reza4087

تهاجم ارتجاع عرب ( به رهبری آل سعود ) به یمن / خبر ، گزارش ، تحلیل و ... (1)

Recommended Posts

ایران منتظره برجام اجرایی بشه نمیخواد داخل بازی عربستان بشه که داره آخرین جفتک هاشو واسه بر هم زدن برجام میندازه... قطعا حماقتهای سعودی بی پاسخ نمیمونه البته به وقت  خودش

 


دوست عزیز به مطلب جالبی اشاره کردن، البته به نظر دوستان آیابعد از اجرایی شدن برجام و پر شدن راکتور اراک، دست ما خالی تر میشه یا پر تر؟ نظر دوستان چیه؟ یعنی بعد از برجام ما دارای اهرم های بیشتری برای اثر گذاری خواهیم بود؟ آیا تغییرات به نفع ما خواهد بود. از تاپیک منحرف نشم، آیا موضع و مزیت بهتری نسبت به قبل بای پاسخ گویی درخور به عربستان خواهیم داشت؟ نظر دوستان چیه؟ من اینطور فکر نمی کنم
  • Upvote 4
  • Downvote 2

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر

تنش بین عربستان و ایران برای بالا کشیدن بزرگترین شرکت دنیا ایجاد شد؟ تنش در روابط بین ایران و عربستان به سطحی که در دو دهه اخیر سابقه نداشته است، افزایش یافته و افقی روشن برای کاهش آن نیز وجود ندارد؛ هرچند تحلیل‌های گوناگونی درباره چرایی این وضعیت در رسانه‌ها مطرح شده، سخنان اخیر جانشین جوان ولیعهد سعودی که به سرعت در حال افزایش قدرت خود در صحنه سیاست سعودی است، درباره آینده آنچه وی اصلاحات در دولت سعودی می‌نامد، یک گزینه خطرناک جدید را به میان کشیده است. کد خبر: ۵۵۹۵۶۳ تاریخ انتشار: ۱۹ دی ۱۳۹۴ - ۰۸:۰۰ - 09 January 2016 تنش در روابط بین ایران و عربستان به سطحی که در دو دهه اخیر سابقه نداشته است، افزایش یافته و افقی روشن برای کاهش آن نیز وجود ندارد؛ هرچند تحلیل‌های گوناگونی درباره چرایی این وضعیت در رسانه‌ها مطرح شده، سخنان اخیر جانشین جوان ولیعهد سعودی که به سرعت در حال افزایش قدرت خود در صحنه سیاست سعودی است، درباره آینده آنچه وی اصلاحات در دولت سعودی می‌نامد، یک گزینه خطرناک جدید را به میان کشیده است. به گزارش «تابناک»، مجموعه‌ای از رسانه‌های مهم غربی که اصلی‌ترین بنگاه‌های خبری در حوزه اقتصادند، با اشتیاق و شوق از تغییراتی سخن می‌گویند که قرار است در عربستان سعودی به اسم اصلاحات اقتصادی برای مقابله با کسری بودجه شدید دولت سعودی اجرا شود. فایننشال تایمز با تیتر «عربستان سعودی در نظر دارد، سهام آرامکو را بفروشد»، اکونومیست با تیتر «فروش قرن؟» و وال استریت ژورنال با تیتر «عربستان سعودی به صرافت فروش سهام آرامکو افتاده است»، به سخنان محمد بن سلمان جانشین ولیعهد سعودی و پسر پادشاه این کشور پرداخته‌اند که علاوه بر سمت وزارت دفاع، مسئولیت‌های مهم سیاسی و اقتصادی دیگری را نیز دارد و به شکل روزافزونی بر قدرت خود در صحنه سیاسی عربستان می‌افزاید. چهارشنبه ششم ژانویه، اکونومیست گفت و گوی دو روز پیش خود با محمد بن سلمان را منتشر کرد که وی در آن از تصمیمات و رویاهایش برای آینده سعودی گفته بود؛ از برنامه‌های اصلاحات اقتصادی و ایجاد شفافیت تا ماجرای فروش سهام آرامکو که هنوز روشن نیست، چگونه فکر آن در دستور کار شاهزاده جوان سعودی قرار گرفته است. شرکت نفت عربستان سعودی که همچنان با نام قدیمی آن یعنی شرکت نفت عربی ـ آمریکایی یا آرامکو مورد اشاره قرار می‌گیرد، در سال 2014، به میزان 3.5 میلیارد بشکه یعنی تقریبا ده میلیون بشکه در روز نفت تولید و 2.5 میلیارد بشکه آن را صادر کرده است. آرامکو با این میزان تولید، نه تنها بزرگترین تولید کننده نفت دنیاست، بلکه با داشتن 260 میلیون بشکه ذخیره نفت اثبات شده، بیشترین ذخایر نفت دنیا را دارد. همین آمار و ارقام نشان می‌دهد، اگر قرار باشد روزی سهام این شرکت کامل فروخته شود، آرامکو با ارزشی که برآوردهای مختلف آن عدد 1.25 تا 7 تریلیون دلار را نشان می‌دهد، ارزشمندترین شرکت دنیا خواهد بود. منابع هیدروکربوری در اختیار آرامکو که معادل بیش از 260 میلیارد بشکه نفت خام برآورد می‌شود، بیش از ده برابر ذخایر اکسون موبیل، بزرگترین شرکت خصوصی نفت دنیاست که ارزش کنونی آن 323 میلیارد دلار است. با اینکه هنوز شکل کامل طرح مورد نظر شاهزاده سعودی روشن نشده است، به گفته مقامات سعودی، موضوع در حال بررسی مقدماتی است و شاید گزینه‌هایی مانند فروش سهام آرامکو در بخش پتروشیمی و صنایع پایین دستی نفت تا فروش سهام اصلی شرکت مادر ـ که کار تولید نفت خام را در اختیار دارد ـ اجرایی شوند. شاهزاده سعودی گفته است، فروش احتمالی آرامکو، تنها با هدف تقویت بازار سهام در این کشور که از سال گذشته به روی خارجی‌ها هم باز شده، صورت نمی‌گیرد، بلکه این اقدام به افزایش شفافیت در این شرکت کمک می‌کند و فساد احتمالی موجود در آن را نیز از بین می‌برد. ظاهرا تاکنون شاهزاده سعودی دو بار با مقامات ارشد کشور در این باره تشکیل جلسه داده و شرکت‌های غربی نیز مترصد حضور در ماجرا هستند. احتمالا در مرحله اول بخش کوچکی و تنها حدود 5 درصد سهام آرامکو در بازار عرضه شود. مقامات سعودی مدعی هستند، قرار