reza4087

تهاجم ارتجاع عرب ( به رهبری آل سعود ) به یمن / خبر ، گزارش ، تحلیل و ... (1)

Recommended Posts

سلام و وقت بخیر 

انگار انصار الله به تبعیت از حزب الله لبنان و یگان معروف رضوانش ...یک یگان ویژه تشکیل داده

  • Upvote 5

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
نقل قول

بعد از حمله موشکی به تأسیسات نفتی آرامکو در جده، رسانه‌های عربی بامداد شنبه از عملیات پهپادی نیروهای مسلح یمن علیه ائتلاف سعودی خبر دادند.

شبکه «العربیه» در گزارشی به نقل از سخنگوی ائتلاف متجاوز سعودی نوشت ۲ فروند پهپاد انفجاری توسط نیروهای یمن از بندر «الحدیده» به جنوب عربستان سعودی شلیک شده است.

ائتلاف سعودی البته به روال ادعاهای دروغین همیشگی، مدعی شد که این پهپاد را در حریم هوایی یمن رهگیری کرده است.

به نوشته شبکه «الجزیره»، سخنگوی ائتلاف سعودی افزود: «غیرنظامیان نباید اطراف هیچکدام از سایت‌ها یا تأسیسات نفتی در الحدیده حضور داشته باشند یا به آنها نزدیک شوند».

در ادامه این بیانیه ادعا شده است: «ما با منابع تهدید برخورد خواهیم کرد و از آسیب‌های جانبی به زیرساخت‌های غیرنظامی و تاسیسات نفتی جلوگیری می‌کنیم».

 

مشخصا ائتلاف سعودی قصد داره به تاسیسات نفتی الحدیده و بندر این استان حمله کنه و برای همین بهانه مضحک حمله پهپاد از الحدیده را بعد از ضربات موثر دیروز برپا کرده. به هر حال این رژیم جنایتکار به شکل واضح وقتی در میدان نظامی کم میاره سعی میکنه تحریم و محاصره و نسل کشی توسط غذا و دارو را سخت ترش کنه برای یمنی ها.

 

نقل قول

همزمان العربیه گزارش داد هیأت عربستان سعودی در سازمان ملل، نامه‌ای به شورای امنیت درباره عملیات‌های امشب نیروهای یمنی ارسال کرده است.

بر اساس این گزارش، هیأت سعودی در این نامه به شورای امنیت ادعا کرد: «حملات به پادشاهی سعودی توسط حوثی‌ها و با حمایت ایران انجام می‌شود. پادشاهی سعودی این حق را برای خود محفوظ می‌دارد که برای حفاظت از خاک خود اقداماتی انجام دهد».

 

ایران باید به شدت مراقبت کنه و در صورت هرگونه اقدام مشکوک پاسخ فوری بده. حالا البته جالب هست بعد از اون فضاسازی های اولیه و شاید عدم باور اولیه که حوثی ها چنان توانمند هستند که خودشون حملات را انجام میدند در نامه سعودی هم میبینیم که اعتراف کرده و پذیرفته که حملات تسط انصارالله انجام میشه ولی در مورد سعودی باید دقت کرد که توسط یک ابله کینه توز و شخصی! داره اداره میشه. کینه توزی این فرد چه خاشقچی مصداقش باشه چه دیوانگی و کشتار و نسل کشیش در یمن باید ایران مراقب باشه که حد خودش را بدونه. 

 

از حمله مستقیم به ایران گرفته تا خرابکاری توسط تروریستها (برای خنک کردن اتشی که در دل یک روانی جانی شعله میکشه و در تیپ شخصیتیش براش کشور و سیاست و اقتصاد و قانون همه ابزاری هستند برای ارضای درونیات بیمارش ) یا حتی باج دهی سنگین به صهیونیستها تا اونها از ابزارشون برای کمک بهش استفاده کنند همه میتونند مبدا تهدید برای ایران باشند. در مورد تهدید مستقیم که پاسخ ایران باید قاطع، روشن، صریح و فوری باشه. ( الان هم دیگه نمیشه گفت زمان مناسبی نیست، زمان زمان مناسبی است که هرگونه تهدید تاسیسات ایران متقابلا با تهدید تاسیسات طرف مقابل پاسخ داده بشه) در مورد تهدید توسط صهیونیستها که ابزارش را هم دارند باید به فکر چاره ای بود. بهترین همون پاسخ به خود سعودیهاست با ایجاد بهانه که مبدا اصلی تهدید را مشروع جلوه بده. صهیونیستها کنار نشستند و با ابازرهایی که مهیا کردند دارند ضربات خودشون را میزنند ولی در این مورد خاص اگر برای راضی کردن بن سلمان سر تهدید را به سمت تاسیسات حیاتی ایران کشوندند جهان باید عدم پوزه بند زدن به این سگ منطقه ایش را با هزینه تلفات! انرژی در سطح منطقه بپردازه. تا راه های جایزگین دیگه که باید مهیا بشه.

