reza4087

تهاجم ارتجاع عرب ( به رهبری آل سعود ) به یمن / خبر ، گزارش ، تحلیل و ... (1)

Recommended Posts

بر 11 دی 1399 در 16:51 , alala گفت:

سیستم اقتصادی عربستان که قطعا بر محور نظرات شخصی بن سلمان قرار داره تا چه زمانی میتونه این هزینه ها را تامین کنه

آمريكا تا آخرين دلار از آن 700 ميليارد دلار ذخيره عربستان را خواهد بلعيد چه به بهانه فروش سلاح چه به بهانه  جنگ يمن و يا پروژه هاي فضايي و سفر به مريخ و والخ ماموريت بن سلمان هم جز اين نيست 

ویرایش شده در توسط MF44
اشتباه تايپي
  • Upvote 2

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
20 hours قبل , alala گفت:

فعلا تصمیم جنگ یمن نه به خاطر سعودیها که اتفاقا به خاطر صهیونیستها با آمریکاست

دقيا همينه وقتي حلقه هاي مقاومت افزايش پيدا كنه و قوي تر بشه آمريكا و عوامل منطقه اي بايد هم بترسند 

  • Upvote 2

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
1 ساعت پیش, MF44 گفت:

آمريكا تا آخرين دلار از آن 700 ميليارد دلار ذخيره عربستان را خواهد بلعيد چه به بهانه فروش سلاح چه به بهانه  جنگ يمن و يا پروژه هاي فضايي و سفر به مريخ و والخ ماموريت بن سلمان هم جز اين نيست 

 

پروژه نئوم را یادتون رفت. :) حداقل برآورد سرمایه گذاری در ابتدا 500 میلیارد دلار از صندوق توسعه عربستان بوده. شرکتهای دخیل هم اکثرا آمریکایی و پروژه کامل دست اونها حتی در هیئت مشاور.

 

پروژه هم به اسم ساخت یک شهر برای جذب سرمایه و تجارت جهان و کلی حرف قلمبه سلمبه و یک جورهایی جایگزین دوبی در سطحی بسیار فراتر. نکته اینجا نیست که چنین پروژه ای میتونه موفق بشه یا خیر. نکته اینجاست آیا کشوری در قامت عربستان با این همه عقب افتادگی های صنعتی و تکنولوژیکی نیاز به500 برج و آسمانخراش و کلی پروژه ابرقهرمانی مثل تاکسی پرنده و ماه مصنوعی و پارک ژوراسیک و یک ابرشهر رویایی داره برای درامدزایی با این همه هزینه؟ راه کم ریسکتر و مناسبتری نبود برای آینده نگری؟  مملکت هم که ارث پسر باباست و منتقد هم سر و کارش با اره!

 

هرچی فکر میکنی میگی اون داستان بزرگ کردن این پسر گل بابا از نطفگی! توسط دایه یهودی کلش یک پروژه درازمدت بوده  تا برسوننش به اینجا تا هم شیرکاکائو سیاست ازش بدوشند هم شیر مالی و اقتصادی تا قطره آخر رس ملک سعودی. حالا هی بگن توهم توطئه دارید و دچار دایی جان ناپلئونگی! هستید و لورنس عربستان هم قصه است! :)

 

  • Upvote 2

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
3 hours قبل , alala گفت:

 

پروژه نئوم را یادتون رفت. :) 

 

در هر صورت ما با عملکرد فاجعه بار اقتصادیمون آخرین نفری هستیم که می تونیم عربستان رو نقد کنیم (در مورد این مسئله) 

ویرایش شده در توسط arjemandi
  • Upvote 3

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
3 hours قبل , alala گفت:

ساخت یک شهر برای جذب سرمایه و تجارت جهان و کلی حرف قلمبه سلمبه و یک جورهایی جایگزین دوبی در سطحی بسیار فراتر. نکته اینجا نیست که چنین پروژه ای میتونه موفق بشه یا خیر

با تشكر از يادآوري شما چنين پروژه عظيم اقتصادي اگر واقعا بازدهي داشته باشد غرب هرگز اجازه نميدهد در خارج از مرزهاي جغرافيايي خودش پا بگيرد بر فرض كه هدف جذب سرمايه كشورهاي اقماري غرب هم باشدباز هم عربستان انتخاب خوبي نيست  ---- به قول بزرگي كساني كه در خانه شيشه اي نشسته اند ---- چنين طرحهايي مثل تايوان و كره جنوبي و سنگاپور و دبي  در گذشته و احتمالا نيوم در آينده ---زير سايه موشكهاي انصارالله---فقط دريچه جذب سرمايه مادي و انساني به آمريكا است  

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر

شاید به تاپیک بی ربط باشه ولی فکر میکنم تبدیل سرمایه ارزی بخصوص دلار که یک سرمایه کاغذی و بدون پشتوانه است خیلی بهتر است برای عربستان بخصوص تبدیل این واحد بدون پشتوانه به شهر ها و برج ها نیروگاه های سبز و شهر های بدون هزینه نگهداری بخصوص برای عربستانی که مزه توریست زیر دندانش هست و این مورد نفع زیادی بردن و اینکه همیشه که نفت ندارن !!  داره ثروت را سرمایه گذاری میکنه تو کشور خودش بجای اینکه مثلا سهام شرکتهای خارجی را بخره پول را توی کشور خودش میخ میکنه به زمین بخصوص عربستان در اون قسمت از کشورش شهر مهمی نداره و محافظت از تمامیت ارضی را هم در پی داره خود ما هم توسعه سواحل مکران را در دستور کار داریم ولی بودجه نداریم!!

عربستان ثروتش را اگه به طلا و سهام شرکتهای خارجی تبدیل کنه ممکنه با خطرات تحریم و یا حمله خارجی در آینده روبرو بشه چون غرب خزانه های پر را از قدیم ایام تخلیه میکرده!

مثالش تخلیه ذخیره نقره چین توسط انگلیسی ها !!