نیست کنترل دولت بر این شرکت از بین برود، بلکه این اقدام را بخشی از مجموعه اقدامات اصلاحی می‌دانند که برخی از آنها تا مدتی پیش قابل تصور هم نبود. حتی با قیمت‌های فعلی نفت نیز سهام آرامکو دهان شرکت‌های غربی را آب انداخته است. به گفته رایشتاد انرژی که یک شرکت مشاوره نفتی نروژی است، به استثنای کویت، هیچ کشور دیگری نمی‌تواند نفت را با قیمتی کمتر از قیمت عربستان تولید کند. برنامه‌های اصلاحی مورد ادعای شاهزاده سعودی از سوی بسیاری نسنجیده محسوب می‌شود. به رغم قیمت‌های در حال سقوط نفت، عربستان سعودی اوپک را واداشته تا سطح تولید خود را حفظ کند و این امر سبب شده است که قیمت نفت از 120 دلار به حدود 35 دلار سقوط کند. سعودی‌ها پیش از این، قصد کاهش از تولید خود برای حفظ قیمت نفت را نداشتند و تصمیم آنها برای قطع روابط با ایران در سوم ژانویه سبب خواهد شد که امکان کوتاه آمدن یکی از این دو کشور بر سر کاهش میزان تولید نفت کمتر هم بشود. اصلاحات مورد اشاره شاهزاده سعودی علاوه بر این شامل مواردی چون کاهش یارانه‌ها و نیز وضع مالیات‌های جدید و بیرون کشیدن دولت از بخش‌های زیادی از اقتصاد می‌شود. برخی تحلیلگران غربی، با یادآوری سیاست‌های اقتصادی مارگارت تاچر نخست وزیر سابق انگلیس، چنین تغییراتی در عربستان را انقلاب تاچری آل سعود نامیده‌اند. اما عبدالله شهبازی مورخ ایرانی که در سابقه کاری خود مطالعه طولانی مدت بر خاندان‌های زرسالار و کارتل‌های بزرگ اقتصادی غربی را در کارنامه دارد، معتقد است: «انقلاب تاچری آل‌سعود» پدیده بسیار مهمی است، به ویژه فروش سهام آرامکو. احتمالاً باید تحولات اخیر منطقه و به ویژه موج خصمانه اخیر علیه ایران را در این رابطه تحلیل کرد؛ یعنی برخی کانون‌ها که سابقه طولانی در شیادی‌های مالی عظیم و عجیب دارند، تنش در روابط با ایران را پدید آورده‌اند تا از این طریق بیشتر بتوانند از «انقلاب تاچری ـ سعودی» قریب‌الوقوع،‌ یعنی فروش سهام دولتی آرامکو، سود ببرند. توجه کنیم که آرامکو یکی از ثروتمندترین کمپانی‌های جهان است و اکونومیست آن را «احتمالاً» باارزش‌ترین کمپانی جهان می‌خواند. موج بزرگی که با انتشار خبر خصوصی‌سازی آرامکوی سعودی ایجاد شده، می‌تواند ماجرای اعدام شیخ نمر باقر النمر و حملات مشکوک به کنسولگری سعودی در مشهد و سفارت سعودی در تهران را توضیح دهد. «شیادی بازار بورس» روشی ناشناخته برای کسب سودهای عظیم مالی نیست. معروف‌ترین نمونه‌های آن در سال ۱۸۱۴ در دو نوبت رخ داد؛ بار نخست، انتشار خبر جعلی مرگ ناپلئون که بازار بورس لندن (سیتی) را به هم ریخت و بار دوم، خبر جعلی شکست دوک ولینگتون، فرمانده ارتش بریتانیا، در جنگ واترلو با ناپلئون که به کاهش شدید ارزش سهام انجامید. کانون‌های معین مالی و به طور مشخص ناتان روچیلد، صراف بزرگ لندن، از این ماجرا سودهای عظیم بردند. «شیادی بازار بورس» در دهه‌های پسین سده نوزدهم و در تمامی دوران سده بیستم میلادی تا به امروز کاملاً مرسوم بوده است. برخی کودتاها و شورش‌های غیرقابل توضیح به ویژه در آمریکای جنوبی و آفریقا را از این طریق می‌توان توضیح داد. فلان کمپانی دارای امتیاز استخراج معدن طلا در فلان کشور، هدف رقبای توطئه‌گر قرار می‌گیرد. در کشور فوق، کودتا و هرج‌ومرج رخ می‌دهد. کمپانی فوق ورشکست می‌شود و سهام آن به ثمن بخش در بورس به فروش می‌رسد. طراحان ماجرا سهام را می‌خرند و سپس امنیت و ثبات را به حوزه فعالیت کمپانی بازمی‌گردانند. سهام افزایش چشمگیر می‌یابد و سودهای بادآورده عظیم نصیب طراحان این بازی می‌شود. برخی کمپانی‌های نامدار جهان،‌ به ویژه رویال داچ شل (در حوزه انرژی) و ریوتینتو (در حوزه استخراج معادن) و اچ. اس. بی. سی. (در حوزه بانکداری)، به این ‌گونه شیادی‌ها و دستکاری (مانیپولاسیون) سیاسی در بورس شهره‌اند. بحرانی که به شکلی عجیب و سریع با اعدام شیخ نمر باقر النمر، روحانی معتدل مدافع حقوق شیعیان در سعودی، در روابط ایران با سعودی آفریده شد و حمله مشکوک به کنسولگری سعودی در مشهد و آتش‌سوزی در سفارت سعودی در تهران به آن دامن زد و موج بحران دیپلماتیک کنونی را آفرید، نمی‌تواند جدا از ماجرای خصوصی‌سازی «گران‌ترین کمپانی نفت و گاز جهان» تحلیل شود. کانون‌هایی که «شیادی بازار بورس» حرفه کهن آن‌هاست، می‌کوشند با ایجاد بحران در روابط با ایران، نیازهای کاذب نظامی ـ مالی برای آل‌سعود ایجاد کنند و از این‌طریق فرایند خصوصی‌سازی آرامکو را سرعت دهند و نیز می‌خواهند از طریق ایجاد این بحران سهام صدها میلیارد دلاری آرامکو را به حداقل قیمت ممکن کاهش دهند؛ بنابراین، در پس حوادث کنسولگری سعودی مشهد و سفارت سعودی در تهران باید در پی طراحان و سازمان‌دهندگان اصلی بود. منظور شبکه‌هایی است که طی سالیان متمادی با کنش‌های مشکوک مالی به ویژه در حوزه نفت و گاز ایران و عراق پیوند خورده‌اند و به عنوان کارگزاران ایرانی مافیایی فراملیتی عمل می‌کنند که از خصوصی‌سازی آرامکو سودهای عظیم و کلان خواهد برد