 

 

  • Upvote 7
  • Downvote 2

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
نقل قول

آویو کوخاوی سپس مدعی شد که به موزات جنگ اخیر با گروه‌های فلسطینی در غزه و دستگیری‌ شماری از فلسطینیان در کرانه باختری، نیروهای این رژیم در یک کشور سوم حمله‌ هوایی انجام داده‌اند. با این حال، او به نام این کشور و جزئیات این عملیات ادعایی اشاره‌ای نکرد.

 

حدس هست البته و ممکنه در تاریخ ها اشتباه بکنم ولی به نظرم منظور یمن هست. همزمان با تجاوز به غزه در یک شب حملات هوایی و انفجار در پایتخت یمن صنعا و مارب ( شب روز یکی از رژه های نظامی که سخنگوی یمن هم در حمایت از فلسطین صحبت کرده بود) گزارش شد ولی بعدش اخبار بیشتری منتشر نشد با اینکه تصاویری در شبکه های مجازی از انفجارها در یمن حکایت می کرد.

 

یمنی ها باید بسیار مراقب باشند و حواسشون باشه نه تنها سعودیها مثل تاوز غافلگیرانه صهیونیستها به جهاد ممکنه غافلگیرشون کنند بلکه ممکن هست خودشون را بکشند کنار و اعلام کنند ما عملیات هوایی انجام ندادیم و این را بسپرند به صهیونیستها.

 

این عملیات هم احتمالا اگر رخ داده باشه یا از آسمان عربستان بوده یا دریای سرخ و در امتداد سواحل سودان یا سعودی یا حتی داخل خاک سودان یا منطقه ای که امارات در اختیار این رژیم در یمن و جزایرش گذاشته. (عملیات پهپادی)

 

 

ویرایش شده در توسط alala
  • Like 2
  • Upvote 6

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
5 hours قبل , alala گفت:

 

حدس هست البته و ممکنه در تاریخ ها اشتباه بکنم ولی به نظرم منظور یمن هست. همزمان با تجاوز به غزه در یک شب حملات هوایی و انفجار در پایتخت یمن صنعا و مارب ( شب روز یکی از رژه های نظامی که سخنگوی یمن هم در حمایت از فلسطین صحبت کرده بود) گزارش شد ولی بعدش اخبار بیشتری منتشر نشد با اینکه تصاویری در شبکه های مجازی از انفجارها در یمن حکایت دارد

 

 

به نظرم یمنی ها باید منتظر حمله دوباره سعودی ها و اماراتی ها باشند

احتمالاً بعد از تعیین تکلیف جنگ روسیه و اوکراین!

توقف جنگ در یمن درست مصادف با شروع جنگ در اوکراین نمیتونه تصادفی بوده باشه!

و احتمالاً به دستور آمریکا صورت گرفت اون هم بخاطر جلوگیری از شُک مضاعف بر بازار انرژی و قیمت نفت!

 

اقتصاد اروپا و غرب نمی توانست از پس کنترل قیمت نفت در اون شرایط بر بیاد بخصوص که اگر در صورت ادامه جنگ یمنی ها یک حمله تمام عیار دیگه به تاسیسات نفتی آرامکو وارد میکردند اوضاع بازار و قیمت نفت بطور کلی از دست خارج میشد و قیمت های بسیار بالاتری در بازار نفت رقم میخورد که برای اروپا کمر شکن بود.

با این تفاسیر که البته فقط یک تحلیل است به نظرم احتمال از سر گیری جنگ بعد از ختم جنگ در اوکراین البته با توجه به شرایط پس از جنگ اوکراین بسیار محتمل است.

 

پس یمنی ها حتماً باید خودشونو برای اون زمان و اون شرایط آماده کنند.

  • Like 3
  • Upvote 1

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
3 hours قبل , LostSky گفت:

 

به نظرم یمنی ها باید منتظر حمله دوباره سعودی ها و اماراتی ها باشند

احتمالاً بعد از تعیین تکلیف جنگ روسیه و اوکراین!

