reza4087

تهاجم ارتجاع عرب ( به رهبری آل سعود ) به یمن / خبر ، گزارش ، تحلیل و ... (1)

Recommended Posts

دلیل اولش اینه که از سد پاتریوت نمی تونن عبور کنن ، دلیل دوم اینه که تاسیسات و میادین نفتی عربستان در نزدیکی خلیج فارس هستن و یمن موشکی نداره تا به اونجا برسه

ما موشکی داریم که از سد ضد موشکای اونا بگذره ؟ بهشون برسونیم . البته مثل اینکه عربستان از دریای سرخ هم صادرات نفت داره . . حتما یه سری تاسیسات اونجا هست. 

http://guilanian.ir/wp-content/uploads/2015/07/N-4.jpg

http://www.petronet.ir/documents/1842028/0/map1.gif?t=1358169286525

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر

ما موشکی داریم که از سد ضد موشکای اونا بگذره ؟ بهشون برسونیم . البته مثل اینکه عربستان از دریای سرخ هم صادرات نفت داره . . حتما یه سری تاسیسات اونجا هست. 
http://guilanian.ir/wp-content/uploads/2015/07/N-4.jpg
http://www.petronet.ir/documents/1842028/0/map1.gif?t=1358169286525


احتمالا تنها موشکی که بتونه از سد دفاع موشکی رد سجیل باشه اون هم به واسطه سرعت زیادش (فقط من درباره موشک اسکندر می تونم با قطعیت بگم که می تونه از دفاع موشکی پاتریوت عبور کنه بقیه احتمالات هست)
استراتژی ایران در عبور از دفاع موشکی حجم بالای شلیک با موشک هایی مثل فاتح و در کنارش راکت های برد بلند و ارزان قیمت زلزال هست و استفاده از موشک های ضد رادار هرمز
فعلا از موشک مهمتر رساندن ،موشک های ضد زره مثل طوفان و ضد هوایی به دست حوثی هاست که اثر زرهی ائتلاف عربی رو از بین ببرن
  • Upvote 2

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر

من هم شما رو ارجاع میدم به لیست بلند و بالایی از انواع توهین ها و اقدامات دشمنانه و توهین آمیز و سایر موارد از اعراب بر علیه ایران که حتی در حرف هم پاسخ هم سطح و متقابلی به اونها داده نشده است چه برسد به عمل .دوست عزیز صبر ما زیاده ولی احتمال داره پاسخ هایی که شما وعده اش را دادید به عمر ما قد ندهد.... فراموش نکنید پاسخ هر اقدام و صحبتی را باید سریع داد تا اثر بخشی و تاثیر اون حفظ بشه و افکار عمومی داخلی و خارجی متوجه واکنش ما بشوند نه اینکه چند سال بعد که کسی دیگه یادش نمیاد...در خصوص ریگی هم جزء استثنا های ما بود البته بعد از چندین سال ناامنی در شرق کشور و تعداد بسیار زیادی عملیات تروریستی موفق که کم کم داشت آبروی سازمانهای امنیتی و اطلاعاتی مارو به کل می برد.

خب اگه اونایی که لفطی هست لفطی جواب داده میشه به عنوان مثال سخنان پراکنی جبیر که مسوولین ما در جواب گفتن اقای جبیر در حد و وزنش سخن بگه اونایی که هم عملی بود به لطف رسانه های بیگانه یک چهره ی جنایتکار و سفاک از ما درست کردن حالا که کم کم داره چهره ما بهتر میشه کافیه ما یک کاری بکنیم که صد عربستان باشه طوری شانتاژ خبری بکنن که تا ده ها سال مارو محکوم کنن و ... وگرنه همونطور که دوبار با بمب امریکایی ها رو یک بار در بیروت و یکبار در عربستان ترکوندیم الانم میتونیم بلایی بدترش رو سر چهارتا سعودی بیاریم اما همه منتظر پاسخ ما هستن حتی خود سعودی ها اما خب جواب زمانی داده میشه که همه چی تمام شده و خیالشون راحته که دیگه تمام قضیه اما یکدفعه آنچنان ضربه میشن که خودشون بمونن حالا این روش ما بوده اگه الان بدلیل جو ضد سعودی تو کشور روش تغییر بدن الله اعلم در آخر بگم دیر و زود داره سوخت و سوز نداره بالاخره تقاص این خون های به ناحق ریخته شده داده میشه
  • Upvote 1
  • Downvote 1