 

اگر از منبعی کپی برداری کردید لینک منبع را قرار دهید

  • Upvote 7
  • Downvote 5

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر

منبع معتبری به هزینه ای که تا الان عربستان و متحدانش برای این جنگ پرداخت کردن اشاره کرده؟

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر

جامعه این کشور به خاطر طایفه ای بودن دارای مرزبندی های مشخصی هستش و به مرور زمان و با مستحکم تر شدن مرزبندی های جدید جنگ در بخش های مختلف به حالتی پایدار خواهد رسید و دولت-ملت هایی در این خرده فرهنگ های متحد شکل خواهد گرفت . امیدوارم حوثی ها در مصالحه های آینده دست بالاتر رو در اختیار داشته باشند.

  • Upvote 1

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر

سفیر اسبق ایران در مراكش: 

بعد از سقوط احتمالی آل سعود، برای ایران و شیعیان بدتر می شود
 


سفیر اسبق کشورمان در مراكش معتقد است در شرایط کنونی منطقه باید مراقب بود تا نظم موجود شكسته نشود چرا که همه کشورها با شكنندگی های مختلف مواجه خواهند شد. 

به گزارش «انتخاب»، حجت الاسلام والمسلمین محمدمسجد جامعی در یادداشتی که در وبلاگش در خبرآنلاین منتشر کرده با تاکید بر اینكه باید باید چاره ای اندیشید و به دور از احساسات و افراط و تفریط عمل کرد می گوید: جامعه و نظام سعودی به واقع پیچیده و ناشناخته است. حتی نزدیکان و متحدان منطقه ای و غربی او به درستی این کشور را نمی شناسند و خود نیز بدان معترف هستند. رابطه دوجانبه ما به سطحی بحرانی رسیده است. مسئله صرف قطع رابطه نیست، این حادثه در سال های اخیر با کشورهای مختلفی تجربه شده است، از مغرب گرفته تا سنگال و الجزایر. در آن موارد رابطه راكد می ماند، اما در اینجا مسئله توقف رابطه نیست، تخریب مداوم است. لذا باید چاره ای اندیشید و به دور از احساسات و افراط و تفریط. و چنانكه گفتیم فراموش نكرد که با جامعه ای پیچیده مواجه هستیم و این ایجاب می کند با احتیاط بیشتری عمل کنیم. ذیلاً به اجمال به برخی از نكات اشارت می رود. 