توقف جنگ در یمن درست مصادف با شروع جنگ در اوکراین نمیتونه تصادفی بوده باشه!

و احتمالاً به دستور آمریکا صورت گرفت اون هم بخاطر جلوگیری از شُک مضاعف بر بازار انرژی و قیمت نفت!

 

اقتصاد اروپا و غرب نمی توانست از پس کنترل قیمت نفت در اون شرایط بر بیاد بخصوص که اگر در صورت ادامه جنگ یمنی ها یک حمله تمام عیار دیگه به تاسیسات نفتی آرامکو وارد میکردند اوضاع بازار و قیمت نفت بطور کلی از دست خارج میشد و قیمت های بسیار بالاتری در بازار نفت رقم میخورد که برای اروپا کمر شکن بود.

با این تفاسیر که البته فقط یک تحلیل است به نظرم احتمال از سر گیری جنگ بعد از ختم جنگ در اوکراین البته با توجه به شرایط پس از جنگ اوکراین بسیار محتمل است.

 

پس یمنی ها حتماً باید خودشونو برای اون زمان و اون شرایط آماده کنند.

 

سلام

از همه مهمتر تحول خطرناک پیشروی صهیونیستها سنگر به سنگر هست. در شرایطی که مقاومت محدود عمل می کنه این رژیم هر روز گستاخ تر یک قدم به پیش برمی داره و اول یک نوکی میزنه و بعد که شرایط را مهیا میبینه دامنش را گسترش میده. با ترور سردار این رژیم انرژی مضاعفی هم گرفته و با عملیات اخیر علیه جهاد و همچنین عملیات های بی پایانش در سوریه و پشت گرم به تجهیزات نوینش که گمان میکنه چه در نیروی زمینی و چه در پدافند براش امنیت کافی ایجاد کرده در برابر گروه های مقاومت، هر روز سعی میکنه ضربات بیشتری وارد کنه.

 

البته مهمترین عامل گستاخیش تشدید عملیات هاش در دو سال اخیر طی استراتژی هزار چاقو یا زخم بوده که وقتی در داخل ایران از خرابکاری ها تا ترور و حتی بعضا حملات نظامی و شبه نظامیش پاسخی ندید، جسورتر شد. برای همین اصرار هست که برای این استراتژی باید یک پاسخ مشخص تعیین بشه و حتی اگر میبینیم امکان پاسخ متوازن نیست و تجهیزات و نیروی اقدام متقابل را نداریم باید در سطح استراتژیک ماجرا را به پاسخ نظامی وصل کرد تا بازدارندگی ایجاد بشه. به هر حال این رژیم مدام صحبت از جنگ میکنه و اگر قرار هست دیر یا زود کلید بزنه بهتر هست که ما نقطه شروع را به حملات این رژیم علیه خودمون ثبت کنیم.

 

تا قبل از این ما به شکل مستقیم و غیرمستقیم به این رژیم ضربات وارد میکردیم و این رژیم در تنگنای پیرامون خودش متوسل به یک استراتژی جدید شد تا شاید ورق برگرده، حالا نوبت ماست با طراحی یک ضدحمله ( تشدید جنگ در غزه و کرانه باختری گزینه ای بود که این رژیم سعی کرد دوباره بازدارندگی در مقابلش با بازگشت به سیستم ترور ایجاد کنه و حالا یک حرکت جدید از ما نیاز هست دوباره) دوباره شرایط را به سمت پیشین و با ضررهای بیشتر ضد این رژیم برگردانیم که به نظر نزدیک هست.

 

اما یمن! با اعلام رسمی و روشن فرمانده نظامی صهیونیستی که به نظر میرسید سعی در قدرتنمایی داشت یمنی ها باید از فرصت استفاده کنند و به نوعی و البته خلاقانه! پساخی بدند که در شرایط فعلی نفت و ... جهان متوجه اوضاع و تشدید تنش ها توسط یک طرف بشه. اسمان یمن تحت سلطه عربستان هست و وقتی رژیم صهیونیستی اعلام میکنه عملیات انجام داده مشخص هست یعنی چه و حالا شاید نیاز باشه طور دیگه ای رفتار بشه.این میتونه یک تله باشه ولی باید با سنجش شرایط درک کرد که بی عملی و عدم پساخ به این تست صهیونیستها ممکنه شرایط را سخت کنه. هرچند صهیونیستها به هر حال در حال معاشقه با بن سلمان هستند تا طوری نظرش را جلب کنند و باید مراقب بود اتحاد این دو هم تقویت نشه ولی به لطف خدا همیشه راهی هست.

