reza4087

تهاجم ارتجاع عرب ( به رهبری آل سعود ) به یمن / خبر ، گزارش ، تحلیل و ... (1)

Recommended Posts

 

تا بحال کمکهایی که به عراق سوریه حزب الله و غزه کردیم به این دلیل بوده که اولا نیازمند بودند

 

ثانیا توانایی مقابله با دشمن رو نداشتند

 

علارغم بمباران ،حوثی ها به جز مناطقی در عدن، حتی یک وجب هم عقب نشینی نکردن ... در حال حاضر نیازی به کمک ما ندارند

 

نیروهای هادی هم توان مقابل با ارتش و انصارلله رو ندارن!!

 

مگر اینکه حمله زمینی ائتلاف انجام بشه ...

 

Houthi.jpg

 

ائتلاف حمله زمینی هم بکند کمک مشخصی نخواهیم کرد.

دلیلش علاوه بر موردی که فرمودید (عدم نیاز) بیشتر مسائل سیاسی هست . عربستان رو انداختیم در تله یمن تا با قوی ترین مانور تبلیغاتی که راه انداختن ما رو تطهیر کنند .!

  • Upvote 7

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر

به به طوفان واقعی

سخنرانی سید حسن نصر الله بود

امام خامنه ای ولی امر تمامی مسلمین است

چیزی که خیلی ها باید بدونن

واقعا از صحبت هاش لذت بردم...

ارادتمند شما

یا مهدی

 

سلام

فدای سید بشم ان شا الله

دارن قلبها را اماده میکنند

صبح نزدیکه

  • Upvote 4
  • Downvote 2

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر

عربستان با دست خودش داره برای آینده خودش آش می پزه ،منتها الان توانایی فهم این موضوع رو نداره!  این حملات باعث نابودی گروه های یمنی نمیشه ، فقط کمک میکنه اتحاد یمنی ها قوی تر بشه!

 

پی نوشت: 

 

یادمون نره که اگه در دهه 80 جنوب لبنان تحت اشغال اسرائیل نبود، شاید الان حزب الله لبنانی وجود نداشت!

 

یادمون نره که اگه تهاجمی توسط آمریکا و متحدانش و البته با کمک همین صعودی ها به عراق صورت نمی گرفت ما الان شاید گروه های قدرت مند شیعه در عراق رو نداشتیم!

 

سلام

احسنت دوست عزیز نکته خوبی رو اشاره کردی یکی از تفاوتهای جبهه شر و خیری همینه خدا میفرماید مکر شیطان ضعیفه و در جای دیگر میفرماید آنها مکر میکنند خدا هم مکر میکند آخرش همه چیز به نفع جبهه خیر خواهد بود

 

فقط دوستان یه پیش بینی میکنم بر اساس برداشت شخصیم از روایاتمون ما سوریه رو دیر یا زود از دست خواهیم داد و جاشو دشمنانمون میگیرن ولی بجاش یمن متحدی وفادار خواهد شد در آخر زمان که امیدوارم همین موقع ها باشه

  • Upvote 1

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر

حاج محسن رضایی رو عشق است

 

موضع واقعی ایران همین نامه بود ، همه چیز در اختیار خود یمنی هاست .

 

abnak.ir/fa/news/486294/نامه-مهم-محسن-رضایی-به-رهبر-انصارالله

  • Upvote 1

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر

رویترز : حوثی ها موشک های اسکاد را در شمال یمن مستقر کردند

 

یکی از منابع خلیج فارس به خبرگزاری رویترز اعلام کرد بر اساس تصاویر ماهواره ای مبارزان حوثی موشک های بالستیک اسکاد را در شمال یمن و نزدیک مرز یمن-عربستان مستقر کرده اند

 

در این باره یک مقام یمنی دیگر ادعا کرد ایران در حال تامین قطعات موشک های بالستیک به یمن است

 

http://www.reuters.com/article/2015/03/28/us-yemen-security-idUSKBN0ML0YC20150328

  • Upvote 5

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر

بهترین کار زدن زیر ساخت های عربستان و ایجاد هرج و مرج در این کشور هست...بقیه کارها رو قطر انجام میده :mrgreen:

  • Upvote 2

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر

این که کی کله مبارک شما به کار بیفتد و بفهمید که انسان می تواند یک ناظر بی طرف و بدون جانب گیری باشد و دنیا را سیاه و سفید نبیند الله اعلم ...