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
بعضی دوستان تا میگیم پاسخ عربستان رو باید داد با یک جواب غیر منطقی و مغلطه میگن که: یعنی حمله کنیم به عربستان. خیر ، اما مسئولین باید به سخنان پاسخ درخور بدهند. مثلا در برابر اماراتی ها سفر به جزایر سه گانه بهتنرین پسخ است. یا تهدید به کاهش روابط اقتصادی(که دیدید امارات برای منافع قتصادی بسیار، پیرو عربستان نشد. یا در مواردی با اقدامات دیپلوماتیک در سازمان ملل( که دولت نمیدونم چرا هیچ فعالیتی در این زمینه نداره الله اعلم یا احضار سفیران کشورها، که اونهم انجام نمیشه در نود درصد ایام. احضار سفرا به نوعی دست پیش رو گرفتن هست . یا مثلا ایجاد نظارت سختگیرانه تر در مسیر هواپیماهای عبوری از حریم هوایی : مثلا بگن فلان هواپیما مجوزش هنوز صادر نشده و باید خارج بشه( مثل اقدام سعودی ها درمورد چند هواپیمای مسافری ما یا اقدام خود ما در برابر هواپیمای مرکل یا بازرسی از هواپیماها که در بعضی کشورها از هواپیماهای ما انجام میشه. اقدامات بالا هیچ بار سیاسی و دیپلوماتیک خاصی ندارند ، و به نوعی نششان دهنده اقتدار و یا خشم کشور ما هست. حداقل حس ترس ما یا بی تفاوتی ما رو به دشمن نمیرسونه و اونهارو گستاختر نمیکنه. انصافا بدور از هر جبهه گیری سیاسی، منصفانه نگاه کنید، ایا راهبردهای ما در این مدت دشمن رو به طور بی سابقه ای گستاخ نکرده(حالا با هر توجیهی) امنیت ملی و اقتدار ملی و صد صد صد البته غرور ملی قابل هزینه کردن و معاوضه نیست! ما داریم به دشمنان پیوسته سیگنال میدیم که از درگیری هراس داریم و از تنش گریزان هستیم درحالی که این اقدام اشتباهی هست. ما باید تهدید زدایی کنیم نه تنش زدایی. و جنگ اخرین اقدام هست اما قبل اون هزار راه هست که متاسفانه ما استفاده نمیکنیم و از عزت ملی مایه می گذاریم
  • Upvote 5
  • Downvote 3

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
سلام
محاصره پایگاه سعودی در خوبه (جیزان)
 
اجساد مزدوران سعودی به همراه مدارک شناسایی
  • Upvote 3

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر

بعضی دوستان تا میگیم پاسخ عربستان رو باید داد با یک جواب غیر منطقی و مغلطه میگن که: یعنی حمله کنیم به عربستان. خیر ، اما مسئولین باید به سخنان پاسخ درخور بدهند. مثلا در برابر اماراتی ها سفر به جزایر سه گانه بهتنرین ....

ایران منتظره برجام اجرایی بشه نمیخواد داخل بازی عربستان بشه که داره آخرین جفتک هاشو واسه بر هم زدن برجام میندازه... قطعا حماقتهای سعودی بی پاسخ نمیمونه البته به وقت  خودش

  • Upvote 7
  • Downvote 1

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر

فیلمی دیدم از شلیک چند موشک کروز ضد کشتی در شب که متعلق به المسیره بود ، کسی تصویری یا منبعی داره که نشون بده ناوهای سعودی آسیب دیده باشند ؟

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر

بسم تعالی

 

http://goo.gl/kYvjsE

 

باز یکی از تحلیلهای در سطح بسیار بسیار آبدوغ خیاری !