 

 

 

  • Like 1
  • Upvote 3

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر

 حمله به یمن، همزمان با عملیات نظامی علیه غزه

 کانال ۱۴ عبری مدعی شد که ارتش اسرائیل همزمان با عملیات نظامی اخیر علیه باریکه غزه، حمله‌ای را علیه اهدافی در یمن عملیاتی کرده بود.

 هفته گذشته بود که بنی‌گانتز وزیر جنگ اسرائیل اعلام کرده بود که ارتش اسرائیل عملیاتی را در کشور ثالث اجرا کرده است./نجبا

  • Like 1
  • Upvote 6

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر

دیگر تنگه ی باب المندب برای دشمنان امن نیست رونمایی از موشک های ضد کشتی:

IMG_20220901_225936_360.jpg

در رژه ۲۵ هزار نفره ی ارتش و کمیته‌های مردمی در بندر الحدیده یمن، سه مدل موشک ضد کشتی به نام‌های المندب ۱‌ و المندب ۲ و الزوریج با بردهای 200 کیلومتر و موشک بالستیک ضد کشتی فالق 1 به نمایش در آمد که کابوس دشمنان یمن در درگیری های آینده خواهند بود و عملا هیج جای امنی در تنگه ی بسیار مهم باب المندب برای دشمنان یمن وجود نخواهد داشت. 

ویرایش شده در توسط mehdipersian
  • Like 2
  • Upvote 9

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
48 minutes قبل , mehdipersian گفت:

دیگر تنگه ی باب المندب برای دشمنان امن نیست رونمایی از موشک های ضد کشتی:

 

در رژه ۲۵ هزار نفره ی ارتش و کمیته‌های مردمی در بندر الحدیده یمن، سه مدل موشک ضد کشتی به نام‌های المندب ۱‌ و المندب ۲ و الزوریج با بردهای 200 کیلومتر به نمایش در آمد که کابوس دشمنان یمن در درگیری های آینده خواهند بود و عملا هیج جای امنی در تنگه ی بسیار مهم باب المندب برای دشمنان یمن وجود نخواهد داشت. 

 

یمنی ها باید خیلی مراقب باشند. قطعا صهیونیستها و دشمنان تمام ترحکات و مسیر حمل و نقل نیروها و تجهیزات را به دقت زیرنظر دارند و انبارها و دپوها هم در حال رصد هست.

 

صهیونیستها فعلا یک ادعایی کردند که نباید همینطوری ازش گذشت. دخالت در یمن و اعلام اون برای سنجش واکنش هاست و حتما در ادامه با جای پایی که امارات و سعودی براش باز کردند بیشتر هم خواهد شد مگر اینکه سیلی محکمی همین ابتدای کار بخوره. انگیزه زیاد داره برای دخالت در یمن از جلب رضایت سعودی و امارات زخم خورده تا ترس جدی از یمنی ها که براشون تهدیدی نوظهور و متفاوت تر از بقیه هستند.

 

  • Like 2
  • Upvote 8

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
2 hours قبل , mehdipersian گفت:

تصاویر رژه ۲۵ هزار نفره ی ارتش و کمیته‌های مردمی در بندر الحدیده یمن

16571091_756.jpg

 

با سلام

حضور شخصیت های ایرانی هم در این رژه قابل توجهه :)

 

  • Like 1
  • Upvote 5

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر

ایجاد یک حساب کاربری و یا به سیستم وارد شوید برای ارسال نظر

کاربر محترم برای ارسال نظر نیاز به یک حساب کاربری دارید.

ایجاد یک حساب کاربری

ثبت نام برای یک حساب کاربری جدید در انجمن ها بسیار ساده است!

ثبت نام کاربر جدید

ورود به حساب کاربری

در حال حاضر می خواهید به حساب کاربری خود وارد شوید؟ برای ورود کلیک کنید

ورود به سیستم

  • مطالب مشابه

    • توسط End
      سخنی با خوانندگان محترم:
      در مطلب پیش رو سعی بر این شده که به مختصری از شرایط فرهنگی و اجتماعی و تاریخی اعراب پیش از اسلام پرداخته شود. در این نوشته اصل بر رعایت صداقت تاریخی و امانت است و در گرداوری آن از منابع با عقاید گوناگون کمک گرفته شده است. گرد آوری مطالب تاریخی هیچ گاه خالی از اشتباه نیست، علی الخصوص که این مطالب در رابطه با مسائل حساسیت بر انگیز مذهبی باشد. در نتیجه از دوستان خواننده این مطلب درخواست میشود درصورت وجود اشتباه، به منظور تکمیل و اصلاح این مطلب بنده را یاری کنند.
       