 

آقایان محترم ، الان مثلا من می گویم حوثی ها خودشان را بین مردم غیرنظامی پنهان کرده اند و تقصیر خودشان است ؟ می گویم خودشان خانه ها را بمب گذاری کرده اند و می ترکانند که مظلوم نمایی کنند؟ می گویم اهل سنت این رافضی های مشرک !! را باید با هرچه که دارند بزنند؟!!  می گویم این  ( توطئه خارجی ) است که در یمن برپا شده ؟ می گویم حکومت های دیکتاتوری عرب درگیر این عملیات دموکراتیک هستند ؟ دست به دامان احادیث و روایاتی که 1300 سال پیش داعیان عباسی ساخته اند و الآن شده چوب دست شما می شوم ؟ خون مردم یمن را ارزان می شمارم ؟ نام خدا و پیامبر و بزرگان دین را برای امیال سیاسی ملوث می کنم؟  ولی خودتان را ببینید...

 

بشار شیمیایی نزده...مخالفان خودشان به خودشان تیراندازی کردند...موشک بالستیک و بمب بشکه ای و سربه نیست کردن ده ها هزار نفر در بازداشت گاه ها و تجاوز به زنان و کودکان کار بشار نیست...کشتارهای دسته جمعی کار خود مخالفان است ...این توطئه خارجی است ...این ها همه وهابی و ناصبی هستند....بزنید با خاک یکسان کنید...

 

یک کم مطالعه و تحقیق بد نیست به خدا ...تا یک هفته پیش خیلی ها اصلا نمی دانستند یمن کجاست و چقدر جمعیت دارد و چه تاریخی دارد...حالا به لطف فارس نیوز و صدا و سیما شده اند کارشناس امور یمن !!!

هر روز هم به لطف این کارشناسان چند فروند جنگنده ساقط می شود ( البته در دنیای مجازی )....اگر هم کسی انتقاد کرد جوابش حملات گنگستری فحاشی و منفی باران است ...

 

بحث من این بوده است که دین و اخلاق را قربانی سیاست نکنید ...دیگر خود دانید. 

 

توصیه می کنم به تاریخ یمن ، خصوصا جنگ های داخلی دهه 1960 و 1990 ، بافت جمعیتی کنونی ، سهم هر کدام از قوای سیاسی آن در این ماجرا اعم از خاندان صالح ، خاندان الاحمر ، جنبش جنوب ، فرماندهان و رهبران سابق جنوبی مثل منصور هادی ، حوثی ها و القاعده یمن توجه بیشتری بفرمایید ...روی مسائل فنی و نظامی تمرکز کنید تا درس های خوبی از ماجرا بگیرید.

 

اگر مایل به بحث دوستانه و منطقی و علمی هستید حاضرم در فرصت های مناسب و با تحلیل هایی همراه با زمینه تاریخی و نظامی شرکت کنم ...اما اگر قرار است با شعار و فحاشی و برچسب زنی و لعن و نفرین روبه رو شوم ...وقت کافی برای خواندن و جواب دادن به افاضات فاضلانه برخی کاربران ندارم ...ما را به خیر و چنین افرادی را به سلامت  . خصوصا بعضی ها که یحتمل  تازه تایپ کردن را یاد گرفته اند ...

 

حرف چندانی هم در این مدت نزده ام ...چند تاپیک تاریخی بوده و دادن چند مدرک در باره ماجرای حمله شیمیایی 21 آگوست 2013...

یعنی مولتکه جان یه پستی دادی که چنان ضربه ای به وجدان این آقایان زدید که خودشون هم در افکار خودشون دارن درباره خودشون تامل میکنن.

دقیقاً الان باید بفهمن که تعصب و جانبداری کورکورانه رو باید کنار بزارن یا اینکه شامل آیه شریف زیر شوند:

و آنانکه چشمهایشان کور و گوشهایشان کر گشته است!

