reza4087

تهاجم ارتجاع عرب ( به رهبری آل سعود ) به یمن / خبر ، گزارش ، تحلیل و ... (1)

Recommended Posts

4 hours قبل , mehdipersian گفت:

فاصله ی یمن تا تلاویو حدود ۲۰۰۰ کیلومتر هست ، اگه موشک فتاح شلیک کردند قاعدتا باید برد فتاح خیلی بیشتر شده باشه!

 

2 hours قبل , MF44 گفت:

بعضی دوستان عقیده دارند نسخه ای از فتاح است بعضی دیگر نظر به خیبر شکن دارند در هر صورت برای افزایش برد موشک فلسطین به حدود ۲۰۰۰ کیلومتر احتمال قوی کلاهک موشک کوچکتر شده است و یمنی ها در حال کسب تجربه برای تولیدات بهتر هستند 

 

سلام

از ویدئوها میشه تشخیص داد موشک های پدافندی که در فاز نهایی برخورد موشک یمنی شلیک میشند از چه نوعی هستند؟ ( عنوان میشه گنبد آهنین در رسانه ها ولی از اونجا که پدافند این رژیم به گنبد آهنین مشهور شده قابل اعتنا نیستند که با فکتی داره عنوان میشه، از اونطرف شلیک تنها دو موشک در برابر تعداد موشک های شلیک شده در هر رهگیری گنبد محتمل میکنه سامانه گرانقیمت تری هست و تامیر نیستند موشک ها ) از طرفی طبیعتا این شلیک پدافندی در فاز آخر بوده و طبیعتا در اون فاز از هر چیزی که دم دستشون باشه استفاده میکنند که موشک به زمین نخوره ( علاوه بر پیش بینی ناپذیر بودن محل برخورد، از بعد روانی هم حاضرند همه چیز خرج کنند تا موشک با زمین تماس پیدا نکنه! ) ولی احتمالا در فازهای ابتدایی تشخیص هدف از سامانه آرو 3 و حتی تاد آمریکایی تازه استقرار شده هم استفاده کردد، منتهی چون آژیرها را بنا بر ملاحظات خاص بعضا از عمد دیر به صدا در میارن ( و برخی اوقات هم تشخیص دیرهنگامه و به دروغ عنوان میکنند دلایل دیگه ای داشته تاخیر در به صدا در آوردن آژیر که حقیقت فعلا با سانسور شدید کتمان خواهد شد ) یا به صدا در میاد تصویری معمولا وجود نداره از شلیک های ابتدایی یا اصلا شلیکی رخ نمیده یا شلیک های آرو به دلایل خاص استرار قابل رصد نیستند. ( آرو 3)

 

سر جنگی موشک هم مشخص بود که کم قدرت شده احتمالا به خاطر برد. درسته پدافند اسقاطیل همونطور که در بیانیه هاشون بود هم در رهگیری و هم تشخیص درس میگیره از هر شلیک ولی خب این درس را داره به قیمت گزافی میگیره. به قیمت بیدار باش و خشم شب شبانه پایتخت جعلیش به صورت مداوم و رفتن میلیون ها نفر هر شب به پناهگاه یا حداقل ویبره انسانی! از اونطرف طبیعتا یمنی ها هم با هر شلیک تجربه کسب میکنند و پارامترهای شلیک را با موفقیت هر شلیک میسنجند و بهبود میدند.

 

معاریو فکر کنم یک مقاله داشت بعد این شلیک و ادعا کرده بود که پدافند اسقاطیل تا حالا در سه مورد شلیک موشک یمنی ها به تل آویو ناموفق بوده. از ااونجا که اطلاعات اینها بر اساس سانسور نظامی و طبق ادعاهای ارتش عبری تنها عنوان میشه زیاد قابل اعتنا نیست چون برخی برخوردها را با عنوان برخورد موشک پدافندی ( هر چند برخوردهای اینچنینی خصوصا در مورد تامیرها داشتیم در سابقه مقابله با ارکتها خصوصا ) از اونجا که سر جنگی موشک های یمنی هم تضعیف شده است یا مواردی که در فضاهای کمتر متراکم برخورد داشته را فاکتور کردند ولی با در نظر گرفتن شلیک 9 موشک یمنی به تل اویو با ادعای خود صهیونیستها نرخ موفقیت سامانه تقریبا فرضا 60 درصد بوده. نکته مهم اینکه با تک شلیک فقط و در اوج آمادگی چندین لایه پدافندی به علاوه پدافند ایالات متحده در دریای سرخ و خود سرزمین های اشغالی و اطلاعات راداری تقریب از کل منطقه و جهان و شلیک در یمن در شرایط خاص که احتمالا چند دقیقه خطا منجر میشه به شناسایی و هدف قرار گرفتن پرتابگر توسط ائتلاف آمریکا و انگلستان در لحظه که نمونش را هم داشتیم.