      پیشگفتار:
      سرنوشت پیامبران و قومشان و نتایجی که از آن کسب کرده اند را میتوان یکی از مهمترین نشانه های حقانیت آن ها به حساب آورد. این نتایج بعضا چنان معجزه آسا و خیره کننده هستند که در حالت معمول موارد مشابهی برای آنها یافت نمی شود. برای نمونه مسیح (ع) در دل امپراطوری قدرتمند روم شرقی به پیامبری رسید. در سرزمینی که تعداد نامعلوم خدا توسط مردم پرستیده میشد و پیامی که آورد چنان در دل ها رسوخ کرد که در مدت کمتر از چند سده مسیحیت در سه قاره گسترش یافت! از حبشه در آفریقا گرفته تا امپراطوری قدرتمندی چون روم که روزی دشمن مسیحیت بود و همچنین طیف کثیری از اقوام در خاورمیانه و ...! در اسلام نیز ما با چنین پیشرفت معجزه آسایی رو به رو هستیم. محمد (ص) در سن چهل سالگی در جامعه ای بدوی به پیامبری برگزیده شد که جز غارت و ستیز دستاوردی نداشتند و هر روز به بهانه ای با یکدیگر در جنگ بودند و شعرا و نام آوران عرب روزگاری برای بدست آوردن شرافت، خود را به پای پادشاهان ایران و روم می انداختند. در شبه جزیره عربستان اگر در جایی تمدنی دیده میشد به پاس قرابت با ایران یا روم بود. و از دست آورد هایشان در آن ادوار، جز پاره ای از روایات افسانه گونه چیزی بجا نمانده است. در چنین محلی که محمد(ص) شدیدا زیر فشار فرهنگی و البته فشار عوامل ثروت و قدرت  در مدت کمتر از سیزده سال توانست بنیان نخستین حکومت اسلامی را در یثرب بنا نهد که تا پایان عمر ایشان این حکومت به چنان وسعت و قدرتی رسید که در سرحدات خود به تقابل با روم شرقی می‌پرداخت.
       
      قسمت اول: قبیله و معنای متفاوت آن در بین اعراب
       

       
      اعراب از قبل اسلام در پهنه ی وسیعی از خاورمیانه حضور داشتند. و بر خلاف تصور عموم مردم، فتوحات پس از اسلام به تنهایی سبب استقرار آن ها در این پهنه نشد. در تاریخ موجودیت اعراب با سامی نژاد ها گره خورده است. این حضور آنقدر چشمگیر بود که رومیان و یونانیان مناطق عرب نشین را به سه ناحیه عربستان خوشبخت و عربستان بیابانی و عربستان سنگی تقسیم کرده اند که حدود این مناطق از دریای سرخ و شبه جزیره عربستان شروع شده و از سویی به مرز های روم آن روزگار در شامات رسیده و در سوی دیگر در عراق امروزی به رود فرات ختم می شود. در رابطه با وضعیت اعراب قبل اسلام باید به این موضوع اشاره کرد، پیشینه تاریخی که برای آنها ذکر شده به ۲۰۰ سال قبل از سال عام الفیل محدود می شود. عام الفیل همان سالی است که گفته میشود محمد(ص) در آن دیده به جهان گشود. البته این بدان معنا نیست که اعراب قبل از آن موجودیت خارجی نداشته اند‌. برای مثال در دبیره های هخامنشی از آن ها بعنوان خراج گذاران عصر داریوش بزرگ یاد شده است. اما آنچه از این گفته پیداست، اعراب تهی از پیشینه تاریخی و تمدنی غنی بودند و آنچه در آنها یافت می‌شد در حقیقت از هم نشینی و یا دست درازی دیگر اقوام بود. این همان زمانیست که قرآن از آن به عنوان دوره جاهلی اعراب یاد می‌کند.
       

       
      نگاره ای از سرباز ساتراپی عربیا در مقبره خشایارشا، واقع در نقش رستم که بصورت نمادین به شکل یکی از ستون های شاهنشاهی به نمایش در آمده است.
       