پس حداقل عقل ناچیز من میگه افزایش قدرت نظامی و شهر سازی کار فوق‌العاده‌ای هست البته دوست عزیز موازی این طرح ها عربستان در صنعت و بخصوص مصالح ساختماتی مواد معدنی و مواد غذایی و حتی کشاورزی در حال توسعه هست !!  و تک بعدی نیست حتی در سالهای اخیر به صنعت اتمی و نظامی و تحقیقات فضایی هم اهمیت داده بر خلاف دید از بالا و زبور دیدن دشمن که همیشه کار دستمون داده من انتقادم به خودمونه!

ویرایش شده در توسط Overdose
  • Upvote 5
  • Downvote 1

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
20 hours قبل , arjemandi گفت:

در هر صورت ما با عملکرد فاجعه بار اقتصادیمون آخرین نفری هستیم که می تونیم عربستان رو نقد کنیم (در مورد این مسئله) 

 

چقدر عجیب؟! نقد همیشه مقبول هست. چه در جایگاه مدعی نیستیم بلکه در جایگاه انتقادی هستیم تنها. (در هر مسئله ای)

 

نکته دیگه در مورد این خلط مبحث تاریخی است حالا:

تحیملات سیاسی بر اقتصاد ایران؛ هرگونه مقایسه اقتصاد ایران را با کشورهای با شرایط طبیعی هم کاملا غیرممکن میکنه و هم کاملا غیرعلمی و غیردقیق پیش میبره. نمیخوام به بدیهیات اشاره کنم باز دوباره ولی شما همین فرمان را فی المثل در مورد ترکیه در چهل سال اخیر (یکی از اولینهاش تحریم سرمایه گذاری بر ستون اقتصاد ما یعنی صنعت نفت و گاز را شما فرض بگیرید چهل سال پیش بر صنعت خودروسازی و گردشگری ترکیه تحمیل شده بود. باقی موارد ده پانزده سال اخیر که هرکدومش یک تیر خلاص به اقتصاد هر کشوری میتونست باشه بماند)  منطبق کنید تا بشه اقتصاد دو کشور را تازه مقایسه کرد. بماند که باز ما علاوه بر تحریمها در تحمیلهای سیاسی یک سری تحمیلهای مشروع و عرفی و تاریخی (ارثبری یک سلسله جکومت کاملا ورشکسته و یک جنگ ویرانگر هشت ساله در ابتدای یک انقلاب که خودش مثل یک زلزله کل بنیانهای اقتصادی را درنوردیده و ...) هم داشتیم (که در یک مورد صنعت گردشگری ما هیچگاه نمیتونه شبیه صنعت گردشگری مرسوم جهان باشه)

 

ولی اگر بحث سیاسی است و اینکه این تحمیلات در چه موضعی قرار میگیرند که خب جداگانه باید در تاپیک سیاست بحثش کرد نه اقتصاد. شما اگر توان جدا کردن این "تحمیلات" و اثرگذاریش بر اقتصاد ایران را داشته باشی تازه میشه در مورد کیفیت مدیریت اقتصادی ایران بحث کرد و مقایسش کرد طبیعتا. این هم به این معنا نیست که وضعیت نمیشد بهتر از این باشه. این بحث خارج از موضوعه وقتی فاکتورهای دخیل مشابه نیستند در بحث ابتدایی

 

این بحث وقتی قابل انجام هست که یک شخص به طور دقیق اثرات و عوارض تحریم ها را بتونه مشخص کنه بر اقتصاد ایران تا بشه عملکرد مابقیش را نقد کنیم (در مقام مقایسه البته) اگر هم اعتقاد داره که تحریمها هیچ اثری نداشته و ترکیه مثلا اگر به جای ما بود و ما به جای ترکیه ما باز همینجا بودیم و ترکیه هم هم اینجایی که الان هست خب بحثش جداست..

 

14 hours قبل , Overdose گفت:

شاید به تاپیک بی ربط باشه ولی فکر میکنم تبدیل سرمایه ارزی بخصوص دلار که یک سرمایه کاغذی و بدون پشتوانه است خیلی بهتر است برای عربستان بخصوص تبدیل این واحد بدون پشتوانه به شهر ها و برج ها نیروگاه های سبز و شهر های بدون هزینه نگهداری بخصوص برای عربستانی که مزه توریست زیر دندانش هست و این مورد نفع زیادی بردن و اینکه همیشه که نفت ندارن !!  داره ثروت را سرمایه گذاری میکنه تو کشور خودش بجای اینکه مثلا سهام شرکتهای خارجی را بخره پول را توی کشور خودش میخ میکنه به زمین بخصوص عربستان در اون قسمت از کشورش شهر مهمی نداره و محافظت از تمامیت ارضی را هم در پی داره خود ما هم توسعه سواحل مکران را در دستور کار داریم ولی بودجه نداریم!!

عربستان ثروتش را اگه به طلا و سهام شرکتهای خارجی تبدیل کنه ممکنه با خطرات تحریم و یا حمله خارجی در آینده روبرو بشه چون غرب خزانه های پر را از قدیم ایام تخلیه میکرده!

مثالش تخلیه ذخیره نقره چین توسط انگلیسی ها !!

پس حداقل عقل ناچیز من میگه افزایش قدرت نظامی و شهر سازی کار فوق‌العاده‌ای هست البته دوست عزیز موازی این طرح ها عربستان در صنعت و بخصوص مصالح ساختماتی مواد معدنی و مواد غذایی و حتی کشاورزی در حال توسعه هست !!  و تک بعدی نیست حتی در سالهای اخیر به صنعت اتمی و نظامی و تحقیقات فضایی هم اهمیت داده بر خلاف دید از بالا و زبور دیدن دشمن که همیشه کار دستمون داده من انتقادم به خودمونه!

 

بهتره منتقل بشه بحث به تاپیک ولی:

خب در مورد پروژه نئوم بیشتر باید بررسی کنیم. پروژه نئوم در ایران و ترکیه و سعودی و قطر و سنگاپور و ... هرجای دیگه ای بود از مناظر مختلف! حتما قابل نقد و ایراد هست شدیدا به صورت فنی.