 

غرب زبان ایران را بهتر میفهمد و از اینجور خوش خیالیها ...

 

یاد دوتا بچه افتادم که داشتن دعوا میکردند ! یکیشون با مشت میزنه تو چشم اون یکی ، مادر بچه کتک خورده از ترس اینکه آبروش نریزه میگه : آخی ... زد تو چشم پسرم ، ببین دیگه چقدر دوستش داره ، آوخخخخخخخخی !!!

 

حالا نوبت ماست بگیم توهم رفاقت ( البته همون بر عکس توهم توطئه است ، حالا دیدید ما هم چیزائی بلدیم !! خخخخ) .

 

با پوزش از اسپم !

  • Upvote 5
  • Downvote 3

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر

بسم تعالی

 

http://goo.gl/kYvjsE

 

باز یکی از تحلیلهای در سطح بسیار بسیار آبدوغ خیاری !

 

غرب زبان ایران را بهتر میفهمد و از اینجور خوش خیالیها ...

 

یاد دوتا بچه افتادم که داشتن دعوا میکردند ! یکیشون با مشت میزنه تو چشم اون یکی ، مادر بچه کتک خورده از ترس اینکه آبروش نریزه میگه : آخی ... زد تو چشم پسرم ، ببین دیگه چقدر دوستش داره ، آوخخخخخخخخی !!!

 

حالا نوبت ماست بگیم توهم رفاقت ( البته همون بر عکس توهم توطئه است ، حالا دیدید ما هم چیزائی بلدیم !! خخخخ) .

 

با پوزش از اسپم !

دوست عزیز کلیات تحلیل که تایید نمیشه بنظرم، اما چنتا سوال:

ایا منافع ما در تقابل غرب بیشتر تامین میشه یا در تعامل (البته نه هر تعاملی)؟

در تقابل با غرب،رقیبان/دشمنان منطقه ایی بیشتر سود میبرند یا در تعامل درست با دنیا(شرقی غربی افریقایی!)؟

چه باید بکنیم و چه مسیری را باید طی بکنیم که منافع ملی حفظ بشه و با هزینه کمتر به پیشرفت بیشتر برسیم؟و بتونیم اهدافی را که داریم بهشون برسیم؟ لطفا تحلیل  خودتون را بفرمایید

*تعامل و ارتباطی با کشورهای دنیا خوبه که امنیت ملی ،تمامیت ارضی و استقلال کشور حفظ بشه و در راستای منافع کشور باشه - موافقید؟

ویرایش شده در توسط farid_mov2006
  • Upvote 1

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر

 

photo-2016-01-08-16-47-18.jpg

 

 

توی این نمودارها چندتا کشور نیست 

ژاپن، کره ، آلمان ، فرانسه، انگلیس، سوئد، نروژ، سویس

 

خب به نظرتون  بالاتر از این منابع چه منبعی هست ؟

یادم می آید می گفتند هنر است که خاک را طلا کنیم و می بینیم که شدنی است ما این همه منابع همچون طلا داریم ولی درگیری کل مشکل هستیم چون بلد نیستیم از دانش خود ارزش افزوده ایجاد کنیم

  • Upvote 2

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر

اين نمودار نشان ميده ما اگه نعمت خداداي نفت وگاز رو نداشتيم جهان سومي هم برامون زيادي بود ، شما آمريكا ، روسيه و چين رو ببينين توي اكثر موارد حضور دارن الكي نشدن ابر قدرت بلكه راه رو درست رفتن حالا اينا رو با خودمون مقايسه كنيد ما چي داريم براي گفتن نفت و گاز رو از ما بگيرن كه دارن ميگيرن با اين قيمت پايين ما هيچي نيستيم جز يك بادكنك براي همينه كه حرفمون برش نداره ، كشاورزي ما با اين همه زمين خوب براي كشاورزي زير خط فقر ،توي محصولات استراتژيك حرفي نداريم براي گفتن و توي يك جنگ احتمالي كارمون تمومه بايد براي ابر قدرت شدن ابزارش هم داشت نه فقط قدرت نظامي ، ما بايد اول ابزارش رو جور كنيم توي كشاورزي محصولات استراتژيك رو اولين فرصت حداقل خودكفا بشيم بعد به صادرات فكر كنيم بعداً ميتونيم دم از قدرت بزنيم ، درست راهي رو كه آفريقاي جنوبي و برزيل دارن ميرن ، همينجا از دولت مردان عزيزمون مي خوام به جاي التماس براي عزت و ابروي پاسپورت ، اون رو از راه درست بدست بيارن مثل كشورهاي پيشرو نه با مذاكره والتماس ، به اميد ديدن اون روز و سربلندي ايران عزيزمون ...