سفیر اسبق کشورمان در واتیکان با بیان اینكه دو حادثه به طور همزمان در عربستان امروز اتفاق افتاده است اولی را نوعی «انقلاب نرم» می داند که قدرت را از دستان سالخوردگان خاندان سلطنتی و وابستگان درون خاندانی و برون خاندانی آنها خارج کرده و در دست طبقه جدیدی که متحدان نیرومندی در خارج از خاندان، و به ویژه در بخش دینی و نظامی و امنیتی، دارند قرار داده است و دومی پس از آغار تحولات در جهان عرب و بحرانی شدن اوضاع در کشورهای بانفوذ عربی و خصوصاً مصر، عربستان به مركز ثقل جهان عرب تبدیل شده است. چه به لحاظ سیاسی و چه به لحاظ های دینی و تبلیغاتی و رسانه ای و مالی. هم اكنون اكثر شیخ نشین های دیگر خلیج فارس چه از سر اكراه و چه با اختیار، در پشت این کشور قرار دارند. 

مسجد جامعی معتقد است تلقی عمومی در میان ما این است که مشكل نظام سعودی است، حال آنكه مسئله به جامعه عربستان مربوط می شود و نه صرف نظام حاكم. بخش مهمی از این جامعه به دلائل مختلف دینی و سیاسی و تلقی تاریخی با ما و منطق سیاسی و رفتاری ما مشكل دارد و این جریان در طی سالیان اخیر به اوج خود رسیده است. 

سفیر اسبق کشورمان در مراكش در ادامه می نویسد: با توجه به نكات یاد شده به واقع نظام سعودی حتی در موقعیت افراطی کنونی اش که انتقاد متحدانش را هم برانگیخته است ـ عملاً با ما نزدیکتر است تا هر نظام دیگری که احیاناً پس از سقوط این نظام بر سر کار آید. آن جانشینان احتمالی مواضعی به مراتب سختتر و ایدئولوژیک تر در قبال ما و شیعیان کشورشان خواهند داشت. 

این دیپلمات اسبق کشورمان با اشاره به حادثه تاریخی اشغال مسجدالحرام در سال 1400 توسط جهیمان العتیبی و گروهش می نویسد: در آن زمان بودند افرادی در ایران که از آنان به دلیل انقلابی بودن ستایش می کردند. حال آنكه بخشی از اعتراض آنان به رژیم حاكم این بود که اولا چرا شیعیان منطقه شرقیه را به آئین وهابی درنیاورده اند و ثانیاً چرا به شیعیان کشورهای دیگر که از نظر آنان مشرک و کافر هستند، اجازه می دهند به عربستان آیند و حج به جا آورند. 

مسجد جامعی سپس تاکید می کند که آنان استمرار «اخوان وهابی» بودند که به دلیل اعمال و رفتار افراطی شان با عبدالعزیز، بزرگ خاندان سلطنتی، در دهه بیست قرن گذشته به جنگ برخاستند که البته قلع و قمع شدند، اما اندیشه آنان باقی ماند که امروزه همان تفكر در میان گروه های تكفیری دوباره زنده شده است. 

http://www.entekhab.ir/fa/news/246579

کلیت حرف های  این کارشناس اینه که بیائید وضع موجود را نگهدارید. 

امام خمینی:به فکر نگه داشتن وضع موجود نباشید؛

http://farsi.rouhollah.ir/library/sahifeh?volume=21&page=82

  • Upvote 5
  • Downvote 2

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر

کلیت حرف های  این کارشناس اینه که بیائید وضع موجود را نگهدارید. 

امام خمینی:به فکر نگه داشتن وضع موجود نباشید؛

http://farsi.rouhollah.ir/library/sahifeh?volume=21&page=82

مغلطه است است دوست عزیز.

سقوط آل سعود به ضرر ماست وگرنه مدعیان پادشاهی در عربستان کم نیستند. همانطور که این جوانها اقدامات شبهه انقلابی میکنند نفرات بعدی هم برای حفظ مشروعیت داخلی اقدامات انقلابی خواهند کرد.

  • Upvote 4
  • Downvote 2

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر

بسم الله الرحمن الرحیم

محمدجواد ظریف، وزیر امور خارجه ایران در مقاله‌ای در روزنامه نیویورک تایمز، از سیاست‌های عربستان سعودی در برابر ایران و "تمامی شیعیان" انتقاد کرده و نوشته است که "پاسخ ما تاکنون همراه با خویشتنداری بوده است، ولی صبر و تحمل یک‌طرفه دوام ندارد."
آقای ظریف دراین مقاله نوشته که "شواهدی در دست است که برخی افراد در ریاض... مصمم هستند که کل منطقه را به سوی تقابل بکشانند."
افزایش تنش در روابط ایران و عربستان در یک هفته اخیر پس از آن شدت گرفت که در پی اعدام یک روحانی شیعه در عربستان سعودی، اماکن دیپلماتیک عربستان در ایران توسط گروهی مورد حمله قرار گرفت و از جمله سفارت عربستان در تهران به آتش کشیده شد. به دنبال این حمله، ریاض روابط دیپلماتیک خود را با ایران قطع کرد و ۴۸ ساعت به دیپلمات های ایرانی برای خروج از عربستان فرصت داد.
ایران می گوید که این حادثه را محکوم کرده و بر اساس قانون به دنبال مجازات عاملان آن است.