 

اولا توجه کنید این هزینه کلان (تازه پیش بینی اونموقع این رقم بود) را بن سلمان که تو جیبش نیست برداره بزاره سر سفره. همون ابتدا متوسل شد به استقراض خارجی برای پیشبرد طرح به خاطر بحران خزانه. و نکته بدیهی و ساده این ماجرا این هست که هر طرح اقتصادی خصوصا در این سطح کلان لپ لپ نیست که شما سر دو سال رسیدن به قدرت و دیدن به روایتی نقشه گوگل ارث! :) و چند مشاور درگوشی خارجی  یکهو تصمیم بگیری هواش کنی. اون هم با ایده های بچگانه ای چون شهر رباتیک و الودگی صوتی صفر و ماه مصنوعی و اصلاح نژآد ژنتیکی ساکنان و از این دست گزاره های آسیموفی! یک طرح اقتصادی چنین کلان نیاز به سالها مطالعه و مشاوره و نیازسنجی داره. تازه حتما که باید شما ببینید بسترها و پتانسیلها را و بعد نوع سرمایه گذاری را انتخاب کنید. همین حالا عربستان در طول ساحل دریای سرخ کلی جزیره به علاوه تیران و صنافیر را داره که رهاشون کرده و کلی مکان دیگه قابل سرمایه گذاری متوازن و البته اقتصادی تر و با ریسک کمتر. باید حجم اقتصاد عربستان را دید و بعد هم سرمایه گذاری ده ساله در چنین پروژ های را هم با رقم ابتدایی 500 می د. (توجه دارید که بحث سیاسی نیست، عربستان نباشه، ایران باشه، ایران نباشه پاکستان باشه یا آمریکا و فرانسه)

 

ایده پردازی برای یک طرح اقتصادی یک چیز هست ولی فورس و اجبار به عملی کردن 500 میلیارد سرمایه گذاری در عرض ده سال به این شکل و ابعاد در صنعت شهرسازی و معماری را نیاز به عقل سلیم هم حتی نیست تا متوجه بشیم (نمیگم شکست چون پیشگو نیستم) ولی بازدهی اقتصادی مطلوبی نمیتونه داشته باشه با توجه به تجربیات و پتانسیلهای عربستان و ... اون هم نه از روی حدس و گمان که بررسی مولفه های ذکر شده برای این پروژه. (در ایران بود حتما باید یک کمپین مگر از روی جنازه من تشکیل میدادیم)

سواحل مکران هم اگر قرار بود مثلا دولت قصد کنه که بله من در عرض 5 سال 200 میلیارد دلار خرج میکنم تا یک کیش! جدید ایجاد کنم برای جذب سرمایه گذاری یک حماقت بود، طرح توسعه سواحل مکران یک طرح تدریجی بر بستر توسعه زیرساختها و بنادر و اسکله ها و تولید و صنعت هست مثل روال عادی توسعه شهرهای مهم دنیا. هیچ شهری در دنیا حتی دوبی با "تصمیم" یک شبه و فورس مالی اینچنین عظیم به شهرهای فعلی تبدیل نشدند بلکه نتیجه توسعه تدریجی بودند.

 

در مورد روند توسعه و هزینه ها و حضور شرکتهای متعدد خارجی و استقراض و ... هم که اشاره کردم. من نشانه ای از فروش مثلا اوراق قرضه سعودی در امریکا ندیدم (به عنوان یکی از بزرگترین سرمایه گذاری ها که اتفاقا اخیرا شاهد انتقال سرمایه بیشتری هم بودیم) چون به نظرم پیشنهاد دهنده این طرح در مقام ابتدایی حواسش هست موجب تضعیف دلار و سرمایه گذاری در کشور خودش نشه.

 

ny27wm_2020.jpg

 

تصویر بالا یکی از فازهای توسعه و ایده های مطرح هست. "زمین گلف" !! که اجرایی هم شده زودتر در کنار فرودگاه شهر. آیا زمین گلف مثلا حتی تمام پیش بینی ها براش محقق بشه که کل گلف بازان عالم را جمع کنه با توجه به مطالعات جغرافیای و اقلیمی و ... در این وسعت بهترین انتخاب بوده؟ یا فرضا اقلیم مناسب توسعه شهری به منظور گردشگری هست؟ در دوبی میدونید حتما خیلی از پروژه های بلندپروازانه معمارانه که شرکت های مطرح معماری با سرو صدا ساختند الان نهایتا یک یادمان! معمارانه هستند نه یک طرح موفق کارکردی. مثل برج خلیفه. بازهم تکرار میکنم بحث بازدهی مطرح هست اینجا والا که بله دوبی بسیار خوشگل هست! (در نظر بگیرید دوبی اصلا قابل مقایسه نیست چون در زمان خودش از خلا منطقه به نفع خودش به عنوان بارانداز تجاری و هاب منطقه استفاده کرده (وقتی جنگ دو بندر مطرح خرمشهر و فاو را کلا محو کرد و بعد هم هزینه ها هیچوقت اجازه بازیابی سایر بنادر را نداد ) و در اصل بندر دوبی شد هسته پیشرفت شهر دوبی نه بالعکس.

 

نقل قول

به شهر ها و برج ها نیروگاه های سبز و شهر های بدون هزینه نگهداری

نهایتا هم اختیار دارید، بدون هزینه نگهداری؟! نیروگاه سبز و ساختمان صفر انرژی و شهر بی هزینه فعلا چیزی شبیه به افسانه است. شیا شما الان در اقلیم تهران مثلا در یک واحد محدود بتونی یک ساختمان مثلا صفر انرژی طراحی و اجرا کنی ولی همه متخصصین امر میدونند نه تنها به صرفه نیست ( نسبت هزینه/فایده) بلکه حتی در اقلیمی مثل تهران هزینه نگهداری چنین اکوسیستمی! به مراتب سخت تر! از هزینه احداثش هست.

 

بماند شهری که مبتنی بر انواع ماشین آلات پیچیده و تکنولوژی و تخیلات فناورانه قرار هست به عنوان یکی از اولین تجربیات ساخته بشه چقدر چالش های مالی و فنی در پیش رو داره و چقدر و چقدر هزینه های کمرشکن نگه داری چنین ابرپروژه ای خواهد بود.

