reza4087

تهاجم ارتجاع عرب ( به رهبری آل سعود ) به یمن / خبر ، گزارش ، تحلیل و ... (1)

Recommended Posts

6 minutes قبل , Maldini گفت:

حسن ایرلو سفیر ایران در یمن به شهادت رسید...
 

 

 مگه کرونا نگرفته بود این بنده خدا ؟!

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر

تهران-ایرنا - سخنگوی وزارت امور خارجه از شهادت سفیر جمهوری اسلامی ایران نزد دولت نجات ملی یمن بر اثر ابتلا به کرونا خبر داد.

به گزارش ایرنا از اداره کل اطلاع رسانی و امور سخنگویی وزارت امور خارجه شهید حسن ایرلو که از جانبازان شیمیایی جنگ تحمیلی نیز بود، در محل ماموریت خود به کرونا مبتلا شد و به دلیل همکاری دیرهنگام برخی کشورها، متاسفانه در شرایط نامناسبی به کشور بازگشت.

این دیپلمات کشورمان به رغم به کارگیری همه مراحل درمانی برای بهبود وضعیت بیماری ایشان، سحرگاه امروز به فیض شهادت نایل آمد.

سخنگوی وزارت امورخارجه روز شنبه در پاسخ به سئوال خبرنگاران درباره وضعیت سفیر کشورمان در یمن از ابتلای وی به کرونا خبر داد و گفت: آقای ایرلو از چند روز قبل مبتلا به ویروس کرونا شده و با توجه به ضرورت رسیدگی پزشکی به ایشان، وزارت امورخارجه برای انتقال وی به کشورمان جهت معالجات لازم تماس‌ها و رایزنی‌هایی را با برخی کشور های منطقه بعمل آورد که سرانجام منجر به فراهم شدن مقدمات لازم جهت انتقال ایشان گردید. 

 

https://s4.uupload.ir/files/fhg_godxwaen8to_jowj.jpeg

  • Like 1
  • Upvote 5

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر

تخصص ایشون پدافند بود و نتایج نسبتا خوبی تو یمن به همراه داشت بحث ترور ایشون بسیار زیاد محتمله الخصوص اینکه بین عربستان و اسراییل در قضیه یمن همکاری امنیتی برقراره .طرف اسراییلی به ما کاملا اعلان جنگ کرده

  • Like 1
  • Upvote 4

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر

إِنَّا لِلَّهِ وَإِنَّا إِلَیْهِ رَاجِعُونَ

 

خب یکی دیگه از فرماندهان موثر ما در جبهه مقاومت ( حالا تفاوتی نمیکنه اصولا بحث کنیم ایشون در کسوت دیپلمات بودند یا خیر، شهید رکن آبادی هم دیپلمات بودند ولی از فرماندهان جبهه مقاومت در کلیت ماجرا) به شهادت رسید. روندی که طی یک سال اخیر به شدت افزایش پیدا کرده و با توجه به تهدیدات و البته ترور حاج قاسم حالا در مورد ترورهای هدفمند حدس ها بیشتر به یقین تبدیل میشه. جناب @arjmandi اشاره کردند به همکاری تنگاتنگ و ورود مستقیم این رژیم به جنگ یمن که به نظرم حالا میشه علاوه بر بعد نظامی (هوایی خصوصا) و اطلاعاتی،حضور موساد را دربطن نفوذ و ترور حتی جدی تر دید ردپاش را.

 

طبیعتا منطقی نیست کرونا شروع کنه دست بزاره روی تک تک فرماندهان ایرانی موثر در جبهه مقاومت. فقط باید دید شیوه ترور به چه نحو هست. ارتباط مستقیم یا واقعا یک ترور بیولوژیک در نوع خود منحصر به فرد ابداعی که خاص این عملیات ها طراحی شده و شاید سالها هم پیش زمینه داشته. به نظرم همچنان میشه معتقد بود بستر کرونا و حتی خود ویروس کرونا به عنوان مکمل و بخشی از پازل این ترورها داره عمل میکنه. در مواردی جز مورد جنب حجازی ما بستری طولانی مدت فرماندهان را در بیمارستان تا لحظه شهادت شاهد بودیم. البته سردار حجازی هم مبتلا شده بودند به ظاهر به ویروس که بهبود پیدا کرده بودند و شاید عوارض همون مورد موجب مرگ ناگهانیشون بود.

 

حذف تک تک فرماندهان نمیتونه تنها یک عملیات مستقل باشه، میتونه پیش زمینه و مقدمه عملیات دیگه ای باشه که حدسش چندان سخت نیست. همین حالا هم جنگ بشه ما کلی حساب تصفیه نشده داریم که با این روند و قرارگیری در مقام مدافع صرف حتی شروعش (توسط خودشون البته) حالا به نفع ما خواهد بود برای قطع این روند در یک بستر انفعالی و یکطرفه.