 

الان اگر اون اعراب از کشته شدن حوثی ها لذت ببرن و بگن که این حوثی ها دارن میرن جهنم فرقش با مایی که از کشته شدن مردم سوریه لذت میبریم به اسم مخالفین چیه؟!

ویرایش شده در توسط nepton
  • Upvote 3
  • Downvote 11

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر

کسی از تعداد سورتی پروازهای روزانه بر فراز یمن اطلاعی داره ؟،...

  • Upvote 1

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر

نقشه آخرین وضعیت تحولات میدانی یمن (واقعا در این چند روزه پیشروی خیلی خوبی داشتن!من خودم که خیلی تعجب کردم)

http://en.wikipedia.org/wiki/Template:Yemen_Insurgency_detailed_map

 

Yemen_war_detailed_map.png

ویرایش شده در توسط irfateh
  • Upvote 11

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر

سلام

احسنت دوست عزیز نکته خوبی رو اشاره کردی یکی از تفاوتهای جبهه شر و خیری همینه خدا میفرماید مکر شیطان ضعیفه و در جای دیگر میفرماید آنها مکر میکنند خدا هم مکر میکند آخرش همه چیز به نفع جبهه خیر خواهد بود

 

فقط دوستان یه پیش بینی میکنم بر اساس برداشت شخصیم از روایاتمون ما سوریه رو دیر یا زود از دست خواهیم داد و جاشو دشمنانمون میگیرن ولی بجاش یمن متحدی وفادار خواهد شد در آخر زمان که امیدوارم همین موقع ها باشه

بله اما شش ماه قبل از ظهور نه الان..آن هم نه بخاطر شکست ارتش سوریه..بخاطر وقوع زلزله در یکی از روستاهای دمشق (حرستا).. دولت مرکزی ضعیف خواهد شد و باعث ایجاد هرج و مرج برای بدست آوردن قدرت میشود..

منتهی قبل از همه اینها اتفاقاتی در مصر خواهد افتاد و همزمان  شما سقوط سعودی ها و هرج و مرج درعربستان را شاهد خواهید بود ، یمنی ها وارد حجاز خواهند شد وهمین ها شرایط رو برای ظهور حضرت صاحب الامر(عج) در مکه(کعبه) آماده خواهند کرد..


نقشه آخرین وضعیت تحولات میدانی یمن (واقعا در این چند روزه پیشروی خیلی خوبی داشتن!من خودم که خیلی تعجب کردم)

http://en.wikipedia.org/wiki/Template:Yemen_Insurgency_detailed_map

 

Yemen_war_detailed_map.png?uselang=fa

بله..خیلی سریع پیشروی میکنند..نیروی زمینی ائتلاف هم کاری از پیش نخواهد برد..حداقل در دراز مدت..

ویرایش شده در توسط ProphecyUpdate
  • Upvote 3
  • Downvote 1

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر

این سودان مگه  طرف ایران نبود؟ چی شده داره به یمن حمله میکنه ؟

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر

این سودان مگه  طرف ایران نبود؟ چی شده داره به یمن حمله میکنه ؟

مراکش و سودان هر دو متحد ایران بودند..عربستان با کمک های میلیاردی اونها رو وارد جبهه خودش کرد..

  • Upvote 2
  • Downvote 1

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر

مراکش و سودان هر دو متحد ایران بودند..عربستان با کمک های میلیاردی اونها رو وارد جبهه خودش کرد..


ببخشید دوست عزیز ولی مراکش کی متحد ایران بوده؟ شاید با الجزایر اشتباه میکنید.

________

دلایل سودان هم بنظر من دو تاست، یکی تیغ زدن عربستان و دیگری مصرف داخلی بر اساس اون فلسفه معروف که میگه "ما گفتیم زدیم، شما هم بگو زده."
  • Upvote 1

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر

بنام حق

 

البته فراموش نکنیم که مصداق این آیه ممکنه خود بنده و شما را هم شامل شود !