وزیر امور خارجه ایران در مقاله اخیرش نوشته که در عربستان سعودی "جلادان دولتی با شمشیر گردن می‌زنند... عاملین بسیاری از اقدامات تروریستی، از واقعه دهشتناک ۱۱ سپتامبر گرفته تا تیراندازی در سن برناردینو و دیگر صحنه های توحش افراطی در این فاصله و تقریبا تمامی اعضای گروه های افراطی نظیر القاعده و جبهه النصره، یا از اتباع سعودی هستند و یا توسط عوام فریبانی که به پشتوانه دلارهای نفتی دهه هاست پیام های ضد اسلامی نفرت و فرقه گرایی را ترویج می کنند، شستشوی مغزی شده اند."
آقای ظریف، "آزار سازمان یافته زائران ایرانی"، از جمله تعرض پلیس در فرودگاه جده به دو نوجوان ایرانی، "اهمال سعودی ها در فاجعه منا و کشته شدن ۴۶۴ زائر ایرانی"، "حمله و هدف قرار دادن تاسیسات دیپلماتیک ایران در یمن، لبنان و پاکستان در سه سال گذشته"، تلاش برای ممانعت از حصول توافق اتمی و سپس تلاش برای اجرا نشدن آن و "نفرت پراکنی خطیبان دولتی [عربستان سعودی] علیه ایران و تمام شیعیان جهان" را از اقدامات سال های اخیر سعودی در برابر ایران خوانده است.
وزیر خارجه ایران نوشته "با وجود این مسائل، ایران، با اطمینان از قدرت خود، اقدام تلافی جویانه ای علیه عربستان سعودی انجام نداده و از قطع یا حتی کاهش سطح روابط دیپلماتیک خود با این کشور خودداری کرده بود. پاسخ ما تاکنون همراه با خویشتنداری بوده است ولی صبر و تحمل یک طرفه دوام ندارد."
آقای ظریف یک بار دیگر حمله به سفارت عربستان سعودی را محکوم کرده و نوشته "ایران علاقمند به افزایش تنش در منطقه نیست".

منبع

-----------------------------------------------
دیگه هرچی ناسزای دیپلماتیک بود در یک نشریه معتبر حواله عربستان کردن ایشان
لبخند

نزدیک به دوسال بود که منتطر این سخن اقای ظریف بودم بسیار هوشمندانه گفتن که عاملین حادثه 11 سپتامبر سعودی بودن این باعث تخریب چهره ی آل سعود میشه
  • Upvote 14
  • Downvote 1

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر

واقعا خنده دار هست!

 

احمق ها نشستن و جفنک و ملق زدن اینها رو نگاه میکنن!

 

اگه سطح آموزش اینها همین قدر هست حوثی ها باید خوشحال باشن!

 

چون تو میدون جنگ بهشون می فهمونن که این دلقک بازیا بدردشون نمی خوره!

  • Upvote 5

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر

ایجاد یک حساب کاربری و یا به سیستم وارد شوید برای ارسال نظر

کاربر محترم برای ارسال نظر نیاز به یک حساب کاربری دارید.

ایجاد یک حساب کاربری

ثبت نام برای یک حساب کاربری جدید در انجمن ها بسیار ساده است!

ثبت نام کاربر جدید

ورود به حساب کاربری

در حال حاضر می خواهید به حساب کاربری خود وارد شوید؟ برای ورود کلیک کنید

ورود به سیستم

  • مطالب مشابه

    • توسط Navard
      سخنی با خوانندگان محترم:
      در مطلب پیش رو سعی بر این شده که به مختصری از شرایط فرهنگی و اجتماعی و تاریخی اعراب پیش از اسلام پرداخته شود. در این نوشته اصل بر رعایت صداقت تاریخی و امانت است و در گرداوری آن از منابع با عقاید گوناگون کمک گرفته شده است. گرد آوری مطالب تاریخی هیچ گاه خالی از اشتباه نیست، علی الخصوص که این مطالب در رابطه با مسائل حساسیت بر انگیز مذهبی باشد. در نتیجه از دوستان خواننده این مطلب درخواست میشود درصورت وجود اشتباه، به منظور تکمیل و اصلاح این مطلب بنده را یاری کنند.
       

      پیشگفتار:
      سرنوشت پیامبران و قومشان و نتایجی که از آن کسب کرده اند را میتوان یکی از مهمترین نشانه های حقانیت آن ها به حساب آورد. این نتایج بعضا چنان معجزه آسا و خیره کننده هستند که در حالت معمول موارد مشابهی برای آنها یافت نمی شود. برای نمونه مسیح (ع) در دل امپراطوری قدرتمند روم شرقی به پیامبری رسید. در سرزمینی که تعداد نامعلوم خدا توسط مردم پرستیده میشد و پیامی که آورد چنان در دل ها رسوخ کرد که در مدت کمتر از چند سده مسیحیت در سه قاره گسترش یافت! از حبشه در آفریقا گرفته تا امپراطوری قدرتمندی چون روم که روزی دشمن مسیحیت بود و همچنین طیف کثیری از اقوام در خاورمیانه و ...! در اسلام نیز ما با چنین پیشرفت معجزه آسایی رو به رو هستیم. محمد (ص) در سن چهل سالگی در جامعه ای بدوی به پیامبری برگزیده شد که جز غارت و ستیز دستاوردی نداشتند و هر روز به بهانه ای با یکدیگر در جنگ بودند و شعرا و نام آوران عرب روزگاری برای بدست آوردن شرافت، خود را به پای پادشاهان ایران و روم می انداختند. در شبه جزیره عربستان اگر در جایی تمدنی دیده میشد به پاس قرابت با ایران یا روم بود. و از دست آورد هایشان در آن ادوار، جز پاره ای از روایات افسانه گونه چیزی بجا نمانده است. در چنین محلی که محمد(ص) شدیدا زیر فشار فرهنگی و البته فشار عوامل ثروت و قدرت  در مدت کمتر از سیزده سال توانست بنیان نخستین حکومت اسلامی را در یثرب بنا نهد که تا پایان عمر ایشان این حکومت به چنان وسعت و قدرتی رسید که در سرحدات خود به تقابل با روم شرقی می‌پرداخت.
       