 

تنها نکته در مورد شهادت جناب ایرلو که کمی تسکین دهنده است (قابل مقایسه با از دست دادن این عزیزان نیست البته) اینه که هم دروغ و پروپاگاندای رسانه ای غرب  را مشخص کرد(مثلا با ادعای حرفه ای گریشون که البته چند سالی است که تشت رسواییشون از سر بام افتاده با قرارگرفتن در جبهه رسانه ای نظامی و منافع کشورهاشون) و هم مهمتر اینکه در جبهه یمن مظلوم حالا ما هم یک شهید شاخص و آشکار داریم و شاید خون ایشون باعث برکت بیش از پیش این روابط بشه.

 

 

  • Like 3
  • Upvote 7

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر

IMG_20211221_181347_005.jpg

ضمن عرض تبریک و تسلیت شهادت جانباز سرافراز سردار ایرلو حتی اگر کرونا گرفتن ایشون توطئه و ترور و... نبوده، اجازه دسترسی ندادن خدمات پزشکی به ایشون از طرف پلیدان عربی وهابی باید جوابی درخور داده بشود. حداقل آن پیگیری حقوقی مسئله هست. 

  • Like 2
  • Upvote 5

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر

با سلام

این دو تا عکس ادعایی از جناب شهلایی و عکس شهید ایرلو تقریبا مشابه همدیگه هستند . ما چیو بارو کنیم الان ؟!

 

WhatsApp_Image_2021-12-22_at_13_47_05.jp

  • Upvote 3
  • Downvote 1

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
8 hours قبل , arminheidari گفت:

 

بعضی چیز ها تایید یا ردش ضرره 

بذار تو خماری بمانن 

 

اونایی هم که نگران هستن 

باید بدونن 

این شهید تفکر و ماهیگیری رو یاد بچه های یمنی داد 

و این اصلی هست که پایه مقاومت هست 

چون تفکر و دانشی که بین یمنی ها پخش شده دیگه با کشتن از بین نمیره 

و اثر این شهید با شهادتش از بین نمیره و تازه خدا هم بهش برکت میده

 

اونجایی باید از شهادت ترسید که دانش و راه رو یاد ندیم و مستند نکنیم

 

 

حق با شماست.

این انقلاب از بدو تولدش یک روز بوده که ترور به خودش نبینه؟!

گاهی فکر می کنم اگر ابتدای انقلاب بودیم و ترورهای وحشتناک نخبگان اصیل انقلاب را شاهد بودیم و حذف تک تکشون را یا اگر در بحبوحه جنگ بودیم و پرپر شدن روزانه فرماندهان ارشد جنگ را میدیدم و یا پس از جنگ ترورهای هدفمند و بعضا دسته جمعی باز نخبگان و فرماندهان نظامی را حتما میگفتیم حتی یک روز هم بیشتر نمیشه پیش رفت. بله ضرباتش به ما خورده و مسیر را سخت کرده و ایده آلها را فاصله انداخته و مشکلات را سبب شده ولی همچنان هرچند باید تمام توان را برای حفظ نخبگان حفظ کنیم ولی این مسیر و با این دشمن های پیش رو بدون شهادت پیش نمیره. یعنی همیشه این مسیر شهادت را هم در کنار خودش داره.

 

یکی از مقامات امریکایی که از ترور سردار حاج قاس اظهار خوشحالی میکرد میگفت کمتر کسی پیدا میشد مثل فرمانده ایرانی که هم استراتژیست باشه و هم ارتباطات قدرتمند را هدایت کنه و هم اینکه سرباز باشه. این ویژگی سوم که به عنوان نقطه قوت فرماندهان ایرانی یاد میشه همون ویژگی ای است که حالا به تعبییر ما شهادت باوران شاید، شهادت را گریزناپذیر میکنه برای این سرداران.* یمنی ها هر روز طعم شهادت و محاصره و ترور را میچشند. نه سربازانشون که حتی زنان و کودکانشون. شهید ایرلو شاید یکی از خوشبخت ترین شهدا بود که برای مردم یمن و با مردم یمن به شهادت رسید. مثل همیشه هم حالا به باوری نه در میدان مبارزه که با زبونی دشمن باز با ترور بزدلانه.

 

*این ارتباطی با مراقبت حداکثری از سرمایه هامون نداره. به هر حال دشمنی که روبرومون هست هم مشخصات و مختصاتش و امکاناتش مشخص هست در این نبرد نابرابر.