 

 

ویرایش شده در توسط alala
  • Like 1
  • Upvote 1

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
2 hours قبل , RezaKiani گفت:

البته بعضی ممکن است که نفس موشک شلیک کردن رو مهم بدونند و اینکه از سپر دفاعی حریف عبور کرده و نه اینکه کجا خورده زمین و چند نفر رو تکه پاره کرده 

اسرائیل الان برای برد بلند سامانه های تاد و ارو و شاید پاتریوت را داره و برای برد متوسط هم دیوید اسلینگ هست.

 

این موشک یمنی قطعا چند لایه دفاعی را رد کرده و چندین موشک پدافندی اسرائیل سوخته.همین موشک ها حداقل چند ده میلیون دلار خسارت مالی برای اسرائیل داشته

 

نکته ی بعدی نا امن شدن پایتخت و ترس و وحشت در اسرائیل هست که قیمتی برایش نیست.

 

اینکه چرا این موشک به جای مهمی برخورد نکرده (طبق ادعای اسرائیل)،دلایل زیادی میتواند داشته باشه،از احتمال دقت پایین موشک در برد بالا گرفته تا کیفیت مونتاژ پایین در یمن ، ناتوانی یمن در هدفگیری و اخلال و پارازیت اسرائیل.

 

در هر صورت اینکه موشک به هدف مهم برخورد نکرده هم بسیار مهم هست و باید در موردش بررسی بکنند.اگه دقت موشک ها پایین باشه تاثیر گذاری موشک ها به شدت کم خواهد شد و بیشتر به درد زدن اهداف بزرگ مثل مناطق شهری و یا زیرساخت های بزرگ میخوره.

ویرایش شده در توسط mehdipersian
  • Upvote 2

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
2 hours قبل , Oshida1 گفت:

برادر یکم صبر داشته باشید با این‌روند قطره چکانی و بی حاصل از حملات یمنی ها انشالله باعث رفع نواقص اون پدافند پر زرق و برق هم خواهیم بود کم کم تجربه های لازمو میدیم که برای روزی که‌حملات واقعی هم قرار بود باشه خدا نکرده آسیبی وارد نشه!!!!....

البته احتمالا با نورباران آسمان زیبایی های رقم میزنیم و و گوش و چشممون رو کر میکنیم و شیرینی میخوریم.....

صبر ما ان شاالله زیاده و ایرانی ها آنقدر صبر میکنند تا دشمنان را در گور ببینند حملات یمنی محدود است ولی قطعا بی حاصل نیست اگر تاثیر نظامی خفیفی داشته باشد ولی تاثیر روانی مخربی دارند البته که دشمن سعی میکند نواقص را اصلاح کند ولی اصلاح و ارتقا هم  برایشان رایگان نیست !

 

 

  • Like 1
  • Upvote 1

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
1 hour قبل , mehdipersian گفت:

نکته ی بعدی نا امن شدن پایتخت و ترس و وحشت در اسرائیل هست که قیمتی برایش نیست.

 

 

این رو موافق م.... روی بعضی اثرات روانی سلاح ها نمیشه قیمت گذاشت حتی اگر تلفات شون اندک باشه...ممکنه اصلا حتی نه خسارت جانی داشته باشه و نه خسارت مالی ولی روح و روان سرباز رو در سنگر یا غیرنظامی رو در پشت جبهه به هم بریزه.... احسنت

 

 

1 hour قبل , mehdipersian گفت:

در هر صورت اینکه موشک به هدف مهم برخورد نکرده هم بسیار مهم هست و باید در موردش بررسی بکنند.اگه دقت موشک ها پایین باشه تاثیر گذاری موشک ها به شدت کم خواهد شد و بیشتر به درد زدن اهداف بزرگ مثل مناطق شهری و یا زیرساخت های بزرگ میخوره.

