک حساب کاربری دارید.

ایجاد یک حساب کاربری

ثبت نام برای یک حساب کاربری جدید در انجمن ها بسیار ساده است!

ثبت نام کاربر جدید

ورود به حساب کاربری

در حال حاضر می خواهید به حساب کاربری خود وارد شوید؟ برای ورود کلیک کنید

ورود به سیستم

  • مطالب مشابه

    • توسط End
      سخنی با خوانندگان محترم:
      در مطلب پیش رو سعی بر این شده که به مختصری از شرایط فرهنگی و اجتماعی و تاریخی اعراب پیش از اسلام پرداخته شود. در این نوشته اصل بر رعایت صداقت تاریخی و امانت است و در گرداوری آن از منابع با عقاید گوناگون کمک گرفته شده است. گرد آوری مطالب تاریخی هیچ گاه خالی از اشتباه نیست، علی الخصوص که این مطالب در رابطه با مسائل حساسیت بر انگیز مذهبی باشد. در نتیجه از دوستان خواننده این مطلب درخواست میشود درصورت وجود اشتباه، به منظور تکمیل و اصلاح این مطلب بنده را یاری کنند.
       

      پیشگفتار:
      سرنوشت پیامبران و قومشان و نتایجی که از آن کسب کرده اند را میتوان یکی از مهمترین نشانه های حقانیت آن ها به حساب آورد. این نتایج بعضا چنان معجزه آسا و خیره کننده هستند که در حالت معمول موارد مشابهی برای آنها یافت نمی شود. برای نمونه مسیح (ع) در دل امپراطوری قدرتمند روم شرقی به پیامبری رسید. در سرزمینی که تعداد نامعلوم خدا توسط مردم پرستیده میشد و پیامی که آورد چنان در دل ها رسوخ کرد که در مدت کمتر از چند سده مسیحیت در سه قاره گسترش یافت! از حبشه در آفریقا گرفته تا امپراطوری قدرتمندی چون روم که روزی دشمن مسیحیت بود و همچنین طیف کثیری از اقوام در خاورمیانه و ...! در اسلام نیز ما با چنین پیشرفت معجزه آسایی رو به رو هستیم. محمد (ص) در سن چهل سالگی در جامعه ای بدوی به پیامبری برگزیده شد که جز غارت و ستیز دستاوردی نداشتند و هر روز به بهانه ای با یکدیگر در جنگ بودند و شعرا و نام آوران عرب روزگاری برای بدست آوردن شرافت، خود را به پای پادشاهان ایران و روم می انداختند. در شبه جزیره عربستان اگر در جایی تمدنی دیده میشد به پاس قرابت با ایران یا روم بود. و از دست آورد هایشان در آن ادوار، جز پاره ای از روایات افسانه گونه چیزی بجا نمانده است. در چنین محلی که محمد(ص) شدیدا زیر فشار فرهنگی و البته فشار عوامل ثروت و قدرت  در مدت کمتر از سیزده سال توانست بنیان نخستین حکومت اسلامی را در یثرب بنا نهد که تا پایان عمر ایشان این حکومت به چنان وسعت و قدرتی رسید که در سرحدات خود به تقابل با روم شرقی می‌پرداخت.
       
      قسمت اول: قبیله و معنای متفاوت آن در بین اعراب
       

       
      اعراب از قبل اسلام در پهنه ی وسیعی از خاورمیانه حضور داشتند. و بر خلاف تصور عموم مردم، فتوحات پس از اسلام به تنهایی سبب استقرار آن ها در این پهنه نشد. در تاریخ موجودیت اعراب با سامی نژاد ها گره خورده است. این حضور آنقدر چشمگیر بود که رومیان و یونانیان مناطق عرب نشین را به سه ناحیه عربستان خوشبخت و عربستان بیابانی و عربستان سنگی تقسیم کرده اند که حدود این مناطق از دریای سرخ و شبه جزیره عربستان شروع شده و از سویی به مرز های روم آن روزگار در شامات رسیده و در سوی دیگر در عراق امروزی به رود فرات ختم می شود. در رابطه با وضعیت اعراب قبل اسلام باید به این موضوع اشاره کرد، پیشینه تاریخی که برای آنها ذکر شده به ۲۰۰ سال قبل از سال عام الفیل محدود می شود. عام الفیل همان سالی است که گفته میشود محمد(ص) در آن دیده به جهان گشود. البته این بدان معنا نیست که اعراب قبل از آن موجودیت خارجی نداشته اند‌. برای مثال در دبیره های هخامنشی از آن ها بعنوان خراج گذاران عصر داریوش بزرگ یاد شده است. اما آنچه از این گفته پیداست، اعراب تهی از پیشینه تاریخی و تمدنی غنی بودند و آنچه در آنها یافت می‌شد در حقیقت از هم نشینی و یا دست درازی دیگر اقوام بود. این همان زمانیست که قرآن از آن به عنوان دوره جاهلی اعراب یاد می‌کند.
       