 

  • Like 2
  • Upvote 4

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر

وقتی از دخالت صهیونیستها به شکل جدی تر و مستقیمی درجنگ یمن میگیم یعنی وقایع تقریبا یکماه اخیر. اصولا نوع حملات و شکل وحشیانه اون به قلب شهرها و ساختارها و البته شدت و دقت حملات میشه گفت با هفت سال گذشته تفاوت محسوسی داره که نشون میده عامل دیگه ای به طور مستقیم تر وارد درگیریها شده. حالا مثلا اگر ترور شهید ایرلو را هم در نظر بگیریم باز بیشتر به ردپای صهیونیستها بر می خوریم. خدماتی که احتمالا به ازای چیزی بن سلمان داره دریافت میکنه و شاید برگزاری رزمایش در محدوده خلیج فارس و ابهای مشرف به عربستان و همزانی تهدیدات صهیونیستها و همکاریشون با سعودی در یمن همچین بی دلیل هم نباشه.

 

نقل قول

رسانه‌های یمنی بامداد پنجشنبه از حملات هوایی جنگنده‌های ائتلاف متجاوز سعودی به شهر صنعاء خبر دادند.

شبکه «المسیره» در خبری فوری نوشت: «جنگنده‌های دشمنان سعودی-آمریکایی هم‌اکنون در حال بمباران پایتخت یمن هستند».

خبرنگار المسیره از صنعاء گزارش داد که منطقه «السبعین» در پایتخت یمن طی چند دقیقه حداقل ۳ بار هدف حملات هوایی جنایتکاران سعودی-آمریکایی قرار گرفته است.

شبکه «الجزیره» نیز خبر داد حملات ائتلاف سعودی، پادگان امنیتی مرکزی در جنوب صنعاء را هدف قرار داده است.

رسانه‌های عربی نزدیک به عربستان سعودی نیز ادعا کردند جنگنده‌های ائتلاف حملات دقیقی را علیه اهداف نظامی نیروهای یمنی در صنعاء انجام داده‌اند.

 

 

در بعد اطلاعات که نقطه قوت رژیم صهیونیستی است فقط بحث موساد و مزدوران و جاسوس های این نهاد جنایتکار نیست که مطرحه بلکه مسئله مسئله شبکه جهانی همکار این نهاد هست که به شکل قومی/مذهبی/ایدئولوژیکی با این رژیم از اتباع همه کشورها در همه نهادهای اطلاعاتی و کشورها (غیر از ارتباطات رسمی) همکاری میکنند. یک سیطره جهانی که با هر روشی و با اتباع هر کشوری به هر طریقی مجموعه اطلاعات و همکاری های جاسوسی/جنایی را ترتیب میده.

 

پ ن: البته نیروهای یمنی باید مراقب باشند. اصولا بعد از ترور فرماندهان یک سلسله عملیات برای چند منظور ضد نیروهای تحت امر فرماندهان ترور شده انجام میگیره که شاید هم از جهتی مانع شکل گیری انتقام بشه و هم در وضعیت خاص نیروهای تحت امر و خلا موجود بیشترین آسیب را وارد کنند به ساختار. نیاز هست سریع نیروها ساماندهی بشند و البته متحدین یمنی خارج از مرزهای یمن عربستان را تحت فشار بزارند تا نیروها فرصت تنفس داشته باشند.

 

از حالا به بعد باید تاکتیک جنگ با سعودیها شاید باید تغییر کنه و عنصر مستقیم صهیونیستها در نظر گرفته بشه و البته یمنی ها هم اگر موثق هست دخالت مستقیم صهیونیستها اگر در توانشون هست ورود این رژیم به درگیری مستقیم را ولو در دریای سرخ پاسخ بدند. دیگه از وضعیت فعلی مستقیم تر نهایتا حضور پرتعداد جنگنده های این رژیم هست در اسمان یمن که چندان تفاوتی نمیکنه.

 

 

 

 

ویرایش شده در توسط alala
  • Upvote 8

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
نقل قول

یحیی سریع سخنگوی ستاد کل نیروهای مسلح یمن عملیات اخیر نیروهای دریایی این کشور را تشریح کرد و گفت که این عملیات بی‌سابقه، باعث سردرگمی کشورهای ائتلاف متجاوز سعودی-اماراتی شد.

شبکه خبری المسیره به نقل از سریع گزارش داد، تصاویری که از کشتی نظامی منتشر می‌شود، باعث خواهد شد که کشورهای متجاوز و رسانه‌های جعلی آنان، «لال» شوند.

وی با بیان اینکه برای نخستین بار نیروی دریایی یمن موفق شد یک عملیات نظامی را علیه یک کشتی باربری نظامی انجام دهد، تصریح کرد، کشتی دشمن، حامل تجهیزات نظامی و دستگاههایی بود که ائتلاف متجاوز از آن برای تجاوز علیه یمن استفاده می‌کند.