 

 

دقیقا منظورم همین جملاتی بود که شما خیلی خوب تشریح کردید.... براوو

 

4 minutes قبل , MF44 گفت:

صبر ما ان شاالله زیاده و ایرانی ها آنقدر صبر میکنند تا دشمنان را در گور ببینند حملات یمنی محدود است ولی قطعا بی حاصل نیست اگر تاثیر نظامی خفیفی داشته باشد ولی تاثیر روانی مخربی دارند البته که دشمن سعی میکند نواقص را اصلاح کند ولی اصلاح و ارتقا هم  برایشان رایگان نیست !

فکر کنم دوستمون به نکته خوبی اشاره کرده... هر سلاحی رو که زیاد استفاده بشه میرن می گردن دنبال چاره ش... به قول شما رایگان نیست این راه چاره ولی همون جور که دوستمون در بالا اشاره کرد که این حملات اسباب وحشت میشه هزینه کردن برای پیدا کردن راه حل مناسب برای مقابله منطقی از آب در میادش

ویرایش شده در توسط RezaKiani
  • Upvote 2

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر

یه جا یادمه یه سری فرمانده بودن به آقای خامنه ای مژده دادن که دقت موشک های ما به n متر رسیده و انتظار داشتن رهبر خیلی به به و چه چه کنه. رهبر بعد از یه خدا قوت و تشکر میگه این خوبه ولی هدف بعدی تون باید نقطه زنی باشه.اون فرمانده راوی تعجب میکنه از این مطالبه گری رهبر. به نظرم در مورد موشک های ایرانی و یمنی مطالبه باید همین باشه. خوبه که:

  • موشک های ما و متحدین به سرزمین اشغالی می رسن
  • از پدافند رژیم عبری عبور می کنن
  • آسمان سرزمین های اشغالی رو نورافشانی میکنن  
  • مردم و نظامی های اسراییلی رو راهی پناهگاه میکنن
  • و مستقیم ( اصابت موشک) یا غیر مستقیم (پدافند و...) خسارت وارد میکنن

اما این کافی نیست.  ما دهه ها تبلیغ موشک هامونو کردیم و با اونها فخر فروختیم  به خاطر همین زمانی این تهاجم موشکی موثره که این موشک ها اهداف نظامی رو به دقت و با تخریب و موفقیت بالا مورد تهاجم قرار بدن و مورد بعدی که کمی ایده آل گرایانه است چه با نفوذ پهبادی و ... از خسارت وارده به رژیم عبری آگاهی پیدا کنن. رسانه دست دشمنه و تنها راه نقش بر آب کردن بازی رسانه ای دشمن نشان دادن تلفات تسلیحاتی و جانی اونهاست.

ویرایش شده در توسط aminf14
  • Like 1
  • Upvote 2

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر

به گزارش کان نیوز، پس از حمله موشکی بالستیک شب گذشته حوثی ها به تل آویو، نیروی دفاعی اسرائیل قصد دارد حملات خود را علیه یمن غربی افزایش دهد. مقامات اسرائیلی با ایالات متحده و چندین متحد دیگر تماس گرفتند و تلاش کردند ائتلافی برای اقدام نظامی بزرگ علیه حوثی ها ایجاد کنند.

خوب یمن قراره هدف حملاتشون قرار بگیره ...

این کشور سالها جنگ را تحمل کرده ولی بهتر بود بعد از آتش بس حزب‌الله تنشو کاهش میدادن کمکم و میرفتن سمت ظرفیت سازی داخلی و از تارگت شدن فرار میکردن.....

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر

حمله ی آمریکا و انگلیس به یمن

IMG_20241222_071207_956.jpg

جنگنده‌های آمریکا و انگلیس مناطق الحفا‌، نقوم و عطان را در صنعا پایتخت یمن را بمباران کردند.

 

سپس کوه الجدع در شهرستان اللحیه در استان الحدیده را نیز بمباران کردند .

 

انهدام یک جنگنده F-18 در جریان حمله ی دیشب به یمن

IMG_20241222_085850_656.jpg

سنتکام از سرنگونی یک فروند جنگنده ی اف ۱۸ سوپرهورنت نیروی دریایی آمریکا با آتش خودی رزمناو گتسبرگ در جریان عملیات دیشب علیه یمن خبر داد. گزارش شده است هر ۲ خلبان جنگنده از این حادثه جان سالم به در برده‌اند.