      با نگاهی به زندگی اعراب در آن اعصار می توان دریافت که تفاوت عمده‌ای میان نوع زندگی آنان با زندگی مردم ایران و روم و حتی در نزدیکی آنها با دولت های نچندان نامی حبشه دیده میشد. در آن روزگار ایران و روم حکومت مرکزی داشتند حکومتی که تمام شؤون جامعه را از حیث قانون و عمل به قانون و وادار کردن همه به تابعیت از آن در دست داشتند و تمام زوایای آن جامعه زیر سلطه نظامی واحد قرار گرفته بود، به طوری که در هر گوشه آن وجود حکومت مرکزی احساس می‌شد. این در حالی بود که در جزیرة العرب در هر ناحیه ی آن، مردم بر پایه نسبت خانوادگی مشترک به عنوان یک قبیله گرد آمده بودند و هر یک در جغرافیای حضور خود اعمال قدرت می‌کردند. هیچ قبیله‌ای بر دیگری اعمال نفوذ نداشت مگر در داد و ستد و جنگ! جنگ بین قبایل هم نامنظم بود و بیشتر به دعوایی نامنظم و خانوادگی شباهت داشت. این مطلب نشانگر پراکندگی و تضاد بسیار عمیق بین قبایل است. باید گفت برای وحدت در میان یک امت فرهنگی لازم است که نقاط مشترک آنها را در خود جمع کرده و مردمی را گرد هم بیاورد. در شبه جزیره عربستان چنین تفکر یکنواختی وجود نداشت و هدف واحدی برای آنها مطرح نبود. در کنار کعبه هر قبیله بتی مخصوص به خود داشت و بدین ترتیب حتی در این زمینه هم تضاد و خودبینی دیده می‌شد. شرایط سخت و طاقت فرسای جزیرة العرب بر این اختلاف دامن می‌زد. مناطق حاصلخیز و دارای آب محدود و با فاصله زیاد از هم بودند. راه‌های محدودی وجود داشت که آنها هم زیر سلطه راهزنان دیگر قبایل بوده و تحت نفوذ قدرت های خارجی اداره میشد.
       

       
      در این شرایط دشوار اگر قبیله‌ای قادر بود تا چراگاهی را از چنگ دیگری در آورد این کار را بی درنگ می‌کرد. هیچ قبیله ای از این نظر در امنیت نبود و جنگ های بسیار با دلایل ساده و بعضا نا مأنوس بین آن ها رخ می داد. مشخص است که جنگ یکی از رایج ترین اعمال در بین آن ها بود آن چنان که عده ای برای کسب شهرت و آزمون جنگاوری خود مسیر نزاع را هموار میکردند. این جنگ از سر منع ازدواج یک زوج در دو قبیله می‌توانست شکل بگیرد تا بر سر شرایط تجارت و پاسداری از کاروان ها و ... که البته همانطور که گفته شد هیچ کجای آن به جنگ نمی‌ماند و بیشتر به یاغی گری و غارت و دعوای عشیره ای شباهت داشت. در نتیجه از این حیث قبیله جایگاه ویژه‌ای پیدا میکرد. بقای افراد به بقای قبیله گره خورده بود. هر کسی را با قبیله‌اش می‌شناختند و در نتیجه خدای این مردم هم در حقیقت قبیله آنها بود و بت ها هم نمادی برای اعلام وجود هر قبیله بودند و هرچه بزرگان این قبیله ها می‌گفتند هم، حقیقت تام برای آن ها محسوب می‌شد. با این اوصاف هرچه افراد یک قبیله زیادتر بود افتخار آن هم بیشتر میشد. این افراط تا آنجا پیش رفت که در سوره تکاثر قرآن، خداوند خطاب به مشرکان می گوید که آنها به منظور بزرگ نشان دادن تبار خود حتی دست به شمارش مردگان خود می‌زدند. نعمان در خطاب به پادشاه وقت ایران گفت که جز عرب کسی به نسب خود آگاهی ندارد و جز عرب از هر کسی اجدادش را بپرسی آنها را نمی‌شناسد. در حقیقت گذشتگان و نژاد چیزی نبود که اعراب بتوانند اشتباهی هر چند سهوی را به آنها نسبت دهند. شاید تا اینجا مطلب روشن شده باشد که پیامبر اسلام چه کار دشواری در پیش داشت. بخصوص وقتی بدانیم یکی از مهمترین اقدامات پیامبر مقابله با همین برتری جویی نژادی بوده است‌. عملا هر قدمی که به جهت آگاهی و یا مخالفت با سنت های گذشتگان آنها برداشته میشد، از نظرشان نوعی توهین تلقی میگردید. شاید جالب باشد بدانید که بت پرستی اعراب نیز ریشه در همین افراط دارد! یعقوبی در تحلیل خود از بت پرستی و عوامل آن می‌گوید:«بت پرستی از هنگامی آغاز شد که وقتی یکی از مردم می‌مرد، اقوام او مجسمه‌ای از وی ساخته و به یاد او آن را محترم می‌داشتند فرزندان آنها پس از سال‌ها گمان کردند که این‌ها خدایان آنان هستند» . شاهد این امر می‌تواند سخن مشرکین با پیامبر (ص) باشد که می‌گفتند:
      این بت ها اقوام گذشته هستند که مطیع خدا بوده و ما صورتی از آنها ساخته و عبادتشان می‌کنیم. در مورد سه بت مشهور یعوق و یغوث و نسر گفته شده: از قوم نوح بودن و افرادی صالح بودند و بعدها مجسمه آنان به صورت بت درآمد. در مورد لات نیز گفته شده او در واقع مرد صالحی بوده است که غذا برای حاجیان درست می‌کرده وقتی او مرد، تمثالی از او درست کردند و بر آن بنایی ساخته‌اند و اسمش را بیت الربه نهادند. ابن قیم می‌گوید؛ تعظیم مردگان سبب شد تا کم کم صورت هایی از آنها به شکل بت ساخته شود. زمانی که محمد(ص) مکه را فتح کرد در درون آن ۳۶۰ بت وجود داشت. در حقیقت ما با سرزمینی طرف هستیم که ۳۶۰ اعتقاد و ۳۶۰ تضاد در آن میتوان شمارش کرد!
       