 

در پایان هزینه های این طرح عنوان شده و یک مقیاسی در دست هست. شما به عنوان یک مطلع از هزینه های عربستان در سایر بخش ها اگر رقم و عددی هم دارید لطفا بفرمایید تا ببینیم این نقد ما وارد هست که توسعه نامتوازن در این طرح و ایده دیده میشه یا خیر؟!

زبون دیدن و نگاه از بالا هم که ممکنه از واژه ها برداشت شده باشه قطعا کاملا قابل الصاق هست چون به وطر واضح محور بحث ما یک دیکتاتور خودرای به نام "بن سلمان" بود. همه کاره ی یک پروژه در سن سی سالگی. در ایران هم فرضا (گویا مورد علاقه دسوتان هست حتما ارجاع به داخل داشته باشیم) اگر فردی با این مختصات عمل کنه حتما باید به دید نقد و حتی تحقیر باید بهش نگاه کرد. اصل بر سر تسلط ما بر کلیت این پروژه و ایندش نیست، اصل بر سر موارد محدودی است که ما میتونیم فارغ از ماهیت یک پروژه در محل دانش محدود خودمون نقدش کنیم:

 

اولیش هم دیدن دخالت یک تیم بسیار بزرگ و سالها سبک و سنگین کردن برای یک اجرای پروژه در چنین سطحی هست تا بعدتر مورادی که به نظرمون اشتباه هست. از زمین گلف در یک کشور کم آب به این وسعت تا ایده هایی که مناسب یک کشور ثروتمند اون هم امتحان هرچند سال یکبار هستند نه همه با هم در یک طرح برای یک کشور تاز ابتدای راه. (مقایسه کنید با ایده های مشابه به صورت البته موردی: اسپیس ایکس، خودروهای برقی و خودران، هوش مصنوعی و ... که پس از سالها مطالعه و برنامه ریزی و ازمون و خطا در یک مقیاس کوچک به سمت تجاری سازیشون میرند نه بهمن وار و یکهویی!)

 

میدونم باز کسی نمیخونه متون طولانی را :) پس خلاصش مکینم در دو گزینه:

1.پروژه نئوم یک طرح مطالعه شده و دقیق و منطبق بر پتانسیلهای جغرافیایی/فرهنگی/تاریخی/زیرساختی/مالی/اقلیمی/اجتماعی است که امکان موفقیتش بیش از 50 درصد هست.

2.پروژه نئوم یک طرح با ریسک بالا و مطالعات کم و محدود و طبق شواهد متاثر از یک خودرایی فردی است که شانس موفقیتش زیر 50 درصد هست. (منظور از موفقیت بازدهی نسبت به سرمایه گذاری است والا که ممکن هست پس فردا سالی چند میلیارد درامد داشته باشه ولی به نسبت رقم اورده باید دید بازده را طبیعتا)

 

تمام این بحث سر انتخاب یکی از این گزینه ها بود و هست. حالا فرقی نمیکنه در ایران هم دوستان میتونند موردی را انتخاب کنند و نقد کنند حتما.

 

 

 

  • Like 1
  • Upvote 7
  • Downvote 2

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
35 minutes قبل , alala گفت:

میدونم باز کسی نمیخونه متون طولانی را :)

خداشاهده ميخونيم icon_cool 

  • Like 1
  • Upvote 3

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر

امروز حمله موشکی به ریاض خبرش منتشر شد. فرودگاه ریاض هم برای ساعاتی پروازها را دایورت! کرده بود به دمام.

 

هرچند از تعداد حملات بسیار کاسته شده ولی سعودیها به نظر با تقویت تجهیزات و مشاوره ها و احتمالا حضور مستشاران اخیرا در مواجهه هم با پهپادها و هم موشکهای محدود داخل اراضی سعودی توفیقاتی داشتند. پهپادها معمولا نزدیک مرز هدف قرار گرفته میشند (مدتی برای ضعف پدافند راه حل پرهزینه گشتهای مدام جنگنده ها را انتخاب کرده بودند، نمی دونم حالا هم همون هست یا سامانه جدیدی به خدمت گرفتند) و موشکها هم که اینچنین وقتی تک فروندی شلیک میشند میبینیم که دو موشک احتمالا پاتریوت روانه شدند و یکی اصابت کرده احتمالا و دومی هم کاری نداشته. میتونه برعکس باشه یعنی اولی خطا کرده و دومی خورده ولی چون زمان ثبت تصویر مشخص نیست نمیشه دقیق گفت. (هرچند چون در یکی از تصاویر رد دود موشکی که عبور کرده به نظر ضعیف تر هست شاید بشه این فرض را کرد که موشکی بوده که اول شلیک شده و خطا داشته و موشک دوم موفق به اصابت شده)

 

Hmlh_mwshkhy_bh_ryD2_1_2021.jpg  Hmlh_mwshkhy_bh_ryD_1_2021.jpg

 

پ ن: خب دیروز طی یک تحول عجیب و جدید یک گروه ناشناس عراقی ادعا کرد اولا انصارالله نبود (انصارالله رسما تکذیب کرد) و من بودم و ثانیا موشک نبود و پهپاد بود. در صورت صحت ادعا باید دید طرف سعودی دروغ گفته بالستیک بوده یا توان تشخیص را نداشته که چی را زده؟!

 

 

 

ویرایش شده در توسط alala
  • Like 1
  • Upvote 6

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر

وال استریت ژورنال: حمله پهپادی اخیر به عربستان،خساراتی در مجتمع مهم سلطنتی در ریاض بر جای گذاشت

 

این روزنامه افزود، حمله شنبه هفته گذشته به ریاض که به وسیله پهپاد یا موشک انجام شد، نخستین حمله به ریاض طی 7 ماه اخیر محسوب می‌شود.