احسنت کاملا موافقم نفت و گازو از ایران بگیرن ایران میشه هم رده ی کشور های فقیر آفریقایی حتی پایین تر ویرایش شده در توسط alonboy
  • Upvote 4
  • Downvote 4

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر

ایجاد یک حساب کاربری و یا به سیستم وارد شوید برای ارسال نظر

کاربر محترم برای ارسال نظر نیاز به یک حساب کاربری دارید.

ایجاد یک حساب کاربری

ثبت نام برای یک حساب کاربری جدید در انجمن ها بسیار ساده است!

ثبت نام کاربر جدید

ورود به حساب کاربری

در حال حاضر می خواهید به حساب کاربری خود وارد شوید؟ برای ورود کلیک کنید

ورود به سیستم

  • مطالب مشابه

    • توسط End
      سخنی با خوانندگان محترم:
      در مطلب پیش رو سعی بر این شده که به مختصری از شرایط فرهنگی و اجتماعی و تاریخی اعراب پیش از اسلام پرداخته شود. در این نوشته اصل بر رعایت صداقت تاریخی و امانت است و در گرداوری آن از منابع با عقاید گوناگون کمک گرفته شده است. گرد آوری مطالب تاریخی هیچ گاه خالی از اشتباه نیست، علی الخصوص که این مطالب در رابطه با مسائل حساسیت بر انگیز مذهبی باشد. در نتیجه از دوستان خواننده این مطلب درخواست میشود درصورت وجود اشتباه، به منظور تکمیل و اصلاح این مطلب بنده را یاری کنند.
       

      پیشگفتار:
      سرنوشت پیامبران و قومشان و نتایجی که از آن کسب کرده اند را میتوان یکی از مهمترین نشانه های حقانیت آن ها به حساب آورد. این نتایج بعضا چنان معجزه آسا و خیره کننده هستند که در حالت معمول موارد مشابهی برای آنها یافت نمی شود. برای نمونه مسیح (ع) در دل امپراطوری قدرتمند روم شرقی به پیامبری رسید. در سرزمینی که تعداد نامعلوم خدا توسط مردم پرستیده میشد و پیامی که آورد چنان در دل ها رسوخ کرد که در مدت کمتر از چند سده مسیحیت در سه قاره گسترش یافت! از حبشه در آفریقا گرفته تا امپراطوری قدرتمندی چون روم که روزی دشمن مسیحیت بود و همچنین طیف کثیری از اقوام در خاورمیانه و ...! در اسلام نیز ما با چنین پیشرفت معجزه آسایی رو به رو هستیم. محمد (ص) در سن چهل سالگی در جامعه ای بدوی به پیامبری برگزیده شد که جز غارت و ستیز دستاوردی نداشتند و هر روز به بهانه ای با یکدیگر در جنگ بودند و شعرا و نام آوران عرب روزگاری برای بدست آوردن شرافت، خود را به پای پادشاهان ایران و روم می انداختند. در شبه جزیره عربستان اگر در جایی تمدنی دیده میشد به پاس قرابت با ایران یا روم بود. و از دست آورد هایشان در آن ادوار، جز پاره ای از روایات افسانه گونه چیزی بجا نمانده است. در چنین محلی که محمد(ص) شدیدا زیر فشار فرهنگی و البته فشار عوامل ثروت و قدرت  در مدت کمتر از سیزده سال توانست بنیان نخستین حکومت اسلامی را در یثرب بنا نهد که تا پایان عمر ایشان این حکومت به چنان وسعت و قدرتی رسید که در سرحدات خود به تقابل با روم شرقی می‌پرداخت.
       