       
      نگاره ای از سرباز ساتراپی عربیا در مقبره خشایارشا، واقع در نقش رستم که بصورت نمادین به شکل یکی از ستون های شاهنشاهی به نمایش در آمده است.
       
      با نگاهی به زندگی اعراب در آن اعصار می توان دریافت که تفاوت عمده‌ای میان نوع زندگی آنان با زندگی مردم ایران و روم و حتی در نزدیکی آنها با دولت های نچندان نامی حبشه دیده میشد. در آن روزگار ایران و روم حکومت مرکزی داشتند حکومتی که تمام شؤون جامعه را از حیث قانون و عمل به قانون و وادار کردن همه به تابعیت از آن در دست داشتند و تمام زوایای آن جامعه زیر سلطه نظامی واحد قرار گرفته بود، به طوری که در هر گوشه آن وجود حکومت مرکزی احساس می‌شد. این در حالی بود که در جزیرة العرب در هر ناحیه ی آن، مردم بر پایه نسبت خانوادگی مشترک به عنوان یک قبیله گرد آمده بودند و هر یک در جغرافیای حضور خود اعمال قدرت می‌کردند. هیچ قبیله‌ای بر دیگری اعمال نفوذ نداشت مگر در داد و ستد و جنگ! جنگ بین قبایل هم نامنظم بود و بیشتر به دعوایی نامنظم و خانوادگی شباهت داشت. این مطلب نشانگر پراکندگی و تضاد بسیار عمیق بین قبایل است. باید گفت برای وحدت در میان یک امت فرهنگی لازم است که نقاط مشترک آنها را در خود جمع کرده و مردمی را گرد هم بیاورد. در شبه جزیره عربستان چنین تفکر یکنواختی وجود نداشت و هدف واحدی برای آنها مطرح نبود. در کنار کعبه هر قبیله بتی مخصوص به خود داشت و بدین ترتیب حتی در این زمینه هم تضاد و خودبینی دیده می‌شد. شرایط سخت و طاقت فرسای جزیرة العرب بر این اختلاف دامن می‌زد. مناطق حاصلخیز و دارای آب محدود و با فاصله زیاد از هم بودند. راه‌های محدودی وجود داشت که آنها هم زیر سلطه راهزنان دیگر قبایل بوده و تحت نفوذ قدرت های خارجی اداره میشد.
       

       
      در این شرایط دشوار اگر قبیله‌ای قادر بود تا چراگاهی را از چنگ دیگری در آورد این کار را بی درنگ می‌کرد. هیچ قبیله ای از این نظر در امنیت نبود و جنگ های بسیار با دلایل ساده و بعضا نا مأنوس بین آن ها رخ می داد. مشخص است که جنگ یکی از رایج ترین اعمال در بین آن ها بود آن چنان که عده ای برای کسب شهرت و آزمون جنگاوری خود مسیر نزاع را هموار میکردند. این جنگ از سر منع ازدواج یک زوج در دو قبیله می‌توانست شکل بگیرد تا بر سر شرایط تجارت و پاسداری از کاروان ها و ... که البته همانطور که گفته شد هیچ کجای آن به جنگ نمی‌ماند و بیشتر به یاغی گری و غارت و دعوای عشیره ای شباهت داشت. در نتیجه از این حیث قبیله جایگاه ویژه‌ای پیدا میکرد. بقای افراد به بقای قبیله گره خورده بود. هر کسی را با قبیله‌اش می‌شناختند و در نتیجه خدای این مردم هم در حقیقت قبیله آنها بود و بت ها هم نمادی برای اعلام وجود هر قبیله بودند و هرچه بزرگان این قبیله ها می‌گفتند هم، حقیقت تام برای آن ها محسوب می‌شد. با این اوصاف هرچه افراد یک قبیله زیادتر بود افتخار آن هم بیشتر میشد. این افراط تا آنجا پیش رفت که در سوره تکاثر قرآن، خداوند خطاب به مشرکان می گوید که آنها به منظور بزرگ نشان دادن تبار خود حتی دست به شمارش مردگان خود می‌زدند. نعمان در خطاب به پادشاه وقت ایران گفت که جز عرب کسی به نسب خود آگاهی ندارد و جز عرب از هر کسی اجدادش را بپرسی آنها را نمی‌شناسد. در حقیقت گذشتگان و نژاد چیزی نبود که اعراب بتوانند اشتباهی هر چند سهوی را به آنها نسبت دهند. شاید تا اینجا مطلب روشن شده باشد که پیامبر اسلام چه کار دشواری در پیش داشت. بخصوص وقتی بدانیم یکی از مهمترین اقدامات پیامبر مقابله با همین برتری جویی نژادی بوده است‌. عملا هر قدمی که به جهت آگاهی و یا مخالفت با سنت های گذشتگان آنها برداشته میشد، از نظرشان نوعی توهین تلقی میگردید. شاید جالب باشد بدانید که بت پرستی اعراب نیز ریشه در همین افراط دارد! یعقوبی در تحلیل خود از بت پرستی و عوامل آن می‌گوید:«بت پرستی از هنگامی آغاز شد که وقتی یکی از مردم می‌مرد، اقوام او مجسمه‌ای از وی ساخته و به یاد او آن را محترم می‌داشتند فرزندان آنها پس از سال‌ها گمان کردند که این‌ها خدایان آنان هستند» . شاهد این امر می‌تواند سخن مشرکین با پیامبر (ص) باشد که می‌گفتند:
      این بت ها اقوام گذشته هستند که مطیع خدا بوده و ما صورتی از آنها ساخته و عبادتشان می‌کنیم. در مورد سه بت مشهور یعوق و یغوث و نسر گفته شده: از قوم نوح بودن و افرادی صالح بودند و بعدها مجسمه آنان به صورت بت درآمد. در مورد لات نیز گفته شده او در واقع مرد صالحی بوده است که غذا برای حاجیان درست می‌کرده وقتی او مرد، تمثالی از او درست کردند و بر آن بنایی ساخته‌اند و اسمش را بیت الربه نهادند. ابن قیم می‌گوید؛ تعظیم مردگان سبب شد تا کم کم صورت هایی از آنها به شکل بت ساخته شود. زمانی که محمد(ص) مکه را فتح کرد در درون آن ۳۶۰ بت وجود داشت. در حقیقت ما با سرزمینی طرف هستیم که ۳۶۰ اعتقاد و ۳۶۰ تضاد در آن میتوان شمارش کرد!
       