ساعاتی بعد از حمله روز شنبه به ریاض، ائتلاف متجاوز سعودی طبق عادت همیشگی ادعا کرد که سامانه‌های موشکی یک حمله به ریاض را دفع کردند. ولی دو شخص مطلع از این حمله به روزنامه وال‌استریت ژورنال گفته اند که یک مجتمع مهم سلطنتی در ریاض دچار خساراتی شده است./العالم

 

 

  • Like 1
  • Upvote 2

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
1 ساعت پیش, mehdipersian گفت:

وال استریت ژورنال: حمله پهپادی اخیر به عربستان،خساراتی در مجتمع مهم سلطنتی در ریاض بر جای گذاشت

 

این روزنامه افزود، حمله شنبه هفته گذشته به ریاض که به وسیله پهپاد یا موشک انجام شد، نخستین حمله به ریاض طی 7 ماه اخیر محسوب می‌شود.

ساعاتی بعد از حمله روز شنبه به ریاض، ائتلاف متجاوز سعودی طبق عادت همیشگی ادعا کرد که سامانه‌های موشکی یک حمله به ریاض را دفع کردند. ولی دو شخص مطلع از این حمله به روزنامه وال‌استریت ژورنال گفته اند که یک مجتمع مهم سلطنتی در ریاض دچار خساراتی شده است./العالم

 

 

 

جالبه حمله واضح چند روز گذشته را (حمله دوم) را من حتی ندیدم اینبار بیانیه بدند. حتی همون بیانیه مقابله همیشگی را. حمله هم به نظرم واضح بود هم از لحاظ فیلمهای منتشر شده و هم پروازهای فرودگاه ریاض که کلا دچار اختلال شده بودند همون موقع.

  • Upvote 2

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
23 hours قبل , alala گفت:

جالبه حمله واضح چند روز گذشته را (حمله دوم) را من حتی ندیدم اینبار بیانیه بدند. حتی همون بیانیه مقابله همیشگی را. حمله هم به نظرم واضح بود هم از لحاظ فیلمهای منتشر شده و هم پروازهای فرودگاه ریاض که کلا دچار اختلال شده بودند همون موقع.

بن سلمان خيلي سربه زير و ساكت شده ;)

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر

بایدن اعلام کرده آمریکا دیگه قرار نیست از عربستان در جنگ یمن حمایت بکنه و گروه انصارالله را هم بر خلاف تصمیم قبلی در گروه های تروریستی قرار نمی دهد. 

به نظر میرسه که عربستان و امارات قرار هست در این جنگ تنها بشوند که قطعا پایان جنگ را نزدیک میکند. 

  • Upvote 1

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
3 hours قبل , mehdipersian گفت:

بایدن اعلام کرده آمریکا دیگه قرار نیست از عربستان در جنگ یمن حمایت بکنه و گروه انصارالله را هم بر خلاف تصمیم قبلی در گروه های تروریستی قرار نمی دهد. 

به نظر میرسه که عربستان و امارات قرار هست در این جنگ تنها بشوند که قطعا پایان جنگ را نزدیک میکند. 

 

بعید به نظر میرسه. وقتی دورتر به ماجرا نگاه میکنیم یا مسئله یک باجگیری مطرح هست (برای بایدن توافق اعراب با اسراییل در دوره ترامپ یک شکست محسوب میشه ولی حساب کنید اگر عربستانی که در اون دوره وارد نشد به این توافق بایدن وادار بتونه بکنه چه دستاورد بزرگی است؟ تمام اعتبار اون توافقات ترامپ میخوره به اسم بایدن چون عربستان مادر کشورهای عربی محسوب میشه) یا اینکه یک فریب افکار عمومی و ژست حقوق بشری. حتی راه را در عمل هم بازگذاشته، بایدن گفت ما از تمامیت ارضی عربستان در برابر حملات نیروهایی که از سمت ایران حمایت میشند همچنان دفاع میکنیم. در رسانه سیگنال این هست که ما در عملیات کشتار دیگه شرکت نمیکنیم ولی چه نهادی میتونه راستی ازمایی کنه کدام کمکها در راستای دفاعی است و کدام تهاجمی؟! هیچ کس! فقط رسانه ها پمپاژ میکنند امریکا در کشتار نقشی نداره دیگه.

 

اصولا وقتی بحث منافع رژیم صهیونیستی مطرح هست هیچ دولتی در آمریکا نمیتونه خودش را عقب بکشه. یمن تحت اختیار دوستان ایران برای ر.صهیونیستی یک تهدید موجودیتی هست. تا این تهدید را به نحوی از بین نبرند از پا نمیشینند به هر نحوی.

 

  • Like 1
  • Upvote 7

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر

گزارش S/2021/79 پنل کارشناسان به شورای امنیت در خصوص یمن  این  گزارش شامل اطلاعات جالبی است از رهگیری زنجیره تامین ساب سیستم موشک کروز قدس 1 و موشک 358 و پهپاد های صماد ودلتا وینگ - دوربین های حرارتی رایان رشد افزار ایران  ارپی جی های ساخت ایران  داده های مختلف دیگر در خصوص درگیری های  یمن 

 

https://reliefweb.int/sites/reliefweb.int/files/resources/S_2021_79_E.pdf

 

https://reliefweb.int/report/yemen/final-report-panel-experts-yemen-s202179-enar

 

 

  • Upvote 7

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر

ایجاد یک حساب کاربری و یا به سیستم وارد شوید برای ارسال نظر

کاربر محترم برای ارسال نظر نیاز به یک حساب کاربری دارید.

ایجاد یک حساب کاربری

ثبت نام برای یک حساب کاربری جدید در انجمن ها بسیار ساده است!

ثبت نام کاربر جدید

ورود به حساب کاربری

در حال حاضر می خواهید به حساب کاربری خود وارد شوید؟ برای ورود کلیک کنید

ورود به سیستم

  • مطالب مشابه

    • توسط End
      سخنی با خوانندگان محترم:
      در مطلب پیش رو سعی بر این شده که به مختصری از شرایط فرهنگی و اجتماعی و تاریخی اعراب پیش از اسلام پرداخته شود. در این نوشته اصل بر رعایت صداقت تاریخی و امانت است و در گرداوری آن از منابع با عقاید گوناگون کمک گرفته شده است. گرد آوری مطالب تاریخی هیچ گاه خالی از اشتباه نیست، علی الخصوص که این مطالب در رابطه با مسائل حساسیت بر انگیز مذهبی باشد. در نتیجه از دوستان خواننده این مطلب درخواست میشود درصورت وجود اشتباه، به منظور تکمیل و اصلاح این مطلب بنده را یاری کنند.
       