سخنگوی نیروهای مسلح یمن همچنین گفت که نیروهای یمنی، از چند هفته پیش این کشتی را تحت نظر داشتند.

 

صهیونیستها، صعودی ها و رفقاشون به حق باید بترسند از حاکمیت انصارالله و یمنی ها بر تمام یمن. برای همین هست صهیونیستها حالا با دعوت ریاض سردرگم مستقیما و دریافت چک سفید امضا وارد درگیری های یمن شدند.

  • Like 1
  • Upvote 2

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر

کیهان در گفت و شنود نوشته:

 

سعودیها گفتند بار کشتی تجهیزات بیمارستانی بوده.

انصارالله هم من بعد اگر موشک به ریاض زد بگه آمپول بود! :)

 

 

ویرایش شده در توسط alala
  • Like 1
  • Upvote 7

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر

الان مدتی است عربستان حالت هجومی به خودش گرفته.

دیگه از صلح حرفی نمیزنه.

کلا نحوه عملیات های هواییش تغییر کرده و محل هایی را اعلام میکنه به عنوان مبدا تهدید داخل شهرها و بمباران میکنه بلافاصله (آشنا نیست؟ حملات پیش دستانه)

حملاتش به شهرها و غیرنظامیان افزایش داده و فشار به مردم عادی را با کشتار غیرنظامیان کلید زده (باز هم آشنا نیست؟) طوریکه مراکز جمعیتی را هدف قرار میده به شکل پرحجم و بعدش هم اعلام میکنه مراکز نظامی و مخازن سلاح و موشک بودند (آَنا نیست باز هم؟)

از حیث اطلاعاتی قبل از اغاز عملیاتها از انجام اونها آگاه میشه ( به نظر اطلاعات نظامی و حتی ماهواره ای به خصوص و ویژه ای در اختیارش قرار میگرند در پایش مناطق تحت کنترل انصارالله به شکلی کاملا متفاوت از قبل)

 

اینها را بزارید کنار برخی ارتباطات خاص، دستگیریها در عربستان به بهانه انتقاد از عادی سازی؛ زمزمه هایی از همکاری در حمله به ایران با در اختیار قرار دادن مسیر و البته خبرهای مربوط به ملاقات های پنهان و آشکار با صهیونیستها.

 

انصارالله تا حالا چندین موج هجوم جهانی و فشارهای عظیم را خنثی کرده. انشاءالله در این مورد هم که صهیونیستها شخصا وارد شدند (با اینکه طبیعتا از لحاظ نظامی کارشون بسیار بسیار سخت تر هم میشه) میتونه از پسش بربیاد. خصوصا که ورود صهیونیستها یعنی در دریای سرخ و اقیانوس هند هم وارد خواهند شد و مانع شدیدتر در راه کمک های محدود ایران به یمن. حتی ترور احتمالی سفیر ایران در یمن هم به نظرم یکی از این گامهای همکاری جدید بود.

 

براشون دعا کنید...

 

 

ویرایش شده در توسط alala
  • Like 2
  • Upvote 5

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر

بمباران های ائتلاف سعودی دیوانه وار بوده در این حملات و مشخصا براش خیلی مهم هست پیش روی ها.

اصولا (هرچند عجیب نیست) گویا به منبع بی پایانی از جنگنده و لجستیک و تسلیحات مجهز هست که در یک خط مستمر از کارخانه تا روی شهرها و جبهات داره عمل میکنه!

 

حالا ممکنه بعدها اطلاعات بیشتری منتشر بشه ولی این حجم از تشدید حملات و تغییر روش و اصولا مدیریت صحنه نبرد نمیتونه تغییرات ناگهانی سعودیها باشه. به هر حال اگر صهیونیستها مدیریت مستقیم جبهات را بر عهده گرفته باشند براشون بازی برد-برد هست. هم سعودیها را بدهکار خودشون کردند و هم یکی از دشمنان بالقوه و سرسختشون را تا حد امکان با پول اعراب دارند تضعیف میکنند.

 

  • Like 1
  • Upvote 6

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر

ایجاد یک حساب کاربری و یا به سیستم وارد شوید برای ارسال نظر

کاربر محترم برای ارسال نظر نیاز به یک حساب کاربری دارید.

ایجاد یک حساب کاربری

ثبت نام برای یک حساب کاربری جدید در انجمن ها بسیار ساده است!