 

قتل عام یک ملت گونه های مختلفی دارد . یکی از آنها کشتار مردم از طریق بشکه ، شیمیائی و غیره است و شاید مردمی ترین آن ، زیرا حداقل ثروتهای نسلهای آیندگان همان مردم ( اعم از ذخایر رو و زیر زمینی و گنجینه های فرهنگی و علمی و غیره ) را از بین نمیبرد . اما بردگی یک ملت از طریق دست نشاندگی حاکمانشان برای دشمنان یک ملت نه تنها نسل آنها را از بین میبرد که تمامی دارائی ، ثروت و گنجینه هایشان را از بین میبرد . از بشار اسد هم برای بنده آبی گرم نمیشود اما معتقدم که ایشان و پدرشان با اینکه قاتل یک عده از سوریها میباشند اما از مرد ترین اعرابی هستند که بنده در عمر خود دیده و شنیده ام . حضرات عالیه اگر حقیقتا آمار قتلها و غارتها ( مرگها و تحقیرها بر اثر گرسنگیها ، بیماریها ، و سایره بر اثرنامردیهای حاکمانشان ) توسط دست نشاندگان سایر ملتهای عرب را محاسبه فرمایند خواهند دید که شیطنتهای بشار سهمی بسیار ناچیز و قابل چشم پوشی به نظر میرسد .

 

پس لطفا تاریخ را از پائین به بالا نخوانید که 

 

تو مو میبینی و من پیچش مو 

یا حق

ویرایش شده در توسط parvaaz
  • Upvote 7

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر

ایجاد یک حساب کاربری و یا به سیستم وارد شوید برای ارسال نظر

کاربر محترم برای ارسال نظر نیاز به یک حساب کاربری دارید.

ایجاد یک حساب کاربری

ثبت نام برای یک حساب کاربری جدید در انجمن ها بسیار ساده است!

ثبت نام کاربر جدید

ورود به حساب کاربری

در حال حاضر می خواهید به حساب کاربری خود وارد شوید؟ برای ورود کلیک کنید

ورود به سیستم

  • مطالب مشابه

    • توسط Navard
      سخنی با خوانندگان محترم:
      در مطلب پیش رو سعی بر این شده که به مختصری از شرایط فرهنگی و اجتماعی و تاریخی اعراب پیش از اسلام پرداخته شود. در این نوشته اصل بر رعایت صداقت تاریخی و امانت است و در گرداوری آن از منابع با عقاید گوناگون کمک گرفته شده است. گرد آوری مطالب تاریخی هیچ گاه خالی از اشتباه نیست، علی الخصوص که این مطالب در رابطه با مسائل حساسیت بر انگیز مذهبی باشد. در نتیجه از دوستان خواننده این مطلب درخواست میشود درصورت وجود اشتباه، به منظور تکمیل و اصلاح این مطلب بنده را یاری کنند.
       

      پیشگفتار:
      سرنوشت پیامبران و قومشان و نتایجی که از آن کسب کرده اند را میتوان یکی از مهمترین نشانه های حقانیت آن ها به حساب آورد. این نتایج بعضا چنان معجزه آسا و خیره کننده هستند که در حالت معمول موارد مشابهی برای آنها یافت نمی شود. برای نمونه مسیح (ع) در دل امپراطوری قدرتمند روم شرقی به پیامبری رسید. در سرزمینی که تعداد نامعلوم خدا توسط مردم پرستیده میشد و پیامی که آورد چنان در دل ها رسوخ کرد که در مدت کمتر از چند سده مسیحیت در سه قاره گسترش یافت! از حبشه در آفریقا گرفته تا امپراطوری قدرتمندی چون روم که روزی دشمن مسیحیت بود و همچنین طیف کثیری از اقوام در خاورمیانه و ...! در اسلام نیز ما با چنین پیشرفت معجزه آسایی رو به رو هستیم. محمد (ص) در سن چهل سالگی در جامعه ای بدوی به پیامبری برگزیده شد که جز غارت و ستیز دستاوردی نداشتند و هر روز به بهانه ای با یکدیگر در جنگ بودند و شعرا و نام آوران عرب روزگاری برای بدست آوردن شرافت، خود را به پای پادشاهان ایران و روم می انداختند. در شبه جزیره عربستان اگر در جایی تمدنی دیده میشد به پاس قرابت با ایران یا روم بود. و از دست آورد هایشان در آن ادوار، جز پاره ای از روایات افسانه گونه چیزی بجا نمانده است. در چنین محلی که محمد(ص) شدیدا زیر فشار فرهنگی و البته فشار عوامل ثروت و قدرت  در مدت کمتر از سیزده سال توانست بنیان نخستین حکومت اسلامی را در یثرب بنا نهد که تا پایان عمر ایشان این حکومت به چنان وسعت و قدرتی رسید که در سرحدات خود به تقابل با روم شرقی می‌پرداخت.
       