 

ویرایش شده در توسط mehdipersian
  • Like 1
  • Upvote 5

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
بر 30 آذر 1403 در 14:09 , aminf14 گفت:

الان هم نیاز به این عقلانیت وجود داره که در شرایطی که دشمن ابزارهای کارامدی در دستشه و ضربات مهمی هم به ما وارد کرده و رقبای سنتی منطقه مثل ترکیه و کشورهای عرب زبان کاملا علیه ما هستند، مقداری ساختارهای اقتصادی، اجتماعی، سیاسی و حتی بین الملل خودمونو بهتر کنیم و با پیشرفت ملموس و یکدست سازی توانایی های نظامی مون دوباره به بازی رقابت در خاورمیانه برگردیم.

فکر کنم کمی دیر به این نتیجه رسیدید. از قدیم گفتند "علاج واقعه قبل از وقوع". 

  • Upvote 1

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر

جالبه که آمریکایی ها و انگلیسی ها اینطور برای اسقاطیل به اب و اتش میزنند. توانایی صهیونیستها فعلا در عملیات مداوم دوربرد محدوده و آمریکایی ها و انگلیسی ها دیشب بلافاصله بعد حمله یمنی ها حمله ای ترتیب دادند تا کمکی به متحد خودشون بکنند.

 

و این یمن هست که داره با تقریبا چندین ائتلاف قدرتمند نظامی جهان و شاد بشه گفت قدرتمندترین و باسابقه ترین ارتش های جهان به تنهایی میجنگه و باید در نظر داشت فقط با رژیم صهیونیستی نمیجنگه. این را در قدرت نمایی یا عملیات روانی صهیونیستها در توصیف قدرت خودشون باید حتما در نظر داشت. فقط تصور کنیم که آمریکا و انگلستان و اعراب خائن که پایگاه و خدمات و حتی احتمالا تجهیزات در اختیار گذاشتند و ائتلاف های متعدد اروپایی و ... در همین مدت یکسال فقط در محاصره و حملات به یمن شرکت نداشتند و فقط یمن بود و اسقاطیل. واقعا میشه حدس زد در اینصورت صهیونیستها حتی مستاصل تر بودند از وضعیت فعلی و شاید حتی در موقعیتی عجیب.

 

پ ن: یمن شرایط حزب الله را در 2006 داره برای اساقطیل تا حدی. نباید فراموش کنیم این رژیم درس گرفت از اون جنگ و با کمک بی شمار هم پیمانان متعددش و تقریبا همکاری همه جهان نقشه ها و حیله ها و عملیات های متعددی که هنوز هم برخیشون ناشناخته است برای ما ضد حزب الله طرح ریزی کرد و به وقتش ضربش را زد. انصارالله باید حواسش به نفوذی ها، خائنین و جمع آوری اطلاعات خصوصا در سرزمین هاش باشه. هرچند وقاعا شرایط حطب الله در میان انبوهی از خائنین و مزدوران و بیخ گوش سرزمین های اشغالی طوریکه همسایه به همسایش با کمال میل خیانت میکرد، پناهنداگن سوری که با مبالغی ناچیز هر اطلاعاتی را منتقل میکردند بعضا و نیروهای دولتی و سفارت آمریکا به عنوان دقیق لانه جاسوسی تقریبا ذره ذره عناصر موجود در لبنان را تحلیل و تحویل صهیونیستها داده بودند.

 

 

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر

ایجاد یک حساب کاربری و یا به سیستم وارد شوید برای ارسال نظر

کاربر محترم برای ارسال نظر نیاز به یک حساب کاربری دارید.

ایجاد یک حساب کاربری

ثبت نام برای یک حساب کاربری جدید در انجمن ها بسیار ساده است!

ثبت نام کاربر جدید

ورود به حساب کاربری

در حال حاضر می خواهید به حساب کاربری خود وارد شوید؟ برای ورود کلیک کنید

ورود به سیستم

  • مطالب مشابه

    • توسط End
      سخنی با خوانندگان محترم:
      در مطلب پیش رو سعی بر این شده که به مختصری از شرایط فرهنگی و اجتماعی و تاریخی اعراب پیش از اسلام پرداخته شود. در این نوشته اصل بر رعایت صداقت تاریخی و امانت است و در گرداوری آن از منابع با عقاید گوناگون کمک گرفته شده است. گرد آوری مطالب تاریخی هیچ گاه خالی از اشتباه نیست، علی الخصوص که این مطالب در رابطه با مسائل حساسیت بر انگیز مذهبی باشد. در نتیجه از دوستان خواننده این مطلب درخواست میشود درصورت وجود اشتباه، به منظور تکمیل و اصلاح این مطلب بنده را یاری کنند.
       