      قسمت اول: قبیله و معنای متفاوت آن در بین اعراب
       

       
      اعراب از قبل اسلام در پهنه ی وسیعی از خاورمیانه حضور داشتند. و بر خلاف تصور عموم مردم، فتوحات پس از اسلام به تنهایی سبب استقرار آن ها در این پهنه نشد. در تاریخ موجودیت اعراب با سامی نژاد ها گره خورده است. این حضور آنقدر چشمگیر بود که رومیان و یونانیان مناطق عرب نشین را به سه ناحیه عربستان خوشبخت و عربستان بیابانی و عربستان سنگی تقسیم کرده اند که حدود این مناطق از دریای سرخ و شبه جزیره عربستان شروع شده و از سویی به مرز های روم آن روزگار در شامات رسیده و در سوی دیگر در عراق امروزی به رود فرات ختم می شود. در رابطه با وضعیت اعراب قبل اسلام باید به این موضوع اشاره کرد، پیشینه تاریخی که برای آنها ذکر شده به ۲۰۰ سال قبل از سال عام الفیل محدود می شود. عام الفیل همان سالی است که گفته میشود محمد(ص) در آن دیده به جهان گشود. البته این بدان معنا نیست که اعراب قبل از آن موجودیت خارجی نداشته اند‌. برای مثال در دبیره های هخامنشی از آن ها بعنوان خراج گذاران عصر داریوش بزرگ یاد شده است. اما آنچه از این گفته پیداست، اعراب تهی از پیشینه تاریخی و تمدنی غنی بودند و آنچه در آنها یافت می‌شد در حقیقت از هم نشینی و یا دست درازی دیگر اقوام بود. این همان زمانیست که قرآن از آن به عنوان دوره جاهلی اعراب یاد می‌کند.
       

       
      نگاره ای از سرباز ساتراپی عربیا در مقبره خشایارشا، واقع در نقش رستم که بصورت نمادین به شکل یکی از ستون های شاهنشاهی به نمایش در آمده است.
       
      با نگاهی به زندگی اعراب در آن اعصار می توان دریافت که تفاوت عمده‌ای میان نوع زندگی آنان با زندگی مردم ایران و روم و حتی در نزدیکی آنها با دولت های نچندان نامی حبشه دیده میشد. در آن روزگار ایران و روم حکومت مرکزی داشتند حکومتی که تمام شؤون جامعه را از حیث قانون و عمل به قانون و وادار کردن همه به تابعیت از آن در دست داشتند و تمام زوایای آن جامعه زیر سلطه نظامی واحد قرار گرفته بود، به طوری که در هر گوشه آن وجود حکومت مرکزی احساس می‌شد. این در حالی بود که در جزیرة العرب در هر ناحیه ی آن، مردم بر پایه نسبت خانوادگی مشترک به عنوان یک قبیله گرد آمده بودند و هر یک در جغرافیای حضور خود اعمال قدرت می‌کردند. هیچ قبیله‌ای بر دیگری اعمال نفوذ نداشت مگر در داد و ستد و جنگ! جنگ بین قبایل هم نامنظم بود و بیشتر به دعوایی نامنظم و خانوادگی شباهت داشت. این مطلب نشانگر پراکندگی و تضاد بسیار عمیق بین قبایل است. باید گفت برای وحدت در میان یک امت فرهنگی لازم است که نقاط مشترک آنها را در خود جمع کرده و مردمی را گرد هم بیاورد. در شبه جزیره عربستان چنین تفکر یکنواختی وجود نداشت و هدف واحدی برای آنها مطرح نبود. در کنار کعبه هر قبیله بتی مخصوص به خود داشت و بدین ترتیب حتی در این زمینه هم تضاد و خودبینی دیده می‌شد. شرایط سخت و طاقت فرسای جزیرة العرب بر این اختلاف دامن می‌زد. مناطق حاصلخیز و دارای آب محدود و با فاصله زیاد از هم بودند. راه‌های محدودی وجود داشت که آنها هم زیر سلطه راهزنان دیگر قبایل بوده و تحت نفوذ قدرت های خارجی اداره میشد.
       