      پیشگفتار:
      سرنوشت پیامبران و قومشان و نتایجی که از آن کسب کرده اند را میتوان یکی از مهمترین نشانه های حقانیت آن ها به حساب آورد. این نتایج بعضا چنان معجزه آسا و خیره کننده هستند که در حالت معمول موارد مشابهی برای آنها یافت نمی شود. برای نمونه مسیح (ع) در دل امپراطوری قدرتمند روم شرقی به پیامبری رسید. در سرزمینی که تعداد نامعلوم خدا توسط مردم پرستیده میشد و پیامی که آورد چنان در دل ها رسوخ کرد که در مدت کمتر از چند سده مسیحیت در سه قاره گسترش یافت! از حبشه در آفریقا گرفته تا امپراطوری قدرتمندی چون روم که روزی دشمن مسیحیت بود و همچنین طیف کثیری از اقوام در خاورمیانه و ...! در اسلام نیز ما با چنین پیشرفت معجزه آسایی رو به رو هستیم. محمد (ص) در سن چهل سالگی در جامعه ای بدوی به پیامبری برگزیده شد که جز غارت و ستیز دستاوردی نداشتند و هر روز به بهانه ای با یکدیگر در جنگ بودند و شعرا و نام آوران عرب روزگاری برای بدست آوردن شرافت، خود را به پای پادشاهان ایران و روم می انداختند. در شبه جزیره عربستان اگر در جایی تمدنی دیده میشد به پاس قرابت با ایران یا روم بود. و از دست آورد هایشان در آن ادوار، جز پاره ای از روایات افسانه گونه چیزی بجا نمانده است. در چنین محلی که محمد(ص) شدیدا زیر فشار فرهنگی و البته فشار عوامل ثروت و قدرت  در مدت کمتر از سیزده سال توانست بنیان نخستین حکومت اسلامی را در یثرب بنا نهد که تا پایان عمر ایشان این حکومت به چنان وسعت و قدرتی رسید که در سرحدات خود به تقابل با روم شرقی می‌پرداخت.
       
      قسمت اول: قبیله و معنای متفاوت آن در بین اعراب
       

       
      اعراب از قبل اسلام در پهنه ی وسیعی از خاورمیانه حضور داشتند. و بر خلاف تصور عموم مردم، فتوحات پس از اسلام به تنهایی سبب استقرار آن ها در این پهنه نشد. در تاریخ موجودیت اعراب با سامی نژاد ها گره خورده است. این حضور آنقدر چشمگیر بود که رومیان و یونانیان مناطق عرب نشین را به سه ناحیه عربستان خوشبخت و عربستان بیابانی و عربستان سنگی تقسیم کرده اند که حدود این مناطق از دریای سرخ و شبه جزیره عربستان شروع شده و از سویی به مرز های روم آن روزگار در شامات رسیده و در سوی دیگر در عراق امروزی به رود فرات ختم می شود. در رابطه با وضعیت اعراب قبل اسلام باید به این موضوع اشاره کرد، پیشینه تاریخی که برای آنها ذکر شده به ۲۰۰ سال قبل از سال عام الفیل محدود می شود. عام الفیل همان سالی است که گفته میشود محمد(ص) در آن دیده به جهان گشود. البته این بدان معنا نیست که اعراب قبل از آن موجودیت خارجی نداشته اند‌. برای مثال در دبیره های هخامنشی از آن ها بعنوان خراج گذاران عصر داریوش بزرگ یاد شده است. اما آنچه از این گفته پیداست، اعراب تهی از پیشینه تاریخی و تمدنی غنی بودند و آنچه در آنها یافت می‌شد در حقیقت از هم نشینی و یا دست درازی دیگر اقوام بود. این همان زمانیست که قرآن از آن به عنوان دوره جاهلی اعراب یاد می‌کند.
       

       
      نگاره ای از سرباز ساتراپی عربیا در مقبره خشایارشا، واقع در نقش رستم که بصورت نمادین به شکل یکی از ستون های شاهنشاهی به نمایش در آمده است.
       
      با نگاهی به زندگی اعراب در آن اعصار می توان دریافت که تفاوت عمده‌ای میان نوع زندگی آنان با زندگی مردم ایران و روم و حتی در نزدیکی آنها با دولت های نچندان نامی حبشه دیده میشد. در آن روزگار ایران و روم حکومت مرکزی داشتند حکومتی که تمام شؤون جامعه را از حیث قانون و عمل به قانون و وادار کردن همه به تابعیت از آن در دست داشتند و تمام زوایای آن جامعه زیر سلطه نظامی واحد قرار گرفته بود، به طوری که در هر گوشه آن وجود حکومت مرکزی احساس می‌شد. این در حالی بود که در جزیرة العرب در هر ناحیه ی آن، مردم بر پایه نسبت خانوادگی مشترک به عنوان یک قبیله گرد آمده بودند و هر یک در جغرافیای حضور خود اعمال قدرت می‌کردند. هیچ قبیله‌ای بر دیگری اعمال نفوذ نداشت مگر در داد و ستد و جنگ! جنگ بین قبایل هم نامنظم بود و بیشتر به دعوایی نامنظم و خانوادگی شباهت داشت. این مطلب نشانگر پراکندگی و تضاد بسیار عمیق بین قبایل است. باید گفت برای وحدت در میان یک امت فرهنگی لازم است که نقاط مشترک آنها را در خود جمع کرده و مردمی را گرد هم بیاورد. در شبه جزیره عربستان چنین تفکر یکنواختی وجود نداشت و هدف واحدی برای آنها مطرح نبود. در کنار کعبه هر قبیله بتی مخصوص به خود داشت و بدین ترتیب حتی در این زمینه هم تضاد و خودبینی دیده می‌شد. شرایط سخت و طاقت فرسای جزیرة العرب بر این اختلاف دامن می‌زد. مناطق حاصلخیز و دارای آب محدود و با فاصله زیاد از هم بودند. راه‌های محدودی وجود داشت که آنها هم زیر سلطه راهزنان دیگر قبایل بوده و تحت نفوذ قدرت های خارجی اداره میشد.
       