      پیشگفتار:
      سرنوشت پیامبران و قومشان و نتایجی که از آن کسب کرده اند را میتوان یکی از مهمترین نشانه های حقانیت آن ها به حساب آورد. این نتایج بعضا چنان معجزه آسا و خیره کننده هستند که در حالت معمول موارد مشابهی برای آنها یافت نمی شود. برای نمونه مسیح (ع) در دل امپراطوری قدرتمند روم شرقی به پیامبری رسید. در سرزمینی که تعداد نامعلوم خدا توسط مردم پرستیده میشد و پیامی که آورد چنان در دل ها رسوخ کرد که در مدت کمتر از چند سده مسیحیت در سه قاره گسترش یافت! از حبشه در آفریقا گرفته تا امپراطوری قدرتمندی چون روم که روزی دشمن مسیحیت بود و همچنین طیف کثیری از اقوام در خاورمیانه و ...! در اسلام نیز ما با چنین پیشرفت معجزه آسایی رو به رو هستیم. محمد (ص) در سن چهل سالگی در جامعه ای بدوی به پیامبری برگزیده شد که جز غارت و ستیز دستاوردی نداشتند و هر روز به بهانه ای با یکدیگر در جنگ بودند و شعرا و نام آوران عرب روزگاری برای بدست آوردن شرافت، خود را به پای پادشاهان ایران و روم می انداختند. در شبه جزیره عربستان اگر در جایی تمدنی دیده میشد به پاس قرابت با ایران یا روم بود. و از دست آورد هایشان در آن ادوار، جز پاره ای از روایات افسانه گونه چیزی بجا نمانده است. در چنین محلی که محمد(ص) شدیدا زیر فشار فرهنگی و البته فشار عوامل ثروت و قدرت  در مدت کمتر از سیزده سال توانست بنیان نخستین حکومت اسلامی را در یثرب بنا نهد که تا پایان عمر ایشان این حکومت به چنان وسعت و قدرتی رسید که در سرحدات خود به تقابل با روم شرقی می‌پرداخت.
       
      قسمت اول: قبیله و معنای متفاوت آن در بین اعراب
       

       
      اعراب از قبل اسلام در پهنه ی وسیعی از خاورمیانه حضور داشتند. و بر خلاف تصور عموم مردم، فتوحات پس از اسلام به تنهایی سبب استقرار آن ها در این پهنه نشد. در تاریخ موجودیت اعراب با سامی نژاد ها گره خورده است. این حضور آنقدر چشمگیر بود که رومیان و یونانیان مناطق عرب نشین را به سه ناحیه عربستان خوشبخت و عربستان بیابانی و عربستان سنگی تقسیم کرده اند که حدود این مناطق از دریای سرخ و شبه جزیره عربستان شروع شده و از سویی به مرز های روم آن روزگار در شامات رسیده و در سوی دیگر در عراق امروزی به رود فرات ختم می شود. در رابطه با وضعیت اعراب قبل اسلام باید به این موضوع اشاره کرد، پیشینه تاریخی که برای آنها ذکر شده به ۲۰۰ سال قبل از سال عام الفیل محدود می شود. عام الفیل همان سالی است که گفته میشود محمد(ص) در آن دیده به جهان گشود. البته این بدان معنا نیست که اعراب قبل از آن موجودیت خارجی نداشته اند‌. برای مثال در دبیره های هخامنشی از آن ها بعنوان خراج گذاران عصر داریوش بزرگ یاد شده است. اما آنچه از این گفته پیداست، اعراب تهی از پیشینه تاریخی و تمدنی غنی بودند و آنچه در آنها یافت می‌شد در حقیقت از هم نشینی و یا دست درازی دیگر اقوام بود. این همان زمانیست که قرآن از آن به عنوان دوره جاهلی اعراب یاد می‌کند.
       

       
      نگاره ای از سرباز ساتراپی عربیا در مقبره خشایارشا، واقع در نقش رستم که بصورت نمادین به شکل یکی از ستون های شاهنشاهی به نمایش در آمده است.
       