       
       اوضاع اعراب از ابتدا این گونه نبود. اعراب شهر مکه خود را از نسل عدنان می‌دانستند، که در نتیجه نسب آنها به اسماعیل (ع) باز میگشت. از این گفته مشخص است که نخستین اعراب موحد بودند اما به تدریج به سوی شرک گرایش پیدا کردند. از این منظر اعراب مکه در کنار بنی اسرائیل بودند که به دین حضرت ابراهیم گرایش داشتند و در حقیقت ریشه نسبی مشترک در آن ها می توان یافت. در سال‌های مانده به بعثت پیامبر، افرادی در بین اعراب پیدا شده‌اند که خواهان بازگشت به دین ابراهیم بودند. آنها شروع به تبلیغ علیه اعتقادات آن روزگار اعراب کردند. از معروف‌ترین این افراد ورقة بن نوفل بود که در جستجوی دین خدای یگانه به این سو آن سو رفت و در نهایت مسیحیت را پذیرفت. زید بن عمر شخص دیگری بود که به روایت تاریخ در بین اعراب از بازگشت به آئین ابراهیم سخن گفت. بسیاری از رسوم مشرکین مکه همان چیزی بود که ابراهیم به اجدادشان آموخته بود ولی آنها آنرا شرک آلود کرده بودند. برای مثال اعراب جاهلی نیز به رسومی چون ختنه و کفن و دفن میت و ازدواج نکردن با محارم و حج بیت الله الحرام معتقد بودند. آنها حتی شعار معروف تلبیه را نیز داشتند اما آن را به نوعی شرک آمیز کرده بودند. ( تلبیه همان شعار لبیک اللهم لبیک لاشریک ... است که حاجیان در حین طواف خانه خدا می‌گویند). اعراب جاهلی به افرادی از خود که ختنه کرده و به حج می رفتند حنیف میگفتند . این در حالی است که به پیروان حضرت ابراهیم در گذشته حنیف گفته میشد! این بدان معناست که این کلمه از گذشته های دور در بین اعراب زبان به زبان چرخیده و تغییر معنا یافته است.
       
       
      قبیله قریش زادگاه قدرت
       
      قریش نامی آشنا و از پر نفوذترین قبایل در میان عرب بوده و بعد اسلام نیز تا قرن‌ها بر جهان اسلام حکومت کرده است. خلفا تا پیش از امپراتوری عثمانی همیشه قریشی بودند. اعراب کسانی را که از نسل مضر بن کنانه باشند را قریشی می گویند. در علم تبارشناسی عرب نیای مضر بن کنانه به اسماعیل (ع) باز میگردد. قریش در آن دوره از آنجا که امور حج را بر عهده داشت به شهرت و ثروت زیادی رسید. امور کعبه در دوره ای به قصی و هاشم و سپس به عبدالمطلب که همه از نسل مضر بودند سپرده شد. در دوران قصی مراسم حج  شکل جدیدی به خود گرفت و این تغییرات زمینه ساز قدرت یافتن قریش در بین دیگر قبایل عرب گردید. در این ایام مردم عرب از نقاط دور دست به این مکه می آمدند تا هم به تجارت بپردازند و هم خدایان پر تعداد کعبه را پرستش کنند. بنوعی مکه و کعبه آن میعاد گاه اعراب بود. در این شهر بازار هایی بر پا میشد که از غرب و شرق عالم تجار به آن رجوع می کردند. راه تجاری مهمی از روم شرقی به یمن و در نهایت به هند ختم می شد که این مسیر از قطب های اقتصادی آن روزگار محسوب می شد که البته نکته مهم برای ما این است که شهر های مکه و یثرب هم در مسیر آن رونق یافته بودند.
       