      قسمت اول: قبیله و معنای متفاوت آن در بین اعراب
       

       
      اعراب از قبل اسلام در پهنه ی وسیعی از خاورمیانه حضور داشتند. و بر خلاف تصور عموم مردم، فتوحات پس از اسلام به تنهایی سبب استقرار آن ها در این پهنه نشد. در تاریخ موجودیت اعراب با سامی نژاد ها گره خورده است. این حضور آنقدر چشمگیر بود که رومیان و یونانیان مناطق عرب نشین را به سه ناحیه عربستان خوشبخت و عربستان بیابانی و عربستان سنگی تقسیم کرده اند که حدود این مناطق از دریای سرخ و شبه جزیره عربستان شروع شده و از سویی به مرز های روم آن روزگار در شامات رسیده و در سوی دیگر در عراق امروزی به رود فرات ختم می شود. در رابطه با وضعیت اعراب قبل اسلام باید به این موضوع اشاره کرد، پیشینه تاریخی که برای آنها ذکر شده به ۲۰۰ سال قبل از سال عام الفیل محدود می شود. عام الفیل همان سالی است که گفته میشود محمد(ص) در آن دیده به جهان گشود. البته این بدان معنا نیست که اعراب قبل از آن موجودیت خارجی نداشته اند‌. برای مثال در دبیره های هخامنشی از آن ها بعنوان خراج گذاران عصر داریوش بزرگ یاد شده است. اما آنچه از این گفته پیداست، اعراب تهی از پیشینه تاریخی و تمدنی غنی بودند و آنچه در آنها یافت می‌شد در حقیقت از هم نشینی و یا دست درازی دیگر اقوام بود. این همان زمانیست که قرآن از آن به عنوان دوره جاهلی اعراب یاد می‌کند.
       

       
      نگاره ای از سرباز ساتراپی عربیا در مقبره خشایارشا، واقع در نقش رستم که بصورت نمادین به شکل یکی از ستون های شاهنشاهی به نمایش در آمده است.
       
      با نگاهی به زندگی اعراب در آن اعصار می توان دریافت که تفاوت عمده‌ای میان نوع زندگی آنان با زندگی مردم ایران و روم و حتی در نزدیکی آنها با دولت های نچندان نامی حبشه دیده میشد. در آن روزگار ایران و روم حکومت مرکزی داشتند حکومتی که تمام شؤون جامعه را از حیث قانون و عمل به قانون و وادار کردن همه به تابعیت از آن در دست داشتند و تمام زوایای آن جامعه زیر سلطه نظامی واحد قرار گرفته بود، به طوری که در هر گوشه آن وجود حکومت مرکزی احساس می‌شد. این در حالی بود که در جزیرة العرب در هر ناحیه ی آن، مردم بر پایه نسبت خانوادگی مشترک به عنوان یک قبیله گرد آمده بودند و هر یک در جغرافیای حضور خود اعمال قدرت می‌کردند. هیچ قبیله‌ای بر دیگری اعمال نفوذ نداشت مگر در داد و ستد و جنگ! جنگ بین قبایل هم نامنظم بود و بیشتر به دعوایی نامنظم و خانوادگی شباهت داشت. این مطلب نشانگر پراکندگی و تضاد بسیار عمیق بین قبایل است. باید گفت برای وحدت در میان یک امت فرهنگی لازم است که نقاط مشترک آنها را در خود جمع کرده و مردمی را گرد هم بیاورد. در شبه جزیره عربستان چنین تفکر یکنواختی وجود نداشت و هدف واحدی برای آنها مطرح نبود. در کنار کعبه هر قبیله بتی مخصوص به خود داشت و بدین ترتیب حتی در این زمینه هم تضاد و خودبینی دیده می‌شد. شرایط سخت و طاقت فرسای جزیرة العرب بر این اختلاف دامن می‌زد. مناطق حاصلخیز و دارای آب محدود و با فاصله زیاد از هم بودند. راه‌های محدودی وجود داشت که آنها هم زیر سلطه راهزنان دیگر قبایل بوده و تحت نفوذ قدرت های خارجی اداره میشد.
       