      با نگاهی به زندگی اعراب در آن اعصار می توان دریافت که تفاوت عمده‌ای میان نوع زندگی آنان با زندگی مردم ایران و روم و حتی در نزدیکی آنها با دولت های نچندان نامی حبشه دیده میشد. در آن روزگار ایران و روم حکومت مرکزی داشتند حکومتی که تمام شؤون جامعه را از حیث قانون و عمل به قانون و وادار کردن همه به تابعیت از آن در دست داشتند و تمام زوایای آن جامعه زیر سلطه نظامی واحد قرار گرفته بود، به طوری که در هر گوشه آن وجود حکومت مرکزی احساس می‌شد. این در حالی بود که در جزیرة العرب در هر ناحیه ی آن، مردم بر پایه نسبت خانوادگی مشترک به عنوان یک قبیله گرد آمده بودند و هر یک در جغرافیای حضور خود اعمال قدرت می‌کردند. هیچ قبیله‌ای بر دیگری اعمال نفوذ نداشت مگر در داد و ستد و جنگ! جنگ بین قبایل هم نامنظم بود و بیشتر به دعوایی نامنظم و خانوادگی شباهت داشت. این مطلب نشانگر پراکندگی و تضاد بسیار عمیق بین قبایل است. باید گفت برای وحدت در میان یک امت فرهنگی لازم است که نقاط مشترک آنها را در خود جمع کرده و مردمی را گرد هم بیاورد. در شبه جزیره عربستان چنین تفکر یکنواختی وجود نداشت و هدف واحدی برای آنها مطرح نبود. در کنار کعبه هر قبیله بتی مخصوص به خود داشت و بدین ترتیب حتی در این زمینه هم تضاد و خودبینی دیده می‌شد. شرایط سخت و طاقت فرسای جزیرة العرب بر این اختلاف دامن می‌زد. مناطق حاصلخیز و دارای آب محدود و با فاصله زیاد از هم بودند. راه‌های محدودی وجود داشت که آنها هم زیر سلطه راهزنان دیگر قبایل بوده و تحت نفوذ قدرت های خارجی اداره میشد.
       

       
      در این شرایط دشوار اگر قبیله‌ای قادر بود تا چراگاهی را از چنگ دیگری در آورد این کار را بی درنگ می‌کرد. هیچ قبیله ای از این نظر در امنیت نبود و جنگ های بسیار با دلایل ساده و بعضا نا مأنوس بین آن ها رخ می داد. مشخص است که جنگ یکی از رایج ترین اعمال در بین آن ها بود آن چنان که عده ای برای کسب شهرت و آزمون جنگاوری خود مسیر نزاع را هموار میکردند. این جنگ از سر منع ازدواج یک زوج در دو قبیله می‌توانست شکل بگیرد تا بر سر شرایط تجارت و پاسداری از کاروان ها و ... که البته همانطور که گفته شد هیچ کجای آن به جنگ نمی‌ماند و بیشتر به یاغی گری و غارت و دعوای عشیره ای شباهت داشت. در نتیجه از این حیث قبیله جایگاه ویژه‌ای پیدا میکرد. بقای افراد به بقای قبیله گره خورده بود. هر کسی را با قبیله‌اش می‌شناختند و در نتیجه خدای این مردم هم در حقیقت قبیله آنها بود و بت ها هم نمادی برای اعلام وجود هر قبیله بودند و هرچه بزرگان این قبیله ها می‌گفتند هم، حقیقت تام برای آن ها محسوب می‌شد. با این اوصاف هرچه افراد یک قبیله زیادتر بود افتخار آن هم بیشتر میشد. این افراط تا آنجا پیش رفت که در سوره تکاثر قرآن، خداوند خطاب به مشرکان می گوید که آنها به منظور بزرگ نشان دادن تبار خود حتی دست به شمارش مردگان خود می‌زدند. نعمان در خطاب به پادشاه وقت ایران گفت که جز عرب کسی به نسب خود آگاهی ندارد و جز عرب از هر کسی اجدادش را بپرسی آنها را نمی‌شناسد. در حقیقت گذشتگان و نژاد چیزی نبود که اعراب بتوانند اشتباهی هر چند سهوی را به آنها نسبت دهند. شاید تا اینجا مطلب روشن شده باشد که پیامبر اسلام چه کار دشواری در پیش داشت. بخصوص وقتی بدانیم یکی از مهمترین اقدامات پیامبر مقابله با همین برتری جویی نژادی بوده است‌. عملا هر قدمی که به جهت آگاهی و یا مخالفت با سنت های گذشتگان آنها برداشته میشد، از نظرشان نوعی توهین تلقی میگردید. شاید جالب باشد بدانید که بت پرستی اعراب نیز ریشه در همین افراط دارد! یعقوبی در تحلیل خود از بت پرستی و عوامل آن می‌گوید:«بت پرستی از هنگامی آغاز شد که وقتی یکی از مردم می‌مرد، اقوام او مجسمه‌ای از وی ساخته و به یاد او آن را محترم می‌داشتند فرزندان آنها پس از سال‌ها گمان کردند که این‌ها خدایان آنان هستند» . شاهد این امر می‌تواند سخن مشرکین با پیامبر (ص) باشد که می‌گفتند:
      این بت ها اقوام گذشته هستند که مطیع خدا بوده و ما صورتی از آنها ساخته و عبادتشان می‌کنیم. در مورد سه بت مشهور یعوق و یغوث و نسر گفته شده: از قوم نوح بودن و افرادی صالح بودند و بعدها مجسمه آنان به صورت بت درآمد. در مورد لات نیز گفته شده او در واقع مرد صالحی بوده است که غذا برای حاجیان درست می‌کرده وقتی او مرد، تمثالی از او درست کردند و بر آن بنایی ساخته‌اند و اسمش را بیت الربه نهادند. ابن قیم می‌گوید؛ تعظیم مردگان سبب شد تا کم کم صورت هایی از آنها به شکل بت ساخته شود. زمانی که محمد(ص) مکه را فتح کرد در درون آن ۳۶۰ بت وجود داشت. در حقیقت ما با سرزمینی طرف هستیم که ۳۶۰ اعتقاد و ۳۶۰ تضاد در آن میتوان شمارش کرد!
       