      قسمت اول: قبیله و معنای متفاوت آن در بین اعراب
       

       
      اعراب از قبل اسلام در پهنه ی وسیعی از خاورمیانه حضور داشتند. و بر خلاف تصور عموم مردم، فتوحات پس از اسلام به تنهایی سبب استقرار آن ها در این پهنه نشد. در تاریخ موجودیت اعراب با سامی نژاد ها گره خورده است. این حضور آنقدر چشمگیر بود که رومیان و یونانیان مناطق عرب نشین را به سه ناحیه عربستان خوشبخت و عربستان بیابانی و عربستان سنگی تقسیم کرده اند که حدود این مناطق از دریای سرخ و شبه جزیره عربستان شروع شده و از سویی به مرز های روم آن روزگار در شامات رسیده و در سوی دیگر در عراق امروزی به رود فرات ختم می شود. در رابطه با وضعیت اعراب قبل اسلام باید به این موضوع اشاره کرد، پیشینه تاریخی که برای آنها ذکر شده به ۲۰۰ سال قبل از سال عام الفیل محدود می شود. عام الفیل همان سالی است که گفته میشود محمد(ص) در آن دیده به جهان گشود. البته این بدان معنا نیست که اعراب قبل از آن موجودیت خارجی نداشته اند‌. برای مثال در دبیره های هخامنشی از آن ها بعنوان خراج گذاران عصر داریوش بزرگ یاد شده است. اما آنچه از این گفته پیداست، اعراب تهی از پیشینه تاریخی و تمدنی غنی بودند و آنچه در آنها یافت می‌شد در حقیقت از هم نشینی و یا دست درازی دیگر اقوام بود. این همان زمانیست که قرآن از آن به عنوان دوره جاهلی اعراب یاد می‌کند.
       

       
      نگاره ای از سرباز ساتراپی عربیا در مقبره خشایارشا، واقع در نقش رستم که بصورت نمادین به شکل یکی از ستون های شاهنشاهی به نمایش در آمده است.
       
      با نگاهی به زندگی اعراب در آن اعصار می توان دریافت که تفاوت عمده‌ای میان نوع زندگی آنان با زندگی مردم ایران و روم و حتی در نزدیکی آنها با دولت های نچندان نامی حبشه دیده میشد. در آن روزگار ایران و روم حکومت مرکزی داشتند حکومتی که تمام شؤون جامعه را از حیث قانون و عمل به قانون و وادار کردن همه به تابعیت از آن در دست داشتند و تمام زوایای آن جامعه زیر سلطه نظامی واحد قرار گرفته بود، به طوری که در هر گوشه آن وجود حکومت مرکزی احساس می‌شد. این در حالی بود که در جزیرة العرب در هر ناحیه ی آن، مردم بر پایه نسبت خانوادگی مشترک به عنوان یک قبیله گرد آمده بودند و هر یک در جغرافیای حضور خود اعمال قدرت می‌کردند. هیچ قبیله‌ای بر دیگری اعمال نفوذ نداشت مگر در داد و ستد و جنگ! جنگ بین قبایل هم نامنظم بود و بیشتر به دعوایی نامنظم و خانوادگی شباهت داشت. این مطلب نشانگر پراکندگی و تضاد بسیار عمیق بین قبایل است. باید گفت برای وحدت در میان یک امت فرهنگی لازم است که نقاط مشترک آنها را در خود جمع کرده و مردمی را گرد هم بیاورد. در شبه جزیره عربستان چنین تفکر یکنواختی وجود نداشت و هدف واحدی برای آنها مطرح نبود. در کنار کعبه هر قبیله بتی مخصوص به خود داشت و بدین ترتیب حتی در این زمینه هم تضاد و خودبینی دیده می‌شد. شرایط سخت و طاقت فرسای جزیرة العرب بر این اختلاف دامن می‌زد. مناطق حاصلخیز و دارای آب محدود و با فاصله زیاد از هم بودند. راه‌های محدودی وجود داشت که آنها هم زیر سلطه راهزنان دیگر قبایل بوده و تحت نفوذ قدرت های خارجی اداره میشد.
       