       
      در این شرایط دشوار اگر قبیله‌ای قادر بود تا چراگاهی را از چنگ دیگری در آورد این کار را بی درنگ می‌کرد. هیچ قبیله ای از این نظر در امنیت نبود و جنگ های بسیار با دلایل ساده و بعضا نا مأنوس بین آن ها رخ می داد. مشخص است که جنگ یکی از رایج ترین اعمال در بین آن ها بود آن چنان که عده ای برای کسب شهرت و آزمون جنگاوری خود مسیر نزاع را هموار میکردند. این جنگ از سر منع ازدواج یک زوج در دو قبیله می‌توانست شکل بگیرد تا بر سر شرایط تجارت و پاسداری از کاروان ها و ... که البته همانطور که گفته شد هیچ کجای آن به جنگ نمی‌ماند و بیشتر به یاغی گری و غارت و دعوای عشیره ای شباهت داشت. در نتیجه از این حیث قبیله جایگاه ویژه‌ای پیدا میکرد. بقای افراد به بقای قبیله گره خورده بود. هر کسی را با قبیله‌اش می‌شناختند و در نتیجه خدای این مردم هم در حقیقت قبیله آنها بود و بت ها هم نمادی برای اعلام وجود هر قبیله بودند و هرچه بزرگان این قبیله ها می‌گفتند هم، حقیقت تام برای آن ها محسوب می‌شد. با این اوصاف هرچه افراد یک قبیله زیادتر بود افتخار آن هم بیشتر میشد. این افراط تا آنجا پیش رفت که در سوره تکاثر قرآن، خداوند خطاب به مشرکان می گوید که آنها به منظور بزرگ نشان دادن تبار خود حتی دست به شمارش مردگان خود می‌زدند. نعمان در خطاب به پادشاه وقت ایران گفت که جز عرب کسی به نسب خود آگاهی ندارد و جز عرب از هر کسی اجدادش را بپرسی آنها را نمی‌شناسد. در حقیقت گذشتگان و نژاد چیزی نبود که اعراب بتوانند اشتباهی هر چند سهوی را به آنها نسبت دهند. شاید تا اینجا مطلب روشن شده باشد که پیامبر اسلام چه کار دشواری در پیش داشت. بخصوص وقتی بدانیم یکی از مهمترین اقدامات پیامبر مقابله با همین برتری جویی نژادی بوده است‌. عملا هر قدمی که به جهت آگاهی و یا مخالفت با سنت های گذشتگان آنها برداشته میشد، از نظرشان نوعی توهین تلقی میگردید. شاید جالب باشد بدانید که بت پرستی اعراب نیز ریشه در همین افراط دارد! یعقوبی در تحلیل خود از بت پرستی و عوامل آن می‌گوید:«بت پرستی از هنگامی آغاز شد که وقتی یکی از مردم می‌مرد، اقوام او مجسمه‌ای از وی ساخته و به یاد او آن را محترم می‌داشتند فرزندان آنها پس از سال‌ها گمان کردند که این‌ها خدایان آنان هستند» . شاهد این امر می‌تواند سخن مشرکین با پیامبر (ص) باشد که می‌گفتند:
      این بت ها اقوام گذشته هستند که مطیع خدا بوده و ما صورتی از آنها ساخته و عبادتشان می‌کنیم. در مورد سه بت مشهور یعوق و یغوث و نسر گفته شده: از قوم نوح بودن و افرادی صالح بودند و بعدها مجسمه آنان به صورت بت درآمد. در مورد لات نیز گفته شده او در واقع مرد صالحی بوده است که غذا برای حاجیان درست می‌کرده وقتی او مرد، تمثالی از او درست کردند و بر آن بنایی ساخته‌اند و اسمش را بیت الربه نهادند. ابن قیم می‌گوید؛ تعظیم مردگان سبب شد تا کم کم صورت هایی از آنها به شکل بت ساخته شود. زمانی که محمد(ص) مکه را فتح کرد در درون آن ۳۶۰ بت وجود داشت. در حقیقت ما با سرزمینی طرف هستیم که ۳۶۰ اعتقاد و ۳۶۰ تضاد در آن میتوان شمارش کرد!
       