       
      در این شرایط دشوار اگر قبیله‌ای قادر بود تا چراگاهی را از چنگ دیگری در آورد این کار را بی درنگ می‌کرد. هیچ قبیله ای از این نظر در امنیت نبود و جنگ های بسیار با دلایل ساده و بعضا نا مأنوس بین آن ها رخ می داد. مشخص است که جنگ یکی از رایج ترین اعمال در بین آن ها بود آن چنان که عده ای برای کسب شهرت و آزمون جنگاوری خود مسیر نزاع را هموار میکردند. این جنگ از سر منع ازدواج یک زوج در دو قبیله می‌توانست شکل بگیرد تا بر سر شرایط تجارت و پاسداری از کاروان ها و ... که البته همانطور که گفته شد هیچ کجای آن به جنگ نمی‌ماند و بیشتر به یاغی گری و غارت و دعوای عشیره ای شباهت داشت. در نتیجه از این حیث قبیله جایگاه ویژه‌ای پیدا میکرد. بقای افراد به بقای قبیله گره خورده بود. هر کسی را با قبیله‌اش می‌شناختند و در نتیجه خدای این مردم هم در حقیقت قبیله آنها بود و بت ها هم نمادی برای اعلام وجود هر قبیله بودند و هرچه بزرگان این قبیله ها می‌گفتند هم، حقیقت تام برای آن ها محسوب می‌شد. با این اوصاف هرچه افراد یک قبیله زیادتر بود افتخار آن هم بیشتر میشد. این افراط تا آنجا پیش رفت که در سوره تکاثر قرآن، خداوند خطاب به مشرکان می گوید که آنها به منظور بزرگ نشان دادن تبار خود حتی دست به شمارش مردگان خود می‌زدند. نعمان در خطاب به پادشاه وقت ایران گفت که جز عرب کسی به نسب خود آگاهی ندارد و جز عرب از هر کسی اجدادش را بپرسی آنها را نمی‌شناسد. در حقیقت گذشتگان و نژاد چیزی نبود که اعراب بتوانند اشتباهی هر چند سهوی را به آنها نسبت دهند. شاید تا اینجا مطلب روشن شده باشد که پیامبر اسلام چه کار دشواری در پیش داشت. بخصوص وقتی بدانیم یکی از مهمترین اقدامات پیامبر مقابله با همین برتری جویی نژادی بوده است‌. عملا هر قدمی که به جهت آگاهی و یا مخالفت با سنت های گذشتگان آنها برداشته میشد، از نظرشان نوعی توهین تلقی میگردید. شاید جالب باشد بدانید که بت پرستی اعراب نیز ریشه در همین افراط دارد! یعقوبی در تحلیل خود از بت پرستی و عوامل آن می‌گوید:«بت پرستی از هنگامی آغاز شد که وقتی یکی از مردم می‌مرد، اقوام او مجسمه‌ای از وی ساخته و به یاد او آن را محترم می‌داشتند فرزندان آنها پس از سال‌ها گمان کردند که این‌ها خدایان آنان هستند» . شاهد این امر می‌تواند سخن مشرکین با پیامبر (ص) باشد که می‌گفتند:
      این بت ها اقوام گذشته هستند که مطیع خدا بوده و ما صورتی از آنها ساخته و عبادتشان می‌کنیم. در مورد سه بت مشهور یعوق و یغوث و نسر گفته شده: از قوم نوح بودن و افرادی صالح بودند و بعدها مجسمه آنان به صورت بت درآمد. در مورد لات نیز گفته شده او در واقع مرد صالحی بوده است که غذا برای حاجیان درست می‌کرده وقتی او مرد، تمثالی از او درست کردند و بر آن بنایی ساخته‌اند و اسمش را بیت الربه نهادند. ابن قیم می‌گوید؛ تعظیم مردگان سبب شد تا کم کم صورت هایی از آنها به شکل بت ساخته شود. زمانی که محمد(ص) مکه را فتح کرد در درون آن ۳۶۰ بت وجود داشت. در حقیقت ما با سرزمینی طرف هستیم که ۳۶۰ اعتقاد و ۳۶۰ تضاد در آن میتوان شمارش کرد!
       

       
       اوضاع اعراب از ابتدا این گونه نبود. اعراب شهر مکه خود را از نسل عدنان می‌دانستند، که در نتیجه نسب آنها به اسماعیل (ع) باز میگشت. از این گفته مشخص است که نخستین اعراب موحد بودند اما به تدریج به سوی شرک گرایش پیدا کردند. از این منظر اعراب مکه در کنار بنی اسرائیل بودند که به دین حضرت ابراهیم گرایش داشتند و در حقیقت ریشه نسبی مشترک در آن ها می توان یافت. در سال‌های مانده به بعثت پیامبر، افرادی در بین اعراب پیدا شده‌اند که خواهان بازگشت به دین ابراهیم بودند. آنها شروع به تبلیغ علیه اعتقادات آن روزگار اعراب کردند. از معروف‌ترین این افراد ورقة بن نوفل بود که در جستجوی دین خدای یگانه به این سو آن سو رفت و در نهایت مسیحیت را پذیرفت. زید بن عمر شخص دیگری بود که به روایت تاریخ در بین اعراب از بازگشت به آئین ابراهیم سخن گفت. بسیاری از رسوم مشرکین مکه همان چیزی بود که ابراهیم به اجدادشان آموخته بود ولی آنها آنرا شرک آلود کرده بودند. برای مثال اعراب جاهلی نیز به رسومی چون ختنه و کفن و دفن میت و ازدواج نکردن با محارم و حج بیت الله الحرام معتقد بودند. آنها حتی شعار معروف تلبیه را نیز داشتند اما آن را به نوعی شرک آمیز کرده بودند. ( تلبیه همان شعار لبیک اللهم لبیک لاشریک ... است که حاجیان در حین طواف خانه خدا می‌گویند). اعراب جاهلی به افرادی از خود که ختنه کرده و به حج می رفتند حنیف میگفتند . این در حالی است که به پیروان حضرت ابراهیم در گذشته حنیف گفته میشد! این بدان معناست که این کلمه از گذشته های دور در بین اعراب زبان به زبان چرخیده و تغییر معنا یافته است.
       