       
      در این شرایط دشوار اگر قبیله‌ای قادر بود تا چراگاهی را از چنگ دیگری در آورد این کار را بی درنگ می‌کرد. هیچ قبیله ای از این نظر در امنیت نبود و جنگ های بسیار با دلایل ساده و بعضا نا مأنوس بین آن ها رخ می داد. مشخص است که جنگ یکی از رایج ترین اعمال در بین آن ها بود آن چنان که عده ای برای کسب شهرت و آزمون جنگاوری خود مسیر نزاع را هموار میکردند. این جنگ از سر منع ازدواج یک زوج در دو قبیله می‌توانست شکل بگیرد تا بر سر شرایط تجارت و پاسداری از کاروان ها و ... که البته همانطور که گفته شد هیچ کجای آن به جنگ نمی‌ماند و بیشتر به یاغی گری و غارت و دعوای عشیره ای شباهت داشت. در نتیجه از این حیث قبیله جایگاه ویژه‌ای پیدا میکرد. بقای افراد به بقای قبیله گره خورده بود. هر کسی را با قبیله‌اش می‌شناختند و در نتیجه خدای این مردم هم در حقیقت قبیله آنها بود و بت ها هم نمادی برای اعلام وجود هر قبیله بودند و هرچه بزرگان این قبیله ها می‌گفتند هم، حقیقت تام برای آن ها محسوب می‌شد. با این اوصاف هرچه افراد یک قبیله زیادتر بود افتخار آن هم بیشتر میشد. این افراط تا آنجا پیش رفت که در سوره تکاثر قرآن، خداوند خطاب به مشرکان می گوید که آنها به منظور بزرگ نشان دادن تبار خود حتی دست به شمارش مردگان خود می‌زدند. نعمان در خطاب به پادشاه وقت ایران گفت که جز عرب کسی به نسب خود آگاهی ندارد و جز عرب از هر کسی اجدادش را بپرسی آنها را نمی‌شناسد. در حقیقت گذشتگان و نژاد چیزی نبود که اعراب بتوانند اشتباهی هر چند سهوی را به آنها نسبت دهند. شاید تا اینجا مطلب روشن شده باشد که پیامبر اسلام چه کار دشواری در پیش داشت. بخصوص وقتی بدانیم یکی از مهمترین اقدامات پیامبر مقابله با همین برتری جویی نژادی بوده است‌. عملا هر قدمی که به جهت آگاهی و یا مخالفت با سنت های گذشتگان آنها برداشته میشد، از نظرشان نوعی توهین تلقی میگردید. شاید جالب باشد بدانید که بت پرستی اعراب نیز ریشه در همین افراط دارد! یعقوبی در تحلیل خود از بت پرستی و عوامل آن می‌گوید:«بت پرستی از هنگامی آغاز شد که وقتی یکی از مردم می‌مرد، اقوام او مجسمه‌ای از وی ساخته و به یاد او آن را محترم می‌داشتند فرزندان آنها پس از سال‌ها گمان کردند که این‌ها خدایان آنان هستند» . شاهد این امر می‌تواند سخن مشرکین با پیامبر (ص) باشد که می‌گفتند:
      این بت ها اقوام گذشته هستند که مطیع خدا بوده و ما صورتی از آنها ساخته و عبادتشان می‌کنیم. در مورد سه بت مشهور یعوق و یغوث و نسر گفته شده: از قوم نوح بودن و افرادی صالح بودند و بعدها مجسمه آنان به صورت بت درآمد. در مورد لات نیز گفته شده او در واقع مرد صالحی بوده است که غذا برای حاجیان درست می‌کرده وقتی او مرد، تمثالی از او درست کردند و بر آن بنایی ساخته‌اند و اسمش را بیت الربه نهادند. ابن قیم می‌گوید؛ تعظیم مردگان سبب شد تا کم کم صورت هایی از آنها به شکل بت ساخته شود. زمانی که محمد(ص) مکه را فتح کرد در درون آن ۳۶۰ بت وجود داشت. در حقیقت ما با سرزمینی طرف هستیم که ۳۶۰ اعتقاد و ۳۶۰ تضاد در آن میتوان شمارش کرد!
       