       
       اوضاع اعراب از ابتدا این گونه نبود. اعراب شهر مکه خود را از نسل عدنان می‌دانستند، که در نتیجه نسب آنها به اسماعیل (ع) باز میگشت. از این گفته مشخص است که نخستین اعراب موحد بودند اما به تدریج به سوی شرک گرایش پیدا کردند. از این منظر اعراب مکه در کنار بنی اسرائیل بودند که به دین حضرت ابراهیم گرایش داشتند و در حقیقت ریشه نسبی مشترک در آن ها می توان یافت. در سال‌های مانده به بعثت پیامبر، افرادی در بین اعراب پیدا شده‌اند که خواهان بازگشت به دین ابراهیم بودند. آنها شروع به تبلیغ علیه اعتقادات آن روزگار اعراب کردند. از معروف‌ترین این افراد ورقة بن نوفل بود که در جستجوی دین خدای یگانه به این سو آن سو رفت و در نهایت مسیحیت را پذیرفت. زید بن عمر شخص دیگری بود که به روایت تاریخ در بین اعراب از بازگشت به آئین ابراهیم سخن گفت. بسیاری از رسوم مشرکین مکه همان چیزی بود که ابراهیم به اجدادشان آموخته بود ولی آنها آنرا شرک آلود کرده بودند. برای مثال اعراب جاهلی نیز به رسومی چون ختنه و کفن و دفن میت و ازدواج نکردن با محارم و حج بیت الله الحرام معتقد بودند. آنها حتی شعار معروف تلبیه را نیز داشتند اما آن را به نوعی شرک آمیز کرده بودند. ( تلبیه همان شعار لبیک اللهم لبیک لاشریک ... است که حاجیان در حین طواف خانه خدا می‌گویند). اعراب جاهلی به افرادی از خود که ختنه کرده و به حج می رفتند حنیف میگفتند . این در حالی است که به پیروان حضرت ابراهیم در گذشته حنیف گفته میشد! این بدان معناست که این کلمه از گذشته های دور در بین اعراب زبان به زبان چرخیده و تغییر معنا یافته است.
       
       
      قبیله قریش زادگاه قدرت
       
      قریش نامی آشنا و از پر نفوذترین قبایل در میان عرب بوده و بعد اسلام نیز تا قرن‌ها بر جهان اسلام حکومت کرده است. خلفا تا پیش از امپراتوری عثمانی همیشه قریشی بودند. اعراب کسانی را که از نسل مضر بن کنانه باشند را قریشی می گویند. در علم تبارشناسی عرب نیای مضر بن کنانه به اسماعیل (ع) باز میگردد. قریش در آن دوره از آنجا که امور حج را بر عهده داشت به شهرت و ثروت زیادی رسید. امور کعبه در دوره ای به قصی و هاشم و سپس به عبدالمطلب که همه از نسل مضر بودند سپرده شد. در دوران قصی مراسم حج  شکل جدیدی به خود گرفت و این تغییرات زمینه ساز قدرت یافتن قریش در بین دیگر قبایل عرب گردید. در این ایام مردم عرب از نقاط دور دست به این مکه می آمدند تا هم به تجارت بپردازند و هم خدایان پر تعداد کعبه را پرستش کنند. بنوعی مکه و کعبه آن میعاد گاه اعراب بود. در این شهر بازار هایی بر پا میشد که از غرب و شرق عالم تجار به آن رجوع می کردند. راه تجاری مهمی از روم شرقی به یمن و در نهایت به هند ختم می شد که این مسیر از قطب های اقتصادی آن روزگار محسوب می شد که البته نکته مهم برای ما این است که شهر های مکه و یثرب هم در مسیر آن رونق یافته بودند.
       