ثبت نام کاربر جدید

ورود به حساب کاربری

در حال حاضر می خواهید به حساب کاربری خود وارد شوید؟ برای ورود کلیک کنید

ورود به سیستم

  • مطالب مشابه

    • توسط Navard
      سخنی با خوانندگان محترم:
      در مطلب پیش رو سعی بر این شده که به مختصری از شرایط فرهنگی و اجتماعی و تاریخی اعراب پیش از اسلام پرداخته شود. در این نوشته اصل بر رعایت صداقت تاریخی و امانت است و در گرداوری آن از منابع با عقاید گوناگون کمک گرفته شده است. گرد آوری مطالب تاریخی هیچ گاه خالی از اشتباه نیست، علی الخصوص که این مطالب در رابطه با مسائل حساسیت بر انگیز مذهبی باشد. در نتیجه از دوستان خواننده این مطلب درخواست میشود درصورت وجود اشتباه، به منظور تکمیل و اصلاح این مطلب بنده را یاری کنند.
       

      پیشگفتار:
      سرنوشت پیامبران و قومشان و نتایجی که از آن کسب کرده اند را میتوان یکی از مهمترین نشانه های حقانیت آن ها به حساب آورد. این نتایج بعضا چنان معجزه آسا و خیره کننده هستند که در حالت معمول موارد مشابهی برای آنها یافت نمی شود. برای نمونه مسیح (ع) در دل امپراطوری قدرتمند روم شرقی به پیامبری رسید. در سرزمینی که تعداد نامعلوم خدا توسط مردم پرستیده میشد و پیامی که آورد چنان در دل ها رسوخ کرد که در مدت کمتر از چند سده مسیحیت در سه قاره گسترش یافت! از حبشه در آفریقا گرفته تا امپراطوری قدرتمندی چون روم که روزی دشمن مسیحیت بود و همچنین طیف کثیری از اقوام در خاورمیانه و ...! در اسلام نیز ما با چنین پیشرفت معجزه آسایی رو به رو هستیم. محمد (ص) در سن چهل سالگی در جامعه ای بدوی به پیامبری برگزیده شد که جز غارت و ستیز دستاوردی نداشتند و هر روز به بهانه ای با یکدیگر در جنگ بودند و شعرا و نام آوران عرب روزگاری برای بدست آوردن شرافت، خود را به پای پادشاهان ایران و روم می انداختند. در شبه جزیره عربستان اگر در جایی تمدنی دیده میشد به پاس قرابت با ایران یا روم بود. و از دست آورد هایشان در آن ادوار، جز پاره ای از روایات افسانه گونه چیزی بجا نمانده است. در چنین محلی که محمد(ص) شدیدا زیر فشار فرهنگی و البته فشار عوامل ثروت و قدرت  در مدت کمتر از سیزده سال توانست بنیان نخستین حکومت اسلامی را در یثرب بنا نهد که تا پایان عمر ایشان این حکومت به چنان وسعت و قدرتی رسید که در سرحدات خود به تقابل با روم شرقی می‌پرداخت.
       
      قسمت اول: قبیله و معنای متفاوت آن در بین اعراب
       

       
      اعراب از قبل اسلام در پهنه ی وسیعی از خاورمیانه حضور داشتند. و بر خلاف تصور عموم مردم، فتوحات پس از اسلام به تنهایی سبب استقرار آن ها در این پهنه نشد. در تاریخ موجودیت اعراب با سامی نژاد ها گره خورده است. این حضور آنقدر چشمگیر بود که رومیان و یونانیان مناطق عرب نشین را به سه ناحیه عربستان خوشبخت و عربستان بیابانی و عربستان سنگی تقسیم کرده اند که حدود این مناطق از دریای سرخ و شبه جزیره عربستان شروع شده و از سویی به مرز های روم آن روزگار در شامات رسیده و در سوی دیگر در عراق امروزی به رود فرات ختم می شود. در رابطه با وضعیت اعراب قبل اسلام باید به این موضوع اشاره کرد، پیشینه تاریخی که برای آنها ذکر شده به ۲۰۰ سال قبل از سال عام الفیل محدود می شود. عام الفیل همان سالی است که گفته میشود محمد(ص) در آن دیده به جهان گشود. البته این بدان معنا نیست که اعراب قبل از آن موجودیت خارجی نداشته اند‌. برای مثال در دبیره های هخامنشی از آن ها بعنوان خراج گذاران عصر داریوش بزرگ یاد شده است. اما آنچه از این گفته پیداست، اعراب تهی از پیشینه تاریخی و تمدنی غنی بودند و آنچه در آنها یافت می‌شد در حقیقت از هم نشینی و یا دست درازی دیگر اقوام بود. این همان زمانیست که قرآن از آن به عنوان دوره جاهلی اعراب یاد می‌کند.
       