       
      قبیله قریش زادگاه قدرت
       
      قریش نامی آشنا و از پر نفوذترین قبایل در میان عرب بوده و بعد اسلام نیز تا قرن‌ها بر جهان اسلام حکومت کرده است. خلفا تا پیش از امپراتوری عثمانی همیشه قریشی بودند. اعراب کسانی را که از نسل مضر بن کنانه باشند را قریشی می گویند. در علم تبارشناسی عرب نیای مضر بن کنانه به اسماعیل (ع) باز میگردد. قریش در آن دوره از آنجا که امور حج را بر عهده داشت به شهرت و ثروت زیادی رسید. امور کعبه در دوره ای به قصی و هاشم و سپس به عبدالمطلب که همه از نسل مضر بودند سپرده شد. در دوران قصی مراسم حج  شکل جدیدی به خود گرفت و این تغییرات زمینه ساز قدرت یافتن قریش در بین دیگر قبایل عرب گردید. در این ایام مردم عرب از نقاط دور دست به این مکه می آمدند تا هم به تجارت بپردازند و هم خدایان پر تعداد کعبه را پرستش کنند. بنوعی مکه و کعبه آن میعاد گاه اعراب بود. در این شهر بازار هایی بر پا میشد که از غرب و شرق عالم تجار به آن رجوع می کردند. راه تجاری مهمی از روم شرقی به یمن و در نهایت به هند ختم می شد که این مسیر از قطب های اقتصادی آن روزگار محسوب می شد که البته نکته مهم برای ما این است که شهر های مکه و یثرب هم در مسیر آن رونق یافته بودند.
       

       
       در بین قریش طایفه بنی هاشم به طور خاص که پیامبر اسلام نیز از آنان بود دارای مقبولیت و شهرت بیشتر گردید. همان طور که گفته شد بعد هاشم، عبدالمطلب زمام امور حج را بر عهده گرفت. وی پدر بزرگ پیامبر اسلام است و او از اعرابیست که قبل اسلام طبق سنت خاندان خود به دین حنفیت معتقد بود و خدای یکتا را می پرستید. عبدالمطلب بعد مرگ والدین محمد(ص) سرپرستی او را پذیرفت و در نتیجه آن محمد(ص) در محیطی با اعتقادات دین حنفیت زندگی میکرد.
       
      از تاریخ چنین بر می‌آید که قریش در میان اعراب به شرافت و عزت معروف بوده و معمولاً با عناوینی چون «آل الله» و «سکان حرم الله» خوانده می‌شدند و مردم آنها را به عنوان بزرگ و شریف قبول کرده بودند. باید افزود که این شهرت در همه طوایف قریش نیست، بلکه تنها در خاندان قصی و بعد از او خاندان هاشم و عبدالمطلب بود چرا که وجود این افراد در نهایت سبب شهرت قریش گردید.
       
      هنگام ظهور پیامبر اسلام در میان طایفه های قریش، از بنی هاشم عباس بن عبدالمطلب مسئولیت آبرسانی به حجاج را بر عهده داشت و از طایفه بنی امیه، ابوسفیان ریاست سپاه قریش را بر عهده داشت. این جبهه بندی در میان قریش تا قرن ها بعد ادامه پیدا کرد. البته باید توجه شود که طوایف دیگر از قریش هم بودند که نقشی در امور حج داشتند اما نقش آنها به پر رنگی دو طایفه نامبرده نبود.
       

       
      دیگر قبایل عرب متوجه عظمت کعبه و نقش آن در فزونی قدرت قبیله قریش شدند در نتیجه برخی از آن ها در مناطق خود نیز کعبه هایی ساختند تا قبیله خود را برای رفتن به مکه بازدارند. این کعبه ها از بسیاری از جهات همچون وجود سنگی مانند حجر الاسود(سنگ سیاه) تا ارکان کعبه به آنچه در مکه بود شباهت داشتند. برای مثال در یمن پرستشگاهی در شهر غَیمان قرار داشت و «حجر الأحمر» یا سنگ سرخ در آن استفاده شده بود و همچنین کعبه ی شهر العَبلات در جنوب مکه، که «حجر الأبیض» یا سنگ سفید داشت!
       
      ادامه دارد ...
       
      این مطلب برای انجمن mililtary.ir  گرداوری شده و هر گونه برداشت از آن با ذکر نام نویسنده و این انجمن بلامانع است. 
       
      نویسنده و گرداورنده: Navard 
       
      منابع و ماخذ:
       
      کتاب تاریخ سیاسی اسلام(جلد1) / نویسنده: رسول جعفریان
      کتاب گنجینه تاریخ ایران(جلد نهم)/ نویسنده: عبدالعظیم رضایی
      کتاب دو قرن سکوت( ویرایش دوم) / نویسنده: عبدالحسین زرین کوب
       
      لینک
       
    • توسط aminor
      بسم الله الرحمن الرحیم
       
      منفک شده از تاپیک تحولات یمن
      1399/11/09
       
      تاپیکهای مرتبط با محوریت حمله به آرامکو
      UAV kent 2.0 concept: عملیات تن ماهی
      سپر صحرا : بررسی شبکه دفاع هوایی ارتش عربستان سعودی
       
       
       منابع یمنی : شلیک موشک قاهر1 به شرکت نفت آرامکو در جیزان عربستان
       

       

  • مرور توسط کاربر    0 کاربر

    هیچ کاربر عضوی،در حال مشاهده این صفحه نیست.