       
       اوضاع اعراب از ابتدا این گونه نبود. اعراب شهر مکه خود را از نسل عدنان می‌دانستند، که در نتیجه نسب آنها به اسماعیل (ع) باز میگشت. از این گفته مشخص است که نخستین اعراب موحد بودند اما به تدریج به سوی شرک گرایش پیدا کردند. از این منظر اعراب مکه در کنار بنی اسرائیل بودند که به دین حضرت ابراهیم گرایش داشتند و در حقیقت ریشه نسبی مشترک در آن ها می توان یافت. در سال‌های مانده به بعثت پیامبر، افرادی در بین اعراب پیدا شده‌اند که خواهان بازگشت به دین ابراهیم بودند. آنها شروع به تبلیغ علیه اعتقادات آن روزگار اعراب کردند. از معروف‌ترین این افراد ورقة بن نوفل بود که در جستجوی دین خدای یگانه به این سو آن سو رفت و در نهایت مسیحیت را پذیرفت. زید بن عمر شخص دیگری بود که به روایت تاریخ در بین اعراب از بازگشت به آئین ابراهیم سخن گفت. بسیاری از رسوم مشرکین مکه همان چیزی بود که ابراهیم به اجدادشان آموخته بود ولی آنها آنرا شرک آلود کرده بودند. برای مثال اعراب جاهلی نیز به رسومی چون ختنه و کفن و دفن میت و ازدواج نکردن با محارم و حج بیت الله الحرام معتقد بودند. آنها حتی شعار معروف تلبیه را نیز داشتند اما آن را به نوعی شرک آمیز کرده بودند. ( تلبیه همان شعار لبیک اللهم لبیک لاشریک ... است که حاجیان در حین طواف خانه خدا می‌گویند). اعراب جاهلی به افرادی از خود که ختنه کرده و به حج می رفتند حنیف میگفتند . این در حالی است که به پیروان حضرت ابراهیم در گذشته حنیف گفته میشد! این بدان معناست که این کلمه از گذشته های دور در بین اعراب زبان به زبان چرخیده و تغییر معنا یافته است.
       