       
      نگاره ای از سرباز ساتراپی عربیا در مقبره خشایارشا، واقع در نقش رستم که بصورت نمادین به شکل یکی از ستون های شاهنشاهی به نمایش در آمده است.
       
      با نگاهی به زندگی اعراب در آن اعصار می توان دریافت که تفاوت عمده‌ای میان نوع زندگی آنان با زندگی مردم ایران و روم و حتی در نزدیکی آنها با دولت های نچندان نامی حبشه دیده میشد. در آن روزگار ایران و روم حکومت مرکزی داشتند حکومتی که تمام شؤون جامعه را از حیث قانون و عمل به قانون و وادار کردن همه به تابعیت از آن در دست داشتند و تمام زوایای آن جامعه زیر سلطه نظامی واحد قرار گرفته بود، به طوری که در هر گوشه آن وجود حکومت مرکزی احساس می‌شد. این در حالی بود که در جزیرة العرب در هر ناحیه ی آن، مردم بر پایه نسبت خانوادگی مشترک به عنوان یک قبیله گرد آمده بودند و هر یک در جغرافیای حضور خود اعمال قدرت می‌کردند. هیچ قبیله‌ای بر دیگری اعمال نفوذ نداشت مگر در داد و ستد و جنگ! جنگ بین قبایل هم نامنظم بود و بیشتر به دعوایی نامنظم و خانوادگی شباهت داشت. این مطلب نشانگر پراکندگی و تضاد بسیار عمیق بین قبایل است. باید گفت برای وحدت در میان یک امت فرهنگی لازم است که نقاط مشترک آنها را در خود جمع کرده و مردمی را گرد هم بیاورد. در شبه جزیره عربستان چنین تفکر یکنواختی وجود نداشت و هدف واحدی برای آنها مطرح نبود. در کنار کعبه هر قبیله بتی مخصوص به خود داشت و بدین ترتیب حتی در این زمینه هم تضاد و خودبینی دیده می‌شد. شرایط سخت و طاقت فرسای جزیرة العرب بر این اختلاف دامن می‌زد. مناطق حاصلخیز و دارای آب محدود و با فاصله زیاد از هم بودند. راه‌های محدودی وجود داشت که آنها هم زیر سلطه راهزنان دیگر قبایل بوده و تحت نفوذ قدرت های خارجی اداره میشد.
       

       
      در این شرایط دشوار اگر قبیله‌ای قادر بود تا چراگاهی را از چنگ دیگری در آورد این کار را بی درنگ می‌کرد. هیچ قبیله ای از این نظر در امنیت نبود و جنگ های بسیار با دلایل ساده و بعضا نا مأنوس بین آن ها رخ می داد. مشخص است که جنگ یکی از رایج ترین اعمال در بین آن ها بود آن چنان که عده ای برای کسب شهرت و آزمون جنگاوری خود مسیر نزاع را هموار میکردند. این جنگ از سر منع ازدواج یک زوج در دو قبیله می‌توانست شکل بگیرد تا بر سر شرایط تجارت و پاسداری از کاروان ها و ... که البته همانطور که گفته شد هیچ کجای آن به جنگ نمی‌ماند و بیشتر به یاغی گری و غارت و دعوای عشیره ای شباهت داشت. در نتیجه از این حیث قبیله جایگاه ویژه‌ای پیدا میکرد. بقای افراد به بقای قبیله گره خورده بود. هر کسی را با قبیله‌اش می‌شناختند و در نتیجه خدای این مردم هم در حقیقت قبیله آنها بود و بت ها هم نمادی برای اعلام وجود هر قبیله بودند و هرچه بزرگان این قبیله ها می‌گفتند هم، حقیقت تام برای آن ها محسوب می‌شد. با این اوصاف هرچه افراد یک قبیله زیادتر بود افتخار آن هم بیشتر میشد. این افراط تا آنجا پیش رفت که در سوره تکاثر قرآن، خداوند خطاب به مشرکان می گوید که آنها به منظور بزرگ نشان دادن تبار خود حتی دست به شمارش مردگان خود می‌زدند. نعمان در خطاب به پادشاه وقت ایران گفت که جز عرب کسی به نسب خود آگاهی ندارد و جز عرب از هر کسی اجدادش را بپرسی آنها را نمی‌شناسد. در حقیقت گذشتگان و نژاد چیزی نبود که اعراب بتوانند اشتباهی هر چند سهوی را به آنها نسبت دهند. شاید تا اینجا مطلب روشن شده باشد که پیامبر اسلام چه کار دشواری در پیش داشت. بخصوص وقتی بدانیم یکی از مهمترین اقدامات پیامبر مقابله با همین برتری جویی نژادی بوده است‌. عملا هر قدمی که به جهت آگاهی و یا مخالفت با سنت های گذشتگان آنها برداشته میشد، از نظرشان نوعی توهین تلقی میگردید. شاید جالب باشد بدانید که بت پرستی اعراب نیز ریشه در همین افراط دارد! یعقوبی در تحلیل خود از بت پرستی و عوامل آن می‌گوید:«بت پرستی از هنگامی آغاز شد که وقتی یکی از مردم می‌مرد، اقوام او مجسمه‌ای از وی ساخته و به یاد او آن را محترم می‌داشتند فرزندان آنها پس از سال‌ها گمان کردند که این‌ها خدایان آنان هستند» . شاهد این امر می‌تواند سخن مشرکین با پیامبر (ص) باشد که می‌گفتند:
      این بت ها اقوام گذشته هستند که مطیع خدا بوده و ما صورتی از آنها ساخته و عبادتشان می‌کنیم. در مورد سه بت مشهور یعوق و یغوث و نسر گفته شده: از قوم نوح بودن و افرادی صالح بودند و بعدها مجسمه آنان به صورت بت درآمد. در مورد لات نیز گفته شده او در واقع مرد صالحی بوده است که غذا برای حاجیان درست می‌کرده وقتی او مرد، تمثالی از او درست کردند و بر آن بنایی ساخته‌اند و اسمش را بیت الربه نهادند. ابن قیم می‌گوید؛ تعظیم مردگان سبب شد تا کم کم صورت هایی از آنها به شکل بت ساخته شود. زمانی که محمد(ص) مکه را فتح کرد در درون آن ۳۶۰ بت وجود داشت. در حقیقت ما با سرزمینی طرف هستیم که ۳۶۰ اعتقاد و ۳۶۰ تضاد در آن میتوان شمارش کرد!
       