       
       اوضاع اعراب از ابتدا این گونه نبود. اعراب شهر مکه خود را از نسل عدنان می‌دانستند، که در نتیجه نسب آنها به اسماعیل (ع) باز میگشت. از این گفته مشخص است که نخستین اعراب موحد بودند اما به تدریج به سوی شرک گرایش پیدا کردند. از این منظر اعراب مکه در کنار بنی اسرائیل بودند که به دین حضرت ابراهیم گرایش داشتند و در حقیقت ریشه نسبی مشترک در آن ها می توان یافت. در سال‌های مانده به بعثت پیامبر، افرادی در بین اعراب پیدا شده‌اند که خواهان بازگشت به دین ابراهیم بودند. آنها شروع به تبلیغ علیه اعتقادات آن روزگار اعراب کردند. از معروف‌ترین این افراد ورقة بن نوفل بود که در جستجوی دین خدای یگانه به این سو آن سو رفت و در نهایت مسیحیت را پذیرفت. زید بن عمر شخص دیگری بود که به روایت تاریخ در بین اعراب از بازگشت به آئین ابراهیم سخن گفت. بسیاری از رسوم مشرکین مکه همان چیزی بود که ابراهیم به اجدادشان آموخته بود ولی آنها آنرا شرک آلود کرده بودند. برای مثال اعراب جاهلی نیز به رسومی چون ختنه و کفن و دفن میت و ازدواج نکردن با محارم و حج بیت الله الحرام معتقد بودند. آنها حتی شعار معروف تلبیه را نیز داشتند اما آن را به نوعی شرک آمیز کرده بودند. ( تلبیه همان شعار لبیک اللهم لبیک لاشریک ... است که حاجیان در حین طواف خانه خدا می‌گویند). اعراب جاهلی به افرادی از خود که ختنه کرده و به حج می رفتند حنیف میگفتند . این در حالی است که به پیروان حضرت ابراهیم در گذشته حنیف گفته میشد! این بدان معناست که این کلمه از گذشته های دور در بین اعراب زبان به زبان چرخیده و تغییر معنا یافته است.
       
       
      قبیله قریش زادگاه قدرت
       
      قریش نامی آشنا و از پر نفوذترین قبایل در میان عرب بوده و بعد اسلام نیز تا قرن‌ها بر جهان اسلام حکومت کرده است. خلفا تا پیش از امپراتوری عثمانی همیشه قریشی بودند. اعراب کسانی را که از نسل مضر بن کنانه باشند را قریشی می گویند. در علم تبارشناسی عرب نیای مضر بن کنانه به اسماعیل (ع) باز میگردد. قریش در آن دوره از آنجا که امور حج را بر عهده داشت به شهرت و ثروت زیادی رسید. امور کعبه در دوره ای به قصی و هاشم و سپس به عبدالمطلب که همه از نسل مضر بودند سپرده شد. در دوران قصی مراسم حج  شکل جدیدی به خود گرفت و این تغییرات زمینه ساز قدرت یافتن قریش در بین دیگر قبایل عرب گردید. در این ایام مردم عرب از نقاط دور دست به این مکه می آمدند تا هم به تجارت بپردازند و هم خدایان پر تعداد کعبه را پرستش کنند. بنوعی مکه و کعبه آن میعاد گاه اعراب بود. در این شهر بازار هایی بر پا میشد که از غرب و شرق عالم تجار به آن رجوع می کردند. راه تجاری مهمی از روم شرقی به یمن و در نهایت به هند ختم می شد که این مسیر از قطب های اقتصادی آن روزگار محسوب می شد که البته نکته مهم برای ما این است که شهر های مکه و یثرب هم در مسیر آن رونق یافته بودند.
       