       
       در بین قریش طایفه بنی هاشم به طور خاص که پیامبر اسلام نیز از آنان بود دارای مقبولیت و شهرت بیشتر گردید. همان طور که گفته شد بعد هاشم، عبدالمطلب زمام امور حج را بر عهده گرفت. وی پدر بزرگ پیامبر اسلام است و او از اعرابیست که قبل اسلام طبق سنت خاندان خود به دین حنفیت معتقد بود و خدای یکتا را می پرستید. عبدالمطلب بعد مرگ والدین محمد(ص) سرپرستی او را پذیرفت و در نتیجه آن محمد(ص) در محیطی با اعتقادات دین حنفیت زندگی میکرد.
       
      از تاریخ چنین بر می‌آید که قریش در میان اعراب به شرافت و عزت معروف بوده و معمولاً با عناوینی چون «آل الله» و «سکان حرم الله» خوانده می‌شدند و مردم آنها را به عنوان بزرگ و شریف قبول کرده بودند. باید افزود که این شهرت در همه طوایف قریش نیست، بلکه تنها در خاندان قصی و بعد از او خاندان هاشم و عبدالمطلب بود چرا که وجود این افراد در نهایت سبب شهرت قریش گردید.
       
      هنگام ظهور پیامبر اسلام در میان طایفه های قریش، از بنی هاشم عباس بن عبدالمطلب مسئولیت آبرسانی به حجاج را بر عهده داشت و از طایفه بنی امیه، ابوسفیان ریاست سپاه قریش را بر عهده داشت. این جبهه بندی در میان قریش تا قرن ها بعد ادامه پیدا کرد. البته باید توجه شود که طوایف دیگر از قریش هم بودند که نقشی در امور حج داشتند اما نقش آنها به پر رنگی دو طایفه نامبرده نبود.
       

       
      دیگر قبایل عرب متوجه عظمت کعبه و نقش آن در فزونی قدرت قبیله قریش شدند در نتیجه برخی از آن ها در مناطق خود نیز کعبه هایی ساختند تا قبیله خود را برای رفتن به مکه بازدارند. این کعبه ها از بسیاری از جهات همچون وجود سنگی مانند حجر الاسود(سنگ سیاه) تا ارکان کعبه به آنچه در مکه بود شباهت داشتند. برای مثال در یمن پرستشگاهی در شهر غَیمان قرار داشت و «حجر الأحمر» یا سنگ سرخ در آن استفاده شده بود و همچنین کعبه ی شهر العَبلات در جنوب مکه، که «حجر الأبیض» یا سنگ سفید داشت!
       
      ادامه دارد ...
       
      این مطلب برای انجمن mililtary.ir  گرداوری شده و هر گونه برداشت از آن با ذکر نام نویسنده و این انجمن بلامانع است. 
       
      نویسنده و گرداورنده: Navard 
       
      منابع و ماخذ:
       
      کتاب تاریخ سیاسی اسلام(جلد1) / نویسنده: رسول جعفریان
      کتاب گنجینه تاریخ ایران(جلد نهم)/ نویسنده: عبدالعظیم رضایی
      کتاب دو قرن سکوت( ویرایش دوم) / نویسنده: عبدالحسین زرین کوب
       
      لینک
       
    • توسط aminor
      بسم الله الرحمن الرحیم
       
      منفک شده از تاپیک تحولات یمن
      1399/11/09
       
      تاپیکهای مرتبط با محوریت حمله به آرامکو
      UAV kent 2.0 concept: عملیات تن ماهی
      سپر صحرا : بررسی شبکه دفاع هوایی ارتش عربستان سعودی
       
       
       منابع یمنی : شلیک موشک قاهر1 به شرکت نفت آرامکو در جیزان عربستان
       

       

  • مرور توسط کاربر    2 کاربر