       
      در این شرایط دشوار اگر قبیله‌ای قادر بود تا چراگاهی را از چنگ دیگری در آورد این کار را بی درنگ می‌کرد. هیچ قبیله ای از این نظر در امنیت نبود و جنگ های بسیار با دلایل ساده و بعضا نا مأنوس بین آن ها رخ می داد. مشخص است که جنگ یکی از رایج ترین اعمال در بین آن ها بود آن چنان که عده ای برای کسب شهرت و آزمون جنگاوری خود مسیر نزاع را هموار میکردند. این جنگ از سر منع ازدواج یک زوج در دو قبیله می‌توانست شکل بگیرد تا بر سر شرایط تجارت و پاسداری از کاروان ها و ... که البته همانطور که گفته شد هیچ کجای آن به جنگ نمی‌ماند و بیشتر به یاغی گری و غارت و دعوای عشیره ای شباهت داشت. در نتیجه از این حیث قبیله جایگاه ویژه‌ای پیدا میکرد. بقای افراد به بقای قبیله گره خورده بود. هر کسی را با قبیله‌اش می‌شناختند و در نتیجه خدای این مردم هم در حقیقت قبیله آنها بود و بت ها هم نمادی برای اعلام وجود هر قبیله بودند و هرچه بزرگان این قبیله ها می‌گفتند هم، حقیقت تام برای آن ها محسوب می‌شد. با این اوصاف هرچه افراد یک قبیله زیادتر بود افتخار آن هم بیشتر میشد. این افراط تا آنجا پیش رفت که در سوره تکاثر قرآن، خداوند خطاب به مشرکان می گوید که آنها به منظور بزرگ نشان دادن تبار خود حتی دست به شمارش مردگان خود می‌زدند. نعمان در خطاب به پادشاه وقت ایران گفت که جز عرب کسی به نسب خود آگاهی ندارد و جز عرب از هر کسی اجدادش را بپرسی آنها را نمی‌شناسد. در حقیقت گذشتگان و نژاد چیزی نبود که اعراب بتوانند اشتباهی هر چند سهوی را به آنها نسبت دهند. شاید تا اینجا مطلب روشن شده باشد که پیامبر اسلام چه کار دشواری در پیش داشت. بخصوص وقتی بدانیم یکی از مهمترین اقدامات پیامبر مقابله با همین برتری جویی نژادی بوده است‌. عملا هر قدمی که به جهت آگاهی و یا مخالفت با سنت های گذشتگان آنها برداشته میشد، از نظرشان نوعی توهین تلقی میگردید. شاید جالب باشد بدانید که بت پرستی اعراب نیز ریشه در همین افراط دارد! یعقوبی در تحلیل خود از بت پرستی و عوامل آن می‌گوید:«بت پرستی از هنگامی آغاز شد که وقتی یکی از مردم می‌مرد، اقوام او مجسمه‌ای از وی ساخته و به یاد او آن را محترم می‌داشتند فرزندان آنها پس از سال‌ها گمان کردند که این‌ها خدایان آنان هستند» . شاهد این امر می‌تواند سخن مشرکین با پیامبر (ص) باشد که می‌گفتند:
      این بت ها اقوام گذشته هستند که مطیع خدا بوده و ما صورتی از آنها ساخته و عبادتشان می‌کنیم. در مورد سه بت مشهور یعوق و یغوث و نسر گفته شده: از قوم نوح بودن و افرادی صالح بودند و بعدها مجسمه آنان به صورت بت درآمد. در مورد لات نیز گفته شده او در واقع مرد صالحی بوده است که غذا برای حاجیان درست می‌کرده وقتی او مرد، تمثالی از او درست کردند و بر آن بنایی ساخته‌اند و اسمش را بیت الربه نهادند. ابن قیم می‌گوید؛ تعظیم مردگان سبب شد تا کم کم صورت هایی از آنها به شکل بت ساخته شود. زمانی که محمد(ص) مکه را فتح کرد در درون آن ۳۶۰ بت وجود داشت. در حقیقت ما با سرزمینی طرف هستیم که ۳۶۰ اعتقاد و ۳۶۰ تضاد در آن میتوان شمارش کرد!
       

       
       اوضاع اعراب از ابتدا این گونه نبود. اعراب شهر مکه خود را از نسل عدنان می‌دانستند، که در نتیجه نسب آنها به اسماعیل (ع) باز میگشت. از این گفته مشخص است که نخستین اعراب موحد بودند اما به تدریج به سوی شرک گرایش پیدا کردند. از این منظر اعراب مکه در کنار بنی اسرائیل بودند که به دین حضرت ابراهیم گرایش داشتند و در حقیقت ریشه نسبی مشترک در آن ها می توان یافت. در سال‌های مانده به بعثت پیامبر، افرادی در بین اعراب پیدا شده‌اند که خواهان بازگشت به دین ابراهیم بودند. آنها شروع به تبلیغ علیه اعتقادات آن روزگار اعراب کردند. از معروف‌ترین این افراد ورقة بن نوفل بود که در جستجوی دین خدای یگانه به این سو آن سو رفت و در نهایت مسیحیت را پذیرفت. زید بن عمر شخص دیگری بود که به روایت تاریخ در بین اعراب از بازگشت به آئین ابراهیم سخن گفت. بسیاری از رسوم مشرکین مکه همان چیزی بود که ابراهیم به اجدادشان آموخته بود ولی آنها آنرا شرک آلود کرده بودند. برای مثال اعراب جاهلی نیز به رسومی چون ختنه و کفن و دفن میت و ازدواج نکردن با محارم و حج بیت الله الحرام معتقد بودند. آنها حتی شعار معروف تلبیه را نیز داشتند اما آن را به نوعی شرک آمیز کرده بودند. ( تلبیه همان شعار لبیک اللهم لبیک لاشریک ... است که حاجیان در حین طواف خانه خدا می‌گویند). اعراب جاهلی به افرادی از خود که ختنه کرده و به حج می رفتند حنیف میگفتند . این در حالی است که به پیروان حضرت ابراهیم در گذشته حنیف گفته میشد! این بدان معناست که این کلمه از گذشته های دور در بین اعراب زبان به زبان چرخیده و تغییر معنا یافته است.
       