       
       اوضاع اعراب از ابتدا این گونه نبود. اعراب شهر مکه خود را از نسل عدنان می‌دانستند، که در نتیجه نسب آنها به اسماعیل (ع) باز میگشت. از این گفته مشخص است که نخستین اعراب موحد بودند اما به تدریج به سوی شرک گرایش پیدا کردند. از این منظر اعراب مکه در کنار بنی اسرائیل بودند که به دین حضرت ابراهیم گرایش داشتند و در حقیقت ریشه نسبی مشترک در آن ها می توان یافت. در سال‌های مانده به بعثت پیامبر، افرادی در بین اعراب پیدا شده‌اند که خواهان بازگشت به دین ابراهیم بودند. آنها شروع به تبلیغ علیه اعتقادات آن روزگار اعراب کردند. از معروف‌ترین این افراد ورقة بن نوفل بود که در جستجوی دین خدای یگانه به این سو آن سو رفت و در نهایت مسیحیت را پذیرفت. زید بن عمر شخص دیگری بود که به روایت تاریخ در بین اعراب از بازگشت به آئین ابراهیم سخن گفت. بسیاری از رسوم مشرکین مکه همان چیزی بود که ابراهیم به اجدادشان آموخته بود ولی آنها آنرا شرک آلود کرده بودند. برای مثال اعراب جاهلی نیز به رسومی چون ختنه و کفن و دفن میت و ازدواج نکردن با محارم و حج بیت الله الحرام معتقد بودند. آنها حتی شعار معروف تلبیه را نیز داشتند اما آن را به نوعی شرک آمیز کرده بودند. ( تلبیه همان شعار لبیک اللهم لبیک لاشریک ... است که حاجیان در حین طواف خانه خدا می‌گویند). اعراب جاهلی به افرادی از خود که ختنه کرده و به حج می رفتند حنیف میگفتند . این در حالی است که به پیروان حضرت ابراهیم در گذشته حنیف گفته میشد! این بدان معناست که این کلمه از گذشته های دور در بین اعراب زبان به زبان چرخیده و تغییر معنا یافته است.
       