       
       اوضاع اعراب از ابتدا این گونه نبود. اعراب شهر مکه خود را از نسل عدنان می‌دانستند، که در نتیجه نسب آنها به اسماعیل (ع) باز میگشت. از این گفته مشخص است که نخستین اعراب موحد بودند اما به تدریج به سوی شرک گرایش پیدا کردند. از این منظر اعراب مکه در کنار بنی اسرائیل بودند که به دین حضرت ابراهیم گرایش داشتند و در حقیقت ریشه نسبی مشترک در آن ها می توان یافت. در سال‌های مانده به بعثت پیامبر، افرادی در بین اعراب پیدا شده‌اند که خواهان بازگشت به دین ابراهیم بودند. آنها شروع به تبلیغ علیه اعتقادات آن روزگار اعراب کردند. از معروف‌ترین این افراد ورقة بن نوفل بود که در جستجوی دین خدای یگانه به این سو آن سو رفت و در نهایت مسیحیت را پذیرفت. زید بن عمر شخص دیگری بود که به روایت تاریخ در بین اعراب از بازگشت به آئین ابراهیم سخن گفت. بسیاری از رسوم مشرکین مکه همان چیزی بود که ابراهیم به اجدادشان آموخته بود ولی آنها آنرا شرک آلود کرده بودند. برای مثال اعراب جاهلی نیز به رسومی چون ختنه و کفن و دفن میت و ازدواج نکردن با محارم و حج بیت الله الحرام معتقد بودند. آنها حتی شعار معروف تلبیه را نیز داشتند اما آن را به نوعی شرک آمیز کرده بودند. ( تلبیه همان شعار لبیک اللهم لبیک لاشریک ... است که حاجیان در حین طواف خانه خدا می‌گویند). اعراب جاهلی به افرادی از خود که ختنه کرده و به حج می رفتند حنیف میگفتند . این در حالی است که به پیروان حضرت ابراهیم در گذشته حنیف گفته میشد! این بدان معناست که این کلمه از گذشته های دور در بین اعراب زبان به زبان چرخیده و تغییر معنا یافته است.
       
       
      قبیله قریش زادگاه قدرت
       
      قریش نامی آشنا و از پر نفوذترین قبایل در میان عرب بوده و بعد اسلام نیز تا قرن‌ها بر جهان اسلام حکومت کرده است. خلفا تا پیش از امپراتوری عثمانی همیشه قریشی بودند. اعراب کسانی را که از نسل مضر بن کنانه باشند را قریشی می گویند. در علم تبارشناسی عرب نیای مضر بن کنانه به اسماعیل (ع) باز میگردد. قریش در آن دوره از آنجا که امور حج را بر عهده داشت به شهرت و ثروت زیادی رسید. امور کعبه در دوره ای به قصی و هاشم و سپس به عبدالمطلب که همه از نسل مضر بودند سپرده شد. در دوران قصی مراسم حج  شکل جدیدی به خود گرفت و این تغییرات زمینه ساز قدرت یافتن قریش در بین دیگر قبایل عرب گردید. در این ایام مردم عرب از نقاط دور دست به این مکه می آمدند تا هم به تجارت بپردازند و هم خدایان پر تعداد کعبه را پرستش کنند. بنوعی مکه و کعبه آن میعاد گاه اعراب بود. در این شهر بازار هایی بر پا میشد که از غرب و شرق عالم تجار به آن رجوع می کردند. راه تجاری مهمی از روم شرقی به یمن و در نهایت به هند ختم می شد که این مسیر از قطب های اقتصادی آن روزگار محسوب می شد که البته نکته مهم برای ما این است که شهر های مکه و یثرب هم در مسیر آن رونق یافته بودند.
       