       
      قبیله قریش زادگاه قدرت
       
      قریش نامی آشنا و از پر نفوذترین قبایل در میان عرب بوده و بعد اسلام نیز تا قرن‌ها بر جهان اسلام حکومت کرده است. خلفا تا پیش از امپراتوری عثمانی همیشه قریشی بودند. اعراب کسانی را که از نسل مضر بن کنانه باشند را قریشی می گویند. در علم تبارشناسی عرب نیای مضر بن کنانه به اسماعیل (ع) باز میگردد. قریش در آن دوره از آنجا که امور حج را بر عهده داشت به شهرت و ثروت زیادی رسید. امور کعبه در دوره ای به قصی و هاشم و سپس به عبدالمطلب که همه از نسل مضر بودند سپرده شد. در دوران قصی مراسم حج  شکل جدیدی به خود گرفت و این تغییرات زمینه ساز قدرت یافتن قریش در بین دیگر قبایل عرب گردید. در این ایام مردم عرب از نقاط دور دست به این مکه می آمدند تا هم به تجارت بپردازند و هم خدایان پر تعداد کعبه را پرستش کنند. بنوعی مکه و کعبه آن میعاد گاه اعراب بود. در این شهر بازار هایی بر پا میشد که از غرب و شرق عالم تجار به آن رجوع می کردند. راه تجاری مهمی از روم شرقی به یمن و در نهایت به هند ختم می شد که این مسیر از قطب های اقتصادی آن روزگار محسوب می شد که البته نکته مهم برای ما این است که شهر های مکه و یثرب هم در مسیر آن رونق یافته بودند.
       

       
       در بین قریش طایفه بنی هاشم به طور خاص که پیامبر اسلام نیز از آنان بود دارای مقبولیت و شهرت بیشتر گردید. همان طور که گفته شد بعد هاشم، عبدالمطلب زمام امور حج را بر عهده گرفت. وی پدر بزرگ پیامبر اسلام است و او از اعرابیست که قبل اسلام طبق سنت خاندان خود به دین حنفیت معتقد بود و خدای یکتا را می پرستید. عبدالمطلب بعد مرگ والدین محمد(ص) سرپرستی او را پذیرفت و در نتیجه آن محمد(ص) در محیطی با اعتقادات دین حنفیت زندگی میکرد.
       
      از تاریخ چنین بر می‌آید که قریش در میان اعراب به شرافت و عزت معروف بوده و معمولاً با عناوینی چون «آل الله» و «سکان حرم الله» خوانده می‌شدند و مردم آنها را به عنوان بزرگ و شریف قبول کرده بودند. باید افزود که این شهرت در همه طوایف قریش نیست، بلکه تنها در خاندان قصی و بعد از او خاندان هاشم و عبدالمطلب بود چرا که وجود این افراد در نهایت سبب شهرت قریش گردید.
       
      هنگام ظهور پیامبر اسلام در میان طایفه های قریش، از بنی هاشم عباس بن عبدالمطلب مسئولیت آبرسانی به حجاج را بر عهده داشت و از طایفه بنی امیه، ابوسفیان ریاست سپاه قریش را بر عهده داشت. این جبهه بندی در میان قریش تا قرن ها بعد ادامه پیدا کرد. البته باید توجه شود که طوایف دیگر از قریش هم بودند که نقشی در امور حج داشتند اما نقش آنها به پر رنگی دو طایفه نامبرده نبود.
       

       
      دیگر قبایل عرب متوجه عظمت کعبه و نقش آن در فزونی قدرت قبیله قریش شدند در نتیجه برخی از آن ها در مناطق خود نیز کعبه هایی ساختند تا قبیله خود را برای رفتن به مکه بازدارند. این کعبه ها از بسیاری از جهات همچون وجود سنگی مانند حجر الاسود(سنگ سیاه) تا ارکان کعبه به آنچه در مکه بود شباهت داشتند. برای مثال در یمن پرستشگاهی در شهر غَیمان قرار داشت و «حجر الأحمر» یا سنگ سرخ در آن استفاده شده بود و همچنین کعبه ی شهر العَبلات در جنوب مکه، که «حجر الأبیض» یا سنگ سفید داشت!
       
      ادامه دارد ...
       
      این مطلب برای انجمن mililtary.ir  گرداوری شده و هر گونه برداشت از آن با ذکر نام نویسنده و این انجمن بلامانع است. 
       
      نویسنده و گرداورنده: Navard 
       
      منابع و ماخذ:
       
      کتاب تاریخ سیاسی اسلام(جلد1) / نویسنده: رسول جعفریان
      کتاب گنجینه تاریخ ایران(جلد نهم)/ نویسنده: عبدالعظیم رضایی
      کتاب دو قرن سکوت( ویرایش دوم) / نویسنده: عبدالحسین زرین کوب
       
      لینک
       
    • توسط aminor
      بسم الله الرحمن الرحیم
       
      منفک شده از تاپیک تحولات یمن
      1399/11/09
       
      تاپیکهای مرتبط با محوریت حمله به آرامکو
      UAV kent 2.0 concept: عملیات تن ماهی
      سپر صحرا : بررسی شبکه دفاع هوایی ارتش عربستان سعودی
       
       
       منابع یمنی : شلیک موشک قاهر1 به شرکت نفت آرامکو در جیزان عربستان
       

       

  • مرور توسط کاربر    0 کاربر

    هیچ کاربر عضوی،در حال مشاهده این صفحه نیست.