       
       در بین قریش طایفه بنی هاشم به طور خاص که پیامبر اسلام نیز از آنان بود دارای مقبولیت و شهرت بیشتر گردید. همان طور که گفته شد بعد هاشم، عبدالمطلب زمام امور حج را بر عهده گرفت. وی پدر بزرگ پیامبر اسلام است و او از اعرابیست که قبل اسلام طبق سنت خاندان خود به دین حنفیت معتقد بود و خدای یکتا را می پرستید. عبدالمطلب بعد مرگ والدین محمد(ص) سرپرستی او را پذیرفت و در نتیجه آن محمد(ص) در محیطی با اعتقادات دین حنفیت زندگی میکرد.
       
      از تاریخ چنین بر می‌آید که قریش در میان اعراب به شرافت و عزت معروف بوده و معمولاً با عناوینی چون «آل الله» و «سکان حرم الله» خوانده می‌شدند و مردم آنها را به عنوان بزرگ و شریف قبول کرده بودند. باید افزود که این شهرت در همه طوایف قریش نیست، بلکه تنها در خاندان قصی و بعد از او خاندان هاشم و عبدالمطلب بود چرا که وجود این افراد در نهایت سبب شهرت قریش گردید.
       
      هنگام ظهور پیامبر اسلام در میان طایفه های قریش، از بنی هاشم عباس بن عبدالمطلب مسئولیت آبرسانی به حجاج را بر عهده داشت و از طایفه بنی امیه، ابوسفیان ریاست سپاه قریش را بر عهده داشت. این جبهه بندی در میان قریش تا قرن ها بعد ادامه پیدا کرد. البته باید توجه شود که طوایف دیگر از قریش هم بودند که نقشی در امور حج داشتند اما نقش آنها به پر رنگی دو طایفه نامبرده نبود.
       

       
      دیگر قبایل عرب متوجه عظمت کعبه و نقش آن در فزونی قدرت قبیله قریش شدند در نتیجه برخی از آن ها در مناطق خود نیز کعبه هایی ساختند تا قبیله خود را برای رفتن به مکه بازدارند. این کعبه ها از بسیاری از جهات همچون وجود سنگی مانند حجر الاسود(سنگ سیاه) تا ارکان کعبه به آنچه در مکه بود شباهت داشتند. برای مثال در یمن پرستشگاهی در شهر غَیمان قرار داشت و «حجر الأحمر» یا سنگ سرخ در آن استفاده شده بود و همچنین کعبه ی شهر العَبلات در جنوب مکه، که «حجر الأبیض» یا سنگ سفید داشت!
       
      ادامه دارد ...
       
      این مطلب برای انجمن mililtary.ir  گرداوری شده و هر گونه برداشت از آن با ذکر نام نویسنده و این انجمن بلامانع است. 
       
      نویسنده و گرداورنده: Navard 
       
      منابع و ماخذ:
       
      کتاب تاریخ سیاسی اسلام(جلد1) / نویسنده: رسول جعفریان
      کتاب گنجینه تاریخ ایران(جلد نهم)/ نویسنده: عبدالعظیم رضایی
      کتاب دو قرن سکوت( ویرایش دوم) / نویسنده: عبدالحسین زرین کوب
       
      لینک
       
    • توسط aminor
      بسم الله الرحمن الرحیم
       
      منفک شده از تاپیک تحولات یمن
      1399/11/09
       
      تاپیکهای مرتبط با محوریت حمله به آرامکو
      UAV kent 2.0 concept: عملیات تن ماهی
      سپر صحرا : بررسی شبکه دفاع هوایی ارتش عربستان سعودی
       
       
       منابع یمنی : شلیک موشک قاهر1 به شرکت نفت آرامکو در جیزان عربستان
       

       

  • مرور توسط کاربر    0 کاربر

    هیچ کاربر عضوی،در حال مشاهده این صفحه نیست.