       
       در بین قریش طایفه بنی هاشم به طور خاص که پیامبر اسلام نیز از آنان بود دارای مقبولیت و شهرت بیشتر گردید. همان طور که گفته شد بعد هاشم، عبدالمطلب زمام امور حج را بر عهده گرفت. وی پدر بزرگ پیامبر اسلام است و او از اعرابیست که قبل اسلام طبق سنت خاندان خود به دین حنفیت معتقد بود و خدای یکتا را می پرستید. عبدالمطلب بعد مرگ والدین محمد(ص) سرپرستی او را پذیرفت و در نتیجه آن محمد(ص) در محیطی با اعتقادات دین حنفیت زندگی میکرد.
       
      از تاریخ چنین بر می‌آید که قریش در میان اعراب به شرافت و عزت معروف بوده و معمولاً با عناوینی چون «آل الله» و «سکان حرم الله» خوانده می‌شدند و مردم آنها را به عنوان بزرگ و شریف قبول کرده بودند. باید افزود که این شهرت در همه طوایف قریش نیست، بلکه تنها در خاندان قصی و بعد از او خاندان هاشم و عبدالمطلب بود چرا که وجود این افراد در نهایت سبب شهرت قریش گردید.
       
      هنگام ظهور پیامبر اسلام در میان طایفه های قریش، از بنی هاشم عباس بن عبدالمطلب مسئولیت آبرسانی به حجاج را بر عهده داشت و از طایفه بنی امیه، ابوسفیان ریاست سپاه قریش را بر عهده داشت. این جبهه بندی در میان قریش تا قرن ها بعد ادامه پیدا کرد. البته باید توجه شود که طوایف دیگر از قریش هم بودند که نقشی در امور حج داشتند اما نقش آنها به پر رنگی دو طایفه نامبرده نبود.
       

       
      دیگر قبایل عرب متوجه عظمت کعبه و نقش آن در فزونی قدرت قبیله قریش شدند در نتیجه برخی از آن ها در مناطق خود نیز کعبه هایی ساختند تا قبیله خود را برای رفتن به مکه بازدارند. این کعبه ها از بسیاری از جهات همچون وجود سنگی مانند حجر الاسود(سنگ سیاه) تا ارکان کعبه به آنچه در مکه بود شباهت داشتند. برای مثال در یمن پرستشگاهی در شهر غَیمان قرار داشت و «حجر الأحمر» یا سنگ سرخ در آن استفاده شده بود و همچنین کعبه ی شهر العَبلات در جنوب مکه، که «حجر الأبیض» یا سنگ سفید داشت!
       
      ادامه دارد ...
       
      این مطلب برای انجمن mililtary.ir  گرداوری شده و هر گونه برداشت از آن با ذکر نام نویسنده و این انجمن بلامانع است. 
       
      نویسنده و گرداورنده: Navard 
       
      منابع و ماخذ:
       
      کتاب تاریخ سیاسی اسلام(جلد1) / نویسنده: رسول جعفریان
      کتاب گنجینه تاریخ ایران(جلد نهم)/ نویسنده: عبدالعظیم رضایی
      کتاب دو قرن سکوت( ویرایش دوم) / نویسنده: عبدالحسین زرین کوب
       
      لینک
       
    • توسط aminor
      بسم الله الرحمن الرحیم
       
      منفک شده از تاپیک تحولات یمن
      1399/11/09
       
      تاپیکهای مرتبط با محوریت حمله به آرامکو
      UAV kent 2.0 concept: عملیات تن ماهی
      سپر صحرا : بررسی شبکه دفاع هوایی ارتش عربستان سعودی
       
       
       منابع یمنی : شلیک موشک قاهر1 به شرکت نفت آرامکو در جیزان عربستان
       

       

  • مرور توسط کاربر    3 کاربر