       
      قبیله قریش زادگاه قدرت
       
      قریش نامی آشنا و از پر نفوذترین قبایل در میان عرب بوده و بعد اسلام نیز تا قرن‌ها بر جهان اسلام حکومت کرده است. خلفا تا پیش از امپراتوری عثمانی همیشه قریشی بودند. اعراب کسانی را که از نسل مضر بن کنانه باشند را قریشی می گویند. در علم تبارشناسی عرب نیای مضر بن کنانه به اسماعیل (ع) باز میگردد. قریش در آن دوره از آنجا که امور حج را بر عهده داشت به شهرت و ثروت زیادی رسید. امور کعبه در دوره ای به قصی و هاشم و سپس به عبدالمطلب که همه از نسل مضر بودند سپرده شد. در دوران قصی مراسم حج  شکل جدیدی به خود گرفت و این تغییرات زمینه ساز قدرت یافتن قریش در بین دیگر قبایل عرب گردید. در این ایام مردم عرب از نقاط دور دست به این مکه می آمدند تا هم به تجارت بپردازند و هم خدایان پر تعداد کعبه را پرستش کنند. بنوعی مکه و کعبه آن میعاد گاه اعراب بود. در این شهر بازار هایی بر پا میشد که از غرب و شرق عالم تجار به آن رجوع می کردند. راه تجاری مهمی از روم شرقی به یمن و در نهایت به هند ختم می شد که این مسیر از قطب های اقتصادی آن روزگار محسوب می شد که البته نکته مهم برای ما این است که شهر های مکه و یثرب هم در مسیر آن رونق یافته بودند.
       

       
       در بین قریش طایفه بنی هاشم به طور خاص که پیامبر اسلام نیز از آنان بود دارای مقبولیت و شهرت بیشتر گردید. همان طور که گفته شد بعد هاشم، عبدالمطلب زمام امور حج را بر عهده گرفت. وی پدر بزرگ پیامبر اسلام است و او از اعرابیست که قبل اسلام طبق سنت خاندان خود به دین حنفیت معتقد بود و خدای یکتا را می پرستید. عبدالمطلب بعد مرگ والدین محمد(ص) سرپرستی او را پذیرفت و در نتیجه آن محمد(ص) در محیطی با اعتقادات دین حنفیت زندگی میکرد.
       
      از تاریخ چنین بر می‌آید که قریش در میان اعراب به شرافت و عزت معروف بوده و معمولاً با عناوینی چون «آل الله» و «سکان حرم الله» خوانده می‌شدند و مردم آنها را به عنوان بزرگ و شریف قبول کرده بودند. باید افزود که این شهرت در همه طوایف قریش نیست، بلکه تنها در خاندان قصی و بعد از او خاندان هاشم و عبدالمطلب بود چرا که وجود این افراد در نهایت سبب شهرت قریش گردید.
       
      هنگام ظهور پیامبر اسلام در میان طایفه های قریش، از بنی هاشم عباس بن عبدالمطلب مسئولیت آبرسانی به حجاج را بر عهده داشت و از طایفه بنی امیه، ابوسفیان ریاست سپاه قریش را بر عهده داشت. این جبهه بندی در میان قریش تا قرن ها بعد ادامه پیدا کرد. البته باید توجه شود که طوایف دیگر از قریش هم بودند که نقشی در امور حج داشتند اما نقش آنها به پر رنگی دو طایفه نامبرده نبود.
       

       
      دیگر قبایل عرب متوجه عظمت کعبه و نقش آن در فزونی قدرت قبیله قریش شدند در نتیجه برخی از آن ها در مناطق خود نیز کعبه هایی ساختند تا قبیله خود را برای رفتن به مکه بازدارند. این کعبه ها از بسیاری از جهات همچون وجود سنگی مانند حجر الاسود(سنگ سیاه) تا ارکان کعبه به آنچه در مکه بود شباهت داشتند. برای مثال در یمن پرستشگاهی در شهر غَیمان قرار داشت و «حجر الأحمر» یا سنگ سرخ در آن استفاده شده بود و همچنین کعبه ی شهر العَبلات در جنوب مکه، که «حجر الأبیض» یا سنگ سفید داشت!
       
      ادامه دارد ...
       
      این مطلب برای انجمن mililtary.ir  گرداوری شده و هر گونه برداشت از آن با ذکر نام نویسنده و این انجمن بلامانع است. 
       
      نویسنده و گرداورنده: Navard 
       
      منابع و ماخذ:
       
      کتاب تاریخ سیاسی اسلام(جلد1) / نویسنده: رسول جعفریان
      کتاب گنجینه تاریخ ایران(جلد نهم)/ نویسنده: عبدالعظیم رضایی
      کتاب دو قرن سکوت( ویرایش دوم) / نویسنده: عبدالحسین زرین کوب
       
      لینک
       
    • توسط aminor
      بسم الله الرحمن الرحیم
       
      منفک شده از تاپیک تحولات یمن
      1399/11/09
       
      تاپیکهای مرتبط با محوریت حمله به آرامکو
      UAV kent 2.0 concept: عملیات تن ماهی
      سپر صحرا : بررسی شبکه دفاع هوایی ارتش عربستان سعودی
       
       
       منابع یمنی : شلیک موشک قاهر1 به شرکت نفت آرامکو در جیزان عربستان
       

       

  • مرور توسط کاربر    0 کاربر

    هیچ کاربر عضوی،در حال مشاهده این صفحه نیست.