       
      قبیله قریش زادگاه قدرت
       
      قریش نامی آشنا و از پر نفوذترین قبایل در میان عرب بوده و بعد اسلام نیز تا قرن‌ها بر جهان اسلام حکومت کرده است. خلفا تا پیش از امپراتوری عثمانی همیشه قریشی بودند. اعراب کسانی را که از نسل مضر بن کنانه باشند را قریشی می گویند. در علم تبارشناسی عرب نیای مضر بن کنانه به اسماعیل (ع) باز میگردد. قریش در آن دوره از آنجا که امور حج را بر عهده داشت به شهرت و ثروت زیادی رسید. امور کعبه در دوره ای به قصی و هاشم و سپس به عبدالمطلب که همه از نسل مضر بودند سپرده شد. در دوران قصی مراسم حج  شکل جدیدی به خود گرفت و این تغییرات زمینه ساز قدرت یافتن قریش در بین دیگر قبایل عرب گردید. در این ایام مردم عرب از نقاط دور دست به این مکه می آمدند تا هم به تجارت بپردازند و هم خدایان پر تعداد کعبه را پرستش کنند. بنوعی مکه و کعبه آن میعاد گاه اعراب بود. در این شهر بازار هایی بر پا میشد که از غرب و شرق عالم تجار به آن رجوع می کردند. راه تجاری مهمی از روم شرقی به یمن و در نهایت به هند ختم می شد که این مسیر از قطب های اقتصادی آن روزگار محسوب می شد که البته نکته مهم برای ما این است که شهر های مکه و یثرب هم در مسیر آن رونق یافته بودند.
       

       
       در بین قریش طایفه بنی هاشم به طور خاص که پیامبر اسلام نیز از آنان بود دارای مقبولیت و شهرت بیشتر گردید. همان طور که گفته شد بعد هاشم، عبدالمطلب زمام امور حج را بر عهده گرفت. وی پدر بزرگ پیامبر اسلام است و او از اعرابیست که قبل اسلام طبق سنت خاندان خود به دین حنفیت معتقد بود و خدای یکتا را می پرستید. عبدالمطلب بعد مرگ والدین محمد(ص) سرپرستی او را پذیرفت و در نتیجه آن محمد(ص) در محیطی با اعتقادات دین حنفیت زندگی میکرد.
       
      از تاریخ چنین بر می‌آید که قریش در میان اعراب به شرافت و عزت معروف بوده و معمولاً با عناوینی چون «آل الله» و «سکان حرم الله» خوانده می‌شدند و مردم آنها را به عنوان بزرگ و شریف قبول کرده بودند. باید افزود که این شهرت در همه طوایف قریش نیست، بلکه تنها در خاندان قصی و بعد از او خاندان هاشم و عبدالمطلب بود چرا که وجود این افراد در نهایت سبب شهرت قریش گردید.
       
      هنگام ظهور پیامبر اسلام در میان طایفه های قریش، از بنی هاشم عباس بن عبدالمطلب مسئولیت آبرسانی به حجاج را بر عهده داشت و از طایفه بنی امیه، ابوسفیان ریاست سپاه قریش را بر عهده داشت. این جبهه بندی در میان قریش تا قرن ها بعد ادامه پیدا کرد. البته باید توجه شود که طوایف دیگر از قریش هم بودند که نقشی در امور حج داشتند اما نقش آنها به پر رنگی دو طایفه نامبرده نبود.
       

       
      دیگر قبایل عرب متوجه عظمت کعبه و نقش آن در فزونی قدرت قبیله قریش شدند در نتیجه برخی از آن ها در مناطق خود نیز کعبه هایی ساختند تا قبیله خود را برای رفتن به مکه بازدارند. این کعبه ها از بسیاری از جهات همچون وجود سنگی مانند حجر الاسود(سنگ سیاه) تا ارکان کعبه به آنچه در مکه بود شباهت داشتند. برای مثال در یمن پرستشگاهی در شهر غَیمان قرار داشت و «حجر الأحمر» یا سنگ سرخ در آن استفاده شده بود و همچنین کعبه ی شهر العَبلات در جنوب مکه، که «حجر الأبیض» یا سنگ سفید داشت!
       
      ادامه دارد ...
       
      این مطلب برای انجمن mililtary.ir  گرداوری شده و هر گونه برداشت از آن با ذکر نام نویسنده و این انجمن بلامانع است. 
       
      نویسنده و گرداورنده: Navard 
       
      منابع و ماخذ:
       
      کتاب تاریخ سیاسی اسلام(جلد1) / نویسنده: رسول جعفریان
      کتاب گنجینه تاریخ ایران(جلد نهم)/ نویسنده: عبدالعظیم رضایی
      کتاب دو قرن سکوت( ویرایش دوم) / نویسنده: عبدالحسین زرین کوب
       
      لینک
       
    • توسط aminor
      بسم الله الرحمن الرحیم
       
      منفک شده از تاپیک تحولات یمن
      1399/11/09
       
      تاپیکهای مرتبط با محوریت حمله به آرامکو
      UAV kent 2.0 concept: عملیات تن ماهی
      سپر صحرا : بررسی شبکه دفاع هوایی ارتش عربستان سعودی
       
       
       منابع یمنی : شلیک موشک قاهر1 به شرکت نفت آرامکو در جیزان عربستان
       

       

  • مرور توسط کاربر    0 کاربر

    هیچ کاربر عضوی،در حال مشاهده این صفحه نیست.