       
       در بین قریش طایفه بنی هاشم به طور خاص که پیامبر اسلام نیز از آنان بود دارای مقبولیت و شهرت بیشتر گردید. همان طور که گفته شد بعد هاشم، عبدالمطلب زمام امور حج را بر عهده گرفت. وی پدر بزرگ پیامبر اسلام است و او از اعرابیست که قبل اسلام طبق سنت خاندان خود به دین حنفیت معتقد بود و خدای یکتا را می پرستید. عبدالمطلب بعد مرگ والدین محمد(ص) سرپرستی او را پذیرفت و در نتیجه آن محمد(ص) در محیطی با اعتقادات دین حنفیت زندگی میکرد.
       
      از تاریخ چنین بر می‌آید که قریش در میان اعراب به شرافت و عزت معروف بوده و معمولاً با عناوینی چون «آل الله» و «سکان حرم الله» خوانده می‌شدند و مردم آنها را به عنوان بزرگ و شریف قبول کرده بودند. باید افزود که این شهرت در همه طوایف قریش نیست، بلکه تنها در خاندان قصی و بعد از او خاندان هاشم و عبدالمطلب بود چرا که وجود این افراد در نهایت سبب شهرت قریش گردید.
       
      هنگام ظهور پیامبر اسلام در میان طایفه های قریش، از بنی هاشم عباس بن عبدالمطلب مسئولیت آبرسانی به حجاج را بر عهده داشت و از طایفه بنی امیه، ابوسفیان ریاست سپاه قریش را بر عهده داشت. این جبهه بندی در میان قریش تا قرن ها بعد ادامه پیدا کرد. البته باید توجه شود که طوایف دیگر از قریش هم بودند که نقشی در امور حج داشتند اما نقش آنها به پر رنگی دو طایفه نامبرده نبود.
       

       
      دیگر قبایل عرب متوجه عظمت کعبه و نقش آن در فزونی قدرت قبیله قریش شدند در نتیجه برخی از آن ها در مناطق خود نیز کعبه هایی ساختند تا قبیله خود را برای رفتن به مکه بازدارند. این کعبه ها از بسیاری از جهات همچون وجود سنگی مانند حجر الاسود(سنگ سیاه) تا ارکان کعبه به آنچه در مکه بود شباهت داشتند. برای مثال در یمن پرستشگاهی در شهر غَیمان قرار داشت و «حجر الأحمر» یا سنگ سرخ در آن استفاده شده بود و همچنین کعبه ی شهر العَبلات در جنوب مکه، که «حجر الأبیض» یا سنگ سفید داشت!
       
      ادامه دارد ...
       
      این مطلب برای انجمن mililtary.ir  گرداوری شده و هر گونه برداشت از آن با ذکر نام نویسنده و این انجمن بلامانع است. 
       
      نویسنده و گرداورنده: Navard 
       
      منابع و ماخذ:
       
      کتاب تاریخ سیاسی اسلام(جلد1) / نویسنده: رسول جعفریان
      کتاب گنجینه تاریخ ایران(جلد نهم)/ نویسنده: عبدالعظیم رضایی
      کتاب دو قرن سکوت( ویرایش دوم) / نویسنده: عبدالحسین زرین کوب
       
      لینک
       
    • توسط aminor
      بسم الله الرحمن الرحیم
       
      منفک شده از تاپیک تحولات یمن
      1399/11/09
       
      تاپیکهای مرتبط با محوریت حمله به آرامکو
      UAV kent 2.0 concept: عملیات تن ماهی
      سپر صحرا : بررسی شبکه دفاع هوایی ارتش عربستان سعودی
       
       
       منابع یمنی : شلیک موشک قاهر1 به شرکت نفت آرامکو در جیزان عربستان
       

       

  • مرور توسط کاربر    0 کاربر

    هیچ کاربر عضوی،در حال مشاهده این صفحه نیست.